این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-18.jpg570800گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-16 09:19:202020-10-18 03:29:15به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چندسال پیش در استانه اشنایی با قوانین .یادم هست بعد از به دنیا امدن فرزندم که دوران سختی بود ودر حالی که هنوز کوچک بود من تصمیم گرفتم برگردم سر کارم در حالیکه به شدت در تمام قسمتهای زندگی .ثروت روابط وسلامتی به شدت مدارم پایین امده بود .
وقتی به من از ارزوها هدفها واینده درخشان صحبت میکردن درست مثل ادم سرما خوردهای بودم که درباره طعم غذاهای خوشمزه بهش میگن .در حالیکه اون نه طعم میفهمه نه بو .فقط نگاه میکردم
روحم بیمار شده بود .حتی ارزوهای خودم را هم فراموش کرده بودم چه برسه بخوام در اندازه های جدید ارزو کنم .اونها باید برای همیشه رویا میموندن کم کم بعد از مدتها به خاطر اتفاقات خوب و ناخوب البته به ظاهر.حس کردم روحم داره دوباره جون میگیره .شروع کردم ارزو کردن اوضاع در حد میکرو سانت شروع کرد به تغییر کردن .همونها را پله کردم .به سر روی ارزوهای قدیمی دستی کشیدم اوردم گذاشتم روی طاقچه .جرات کردم ارزو های جدید بسازم البته اولش از خودم خجالت میکشیدم که خیالپردازی میکردم اما وقتی اثراتش را هر چند کوچک در زندگی میدیدم ازشون منطق میساختم وجلو میرفتم الان هم با اینکه از خیلی از ارزوهام فاصله زیادی دارم .اما صدای پاشونو میشنوم بوشونو حس میکنم .هر روز خدا را شاکرم که بهم اجازه داده رویا داشته باشم ارزو کنم .الان توی این سن ارزوها و رویاهایی دارم که بیست و پنج سال پیش جرات فکر کردن بهشون را نداشتم بعضیاشون را حتی نمیدونستم وجود داره .این برای من که پنج سال پیش فکر میکردم هرگز دیگه زندگی خوبی نخواهم داشت .وهر لحظه با درد زندگی میکردم بزرگترین دست اورده
استاد عباسمنش عزیز تو کلا جور دیگه ای ، تو به تعریف و تمجید هبچکس نیاز نداری ، و چه نیازیست من بخواهم شمارا سنجش کنم و مجیزه گویت باشم ، طبق قانون خداوند تو بندگیت را عرش رسانده ای ، تو مطیع فرمان خدایی ،
اموزشهای تو بمنزله حکم و فرمان خداوند بر پیروانت لازم الاجرا میگردد ، چون تو خود فرمان خدا را گردن نهاده ای و نشان این تسلیم بی چون چرا همه آن چیزهاییست که بدون پروا عیان میداری و بنمایش میگزاری ،
و من یقین دارم این کار نمایشی تو نیز فرمانی از سوی خداوند برای ایمان آوردن پیروانت بسوی زندگی بهتر است
و بهتر است بگویم تو نیز مثل موسی و عیسی ع معجزه ات در رسالتت ، ابلاغ احکام ساده سازی زندگی ، و زدودن قید و بندها از دست و پای افکار و باورهای پوچ و پوسیده مردمانیست که رنج و بدبختی را در ناآگاهی و ناامیدی سرنوشت تعیین شده و حکم محتوم خداوند در باور به خوشبختی عده ای و بدبختی عده ای دیگر پدر اجدادی و نسل اندر نسل است
استاد عزیز من بعنوان شخصی که ثروت و فقر ، عزت و ذلت ، بزرگی و کوچکی ، مرارت و رفاه ، سختی و گشایش ، داری و نداری ، آرامش و رنج را در زندکی ام بارها و بارها دیده ام و شخصا تجربه کرده ام ، قبل از آشنایی با شما فکر میکردم این بالا و پایین شدن ها یک دور تسلسل است و هر از چند سالی یکبار یا بعد از هر گشابشی سختی جز لاینفک کسب تجربه و بزرگ شدن است که البته این خود جزیی ازفرهنگ دینی و آیین کهن در باور ما ثبت شده است ، خودم را همواره بعد از هر موفقیت و دستاوردی اگر نه انتظار یک شکست و تلخی حداقل انتظار رکود و کسادی امری محتوم میدانستم مثل باور بعد از هر شادی و خنده ای گریه می آید و خواسته نا خواسته این باوری عمیق بخصوص در فرهنگ ما جنوبیها بود
وقتی نوجوان بودم آرزوهایی داشتم که در جوانی جامه عمل و تحقق بر آنها پوشیدم ، هر چند ان روزها نمیدانستم چطور و چه زمان و شرایط در ان هنگام اجازه شاید فکر کردن هم به تحقق آن آرزوها را نمیداد ، حداقل بخودم میگفتم من از این روستای دور افتاده واقعا میتوانم به چنبن خواسته هایی برسم
ولی درونم آرام نمیشد ، هیچ کتابی در این مورد نخوانده بودم حتی بحثی از روانشناسی ثروت در جامعه مطرح نبود
اما باوری در وجود من ، من را به آسمان باور به ندیده ها پرتاب میکرد بر خلاف باور قطعی جامعه
استاد عزیز حرفهایت را با تمام وجودم میفهمم و درک میکنم و باور میکنم که اگر به رویاهایت باور داشته باشی و مردانه پای آن بایستی راهی جز رسیدن به اهداف و آرزوهایت برای جهان وجود ندارد
و در مقابل خواست و اراده تو جهان با تمام عظمتش میگوید = فرمانبردارم سرورم
و تو الگوی راستین و صادق وعده خداوند هستی
و با اجرای تمام و کمال فرمان خداوند، تمام کائنات در مقابلت یکصدا گفته اند
فرمانبرداریم سرورم
و تو سرور بودن و بنده شایسته بودنت را با تحقق اهداف و آرزوها یت بجهان نشان داده ای و چه کسی را قدرت انکار اطاعت و بندگی تو و تحقق وعده های خداوند بسیار بیشتر از خواست تو را در زندگی ات دارد ؟!!
یقین دارم که انچه میگویی و نمایش میدهی ، بخشی از قانون خداوند و نشان از بندگی و تسلیم محض تو در برابر اراده خداوند برای هدایت بیشتر مومنان و هدایت شدگان بمسیر توحید و یگانه پرستی است
درود خداوند عاشق بر تو استاد عباسمنش عزیز که عزت و شایستگی و بندگی و
ایاک نعبدوا و ایاک نستعین را برای رسیدن به
اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم بما آموختی تا تاج عزت بندگی خداوند جان و جهان و جهانیان را بر سر نهیم .
الان که اینو مینویسم ساعت دوازده شبه تقریبا. تو فایل معرفی قانون افرینش استاد گفتن سالها قبل فیلمی درست کردن از خواسته هاشون. من امشب سرچ کردم خیلی راحت همه چیزای دوست داشتنیم رو از سفرهام تا خونه ی موردعلاقم و رابطه ی مورد علاقم و بعد قبل خواب گفتم نشانه ی روزمو ببینم که بوووووممم این فایل اومد
خدای من
خدای من
محشر بود, چقدرررر دقیق چقدر حمایتگر چقدر حوش قول
به محض ارشیو کردن خواسته هام پیامش اومد به رویاهایت باورداشته باش؟
حتی حالا که هیچکدومو نداری بهش باور داشته باش
اره این بود خدای من از همون لحظه ی اول داره خوش میگذره, چه مسیر راحتی بشود پس
خدایا میخوام به تموم زیبایی ها برسم و بعد با تمام وجودم داد بزنم که همشو فقط با دست گذاشتن و باور کردن وهاب بودنش بهش رسیدم
خدایا شکرت که هیچ لحظه ای مارو ب حال خودمون نزاشتی
خیلی اتفاقی هدایت شدم به صفحه ی تو و چند تا از نظراتت در فایل های دانلودی رو خوندم حسم بهم گفت کامنت بدم. خیری درش هست به امید خدا.
این خیلی خوبه که داری روی خودت کار میکنی ؛ داری ورودی های مناسب ذهنت میدی ؛ اخبار منفی دنبال نمیکنی و زندگیت رو به قوانین ثابت الهی گره زدی ، بهت تبریک میگم تو به زودی خیلی موفق میشی !
اما این نکته اساسی رو در نظر داشته باش و اشتباه اون اوایلِ من و خیلی های دیگه رو تکرار نکن ؛
تمام این قوانین و تمرینات و آموزه ها برای این هست که ما انگیزه ، انرژی و ایده بگیریم و ” یه حرکتی ” بکنیم. یعنی صرفا احساس خوب داشتن و روی خودمون کار کردن، به تنهایی و خالی خالی ! اون نتیجه رویایی رو بوجود نمیاره. من خودم از قانون کج فهمی داشتم ، از صبح تا شب جملات تاکیدی میگفتم به خواسته هام و زیبایی های زندگیم توجه میکردم کلام خوب میگفتم فکر خوب میکردم اما زمانی که یه ایده به ذهنم میرسید و میگفت فلان کار رو انجام بده ؛ میگفتم نه ولش کن حالا حوصله ندارم ! خدا خودش برام درست میکنه ! من باید ایمانم رو نشون بدم و …کلی از این کج فهمی ها و بد فهمی ها از قانون و عملا هیچ کاری انجام نمیدادم و هیچ نتیجه بزرگی هم نمیگرفتم . حتی توی فایلی که داشتم و پر از جملات تاکیدی بود هر وقت به این جمله میرسیدم : ( میدانم که راحت ترین راه برای ثروتمند شدن ، کار کردن تخصصی توی رشته مورد علاق ام است ) این جمله رو رد میکردم و گوشش نمیکردم ! نسبت بهش مقاومت داشتم ! انگار یه جورایی انتظار داشتم فقط روی خودم کار کنم و دیگه هیچ قدمی بر ندارم و موفقیت از در و دیوار برام بباره ! یعنی فقط توهم قانونمند بودن رو داشتم. اما بعدا فهمیدم تمام این قوانین و رعایتشون توی زندگی باعث میشه جهان هستی (خداوند) به ما ایده هایی مطابق با شرایط فعلیمون الهام کنه که باید اون ایده رو “انجام” بدیم ، باید قدم برداریم و انجامش بدیم و تنبلی نکنیم . این میشه قانونمند زندگی کردن.
اون جمله ای که نوشتید اشتباه منو دیگران رو تکرار نکن
من کلا ادمی نبودم و نیستم تاثیرپذیر باشم ولی ایییین سایت . چی بگم ازش که همه حرفاش از طرف خداست برام . به موقع و درست
این پیام مال چند روز پیش بوده ولی امروز دیدمش روزی که گفتم دوباره محکمتر شروع کنم ولی از صبح بازم دل دل میکردم
میدونید بعضی وقتا خیلی دیر شروع میکنیم قبلش هی فکر میکنیم ولی مثل پی ریزی میمونه ارزشش رو داره
من از بچگی علاقمو میدونستم حالا دقیقا تو چه حوزه ایش رو هنوزم برام مبهمه ولی من کشش عجیب و استعداد خیلی زیادی تو نقاشی داشتم . خدا هم همیشه بهم لطف داشت مسیراشو همییشه جلو روم میزاشت و بعد هم تونستم پولسازی کنم ازش
من اون موقعی که کرونا شد و دانشگاه غیرحضوری از صبح تا شب رو سفارشها کار میکردیم و خب خییییلی برام لذتبخش بود این که اولین حقوق زندگیم رو تو ۱۹ سالگی از نقاشیم داشتم تا چندماه خوب بود چون ذوق میکردم از پول دراوردن از هنر و علاقم ولی من همون ادمی بودم که استرس حرف زدن با مشتری رو داشت و باید همکارم پولمو ازش میگرفت . من ارزش کارم رو نمیدونستم و الکی تخفیف میدادم و خیلیی چیزای دیگه که الان که با سایت اشنا شدم هر روز دارم میگم عههه اینم مقصر خودت بودیا و خداروشکرررر که بهم داره یاد میده فقط . دیگه ذوقم رفت این اتفاقای تکراری رو می دیدم حس بدی که میگرفتم و دیگه خسته شدم و کامل همه چیو ول کردم حتی دیگه برا دل خودمم نقاشی نمیکردم البته اینم بخاطر حساس بودن خودم بود
ولی خوب شد که این اتفاقا افتاد من از همش راضیم
همون موقع ها جسته گریخته کوهنوردی شروع کردم ولی هیچی منو راضی نمیکرد . حتی تفریح و ورزش موردعلاقم
بعدم که اشنا شدم با سایت به لطف خدا
من تو کار لذت بخشمم بودم ولی چقدر اشکال ازم بود که دیگه لذتش تموم شده بود . یک فایلی استاد داشتن که اگه باور ثروت درست نباشه تو کار موردعلاقت پول نمیسازی و از علاقت هم دست میکشی این دقیقا من بودم پولشم راضی کننده نبود دیگه
برا همین صبر کردم
نتیجه گرفتن درسته بخش بزرگیش مادی هست ولی اگه اونو بهش رسیدیم و بلد نباشیم لذت ببریم چی؟
من از بچگی مشکل مالی نداشتم ولی لذت چی ؟ اصلا نمیدونستیم چی هست
ما هر روز داریم نتیجه میگیریم همشونم خیلییییی باارزشند .
شاید زیاد صبر کردم که حالا همچین پیغامی گرفتم
راستش اینارو بیشتر برا خودم نوشتم
برا روزی که اینارو میخونم که نتیجه های بزرگ مدنظرمو گرفتم
خوشحالم که دارم این متن با ارزش تو رو میخونم. برای خودت نیستش که برای منم درس ها داره …سپاسگزارم ازت ، بازهم قانون تکامل برام یادآوری شد. باید توی این مسیر ثابت قدم بود و هر نتیجه ی حتی کوچیکی رو بهش توجه کنیم و تحسین کنیم.چ، بقول تو همه ی نتایج با ارزشن.
تکرار تکرار تکرار ، رمز تثبیت قوانین توی ذهن و شخصیت ماست.
خوشحالم که تصمیم گرفتی تمرکزی تر با قوانین زندگی کنی و روی خودت کار کنی.
من که تا ابد توی این مسیر باقی می مونم چیزی جز موفقیت رو نمی پذیرم.
قبلا هم این فایل رو گوش داده بودم اما گوش دادن یک چیزه و فهمیدن و درک کردن یک چیز دیگه.و هر بار که یک چیزی رو میبینی،یا گوش میدی مهم اینه که ببینی چه چیزی رو در پس اون دیده ها یا شنیده ها دیدی و درک کردی…
و وقتی درک کنی و بفهمی به معنای واقعی،
هر قسمتی از اون مطلب رو،
اونوقت تغییری در تو و دید گاه تو ایجاد میشه…
شاید
مثل انفجار یک آتشفشان خفته…
یا طغیان یک رود آرام و کم جوش…
غرش رعد و برق در آسمانی که تا چند لحظه قبل هیچ لکه ابری نداشت…
ویا باریدن قطره های باران با لطافت تمام بر زمینی خشک که هرگز قطره آبی ننوشیده…
و آنچه که استاد گفتند:
رویاهایت را باور داشته باش
اگر درک بشه هزاران معنا در خودش داره…
به رویاهایت باور داشته باش یعنی به خدای خودت باور داشته باش…
رویای تو آنچیزیست که خدا خود او را آفریده
همینطور که تو را آفریده…
من چگونه رویایی در سر میپرورانم؟آیا این منم که رویا یی در وجود خود شکل میدهم یا خدای من آن را شکل میدهد؟ وقتی خود اوست که همه چیز را آفریده..
آنچیزی که در گذشته بوده
و آنچه که اکنون هست ،حتی آنچه خود من هستم
و آنچه که در آینده خواهد بود؟
از هرچیزی…
از هر بی نهایتی…
با همه این اوصاف پس تنها و تنها به خدایت باور داشته باش
که وقتی به این نقطه رسیدی به خودت و رویای خودت خواهی رسید…
به خودت باور خواهی داشت…
چرا که تو از اویی
از آن قدرت بینهایت…
به خدای خودت باور داشته باش…به عظمتش، به بی نهایت بودنش…به قدرتمند بودنش، به یگانه بودنش در اعمال قدرت…
وبعد به مهربان بودنش…
که او عشق است و عشق است و عشق…
آیاوقتی پروانه ای را به سویت روان میکند تا تو بالهای زیبایش را ببینی و لذت ببری این را نمیفهمی؟
وقتی گلی را در باغچه خانه ات میشکفاند تا رخ و رنگ زیبایش راببینی و مست از بوی خوش آن گل و غرق شادی شوی این را نمیفهمی؟
وقتی شب را پس از روز و روشنایی برایت به ارمغان می آورد تا به آرامشی وصف نشدنی برسی،و بتوانی الماس های زیبایی که در آن بی کرانه ها میان چادری سرمه ای رنگ و عمیق و پر شگفتی کاشته است ببینی و به سحر آمیزی آن تابلوی جادویی که در برابر مردمک چشمانت قرار گرفته خیره شوی این را نمیفهمی؟
که او عشق است و زیبائی…
اوست سراپا اعجاب آفرینی و حیرت انگیزی…
اوست سراپا قدرت و بیکرانگی..
قدرتی پاک و معصومانه…
قدرتی امنیت بخش و آرامش آفرین…
و باور به رویاهایم باور به همه اینهاست…
باور به نزدیکی من به خداست…
اگر به این باور نکنم که خداوندگاری دارم بی نهایت و زیبا،پر قدرت و شادی آفرین…اعجاب انگیز و مهربان…چگونه باور کنم که به آن خانه،به آن ماشین،به آن باغ و آن ویلا و آن کاخ،به آن آرزو و به آن رویا خواهم رسید…؟؟؟
سلام و صد سلام خدمت استاد نازنینم،مریم جان و همه هم فرکانسی های عزیزم
روز پونزدهم سفرنامه
سفری که با همون فایل اولش نشونه های واضحی ازش در زندگیم دیدم
خداروشکر میکنم که رسیدم به این فایل رویایی که در مورد رویاهم صحبت میکنه
استاد در این فایل از امید داشتن گفتن
میخواستم اینو بگم از وقتی که من وارد این مسیر الهی شدم خود به خود امید وار شدم شاید باورتون نشه ولی من قبلنا اصلا امید نداشتم
وقتی شبها سرمو رو بالشت میزاشتم اصلا امیدی به اینکه صبح بیدار بشم نداشتم ولی صبح با کمال تعجب چشم باز میکردم
یا مثلا یه پولی که دستم میومد به تکاپو میوفتادم تا زودتر خرجش کنم فکر میکردم فردایی وجود نداره که برا فردا اون پول و بزارم
ولی الان همه چیز تغییر کرده الان من امید دارم،شور و شوق دارم،دلم روشنه
و باید با تموم وجودم باور کنم که به تک،تک امید و آرزو های که داشتم و فکر میکردم غیر ممکن اند و باید تا ابد یه رویا بمونن،میرسم چون استاد به همه رویاهاش رسیده و می رسه
حتی خودم تو این مدت زمانی که با این قوانین شگفت انگیز آشنا شدم رسیدم به یکمی از چیزهای که میخواستم شاید اون قدر بزرگ نباشه که بقیه ببینن ولی همین که خودم میفهمم حسش میکنم خیلیه
از این بابت خیلی خوشحالم و هر موقع که بهش فکر میکنم غرق در لذت میشم وقتی به این که صفر تا صد زندگیم دست خودمه فکر میکنم حس میکنم رو ابرهام کلی ذوق میکنم
الان بیشتر از قبل احساس نزدیکی به خدا میکنم الان یه جور دیگه دوسش دارم،عاشقشم
این خدای جدیدو ،جدید دوس دارم
اول از همه سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که وقتی ازش هدایت خاستم به این مسیر زیبا هدایتم کرد و بعد سپاسگزار استاد عزیزم هستم که با این آگاهی ها آگاهم کردن
و من سپاسگزار خودم هستم که این مسیر رو انتخاب کردم و توش قدم گذاشتم
از خداوند منان خواهانم که هدایتم کنه تا همیشه ثابت قدم در این مسیر بمونم
همین امروز نتیجه فایل دیروز رو گرفتم و واقعا خداروشکر کردم و فهمیدم واقعا واقعا ما خالق شرایط هستیم نه تابع شرایط
و اینکه واقعا امید و حس خوب چقدر معجزه آور و به قول استاد چقد عادی و خودبخودی هست ما احتمالا اوایل فکر میکنیم معجزه طور هست ولی به واقع همون لاجرم و خودبخودی هست که قوانین خداوند الله هست و ما رو خدا خداگونه خلق کرده و ما میتونیم خداگونه خلق کنیم هر آنچه که میخواییم رو
خدایا خیلی ممنونم از فرصت زندگی تو این دنیای عالیت که بهمون دادی و خداروشکر فهمیدم و دارم میفهم جریان چیه و این دنیا جای خوبیه و میتونیم جای بهتریش کنیم و خدا چقد فرصت باحالی،بهمون داده . خدایا خیلی خوبی ببخش متاسفم و مسیولم و ممنونم و دوست دارم که دیر شناختمت . دیر مدارم و مدارت رو گرفتم هرچند دیرم نیست خوب وقتیه شاید بهترین وقت هست واقعا . آره . خدایا عاشقتم
استاد شما هم برای من مثل یه معجزه هستید که امیدی رو درونم زنده کردید که هیچکس و هیچ چیزی نمیتونست انقدر به من نیرو برای حرکت کردن بده
دیدن زندگی شما انگیزه هامو بیشتر میکنه اینکه میبینم میشه به همه رویاها رسید و از مسیر لذت برد
واقعا خداروشکر بخاطر اینهمه فراوانی اینهمه حس و حال خوووب
وقتی که در مورد قانون تکامل صحبت میکنید دلم میخواد هزاران بار گوش بدم ببینم تا کاملا بفهمم چون همه چی تکاملیه
من اوایل قانون تکامل خیلی خوب درک نمیکردم یعنی فکر میکردم که باید زمان بگذره تا این مراحل طی بشه، بعد که یسری مسائل پیش اومد و هر روز فایل هارو گوش دادم انگار که فهمیدنمم تکاملی شد، که متوجه شدم همه چی به رشد درونی من ربط داره
وقتی کاری رو شروع میکردم، مثلا محاسباتی میگفتم خب اینکار انقدر زمان لازم داره تا به اینجا برسه، ولی همزمان سعی میکردم رو باورهام و رشدمم کار کنم، اصلا دیگه زمان هیچ معنایی نداشت
چون تو مسیرم من میخواستم که لذت ببرم و میخواستم که کارمم رشد کنه و با این جریان ایده هایی که میاد باعث میشه تکامل هم طی بشه
در هر صورت واقعا امیدوارم که درست متوجه شده باشمش
چون هنوزم خیلیییی باید یاد بگیرم و درک کنم
دیدن این فایل ها و خوندن کامنت دوستان عزیز سایت هم باعث میشه همیشه ادم حواسش به خودش باشه
سلام به استادعزیزم ومریم بانوی مهربانم وسلام به تک تک دوستانم
روز پازنزدهم روزشمار تحول زندگی من!!!
داشتم دیدگاه ملیحه جان رو میخوندم، که نوشته بودن!
این که: فقط باید لذت ببری از مسیر و راه دیگه ای نیست!
من به شخصه یکسالی هست که این جمله، این اگاهی این اصل رو یه جورایی کردم ملکه ای ذهن وقلب وتمام وجودم، قورتش دارم، آویزه ی گوشم کردم، هر روز به خودم یاد آوریش میکنم…
اینکه مینای عزیز، شما یک روز فقط یک روز، یعنی امروز در اختیارت قرار گرفته، که حتی از یه ثانیه ی بعدشم خبر نداری، ولی به هرحال این هدیه ی خداست به تو، هدیه ای که می تونی ازش درست استفاده کنی وبرات مهم و با ارزش باشه…
اینکه تو، توی امروز اولین کارت اینه که سپاسگزار داشته هات ونعمات خداوند باشی، اینکه هدفت رو به یاد داشته باشی و هرکاری که الان امروز برای نزدیکترشدن به هدفت رو می تونی انجام بدی، انجام بده، یعنی تمام تلاشت رو انجام بده، در ضمن توباید امروز که هنوز حتی نشونی از رسیدن به خواسته ات رو هم نمی بینی ولی امیدوار باشی، در موردش تجسم انجام بدی، خودت رو دست یافته به خواسته ات تصور کنی وغرق شادی، وسپاسگزار خداوند باشی و به امورات همین امروزت رسیدگی کنی وتمرکزت روی مثبتها وزیبایی های پیرامونت باشه ، کارهایی که مربوط به امروزت هست…وبرای فردایی که نیومده فقط امیدوار باش وسپاسگزار که انشالله به لطف الله بهتر از امروزت خواهد بود وپراز خیروبرکت…
ولی خب اینها که نوشتم همیشه هم جواب نمیده، یعنی یه روزایی پامیشی از خواب، یه دفعه خواب بد دیشبت یادت میفته، وحالت بد میشه، یه دفعه می بینی یه مشکل کاری برات پیش میاد، یاحس میکنی مریض شدی، یا اینکه پیش میاد دلت میخواد امروز هیچکاری انجام ندی وبمونی تو تختت، یا تو خونه، یا ورزش نکنی، نری پیاده روی، یا بری فضای مجازی یه چرخی بزنی، یا تلفنو برداری و به کسی زنگ بزنی که میدونی بهت انرژی منفی میده یا اصلا یکی خودش بهت زنگه میزنه وچیزهایی میگه که حالت گرفته میشه، چیزی از دستت میفته ومیشکنه یا خراب میشه، تاکسی گیر نماد ودیر مرسی محل کارت یا جایی که میخواستی بری، وهزار تا از این مسائل…
انوقته که یه همت بلند و یه دل قرص و یه انگیزه ی خیلی بالا میخوای که کمکت کنه از ناخواسته های اجباری اعراض کنی ، تضادهارو بپذیری و اگه می تونی از پسش بربیای،حواستو بدی به خودت و مچتو بگیریو بگی نباید بذارم کنترل ذهنم از دستم خارج بشه وسریع از فاز بدی که توش گیر کردی خودتو بکشی بیرون و نجات بدی…..
کل راه ومسیر زندگی برای من همینه ودیگر هیچ، توی این یک سال که دارم اینجوری زندگی میکنم، می تونم بگم 80 درصد موفق بودم، اون 20 درصد هم میذارم رو حساب اینکه خودخواسته اجازه دادم ذهنم منو ببره ودرگیر منفی ها کنه، تا ببره سمت حاشیه ها و…..
یه چیزی رو خیلی خیلی خوب یادگرفتم، ابنکه جهان همیشه وحتی بیشتر اوقات طبق اصول وطرح وبرنامه من پیش نمیره، اماااااا وقتی من سرجای خودم باشم، هدفمند و پیگیر و رویاهامو باور داشته باشم، به زیبایی وبه صورت شگفت انگیزی منو به خواسته ها ورویاهام میرسونه….
مهم اینه که اونجاها که برنامه چیدی ومی بینی شرایط وآدمها و موقعییت ها وحتی مکانها وزمانها باهات راه نمیان وهمخونی ندارن، بگی خداااااا جونم، منکه میدونم تو از خواسته ونیاز من واز ناخواسته های من باخبری، به من صبر عطاء کن صبری توام با امید وعشق، تا لحظه هامو به شادی وعشق و امنیت سپری کنم واجازه بدم خواست تو برام اجابت بشه…
خیلی سخت به نظر میاد، ولی یه کم که برمیگردی به گذشته می بینی هرجا تسلیم بودی ودست وپا نزدی و گفتی هرچی پیش آمد خوش آمد من یقین دارم که در دل هر شری خیری برام هست واتفاقا خیر هم برات داشت،این یادآوریهای بهت کمک میکنه بازم آروم بگیری، بازم باعشق صبر کنی وفقط سهم خودت رو انجام بدی…
تازه من یه راهکار دیگه ام دااااارم که خیلی بهم جواب داده،اینکه خودم رو جوری تصور میکنم به خواسته ام رسیدم، مثل فلان ماشین رو دارم، فلان خونه، فلان وسایل، فلان مسافرت، فلان رابطه عاطفی، وفلان…
بعد میگم اوکی الان دارمش چی حسی دارم؟ بعد می بینم زیاد توی حس وحال قلبی من تفاوتی ایجاد نشده، در اصل من نصف بیشتر این چیزهارو برای این میخواستم که دیگران من رو قدرتمند وثروتمند بدونند،یا از مقایسه کردنهام با دیگران نشآت گرفته، یا اینکه فقط تجربشون کرده باشم!!!
وقتی این احساسات وعواطفم رو درک می کنم می پذیرم وقبولشون میکنم، می بینم که در نهایت دلم میخواد انقدی داشته باشم که محتاج کسی نباشم….
بعد می بینم چقدر همین الان هم خوشبختم وحتی اگه اون خواسته هام رو بدست نیارم اتفاق خاصی هم نمی افته، واینجوری همیشه باخودم در صلح وصفا ورضایتم…
اصلا مگه میشه کسی انقدر رها وآزاد و متوکل و راضی باشه و جهان بهش پاداش نده؟
وقتی حرص نمیزنی، وقتی میدونی قدرت تنها در دستان خداست وتمام ذخایر ثروت پیش خداست و عزت وشهرت و نام نیک پیش خداست ، وقتی دلتو صاف میکنی، وقتی شرک نمی ورزی و امیدت فقط بخداست، اصلا نیازی نیست کار خاصی انجام بدی، هدایتها میرسه وتو مثل اینکه از طرف یه انرژی کنترل میشی کارهایی انجام میدی ایده هایی به ذهنت میرسه وانجام میدی که هرگز هرگز هرگز به تنهایی قادر به انجامش نبودی وحتی به ذهنتم خطور نمی کرد…روابطتت حسنه میشه، پولها از هرکجا وارد زندگیت میشن، آدمها انگاری عشق خدارو برات هدیه اوردن، ودر نهایت راضی میشی، راضی هستی…
به شرط پاکی دل، به شرط ایمان ویکتاپرستی، به شرط خودمراقبتی و توکل…
انوقته که اونچیزی رو که تو رویاهات میدیدی زنده وظاهر توی زندگیت می بینی وحسش میکنی و لذتشو میبری ونمیدونی چطور بابتش شکرگزار باشی…
الهی هزاران بارشکر الله مهربان رو که دستمون رو گرفت وهدایتمون کرد به سمت نور وروشنایی…
سلام عزیزانم،سفرنامه روز پانزدهم،من قبلا خیلی کمال گرا بودم و میخواستم به هرآنچه میرسم در کوتاهترین زمان ممکن برسم به همین دلیل هیچوقت کاری رو تا اخر پیش نبردم،در این سایت قانون تکامل رو یادگرفتم ،اگر من هرروز با حال و احساس خوب روزی زیبا رو خلق کنم چند سال بعد به خواسته های زیبایم میرسم،اینو از استاد یادگرفتم که هرانچه دارن حاصل بیست و خرده ایی سال هست که الان به این حد از موفقیت رسیدن،پس عجول بودن، کمال گرایی وغیرمنطقی برخورد کردن رو کنار گذاشتم،گفتم زمانی به خواسته هات میرسی که طبق گفته استاد امروزتو شاد باشی و از هرانچه داری لذت ببری،شروع کردم به شکرگزار بودن برای همین لحظه و شرایطی که دارم،تا خونه ایی که الان دارم رو دوست نداشته باشم و ازش لذت نبردم راه برای خونه جدید باز نمیشه،خداوند زمانی نعمت جدید میده که شکرگزار نعمت الانم باشم،دیگه با عشق هدفهامو میچینم ایمان دارم خدایی که هرروز دستم در دستانش باشه منو به سمت خواسته هام هدایت میکنه،خدایا شکرت که امروز برنامه هامو انجام دادم،خدایا شکرت که امروز خوشحالتر بودم،خدایا شکرت که همسر وفاداری دارم،خدایا شکرت که خانه زیبا و دلنشینی دارم،خدایا شکرت که مغازه داریم،خدایا شکرت که امروز وسایل پخت غذام مهیا بود،خدایا شکرت که پر از انرژی و ایمان هستم،خدایا شکرت که زیبا هستم،خدایا شکرت که پول توی کارتم هست،خدایا شکرت که امروز هوا عالی بود،خدایا شکرت که آرامش دارم،خدایا شکرت که استقلال و آزادی دارم،خدایا شکرت که مهارت دارم،خدایا شکرت که رشته تحصیلی پرکاری دارم،خدایا شکرت که فرشته هاتو میفرستی در طول مسیر همراهم باشن،خدایا شکرت که هرروز هدایتم میکنی،خدایا عاشقتم دوستت دارم.
سلام
چندسال پیش در استانه اشنایی با قوانین .یادم هست بعد از به دنیا امدن فرزندم که دوران سختی بود ودر حالی که هنوز کوچک بود من تصمیم گرفتم برگردم سر کارم در حالیکه به شدت در تمام قسمتهای زندگی .ثروت روابط وسلامتی به شدت مدارم پایین امده بود .
وقتی به من از ارزوها هدفها واینده درخشان صحبت میکردن درست مثل ادم سرما خوردهای بودم که درباره طعم غذاهای خوشمزه بهش میگن .در حالیکه اون نه طعم میفهمه نه بو .فقط نگاه میکردم
روحم بیمار شده بود .حتی ارزوهای خودم را هم فراموش کرده بودم چه برسه بخوام در اندازه های جدید ارزو کنم .اونها باید برای همیشه رویا میموندن کم کم بعد از مدتها به خاطر اتفاقات خوب و ناخوب البته به ظاهر.حس کردم روحم داره دوباره جون میگیره .شروع کردم ارزو کردن اوضاع در حد میکرو سانت شروع کرد به تغییر کردن .همونها را پله کردم .به سر روی ارزوهای قدیمی دستی کشیدم اوردم گذاشتم روی طاقچه .جرات کردم ارزو های جدید بسازم البته اولش از خودم خجالت میکشیدم که خیالپردازی میکردم اما وقتی اثراتش را هر چند کوچک در زندگی میدیدم ازشون منطق میساختم وجلو میرفتم الان هم با اینکه از خیلی از ارزوهام فاصله زیادی دارم .اما صدای پاشونو میشنوم بوشونو حس میکنم .هر روز خدا را شاکرم که بهم اجازه داده رویا داشته باشم ارزو کنم .الان توی این سن ارزوها و رویاهایی دارم که بیست و پنج سال پیش جرات فکر کردن بهشون را نداشتم بعضیاشون را حتی نمیدونستم وجود داره .این برای من که پنج سال پیش فکر میکردم هرگز دیگه زندگی خوبی نخواهم داشت .وهر لحظه با درد زندگی میکردم بزرگترین دست اورده
بسم الله الرحمن الرحیم
برگ پانزدهم سفرنامه روز شمار تحول زندگی
استاد عباسمنش عزیز تو کلا جور دیگه ای ، تو به تعریف و تمجید هبچکس نیاز نداری ، و چه نیازیست من بخواهم شمارا سنجش کنم و مجیزه گویت باشم ، طبق قانون خداوند تو بندگیت را عرش رسانده ای ، تو مطیع فرمان خدایی ،
اموزشهای تو بمنزله حکم و فرمان خداوند بر پیروانت لازم الاجرا میگردد ، چون تو خود فرمان خدا را گردن نهاده ای و نشان این تسلیم بی چون چرا همه آن چیزهاییست که بدون پروا عیان میداری و بنمایش میگزاری ،
و من یقین دارم این کار نمایشی تو نیز فرمانی از سوی خداوند برای ایمان آوردن پیروانت بسوی زندگی بهتر است
و بهتر است بگویم تو نیز مثل موسی و عیسی ع معجزه ات در رسالتت ، ابلاغ احکام ساده سازی زندگی ، و زدودن قید و بندها از دست و پای افکار و باورهای پوچ و پوسیده مردمانیست که رنج و بدبختی را در ناآگاهی و ناامیدی سرنوشت تعیین شده و حکم محتوم خداوند در باور به خوشبختی عده ای و بدبختی عده ای دیگر پدر اجدادی و نسل اندر نسل است
استاد عزیز من بعنوان شخصی که ثروت و فقر ، عزت و ذلت ، بزرگی و کوچکی ، مرارت و رفاه ، سختی و گشایش ، داری و نداری ، آرامش و رنج را در زندکی ام بارها و بارها دیده ام و شخصا تجربه کرده ام ، قبل از آشنایی با شما فکر میکردم این بالا و پایین شدن ها یک دور تسلسل است و هر از چند سالی یکبار یا بعد از هر گشابشی سختی جز لاینفک کسب تجربه و بزرگ شدن است که البته این خود جزیی ازفرهنگ دینی و آیین کهن در باور ما ثبت شده است ، خودم را همواره بعد از هر موفقیت و دستاوردی اگر نه انتظار یک شکست و تلخی حداقل انتظار رکود و کسادی امری محتوم میدانستم مثل باور بعد از هر شادی و خنده ای گریه می آید و خواسته نا خواسته این باوری عمیق بخصوص در فرهنگ ما جنوبیها بود
وقتی نوجوان بودم آرزوهایی داشتم که در جوانی جامه عمل و تحقق بر آنها پوشیدم ، هر چند ان روزها نمیدانستم چطور و چه زمان و شرایط در ان هنگام اجازه شاید فکر کردن هم به تحقق آن آرزوها را نمیداد ، حداقل بخودم میگفتم من از این روستای دور افتاده واقعا میتوانم به چنبن خواسته هایی برسم
ولی درونم آرام نمیشد ، هیچ کتابی در این مورد نخوانده بودم حتی بحثی از روانشناسی ثروت در جامعه مطرح نبود
اما باوری در وجود من ، من را به آسمان باور به ندیده ها پرتاب میکرد بر خلاف باور قطعی جامعه
استاد عزیز حرفهایت را با تمام وجودم میفهمم و درک میکنم و باور میکنم که اگر به رویاهایت باور داشته باشی و مردانه پای آن بایستی راهی جز رسیدن به اهداف و آرزوهایت برای جهان وجود ندارد
و در مقابل خواست و اراده تو جهان با تمام عظمتش میگوید = فرمانبردارم سرورم
و تو الگوی راستین و صادق وعده خداوند هستی
و با اجرای تمام و کمال فرمان خداوند، تمام کائنات در مقابلت یکصدا گفته اند
فرمانبرداریم سرورم
و تو سرور بودن و بنده شایسته بودنت را با تحقق اهداف و آرزوها یت بجهان نشان داده ای و چه کسی را قدرت انکار اطاعت و بندگی تو و تحقق وعده های خداوند بسیار بیشتر از خواست تو را در زندگی ات دارد ؟!!
یقین دارم که انچه میگویی و نمایش میدهی ، بخشی از قانون خداوند و نشان از بندگی و تسلیم محض تو در برابر اراده خداوند برای هدایت بیشتر مومنان و هدایت شدگان بمسیر توحید و یگانه پرستی است
درود خداوند عاشق بر تو استاد عباسمنش عزیز که عزت و شایستگی و بندگی و
ایاک نعبدوا و ایاک نستعین را برای رسیدن به
اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم بما آموختی تا تاج عزت بندگی خداوند جان و جهان و جهانیان را بر سر نهیم .
استاد عزیزم دمت گرم و سرت سبز و عمرت جاودانه .
سلامی به زیبایی سکوت و تنهایی شب
نشانه ی امروز من
الان که اینو مینویسم ساعت دوازده شبه تقریبا. تو فایل معرفی قانون افرینش استاد گفتن سالها قبل فیلمی درست کردن از خواسته هاشون. من امشب سرچ کردم خیلی راحت همه چیزای دوست داشتنیم رو از سفرهام تا خونه ی موردعلاقم و رابطه ی مورد علاقم و بعد قبل خواب گفتم نشانه ی روزمو ببینم که بوووووممم این فایل اومد
خدای من
خدای من
محشر بود, چقدرررر دقیق چقدر حمایتگر چقدر حوش قول
به محض ارشیو کردن خواسته هام پیامش اومد به رویاهایت باورداشته باش؟
حتی حالا که هیچکدومو نداری بهش باور داشته باش
اره این بود خدای من از همون لحظه ی اول داره خوش میگذره, چه مسیر راحتی بشود پس
خدایا میخوام به تموم زیبایی ها برسم و بعد با تمام وجودم داد بزنم که همشو فقط با دست گذاشتن و باور کردن وهاب بودنش بهش رسیدم
خدایا شکرت که هیچ لحظه ای مارو ب حال خودمون نزاشتی
در پناه الله باشید
سلام دوست گرامی
خیلی اتفاقی هدایت شدم به صفحه ی تو و چند تا از نظراتت در فایل های دانلودی رو خوندم حسم بهم گفت کامنت بدم. خیری درش هست به امید خدا.
این خیلی خوبه که داری روی خودت کار میکنی ؛ داری ورودی های مناسب ذهنت میدی ؛ اخبار منفی دنبال نمیکنی و زندگیت رو به قوانین ثابت الهی گره زدی ، بهت تبریک میگم تو به زودی خیلی موفق میشی !
اما این نکته اساسی رو در نظر داشته باش و اشتباه اون اوایلِ من و خیلی های دیگه رو تکرار نکن ؛
تمام این قوانین و تمرینات و آموزه ها برای این هست که ما انگیزه ، انرژی و ایده بگیریم و ” یه حرکتی ” بکنیم. یعنی صرفا احساس خوب داشتن و روی خودمون کار کردن، به تنهایی و خالی خالی ! اون نتیجه رویایی رو بوجود نمیاره. من خودم از قانون کج فهمی داشتم ، از صبح تا شب جملات تاکیدی میگفتم به خواسته هام و زیبایی های زندگیم توجه میکردم کلام خوب میگفتم فکر خوب میکردم اما زمانی که یه ایده به ذهنم میرسید و میگفت فلان کار رو انجام بده ؛ میگفتم نه ولش کن حالا حوصله ندارم ! خدا خودش برام درست میکنه ! من باید ایمانم رو نشون بدم و …کلی از این کج فهمی ها و بد فهمی ها از قانون و عملا هیچ کاری انجام نمیدادم و هیچ نتیجه بزرگی هم نمیگرفتم . حتی توی فایلی که داشتم و پر از جملات تاکیدی بود هر وقت به این جمله میرسیدم : ( میدانم که راحت ترین راه برای ثروتمند شدن ، کار کردن تخصصی توی رشته مورد علاق ام است ) این جمله رو رد میکردم و گوشش نمیکردم ! نسبت بهش مقاومت داشتم ! انگار یه جورایی انتظار داشتم فقط روی خودم کار کنم و دیگه هیچ قدمی بر ندارم و موفقیت از در و دیوار برام بباره ! یعنی فقط توهم قانونمند بودن رو داشتم. اما بعدا فهمیدم تمام این قوانین و رعایتشون توی زندگی باعث میشه جهان هستی (خداوند) به ما ایده هایی مطابق با شرایط فعلیمون الهام کنه که باید اون ایده رو “انجام” بدیم ، باید قدم برداریم و انجامش بدیم و تنبلی نکنیم . این میشه قانونمند زندگی کردن.
امیدوارم نکته های لازم رو درک و دریافت کرده باشی.
بهترین ها رو برات آرزو میکنم .
سلاممم
اولا بگم که خیلی خوشحال شدم از حرفاتون . ممنونم
اون جمله ای که نوشتید اشتباه منو دیگران رو تکرار نکن
من کلا ادمی نبودم و نیستم تاثیرپذیر باشم ولی ایییین سایت . چی بگم ازش که همه حرفاش از طرف خداست برام . به موقع و درست
این پیام مال چند روز پیش بوده ولی امروز دیدمش روزی که گفتم دوباره محکمتر شروع کنم ولی از صبح بازم دل دل میکردم
میدونید بعضی وقتا خیلی دیر شروع میکنیم قبلش هی فکر میکنیم ولی مثل پی ریزی میمونه ارزشش رو داره
من از بچگی علاقمو میدونستم حالا دقیقا تو چه حوزه ایش رو هنوزم برام مبهمه ولی من کشش عجیب و استعداد خیلی زیادی تو نقاشی داشتم . خدا هم همیشه بهم لطف داشت مسیراشو همییشه جلو روم میزاشت و بعد هم تونستم پولسازی کنم ازش
من اون موقعی که کرونا شد و دانشگاه غیرحضوری از صبح تا شب رو سفارشها کار میکردیم و خب خییییلی برام لذتبخش بود این که اولین حقوق زندگیم رو تو ۱۹ سالگی از نقاشیم داشتم تا چندماه خوب بود چون ذوق میکردم از پول دراوردن از هنر و علاقم ولی من همون ادمی بودم که استرس حرف زدن با مشتری رو داشت و باید همکارم پولمو ازش میگرفت . من ارزش کارم رو نمیدونستم و الکی تخفیف میدادم و خیلیی چیزای دیگه که الان که با سایت اشنا شدم هر روز دارم میگم عههه اینم مقصر خودت بودیا و خداروشکرررر که بهم داره یاد میده فقط . دیگه ذوقم رفت این اتفاقای تکراری رو می دیدم حس بدی که میگرفتم و دیگه خسته شدم و کامل همه چیو ول کردم حتی دیگه برا دل خودمم نقاشی نمیکردم البته اینم بخاطر حساس بودن خودم بود
ولی خوب شد که این اتفاقا افتاد من از همش راضیم
همون موقع ها جسته گریخته کوهنوردی شروع کردم ولی هیچی منو راضی نمیکرد . حتی تفریح و ورزش موردعلاقم
بعدم که اشنا شدم با سایت به لطف خدا
من تو کار لذت بخشمم بودم ولی چقدر اشکال ازم بود که دیگه لذتش تموم شده بود . یک فایلی استاد داشتن که اگه باور ثروت درست نباشه تو کار موردعلاقت پول نمیسازی و از علاقت هم دست میکشی این دقیقا من بودم پولشم راضی کننده نبود دیگه
برا همین صبر کردم
نتیجه گرفتن درسته بخش بزرگیش مادی هست ولی اگه اونو بهش رسیدیم و بلد نباشیم لذت ببریم چی؟
من از بچگی مشکل مالی نداشتم ولی لذت چی ؟ اصلا نمیدونستیم چی هست
ما هر روز داریم نتیجه میگیریم همشونم خیلییییی باارزشند .
شاید زیاد صبر کردم که حالا همچین پیغامی گرفتم
راستش اینارو بیشتر برا خودم نوشتم
برا روزی که اینارو میخونم که نتیجه های بزرگ مدنظرمو گرفتم
شاد و پرانرژی باشید
سلام و درودها دوست خوبم
خوشحالم که دارم این متن با ارزش تو رو میخونم. برای خودت نیستش که برای منم درس ها داره …سپاسگزارم ازت ، بازهم قانون تکامل برام یادآوری شد. باید توی این مسیر ثابت قدم بود و هر نتیجه ی حتی کوچیکی رو بهش توجه کنیم و تحسین کنیم.چ، بقول تو همه ی نتایج با ارزشن.
تکرار تکرار تکرار ، رمز تثبیت قوانین توی ذهن و شخصیت ماست.
خوشحالم که تصمیم گرفتی تمرکزی تر با قوانین زندگی کنی و روی خودت کار کنی.
من که تا ابد توی این مسیر باقی می مونم چیزی جز موفقیت رو نمی پذیرم.
بسم الله الرحمن الرحیم
روز شمار تحول زندگی من
روز پانزدهم
به رویاهایت باور داشته باش…
قبلا هم این فایل رو گوش داده بودم اما گوش دادن یک چیزه و فهمیدن و درک کردن یک چیز دیگه.و هر بار که یک چیزی رو میبینی،یا گوش میدی مهم اینه که ببینی چه چیزی رو در پس اون دیده ها یا شنیده ها دیدی و درک کردی…
و وقتی درک کنی و بفهمی به معنای واقعی،
هر قسمتی از اون مطلب رو،
اونوقت تغییری در تو و دید گاه تو ایجاد میشه…
شاید
مثل انفجار یک آتشفشان خفته…
یا طغیان یک رود آرام و کم جوش…
غرش رعد و برق در آسمانی که تا چند لحظه قبل هیچ لکه ابری نداشت…
ویا باریدن قطره های باران با لطافت تمام بر زمینی خشک که هرگز قطره آبی ننوشیده…
و آنچه که استاد گفتند:
رویاهایت را باور داشته باش
اگر درک بشه هزاران معنا در خودش داره…
به رویاهایت باور داشته باش یعنی به خدای خودت باور داشته باش…
رویای تو آنچیزیست که خدا خود او را آفریده
همینطور که تو را آفریده…
من چگونه رویایی در سر میپرورانم؟آیا این منم که رویا یی در وجود خود شکل میدهم یا خدای من آن را شکل میدهد؟ وقتی خود اوست که همه چیز را آفریده..
آنچیزی که در گذشته بوده
و آنچه که اکنون هست ،حتی آنچه خود من هستم
و آنچه که در آینده خواهد بود؟
از هرچیزی…
از هر بی نهایتی…
با همه این اوصاف پس تنها و تنها به خدایت باور داشته باش
که وقتی به این نقطه رسیدی به خودت و رویای خودت خواهی رسید…
به خودت باور خواهی داشت…
چرا که تو از اویی
از آن قدرت بینهایت…
به خدای خودت باور داشته باش…به عظمتش، به بی نهایت بودنش…به قدرتمند بودنش، به یگانه بودنش در اعمال قدرت…
وبعد به مهربان بودنش…
که او عشق است و عشق است و عشق…
آیاوقتی پروانه ای را به سویت روان میکند تا تو بالهای زیبایش را ببینی و لذت ببری این را نمیفهمی؟
وقتی گلی را در باغچه خانه ات میشکفاند تا رخ و رنگ زیبایش راببینی و مست از بوی خوش آن گل و غرق شادی شوی این را نمیفهمی؟
وقتی شب را پس از روز و روشنایی برایت به ارمغان می آورد تا به آرامشی وصف نشدنی برسی،و بتوانی الماس های زیبایی که در آن بی کرانه ها میان چادری سرمه ای رنگ و عمیق و پر شگفتی کاشته است ببینی و به سحر آمیزی آن تابلوی جادویی که در برابر مردمک چشمانت قرار گرفته خیره شوی این را نمیفهمی؟
که او عشق است و زیبائی…
اوست سراپا اعجاب آفرینی و حیرت انگیزی…
اوست سراپا قدرت و بیکرانگی..
قدرتی پاک و معصومانه…
قدرتی امنیت بخش و آرامش آفرین…
و باور به رویاهایم باور به همه اینهاست…
باور به نزدیکی من به خداست…
اگر به این باور نکنم که خداوندگاری دارم بی نهایت و زیبا،پر قدرت و شادی آفرین…اعجاب انگیز و مهربان…چگونه باور کنم که به آن خانه،به آن ماشین،به آن باغ و آن ویلا و آن کاخ،به آن آرزو و به آن رویا خواهم رسید…؟؟؟
به نام پروردگار مهربان
سلام و صد سلام خدمت استاد نازنینم،مریم جان و همه هم فرکانسی های عزیزم
روز پونزدهم سفرنامه
سفری که با همون فایل اولش نشونه های واضحی ازش در زندگیم دیدم
خداروشکر میکنم که رسیدم به این فایل رویایی که در مورد رویاهم صحبت میکنه
استاد در این فایل از امید داشتن گفتن
میخواستم اینو بگم از وقتی که من وارد این مسیر الهی شدم خود به خود امید وار شدم شاید باورتون نشه ولی من قبلنا اصلا امید نداشتم
وقتی شبها سرمو رو بالشت میزاشتم اصلا امیدی به اینکه صبح بیدار بشم نداشتم ولی صبح با کمال تعجب چشم باز میکردم
یا مثلا یه پولی که دستم میومد به تکاپو میوفتادم تا زودتر خرجش کنم فکر میکردم فردایی وجود نداره که برا فردا اون پول و بزارم
ولی الان همه چیز تغییر کرده الان من امید دارم،شور و شوق دارم،دلم روشنه
و باید با تموم وجودم باور کنم که به تک،تک امید و آرزو های که داشتم و فکر میکردم غیر ممکن اند و باید تا ابد یه رویا بمونن،میرسم چون استاد به همه رویاهاش رسیده و می رسه
حتی خودم تو این مدت زمانی که با این قوانین شگفت انگیز آشنا شدم رسیدم به یکمی از چیزهای که میخواستم شاید اون قدر بزرگ نباشه که بقیه ببینن ولی همین که خودم میفهمم حسش میکنم خیلیه
از این بابت خیلی خوشحالم و هر موقع که بهش فکر میکنم غرق در لذت میشم وقتی به این که صفر تا صد زندگیم دست خودمه فکر میکنم حس میکنم رو ابرهام کلی ذوق میکنم
الان بیشتر از قبل احساس نزدیکی به خدا میکنم الان یه جور دیگه دوسش دارم،عاشقشم
این خدای جدیدو ،جدید دوس دارم
اول از همه سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که وقتی ازش هدایت خاستم به این مسیر زیبا هدایتم کرد و بعد سپاسگزار استاد عزیزم هستم که با این آگاهی ها آگاهم کردن
و من سپاسگزار خودم هستم که این مسیر رو انتخاب کردم و توش قدم گذاشتم
از خداوند منان خواهانم که هدایتم کنه تا همیشه ثابت قدم در این مسیر بمونم
عاشقتونم عزیزانم
تا رد پای بعدی بدرود
سلام
روز پانزدهم
خیلی باورم واقعیه خیلی
همین امروز نتیجه فایل دیروز رو گرفتم و واقعا خداروشکر کردم و فهمیدم واقعا واقعا ما خالق شرایط هستیم نه تابع شرایط
و اینکه واقعا امید و حس خوب چقدر معجزه آور و به قول استاد چقد عادی و خودبخودی هست ما احتمالا اوایل فکر میکنیم معجزه طور هست ولی به واقع همون لاجرم و خودبخودی هست که قوانین خداوند الله هست و ما رو خدا خداگونه خلق کرده و ما میتونیم خداگونه خلق کنیم هر آنچه که میخواییم رو
خدایا خیلی ممنونم از فرصت زندگی تو این دنیای عالیت که بهمون دادی و خداروشکر فهمیدم و دارم میفهم جریان چیه و این دنیا جای خوبیه و میتونیم جای بهتریش کنیم و خدا چقد فرصت باحالی،بهمون داده . خدایا خیلی خوبی ببخش متاسفم و مسیولم و ممنونم و دوست دارم که دیر شناختمت . دیر مدارم و مدارت رو گرفتم هرچند دیرم نیست خوب وقتیه شاید بهترین وقت هست واقعا . آره . خدایا عاشقتم
استاد و مریم خانم ممنونم
روز پانزدهم از تحول زندگی پر از معجزه
چقدر دیدن این همه زیبایی لذت بخشه
استاد شما هم برای من مثل یه معجزه هستید که امیدی رو درونم زنده کردید که هیچکس و هیچ چیزی نمیتونست انقدر به من نیرو برای حرکت کردن بده
دیدن زندگی شما انگیزه هامو بیشتر میکنه اینکه میبینم میشه به همه رویاها رسید و از مسیر لذت برد
واقعا خداروشکر بخاطر اینهمه فراوانی اینهمه حس و حال خوووب
وقتی که در مورد قانون تکامل صحبت میکنید دلم میخواد هزاران بار گوش بدم ببینم تا کاملا بفهمم چون همه چی تکاملیه
من اوایل قانون تکامل خیلی خوب درک نمیکردم یعنی فکر میکردم که باید زمان بگذره تا این مراحل طی بشه، بعد که یسری مسائل پیش اومد و هر روز فایل هارو گوش دادم انگار که فهمیدنمم تکاملی شد، که متوجه شدم همه چی به رشد درونی من ربط داره
وقتی کاری رو شروع میکردم، مثلا محاسباتی میگفتم خب اینکار انقدر زمان لازم داره تا به اینجا برسه، ولی همزمان سعی میکردم رو باورهام و رشدمم کار کنم، اصلا دیگه زمان هیچ معنایی نداشت
چون تو مسیرم من میخواستم که لذت ببرم و میخواستم که کارمم رشد کنه و با این جریان ایده هایی که میاد باعث میشه تکامل هم طی بشه
در هر صورت واقعا امیدوارم که درست متوجه شده باشمش
چون هنوزم خیلیییی باید یاد بگیرم و درک کنم
دیدن این فایل ها و خوندن کامنت دوستان عزیز سایت هم باعث میشه همیشه ادم حواسش به خودش باشه
من که حسم خیلی خوب میشه و این باور میاد که
احساس خوب = اتفاقات خوب
منتظر اون اتفاقات خوبه میشم
سپاسگزارم
سلام بر استاد عزیز
سلام بر دوستان خوبم در این پیج عالی و بی نظیر
امروز پانزدهمین روز از روز شمار تحول زندگی من است
برای بار دوم است که در حال شنیدن این فایل ها هستم
ولی انگار برای بار اول است که در حال شنیدن و دیدن این فایل هستم
نکته هایی عالی برای من دارد و باز شنیدن و دیدن آن خالی از لطف نیست و نبوده است
نکته
درهمه شرایط باید حال خودم را خوب نگه دارم و از شرای موجود خودم لذت ببرم
و ما همه آدم ها هر آنچه را که بخواهیم می توانیم به دست بیاوریم و بدون شک همه ما خالق زندگی خودمان هستیم
در ضمن من باید از درون و از اعماق وجود خودم به باورهایم ایمان داشته باشم و بدانم که به آنها دست پیدا خواهم کرد و بی شک من موفق خواهم شد
ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل عالی
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم ومریم بانوی مهربانم وسلام به تک تک دوستانم
روز پازنزدهم روزشمار تحول زندگی من!!!
داشتم دیدگاه ملیحه جان رو میخوندم، که نوشته بودن!
این که: فقط باید لذت ببری از مسیر و راه دیگه ای نیست!
من به شخصه یکسالی هست که این جمله، این اگاهی این اصل رو یه جورایی کردم ملکه ای ذهن وقلب وتمام وجودم، قورتش دارم، آویزه ی گوشم کردم، هر روز به خودم یاد آوریش میکنم…
اینکه مینای عزیز، شما یک روز فقط یک روز، یعنی امروز در اختیارت قرار گرفته، که حتی از یه ثانیه ی بعدشم خبر نداری، ولی به هرحال این هدیه ی خداست به تو، هدیه ای که می تونی ازش درست استفاده کنی وبرات مهم و با ارزش باشه…
اینکه تو، توی امروز اولین کارت اینه که سپاسگزار داشته هات ونعمات خداوند باشی، اینکه هدفت رو به یاد داشته باشی و هرکاری که الان امروز برای نزدیکترشدن به هدفت رو می تونی انجام بدی، انجام بده، یعنی تمام تلاشت رو انجام بده، در ضمن توباید امروز که هنوز حتی نشونی از رسیدن به خواسته ات رو هم نمی بینی ولی امیدوار باشی، در موردش تجسم انجام بدی، خودت رو دست یافته به خواسته ات تصور کنی وغرق شادی، وسپاسگزار خداوند باشی و به امورات همین امروزت رسیدگی کنی وتمرکزت روی مثبتها وزیبایی های پیرامونت باشه ، کارهایی که مربوط به امروزت هست…وبرای فردایی که نیومده فقط امیدوار باش وسپاسگزار که انشالله به لطف الله بهتر از امروزت خواهد بود وپراز خیروبرکت…
ولی خب اینها که نوشتم همیشه هم جواب نمیده، یعنی یه روزایی پامیشی از خواب، یه دفعه خواب بد دیشبت یادت میفته، وحالت بد میشه، یه دفعه می بینی یه مشکل کاری برات پیش میاد، یاحس میکنی مریض شدی، یا اینکه پیش میاد دلت میخواد امروز هیچکاری انجام ندی وبمونی تو تختت، یا تو خونه، یا ورزش نکنی، نری پیاده روی، یا بری فضای مجازی یه چرخی بزنی، یا تلفنو برداری و به کسی زنگ بزنی که میدونی بهت انرژی منفی میده یا اصلا یکی خودش بهت زنگه میزنه وچیزهایی میگه که حالت گرفته میشه، چیزی از دستت میفته ومیشکنه یا خراب میشه، تاکسی گیر نماد ودیر مرسی محل کارت یا جایی که میخواستی بری، وهزار تا از این مسائل…
انوقته که یه همت بلند و یه دل قرص و یه انگیزه ی خیلی بالا میخوای که کمکت کنه از ناخواسته های اجباری اعراض کنی ، تضادهارو بپذیری و اگه می تونی از پسش بربیای،حواستو بدی به خودت و مچتو بگیریو بگی نباید بذارم کنترل ذهنم از دستم خارج بشه وسریع از فاز بدی که توش گیر کردی خودتو بکشی بیرون و نجات بدی…..
کل راه ومسیر زندگی برای من همینه ودیگر هیچ، توی این یک سال که دارم اینجوری زندگی میکنم، می تونم بگم 80 درصد موفق بودم، اون 20 درصد هم میذارم رو حساب اینکه خودخواسته اجازه دادم ذهنم منو ببره ودرگیر منفی ها کنه، تا ببره سمت حاشیه ها و…..
یه چیزی رو خیلی خیلی خوب یادگرفتم، ابنکه جهان همیشه وحتی بیشتر اوقات طبق اصول وطرح وبرنامه من پیش نمیره، اماااااا وقتی من سرجای خودم باشم، هدفمند و پیگیر و رویاهامو باور داشته باشم، به زیبایی وبه صورت شگفت انگیزی منو به خواسته ها ورویاهام میرسونه….
مهم اینه که اونجاها که برنامه چیدی ومی بینی شرایط وآدمها و موقعییت ها وحتی مکانها وزمانها باهات راه نمیان وهمخونی ندارن، بگی خداااااا جونم، منکه میدونم تو از خواسته ونیاز من واز ناخواسته های من باخبری، به من صبر عطاء کن صبری توام با امید وعشق، تا لحظه هامو به شادی وعشق و امنیت سپری کنم واجازه بدم خواست تو برام اجابت بشه…
خیلی سخت به نظر میاد، ولی یه کم که برمیگردی به گذشته می بینی هرجا تسلیم بودی ودست وپا نزدی و گفتی هرچی پیش آمد خوش آمد من یقین دارم که در دل هر شری خیری برام هست واتفاقا خیر هم برات داشت،این یادآوریهای بهت کمک میکنه بازم آروم بگیری، بازم باعشق صبر کنی وفقط سهم خودت رو انجام بدی…
تازه من یه راهکار دیگه ام دااااارم که خیلی بهم جواب داده،اینکه خودم رو جوری تصور میکنم به خواسته ام رسیدم، مثل فلان ماشین رو دارم، فلان خونه، فلان وسایل، فلان مسافرت، فلان رابطه عاطفی، وفلان…
بعد میگم اوکی الان دارمش چی حسی دارم؟ بعد می بینم زیاد توی حس وحال قلبی من تفاوتی ایجاد نشده، در اصل من نصف بیشتر این چیزهارو برای این میخواستم که دیگران من رو قدرتمند وثروتمند بدونند،یا از مقایسه کردنهام با دیگران نشآت گرفته، یا اینکه فقط تجربشون کرده باشم!!!
وقتی این احساسات وعواطفم رو درک می کنم می پذیرم وقبولشون میکنم، می بینم که در نهایت دلم میخواد انقدی داشته باشم که محتاج کسی نباشم….
بعد می بینم چقدر همین الان هم خوشبختم وحتی اگه اون خواسته هام رو بدست نیارم اتفاق خاصی هم نمی افته، واینجوری همیشه باخودم در صلح وصفا ورضایتم…
اصلا مگه میشه کسی انقدر رها وآزاد و متوکل و راضی باشه و جهان بهش پاداش نده؟
وقتی حرص نمیزنی، وقتی میدونی قدرت تنها در دستان خداست وتمام ذخایر ثروت پیش خداست و عزت وشهرت و نام نیک پیش خداست ، وقتی دلتو صاف میکنی، وقتی شرک نمی ورزی و امیدت فقط بخداست، اصلا نیازی نیست کار خاصی انجام بدی، هدایتها میرسه وتو مثل اینکه از طرف یه انرژی کنترل میشی کارهایی انجام میدی ایده هایی به ذهنت میرسه وانجام میدی که هرگز هرگز هرگز به تنهایی قادر به انجامش نبودی وحتی به ذهنتم خطور نمی کرد…روابطتت حسنه میشه، پولها از هرکجا وارد زندگیت میشن، آدمها انگاری عشق خدارو برات هدیه اوردن، ودر نهایت راضی میشی، راضی هستی…
به شرط پاکی دل، به شرط ایمان ویکتاپرستی، به شرط خودمراقبتی و توکل…
انوقته که اونچیزی رو که تو رویاهات میدیدی زنده وظاهر توی زندگیت می بینی وحسش میکنی و لذتشو میبری ونمیدونی چطور بابتش شکرگزار باشی…
الهی هزاران بارشکر الله مهربان رو که دستمون رو گرفت وهدایتمون کرد به سمت نور وروشنایی…
سلام عزیزانم،سفرنامه روز پانزدهم،من قبلا خیلی کمال گرا بودم و میخواستم به هرآنچه میرسم در کوتاهترین زمان ممکن برسم به همین دلیل هیچوقت کاری رو تا اخر پیش نبردم،در این سایت قانون تکامل رو یادگرفتم ،اگر من هرروز با حال و احساس خوب روزی زیبا رو خلق کنم چند سال بعد به خواسته های زیبایم میرسم،اینو از استاد یادگرفتم که هرانچه دارن حاصل بیست و خرده ایی سال هست که الان به این حد از موفقیت رسیدن،پس عجول بودن، کمال گرایی وغیرمنطقی برخورد کردن رو کنار گذاشتم،گفتم زمانی به خواسته هات میرسی که طبق گفته استاد امروزتو شاد باشی و از هرانچه داری لذت ببری،شروع کردم به شکرگزار بودن برای همین لحظه و شرایطی که دارم،تا خونه ایی که الان دارم رو دوست نداشته باشم و ازش لذت نبردم راه برای خونه جدید باز نمیشه،خداوند زمانی نعمت جدید میده که شکرگزار نعمت الانم باشم،دیگه با عشق هدفهامو میچینم ایمان دارم خدایی که هرروز دستم در دستانش باشه منو به سمت خواسته هام هدایت میکنه،خدایا شکرت که امروز برنامه هامو انجام دادم،خدایا شکرت که امروز خوشحالتر بودم،خدایا شکرت که همسر وفاداری دارم،خدایا شکرت که خانه زیبا و دلنشینی دارم،خدایا شکرت که مغازه داریم،خدایا شکرت که امروز وسایل پخت غذام مهیا بود،خدایا شکرت که پر از انرژی و ایمان هستم،خدایا شکرت که زیبا هستم،خدایا شکرت که پول توی کارتم هست،خدایا شکرت که امروز هوا عالی بود،خدایا شکرت که آرامش دارم،خدایا شکرت که استقلال و آزادی دارم،خدایا شکرت که مهارت دارم،خدایا شکرت که رشته تحصیلی پرکاری دارم،خدایا شکرت که فرشته هاتو میفرستی در طول مسیر همراهم باشن،خدایا شکرت که هرروز هدایتم میکنی،خدایا عاشقتم دوستت دارم.