اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه سی و ششمین رد پای سفرنامم رو می نویسم…
چقدر این فایل برای اکنونم مناسب هستش…از این فایل جالب تر نوشته های خانم شایسته ی عزیز هستش ک کاملا بهش نیاز داشتم..
اول اینکه خواسته هام و آرزوهام رو فراموش نکنم و روش سرپوش نذارم …رسیدن به خواسته هام و اهدافم حق منه..
دوم اینکه تکامل…باید در مورد هر چیزی به خودم زمان بدم و مایوس نشم گاهی ممکنه ک کند پیش برم ولی مهم اینه ک از حرکت نایستم و اجازه بدم تکاملم رو پیش برم…همه ی اتفاقات زیبا و اهداف بزرگی ک تحقق پیدا کرده همشون از یک خواسته شروع شده و یک انسان بهش جامعه عمل پوشونده
سوم اینکه از حساب و کتاب دست بردارم و از هدایت های خداوند استفاده کنم..هدایتی ک وقتی تو رو تسلیم ببینه هویدا میشه…الان مطمئنم بهترین اتفاقات با هدایت خداوند انجام شده…شاید اگر کسی به غیر از هم فرکانسی های عزیزم این مطلب رو بخونه فک کنه این خرافه هستش ولی فقط شماها متوجه می شید ک منظور من چیه..
نمیدونم فک می کنم راه اصلی و هدف بزرگم رو پیدا کردم…من یک آموزگارم ک همیشه فک میکردم برای رسیدن به ثروت و درآمد بیشتر باید یک مسیری غیر از آموزش رو برم ولی الان ک فکر می کنم می بینم من عاشق شاگردام و شغلم هستم و هر لحظه با هیجان وافر و ذوق زیادی کلاسم رو اداره می کنم…الان فک می کنم باید توی همین مسیر ک عاشقشم گام بردارم.و روزی یکی از بهترین مدارس دنیا ک شادی و حال خوب و ایجاد باورهای درست از اصلی ترین موارد آموزشهاش باشه رو تاسیس و مدیریت کنم…به امید اون روز
خدایا سپاسگزارم
خدایا منو رو در رسیدن به اهدافم هدایت کن…من نسلیم توام
داستان لگولند از یه جای خیلی کوچیک شروع میشه و اینهمه گسترش پیدا میکنه؛ چندین بار این فرد شکست میخوره توی کارش…با کیفیت ترین اسباب بازی توی حوزه اسباب بازی های خونه سازی رو این شرکت درست میکنه که قیمتش هم بسیار بالاست…
و از اسباب بازی اینهمه ثروت ساخته و اینقدر رشد داده کسب و کارش رو…اینا همش از یک رویا شروع شد و اون رویا هم هیچوقت فراموش نشد و رها نشد و نتیجش شد این…
اگه ما قوانین رو درک کنیم و طبقشون عمل کنیم و آروم آروم جلو بریم و رویاهامون رو فراموش نکنیم، ماهم به رویاهامون می رسیم…
اگه باور کنیم که میشه به اهداف و خواسته هامون برسیم…اگه خواسته هامون دور از دسترس و غیرممکن نباشن، میتونیم به همشون برسیم…
هیچ هدفی اونقدر بزرگ نیست که نشه بهش رسید…لگولند این موضوع رو ثابت میکنه…لگولند با اسباب بازی به اینجا رسیده و میلیارد دلاری و میلیون دلاری درامد داره…
و استاد چه مثال خوبی زدید، اینکه اگه مثل آجرهای کوچیک اسباب بازی، باورهارو یکی دیگه و با نقشه کنار هم بچینیم، به جایی میرسیم که لگولند رسیده….
*و توی این مسیر بشدت مهمه که ناامید نشیم…بشدت مهمه که امیدمون رو از دست ندیم و باور دشته باشیم خدا مارو هدایت میکنه و اگه آرزویی به دل ما انداخته راه رسیدن بهش رو هم بهمون میگه…
خود من خیلی جاها ناامید میشم و این ناامیدی سراغ میاد…یک تلنگر باید باشه برای خودم که حواسم باشه که این روزهای سخت که کمی شرایط خوب پیش نمیره برای همه بوده…فقط من نیستم که تو این مسیر ناامید میشم، همه اینجورین که بعضی روزا حالشون گرفته میشه اما نباید توی اون حالت موند و باید الگو هارو دید و دستاوردهایی که بهش رسیدیم رو به یاد بیاریم و دوباره برگردیم به مسیر…
ما هیچ چیزی کمتر از موفق ترین افراد جهان نداریم…من هیچی کمتر از موفق ترین افراد جهان ندارم..فقط باید اینو باور کنم
همه ی ما به یک اندازه به خداوند نزدیکیم و به یک اندازه توانایی داریم…باید خودمون و خدای خودمون رو باور کنیم..
میتونیم خیلی راحت و بدون زجر و سختی به خواسته هامون برسیم، اگر که از مسیر درست و طبق قانون حرکت کنیم…
از همون روزهای اول که به خواسته های کوچیکمون میرسیم از مسیر لذت میبریم، اینجوری نیست که به خواسته هامون برسیم بعد لذت ببریم…از وقتی که شروع به تغییر میکنیم لذت میبریم…
*
طبق تعهدم سه تا از ویژگی های مثبتم رو مینویسم:
19.خیلی سریع یاد میگریم، یعنی هرکاری رو چند بار که ببینم بقیه چجوری انجام میدن، منم یادش میگیرم و خودمم آروم آروم انجامش میدم و بارها این تجربه رو داشتم که کارهایی که نیاز به تخصص داره رو انجام دادم؛ حتی کارهایی که نیاز به تخصص پزشکی بوده…
20.قدرت هدف گیری خوبی دارم، مثلا توی بازی یا اینکه یک وسیله ای رو اگه قرار باشه بندازم یک جای مشخص یا برای یکی پرت کنم خیلی خوب انجامش میدم..
21.آدمی هستم که هیجانات مثبتم و ذوق و شوقم رو بروز میدم و کلا هیجان دارم برای کارهای مختلف مثل بچه ها که برای هرچیزی ذوق و شوق دارن…منم خیلی موقع ها وقتایی که ذوق زده میشم بروزش میدم و مثل خیلی ها بخاطر حرف مردم سانسور نمیکنم خودم رو و فیلم بازی نمیکنم…
یکدفعه به دلم افتاد این فیلم فوق العاده که میبینم را معرفی کنم ، شاید برای کسی مفید باشه
اگر میخواهید رد قانون و عمل به اون و داشتن شخصیت توحیدی را واضح ببینین ، فیلم شرلوک هولمز با بازی بندیکت را ببینین
که چطور روی هدفش تمرکز میکنه
چطور از کسی ترسی نداره
چطور به خودش مطمعنه حتی در پیچیده ترین کاراا
ولی مطمعنه یک دری باز میشه
تمام مواردی که استاد میگن را این شخصیت داره
و جالبه این جور ادم ها به شدت خوش شانسن
این فیلم نیست که خوش شانسه واقعیته
انگار که چون متمرکز و متعهد هست و قسمت مربوط به خودش را عالی عمل میکنه جهان هم سهم خودش را براش ایفا میکنه
برای من پر از درس و کاری به موضوع فیلم ندارم و فقط به شخصیت داستان و کارهاش کار دارم
یک پاشنه اشیلی که من از طریق این فیلم کشف کردم این بود که فهمیدم من ارزش های زندگیم واضح نیست و مهم تر از اون اولویت بندی نیست ، و هردفعه در معرض عوض شدن ولی این شخصیت به شدت میدونه ارزش هاش چیه و روشون پافشاری میکنه و با حرف یک نفر عوض نمیشه
همچنین ایشون خود پذیری داره یعنی با اینکه همه بهش میگن دیوونه که هیچ دوستی نداره ، قبول کرده و خودش هم میگه که من اره اینطوری هستم،
و یک نکته دیگه به هبچ عنوان کاری که دوست نداره و انجام نمیده حتی اگر پرونده ای نداشته باشه
توانایی هاشو توی وبلاگ خودش گفته و با افتخار هم میگه ولی در عین حال دنبال توجه بقیه نیست
با اینکه ایشون شخصیت اجتماعی نداره و نمیتونه با ادم ها باشه
اگر دقیقا نمیدونین یک شخصیت مشتاق و متعهد و متمرکز چطوری هست پیشنهاد میکنم این شخصیت را در این فیلم برسی کنین به من خیلی زیاد کمک کرد
خیلی دوست دارم یه تایمی رو اختصاص بدم کلا زندگی نامه ی افراد موفق رو بخونم ولی هنوز فرصتش پیش نیومده.
از روزی که سفرنامه رو شروع کردم کم کم دارم یاد میگیرم که هر تضادی قابل حله.
تا قبل از سفرنامه هر وقت به تضادی برمیخوردم تنها کاری که میکردم این بود که بهش توجه نکنم و سعی میکردم فقط احساسمو خوب کنم .گاهی وقتا دیر گاهی وقتا زود.
ولی حالا از زمانی که سفرنامه رو شروع کردم علاوه بر اینکه با برخورد به هر تضادی سعی میکنم احساسمو خوب کنم از خودم سوال میکنم که این تضاد اومده که به من چیو بفهمونه؟ کدوم باور اشتباهو میخواد بهم گوشزد کنه که تغییرش بدم و هر بار بدون استثناء باورهای اشتباهمو پیدا کردم.و همین باعث شده روز به روز ایمان من بیشتر بشه برای ادامه دادن.
امروز هم یه حسی درونم بود که به نظرم اومد قلبم منقبض میشه از فکر کردن به یه موضوعی سریع دوزاریم افتاد که این نشون از یک باور اشتباه و یک ترمزه.
و اونم این بود که هر وقت میخوام به درآمدم از سالن فکر کنم قلبم منقبض میشه یه جورایی ته قلبم اصلا امید ندارم که حالا حالاها بتونم به درآمد برسم.
و حتی اینو توی کلامم هم ناخودآگاه خیلی استفاده میکنم مثلا با هرکی که میخوام در مورد درآمد حرف بزنم میگم حالا چند سالی نباید به فکر درآمد بود.حالا چند سال زمان میبره سالن جا بیفته.
همیشه موقع فکر کردن به درآمد از طریق سالن انگار ذهنم میخواد وزنه ی چندصد کیلویی بزنه در این حد انرژیم افت میکنه و همیشه ترجیه میدم بهش فکر نکنم. ذهنم همیشه میخواد برام سخت طاقت فرسا جلوه کنه رسیدن به درآمد رو .هر بار بهم میگه کلی باید کار انجام بدی خیلی کارا هست که تو نکردی.
خیلی زمان میبره تو به دارمد برسی .الان خیلی زوده بخوای به این چیزا فکر کنی.
واسه همینم هیچ وقت ایده ای به ذهنم نمیرسه یا اگر میرسه میگم بابا این کار کوچیک چه تاثیری روی درآمد من میتونه داشته باشه.حالا این کارم نکردم نکردم.
یعنی نمیدونم چمه .انگاری اصلا دوست ندارم که مشتری بیاد.با اینکه اینهمه دارم تلاش میکنم تو ظاهر که باورهای مخرب مالیمو درست کنم ولی در عمل برعکس دارم عمل میکنم.
مثلا وقتی تو سالن دارم روی باورام کار میکنم یه مشتری میاد ترجیهم اینه که مشتری نیاد تا من بتونم روی باورام کار کنم .انگاری حتی از اومدن مشتری ناراحت هم میشم.میگم این یه نفر که تاثیری نداره همون نباشه حداقل من بتونم روی خودسازیم کار کنم.
یعنی خودممم اصلاا باورم نمیشه که این شکلی هم و اینهمه ادعای ثروتمند شدن دارم.
ولی اینبار مطمئنم که این تضاد اومده که حل بشه.حالا نه به طور کامل ولی حتما قدم به قدم حل میشه.چون تو تمام این مدت تضادی نبوده که حل نشده باشه.حتی تضادی که از نظر خودم اینجوری بود که دیگه این یکی رو نمیشه به حساب تضاد گذاشت و این یه مشکل لا ینهله اونم حل شد.پس ایمانم بیشتر شد که هر تضادی اومدی که حل بشه.
اگه الان اومده بالا یعنی زمانش رسیده که برای همیشه حل شه.
یه سری فایلها هستن تو سفرنامه که آگاهی هاشو نمیتونم دریافت کنم یا اینکه دریافت میکنم ولی نمیتونم تو ذهنم جمع بندی کنم.یا اینکه زیر هر فایل در مورد نکات مربوط به همون فایل کامنت بزارم.ولی اصلا به خودم سخت نمیگیرم و تعهدم رو انجام میدم هرروز کامنتا رو میخونم ردپا هم میذارم.و هر روز سعمی میکنم در مورد مطلبی کامنت بزارم که همون روز بهش برخورد کردم و ذهنم درگیرشه.مطمئنم که بارها و بارها دوباره بر مگیردم به این فایلا .هر بار با مداری بالاتر از درک و آگاهی.هرچند شاید الان نگاه و درک من از دریافت آگاهی ها خیلی سطحی باشه ولی ایمان دارم با گذاشتن ردپا به وضوح میتونم تکاملم رو هر بار ببینم و باورهام قوی تر شن برای ادامه دادن.
هر دفعه آنقدر ذوق زده میشم از عملکرد قانون که نمیدونم چطوری شروع کنم.
دیدگاه قبلی براتون نوشتم که درخواست هزینه آموزش شنا دادم. واز راهی برام رسید که باورتون نشه.امروز آخرین جلسه آموزش بود. مربیم خیلی راضی بود وبهم گفت پیشرفته رو هم بیا. در مدت آموزش خیلی باهم دوست شدیم وابنم پیرو آموزشهای استاد عباسمنش بود.
(طبق قانون درخواست) ازشون خواستم در دوقسط هزینه رو بگیرن. عجیب اینکه مربیم گفت من اصلا سهم خودم رو نمیخوام. لذت آموزش برام خیلی با ارزشه. چون شما صد وجودت رو برای یادگیری میزاری(یه قانون دیگه).البته مدیریت لطف ایشون رو قبول نکرد. ولی با درخواستم برای واریز تا20 ماه موافقت کردن.
من تقریبا برای هر تصمیمی میام سایت استاد ومرا بسوی نشانه ام هدایت کن رو استفاده میکنم(قانون اعتماد وتوکل)
امروزم اومدم وابن فایل بینظیر وصحبتهای واضح استاد منو مصمم کرد
اینروزا حالم عالیه. کارکرد قوانین رو میبینم، لمس میکنم، حس میکنم با تمام وجودم. میفهمم که در مسیر تکامل هستم. همیشه کارها رو نیمه تمام میذاشتم. ولی از استاد یاد گرفتم که اگر شروع کردم تا آخرش برم(قانون ارزشمندی هدف) . ونتیجه هم پیشرفتم شد. یکی یکی هدفهای کوچک رو تیک میزنم تا به اهداف بزرگ
اگرچه که همیناهم الان خیلی برام مهم هستن. وقتی چیزی رو میخوای کوچک و بزرگش مهم نیست. هرکدوم این هدفها به ما لذتی میده که باعث شیرینی مسیر زندگیمو ن میشه وبقول استاد یروزی برمیگردی عقب و میبینی همه اش در حال لذت بردن از زندگی بودی.
باید برای هر کوچکی ارزش قائل بود. حس خوب داشت، خندید لذت برد، هیجان داشت، سپاسگزاری خاص انجام داد. چون زندگی مجموعه این کوچکهای شیرینه.
خدای خوبم، سلام من، حس خوب من، آرزوی سلامتی، سعادت، ثروت و آگاهی برای همه
همه چیز از یک رویا شروع میشه تا به موفقیتهای بزرگ میرسه.
منم همیشه آرزو و هدفم این بود که یه شغلی داشته باشم که مجبور نباشم برم بیرون و یه کار روتین باشه و یا بخوام برای کسی کار کنم و چون به کار هنری علاقه داشتم و خدا منو هدایت کرد بسمت نقاشی بعد از خیلیی سال که دیگه خسته شدم از این شاخه به اون شاخه پریدن و الان برای خودم کار میکنم و هنرمو میفروشم و حتی دلم نمییاد به گالریها بدم و درصدی به کسی بدم چون انقدر زحمت میکشم و هزینه هایی که دارن دلم میخواد سود تمام زحمتها و عشقی که براشون میزارم به خودم برسه . فعلا باید باورهامو قوی کنم تا اینکه خدا هدایتم کنه و هر ایده بهم بگه انجام میدم .
هدفی که دارم و برام شاید الان بزرگ باشه اینه که بتونم به دلار کسب درآمد کنم و کارهامو بفروشم .
انقدر براشون ارزش قائلم و میدونم که یروزی بهش میرسم و تمام این رسیدن نه با زجر و سختی بلکه براحتی و همش بستگی به خودم و انداره ای که روی باورهام کار میکنم و نتیجه میگیرم .
اهدافمون هرچقدر بزرگ باشه خدای ما از هدفها بزرگتر هست و کمکمون میکنه که به خواسته و آرزوهامون برسیم .
من الان یکم که فرکانسم بالاتر رفته دقیقا درک میکنم که خود خدا بیشتر از من میخواد که به آرزوهام برسم .
من باید هرروز قانون رو مرور کنم و بقول استاد هرروز در همین مسیر باشم با گوش دادن به فایلها ، کامنت خوندن ، کامنت گذاشتن ، یا صحبت کردن و نوشتن برای خودم .
تازگی وقتی حسم بد میشه میام سریع مینویسم و با خودم حرف میزنم و نمیزارم نجواها رشد کنن و باورهامو تخریب کنن .
من ترجیح میدم در مورد هدفهام با کسب حرف نزنم چون مطمانم حرف بزنم همه میخوان دلیل منطقی بیارن و منو ناامید کنند .
حتی مهم هست که تو مسیر من امید داشته باشم و نزارم ناامید بشم و هدفهامو فراموش نکنم .
نیازی نیست اصلا من کاری کنم همین که به خدا وصل باشم اون منو هدایت میکنه و منو به خواسته م براحتی میرسونه .
من همین الان باید همین نتایج کوچک هم سپاسگذار باشم و خوشحال باشم و ببینمشون وتوجه کنم و از لحظه های الان زندگیم لذت ببرم و کم کم جلو برم و به خواسته های بزرگم برسم .
با سلام به استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی و دوستان درجه یکم .
یه ایده و یه آرزو و یا بهتره بگم یه خواسته که در دلت شروع میکنه به جونه زدن میتونی تصور کنی اگر ادامش بدی بهش برسی علف های هرز رو بزنی میتونه چقدر گسترش پیدا کنه؟
لگولند و هزاران موفقیت بزرگ از یه خواسته و رویا شکل گرفتن و رشد کردن اونقدر بزرگ که در آمدهای میلیارد دلاری رو داره رقم میزنه و چه افرادی رو مشغول به کار کرده .
بزرگ بودن هدف مهم نیست فقط کافیه
1.از هدفهامون چشم برنداریم .نزاریم اشتیاقی که در وجودمون شعله ور کردن خاموش بشه .
2.قوانین رو درک کنیم و عمل کنیم .
3.باید بدونیم چطور مدارمون رو عوض کنیم .
4.چطور با خواسته هامون هم جهت بشیم .
5.هدفهامون دور از دسترس نباشن.خودمون باور کنیم در ذهنمون که میتونیم برسیم .
حرفهای مایوس کننده خیلی زیاده شرایطی که آدم کم میاره ولی آدم های بزرگی بودن که تونستن با نادیده گرفتن این حرف ها موفقیت های بزرگی رو رقم بزنن .
..باید امید داشت .باید ایمان داشت و ادامه داد قوانین جواب میده همونطور به اندازه ی تلاشمون در این مدت که هر کدوممون روی خودمون کار کردیم جواب داده از بدیهی ترین راهها.
باید الگو های موفق رو بررسی کرد که چطور به هدفشون رسیدن .
ما هیچ چیز کمتر از موفق ترین و شادترین و ثروتمندترین آدم های جهان نداریم فقط کافیه باور کنیم .کافیه خدارو باور کنیم .کافیه قوانین رو باور کنیم .خدا هدایت می کنه به زیبایی و دل انگیزی .
خداجونم شکر برای امروز و برای این لحظه
شکر برای آگاهی های ناب سایت و استاد درجه یک و مشتی که دارم و مریم عزیز و دوستان همسفر عااالی .
خدا خیر دنیا و آخرت بده به همتون که یادم میدید که بسازم هر آنچه رو که می خوام .
سلام به استاد سراسر عشق و مریم خانوم عزیز و خانواده دومم
این فایل نشونه من برای استارت کارم بود برای اینکه مدتهاست به تعویق انداختم که به بهترین شکل انجام بدم
در مسیر رسیدن به خواسته ه دو موضوع اساسی رو به خاطر میاوریم
1 استفاده از نیروی الهامات 2 قانون تکامل
من با این فایل سعی میکنم قسمت یک رسیدن به خواسته ها رو جدی بگیرم یعنی استفاده از این فایل به عنوان الهام و قدم اول رو برمیدارم تا کم کم قانون تکامل رو بگذرونم در طی مسیر قدمهای بعدی به من گفته بشه
در واقع قانون تکامل به یادت میاورد که برای تحقق هدفت نیاز به دانستن تمام مسیر نیست فقط از الهامی که گرفتی استفاده کن و شروع کن تا در مسیر برای قدمهای بعد هدایت شوی.
در طی مسیر هرروز بخودت یاداوری کن که:
افسانه خداوند قبل از شکل دادن این هدف در دلت، امکان و توانایی به تحقق رسوندنش را به تو داده
فقط کافیه قوانین خداوند را درک کنی و اصل و ذات خودت را بیاد بیاوری و بپذیری که :
تمام اتفاقات زندگی ت بدون استثنا نتیجه باورها و فرکانس های خودت بوده
و درس دیگه ای این فایل تحقق اهداف فرمول ساده ای داره
سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم
روزشمار تحول زندگی ام برگ 36 ام.
استاد جان به نکته فوق العاده مهمی در این فایل اشاره کردین اینکه :
خداوند قبل اینکه خواسته ای در قلب ات قرار بده، توانایی تحقق اون خواسته رو بهت بخشیده.
و این در مورد تحقق تمام خواسته ها صدق میکنه چه در حوزه کسب ثروت و چه در حوزه روابط و…
و علت اینکه باور کردن این مساله برامون سخته دیدن الگوهای ناموفق اطرافیان مون بوده.
در صورتی که ناکامی بقیه، بواسطه باور های ناخوداگاه خودشون بوده.
و هر زمان منِ عاطفه ناکامیِ کسی رو دیدم باید فورا به خودم اثبات قانون رو یادآوری کنم، و ناکامی که مشاهده کردم رو ربطش بدم به باورهای محدود اون شخص ، نه اینکه مرتبطش کنم به تجربه خودم.
مثلا در بحث روابط :
من یاد دارم زمانی که دانش آموز بودم و داستان های لیلی مجنون، شیرین فرهاد و… میخوندیم، عشق و عاشقی رو یک فرآیند بشدت زجر آور و همراه با انتظارات بی ثمر میدیدیم.
و رسیدن به معشوق برامون مثل یک افسانه و یک کار ناممکن بود. و دیدن فیلم هایی نظیر شبِ دهم و…
در صورتی که منِ عاطفه اگر کسی رو بخوام و اون شخص به من کم محلی کنه، نشان از عدم ارتباط صحیح من با درونم هست.
وقتی رو توسعه فردی ام کار میکنم وقتی خودمو دوست میدارم وقتی رو عزت نفس ام کار میکنم و روی مهم ترین ارتباط زندگی ام یعنی ارتباط با الله کار میکنم، جهان لاجرم منو ارزشمند میدونه.
و همون آدمی که توی رابطه بهم کم محلی میکرد منو دوست خواهد داشت یا از زندگی من خارج و شخص بهتری جایگزین خواهد شد.
نیاز نیست مثل فرهاد کوه بکنم، نیاز نیست در فراق عشق بسوزم و نیاز نیست مثل اون شخص تو فیلم شبِ دهم خودم به کُشتن بدم و…
یک فرمول ساده خداوند طراحی کرده :
خودت رو دوست داشته باش، دیگران تو رو دوست خواهند داشت
اینم اضافه کنم که :
زمان کودکی ام بزرگتر هایی رو میدیدم که در روابط و ازدواج شون دچار مشکل و بحث های شدیدی میشدند و با این عنوان ها خودشون تبرعه میکردند که :
دعوا نمک زندگی هست
دعوا کردن یک کار طبیعیه
دعوا کردن باعث رشد طرفین میشه
و…
در صورتی که استاد عزیزم در فایلی اشاره کردند که :
مشاجره کردن هرگز طبیعی نیست و دو نفر میتوانند سالها با عشق در کنار هم زندگی کنند.
وقتی انسان با خودش در صلح باشه و از قوانین تبعیت کنه. روابط لذت بخشی رو تجربه میکنه.
بنابراین اگر ما در طول تاریخ اشخاصی دیدیم که به وصال نرسیدند و یا در صورت ازدواج دعواهای زیادی داشتند، فقطططط به این دلیل بوده که :
قانون رو رعایت نکردند.
حالا اون شخص هر کی میخواد باشه. از بزرگان باشه و… فرقی نمیکنه. قانون برای همه یکی هست. حتی اگر پیامبر باشه.
بقول الله :
در سنت الهی تغییری وجود ندارد.
الله خودش از قوانین اش تخطی نمیکنه.
تجربیات بقیه ربطی به تجربه ما نداره. ما پاسوز الگوهایی که دیدیم نیستیم.
همین مثال روابط تعمیم بدیم به ابعاد دیگه زندگی مون.
چه الگوهایی در کودکی مون دیدیم که فرآیند کسب ثروت رو بد جا انداختند تو ذهن مون. کافیه بیاد بیاریم و ربطش بدیم به باورهای خودشون. کافیه چند کلام باهاشون صحبت کنیم و باورهاشون بیرون بکشیم.
اون وقت هست که ذهن ما شروع به نرم شدن میکنه. و نتایج اونها رو به نتایج ما مرتبط نمیکنه.
همیشه به خودم میگم :
عاطفه تو باید بتونی مهربونی الله رو باور کنی. باید باور کنی که :
همونطور که فرمانروا قبل از ورودت به سیاره پیش بینی تشنگی تو رو کرده، برات آب خلق کرده، پس به همین فرمول : پیش بینی خواسته هات هم کرده و توانایی اش در وجودت نهادینه کرده.
چون : پنهان کاردار تیزهوش تو رو به دنیا نیاورده که، خواسته ای در قلبت ایجاد کنه و توانایی اش بهت نده، این موضوع با عدل ایشون منافات داره اگر این طور بود.
همه ما ابزار خلق کردن رو داریم. اگر کسی از این ابزار درست استفاده نکرده، ارتباطی به خلق ما ندارد.
مبحث الگوها مهمه چون سر منشا شکل گیری باورهامون هست. خیلی از ماها احاطه شدیم با الگوهایی که مرتب میبینیم شون و ذهن با دیدن اونها خودش رو تبرعه میکنه.
در صورتی که آنچه منِ عاطفه در محیط خانواده و دوستانم و کارم میبینم، تمام حقیقت نیست.
همیشه میتونه روابط از چیزی که تا الان دیدم بهتر باشه، ثروت از اون چیزی که در اطرافیان دیدم، بیشتر باشه و…
نمیدونم چیشد که درباره الگوها صحبت کردم و مثال روابط رو زدم. اصلا ایده ای براش نداشتم اما بشدت معتقدم که اون نیرو این کار انجام داد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه. خدایا عاشقانه ازت سپاسگزارم.
استاد جانم و مریم مهربونم بابت تهیه ، تدوین این فایلهای ارزشمند ازتون سپاسگزارم. مریم قشنگم من مقاله تون که در عقل کل منتشر کرده بودین و درباره تعویق کارها صحبت کرده بودین مطالعه کردم و ازش بهره بردم.
عاشقانه ازتون سپاسگزارم بابت زمان و عشقی که براش هزینه کردین. شما الگوی من هستین.
من با این فایل جواب سوالم که امروز به تضادی بر خوردم که چرا باید این چند روزه مسیر تحقق زندگی من سخت پیش برود
نه این که عذاب آور که من رنج بکشم
یک مقدار به کارگرانم بدهکار شدم ولی در شرایطی که داره همه چیز خوب پیش میرود
من حالم بد نیست ولی یکم نگرانی سراغم اومد که چکار کنم برای حقوق کارگرانم که چند روزی هست پرداخت نکردم و بدهکار شدم
خوب تولید ثروت کردم ولی چون دریافتی از بازار نداشتم یکم پرداختی هام سخت شده
برای همین وقتی به این فایل هدایت شدم
فهمیدم باید در همین شرایط من حالم خوب نگهدارم وقتی که همه چیز گل و بلبل است که شاهکار نکردم حالم خوب
و هر موقع من به تضادی بر خودم و حالم و خوب نگه داشتم یک پیشرفت عالی را داشتم یک تحول جدید در زندگیم رخ داده است
واگر این شرایط الان پیش اومده درست پاسخ به افکار و کردار من است در مسیر پس اگر اتفاقی رخ داده درسی هست برام که بتوانم خودم را در این شرایط محک بزنم تا بهترین موفقیت ها را در سخت ترین شرایط بسازم درست مانند شرکت لگو که اگر بارها شکست خورده ولی الان موفق ترین و بهترین شرکت لگو سازی در جهان است
خدایا شکر از این مسیر زیبا سراسر از فراوانی وبرکت در هر زمینه ای چه از آگاهی های دوره ها و فایل ها و چه از فراوانی های بهترین موقعیت های ثروت ساز
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه سی و ششمین رد پای سفرنامم رو می نویسم…
چقدر این فایل برای اکنونم مناسب هستش…از این فایل جالب تر نوشته های خانم شایسته ی عزیز هستش ک کاملا بهش نیاز داشتم..
اول اینکه خواسته هام و آرزوهام رو فراموش نکنم و روش سرپوش نذارم …رسیدن به خواسته هام و اهدافم حق منه..
دوم اینکه تکامل…باید در مورد هر چیزی به خودم زمان بدم و مایوس نشم گاهی ممکنه ک کند پیش برم ولی مهم اینه ک از حرکت نایستم و اجازه بدم تکاملم رو پیش برم…همه ی اتفاقات زیبا و اهداف بزرگی ک تحقق پیدا کرده همشون از یک خواسته شروع شده و یک انسان بهش جامعه عمل پوشونده
سوم اینکه از حساب و کتاب دست بردارم و از هدایت های خداوند استفاده کنم..هدایتی ک وقتی تو رو تسلیم ببینه هویدا میشه…الان مطمئنم بهترین اتفاقات با هدایت خداوند انجام شده…شاید اگر کسی به غیر از هم فرکانسی های عزیزم این مطلب رو بخونه فک کنه این خرافه هستش ولی فقط شماها متوجه می شید ک منظور من چیه..
نمیدونم فک می کنم راه اصلی و هدف بزرگم رو پیدا کردم…من یک آموزگارم ک همیشه فک میکردم برای رسیدن به ثروت و درآمد بیشتر باید یک مسیری غیر از آموزش رو برم ولی الان ک فکر می کنم می بینم من عاشق شاگردام و شغلم هستم و هر لحظه با هیجان وافر و ذوق زیادی کلاسم رو اداره می کنم…الان فک می کنم باید توی همین مسیر ک عاشقشم گام بردارم.و روزی یکی از بهترین مدارس دنیا ک شادی و حال خوب و ایجاد باورهای درست از اصلی ترین موارد آموزشهاش باشه رو تاسیس و مدیریت کنم…به امید اون روز
خدایا سپاسگزارم
خدایا منو رو در رسیدن به اهدافم هدایت کن…من نسلیم توام
سلام به استاد عزیز
لگولند
داستان لگولند از یه جای خیلی کوچیک شروع میشه و اینهمه گسترش پیدا میکنه؛ چندین بار این فرد شکست میخوره توی کارش…با کیفیت ترین اسباب بازی توی حوزه اسباب بازی های خونه سازی رو این شرکت درست میکنه که قیمتش هم بسیار بالاست…
و از اسباب بازی اینهمه ثروت ساخته و اینقدر رشد داده کسب و کارش رو…اینا همش از یک رویا شروع شد و اون رویا هم هیچوقت فراموش نشد و رها نشد و نتیجش شد این…
اگه ما قوانین رو درک کنیم و طبقشون عمل کنیم و آروم آروم جلو بریم و رویاهامون رو فراموش نکنیم، ماهم به رویاهامون می رسیم…
اگه باور کنیم که میشه به اهداف و خواسته هامون برسیم…اگه خواسته هامون دور از دسترس و غیرممکن نباشن، میتونیم به همشون برسیم…
هیچ هدفی اونقدر بزرگ نیست که نشه بهش رسید…لگولند این موضوع رو ثابت میکنه…لگولند با اسباب بازی به اینجا رسیده و میلیارد دلاری و میلیون دلاری درامد داره…
و استاد چه مثال خوبی زدید، اینکه اگه مثل آجرهای کوچیک اسباب بازی، باورهارو یکی دیگه و با نقشه کنار هم بچینیم، به جایی میرسیم که لگولند رسیده….
*و توی این مسیر بشدت مهمه که ناامید نشیم…بشدت مهمه که امیدمون رو از دست ندیم و باور دشته باشیم خدا مارو هدایت میکنه و اگه آرزویی به دل ما انداخته راه رسیدن بهش رو هم بهمون میگه…
خود من خیلی جاها ناامید میشم و این ناامیدی سراغ میاد…یک تلنگر باید باشه برای خودم که حواسم باشه که این روزهای سخت که کمی شرایط خوب پیش نمیره برای همه بوده…فقط من نیستم که تو این مسیر ناامید میشم، همه اینجورین که بعضی روزا حالشون گرفته میشه اما نباید توی اون حالت موند و باید الگو هارو دید و دستاوردهایی که بهش رسیدیم رو به یاد بیاریم و دوباره برگردیم به مسیر…
ما هیچ چیزی کمتر از موفق ترین افراد جهان نداریم…من هیچی کمتر از موفق ترین افراد جهان ندارم..فقط باید اینو باور کنم
همه ی ما به یک اندازه به خداوند نزدیکیم و به یک اندازه توانایی داریم…باید خودمون و خدای خودمون رو باور کنیم..
میتونیم خیلی راحت و بدون زجر و سختی به خواسته هامون برسیم، اگر که از مسیر درست و طبق قانون حرکت کنیم…
از همون روزهای اول که به خواسته های کوچیکمون میرسیم از مسیر لذت میبریم، اینجوری نیست که به خواسته هامون برسیم بعد لذت ببریم…از وقتی که شروع به تغییر میکنیم لذت میبریم…
*
طبق تعهدم سه تا از ویژگی های مثبتم رو مینویسم:
19.خیلی سریع یاد میگریم، یعنی هرکاری رو چند بار که ببینم بقیه چجوری انجام میدن، منم یادش میگیرم و خودمم آروم آروم انجامش میدم و بارها این تجربه رو داشتم که کارهایی که نیاز به تخصص داره رو انجام دادم؛ حتی کارهایی که نیاز به تخصص پزشکی بوده…
20.قدرت هدف گیری خوبی دارم، مثلا توی بازی یا اینکه یک وسیله ای رو اگه قرار باشه بندازم یک جای مشخص یا برای یکی پرت کنم خیلی خوب انجامش میدم..
21.آدمی هستم که هیجانات مثبتم و ذوق و شوقم رو بروز میدم و کلا هیجان دارم برای کارهای مختلف مثل بچه ها که برای هرچیزی ذوق و شوق دارن…منم خیلی موقع ها وقتایی که ذوق زده میشم بروزش میدم و مثل خیلی ها بخاطر حرف مردم سانسور نمیکنم خودم رو و فیلم بازی نمیکنم…
سلام به استاد عزیزم
یکدفعه به دلم افتاد این فیلم فوق العاده که میبینم را معرفی کنم ، شاید برای کسی مفید باشه
اگر میخواهید رد قانون و عمل به اون و داشتن شخصیت توحیدی را واضح ببینین ، فیلم شرلوک هولمز با بازی بندیکت را ببینین
که چطور روی هدفش تمرکز میکنه
چطور از کسی ترسی نداره
چطور به خودش مطمعنه حتی در پیچیده ترین کاراا
ولی مطمعنه یک دری باز میشه
تمام مواردی که استاد میگن را این شخصیت داره
و جالبه این جور ادم ها به شدت خوش شانسن
این فیلم نیست که خوش شانسه واقعیته
انگار که چون متمرکز و متعهد هست و قسمت مربوط به خودش را عالی عمل میکنه جهان هم سهم خودش را براش ایفا میکنه
برای من پر از درس و کاری به موضوع فیلم ندارم و فقط به شخصیت داستان و کارهاش کار دارم
یک پاشنه اشیلی که من از طریق این فیلم کشف کردم این بود که فهمیدم من ارزش های زندگیم واضح نیست و مهم تر از اون اولویت بندی نیست ، و هردفعه در معرض عوض شدن ولی این شخصیت به شدت میدونه ارزش هاش چیه و روشون پافشاری میکنه و با حرف یک نفر عوض نمیشه
همچنین ایشون خود پذیری داره یعنی با اینکه همه بهش میگن دیوونه که هیچ دوستی نداره ، قبول کرده و خودش هم میگه که من اره اینطوری هستم،
و یک نکته دیگه به هبچ عنوان کاری که دوست نداره و انجام نمیده حتی اگر پرونده ای نداشته باشه
توانایی هاشو توی وبلاگ خودش گفته و با افتخار هم میگه ولی در عین حال دنبال توجه بقیه نیست
با اینکه ایشون شخصیت اجتماعی نداره و نمیتونه با ادم ها باشه
اگر دقیقا نمیدونین یک شخصیت مشتاق و متعهد و متمرکز چطوری هست پیشنهاد میکنم این شخصیت را در این فیلم برسی کنین به من خیلی زیاد کمک کرد
سپاسگذار وجود استاد نازنین و همسرشون هستم💫💫💫
بنام یکتای هستی بخش
روز 36سفرنامه
داستان شگفت انگیز تحقق یک آرزو.
خیلی دوست دارم یه تایمی رو اختصاص بدم کلا زندگی نامه ی افراد موفق رو بخونم ولی هنوز فرصتش پیش نیومده.
از روزی که سفرنامه رو شروع کردم کم کم دارم یاد میگیرم که هر تضادی قابل حله.
تا قبل از سفرنامه هر وقت به تضادی برمیخوردم تنها کاری که میکردم این بود که بهش توجه نکنم و سعی میکردم فقط احساسمو خوب کنم .گاهی وقتا دیر گاهی وقتا زود.
ولی حالا از زمانی که سفرنامه رو شروع کردم علاوه بر اینکه با برخورد به هر تضادی سعی میکنم احساسمو خوب کنم از خودم سوال میکنم که این تضاد اومده که به من چیو بفهمونه؟ کدوم باور اشتباهو میخواد بهم گوشزد کنه که تغییرش بدم و هر بار بدون استثناء باورهای اشتباهمو پیدا کردم.و همین باعث شده روز به روز ایمان من بیشتر بشه برای ادامه دادن.
امروز هم یه حسی درونم بود که به نظرم اومد قلبم منقبض میشه از فکر کردن به یه موضوعی سریع دوزاریم افتاد که این نشون از یک باور اشتباه و یک ترمزه.
و اونم این بود که هر وقت میخوام به درآمدم از سالن فکر کنم قلبم منقبض میشه یه جورایی ته قلبم اصلا امید ندارم که حالا حالاها بتونم به درآمد برسم.
و حتی اینو توی کلامم هم ناخودآگاه خیلی استفاده میکنم مثلا با هرکی که میخوام در مورد درآمد حرف بزنم میگم حالا چند سالی نباید به فکر درآمد بود.حالا چند سال زمان میبره سالن جا بیفته.
همیشه موقع فکر کردن به درآمد از طریق سالن انگار ذهنم میخواد وزنه ی چندصد کیلویی بزنه در این حد انرژیم افت میکنه و همیشه ترجیه میدم بهش فکر نکنم. ذهنم همیشه میخواد برام سخت طاقت فرسا جلوه کنه رسیدن به درآمد رو .هر بار بهم میگه کلی باید کار انجام بدی خیلی کارا هست که تو نکردی.
خیلی زمان میبره تو به دارمد برسی .الان خیلی زوده بخوای به این چیزا فکر کنی.
واسه همینم هیچ وقت ایده ای به ذهنم نمیرسه یا اگر میرسه میگم بابا این کار کوچیک چه تاثیری روی درآمد من میتونه داشته باشه.حالا این کارم نکردم نکردم.
یعنی نمیدونم چمه .انگاری اصلا دوست ندارم که مشتری بیاد.با اینکه اینهمه دارم تلاش میکنم تو ظاهر که باورهای مخرب مالیمو درست کنم ولی در عمل برعکس دارم عمل میکنم.
مثلا وقتی تو سالن دارم روی باورام کار میکنم یه مشتری میاد ترجیهم اینه که مشتری نیاد تا من بتونم روی باورام کار کنم .انگاری حتی از اومدن مشتری ناراحت هم میشم.میگم این یه نفر که تاثیری نداره همون نباشه حداقل من بتونم روی خودسازیم کار کنم.
یعنی خودممم اصلاا باورم نمیشه که این شکلی هم و اینهمه ادعای ثروتمند شدن دارم.
ولی اینبار مطمئنم که این تضاد اومده که حل بشه.حالا نه به طور کامل ولی حتما قدم به قدم حل میشه.چون تو تمام این مدت تضادی نبوده که حل نشده باشه.حتی تضادی که از نظر خودم اینجوری بود که دیگه این یکی رو نمیشه به حساب تضاد گذاشت و این یه مشکل لا ینهله اونم حل شد.پس ایمانم بیشتر شد که هر تضادی اومدی که حل بشه.
اگه الان اومده بالا یعنی زمانش رسیده که برای همیشه حل شه.
یه سری فایلها هستن تو سفرنامه که آگاهی هاشو نمیتونم دریافت کنم یا اینکه دریافت میکنم ولی نمیتونم تو ذهنم جمع بندی کنم.یا اینکه زیر هر فایل در مورد نکات مربوط به همون فایل کامنت بزارم.ولی اصلا به خودم سخت نمیگیرم و تعهدم رو انجام میدم هرروز کامنتا رو میخونم ردپا هم میذارم.و هر روز سعمی میکنم در مورد مطلبی کامنت بزارم که همون روز بهش برخورد کردم و ذهنم درگیرشه.مطمئنم که بارها و بارها دوباره بر مگیردم به این فایلا .هر بار با مداری بالاتر از درک و آگاهی.هرچند شاید الان نگاه و درک من از دریافت آگاهی ها خیلی سطحی باشه ولی ایمان دارم با گذاشتن ردپا به وضوح میتونم تکاملم رو هر بار ببینم و باورهام قوی تر شن برای ادامه دادن.
در پناه یکتای جان
تک تکتون لایق بهترینها هستید
سلام خانواده عزیزم.
سلام استاد عزیزم ومریم جونم.
هر دفعه آنقدر ذوق زده میشم از عملکرد قانون که نمیدونم چطوری شروع کنم.
دیدگاه قبلی براتون نوشتم که درخواست هزینه آموزش شنا دادم. واز راهی برام رسید که باورتون نشه.امروز آخرین جلسه آموزش بود. مربیم خیلی راضی بود وبهم گفت پیشرفته رو هم بیا. در مدت آموزش خیلی باهم دوست شدیم وابنم پیرو آموزشهای استاد عباسمنش بود.
(طبق قانون درخواست) ازشون خواستم در دوقسط هزینه رو بگیرن. عجیب اینکه مربیم گفت من اصلا سهم خودم رو نمیخوام. لذت آموزش برام خیلی با ارزشه. چون شما صد وجودت رو برای یادگیری میزاری(یه قانون دیگه).البته مدیریت لطف ایشون رو قبول نکرد. ولی با درخواستم برای واریز تا20 ماه موافقت کردن.
من تقریبا برای هر تصمیمی میام سایت استاد ومرا بسوی نشانه ام هدایت کن رو استفاده میکنم(قانون اعتماد وتوکل)
امروزم اومدم وابن فایل بینظیر وصحبتهای واضح استاد منو مصمم کرد
اینروزا حالم عالیه. کارکرد قوانین رو میبینم، لمس میکنم، حس میکنم با تمام وجودم. میفهمم که در مسیر تکامل هستم. همیشه کارها رو نیمه تمام میذاشتم. ولی از استاد یاد گرفتم که اگر شروع کردم تا آخرش برم(قانون ارزشمندی هدف) . ونتیجه هم پیشرفتم شد. یکی یکی هدفهای کوچک رو تیک میزنم تا به اهداف بزرگ
اگرچه که همیناهم الان خیلی برام مهم هستن. وقتی چیزی رو میخوای کوچک و بزرگش مهم نیست. هرکدوم این هدفها به ما لذتی میده که باعث شیرینی مسیر زندگیمو ن میشه وبقول استاد یروزی برمیگردی عقب و میبینی همه اش در حال لذت بردن از زندگی بودی.
باید برای هر کوچکی ارزش قائل بود. حس خوب داشت، خندید لذت برد، هیجان داشت، سپاسگزاری خاص انجام داد. چون زندگی مجموعه این کوچکهای شیرینه.
خدای خوبم، سلام من، حس خوب من، آرزوی سلامتی، سعادت، ثروت و آگاهی برای همه
مردم جهان و خانواده عزیزم رو بهشون برسون.
خدایا بی نهایت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
روز 36 سفرنامه من
همه چیز از یک رویا شروع میشه تا به موفقیتهای بزرگ میرسه.
منم همیشه آرزو و هدفم این بود که یه شغلی داشته باشم که مجبور نباشم برم بیرون و یه کار روتین باشه و یا بخوام برای کسی کار کنم و چون به کار هنری علاقه داشتم و خدا منو هدایت کرد بسمت نقاشی بعد از خیلیی سال که دیگه خسته شدم از این شاخه به اون شاخه پریدن و الان برای خودم کار میکنم و هنرمو میفروشم و حتی دلم نمییاد به گالریها بدم و درصدی به کسی بدم چون انقدر زحمت میکشم و هزینه هایی که دارن دلم میخواد سود تمام زحمتها و عشقی که براشون میزارم به خودم برسه . فعلا باید باورهامو قوی کنم تا اینکه خدا هدایتم کنه و هر ایده بهم بگه انجام میدم .
هدفی که دارم و برام شاید الان بزرگ باشه اینه که بتونم به دلار کسب درآمد کنم و کارهامو بفروشم .
انقدر براشون ارزش قائلم و میدونم که یروزی بهش میرسم و تمام این رسیدن نه با زجر و سختی بلکه براحتی و همش بستگی به خودم و انداره ای که روی باورهام کار میکنم و نتیجه میگیرم .
اهدافمون هرچقدر بزرگ باشه خدای ما از هدفها بزرگتر هست و کمکمون میکنه که به خواسته و آرزوهامون برسیم .
من الان یکم که فرکانسم بالاتر رفته دقیقا درک میکنم که خود خدا بیشتر از من میخواد که به آرزوهام برسم .
من باید هرروز قانون رو مرور کنم و بقول استاد هرروز در همین مسیر باشم با گوش دادن به فایلها ، کامنت خوندن ، کامنت گذاشتن ، یا صحبت کردن و نوشتن برای خودم .
تازگی وقتی حسم بد میشه میام سریع مینویسم و با خودم حرف میزنم و نمیزارم نجواها رشد کنن و باورهامو تخریب کنن .
من ترجیح میدم در مورد هدفهام با کسب حرف نزنم چون مطمانم حرف بزنم همه میخوان دلیل منطقی بیارن و منو ناامید کنند .
حتی مهم هست که تو مسیر من امید داشته باشم و نزارم ناامید بشم و هدفهامو فراموش نکنم .
نیازی نیست اصلا من کاری کنم همین که به خدا وصل باشم اون منو هدایت میکنه و منو به خواسته م براحتی میرسونه .
من همین الان باید همین نتایج کوچک هم سپاسگذار باشم و خوشحال باشم و ببینمشون وتوجه کنم و از لحظه های الان زندگیم لذت ببرم و کم کم جلو برم و به خواسته های بزرگم برسم .
خدایا شکرت
به نام خداوند هدایتگر و یاری رسانم
با سلام به استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی و دوستان درجه یکم .
یه ایده و یه آرزو و یا بهتره بگم یه خواسته که در دلت شروع میکنه به جونه زدن میتونی تصور کنی اگر ادامش بدی بهش برسی علف های هرز رو بزنی میتونه چقدر گسترش پیدا کنه؟
لگولند و هزاران موفقیت بزرگ از یه خواسته و رویا شکل گرفتن و رشد کردن اونقدر بزرگ که در آمدهای میلیارد دلاری رو داره رقم میزنه و چه افرادی رو مشغول به کار کرده .
بزرگ بودن هدف مهم نیست فقط کافیه
1.از هدفهامون چشم برنداریم .نزاریم اشتیاقی که در وجودمون شعله ور کردن خاموش بشه .
2.قوانین رو درک کنیم و عمل کنیم .
3.باید بدونیم چطور مدارمون رو عوض کنیم .
4.چطور با خواسته هامون هم جهت بشیم .
5.هدفهامون دور از دسترس نباشن.خودمون باور کنیم در ذهنمون که میتونیم برسیم .
حرفهای مایوس کننده خیلی زیاده شرایطی که آدم کم میاره ولی آدم های بزرگی بودن که تونستن با نادیده گرفتن این حرف ها موفقیت های بزرگی رو رقم بزنن .
..باید امید داشت .باید ایمان داشت و ادامه داد قوانین جواب میده همونطور به اندازه ی تلاشمون در این مدت که هر کدوممون روی خودمون کار کردیم جواب داده از بدیهی ترین راهها.
باید الگو های موفق رو بررسی کرد که چطور به هدفشون رسیدن .
ما هیچ چیز کمتر از موفق ترین و شادترین و ثروتمندترین آدم های جهان نداریم فقط کافیه باور کنیم .کافیه خدارو باور کنیم .کافیه قوانین رو باور کنیم .خدا هدایت می کنه به زیبایی و دل انگیزی .
خداجونم شکر برای امروز و برای این لحظه
شکر برای آگاهی های ناب سایت و استاد درجه یک و مشتی که دارم و مریم عزیز و دوستان همسفر عااالی .
خدا خیر دنیا و آخرت بده به همتون که یادم میدید که بسازم هر آنچه رو که می خوام .
رد پای من در روز سی و ششم از سفرنامه
سلام به استاد سراسر عشق و مریم خانوم عزیز و خانواده دومم
این فایل نشونه من برای استارت کارم بود برای اینکه مدتهاست به تعویق انداختم که به بهترین شکل انجام بدم
در مسیر رسیدن به خواسته ه دو موضوع اساسی رو به خاطر میاوریم
1 استفاده از نیروی الهامات 2 قانون تکامل
من با این فایل سعی میکنم قسمت یک رسیدن به خواسته ها رو جدی بگیرم یعنی استفاده از این فایل به عنوان الهام و قدم اول رو برمیدارم تا کم کم قانون تکامل رو بگذرونم در طی مسیر قدمهای بعدی به من گفته بشه
در واقع قانون تکامل به یادت میاورد که برای تحقق هدفت نیاز به دانستن تمام مسیر نیست فقط از الهامی که گرفتی استفاده کن و شروع کن تا در مسیر برای قدمهای بعد هدایت شوی.
در طی مسیر هرروز بخودت یاداوری کن که:
افسانه خداوند قبل از شکل دادن این هدف در دلت، امکان و توانایی به تحقق رسوندنش را به تو داده
فقط کافیه قوانین خداوند را درک کنی و اصل و ذات خودت را بیاد بیاوری و بپذیری که :
تمام اتفاقات زندگی ت بدون استثنا نتیجه باورها و فرکانس های خودت بوده
و درس دیگه ای این فایل تحقق اهداف فرمول ساده ای داره
1_ داشتن هدف واضح و مشخص
2_ ساختن باورهای هماهنگ با اون هدف
در پناه الله یکتا شاد باشید
سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم
روزشمار تحول زندگی ام برگ 36 ام.
استاد جان به نکته فوق العاده مهمی در این فایل اشاره کردین اینکه :
خداوند قبل اینکه خواسته ای در قلب ات قرار بده، توانایی تحقق اون خواسته رو بهت بخشیده.
و این در مورد تحقق تمام خواسته ها صدق میکنه چه در حوزه کسب ثروت و چه در حوزه روابط و…
و علت اینکه باور کردن این مساله برامون سخته دیدن الگوهای ناموفق اطرافیان مون بوده.
در صورتی که ناکامی بقیه، بواسطه باور های ناخوداگاه خودشون بوده.
و هر زمان منِ عاطفه ناکامیِ کسی رو دیدم باید فورا به خودم اثبات قانون رو یادآوری کنم، و ناکامی که مشاهده کردم رو ربطش بدم به باورهای محدود اون شخص ، نه اینکه مرتبطش کنم به تجربه خودم.
مثلا در بحث روابط :
من یاد دارم زمانی که دانش آموز بودم و داستان های لیلی مجنون، شیرین فرهاد و… میخوندیم، عشق و عاشقی رو یک فرآیند بشدت زجر آور و همراه با انتظارات بی ثمر میدیدیم.
و رسیدن به معشوق برامون مثل یک افسانه و یک کار ناممکن بود. و دیدن فیلم هایی نظیر شبِ دهم و…
در صورتی که منِ عاطفه اگر کسی رو بخوام و اون شخص به من کم محلی کنه، نشان از عدم ارتباط صحیح من با درونم هست.
وقتی رو توسعه فردی ام کار میکنم وقتی خودمو دوست میدارم وقتی رو عزت نفس ام کار میکنم و روی مهم ترین ارتباط زندگی ام یعنی ارتباط با الله کار میکنم، جهان لاجرم منو ارزشمند میدونه.
و همون آدمی که توی رابطه بهم کم محلی میکرد منو دوست خواهد داشت یا از زندگی من خارج و شخص بهتری جایگزین خواهد شد.
نیاز نیست مثل فرهاد کوه بکنم، نیاز نیست در فراق عشق بسوزم و نیاز نیست مثل اون شخص تو فیلم شبِ دهم خودم به کُشتن بدم و…
یک فرمول ساده خداوند طراحی کرده :
خودت رو دوست داشته باش، دیگران تو رو دوست خواهند داشت
اینم اضافه کنم که :
زمان کودکی ام بزرگتر هایی رو میدیدم که در روابط و ازدواج شون دچار مشکل و بحث های شدیدی میشدند و با این عنوان ها خودشون تبرعه میکردند که :
دعوا نمک زندگی هست
دعوا کردن یک کار طبیعیه
دعوا کردن باعث رشد طرفین میشه
و…
در صورتی که استاد عزیزم در فایلی اشاره کردند که :
مشاجره کردن هرگز طبیعی نیست و دو نفر میتوانند سالها با عشق در کنار هم زندگی کنند.
وقتی انسان با خودش در صلح باشه و از قوانین تبعیت کنه. روابط لذت بخشی رو تجربه میکنه.
بنابراین اگر ما در طول تاریخ اشخاصی دیدیم که به وصال نرسیدند و یا در صورت ازدواج دعواهای زیادی داشتند، فقطططط به این دلیل بوده که :
قانون رو رعایت نکردند.
حالا اون شخص هر کی میخواد باشه. از بزرگان باشه و… فرقی نمیکنه. قانون برای همه یکی هست. حتی اگر پیامبر باشه.
بقول الله :
در سنت الهی تغییری وجود ندارد.
الله خودش از قوانین اش تخطی نمیکنه.
تجربیات بقیه ربطی به تجربه ما نداره. ما پاسوز الگوهایی که دیدیم نیستیم.
همین مثال روابط تعمیم بدیم به ابعاد دیگه زندگی مون.
چه الگوهایی در کودکی مون دیدیم که فرآیند کسب ثروت رو بد جا انداختند تو ذهن مون. کافیه بیاد بیاریم و ربطش بدیم به باورهای خودشون. کافیه چند کلام باهاشون صحبت کنیم و باورهاشون بیرون بکشیم.
اون وقت هست که ذهن ما شروع به نرم شدن میکنه. و نتایج اونها رو به نتایج ما مرتبط نمیکنه.
همیشه به خودم میگم :
عاطفه تو باید بتونی مهربونی الله رو باور کنی. باید باور کنی که :
همونطور که فرمانروا قبل از ورودت به سیاره پیش بینی تشنگی تو رو کرده، برات آب خلق کرده، پس به همین فرمول : پیش بینی خواسته هات هم کرده و توانایی اش در وجودت نهادینه کرده.
چون : پنهان کاردار تیزهوش تو رو به دنیا نیاورده که، خواسته ای در قلبت ایجاد کنه و توانایی اش بهت نده، این موضوع با عدل ایشون منافات داره اگر این طور بود.
همه ما ابزار خلق کردن رو داریم. اگر کسی از این ابزار درست استفاده نکرده، ارتباطی به خلق ما ندارد.
مبحث الگوها مهمه چون سر منشا شکل گیری باورهامون هست. خیلی از ماها احاطه شدیم با الگوهایی که مرتب میبینیم شون و ذهن با دیدن اونها خودش رو تبرعه میکنه.
در صورتی که آنچه منِ عاطفه در محیط خانواده و دوستانم و کارم میبینم، تمام حقیقت نیست.
همیشه میتونه روابط از چیزی که تا الان دیدم بهتر باشه، ثروت از اون چیزی که در اطرافیان دیدم، بیشتر باشه و…
نمیدونم چیشد که درباره الگوها صحبت کردم و مثال روابط رو زدم. اصلا ایده ای براش نداشتم اما بشدت معتقدم که اون نیرو این کار انجام داد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه. خدایا عاشقانه ازت سپاسگزارم.
استاد جانم و مریم مهربونم بابت تهیه ، تدوین این فایلهای ارزشمند ازتون سپاسگزارم. مریم قشنگم من مقاله تون که در عقل کل منتشر کرده بودین و درباره تعویق کارها صحبت کرده بودین مطالعه کردم و ازش بهره بردم.
عاشقانه ازتون سپاسگزارم بابت زمان و عشقی که براش هزینه کردین. شما الگوی من هستین.
آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم.
همگی در پناه الله یکتا باشیم.
سلام
من با این فایل جواب سوالم که امروز به تضادی بر خوردم که چرا باید این چند روزه مسیر تحقق زندگی من سخت پیش برود
نه این که عذاب آور که من رنج بکشم
یک مقدار به کارگرانم بدهکار شدم ولی در شرایطی که داره همه چیز خوب پیش میرود
من حالم بد نیست ولی یکم نگرانی سراغم اومد که چکار کنم برای حقوق کارگرانم که چند روزی هست پرداخت نکردم و بدهکار شدم
خوب تولید ثروت کردم ولی چون دریافتی از بازار نداشتم یکم پرداختی هام سخت شده
برای همین وقتی به این فایل هدایت شدم
فهمیدم باید در همین شرایط من حالم خوب نگهدارم وقتی که همه چیز گل و بلبل است که شاهکار نکردم حالم خوب
و هر موقع من به تضادی بر خودم و حالم و خوب نگه داشتم یک پیشرفت عالی را داشتم یک تحول جدید در زندگیم رخ داده است
واگر این شرایط الان پیش اومده درست پاسخ به افکار و کردار من است در مسیر پس اگر اتفاقی رخ داده درسی هست برام که بتوانم خودم را در این شرایط محک بزنم تا بهترین موفقیت ها را در سخت ترین شرایط بسازم درست مانند شرکت لگو که اگر بارها شکست خورده ولی الان موفق ترین و بهترین شرکت لگو سازی در جهان است
خدایا شکر از این مسیر زیبا سراسر از فراوانی وبرکت در هر زمینه ای چه از آگاهی های دوره ها و فایل ها و چه از فراوانی های بهترین موقعیت های ثروت ساز