اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد اگه بدونید چقد رزا جان خوش موقع اومد،چقد جواب تمام سوالات من تو مکالمه شما دو تا بود.استاد ۳ ماه مثل مرغ پرکنده بودم و به بن بست رسیده بودم و با گوش دادن حرفای بچه ها تو کلاب هوس متوجه شدم که همه یه دورانی مثل الان من شدند و اروم میشدم و مدام میومدم تو عقل کل میپرسیدم خوب الان چه کنم الانچی میشه الان چرا و چرا،دوستی بنام مهسا مدام بهم پاسخ میداد و ارامم میکرد و اخر کار گفت ارام باش تا خدا هدایتت کند چه کنی و دوباره چجوری استارت بزنی و از کجا،دقیقا فرداش این فایل را گوش دادم خیلی اتفاقی و تو اوج ناامیدی.استاد کاش همه مثل رزا جان با جزییات از اول مسیرشون میگفتن،ای کاش.عاشقتون استاد بااینکه هنوز فرکانسم پایینه ولی میدونممثل قبل قراره عالی بشم.
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین و دوستان گلم
روز 116
قبل از اینکه سفرنامه رو شروع کنم یه سری فایل ها رو گوش میکردم ولی فقط گوش میکردم و اونقدر متعهد نبودم که نکاتش رو بنویسم ولی ایندفعه گوش کردنم فرق داشت
این فایل از اولش توحید رو داشت فریاد میزد
درک من قبل فایل های سفرنامه خیلی کم بود ولی همون موقع از صحبت های رزا جون لذت بردم اونموقع ازشون یاد گرفتم که همیشه بگم خدایا من نمیدونم تو فقط میدونی خودت کمکم کن خودت مسیر رو بهم بگو خودت راه رو بهم نشون بده
دیشب یه اتفاقی برام افتاد. با یه حال خوبی خوابیدم و صبح با یه حال خوب پا شدم و فایل امروز سفرنامه تکمیل کرد این حال خوب رو
اونجا که رزا جون میگه رفت کنسل کنه کارش رو و گفت خدایی که یه بار جور کرده بازم براش جور میکنه اخخخ که چقدر خوبه داشتن این جنس توکل
وقتی تو دو تا فایل قبل گفتید مهارت هاتون رو افزایش بدین تصمیم گرفتم تو زمینه کاری خودم پیشرفت کنم خیلی اتفاقی با یه پیج آشنا شدم که فردا قرار بود از دوره اش رونمایی کنه خیلی دوست داشتم دوره اش رو بخرم ولی شرایط مالی اجازه نمیداد کلی وسوسه اومد که قرض بگیر و دوره رو بخر بزار بعداً میبینی خلاصه خیلی دو دل بودم ولی از جایی که قول دادم به خودم قرض نکنم کلا این قضیه کنسل شد بعد یه لحظه به خودم گفتم چقدر این باور کمبود ریز توی زندگیمون هست من چرا باید فک کنم بعداً نمیتونم دوره رو بخرم وقتی شرایط الآنم جور نیس حتما الان وقتش نیس و سپردم به خدا گفتم میدونم فرصت های بهتر رو جلو روم میزاری از قضا اون پیج مسابقه گذاشت و من فقط بخاطر اینکه یه جمله گفته بود که دوستش داشتم شرکت کردم تو اون مسابقه و برنده شدم یعنی خدا از جایی که فکرشم نمیکردم پول دوره رو جور کرد برام
خدایی که این جهان به این منظمی رو آفریده و اداره میکنه آنقدر قدرت داره که برای ما هر کاری بکنه کافیه ما ایمانمون رو نشون بدیم
رزا جان آنقدر تحسینت کردم وقتی تو اون شرایط به ظاهر بد هم ایمانت به خدا رو نشون دادی و دل دادی ورها کردی خودت رو
هر نتیجه ای که به دست آوردی نوش جونت
استاد عزیزم که همیشه منتظر هدایت خداوند هستید و این هدایت شدن شما به نفع ما هست و حاصلش میشه چنین فایل های نابی که ما هنوزم برامون بعد اینکه چند سال ازشون میگذره پر از آگاهی
نمیدونم این فایل چی بود یعنی این فایل چطوری بود اصلا نمیدونم درمورش چی بگم فقط میتونم بگم دوبار گوش کردم هردوبارش فقط اشک ریختم .
اشتیاق سحر عزیز از سلام کردنش و احوال پرسیش با استاد اون از حرف قشنگش که خدا باور کنید که من از صفر به درآمد ماهی 90تومن رسیدم اون از حرفی که زدن باور های ثروت ساز درسته ولی باور های توحیدی لازمه تمامش من با گوشم نشنیدم با تکتک سلول های بدنم شنیدم
خدای من شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
وقتی رزا سلام کرد گفتم چقدر صدات قشنگه چقدر صدات دلنشینه یاد فیلم انشرلی افتادم دوبلر نقش انشرلی
آنه تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت…..
با هر کلمه ای که رزا میگفت من اشک ریختم ولی وقتی که گفت رفتم قرار بستم گفتن از دوشنبه بیا سرکار با صدای بلند گریه میکردم و میگفتم آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
و خجالت کشیدم خجالت کشیدم که رزا هیچی نداشته از سیب تو یخچال از پتو رو تخت شکر کذاری میکرده اونوقت من خونه دارم همسر دارم سالمم پدرو مادرم پیشم هستن توی خونم نعمت به قدری هست که نمیدونم کجا بذارم وای خدای من خدای من خدایا من ببخش من ببخش که ناشکر بودم
درسته من یه کاغذ زدم به دیوار آشپزخونه و هرروز شکرگذاری مینویسم ولی من دارم و مینویسم ولی رزا نداشته و نوشته وای خدای من رزا در اون بی کسی خدا داشته که خدا همه کسش میشه خدا براش کافی میشه تسلیم خدا میشه وای رزا چقدر قشنگ گفت گفت وا بدین
پارو نزنین بذارین خدا هدایتتون کنه بذار خدا قایقت هدایت کنه چقدر قشنگ بود چقدر زیبا بود این جمله سپاسگذارم ازت رزای عزیزم.
چقدر قشنگ بود وقتی رزا گفت ایمیل زدن که ما تو نمیخواهیم و من شکر کردم که الهی شکر جواب دادن مثل منی که دنبال کار میگردم و از پنجاه تا جایی که پیام میدم ده تاش جواب میده نه ومن واقعا شکر میکنم که اینقدر باشعور و فهمیده هستند که جواب میدم و الهی شکر آدم از بلاتکلیفی درمیارن
الهی شکر
این فایل رفت جز علاقمندی هام
اولین بار بود این فایل گوش دادم و دیوانش شدم چقدر قشنگ بود وای خدای من چقدر زیبا بود این تعریف کردنای رزا خانم .
خدا زود پاسخ میدهد فقط باید تکامل طی شود گریه و شادی و دست زدنای من هر سه با هم برای رزا وقتی بود که تو هتل آکسفورد کنفرانس داد برای ارشد های ساختمان الهی شکر دختری که تو خوابگاه با حال بد بریده از همه جا بوده و تمام کسش خدا بوده خدا براش شاهکار کرده بود خدا دنیا براش گلستون کرده بوده .
فکر میکنم اون لحظه نه فقط کارشناس ها تشویق کردن که تمام کائنات و خدای مهربان به افتخارش دست زدند .اون حال رزا دیدنی بود اوج لذت براش بود الهی شکر الهی شکر الهی شکر
میخوام برم باز هم گوش بدم و بازم نکته ها در دفترم بنویسم چقدر عالی بود الهی شکر
نشانه امروز من: گفتگوی استاد عباس منش با دوستان- 37
سلام به اساتید عزیزم
سلام به دوستان خوبم
استاد نمیدونم همزمانی های این فایل نشانه رو از کجا شروع کنم… احساس میکنم اگر من هر روز بخوام برای فایل های نشانه ام، فقط همزمانیهاشون رو بنویسم هم، برای یه کامنت کافیه…
همزمانی این فایل درواقع از چند روز پیش شروع میشه که فکر کنم توی عقل کل، یکی از دوستان درجواب یکی از سوالات نوشته بود که سعی کن حتما گفتگوی استاد با دوستان قسمت 37 که خانم رزا صحبت کردن رو ببینی… منم یکم کنجکاو شدم و بعد از اون روز، چند بار این کامنت توی ذهنم اومد اما خیلی بهش توجه نکردم… درواقع اسم رزا یادم مونده بود اما از شماره گفتگو یه چیز محوی تو ذهنم بود….
خلاصه دیشب که دکمه نشانه رو زدم و اسم رزا رو توی متن فایل دیدم، با یادآوری اون کامنت، یه لبخند بزرگ روی صورت من اومد.
دیشب، بر خلاف دفعه های قبل، دلم نمیخواست شب فایل رو ببینم. چون خسته بودم و خوابم میومد و احساس میکردم دوست دارم که یه موقع که سرحال هستم فایل رو ببینم. همینجوری صفحه رو اسکرول کردم، اسم رزا رو دیدم و این جمله رو و پارتی تون رو خدا کنید.
من چند روز هست که برای موضوعی اقدامی کردم و منتظر نتیجه اش هستم و در این مدت، دارم سعی میکنم با تمرکز بر سایت، یا زیبایی های بیرون از سایت، ذهنم رو کنترل کنم. و دیدن این جمله رو، من به عنوان یه نشونه و یادآوری از طرف خدا برای خودم دونستم که در جواب به یه سری نجوا و فکرهایی که توی ذهنم میان برام فرستاده….
یادم نمیاد از روی کدوم فایل، ولی من این جمله رو قبلا روی یه کاغذ نوشته بودم و به دیوار اتاقم زده بودم، ولی این چند وقت اصلا یادم بهش نبود و خدا با نشونه اش بهم یادآوری کرد….
دیشب یه اتفاق دیگه هم افتاد.
آخر شب بود که احساس کردم دلم میخواد از کامنتهای سایت بخونم، برای همین رفتم از بین کامنتهایی که پایین صفحه سایت بیشترین امتیاز رو گرفته بودن، 7-8 تا کامنت رو باز کردم و وقتی رفتم توی رختخواب، شروع کردم که بخونمشون… یکیشون کامنت سعیده خانم شهریاری بود، که توی یه بخشی از کامنتش درباره توحید نوشته بود… وقتی خوندمش خیلی خوشم اومد و یاد این افتادم که این چند روز چند بار اسم فایل توحیدی شماره 9 به یادم اومده…(که باید اونو هم ببینم)..
خلاصه،…
سعیده توی بخشی از کامنتش نوشته: توحید یعنی اینکه…. توحید یعنی اینکه….
بعد یادم به یه کامنتی افتاد که یه دوستی نوشته بود یه روز که هیچی برای سپاسگزاری به ذهنش نمیرسیده، شروع کرده از روی سپاسگزاریهای کتاب معجزه سپاسگزاری رونویسی کرده.
منم به خودم گفتم خوبه منم بیام توی تمرین ستاره قطبی امشبم از روی این بخش کامنت سعیده رونویسی کنم. و وقتی شروع کردم به نوشتن، یه جاهائیش رو از روی اون نوشتم، ولی بقیه اش دیگه خودش اومد ….. که اینجا تایپش میکنم:
خدایا تو چقدر مهربونی مهربونی مهربونی. خدایا شکرت خدایا تو چقدر من رو دوست داری خدایا شکرت.
خدایا بهم بگو چیکار کنم که ازم راضی و راضی و راضی تر باشی. خدایا شکرت. خدایا میخوام فقط به تو توکل کنم. خدایا توحید یعنی اینکه هیج کس توی زندگی من تاثیری نداره.
توحید یعنی منم که خالق زندگیمم.
توحید یعنی من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست.
توحید یعنی فرمانروای مغرب و مشرق… هیج معبودی جز او نیست، بر او توکل کرده ام و او فرمانروای عرش بزرگ است.
توحید یعنی نباید نگران باشم.
توحید یعنی خداوند یاور و کارساز و کارگشای منه.
توحید یعنی من خودم رو دوست دارم و به خودم احترام میگذارم و برای خودن ارزش قائل هستم.
توحید یعنی خدایی که به خاطر من قوانین کشورها رو تغییر میده، این کار من رو هم به آسونی جور میکنه.
توحید یعنی خدایی که ابرهای آسمون رو برای من جابه جا میکنه، این کار منو هم خودش رو به راه میکنه.
توحید یعنی خدایی که اینقدر مهبرون و وهابه که با یه لب تر کردن من، این همه بارون رو به مدت 24 ساعت برام سرازیر میکنه، فکر بقیه کار رو هم کرده و خودش به آسونی، من رو به خوشی ها و لذتها و شادیها و ثروتها و نعمتها هدایت میکنه. خدایا شکرت.
خلاصه، دیشب همینجوری که متن فایل نشانه رو اسکرول کردم، چشمم به کلمه توحید هم افتاد و گفتم ااا چه جالب! من از توحید نوشتم حالا انگار این توی این فایل هم درموردش صحبت میشه…
درواقع وقتی دیدم که بالای عکس فایل اسم دوره 12 قدم هم نوشته شده، و چون خودم الان دارم 12 قدم رو کار میکنم، فکر کردم تمرکز این فایل بیشتر روی دستاوردهای یکی از بچه های سایت از دوره 12 قدمه و قراره راجع به اون صحبت بشه.
تا امروز…..
امروز که فایل رو گوش دادم…
خدای من نمیدونم چی بگم …. توی کامنت دیروزم هم نوشتم، نمیدونم چطور سپاسگزار خدا باشم…
اونجا که استاد در توضیح صحبتهای سحر جان گفتن:
««توحید یعنی: ندادن قدرت، به عوامل بیرونی.
اگر یکی از من بپرسه که آقا توحید رو در یک جمله تعریف کن. میگم: قدرت دادن فقط به خداوند و نه هیچ عامل بیرونی دیگر.
عامل بیرونی چیه؟ عامل بیرونی، پارتیه!!! توحید یعنی هیچ عامل بیرونی در کار نیست و توکل باید فقط بر روی خداوند باشه.
خداوندی که قدرت رو به تو عطا کرده. خداوندی که این قدرت رو داده که خودت زندگی خودت رو خلق کنی.»»
وقتی داشتم این 2 کلمه: توحید یعنی رو میشنیدم که از دهن استاد بیرون میان، مو به تنم سیخ شد.
و وقتی گفتن: ««عامل بیرونی چیه؟ عامل بیرونی، پارتیه…»»، من رو یاد فکرهایی انداخت که این چند وقت سعی میکردم از خودم دورشون کنم…
به راستی که خداوند به قلب بندگانش بیناست و به راستی که خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتره…
خدایا شکرت
ولی همزمانیهای این فایل به اینجا ختم نشدن…
وقتی به این قسمت از صحبتهای رزا رسید که گفت:
««من واقعا آدمی بودم که خیلی به بقیه وابسته بودم…. یه چیزی هست به نام سندروم سیندرلایی! منتظر بودم که یکی بیاد منو نجات بده
شما به من یاد دادید که خودم باید خودم رو نجات بدم…»»
اینجا بود که دیگه اشکام سرازیر شدن….
من دیروز برای فایل روز شمار 143 یه کامنت نوشتم که یه موضوعی رو که یادم اومده بود رو تعریف کردم و آخرش این جمله رو نوشته بودم:
««….. یادآوری این موضوع، برای من این پیام رو داره که:
منتظر هیچ اتفاق بیرونی نباش…. منتظر نباش تا شرایط تغییر کنه… منتظر هیچی نباش…. منتظر هیچکس نباش….. هیچ کس نمیاد….. تنها کسی که میتونه نجاتت بده، خودت هستی… خودت باید دست به کار بشی و خودت رو نجات بدی.»»
باورم نمیشد که دارم این جمله رو به فاصله یک روز بعد از اینکه نوشتم، از زبون یکی بچه های سایت توی فایل نشانه ام میشنوم…
فوق العاده بود… احساسم فوق العاده است… بینظیره…
دلم یه تب و تاب خاصی داره… یه جور خاصی میتپه… هیجان زده ام… نمیدونم چجوریه…
و این جملات پایانی رزا:
….همه زندگی منم… همش در خدای من خلاصه میشه… خدا آبیه که داخل ظرف من ریخته میشه و شکل منو میگیره…
فکرشو نکنید از کجا… میرسه… خدا بهت نعمت رو میرسونه
I think what I’ve learned in my life is if you trust in God, if you realy, with all of your heart, just trust in God, and leave all your life to him, and let him lead you, and let him decide for you, ….
You will see that the whole world will change for you and be in service for you… even the people, the world, the whole universe, do all the things for you…
استاد خیلی ازتون ممنونم که این فایلها و داستانهای دوستان رو روی ساید میذارید تا ماهم درس بگیریم و بهتر و بیشتر روی توحید و خداوند حساب کنیم
چقدر لذت بردم از دوستمون رزا خانوم که اینقدر توحیدی عمل کرد ذهنشو کنترل کرد ارام شد و تونست هدایتهارو دریافت کنه که چطور بعد از اون اتفاق زندگیشو بچرخونه و بسازه
چطور با توکل و ایمان به خداوند همه چیز رو بسپاره و دست خداوند رو باز بزاره برای نعمتها ثروتها افراد ایدها کارها مشتری و کسب و کار
خداراشکر میکنم که هدایت شدم به این فایل بی نظیر تا بیشتر دست خدارو باز بزارم و روی خدا حساب کنم
واقعا فایلهای توحیدی رو که گوش میکنم ارامش بیشتری دریافت میکنم ذهنم از هر نجوای شیطان خالی میشه و فقط دوست دارم منم اون کارهایی رو که افراد انجام دادن و هدایتهارو دریافت کردن داشته باشم .
با شنیدن این فایلها انگار دیگه هیچ تقلایی نمیخام بکنم و هیچ دست و پایی نمیخاپ بزنم چون خداست که داره همه چیز رو کنترل و هدایت میکنه پس من باید ارامش داشته باشم تمرکزم رو بزارم روی نعمتهایی که دارم دست خدارو باز بزارم که هر چی برام میامد خوش بیاد و اونوقت خداهست که در تمام لحظه لحظه زندگیم داره کارهارو انجام و من فقط باید لذت ببرم
دنیا فقط جای لذت بردنه اگر مشکلات بیماریها زجر تقلا دویدنها روابط بد و فقر تو زندیگمون داریم یعنی خدارا باور نکردیم که اگر باور داشتیم و روی اون حساب میکردیم دیگه اینهمه زجر و فقر و بدبختی نداشتیم.
خدایا من هیچ قدرتی در برابر این جهان هستی ندارم تویی مه قدرت داری تویی که همه چیز رو میدونی تویی که همه کار بلدی پس خودت برام انجام بده و بیار .خودت بهم بگو خودت مسیر رو روشنتر کن .
خداراشکر که تونستم به اندازه تکاملم و توکلم روی خدا حساب کنم و ارامش داشته باشم
چقدر با شنیدن این فایل اشک ریختم اینقد. حرفهای هر دو عزیز قشنگ و شنیدنی بود که من واقعا لذت بردم چقدر خوبه یاد بگیریم که بزرگترین و مطمئن ترین کس برای هدایتمون پروردگارمونو عمل کنیم نه اینکه فقط به زبون باشه ما خواسته هامونو بگیم و اجازه بدیم خداوند کار خودشو انجام بده کاش میتونستیم اینقدر صبور باشیم که تکاملمون طی بشه تا به اون نتیجه مطلوب که مدنظرمونه برسیم خدایا من به چه خیر و خوشبختی از سمت تو محتاجم هدایتم کن و مسیر درست و بهم نشون بده خدایا لحظه ای مارا به حال خودمون وا نگذار
سپاسگزارم از هر دو دوست عزیز که تجربه خودشونو در اختیارمون قرار دادن که البته این تجارب برای من درس بسیار بزرگی اشت
سپاسگزار پروردگارم هستم که نشانه امروزم رو این فایل قرار داد تا درسمو بگیرم و همچنین سپاسگزار استاد عزیز و دوست داشتنی و مریم جان عزیز هم هستم که چنین فرصتهایی به اعضا خانواده میدن در پناه خدا شاد و سربلند و سپاسگزار باشید
وقتی این فایل نشانم شد اولش نفهمیدم که همون فایل رزا جانه اما وقتی شما اسمشونو بردین گفتم وای این فایله
اونجایی که رزای عزیز گفتن این خدایی هس که میدوه جوونه من همونجا زدم زیر گریه و تااخر فایل همینجوری اشک ریختم اولا فایل توحید رو گوش میدادمو میرفتم اما الان چندوقتیه وقتی اسم خدا میاد یا دربارش حرف میزنید من فقط گریه میکنم از سر ذوق چقدر این خدای من توانمنده ارامشو شما با فایلاتون تزریق میکنید به ادم استاد عزیرم منم یاد خودم افتادم وقتی رزا درباره کارش گفتن که منم فقط قدم اولو خودم برد اشتم بعد اون درباره کارم تماما هدایت شدم منم دقیقا کمتر از یکماه تو کارم موندم و بعد هد ایت شدم به یه جای بهتر و کار باکیفیت تر و همینطور حقوق خیلی بیشتر
خداروخیلی شاکرم بابت این فایل و ادماش که ارامشو انگار ادم داره سر میکشه انقدر که معنویه استاد عزیزم مرسی از شما مرد توحیدی عاشقتونم
سلاموعرض ادب واحترام به استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی
سلام به خانواده بزرگ عباسمنشی
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
که امروز من رادربهترین موقعیت مکانی وزمانی قرارم دادی جهت آگاه شدن از قوانین جهان هستی
چقدر لذت بردم از شنیدن داستان زیبای خانم روزای عزیز
من چندین بار درطی این مدتی که عضوسایت هستم این فایل را گوشش دادم وهربار اشکم دراومد از داستان زیباوهدایت های روزای عزیز ودرسهای بسیار بزرگی گرفتم از مسیرتکاملی درجهت رسین به اهدافشون
وچقدر این توحیدی بودنشون من را تکان دادند
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
توحید عمل یکی از اصل های قوانینه که استاد توی تمام فایلهاشون اشاره کردن واین درسی بزرگ است که من جزو مهمترین رکن زندگیم قرارش دادم وبسیار هم تمرکزی در زندگیم بکار گرفتم ونتیجه های خوبی بدست آوردم
ومنم درمسیری هم اکنون هستم که از نابودی به این مرحله اززندگیم رسیدم
وتکاملم را طی کردم وبسیار راضی هستم
والبته که باتضادهای زیادی هم روبرو شدم که با هدایت وکمک پروردگارم تونستم حلشون کنم وبگذرونمشون..
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
ویکی دیگه ازاصلهای مهم قانون جهان هستی
اینه که فقط روی خداحساب کنم ونه به غیر خدا که همین باعث شده که منم یادبگیرم که بغیر خدا روی هیچ عامل بیرونی دیگه ای حساب نکنم
چونکه شرک است وخداوند شرک را نمیبخشد
من باهدایت پروردگارم از جایی نجات یافتم که در حدنابودی بودم وتا الانم که درآرامش دارم بسر میبرم وفقط متعهد بودم به یکتا پرستی ونه به غیر خدا
واینکه تسلیم پروردگار شدن نیاز دارد به جهادی اکبر دارد وتعهد بسیار بالایی ِلازم داردکه بتونی درخودت تغیرات بزرگی ایجاد بکنی
من با دیدن این فایل امشب که قبلآ چندین بار دیده بودم بسیار من رو تحت تاثیر قراردادومطالب جدیدی به گوشم رسیدکه بازهم باردیگر به خودم قول بدهم که تسلیم بودن دربرابر پروردگارم را هیچ موقع فراموش نکنم وازمسیرم خارج نشوم
زیراکه من یکتا پرستی را سرلوحه زندگی خود قراردادم تا بتوانم ارتباطم راباخدایم قطع نکنم
وفقط روی خداوند حساب کنم
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
بزرگترین درسی که من درزندگی ام یادگرفتم که باعثش سالهای به دور از خداوندوخودم بودم وتمام چک ولگدهایی که از جهان خوردم یکتا پرستی است والگوی زندگی ام را حضرت ابراهیم قراردادم که چقدر ابراهیم گونه بودن دربرابر خداوندلذتبخش است وخداوند اینچنین بنده رابسیار دوست دارد وچقدر لذتبخشتر این است که وصل به پروردگارت باشی درهرلحظه وحتی بتوانی باخدا صحبت بکنی واو بادادن نشانه های کوچک وبزرگ هدایتم میکند ومسیردرست رانشانم میدهد
واقعا سپاسگزارم ازتون استاد عزیز که زحمت میکشید و این فایل های پرمحتوا و زیبا را برای ما تولید میکنید .
صدای رزا عزیز اشک مارا جاری کرد بی نهایت ممنونیم ازش که این طور زیبا و حساب شده حرف زدند واقعا شجاعت و ایمانش برام قابل تحسین هست .
استاد این فایل یکی از بهترین های شما در تمام فایل هاتون هست که روی سایت قرار دادین .
باورتون نمیشه ولی تمام کار و تفریح ما شده گوش دادن به فایل ها و خواندن کامنت بچه ها حتی تو روزای تعطیل هم روی اگاهی های سایت کار میکنم و البته که از این کار نتیجه گرفتم برای همین اینچنین اشتیاق دارم روی خودم کار کنم.
تقریبا فایلی نیست که روی سایت قرار داده شود و من گوش ندهم و کامنت دوستان رو مطالعه نکنم
ولی ایراد بزرگی که دارم اینه که برای نوشتن کامنت ذهنم مقاومت خیلی زیادی داره و با اینکه میدانم نوشتن کامنت خیلی بهم برای باور ساختن کمک میکند ولی باز مقاومت دارم و در همون نقطه شروع پشیمان میشم و قید انجام این کار را میزنم
خواستم از دوستان عزیز سوال کنم اگر کسی راهکاری به ذهنش میرسه برای حل این موضوع با من به اشتراک بگذارد .واقعا سپاسگزارم اگر دوستان راهنمایی کنند و تجربیات خودشون را با من درمیان بگذارند.❤❤❤
امشب به خودم اجازه و جرأت دادم که به سوال شما جواب بدم چون من هم مدتهاست که دوست دارم به کامنتهای دوستان جواب بدم ولی جرأت ندارم چون احساس میکردم من هنوز تو جایگاهی نیستم که بتونم جواب بدم ولی الان با خودم گفتم شاید جواب من کمکی بکنه به دوستمون
دوست عزیز من هم اوایل نمیتونستم کامنت بنویسم و کلا همیشه نظرم این بودکه بلد نیستم بنویسم و اصلا نوشتنم خوب نیست مخصوصا وقتی کامنتهای عالی و زیبای دوستان رو میخوندم اعتماد بنفسم شدیدا پایین میومد تا اینکه یه بار به خودم گفتم وحیده هر چیزی که دلت بهت میگه رو بنویس تا یاد بگیری باید تو هم از تجربیاتت بنویسی شاید تجربه ها و برداشتت کم و کوچیک باشه ولی شاید واسه یه نفر تازه وارد خوب باشه و بتونه ازش استفاده کنه، و اینکه وقتی من از تجربه و برداشت و دیدگاه دوستانم استفاده میکنم باید خودم هم این کار رو بکنم و شروع کردم
و خدا رو شکر میکنم بخاطر این حس قشنگ و چقدر قلبم آروم میگیره وقتی مینویسم و همه هیجانات و احساس قشنگی که از فایلها گرفتم رو انتقال میدم به صفحه خودم و سایت و حس رضایت پیدا میکنم از خودم
جرأت و جسارتم بالا رفته و به قول استاد و مریم جان باید خودمون رو بندازیم تو اقیانوس ترسهامون و رها بشیم تا خودش مارو ببره
بسیار سپاسگزارم از وقتی که برای نوشتن پاسخ به سوال من گذاشتید ممنونم ازتون .
بله دقیقا درست میفرمایید مشکل بنده و افراد مانند من به پایین بودن عزت نفس برمیگرده و اینکه خودمان را در حد صحبت کردن یا نظر گذاشتن در حضور افرادی که خوب حرف میزنند یا نتایج بزرگی گرفته اند نمی بینیم بدون اینکه به یاد بیاریم مسیر موفقیت مسیری تکاملی است ومانباید قدم اول و دوم خودمان را با قدم صدم بقیه مقایسه کنیم .در هر صورت این یک ایراد بزرگ هست که حتما باید روی ان کار کنم و وارد ترس هایم بشم.
بسیار براتون خوشحالم که شما موفق شدید این مشکل را حل کنید و امیدوارم در اینده های بسیار نزدیک از نتایج بزرگتون برایمان بنویسید و ما لذت ببریم.
بازهم ممنون ازشما و راهنمایی های خوبتون بانوی گرامی
استاد اگه بدونید چقد رزا جان خوش موقع اومد،چقد جواب تمام سوالات من تو مکالمه شما دو تا بود.استاد ۳ ماه مثل مرغ پرکنده بودم و به بن بست رسیده بودم و با گوش دادن حرفای بچه ها تو کلاب هوس متوجه شدم که همه یه دورانی مثل الان من شدند و اروم میشدم و مدام میومدم تو عقل کل میپرسیدم خوب الان چه کنم الانچی میشه الان چرا و چرا،دوستی بنام مهسا مدام بهم پاسخ میداد و ارامم میکرد و اخر کار گفت ارام باش تا خدا هدایتت کند چه کنی و دوباره چجوری استارت بزنی و از کجا،دقیقا فرداش این فایل را گوش دادم خیلی اتفاقی و تو اوج ناامیدی.استاد کاش همه مثل رزا جان با جزییات از اول مسیرشون میگفتن،ای کاش.عاشقتون استاد بااینکه هنوز فرکانسم پایینه ولی میدونممثل قبل قراره عالی بشم.
به نام خداوند مهربان
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین و دوستان گلم
روز 116
قبل از اینکه سفرنامه رو شروع کنم یه سری فایل ها رو گوش میکردم ولی فقط گوش میکردم و اونقدر متعهد نبودم که نکاتش رو بنویسم ولی ایندفعه گوش کردنم فرق داشت
این فایل از اولش توحید رو داشت فریاد میزد
درک من قبل فایل های سفرنامه خیلی کم بود ولی همون موقع از صحبت های رزا جون لذت بردم اونموقع ازشون یاد گرفتم که همیشه بگم خدایا من نمیدونم تو فقط میدونی خودت کمکم کن خودت مسیر رو بهم بگو خودت راه رو بهم نشون بده
دیشب یه اتفاقی برام افتاد. با یه حال خوبی خوابیدم و صبح با یه حال خوب پا شدم و فایل امروز سفرنامه تکمیل کرد این حال خوب رو
اونجا که رزا جون میگه رفت کنسل کنه کارش رو و گفت خدایی که یه بار جور کرده بازم براش جور میکنه اخخخ که چقدر خوبه داشتن این جنس توکل
وقتی تو دو تا فایل قبل گفتید مهارت هاتون رو افزایش بدین تصمیم گرفتم تو زمینه کاری خودم پیشرفت کنم خیلی اتفاقی با یه پیج آشنا شدم که فردا قرار بود از دوره اش رونمایی کنه خیلی دوست داشتم دوره اش رو بخرم ولی شرایط مالی اجازه نمیداد کلی وسوسه اومد که قرض بگیر و دوره رو بخر بزار بعداً میبینی خلاصه خیلی دو دل بودم ولی از جایی که قول دادم به خودم قرض نکنم کلا این قضیه کنسل شد بعد یه لحظه به خودم گفتم چقدر این باور کمبود ریز توی زندگیمون هست من چرا باید فک کنم بعداً نمیتونم دوره رو بخرم وقتی شرایط الآنم جور نیس حتما الان وقتش نیس و سپردم به خدا گفتم میدونم فرصت های بهتر رو جلو روم میزاری از قضا اون پیج مسابقه گذاشت و من فقط بخاطر اینکه یه جمله گفته بود که دوستش داشتم شرکت کردم تو اون مسابقه و برنده شدم یعنی خدا از جایی که فکرشم نمیکردم پول دوره رو جور کرد برام
خدایی که این جهان به این منظمی رو آفریده و اداره میکنه آنقدر قدرت داره که برای ما هر کاری بکنه کافیه ما ایمانمون رو نشون بدیم
رزا جان آنقدر تحسینت کردم وقتی تو اون شرایط به ظاهر بد هم ایمانت به خدا رو نشون دادی و دل دادی ورها کردی خودت رو
هر نتیجه ای که به دست آوردی نوش جونت
استاد عزیزم که همیشه منتظر هدایت خداوند هستید و این هدایت شدن شما به نفع ما هست و حاصلش میشه چنین فایل های نابی که ما هنوزم برامون بعد اینکه چند سال ازشون میگذره پر از آگاهی
ممنونم ازتون یه دنیا
به نام خدای مهربان
روز 116سفرنامه
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
سلام به همگی دوستان
نمیدونم این فایل چی بود یعنی این فایل چطوری بود اصلا نمیدونم درمورش چی بگم فقط میتونم بگم دوبار گوش کردم هردوبارش فقط اشک ریختم .
اشتیاق سحر عزیز از سلام کردنش و احوال پرسیش با استاد اون از حرف قشنگش که خدا باور کنید که من از صفر به درآمد ماهی 90تومن رسیدم اون از حرفی که زدن باور های ثروت ساز درسته ولی باور های توحیدی لازمه تمامش من با گوشم نشنیدم با تکتک سلول های بدنم شنیدم
خدای من شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
وقتی رزا سلام کرد گفتم چقدر صدات قشنگه چقدر صدات دلنشینه یاد فیلم انشرلی افتادم دوبلر نقش انشرلی
آنه تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت…..
با هر کلمه ای که رزا میگفت من اشک ریختم ولی وقتی که گفت رفتم قرار بستم گفتن از دوشنبه بیا سرکار با صدای بلند گریه میکردم و میگفتم آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
و خجالت کشیدم خجالت کشیدم که رزا هیچی نداشته از سیب تو یخچال از پتو رو تخت شکر کذاری میکرده اونوقت من خونه دارم همسر دارم سالمم پدرو مادرم پیشم هستن توی خونم نعمت به قدری هست که نمیدونم کجا بذارم وای خدای من خدای من خدایا من ببخش من ببخش که ناشکر بودم
درسته من یه کاغذ زدم به دیوار آشپزخونه و هرروز شکرگذاری مینویسم ولی من دارم و مینویسم ولی رزا نداشته و نوشته وای خدای من رزا در اون بی کسی خدا داشته که خدا همه کسش میشه خدا براش کافی میشه تسلیم خدا میشه وای رزا چقدر قشنگ گفت گفت وا بدین
پارو نزنین بذارین خدا هدایتتون کنه بذار خدا قایقت هدایت کنه چقدر قشنگ بود چقدر زیبا بود این جمله سپاسگذارم ازت رزای عزیزم.
چقدر قشنگ بود وقتی رزا گفت ایمیل زدن که ما تو نمیخواهیم و من شکر کردم که الهی شکر جواب دادن مثل منی که دنبال کار میگردم و از پنجاه تا جایی که پیام میدم ده تاش جواب میده نه ومن واقعا شکر میکنم که اینقدر باشعور و فهمیده هستند که جواب میدم و الهی شکر آدم از بلاتکلیفی درمیارن
الهی شکر
این فایل رفت جز علاقمندی هام
اولین بار بود این فایل گوش دادم و دیوانش شدم چقدر قشنگ بود وای خدای من چقدر زیبا بود این تعریف کردنای رزا خانم .
خدا زود پاسخ میدهد فقط باید تکامل طی شود گریه و شادی و دست زدنای من هر سه با هم برای رزا وقتی بود که تو هتل آکسفورد کنفرانس داد برای ارشد های ساختمان الهی شکر دختری که تو خوابگاه با حال بد بریده از همه جا بوده و تمام کسش خدا بوده خدا براش شاهکار کرده بود خدا دنیا براش گلستون کرده بوده .
فکر میکنم اون لحظه نه فقط کارشناس ها تشویق کردن که تمام کائنات و خدای مهربان به افتخارش دست زدند .اون حال رزا دیدنی بود اوج لذت براش بود الهی شکر الهی شکر الهی شکر
میخوام برم باز هم گوش بدم و بازم نکته ها در دفترم بنویسم چقدر عالی بود الهی شکر
خدایا سپاسگذارم
استاد متشکرم
سحر عزیز و رزا گلم ممنون بابت صحبت های قشنگتون
دوستتون دارم
خدانگهدار
نشانه امروز من: گفتگوی استاد عباس منش با دوستان- 37
سلام به اساتید عزیزم
سلام به دوستان خوبم
استاد نمیدونم همزمانی های این فایل نشانه رو از کجا شروع کنم… احساس میکنم اگر من هر روز بخوام برای فایل های نشانه ام، فقط همزمانیهاشون رو بنویسم هم، برای یه کامنت کافیه…
همزمانی این فایل درواقع از چند روز پیش شروع میشه که فکر کنم توی عقل کل، یکی از دوستان درجواب یکی از سوالات نوشته بود که سعی کن حتما گفتگوی استاد با دوستان قسمت 37 که خانم رزا صحبت کردن رو ببینی… منم یکم کنجکاو شدم و بعد از اون روز، چند بار این کامنت توی ذهنم اومد اما خیلی بهش توجه نکردم… درواقع اسم رزا یادم مونده بود اما از شماره گفتگو یه چیز محوی تو ذهنم بود….
خلاصه دیشب که دکمه نشانه رو زدم و اسم رزا رو توی متن فایل دیدم، با یادآوری اون کامنت، یه لبخند بزرگ روی صورت من اومد.
دیشب، بر خلاف دفعه های قبل، دلم نمیخواست شب فایل رو ببینم. چون خسته بودم و خوابم میومد و احساس میکردم دوست دارم که یه موقع که سرحال هستم فایل رو ببینم. همینجوری صفحه رو اسکرول کردم، اسم رزا رو دیدم و این جمله رو و پارتی تون رو خدا کنید.
من چند روز هست که برای موضوعی اقدامی کردم و منتظر نتیجه اش هستم و در این مدت، دارم سعی میکنم با تمرکز بر سایت، یا زیبایی های بیرون از سایت، ذهنم رو کنترل کنم. و دیدن این جمله رو، من به عنوان یه نشونه و یادآوری از طرف خدا برای خودم دونستم که در جواب به یه سری نجوا و فکرهایی که توی ذهنم میان برام فرستاده….
یادم نمیاد از روی کدوم فایل، ولی من این جمله رو قبلا روی یه کاغذ نوشته بودم و به دیوار اتاقم زده بودم، ولی این چند وقت اصلا یادم بهش نبود و خدا با نشونه اش بهم یادآوری کرد….
دیشب یه اتفاق دیگه هم افتاد.
آخر شب بود که احساس کردم دلم میخواد از کامنتهای سایت بخونم، برای همین رفتم از بین کامنتهایی که پایین صفحه سایت بیشترین امتیاز رو گرفته بودن، 7-8 تا کامنت رو باز کردم و وقتی رفتم توی رختخواب، شروع کردم که بخونمشون… یکیشون کامنت سعیده خانم شهریاری بود، که توی یه بخشی از کامنتش درباره توحید نوشته بود… وقتی خوندمش خیلی خوشم اومد و یاد این افتادم که این چند روز چند بار اسم فایل توحیدی شماره 9 به یادم اومده…(که باید اونو هم ببینم)..
خلاصه،…
سعیده توی بخشی از کامنتش نوشته: توحید یعنی اینکه…. توحید یعنی اینکه….
بعد یادم به یه کامنتی افتاد که یه دوستی نوشته بود یه روز که هیچی برای سپاسگزاری به ذهنش نمیرسیده، شروع کرده از روی سپاسگزاریهای کتاب معجزه سپاسگزاری رونویسی کرده.
منم به خودم گفتم خوبه منم بیام توی تمرین ستاره قطبی امشبم از روی این بخش کامنت سعیده رونویسی کنم. و وقتی شروع کردم به نوشتن، یه جاهائیش رو از روی اون نوشتم، ولی بقیه اش دیگه خودش اومد ….. که اینجا تایپش میکنم:
خدایا تو چقدر مهربونی مهربونی مهربونی. خدایا شکرت خدایا تو چقدر من رو دوست داری خدایا شکرت.
خدایا بهم بگو چیکار کنم که ازم راضی و راضی و راضی تر باشی. خدایا شکرت. خدایا میخوام فقط به تو توکل کنم. خدایا توحید یعنی اینکه هیج کس توی زندگی من تاثیری نداره.
توحید یعنی منم که خالق زندگیمم.
توحید یعنی من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست.
توحید یعنی فرمانروای مغرب و مشرق… هیج معبودی جز او نیست، بر او توکل کرده ام و او فرمانروای عرش بزرگ است.
توحید یعنی نباید نگران باشم.
توحید یعنی خداوند یاور و کارساز و کارگشای منه.
توحید یعنی من خودم رو دوست دارم و به خودم احترام میگذارم و برای خودن ارزش قائل هستم.
توحید یعنی خدایی که به خاطر من قوانین کشورها رو تغییر میده، این کار من رو هم به آسونی جور میکنه.
توحید یعنی خدایی که ابرهای آسمون رو برای من جابه جا میکنه، این کار منو هم خودش رو به راه میکنه.
توحید یعنی خدایی که اینقدر مهبرون و وهابه که با یه لب تر کردن من، این همه بارون رو به مدت 24 ساعت برام سرازیر میکنه، فکر بقیه کار رو هم کرده و خودش به آسونی، من رو به خوشی ها و لذتها و شادیها و ثروتها و نعمتها هدایت میکنه. خدایا شکرت.
خلاصه، دیشب همینجوری که متن فایل نشانه رو اسکرول کردم، چشمم به کلمه توحید هم افتاد و گفتم ااا چه جالب! من از توحید نوشتم حالا انگار این توی این فایل هم درموردش صحبت میشه…
درواقع وقتی دیدم که بالای عکس فایل اسم دوره 12 قدم هم نوشته شده، و چون خودم الان دارم 12 قدم رو کار میکنم، فکر کردم تمرکز این فایل بیشتر روی دستاوردهای یکی از بچه های سایت از دوره 12 قدمه و قراره راجع به اون صحبت بشه.
تا امروز…..
امروز که فایل رو گوش دادم…
خدای من نمیدونم چی بگم …. توی کامنت دیروزم هم نوشتم، نمیدونم چطور سپاسگزار خدا باشم…
اونجا که استاد در توضیح صحبتهای سحر جان گفتن:
««توحید یعنی: ندادن قدرت، به عوامل بیرونی.
اگر یکی از من بپرسه که آقا توحید رو در یک جمله تعریف کن. میگم: قدرت دادن فقط به خداوند و نه هیچ عامل بیرونی دیگر.
عامل بیرونی چیه؟ عامل بیرونی، پارتیه!!! توحید یعنی هیچ عامل بیرونی در کار نیست و توکل باید فقط بر روی خداوند باشه.
خداوندی که قدرت رو به تو عطا کرده. خداوندی که این قدرت رو داده که خودت زندگی خودت رو خلق کنی.»»
وقتی داشتم این 2 کلمه: توحید یعنی رو میشنیدم که از دهن استاد بیرون میان، مو به تنم سیخ شد.
و وقتی گفتن: ««عامل بیرونی چیه؟ عامل بیرونی، پارتیه…»»، من رو یاد فکرهایی انداخت که این چند وقت سعی میکردم از خودم دورشون کنم…
به راستی که خداوند به قلب بندگانش بیناست و به راستی که خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتره…
خدایا شکرت
ولی همزمانیهای این فایل به اینجا ختم نشدن…
وقتی به این قسمت از صحبتهای رزا رسید که گفت:
««من واقعا آدمی بودم که خیلی به بقیه وابسته بودم…. یه چیزی هست به نام سندروم سیندرلایی! منتظر بودم که یکی بیاد منو نجات بده
شما به من یاد دادید که خودم باید خودم رو نجات بدم…»»
اینجا بود که دیگه اشکام سرازیر شدن….
من دیروز برای فایل روز شمار 143 یه کامنت نوشتم که یه موضوعی رو که یادم اومده بود رو تعریف کردم و آخرش این جمله رو نوشته بودم:
««….. یادآوری این موضوع، برای من این پیام رو داره که:
منتظر هیچ اتفاق بیرونی نباش…. منتظر نباش تا شرایط تغییر کنه… منتظر هیچی نباش…. منتظر هیچکس نباش….. هیچ کس نمیاد….. تنها کسی که میتونه نجاتت بده، خودت هستی… خودت باید دست به کار بشی و خودت رو نجات بدی.»»
باورم نمیشد که دارم این جمله رو به فاصله یک روز بعد از اینکه نوشتم، از زبون یکی بچه های سایت توی فایل نشانه ام میشنوم…
فوق العاده بود… احساسم فوق العاده است… بینظیره…
دلم یه تب و تاب خاصی داره… یه جور خاصی میتپه… هیجان زده ام… نمیدونم چجوریه…
و این جملات پایانی رزا:
….همه زندگی منم… همش در خدای من خلاصه میشه… خدا آبیه که داخل ظرف من ریخته میشه و شکل منو میگیره…
فکرشو نکنید از کجا… میرسه… خدا بهت نعمت رو میرسونه
I think what I’ve learned in my life is if you trust in God, if you realy, with all of your heart, just trust in God, and leave all your life to him, and let him lead you, and let him decide for you, ….
You will see that the whole world will change for you and be in service for you… even the people, the world, the whole universe, do all the things for you…
Just trust in God…
Just trust in God…
خدایا شکرت به خاطر هدایتهات
خدایا شکرت به خاطر نشانه هات
خدایا شکرت به خاطر قوانینت
استاد جان، خانم شایسته عزیز، سحر جان، رزا جان، ازتون سپاسگزارم.
به نام رب العالمین
سلام خدمت همه دوستان
استاد خیلی ازتون ممنونم که این فایلها و داستانهای دوستان رو روی ساید میذارید تا ماهم درس بگیریم و بهتر و بیشتر روی توحید و خداوند حساب کنیم
چقدر لذت بردم از دوستمون رزا خانوم که اینقدر توحیدی عمل کرد ذهنشو کنترل کرد ارام شد و تونست هدایتهارو دریافت کنه که چطور بعد از اون اتفاق زندگیشو بچرخونه و بسازه
چطور با توکل و ایمان به خداوند همه چیز رو بسپاره و دست خداوند رو باز بزاره برای نعمتها ثروتها افراد ایدها کارها مشتری و کسب و کار
خداراشکر میکنم که هدایت شدم به این فایل بی نظیر تا بیشتر دست خدارو باز بزارم و روی خدا حساب کنم
واقعا فایلهای توحیدی رو که گوش میکنم ارامش بیشتری دریافت میکنم ذهنم از هر نجوای شیطان خالی میشه و فقط دوست دارم منم اون کارهایی رو که افراد انجام دادن و هدایتهارو دریافت کردن داشته باشم .
با شنیدن این فایلها انگار دیگه هیچ تقلایی نمیخام بکنم و هیچ دست و پایی نمیخاپ بزنم چون خداست که داره همه چیز رو کنترل و هدایت میکنه پس من باید ارامش داشته باشم تمرکزم رو بزارم روی نعمتهایی که دارم دست خدارو باز بزارم که هر چی برام میامد خوش بیاد و اونوقت خداهست که در تمام لحظه لحظه زندگیم داره کارهارو انجام و من فقط باید لذت ببرم
دنیا فقط جای لذت بردنه اگر مشکلات بیماریها زجر تقلا دویدنها روابط بد و فقر تو زندیگمون داریم یعنی خدارا باور نکردیم که اگر باور داشتیم و روی اون حساب میکردیم دیگه اینهمه زجر و فقر و بدبختی نداشتیم.
خدایا من هیچ قدرتی در برابر این جهان هستی ندارم تویی مه قدرت داری تویی که همه چیز رو میدونی تویی که همه کار بلدی پس خودت برام انجام بده و بیار .خودت بهم بگو خودت مسیر رو روشنتر کن .
خداراشکر که تونستم به اندازه تکاملم و توکلم روی خدا حساب کنم و ارامش داشته باشم
در پناه الله یکتا شادو موفق باشید
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و خانواده عزیز
چقدر با شنیدن این فایل اشک ریختم اینقد. حرفهای هر دو عزیز قشنگ و شنیدنی بود که من واقعا لذت بردم چقدر خوبه یاد بگیریم که بزرگترین و مطمئن ترین کس برای هدایتمون پروردگارمونو عمل کنیم نه اینکه فقط به زبون باشه ما خواسته هامونو بگیم و اجازه بدیم خداوند کار خودشو انجام بده کاش میتونستیم اینقدر صبور باشیم که تکاملمون طی بشه تا به اون نتیجه مطلوب که مدنظرمونه برسیم خدایا من به چه خیر و خوشبختی از سمت تو محتاجم هدایتم کن و مسیر درست و بهم نشون بده خدایا لحظه ای مارا به حال خودمون وا نگذار
سپاسگزارم از هر دو دوست عزیز که تجربه خودشونو در اختیارمون قرار دادن که البته این تجارب برای من درس بسیار بزرگی اشت
سپاسگزار پروردگارم هستم که نشانه امروزم رو این فایل قرار داد تا درسمو بگیرم و همچنین سپاسگزار استاد عزیز و دوست داشتنی و مریم جان عزیز هم هستم که چنین فرصتهایی به اعضا خانواده میدن در پناه خدا شاد و سربلند و سپاسگزار باشید
سلام بر استادان عزیزم و دوستان نازنین سایت
وقتی این فایل نشانم شد اولش نفهمیدم که همون فایل رزا جانه اما وقتی شما اسمشونو بردین گفتم وای این فایله
اونجایی که رزای عزیز گفتن این خدایی هس که میدوه جوونه من همونجا زدم زیر گریه و تااخر فایل همینجوری اشک ریختم اولا فایل توحید رو گوش میدادمو میرفتم اما الان چندوقتیه وقتی اسم خدا میاد یا دربارش حرف میزنید من فقط گریه میکنم از سر ذوق چقدر این خدای من توانمنده ارامشو شما با فایلاتون تزریق میکنید به ادم استاد عزیرم منم یاد خودم افتادم وقتی رزا درباره کارش گفتن که منم فقط قدم اولو خودم برد اشتم بعد اون درباره کارم تماما هدایت شدم منم دقیقا کمتر از یکماه تو کارم موندم و بعد هد ایت شدم به یه جای بهتر و کار باکیفیت تر و همینطور حقوق خیلی بیشتر
خداروخیلی شاکرم بابت این فایل و ادماش که ارامشو انگار ادم داره سر میکشه انقدر که معنویه استاد عزیزم مرسی از شما مرد توحیدی عاشقتونم
بنام یکتای بی همتا
سلاموعرض ادب واحترام به استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی
سلام به خانواده بزرگ عباسمنشی
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
که امروز من رادربهترین موقعیت مکانی وزمانی قرارم دادی جهت آگاه شدن از قوانین جهان هستی
چقدر لذت بردم از شنیدن داستان زیبای خانم روزای عزیز
من چندین بار درطی این مدتی که عضوسایت هستم این فایل را گوشش دادم وهربار اشکم دراومد از داستان زیباوهدایت های روزای عزیز ودرسهای بسیار بزرگی گرفتم از مسیرتکاملی درجهت رسین به اهدافشون
وچقدر این توحیدی بودنشون من را تکان دادند
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
توحید عمل یکی از اصل های قوانینه که استاد توی تمام فایلهاشون اشاره کردن واین درسی بزرگ است که من جزو مهمترین رکن زندگیم قرارش دادم وبسیار هم تمرکزی در زندگیم بکار گرفتم ونتیجه های خوبی بدست آوردم
ومنم درمسیری هم اکنون هستم که از نابودی به این مرحله اززندگیم رسیدم
وتکاملم را طی کردم وبسیار راضی هستم
والبته که باتضادهای زیادی هم روبرو شدم که با هدایت وکمک پروردگارم تونستم حلشون کنم وبگذرونمشون..
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
ویکی دیگه ازاصلهای مهم قانون جهان هستی
اینه که فقط روی خداحساب کنم ونه به غیر خدا که همین باعث شده که منم یادبگیرم که بغیر خدا روی هیچ عامل بیرونی دیگه ای حساب نکنم
چونکه شرک است وخداوند شرک را نمیبخشد
من باهدایت پروردگارم از جایی نجات یافتم که در حدنابودی بودم وتا الانم که درآرامش دارم بسر میبرم وفقط متعهد بودم به یکتا پرستی ونه به غیر خدا
من بازم یاد جمله پرمعنای استادم افتادم که میگن
شرک دردل مومن همچون مورچه سیاه برروی سنگ سیاه دردل تاریکی شب پنهان است
واینکه تسلیم پروردگار شدن نیاز دارد به جهادی اکبر دارد وتعهد بسیار بالایی ِلازم داردکه بتونی درخودت تغیرات بزرگی ایجاد بکنی
من با دیدن این فایل امشب که قبلآ چندین بار دیده بودم بسیار من رو تحت تاثیر قراردادومطالب جدیدی به گوشم رسیدکه بازهم باردیگر به خودم قول بدهم که تسلیم بودن دربرابر پروردگارم را هیچ موقع فراموش نکنم وازمسیرم خارج نشوم
زیراکه من یکتا پرستی را سرلوحه زندگی خود قراردادم تا بتوانم ارتباطم راباخدایم قطع نکنم
وفقط روی خداوند حساب کنم
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
بزرگترین درسی که من درزندگی ام یادگرفتم که باعثش سالهای به دور از خداوندوخودم بودم وتمام چک ولگدهایی که از جهان خوردم یکتا پرستی است والگوی زندگی ام را حضرت ابراهیم قراردادم که چقدر ابراهیم گونه بودن دربرابر خداوندلذتبخش است وخداوند اینچنین بنده رابسیار دوست دارد وچقدر لذتبخشتر این است که وصل به پروردگارت باشی درهرلحظه وحتی بتوانی باخدا صحبت بکنی واو بادادن نشانه های کوچک وبزرگ هدایتم میکند ومسیردرست رانشانم میدهد
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
هرروزتان پیروز وشادوخرم درپناه الله مهربان
استاد ومریم خانم سپاسگذارم
واقعا سپاسگزارم ازتون استاد عزیز که زحمت میکشید و این فایل های پرمحتوا و زیبا را برای ما تولید میکنید .
صدای رزا عزیز اشک مارا جاری کرد بی نهایت ممنونیم ازش که این طور زیبا و حساب شده حرف زدند واقعا شجاعت و ایمانش برام قابل تحسین هست .
استاد این فایل یکی از بهترین های شما در تمام فایل هاتون هست که روی سایت قرار دادین .
باورتون نمیشه ولی تمام کار و تفریح ما شده گوش دادن به فایل ها و خواندن کامنت بچه ها حتی تو روزای تعطیل هم روی اگاهی های سایت کار میکنم و البته که از این کار نتیجه گرفتم برای همین اینچنین اشتیاق دارم روی خودم کار کنم.
تقریبا فایلی نیست که روی سایت قرار داده شود و من گوش ندهم و کامنت دوستان رو مطالعه نکنم
ولی ایراد بزرگی که دارم اینه که برای نوشتن کامنت ذهنم مقاومت خیلی زیادی داره و با اینکه میدانم نوشتن کامنت خیلی بهم برای باور ساختن کمک میکند ولی باز مقاومت دارم و در همون نقطه شروع پشیمان میشم و قید انجام این کار را میزنم
خواستم از دوستان عزیز سوال کنم اگر کسی راهکاری به ذهنش میرسه برای حل این موضوع با من به اشتراک بگذارد .واقعا سپاسگزارم اگر دوستان راهنمایی کنند و تجربیات خودشون را با من درمیان بگذارند.❤❤❤
با سلام به دوست عزیزم
امشب به خودم اجازه و جرأت دادم که به سوال شما جواب بدم چون من هم مدتهاست که دوست دارم به کامنتهای دوستان جواب بدم ولی جرأت ندارم چون احساس میکردم من هنوز تو جایگاهی نیستم که بتونم جواب بدم ولی الان با خودم گفتم شاید جواب من کمکی بکنه به دوستمون
دوست عزیز من هم اوایل نمیتونستم کامنت بنویسم و کلا همیشه نظرم این بودکه بلد نیستم بنویسم و اصلا نوشتنم خوب نیست مخصوصا وقتی کامنتهای عالی و زیبای دوستان رو میخوندم اعتماد بنفسم شدیدا پایین میومد تا اینکه یه بار به خودم گفتم وحیده هر چیزی که دلت بهت میگه رو بنویس تا یاد بگیری باید تو هم از تجربیاتت بنویسی شاید تجربه ها و برداشتت کم و کوچیک باشه ولی شاید واسه یه نفر تازه وارد خوب باشه و بتونه ازش استفاده کنه، و اینکه وقتی من از تجربه و برداشت و دیدگاه دوستانم استفاده میکنم باید خودم هم این کار رو بکنم و شروع کردم
و خدا رو شکر میکنم بخاطر این حس قشنگ و چقدر قلبم آروم میگیره وقتی مینویسم و همه هیجانات و احساس قشنگی که از فایلها گرفتم رو انتقال میدم به صفحه خودم و سایت و حس رضایت پیدا میکنم از خودم
جرأت و جسارتم بالا رفته و به قول استاد و مریم جان باید خودمون رو بندازیم تو اقیانوس ترسهامون و رها بشیم تا خودش مارو ببره
و چه زیبا هدایتت میکنه به سمت زیباییها
من فکر میکنم فقط به قلبتون رجوع کنید و شروع کنید
موفق و پیروز باشید
با سلام خدمت شما خانم اکرامی فر عزیز
بسیار سپاسگزارم از وقتی که برای نوشتن پاسخ به سوال من گذاشتید ممنونم ازتون .
بله دقیقا درست میفرمایید مشکل بنده و افراد مانند من به پایین بودن عزت نفس برمیگرده و اینکه خودمان را در حد صحبت کردن یا نظر گذاشتن در حضور افرادی که خوب حرف میزنند یا نتایج بزرگی گرفته اند نمی بینیم بدون اینکه به یاد بیاریم مسیر موفقیت مسیری تکاملی است ومانباید قدم اول و دوم خودمان را با قدم صدم بقیه مقایسه کنیم .در هر صورت این یک ایراد بزرگ هست که حتما باید روی ان کار کنم و وارد ترس هایم بشم.
بسیار براتون خوشحالم که شما موفق شدید این مشکل را حل کنید و امیدوارم در اینده های بسیار نزدیک از نتایج بزرگتون برایمان بنویسید و ما لذت ببریم.
بازهم ممنون ازشما و راهنمایی های خوبتون بانوی گرامی
به امید موفقیت برای هممون …
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و تمامی دوستان
خدایا شکرت که این فایل گوش دادم خدایا شکرت
در این سایت هستم
شکرت که در مسیر آگاهی هستم
تحت تاثیر صحبتهای رزا قرار گرفتم و به پهنای صورتم اشک ریختم
سالها قبل منم تنها بودم و هیچ دوست و آشنایی نبود که باهاش حرف بزنم
روزهایی که از شدت غم طلب مرگ کردم از خدا که نمیخوام نفس بکشم
از اون روزها سالها میگذره و خداوند به من زندگی جدید و امید و نور داد
ی دختر منزوی و بی اعتماد به نفس
قوی شد یواش یواش در مسیری قرار گرفت که بتونه مسئول زندگی خودش باشه
بعد از اون دوران ی جایی استپ کرد و فک کرد مسیر گم کرده
ی شب از خدا خواستم کمکم کنه راهو نشونم بده اینقدر صداش میکنم کمکم کنه
به سایت شما هدایت شدم و کم کم دارم روی خودم کار میکنم تا قدم 7دوره 12 قدم پیش رفتم و ایستادم گفتم شنونده نباش عمل کن
به قول استاد ایمان بی عمل حرف مفته
و الان چندوقتیه خودمو بستم به فایلهای خانه تکانی و گفتگو با دوستان و زندگی در بهشت
در مسیر تکاملی هستم و قدمهای کوچیکی برداشتم
با توکل و کمک خواستن از خداوند میخوام
کمکم کنه هدایتم کنه و به قول رزا و استاد عزیزم
خدایا من چطوریشو نمیدونم
توکمکم کن تو میدونی تو هدایتم کن…
ایاک النعبد و ایاک النستعین اهدنا صراط المستقیم
ممنون از استاد عزیزم و همه عزیزان هم سایتیم
درپناه الله یکتا باشید