اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
از استاد گرامی تشکر میکنم و سپاسگزارم خداوند را بابت آشنایی با سایت شما از طریق یکی از دوستانم،من بیشتر فایلهایی که تا کنون گوش کردم خیلی برام مفید بوده ولی هنوزهم بعد از گذشت یکسال از گوش کردن به این فایلها ولی گاهی افسرده میشم و ممکن یک روز یا حداقل چند ساعت تو این حالت بمونم خیلی دویست دارم بمن ی پاسخ کامل بدید که چطور میتونم این مشکل حل کنم چون اوایل که فایلهارو گوش میکردم خیلی محکمتر و با امید بالا بودم ولی الان گاهی با مشکلاتی برام پیش میاد از اون حالت خارج میشم.
افسردگی در درون انسان مثل یه جونور وحشی رشد میکنه، اون جونور وحشی از درون انسان را پیر و فرسوده میکند، دید انسان نسبت مسائل عوض میشه و بیشتر جنبه منفی داره، با وجود افسردگی انسان دیگر از زندگی لذت نمیبره و حتی در شاد ترین لحظه زندگیت احساس پوچی و ناامیدی، داری و درون انسان غمگین و افسرده است و هیچ چیز دیگر او را شاد نمیکند، افسردگی باعث عدم تمرکز و هواس پرتی میشه، باعث عدم اعتماد بنفس و منزوی بودن میشود.
ترس از قضاوت شدن اینکه افسردگی داریم و عدم درمان باعث بیشتر شدن این بیماری میشود، افسردگی انسان را به شدت منفی گرا میکند و انرژی منفی که از یک انسان افسرده ساتر میشه باعث دوری افردا دیگر از وی میشوند و او بسیار تنها و افسرده تر میشود، عشق در او نابود شده.
غول بزرگ (افسردگی) هرروز حال تو را بدتر میکند، اصلا خوراک اون اینه ک حال تو بد باشه او از حال تو تغذیه میکنه.
افسردگی یعنی ناراحتی و دل گرفتگی، بی حوصلگی زود گذر نیست بلکه مجموعه ای از احساس بد است مه روز ب روز بدتر میشه.
افسردگی که درمان نشود انسان را ب راههایی میکشاند برای حال خوب لحظه ای، مثل الکل و مواد…
که این حال، انسان را روز ب روز بدتر و گرفتار تر میکند…
.. اگر احساس افسردگی داریم باید از متخصص این موضوع کمک بگیریم… و این رو بدونیم ک امکان درگیر شدن با افسردگی برای همه انسان ها وجود دارد پس خودتو قضاوت نکن، و از درمان خجالت نکش، نگران حرف مردم نباش.
..
قرص و دارویی وجود نداره که افسردگی رو درمان کنه چون کع افسردگی یک مشکی در روح انسانه و فقط، از طریق تغییر باور هاست ک تو تغییر میکنی و افسردگی را درمان میکنی…
.
.
.
احساسات خودمون رو ب راحتی به دیگران بگیم… از گفتن نترس… از جانور درونت(افسردگی ) نترس.
.
.
🌟اگر خسته باشی، ذهنت شلوغ باشه بیشتر دچار افسردگی میشی… باید خودتو درمان کنی… از طریق ورزش، قدم زدن در هوای آزاد، دفتر سپاسگزاری داشته باش و ب خاطر داشته هات سپاسگزار باش.
✅این مهم نیست ک تو چقدر حالت خرابه… اگر باورهات تغییر بدی روزهای حال بدی و افسردگی تو تمام میشه و غول بزرگ(افسردگی) از زندگیت میره
🌟بجای فرار از مشکلات اونها رو حل کن، ممکنه افسردگی بخشی از حال تو بمونه ولی دیگه اون جونور همیشگی نیست و رام شده… در واقع تو تونستی اونو رام کنی
✅با ایمان، آگاهی، صبر، انتظارات مثبت داشتن،… میتوان بدترین شرایط، روحی رو درمان کنیم… از کمک گرفتن خجالت نکشیم…
ممنونم از شما بابت این فایل، من همیشه شرایط رو ربط به حالم میدادم و فکر میکردم چون الان مثلا شرایط مالی خوبی ندارم من افسرده م،یاد مثلا چون همسر من فلان اخلاق را داره من افسرده م و…. تمام شرایط، بیرونی را مقصر می دانستم، و چشم روی خودم بسته بودم و نا آگاه که… فائزه خودتی همچیز خودتی اگر فکر کردی افسرده ای پس در حالت افسردگی قرار میگیری… و حالت بده و مدام گلع و شکایت میکنی ولی اگر حال خوب خودتو در هر شرایطی، به ظاهر بدی حفظ کنی، ناله نزنی از دست زمین و زمان و امیدوار باشی ک همه چیز بهتر میشود.. حتی اگر شرایط فعلی تو خوب نباشد ولی حال خوبت رو حفظ کن که خداوند وعده داده به صابرین که شرایط بد رو با حال خوب سپری کن تا من به تو ببخشم از هر چه میخواهی.
خداوند را شاکرم ک با عمل ب آگاهی های سایت، روز ب روز حالم بهتر میشه و قرص و دارو و دکتر اعصاب رو گذاشتم کنار خدارو صد هزار مرتبه شکر.
استاد تجربه ی من از سگ سیاه خیلی وحشتناکه و طبق اموزش های شما نمیخوام راجع به ش صحبت کنم فقط در این حد میگم که کمتر از یک هفته 30 کیلو وزن کم کردم و دوبار دست به …..زدم ، اما به لطف خداوند زنده موندم .
دو سال طول کشید تا به خودم بیام دوران خیلی خیلی سختی بود اما من به کمک خدای عزیزم
تونستم اون سگ سیاه و به یه سگ خیلی خیلی کوچیک تبدیل کنم به کمک نیروی نیروی سپاس گذاری از داشته ها ،(فایلهای استاد عباس منش عزیزم و فایلهای اقای خلعتبری)
یادمه اون زمان سپاس گذاری و مینوشتم و گریه میکردم اما کمکم نیروی خیلی عجیبی وارد زندگی م شد جوری که از همه چیز لذت میبرم، چند روزی است متوجه شدم که طبق ایه 7 سوره ی ابراهیم سپاس گذاری از سنت های الهی است و خداوند آن را وسیله ی آرامش و ازیاد روزی انسان ها قرار داده . بچه ها درسته که من تجربه ی سختی داشتم اما
اون سگ سیاه نگاه منو به دنیا تغییر داد و فهمیده بودم که یه چیزهایی نامرئی توی دنیا هست که من ازش بی خبرم ،و منو هدابت کرد به سمت فایلهای استاد عزیزم که هر روز دارم آگاه تر و آگاه تر میشم و خدارو شاکرم که کمکم کرد تا به این سمت هدایت بشم ،استاد عزیزم از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم ،شما با آگاهی هاتون به کل دنیا کمک میکنید و به نظر من شما خودتون به تنهایی به اندازه ی یک ملت هستید.دوستتون دارم ،فعلا خداحافظ.
یک روز این سگ سیاه افسردگی دروجود من چنان خود نمایی میکرد که من هیچ اعتماد بنفس و عزت نفس واحساس ازرشمندی در خودم نمیدیدم بطوری که اطرافیانم با فهمیدن این موضوع لطمه های زیادی به من وارد کردند که هروز بیشتر قبل افسرده تر میشدم و بی احترامی میکردم همرو مقصر این شرایط بوجود اومده میدونستم الا خودم زندگی رو برای خودم تمام شده میدیدم و قبل از اینکه وارد سایت شما بشم به طور خیلی هدایتی من از طرف یک دوست با کلمه ی شکر گذاری اشنا شدم که گفت اصلا تو به خاطر نعماتی که خداوند بهت داده تا حالا ازش تشکر کردی اون لحظه تغییر بزرگی در زندگی من ایجاد شد و من بدون اینکه از قانون با خبر باشم هرشب از خداوند به خاطر تمام داشته هام سپاسگزاری میکردم و در طول روز به دنبال زیبایی های در زندگیم میگشتم تا بتونم به خاطر انها از خداوندتشکر کنم و همیشه توی دفتر شکر گذاریم مینوشتم خدایا شکرت که من رو هدایت میکنی به بهترین میسر چون با جون و دلم میخواستم که تغییر کنم و این سگ سیاه افسرگی رو رام کنم هروز وقت زیادی رو برای ورزش کردن و یوگا میگذاشتم و من عاشق پیاده روی کردن هستم همیشه توی پارک پشت خونمون نیم ساعت با دوستانم به پیاده روی میرم وفقط و فقط درمورد زیبایی ها صحبت میکنیم خیلی از پاشنه آشیل هام رو درست کردم ولی می دونم که هنوز خیلی کار دارم تا تغییرات بزرگ و بزرگ تری رو در خودم ایجاد کنم واینکه چن وقتی هست که زود عصبانی میشم به خاط همین از خداوند خواستم که من رو هدایت کنه و اون مثل همیشه که من رو به بهترین مسیر ها هدایت میکنه من رو به سوی یک صفحه از سایت شما به اسم راه های کنترل ذهن هدایت کرد،الان نسبت به روز اولی که وارد سایت شدم خیلی بهتر شدم نمیگم عالی چون هنوز خیلی تغییر هست که باید در خودم ایجاد کنم و الان ارامش بیشتر رو در وجودم حس میکنم و به دنیا با دید دیگه ای نگاه میکنم.
از خداوند متعال سپاسگزارم که این دنیا را لایق دید تا دنیایی را به او هدیه بدهد
خدایا شکرت برای احساس لیاقت درونم
خدایا شکرت برای عزت نفسم
خدایا شکرت که من را به این دنیا هدیه دادی
خدایا شکرت که عاشق خودمم
خدایا شکرت که یه دختر شادم
خدایا شکرت که مهربونم
خدایا شکرت که با اراده ام
خدایا شکرت که مثبت نگرم
خدایا شکرت که من رو به این فایل زیبا هدایت کردی
استاد عزیزم خیلی خیلی از شما ممنونم به خاطر این فایل با ارزش و زیبا
من ی ترس هایی داشتم (نجواهای شیطان ک ب قول خداوند اومده عزت رو ازما بگیره)ب اسم (نجواهای ذهن)هروقت این نجوا ظاهر میشد من احساس بی ارزشی میکردم و زندگی برام خیلی خسته کننده میرسید.اون ممکن بود درهرزمانی ومکانی ظاهر بشه بی دلیل.نجواها از لحاظ ظاهری منو پیر تر از سنم نشون میداد(دقیقا ی تمرینی هست در فصل ۳کتاب رویاها ک میگه حتی اگه اوضاع خوب نیست یطوری راه برو ی طوری بخند ک انگار در اوج لذت هستی.مرسی خدای خوبم ک راحل رو هم بهمون میگی )وقتی همه ی دنیا درحال لذت وشادی بودن من فقط زندگی رو از دریچه تاریک نجواهای فلج کننده میدیدم.کارهایی ک قبلا برام خیلی شادی آور بودن ناگهان باحضوراون همگی لذتشونو ازدست دادن.نجوا میخواست ک اشتهامو کور کنه.اون باعث شده بود ک تمرکزمو ازدست بدم وحافظه ام.ب شدت بد عمل میکرد.هرکاری میخواستم و هرتغییری میخوام ایجادکنم.بشدت مقاومت میکرد.و همیشه درمیون جمع اعتماد بنفس منو نابود میکرد.بزرگترین ترسم این بود ک مردم پشت سر من حرف بزنن ومنو قضاوت کنن.همیشه مراقب بودم کسی اونو نبینه(درواقع خودواقعیم نبودم)چون باعث آبروریزی من میشد.ومخفی کردن اون انرژی زیادی از من میگرفت.اینکه مجبورباشی همیشه دروغ بگی مخفی کاری کنی واقعا حس بدیه.نجواها باعث میشدک همه ی افکار وحرفام منفی باشه.اون منو بداخلاق میکردوباعث مشد افراد از بودن بامن احساس بدی پیدا کنن.اون احساس عشق رو بکلی درمن نابود کرده بود.اون بیشتراز همه دلش میخواست ک هر روزبابدخلقی وافکار منفی بیداربشم وهمیشه بیادم مینداخت ک قراره چ روزه سخت و کسل کننده ایی داشته باشم.بودن نجواهای شیطان ب معنای کمی ناراحت بودن یا بیحوصلگی گذری نیست.بلکه بسیار بدتر ومجموعه ایی ازاحساس ویرانگره.هرچه سنم بالاتر رفت .اون نجواها بزرگتر و بزرگتر بزرگتر شدو بتدریج دیگه کاملا منوپادراورده بود و بامن بود.مت سعی میکردم باهر ابزاری اونو ازخودم دور کنم ولی اون براحتی برمن غلبه میکردو شکست خوردن از اون باعث میشد دفعه های بعد تلاس کمتری برای پیروز شدن بکنم.وهمین باعث شد من سراغ موادمخدر والکل وعواملی بیرون از خودم برم ک واقعا اوضاع رو بدتر کرد.وعاقبت من بطور کامل در تنهایی خودم غرق شدم.نجواها تموم خوشی ها (دیدن نعمت هایی ک همین حالا توزندگیم هستن)رو از من گرفت وقتی تموم خوشی هاتو از دست میدی اصلا زنده بودن چ فایده ایی داره.خوشبختانه من از افراد متخصص کمک گرفتم (خداوند و قرآن).اولین قدم بهبودی اینه ک بپذیریم ک خودم هستم ک زندگیمو با افکارم وکانون توجه ام میسازمو درخواست کردن از کسانیه ک این راه رو قبلا رفتن وبر نجواها پیروز شدن.
مهم نیست کی باشی.نجواهاباعث دردسر نوع بشرشده.وامکان روب رو شدن ودچار شدن با این نجواها برای همه یکسانه.ومن فهمیدم هیچ قرص ویا دارویی یا عوامل بیرونی وجود نداره ک ب من کمک کنه.من نیاز داشتم باورهامو تغییر بدمو از دریچه ایی دیگه ایی ب زندگی نگاه کنم.ازهمه مهمتر من یاد گرفتم بجای ترسیدن از نجواها از اون ب عنوان اهرم لذت استفاده کنم.ب این صورت ک اون هرچی گفت من برعکسشو انجام بدم..هرچه ذهنتون شلوغ وخسته تر باشه توانایی مونو کمتر میکنه.پس من یاد گرفتم چگونه ذهنمو آروم کنم.فهمیدم ورزش منظم و قرار دادن خودم درمعرض ورودی های خوب از هر روشی موثرتره.پس قدم بزنید .بدویید و لذت ببرید و سپاسگزار باشید وبزارید نجواها ضعیف و ضعیفتر بشن.دفترچه ایی تهیه کنید وسعی کند چیزهایی ک بخاطرشون سپاسگزار هستید رو یاد داشت کنید.وازخداوندتشکر کنیداین کار واقعا تاثیر فوق العاده ایی داره.مهم ترین موضوعی ک باید بدونی اینه ک مهم نیست ک اوضاع چقدر خرابه.اگر خودتونو درمسیر درست صراط مستقیم قراربدیم وباورهامونوتغییربدیم این روزهای ب ظاهر بد خواهد گذشت.نمیشه گفت از وجود این نجواها خوشحالم اما اون برام معلم بزرگی بود.اون منو مجبور کرد دوباره زندگیمو از نو بسازم.من یاد گزفتم بجای فرار از تضادها و مشکلات .بشینم اونو ریشه ایی حل کنم.نجواها ترس همواره بخشی از زندگی من هستن. ک من باید باهاشون رو ب رو بشم.ولی هرگز دیگه اون هیولایه سابق نیستن.با ایمان واگاهی.نگاه مثبت داشتنوشادبودن.میتونین بدترین ترس ها و نجواها رو رام کنیم..
با عرض سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی در سایت عباس منش دات کام امیدوارم که همه هم فرکانسی های من در این سایت در اوج موفقیت باشند و هیچ وقت دچار افسردگی و سگ سیاه نشوند من خیلی وقت ها احساس میکردم واقعاً یک چیزی مرا از انجام خیلی فعالیت ها باز می دارد و باعث میشه که نتونم کارها و یا به موقع یا که اصلاً انجام دهم و با این که خودم میدونم این اصلا طبیعی نیست ولی نمیتونم این چیز را از خودم دور کنم از وقتی که با این سایت و استاد عزیز آشنا شدم خیلی راحت میتونم با این مشکل کنار بیام و فقط با گوش دادن به یکی از فایل های استاد چنان انگیزه بگیرم که انگار هیچ گونه افسردگی وجود نداشته و این احساس بد که من تازه فهمیدم افسردگیه به راحتی قابل درمان است نه به طور کامل ولی به طور مقطعی درمان و فرد را برای انجام فعالیت های دیگر آماده می کند که این فعالیتهای کوچک باعث حال خوب واحساس موفقیت میشه و این شروع یه موفقیت بزرگه و از استاد عزیز بابت این موضوع خیلی متشکرم امیدوارم همیشه شاد و سربلند باشید.
و اینک من بهم تلنگر خورد من همین الانم درگیرم با سگ سیاه زندگی ام ،گاهی پاش رو میزاره رو گلوم ک خفه ام کنه ….اصلا اون قلاده انداخته گردن من و داره منو این ور و اون ور میکشه
من از آگاهی ها توی زندگی ام استفاده نمیکنم
اون لحظه هایی ک باید کار کنم نمیکنم
حتی این سگ سیاه نمیزاره الان ب راحتی کامنت بنویسم و داره میگ ک ننویس الکی هست و کلی داره جلوم رو میگیره
و جالبه ب یاد میارم یه زمان هایی من ب سگ سیاه پیروز شدم و یه زمان هایی اون پیروز شده و جالبه ک زمان های پیروز اون خیلییی بیشتر هست
و اینک بعد دو روز اومدم کامنت بنویسم و فایل رایگان گوش کنم و این یعنی امروز روز منه و من موفق میشم
چون از ساعت 4 و نیم صبح بیدار شدم و بعد از سپاسگزاری ام برای 8 ماه پایان سال هدف گزاری کردم و ب صورت 4 ماه 4 ماه و بعدش 2 ماه 2 ماه و بعدش ماه ب ماه و هفته گی و حالا برای امروزم نوشتم
اینم بگم ک از فروردین 100 تا هدف گزاری کردم و یه هفته انجام دادم و ب لطف سگ سیاه عملی نشد و من بار دیگ با آگاهی کامل تر هدف گزاری کردم و اشتباه هدف گزاری قبلی ام این بود ک بیش تر از توانم برنامه ریزی کرده بودم برای همین این بار از بازه زمانی های 5 دقیقه ای شرو کردم و فقط تعهد میخواد ک نا امید نشم هول و ولا برم نداره و عجله نکنم و بدونم طبق اثر مرکب جواب باید بگیرم و از خدا میخوام ک هدایتم کنه ب مسیر درست
و الان کارهایی ک استاد گفتن اینک ورزش مداوم و دفتر مخصوص سپاس گزاری داشته باشم
و باورها ی قدرتمند کننده ی کوچک کوچک برای خودم ایجاد کنم
کلا باید برای غلبه ب سگ سیاه زندگی ام باید باید اونو ب تیکه های کوچک تبدیل کنم
و این کار فقط با استمرار و مداومت و بدون فشار آوردن ب خودم قابل انجام هست
خداروشکر ک آگاهی پیدا کردم در مورد سگ سیاه زندگی ام و یکم دلگرمی هس ک فقط من تنها نیستم و همه این سگ سیاه رو دارند و بازم دلگرم تر تر اینه ک خیلیا ب سگ سیاهشون غلبه کردن و از جمله استاد و خانم شایسته و خیلی های دیگ و این ب این معنیه ک منم میتونم با آگاهی و تعهد و استمرار ب سگ سیاه زندگی ام تا حدودی قلاده بزنم
و این رو هم عالی هست ک بدونم این سگ سیاه همیشه بخشی از زندگی من میمونه با این تفاوت ک من میتونم اونو مث یه حیوون خونگی و رام شده برای خودم نگه دارم و زندگی عالی برای خودم با باور هار درست ایجاد کنم و لذت ببرم
و یادم باشه اینو ک سگ سیاه توی هر فرصتی میخواد رشد کنه
وظیفه ی من آگاه زندگی کردن هست باید باید آگاهانه زندگی کنم باید
این آگاهی هارو دارم و میدونم و مشکل توی عمل کردن هست
سپاسگزار پروردگار مهربان هستم که رحمتش مانند ذات خودش سفید است شکر میکنم بخاطر بارش رحمت الهی این برف زیبا که همه زمین را فرا گرفته و جز سفیدی چیزی دیده نیست الهی صد هزار مرتبه شکر
درمان سگ سیاه (افسردگی)
من با گوش کردن به این فایل اهرم رنجی ناخود آگاه در ذهنم بوجود آمد که خلاصه ای را مینویسم تا رد پایم باشد
سگ سیاه به نظر من همان نجواهای ذهن شیطانی که درون ذهن هر فردی وجود دارد میباشد و می خواهد هر وقت که غافل شدم افسار زندگیم را در دست بگیرد میخواهد من را نابود کند در هر لحظه می خواهد احساس خشم پوچی تنفر مقایسه کردن بی انگیزگی را یاد آوری کند میخواهد شاد نباشم اشتهایم را کور کند من را به عادات خوردن غذاهای نا سالم هدایت کند تا تمرکزم را بگیرد و باعث شود که هیچ تغییر مثبت در زندگی ام نکنم اعتماد به نفسم را بگیرد عزت نفسم را له کند من را همواره در ترس از قضاوت دیگران قرار دهد هر روزم را با بد خلقی بیدار کند از من یک دروغگو بزرگ بسازد عشق واقعی از لذت بردن در تمام ابعاد زندگیم را بگیرد و اگر نتوانم بر آن پیروز شوم هر روز بزرگ وبزرگتر خواهد شد و اوضاع زندگیم را کامل در دست گرفته و زیر چرخ دنده های جهان هستی له و داغونم کند و عاقبتش زندگیم غرق شده و عمرم تباه و از گمراهان در این دنیا خواهم بود
اهرم لذت و گرفتن افسار این سگ سیاه
1- من میتوانم آگاهانه و با تمرین اولین قدم که شکر گزاری از خداوند مهربان که به من اشرف مخلوقاتش این قدرت را داده که خودم زندگی ام را آن طور که میخواهم رقم برنم و هر لحظه این را یاد آوری کنم قدم بر دارم
و قطعا در دنیا هیچ قرص نیست که باخوردنش یا دکمه ای نیست که با فشار دادن آن زندگی ام به یک باره خوب و دگرگون شود و بهترین تمرین آموزش دیدن و یاد گیری است
2 – با تمرین ستاره قطبی توجه وتمرکزم را به آنچه که میخواهم معطوف کنم
3- با تمرین فانوس دریایی توجه و تمرکزم را معطوف به هدفم در کسب کارم قرار دهم تا همیشه انگیزه داشته باشم و ذهنم را کنترل کنم
4- من باید آگاهانه این سگ سیاه را آموزش دهم و تربیتش کنم
5- با ورزش کردن های منظم این سگ سیاه را خاموش کنم و خسته تا نتواند در ذهنم حرکت کند
6-و مهمترین درس این فایل مهم نیست در چه وضعی هستی از هر کجا که شروع کنی و باورهای خوب به ذهنت بدهی روزهای خوب و روشنی مانند این برف زیبا زندگی تو را احاطه خواهد کرد و قطعا تو جزو هدایت شدگان خواهی بود و رحمت پروردگار شامل حالت
بینهایت ممنون پرودگارم هستم که من را هدایت کرده به مسیر درست و امن
استاد عزیزم در پناه خدا وند مهربان شاد باشید و سربلند
سلام من مریم هستم
از استاد گرامی تشکر میکنم و سپاسگزارم خداوند را بابت آشنایی با سایت شما از طریق یکی از دوستانم،من بیشتر فایلهایی که تا کنون گوش کردم خیلی برام مفید بوده ولی هنوزهم بعد از گذشت یکسال از گوش کردن به این فایلها ولی گاهی افسرده میشم و ممکن یک روز یا حداقل چند ساعت تو این حالت بمونم خیلی دویست دارم بمن ی پاسخ کامل بدید که چطور میتونم این مشکل حل کنم چون اوایل که فایلهارو گوش میکردم خیلی محکمتر و با امید بالا بودم ولی الان گاهی با مشکلاتی برام پیش میاد از اون حالت خارج میشم.
🌟به نام خداوند سبحان 🌟
سلام ب استاد عزیز، مریم جان و همکلاسی های من
(سگ سیاه) یا افسردگی
افسردگی در درون انسان مثل یه جونور وحشی رشد میکنه، اون جونور وحشی از درون انسان را پیر و فرسوده میکند، دید انسان نسبت مسائل عوض میشه و بیشتر جنبه منفی داره، با وجود افسردگی انسان دیگر از زندگی لذت نمیبره و حتی در شاد ترین لحظه زندگیت احساس پوچی و ناامیدی، داری و درون انسان غمگین و افسرده است و هیچ چیز دیگر او را شاد نمیکند، افسردگی باعث عدم تمرکز و هواس پرتی میشه، باعث عدم اعتماد بنفس و منزوی بودن میشود.
ترس از قضاوت شدن اینکه افسردگی داریم و عدم درمان باعث بیشتر شدن این بیماری میشود، افسردگی انسان را به شدت منفی گرا میکند و انرژی منفی که از یک انسان افسرده ساتر میشه باعث دوری افردا دیگر از وی میشوند و او بسیار تنها و افسرده تر میشود، عشق در او نابود شده.
غول بزرگ (افسردگی) هرروز حال تو را بدتر میکند، اصلا خوراک اون اینه ک حال تو بد باشه او از حال تو تغذیه میکنه.
افسردگی یعنی ناراحتی و دل گرفتگی، بی حوصلگی زود گذر نیست بلکه مجموعه ای از احساس بد است مه روز ب روز بدتر میشه.
افسردگی که درمان نشود انسان را ب راههایی میکشاند برای حال خوب لحظه ای، مثل الکل و مواد…
که این حال، انسان را روز ب روز بدتر و گرفتار تر میکند…
.. اگر احساس افسردگی داریم باید از متخصص این موضوع کمک بگیریم… و این رو بدونیم ک امکان درگیر شدن با افسردگی برای همه انسان ها وجود دارد پس خودتو قضاوت نکن، و از درمان خجالت نکش، نگران حرف مردم نباش.
..
قرص و دارویی وجود نداره که افسردگی رو درمان کنه چون کع افسردگی یک مشکی در روح انسانه و فقط، از طریق تغییر باور هاست ک تو تغییر میکنی و افسردگی را درمان میکنی…
.
.
.
احساسات خودمون رو ب راحتی به دیگران بگیم… از گفتن نترس… از جانور درونت(افسردگی ) نترس.
.
.
🌟اگر خسته باشی، ذهنت شلوغ باشه بیشتر دچار افسردگی میشی… باید خودتو درمان کنی… از طریق ورزش، قدم زدن در هوای آزاد، دفتر سپاسگزاری داشته باش و ب خاطر داشته هات سپاسگزار باش.
✅این مهم نیست ک تو چقدر حالت خرابه… اگر باورهات تغییر بدی روزهای حال بدی و افسردگی تو تمام میشه و غول بزرگ(افسردگی) از زندگیت میره
🌟بجای فرار از مشکلات اونها رو حل کن، ممکنه افسردگی بخشی از حال تو بمونه ولی دیگه اون جونور همیشگی نیست و رام شده… در واقع تو تونستی اونو رام کنی
✅با ایمان، آگاهی، صبر، انتظارات مثبت داشتن،… میتوان بدترین شرایط، روحی رو درمان کنیم… از کمک گرفتن خجالت نکشیم…
ممنونم از شما بابت این فایل، من همیشه شرایط رو ربط به حالم میدادم و فکر میکردم چون الان مثلا شرایط مالی خوبی ندارم من افسرده م،یاد مثلا چون همسر من فلان اخلاق را داره من افسرده م و…. تمام شرایط، بیرونی را مقصر می دانستم، و چشم روی خودم بسته بودم و نا آگاه که… فائزه خودتی همچیز خودتی اگر فکر کردی افسرده ای پس در حالت افسردگی قرار میگیری… و حالت بده و مدام گلع و شکایت میکنی ولی اگر حال خوب خودتو در هر شرایطی، به ظاهر بدی حفظ کنی، ناله نزنی از دست زمین و زمان و امیدوار باشی ک همه چیز بهتر میشود.. حتی اگر شرایط فعلی تو خوب نباشد ولی حال خوبت رو حفظ کن که خداوند وعده داده به صابرین که شرایط بد رو با حال خوب سپری کن تا من به تو ببخشم از هر چه میخواهی.
خداوند را شاکرم ک با عمل ب آگاهی های سایت، روز ب روز حالم بهتر میشه و قرص و دارو و دکتر اعصاب رو گذاشتم کنار خدارو صد هزار مرتبه شکر.
سلام به استاد عزیزم و همه ی اعضای خانواده ام .
استاد تجربه ی من از سگ سیاه خیلی وحشتناکه و طبق اموزش های شما نمیخوام راجع به ش صحبت کنم فقط در این حد میگم که کمتر از یک هفته 30 کیلو وزن کم کردم و دوبار دست به …..زدم ، اما به لطف خداوند زنده موندم .
دو سال طول کشید تا به خودم بیام دوران خیلی خیلی سختی بود اما من به کمک خدای عزیزم
تونستم اون سگ سیاه و به یه سگ خیلی خیلی کوچیک تبدیل کنم به کمک نیروی نیروی سپاس گذاری از داشته ها ،(فایلهای استاد عباس منش عزیزم و فایلهای اقای خلعتبری)
یادمه اون زمان سپاس گذاری و مینوشتم و گریه میکردم اما کمکم نیروی خیلی عجیبی وارد زندگی م شد جوری که از همه چیز لذت میبرم، چند روزی است متوجه شدم که طبق ایه 7 سوره ی ابراهیم سپاس گذاری از سنت های الهی است و خداوند آن را وسیله ی آرامش و ازیاد روزی انسان ها قرار داده . بچه ها درسته که من تجربه ی سختی داشتم اما
اون سگ سیاه نگاه منو به دنیا تغییر داد و فهمیده بودم که یه چیزهایی نامرئی توی دنیا هست که من ازش بی خبرم ،و منو هدابت کرد به سمت فایلهای استاد عزیزم که هر روز دارم آگاه تر و آگاه تر میشم و خدارو شاکرم که کمکم کرد تا به این سمت هدایت بشم ،استاد عزیزم از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم ،شما با آگاهی هاتون به کل دنیا کمک میکنید و به نظر من شما خودتون به تنهایی به اندازه ی یک ملت هستید.دوستتون دارم ،فعلا خداحافظ.
سلام به استاد عزیزم
یک روز این سگ سیاه افسردگی دروجود من چنان خود نمایی میکرد که من هیچ اعتماد بنفس و عزت نفس واحساس ازرشمندی در خودم نمیدیدم بطوری که اطرافیانم با فهمیدن این موضوع لطمه های زیادی به من وارد کردند که هروز بیشتر قبل افسرده تر میشدم و بی احترامی میکردم همرو مقصر این شرایط بوجود اومده میدونستم الا خودم زندگی رو برای خودم تمام شده میدیدم و قبل از اینکه وارد سایت شما بشم به طور خیلی هدایتی من از طرف یک دوست با کلمه ی شکر گذاری اشنا شدم که گفت اصلا تو به خاطر نعماتی که خداوند بهت داده تا حالا ازش تشکر کردی اون لحظه تغییر بزرگی در زندگی من ایجاد شد و من بدون اینکه از قانون با خبر باشم هرشب از خداوند به خاطر تمام داشته هام سپاسگزاری میکردم و در طول روز به دنبال زیبایی های در زندگیم میگشتم تا بتونم به خاطر انها از خداوندتشکر کنم و همیشه توی دفتر شکر گذاریم مینوشتم خدایا شکرت که من رو هدایت میکنی به بهترین میسر چون با جون و دلم میخواستم که تغییر کنم و این سگ سیاه افسرگی رو رام کنم هروز وقت زیادی رو برای ورزش کردن و یوگا میگذاشتم و من عاشق پیاده روی کردن هستم همیشه توی پارک پشت خونمون نیم ساعت با دوستانم به پیاده روی میرم وفقط و فقط درمورد زیبایی ها صحبت میکنیم خیلی از پاشنه آشیل هام رو درست کردم ولی می دونم که هنوز خیلی کار دارم تا تغییرات بزرگ و بزرگ تری رو در خودم ایجاد کنم واینکه چن وقتی هست که زود عصبانی میشم به خاط همین از خداوند خواستم که من رو هدایت کنه و اون مثل همیشه که من رو به بهترین مسیر ها هدایت میکنه من رو به سوی یک صفحه از سایت شما به اسم راه های کنترل ذهن هدایت کرد،الان نسبت به روز اولی که وارد سایت شدم خیلی بهتر شدم نمیگم عالی چون هنوز خیلی تغییر هست که باید در خودم ایجاد کنم و الان ارامش بیشتر رو در وجودم حس میکنم و به دنیا با دید دیگه ای نگاه میکنم.
از خداوند متعال سپاسگزارم که این دنیا را لایق دید تا دنیایی را به او هدیه بدهد
خدایا شکرت برای احساس لیاقت درونم
خدایا شکرت برای عزت نفسم
خدایا شکرت که من را به این دنیا هدیه دادی
خدایا شکرت که عاشق خودمم
خدایا شکرت که یه دختر شادم
خدایا شکرت که مهربونم
خدایا شکرت که با اراده ام
خدایا شکرت که مثبت نگرم
خدایا شکرت که من رو به این فایل زیبا هدایت کردی
استاد عزیزم خیلی خیلی از شما ممنونم به خاطر این فایل با ارزش و زیبا
در پنا الله یکتا شاد،پیروزو سربلند باشید
سلام
تبریک میگم که تونستین بهترین مسیر هارا پیدا کنید تا بتونین افکارتان رو کنترل کنین
همه دوستانی که در این سایت هستند
همه دنبال تغییر شخصیتی هستند این یک معجزه است که این سایت بهترین نقطه شروع هر کاری هست
سلامتی عشق روابط یا هر چیزی که مد نظر داشته باشین
استاد حرف هایش همه صادقانه هست
ومن به این کلام ایمان دارم
چون میدانم فقط کلام خدا را داره بهم آموزش میدهد
این کامنت شما هم خیلی با ارزش هست چون تماما شکر گذاری هست و بهبود های فردی را نشان میدهد
همیشه موفقیت را برایت آرزو میکنم
.سلام.چقدر این کلیپ مفهمومی بود.خدایا شکرت
من ی ترس هایی داشتم (نجواهای شیطان ک ب قول خداوند اومده عزت رو ازما بگیره)ب اسم (نجواهای ذهن)هروقت این نجوا ظاهر میشد من احساس بی ارزشی میکردم و زندگی برام خیلی خسته کننده میرسید.اون ممکن بود درهرزمانی ومکانی ظاهر بشه بی دلیل.نجواها از لحاظ ظاهری منو پیر تر از سنم نشون میداد(دقیقا ی تمرینی هست در فصل ۳کتاب رویاها ک میگه حتی اگه اوضاع خوب نیست یطوری راه برو ی طوری بخند ک انگار در اوج لذت هستی.مرسی خدای خوبم ک راحل رو هم بهمون میگی )وقتی همه ی دنیا درحال لذت وشادی بودن من فقط زندگی رو از دریچه تاریک نجواهای فلج کننده میدیدم.کارهایی ک قبلا برام خیلی شادی آور بودن ناگهان باحضوراون همگی لذتشونو ازدست دادن.نجوا میخواست ک اشتهامو کور کنه.اون باعث شده بود ک تمرکزمو ازدست بدم وحافظه ام.ب شدت بد عمل میکرد.هرکاری میخواستم و هرتغییری میخوام ایجادکنم.بشدت مقاومت میکرد.و همیشه درمیون جمع اعتماد بنفس منو نابود میکرد.بزرگترین ترسم این بود ک مردم پشت سر من حرف بزنن ومنو قضاوت کنن.همیشه مراقب بودم کسی اونو نبینه(درواقع خودواقعیم نبودم)چون باعث آبروریزی من میشد.ومخفی کردن اون انرژی زیادی از من میگرفت.اینکه مجبورباشی همیشه دروغ بگی مخفی کاری کنی واقعا حس بدیه.نجواها باعث میشدک همه ی افکار وحرفام منفی باشه.اون منو بداخلاق میکردوباعث مشد افراد از بودن بامن احساس بدی پیدا کنن.اون احساس عشق رو بکلی درمن نابود کرده بود.اون بیشتراز همه دلش میخواست ک هر روزبابدخلقی وافکار منفی بیداربشم وهمیشه بیادم مینداخت ک قراره چ روزه سخت و کسل کننده ایی داشته باشم.بودن نجواهای شیطان ب معنای کمی ناراحت بودن یا بیحوصلگی گذری نیست.بلکه بسیار بدتر ومجموعه ایی ازاحساس ویرانگره.هرچه سنم بالاتر رفت .اون نجواها بزرگتر و بزرگتر بزرگتر شدو بتدریج دیگه کاملا منوپادراورده بود و بامن بود.مت سعی میکردم باهر ابزاری اونو ازخودم دور کنم ولی اون براحتی برمن غلبه میکردو شکست خوردن از اون باعث میشد دفعه های بعد تلاس کمتری برای پیروز شدن بکنم.وهمین باعث شد من سراغ موادمخدر والکل وعواملی بیرون از خودم برم ک واقعا اوضاع رو بدتر کرد.وعاقبت من بطور کامل در تنهایی خودم غرق شدم.نجواها تموم خوشی ها (دیدن نعمت هایی ک همین حالا توزندگیم هستن)رو از من گرفت وقتی تموم خوشی هاتو از دست میدی اصلا زنده بودن چ فایده ایی داره.خوشبختانه من از افراد متخصص کمک گرفتم (خداوند و قرآن).اولین قدم بهبودی اینه ک بپذیریم ک خودم هستم ک زندگیمو با افکارم وکانون توجه ام میسازمو درخواست کردن از کسانیه ک این راه رو قبلا رفتن وبر نجواها پیروز شدن.
مهم نیست کی باشی.نجواهاباعث دردسر نوع بشرشده.وامکان روب رو شدن ودچار شدن با این نجواها برای همه یکسانه.ومن فهمیدم هیچ قرص ویا دارویی یا عوامل بیرونی وجود نداره ک ب من کمک کنه.من نیاز داشتم باورهامو تغییر بدمو از دریچه ایی دیگه ایی ب زندگی نگاه کنم.ازهمه مهمتر من یاد گرفتم بجای ترسیدن از نجواها از اون ب عنوان اهرم لذت استفاده کنم.ب این صورت ک اون هرچی گفت من برعکسشو انجام بدم..هرچه ذهنتون شلوغ وخسته تر باشه توانایی مونو کمتر میکنه.پس من یاد گرفتم چگونه ذهنمو آروم کنم.فهمیدم ورزش منظم و قرار دادن خودم درمعرض ورودی های خوب از هر روشی موثرتره.پس قدم بزنید .بدویید و لذت ببرید و سپاسگزار باشید وبزارید نجواها ضعیف و ضعیفتر بشن.دفترچه ایی تهیه کنید وسعی کند چیزهایی ک بخاطرشون سپاسگزار هستید رو یاد داشت کنید.وازخداوندتشکر کنیداین کار واقعا تاثیر فوق العاده ایی داره.مهم ترین موضوعی ک باید بدونی اینه ک مهم نیست ک اوضاع چقدر خرابه.اگر خودتونو درمسیر درست صراط مستقیم قراربدیم وباورهامونوتغییربدیم این روزهای ب ظاهر بد خواهد گذشت.نمیشه گفت از وجود این نجواها خوشحالم اما اون برام معلم بزرگی بود.اون منو مجبور کرد دوباره زندگیمو از نو بسازم.من یاد گزفتم بجای فرار از تضادها و مشکلات .بشینم اونو ریشه ایی حل کنم.نجواها ترس همواره بخشی از زندگی من هستن. ک من باید باهاشون رو ب رو بشم.ولی هرگز دیگه اون هیولایه سابق نیستن.با ایمان واگاهی.نگاه مثبت داشتنوشادبودن.میتونین بدترین ترس ها و نجواها رو رام کنیم..
😉😉😉👌
سلام دوست عزیزم
زهرا جان چ زیبا نوشتی..
چ تعبیر زیبا و مناسبی بکار بردی .. سگِ سیاهِ افسردگی… نجواهای ذهنی..
بسیار لذت بردم سپاسگزارم 🌸💕🌸💕🌸💕🌸
– بی نهایت ممنونم بابت این فایل بسیار تامل برانگیز و سازنده.
* افسردگی یعنی احساس بی ارزشی کردن، یعنی زندگی بسیار مریض گونه و کسل کننده داشتن، یعنی همیشه و هرجا در هر حالتی ممکنه بدون
دلیل خاصی بروز پیدا کنه و ما رو تحت تاثیر خودش قرار بده و تاثیرات سوئی روی جسم و فکر و روح ما داشته باشه. مثل این می مونه که یک
عینک سیاه رنگ رو به چشمانمون زده باشیم و از اون دریچه سیاه رنگ به همه چیز داریم نگاه میکنیم و همه چیز رو تاریک، بی معنی، بی ارزش،
نازیبا و کسل کننده می بینیم، حتی کارهایی که قبلا هم با انجام دادنشون لذت میبردیم هم دیگه برامون معنی و مفهومی ندارن، چون دیگه اون
دلیلی که قبلا برای انجامشون داشتیم رو نداریم و بدون هدف و بدون خواسته شدیم و در نتیجه ما رو به مسیرهای پوچ و توخالی می بره، حال
بعد از اینکه مدت خیلی طولانی رو در این وضعیت موندیم و در این وضعیت تثبیت شدیم حال اون باورهای سیاه و تاریک و مخرب در ذهن ما
در ضمیر ما شکل گرفته و تبدیل به یک هسته در اعماق وجودی ما شده. حال هر از گاهی میخواهیم از این پوسته تنگ و سیاه بیرون بیایم
اما تواناییشو نداریم چون اون سیاهی عمق بیشتری در وجود ما داره و در نتیجه در افکار بنیادین ما نفوذ کرده. حال این جا رو میتونیم به همون
گفته “دارن هاردی” تشبیه کنیم، همون جایی که نشون میده برای از بین بردن این افکار سیاه و تاریک و مخرب(همون لیوان پر از نوشابه سیاه)
باید با گذشت زمان مناسبی و کار کردن روی خودمون و روی باورهای جدیدمون ( همون ریختن آب به درون لیوان نوشابه) این سیاهی رو از بین
ببریم و این کار نیازمند وقت و انرژی و از همه مهم تر اون ایمان و عشق به تغییر هست.
متشکرم.
با عرض سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی در سایت عباس منش دات کام امیدوارم که همه هم فرکانسی های من در این سایت در اوج موفقیت باشند و هیچ وقت دچار افسردگی و سگ سیاه نشوند من خیلی وقت ها احساس میکردم واقعاً یک چیزی مرا از انجام خیلی فعالیت ها باز می دارد و باعث میشه که نتونم کارها و یا به موقع یا که اصلاً انجام دهم و با این که خودم میدونم این اصلا طبیعی نیست ولی نمیتونم این چیز را از خودم دور کنم از وقتی که با این سایت و استاد عزیز آشنا شدم خیلی راحت میتونم با این مشکل کنار بیام و فقط با گوش دادن به یکی از فایل های استاد چنان انگیزه بگیرم که انگار هیچ گونه افسردگی وجود نداشته و این احساس بد که من تازه فهمیدم افسردگیه به راحتی قابل درمان است نه به طور کامل ولی به طور مقطعی درمان و فرد را برای انجام فعالیت های دیگر آماده می کند که این فعالیتهای کوچک باعث حال خوب واحساس موفقیت میشه و این شروع یه موفقیت بزرگه و از استاد عزیز بابت این موضوع خیلی متشکرم امیدوارم همیشه شاد و سربلند باشید.
سلام استاد جان
ممنون از کلام نابتون و تصاویر گویای کلیپ
و اینک من بهم تلنگر خورد من همین الانم درگیرم با سگ سیاه زندگی ام ،گاهی پاش رو میزاره رو گلوم ک خفه ام کنه ….اصلا اون قلاده انداخته گردن من و داره منو این ور و اون ور میکشه
من از آگاهی ها توی زندگی ام استفاده نمیکنم
اون لحظه هایی ک باید کار کنم نمیکنم
حتی این سگ سیاه نمیزاره الان ب راحتی کامنت بنویسم و داره میگ ک ننویس الکی هست و کلی داره جلوم رو میگیره
و جالبه ب یاد میارم یه زمان هایی من ب سگ سیاه پیروز شدم و یه زمان هایی اون پیروز شده و جالبه ک زمان های پیروز اون خیلییی بیشتر هست
و اینک بعد دو روز اومدم کامنت بنویسم و فایل رایگان گوش کنم و این یعنی امروز روز منه و من موفق میشم
چون از ساعت 4 و نیم صبح بیدار شدم و بعد از سپاسگزاری ام برای 8 ماه پایان سال هدف گزاری کردم و ب صورت 4 ماه 4 ماه و بعدش 2 ماه 2 ماه و بعدش ماه ب ماه و هفته گی و حالا برای امروزم نوشتم
اینم بگم ک از فروردین 100 تا هدف گزاری کردم و یه هفته انجام دادم و ب لطف سگ سیاه عملی نشد و من بار دیگ با آگاهی کامل تر هدف گزاری کردم و اشتباه هدف گزاری قبلی ام این بود ک بیش تر از توانم برنامه ریزی کرده بودم برای همین این بار از بازه زمانی های 5 دقیقه ای شرو کردم و فقط تعهد میخواد ک نا امید نشم هول و ولا برم نداره و عجله نکنم و بدونم طبق اثر مرکب جواب باید بگیرم و از خدا میخوام ک هدایتم کنه ب مسیر درست
و الان کارهایی ک استاد گفتن اینک ورزش مداوم و دفتر مخصوص سپاس گزاری داشته باشم
و باورها ی قدرتمند کننده ی کوچک کوچک برای خودم ایجاد کنم
کلا باید برای غلبه ب سگ سیاه زندگی ام باید باید اونو ب تیکه های کوچک تبدیل کنم
و این کار فقط با استمرار و مداومت و بدون فشار آوردن ب خودم قابل انجام هست
خداروشکر ک آگاهی پیدا کردم در مورد سگ سیاه زندگی ام و یکم دلگرمی هس ک فقط من تنها نیستم و همه این سگ سیاه رو دارند و بازم دلگرم تر تر اینه ک خیلیا ب سگ سیاهشون غلبه کردن و از جمله استاد و خانم شایسته و خیلی های دیگ و این ب این معنیه ک منم میتونم با آگاهی و تعهد و استمرار ب سگ سیاه زندگی ام تا حدودی قلاده بزنم
و این رو هم عالی هست ک بدونم این سگ سیاه همیشه بخشی از زندگی من میمونه با این تفاوت ک من میتونم اونو مث یه حیوون خونگی و رام شده برای خودم نگه دارم و زندگی عالی برای خودم با باور هار درست ایجاد کنم و لذت ببرم
و یادم باشه اینو ک سگ سیاه توی هر فرصتی میخواد رشد کنه
وظیفه ی من آگاه زندگی کردن هست باید باید آگاهانه زندگی کنم باید
این آگاهی هارو دارم و میدونم و مشکل توی عمل کردن هست
خدا بهم قدرت عملگرا بودن رو بده بهم انشااله
ک شرمنده خودم نشم
خدایا شکرت
الان احساس خیلی خوبی دارم خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و تمام دوستان هم فرکانسی
سپاسگزار پروردگار مهربان هستم که رحمتش مانند ذات خودش سفید است شکر میکنم بخاطر بارش رحمت الهی این برف زیبا که همه زمین را فرا گرفته و جز سفیدی چیزی دیده نیست الهی صد هزار مرتبه شکر
درمان سگ سیاه (افسردگی)
من با گوش کردن به این فایل اهرم رنجی ناخود آگاه در ذهنم بوجود آمد که خلاصه ای را مینویسم تا رد پایم باشد
سگ سیاه به نظر من همان نجواهای ذهن شیطانی که درون ذهن هر فردی وجود دارد میباشد و می خواهد هر وقت که غافل شدم افسار زندگیم را در دست بگیرد میخواهد من را نابود کند در هر لحظه می خواهد احساس خشم پوچی تنفر مقایسه کردن بی انگیزگی را یاد آوری کند میخواهد شاد نباشم اشتهایم را کور کند من را به عادات خوردن غذاهای نا سالم هدایت کند تا تمرکزم را بگیرد و باعث شود که هیچ تغییر مثبت در زندگی ام نکنم اعتماد به نفسم را بگیرد عزت نفسم را له کند من را همواره در ترس از قضاوت دیگران قرار دهد هر روزم را با بد خلقی بیدار کند از من یک دروغگو بزرگ بسازد عشق واقعی از لذت بردن در تمام ابعاد زندگیم را بگیرد و اگر نتوانم بر آن پیروز شوم هر روز بزرگ وبزرگتر خواهد شد و اوضاع زندگیم را کامل در دست گرفته و زیر چرخ دنده های جهان هستی له و داغونم کند و عاقبتش زندگیم غرق شده و عمرم تباه و از گمراهان در این دنیا خواهم بود
اهرم لذت و گرفتن افسار این سگ سیاه
1- من میتوانم آگاهانه و با تمرین اولین قدم که شکر گزاری از خداوند مهربان که به من اشرف مخلوقاتش این قدرت را داده که خودم زندگی ام را آن طور که میخواهم رقم برنم و هر لحظه این را یاد آوری کنم قدم بر دارم
و قطعا در دنیا هیچ قرص نیست که باخوردنش یا دکمه ای نیست که با فشار دادن آن زندگی ام به یک باره خوب و دگرگون شود و بهترین تمرین آموزش دیدن و یاد گیری است
2 – با تمرین ستاره قطبی توجه وتمرکزم را به آنچه که میخواهم معطوف کنم
3- با تمرین فانوس دریایی توجه و تمرکزم را معطوف به هدفم در کسب کارم قرار دهم تا همیشه انگیزه داشته باشم و ذهنم را کنترل کنم
4- من باید آگاهانه این سگ سیاه را آموزش دهم و تربیتش کنم
5- با ورزش کردن های منظم این سگ سیاه را خاموش کنم و خسته تا نتواند در ذهنم حرکت کند
6-و مهمترین درس این فایل مهم نیست در چه وضعی هستی از هر کجا که شروع کنی و باورهای خوب به ذهنت بدهی روزهای خوب و روشنی مانند این برف زیبا زندگی تو را احاطه خواهد کرد و قطعا تو جزو هدایت شدگان خواهی بود و رحمت پروردگار شامل حالت
بینهایت ممنون پرودگارم هستم که من را هدایت کرده به مسیر درست و امن
استاد عزیزم در پناه خدا وند مهربان شاد باشید و سربلند
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
این فایل برای من خیلی خیلی عالی بود
واقعا به همین راحتی و آسانی باورهای غلط و منفی در آدمی رشد می کند و آرام آرام کل زندگی ما را فرا می گیرد
یادم باشد که زمانی هم اینگونه بودم و این برای من خیلی آموزنده بود تا همیشه خودم را با این فکر در نظر داشته باشم همه چیز از افکار من شروع می شود
باورهای من است که زندگی من را رقم می زند
دیدن حال خوبی ها
نکات مثبت زندگی خودم
دیدن آرامشی که در زندگی خودم دارم
دوستان خوبی که در اطراف من هستند
همه اینها سبب می شود که من به راحتی و آسانی بتوانم روزهای خوبی را برای خودم رقم بزنم
خداوند را ممنون هستم که من را به این راه عالی و ارزشمند هدایت کرد
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها