اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
۳۶ روز از سفرم میگذره و واقعا خداروشکر میکنم که این مدت از زندگیم رو اینجا قرارگرفتم و برای ساخته شدن تکاملم تلاش میکنم
برام جالب بود که امروز موقعی که تو خواب وبیداری بودم تا هوشیار شم وبلند بشم همش این توی ذهن وکلامم بود تکرار میکردم خودمو دوست دارم و تک تک قسمتهایی که به من مربوط میشد روحی اخلاقی ووو بابت یکی یکی شون عشق میورزیدم به خودم خداروشکر که این شده ساکن ذهن وقلبم که به خودم عشق بدم
استاد چقدر خوب گفتین هدف ها انقدر بزرگ نیست که نتونیم بهشون برسیم و واقعا بع من داره ثابت میشه که با درک قوانین وکنترل ذهنم و نگه داشتن احساس خوبم میتونم به خواسته هام برسم
و از همون ابتدای کار خوشحال باشم واحساس خوب داشته باشم نه تنها زمانیکه برسم به اونچه که میخوام
واقعا یکی از مشکلاتمون ندوستن هدفمونه، اینکه مشخص نمیکنیم برای خودمون که واقعا چی میخواهیم، فقط میدونیم یا دلمون میخواد که ثروتمند بشیم، موفق بشیم و…..
اولین کاری که بعد از این فایل انجام دادم این بود که هدفمو دوباره مشخص تر نوشتم.
اینکه چی میخوام از زندگی، از خودم، از خدای خودم، تا بدونم چی میخوام.
ممنونم استاد عزیزم بابت همه این آگاهی هایی که بهمون میدین.
امروز داشتم به این فکر میکردم که بهتره معیارهام و استانداردهامو برای پیدا کردن شغل مناسبم پایین بیارم که همون موقع این فایل رو گوش دادم و استاد دقیقا برعکسش رو گفتن. اینکه به رویاهاتون باور داشته باشید. درسته استاد. مشکل از معیارهای من نیست مشکل در باورهامه که ضعیف شده و میدونم چرا. یک هفته ای هست که دیگه دفترم رو که توش جملاتی در مورد ثروت و فراوانی نوشته بودم نمیخونم. قبلا هر روز یکبار از روش میخوندم. جملاتی که برای رفع ترمزم در رابطه با فراوانی و ثروت نوشته بودم ولی چون خیلی گذشته و شغل دلخواهم رو پیدا نکردم با خودم گفتم که این نوشته هام اثری ندارن و ولشون کردم. بعد یک هفته برای مصاحبه به کسب و کاری دعوت شدم که پایین تر از جاهایی بود که قبلا رفته بودم و اونجا چشمم باز شد و فهمیدم نوشته هام اثر داشته. چون تا وقتی هر روز اونهارو میخوندم هر دفعه به شرکت بزرگتر و ثروتمندتری برای مصاحبه دعوت میشدم ولی تا کنارش گذاشتم فورا اثرش رو گذاشت و من رو برد به شرکت ضعیفتر. واقعا برام جالب بود و فهمیدم که درسته که هنوز خواسته م محقق نشده ولی در جهتش پیشرفت داشتم و همین بسیار خوشحالم کرد. ممنونم استاد و خانم شایسته ی گرامی و عزیز. سپاسگزارتونمممم🍀🍀🍀🍀🌷🌷🌷🌷🌷💖💖💖💖💖💖🌴🌴🌴🌴🌹🌹🌹🌹🌹
فایل امروز و مقالهی زیبایی که خانم شایسته زحمت نوشتنشو کشیدهبودند عالی و واقعا برای من مفید بود.
مشکلی که من زیاد داشتم امروز و فردا کردن و منتظر شنبه بودن و پشت گوش انداختن تصمیمات هرچند کوچیکم بود.
حالا یاد گرفتم که من تا عمل نکنم، قدم بعدی بهم گفته نمیشه.
باید نشون بدم به خداوند که من خیلی جدی و ثابت قدم برای رسیدن به اهدافم هستم.
ماجرای موفقیت شرکت لگو لند رو که شما گفتین،سرشار از احساس خوب، شوق، تحسین و امید شدم. خوشحالم که نخواستم و قانع نشدم به فردی معمولی بودن و معمولی زندگی کردن وقدم برداشتم در این مسیر زیبا و منم به زودی جزو افراد موفقی میشوم که مثل والت دیزنی، بیل گیتس، استیو جابز و … کارهای بزرگی انجام دادند، رویاهای بزرگشان را محقق کردند و هرروز موفقتر، ثروتمندتر و شادتر میشوند.
استاد عزیزم منم روزی فردی میشم که شما با افتخار میگین که من شاگرد شما بودم و با باور و عمل به حرفهای شما به بینهایت رسیدم، و من همواره با افتخار میگم که شاگرد شما بودم و شما دستی از دستان خداوند برای هدایت من به سمت رویاهایم و سعادت بودید.
از خداوند بینهایت سپاسگزارم و بینهایت به خودم افتخار میکنم برای اینکه اونقدر شجاع بودم(و هستم) که هیچوقت بیخیال رویاهام نشدم، حتی بااینکه اون روزها فقط یه کورسوی کوچیکی از امید برای رسیدن به اونها داشتم، همون رو دو دستی چسبیدم و نذاشتم امید و اشتیاقم رو برای تجربهی رویاهام و حتی فراتر از اونها از دست بدم و فراموششان کنم و خداوند که این جدیت و شوق منو میبینه هم حتما به داشتن چنین بندهای افتخار میکنه.
برای شما و خودم و همه انسانهایی که امید و آرزوهای بزرگ دارند از خداوند یکتا بهترین ها و تجربهی رویاهاتون رو آرزومندم ❤
هدف های واضح و مشخص داشته باشم و برایش هر روز قدم بردارم..
از اجرای ایده های ساده الهامی نترسم حتی اگر ظاهر ایده مسخره باشد .. نه.. ایده رو اجرا کنم حتی اگر در ابتدای کار خوب نیستم و کامل نیستم اروم اروم ایده رو بهبود میدم.. انتظار نداشته باشم از همون اول بهترین کار رو تحویل بدم.. همه ادم های موفق هدف های واضح و مشخص داشتن و به سرعت ایده هاشون رو اجرا کردن ..پس مثل وحی منزل ایده هایم را اجرا کنم..
ارزوهایم را دور از دسترس ندونم.. و باور کنم که خداوند تواناییش رو به من داده تا اون ارزو رو محقق کنم….
ارزو دارم سوار بر هواپیمای شخصی خودم بر اسمان میامی ( پارتی سیتی) پرواز کنم.. میخوام نفر اول جهان بشم…..میخوام رییس فدراسیون جهانی یوگا بشم..
هیچ ارزویی رو دور از دسترس ندونم حتی گرفتن جایزه نوبل…
نا امید نشم و حتی وقتی همه مسخزم میکنن ادامه بدم و با اهرم رنج و لذت برای خودم اشتیاق درست کنم تا هر روز در جهت درست قدم بردارم و ایده هایم را مثل وحی منزل اجرا کنم و بر ترس هایم غلبه کنم..
اصلا در مسیر موفقیت عجله نکنم و قانون تکامل رو رعایت کنم و با کسی مسابقه ندم و از خودم بهتر بشم..
بابت اتفاقات مثبت کوچک زندگیم سپاسگزار باشم..
مثلا امروژ یه کتاب سفارش دادم ۴۰ درصد تخفیف خورد..
کلی پرنده ی مهاجر خوشگل دیدم..
غروب افتاب بسیار زیباس..
از مسیر موفقیت لذت ببرم.. از مسیر زندکی لذت ببرم و هرگز لذت بردن رو موکول نکنم در داشتن اون ارزو… یعنی با خودم نگم که نهههههه من فقط وقتی ماشی بنز کلاس اس داشتم اون وقت خوشبختم… یا من فقط وقتی توی میامی بودم خوشبختم…
نه نه …. همین الانم باید خوشبختی رو احساس کنم توی وجود خودم…اگر از مسیر لذت نبرم ماشین بنز کلاس اس به درد من نمیخوره دگ !!!
به هر حال من مطمئنا یه روز توی میامی هستم در این شکی نیست.. پس چرا نگرانم ؟؟ چرا حرص میخورم ؟؟ چرا فحش میدم ؟؟ چرا داد میزنم ؟؟؟
مثل همین گوشیی که تازه خریدم .. خداوند میتونه چیزای بزرگترم به من بده.. واسه ذهن من بزرگه ولی واسه خدا که کاری نداره من به مسافرت دور دنیا برم و حال کنم !!! و برم میامی ..!!!
دز مسیر درست امید و انگیزه داشته باشم.. امید و انگیزه با اهرم میاد !!! تا اتوماتیک قدم بردارم…
من نباید محتاج رسیدن به یک خواسته باشم و بچسبم به خواستم و بگم من فقط زمانی حالم خپبه و حسم خوبه که بنز مورد علاقم رو داشته باشم و هی همش فحش بدم!!! نه اینجوری نیست.. حتی اگر به اون بنز هم برسم نهایتا یک ماه بعدش برام بدیهی میشه و بازم فحش میدم ،😅😅
موفقیت یک مسیره نه یک مقصد خاص..
وابسته به شهرت و مقام قهرمانی و این داستانا نباشم چون پوچه تهش !!! نمیگم دنبال شهرت نباشم و دوست نداشته باشم که مشهور شم.. میگم نچسبم بهش و وابسته و محتاجش نباشم.. اگر بهش نچسبم اروم اروم که دارم از زندگیم لذت میبرم به اونم میرسم…
به خاطر عقده ی شهرت و زودتر ثروتمند شدن.. مسیر تکاملی رو دور زدم و به بدنم اسیب زدم و مسیر رو زهر مار خودم کردم و واقعا خودم رو اذیت کردم…وعزت نفس خودم رو بسیار تخریب کردم..
به همین خاطر ذهنم میترسه در جهت قدم بر داشتن برای رویام !!! باید به خودم بگم محتاج و وابسته رویاهام نباشم و سعی کنم به جای چسبیدن به یک خواسته ی خاص از زندگیم لذت ببرم و شاد باشم و اروم باشم.. اروم اروم قدم بردارم طوری که منجر شود به ارام شدنم و احساس عشق در وجودم ..
باور کنم اگر رویایی دارم حتما توانایی تحققش رو دارم..
من خیلی توی خوندن مطالب سفرنامه تعلل میکنم. خیلی میمونم و دیکه جوری شده که تبدیل به وسواس شده. این حالت باعث شده برام طولانی بشه چون توی ذهنم سخت شده.برلی کامنت نوشتن هم خیلی حساب کتاب میکردم که چی بنویسم.الان به خودم گفتم کمالگرایی رو بزار کنار،اصلا به خودت سخت نگیر،رهاتر و بیخیالتر باش،سریعتر یک متن رو بخون و هر چیز لازم رو ازش یاد میگیری.هر چی یاد جرفتی همون مافیه ولی درجا نزن به خاطر کمالگرایی و بزن جلو، جلو برو و تمومش کن و عبور کن.فقط تموم کردن کاری رو انجام بده
و حالا سرعتن رو در خوندن زیاد مردم و اتفاقا اینطور تمرکزم بهتره.
برای کامنت هم تجربه خودم رو انتخاب کردم و قانونی نیست که باید یک کامنت چطور باشه و یا باید بلند باشه
امروزسی و پنجمین روز سفرم است و نمیدانید چقدر لذت بخش است صبح ها که از خواب بیدار می شوی می روی سراغ من رابه سوی خواسته ام هدایت کن و دنبال نشانه هایت می گردی و با هر خط خواندن متن های زیبا و گوش کردن به صدای استاد استاد می گویی این است، همین است آنچه می خواستم.
و بعد با زیباترین تخیل و افکار و با انرژی زیاد می روی که قدم دیگری برداری برای رسیدن به خواسته های قشنگ.و در تمام مسیر خداراشکر را عاشقانه شکر می کنی و با او می خندی جوری که انگار قند تو دلت آب می شود
و باز در بین کارهایت در بهترین فرصت روز شمار را نگاه می کنی و همراه می شوی با این هدایت الهی
و بسیار زیباست طی این مسیر و واقعا واقعا بسیار سخت و طاقت فرساست کنترل ورودی های ذهن
که بعضی وقتها واقعا نجواهای ذهنی کمر شکن می شود،
چند وقتی بود که همسرم بیکار شده ، البته او بازنشسته است و چند سال در شرکت های مختلف کار می کرد و در آمد خوبی داشت.
برای همین تصمیم گرفت به شرکت ما که من و خواهرم شریکبم و دوسال است تاسیسش کردیم بیاید
یک ماهی آمد ولی با توجه به روند کار و از آنجایی که همیشه مدیر بود نتوانست ادامه بدهد
چند وقتی در خانه ماند و قسط ها و هزینه بچه هاکمر شکن شدن، تا جایی که هر ماه می گفتیم این ماه هم تمام شود ماه دیگر بهتر است
و من تنها کاری که در این چند ماه کردم راه می رفتم، می خوابیدم ، می نشستم کار می کردم ، پشت فرمان بودم یا هنذفری در گوشم بود و حرفها ی استاد را گوش می کردم و به دستورات اش عمل می کردم که خدارا هزاران بار شکر موفق بودم.تا چند. روز پیش که با خدا حرف میزدم ناگهان یاد حرف استاد افتادم که می گفت هجرت کنید
به همسرم گفتم دوست داری چکار کنی
گفت دوست دارم رو پاهای خودم وایسم و کار مستقل کنم ، گفت می خواهم ساخت و ساز کنم
گفتم تو تجربه ای نداری ، گفت ولی عاشق این کارم
اولش قبول نکردم در دلم گفتم تنها سرمایه ما به خانه است که آن هم میخواهی به باد دهی
بعد پیش خودم گفتم خیلی ها اینجوری رشدکردن و موفق شدن مگه همه اینها که دارند کار می کنند با تجربه شروع کردند و یا سرمایه مضاعف داشتند
مجدد باهم در کنار رودخانه زیبای شهرم صحبت کردیم بدور از هر دغدغه و باور های غلط.
و باز هم مثل سابق رجوع کردم به مرا به سوی نشانه ام هدایت کن دیدم استاد می گوید تو پای در راه بنه و هیچ مگوی
من به همسرم گفتم موافقم و ایمان دارم موفق می شویم . شاید باورتان نشود با چه مقاومتی هایی روبرو شدم همه می گویند شما الان یک سال و نیم است که بعد چندین سال به شهرتان برگشتید باز هم می روید به غربت
ولی من در دلم می گویم من هیچ جاغریب نیستم و همه جا خدا با من است،
حالا هم هفته دیگر میخواهیم برویم که بررسی کنیم و استارت کار را بزنیم
و باز هم با مرا به سوی نشانه هام هدایت کن سفر می کنیم
قول میدهم در اولین فرصت از موفقیت هابم برایتان بگویم
شاد پیروز، سر بلند، سعادتمند در دنیا و آخرت باشید دوستان عزیزم
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان عزیز….و استاد عزیزم که از اعماق دلشون صحبت میکنن بابت این قوانین بدون تغییرش!….و خداوند بزرگم را شاکرم که نرا هدایت کرد…..
استاد عزیزم همین ساعت وارد سایتتون شدم بهم الهام شد وارد این فایل بشم!خواستمو با ایمان به خداوند بنویسم چیزی که من انجامش داده بودم ولی یادم رفته بود بنویسمش😄….الحمدلله…
خیلی سپاسگزارم از این فایل بسیار زیباتون!..
استاد شما معشوقه من شدین…احساس میکنم هر لحظه وارد سایتتون میشم خداوند باهام صحبت میکنه….
زندگیم 180درجه تقییر کرده..با وجودی که هر لحظه و هر دقیقه باید رو باورامون کار کنیم..تا با احساس خوب به تمام خواسته هامون برسیم…خواستها یه لحظه بوجود نمیاد..از چیزای کوچک شروع میشه باورا تقویت میشه تا بزرگ و بزرگتر بشه…
فقط باید رو فرکانسامون کار کنیم…فقط توجمون به خواسته هامون باشه نه روی چیزای دیگه….
خدایا شکرت…شکرت…شکرت…
توکلم خودتی تویی که هر لحظه ما را براه راست هدایت میکنی!….
هماهنگی ذهن و روح..باورها…فرکانسمون…تکرار تکرار تکرار …رسیدن به خواسته
به نام الله یکتا،خدایی که وجوداونشانگررسیدن به آرزوهاوخواسته های ماس،تبریک میگم به استادعزیزوکوششگرکه همیشه دنبال رسیدن به هدفهاش هس ودست ازتلاش برنمیداره ،من یه خانم خانه دارهستم درحال حاضرعلاقه ای به شاغل بودن ندارم آرزوهاوخواسته های مالی ام رابرای خدابازگوکردم وسپردم به خودش تادرزمان معین ازطریق دستان خودش درزمین ،منوبه رویاهام برسونه ومطمئن هستم خیلی زوداین اتفاق میفته چون دارم سعی میکنم درمسیردرست باشم وبه قول استادنشونه هاشم میبینم ،امابیکارهم نیستم هدف بزرگی ازلحاظ معنوی دارم که اونم انسان شایسته وباکمالات بودنه که اطرافیانم هم ب خصوص برای فرزندانم الگوی مناسبی باشم واحساس رضایت ازخودم داشته باشم بله فعلاروی تغییرباورهاوعقایددرست وجامع ورفتارهای خداپسندانه کارمیکنم ،شایدخنده داربه نظربرسه برای امسالم یه هدفی راالویت داره انتخاب کردم که بتونم عملیش کنم واونم سکوت کردن ،سکوت دربرابرخشم سکوت دربرابرصدای مخالف سکوت دربرابرقضاوت سکوت دربرابربیان عقایدسکوت دربرابردلسوزیهاسکوت دربرابربی عدالتی ها،چون اول بایدسکوت وتمرکزگرفتن ذهن رایادبگیرم تابعدهابتونم بادرنظرگرفتن حدومرزخودم به جاوبه موقع حرف بزنم آخه خیلی وقتهابازدن حرف بی جاوتاثیرناپذیرحس بدبهم دست داده منی که هنوزنمیتونم کاملاتمرکزداشته باشم که حرفهای مثبتی بزنم که کسی رنجیده خاطرنشه ازم یاقضاوتی نکنم پس فعلاسکوت میکنم البته به یاری وکمک خدا،ازاستادعزیزهم مثل همیشه سپاسگزارم ایشون خیلی تاکیددارن که کلام ماقدرت زیادی داره پس بایدخیلی روش کارکردتادرست بیان بشه به امیداون روزی که به این هدفم برسم ،سپاس فراوان ازعباس منش پرانرژی
وقتی آرزوهاتو مینویسی و چگونگی تحقق اونا رو میسپاری به خداوند،خیلی آسان و راحت هدایت میشی به سمت کاری که طبق شرایط الانت میتونی انجامش بدی. بقول خانم شایسته نیاز نیست تمام راه رو بلد باشی. فقط کافیه که قدم بعدیت رو انجام بدی و وقتی قدم اول رو انجام دادی،قدم دوم هم بهت گفته میشه و هدایت میشی بسمت قدمهای بعدی.
این چند وقت برای خودم یکسری هدایت ها اتفاق افتاد که قبلا خودم اگر مسی بهم میگفت اینطوری جوابم رو گرفتم اصلا باور نمیکردم. من چندین بار تا الان توی خواب هدایت شدم. خیلی واضح و دقیق بهم گفته شد این کار رو انجام بده. به این شخص زنگ بزن و….
یکی از هدایتهام خیلی باحال بود،توی یه مورد از خدا هدایت خواستم و دقیقا خواب دیدم روی یه دیوار نوشته بود که اینکار رو انجام بده!! منم فقط اونکار رو انجام دادم و کارم انجام شد. قدم بعدی توی همین موضوع،دوستم خواب دید که به فلانی زنگ بزن و زنگ زدیم و کاری که همه میان با کلی وکیل و بگیر و ببند و اینجیزا انجام میدم،ما کاملا رایگان و توی چند ساعت انجام دادیم و تمام. وقتی این هدایتها رو هی به خودم یاداوری میکنم،باورم قویتر میشه که من توی مسیر هدایت میشم اگر باور درستی نسبت به خدا داشته باشم. اگر باور داشته باشم که هدایت میشم. وقتی ما هدایت میشیم قطعا خدا برامون کوتاهترین و راحترین راه حل رو قرار میده جلوی پامون. راه هایی که ما اصلا بهش فکر هم نمیکنیم.
برنامم این بوده و هست که اول خیلی واضح خواسته هامو بنویسم. بعد باورهای مناسب اون خواسته هام رو ایجاد کنم. و اقدام عملی هماهنگ با شرایط الانم در جهت اون خواسته انجام بدم.
ممنونم ازت استاد که کلی الگو بهمون نشون میدی که باورهامون هی قوی و قویتر بشه.
ممنونم از خانم شایسته بخاطر متن های فوق العادتون.
ممنونم از هرکسی که وقت گذاشت و این کامنت رو خواند.
خدا رو بینهایت سپاسگزارم که من رو در این جمع قرار داد
سلام میکنم به عزیزان خوب اندیش
۳۶ روز از سفرم میگذره و واقعا خداروشکر میکنم که این مدت از زندگیم رو اینجا قرارگرفتم و برای ساخته شدن تکاملم تلاش میکنم
برام جالب بود که امروز موقعی که تو خواب وبیداری بودم تا هوشیار شم وبلند بشم همش این توی ذهن وکلامم بود تکرار میکردم خودمو دوست دارم و تک تک قسمتهایی که به من مربوط میشد روحی اخلاقی ووو بابت یکی یکی شون عشق میورزیدم به خودم خداروشکر که این شده ساکن ذهن وقلبم که به خودم عشق بدم
استاد چقدر خوب گفتین هدف ها انقدر بزرگ نیست که نتونیم بهشون برسیم و واقعا بع من داره ثابت میشه که با درک قوانین وکنترل ذهنم و نگه داشتن احساس خوبم میتونم به خواسته هام برسم
و از همون ابتدای کار خوشحال باشم واحساس خوب داشته باشم نه تنها زمانیکه برسم به اونچه که میخوام
دوستان عزیز سلام
واقعا یکی از مشکلاتمون ندوستن هدفمونه، اینکه مشخص نمیکنیم برای خودمون که واقعا چی میخواهیم، فقط میدونیم یا دلمون میخواد که ثروتمند بشیم، موفق بشیم و…..
اولین کاری که بعد از این فایل انجام دادم این بود که هدفمو دوباره مشخص تر نوشتم.
اینکه چی میخوام از زندگی، از خودم، از خدای خودم، تا بدونم چی میخوام.
ممنونم استاد عزیزم بابت همه این آگاهی هایی که بهمون میدین.
به نام خداوند جان و خرد
روز سی و ششم از روزشمار زیبای تحولم
امروز داشتم به این فکر میکردم که بهتره معیارهام و استانداردهامو برای پیدا کردن شغل مناسبم پایین بیارم که همون موقع این فایل رو گوش دادم و استاد دقیقا برعکسش رو گفتن. اینکه به رویاهاتون باور داشته باشید. درسته استاد. مشکل از معیارهای من نیست مشکل در باورهامه که ضعیف شده و میدونم چرا. یک هفته ای هست که دیگه دفترم رو که توش جملاتی در مورد ثروت و فراوانی نوشته بودم نمیخونم. قبلا هر روز یکبار از روش میخوندم. جملاتی که برای رفع ترمزم در رابطه با فراوانی و ثروت نوشته بودم ولی چون خیلی گذشته و شغل دلخواهم رو پیدا نکردم با خودم گفتم که این نوشته هام اثری ندارن و ولشون کردم. بعد یک هفته برای مصاحبه به کسب و کاری دعوت شدم که پایین تر از جاهایی بود که قبلا رفته بودم و اونجا چشمم باز شد و فهمیدم نوشته هام اثر داشته. چون تا وقتی هر روز اونهارو میخوندم هر دفعه به شرکت بزرگتر و ثروتمندتری برای مصاحبه دعوت میشدم ولی تا کنارش گذاشتم فورا اثرش رو گذاشت و من رو برد به شرکت ضعیفتر. واقعا برام جالب بود و فهمیدم که درسته که هنوز خواسته م محقق نشده ولی در جهتش پیشرفت داشتم و همین بسیار خوشحالم کرد. ممنونم استاد و خانم شایسته ی گرامی و عزیز. سپاسگزارتونمممم🍀🍀🍀🍀🌷🌷🌷🌷🌷💖💖💖💖💖💖🌴🌴🌴🌴🌹🌹🌹🌹🌹
سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایستهی عزیز
فایل امروز و مقالهی زیبایی که خانم شایسته زحمت نوشتنشو کشیدهبودند عالی و واقعا برای من مفید بود.
مشکلی که من زیاد داشتم امروز و فردا کردن و منتظر شنبه بودن و پشت گوش انداختن تصمیمات هرچند کوچیکم بود.
حالا یاد گرفتم که من تا عمل نکنم، قدم بعدی بهم گفته نمیشه.
باید نشون بدم به خداوند که من خیلی جدی و ثابت قدم برای رسیدن به اهدافم هستم.
ماجرای موفقیت شرکت لگو لند رو که شما گفتین،سرشار از احساس خوب، شوق، تحسین و امید شدم. خوشحالم که نخواستم و قانع نشدم به فردی معمولی بودن و معمولی زندگی کردن وقدم برداشتم در این مسیر زیبا و منم به زودی جزو افراد موفقی میشوم که مثل والت دیزنی، بیل گیتس، استیو جابز و … کارهای بزرگی انجام دادند، رویاهای بزرگشان را محقق کردند و هرروز موفقتر، ثروتمندتر و شادتر میشوند.
استاد عزیزم منم روزی فردی میشم که شما با افتخار میگین که من شاگرد شما بودم و با باور و عمل به حرفهای شما به بینهایت رسیدم، و من همواره با افتخار میگم که شاگرد شما بودم و شما دستی از دستان خداوند برای هدایت من به سمت رویاهایم و سعادت بودید.
از خداوند بینهایت سپاسگزارم و بینهایت به خودم افتخار میکنم برای اینکه اونقدر شجاع بودم(و هستم) که هیچوقت بیخیال رویاهام نشدم، حتی بااینکه اون روزها فقط یه کورسوی کوچیکی از امید برای رسیدن به اونها داشتم، همون رو دو دستی چسبیدم و نذاشتم امید و اشتیاقم رو برای تجربهی رویاهام و حتی فراتر از اونها از دست بدم و فراموششان کنم و خداوند که این جدیت و شوق منو میبینه هم حتما به داشتن چنین بندهای افتخار میکنه.
برای شما و خودم و همه انسانهایی که امید و آرزوهای بزرگ دارند از خداوند یکتا بهترین ها و تجربهی رویاهاتون رو آرزومندم ❤
سلام
چند تا درس میگیریم..
هدف های واضح و مشخص داشته باشم و برایش هر روز قدم بردارم..
از اجرای ایده های ساده الهامی نترسم حتی اگر ظاهر ایده مسخره باشد .. نه.. ایده رو اجرا کنم حتی اگر در ابتدای کار خوب نیستم و کامل نیستم اروم اروم ایده رو بهبود میدم.. انتظار نداشته باشم از همون اول بهترین کار رو تحویل بدم.. همه ادم های موفق هدف های واضح و مشخص داشتن و به سرعت ایده هاشون رو اجرا کردن ..پس مثل وحی منزل ایده هایم را اجرا کنم..
ارزوهایم را دور از دسترس ندونم.. و باور کنم که خداوند تواناییش رو به من داده تا اون ارزو رو محقق کنم….
ارزو دارم سوار بر هواپیمای شخصی خودم بر اسمان میامی ( پارتی سیتی) پرواز کنم.. میخوام نفر اول جهان بشم…..میخوام رییس فدراسیون جهانی یوگا بشم..
هیچ ارزویی رو دور از دسترس ندونم حتی گرفتن جایزه نوبل…
نا امید نشم و حتی وقتی همه مسخزم میکنن ادامه بدم و با اهرم رنج و لذت برای خودم اشتیاق درست کنم تا هر روز در جهت درست قدم بردارم و ایده هایم را مثل وحی منزل اجرا کنم و بر ترس هایم غلبه کنم..
اصلا در مسیر موفقیت عجله نکنم و قانون تکامل رو رعایت کنم و با کسی مسابقه ندم و از خودم بهتر بشم..
بابت اتفاقات مثبت کوچک زندگیم سپاسگزار باشم..
مثلا امروژ یه کتاب سفارش دادم ۴۰ درصد تخفیف خورد..
کلی پرنده ی مهاجر خوشگل دیدم..
غروب افتاب بسیار زیباس..
از مسیر موفقیت لذت ببرم.. از مسیر زندکی لذت ببرم و هرگز لذت بردن رو موکول نکنم در داشتن اون ارزو… یعنی با خودم نگم که نهههههه من فقط وقتی ماشی بنز کلاس اس داشتم اون وقت خوشبختم… یا من فقط وقتی توی میامی بودم خوشبختم…
نه نه …. همین الانم باید خوشبختی رو احساس کنم توی وجود خودم…اگر از مسیر لذت نبرم ماشین بنز کلاس اس به درد من نمیخوره دگ !!!
به هر حال من مطمئنا یه روز توی میامی هستم در این شکی نیست.. پس چرا نگرانم ؟؟ چرا حرص میخورم ؟؟ چرا فحش میدم ؟؟ چرا داد میزنم ؟؟؟
مثل همین گوشیی که تازه خریدم .. خداوند میتونه چیزای بزرگترم به من بده.. واسه ذهن من بزرگه ولی واسه خدا که کاری نداره من به مسافرت دور دنیا برم و حال کنم !!! و برم میامی ..!!!
دز مسیر درست امید و انگیزه داشته باشم.. امید و انگیزه با اهرم میاد !!! تا اتوماتیک قدم بردارم…
من نباید محتاج رسیدن به یک خواسته باشم و بچسبم به خواستم و بگم من فقط زمانی حالم خپبه و حسم خوبه که بنز مورد علاقم رو داشته باشم و هی همش فحش بدم!!! نه اینجوری نیست.. حتی اگر به اون بنز هم برسم نهایتا یک ماه بعدش برام بدیهی میشه و بازم فحش میدم ،😅😅
موفقیت یک مسیره نه یک مقصد خاص..
وابسته به شهرت و مقام قهرمانی و این داستانا نباشم چون پوچه تهش !!! نمیگم دنبال شهرت نباشم و دوست نداشته باشم که مشهور شم.. میگم نچسبم بهش و وابسته و محتاجش نباشم.. اگر بهش نچسبم اروم اروم که دارم از زندگیم لذت میبرم به اونم میرسم…
به خاطر عقده ی شهرت و زودتر ثروتمند شدن.. مسیر تکاملی رو دور زدم و به بدنم اسیب زدم و مسیر رو زهر مار خودم کردم و واقعا خودم رو اذیت کردم…وعزت نفس خودم رو بسیار تخریب کردم..
به همین خاطر ذهنم میترسه در جهت قدم بر داشتن برای رویام !!! باید به خودم بگم محتاج و وابسته رویاهام نباشم و سعی کنم به جای چسبیدن به یک خواسته ی خاص از زندگیم لذت ببرم و شاد باشم و اروم باشم.. اروم اروم قدم بردارم طوری که منجر شود به ارام شدنم و احساس عشق در وجودم ..
باور کنم اگر رویایی دارم حتما توانایی تحققش رو دارم..
بنام خالق ثروت افرین
سلام به رضای عزیز
چقدر از خوندنه کامنت شما من لذت بردم سپاسگذارم ازشما برااین کامنت بینظیرتون
کلام شما تمام اموزه هایی استادوبرامن یاداوری کرد بسیارلذت بردم
وقتی گفتیددوس دارم تو یوگا موفقیت کسب کنم لبخند رو لبایی من جاری شد
و براتون بهترین ارزوها رو ارزو کردم
و تحسینتون کردم برا انتخابه این حرفه بینظیر
اتفاقا پیج ی استادی و تو میامی دارم ک بسیار دراین حرفه موفقه
همیشه از دیدنه صحنه هایی رویایی که درش یوگا میکردن بسیار لذت میبردم
قلبن براتون بهترین ارزوهارودارم دراین حرفه و زندگی دراین کشور پراز فراوانی ثروت
خدایاشکرت ازاین هدایت به این کامنت لذتبخش
ممنونم ازشما واستادبینظیرم
بسم الله الرحمن الرحیم سلام به استاد و همسفرانم
درسی که امروز یاد گرفتم:
من خیلی توی خوندن مطالب سفرنامه تعلل میکنم. خیلی میمونم و دیکه جوری شده که تبدیل به وسواس شده. این حالت باعث شده برام طولانی بشه چون توی ذهنم سخت شده.برلی کامنت نوشتن هم خیلی حساب کتاب میکردم که چی بنویسم.الان به خودم گفتم کمالگرایی رو بزار کنار،اصلا به خودت سخت نگیر،رهاتر و بیخیالتر باش،سریعتر یک متن رو بخون و هر چیز لازم رو ازش یاد میگیری.هر چی یاد جرفتی همون مافیه ولی درجا نزن به خاطر کمالگرایی و بزن جلو، جلو برو و تمومش کن و عبور کن.فقط تموم کردن کاری رو انجام بده
و حالا سرعتن رو در خوندن زیاد مردم و اتفاقا اینطور تمرکزم بهتره.
برای کامنت هم تجربه خودم رو انتخاب کردم و قانونی نیست که باید یک کامنت چطور باشه و یا باید بلند باشه
خوشحالم اینجام
🌸🌸🌸🌸🌸
به نام الله یکتا
به نام خدای مهربان و عزیز تر از جانم
و سلام و هزاران درود بر استاد عزیز و مریم جان
امروزسی و پنجمین روز سفرم است و نمیدانید چقدر لذت بخش است صبح ها که از خواب بیدار می شوی می روی سراغ من رابه سوی خواسته ام هدایت کن و دنبال نشانه هایت می گردی و با هر خط خواندن متن های زیبا و گوش کردن به صدای استاد استاد می گویی این است، همین است آنچه می خواستم.
و بعد با زیباترین تخیل و افکار و با انرژی زیاد می روی که قدم دیگری برداری برای رسیدن به خواسته های قشنگ.و در تمام مسیر خداراشکر را عاشقانه شکر می کنی و با او می خندی جوری که انگار قند تو دلت آب می شود
و باز در بین کارهایت در بهترین فرصت روز شمار را نگاه می کنی و همراه می شوی با این هدایت الهی
و بسیار زیباست طی این مسیر و واقعا واقعا بسیار سخت و طاقت فرساست کنترل ورودی های ذهن
که بعضی وقتها واقعا نجواهای ذهنی کمر شکن می شود،
چند وقتی بود که همسرم بیکار شده ، البته او بازنشسته است و چند سال در شرکت های مختلف کار می کرد و در آمد خوبی داشت.
برای همین تصمیم گرفت به شرکت ما که من و خواهرم شریکبم و دوسال است تاسیسش کردیم بیاید
یک ماهی آمد ولی با توجه به روند کار و از آنجایی که همیشه مدیر بود نتوانست ادامه بدهد
چند وقتی در خانه ماند و قسط ها و هزینه بچه هاکمر شکن شدن، تا جایی که هر ماه می گفتیم این ماه هم تمام شود ماه دیگر بهتر است
و من تنها کاری که در این چند ماه کردم راه می رفتم، می خوابیدم ، می نشستم کار می کردم ، پشت فرمان بودم یا هنذفری در گوشم بود و حرفها ی استاد را گوش می کردم و به دستورات اش عمل می کردم که خدارا هزاران بار شکر موفق بودم.تا چند. روز پیش که با خدا حرف میزدم ناگهان یاد حرف استاد افتادم که می گفت هجرت کنید
به همسرم گفتم دوست داری چکار کنی
گفت دوست دارم رو پاهای خودم وایسم و کار مستقل کنم ، گفت می خواهم ساخت و ساز کنم
گفتم تو تجربه ای نداری ، گفت ولی عاشق این کارم
اولش قبول نکردم در دلم گفتم تنها سرمایه ما به خانه است که آن هم میخواهی به باد دهی
بعد پیش خودم گفتم خیلی ها اینجوری رشدکردن و موفق شدن مگه همه اینها که دارند کار می کنند با تجربه شروع کردند و یا سرمایه مضاعف داشتند
مجدد باهم در کنار رودخانه زیبای شهرم صحبت کردیم بدور از هر دغدغه و باور های غلط.
و باز هم مثل سابق رجوع کردم به مرا به سوی نشانه ام هدایت کن دیدم استاد می گوید تو پای در راه بنه و هیچ مگوی
من به همسرم گفتم موافقم و ایمان دارم موفق می شویم . شاید باورتان نشود با چه مقاومتی هایی روبرو شدم همه می گویند شما الان یک سال و نیم است که بعد چندین سال به شهرتان برگشتید باز هم می روید به غربت
ولی من در دلم می گویم من هیچ جاغریب نیستم و همه جا خدا با من است،
حالا هم هفته دیگر میخواهیم برویم که بررسی کنیم و استارت کار را بزنیم
و باز هم با مرا به سوی نشانه هام هدایت کن سفر می کنیم
قول میدهم در اولین فرصت از موفقیت هابم برایتان بگویم
شاد پیروز، سر بلند، سعادتمند در دنیا و آخرت باشید دوستان عزیزم
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان عزیز….و استاد عزیزم که از اعماق دلشون صحبت میکنن بابت این قوانین بدون تغییرش!….و خداوند بزرگم را شاکرم که نرا هدایت کرد…..
استاد عزیزم همین ساعت وارد سایتتون شدم بهم الهام شد وارد این فایل بشم!خواستمو با ایمان به خداوند بنویسم چیزی که من انجامش داده بودم ولی یادم رفته بود بنویسمش😄….الحمدلله…
خیلی سپاسگزارم از این فایل بسیار زیباتون!..
استاد شما معشوقه من شدین…احساس میکنم هر لحظه وارد سایتتون میشم خداوند باهام صحبت میکنه….
زندگیم 180درجه تقییر کرده..با وجودی که هر لحظه و هر دقیقه باید رو باورامون کار کنیم..تا با احساس خوب به تمام خواسته هامون برسیم…خواستها یه لحظه بوجود نمیاد..از چیزای کوچک شروع میشه باورا تقویت میشه تا بزرگ و بزرگتر بشه…
فقط باید رو فرکانسامون کار کنیم…فقط توجمون به خواسته هامون باشه نه روی چیزای دیگه….
خدایا شکرت…شکرت…شکرت…
توکلم خودتی تویی که هر لحظه ما را براه راست هدایت میکنی!….
هماهنگی ذهن و روح..باورها…فرکانسمون…تکرار تکرار تکرار …رسیدن به خواسته
به نام الله یکتا،خدایی که وجوداونشانگررسیدن به آرزوهاوخواسته های ماس،تبریک میگم به استادعزیزوکوششگرکه همیشه دنبال رسیدن به هدفهاش هس ودست ازتلاش برنمیداره ،من یه خانم خانه دارهستم درحال حاضرعلاقه ای به شاغل بودن ندارم آرزوهاوخواسته های مالی ام رابرای خدابازگوکردم وسپردم به خودش تادرزمان معین ازطریق دستان خودش درزمین ،منوبه رویاهام برسونه ومطمئن هستم خیلی زوداین اتفاق میفته چون دارم سعی میکنم درمسیردرست باشم وبه قول استادنشونه هاشم میبینم ،امابیکارهم نیستم هدف بزرگی ازلحاظ معنوی دارم که اونم انسان شایسته وباکمالات بودنه که اطرافیانم هم ب خصوص برای فرزندانم الگوی مناسبی باشم واحساس رضایت ازخودم داشته باشم بله فعلاروی تغییرباورهاوعقایددرست وجامع ورفتارهای خداپسندانه کارمیکنم ،شایدخنده داربه نظربرسه برای امسالم یه هدفی راالویت داره انتخاب کردم که بتونم عملیش کنم واونم سکوت کردن ،سکوت دربرابرخشم سکوت دربرابرصدای مخالف سکوت دربرابرقضاوت سکوت دربرابربیان عقایدسکوت دربرابردلسوزیهاسکوت دربرابربی عدالتی ها،چون اول بایدسکوت وتمرکزگرفتن ذهن رایادبگیرم تابعدهابتونم بادرنظرگرفتن حدومرزخودم به جاوبه موقع حرف بزنم آخه خیلی وقتهابازدن حرف بی جاوتاثیرناپذیرحس بدبهم دست داده منی که هنوزنمیتونم کاملاتمرکزداشته باشم که حرفهای مثبتی بزنم که کسی رنجیده خاطرنشه ازم یاقضاوتی نکنم پس فعلاسکوت میکنم البته به یاری وکمک خدا،ازاستادعزیزهم مثل همیشه سپاسگزارم ایشون خیلی تاکیددارن که کلام ماقدرت زیادی داره پس بایدخیلی روش کارکردتادرست بیان بشه به امیداون روزی که به این هدفم برسم ،سپاس فراوان ازعباس منش پرانرژی
به نام خداوند وهاب و هدایتگر
سلام به همگی دوستانم در این خانواده بزرگ
روز بیست و ششم سفرنامه:
وقتی آرزوهاتو مینویسی و چگونگی تحقق اونا رو میسپاری به خداوند،خیلی آسان و راحت هدایت میشی به سمت کاری که طبق شرایط الانت میتونی انجامش بدی. بقول خانم شایسته نیاز نیست تمام راه رو بلد باشی. فقط کافیه که قدم بعدیت رو انجام بدی و وقتی قدم اول رو انجام دادی،قدم دوم هم بهت گفته میشه و هدایت میشی بسمت قدمهای بعدی.
این چند وقت برای خودم یکسری هدایت ها اتفاق افتاد که قبلا خودم اگر مسی بهم میگفت اینطوری جوابم رو گرفتم اصلا باور نمیکردم. من چندین بار تا الان توی خواب هدایت شدم. خیلی واضح و دقیق بهم گفته شد این کار رو انجام بده. به این شخص زنگ بزن و….
یکی از هدایتهام خیلی باحال بود،توی یه مورد از خدا هدایت خواستم و دقیقا خواب دیدم روی یه دیوار نوشته بود که اینکار رو انجام بده!! منم فقط اونکار رو انجام دادم و کارم انجام شد. قدم بعدی توی همین موضوع،دوستم خواب دید که به فلانی زنگ بزن و زنگ زدیم و کاری که همه میان با کلی وکیل و بگیر و ببند و اینجیزا انجام میدم،ما کاملا رایگان و توی چند ساعت انجام دادیم و تمام. وقتی این هدایتها رو هی به خودم یاداوری میکنم،باورم قویتر میشه که من توی مسیر هدایت میشم اگر باور درستی نسبت به خدا داشته باشم. اگر باور داشته باشم که هدایت میشم. وقتی ما هدایت میشیم قطعا خدا برامون کوتاهترین و راحترین راه حل رو قرار میده جلوی پامون. راه هایی که ما اصلا بهش فکر هم نمیکنیم.
برنامم این بوده و هست که اول خیلی واضح خواسته هامو بنویسم. بعد باورهای مناسب اون خواسته هام رو ایجاد کنم. و اقدام عملی هماهنگ با شرایط الانم در جهت اون خواسته انجام بدم.
ممنونم ازت استاد که کلی الگو بهمون نشون میدی که باورهامون هی قوی و قویتر بشه.
ممنونم از خانم شایسته بخاطر متن های فوق العادتون.
ممنونم از هرکسی که وقت گذاشت و این کامنت رو خواند.
خدا رو بینهایت سپاسگزارم که من رو در این جمع قرار داد
شاد سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت