این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-18.jpg570800گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-16 09:19:202020-10-18 03:29:15به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز توی ایوون خونه نشسته بودم و داشتم حسابی از گرما و انرژیِ آفتابِ بینظیرِ پاییزی لذت میبردم.. آفتابی که هر از گاهی با یه نسیمِ ملایم لذت بخش تر و دلچسب تر میشد…
غرقِ افکارم بودم و داشتم مثل همیشه قوانین و خواسته هامو توی ذهنم مرور میکردم…
که یهو با صدای تق و توقِ افتادنِ چندتا گردو سرمو به سمتِ درخت گردویِ حیاطمون چرخوندم…
یکی دو هفته اس که گردوهاش برداشت شده، اما تا وقتی برگهاش هنوز رو شاخه هاش نشستن گردوها خودشونو پشتِ سبزی و چسبندگی برگها به شاخه ها پنهون میکنن و یهو با حتی یه نسیمِ ملایم روی زمین میوفتن و سمفونیِ رسیدن سر میدن…
بلند شدم و رفتم سمت درخت و دنبالِ گردوهای افتاده گشتم و دیدم تقریبا ۱۰ تا دونه رویِ زمین افتاده…
قانونی برام مرور شد اون لحظه…
بخشی از قانونِ تکامل!
از موقعی که گردو ها روی شاخه ها شروع به رشد میکنن طعمِ چالش های زیادی رو میچشن!
از زمانی که سنبله هستن تا زمانی که میرسن و یه گردویِ کامل میشن.
چالشِ باد، سرما، حتی آفت و خشکی و شکسته شدنِ شاخه و چیزای دیگه که جزئی از جریانِ طبیعیه طبیعته…
اولینهایی که از شاخه جدا میشن و میوفتن اونایی هستن که یا آف زده هستن یا رشدِ مناسبی ندارن…و آخرین هایی که پا به عرصهٔ زمینِ پاییزی میذارن و با شاخه و برگها خداحافظی میکنن اونایی هستن که اوجِ کمال و رسیدگیِ خودشون رو طی کردن و حتی با دست هم تکونده نشدن و صبر کردن تا به اوجِ پختگی برسن. تا سرِ موعد درستش پیله شون رو ترک کنن. تا در بهترین زمان و مکان پرواز کنن. پروازی به سمتِ زمین!
و اینها همونهایی هستن که صبورانه و در اوجِ آرامش به خودشون وجهانشون اجازه دادن که به رشد و تکاملِ مناسب برسن! و حالا جزءِ رسیده ترین و سالم ترین گردوها هستن..
اما این قصهٔ امروزم نبود که میخوام براتون بگم!
قصه قصهٔ رهاییه…
قبل از اینکه صدای افتادنِ گردوها منو به سمتِ باغچه بکشونه داشتم به انرژیِ خورشید فکر میکردم…
به اینکه من در حالِ دریافتِ انرژیِ خورشیدم!
داشتم به زنبورای زردی که گاهی میونشون یه زنبورِ عسل هم میدیدم نگاه میکردم!
داشتم به صدای ویزویزشون گوش میکردم..
به پوست دستم نگاه میکردم که داشت زیر نورِ آفتاب تغییرِ رنگ میداد! و اما من برای اولین بار از این آفتاب سوخته شدن داشتم لذت میبردم!
زنبور عسلی که چقدر حتی بال زدن و سرو صداش متانت داشت و هیاهویِ تیزِ زنبورای زرد رو نداشت…
زنبورایِ زرد رو میدیدمکه گاهی میومدن سمتِ پاهایِ من و من یه تکون کوچولو میخوردم و میرفتن و هر دقیقه یه جا سرک میکشیدن!
زنبورِ عسل رو دیدم که تماااااام تمرکزش روی هدفی بود که پیداش کرده بود و اصلا انگار چیز دیگه ای اطرافش نبود!
و چه اُبهتی به چشمم نشوند از خودش…
انگورها و آلو های محصولِ باغمونو نگاه کردم که داشتن زیر نور وگرمای پُر برکت آفتاب خشک میشدن…
پاییزه و همه در تکاپو برای برداشت وجمع آوری محصول…
شاید بخاطر همینه که شیفتهٔ پاییزم…
سراسر انرژی و تکاپو و دریافتِ پاداشهاست…
سراسر شکوهه…
بازیِ رنگهاست و همه در اوجِ دلبری های پاییزی در حالِ توشه برچیدن…
شاید به خاطرِ همینه که انتخاب کردم در قلبِ پاییز پا به زمین بذارم…
چون جنب و جوشِ بازگشت داره…
جنب و جوشِ بارِ سفر بستن…
در این میون همه با انرژیِ آفتاب که وظیفش انرژی و گرما بخشیدنه داشتن بشدت تکاپو میکردن…
و من غرقِ مفهموم یک کلمه بودم!
انرژی
و حسِ جدیدی رو تجربه کردم.
چیزی رو که میدونستم حس کردم با همه وجود…
جهان از انرژی بوجود اومده و این انرژی کالبد گرفته و به شکل های مختلف در اومده…
به شکلِ انسان…
به شکل درخت…
به شکلِ گردو…
به شکلِ زنبور…
به شکلِ عسل…
به شکلِ نور و گرمایِ آفتاب…
و انرژی تبدیل میشه و قدرت میگیره…
با آفتاب به کالبدِ من میتابه و به جسم قدرت میده…
به درخت میتابه و رشد میکنه و محصول میده…
به زنبور ها میتابه و انرژیِ پرواز میشه…
به زمین میتابه و قدرتِ باروریِ زمین رو کامل میکنه…
انرژیِ زمین افزوده میشه…
انرژیِ آدم افزوده میشه…
انرژیِ زنبورِ عسل افزوده میشه…
انرژی از آفتاب به گل و زنبور و عسل و در اوج به بدنِ انسان میرسه….
از آفتاب به درخت و گردو و در اوج به بدنِ انسان میرسه…
از آفتاب به جسمِ این کالبدهای شکل گرفته به زیباترین شکل میتابه و انرژی قدرتمندتر میشه…
و جهان رشد میکنه با این قدرت گرفتن ها و تبدیل شدن ها….
و من حس کردم امروز حتی رها شدن از جسمم را!
و رها و رها که میشوی حتی زنبورها هم جذبِ انرژیِ تو میشن!
چون اونها انرژیشون خالصه!
حتی یه بوقلمون جذبِ یکی از خالصترین انرژی های جای گرفته و رشد یافته در این کالبدِ زمینی میشه…
حتی آفتابِ بهشت عاشقِ تابیدن به وجودِ انرژی های نابِ جای گرفته در قلبِ پردایس میشه…
چقدر عاشق این غرق شدن در این ایمان و باورهای ناب ربم هستم
عاشقتم ابجی خوشگلم
عاشقتم عشق خداوندم عاشقتم که اینقدر عاشقانه غرق خداوندی
چقدر تحسینت میکنم برای اینن عشق که با تمام سلولام دارم امسش میکنم
میبالم به عشق خودم
عشق خداوند
بهترین های عالمو برات میخوام عشق دل من
نازنینم بی نهایت بهترین هارو
ما با خداوند در اوج با شکوه ترین قله ها میدرخشیم
این همون رنگ خداوند شدنه
عاشقتم عشق من
خدارو هزاران بارشکر میکنم برای این هدایت خای نابش خدارو هزاران بارشکر میکنم برای این همه عشق خودش این همه زیبایی ها و نعمت های بیکرانش این هدایت های واضحش
یادمه اولین فایل تصویری که از شما دیدم، همین فایل بود، گمونم ۳سال پیش، البته خاطرم نیست عنوانش همین بود یا چیزه دیگه.
اما اون روز یادمه چنان شوقی تمام وجودم را گرفته بود که انگار همون لحظه خدا خواسته هامو بهم داده، حالِ نفس گیر قشنگی بود.
میگفتم اگر ایشون رسیدن پس من هم میتونم، و برام خیلی هیجان انگیز بود که از چه شرایطی به چه شرایطی رسیدین و از همه مهمتر شادی شما بود، اینکه در همون لحظات هم خوش بودید.
یادمه اونقدر هیجانزده بودم که اولین دیدگاهم رو هم در سایت گذاشتم، یا شاید میخواستم بزارم،! دقیق خاطرم نیست، اما توی قسمت نت گوشیم نوشته بودم،چون غرق بودم!غرق در شادی.
جالبه که اینبار هم همون شرایط رو تجربه کردم.
آره اون روز من کلا توی بهت هیجان آوری بودم، دیدن حیواناتی که من همیشه عاشقشونم، دیدن اون دریاچه و کلبه ی روی آب، دیدن ماشینهای فوق العاده… هروقت بوی مزرعه ای به مشامم میرسه مست میشم و میگم این بوی زندگیه من عاشق یک مزرعه ام و حتما برپا میکنم مزرعه باران رو.
یادمه اونجا گفتم دمت گرم استاد، خدا بهت بیشتر بده، که بهم نشون دادی که اگر منم بخوام میتونم داشته باشم.
خلاصه اونجا بود که تازه فهمیدم واقعا اگر بخوام میشه، چرا چون میدیدم، و این چشم چه ابزار قدرتمندی است برای موفقیت و رسیدن به خواسته هامون.
از اون روز تا به امروز، ۳سالی گذشته و با همه ی دانستنها و تغییر نکردنها، با همه ی اقدام نکردنها و کج دارو مریزها، من موفقیت های ریز و درشتی به زعم خودم، در زندگی کسب کردم.
آره الحق که اون روزها با باورهای اون موقع فقط میتونستم کج دار و مریز جلو برم، ولی ولی امسال فرق میکنه،
دوران تکاملی ام رو برای رسیدن به این حجم از اشتیاق و خواستنِ تغییر بنیادین زندگیم، طی کردم،
۱۴۰۰ ثبت است، یک ثبت تاریخی در زندگی من و تاریخ دنیا، سالی که باران آگاهانه شروع کرده و آگاهانه تلاش میکنه تا عملگرا بشه، و هر لحظه این تلاش رو بیشتر میکنه تا مسیر رو درست طی کنه.
من یک انسان خوشبختِ در اکنونم که همچنان که با تلاش داره تغییر میکنه، همچنان هم از مسیر لذت میبره.
نام من در تاریخ ثبت میشه، این حس از سال ۱۳۸۵، سوم دبیرستان در من ایجاد شد، زمانی که یک کتاب خواندم.اون موقع ناآگاهانه از قانون استفاده میکردم، اما امروز آگاهانه و میدونم اگر چیزی بمن گفته نامت ثبت میشه پس حتما میشه، اینکه چرا و چگونه من اطلاعی ندارم، آنکس که باید، میداند و خودش آن را انجام میدهد.
امروز هنگام دیدن این فایل، خدا گفت تو هم از خودت و از این خونه ای که تغییراتت رو بنیادی شروع کردی، یه ویدئو بگیر، تا چند سال بعد با دیدنش، مثل دیدن ویدئوی استاد شگفت زده شی، گفتم چشم و پا شدم و هنگام ضبط شرایطمو توضیح دادم.
همین الان که دیدمش خودمو تو چند سال بعد حس کردم که… خدایا سپاسگزارم از عشقی که بمن داری.
حالا من دارم تلاش میکنم صبح تا شب که ایمان و باورم رو بخدا بیشتر کنم نه تنها برای موقعیتی بهتر، بلکه هروقت با اون بودم خود به خود حالم خوب شده، و منم همینو میخوام حالم خوب باشه و شاد باشم، همیشه، و در ادامه این احساس خوبم رو حفظ کنم تا برسم به شرایط و موقعیت های دلخواهم مثل سلامتی، ثروت، عزت نفس و رابطه های خواستنی ام، که همه وعده داده شده ای راستین، از سمت خدای خوش قولم است.
پس من میخواهم و تعهد میدهم که از امروز به بعد فقط رویکردم، نگاهم و نیازم تنها به خدای مهربونم باشه، من از خدا میخواهم و با تکیه بر او باورهام رو تقویت میکنم و شخصیتم رو تغییر میدم، روی خودم کار میکنم، الهامات پروردگارم رو دریافت میکنم و حرکت میکنم و با ایمانی پولادین تر از قبل عملگراتر میشوم و از مسیر لذت میبرم،
از سر راه جهان کنار میرم تا خواسته هام رو دونه دونه وارد زندگیم کنه. همینقدر راحت و همینقدر طبیعی
“باور، چنان قدرت عظیمی دارد که قادر است هر پیشبینی و حساب و کتاب ریاضی را نیز غلط از آب درآورد”. چقد کیف کردم با این جمله، دمت گرم خانوم شایسته.
چه کردید استاد، غرق شوق شدم.از اون فایلهاست که دوست دارم همیشه نگاش کنم. مثل فایل روز هشتم، که هر روز صبح به محض بیدار شدن میذارم تو گوشم تا شما بهم یادآوری کنین “باید تو زندگی هدف داشت، هدفهایی واضح و مشخص”.
انگیزه گرفتم استاد از فایلتون، دمتون گرم. اون خونه سیمانی منو یاد خونهی دوران بچگیم انداخت. تو محله پایین شهر، جز فقیرترینا بودیم و تو خونهای با زیرزمین همیشه نم با سقف گنبدی شکل که یه آدم قد بلند نمیتونست صاف قامت بایسته، بزرگ شدیم. اما رویا داشتیم.من و دوتا خواهرام. یه حسی تو قلبمون میگفت عوض میشه همه چیز، میشه پیشرفت کرد. و تلاش کردیم شبانه روز درس خوندیم تنها کاری تو اون سن از دستمون برمیاومد. شدیم دکتر، مهندس، هنرمند. دوباره خواستیم پیشرفت کنیم. اینبار از نظر شخصیتی و باوری. با شما آشنا شدیم و مسیر رسیدن به خواستههامون هموارتر شد با شما.
بله رویا خیلی مهمه، ایمان خیلی مهمه. ما میدونستیم که میشه یجور دیگه هم زندگی کرد. ما تسلیم فقر پدرمون نشدیم. ما تسلیم عقاید و افکار زنگار گرفتهی اهالی محله نشدیم. وقتی همه دخترای محل تو 18 سالگی ازدواج میکردن ما وارد بهترین دانشگاهها شدیم. ما مثل بقیه نشدیم ما خیلی خاص شدیم خیلی خاص. ما ناخوداگاه میدونستیم که گوهر ارزشمند آفرینشیم. الانم میدونیم که میشه بازم پیشرفت کرد و خوشحال بود.
بنام خدا ،سلام استاد عزیزم ،ممنونم به خاطر این فایل ،خداروشکر که هدایت شدم سمت این فایل،من قبلا این فایل زیبا رو دیده بودم ولی باباوری متفاوت ،امروز وقتی استاد گفت رویاهایت را باور داشته باش ،یک لحظه توذهنم یه جرقه زد ،اینکه چرا من هرگز رویاهامو باور نکردم ،رویاهام جایی توزندگی زیر تمام اتفاقات دفن شد ومن سعی کردم فراموشش کنم ،اون شرایطی که استاد ازش حرف زد اینکه چقدر حالشون خوب بود ،اگر این فیلم مستند نبود وکسی غیر استاد تعریف میکردباور نمیکردم ،همین باور ضعیف از رسیدن به ارزوها ورویاها که امروز دارم با چشمام میبینم وادمی که اینارو میگه رو میشناسم وبهش ایمان دارم منم میخام ،میخام این شرایط رو تجربه کنم ،من میخام باور کنم که همچین بهشتی برای منم میتونه وجودداشته باشه ،فقط اگر ایمان استاد عباس منش رو داشته باشم ،نترسم،باور کنم،توکل کنم،حرکت کنم ،کم نیارم ،امروز این کامنت رو مینویسم تا رد پا بمونه ازم ،اینکه چون برای استاد عزیزم بااون شرایط که توش بود اتفاق افتاده پس برای من هم اتفاق خواهد افتاد،چون قوانین بدون تغییر خداوند برای همه یکسانه برای همه کسانی که صلاحشون ایمانه ،توکل،میخام روان شناسی ثروت یک رو شروع کنم ،من دوازده قدم رو کار کردم ،وکلی اتفاق خوب برام افتاده ،دوست دارم یه روز توی خونه رویاییم فیلم بگیرم وبرای استاد عزیزم بفرستم ،بگم الگوی من شما بودی من هم هرکاری لازمه میکنم تا برسم ،من باور میکنم ،من باوردارم که میرسم ،رویاهامو باور میکنم وعملیش میکنم ،باقدرت ایمان ورفتن مسیری که خدا گفته نعمت میده ،من باورمیکنم امروزنوزدهم خرداده خدایا منو هدایت کن به سمت خوشبختی ،ارامش،عشق،ثروت،استاد عاشقتم وبرای همه دوستای گلم ازخدا بهترینها رو میخام
عرض ارادت خدمت استاد بزرگوار، خانم شایسته عزیز و سایر دوستان و همراهان گرامی.
استاد نمیدونی وقتی موفقیت ها و دستاوردهای شما رو میبینم چقدرررررر چقدررررر حالم خوب میشه ، خدارو شکر میکنم و از صمیم قلب براتون خوشحال میشم و در کل دلم باز میشه، وقتی میبینم با تغییر باورهاتون تونستین از اون زندگی درب و داغون به بهشت خدا برسین نمیدونین چقدر سپاسگزار خدا میشم، آرزوی قلبیم اینه به خیلی خیلی بیشتر از اینها برسین که صد در صد لیاقتش رو دارین.
من قبلاها وقتی سپاسگزاری میکردم معمولا زبانی بود و همیشه تکرار میکردم که خدایا شکرت خدایاشکرت و حتی گاها من ۱۰ دیقه ایی میشد که داشتم شکر خدارو میگفتم و یکباره متوجه میشدم که ، وااااا چرا من اخمام تو همه ، و متوجه میشدم که فقط طوطی وار دارم شکر میگم ولی از درون ناراضی ام و شکر گزاری کردنم فقط واسه رفع تکلیفه و شایدم واسه اینه که زور بزنم بلکه نعمتهای زیادی رو دریافت کنم ، ولی از وقتی دارم رو باورهام کار میکنم من پیدا کردم شکرگزاری واقعی رو، من شاید به زبان بیارم شایدم نه، شاید توی دلم بگم و شاید نه، حتی گاها فقط با بستن چشمام و رفتن توی سکوت شکر میگم ، و این شکر گزاری رو من چیزی نیافتم جز احساس رضایت صددرصدی از وضع موجود یا نعمتی یا روخدادی یا هرچیزه دیگه ای که باعث میشه من شاکر خداوند بشم، من فکر میکنم شکر گزاری چیزی نیست جز احساس رضایت واقعی از اعماق وجود، ینی وقتی میبینم شما پارادایسی به اون خوشگلی دارین من از صمیم قلب جوری که انگار خودم اونجا دارم نفس میکشم لذت میبرم و این احساس لذت و رضایت به نظرم خود شکرگزاریه فارغ از اینکه من پشت سرهم شکر شکر شکر رو بگم یا نگم.
و احساس میکنم اینکار من و بعضیا گاها میگیم ، ای بابا من دائم دارم شکر خدا رو میگم یا بدبخت فلانی همیشه شاکره هااااا ولی نمیدونم چرا نمیشه یا خدا نمیده ، این برمیگرده به دلمون ، شکرگزاری فرکانسه نه حرفای خوب خوب به خدا، شکرگزاری باید توی چشمامون توی قلبمون و توی ذهنمون اتفاق بیوفته و اگه حرفی هم گفته نشه ، شکرگزاری انجام شده.
توضیحاتت خیلی جالب بود و من چندین متن از نظراتی که زیر فایلهای دانلودی رو گذاشتی خوندم.
من یه سوال داشتم از شما،با توجه به متنهاتون نشون میده در این زمینه تغییرات اساسی ای داشته اید . در خصوص رشد مالی بعد از شروع آموزش از داده های استاد،رشد مالی و ثروت داشتید؟ واقعا رشدتون بعد آموزش محسوس بود؟ اگر واقعا موفقیت مالی داشتید امکانش هست بفرمائید چطور این اتفاقات براتون رخ داد؟ خیلی برام مهمه بدونم کسانی که این موفقیتها رو خودشون با این آموزشه بدست آوردن چطور فکر کردن چطور باور هاشون رو تغییر دادن چطور ترمز هاشون رو شناختن و رفع کردن
شما چه کردید و کائنات بعدش براتون چه کرد؟
آیا با الهامات هم و گفتن به شما هم چیزی داشتید که خودتون ناگهان سورپرایز شه؟
من چندساله که پیگیرآموزش هاتونم به همه حرفهاتون ایمان داشتم ودارم اماتاوقتی که این فایل رادیدم شوکه شدم کلی توفکررفتم وکلی فکرتوذهنم آمد
واقعاکه گل کاشتیدیه باردیگه این موفقیت هاتونوتبریک میگم انشالله درآینده نه چندان دور تمام اعضای این سایت ودیگرکسانی که خواهان موفقیت اندبه چنین زندگی رویایی برسیم
استادمن توهمه ی جنبه هتی زندگیم تاثیرات آموزش هاتونوخیلی برجسته احساس کردم ولی ازلحاظ مالی اصلااون چیزی که میخواستم برام اتفاق نیفتاده تابه حال
ولی الان بسته ثروت3راخریدم وعاشقانه ودیوانه واردارم باهاش زندگی میکنم انشالله به زودی نتایج درخشانش راخواهم دید
استادخیلی وقتاکه به اهداف ورسالتم فکرمیکنم ازشوق زارزار گریه ام میادودوست دارم هرچی زودتربه هدفم برسم وهرروزدرراستاش فعالیت کنم
امروز وقتی کامنتهای دوستان عزیزم رو در سایت استاد میخوندم میدیدم که دوستان عزیزم چقدر به عباسمنش و دستاوردهاش وابستگی دارن. ولی خوب میدونم که شما عاشق این هستین که روزی همه این بچه ها عاشق خدای عباسمنش باشن و بفهمن اون خداست که وقتی باورش کنی همه این نعمت ها رو بهت میده. میدونم که چقدر عاشق دیدن اون روزی.
استاد عزیزم من خدای شما رو باور کردم. من خدای شما رو تو ذهنم به زور راه میدادم ولی زود از ذهنم در میرفت چون نمیفهمیدمش حالا میفهممش.
حالا میدونم عباسمنش تکیه اش به کیه؟ میدونم چطوری اینقدر موفق شده. چقدر شبیه نوجوانی خودم بودین. حال و هوای اون دوره ها برام مرور شد. واقعا پاکی وجودتون رو حس کردم. تجسم کردم اون بچه عباسمنش با شناخت خدا و باورش چطوری شده این عباسمنش بزرگ. فهمیدم چه اشکها ریختی و چه ایمانها آوردی که این شدی. فقط خدای عباسمنش میتونه اون بچه رو بکنه این مرد بزرگ. خدای تو خدای منم هست خدای همه هست فرق تو با بقیه این بود که خواستی باورش کنی. وقت گذاشتی براش اونم برات وقت گذاشت. عاشق خنده هاتم. ایشالا همیشه از ته دل بخندی. امروز تازه فهمیدم انفاق یعنی چی. خوش به حالمون که مثل آب خوردن انفاق میکنیم. تازه فهمیدم اهل بیت کی هستن اونا استاد استاد عباسمنش هستن. باهاشون آشتی کردم. یکی از شاگرداتون دست خدا شد که باهاشون آشتی کنم. استاد عزیزم دوستت دارم. عاشقتم. خدای عزیزمون دوستت دارم عاشقتم. دورت بگردم…
استاد عزیزم، الان دارم دیدگاههای دوستان رو میخونم و خیلی از دوستان نازنین برای اولین بار یا دومین بار دیدگاهشون رو نوشتن و این نشون میده که چقدر همه با دیدن این کلیپ امید و انگیزشون بیشتر شده، هرچقدر نظرات دوستان رو بیشتر میخونم ایمانم قوی تر میشه به خدای مهربون. واقعا سیستم خداوند دقیق و بی نظیره. حتی درک چشمه ی کوچکی از هدایت و برنامه ریزی خدا میتونه ساعتها منو شک و هیجان زده کنه. چققققققدر زیبا تک تک ما در این مدار قرار گرفتیم و هدایت شده ایم به این سایت. دوستان خوبم تک تک شرایطی که در حال حاضر استاد در اون قرار دارن در مدار و فرکانسیه که ما الان در اون هستیم و اگر نکته به نکته با همین ایمان و یقینی که بعد از دیدن این کلیپ زیبا که به جرات میگم از هزاران هزار کتاب موفقیت و کلیپ انگیزشی بزرگترین نویسندگان و استادان این حوزه تاثیر گذارتر است، مسیر رو ادامه بدیم و مراقب احساساتمان باشیم، مراقب ورودی هایمان باشیم ، و درست روی باورهامون کار کنیم و جدیت در این مسیر به خرج بدیم و در همین فرکانسی که الان هستیم راه رو ادامه بدیم ما هم خییییلی خییییلی زووود به همین نتایج استاد میرسیم. چون اصلا نیاز نیست زجر بکشیم اصلا نیاز نیست پوستمون کنده بشه فقط و فقط کافیه لذت ببریم از تک تک ثانیه های همین لحظاتی که توشیم و روی باورهامون کار کنیم و قطعا هدایتگر این مسیر زیبا خداوند قادر و تواناست که مارو با آرامش به همه چیز میرسونه. چون تمام اتفاقات خوب در همین مدار وجود داره فقط کافیه که ما خودمون رو در این مدار حفظ کنیم و خیلی ساده بهش میرسیم. و اگر استاد عباسمنش عزیزمان طی 14 یا 15 سال به این جایگاه رسیدن ما خیییلی خییییلی زودتر میرسیم چرا که استاد عزیزمون مثل ما استادی به این خوبی نداشتن که هدایتشون کنه و همه راه رو خودشون با آزمون و خطا طی کردن ولی ما دیگه نیاز به آزمون و خطا نداریم چون استادی رو داریم که فقط و فقط راه درست رو به ما با تمام وجود و عشق نشون میده و دوستان خوبم خداوند یکی از قدرتمندترین دستانش رو به سمت ما افراد عضو این سایت دراز کرده فقط کافیه با ایمان و یقین و باور و آرامش ماهم دستمون رو دراز کنیم و دست خدا رو بگیریم و همه چیز دیگه حله حله چون دستمون در دستان نیرومند خداونده دیگه هیچ ترسی از هیچ تضادی نیست چون تکیه گاهی قدرتمند هدایتگر راه ماست و به گفته دوست نازنینم لیلا شب خیز عزیز اون تکیه گاه قدرتمند خدای استاد عباسمنش عزیز است. همان خدای یکتایی که به صراحت در قرآن آمده است همانی که نزدیک است. اجیب دعوت داع اذا دعان. استاد عزیزم سید حسین عباسمنش نازنینم قدرت ایمانت و یقینت و باورت به رب العالمین ستودنیست، آرزوی قلبی ام رسیدن به یقین و ایمان توست، هدفم همین است، خداوند به خلقتت بر خود میبالد، خداوند به سادگی ات به آن نگاه عمیقت و آن لبخند زیبایت و آن عشق قلبی ات افتخار میکند. من سجده شکر به جا میگذارم و سپاس میگویم خدایی را که از او هدایت خواستم و او راه تو را به من نشان داد. راه کسی را که به او نعمت و روزی بی حساب داده است. راه کسی را که هم زبان خودم است. راه کسی را که به سادگی سخنانش را میفهمم. راه کسی را که پرچم توحید را بر افراشته. خداوند به تو زندگی طولانی عطا کند چرا که حضورت برای جامعه اسلام سعادت است.خدای درونت ستودنیست.
استاد عزیزم سید حسین عباسمنش نازنینم قدرت ایمانت و یقینت و باورت به رب العالمین ستودنیست، آرزوی قلبی ام رسیدن به یقین و ایمان توست، هدفم همین است، خداوند به خلقتت بر خود میبالد، خداوند به سادگی ات به آن نگاه عمیقت و آن لبخند زیبایت و آن عشق قلبی ات افتخار میکند::::
فوق العاده زیبا ستاره جان
ماشالله افرین
مهم ترین آرزوی منم در خدا شاد و ثروتمند بودنه
خدا قلب هارو دگرگون میکنه
این جمله برادر اقای محمد علی هست که تحت تاثیر شدید این مرد اسطوره شده این مرد باایمان
من بزرگترین رویای زندگیم، پولدرآوردنه. بتونم باهاش خودم نیازهامو برطرف کنم و بخاطر نداشتن پول، اجازه ندم دیگرانی توی ساخته شدن زندگیم نظری بدن. فقط خودم مهم باشم.
هر جوری که دوست دارم زندگی کنم.
خدایا کمکم کن آرزوهامو بسازم.
امیدوارم روزی برسه که بیام این کامنتا رو بخونم … موقعی که به استقلال مالی رسیده باشم، توی خونهام، توی بالکن نشسته باشم با یه لیوان چای، همون لحظهای که دارم ماهو تو آسمون نگاه میکنم یه لبخندی رو لبام بیاد و بگم:
به نامِ این جمله: لم یلد و لم یولد…
امروز توی ایوون خونه نشسته بودم و داشتم حسابی از گرما و انرژیِ آفتابِ بینظیرِ پاییزی لذت میبردم.. آفتابی که هر از گاهی با یه نسیمِ ملایم لذت بخش تر و دلچسب تر میشد…
غرقِ افکارم بودم و داشتم مثل همیشه قوانین و خواسته هامو توی ذهنم مرور میکردم…
که یهو با صدای تق و توقِ افتادنِ چندتا گردو سرمو به سمتِ درخت گردویِ حیاطمون چرخوندم…
یکی دو هفته اس که گردوهاش برداشت شده، اما تا وقتی برگهاش هنوز رو شاخه هاش نشستن گردوها خودشونو پشتِ سبزی و چسبندگی برگها به شاخه ها پنهون میکنن و یهو با حتی یه نسیمِ ملایم روی زمین میوفتن و سمفونیِ رسیدن سر میدن…
بلند شدم و رفتم سمت درخت و دنبالِ گردوهای افتاده گشتم و دیدم تقریبا ۱۰ تا دونه رویِ زمین افتاده…
قانونی برام مرور شد اون لحظه…
بخشی از قانونِ تکامل!
از موقعی که گردو ها روی شاخه ها شروع به رشد میکنن طعمِ چالش های زیادی رو میچشن!
از زمانی که سنبله هستن تا زمانی که میرسن و یه گردویِ کامل میشن.
چالشِ باد، سرما، حتی آفت و خشکی و شکسته شدنِ شاخه و چیزای دیگه که جزئی از جریانِ طبیعیه طبیعته…
اولینهایی که از شاخه جدا میشن و میوفتن اونایی هستن که یا آف زده هستن یا رشدِ مناسبی ندارن…و آخرین هایی که پا به عرصهٔ زمینِ پاییزی میذارن و با شاخه و برگها خداحافظی میکنن اونایی هستن که اوجِ کمال و رسیدگیِ خودشون رو طی کردن و حتی با دست هم تکونده نشدن و صبر کردن تا به اوجِ پختگی برسن. تا سرِ موعد درستش پیله شون رو ترک کنن. تا در بهترین زمان و مکان پرواز کنن. پروازی به سمتِ زمین!
و اینها همونهایی هستن که صبورانه و در اوجِ آرامش به خودشون وجهانشون اجازه دادن که به رشد و تکاملِ مناسب برسن! و حالا جزءِ رسیده ترین و سالم ترین گردوها هستن..
اما این قصهٔ امروزم نبود که میخوام براتون بگم!
قصه قصهٔ رهاییه…
قبل از اینکه صدای افتادنِ گردوها منو به سمتِ باغچه بکشونه داشتم به انرژیِ خورشید فکر میکردم…
به اینکه من در حالِ دریافتِ انرژیِ خورشیدم!
داشتم به زنبورای زردی که گاهی میونشون یه زنبورِ عسل هم میدیدم نگاه میکردم!
داشتم به صدای ویزویزشون گوش میکردم..
به پوست دستم نگاه میکردم که داشت زیر نورِ آفتاب تغییرِ رنگ میداد! و اما من برای اولین بار از این آفتاب سوخته شدن داشتم لذت میبردم!
زنبور عسلی که چقدر حتی بال زدن و سرو صداش متانت داشت و هیاهویِ تیزِ زنبورای زرد رو نداشت…
زنبورایِ زرد رو میدیدمکه گاهی میومدن سمتِ پاهایِ من و من یه تکون کوچولو میخوردم و میرفتن و هر دقیقه یه جا سرک میکشیدن!
زنبورِ عسل رو دیدم که تماااااام تمرکزش روی هدفی بود که پیداش کرده بود و اصلا انگار چیز دیگه ای اطرافش نبود!
و چه اُبهتی به چشمم نشوند از خودش…
انگورها و آلو های محصولِ باغمونو نگاه کردم که داشتن زیر نور وگرمای پُر برکت آفتاب خشک میشدن…
پاییزه و همه در تکاپو برای برداشت وجمع آوری محصول…
شاید بخاطر همینه که شیفتهٔ پاییزم…
سراسر انرژی و تکاپو و دریافتِ پاداشهاست…
سراسر شکوهه…
بازیِ رنگهاست و همه در اوجِ دلبری های پاییزی در حالِ توشه برچیدن…
شاید به خاطرِ همینه که انتخاب کردم در قلبِ پاییز پا به زمین بذارم…
چون جنب و جوشِ بازگشت داره…
جنب و جوشِ بارِ سفر بستن…
در این میون همه با انرژیِ آفتاب که وظیفش انرژی و گرما بخشیدنه داشتن بشدت تکاپو میکردن…
و من غرقِ مفهموم یک کلمه بودم!
انرژی
و حسِ جدیدی رو تجربه کردم.
چیزی رو که میدونستم حس کردم با همه وجود…
جهان از انرژی بوجود اومده و این انرژی کالبد گرفته و به شکل های مختلف در اومده…
به شکلِ انسان…
به شکل درخت…
به شکلِ گردو…
به شکلِ زنبور…
به شکلِ عسل…
به شکلِ نور و گرمایِ آفتاب…
و انرژی تبدیل میشه و قدرت میگیره…
با آفتاب به کالبدِ من میتابه و به جسم قدرت میده…
به درخت میتابه و رشد میکنه و محصول میده…
به زنبور ها میتابه و انرژیِ پرواز میشه…
به زمین میتابه و قدرتِ باروریِ زمین رو کامل میکنه…
انرژیِ زمین افزوده میشه…
انرژیِ آدم افزوده میشه…
انرژیِ زنبورِ عسل افزوده میشه…
انرژی از آفتاب به گل و زنبور و عسل و در اوج به بدنِ انسان میرسه….
از آفتاب به درخت و گردو و در اوج به بدنِ انسان میرسه…
از آفتاب به جسمِ این کالبدهای شکل گرفته به زیباترین شکل میتابه و انرژی قدرتمندتر میشه…
و جهان رشد میکنه با این قدرت گرفتن ها و تبدیل شدن ها….
و من حس کردم امروز حتی رها شدن از جسمم را!
و رها و رها که میشوی حتی زنبورها هم جذبِ انرژیِ تو میشن!
چون اونها انرژیشون خالصه!
حتی یه بوقلمون جذبِ یکی از خالصترین انرژی های جای گرفته و رشد یافته در این کالبدِ زمینی میشه…
حتی آفتابِ بهشت عاشقِ تابیدن به وجودِ انرژی های نابِ جای گرفته در قلبِ پردایس میشه…
و این حقیقتِ تحققِ رؤیاهات…
رنگِ خدا شدن…
و این حقیقت تحقق رویاهاست
چقدر عاشق این جمله ام زیبای خداوندم
چقدر عاشق این عشقم
چقدر عاشق این غرق شدن در این ایمان و باورهای ناب ربم هستم
عاشقتم ابجی خوشگلم
عاشقتم عشق خداوندم عاشقتم که اینقدر عاشقانه غرق خداوندی
چقدر تحسینت میکنم برای اینن عشق که با تمام سلولام دارم امسش میکنم
میبالم به عشق خودم
عشق خداوند
بهترین های عالمو برات میخوام عشق دل من
نازنینم بی نهایت بهترین هارو
ما با خداوند در اوج با شکوه ترین قله ها میدرخشیم
این همون رنگ خداوند شدنه
عاشقتم عشق من
خدارو هزاران بارشکر میکنم برای این هدایت خای نابش خدارو هزاران بارشکر میکنم برای این همه عشق خودش این همه زیبایی ها و نعمت های بیکرانش این هدایت های واضحش
این پیام رسان آگاهی های خودش خدایاشکرت
عاششششقتم آبجی خوشششگلم مهربوووونم
الهی شکر که این خداست هدایتگرمون و انرژیِ حقیقیِ درونمون💓💓💓💓💓
الهی ثابت قدم هرلحظه به سمت و سوی خودش باشیم💓💓💓💓💓
ردِّ پای من در روز پانزدهم سفرنامه
سلام استادِ خندان
یادمه اولین فایل تصویری که از شما دیدم، همین فایل بود، گمونم ۳سال پیش، البته خاطرم نیست عنوانش همین بود یا چیزه دیگه.
اما اون روز یادمه چنان شوقی تمام وجودم را گرفته بود که انگار همون لحظه خدا خواسته هامو بهم داده، حالِ نفس گیر قشنگی بود.
میگفتم اگر ایشون رسیدن پس من هم میتونم، و برام خیلی هیجان انگیز بود که از چه شرایطی به چه شرایطی رسیدین و از همه مهمتر شادی شما بود، اینکه در همون لحظات هم خوش بودید.
یادمه اونقدر هیجانزده بودم که اولین دیدگاهم رو هم در سایت گذاشتم، یا شاید میخواستم بزارم،! دقیق خاطرم نیست، اما توی قسمت نت گوشیم نوشته بودم،چون غرق بودم!غرق در شادی.
جالبه که اینبار هم همون شرایط رو تجربه کردم.
آره اون روز من کلا توی بهت هیجان آوری بودم، دیدن حیواناتی که من همیشه عاشقشونم، دیدن اون دریاچه و کلبه ی روی آب، دیدن ماشینهای فوق العاده… هروقت بوی مزرعه ای به مشامم میرسه مست میشم و میگم این بوی زندگیه من عاشق یک مزرعه ام و حتما برپا میکنم مزرعه باران رو.
یادمه اونجا گفتم دمت گرم استاد، خدا بهت بیشتر بده، که بهم نشون دادی که اگر منم بخوام میتونم داشته باشم.
خلاصه اونجا بود که تازه فهمیدم واقعا اگر بخوام میشه، چرا چون میدیدم، و این چشم چه ابزار قدرتمندی است برای موفقیت و رسیدن به خواسته هامون.
از اون روز تا به امروز، ۳سالی گذشته و با همه ی دانستنها و تغییر نکردنها، با همه ی اقدام نکردنها و کج دارو مریزها، من موفقیت های ریز و درشتی به زعم خودم، در زندگی کسب کردم.
آره الحق که اون روزها با باورهای اون موقع فقط میتونستم کج دار و مریز جلو برم، ولی ولی امسال فرق میکنه،
دوران تکاملی ام رو برای رسیدن به این حجم از اشتیاق و خواستنِ تغییر بنیادین زندگیم، طی کردم،
۱۴۰۰ ثبت است، یک ثبت تاریخی در زندگی من و تاریخ دنیا، سالی که باران آگاهانه شروع کرده و آگاهانه تلاش میکنه تا عملگرا بشه، و هر لحظه این تلاش رو بیشتر میکنه تا مسیر رو درست طی کنه.
من یک انسان خوشبختِ در اکنونم که همچنان که با تلاش داره تغییر میکنه، همچنان هم از مسیر لذت میبره.
نام من در تاریخ ثبت میشه، این حس از سال ۱۳۸۵، سوم دبیرستان در من ایجاد شد، زمانی که یک کتاب خواندم.اون موقع ناآگاهانه از قانون استفاده میکردم، اما امروز آگاهانه و میدونم اگر چیزی بمن گفته نامت ثبت میشه پس حتما میشه، اینکه چرا و چگونه من اطلاعی ندارم، آنکس که باید، میداند و خودش آن را انجام میدهد.
امروز هنگام دیدن این فایل، خدا گفت تو هم از خودت و از این خونه ای که تغییراتت رو بنیادی شروع کردی، یه ویدئو بگیر، تا چند سال بعد با دیدنش، مثل دیدن ویدئوی استاد شگفت زده شی، گفتم چشم و پا شدم و هنگام ضبط شرایطمو توضیح دادم.
همین الان که دیدمش خودمو تو چند سال بعد حس کردم که… خدایا سپاسگزارم از عشقی که بمن داری.
حالا من دارم تلاش میکنم صبح تا شب که ایمان و باورم رو بخدا بیشتر کنم نه تنها برای موقعیتی بهتر، بلکه هروقت با اون بودم خود به خود حالم خوب شده، و منم همینو میخوام حالم خوب باشه و شاد باشم، همیشه، و در ادامه این احساس خوبم رو حفظ کنم تا برسم به شرایط و موقعیت های دلخواهم مثل سلامتی، ثروت، عزت نفس و رابطه های خواستنی ام، که همه وعده داده شده ای راستین، از سمت خدای خوش قولم است.
پس من میخواهم و تعهد میدهم که از امروز به بعد فقط رویکردم، نگاهم و نیازم تنها به خدای مهربونم باشه، من از خدا میخواهم و با تکیه بر او باورهام رو تقویت میکنم و شخصیتم رو تغییر میدم، روی خودم کار میکنم، الهامات پروردگارم رو دریافت میکنم و حرکت میکنم و با ایمانی پولادین تر از قبل عملگراتر میشوم و از مسیر لذت میبرم،
از سر راه جهان کنار میرم تا خواسته هام رو دونه دونه وارد زندگیم کنه. همینقدر راحت و همینقدر طبیعی
سپاس از خدای بخشنده ام
و سپاس از مهربانی شما،
دوستدارتان بارانِ فروردین ماهِ ۱۴۰۰🌻🌻🌻
سلام به همه
روز پانزدهم
4 فوریه 2023
“باور، چنان قدرت عظیمی دارد که قادر است هر پیشبینی و حساب و کتاب ریاضی را نیز غلط از آب درآورد”. چقد کیف کردم با این جمله، دمت گرم خانوم شایسته.
چه کردید استاد، غرق شوق شدم.از اون فایلهاست که دوست دارم همیشه نگاش کنم. مثل فایل روز هشتم، که هر روز صبح به محض بیدار شدن میذارم تو گوشم تا شما بهم یادآوری کنین “باید تو زندگی هدف داشت، هدفهایی واضح و مشخص”.
انگیزه گرفتم استاد از فایلتون، دمتون گرم. اون خونه سیمانی منو یاد خونهی دوران بچگیم انداخت. تو محله پایین شهر، جز فقیرترینا بودیم و تو خونهای با زیرزمین همیشه نم با سقف گنبدی شکل که یه آدم قد بلند نمیتونست صاف قامت بایسته، بزرگ شدیم. اما رویا داشتیم.من و دوتا خواهرام. یه حسی تو قلبمون میگفت عوض میشه همه چیز، میشه پیشرفت کرد. و تلاش کردیم شبانه روز درس خوندیم تنها کاری تو اون سن از دستمون برمیاومد. شدیم دکتر، مهندس، هنرمند. دوباره خواستیم پیشرفت کنیم. اینبار از نظر شخصیتی و باوری. با شما آشنا شدیم و مسیر رسیدن به خواستههامون هموارتر شد با شما.
بله رویا خیلی مهمه، ایمان خیلی مهمه. ما میدونستیم که میشه یجور دیگه هم زندگی کرد. ما تسلیم فقر پدرمون نشدیم. ما تسلیم عقاید و افکار زنگار گرفتهی اهالی محله نشدیم. وقتی همه دخترای محل تو 18 سالگی ازدواج میکردن ما وارد بهترین دانشگاهها شدیم. ما مثل بقیه نشدیم ما خیلی خاص شدیم خیلی خاص. ما ناخوداگاه میدونستیم که گوهر ارزشمند آفرینشیم. الانم میدونیم که میشه بازم پیشرفت کرد و خوشحال بود.
بنام خدا ،سلام استاد عزیزم ،ممنونم به خاطر این فایل ،خداروشکر که هدایت شدم سمت این فایل،من قبلا این فایل زیبا رو دیده بودم ولی باباوری متفاوت ،امروز وقتی استاد گفت رویاهایت را باور داشته باش ،یک لحظه توذهنم یه جرقه زد ،اینکه چرا من هرگز رویاهامو باور نکردم ،رویاهام جایی توزندگی زیر تمام اتفاقات دفن شد ومن سعی کردم فراموشش کنم ،اون شرایطی که استاد ازش حرف زد اینکه چقدر حالشون خوب بود ،اگر این فیلم مستند نبود وکسی غیر استاد تعریف میکردباور نمیکردم ،همین باور ضعیف از رسیدن به ارزوها ورویاها که امروز دارم با چشمام میبینم وادمی که اینارو میگه رو میشناسم وبهش ایمان دارم منم میخام ،میخام این شرایط رو تجربه کنم ،من میخام باور کنم که همچین بهشتی برای منم میتونه وجودداشته باشه ،فقط اگر ایمان استاد عباس منش رو داشته باشم ،نترسم،باور کنم،توکل کنم،حرکت کنم ،کم نیارم ،امروز این کامنت رو مینویسم تا رد پا بمونه ازم ،اینکه چون برای استاد عزیزم بااون شرایط که توش بود اتفاق افتاده پس برای من هم اتفاق خواهد افتاد،چون قوانین بدون تغییر خداوند برای همه یکسانه برای همه کسانی که صلاحشون ایمانه ،توکل،میخام روان شناسی ثروت یک رو شروع کنم ،من دوازده قدم رو کار کردم ،وکلی اتفاق خوب برام افتاده ،دوست دارم یه روز توی خونه رویاییم فیلم بگیرم وبرای استاد عزیزم بفرستم ،بگم الگوی من شما بودی من هم هرکاری لازمه میکنم تا برسم ،من باور میکنم ،من باوردارم که میرسم ،رویاهامو باور میکنم وعملیش میکنم ،باقدرت ایمان ورفتن مسیری که خدا گفته نعمت میده ،من باورمیکنم امروزنوزدهم خرداده خدایا منو هدایت کن به سمت خوشبختی ،ارامش،عشق،ثروت،استاد عاشقتم وبرای همه دوستای گلم ازخدا بهترینها رو میخام
درود بر شرفتون استاد عزیزم و درود بر شرف دوستان
خیلی چاکریم
خیلی جالبه که خونه ای که شما دارید دقیقا شکل همون خونه ای که مدتیه دارم تجسمش میکنم و خیلی بهش توجه میکنم
قبلا هم استاد گفته بودند که هر چیزی رو بخوایم و بهش توجه کنیم جهان از اون چیز بیشتر به ما نشون میده و وقتی که فایل رو دیدم واقعا تعجب کردم.
و الان هم شرایط عجیبی پیش اومده برام که میتونم بسته روانشناسی ثروت 1 رو تهیه کنم.خداروشکر
دوستان به حرف های استاد ایمان داشته باشید که همش حقیقت محضه.
امیدوارم هر روز همگی ثروتمندتر و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید :)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام؛ عرض ادب و احترام 🌹❤
عرض ارادت خدمت استاد بزرگوار، خانم شایسته عزیز و سایر دوستان و همراهان گرامی.
استاد نمیدونی وقتی موفقیت ها و دستاوردهای شما رو میبینم چقدرررررر چقدررررر حالم خوب میشه ، خدارو شکر میکنم و از صمیم قلب براتون خوشحال میشم و در کل دلم باز میشه، وقتی میبینم با تغییر باورهاتون تونستین از اون زندگی درب و داغون به بهشت خدا برسین نمیدونین چقدر سپاسگزار خدا میشم، آرزوی قلبیم اینه به خیلی خیلی بیشتر از اینها برسین که صد در صد لیاقتش رو دارین.
من قبلاها وقتی سپاسگزاری میکردم معمولا زبانی بود و همیشه تکرار میکردم که خدایا شکرت خدایاشکرت و حتی گاها من ۱۰ دیقه ایی میشد که داشتم شکر خدارو میگفتم و یکباره متوجه میشدم که ، وااااا چرا من اخمام تو همه ، و متوجه میشدم که فقط طوطی وار دارم شکر میگم ولی از درون ناراضی ام و شکر گزاری کردنم فقط واسه رفع تکلیفه و شایدم واسه اینه که زور بزنم بلکه نعمتهای زیادی رو دریافت کنم ، ولی از وقتی دارم رو باورهام کار میکنم من پیدا کردم شکرگزاری واقعی رو، من شاید به زبان بیارم شایدم نه، شاید توی دلم بگم و شاید نه، حتی گاها فقط با بستن چشمام و رفتن توی سکوت شکر میگم ، و این شکر گزاری رو من چیزی نیافتم جز احساس رضایت صددرصدی از وضع موجود یا نعمتی یا روخدادی یا هرچیزه دیگه ای که باعث میشه من شاکر خداوند بشم، من فکر میکنم شکر گزاری چیزی نیست جز احساس رضایت واقعی از اعماق وجود، ینی وقتی میبینم شما پارادایسی به اون خوشگلی دارین من از صمیم قلب جوری که انگار خودم اونجا دارم نفس میکشم لذت میبرم و این احساس لذت و رضایت به نظرم خود شکرگزاریه فارغ از اینکه من پشت سرهم شکر شکر شکر رو بگم یا نگم.
و احساس میکنم اینکار من و بعضیا گاها میگیم ، ای بابا من دائم دارم شکر خدا رو میگم یا بدبخت فلانی همیشه شاکره هااااا ولی نمیدونم چرا نمیشه یا خدا نمیده ، این برمیگرده به دلمون ، شکرگزاری فرکانسه نه حرفای خوب خوب به خدا، شکرگزاری باید توی چشمامون توی قلبمون و توی ذهنمون اتفاق بیوفته و اگه حرفی هم گفته نشه ، شکرگزاری انجام شده.
عاشقانه دوستون دارم
و من الله توفیق 🌹❤
سلام آقا جمال
توضیحاتت خیلی جالب بود و من چندین متن از نظراتی که زیر فایلهای دانلودی رو گذاشتی خوندم.
من یه سوال داشتم از شما،با توجه به متنهاتون نشون میده در این زمینه تغییرات اساسی ای داشته اید . در خصوص رشد مالی بعد از شروع آموزش از داده های استاد،رشد مالی و ثروت داشتید؟ واقعا رشدتون بعد آموزش محسوس بود؟ اگر واقعا موفقیت مالی داشتید امکانش هست بفرمائید چطور این اتفاقات براتون رخ داد؟ خیلی برام مهمه بدونم کسانی که این موفقیتها رو خودشون با این آموزشه بدست آوردن چطور فکر کردن چطور باور هاشون رو تغییر دادن چطور ترمز هاشون رو شناختن و رفع کردن
شما چه کردید و کائنات بعدش براتون چه کرد؟
آیا با الهامات هم و گفتن به شما هم چیزی داشتید که خودتون ناگهان سورپرایز شه؟
ممنون میشم راهنمائیم کنید؟
سلام استادعزیزم
من چندساله که پیگیرآموزش هاتونم به همه حرفهاتون ایمان داشتم ودارم اماتاوقتی که این فایل رادیدم شوکه شدم کلی توفکررفتم وکلی فکرتوذهنم آمد
واقعاکه گل کاشتیدیه باردیگه این موفقیت هاتونوتبریک میگم انشالله درآینده نه چندان دور تمام اعضای این سایت ودیگرکسانی که خواهان موفقیت اندبه چنین زندگی رویایی برسیم
استادمن توهمه ی جنبه هتی زندگیم تاثیرات آموزش هاتونوخیلی برجسته احساس کردم ولی ازلحاظ مالی اصلااون چیزی که میخواستم برام اتفاق نیفتاده تابه حال
ولی الان بسته ثروت3راخریدم وعاشقانه ودیوانه واردارم باهاش زندگی میکنم انشالله به زودی نتایج درخشانش راخواهم دید
استادخیلی وقتاکه به اهداف ورسالتم فکرمیکنم ازشوق زارزار گریه ام میادودوست دارم هرچی زودتربه هدفم برسم وهرروزدرراستاش فعالیت کنم
استاددعای ماباهاتونه اجرت باخدا
تشکر
بسم الله الرحمن ارحیم
به نام خدای عباسمنش عزیزم
سلام استاد عزیز و گرامی ام
امروز وقتی کامنتهای دوستان عزیزم رو در سایت استاد میخوندم میدیدم که دوستان عزیزم چقدر به عباسمنش و دستاوردهاش وابستگی دارن. ولی خوب میدونم که شما عاشق این هستین که روزی همه این بچه ها عاشق خدای عباسمنش باشن و بفهمن اون خداست که وقتی باورش کنی همه این نعمت ها رو بهت میده. میدونم که چقدر عاشق دیدن اون روزی.
استاد عزیزم من خدای شما رو باور کردم. من خدای شما رو تو ذهنم به زور راه میدادم ولی زود از ذهنم در میرفت چون نمیفهمیدمش حالا میفهممش.
حالا میدونم عباسمنش تکیه اش به کیه؟ میدونم چطوری اینقدر موفق شده. چقدر شبیه نوجوانی خودم بودین. حال و هوای اون دوره ها برام مرور شد. واقعا پاکی وجودتون رو حس کردم. تجسم کردم اون بچه عباسمنش با شناخت خدا و باورش چطوری شده این عباسمنش بزرگ. فهمیدم چه اشکها ریختی و چه ایمانها آوردی که این شدی. فقط خدای عباسمنش میتونه اون بچه رو بکنه این مرد بزرگ. خدای تو خدای منم هست خدای همه هست فرق تو با بقیه این بود که خواستی باورش کنی. وقت گذاشتی براش اونم برات وقت گذاشت. عاشق خنده هاتم. ایشالا همیشه از ته دل بخندی. امروز تازه فهمیدم انفاق یعنی چی. خوش به حالمون که مثل آب خوردن انفاق میکنیم. تازه فهمیدم اهل بیت کی هستن اونا استاد استاد عباسمنش هستن. باهاشون آشتی کردم. یکی از شاگرداتون دست خدا شد که باهاشون آشتی کنم. استاد عزیزم دوستت دارم. عاشقتم. خدای عزیزمون دوستت دارم عاشقتم. دورت بگردم…
با خدا باش و پادشاهی کن…
میلاد جان عزیز سلام
امیدوارم حالتان خوب باشد و در پناه ایزد منان زندگی به کامتان گوارا باشد و پله های ترقی را با قدرت طی کنید.
سپاس از آگاهی خوبتان…
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
استاد عزیزم، الان دارم دیدگاههای دوستان رو میخونم و خیلی از دوستان نازنین برای اولین بار یا دومین بار دیدگاهشون رو نوشتن و این نشون میده که چقدر همه با دیدن این کلیپ امید و انگیزشون بیشتر شده، هرچقدر نظرات دوستان رو بیشتر میخونم ایمانم قوی تر میشه به خدای مهربون. واقعا سیستم خداوند دقیق و بی نظیره. حتی درک چشمه ی کوچکی از هدایت و برنامه ریزی خدا میتونه ساعتها منو شک و هیجان زده کنه. چققققققدر زیبا تک تک ما در این مدار قرار گرفتیم و هدایت شده ایم به این سایت. دوستان خوبم تک تک شرایطی که در حال حاضر استاد در اون قرار دارن در مدار و فرکانسیه که ما الان در اون هستیم و اگر نکته به نکته با همین ایمان و یقینی که بعد از دیدن این کلیپ زیبا که به جرات میگم از هزاران هزار کتاب موفقیت و کلیپ انگیزشی بزرگترین نویسندگان و استادان این حوزه تاثیر گذارتر است، مسیر رو ادامه بدیم و مراقب احساساتمان باشیم، مراقب ورودی هایمان باشیم ، و درست روی باورهامون کار کنیم و جدیت در این مسیر به خرج بدیم و در همین فرکانسی که الان هستیم راه رو ادامه بدیم ما هم خییییلی خییییلی زووود به همین نتایج استاد میرسیم. چون اصلا نیاز نیست زجر بکشیم اصلا نیاز نیست پوستمون کنده بشه فقط و فقط کافیه لذت ببریم از تک تک ثانیه های همین لحظاتی که توشیم و روی باورهامون کار کنیم و قطعا هدایتگر این مسیر زیبا خداوند قادر و تواناست که مارو با آرامش به همه چیز میرسونه. چون تمام اتفاقات خوب در همین مدار وجود داره فقط کافیه که ما خودمون رو در این مدار حفظ کنیم و خیلی ساده بهش میرسیم. و اگر استاد عباسمنش عزیزمان طی 14 یا 15 سال به این جایگاه رسیدن ما خیییلی خییییلی زودتر میرسیم چرا که استاد عزیزمون مثل ما استادی به این خوبی نداشتن که هدایتشون کنه و همه راه رو خودشون با آزمون و خطا طی کردن ولی ما دیگه نیاز به آزمون و خطا نداریم چون استادی رو داریم که فقط و فقط راه درست رو به ما با تمام وجود و عشق نشون میده و دوستان خوبم خداوند یکی از قدرتمندترین دستانش رو به سمت ما افراد عضو این سایت دراز کرده فقط کافیه با ایمان و یقین و باور و آرامش ماهم دستمون رو دراز کنیم و دست خدا رو بگیریم و همه چیز دیگه حله حله چون دستمون در دستان نیرومند خداونده دیگه هیچ ترسی از هیچ تضادی نیست چون تکیه گاهی قدرتمند هدایتگر راه ماست و به گفته دوست نازنینم لیلا شب خیز عزیز اون تکیه گاه قدرتمند خدای استاد عباسمنش عزیز است. همان خدای یکتایی که به صراحت در قرآن آمده است همانی که نزدیک است. اجیب دعوت داع اذا دعان. استاد عزیزم سید حسین عباسمنش نازنینم قدرت ایمانت و یقینت و باورت به رب العالمین ستودنیست، آرزوی قلبی ام رسیدن به یقین و ایمان توست، هدفم همین است، خداوند به خلقتت بر خود میبالد، خداوند به سادگی ات به آن نگاه عمیقت و آن لبخند زیبایت و آن عشق قلبی ات افتخار میکند. من سجده شکر به جا میگذارم و سپاس میگویم خدایی را که از او هدایت خواستم و او راه تو را به من نشان داد. راه کسی را که به او نعمت و روزی بی حساب داده است. راه کسی را که هم زبان خودم است. راه کسی را که به سادگی سخنانش را میفهمم. راه کسی را که پرچم توحید را بر افراشته. خداوند به تو زندگی طولانی عطا کند چرا که حضورت برای جامعه اسلام سعادت است.خدای درونت ستودنیست.
استاد عزیزم سید حسین عباسمنش نازنینم قدرت ایمانت و یقینت و باورت به رب العالمین ستودنیست، آرزوی قلبی ام رسیدن به یقین و ایمان توست، هدفم همین است، خداوند به خلقتت بر خود میبالد، خداوند به سادگی ات به آن نگاه عمیقت و آن لبخند زیبایت و آن عشق قلبی ات افتخار میکند::::
فوق العاده زیبا ستاره جان
ماشالله افرین
مهم ترین آرزوی منم در خدا شاد و ثروتمند بودنه
خدا قلب هارو دگرگون میکنه
این جمله برادر اقای محمد علی هست که تحت تاثیر شدید این مرد اسطوره شده این مرد باایمان
شادوخوشحال باشید
سپاس فراوان بابت ابراز لطف زیبایتان. دوست و برادر نازنینم آقای ستاره عزیز.
به رویاهایت باور داشته باش…
من بزرگترین رویای زندگیم، پولدرآوردنه. بتونم باهاش خودم نیازهامو برطرف کنم و بخاطر نداشتن پول، اجازه ندم دیگرانی توی ساخته شدن زندگیم نظری بدن. فقط خودم مهم باشم.
هر جوری که دوست دارم زندگی کنم.
خدایا کمکم کن آرزوهامو بسازم.
امیدوارم روزی برسه که بیام این کامنتا رو بخونم … موقعی که به استقلال مالی رسیده باشم، توی خونهام، توی بالکن نشسته باشم با یه لیوان چای، همون لحظهای که دارم ماهو تو آسمون نگاه میکنم یه لبخندی رو لبام بیاد و بگم:
خدایا شکرت، مرسی که شد
ممنونم ازت … خدایا شکرت بابت قوانین و این زندگی
23:00