الگویی مناسب برای کسب و کار - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

784 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعیده آیت گفته:
    مدت عضویت: 1109 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استادعزیزم مریم جان وهمه دوستان عزیز

    گاهی میگم خدایا تو اگه این دخترو بهم نمیدادی من میخواستم با کی ویا چه وسیله ای رشد کنم

    باور کنید این دخترخانم زیباشده وسیله ای برا رشدمن

    جاداره اول روز معلم رو به بهترین معلمی که در عمرم داشتم استاد سید حسین عباسمنش تبریک بگم

    فردای روز معلم یادم افتاد که چرا این کوتاهی رو کردم وکامنتی مبنا برتبریک به شما ننوشتم

    ولی بعدش خودمو اروم کردم که این روزها یه نماده

    واصل نیست مهم قدردانی و تشکره که هربار پابده بایدانجامش بدیم

    یه هفته قبل از روزمعلم مدیر مدرسه شیرین خانم اطلاع رسانی گرد که روزمعلم تو حیاط مدرسه بازارچه داریم و هرکس هرچی دوست داره بیاره بفروشه

    شیرین ما هم به ذوق پولدارشدن گفت مامان بیا کلوچه درست کنیم ببریم و بفروشیم و پولداربشیم یا دستبند بریم وسایلشو بخریم درست کنیم

    منم که تاحالا فروشتدگی به این شکل نکرده بودم هی بهانه های الکی و بی پایه اساس براش میاوردم که نمیشه

    میگفتم منکه کلوچه بلد نیستم حالا به فرض درستم کردیم ازکجا معلوم بیان ازمون بخرن نه بابا نمیشه ازطرفی میخواستم باور محدودکننده بش ندم ولی چون درونم این باورا رو نداشتم فایده نمیکرد دیگه

    همش تو ذهنم میگفتم اخه چی ببریم برا فروش ؟ باید حرفه ای یه کارو مثل شیرینی درست کردن رو بلد باشیم

    باید یه کار خاص بکنیم و بعد یه نجوای دیگه هم میومد که ای بابا زشته تو داورحقوقی داری میشی پسفردا که دفترتو زدی نمیگن ا این همون خانمس که داشت چیز میفروخت و…….

    خلاصه با کلی باور محدودکننده و مخرب دست خالی رفتیم مدرسه برا جشن

    چی بگم از اونچه که دیدم و برام یه کارگاه عملی از صحبتهای استاد بود

    بچه ها با مادراشون هرچی که فکر کنید اورده بودن برا فروش

    از دستبند وگردنبد وعروسک های دست ساز تا اسنک وژله وشیرینی و کیک و اسباب بازی و……

    وهجوم بچه ها و مادرا برا خرید برام تعجب آور بود

    انگار ماموریت داشتن که باید حتما خرید کنن!!!

    اونم نه یکی دوتا از هرغزفه یه چیزی میخریدن

    باورتون میسه حتی هندوانه و طالبی قاچ کرده بودن وقاچی 5 هزارتومن میفروختن

    وملتم سریع میخریدن ومن گیح این باورهای درست فروشنده ها و مبهوت خریدها بودم

    حتی یه بچه اسباب بازی های تو خونشو که حتما دیگه نیازی بشون نداشته و معلوم بود دست دومه اورده بود ودونه ای 50 هزارتومن میفروخت وهرکی رو میدیدی یکی ازش خرید وبرد!!!

    وای ژله های فنقلی که شاید یه قاشق غذاخوری ژله توش بود رو چون شیرین خانم میخواست خودم بابتش 5 هزار تومن دادم یعنی سود صد درصد برافروشنده بود

    همونجا به شیرین گفتم مامان منو ببخش که همراهیت نکردم وبه حرفت گوش ندادم

    بخدا اون روز دیدم چقدر من کمالگرام هنوز

    بابا دیگه هندوانه بیار قاچ کن ازاین راحت تر اینکه دیگه نه هنر میخواد نه هیچی

    وتلنگر اخر رو وقتی خوردم که ؛

    ماحرا این بود که یکی از دوستای صمیمی شیرین که منم با مامامش دوستم قرار بود یه سری وسیله بفروشن که گویا برادر این خانم که ازاصفهان داشت میومد شمال باید اون وسایل رو می اورد تا اینا بفروشن

    دیگه تقریبا اخرای جشن بود واون دوستمون گفت فک نکنم برادرم برسه همه خریداشونو کردن و داره مراسم تموم میشه که برادرش زنگ زد و وسایل رو اورد

    من با دوستم رفتیم دم در که دیدم برادرش با یه پرادو چهار در زیبا اومد وسایل رو داد ورفت

    اونجا بود که تلنگر اخر رو خوردم که

    میبینی ته ذهنت میگفتی زشته بابا مگه ما دستفروشیم و داشتی این کارارو کسر شان میدیدی این اقا با این ماشین نشون میده وضعش عالیه دیگه

    ولی بازم میخواد پول دربیاره حالا هرشکلی که پا بده

    و چه وسایل با حال و زیبایی اورد یه سری لوازم التحریر فانتزی وقتی بهش کمک کردم تابچینه بازم ملت هجوم اوردن براخرید

    ازبس وسایل خوسگلی بودن بعضیا که پولاشون ته کشیده بود اعتراض کردن چرا انقدر دیر اوردی ما دیگه پول نداریم ولی با این حال یه سریا بازم خریدن

    همش تو ذهنم با خودم میگفتم کاش به حرف شیرین گوش میکردم و ما هم یه چیزایی می اوردیم برافروش

    ولی درس بزرگی که من از این بازارچه کوچولو گرفتم از صد ساعت تکرارهای تئوری بیشتر بود

    دقیقا یاد صحبتهای استاد میوفتادم که از همونجایی که هستی شروع کن دقیقا از اون چه که داری ثروت بساز تکامل رو طی کن یا این سخن که

    برید دنبال نمودهای عینی بگردین برا شکستن باورهای قدیمی و ساختن باورهای درست

    بخدا من بارها این صحبتها رو شنیده بودم تو فایلای مختلف ولی موقع عمل درجا زدم دیگه

    ولی خداوندو شاکرم که رفتم و دیدم این بازارچه رو و تموم حرفهای استاد برام منطقی شد به صورت فکت در اومد رفت تو ذهنم تو وجودم

    قشنگ اون روز صدای شکسته شدن خودمو میشنیدم و خوشحال بودم از این تجربه و اتفاقی که در درونم رخ داد

    بارها از درون گریه کردم که چقدر باورهای محدودکننده ای دارم وداشتم اونا رو به خورد دخترمم میدادم

    هنونجا بهش قول دادم برا بازارچه سال بعد حتما حتما وانشالله با یاری خدای مهربان ماهم یکی از فروشنده هاییم

    خیلی خوشحالم که اشتباهاتم رو راحت میپدیرم و برا اینکه اثری از کار نادرستم تو ذهنش باقی نمونه چندین بار تا اخرشب بهش گفتم کاش به حرفت گوش میدادم .

    وتاچند روز فقط صحنه های اون روز و چیزهایی که درونم شکست و نهالهای زیبایی که به جاش رشد کردن و بخاطر می اوردم وکلی حال میکردم

    من باید اونروز رو و درسهایی که از اون بچه های دبستانی و مادراشون گرفتم رو همیشه یاد اوری کنم و هربار کع ذهنم خواست بگه نه بابا نمیشه امکانات میخواد یا زشته و کسر شان رو به یاد بیارم و دهنشو ببندم وخاموشش کنم.

    خدایاشکرت برا این درس بسیاربسیاربسیار بزرگی که گرفتم و شکر بابت وجود شما استاد نازنین که شیوه فکر کردن مارو تغییر دادین

    ومن تونستم اینهمه زیبایی و درس از این بازارچه بگیرم درسهایی که قبلا ازسما شنیده بودم رو عینی لمس کنم و بزرگ بشم و رشد کنم.

    خدایاسکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1822 روز

    سلام به استاد عزیزم عجب فایل بی نظیری بود و همزمان شده دقیقا با تیمی که من به یکی دیگه از خواسته هامم رسیدم یعنی خرید روانشناسی ثروت یک

    تو این چند روز زندگی من بمباران نشانه ها شده

    چون قدم برداشتم برای حل کردن یک مسئله ی دیگر دیگم

    بزرگترین نشانش رو هم دیروز دریافت کردم که داخل مرحله ی اول یک مسابقه ی تصویر سازی بین المللی شرکت کرده بودم چند ماه پیش

    و من بین 1500 نفر انتخابی در مرحله ی اول، بین 4500 اثر شرکت داده شده از 60 کشور دنیا بودم

    و همین کافی بود برام که بدونم مسیرم درسته

    مراحل بعدیش رو فعلن نشونه ای ندیدم که شرکت کنم یا نه

    چه قدر مرضیه ی عزیز رو تحسین کردم بابت نتایجی که گرفته و چه قدر ایمان من رو بیشتر کرد که میشود

    یاد شروع کار خودم افتادم

    منم با سه تا دفتر طراحی شروع کردم و وسایلی که داشتم

    کمکم مشتری هام زیادتر شدن و اون دفتر های طراحی تبدیل شدن به مقواهای بهتر و بوم های عالی تر

    تبدیل شدن به متریال با تنوع بیشتر حتی

    پس الان هم دقیقا باید همون روند قبلیم رو تکرار کنم که برسم به همون نتایج و هزاران برابر بیشتر از اون نتایج

    من یادمه حتی سر یه چنتا کار رفتم که کارمند اونها باشم

    حتی مهارت انجام اون کار ها رو نداشتم

    هیچی نمیدونستم ازشون

    ولی الان میفهمم من در زمان مناسب در مکان مناسب بودم و دل اون صاحبان کارها نرم میشد برام که وقتی میگفتم من بلد نیستم اینکار را رو بهم خودشون یاد میدادن یا یک نیرویی رو در کنارم میزاشتن که بهم یاد بدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    میلاد عصمتی گفته:
    مدت عضویت: 878 روز

    بنام خالق زیبایی ها

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی و تمام عزیزانی که در این مسیر توحیدی هر روز قدم های بهتری رو به لطف الله مهربان بر میدارند تا بتونن رسالتشون رو در این دنیای مادی به نحو احسنت انجام بدهند.

    الان که دارم زیر این فایل کامنت میذارم 399 روزه که عضو سایت هستم و به لطف خداوند قبل از اینکه دوره های استاد رو خریداری کنم با فایلهای رایگان شروع کرده بودم و بعد از اینکه همه فایلهای رایگان رو گوش دادم اول از کتابهای الکترونیکی سایت شروع کردم و از همون ابتدای شنیدن اولین فایل از استاد و شنیدن اون دم مسیحایی که دارن ایمان آوردم که این راه همون صراط مستقیمی هست که خداوند برای بنده هاش تعیین کرده و اگر مستندات حرفهای استاد خارج از قرآن میبود من یکی عمرا دیگه ادامه نمیدادم چون تا قبل از این 34 سال زندگیم هیچ کسی حتی تمام اونهایی که مثلا مفسر قرآن بودند… هیچ کدوم از این آگاهی ها رو به این زیبایی و با این همه منطق درست برام بیان نکرده بود…

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت که اکثر ماها به دنبال پول و ثروت و حل کردن مسائل مالی مون بودیم ولی الان خیلی فراتر از همه مادیات یعنی خود خدا رو پیدا کردیم…

    یا رب …

    ای که مرا خوانده ای

    راه نشانم بده …

    خودت مسیر درست سعادت رو جلوی پای همه ماها بذار و لحظه ای ما رو به خودمون وا مگذار اینکه این دعا رو اینجا در جمع شما عزیزان میکنم حمل بر جسارت نباشه …

    آخه انسان فراموش کاره …

    من الان 399 روزه که اینجام

    دنبال راه درستم با آگاهی که ته منطقش برسه به رضایت پروردگار و عمل درستی که موجب خوشبختی و حتما در کنارش و تائید خداوند هم باشه برای من …

    نه اینکه بعد از گذشت 5 سال کار کردن با آگاهی های این سایت و پیشرفت های خیلی خوب این دوستمون که عباس منشی 5 ساله هست, یه جایی منو دیده و کلا دلش نمیخواست راجب قانون حرف بزنه و یه جوری رفتارش مشخص میکرد که معلومه 5 سال پیش رو یادش رفته تو چه وضعی بوده و خدا این راه رو بهش نشون داد و از اعتیاد و صفر کلوین رسیده به ماهی 3 میلیارد درآمد و من نمیخوام خدایی ناکرده ملا غلط گیر دیگران باشم و فقط اینکه وقتی رد پای بقیه که این مسیر رو طی کردن ببینم بهم انرژی میده

    همونجا به خودم گفتم من چطور باورهایی رو باید بسازم که وقتی توی این لول قرار گرفتم یادم باشه که کی بودم و چکارا کردم و از چه مسیری به اینجا رسیدم و این نباشه که افسار افکارم در بره و از یاد خدا غافل نشم… بگذریم اینو گفتم یه رد پایی باشه که همیشه حواس خودم باشه که قدر دان خداوند باشم که من رو جزو 1 درصد از جمعیت دنیا قرار داده که قانونش رو درست و دقیق یاد بگیرم و با لذت و شادی و سلامتی و خوشبختی زندگی در دنیای مادی رو تجربه کنم…

    من این فایل رو دانلود کردم ولی هنوز این فایل رو نگاه نکردم و میخواستم خودم رو محک بزنم ببینم که بعد از 399 روز بودن تو مسیر و گوش کردن به آگاهی ها آیا میتونم 4 کلمه راجب متن زیر فایل که واقعا کیفیت متن های زیر فایل ها که داره عوض میشه خیلی عالی تر شده که الان با خوندنشون جرقه هایی در ذهن آدم ایجاد میشه بگم و بنویسم.

    عنوان این فایل هست:

    الگویی مناسب برای کسب و کار

    به نظر من طبیعی ترین حالت برای یک کسب و کاری که درست برپا شده باشه و با هدف و تکاملی پیش بره یه رشد صعودی نرمال هست که در شروعش سرعتش یک ایکس هست و بعد از هر مرحله که میگذره یک ایکس دیگه به سرعتش باید اضافه بشه … مثلا همین دوستمون که راجبش نوشتم 5 سال پیش که اینجا استارت زده از صفر هم پائین تر بوده و الان خدا رو شکر به استقلال مالی رسیده تا حدودی و خدایی 3 میلیارد درآمد در ماه برای این لوکیشن زندگی ما خیلی بالاتر از خیلی هاست و نشون دهنده ی اینه که واقعا سرعتش تصاعدی بالا رفته و منی که 12 سال پیش کسب و کار دلخواهم رو راه انداخته بودم خب ایرادات زیادی رو الان که اینجا هستم تونستم پیدا کنم و به لطف خدا خیلیاشونو برطرف کردم و داره تکاملی همه چی خوب پیش میره و من خیلی راضی هستم از عملکردم چونکه کلی اتفاقات خوب برام افتاده و هر روز هم به لطف خدا داره بیشتر میشه …

    اینکه عوامل بیرونی هیچ تاثیری روی ثروت ساختن ما ندارن رو من واقعا لمسش کردم

    هم قبل از ورود به اینجا و هم الان که بهتر این موضوع رو درک کردم…

    آخه من 12 سال پیش که کسب و کارم رو راه انداختم دقیقا زمانی بود که احمدی نژاد دیگه آخراش بود و همه داشتن مینالیدن که اوضاع رو خراب تر کرد و داره میره و رکوده و ازین چرت و پرتا … ولی الان خندم میگیره من اینقدر شوق و ذوق راه انداختن مغازه ام رو داشتم و دلیلشم اون تضادی بود که باعث شد مصمم بشم که حتما راه بندازم مغازه خودم رو اصلا حواسم به این حرف و حدیثا نبود خدا رو شکر خخخ … آخه یه جایی هم مغازه رو راه انداختم که بعد از دوسال کار کردن فهمیدم عههههه اینجا که بیابون برهووووته ایییین همه مشتری رو فقط خدا میتونست هدایت کنه برای منی که نه تبلیغاتی داشتم و نه مغازه آنچنانی و نه جنس جوری و نه دکور فلانی و …

    ای قربونت بشم خدای عزیز که رزاااااق تویی وهااااب تویی این ما هستیم که یادمون میره …

    ما رو ببخش … ما خیلی دوستت داریم…

    نمیدونم چی بگم

    چند وقتیه یه حس و حال خوبی دارم

    قلبم خیلی آرومه

    گاهی وقتا که کسی کنارم نیست احساس میکنم الان خدا میزنه رو شونم و میگه چطوری بنده ی من???

    بقول حافظ که میگه

    حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما …

    بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم…

    اینقدر دوس دارم بشینم از صبح تا شب با همه راجب خدا حرف بزنم ولی…………….

    دور و برم رو که نگاه میکنم

    میبینم تنهای تنها خودمم که بیدارم و با چشم باز دارم زندگی میکنم…

    استاد هر بار که شما و مریم جان رو میبینم تحسین میکنم…

    میگم این پاداش عباس منش هست که هارون من موسی رو خدا براش یه مریم شایسته قرار داده که همیشه میتونه کنارش بشینه و توجه کردن به خدا و حرف زدن راجب قوانینش رو در حد عالی انجام بده …

    من که خودم دیگه تنهایی دارم پیش میرم چون همسرم که از بس خشکه مذهبی هست و چسبیده به ائمه و ولشون نمیکنه و منم دیگه بی خیالش شدم امیدوارم خداوند بهترین ها رو برام در این مورد رقم بزنه …

    بگذریم…

    استاد من الان تقریبا 50 روزه که چسبیدم به فروشگاه و کلی باگ پیدا کردم که طبق آگاهی های کل فایل های رایگان شما و نتایج دوستانی مثل آقا رضای عطار روشن و … خیلیاشون رو با هدایت های خداوند برطرف کردم و خدا رو شکر هر روز داره بهتر و بهتر میشه همه چی

    فروش

    کیفیت

    فضای فروشگاه

    ایده های ساده پول ساز

    و …

    ولی یه چیزی رو این چند وقت متوجه شدم

    اونم اینه که هر روز که ستاره قطبی رو انجام میدم

    در حال خوب هستم خدا رو شکر

    تمرکزم هم روی بهبود کسب و کارمه

    رفت و آمدم کلا با همه قطع شده حتی نزدیکان

    فضای مجازی هم کلا تعطیله

    اخبار که دیگه تمااااااااااام

    هر روز وقتی که اول صبح میام طبق اون سوالاتی که از خداوند میپرسم ایده هایی که میده رو مینویسم و به محض اینی که شروع میکنم به انجام اون کارهای عملی

    یهویی سر و کله نجواهای … هم پیدا میشه…

    مثلا دارم یه کاری رو که 10 ساله عقب افتاده رو انجام میدم که واقعا بعدش کلی شرایطم راحت تر میشه

    میبینم میاد و شروع میکنه از حاشیه ها حرررف میزنه

    مثلا از همسرم ایراد میگیره

    از صاب مغازه ایراد میگیره

    شروع میکنه با عابر پیاده ور رفتن و هی میگه بیا تو گود

    ولی بهش میگم معلومه که من دارم کار درستی رو انجام میدم که تو هی اصرار داری حواسم رو پرت کنی خخخخخ

    واااااای یه جاهایی یه لحظه گوش میدم به زرت و پرتاش میبینم رففففت تا پای کشتن یارو

    بعد خندم میگیرم

    میگم بابا بیا اینجا کار دارم مردک چکاره مردم داری آخه

    خخخ …

    آقا داستانی داریم با این نجوا گر رانده شده …

    اینقدر خدا رو شکر میکنم که به لطف خدا با دونستن این قانون میشه تشخیص داد که واقعا انما النجوا من الشیطان …

    و خدایی که به شدت کافیست و آرامش قلب همه ماهاست …

    خدایا عااااااشقتم منننننننننن…

    از اینکه تو کنارمون هستی

    و قشنگ برام واضحه که از توانا تر شدن من در حل مسائل شیطان داره رنج میبره و هرچی میزنه خدا رو شکر به در بسته میخوره چون قشنگ دیگه الان برام قابل تشخیصه که نجواها کی میاد و اصلا چرا میاد???

    موقعی که یه نفر تو زمینش بازی کنه کاری بهش نداره و هر وقت ببینه داره به هدایت ها عمل میکنه سر و کله اش پیدا میشه …

    من یه جمله ای رو روی میزم و دقیقا جلوی دید خودم چاپ کردم و چسبوندم که هر روز ببینم و یادم بیاد…

    موفقیت توفیق بندگی خداست…

    آره دوستان

    هر جا دیدین که نجواها داره رگباری میاد و شما در حال انجام یه کاری هستین که قلبتون میگه درسته بدونید اون خیلی درسته که حتی شیطان هم طاقت دیدن اون موفقیت شما رو نداره چون هر چی که ماها بندگیمون قوی تر بشه طبق وعده ی خداوند دسترسی شیطان به ما ضعیف تر میشه و دیگه نمیتونه به راحتی ما رو از مسیرمون منحرف کنه …

    جمله بعدی

    ایمان و باور چگونه ساخته میشود?

    به نظر من فقط در عمل و برداشتن اولین قدم قابل انجام هست که میشه چشمه هایی از تائید ایمان رو دید و باورهایی که با ایتمرار در عمل تثبیت میشن و هر چی که اعمال قویتر و قدم های بهتری برداریم لول ما هم در ایمان بالاتر میره …

    آقا همیشه برای حل یک مساله راهکار وجود دارد رو من واقعا لمس کردم

    اونم فقط وقتیه که تو با جدیت و از صمیم قلب از خدا بخوایی که کمکت کنه و راه رو بهت بگه شرایط رو جوری فراهم میکنه که با همون چیزایی که دور و برت هست مساله رو حل کنی

    اون بالاتر گفتم که یا مساله رو بعد از 10 سال حل کردم تو فروشگاه …

    من فروشگاه آکواریوم و ماهی زینتی دارم

    مغازه من بر 5 متری داره با ارتفاع 4 متر که سقفش بلنده و بالاز ورودی درب مغازه یه تیکه پنجره هست که دقیقا 10 ساله از لای درز اون پنجره که طولش هم 5 متره کللللی گرد و خاک میریخت روی سر ما ها و لوازما همیشه خاکی و دکور همیشه یه لایه خاک بود روش حالا چرا حل نکرده بودم چون که جاش طوری بود که نردبون خیلی بلندی میخواست و جوری هم که من دکور زدم نردبون هم اونجا نمیتونست بره …

    من برای تغییر دکوراسیون داخلی مغازه دو تا استند سفارش داده بودم وقتی اومد وسط مغازه سر جاشون گذاشتم بعد به خودم گفتم این همه دارم زحمت هم میکشم ولی چه فایده ایییین همه گرد و خاک میاد و هر روز مکافات داریم با این گردوخاک

    همونجا گفتم کاش ابنم حل میشد…

    به خدا قسم جمله من تموم شد انگار یکی بهم گفت : ان مع العسر یسری…

    الله اکبر

    بهم گفت نگاه کن

    این دو تا استند رو بذار اونجا و فیکس کن بعد بری روشون وایستی راحت میتونی اون پنجره رو سر تا سر پلاستیک بکشی و از شررر خاک راحت شی یه نگاه کردم دیدم عهههههه راست میگه

    بخدا اینقدر خوشحال شدم و گفتم خدای من دمت گررررررم به خدا فقط و فقط تو برام کافی هستی …

    الله اکبر الان که دارم اینا رو مینویسم اشکم در اومده بخدا نمیتونم بگم که تو این 6 ماه اخیر که واقعا مصمم شدم برای تغییر و بهشتی شدن فقط هدایت های خداست که داره منو پیش میبره

    انگار داره باهام حررررف میزنه

    با نشانه هااااات

    یه وقتایی که حالم خوبه باهاش قرار گذاشتم که اگر از من راضی بودی هر وقت به ساعت نگاه کردم یه عدد رند باشه

    بخدااااا قسم

    90 درصد مواقع به ساعت نگاه میکنم چه گوشی و چه تو ماشین

    یه ساعت رندی هست

    مثلا 22:22

    12:12

    10:10

    اصلا مو به تنم سیخ میشه و میگم خدایا من دنبال میلیاردر شدن بودم خود خودت رو پیدا کردم

    نووووووکرتم خیلی دوستت دارم

    آره راست میگی استاد

    وقتی که تو بنده ی خدا باشی

    خدا برات پدر میشه

    مادر میشه

    همسر میشه

    بالشت زیر سر میشه

    چقدر این خدا مهربونه …

    کاش ما قدر بدونیم…

    ببخشید که من وقتی حرف خدا وسط بیاد نمیتونم احساساتم رو کنترل کنم…

    امیدوارم که هر روز قوی تر بشیم در مقابل نجواهای شیطان و حواسمون به مسیر درستی که هدایت خدا توش هست باشه …

    تمرکز ذره بینی اون چیزیه که واقعا خیلی کاربرد داره و وقتی که فقط روی هدفت فوکوس کنی و

    قدم برداری قدددددددم بخدا فقط یه قدم کوچیک برداری خدا 10 تا برات بر میداره ….

    مثل بازی های کامپبوتریه

    وقتی یه جایی قفلی خوب بگرد ببین چی میتونی انجام بدی تا مرحله ی بعدی برات باز بشه ?

    اون عمل و قدم واقعا ساده ساده است فقز باید عوامل حواس پرتی رو بذاری کنار…

    کنترل ذهن = تقوا

    خدایا شکرت که مفهوم تقوا رو بهمون یاد دادی …

    تقوا شاه کلید موفقیت هست…

    و 90 درصد افراد موفق جهان هم تونستن کنترل ذهنشون رو به حد زیادی در دست بگیرن

    من کتاب 540 صفحه ای راجب ایلان ماسک خوندم

    تهش متوجه شدم

    با خودم چندین بار گفتم

    این ایلان ماسک با ابن استمرار در عمل اگر عضو سایت و اینجا یک سال این آگاهی ها رو میفهمید دیگه توی مریخ دنبال ایجاد زندگی و حیاط نبود

    آخه خود خدا میگه

    اگر همه دریاها مرکب شوند و همه درختان قلم باز هم نمیتوانند نعمتهای من را که در زمین قرار داده ام بشمارند و بنویسند ….

    ایده هایی که خداوند میده همون چیزایی هست که کنار دستمون گذاشته هست یا توی دیدرسمون هست یا داریم بهش فکر میکنیم و یا اینکه داربم انجام میدیم ولی فقط یکمی جزئی تغییر لازم داره …

    من توی این یک ماه با کمی کنترل ذهن و تمرکز ذره ببنی روی کسب و کار و کنار گذاشتن عوامل حواس پرتی هداااایت شده به ایده های ساااااااده و در دسترس بسیار پول ساز که بعد از انجامشون دهن خیلیا باز مونده که عهههههه دمش گرم به چیزای به این ساده ای چیکار کرده ….

    خدایا شکرت ….

    توی دوازده قدم

    گمونم قدم سوم بود

    یا جلسه سوم از قدم اول دقیق جلسه اش یادم نیست

    یه جایی وسط حرفاتون استاد سه بار گفتید

    وقتی از نگرانی در بیاین

    وقتی از نگرانی در بیای

    وقتی از نگرانی در بیای

    ایییینقدر این جمله من رو آروم کرد که دیگه حتی موقع رانندگی هم الان آرررروم آروووومم و کلا زیر 30 کیلومتر سرعت میرم تا حدی که داد همه در اومده که نه به اون ویراژ ها و تند رفتنات و نه به این آرررررکم رفتنت…. خخخ

    دبگه عجله ای ندارم

    و تکامل رو قشنگ درک کردم

    یه جاهایی هم نجواها میاد که پی کو اون در آمدهای فللللان تومنی که اونم بهش میگم به تو ربطی نداره مهم منم که دارم لذت میبرم

    امیدوارم که یه روزی استاد عزیز رو اون روز موعودی که خداوند فقط میدونه کی هست با دم مسیحاییش برای بیان یکتاپرستی در لول جهانی ببینیم و افتخار کنیم که ماها همه یکتامرست هستیم…

    و امیدوارم که همه عزیزان در پناه الله یکتا

    شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      شهلا گفته:
      مدت عضویت: 995 روز

      سلام دوست عزیزم. امیدوارم حالتون همیشه عالی و خدایی باشه

      ممنونم بابت کامنت پرانرژی و پراز آگاهی.

      بخدا قلبم باز شد. حال دلم خوب شد. گره کارمو متوجه شدم.

      چندروز پیش خدا سومین ایده عملی که باید قدم فیزیکی براش برمی‌داشتم برای تحقق هدفم را بهم گفت. خوشحال شدم که بازم ایده دریافت کردم ولی درلحظه غفلت کردم و برای انجامش بجای روی همون خداییکه ایده را بهم بگه حساب کنم روی دیگران شروع کردم بحساب کردن و همشون به دربسته خورد. آنچنان حس درموندگی و ناامیدی درین دوروز گذشته اومده بود سراغم که حد نداشت. فقط بخدا میگفتم خدایا من دلم میخواد حالم خوب باشه دلم میخواد تووجودم پره امید و انگیزه باشه ولی عاجزم ازاینکه چجوری امیدو تو دلم زنده کنم و مدام ازخودش کمک میخواستم و هدایت. من وقتی نمیتونم هدایت ها را دریافت کنم واقعا عذاب سختی میکشم. باتمام وجودم اقرار کردم به عجز و درموندگی خودم. تااینکه فکرکنم درصفحه قبل یکی از دوستان که تجربش در مورد معدن را نوشته بود اونجاییکه گفت بخدا گفتم تو نعمت معدن بمن دادی و من مشرک شدم وبا یکی دیگه شریک شدم اولین تلنگر بهم زده شد و درواقع اولین هدایت خداوند درین مورد و به دنبالش کامنت شما که دیگه غوغا کرد. و دقیقا خدا ازطریق کامنت شما گفت هرآنچه بهش نیاز داشتم. وااای خدایا شکرت چقدر خوشحالم یکمرتبه تمام اون غمو ناامیدی و حال بد ناپدید شد. واقعا خداراشکررررر

      دوست عزیزم اونجایی که گفتین از اومدن نجوا فهمیدم کارم درسته یکمرتبه یه پرده از جلو چشمام کنار رفت. بااینکه همیشه خودم همین اومدن نجوا را نشونه قراردادم برا اینکه اون ایده درسته و باید مثل خیلی موارد دیگه رو همون خدایی حساب کنم که ایده را بهم گفته ولی چقدر عجیب و شدید این دوروز فراموش کردم. واقعا انسان فراموشکاره

      چقدر خوشحالم که باز خداوند ازطریق این ایده میخواد ظرف وجودمو کلی گسترش بده برای دریافت آرزوم.

      بینهایت از استاد عزیزم، مریم جان خوش قلب و تمام دوستان ارزشمندم سپاسگزارم که چقدر حرفهاشون، تجربه هاشون اموزندست.

      خدایاااا بینهایت ممنونم ازت.

      ازشما دوست عزیزم هم ممنونم امیدوارم هزاران هزار برابر بیشتر ازین حس خوبی که الان تووجودم زنده ‌شد خدا تو وجودتون زنده کنه

      موفق باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    hanife sepehri گفته:
    مدت عضویت: 1503 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به خانم شایسته عزیز دل که کاش استاد از خانم شایسته هم فیلم میگرفتن وما هم روی زیبای این خانم نمونه را می‌دیدیم

    استاد عزیزم چقدر شاداب تر و جوان تر شدید

    چقدر عضله زیبا ساختید

    چقدر خنده رو جذاب تر شدید

    چقدر خوش هیکل و درست اندام شدید

    به به چه پرادایس زیبا تر شده. چقدر رنگ سبز فسفری دل ادم رو نوازش میکنه

    به به فراوانی نعمت اب فراوانی اب و هوای پاک و تمیز و دلربا

    به به از این دریاچه زیبا و زلال

    به به از این اسمان ابی با اون ابرهای زیبا که دل اسمون رو سفید پوش کرده

    استاد عزیزم چقدر دلم برای دیدن شما تنگ شده بود

    به به از خدا سپاس گزارم بابت این صحبت های زیبای شما و نتایج زیبای مرضیه خانم عزیزمون

    استاد عزیزم من یک تضاد به مدت دو هفته در روابطم ایجاد شده بود

    مطمئن بودم که این تضاد بی دلیل نبوده مطمئن بودم که من حتما از قوانین به صورت درست استفاده نکردم

    دوباره رفتم به حالت گذشته خودم

    چک و لقد های سنگین باعث شد که به خودم بیام و با فایل های سفر نامه انس بگیرم وبعد فایل های هدیه روانشناسی ثروت یک از طریق برادرم رو گپش میدهم .

    استاد عزیزم فایل های روانشناسی قلب و روح من رو بیشتر نوازش میداد صحبت ها دلنشین و ارامش بخش هستند

    اما هنوز هم نتونستم حرکتی در کسب و کار بزنم

    اما اما به صورت 180درجه از لحاظ روحی ارام شدم

    از تنهایی خودم تو حیاط زیبای خودم از سرسبزی درختای حیاط بسیار بسیار لذت میبرم کلی عکس زیبا میگیرم

    کلی چای تازه دم می‌نوشم وغذای مورد علاقه ام را بیرون تنهایی می‌خورم منتظر کسی نیستم

    خودم حال خودم رو خوش نگه میدارم

    نعمت های فراوان بیشتری جذب میکنم

    عشق و محبت بیشتری از دوستان دریافت میکنم

    فقط سوال هر دقیقه من اینه که خدایا هدایتم کن

    خدایا به من بگو چه کاری انجام دهم

    من اصلا به ذهنم نمیرسه که مثلاً چه کسب و کاری میتونم داشته باشم

    ولی میدونم که خیلی پر انرژی ام چون ما در حال ساخت خونه هفتاد متری مون در روستا هستیم با فاصله خیلی دورتر از این خونه اجاره ای مون اگه کاری باشه من هم با لذت بسیار به همسرم کمک میکنم اصلا برام مهم نیست که گل کاری باشه شن کشی آجر کشی یا هر کار دیگه باشه من به نیت این می رم کار میکنم که بدنم ورزیده بشه از نشستن توی خونه و خونه داری خیلی خوشم نمیاد کار بیرون رو دوست دارم کاری که بدن هم در حال ورزش باشه کار فیزیکی دوست دارم زیاد کار فکری که نیاز به هوش داشته باشه را دوست ندارم یک کار فیزیکی و اسان و لذت بخش . حیاطمون که خریدیم به مساحت 600و30متره

    استاد عزیزم من یه مدتی این فکر تو ذهنمه که سبزیجات بکارم حیاط بزرگ و مناسبی هم داریم اما همش به من میگن نمیشه تو نمیتونی خیلی از اینجا دوری کارت سخت میشه

    مردم نمی زارن سبزی برات بمونه بچه ها میان خراب کاری میکنن درد سر درست میکنند .اما هی این فکر تو ذهنم پر رنگ تر میشه الان فصل کاشت سبزیجات هست . من باید این باور رو در خودم تقویت کنم و صحبت های نمیشه نمیتونی از طریق دیگران رو نقض کنم .

    این دست و اون دست میکنم صحبت های عوامل بیرونی خیلی شدید روی من تاثیر گذاشته

    استاد هدایت همینه که یک فکری تو ذهنمه هی میگع این کار رو انجام بده هی نجوا ها جلو انجام کار رو میگیرن. من واقعاً باید این حرکت رو بزنم امسال شکر خدا باران های زیادی داشتیم سرسبزی بیشتری روستا رو یک پارچه کرده

    خودشه!!!! استاد عزیزم من عاشق همین کار هستم

    باید استارتشو بزنم بعد از شش ماه نتایج خودم رو از درامد زایی و انجام کار مورد علاقه ام میام می‌نویسم

    باید باور هایی مثل من میتوانم

    من هیچ محدودیت ندارم

    من قدرت بدنی بالایی دارم

    تمام ادم های اطراف من با انصاف و مهربان و دل سوز و کار راه بنداز هستند

    تمام ادم های اطراف من باعث پیشرفت بیشتر من میشوند

    خداوند هدایتم میکنه به ادم های درست کار

    خداوند حامی منه

    خداوند الهامات بیشتری را در راه رسیدن به خواسته ام می دهد الهام میکند

    خود خودشه استاد الان که دارم مینویسم قلبم خوشحال خوشحاله هی داره من و وادار به انجام این کار میکنه

    استاد عزیزم من از صحبت های دل نشین شما لذت بردم مخصوصا از دیدار شما خوشحال شدم همینه باید انجامش بدهم

    شما رو به خدای هدایتگرم میسپارم

    واز خدا میخوام که کمکم کنه چون عدت مردم که روی ادما حساب کنم

    حالا می‌خوام فقط خودم رو تو بغل خدا رها کنم

    چون این ماز فیزیکی برای یم خانم خیلی سخته مخصوصا این که بخواهی با ادمای دورو برت لج کنی بچسبی به کاری که دوست داری انجامش بدی .خخخخخخخ ولی اگه بشه کلی حال میده خخ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1539 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام استادخوشتیپم وسلام بردوستان عباس منشیم

    تحسین میکنم مرضیه خانم عزیزروکه بااون شرایط کشورافغانستان تونستندبه موفقیت های چشمگیری دست پیداکنندوذهنشون روکنترل کنندوایمان وباورداشته باشندکه همیشه راهی وجودداره برای حل مسائل وخداوندهم قدم به قدم ایشون روهدایت کردبه ثروت ونعمت بیشترومهاجرت به کانادا

    تضادهاباعث پیشرفت مامیشن همین بیماری وهمین سقوت افغانستان که مثلاازعوامل بیدونی هستش امااین خانم باباورهای درستی که داشتندقدم به قدم به شرایط بهترهدایت شدندومهم نیست اون بیرون چه خبره اگه جنگه اگه فقره ولی وقتی توباورهای درستی داشته باشی وذهنتوکنترل کنی واحساس عالی داشته باشی جهان توروهدایت میکنه به مسیرهای بهتروایده های بهتر

    شرایط کشوربرای همه سخت شدامابرای این خانم عالی شد

    یادمه روزهای اولی که ابن بیماری شروع شدیکی ازدوستان خودم به فکرتولیدماسک افتاداونم کنارکارخونه پدرخانومش وهمون ماه اول 45میلیون سودکردوازاین تضادبیماری به نفع خودش استفاده کردوچقدرافرادتواون زمان کسبوکارهاشون رشدکردوثروت بیشتری خلق کردند

    وقتی تومسیری وحالت خوبه خداوندایده هایی روبهت الهام میکنه که باتوجه به مداری که داخل اون هستی قابل انجامه وتوبایدعمل کنی وهرچی مدارت بالاترمیره وباورهای بهتری میسازی به ایده هاوشرایط وادم هاوفرصت های بهتری هدایت میشی

    اگه درمدارفقرباشی به ایده ای که ماهی200میلیون درامدداره هدایت نمیشی

    جهان طوری نیست که یک شبه کسی ثروتمندبشه وارام ارام تکامل بایدرعایت بشه ویک رشدتصاعدی درخلق ثروت به وجودمیاد

    بایدباهمین شرایطی که داریم بریم دنبال پول سازی وکسب درامدمثال دوچرخه پدراین خانم که تونست باهاش ثروت خلق کنه باهمون چیزی که داشت نه باشریک گرفتن ووام وقرض وو

    باورکنیم که همیشه راهی هست

    باورکنیم که خداوندماروکمک میکنه

    باورکنیم که خداونداسمان هاوزمین رومسخرماکرده

    باور=ثروتمندشدن اسون ترین کاردنیاس باراه حل های ساده میشه ثروتمندشدبارعایت قانون تکامل وعدم کمالگرایی

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    حسین جعفری کیا گفته:
    مدت عضویت: 496 روز

    سلام عرض ادب و احترام دارم خدمت استاد بزرگوار و عزیزم جناب آقای سید حسین عباسمنش

    شما کاری کردین که همه ذهنیتم تغییر کرد از هر لحاظ و بابت این موضوع بی نهایت سپاسگزارم از شما

    اولین باری که صدای شما رو گوش کردم داخل آپارات بود و یک فایل یک دقیقه ایی که در مورد رب صحبت کردین و اون فایل منو واقعا زیر و رو کرد…

    بخودم‌گفتم وای خدایا این آدم چقدر فرکانس و انرژیش بالاست چقدر صداش آرومم کرد،اون موقع اصلا شناختی روی شما نداشتم و جالب بود اون فایل هیچ اسمی از شما نبود روی کلیپه و همیشه از خدا میخواستم باز هم این صدا بشنوم،فقط دنبال صداتون بودم چون شما رو نمیشناختم،اسمی هم ازتون نبود داخل کلیپ…

    بعد از چند وقت داخل اینستا دیدمتون و اسمتون رو دیدم، هر چی فایل داخل آپارات بود،اینستا بود من دانلود میکردم و جای موزیک ،صدای شما رو گوش میکردم…

    اول پروردگارم واقعا برام یه انرژی فوق العاده عظیم هستش و بعد شما استاد عزیزم

    تموم حرف هاتون واقعا درسته ، واقعا درسته میگین که در مسیر درست قرار بگیر ،باورتو تغییر بده و هم خدا میبرتت جلو

    خدا واقعا مثل پازل برای ادم انقد قشنگ میچینه که روز ب روز بیشتر داخل میسرش قرار میگیری،سپاس از خداوند زیبایی ها

    همیشه میگفتم یعنی میشه فایل استاد رو‌گیر بیارم بجای یک دقیقه ،یکساعت باشه فایلش که با لذت گوش بدم

    که بعداز چند مدت یکی از دوستانم بهم گفت فایل ها رو‌گیر آوردم بیا تا بهت بدمش که همین دوره ها هستش،گفتم خدا خیلییییییییییی کارت درسته،شکرگزارم از لطف بیکرانت

    شما برای کسب و کار ،دوره لیاقت واقعا تغییرم دادین

    داخل کارم همیشه بخودم میگفتم من برم بالاشهر آخه مگه تحویلت میگیرن بابا،همون پایین شهر کارتو عرضه کن ،خداهم شکر کن،با اینکه محصولم واقعا عالی و بینظیر هستش اما جرائت نمیکردم برم بالا شهر همش تو ذهنم می‌گفت بالا شهر به تو نمیخوره اخه،تو به بالا شهر چی

    و

    به خدا میگفتم لطفا بگو چکار کنم،چرا اینجور هستم،چرا همچنین فکری میاد داخل ذهنم،لطفا کمک کن…

    جالب این جاست دورهای لیاقت که چندین قسمت هست ،بصورت خیلی اتفاقی دستم رفت روی یکیشون ، دقیقا جواب سوالمو گرفتم تو اون فایل، یعنی انگار من روبروی شما بودم استاد و از شما سوال کردم و دقیقا همون جواب رو بهم دادین،خداشاهده نمیدونم چجوری بگم همه وجودم یجوری شد،واقعا نمیدونم چطور بیانش کنم، گفتم خدا خیلی محشری،خیلی بینظیری

    من همیشه دعاگو شما هستم استادعزیزم،یعنی هیچوقت از گوش کردن فایل هاتون خسته نمیشم اصلا،هر فایلی رو 7 بار گوش میدم با لذت تمام

    خیلی حس عالی دارم چون خدا رو حس میکنم، که داره منو به سمت جلو هدایت میکنه

    خیلی حس عالی دارم چون استاد عزیزم رو دارم

    خیلی حس عالی دارم که محصولم رو بالا شهر بردم و همه راضی بودن ازش

    اتفاقا امروز خواب شما رو دیدم و محکم بغلتون کرده بودم و ازتون سپاسگزاری کردم

    استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم بابت زحماتتون،بابت انرژی فوق العادتون،بابت حس بینظیرتون،بابت فرکانس فوق العاده بالاتون،سپاسگزارم از خداوند و شما

    الهی که خداوند به شما و خانواده محترمتون سلامتی،خوشبختی،موفقیت،فراوانی،ارامش،زیبایی،سربلند و عمر طولانی باعزت عطا کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 945 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان .

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جان نازنین

    من این کامنت را مدتی پیش خونده بودم و خیلی لذت بردم ‌.وقتی جناب استاد کامنت را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند برام جالب بودو کلی درس داشت .

    روحیه تلاشگری و عمل گرایی مرضیه جان خیلی خوشم اومد و همچنین از شجاعت ایشان که حاصل ایمان بالا نسبت به حمایت و هدایت خداوند و توانمندی هایشان است ستودنی است .

    این نترسیدن ها و بی توجهی به نجواها و تصمیم برای تغییر شرایط و بهبود در زندگی هم برایم آموزنده بود .

    راستش استاد منم دلم می خواد از آنچه آموختم ثروت بسازم و کسب و کار جدیدی را بنا کنم .قدم های را هم برداشتم و به الهاماتم هم عمل می کنم.نمیدانم مسیری که دران گام بر خواهم داشت چگونه است .از خداوند کمک می خوام و می دانم خداوند منو هدایت می کنه ‌.

    دو سه گزینه در نظر دارم .همچنان بر روی دوره احساس لیاقت کار می کنم و دوره دوازده قدم .آماده می شوم تا ظرفم بزرگتر شود و ایده ها از راه برسند و هدایت خداوند منو به مدار بالاتری از ثروتها و نعمت ها،فرصتهای درجه یک و اتفاقات عالی رهنمون سازد .با تشکر فراوان از شما و دوستان هم مسیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    رضیه واحداصل گفته:
    مدت عضویت: 925 روز

    ب نام خدایی ک هرآنچه دارم از اوست

    سلام ب استاد عزیزو خوشتیپم

    و استاد مریم بانوی عزیزم

    چقدر دلتنگتون بودم

    چ پرادایس زیبایی سبز بهاری

    همه چی دلبر شده خدای من

    استاد این کامنت رو من شاید یکماه پیش خونده بودم ینی هدایت شدم بهش

    و از خوندن کامنت چقدر خوشحال شدم بابت اینکه ما یک دید کاملا منفی از اینکه افغانستان یک کشور محروم و جنگ زده س

    و باورهام درمورد این کشور کاملا تغییر کرد و علاوه بر اون باورهام تقویت شد ک فرقی نمیکنه ک تو چ جنسیتی داری و تو چ کشوری زندگی میکنی قانون رو بلد باشه انگار ک بر بال های خوشبختی سوار میشی و اوج میگری

    فقط کافیه باورهات درست باشه و کاری ب شرایط کشور و مردم اطرافت نداشته باشی اتفاقاتی ک میوفته بهش توجه نکنیم اونوقته ک نتایج پدیدار میشه و بوم بوم بوم

    پشت سرهم ب صورت صعودی برات اتفاق میوفته و چقدر انسان تو اون لحظات ایمانش ب خدا و قوانینی ک برای جهان طراحی کرده بیشترو بیشتر میشه و این رو میتونیم برای کل اهدافت بکار ببری این شوق و ذوقی ک باعث میشه باورهات بیشتر تقویت بشن و دیگه کار نشد نداره

    اما چقدر راحته ک بیایم تسلیم شرایط بشیم

    برای مرضیه خانم میتونست این اتفاق بیوفته و همه ی اتفاقات رو بزاره جلوش و هیچکاری نکنه اما باورداشت ک میشه ازاین تضاد ها انگیزه گرفت برای حرکت کردن و ایده هایی ک خدا در ادامه ی کار بهت میگه و پیشرفت صورت میگیره

    و مهاجرت ب کشور کانادا و حال خوب و درآمد خوب

    من خودم ب شخصه دخترمو همیشه باعث پسرفتم دونستم ک

    آقا من با بچه ی کوچیک چکار میتونم بکنم و الان ب این نتیجه رسیدم ک تو شرایط خودتو دخالت نده تو باور بساز ایمان داشته باش بخدا اون برات کاری رو پیدا میکنه ک باشرایطط همخوانی داشته باشه و راحت بتونی انجامش بدی و درامد داشته باشی

    چقدر حرفاتون درمورد تلگرام بهم کمک میکنه ک باورهام منطقی تر بشه تو ذهنم

    خیلی ازتون سپاسگذارم استاد

    اسم دوره ی جدید ک میاد یجوری خوشحال میشم

    امیدوارتر میشم ک درآینده چ موفقیت هایی قراره کسب کنیم

    استاد سپاسگذارم برای این فایل ارزشمند

    ک خودم اگر هزار بارهم گوش بدم بازم درس های جدیدی ازش یاد میگیرم

    دوستتون دارم

    درپناه الله مهربان شادوخوشبخت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      محمد جواد اسدی گفته:
      مدت عضویت: 924 روز

      به نام الله یکتا

      تو شرایط خودت رو دخالت نده،تو باروت رو بساز به خدا ایمان بیار و حرکت کن،اون برات کاری پیدا میکنه که با شرایط الانت بشه انجامش داد و ….

      چقدر عمیق اشاره کردین واقعا ممنونم

      انگار یک پرده از جلوی چشمام برداشته شد…

      به نظرم اگر فقط به همین یک جمله ایمان بیاریم و عمل کنیم جهانمون بهشت میشه….

      خدایا شکرت بابت درک این همه آگاهی ناب و باز هم ممنونم از شما دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رضیه واحداصل گفته:
        مدت عضویت: 925 روز

        سلام آقای اسدی عزیز

        منم از شما ممنونم ک ب دنبال درک بهتر قوانین هستین و با اشاره کردن ب اونها بازم ب من و ب خیلی های دیگه یادآوری میکنید

        هرچقدر تواین مسیر الهی قدم میزارم بیشتر مطمئن میشم ک همه چی ایمانه

        هرچقدر بیشتر کارات آسونتر و ثروت بیشتری ب سمتت میاد

        موفق باشید دوست عزیزم

        بدرخشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مهدی رجبی گفته:
    مدت عضویت: 3911 روز

    درود و سپاس فراوان

    چندین روزه که ذهنم دغدغه ی موضوعی در کسب و کار هست و روی دو سه تا موضوع شک داشتم که البته بهم نزدیک هستند ولی میخواستم برای ایجاد تمرکز لیزری تر حتی ریز تر و تخصصی تر پیش برم ولی نمی‌دونستم و چندین روز هست که از خدا هدایت می‌خوام

    چقدر صحبتهای عرشیا با اون سن حرفه ای و عالی و پخته بود و چقدر جمله بندی ها و توضیحات بسیار زیبا و ملموس بود بهم این الهام و نوید رو داد که میشود…

    چندین بار روی دکمه ی هدایت زدم دنبال واژه ای و یا نشانه ای میگشتم تا سرنخی باشه برای من.

    بهر حال این ویدیوی استاد بسیار مرتبط و همخوان و هماهنگ بود با نیاز و دغدغه ی این چند روزه ی من.

    هم ایجاد انگیزه هم تمرکز گذاشتن.

    و چقدر خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم از اینکه ببین وقتی یک چیزی بخاطر دغدغه ات که برات مهمه و در اولویت مرکز توجه و تمرکزت میشه اتفاقات و راه حل ها و موضوعات و نکات و فایلها و اطلاعات دقیقا مشابه و هم جهت و هماهنگ با همون نکته ی تو یا سوال و اشتیاق تو در مسیر دید تو و اطلاع تو قرار میگیره که تایید کنه و یا بهت کمک کنه چیزی که میخوای رو.

    و این چند روزه همش پیرامون بحث تمرکز در دوازده قدم یا فایلهای هدیه دارم بهش بر میخورم دقیقا همون چیزهایی که بهشون نیاز داشتم و دارم.

    چقدر این داستان های واقعی مثل همین مرضیه خانم عزیز یا آقا سهراب عزیز در دوره کشف قوانین که شما می‌گذارید در سایت چقدر به آدم ایده و امید و انگیزه میدن چقدر باعث فعال شدن ایمان و اشتیاق میشن برای حرکت.

    احساس میکنم الان این روزها آماده ام. به لطف خدای مهربان.

    داشتم امروز تو یوتیوب (در راستای رشته ی خودم و همین موضوع مورد نظرم در جهت تقویت دانش تخصصی ام)، البته یکی از زیرمجموعه های رشته خودم ولی بخاطر علاقه ای که دارم داشتم طبق حرف عرشیا ویدیوی یک سمیناری رو میدیدم که علمی بود خب اون سخنران که دکترای اون رشته رو داشت و به نوعی مسلط بود تجربه داشت

    و از مزایای این رشته گفت ولی از سختی های این رشته هم گفت (که بنظرم اومد برای کسی که عاشق باشه و خوشش بیاد دیگه مهم نیست سختی و مشقت برای کسی ست که جاش تو اون رشته نیست اشتباهای وارد اونجا شده)

    و مثلا از کم استقبال کردن یا درآمد نه چندان بالای این رشته گفت اولش ولی بعدش گفت ما به افراد متخصص و علاقه مند به این رشته نیاز داریم در کشور…(البته یکم بکر هست و کمتر استفاده شده در کشور)

    اولش یکم حسم ضعیف شد ناامید شدم ولی بعد از چند دقیقه گفتم این طرز تفکر و تجربیات خودشو داره میگه

    اگر قرار بود حرف دیگران و جامعه حتی متخصصین رو باور کنم پس دیگه چرا دارم رو خودمو و دوره های استاد کار میکنم؟؟ شتر سواری دلادلا نمیشه.

    یا باید به حرف ها و تجربیات جامعه گوش بدی یا به حرف استاد به حرف قانون به حرف خدا در قرآن، کنترل ذهن یعنی همین دیگه.

    قانون اونیه که من میگم نه فلان اساتید جامعه، دیگه از پرفسور هاوکینگ که بالاتر نیستند!

    درآمد ربطی به شغل و رشته و ایده یا موضوع مورد استعداد نداره.

    رابطه نداره که فرهنگ مردم هنوز مثلا جا نیفتاده یا سخت میپذیرن نه، هر ارتعاشی صد در صد پاسخ داره

    اگر احساس لیاقت و تخصص و توانایی بکنم لاجرم بی تردید و بدون شک طبق قانون اتم ها، از اونجا که دو اتم مشابه باید کنار هم باشند و نمیتونن، از هم جدا بمونن حتی یه لحظه، مثل مولکول های یک لیوان آب، خب من هم در همون ارتباط با آدم یا افراد و مکان هایی که ارتعاش و هم‌جهت با حس لیاقت هستند و مکمل من هستند یعنی نیاز دارن خودبخود جهان منو با اونا قرار میده

    و این ارادی نیست قدرت ناخودآگاه هست ناخودآگاه من به ناخودآگاه اون طرف وصل میشه.

    و بهر حال دیدن و گوش دادن این حرفهای استاد و فایلها و اینکه هر چی هم اوضاع نامناسب باشه ولی با اعتماد به قانون و نتایج خیلی ها و استاد، یکم امید و انگیزه بیشتر و فعال و زنده نگه داشته میشه

    گفتم تو کارتو انجام بده هدایت میشی بهر حال.

    اعتماد کردن خودش انگیزه بخشه.

    گفتم از امروز خودتو استخدام کن، به استخدام خودت دربیار.

    من امروز خودمو استخدام کردم و اینو نوشتم واسه خودم. چون من، از هر جهت مناسب ترین، باهوش ترین و خلاق ترین و با سواد ترین و قابل اعتماترین آدمی هستم برای این کار، که میشناسم. و هر جایی هم نیاز به دانش و مهارتی داشتم با صبر و مهربونی به خودم آموزش میدم.

    فقط تمرکز میزارم روی مطالعه و کتاب خوندن و افزایش عمق دانشم بعد راهها یا ایده های بعدی برای موضوع و یا جذب مشتری خودش برام مشخص میشه و خودش میاد سمتم و هدایت میشم. این شد اقدام عملی با همین چیزی که الان دارم.

    سپاسگزارم

    ارادتمند

    مهدی رجبی

    1403/2/24

    17:45

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 1040 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    سپاسگزارم از ربم که به بهترین ساده ترین و لذت بخش ترین فایل و دست هایش هدایتم کرد

    واقعاا سپاسگزارم از الگو های بهشتی که زمانی اصلا نمیدونستم وجود دارند یه سایت جادویی و رب به این نزدیکی و هدایت هایی به این واضحی و ایمانی پر از ارامش

    مدتی بود همسرم کمی باهام سرد شده بود میدونستم این تضاد برای من خیریتی داره و بعد اروم اروم این درسو گرفتم با رب بدون هیچ دلیل احساس ارامش داری منبع این ارزشمندیمون رب هست دلیل این ارامشت و خودش همواره به قلبت عشقشو میرسونه و بعد همواره روابطم بازهم گرم تر و با ایمان بیشتر شدم وخداروشکر این اتفاق ظاهر بد برام خیر شد چقد باهم غذا گرفتیم خوردیم رفتیم بیرون دورر همه ی اینا بدون هیچ دلیل افتاد

    انگار رب میخاس قانون بهم یاد بده که اگه بخای موفق بشی هر بهونه الکیه و یه جور توهم هست هیچ دلیل منطقی و غیر منطقی نیس که بتونه از تو ارامشو بگیره و همین طور ثروتو بگیره

    به قول مرضیه عزیز با وجود بزرگترین مشکل که اصلا حل نمیشه براش راه ایده معلوم شد و حرکت کرد و ایمان داشت و ارامش داشت

    واقعا چقد این فایل استاد عزیز با احساس الان من همخوانی داره واقعا رب فرمانروای اسمان ها و زمین شکرت میدونم این هم زمانی ها کارعه توعه ارزانی بندهات میداری من ازت میخاهم همواره به همون ارامش بدی یاد اوره هدایتت و بهترین زمان و مکان قرارمون میدی باشی

    نکته های طلایی از داستان مرضیه

    من دوسالو خورده ای هست با استاد اشنا شدم و با فایل ها دانلودی و کتاب هاشم همیطور مرور میکنم با عشق

    واقعا درکم به خیلی موضوعات خیلی بیشتره احساس میکنم از زمین تا اسمون با ادم قبلیم فرق کردم و نتیجه ام احساس ارامش و ارزشمندی درونی هست که لحظه هامو بدون دلیل جادویی میکنه ونتایج مالی هم داشته بعد از ازدواجم کارهای خونه تجربه نداشتم و الان عالی شدم توی نقاشی هم دارم اموزش میبینم با عشق واقعا از این راه بهشتی دارم میرم خیلی خوشحالم و از تمام دستای ربم که هدایت شدم تا الانم مشتاقانه استوارم تو این راه سپاسگزارم رب

    نکته 1 اینکه چیزی که برام خیلی جالب بود اینکه با هزاران بهونه تو افغانستانم زنم جنگه نا امنیه ولی برای مرضیه عزیز اوضاع ارام و بر وفق بود و فرصتی پیش اومد براش تا پله پله رشد کنه کارشو راه بندازه تضاد اومد هدایت شد ایده پدرشو عملی کرد و چقد قشنگ اروم اروم رشد کرد دختر یاد بگیر اینها همه الکی و بهونه هست

    همیشه راه و قدم بعدی بهت گفته میشه و نمیخاد خودتو ازیت کنی قرض شریکو وام با اون امکانات که الان داری به اسونی ایده بهت گفته میشه

    واقعا تبریک دختر موفق و الگو همیشگی من قوی امیدوارم همواره همه مون ایمانمون رب بیشتر بیشتر کنه

    و دیگه مدیر تلگرامم اینکه گفتین استاد از نظر من ثروتمند واقعی کسی عاشق کارشه تمرکزش رو کارشه نه اینکه بخاد به بقیه نشون بده من خونه کشتی چی دارم اونارو نشونه ثروتمندیش باشه

    و باز هم قانون تکاملو گفتین چقد قشنگ که با ارامش و لدت کارشو میکنه و اروم اروم رشد میکنه نه اینکه کاره عجیبو قریبی بکنه یه شب دکمه بزنه کلی رشد کنه ومیشه موفق شد ولی اروم اروم با تکامل چقد تحسینش کردم چقد خوبه فردی عاشق کارش باشه و ازش واقعا لذت ببره و همواره توش رشد کنه مثل استاد عزیز عاشق کاره سایتش بود و موفق هست

    و احساس ارامش و ارزشمندی و تکامل من فک میکنم اینا معجون روزهای زندگی هستند

    تکامل که جلوی طمعو میگیره جلوی حرص الکی میگیره و باعث میشه ارام بشی و از کارت از الانت لذت ببری و احساس ارزشمندی هم که شاه کلیدی هست باعث میشه باز ارزشمندی موفقیت و ثروتمندیتو به ارزشمندی گره بزنی که اونم ما همه از رب هستیم و ارزشمند و لایق لذت لحظه لحظه زندگیمون هستیم و انگار چقد زهنتو اروم و باز میکنه که واقعا خود درنت مواجه بشی واحساسش فوقالعادس

    این فایل باعث ارامش و ارزشمندی عجیبی در من شد و شور شوشقم باعث شد یه عادت دیدن غروبهارو تو خودم پیاده کنم و جامو بیارم تو تراس رویاییم و اسمونو ببینم فایل ارزشمندو گوش کنم و باورسازی کنم و رشد کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: