کلیپ انگیزشی شماره ۲ | "درمان سگ سیاه افسردگی" - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری کلیپ انگیزشی شماره ۲ | "درمان سگ سیاه افسردگی"
    49MB
    6 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

263 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1775 روز

    دنبال مقصر نباش … چون تهش میرسی به خودت.

    بیشتر ترس ها

    بیشتر حال بدی ها

    مقصرش خودتی.

    آره من بعضی از چیزا رو میتونستم عوض کنم ولی بخاطر ترس نتونستم.

    بعضی از حال خرابی هامو میتونم تغییر بدم ولی هی امروز و فردا می کنم.

    ترس از روبرو شدن با تضادهامو دارم.

    ترس از روبرو شدن با ناخواسته هام.

    ترس از رودر رو شدن با علت ترس‌هام رو دارم.

    من با این ترس هام چطور میتونم تغییر کنم؟؟؟؟

    یعنی واقعا میشه از اینی که هستم بشم یه آدم دیگه؟؟

    امروز متوجه شدم که من افسردم.

    درسته دارم ورزش میکنم ولی باز حالم بده. این ورزش کردنم هم بخاطر برداشتن قدم عملی برای باور لیاقته‌‌، چون ورزش خیلی کم باعث میشه ذهنم آروم بشه.

    من بد اخلاقم

    به آینده بد بینم

    گذشتـــه رو مخمه

    هی میخوام خودی نشون بدم ولی نمیشه, دائم تو ذهنم سناریو میچینم که دارم به آدمای ذهنم ثابت میکنم که آره، منم میتونم این کار رو انجام بدم. منم می‌تـــونم.

    اعتماد بنفسم‌ پایینه

    ساعت 00:43، 4 شهریور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    زهره محمودی گفته:
    مدت عضویت: 2935 روز

    سلام

    🌼ورزش منظم روزانه و البته به نظرم هر چه شدیدتر و سنگین تر بهتر .

    حتی میتونیم چند تا حرکت یوگا (مثل سلام برخورشید) رو در طول روز هم انجام بدیم . هر وقت فکر منفی اومد , سریع بلند شیم و بی هیچ فکری, اون حرکت یوگا رو انجام بدیم

    🌼رژیم غذایی هم هرچی بیشتر شامل میوه ها و سبزی ها و آب (و بدون قند مصنوعی )

    🌼 عمل و عمل و عمل …با تمرکز و شدت در مسیر علاقه مون , تخصص مون , مسیری که بهمون احساس بودن در مسیر خلقت میده . به ذهنمون اجازه هیچ فکر دیگه ای نده.

    🌼 یک لیست شکرگزاری در حوزه های مختلف داشته باشیم , که در طول روز نگاهش کنیم و احساسمون رو خوب نگه داریم

    🌼عبارات تاکیدی که بهمون حس خوبی میده , اینقدر تکرار کنیم که بشه بای دیفالت ذهنمون بجای نجواهای منفی

    🌼تجسم خواسته ها , دیدن فیلم و عکس راجع به خواسته هامون, صحبت کردن با خودمون , با دوست …. راجع به خواسته هامون

    🌼سعی کنیم هر قدر که میتونیم به نکات مثبت توجه کنیم . نکات مثبت آدمها , اشیا, موقعیت ها , خاطرات گذشته ….

    🌼 خوندن کامنت ها و مقالات سایت . و البته گوش دادن به فایل های استاد

    🌼یکبار که حالمون خوبه , بشینیم و بنویسیم چی میشه که حالمون بد میشه ; و براشون راه حل پیدا کنیم , نگرش خاص , نکات و یادآوری خاص … حتی یک عمل خاص…

    میتونیم فایل های صوتی با صدای خودمون آماده کنیم برای این زمان ها

    شروع کنیم راجع به موضوع خاصی همینطوری صحبت کنیم , فقط برای اینکه از افکار منفی دور بشیم. اگر موضوع مورد علاقه و تخصصمون باشه مسلما بهتره

    🌼یادمون باشه در شروع نباید یک لحظه از خودمون غافل بشیم و خوراک بدیم به اون سگ سیاه افسردگی . این یک مسیر تدریجی هست . شیمی مغزمون داره تغییر میکنه , مسیرهای عصبی جدید باید برقرار بشه . به هیچ عنوان دستکم نگیریم هیچ فکر منفی رو و اجازه ندیم خودش رو گسترش بده.

    دقیقا به عنوان یک معتاد در حال ترک , از هر چیزی که ما رو به سمت وضعیت قبلی میکشونه , قبل از شروع , قاطعانه روی بگردونیم.

    ❤واقعا یک هفته به اینها عمل کنیم , حتی سه روز ….نتیجه کاملا واضح رو درک میکنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ســــــمـــــیـــه گفته:
      مدت عضویت: 1556 روز

      با سلام دوست عزیزم

      کامنت شما رو خوندم و نکته برداری کردم 🌸

      باید بگم ،فوق العاده بود ،اگه بخوام.به اینها عمل کنم ،کلی نتیجه ی مثبت میگیرم . 👌👌

      دوست عزیزم . بی نظیری

      بسیار زیبا و پرمحتوا نوشتی

      شاد باشی و سعادتمند در دنیا و اخرت 💞💞💞

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 965 روز

    به نام آنکه قدرت آسمان زمین و همه چیز از آن اوست

    سلام به همه عزیزانم

    عنوان فایل سگ سیاه

    پیش از این که با استاد آشنا بشوم و این فایل ها را بیبینم خییلی سگ سیاه در وجود من بزرگ بود من اصلا زورم بهش نمیرسید و هر بار با تحقیر و نشان دادن نازیبایی ها من را در زمین می کوبید و هر من ضعیف تر و ضعیف تر می شدم و هر روش را امتحان می کردم که از شر سگ سیاه خلاص بشوم اما جواب نمی‌داد

    تا اینکه با شما آشنا شدم و اون سگ باز هم زور داشت و من میجنگیدم و انرژی خودم را صرف می کردم دو سال بعد از اینکه با شما آشنا شدم و در سایت آمدم و متعهد تر و مستحکم تر فایل ها را دیدم و سپاسگزاری کردم از اعماق قلبم نه با زبانم و اصل را گذاشتم لذت بردن از زندگی و بعد اون هر سپاسگزاری که کردم با تمام وجود من بود و من هی پیش میرفتم و نعمت ها هر روز نسبت به روز قبل اش بیشتر و بیشتر می شد و سگ سیاه با من با من در صلح بود و حالا سگ سیاه با من دوست شده من دیگر انرژی ام را صرف راضی کردن آن نمیکنم و انرژی ام را گذاشتم روی نکات مثبت و خوب اطراف ام خدایا شکرت

    و هر روز تغییرات را میبینم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    نسرین ویسی گفته:
    مدت عضویت: 2298 روز

    به نام خدا

    سلام

    خدارا سپاسگزارم که یکباردیگر به من فرصت داد تا بنویسم .

    افسردگی ، من ادمی بودم که حتی در شادیهام افسرده میشدم ،حتی در موقع لطف وفضل خداوند ،چون خودم رو لایق این شادیها نمیدونستم ،چون فکر میکردم جهان جای رنج هست اگر خوشی میده باید شک کنم این افسون دنیاست ،این حیله ای هست که میخواهد مرا از خداوند دور کند ،من عاشق انسانهای شاد اطرافم بود عاشق سرزندگی شون دوست داشتم مثل انها باشم ازینکه در کنارشون باشم لذت میبردم ولی میدیدم اونها هم غم دارند وغمشون رو با من در میون میگذاشتند درحالی که با دیگران خوشحال وشاد بودند ،ومن این رو تاییدی برای نظریه خودم میدونستم ،درحالی که این من بودم که با بودن در مدار غم واندوه باعث میشدم حتی ادمهای شاد در کنار من به یاد غمهاشون بیفتند وبرام دردل کنند ،من در جمع ها کم حرف میزنم کم احساساتم را بیان میکنم چون میترسم حرفهایم باعث دلگیری بقیه شود یا اینکه منو قضاوت ومسخره کنند چون چندبار در کودکی ونوجوانی این تجربه را داشتم ، باید اون تجربه ها رو فراموش میکردم ولی مدام اونها رو برای خودم تکرار میکردم که تو بلد نیستی حرف بزنی تو باعث ناراحتی دیگران میشی دیگران از حرفهای تو بد برداشت میکنند احساسات تو برای دیگران خنده داره ،همین باعث میشد که احساساتم را پنهان کنم حتی از دوستان خیلی صمیمی ام ،حتی در کلاس های مدرسه ودانشگاه اظهار نظر نکنم ، واین درد خیلی بزرگیست مخصوصا وقتی خودت میدانی چه استعدادها وچه حرفهایی را پنهان میکنی ،روز به روز بدتر شد ،انقدر که فراموش کردم منی هم وجود دارد ،واگر نبود نوشتن شاید کارم به جاهای باریک میکشید ،خداوند به من نعمت نوشتن داد گرچه حتی در نوشته هایم هم میترسیدم ومحتاط بودم وهمیشه پنهانشان میکردم.

    با اینکه خداوند استعدادهای زیادی در وجودم گذاشته بود من هیچ وقت اونها رو به بقیه نشون نمیدادم چون فکر میکردم اینکار فخر فروشیه ودیگران از من بدشون میاد ،حتی از اینکه بدبخت هستم خوشحال بودم وراضی ازینکه نمیتونم با ثروتم دل دیگران رو بسوزونم وفخر فروشی کنم وباعث درد وناراحتی شون بشم .

    خدایا من هر روز با غم از خواب بلند میشدم ،من تمام نوشته هایم اندوه بود ،من تورا در سختی ودرد میجستم ولی از وقتی که هدایتم کردی به سایت استاد ،از وقتی که یاد گرفتم سپاسگزار باشم از وقتی که به نکات مثبت توجه میکنم از وقتی که تو را درشادی ودر خوشی یافتم ودانستم که غم ودرد وسختی از تونیست بزرگترین نعمت را دریافت کردم زندگی را ،تو به من زندگی دوباره دادی ،تو مرا از راه کجی که میرفتم برگرداندی ،استاد عزیزم شما با گفتن ایات قران با نشان دادنشان قلب مرا شفا دادید ، وحالا باید سعی کنم و از خداوند بخواهم وزنه هایی را که به پایم بسته ام باز کنم باید بتوانم سبک بال در اسمان شادی خداوند پرواز کنم رنگین کمان را به زندگی سیاه وسفیدم دعوت کنم ،حالا که به لطف این فایل ارزشمند دانستم که افسرده بودم ودیدگاه های من وباورهای من رنج زندگی من بودند باید باورهایم را درست کنم باید این فایل را بارها وبارها گوش کنم باید بدانم وبشناسم سگ سیاه افسردگی ام ،باید بدانم چرا صبحها با غصه از خواب بیدار میشوم ،چرا در بهترین وزیباترین مکانها بغض میکنم چرا در عاشقانه ترین وشادترین لحظاتم گریه میکنم گرچه همه اینها دوسال است به لطف پروردگارم وسایت استاد عباس منش فراموشم شده ومن هرلحظه سپاسگزار خداوندم که با سپاسگزاریش عمیق ترین شادیها را بدست اوردم منی که برای بهترین چیزها هم غر میزدم وعیبشان را میدیم حالا در اتفاقات بد هم جز خیر وخوبی وزیبایی نمی بینم منی که برای هر اتفاق کوچکی خودم را به شدت سرزنش میکردم حالا میدانم که من فقط میتوانم زندگی خودم را تغییر دهم من مسبب اتفاقات بد نیستم ،سگ سیاه من هنوز هست ولی خیلی کوچک شده چرا که من یاد گرفتم خداوند در شادی است خداوند مرا دوست دارد وبیشتر از من میخواهد من خوشبخت وراضی باشم خداوند دیگر آن پیر فرتوت عصبانی و عیبجو نیست خداوند دیگر آن پدر سختگیر نیست او مثل خودم است بهترین رفیق دنیا که صدایم میزند نسرین پاشو بریم بیرون خوش بگذرونیم ببین چقدر زیبایی هست نسرین بخند نسرین عاشقتم نسرین تو چقدر زیبایی نسرین تو چقدر خوبی ،خداوند انقدر زیبا شده که حد ندارد انقدر دوست داشتنی که گفتنی نیست ،خدایا شکرت ،من هنوز هم بزرگترین مشکلم افسردگی است این را خداوند به من گفت ،دیروز با این نشانه ،گفت اگر حواست نباشد این سگ سیاه دوباره بزرگ میشود ،گفت حواست را جمع کن ،گفت یادت نرود من در شادی هستم .

    خدایا از تو سپاسگزارم برای نوشتن این حرفها ،خدایا از تو سپاسگزارم که مرا هدایت میکنی ومیگویی باید چگونه خودم را درست کنم ،خدایا شکرت برای این سایت بهشتی ،برای ساکنین این سایت بهشتی وبرای صاحبان ارزشمند این سایت بهشتی ،خدایا شکرت که من هر روز در همه جنبه ها بهتر وبهتر میشوم .خدایا شکرت برای تمام شادیها وارزشمندی انسان وزیبایی انسان ،خدایا تو به خودت برای خلق انسان احسنت گفتی ،خدایا تو خودت شکرگزار هستی ،تو خودت شاد هستی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      آدا گفته:
      مدت عضویت: 3148 روز

      نمیدونم چرا الان دارم این کامنت مینویسم یه اشکی توی چشمام حلقه بسته میدونی گاهی وقتا آدم خودشو بخاطر تنها بودنش مسخره میکنا اینکه تنها ادمیه ک افسرده هست فکرای بد میکنه تظاهر میکنه خودو پنهان میکنه احساساتش میترسه از ابراز خودش و این زمینه تحقیر تو وجود آدم پدید میاره اما وقتی میفهمی با خوندن نظرات میبینی نه تو تنها کسی نیستی ک این احساسات داری میلیونها ادم هستن ک حسی شبیه حس تو دارن و بعضا رفتارهاشونم شبیه تو و این خودش بالث دلگرمیه اینکه کمتر حودتو سرزنش کنی و بفهمی که تو هم میتونی حالت خوب کنی میدونی داشتم این کامنت میخوندم با خودم فکر کردم خدایا بعضی جاهاش چقدر شبیه من چقدر نداست ندایی ک مثل این نسرین بانویی ک نمیدونم کجاست و چیکار میکنه یه ترس مشابه داره باهاش،

      ترس از حرف زدن تررس از ابراز احساسات ترس از نظر دادن اینکه دیگران قضاوتش کنن اهوم نباید ادم خودش قضاوت کنن هزاران ادم هرکجای دنیا میتونن این حس داشته باشن طبیعه اما ادم میتونه حلش کنم الان ک فکر میکنم به دلایلی ک نسرین خانم برای حرف نزدن و ابراز نکردن احساساتش ب خاطر این بوده ک چند بار تو بچگی این تحقیر شده احساساتش مسخره شده و ذهن نسرین اومد چنتا تجربه بارها بارها تکرار کرد یاعث شدن نسرین سکوت کنه استعد هاش اون زسر درونش مدفون بشن و پنهان بمونن این، این منم خودم رو تو این جملات دیدم سگ سیاهی که حالا جلوی من خیلی جاها وایساد و گفت نه حرف نزن نه چقدر چرت نه سکوت کن اون سگ سیاه خبر از این میداد ک من احساس بی ارزشی میکردم اون سگ سیاه خبر از این میداد ک من میترسم از قضاوت شدن از طرف دیگران پس قورت دادم حرف نزدم سکوت کزدم و سگ سیاه تغذیه کردم اما حالا ک فکر میکنم به خودم میگم برای چی؟ به چه قیمتی دارم زندگیم نابود میکنم به چه قیمتی دارم روابطی ک میتونم بسازم رو جلوشو میگیرم ب چه قیمتی دارم خودمو از آشنایی با افراد جدید منع میکنم چرا؟ حالا ک فکر میکنم بیشتر متوجه خودم میشم اخ ک بازم اشک هام جاری شد چقدر قشنگ که ادم خودش بیشتر باهاش حرف بزنه انگار یه ادم مچاله شده خسته اون زیر هست ک از قفس ازاد شده داره نفس میکشه داره میگه دمت گرم ندا بالاخره درکم کردی بالاخره منو دیدی بالخره اوار هایی ک سگ سیاه ساخته رو برداشتی حس میکنم نفسم باز تر شده نمیدونم ذهنم پر حرف شاید بخاطر این از اینجا ب اونجا میپرم انگار این ندای ک مدفون کردم ازاد شده و حرف برای گفتن داری دارم صداشو میشنوم بهم میگه(همه اون دردهایی که کشیدی و سرزنش ها به خاطر ترس بود بخاطر نداشتن احساس لیاقت بهم میگه حالا ازت میخوام شاد باشی ازت میخوام بکنی بنداری دور صدای خواستن های نفس رو بهم میگه حالا احساس لیاقت کن تو کم ادمی نیستی حرف بزن بابا نظرت بگو بذار غلط باشه بذار به دل کسی نشینه احساسات تو بذار اصلا بگن اه اه چ نظر چرتی ب درک برای کی میخای زندگی کنی برای ادما؟ اونا مگه چقدر میخوان بهت فکر کنن شاید یه ساعت دو ساعت فوقش ی روز فوقش یکسال که چی بالخره اشتباه هم بگی چرتم بگی فراموش میشه میپوند به خاطرات شاید نیاز نیست اینقدر فکر کنی ادمها ب تو فکر میکنن هرکس درگیر خودشه کسی هم ک واقعا قضاوت کار امروز تو فردا شوژه های دیگه داره بیخیال بگو بخند حرفی داری نظری داری بزن اگر اشتباه بود بعدش خودت تحقیر نکن سرزنش نکن هیچچچچ اشکالی نداره دوباره سعی کن کم کم همه چی یهتر میشه یاد میگیری حرف زدن کجا حرف زدن و درست حرف زدن اما مهم تر از همه اینها بهم میگه در نهایت کسی تو ذهن خودت بزرگ نکن مگه ادما کین ک اینقدر بزرگشون میکنی و بت میسازی ازشون از خدا ک قدرتمند تر نیستن اونام شبیه تو ان در مقابل عظمت پرودگار قدرتشون هیچ ای بابا پس کیو بزرگ میکنی مگه اونا قرار چیکار کنن با تو ایندتو تععین کنن؟! خوشبختت کن؟! قرار چیکار کنن؟ هیچ کاری همه کاره تویی بیخیال کسی بزرگ نکن بابا راحت باش خودتو ذهنن خسته نکن نترس بذار قضاوتت کنن مگه اونا کین ک اینقدر بزرگشون کردی بیخیال حتی اگر گذشته هم کسی مسخرت کرد فراموش کن کی تو این دنیا کامل و پرفکت شاید حرفای تو برا اونا جالب نباشه اما برا تو و ی عده دیگه جالب باشه میدونی در نهایت ته همهه اینها یه شرک میرسم اره دیگه نمیدونم چی بگم یعنی همش ذهنم اینهارو میگه این کامنت با دیدن نوشتا نسرین خانم نوشتم چون اونجای متم منو ب یاد خودم آورد گفت ب جای دفترم اینجا بنویسم هم راحت پیدا کنم هم شاید به بقیه کمک کرد این متن هارو به خودم نوشتم همه رو میخام بازم ب خودم بگم همون هایی رو ک تو بزرگ کردی مقابلشون حرف نزدی و ترسیدی از قضاوتشون اونا هم ی انسان صعیفن (در مقابل خدا) پس زیاد تکیه نکن ب کسی بیخیال تنها تکیه گاه خداست پس با شهامت حرفتو بزن نمیگم خییلی سریع تغیر کن ارام ارام ب یادت بیار ققط اونه ک باید بترسی ازش ن کس دیگه بازهم میگم ادمهارو بزرگ نکن مگ کین اونا، اونا هم شبیه تو ان ندا جانم حالا در مقام و ثروت شاید بالاتر شاید پایین‌تر در نهایت هممون انسانیم ک در مقابل خداوند و قدرتش هیچی نیستیم

      در اخر دوستت دارم ندای قشنگم❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        نسرین ویسی گفته:
        مدت عضویت: 2298 روز

        سلام نداجان ،ممنونم که کامنت منو خوندی وپاسخ دادی ،خوشحالم که نوشته من باعث شده احساس تنهایی نکنی ،کامنتت در بهترین زمان برای من ارسال شد خداروسپاسگزارم ،افسردگی میتونه مثبت هم باشه به شرط اینکه درست ازش استفاده کنیم ،چطور ؟وقتی ببینی علتش چیه ،چه اتفاقی افتاده که تو رو به این حال کشونده،اون وقت میتونی قدمی در شناخت خودت برداری وبخوای که حال خودت رو خوب کنی ،میدونی ترس میتونه علت اصلیش باشه ،برای من ترس ازینکه خودمو نشون بدم وخودم باشم ،خیلی باید روی خودم کار کنم ،وبیشتر ازهمه چیزی که کمکم کرده اعتمادم به خداوند بوده ،حرفشو گوش کردم باوجود تمام مخالفتی که در وجودم بود به حرفش گوش کردم ،سخته ولی باید اعتماد کرد ،نجواها تو رو فلج میکنه ولی باید بتونی بر ترست غلبه کنی ،واون وقته که میتونیم شاد باشیم به خودمون افتخار کنیم وخودمون دوست داشته باشیم ،برای من این اتفاق افتاد ،من این چند وقته دارم رو ترسام کار میکنم ،ترس از صحبت کردن در گفتگوها که در جلسه های مجازی یک گروه از هم کلاسی ها داشتم ،حتی در یکی از جلسات جوری شد که فقط سه تا از اقایان بودند ومن تنها اما با توکل به خدا خیلی خوب صحبت کردم وبا وجود اینکه قبلا حتی جرات حرف زدن نداشتم نظرمو خیلی خوب بیان کردم وباورت نمیشه بعدش چه اتفاقی افتاد مدام چیزی در درونم سرزنشم میکرد ومیخواست ناراحتم کنه میگفت خیلی مسخره بودی وازین حرفا وباورت نمیشه برای اینکه داشتم دوباره با وضع قبل برمیگشتم واون شادی شجاعتم جاش رو به بی ارزشی وغم میداد که فایل نشانه رو زدم والله اکبر ،اون قسمت اومد که خانم شایسته در پارادایس در کنار سه تا مرد از مهماناشون میشنند وباهاشون صحبت میکنن ،باورت میشه تو کامنت خانم شایسته رو به خاطر اینکارش تحسین کرده بودند ومیفهمی این یعنی چی ،یعنی خود خدا خیلی خیلی مستقیم بهم گفت که چقدر هوامو داره که چقدر کارم درست بوده ،اره عزیزم ، بعدش من حتی در جلسه بعدی ویدئو رو باز کردم وچهر مو نشون دادم واین دفعه اون نجواها نتونست هیچ کاری کنه حتی با وجود اینکه تعجب بعضی از خانمهای گروهمون رو دیدم ،میدونی تو بهترین موقع تو این کامنت رو نوشتی ،دوباره داشتم به خاطر ترسم ونداشتن چیزی دچار اندوه میشدم ولی به خدا گفتم خدایا میدونم ولم نمیکنی ،وکامنت تو رو دیدم ،وتو باعث شدی که بنویسم ،اولش نمیدونستم چی میخوام بنویسم ولی خودشون اومدند وچقدر قلبم به هیجان در اومد موقع نوشتنش ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت که هدایتمون میکنی وهر روز معجزه هاتو نشونمون میدی ،دوست خوبم ازت ممنونم وبهترینها رو برات از خدا میخوام ،الان جایی خوندم افسردگی باران سیاهی از ترس است ،تا وقتی باران رحمت خدا هست باران عشق خدا چرا باران ترس ،خدایا بهمون جرات بده وشجاعت ،تا قوی باشیم .خدایا شکرت .بازم ازت ممنونم ،خیلی کامنتت خوب بود وکمکم کرد ،اینکه ما نمیتونیم برای همه جالب باشیم ولی حتما یه عده ای هستند که دوست دارند حرفهای ما رو بشنوند حتی استاد هم نمیتونه همه رو راضی کنه چون اصلا قرار نیست اینطور باشه ،قرار نیست همه مارو تایید کنن ،ممکنه به مذاق خیلیا خوش نیایم ولی مهم اینه که خودمون باشیم ،نقش بازی نکنیم ،خودمون رو دوست داشته باشیم وبدونیم خداوند همواره مارو هدایت میکنه وتنها نمیذاره وادمهایی از جنس خودمون رو در کنارمون قرار میده ،خدایا شکرت ،اینکه گفتی ادمها رو بزرگ نکنم واین شرکه .ممنونم ندا جان ،چقدر دلم میخواست با کسی صحبت کنم الان ونمیدونی چقدر حال خوبی دارم که اینا رو نوشتم .خدایا شکرت .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1377 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت اساتید بزرگم

    من از خدا راجع به رابطه عاطفی ای همین یه ماه پیش تمومش کردم یه نشونه واضح خواستم و این کلیپ انگیزشی رو بهم نشون داد و دقیقا اون فردی که من دوسش داشتم افسرده س و سگ گلدن داره دقیقا همینجوری بود که تو این کلیپ نشون میداد و وقتی دقت کردم به ادمهایی که سگ دارن همشون مشکل دارن با خودشون در هماهنگی نیستن جنگ دارن با خودشون و دنیا و افسرده گی شدید نه نرمال دارن یعنی 99٪ شون این مدلین و بقول استاد دارن اشغالارو زیر مبل قایم میکنن بجای حل اساسیه اون مشکل

    اون فردی که رابطمو باهاش تموم کردم الان مدام دنبالم میگرده میاد دم خونمون و پشیمونه تا باهم اشتی کنیم و دوباره تشکیل رابطه بدیم و یا حتی ازدواج کنیم ولی من دیگه نمیخوام چون نمیخوام حمایتگر باشم بقول استاد مهم نیست چقدر قدرت داری وقتی بخوای کسی رو تغییر بدی زیر چرخ دنده های جهان له میشی تو به خودت گاری بستی نمیتونی اون گاری رو بکشی اونوقت گاریه یه بابای دیگه که از گاریه تو قدیمی تر و کهنه تر و دربهداغون تره رو بکشی معلومه نمیتونی و زیر چرخ دنده های جهان له میشی

    خیلی دوس داشتم تا اون شخص این کلیپ رو میدید ولی کاری از دست من برای تغییر هیچ کسی برنمیاد جز تغییر خودم من که دیگه قانون رو میدونم و فقط تمرکزم روی تغییر باورای خودم هست و برای اون شخص هیچ کاری نمیتونم بکنم و اون رابطه تموم شده س و کاری از دستم برنمیاد جز تغییر خودم و باورام ولی ای کاش اون فرد این حرفای استاد رو این اگاهی های استاد دوره های استاد رو میفهمید درک میکرد و انجام میداد و نتیجه میگرفت چون بیماری روحی و افسرده گی ای وجود نداره تمومه بیماری ها ذهنی هستن باید دیدش رو عوض کنه باید نگاه شو به زندگی عوض کنه تغییر بده باید به هر جنبه ای از زندگی جوری نگاه کنه که به احساس بهتر و عالی تری برسه باید ورودی های ذهنشو کنترل کنه هر چیزی رو نشنوه نبینه با هر کسی رفت و امد نکنه ادمهای مسموم رو از زندگیش به کل حذف کنه ای کاش میتونستم بهش این حرفارو بزنم بهش یاد بدم ای کاش میشد ولی هیچ کاری از دستم برنمیاد برای این رابطه و اون شخص تنها راهش کار کردن روی خودم بیشتر و بیشتر و تغییر باورام به سمت مثبت هست

    تا جهان اطراف من هم عوض بشه چون من هستم که دارم زندگیمو خلق میکنم من هستم الهی میلیاردها بار شکرت

    فقط خواستم بگم من نشونه خواستم از خدا و دقیقا اون شخص و سگسش رو و رفتار اون شخص دروغاش پنهون کاری بیماریش رو با این کلیپ برام اورد و نشون داد برای کسی که تو مدار درست باشه مثل من خدا خیلی خیلی واضح و روشن و شفاف باهاش حرف میزنه به شرط در صلح بودن با خودمون

    الهی میلیاردها بار شکرت برای همه چیز

    عاشقتونم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند عاشق لیاقتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سمیه حسنلو گفته:
    مدت عضویت: 1681 روز

    استاد جان سلام حالتون چطوره

    استاد عزیزم الان ساعت 6 و 22 دقیقه صبح دارم این کلیپ رو نگاه میکنم.

    قبلا هم گوشش کرده بودم ولی به این جمله آخر توجه نکرده بودم. اینکه فرمودید اون چیزی که خجالت داره از دست دادن زندگی … چقدر جمله کامل و پر از مفهومه.

    اگه یکم دقت کنیم همین آدمهای دورو برمون هستند که با داشتن همین سگ سیاه زندگیشون و از دست دارن میدن و اسمش رو گذاشتن مشیت خدا.

    همه ما حتما یه دور این سگ سیاه رو تو زندگیمون تجربش کردیم و میدونیم چه آسیبهایی میرسونه .

    من خودم به تازگی میتونم بطور قابل قبولی ذهنم رو کنترل کنم و نگذارم دوباره رشد کنه چون داشت دوباره سراغم میومد. آخه من هر وقت تصمیم میگرفتم بطور جدی سایت رو دنبال کنم یهویی مثلا استاد از پیشرفت صحبت میکردن من میرفتم تو فکر البته من که نه نجواهای ذهنم میومدن که تو نمی تونی ول کن فایلها رو گوش نکن افسرده میشی و اونقدر تو ذهنم کلمه افسردگی و خودکشی بولد میکرد که کلا میرفتم تو این فضاها و مشغولیت ذهنی و تعطیل شدن زندگی بعد دیگه ول میکردم این سری گفتم نه دیگه جلوت وای میستم چون میخوام پیشرفت کنم و خدا رو شکر وایسادم .

    خداوند همراهیم کنه ادامه داشته باشه.

    در ضمن اسناد جان الان که دارم این متن رو می نویسم من فایلهای 3 برابر شدن ثروت رو چند بار گوش کردم و شد بطور معجزه آسایی شد و به لطف الله ادامش میدم .

    الان هم داره بارون می باره و آسمون داره غرش میکنه و به رخ میکشه خیلی فضای خوبی.

    دوستتون دارم استاد جان مریم بانو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1998 روز

    به نام الله یکتا

    دوستان عزیزم سلام

    استاد نازنینم درود بر شما

    سگ سیاه همون شیطانی است که مارو از لذت ها دور می‌کنه و ترس و اندوه رو در وجود ما بیشتر میکنه

    بعضی وقت ها این شیطان با به تعویق انداختن کارها خودشو نشون میده

    حالا ی کم استراحت کن (استراحت مشکلی نداره نه وقتی که کلی میتونی از زندگی لذت ببری و تجربه شیرین یادگیری کارها رو داشته باشی)

    حالا به این موفقیت رسیدی دیگه بسه نمی‌خوای بری بالاتر

    حالا نمی‌خوای رفتارتو تغییر بدی

    یا الان حق داری عصبانی بشی

    الان حق با توه پرخاش کن عصبانی شو

    الان تو به این موفقیت ها رسیدی دیگه فلانی کیه نگاش نکن اخم کن

    الان تو این آگاهی ها رو از عباسمنش یاد گرفتی باید ی مقدار قد باشی

    باید خودتو بگیری تو قرآن میخونی

    اما جای شیرین داستان اینجاست

    هرروز به دنبال بهبود خودت باش

    هرروز به‌دنبال درک دقیقی از آگاهی ها باش

    هر روز و هر لحظه و با هر اتفاق به دنبال رسیدن به احساس بهتر باش

    هر چیزی رو که داری به دنبال این باش که بهتر از اون هم هست و شرطش برای وارد شدن به زندگی تو اینه که شکرگذار همون چیز باشی

    هرروز شکرگذار باش هرروز نعمت های زندگیت رو مرور کن و بگو خدایا شکرت که اینو دارم خدایا شکرت که تنم سالمه خدایا شکرت که زندگی داره چرخش بهتر می‌چرخه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      علی بهره ور گفته:
      مدت عضویت: 3315 روز

      سلام.به دوست عزیزم آقا رخشان عزیز

      آفرین به شما و به تعبیر شما از سگ سیاه .مواردی که گفتین دقیقا برا هر یک از بچه های گرده تحقیقاتی ممکنه اتفاق بیفته به

      ورت افسردگی و این مواردی رو که لیست کردین عین واقعیت هست که اگه جلو سگ سیاه گرفته نشه به این شکل و به این صورت خودشو نشون می‌دهد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        میثم رخشان گفته:
        مدت عضویت: 1998 روز

        سلام به علی عزیز

        شاید ی کم درک اینکه ی سگ همواره کنار ماست ی مقدار قابل فهم نباشه

        اما شیطان رو اگه بگیم ی مقدار درکش راحت تره و یا ساده ترش میکنیم کارهایی که متونیم انجام بدیم و به احساس خوب برسیم یا احساس خوبمون رو بهتر کنیم اما مقاومت ذهنمون میگه نیازی نیست

        میتونیم کامنت بنویسیم و تمرکز کنیم روی فایل ها ولی میگه بابا بسه چقدر میخوای این کار رو انجام بدی ؟چقدر میخوام این کار رو انجام بدم ؟معلومه تا ابد چون از این کار لذت میبرم چون وضیفه الهی انسانی منه که در هر لحظه به احساس بهتری برسم هر لحظه ثروت بیشتری خلق کنم هر لحظه ارتباطات بهتری خلق کنم

        چرا میخوای ارتباط برقرار کنی خدا خودش هست مگه اون قدرتمند نیست دیگه نیازی به کسی نیست؟بله که نیازی نیست به کسی و خدا هست ولی خدا از طریق دستانش به من کمک میکنه اینها جزیی از من هستند ادم ها موجودات و همه جزیی از خداوند و من هستند .

        حالا تونستی این قدر ثروت بسازی ولی بالاتر و دیگه فکر نکن اون بالا ترس داره کلی ها بهت حرف میزنن برات حرف در میارن پولاتو میبرن این قدر داری زحمت میکشی ؟

        خداوند بینهایت ثروت قول داده به من بده من هم از اون میخوام ایاکنعبد و ایاکنستعین

        من از اون میخوام میدونم هم میده دیگه نگران نیستم کی چی میگه پولامو میبرن ؟من نگران نیستم چرا که به منبع وصل هستم عزیز من چی میگی

        شاید این گفتو گو ها علی جان هر بار قالب خاصی داشته باشه به عنوان مثال یکی از نجوا ها یا همون سگ سیاه ظاهرش این باشه که به کسی نیاز نداریو خدا کافیه خوب ظاهرش عالیه و بینظیر ولی اگه در نهایت احترام به دیگران و ارامش باشه خوبه نه اینکه تو ادم نیستی و برو بابا فکر کردی کیی در عمل خودشو نشون میده

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1332 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    افسردگی و احساس گناه بدترین احساسی است که می توانیم در طول زندگی خود تجربه کنیم احساس افسردگی هم از احساس گناه ناشی می شود و دلایل بسیار زیادی دارد اما به صورت کلی احساس گناه به خاطر اعمالی است که انجام نداده و به نظر خودمان باید انجام می دادیم و یا اعمالی که نباید آن را انجام می دادیم و انجام داده ایم شکل می گیرد و باعث احساس بی ارزشی و عدم لیاقت در ما شده و فرکانسی تکرار شونده به جهان هستی ارسال می کند ما هیچ گاه نمی توانیم با وجود داشتن این دو احساس به خوشبختی موفقیت و آرامش دست یابیم بنابراین باید تا جای ممکن بتوانیم این دو احساس را با ایجاد باورهای مناسب ،توجه به نکات مثبت و زیبایی ها ،کنترل ورودی ها و.. در وجود خود کمرنگ تر کنیم. برای درمان افسردگی باید احساس گناه را از خود دور کنیم می توانیم به سراغ قرآن رفته و کلمه ی جناح را جستجو و ببینیم که خداوند در تمام آیات از لای نفی استفاده کرده و هر کجا پیامبران احساس گناه می کردند به عناوین مختلف آن را زدوده است یا اگر احساس گناه ما به این خاطر است که فکر می کنیم در حق کسی بدی کرده ایم به یاد بیاوریم که هر کسی در هر جایگاهی هست جای درستی است که به واسطه ی باورها و فرکانس های او به وجود آمده است . قانون تکامل را فراموش نکنیم و نخواهیم یک شبه از فرکانس احساسی بسیار بد به فرکانس شادی دست یابیم ما تنها دسترسی به یک مدار بالاتر و پایین تر از شرایط کنونی خود را داریم و قدم به قدم می توانیم احساس خود را بهتر کنیم.

    خدایا شکرت

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    شیدا جمشیدی گفته:
    مدت عضویت: 3379 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عباس منش عزیز

    این کلیپ دقیقاً حال و هوای روزهای قبلی من رو برام تداعی کرد من به شدت از حضور در جمع ترس داشتم و این نیز سگ سیاه من شده بود، وقتی قرار بود در جمعی قرار بگیرم به شدت درونم مقاومت می کرد که به این جمع ها نروم و همیشه از دیگران دور بودم، طوری شده بود که دیگه از زمین و زمان گله داشتم که چرا من این شکلی هستم چرا نمی توانم مثل همه در جمع ها شاد باشم و از لحظاتم لذت ببرم و با بقیه بگم و بخندم واقعا دیگه داشت به سمت افسردگی می رفت و تبدیلم میکرد به یک آدم منزوی، که اون روزها با این سایت آشنا شدم و شروع به گوش کردن فایل های استاد کردم. خداوند من رو هدایت کرد به سمت یک موسسه ای که اتفاقا آن ها هم از آزمون های استاد بهره میگرفتند و در واقع از شاگردان استاد بودند، در واقعا هدایت شدم به سمت افرادی که با من هم فرکانس بودند خیلی خوشحال بودم که هم فرکانس هستیم و زبان همدیگر رو متوجه میشیم. خلاصه چون به شدت از خدا خواسته بودم که حتماً این باورم رو اصلاح کنم خداوند از طریق آموزه های این سایت و از طریق دوستان در موسسه این باور مخرب رو در من اصلاح کرد و امروز که دارم این مطلب رو می نویسم تبدیل به فردی شدم که دیگر از حضور در جمع ترسی ندارم و از لحظه به لحظه زندگیم لذت میبرم و با سگ سیاه درونم هم به شدت دوست شدیم. از سگ سیاه درونم بسیار سپاسگزارم که باعث شد در این مسیر زیبا قرار بگیرم و از الله مهربان سپاسگزارم که این سگ سیاه را در درونم به عنوان نشانه قرار داد تا به سمتش روانه شوم و از شما استاد عزیز که آگاهی ها را با ما به اشتراک میگذارید بسیار سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    خدیجه مجاور گفته:
    مدت عضویت: 2720 روز

    سلام ب استاد عزیز،و گروه تحقیقاتی عباس منش،چ خوب بود این فایل،اتفاقا منم افسردگی دارم،ولی از وقتی عضو این سایت شدم،حالم خیلی خوب شده،دیگ اثری از افسردگی نمیبینم،چند روز ک فقط تمرکزم رو گذاشتم رو دیدن فایلا،خوندن نظرات دوستان‌،چ نظرات قشنگی دارن دوستان،ب زندگی امیدوار شدم،قبلا ب خاطر این بیماری روحیم،هر روز تو فکر مرگ،مردن ،و کلی چیزای غمگین بودم،متاسفانه عاشق این بودم ک بمیرم،حتی باخدا ک صحبت میکردم،میگفتم خدایامن27سال زندگی کردم،دیگ نمیخوام زنده باشم،حتی تو ذهنم صحنه هایی مختلف برای مردنم تجسم میکردم،روزای بدی داشتم،همش الکی دلم میخواست غصه بخورم،غصه خوردنو دوست داشتم،اما بارها از خدا کمک خواستم،بالاخره ارزوم براورده شد،و خداوند کمکم کرد تا بااین سایت اشنا شدم،و حالا،الان،حالم خوبه،خدا خیرتون بده استاد عزیز،خداییش سایت شما معجزه میکنه،مرسی از این همه فایل خوب.خدایا شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: