آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2 - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

415 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 732 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    خداوندابابت قانون ثابت وبی نقص وبدون تغییرت بی نهایت ازتون سپاسگزارم

    بی نهایت استادعزیزم ازتون سپاسگزارم بابت این فایل وتمام فایلهای عالیتون/

    امروز دوست داشتم یک مقدارم ازخودم تعریف کنم/خخخ/البته تعریف دارم ااا/خخخ/ویکی ازرفتارهای متفاوت خودم رونصبت به اکثرمردم کشوروحتی جهان رواینجامطرح کنم:استادعزیزم بنده ازبچگی متفاوت ازخانواده ام تواکثرجنبه های زندگی رفتارمیکردم ومتفاوت هم نتیجه میگرفتم “حتی شایددوستان باورشون نشه زندگی سابقم رو هم خودم یک بخشش رومیدونستم که چه جهنمی درانتظارم هست /خخخ/اما پذیرفتم چون بازم میگم متفاوت ازدیگرا ن فکرمیکنم”وعامل موفقیتهای زندگیم هم همین هست که ازبچگی دوست داشتم که(بی دلیل عشق بورزم ودوست داشته باشم “بی دلیل باهمه ارتباط داشته باشم”بی دلیل شادباشم وبرقصم وخیلی ازکارهایی که متفاوت ازدیگران وبی دلیل انجام میدادم ومیدم)واینها به نظرخودم بهترین شرط موفقیت وخوشبختی درتمام ابعادزندگی هست”دوست داشتم اینجا بگم که منه عباس نوربخش حتی درارتباط بادوفرزنم هم همینطوری هستم وبودم وخواهم بود”وازهمان نوزادیشون چون میدونستم عامل موفق بودن خودم چی بوده همان بی تفاوتی پدرومادرم به من که حتی میخواستن منوازبین ببرندو…ومن به خواسته خودم وخدای خودم پادراین جهان گذاشتم تالذت ببرم ومتفاوت ازهمه زندگی کردم هم همینطوری بافرزندانم رفتارمیکنم وفقط بهشون میگم اگراین کاروبکنید”این نتیجه اش هست وهمین بدون تعصب وعصبانیت واحساسات واین حرفهاروکه میزدم “همسرسابقم به شدت مخالف من بود وبهم میگفت توبی احساسی وکلمات ب……/خخخ/ میگفت وآره “آره بغول استادسیب زمینی بودن ومن هم لذت میبردم ایشون بهم میگفت والان همون فرزندان مشترکمون درکناربنده باعشق جدیدم خوب وخوش وباعشق زندگی میکنندومن خوشحالم چون این اصل قانون هست “به نظرمن هرکس باخودش درصلح باشه وخودش روهرروزبهتروبهتربشناسه وفقط رورفتارهای (شخصیتی)خودش کاربکنه به دورازدنیای بیرون زندگی رویایی خواهدساخت “همانطورکه من برای خودم ساخته ام وهرروزدارم به صورت تکاملی قوی وقویترمیشم/دوست داشتم این احساس و متفاوت بودن ولایق بودن خودم روبازبه خودم بازگوکنم والان بی نهایت خوشحال وخوشبخت هستم/

    دوستون دارم وازخداوندیکتا:سلامتی/شادی/خوشبختی/ثروتمندی وسعادتمندی دردنیاوآخرت روخواستارم

    یاحق///

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3176 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی شایسته ودوستان گلم

    الهه ام

    واقعا از خدای مهربانم سپاسگذارم که هدایتم کرد به سمت شما به سمت مسیر هموار و راست به سمت مسیری که صالحان و نعمت داده ها میرن

    واقعا ازتون تشکر میکنم استاد واقعا دنبال این فایل بودم چون همیشه به خودم میگفتم کاش استاد در مورد تربیت فرزند هم صحبت کنند و درخواستم اجابت شد

    اینکه من بتونم چند درصد به حرف های شما عمل کنم رو نمی‌دونم اما باید از کم شروع کنم

    یادم میاد عرفان داشت سه سال رو تموم میکرد ولی درست نمی‌تونست حرف بزنه دقیقا پارسال منظورمه فشار ها از همه طرف روی من بود مخصوصا که بچه های همسن عرفان کم نبود توی اقوام ما و مداوم چه از طرف نزدیکانم چه خودمون دچار مقایسه میشد و برای من مادر خیلی خیلی سخت بود دلم نمی‌خواست هیجابرم بداخلاقی میکردم حالم خوب نبود تا با استاد همراه شدم و دقیقا با خرید وشروع دوره احساس لیاقت من واقعا یه الهه دیگه شدم دیگه دست از سر عرفان برداشتم و همینجوری که بود پذیرفتمش وگفتم به درک که حرف نزد مهم اینه خدارو شکر سالمه و ایندفعه برای اینکه باورهام تقویت بشن از همه دوری کردم و نتیجه رها کردن عرفان و هدایت های خداوند الان شده عرفانی که هرروز یه شعر جدید برام میخونه همراه آهنگ ها همخونی می‌کنه سوره حمد رو تکرار می‌کنه همراه قاری و چقدر فعال تر شده در هر زمینه ای خلاق شده برای خودش بازی اختراع می‌کنه و حتی تو لباس پوشیدن و انتخاب کردن مستقل شده ولی این روزها داشتم خیلی کنترلش میکردم در بحث سلامتی وخوراکی ها که روی این هم باید حسابی کار کنم و نه خودمو اذیت کنم نه پسر عزیزم رو

    پس تنها زمانی من میتونم از زندگیم لذت ببرم که اجازه بدم دیگران خودشون مسئولیت زندگی خودشونو برعهده بگیرن و نخوام با دلسوزی کردن هام براشون خدایی کنم و اینم بدونم که هرکسی هرجایی هست سرجای درستشه و این با عدل خداوند سازگاره چون همه ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم و خداونده که هدایتگر همه ماست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    MATIN گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    به نام خدای مهربان

    سللم استاد عزیزم خانم شایسته و همه هم دوره ای های موفق و خوشبختم

    وای استاد فقط وقتی که آیه های قرآن رو میخوندیت ومعنی میکردی اونم به معنی درستش قلبم آروم میگرفت یعنی هروقت که میگفتید مشیت

    خدا وند بوده من باتمام وجودم احساس آرامش میکردم هزاران بار این رو از شما شنیده بودم و با خودمم تکرارش کردم ولی انگار توی این فایل یه شکله دیگه داشت از درکه این که من فقط و فقط خودم هستم که زندگیم رو خلق میکنم و فقط وفقط باید روی خودم سرمایه گزاری کنم اون انرژی مقدس رو باید برای خودم بزارم من خیلی وقته که دارم روی خودم کار میکنم بای همین اینکه بخوام به دیگران بگم چجوری فکر کنید این شده بخشی از شخصیتم که به دیگران هیچ کاری ندارم به صورت ناخود آگاه ولی با وجود این هم چنان هم صوتی های ریز میدم و فکر که میکنم میبینم خیلی بهتر شد خیلی بهتر شدم ولی بازم جا داره که خیلی بهتر بشم

    یادم میاد سال 98که باشما آشنا شدم همش دنبال این و اون بودم که تغییرشون بدم. مثله اون مثال مذهیه میخواستم همرو به زور بیارم توی این مسیر و خب نتیجه هم معلوم بود دیگه این کارو که نمیتونستم بکنم هیچ کلی هم انرژیم از بین میرفت و حالمم بد میشد و بازم هم این روندو تکرار میکردم که آروم اروم با گذر تکاملم این روند خیلی خیلی کم تر شد و با تمام وجودم درک کردم که فقط باید روی خودم کار کنم فقط خودم.

    من نمیتونم هیچ کسی رو تغیر بدم این دل سوزیه فقط به من آسیب میزنه همه همه بچه هت توی این مسیر اینو تجربه کردن من همین دیشب سر سفره شام مادرم گفت فردا اومدی خونه برو به داداشت کمک کن تنها نره تعمیر گاه بعد من گفتم که نیازی به کمک من نداره بزار خودش تنهایی بره انقدر نزار ترسو باز بیاد که هرجا میره یکی باهاش باشه تا اینو گفتم سری پاشدم فرارو بر قرار کردم گفتم این مسیری که دری میری اگه ادامه بدی آخرش باید باحاله بعد بخوابی همین صبح بود که تا شب فقط 10بار جلسه 2این فایلو گوش کردی نباید هم چین صوتی بدی خدارو شکر چون خیلی در طول روز فایل گوش میکنم و روی خودم کار کردم اینکه بابت اشتباهات کوچیک و بزرگم خودمو سر زنش نکنم و حاله خودم رو المی بد نکنم واقعا شده بخشی از وجودم که نیاز ندارم انرژی بزارم یا فایلی مربوط به بخشیدن خودم رو گوش کنم که اینکارو کنم تا اشتباهی میکنم تمام فقط درسشو میگیرم که تکرارش نکنم .

    این نکته پایانی هم بگم که خیلی تکنیک و تمرین خوبیه اونم تکرار چندین باره یه فایله باعث میشه که درک آدم بیشتر بشه خب توی دانش مندای ذهنی این داستان هست که تو اگه یه کار رو 17بار انجام بدی برای ذهنت انگار که انجامش ندادی برا همین تکرار معجزه میکنه و باعث میشه که اگه مثله دیشب من تو مسیر اشتباه رفتی سری کانون توجهت رو تغییر بدی و فرکانس هات رو کنترل کنی

    واقعا از خدا ممنونم که عمری به من داد که دوباره زنده باشم نفس بکشم و با وجودم باعث گسترش جهانش بشم باتمام وجودم دلم میخواد همتون به خواسته هادون برسید و زندگی پر از عشق و شادی و آرامش رو تجربه کنید ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    مریم صادقی گفته:
    مدت عضویت: 468 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خداوندا در حضور تو آرام میگیریم و اعلام می کنیم که تو تنها خدای این عالم ، حاکم این جهان ، قادر مطلق و زمامدار بی چون و چرای خلقت هستی

    در حالی که به قدوسیت مهیب و جلال عظیم تو می اندیشیم و در قدرت بیکران و حاکمیت مطلق تو تعمیق می کنیم ترس ترا در دل خود جای می دهیم ترسی آکنده از عشق و احترام

    ترا به دلیل شخصیت بی نقص ، حکمت بی پایان و عدالت مطلقت ستایش می کنیم به خاطر رحمت جاودان ، فیض بی همتا ، و خشم عظیم تو در برابر گناه ، تو را می پرستیم

    در دل خود سر تعظیم فرود می آوریم و در حالی که زیبایی خیره کننده و شخصیت جذاب تو را می ستاییم در برابر تو زانو می زنیم و اعتراف می کنیم که بزرگترین نیاز ما دستیابی به مکاشفه ای عظیم از وجود تو و محبت پیمایش ناپذیر توست . از تو فروتنانه می خواهیم که این نیاز را در ما ببینی.

    دعای ما این است:طریق خود را به ما بیاموز تا ترا بشناسیم و در حضور تو فیض یابیم . از تو سپاسگزاریم که درخواستهای صادقانه و قلبی ما را پاسخ خواهی داد ، ای خالق محبت‌ .

    آمین یا رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    شکوه فیروزی گفته:
    مدت عضویت: 1013 روز

    به نام خالق هستی .درود بر استاد عزیز.بانو شایسته ی گرامی و دوستان هم فرکانسی من. اینکه هر زمان شاگرد آماده باشد استاد از راه میرسد برای من تبدیل به قانونی شده که نتیجه اش را هر لحظه در این سایت و آموزه های استاد میبینم. مدتی درگیر تغییردادن نزدیک ترین افراد خودم بودم و هربار قوی تر از قبل ناامید میشدم از این تغییردادن.بی آنکه بدانم در مورد برقراری ارتباط با خداوند اصرار زیادی به افراد برای استفاده از روش خودم را داشتم این فایل و این آگاهی بار دیگر به من آموخت که هرکس در هدایت یافتن و اتصال به حق روش و زمان خود را دارد.

    اینکه خداوند با این صراحت در کتاب قرآن در مورد عدم توانایی ما برای تغییر دیگران سخن گفتند دلیل محکمی برای غلط بودن این مسیر است و استاد عزیز با یادآوری این آیات مسیر را برایم روشن تر کردید. دریافت من ازین اگاهی .آزادی عملی است که خود خالق به ما برای انتخاب مسیرمان اعطا کرده و ما هم قطعا این آزادی عمل را بابد به دیگران بدهیم تا در مسیر درست قرار بگیریم.

    سپاسگزارم از شما و دوستان هم فرکانسی و جریان آگاهی که همیشه نجات بخش بوده و هست.

    ا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    علی مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1437 روز

    سلام بر استادعزیزم که همیشه برای من حرفهایتان بسیار ثمر بخش بوده واین بار هم خانم شایسته زحمت کشیدن فایلها را دسته‌بندی کردن بنام رد پا از جانب خودم سپاسگزارم ممنونم

    هر چند قبلا شنیده بودم .

    مجددا گوش می‌کنم.

    استادعزیزم همان موقع بر روی فرزندم فرمایشات شما را پیاده کردم کلی نتیجه گرفتم و الان برای خودش مردی شده روی پای خودش ایستاده.

    خیلی صحبت‌ها هست بنده کلی گفتم از درگاه خداوند یکتا میخواهم استادعزیزم وسرکارخانم شایسته را در پناه خودش سالم سلامت داشته باشد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    زینب کریمی گفته:
    مدت عضویت: 652 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و‌همه دوستان

    چقدر آگاهی شفا بخشه.چقدر آگاهی پیدا کردن حس خوب همراه با آرامش منتقل میکنه.

    وقتی این فایل رو‌گوش‌‌کردم متوجه شدم چقدر به اشتباه قبلا یا حتی الان که آدم گاهی اوقات‌عذاب وجدان میگیره که چطوری کمک‌کنم به اون آدم یا مثلا اگه من فلان حرفو‌میزدم یا فلان رفتارو‌میکردم‌شاید زندگیش تغییر میکرد ،کم میکنه و حتی از بین میبره.

    من واقعا حالم خیلی خوب شد بااین اگاهی که کسب کردم خدایا شکرت.

    منم زیاد خوندم تو قران که خداوند گفتن سرنوشت هیچ قومی رو تغییر نمیدن مگر اینکه خودشون بخوان

    اما هیچ وقت اینجوری بهش فکر نکرده بودم.

    چقدر آگاهی های نادرست از کودکی بهمون منتقل کردن اما خب الان خیلی خوشحالم برای این اتفاق

    برای اینکه اینجا هستم و دارم بهترین اگاهی هارو نصیب روح و جانم میکنم .

    سپاسگزارم ازتون استاد عزیز

    سپاسگزارم از خداوند بخاطر وجودتون،وجود خودتون و‌مریم جان

    خدایا شکرت که اماده دریافت این اطلاعات ناب هستم.

    ازینجا به بعد یاد میگیرم که من به عیچ عنوان نمیتونم زندگی کسی رو تغییربدم و این قدرت رو ندارم تا وقتی که خودش نخواد.

    پس دیگه دلم‌نمیسوزه‌برای کسی چون‌اون افراد خودشون خواستن ک اونجوری زندگی کنن و هرموقع آمادگیشو داشته باشن اطلاعات ناب دریافت میکنن.

    من‌یاد گرفتم‌که فقط و‌ففط باید تمرکزم‌روی‌خودم‌باشه

    و دست بردارم از تغییر ادم ها.

    وای یه دنیا ارامش پشت این جملاته:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مرضیه رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1025 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد توحیدبخش

    سلام به خانم شایسته توحید شناس

    سلام به دوستان یکتا پرست

    توحید توحید توحید

    در ریشه وجودمون

    در کلاممون

    در قلبمون

    در افکارمون

    در بدنمون

    در حرکتهامون

    کامل در نیتمون

    هر کاری میخوام بکنم دیگه باید دقیق بشم که خدا رو کجا میبینم

    خودم که موندم

    حالا دیگه ذهنم منو گول میزنه خوب به همسرتم بگو

    خوب به دختراتم بگو

    خوب به مادرت بگو

    ذهنم میگه، کمکشون کن اشتباه نکنن

    آخه تو بهشون نگی کی بگه

    وای وای شرکای درونی که آدم نمیفهمه

    وعدالت خدا رو گزاشتم کنار

    پس عدالت خدا چی

    شک به عدالت خدا

    اعتماد به خدای عادل پس چی

    اصلا خدا عادله یعنی چی

    اصلا خودت رو مگه خدا هدایت نکرد

    مگه تو به حرف اونا وقتی می‌خوان به تو بفهمونن گوش می کنی

    هرگز

    تو خودت اگه کسی بهت اسرار کنه این راه درسته وبیا میخوام بفمونم بهت گوش میدی

    یا فقط فایل هارو که اونم از یه استادی که خودت فقط قبولش کردی گوش میکنی وحالا بعد مدتها حاضرشدی بیشتر گوش کنی وعملگراتر بشی به قول خودت

    غافل از اینکه کار خودم کجاس اشکالات خودم رو بر طرف کردم یا نه که اینقدر به اونا کار دارم

    اصلا تا یه آگاهی میاد ذهنم میگه بهش بگو اینو

    وتمرکزم از خودم می‌ره

    خودم کی عمل کردم به صحبت اونها

    من حتی هر وقت خواستم آموزشی ببینم چقدر تو انتخاب کسی که آموزش میبینم دقت میکنم

    که دارم به چه کسی گوش میدم خودش چه شخصیتی داره

    چقدر به گفته هایش عمل میکنم

    فکر میکنم نشده تا حالا به صحبتهای پدر و مادر و همسر م به وقتش که نیاز هم داشتم درست گوش کرده باشم 🫣

    چه برسه حالا انجام داده باشم دیگه

    تازه توقعاتم اونقدر بالا بوده که خودم آسیب می‌دیدم

    وقتی یه مورد مهم رو می‌فهمیدم ناجی میشدم واولین کسایی که دوستشون داشتم رو بیشتر اذیت کردم که ببین این کار خیلی مهمه اگه این کار رو بکنی موفق میشی بیا تو این مسیر که نجات پیدا کنی

    وچقدر دوباره آسیب دیدم ورها کردم که خودم نجات پیدا کنم

    چقدر انرژی وزمان می‌زارم تو این موارد.

    و بارها تصمیم گرفتم که نکنم

    وچنین کارهایی رو نکنم

    اونا رو به حال خودشون بزارم ونکات مثبتشون رو ببینم وزندگی زیباتری رو تجربه کنم چون با تمرکز رو هر کسی. خودم میشدم از اون بدتر

    ویکی باید میومد دست کنه بگیره نجاتم بده

    البته الان خیلی خیلی بهتر شدم خدا روشکر

    واین صحبت رو استاد خیلی گفته خیلی 🫣

    تو هر فایلی که من گوش دادم حدود نودو نه در صدی گفته این رو

    ومن🫣

    استاد تو بعضی موارد گفته به حرف منم شک کن وخودت تحقیق کن

    واونجا من یه تیک بزرگ خورد تو ذهنم که این یعنی چی، من برم تحقیق کنم

    من اومدم لقمه راحت ببرم بخورم

    کجا برم دنبال لقمه

    استاد گفت برو تو قرآن سرچ کن

    گفتم اوه حالا برم این همه بخونم

    خوب اینجا میام راحت گوش میکنم دیگه

    چه کاریه

    ذهنم اینقدر میترسه

    وبعد یکم گوش کردم یکی دو آیه رو خودم خوندم

    ومعنی اون رو خودم سرچ کردم که کلمه به کلمه

    بفهمم منظور چی بوده

    دقیقا اینجا بود که ایمانم محکم تر شد

    دقیقا اینجا بود که پله های تو خالی که اومده بودم ازش بالا یکم پر شد

    اینجا یکم نه کلی ایمانم به خدا راسخ تر شد

    ومتوجه شدم که اگه ذره ای به سمت خدا حرکت کردم خدا ده قدم میاد

    این درحالیکه که من چند سال پیش حدود 5الی 6سال، یه مدت هر روز یه جز میخوندم

    اما اون خوندن با این خوندن زمین تا آسمون فرق داره

    اصلا یه سبک کاملا متفاوتی

    این آیه های که استاد میگید من فقط گوش میکنم واینو فهمیدم که گوش دادن با ایمان آوردن باز فرق داره

    اینو قبلاً نمی فهمیدم والان ایمان راسخ رو فقط فهمیدم وادامه مسیر وهدایت های خدا رو از خدا وند میخوام که مستمر باشم هر روز هر لحظه

    شب وروز ودم به دم دوست دارم احساسش کنم

    میدونید دوست دارم احساسش کنم وازش دور نشم وهمیشه احساسش کنم

    وهرگز ازش دور نشم

    ممنونم خانم شایسته عزیزم که هواستون هس ما به چه صحبتهایی بیشتر نیاز داریم

    بازم خدارو شکر بابت هدایتم وسپاسگزارم بابت وجود شما دو انسان فوق العاده که با یه نگرش متفاوت به گسترش این علم توحیدی کمک میکنین ونشر میدین این آگاهی های ناب الهی رو

    خداوند به وجود چنین بنده های افتخار می‌کنه

    خدا رو شکر بابت این روز زیبا واین هدایت

    خدا رو شکر بابت ذره ذره این آگاهی های توحیدی

    خدا رو شکر بابت خودسازی و ادامه مسیرم

    خدا رو شکر می کنم بابت این اراده ای که به من داده

    خدا رو شکر بابت استمراری که بهم هر روز یاری می‌کنه تا ادامه بدم وپیش برم وتمرکز بیشتری روی خودم داشته باشم و بهتر و بهتر بشم

    سپاس سپاس سپاس

    عاشقتونم عاشقتونم عاشقتونم

    خدا همیشه حافظ ویارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    فاطمه علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1408 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان!….

    بنام خدایی که هر لحظه در حال هدایت ماست برای راهی” راست!….

    سلام و درود به سایت بهشتیم و،” مخصوصا استاد عزیزم …که هر لحظه موضوعات بینظیری از قانون رو برای ما یاداوری میکنند…

    من مدام از ایات قرآن،” درک کرده ام…که این آیات یاداوری کننده و هوشیاری ما انسانها هست..

    یادمه، گذشته ها…ماه رمضون بود…بدلم افتاده بود بیام قرآن رو با معناش بخونم.بوجودیکه هیچی از قرآن درک نکرده بودم.فقط میخوندم ..و برام، بسیار دلچسب شده بود.و.و واقعا برام شیرین بود.حس ارامش داشت..و من چند سال پیاپی تو این ماه این روند رو تکرار میکردم..

    چون فقط! تا یاد داشتم..این باور که فقط این ماه میتونی به نحو خیلی خوب ازش استفاده کنی….دیگه این شده بود جزو باورم…و من فقط عمل میکردم.بعضی موقعها هم اصلا حوصلم نمیشد چون درکم بسیار پایین بود…

    ولی همیشه این ایه برام بولد بود..خیلی میشنیدم خیلی بهم یادآوری میکرد..

    که خداوند حال هیچ قومی رو تغییر نمی دهد.مگر اینکه خودشون بخان…

    اصلا نگاه به ایه نمیکردم.اصلا تو مبحث شی..اینچیزاهم نبودم..

    ولی انگار برام یه نقطعه بولدی شده بود.هر کسی هر کاری میکنه،” خودش بسر خودش میاره..

    فقط!درکم همین اندازه بود حتی خیلی پایینار..ولی بصورت خیلی خاصی این جمله شد بود جزو بهترینهای من…

    ..جالب….اینکه…

    حالا این موضوع رو برای خودم بکار نمیبردم..ولی برای دیگران خیلی این پترن رو میدیدم..

    که افرادی نزدیکم یه مورد ازدواج اشتباه داشتن.یا توی وضعیت مالیشون مشکل براشون پیش میومد و هر بار این پترنها تو زندگیشون تکرار میشد…یه مثال میزنن میگن در حد بنز..دقیقا با وجودی که من سنم پایین بود..اون رفتار خیلی واضح بود…

    ولی نا گفته نمونه !…نسبت بخودم ،هیچ عملگرایی نداشت…دیگه اونم بخاطر اینکه در مدارش نبودم.هم کر بودم هم نابینا…ولی همیشه این ایه برام بولد بود..خیلی زیاد…و بیشتر راجع به دیگران این ایه رو صدق میکردم..که بازم از جهل و نادانیم بود…

    تا اینکه لطف خدا شامل حالم شد.که اونم بخاطر یسری تضادها بود…یادمه اوایل..به یکی از خواهرم که خیلی بیشتر نسبت به بقیه افراد خانواده ام بهم، نزدیک بود.با ایشون در میون میزاشتم..

    و یادمه ایشون نقض میکردن..یه با یکی از افراد یکم دور ولی” بهم نزدیک بود.در میون گذاشتم..اونم بخاطر شرایط کاریش.که تو یکی از ارگانهای دولتی بسیار نقطعه سنج کار میکنن.یجوری کارای اطلاعاتی انجام میدن..

    منم اومدم خیلی راحت با ایشون این مباحث رو در میون گذاشتم..

    ایشونم اومدن تو سایت شما…و در موردش باهام تحلیل کرد..

    چون من نااگاهانه اینکار رو انجام داده بودم…من اینجا لطف خداوند دیدم.ایشون که داشتن صحبت میکردن.انگار اصلا من نمیشنیدم..

    انگار خداوند یجوری برام سنگینش کرده بود..که با خودم میگفتم من هیچی یاد نگرفتم.چقدر ایشون درکش زیاده…

    و بعد از اینکه فهمیدم کارم اشتباه دیگه اصلا با این شخص راجع به این صحبتها باهاشونم هم کلام نشدم..

    همه رو لطف خداوند میدونم..

    بعد اون..یه مدت گذشت ولی اینبار پترنها مدام برام تکرار میشد…اون چه کسی بود…دوستی که سالیان سال ما از هم جدا شده بودیم..و اصلا یادم رفته بود…

    تا اینکه یه روز دیدم وارد اتاق کارم شد..خیلی از وضعیت روابطش!مینالید..اینقدر باهام دردل کرد..که منم شده بود ،”استاد نخبه برای ایشون….و اومدن از این گفته ها،”شما… با این شخص در میون گذاشتم..

    خودم اونروزا .بصورت واضح و بسیار دقیق..از طرف خدا الهام میشدم..و خیلی زندگیم مخصوصا تو بحث روابط “یه دگرگونی قوی پیش اومده بود..

    و میخاستم هر کسی تو این مورد مشکل داشته باشه من بهش کمک کنم..

    تا اینکه..این شخص یه جوی گرفتش..دیدم هر روز از شرایط همسرش میگفت…

    تا یه روز لطف خدا…از طریق این شخص،” من هدایت شدم به صفحه نشانها…همون روز فهمیدم من میتونم هر روز 24 ساعت زمان.بسته به شرایط و مداری که هستم..از خداوند و از این فایل کمک بگیرم.و اهرم کنم برای یادگیری بیشتر…

    همون روز خداوند از زبان شما بهم گفت.دست از اینکارت بردار که نابود میشی…تو نمیتونی به کسی کمک کنی.و بارها خداوند از طریق ایات قرآن بعد اون فایل..بهم یاداوری نمود…

    وقتی بازخورد افراد و بازخورد زندگیمو میدیدم…میگفتم نگاه کن.کارت اشتباه هست.مگه تو وکیل وصی افراد هستی به تو ربطی نداره..

    و بازم من گوش کردم و روی خودم کار کردم.که دیگه دست از این شخص بردارم..

    و اینفرد رفته بود پیش شخصی،”مشاوره ایی که بتونه بهشون کمک کنه…و بهم گفت راسی رفتم پیش فلان مشاوره.،” چقدر خوب بود!…..

    گفتم بنده خدا من اینقدر برات وقت گذاشتم …و بعداش بخودم گفتم.. بزار هر کاری که دوستداره انجامش بده..و من بخاطر این وضعیت نادرست..دیگه دست از این رفتارم برداشتم..

    اتفاقی که افتاد این شخص مثل گذشته از زندگیم محو شد..

    خیلی راحت،” فرکانس و مدار من ..از هندیگه جدا شدیم…

    و این پترن هنوز بود بازم یه شخصی بازم از اطرافیانم..ایشون با اموزشهای شما و بحث مقاومت برای اومدن تو سایتتون..اصلا دیدم بازم این پترن داره برام تکرار میشه ..این شخصم از خودم دور کردم..

    ….

    و نکته اخر..شخص نزدیکم….این اتفاق همین برای سال جدید هست..دقیقا یه هفته قبلش!.. خواب دیدم..ایشون داره باهام،” راجع به شما صحبت میکنه.من دارم یسری گفته ها بهش میگم..ایشون دو تا چشم بصورت خیلی باز داشت و با تعجب نگاهم میکرد….

    کل این خواب صحنه من ،”و چشمان این شخص از تعجب بود..خداوند قبلش منو هدایت کرد..

    و به وقتش به روئت بخشید..ایشون مثل اینکه فایل توحیدی شما رو گوش!کرده بودن..و شما رو یفرد عارف درک کرده بودن..

    به محض اینکه این صحبتو به من کرد.من،”حقیقتا.اولش ،” خیلی خوشحال شدم..و شروع کردم بکاری انجام دادن..که اون شخص همون . رفتار رو با من برقرار کرد.دقیقا صحنه خواب اومد جلوی چشمم…

    و کلی صحبتها و انتقادات از طرف شخص به من بازخورد، شد…و فهمیدم..این مسیر اصلا نیاز نبوده من همچنین برخوردی با ایشون داشته باشم..

    همینکه میگن کور و کر …..دقیقا اینفرد با من به شدت خیلی ناجور،” با هام “همچنین برخوردی کرد…

    و بعد اون خیلی سعی کردم که اصلا راجع به این موضوعات با هیچکسی در میون نزارم..چون اسیب و تخریبش بخودمون خیلی زیاد هست..

    تخریبش جوریه که تو میخای جای اون فرد این دانسته ها رو ببینی و درک کنی..

    حسش مثل اینه..که بینایی و درک تو رو بزارن توی وجود اون…چیزی که کاملا سنخیت داره طبق قانون و عدالت خداوند…

    من با این منطق بخودم یادآور کردم…

    که نگاه کن همینجوری که شخص خودت.در مسیر نادرستی که اون افراد میرن…تو نمیتونی کارتو پیش ببری…همین نظر هم راجع به اونا داشته باش…

    و دیدم این ایه نوح مدام خداوند بهم یاداوری میکنه..و بازخورد خدا به پیامبر.من مدام این الگوهای تکرار شونده رو در قران دیدم و بخودم یاداوری کردم..

    و اگه هم بجاهایی نااگاهانه انجام میدادم.بازم خداوند بهم یاداور می نمود..

    و با منطق شما سعی کردم.بازم بخودم بگم..هر شخصی هر جایی که هست جای درستشه…

    یادمه چند ماه پیش..این خواب خیلی برام با ارزش!بود…شب خواب دیدم توی یه ساختمان خیلی خیلی بزرگ هستم…

    ساختمانی که حالت کلاس به کلاس.دقیقا مثل ساختمان دانشگاه بود!…ولی با طبقات بسیار بزرگ…بیش از میلیونهاا نفر ادم روی صندلی نشسته بودن…

    و به منم گفتم برو تو فلان کلاس…

    و من به محض اینکه وارد شدم..دیدم یه شخص نزدیکم..یه صندلی بغل دستم هست..ولی ناگفته نمونه..صندلیا پر بود.بهم گفتن خانم شما اینجا جاتون نیست…

    دیدم دو شخصی خانم اومدن.یه لیستی تو دستشونه..گفتم این چیه…رفتن طرف اون شخص نزدیکم..و بهشون یه صحبتهایی کردن که شما جزو این لیست حسابرسی هستین..و داشتن ایشونو مواخذه میکردن..

    من اینقدر گریه میکردم داد میزدم.که کاری بهش نداشته باشین…خیلی سرو صدا میکردم..یکی از اون خانم گفت ساکت شووو.

    و اون شخص(نزدیکم) !بهم گفت..من خودم میخام مواخذه بشم به تو چه ربطی داره.گفتم! من باید نجاتت بدم.گفت تو هیچکاری نمیکنی من میخام همینجا بمونم.

    یادمه اون خانم بهم گفت بیا اینجا..دفترش شکل یه صفحه تبلت مانندی داشت..واسم بازش کرد.بهم گفت نگاش کن..به محض دیدمش….یه منطقه بزرگ سرسبز.رو دیدم….گفت میدونی این چیه!؟؟؟؟

    ..گفتم نه!…

    ..گفت ما این تعداد ادمها رو با همین ساختمون.یجا با همدیگه نابود میکنیم….

    و بجاش این سرزمینهای سرسبز ،”رو بجاش بوجود میارییم..

    و بهم گفت حالا برو بیرون…واقعا قران راجع به قیامت شرح میده..بهمون صورت ولی بسیار سخت و بسیار وحشتناک….مخصوص برای افرادی که در مسیر گمراهین.دقیقا همین شکل بود…خیلی براشون سخت بود…

    و…

    از اون سالن و کلاسها رد..که میشدم..از صداشون تشخیص میدادم.که اون افراد چه کسایی هستن..

    میگفتن خدا ما رو نکُش.ما میترسیم..واقعا صحنه هولناکی بود..تا رسیدم بیرون..خیلی سر و صدا و همهمه میشنیدمو.گریه میکردم..و اومدم بیرون دیدم یه افراد خیلی کم اون محل،” پناه گرفتن..

    واقعا خواب وحشتناکی بود..

    میخام بگم.الهاماتی که به این صورت بهم یاداوری میشه…رو هر چقدر بیشتر درک میکنم میبینم جایگاهم خیلی با ارزشه..

    انشالله که سعادتمند باشیم مدام این فایلها رو برای خودمون تکرار کنیم..که ببینیم چه جایگاهی هستیم..و بهش عملگرا باشیم..

    چون حرف تا عمل زمین تا اسمون تفاوتشه..

    و نکته بعد..

    مخصوصا…در روز که سرگرم زندگی میشیم!..کارهای روزمره…..اینجاها ذهن در دام عجله میفته..تا خودشو نشون بده..راجع به خاستها…

    واقعا هر روزی که صبح میشه با این منطق..که یادت بمونه..رسیدن به خاستها،”نکنه، تو دام عجله و فریب شیطان بیفتی.که بخای از تکاملت گذر کنی..

    من…..

    فقط از خداوند هدایت میخام.و میدونم ما انسان هستیم هر لحظه ذهن مقاومت میکنه و مقایسه میکنه..و چیزیه که باید مدام بخودمون یاداور کنیم مسیر صرات المستقیم رو به ارامش سپری کنیم..

    و ناگفته نمونه…از موقعه ایی که سعی کردم روی خودم کار کنم.و در مسیر درست ثابت قدم باشم.و نخام مثل اکثریت جامعه فکر نکنم.و بحرف دیگران و توجه و تاییدهاشون گوش نکنم…و واقعا یجاهایی کنترل ذهن.واسم سخت میشد…که فقط با این فایلهای توحیدی به ارامش میرسیدم..

    در ادامه باعث شد…نتایج شخصیتیم و حتی کاریم..خیلی زودتر،” وارد مسیر درستی بشه…

    مخصوصا در زمینه صبر و ارامشم هر روز دارم قوی تر میشم.خیلی بهتر میتونم دریافت و الهامات و قدمهامو تو مسیر هر روز بهتر و بهتر ودرک و عمل کنم..

    خیلی تو زمینه رفتاریم بهتر شدم..و میدونم این بهتر شدن پایانی نداره..

    زمینه بیزنسیم خیلی پیشرفت کردم..باعث شد.تا بیشتر درکم از قانون بیزنس.بخوبی عمل و قوی تر بشم…

    و همینکه قلبی پر از ارامش دارم .این برام بزرگترین نعمته…چون با ارامش..سلامت ترم..و سلامتی باعث شده.نسبت به زندگیم شورو شوق و حال خوب داشته باشم…

    انشالله که بتونیم این مسیر راه راست رو ادامه بدییم.تا اسان بشیم بسوی اسانیها و قشنگیها و زیباییهای یه زندگی شاد و ارام..

    میدونم این فایل.بر حسب مدارم گفته هایی رو بیشتر بهم یاداور میکنه..که اصلا من بهشون دقت نکردم…

    استادم اون قسمتیکه که گفتین…تمام درختان.تمام پرندگان.تمام زمین و اسمان و ملائک در در برابر خداوند سجده میکنند…

    یادم از سال گذشته افتاد…

    توی اتاق کارم بودم..دیدم یه پرنده وارد شده…و دیدم بال میزنه از گوشه به گوشه اتاق پرواز میکنه…

    گفتم خدایا این پرنده چشه!…

    اومد تو یه گوشه از اتاق.بهم گفت…برو بگیریش..

    مسخ من شد گرفتمش آوردمش یه بوسش کردم.دیدم قلبش به شدت میزنه..

    چند لحظه…دیدم…

    نگاه.م ….میکنه…دیدم از نوک انگشتاش سرد میشه…تا رسید به نوکش…کاملا کدر و سیاه شد.تو دستم جون داد…

    یه لحظه ترسیدم پرتش کردم.بهم گفت پرتش نکن نگاه.ش…کن…

    دیدم اره.اون ساعات” مرگش بوده..خداوند بسمت من فرستادش تا من لحظه مرگ رو ببینم..

    خیلی حس جالبی.و از اون طرف..برام ترس داشت.چون همچنین چیزی رو توی تمام عمرم تجربه نکرده بودم…

    یادمه کنار اتاقم خاکش کرد..و بعد از چند دقیقه روی میز کارم گذاشته بود..نگاهش میکردمو گریه میکردم..که چقدر دنیا کوتاه هست…

    وقتی این صحبت رو کردین یادم از اونروز افتاد….

    و بهم یاداور کردین ،”از طریق صحبتتو!…که همه چیز از درختان از پرندگان از اسمانها زمین.از کل جهان و کیهان…همگی تحت سیطره من هست.هر دستوری بدم اونا انجام میدن…

    ولی راجع به تو ای انسان..تو خودت،” شرایط زندگیتو .با افکارت با باورهات با فرکانسات رقم میزنی…

    بعد ما چقدر جاهلانه میخاییم.دیگران رو با زور،”بسمت راه راست هدایتشون کنیم..

    یا دیگر کارهای شیطانی دیگه…

    واقعا این قسمت وجودمو دگرگون کرد…

    که چقدر ما مقدسیم.چقدر ما خالق هستیم..چقدر ما توانا هستیم..چقدر میتونیم عامل خوشبختی و یا بدبختیمون باشیم..

    همه چیز به ماها برمیگرده..انشالله که بتونیم عمل کنیم…و عمل بشه جزویی از شخصیتمون…

    و باعث نشه.از اونطرفم افکار شیطانی.طبق گفته هاتون،” تو فایل قبلی..بازم گمراه بشیم..

    به امید بهترینها برای یه زندگی سرشار از عشق الهی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    محمد امین دهقان گفته:
    مدت عضویت: 1011 روز

    به نام پروردگار عالم و دانا

    سلام به استاد ارزشمند و خانم شایسته عزیز

    و همه دوستان هم مسیر

    بی‌نظیر بی‌نظیر چقدر این فایل محکم و قدرتمنده هیچ حرفی برای شک باقی نمیزاره .

    خدایا شکرت بابت این فایل بابت مسیر آگاهی هر چقدر روی خودمون کار کنیم بهتر و بهتر میشیم و یک مسیره و با تکرار قوانین بهتر درک میکنیم و عمل میکنیم.

    در مبحث تغییر دیگران من تجربه این موضوع داشتم خیلی علاقه داشتم این مباحث را توضیح آره اینطوریه هست اوایل که از شوق زیاد از هیجان بالا به همه میگفتم هرکسی که نزدیک میشد توی هرجا صحبت به سمت این مساعل کشیده میشد و چقدر درس گرفتم بعد از مدتی دیدم این کار اشتباه هست

    برای مثال انرژی من در یک لیوان هست و من با آموزش قوانین دیگه مثل تمرکز بر نکات مثبت و تحسین احساس خوب و… این انرژی را زیاد میکنم اما با کف لیوان سوراخی هست که انرژیم می‌ره فارق از این که اون ها عمل کنند یا نکنند به من کمک نمیکنه در نهایت و کاملا درسته این صحبت که هرکسی زمانش که باشه آماده که باشه جهان بهش میفهمونه نیازی به من نیست .

    بعد از مدتی دیگه فقط به انسان های نزدیک میگفتم خانواده پارتنر دوستان نزدیک تا اینکه به خاطر این که میخواستم پارنترم را تغییر بدم بهش بگم اینطور عمل کنیم قشنگ تره من الگوش را دیدم اینطور اینطور جهان مارا از هم جدا کرد البته که بعدش نشستم دلایل را شناسایی کردم یکی از دلایل این بود بعد دیگه کاملا برام جا افتاد که آقاااا اصلا یعنی چی که من بخوام به بقیه بگم چیکار کنند اون ها خودشون فکر دارند ذهن دارند قدرت تغییر دارند خیلی مهم هست خودشون برند دنبالش چه نشتی بزرگی هست این مبحث

    تا خداراشکر با تجربه کسب کردن الحمدلله چند ماهی هست که هر روز به خودم یادآوری میکنم من نبایست کسی تغییر بدم فقط خودم

    من نبایست کسی را تغییر بدم فقط خودم

    من نبایست کسی را تغییر بدم فقط خودم

    خیلی مهم ه این داستان موضوعی مهمی دیگه ای هم که هست وقتی کسی که هنوز زمانش نیست موضوعی میخواهی بهش بگی ممکنه براش بد تموم بشه مثل اینکه جوجه آیی را زود تر از موعودش از پیله دربیاری ممکنه بمیره داستان همین هست ممکنه طرف به بیراهه بره و حتی زمانی که تو میخواهی کسی تغییر بدی به خاطر متفاوت بود دیدگاهت و فرق کردنت ازت می‌ترسه و ازت فاصله میگیره بسیار برای من اتفاق افتاده که فهمیدم طرف فاصله گرفت بخاطر اینکه چقدر تفاوت دارم و براشون سخته میدونی عجیبه.

    البته من میشناسم هنوز کسانی هستند و سخت مشغول تغییر انسان ها هستند با این دیدگاه که منم میخام انسان ها تغییر بدم مثل حضرت محمد البته من نگاهشون میکنم و لبخند میزنم و حتی آفرین هم بهشون میگم چون انتخاب کردند من یکی دوبار کلی بهشون گفتم اما هرکسی اعتقاد خودش داره و نتیجه اش هم خودش می‌بیند .

    امیدوارم بتونم تمرکزم روی خودم بزارم و انرژی ام مدیریت کنم و لذت ببرم از زندگیم و از فرعیات دور بتونم.

    شکر این فایل شکر خداوند با قوانین مشخص

    عــشـــقــ بـــر شــمـــــا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: