اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سپاس خدا را که تنها حاکم جهان أست و ما را خالق زندگی خود کرد ، چقدر دوست داشتم و دوست دارم که چنین کاری را انجام دهم ، کاری بزرگ که همه لذت ببرند و بماند ولی در حال حاضر هیچ ایده ای ندارم ، نمی خواهم از کسی کپی هم بکنم یک ایده ناب و خاص می خواهم صبر هم می کنم تا زمانش برسه اول باید هدف امسالم را انجام بدم برای خودم گذاشتم سال تحول روابط اجتماعی ، چون در برخورد با دیگران و روابط اجتماعی که در موفقیت یک کار خیلی مهم أست بسیار ضعیف هستم . مهمترین کار باید یتوانم این ذهن سرکش همواره نگران نجوا گر را کنترل و در خدمت بگیرم .
سلام چندوقتیه هی به خودم میگم برو یه حرفه ای رو یادبگیر که هم دوسش داشته باشی هم زمان روزانه ات به بطالت نگذره هم منبع درامدی داشته باشی امروز به خودم گفتم دوتا کارو دوس دارم یکی ساختن عروسک سیلیکونی یکی تتوی ابرو بالاخره یکی رو انتخاب کنم وبرم دنبال یادگیریش یه کم باخودم کلنجار رفتم فکرکردم دیدم محل اموزش هردوتاش تهرانه ومن ساکن یزدم وباید یه مدتی برم تهران وگفتم اشکال نداره واینکه پول اموزشش رو به صورت نقد ندارم واینم بافروختن طلام حله باید واسه هدفم بهاشو بدم واز این نظرم مشکلی ندارم وچندبرابر بیشتر بعدش بهم برگردونده میشه ولی یه چیزی بهم میگفت الان وقتش نیست ودرزمان درست هدایت میشم گفتم برم نشانه امروزم رو بااین نیت ببینم وقتی دکمه رو زدم فصل اول روزشمار اومد متن رو که خوندم متوجه شدم باید توی این مسیر روزشمار ادامه بدم وبعدا بهم گفته میشه وحالا خیالم راحتتره چون همش فکر میکردم که باید زودتر مشغول به کاربشم وگرنه پیشرفتی حاصل نمیشه خدایاشکرت هرلحظه درقلبمی ومنو هدایت حمایت وحفاظت میکنی
راهکاری قطعی برای اجرای تصمیمات و تحقق اهدافی که سال ها به تعویق انداخته ایم🪴
قبل از اینکه آرزویی در دلم شکل بگیره توانایی تحقق اون آرزو در وجودم ساخته شده و منتظره تا فرصت بروز پیدا کنه
وقتی یک آرزو در قلبم شکل میگیره و به کلامم نفوذ میکنه و تموم وجودم رو مشتاق میکنه برای اینکه اون آرزو رو داشته باشم و تجربش کنم یه نشونه مهمه از اینکه توانایی لازم برای تحقق اون آرزو الان در وجودم آماده و منتظر بروزِ
این قانون خداونده، این خاصیت انسانِ و ویژگی که خدا برای انسان ساخته تا بتونه با تحقق خواسته هاش جهان رو رشد بده
اگه این ارتباط معنادار بین داشتن یک آرزو یا خواسته و آماده شدن امکانات لازم درونی برای تحقق اون خواسته رو بفهمم، دیگه رویاهام رو آرزویی دور و دراز نمیدونم
بلکه یه نشونه میدونم از اینکه توانایی مورد نیاز برای این خواسته الان آماده بهره
برداریه
خیلی از افراد توانایی هایی رو فراموش کردن که همین حالا توی وجودشون خاک میخوره و میتونه آرزویی رو محقق کنه که سالها به عنوان رویای دور از دسترس بهش نگاه میکنن
برای همین برای خیلی از افراد سالها زمان میبره تا بخوان تصمیمی بگیرن و برای خیلی ها هم مدتها زمان میبره تا برای تصمیمی که گرفتن عملا اقدام کنن یعنی اون ها همچنان در صف انتظار همون شنبه معروفی هستن که بالاخره یه روز از راه میرسه
تموم زندگیم روی این اصل استواره که تموم اتفاقات زندگیم بدون استثنا بازتاب باورهای خودمه
باور ساختن یک فرآیند تکاملیه و باور یه شبه ایجاد نمیشه
نتایجم همیشه به اندازه باورهامه
به تعویق انداختن اخذ یک تصمیم نشونه اینه که هنوز باورهام به اندازه ای قدرت نگرفته تا خودش رو به شکل یک تصمیم گرفته شده نشون بده
به تعویق انداختن اجرای یک تصمیم نشونه اینه که تغییرات درونیم تا همین جای کار رو جواب داده و اونقدر ها قدرت ندارن که منجر به اقدام هم بشن
تا باور ساخته نشه و اون میزان از ایمان ایجاد نشه در مدار اون خواسته قرار
نمیگیرم و به راه حل ها، ایده ها و فرصت هایی که اهدافم رو محقق کنن دسترسی ندارم
قرار گرفتن توی مدار خواسته هام خود به خود صورت نمیگیره باید خودم رو در مدار خواسته قرار بدم
تغییر یک مسابقه یک نفره با خود قبلی مه. تکامل خود به خود رخ نمیده باید خودم رو در مسیر تکاملی قرار بدم و تعهدی غیر قابل مذاکره برای برداشتن قدم ها داشته باشم چون باورهام همزمان با قدم هایی که بر میدارم رشد میکنن
تکاملم با ناشناخته هایی که تجربه میکنم مهارت هایی که کسب میکنم و حتی اشتباهاتی که انجام میدم و درسهایی که از این اشتباهات یاد میگیرم طی میشه
باور ساختن مثل پروسه تولید یک کالا نیست که اول صبر کنم تا فرایند تولید تموم بشه و بعد از کالا استفاده کنم
یعنی نمیتونم بگم من یه گوشه میشینم و روی باورهام کار میکنم و اونا رو به اندازه کافی قدرتمند کننده میکنم و بعد این پروسه رو متوقف و تموم میکنم و از محصول ساخته شده بهره میبرم
چون باور ساختن یه فرایند همیشگیه،
چون جهان در هر لحظه به فرکانس هام پاسخ میده و در هر لحظه در حال اجرای همون میزان باور ساخته شده هستم
ماجرای جهان به این شکله که در هر لحظه نتیجه اونچه رو در زندگیم ببینم که در ذهنم در حال ساختنش هستم
این نتیجه، اول در قالب شک کردن به شیوه ها و راهکارهای قبلی کار خودش رو آغاز میکنه سپس اطمینان از اینکه شیوه قبلی اشتباه بوده بیشتر میشه،بعد تصمیم برای فراموش کردن شیوه قبلی، بعد هم تصمیم برای نگرش به شیوه آگاهی های جدید
سپس فکر کردن به این که میتونم این توانایی رو جدی بگیرم، میتونم داشتن این هدف و رویا رو ممکن بدونم و از این توانایی برای تحققش استفاده کنم
اون وقت کم کم همه روند برای من و ذهنم منطقی تر میشه و به خاطر برداشته شدن مقاومت های ذهنیِ که حاصل غیر ممکن بودن داشتن اون خواسته، یا ناتوان شمردن خودم در تحقق اون خواسته بوده، ایده هایی از راه میرسن برای تحقق اون خواسته و از اونجا که همه چیز در ذهنم منطقی شده تصمیم میگیرم اون ایده ها رو عملی کنم و از طرف دیگه از اونجا که در حال تغذیه ذهن با باورهای مناسب هستم، باورهای قدرتمند کننده بیشتر قدرت میگیرن و ایمان و عزت نفسم رو بیشتر میکنن تا برای اجرای اون ایده قدم بردارم
سپس اون قدم جواب میده و اون نتیجه، اعتماد به نفس و انگیزه هام رو رشد میده تا به خودم بگم اگه برای این خواسته جواب داده پس برای اون یکی خواسته هم باید جواب بده و به این شکل نرم و آروم و بدیهی روند تغییر شرایط زندگیم شروع میشه
اما مسئله اینه که این جنس از ورودی ها باید ادامه دار باشن تا اون جنس از خروجی ها هم ادامه داشته باشن
یعنی ذهن همیشه باید تغذیه مناسب داشته باشه تا به مدار هماهنگ با خواستم دسترسی پیدا کنم، بتونم وارد مدار بشم، در اون مدار بمونم و به ثبات برسم و سپس به مدار بالاتر صعود کنم وگرنه اگه این ورودی ها قطع بشه خروجی هم قطع میشه و به مدار های پایین تر سقوط میکنم، باورهام در هر لحظه و هر روز نیاز به تغذیه مناسب دارن، پس اصلا انتظار نداشته باشم که اگه مدتی بی وقفه روی باورهام کار کنم برام کافیه، کنترل ذهن و تغذیه اون با باورهای مناسب یه کار همیشگیه، اما در شروع کار باید یه جهاد اکبر به راه بندازم تا این چرخ های زنگ زده رو که در یه سربالایی قرار داره اول بتونم حرکت بدم و کمکم اون رو به سطح برسونم و بعد به سوی سراشیبی روانه بشم. این جهاد اکبر رر زمانی میتونم شروع کنم که این اصل رو درک کنم که تموم اتفاقات زندگیم به وسیله فرکانسهای خودم رقم میخوره
اقداماتم برای اجرای تصمیمات به تعویق افتاده یا اخذ تصمیمات به تعویق افتاده به اندازه ایه که بتونم این اصل رو جدی بگیرم اگه میخوام در تله به تعویق انداختن ایده هام نیفتم و تصمیماتم فقط در حد یک تصمیم باقی نمونن باید قوانین جهان و موجودیت فرکانسی خودم رو درک کنم
من به دنیا اومدم تا جهان رو تجربه کنم، اتفاقات رو تجربه کنم، و با این تجربه ها به شناخت بهتری از خودم و خواسته هام برسم این همون کار خاص و مهمیه که باید انجامش بدم🪴
خواسته های واقعیم در این مسیر کم کم مشخص میشن، حتی با قدم برداشتن برای هر هدف لحظهای و به نظر غیر مهم، یک قدم به خواسته واقعیم نزدیکتر میشم، با تجربه هر خواسته رشد میکنم،
حتی اگه بدونم که این خواسته واقعی نبوده کمترین نفعش اینه که درباره خواسته واقعیم واضح تر میشم و به مسیر اون خواسته هدایت میشم
هرگز این طوری نیست که یه گوشه بشینم و فکر کنم که کدوم کار برام بهتره یا کدوم تصمیم مهم تره، یا ارزش بیشتری داره که همون تصمیم رو بگیرم و نخوام وقتم رو برای اجرای این تصمیم یا این ایده که الان دارم هدر بدم
راهش برداشتن اولین قدم برای اجرای اولین ایده هایی هست که بهم الهام میشه، نباید اجازه بدم ایده به شکل یک تصمیم نگرفته و یا یک تصمیم گرفته شده اما اجرا نشده باقی بمونه چون به اندازهای که بتونم این ایدهها رو مهم و الهام شده از طرف خدا بدونم راه های ارتباط با اونو باز نگه میدارم و بیشتر هدایت پروردگار رو در قالب الهام یک ایده یا نشونه واضحتر درک میکنم
این مراحل رشدمه و همیشه قدم بعدی زمانی بهم گفته میشه که قدم قبلی رو برداشته باشم و تصمیم قبلی رو اجرا کرده باشم و ایده الهام شده قبلی رو عملی کرده باشم و مهمتر از همه این خودم هستم که اون ایده یا نشونه رو درک میکنم و می شناسم برای همین نباید انتظار داشته باشم تا یکی دیگه بهم بگه که باید چیکار کنم
اصلا ایده اومده تا منو هدایت کنه، و اگه بهش توجه نکنم و خیلی سریع اجراش نکنم شیطان ذهنم زودتر از اونچه که فکرش رو بکنم دست به کار میشه و منو در همون ابتدای راه متوقف میکنه
این کار شیطان ذهنه، در حالی که قلبم با ایده ها و الهاماتش منو هدایت میکنه
راه دریافت این هدایت برداشتن اولین قدمِ،
توی مسیر اون تصمیم هایی رو که به تعویق نمیندازم و براشون قدم برمیدارم، تجربههایی کسب میکنم که منو رشد میده و درباره اهداف، قدم ها و تصمیمات بعدی به وضوح بیشتری میرسونه و توانایی های بیشتری رو برای اجرای تصمیمات مهم بعدی در وجودم شکوفا میکنه🪴
پس به بهانه انجام یک کار خاص تر، یا یک تصمیم مهم تر،
گرفتن یک تصمیم و اجرای اونو به تعویق نندازم و بیخودی منتظر یه فرصت مناسب یا یک شنبه دیگه نباشم، چون راهش اینه که این جهاد اکبر رو شروع کنم و از دل تضادها، خواسته هام رو با وضوح بیشتری بشناسم خواسته هایی که در ذهنم اونها رو جزء غیرممکنها دسته بندی کردم، طوری که بیخیال شون شدم یا نزدیکه برای همیشه بیخیال شون بشم، نتیجه ارتباطات نامناسبیِ که در ذهنم درباره رنج ها و لذت های پیرامونِ تحقق اون خواسته در ذهنم شکل گرفته
به عبارت دیگه جای اهرم رنج و لذت درباره اون خواسته در ذهنم درست نیست، شرایط الانم به خاطر خروجی تصمیماتیِ که گرفتم یا به تعویق انداختم.
هر تصمیمی که میگیرم یا به تعویق
میندازم راهکار ذهنمه برای دور شدن از یک رنج، یا کسب یک لذت و به طور خلاصه تبعیت ذهن از اهرم رنج و لذتی که براش تعبیه شده.
این اهرم که ساختار ذهن رو پیکربندی میکنه عصاره فکر منه، یعنی ذهن با این اهرم برنامه ریزی میشه و ناخودآگاهانه رفتار هام رو در کنترل میگیره، روی تصمیمات و ایده هام اثر میذاره، اولویت هام رو تعیین میکنه، افسار زندگیم رو به دست میگیره و بهم در جهت ساختن اون اهرم خط میده و تجربه های زندگیم رو پیرامون این برنامه شکل میده دلیل اینکه آدمها در شرایط متفاوت عکسالعملهای متفاوتی دارن اهرم های رنج و لذت متفاوت در ذهنشون هست که انگیزاننده و محرک ذهنه، برای فرار از اون رنج ها و به دست آوردن اون لذت ها.🪴
اگه این اهرم بر علیه من باشه یعنی برنامهای بر علیه خودم در ذهنم نصب کردم، پس بسیار مهمه که عملکرد این اهرم رو در ذهنم بشناسم تا دلیل واکنش های ذهن و بازتاب اون واکنش ها رو در رفتار و سپس تجربم رو درک کنم.
یعنی بدونم چرا از انجام باید های هم جهت با خواستم، اقداماتی که ارزش می آفریند، فرار می کنم،
وچرا سرگرم انجام نباید هایی هستم که بین من و کیفیت زندگی مورد دلخواهم فاصله میندازه، باید فرایند نصب شدنِ این رنج و لذت ها رو در ذهنم درک کنم تا بتونم جای رنج و لذت رو در این اهرم طوری قرار بدم که هم جهت با خواسته هام کار کنه، چون خواسته هایی که ذهنم اونها رو جزء غیرممکنها دسته بندی کرده به طوری که بیخیال شون شدم یا نزدیکه برای همیشه بیخیال شون بشم، نتیجه ارتباطات نامناسبیه که در ذهن درباره رنج ها و لذت های پیرامون تحقق اون خواسته در ذهنم شکل گرفته.
به عبارت ساده تر در ذهنم جای اهرم رنج و لذت درباره اون خواسته درست نیست، وقتی روی باورهام کار میکنم ایده هایی که مسائلم رو حل و نعمت ها رو وارد زندگیم بکنه بهم الهام میشه، اما چون درگیر مسئله نادیده گرفتن ایدهها و عمل نکردن به اونها به دلیل تنبلی، عدم احساس لیاقت، و جدی گرفتن خودم، و هر دلیل دیگه ای هستم، با نادیده گرفتن ایدههایی که بهم الهام میشه، با دست خودم راه ورود نعمت ها رو به زندگیم میبندم
مهم نیست که هدفم چقدر بزرگه، چون توانایی هام خیلی بیشتر از اونچه هست که فکرش رو بکنم، امکاناتی که خدا در اختیارم گذاشته خیلی وسیع تر از این حرف هاست. فقط کافیه این توانایی هایی که برای خلق اهدافم در من نهادینه شده رو باور کنم، تا بتونم به امکاناتی وصل بشم که مسخرِ من شده و وارد مداری بشم که اهدافم اونجاست چون وقتی در مدار اهدافم قرار میگیرم راهکارها و الهاماتی برای عملی ساختن و محقق کردن هدفم از راه میرسه، سپس قدم به قدم در این مسیر هدایت میشم
آگاهی های جلسه دوم روانشناسی ثروت 1 برای حل معضل ای هست که تاکنون تصمیمات زیادی رو نگرفته و تحقق اهداف زیادی را به تعویق انداخته است آگاهی های این دوره برای همه افرادی که هنوز نتونستن اهداف واقعی شون رو بشناسند اونایی که در تله یافتن یک هدف مهم گیر گردند و هر ایده و الهامی را نادیده میگیرند و غیر مهم میدونن اونایی که به جای برداشتن قدمهای پیشرو و پیروی از الهامات همین لحظه منتظره یافتن یک رسالت جادویی و دهن پرکن هستند و نمیدونن که این آبشخور این معضل همون برنامه ناکارایی هست که بر علیه خودشون در ذهنشان نصب کردن برنامه ای که جای رنج و لذت در آن طوری طراحی شده تا آنها را مرتباً از هدفشون دورتر کنه و تقویم را غیرممکن تر جلوه بده اما وقتی برای تغییر این برنامه مصمم بشم از آگاهی های این دوره کمک بگیرم اقدامات ایده ها علایق و رنج ها و لذت هام هم جهت و هم مسیر با خواست نمیشه چون این قانون ذهن که وقتی جای رنج و لذت را در این اهرم در ذهنم درست کنم و سمت خودم را انجام بدم هم قطعاً سمت خودش خودکار آنها انجام میده طوری که ناممکن ترین چیزها را ممکن میکنه اصلا اهمیت نمیده چه چیزی را با رنج یا لذت میدونم اون فقط متمایل به سمت لذت و فرار کردن از رنج زن همیشه راهی به سوی اون لذت ها و دوری جستن از آن رنج ها در آستینش داره برای همینه که وقتی این اهرم ها در ذهنم درست بشه یعنی هم راستا با خواسته هام میشن اون وقت اهرم رنج منو از هرآنچه فراری میده که ناهماهنگ با خواستم هست اهرم لذت به منظور کسب اون لذت منو به سمت اون خواسته میکشونه و این برنامه ذهنی نیروی 2 در وجودم زنده نگه میداره که ناخودآگاه به سمت رفتارهای کارساز که در راستای خواستم هست همون رفتارهایی که قبلاً انجامشون برام رنج آور بودن مشتاق میشم و ناخودآگاه متنفر میشم از رفتارها و کارهای ناکارایی که فقط به خاطر درست نبودن جای رنج و لذت در این اهرم به سمتشون گرایش داشتم به اندازهای که این اهرم در ذهنم درست بشه و به ثبات برسه نه تا نتایج دلخواه زندگیم هم به ثبات میرسه و ادامه دار میشه
راز موفقیت در یک شغل به گفته خود استاد، عشق و علاقه و ساختن باورهای ثروت ساز است، ابتدا باید سالها روی خودمان کارکنیم درک کنیم که به شغل یا حتی به چه کاری ، هرچند شغل محسوب نمیشه، علاقه داریم .⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
داشتن علاقه برای تحقق آرزو اولین گام هست، مرحله بعد ، ساختن باور های درست متناسب با آن کار دلخواه هست، ودر مسیر استمرار و پشتکار خودش می آد ، و انسان تمام تلاشش را برای رسیدن به آرزوی خودش انجام میده ، ولاجرم به ایده ها و تصمیمات درست هدایت میشه و وقتی با قوانین کیهان هماهنگ شوی ، خودش برات تبلیغات میکنه و آنوقت معجزه رخ میدهد.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که ما رو به بهترین شکل هدایت میکنه و این فایل هم برای هدایتی بود و یک باوری برای من درست کرد که من پیشتر روی خودت کار کنم و پیشتر به رویا ها هدف ام باور داشت باشم برای هدف هایم قدم بردارم و خدا منو هدایت میکنه همونطور که تا حالا منو هدایت کرده و منو به آروز هایم رسونده از این به بعد هم منو هدایت میکنه فقط باید روی خودم کار کنم و با صادق کار کنم و بهش توکل کنم و او ما رو هرگز تنها نمیذاره خدا رو صد هزار مرتبه شکر که بهترین هدایت گره.
تشکر استاد عزیز بابت این فایل زیبا و انشالله ی روزی میام آمریکا .
سلام به خانواده بزرگ عباسمنشی ها و استاد گرامی
روز ٣۶ سفر ،
سپاس خدا را که تنها حاکم جهان أست و ما را خالق زندگی خود کرد ، چقدر دوست داشتم و دوست دارم که چنین کاری را انجام دهم ، کاری بزرگ که همه لذت ببرند و بماند ولی در حال حاضر هیچ ایده ای ندارم ، نمی خواهم از کسی کپی هم بکنم یک ایده ناب و خاص می خواهم صبر هم می کنم تا زمانش برسه اول باید هدف امسالم را انجام بدم برای خودم گذاشتم سال تحول روابط اجتماعی ، چون در برخورد با دیگران و روابط اجتماعی که در موفقیت یک کار خیلی مهم أست بسیار ضعیف هستم . مهمترین کار باید یتوانم این ذهن سرکش همواره نگران نجوا گر را کنترل و در خدمت بگیرم .
به امید الله که یتوانم
شاد و ثروتمند باشید
سلام و درود
ردپای روز ۳۶
واقعا باید باور کرد
یقین داشت و با امید به هدایت و رسیدن تلاش کنیم
و چقدر گاهی دلمون میخواد برسیم ولی در زمان درست در مکان درست بهش میرسیم و این رسیدن یعنی لیاقت داشتن و خواستن واقعی بوده
مهمترین قانون درک احساس خوب اتفاقات خوب
و اینکه غر نزنیم و بدونیم همگی سر جای درستش هستیم
خدایا یاری کن تا مدارک و فرکانس به سمت اتفاقات و زیبایی ها هدایت کن و قرار بده
شاد و موفق و ثروتمند باشید
سلام چندوقتیه هی به خودم میگم برو یه حرفه ای رو یادبگیر که هم دوسش داشته باشی هم زمان روزانه ات به بطالت نگذره هم منبع درامدی داشته باشی امروز به خودم گفتم دوتا کارو دوس دارم یکی ساختن عروسک سیلیکونی یکی تتوی ابرو بالاخره یکی رو انتخاب کنم وبرم دنبال یادگیریش یه کم باخودم کلنجار رفتم فکرکردم دیدم محل اموزش هردوتاش تهرانه ومن ساکن یزدم وباید یه مدتی برم تهران وگفتم اشکال نداره واینکه پول اموزشش رو به صورت نقد ندارم واینم بافروختن طلام حله باید واسه هدفم بهاشو بدم واز این نظرم مشکلی ندارم وچندبرابر بیشتر بعدش بهم برگردونده میشه ولی یه چیزی بهم میگفت الان وقتش نیست ودرزمان درست هدایت میشم گفتم برم نشانه امروزم رو بااین نیت ببینم وقتی دکمه رو زدم فصل اول روزشمار اومد متن رو که خوندم متوجه شدم باید توی این مسیر روزشمار ادامه بدم وبعدا بهم گفته میشه وحالا خیالم راحتتره چون همش فکر میکردم که باید زودتر مشغول به کاربشم وگرنه پیشرفتی حاصل نمیشه خدایاشکرت هرلحظه درقلبمی ومنو هدایت حمایت وحفاظت میکنی
به نام خدای مهربان
راهکاری قطعی برای اجرای تصمیمات و تحقق اهدافی که سال ها به تعویق انداخته ایم🪴
قبل از اینکه آرزویی در دلم شکل بگیره توانایی تحقق اون آرزو در وجودم ساخته شده و منتظره تا فرصت بروز پیدا کنه
وقتی یک آرزو در قلبم شکل میگیره و به کلامم نفوذ میکنه و تموم وجودم رو مشتاق میکنه برای اینکه اون آرزو رو داشته باشم و تجربش کنم یه نشونه مهمه از اینکه توانایی لازم برای تحقق اون آرزو الان در وجودم آماده و منتظر بروزِ
این قانون خداونده، این خاصیت انسانِ و ویژگی که خدا برای انسان ساخته تا بتونه با تحقق خواسته هاش جهان رو رشد بده
اگه این ارتباط معنادار بین داشتن یک آرزو یا خواسته و آماده شدن امکانات لازم درونی برای تحقق اون خواسته رو بفهمم، دیگه رویاهام رو آرزویی دور و دراز نمیدونم
بلکه یه نشونه میدونم از اینکه توانایی مورد نیاز برای این خواسته الان آماده بهره
برداریه
خیلی از افراد توانایی هایی رو فراموش کردن که همین حالا توی وجودشون خاک میخوره و میتونه آرزویی رو محقق کنه که سالها به عنوان رویای دور از دسترس بهش نگاه میکنن
برای همین برای خیلی از افراد سالها زمان میبره تا بخوان تصمیمی بگیرن و برای خیلی ها هم مدتها زمان میبره تا برای تصمیمی که گرفتن عملا اقدام کنن یعنی اون ها همچنان در صف انتظار همون شنبه معروفی هستن که بالاخره یه روز از راه میرسه
تموم زندگیم روی این اصل استواره که تموم اتفاقات زندگیم بدون استثنا بازتاب باورهای خودمه
باور ساختن یک فرآیند تکاملیه و باور یه شبه ایجاد نمیشه
نتایجم همیشه به اندازه باورهامه
به تعویق انداختن اخذ یک تصمیم نشونه اینه که هنوز باورهام به اندازه ای قدرت نگرفته تا خودش رو به شکل یک تصمیم گرفته شده نشون بده
به تعویق انداختن اجرای یک تصمیم نشونه اینه که تغییرات درونیم تا همین جای کار رو جواب داده و اونقدر ها قدرت ندارن که منجر به اقدام هم بشن
تا باور ساخته نشه و اون میزان از ایمان ایجاد نشه در مدار اون خواسته قرار
نمیگیرم و به راه حل ها، ایده ها و فرصت هایی که اهدافم رو محقق کنن دسترسی ندارم
قرار گرفتن توی مدار خواسته هام خود به خود صورت نمیگیره باید خودم رو در مدار خواسته قرار بدم
تغییر یک مسابقه یک نفره با خود قبلی مه. تکامل خود به خود رخ نمیده باید خودم رو در مسیر تکاملی قرار بدم و تعهدی غیر قابل مذاکره برای برداشتن قدم ها داشته باشم چون باورهام همزمان با قدم هایی که بر میدارم رشد میکنن
تکاملم با ناشناخته هایی که تجربه میکنم مهارت هایی که کسب میکنم و حتی اشتباهاتی که انجام میدم و درسهایی که از این اشتباهات یاد میگیرم طی میشه
باور ساختن مثل پروسه تولید یک کالا نیست که اول صبر کنم تا فرایند تولید تموم بشه و بعد از کالا استفاده کنم
یعنی نمیتونم بگم من یه گوشه میشینم و روی باورهام کار میکنم و اونا رو به اندازه کافی قدرتمند کننده میکنم و بعد این پروسه رو متوقف و تموم میکنم و از محصول ساخته شده بهره میبرم
چون باور ساختن یه فرایند همیشگیه،
چون جهان در هر لحظه به فرکانس هام پاسخ میده و در هر لحظه در حال اجرای همون میزان باور ساخته شده هستم
ماجرای جهان به این شکله که در هر لحظه نتیجه اونچه رو در زندگیم ببینم که در ذهنم در حال ساختنش هستم
این نتیجه، اول در قالب شک کردن به شیوه ها و راهکارهای قبلی کار خودش رو آغاز میکنه سپس اطمینان از اینکه شیوه قبلی اشتباه بوده بیشتر میشه،بعد تصمیم برای فراموش کردن شیوه قبلی، بعد هم تصمیم برای نگرش به شیوه آگاهی های جدید
سپس فکر کردن به این که میتونم این توانایی رو جدی بگیرم، میتونم داشتن این هدف و رویا رو ممکن بدونم و از این توانایی برای تحققش استفاده کنم
اون وقت کم کم همه روند برای من و ذهنم منطقی تر میشه و به خاطر برداشته شدن مقاومت های ذهنیِ که حاصل غیر ممکن بودن داشتن اون خواسته، یا ناتوان شمردن خودم در تحقق اون خواسته بوده، ایده هایی از راه میرسن برای تحقق اون خواسته و از اونجا که همه چیز در ذهنم منطقی شده تصمیم میگیرم اون ایده ها رو عملی کنم و از طرف دیگه از اونجا که در حال تغذیه ذهن با باورهای مناسب هستم، باورهای قدرتمند کننده بیشتر قدرت میگیرن و ایمان و عزت نفسم رو بیشتر میکنن تا برای اجرای اون ایده قدم بردارم
سپس اون قدم جواب میده و اون نتیجه، اعتماد به نفس و انگیزه هام رو رشد میده تا به خودم بگم اگه برای این خواسته جواب داده پس برای اون یکی خواسته هم باید جواب بده و به این شکل نرم و آروم و بدیهی روند تغییر شرایط زندگیم شروع میشه
اما مسئله اینه که این جنس از ورودی ها باید ادامه دار باشن تا اون جنس از خروجی ها هم ادامه داشته باشن
یعنی ذهن همیشه باید تغذیه مناسب داشته باشه تا به مدار هماهنگ با خواستم دسترسی پیدا کنم، بتونم وارد مدار بشم، در اون مدار بمونم و به ثبات برسم و سپس به مدار بالاتر صعود کنم وگرنه اگه این ورودی ها قطع بشه خروجی هم قطع میشه و به مدار های پایین تر سقوط میکنم، باورهام در هر لحظه و هر روز نیاز به تغذیه مناسب دارن، پس اصلا انتظار نداشته باشم که اگه مدتی بی وقفه روی باورهام کار کنم برام کافیه، کنترل ذهن و تغذیه اون با باورهای مناسب یه کار همیشگیه، اما در شروع کار باید یه جهاد اکبر به راه بندازم تا این چرخ های زنگ زده رو که در یه سربالایی قرار داره اول بتونم حرکت بدم و کمکم اون رو به سطح برسونم و بعد به سوی سراشیبی روانه بشم. این جهاد اکبر رر زمانی میتونم شروع کنم که این اصل رو درک کنم که تموم اتفاقات زندگیم به وسیله فرکانسهای خودم رقم میخوره
اقداماتم برای اجرای تصمیمات به تعویق افتاده یا اخذ تصمیمات به تعویق افتاده به اندازه ایه که بتونم این اصل رو جدی بگیرم اگه میخوام در تله به تعویق انداختن ایده هام نیفتم و تصمیماتم فقط در حد یک تصمیم باقی نمونن باید قوانین جهان و موجودیت فرکانسی خودم رو درک کنم
من به دنیا اومدم تا جهان رو تجربه کنم، اتفاقات رو تجربه کنم، و با این تجربه ها به شناخت بهتری از خودم و خواسته هام برسم این همون کار خاص و مهمیه که باید انجامش بدم🪴
خواسته های واقعیم در این مسیر کم کم مشخص میشن، حتی با قدم برداشتن برای هر هدف لحظهای و به نظر غیر مهم، یک قدم به خواسته واقعیم نزدیکتر میشم، با تجربه هر خواسته رشد میکنم،
حتی اگه بدونم که این خواسته واقعی نبوده کمترین نفعش اینه که درباره خواسته واقعیم واضح تر میشم و به مسیر اون خواسته هدایت میشم
هرگز این طوری نیست که یه گوشه بشینم و فکر کنم که کدوم کار برام بهتره یا کدوم تصمیم مهم تره، یا ارزش بیشتری داره که همون تصمیم رو بگیرم و نخوام وقتم رو برای اجرای این تصمیم یا این ایده که الان دارم هدر بدم
راهش برداشتن اولین قدم برای اجرای اولین ایده هایی هست که بهم الهام میشه، نباید اجازه بدم ایده به شکل یک تصمیم نگرفته و یا یک تصمیم گرفته شده اما اجرا نشده باقی بمونه چون به اندازهای که بتونم این ایدهها رو مهم و الهام شده از طرف خدا بدونم راه های ارتباط با اونو باز نگه میدارم و بیشتر هدایت پروردگار رو در قالب الهام یک ایده یا نشونه واضحتر درک میکنم
این مراحل رشدمه و همیشه قدم بعدی زمانی بهم گفته میشه که قدم قبلی رو برداشته باشم و تصمیم قبلی رو اجرا کرده باشم و ایده الهام شده قبلی رو عملی کرده باشم و مهمتر از همه این خودم هستم که اون ایده یا نشونه رو درک میکنم و می شناسم برای همین نباید انتظار داشته باشم تا یکی دیگه بهم بگه که باید چیکار کنم
اصلا ایده اومده تا منو هدایت کنه، و اگه بهش توجه نکنم و خیلی سریع اجراش نکنم شیطان ذهنم زودتر از اونچه که فکرش رو بکنم دست به کار میشه و منو در همون ابتدای راه متوقف میکنه
این کار شیطان ذهنه، در حالی که قلبم با ایده ها و الهاماتش منو هدایت میکنه
راه دریافت این هدایت برداشتن اولین قدمِ،
توی مسیر اون تصمیم هایی رو که به تعویق نمیندازم و براشون قدم برمیدارم، تجربههایی کسب میکنم که منو رشد میده و درباره اهداف، قدم ها و تصمیمات بعدی به وضوح بیشتری میرسونه و توانایی های بیشتری رو برای اجرای تصمیمات مهم بعدی در وجودم شکوفا میکنه🪴
پس به بهانه انجام یک کار خاص تر، یا یک تصمیم مهم تر،
گرفتن یک تصمیم و اجرای اونو به تعویق نندازم و بیخودی منتظر یه فرصت مناسب یا یک شنبه دیگه نباشم، چون راهش اینه که این جهاد اکبر رو شروع کنم و از دل تضادها، خواسته هام رو با وضوح بیشتری بشناسم خواسته هایی که در ذهنم اونها رو جزء غیرممکنها دسته بندی کردم، طوری که بیخیال شون شدم یا نزدیکه برای همیشه بیخیال شون بشم، نتیجه ارتباطات نامناسبیِ که در ذهنم درباره رنج ها و لذت های پیرامونِ تحقق اون خواسته در ذهنم شکل گرفته
به عبارت دیگه جای اهرم رنج و لذت درباره اون خواسته در ذهنم درست نیست، شرایط الانم به خاطر خروجی تصمیماتیِ که گرفتم یا به تعویق انداختم.
هر تصمیمی که میگیرم یا به تعویق
میندازم راهکار ذهنمه برای دور شدن از یک رنج، یا کسب یک لذت و به طور خلاصه تبعیت ذهن از اهرم رنج و لذتی که براش تعبیه شده.
این اهرم که ساختار ذهن رو پیکربندی میکنه عصاره فکر منه، یعنی ذهن با این اهرم برنامه ریزی میشه و ناخودآگاهانه رفتار هام رو در کنترل میگیره، روی تصمیمات و ایده هام اثر میذاره، اولویت هام رو تعیین میکنه، افسار زندگیم رو به دست میگیره و بهم در جهت ساختن اون اهرم خط میده و تجربه های زندگیم رو پیرامون این برنامه شکل میده دلیل اینکه آدمها در شرایط متفاوت عکسالعملهای متفاوتی دارن اهرم های رنج و لذت متفاوت در ذهنشون هست که انگیزاننده و محرک ذهنه، برای فرار از اون رنج ها و به دست آوردن اون لذت ها.🪴
اگه این اهرم بر علیه من باشه یعنی برنامهای بر علیه خودم در ذهنم نصب کردم، پس بسیار مهمه که عملکرد این اهرم رو در ذهنم بشناسم تا دلیل واکنش های ذهن و بازتاب اون واکنش ها رو در رفتار و سپس تجربم رو درک کنم.
یعنی بدونم چرا از انجام باید های هم جهت با خواستم، اقداماتی که ارزش می آفریند، فرار می کنم،
وچرا سرگرم انجام نباید هایی هستم که بین من و کیفیت زندگی مورد دلخواهم فاصله میندازه، باید فرایند نصب شدنِ این رنج و لذت ها رو در ذهنم درک کنم تا بتونم جای رنج و لذت رو در این اهرم طوری قرار بدم که هم جهت با خواسته هام کار کنه، چون خواسته هایی که ذهنم اونها رو جزء غیرممکنها دسته بندی کرده به طوری که بیخیال شون شدم یا نزدیکه برای همیشه بیخیال شون بشم، نتیجه ارتباطات نامناسبیه که در ذهن درباره رنج ها و لذت های پیرامون تحقق اون خواسته در ذهنم شکل گرفته.
به عبارت ساده تر در ذهنم جای اهرم رنج و لذت درباره اون خواسته درست نیست، وقتی روی باورهام کار میکنم ایده هایی که مسائلم رو حل و نعمت ها رو وارد زندگیم بکنه بهم الهام میشه، اما چون درگیر مسئله نادیده گرفتن ایدهها و عمل نکردن به اونها به دلیل تنبلی، عدم احساس لیاقت، و جدی گرفتن خودم، و هر دلیل دیگه ای هستم، با نادیده گرفتن ایدههایی که بهم الهام میشه، با دست خودم راه ورود نعمت ها رو به زندگیم میبندم
مهم نیست که هدفم چقدر بزرگه، چون توانایی هام خیلی بیشتر از اونچه هست که فکرش رو بکنم، امکاناتی که خدا در اختیارم گذاشته خیلی وسیع تر از این حرف هاست. فقط کافیه این توانایی هایی که برای خلق اهدافم در من نهادینه شده رو باور کنم، تا بتونم به امکاناتی وصل بشم که مسخرِ من شده و وارد مداری بشم که اهدافم اونجاست چون وقتی در مدار اهدافم قرار میگیرم راهکارها و الهاماتی برای عملی ساختن و محقق کردن هدفم از راه میرسه، سپس قدم به قدم در این مسیر هدایت میشم
آگاهی های جلسه دوم روانشناسی ثروت 1 برای حل معضل ای هست که تاکنون تصمیمات زیادی رو نگرفته و تحقق اهداف زیادی را به تعویق انداخته است آگاهی های این دوره برای همه افرادی که هنوز نتونستن اهداف واقعی شون رو بشناسند اونایی که در تله یافتن یک هدف مهم گیر گردند و هر ایده و الهامی را نادیده میگیرند و غیر مهم میدونن اونایی که به جای برداشتن قدمهای پیشرو و پیروی از الهامات همین لحظه منتظره یافتن یک رسالت جادویی و دهن پرکن هستند و نمیدونن که این آبشخور این معضل همون برنامه ناکارایی هست که بر علیه خودشون در ذهنشان نصب کردن برنامه ای که جای رنج و لذت در آن طوری طراحی شده تا آنها را مرتباً از هدفشون دورتر کنه و تقویم را غیرممکن تر جلوه بده اما وقتی برای تغییر این برنامه مصمم بشم از آگاهی های این دوره کمک بگیرم اقدامات ایده ها علایق و رنج ها و لذت هام هم جهت و هم مسیر با خواست نمیشه چون این قانون ذهن که وقتی جای رنج و لذت را در این اهرم در ذهنم درست کنم و سمت خودم را انجام بدم هم قطعاً سمت خودش خودکار آنها انجام میده طوری که ناممکن ترین چیزها را ممکن میکنه اصلا اهمیت نمیده چه چیزی را با رنج یا لذت میدونم اون فقط متمایل به سمت لذت و فرار کردن از رنج زن همیشه راهی به سوی اون لذت ها و دوری جستن از آن رنج ها در آستینش داره برای همینه که وقتی این اهرم ها در ذهنم درست بشه یعنی هم راستا با خواسته هام میشن اون وقت اهرم رنج منو از هرآنچه فراری میده که ناهماهنگ با خواستم هست اهرم لذت به منظور کسب اون لذت منو به سمت اون خواسته میکشونه و این برنامه ذهنی نیروی 2 در وجودم زنده نگه میداره که ناخودآگاه به سمت رفتارهای کارساز که در راستای خواستم هست همون رفتارهایی که قبلاً انجامشون برام رنج آور بودن مشتاق میشم و ناخودآگاه متنفر میشم از رفتارها و کارهای ناکارایی که فقط به خاطر درست نبودن جای رنج و لذت در این اهرم به سمتشون گرایش داشتم به اندازهای که این اهرم در ذهنم درست بشه و به ثبات برسه نه تا نتایج دلخواه زندگیم هم به ثبات میرسه و ادامه دار میشه
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان🪴
به نام خدای قهار
روز سی و ششم
نتایج تمام اتفاقهای زندگیمون نتیجه باورها و افکارمون هست
چه کار سادهای هست به تحقق رسوندن آرزوهامون و ما که قبلاً ناآگاه بودیم از این قوانین چقدر سخت و پیچیده و ناموفق میدیدیم
خدایا شکرت که من با افکار مثبتم و باورهای درستم خالق زندگیم هستم
خیلی خوشحالم که هر آرزویی داشته باشم فقط با افکارم میتونم راحت و آسون خلقش کنم
من ایمان دارم خدایی که منو خلق کرده و این نیروی قدرتمند در من دمیده تا خالق زندگیم باشم دیگه هیچوقت ناامید نمیشم و میدونم در زمان مناسب بهم داده میشه
سلام استاد عزیز
سلام به دوستان هم فرکانسی عزیز
استاد چقدر دیدن این پیشرفت ها کمک میکنه برای نیرو گرفتن باورهامون
اسباب بازی های گران قیمت
در خیلی از جاهای دنیا داره فروش میره
کیفیت عالی
خود من وقتی هم بازی بچه ها میشم،
چقدر دوست دارم کیفیت و رنگ های شاد و متنوع این اسباب بازی ها رو
خیلی از خانواده ها چقدر مشتاق هستن برای خرید و بازی بچه هامون با این اسباب بازی ها
با شنیدن این ویس،
گفتم یه روزی یک شخصی با ایده ای شروع میکنه
و حالا همه دنیا مشتاق خرید از این کمپانی هستن
چقدر خلاقانه
چه باور قدرتمندی
چقدر فراوانی و ثروت
با دیدن این فایل ،این باور شکل گرفت برام
پس میشود…
واقعا با دیدن چنین عظمت و پیشرفت هایی،به این نتیجه میرسم چقدر فراوانی و ثروت وجود داره
انگار نگاهم ریز بین تر شده
بی تفاوت نمیگذرم از اطرافم
وقتی به فایل های دیگه هم توجه میکنم مثل
ورزشکارانی مثل مایکل فلپس ها
یا تو صنعت خودرو مثل هنری فورد ها
مسی و رونالدو را
همه و همه یک باور قدرتمند دارن
حالا چطور برای خودم باور هم راستا با خواسته م بسازم؟
با دیدن الگوهای مشابه تو کار مورد نظرم
با مرور کردن عبارت های تاکیدی
با صحبت کردن با خودم و مرور موفقیت های گذشته ام
با ایجاد باور احساس لیاقت
با درک قانون تکامل
با قدم های کوچک برداشتن ولی مستمر برای رسیدن به اهداف عالی
با بودن همیشه در احساس خوب
با امید پیش رفتن
با پیروی از الهامات و عملی کردن اون الهامات تو مسیرم
اینها کمک میکنه که تو مسیر باشم و پیش برم
استاد سپاس
بسم الله رحمان رحیم.
روز شمار 36
پله پله تا اوج
تیک زدنای کوچولو کوچولو هدفا تا رسیدن به هدفی بزرگتر
در جریان رودخانه الهی در نهایت آرامش و احساس خوب بودن و خیلی راحت به اهداف و زیبایی ها رسیدن
دارم این باورهای خوشبختی تو خودم نهادینه میکنم
اون جاهایی که عجول میشم استرس میگیرم
میگم آرووم باش آرامش داشته باش ودر جریان باش
که همه چی به نحو احسنت جلو میره
اگرم اونجوری ک خواستی نرفت فدای سرت
درسی یا نکته آموزشی بود برای باقی راه
چقدر نسبت به گذشتم آرامتر شدم
من آدم عجولی بودم و حالا هم شاید باشم
اماااا بسیاااار کمتر و کنترل شده تر
وقتی رهام و میسپارم به خدا آرامش دارم
وقتی به این موضوع رسیدم که آقا من هرچقدر بپرم بالا بپرم پایین باااااید مسیر و روند تکاملی طی کنم و میانبر خاصی وجود نداره آرامتر و رهاتر میشم
من هدفای خیلی بزرگی دارم و ایمان دارم بهشون میرسم داشتن یه پارکینگ از ماشینهای ایده آل ورنگارنگم یکیشه و ……
من حالا یک ماشینم نخریدم برای خودم
و لی هدف و آرزوی اون پارکینگ دلخواه با ماشینای لوکس و رنگارنگم دارم
من میدونم که حالا باید اول به اون ماشین معمولی برسم و اولین پله بردارم تا حالا برسم به اونجا
تو مسیر شده که تحت تاثیر شیطونک درونم قرار بگیرم عجله کنم مقایسه کنم
اما سریع یادآوریش میکنم به خودم که لطفا در جریان باش و آرام و زیبا مسیر رشدت ادامه بده …
از استاد عزیز بابت این آگاهی های فوق العاده سپاسگزارم و هم چنین مریم جان .
انشالله در پناه حق در نهایت عشق و آرامش الهی باشید.
سلام استاد عزیزم ودوستان همفرکانس
خداقوت
راز موفقیت در یک شغل به گفته خود استاد، عشق و علاقه و ساختن باورهای ثروت ساز است، ابتدا باید سالها روی خودمان کارکنیم درک کنیم که به شغل یا حتی به چه کاری ، هرچند شغل محسوب نمیشه، علاقه داریم .⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
داشتن علاقه برای تحقق آرزو اولین گام هست، مرحله بعد ، ساختن باور های درست متناسب با آن کار دلخواه هست، ودر مسیر استمرار و پشتکار خودش می آد ، و انسان تمام تلاشش را برای رسیدن به آرزوی خودش انجام میده ، ولاجرم به ایده ها و تصمیمات درست هدایت میشه و وقتی با قوانین کیهان هماهنگ شوی ، خودش برات تبلیغات میکنه و آنوقت معجزه رخ میدهد.
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
آروزی سلامتی وسعادت وثروت برای همه دوستان گلم .
بنام خدا
سلام بر استاد عزیزم
قدم41
شرکت لگولند
با یک هدف تشکیل میشه
واینقدر بزرگ میشه وبه شهرت میرسه
دیدین چنین فایلهایی چقدر ایمانمان رو قویتر میکنه
میشه به هدفها رسید زمانی که در مدار خوب باشیم
اگر اهدافمون برامون غیر ممکن نباشه یقینا همشون رقم میخورند
یکی از بهترین روشها اینه که در حال خوب رویاهایمون رو تجسم کنیم
یقینا درمسیر راه نجوای ذهنی میاد اما ذهنی که کارکرده باشه عیار ذهنش خودش رو در این نجواها نشون میده ودیدگاهشو بهترمیکنه تا به احساس بهتر برسه
یقینا اگه در مدار درست باشیم نتایج درست رقم خواهد رقم خورد
باید جز به جز هدفهامون رو بنویسم
وایمان وامیدمون رو قوی کنیم تا به هدفها بزرگ برسیم
همه ما به یک اندازه به خداوند نزدیکم وباید قوانین جهان هستی رو درک کنیم تا نتایج رقم بخوره
باور باور باور باور باور کنیم تا رقم بخوره
خیلی خیلی ممنونم از شما استاد عزیزم
بابت به اشتراک گذاشتن این لحظه های ناب
بنام خدای مهربان و بخشنده
سلام استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم
و دوستانی هم فرکانسی خوبم
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که ما رو به بهترین شکل هدایت میکنه و این فایل هم برای هدایتی بود و یک باوری برای من درست کرد که من پیشتر روی خودت کار کنم و پیشتر به رویا ها هدف ام باور داشت باشم برای هدف هایم قدم بردارم و خدا منو هدایت میکنه همونطور که تا حالا منو هدایت کرده و منو به آروز هایم رسونده از این به بعد هم منو هدایت میکنه فقط باید روی خودم کار کنم و با صادق کار کنم و بهش توکل کنم و او ما رو هرگز تنها نمیذاره خدا رو صد هزار مرتبه شکر که بهترین هدایت گره.
تشکر استاد عزیز بابت این فایل زیبا و انشالله ی روزی میام آمریکا .
انشاالله که همیشه خوش و سلامت و ثروتمند باشین