گفتگو با دوستان 37 | «توحید»، اساس خوشبختی - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

470 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 892 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسسسسسگزارم

    سلام عزیزان جان

    روز116

    فایل گفتگو با دوستان

    فایلی سرشار از توحید سرشار از ایمان و اعتماد و توکل و باور

    فایلی که روحم را به پرواز درآورد

    فایلی که همزمان شده با فایل های توحیدی که روی سایت قرار گرفته

    همه چی توحیده همه کاره خداست

    تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان

    خدایا چقدر اشک شوق ریختم برای هدایت‌های ناب الهی که هر لحظه در معرض هدایت الله هستم

    هر لحظه داره بهم میگه بیشتر باورم کن ایمانتو قوی تر کن

    اعتمادتو بیشتر کن توکلت را بیشتر کن

    هر لحظه بهم میگه آرام باش و به من فقط گوش دل بسپار

    هر لحظه میگه فقط روی من حساب کن

    هر لحظه میگه قدرت را به عوامل بیرونی ندی

    چون من صاحب کل کیهان هستم

    تمام ذرات را من دارم مدیریت و هدایت میکنم

    تنها قدرت جهانیان من هستم

    خدا یا شکررررررت من تسلیمم

    خدایا شکرت برای دوستان ارزشمندم همچون سحر و عزیز و رزای عزیز که الگوهای خوبی برای تکامل امروزم بودند

    خدایا شکرت که خودت همه کاره ام هستی و بر قلمم و قلبم جاری هستی و مرا به نوشتن و ردپا گذاشتن برای خودم هدایت کردی

    دیشب به یه تضاد برخودم که دوست پسرم چند وقته بهش هر بار یه قولی میده و بهش عمل نمیکنه

    و من چندبار پسرم رو راهنمایی کردم که هیچ وقت منتظر نمون که کسی از بی ون بیاد و بهت چیزی بده خودت به توانایی هات باور داشته باش و فقط روی خدا ی درونت حساب باز کن نه غیر خدا

    ولی پسرم هر بار با به حرف جدید و قول های پوچی که بهش داده میشد نیومد و می‌گفت که دوستم گفته اینجوری و اونجوری و من میخوام فلان چیز رو برات بیارم

    تا دیشب که همسرم ناراحت شد از دست پسرم و گفت کم برو سراغ وعده های الکی بقیه چرا باور کردی حرفهای دوستت رو و قضیه رو آورد سمت من که انگشت اتهام به سمت من بود که تو حواستو بیشتر جمع کن و یه وقت پسرمون گول نخوره و از این صحبت ها

    و من چنان آرامشی داشتم که اگه قبلم بود چنان میترسیدم و مقصر صد در صد هم خودمو میدونستم و اوضاع را کلی سمت میکردم برای خودم

    ولی چنان با قدرت چند جمله حرف زدم که انگار آب روی آتیش بود

    گفتم اول این بچه خدا را داره ما که هر لحظه تو مدرسه باهاش نیستیم

    خودش خوب رو از بد تشخیص میده و هر کاری که درسته رو انجام میده

    وقتی خدا هست من کاره ای نیستم

    این بچه مال مانیست خدا داده خودشم هواشو داره

    بزار چند بار به وعده های پوچ دوستش گوش کنه

    ما هم دورادور هواشو داشته باشیم

    خودش چند روز دیگه متوجه میشه که دیگه روی کسی حساب نکنه غیر از خدا

    و به پسرم گفتم عزیزم هیچ وقت به مال دیگران چشم ندوز

    به خودت و توانایی هات باور داشته باش و خداوند. هر لحظه همراه همه ماست و مارا هدایت میکند

    و با همین چند جمله همسرم آرام شد و بخدا گفتم خدایا تو بودی که این حرفها را بر زبانم جاری کردی من هیچی نمیدانم تو گفتی به مو میرسه ولی پاره نمیشه

    و گفتم خدایا از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم

    من هیچی بلد نیستم تو. بگو کار. درست چیه من نمیدوووووونم خودت کمکم کن که فقط باورهای درست را در بچه تقویت کنم

    خدایا من تسلیمم هرچی تو بگی

    خدایا این تضاده اومده کلی برای من خیر و برکت آورده خودت مرا لایق دریافت عالیترین الهامات الهی ات قرار بده

    من نمیدونم

    من هیچ قدرتی ندارم

    همه کاره ام تویی تو بهم بگو باید چکار کنم؟

    خدایا شکرت همه چی توحیده

    همه چی منم

    همه اتفاقات دنیا در من خلاصه شده

    خدایا تو همان ظرفی هستی در وجودم که من بهش شکل میدهم

    خدایا شکرت که توحید یعنی پذیرفتن تمام اتفاقات زندگی ام بواسطه افکار و باورهای خودم

    خدایا شکرت توحید یعنی شجاعت

    توحید یعنی قدارت را بخدا دادن

    توحید یعنی قدرت را به غیر خدا ندادن

    توحید یعنی یکتا پرستی

    توحید یعنی عمل کردن به آنچه که به من با احساس خوب و آرامش گفته میشود

    توحید یعنی تسلیم خدا بودن

    تسلیم صدای هدایتگر درونم بودن

    توحید یعنی وابستگی‌ به اصل

    توحید یعنی راستگو و پاک و درست بودن

    توحید یعنی موحد بودن و مشرک نبودن

    توحید یعنی راه ابراهیم را ادامه دادن

    توحید یعنی عمل کردن به ایده های الهامی

    توحید یعنی طی کردن تکامل

    توحید یعنی ایمان بخدا داشتن

    توحید یعنی توکل و امید بخدا داشتن

    توحید یعنی راه راست

    توحید یعنی لذت بردن از هر چیز ی که الان هست

    توحید یعنی منتظر غیر خدا نبودن

    توحید یعنی روح پاک و لطیف

    توحید یعنی نیازمند خدا بودن

    توحید یعنی من نمیدوووووونم خودت می‌دونی بهم بگو

    توحید یعنی با چطور کاری نداشتن

    توحید یعنی بینهایت راه و روش ساده و آسان و زیبا و راحت برای خدا وجود داشتن

    توحید یعنی نامحدود بودن خداوند

    توحید یعنی قاضی و حاکم خدا ست

    توحید یعنی استمرار و ثابت قدم ومتعهد تر بودن در مسیر درست الهی

    توحید یعنی خودت را بخدا همه جوره سپردن

    توحید یعنی هر اتفاقی خیر ونیکی برای من است

    خدایا شکرت که این اتفاق بظاهر بد را برایم سرشار از زیبایی و عشق الهی کردی

    همین که کمکم کردی تا ذهنم را کنترل کنم و قضیه را مدیریت کنم یعنی یک قدم به ذره شخصیتم تو جدیدی تر بود

    همینکه موقع حرف زدن قدرتی پشت حرفهایم بود یعنی بهبود شخصیتم یعنی مسیرم درسته یعنی اعتمادم بیشتر شده توکلم بیشتر شده خداروشکر

    وقتی به همسرم گفتم نگران باش بسپارش بخدا

    انگار که این جمله از من نبود یه قدرتی پشتش بود که همه سکوت کردیم

    الله و اکبرررر

    خدایا شکرت برای دوستانم که با کنترل ذهن و ایمان قوی هر روز از همه نظر بهتر و بهتر هستند

    خدایا شکرت که امروزم با کلام خودت در قرآن هدایتم کردی به سوره ضحی و قلبم را باز تر کردی برای دریافت الهامات الهی

    خدایا شکرت که بهم گفتی بزودی چنان بتو میدهیم که تو راضی شوی

    خدایا من بنده ارزشمند و تسلیم تو به کمتراز بهترین راضی نیستم خودت بهم یاد دادی که هر لحظه بهترین ها را بخواهم

    خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت های عالی قرار دارم

    خدایا شکرت خدا جونم سپاسگزارم که بهم یاد دادی توجه و تمرکز م را بر روی زیبای ها و نکات مثبت و سازنده اطرافم و خودم بگذارم

    خدایا شکرت که همه جوره هوامو داری بینهایت سپاسگزارم

    خدایا شکرت که مرا ارزشمند آفرید ی

    خدایا شکرت که امروز هم فرصتی طلایی بخشیدی تا تجربه کنم بهترین خودم را

    خدایا شکرت که با کنترل ذهن درهای رحمت و برکت و نعمت و ثروت و فراوانی را برویم باز کردی خدا جونم همه کاره ام تویی

    در قلبم باز است بروی الهامات الهی ات

    خدایا من تسلیمم هرچی تو بگی من هیچی نمیدانم

    من نمی‌فهمم خودت بهم بگو تو میدانی فقط

    پس یالا کمکم کن که سخت بهت نیازمندم

    خدایا شکرت که تمام اتفاقات و اوضاع و شرایط و انسانها وسیله ای است برای رساندن موهبت های الهی به من

    خدایا شکرت بخاطر تمام داشته های زندگیم

    خدایا شکرت که فقط دارم عشق و حال میکنم با جان جانانم

    آرامم و آسوده خاطر چون خدایی دارم بزرگتر از همه کس و همه چیز

    خودش هدایت مرا بر خودش واجب کرده

    چه ایمانی قوی تر از این که هدایتم در دستان قدرتمند خدای بخشنده و رزاق و وهاب و صاحب کل کیهان است

    خدایا سعادت از این بالاتر ای مهربان ترین مهربانان

    خدایا میخواهم با روی سفید و رستگاری به اصلم برگردم

    خودت چراغ و راهنمای راهم باش

    من تسلیمم مسیر درست را تو بگو و من را هدایت کن

    قلبم را منور کن با صدای بلند خودت واضح ترم کن

    خدایا بهم بگو

    شکررررررت رب العالمین

    قدرت فقط در دستان خداست

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 784 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    116. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    مرگ= ترس = اعمال ناخوب

    و دلیل ترس از مرگ کسی نیست جز خودم و اعمال خودم فرکانس های ناخوبم که منجر به تجربه اعمالی که ناخوب هستن میشه

    من دیشب وقتی تا ساعت 2 شب نقاشی رنگ روغنم رو رنگ کردم واقعا پیشرفت کردم و متوجه شدم از وقتی تمرین فنجان قهوه ام رو به لطف خدا ،به کمک خدا ،شد که قابل قبول باشه و الان چهره کار کردم و اونم فوق العاده شده

    دیشب با هر رنگی که میزدم و به حرفای استاد تو فایلایی که میگفتن گوش میدادم یهویی بغضم میگرفت

    یا اینکه گریه میکردم سر نقاشیم و با خدا حرف میزدم

    وقتی دیدم ساعت داره 2 میشه وسایلامو جمع کردم و قبلشم داشتم دوباره به یه قسمت زندگی پس از زندگی نگاه میکردم

    مادرم هم رفته بود خونه خواهرش و داداشم دیر وقت میومدمد خونه دیشب رو و من تنها بودم

    وقتی که جمع کردم و یه لحظه نمیدونم چی شد دوباره یاد مرگ افتادم و ترسیدم

    و حتی گفتم خدا میدونم اعمال خودم هست که باعث ترسم از اومدن به پیش تو ،اومدن و رسیدن به تو میشه

    بعد دوباره به دلم افتاد قرآن بخونم گوشیمو باز کردم تا از اپلیکیشن بخونم

    یهویی دیدم بین گزینه ها اعلام و اسماء رو انتخاب کردم گفتم خدا چی بهم میخوای بگی چی باید یاد بگیرم

    بعد کلی موضوع داشت آسمان و کیهان توجه منو جلب کرد روش زدم و باز بین موضوعات اون بخش آسمان چهارم رو انتخاب کردم ، متنی آورد که آیه قرآن نوشته بود

    آیه 57 و 56 سوره مریم

    ما ادریس را به مکانی والا بلند کردیم

    خوندمش گفتم یعنی منظورت چیه مدارم تغییر داره میکنه با تلاشایی که هر روز برای تغییر شخصیتم میکنم؟؟؟

    بعد گفتم خب برم قرآن رو بخونم تو بگو کدوم سوره خدا؟؟

    بعد رفتم کاملا هدایتی بود دقیق و حساب شده انگار اختیار دستام با خودم نبود

    همیشه میرم تو جستجو و میگم خدا چه سوره ای ولی این بار رفتم روی قرآن کریم تو اپلیکیشن زدم و یهویی دیدم آیه 57 سوره مریم دقیقا همون آیه برام باز شده

    اینو دیدم اشک تو چشمام جمع شد و گریه کردم

    سوره مریم بود متوجه حرف خدا نشدم گفتم خدایا یعنی چی میخوای بهم بگی

    بین اون همه متن ، درست منو اول برد یکی یکی ،از اعلام و اسما به آسمان و کیهان بعد آسمان چهارم

    حتی من همیشه دوست دارم هفت رو انتخاب کنم اینبار بی اختیار رفتم چهار رو انتخاب کردم

    وقتی که میخوندم و اشگ میریختم میگفتم خدایا هنوز ترسی هست تو وجودم از مرگ که میدونم نشانه از شرک هست و ازت میخوام کمکم کنی تا رفتار و اعمالم رو هر روز کنترل کنم و تو خیر و شرم رو بهم بگی هر لحظه تا طبق اعمال خوبی که از خودم هر لحظه انجام میدم از مرگ ترسی نداشته باشم

    چون نتیجه اعمال من عذاب میشه برای من

    میدونم که مثل ترسای قبلیم که به توحید در عمل تبدیل شد این هم به توحید در عمل تبدیل میشه

    بعد خوابیدم و صبح که بیدار شدم باز رنگ‌روغن کار کردم و بعد ظهر رفتم مدرسه دخترونه تا نقاشیامو بفروشم

    خداروشکر 128 هزار تمن خریدن ازم

    بعد بچه ها میومدن و میپرسیدن کیفتو خودت رنگ کردی خاله و بعد پرسیدن آموزش داری منم گفتم آره میام تو مسجد یاد میدم اگه خواستین برین اسماتونو بنویسید چند نفرشون گفتن من حتما میام دوست دارم یاد بگیرم

    یه دختر بهم گفت خاله فردا هم بیا من میخوام آینه بگیرم بهش گفتم خونمون نزدیکه فردا خواستی بیا در خونمون آینه رو بگیر

    انقدر حس خوبی داشتم همه و همه کار خداست و خداست که وقتی میبینه من دارم قرم برمیدارم همه کارامو به راحتی انجام میده مثل آب خوردن

    و بعدش خواهر زاده ام اومد که باهم برگردیم خونه و میومدن خونه ما ناهار بیارن باهم بخوریم

    بهش گفتم میخوام برم مدرسه دبیرستان دخترونه میای ؟ گفت باشه بارونم میبارید

    عین خود بهشت بود همه چی

    حتی ملایمت هوا نفس که میکشیدم خود بهشت بود انقدر زیبا و سبک بود فوق العاده بود

    وقتی رفتیم جلو در مدرسه زودتر تعطیل شده بودن و رفته بودن ، درخت توت خیلی بزرگی بود که باخواهر زاده ام چیدیم و خوردیم و وقتی برمیگشتیم سپاسگزاری کردیم تو راه توجه میکردم به زیبایی ها

    بعد تو راه بهم گفت بیا مسیرمونو تغییر بدیم خاله گفتم باشه و رفتیم یه درخت توت دوباره دیدیم و چند تا چیدیم یهویی دیدم کلی حلزون دور درخته و وقتی یکم نگاه کردم دیدم زمین پر از حلزونه و ما ندونسته چند تاشو له کرده بودیم

    گفتم خدایا ببخش ما ندونسته این کارو کردیم بعد به خواهر زاده ام گفتم بیا هرچی حلزون اومدن تو پیاده رو برداریم و بذاریم تو باغچه تا همه شون برن

    انقدر زیاد بودن عکس گرفتم و همه شون بیرون از خونه شون اومده بودن و داشتن روی برگا و درختا و اطراف باغچه میرفتن

    بعد که برگشتیم خونه یهویی یادم اومد که من دیروز میخواستم با پولی که خدا بهم عطا کرده بود که کلی برام مشتری شد برم و چوب و آینه دستی بگیرم تا بازم بیارم و رنگ کنم

    بعد با خواهرم رفتیم تا حضوری بخریم آینه دستی و چوبای مختلف

    وقتی رسیدیم انقدر تنوع زیاد بود که من 825 واریز کردم و کلی وسیله برداشتم تا بیام با کلی ذوق و اشتیاق رنگ کنم و یک شنبه ببرم و بفروشم

    خیلی حس خوبی داشت خدا داره همه چیو برای من آسون میکنه ، البته اینم بگم اگر من قدم برنمیداشتم خدا این درارو برای من باز نمیکرد

    جدیدا وقتی از حسابم پول کم میشه حتی خوشحالم میشم

    چند روزه متوجه شدم من دیگه تو چند مورد طیبه قبل نیستم

    یکی اینکه :

    دیگه نمیگم وای مشتری بیاد یا چرا مشتری نیومد یا اینکه یعنی میگیرن و از این حرفا

    به جاش میگم من باید ایمانم رو به خدا نشون بدم و خدا مثل روزای قبل و هفته و ماه های قبل همون لحظه اول برام مشتری میاره ، من فقط باید ظرفمو بزرگ کنم و ایمانم رو بیشتر به خدا نشون بدم تا خدا بیشتر بهم عطا کنه و تغییرم پایدار باشه

    دوم اینکه :

    من به مادرم میگفتم میخوام برم مترو بفروشم به خواهرمم گفتم

    گفتن که نه طیبه برو مدارس میبینی که اونجا خوب میگیرن

    گفتم نه من باید ایمانم رو به خدا نشون بدم و از این چالش که برام بوجود اومده و میدونم یه حسی بهم میگه که اگر این چالشو به درستی حل کنی و بری مترو و تو واگن مثل بقیه دست فروشا بلند کارتو تبلیغ کنی و بفروشی ، خیلی سرعت میگیره تغییرت

    و من باید انجامش بدم تمام تلاشم رو میکنم و از خدا میخوام کمکم کنه مثل اون روز یکشنبه که رفتم 2 اردیبهشت و قدمی برداشتم و فرداش خدا برام مشتری فرستاد 600 تمن فروخت برام

    وقتی برگشتیم خونه تو راه گفتم به خواهرم که یکی از بچه ها شماره ام رو خواست تا از ایتا سفارش بده ، خواهرم گفت تو چرا کانال نمیزنی تو ایتا ؟؟؟ یهویی گفتم آره حتما خدا گفته که این کارم انجام بدم چون ایده ای هست که طبق گفته استاد با توجه به شرایط الان من قابل اجراست تو بی آر تی زود یه کانال تو ایتا باز کردم و اسمشم گذاشتم هفت وادی

    همون اسمی که خدا چند ماه پیش بهم الهام کرد برای اسم فروشگاهم برای فروش دیجی کالا

    بعد که رسیدیم خونه شروع کردم طرحاشونو مشخص کردم تا نقاشیاشونو بکشم و تا یکشنبه اگر خدا بخواد و هرچی که صلاحم باشه ببرم بفروشم

    الانم بعد نوشتن دیدگاهم میرم که ادامه تمرین کلاس رنگ روغنم رو کتر کنم تا شنبه به لطف خدا برم کلاس

    بی نهایت از خدا سپاسگزارم که هر لحظه بهم خیر و شرم رو میگه حتی میگه چیکار کنی به نفعته یا به ضررت

    خدایا شکرت بی نهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ماری گفته:
    مدت عضویت: 2512 روز

    سلام به استاد عزیزم

    و همه دوستای این سایت عالی

    استاد من چیزی که از حرفای رزای مهربان و با اراده دریافت کردم این هست که وقتی ایمان واقعی به خدا داشته باشی و با توکل بهش کارهاتو انجام بدی سمت خودتو درست کنی این ما نیستیم که به سمت نعمت ها هدایت میشیم

    انگار خدا تمام نعمت هاش رو به سوی بنده با ایمانش میفرسته

    انگار جهان داره کل کائنات رو درخدمت اون بنده سپاسگزارش میذاره

    و چقدر قشنگ چقدر زیبا میشه درک کرد میشه فهمید توحید چیه باور درست چیه

    امیدوارم منم به همین حد از ایمان و باور توحیدی برسم و خودم رو از بندِ بندگی آدمای اطرافم رها کنم و دلم رو بخدا بسپارم

    دوستتون دارم کارتون عالیه

    به امید موفقیت و دیدار شما عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1108 روز

    استادددد استاددد‌

    اصلن دیوانه شدم من با این فایلای توحیدی شما

    ینی خدا چقدر قشنگ من رو هدایت کرد

    روزی که ناتوان شده بودم و به عجز رسیدم صداش کردم چیکار که بامن نکرددد همه کس شد برای من و چقدر قشنگ به دلم انداخت فایلهای توحیدی رو گوش بدم

    چقدر این بخش از شعر تویه سرم زمزمه میشه

    من به مردم داشتم روی نیاز

    غافل از اینکه درحق بود باز

    اشک استاد از چشمانم سرازیر میشه بخدا که توحید همه چیه تویه فایلاتون استاد توحید میشنیدم ولی میگفتم نبابا من که موحد م شرک ندارم که اما بقول حدیث پیامبر شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه بر روی سنگ سیاه در دل سیاهی شبه

    غافل بودم که وابستگیم تویه رابطه عاطفیم شرک بود غافل از اینکه اون ناخواسته های زندگیمو‌مقصرش بقیه دونستن شرک بود غافل از اینکه تکیه به دوست و بقیه شرک بود روزی که تنها شدم تنهای تنها اونجا بود که خدارو پیدا کردم درست مثل رزای عزیز

    چقدر با همه وجودم حرفاتو درک کردم

    و گفتم خدایا من نمی‌دونم من نمیتونم تو هدایتم کن و تویه همه چی هدایت خواستم تویه همین فایل گوش دادن که خدایا چه فایلی رو گوش بدم الان؟ومدتهاس بهم میگه توحید توحید …

    این چیزیه که باید روش کار کنی

    وخدا میدونه از وقتی فایلای توحیدی گوش دادم چه آرامشی دارم چقدر ترس و نگرانیم کمترشده

    واقعا استاد الان بحث تکامل تویه توحید میفهمم

    و لازمه تا آخر عمرم روش کار کنم

    برای من توحید همه چیزه خدایا اصلن نمی‌دونم چطور شکرتو بجا بیارم

    استاد عاشق کلامتم با چشمای گریونم از شدت شوق زیاد اشکم جاریه میگم

    واقعا خداوند همه کس می شود مارا

    به شرط ایمان

    ایمان همه چیز ایمان به خدا تسلیم بودن و شنیدن هدایتش و عمل به اون

    استاد عاشقتم باهمه وجودم ممنون که شما الگوی منی شما انسان توحیدی هستید خدا بشما سلامت آرامش و عشق بیشتر بیشتر ببخشه باهمه وجودم دوستون دارم

    ودوستان بهتون پیشنهاد می‌کنم فایلای توحیدی که تویه دسته بندیا هس بخدا که درونتون یه جهادی بنا میکنه که نگو ونپرس به راستی که توحید اصل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 335 روز

    سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات ، یگانه خالق آفرین من ،،

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت که باز اشک شوق ریختم از لمس حضورت ،، شکرت

    چقدر قشنگ و چقدر آرامش بخش وقتی این فایل زیبا رو میشنوی ، رنگ خدا رو عطر و بوی الله مهربان و حس می‌کنی خدایا شکرت ،،

    ای مهربان ترین مهربانان ای پازل چین ماهر ،،

    باز سر من به نشانه تأیید داره تکون میخوره و زیر لب میگم آره ،، آره منم دیدم منم لمس کردم ،،

    بچه ها خواندن این کامنتای بی نظیرتون به شخصه به من کلی انرژی میده از همینجا بهتون خدا قوت میگم و امیدوارم تا ابد ادامه پیدا کنه این عشق و انرژی مقدس تون بفرستین برای من ،، مررررسی

    خدای مهربونم چقدر در های بسته پیش روم و برام باز کردی ای مهربونم ای عزت دهنده من ،،

    قربونت برم که همه بسیج شده بودن جلوی گرفتن مدرکم منو بگیرن تو دستت تو دست من گذاشتی و عزتمندانه اونو بهم تقدیم کردی و اشک شوق ریختم و سجده کردم به درگاهت ،،

    آره همون موقع که همه منو رونده بودن و تک و تنها مونده بودم و حتی تو خرج روزم مونده بودم تو بهم نعمت و برکت ات رو عطا کردی ،، کار دادی ،، عزت دادی ،، اعتبار دادی ،، چقدر قشنگ این دعاهای حضرت علی علیه السلام

    میگه اونجایی که من کاری نکردم و تو منو از زبان بقیه عزت دادی و تشویق کردی ای مهربونم ،،

    خدای مهربانم منو از شرک و کفر و ندیدن چشم هایم نشنیدن گوشهایم نچشیدن زبانم و حمد نگفتنت حفظ کن با بند بند وجودم از درگاهت می‌خوام سراسر تسلیم خودت قرار بدی منو ای الله ، ای رب من ای رب العالمین ،، کی می‌تونه منو یاری کنه منو تو مسیرت قرار بده غیر از خودت ،، من تمام افسار و زمام امور کل زندگی ام را در اختیار دستان مهربان تو گذاردم تو منو هدایت کن به نور ایمانت دل و دیده منرا سو بده ای مهربانترین مهربانان ،،

    خدایا شکرت برای شنیدن رزای عزیز برای این فایل عشق سراسر نور و روشنایی ،، خداااااایا

    تویی پازل چین شاهکار کننده من ،، برو بریم تا نور مطلق ،،

    شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 784 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    من دیشب ساعت 00:00 از خدا سوالی کردم که جوالمو با هدایتش بگه

    و دقیق تو رد پام در گام دو پروژه مهاجرت به مدار بالاتر نوشتم

    من دیشب به گفته های رزا خانم بعد یک سال دوباره گوش دادم

    اولین بار یک سال پیش این فایل رو که گوش دادم و کلی گریه کردم و تصمیم گرفتم منم از دستفروشی شروع کنم

    و الان که یک سال گذشته خیلی پیشرفت داشتم و تونستم بعد یک سال اول دوره 12 قدم رو بخرم

    بعد دوره عشق و مودت در روابط

    و دیشب که از خدا هدایت خواستم به طرز شگفت انگیزی هدایت شدم به این فایل و از گفته های استاد و رزا جان متوجه شدم که میتونم تهیه کنم دوره عزت نفس رو

    و صبح ساعت 10:57 خریدم و با تعهد سعی میکنم این یه دوره رو پیش ببرم و انجام بدم به تک تک کارهایی که باید انجام بدم

    خدایا شکرت

    امروز شروع کردم به دانلود 3 جلسه اش و از اول گوش بدم و باورهای قوی رو بنویسم و تکرار کنم

    خداروشکر میکنم که هر لحظه هدایتم میکنه

    امروز چک لیستی هم که از فایل زندگی در بهشت 118 یاد گرفتم ،دانلود کردم و چند تا از نوشته هامو که کارایی بود که باید انجام میدادم رو تا الان انجام دادم و تیک خورد

    خدایا شکرت

    به من قدرتی عطا کن که بتونم و قلبم باز باشه تا هر روز عمل کنم به آموزه ها خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    عیسی غریبلو گفته:
    مدت عضویت: 3193 روز

    رزا جان رزا جان رزا جان

    ما خیلی دوست داریم ، یعنی خیلی دوست داشتنی هستی

    چقدر دلمون میخواست پیشت باشیم و محکم تو رو بغل کنیم

    چقدر زیبا زندگی و تو ساختی

    چقدر زیبا خدا رو درک کردی و پیداش کردی و خدا را با تمام وجودت پذیرفتی

    هزار باریکلا ، اشک همه همون رو دراوردی

    ماشالله برای خودت یه پا استاد شدی

    چقدر چقدر آدم های دوست داشتنی تو این دنیا وجود دارند

    به وجودت افتخار می کنیم بخاطر بودنت در جهان خوشحالیم

    هم خودت رو هم خدای خودت رو خیلی دوست داری

    چیکار کردی دختر ، باریکلا ،احسنت به تو شاه دختر

    در یک گفتگو درس های میلیون دلاری اونم رایگان بهمون دادی ،خدایی دمت گرم

    دلم میخواست این گفتگو هرگز قطع نشه ، و یکسره بصورت اتومات در لب تابم پخش می شد هر روزه

    خوب مغز مون کمی تنبل تشریف داره و قدر این مثل گفتگو ها رو نمی دونه و زورش میاد بیاد و دوباره و دوباره و دوباره گوش بده همش بدنبال چیزهای جدیده

    ولی قربونش برم سید رو (سید به معنایی واقعی یعنی همین سید خودمون .(ولله )

    سید هم فکر کنم اینها رو می دونه و به همین خاطر این نوع گفتگو ها رو ادامه میده تا همیشه چیزهایی جدید هم برامون وجود داشته باشه (مگر داریم آخه اینهمه خوبی کنار هم )

    رزا جان تو هم قاطی عاشق ها شدی (عاشق های واقعی )

    عاشق که میگن همین تویی ، عارف که میگن همین تویی و امثال تو

    خلیل الله که میگن همین امثال شماها هستین

    ما هایی هم که کمی عقب هستیم ، همواره ما رو هم از ارتعاش های مثبت خودتون بهرمند کنید . ممنون

    خلاصه خیلی دمتون گرم خیلی صفت دادین از اینکه به خونه دل ما تشریف اوردین و سفره دل ما رو رنگین کردین

    خیلی دوستون داریم و براتون هر لحظه و هر ثانیه آرزوی بهترین ها رو داریم

    با امید دیدار شما دوست عزیز

    بنظرم بهتره یک مسیری هم باز بشه تا دوستان عباس منشی بیشتر با هم ارتباط داشته باشند

    تا کم کم همدیگر رو بیشتر بشناسیم و بیشتر با هم دیگه در ارتباط باشیم

    تا معنی کاملی به کبوتر با کبوتر باز با باز بدیم

    که حتما به زودی محقق میشه

    مرسی ممنون متشکر سپاس بوس بوس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    شیما محسنی گفته:
    مدت عضویت: 3652 روز

    به نام خدای خوبی ها، خدای مهربونی ها، خدای … آخه چی بگم خدای همه چیز خوب خوب خوب

    اشک هام همینجوری پایین اومد، خدایا خیلی دوستت دارم

    یه لحظه بی اختیار شروع کردم به نوشتن.

    خداجونم من راضی هستم به رضای تو. فقط تو رو جلوی روم میبینم.

    استاد عزیز من معتاد شدم به گوش دادن به قایل هاتون

    واقعا لذت میبرم از این همه آگاهی

    واقعا لذت میبرم از این همه خوب زندگی کردن

    استاد همش دوست داشتم بیام تو کلاب هوس از آگاهی هایی که پیدا کردم بگم، هنوز هدایت نشدم

    اما امروز گفتم اینجا حالا حرفات رو بگو تا برسه به اونجا.

    استاد من ۵ سال هست که با شما همراهم. همیشه از قبل ها یه چیزی بهم میگفت که خیلی دوست دارم آگاه بشم. ولی راهش رو بلد نبودم. با به دنیا اومدن پسرم، پاشنه آشیل های من که تا اون موقع که فکر میکردم زندگیم عااالیه و از نظر بقیه هم به ظاهر خیلی خوب داشتم زندگی میکردم و ازدواج خوب و ….‌زد بیرون. وابستگی شدید من به پسرم و از طرفی یه وابستگی دیگه به همسرم که تا اون موقع نفهمیده بودم.

    خلاصه بگم که یه بار که هنوز چک و لقد نخورده بودم و حال بدی داشتم، یه دوستی که همیشه همیشه فقط دعاش میکنم که من رو با این آگاهی ها آشنا کرد، من رو با مطالب شما آشنا کرد. گوش کردم و لذت بردم. اما سریع رهاش کردم. بعد از اون و بعد از یک سال از اون موقع، جهان چنان چک و لقد به من زد که نگو. الان اون داستان رو نمی گم که خیلی مفصل هست. این رو بگم که من غرق شده بودم در حال بد. فقط فقط گریه. فقط فقط درد و دل کردن با دیگران و….

    اما با دوره عشق و مودت ، من خدای خودم رو جوری دیگر، کاملا متفاوت از آن چیزی که از کودکی یادم داده بودن پیدا کردم و پله پله بهتر شدم و بهتر. است رو بگم توام و رو طی کردم تا تونستم با حال بهتر بهتر زندگی کنم. از وابستگی در بیام. خلاصه کلی تغییر. اون شیما لوس که آنی میزد زیر گریه، خیلی محمد و قدی شد و تقریبا بدون وابستگی ….

    الان خیلی خیلی فاصله دارم تا در مورد افکارم به یک درجه بسیار بالا برسم، ولی اینو بگم که از نظر خودم خیلی عااالی هستم.

    کلی میتونم افکارم را کنترل کنم. ما الان حدود ۳ سال هست که اصلا تلویزیون نداریم. الان ۵ سال هست تو ماشینم فقط فقط فایل هلی شما رو گوش میدم. یه جورایی معتاد شدم، عجیب. فایل های سفر بدور آمریکا و زندگی در بهشت شده جزو تفریحات خانوادگی مان در شب. بلدم در تضاد ها زود از حال بد در بیام. خلاصه خیلی راه دارم تا بهتر شدن .. ولی الان هم واقعا خدا رو شکر میکنم به خاطر آگاهی هایم … به خاطر حال خوبم … به خاطر شناخت خدای خودم به طرز صحیح…اینکه به گفته ها تون عمل کنم، که فقط گوش دادن و لذت بردن. اینکه لز شنیدن تا عمل کردن واقعا فاصله هست. من همیشه تلاش به عمل کردن دارم. استاد واقعا دوستتان دارم و از صمیم قلب تحسینتون میکنم ….

    به امید به زودی صحبت کردن در کلاب هوس …

    در پناه پروردگار عالم که هر چه داریم از اوست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1526 روز

    🌾In Good we trust🌾

    🌾بنام الله مهربان من عارفه محمودی هستم بازهم سپاسگزار خداوندم که به من فرصت داد بار دیگر پای آموزهای استادعزیزم سیدحسین عباس منش بنشینم.

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیز که از ته دل در همین لحظه ازتون سپاسگزارم که دستی از دستان خداوند هستید تا من این آگاهی هارو دریافت کنم…🌾

    ……

    استاد خیلی سپاسگزار شما هستم فقط برای همین گفتگو با دوستان

    چه همزمانی زیبایی بودسحر عزیز با اون نتایج عالی با آن کلمات گوهر باری که امدن گفتن خیلی راحت به همه چیز رسیدن از زیرصفر به درآمد ۸۰تا۹۰ میلیونی درماه از این باور که همه چیز راحت در زندگی تون پیش می آد باکار کردن روی باورهای توحیدیش.وقتی از خداوند هدایت بطلبی به نشونه الهامات عمل کنی اتفاقات خوب بوم بوم می آن توی زندگیت فقط برخدا توکل کن پارتی تون فقط خدا باشه چه مقدمه ای زیبایی خدایاااااااااا از این همزمانی از این که استاد گفت یهو بهم الهام میشه الان این کار بکن و من اقدام کردم بدون برنامه بدون هیچ پشت صحنه ای که برنامه ریزی شده باشه بعد سحر ، رزای عزیز بیاد صحبت کنه خدای من چقدر تو بزرگی الله اکبر

    رزا باون صدای نازنین طمانینش بااون آرامشی که توی صداش موج می زد صداش اینقدر ناب خالص الهی بوداینقدر زلال اینقدر پرانرژی پراثر بود.آرامشش در وجودش موج می زد وقتی داشت تعریف می کرد خیلی خوب عالی بود که بغض نکرد موقع تعریف خاطراتش اینجا که ما گوش می کردیم.من به پهنای صورت اشکام جاری شده بود.گریه ام تا آخرشب بند نمی آمد اینقدر که عظمت الله نزدیکی الله رو در این واقعیت زندگی رزا درک کردم رزای عزیز طوری تعریف می کرد انگار کل اون صحنه ها رو توی ذهنم به تصویر کشیدانگاری یه فیلم رو می دیدم.دیروز نزدیک غروب بود خواستم برم دوچرخه سواری چتد روز بود.یه ندایی در درونم می گفت فایل های گفت وگو با استاد رو شروع کن گوش دادن آخ تا قسمت ۲۲ اینا گوش داده بودم…گفتم حالا که می رم دوچرخه سواری پلی کنم آخ وقتی صدای بچه رو میشنوم انگیزه ام فول فول میشه برای پیوسته ماندن دراین مسیر کار کردن.از حسم کمک گرفتم قسمت ۳۷ زدم دانلود ذخیره دبرو که رفتم دوچرخه سواری صدای سحر عزیز به جان نشست.آفتاب داشت غروب می کرد وقتی صدای رزا رو شنیدم… استاداگه با من همکاری کنید قول می دم یه داستان زیبایی تعریف کنم.خدای من چی می خواد بگه….

    چند وقت بود خیلی روی اعصابم بود که ای کاش می شد دوره های استاد می خریدم…

    هروقت این فکربهتربگم نجوا می آمد توی ذهنم به خودم می گفتم استاد گفته تکامل تون با فایل های دانلودی طی کنید.اگر از فایل های دانلودی نتیجه نگیرید از محصولات هم نتیجه ای نخواهید گرفت…

    تا اینکه خداوند چه نتیجه ای رو بهم نشون داد.

    رزا جان بگو که تشنه شنیدن حرفات بودم.یادم نمی اد کی از دوچرخه پیاده شدم نشستم.اشکان دست خودم نبود….

    کنترل ذهن رزا در آن روزهای سخت هنگام شکر گذاری که توی افسردگی که سخت ترین کار عالم و ایمانش که جواب می ده خداهست خدا کنارم که اینقدر این احساس رو در خودش پررنگ می کنه با چشم دل می بیند خدا یه نور آبی رنگ یه جوان پرشوری که داره توی اتاق دور رزا می چرخه

    کنترل ذهن رزا در آن روزهای گارسونی و توکل سپاسگزاریش به الله مهربان هست می بینه که رزا داره قدم برمی داره و پاداش خواهد داد.

    کنترل ذهن رزاهنگام که صاحب شرکت ایمیلش می خونه می گه ما شمارو نمی خوایم.به نظرم خدا اینجا یه امتحان ریزی از رزا گرفت ببینه که چقدر رزا شاکرتر وقتی رزا میگه خدایاشکرت همون لحظه به دلم افتادخدا می خواد یه پاداش بزرگی به رزا بده برای این شکرش که دقیقا هم شدرزا درآن شرکت رشدکردپیشرفت کرد درخشید……

    دیروز که گوش کردم کلی گریه کردم ن به خاطر سختی های رزا به خاطر اینکه خدارو نشناختم با خدای خودم چقدر غریبه بودم و هستم با خدایی که در وجودم منه و من دنبال دردل کردن همزبان داشتن با کسیم…به خدایی که گفت هروقت بندگان من ازتو درباره من سوال کردن بگو من نزدیکم…بعداز آروم شدنم دوباره گوش کردم امروز هم چندبار گوش کردم یکبارهم کامل نکته به نکته نوشتم….اما هربارش به قسمت هایی که می رسیدم حضور الله روحس می کردم اشکام می ریخت بالای ۵ رو مطمئنم گوش دادم هر۵ بارهم اینقدر این واقعیت داستان ناب خالص بود اشکای منو هربار که گوش دادم درآورد.

    رزای عزیزم و سحر عزیز براتون آرزو موفقیت های روز افزون دارم.منتظر نتایج عالی و بیشتر شما هستم…..

    خدایا شکرت برای شنیدن این همه از آگاهی های ناب که به رشدمن در زمینه توحیدی عمل کردنم و توحیدماندنم یاری ام می کند انگیزه بی نظیر می ده این گفت وگو با دوستان شنیدن و دریافت فرکانس دوستان برای ادامه و پایداریم دراین مسیرالهی، واقعا بهترین لحظات عمرم همین لحظه هاست که اینقدر حس و حال خوبی پیدا میکنم.احساس می کنم خدارو درکنارم.دروجودم دیگه باهش غریبه نیستم.

    🌾خیلی سپاسگزارم که کامنت منو خوندید🌾

    امروز پنچشنبه ۱۸شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۲۳

    تاریخ می زنم تا سندی باشه برای خودم که برگردم و حال و هوای این لحظه ام رو بیاد بیارم. ودر آینده متوجه روند تکاملم

    و روندپیشروی مدارهام بشم.

    🌾درپناه الله مهربان شاد سلامت ثروتمند سعادتمنددر دنیا و آخرت باشید.🌾

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    نرگس گلی گفته:
    مدت عضویت: 1918 روز

    سلام به بهترین استاد و دوستان گل و مریم عزیزم

    وای که چی باید گفت از این فایل اصلا سخت ترین کار به کاربردن کلماتیه ک نوشتنی نیستن و تو انقدر با اون فرکانس ناب عشق میکنی ک نمیدونی چطوری اون فرکانسو تبدیل کنی به کلمه تا بنویسی اولین بارم بود که با شنیدن فایل استاد گریه کردم اونم وقتی رزا از داستان خودش گفت و اون جمله ک به مو میرسه و پاره نمیشه دیگه کارو تموم کرد واقعا این ایمانه که حرکت میاره مثل رزا که ایمان اورد و حرکت کرد استاد منم چندین سااااال بود که بیکار بودم و هیچوقتم حرکت نمیکردم و همیشه میگفتم کار میاد دیگه و حرکت اصلا براش نمیکردم ولی دقیقا یادمه اولین کاری که رفتم حرکت کردم با اینکه حقوقش پایین بود ولی رفتم و یادمه دوهفته بعدش یه کار خیلی خوب بهم پیشنهاد شد و دوسال اونجا بودم و تکاملم طی شد و هی کار عالی و عالی تر با حقوق بالا و بالاتر و الان خداروشکر یه کار خوب با حقوق خوب دارم دیگه راحت میرم تو دل ترسام چون دوبار رفتم و به این خدا اعتماد کردم استاد این روزا انقدرررر ک نشانم میشه دوازده قدم ک قول دادم به خودم بخرمش ولی هنوز پولش اکی نشده و از خدا خواستم خودش پولشو برسونه برام که بخرم و زندگیمو متحول کنم هرچند کع الان دارم رو دوره عزت نفستون کار میکنم و قدی که کار کردم بسیار نتیجه های خوبی گرفتم اول از همه هم احساس خوب واقعا خدارو شکر میکنم هم از شما هم از مریم هم از دوستان عزیزم سپاس گزارم که حتی خدا از زبان اوناهم با من حرف زده و تو جمله ای که گیر کرده بودم جوابشو از رزا کرفتم دوستون دارم استاد عزیزم😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: