گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم" - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

219 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعیده بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1579 روز

    سلام به همگی وقتتون بخیر

    این فایل نشانه امروزم بوده

    واقعیتش من یه مدت سردرگم بودم ک کدوم فایل گوش کنم نمیتونستم تمرکزی کار کنم دوره دوازده قدم هم دو قدمش رو خریدم دوست داشتم برای سال جدید ک سال تحول مالی اسمشو گذاشتم تمرکزی رو ۱۲ قدم کار کنم ..

    از خدا خواستم ک من فقط رو ۱۲ قدم کار میکنم و باورهام و اونجایی ک نیازه هدایت بشم هم تو نشانه ها بهم بگو

    و به یک روز نرسیده نشانه اول رو بهم گفت

    قصه از اونجایی شروع میشه ک همسرم حدود دو سال پیگیر انتقالی هست ک به شهرستان خودمون بریم برای ادامه زندگیمون به خاطر تضاد های ک تو محل زندگی الانمون ک تهران هست برخوردیم تصمیم گرفتیم ک کارهای انتقالی انجام بده ک بریم شهرستان خودمون اما هر وقت اقدام کرد با مخالفت روبرو میشد همسرم اصلا با من تو این مسائل همراه نیست و به این صحبت ها هم اعتقادی نداره اما من خیلی روز به روز به این صحبت ها باورم بیشتر میشه چون نتایج دارم میبینم

    بگذریم..خلاصه اینکه دیگه بعد چند بار اقدام گفتن انتقالی بهت نمیدیم ..نیرو کم داریم و از این صحبت‌ها..ما هم به خاطر اینکه تهران کرایه خونه خیلی بالا رفته و من امکانات بیشتر میخواستم …هر رو تو تمرین ستاره قطبی نوشتم .دیگه همسر راضی شد بیایم پردیس تهران امااا جای فوقالعاده خونه گرفتیم همون طور ک میخواستم همونطور ک نوشته بودم و به شدت از مکان و خونمون راضی هستم …دو ماه میشه جابجا شدیم و امدیم پردیس ..یک هفته نگذشته بود ک رئیس جدید همسر گفت کارهای انتقالی تو من درست میکنم قبل عید اقدام کرد تو عید جوابش امد ک موافقت نمیکنیم اما رئیس همسر خودش تماس گرفت گفت ک من اصلا جایگزین نمیخوام کارشو راه بندازین و دیروز گفتن ک موافقت شده…

    همسرم امد خونه و بهم گفت ک به نظرت تصمیم درستی بود ؟؟

    یه لحظه ترس ورم داشت

    بعد یه حسی بهم گفت این همون خوبه هست ..ما که کلا بیخیال انتقالی شدیم خودش درست شد..هی تو ذهنم زنگ میزد این همون خوبه هست

    همزمانی این شرایطم با این فایل ..و همون کلمه ک استاد گفتن هزار الله و اکبر

    خدایا شکرت خدایا شکرت نمیدونم چه زندگی در انتظارمان هست اما خودت بهم گفتی همون خوبه هست و یه حسی هم بهم میگه امسال سال شکوفایی کسب کارم هست …

    خدای مهربانم چگونه شکر تو رو بجا بیارم ک انقدر زیبا هدایتم میکنی ک نه ترسی داشته باشم و نه غمگین باشم ..

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    به نام مهربان پروردگار باسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت به این مسیر توحیدی

    سپاس گزارم مهربان پروردگارم🙏🙏🙏🙏🙏

    خداروشکر میکنم که درمسیر رسیدن به، تسلیم بودن و خیر رو قبول کردن هستم

    من به خدا وند اعتماد دارم و می‌دونم هرچی پیش بیاد همون خوبس ،اما هنوز تکاملم طی نشده ،اما همینکه دراین مسیرم و مقاومتم کمتره وبیشتر اجازه میدم خداوند هدایتم کنه این عالیه….

    خدایاشکرت که این آگاهی ها به گوشم میرسه

    حتی شنیدن این آگاهی ها هم تکامل میخواد و تسلیم بودن میخواد من یک سال در برابر شنیدنشون مقاومت کردم

    خدایا شکرت که با تسلیم تو بودن آرامش بهم هدیه داده شده انگار میوه ی درخت اعتماد ،آرامشِ

    خدایا من بهت اعتماد دارم ،سپاسگزارم که خدایان میکنی به بهترین مسیر

    خدایا من می‌دونم تنها وظیفم تقویت مهم ترین رابطه ی زندگیمه ،واون رابطه ی ،رابطه ی من با خودته…

    عاشقتم خدای هدایت گرم

    خدایان کن به مسیر کسانی که بهشون نعمت دادی نه گمراهان.

    هرگاه که تسلیمم درکارگه تقدیرآرام تر از آهو بی باک تر از شیرم

    هرگاه که می‌کوشم در کارکنم تدبیر،رنج از پی رنج آید ،زنجیر پی زنجیر…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    سلام بر استاد مهربان

    سلام بر دوستان خوب خودم

    خدا را شکر که من در این مدار هستم که این تغییرات دوستان خوب خودم را می شنوم

    شنیدن آنها برای من این حکم را دارد که وقتی این دوست خوب من توانسته است موفق بشود پس من هم می توانم که موفق بشوم

    خدا را شکر که این خدا را هر روز برایم پر رنگ تر می شود

    خدا را شکر که این خدا هر روز برای من پر محتوا تر می شود

    آنچه که یاد گرفتم این است که هر وقت به خدای مهربان خودم اعتماد کنم و خودم را به دستهای هدایتگر او بسپارم بدون شک من موفق خواهم بود

    توحید و یکتا پرستی برای من به این معنی است که خدای مهربان خودم را قادر و توانا بدانم

    خدای مهربان من جواب همه سوال های من را می داند

    او همه مسیر ها را می داند

    به دستهای هدایتگر او اعتماد کنم

    به الهامات و هدایت های او اعتماد کنم

    در خواست کنم از خدای خودم و تسلیم او باشم

    خدای عزیز هم بهترین ها را سر راه من قرار می دهد

    یک باور عالی دیگر

    همه چه پیش بیاید همان خوبه است

    این یعنی تسلیم خداوند بودن

    و تا من تسلیم خدای مهربان خودم باشم او من را به بهترین ها هدایت می کند

    حتی اگر ظاهر آن خوب نباشد ولی بعد می فهمم که در همان چه خیر و نکته ای نهفته بوده است

    حتی زمان رسیدن به خواسته ها هم مشخص نکنم به دست خدای مهربان خودم بگذارم

    در بهترین موقعیت و بهترین زمان و مکان ممکن خداوند برایم محقق می کند

    ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل عالی

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    او می داند که من چه می خواهم و چه برایم بهترین و خوبترین است

    دل به خدای خود سپردن و به او اعتماد داشتن برگ برنده من است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1112 روز

    بنام حق .

    پروردگار جانم سلااااااام .

    خدای خوبمممممم هدایتگرم باش همیشه و همه جا.

    سلام استاد عزیزم سلام مریم جان .

    فایل نشانه رو زدم و با توکل بالله شروع کردم به گوش دادن ،چقدر شنیدن صدای بچه هاا وقتی از نتایج و تجربه هاشون میگن منو سر ذوق میاره و به خودم میگم مهساااا ببین وقتی اونااا تونستن توام میتونی:)

    دوست خوبم بهت تبریک برای موفقیتت و تبریک تر کههه توی زندگیت همسرتم همراهته و باهم روی قوانین کار میکنید،اینکه تو این چیزا همراهته و هماهنگ هستین خیلی عاااالی.

    وقتی درباره برنامه مهاجرتیش میگفت و اینکه خدایااا من تسلیم توام ،دیدم منم هدفم اینه امااا زمانشو نباید مشخص کنم ،باید بگم خوب من خدای من تو هدایتم کن،تووو بگووو چطوری،دیدم قدم اولو برای مهاجرتم باید بردارم و باقی مسیرو باید بسپرم به الله ،من تو روند هدایت و توجه به نشانه هااا خیلیی خوبم خیلی قوی ام هر چقدرم روی خودم کار میکنم دارم قوی تر میشم ،وقتی هدایتم میکنه ،به وضوح متوجه میشم خدام باهام صحبت میکنه ،،،،،

    خوب من ،من از خیر که از سمت تو به من برسد فقیرم.

    بارهاا شده زمان مشخص کردم منم اما تو زمان مناسبش که خدام صلاح دیده اتفاق افتاده ،دیدم خدای من اون بهترین زمان ممکن بوده ،اره هرررر اتفاقی برام بیوفته به نفع منه،تووو همیشهههه تو بهترین زمان و مکان منو قرار میدی :)

    حلقه ای برگردنم افکنده دوست

    می کشد هرجا که خاطر خواه اوست

    در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 730 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خدای هدایتگرم

    به نام رب العالمین

    به نام یکتای بی‌همتا

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به مریم عزیزم

    سلام به همه روح‌های پاک خدا

    جمعه 28 اردیبهشت‌ماه 1403 خداوند مثل همیشه سورپرایزم کرد

    همینجوری توی حیات نشسته بودم که خداوند یکی از دستاشو فرستاد

    ثنا اومد سلام کرد بعد یهو گفت عههههه دوست پیدا کردم میای بریم کوچه گردی البته به شوخی منم گفتم آره دوست دارم جاهای جدیدو ببینم، دقیق یاد صحنه‌ای از فیلم راز افتادم که در مورد الهامات صحبت می‌کرد که جهان وقتی نشونه ها رو برات میفرسته دنبال کن و ایده ها رو عملی کن

    سریع تر از خود ثنا آماده شدم چون قبلش جوری به خودم رسیده بودم که انگار میخوام برم بیرون!

    رفتیم چندتا فروشگاه جدید

    اردیبهشت و شهر کتاب و ….

    هوااااا و شهر رویایی بودن انگار بهشت بود

    نخود سبز تازه برداشت شده خرید ثنا برای هردومون نزاشت من بخرم، مثل بچه‌ها توی راه خوردیم و لذت بردیم

    چقدر عروسک بامزه دیدیم توی فروشگاه ها

    لالایی زبان خودشون که به زبان کردی بود رو ثنا جان پلی کرد، در حالی که روی یه پله نشسته بودیم و گذر ماشین ها و آدم ها رو نگاه می‌کردیم به لالایی آرامشبخش گوش کردیم و خاطره قشنگی شد

    یه عاااالمه فراوانی

    یه عااااالمه زیبایی

    دیدنی های جدید

    خدایا شکرت

    توی راه برگشت چقد از خدا تشکر کردم، بهش گفتم بابا مشتی چقد هوامو داری! چقد مراقبمی! چقد حواست به همه چی زندگی من هست! مثل مامان بابای مهربون که میبینن بچه‌شون نیاز داره بره بیرون یه هوایی بخوره تا دیدی من نیازمه اجابتم کردی دمت گررررم

    تو این همه به فکرمی و در عوض من فراموشکار خوبیم….

    ولی تو بزرگی و کوچیکی منو می‌بخشی

    فراموشکاری هامو می‌بخشی

    تنها تویی بخشنده….

    الحمدالله رب العالمین

    شکرت

    خدایا شکرت زیااااااد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1226 روز

    بنام رب بسیار بخشنده و بی حساب رزاق من

    سلام‌استاد عزیزم که واقعا من اگه یه روز صداتونو نشنوم دلم‌میگیره همیشه سالم و سرحال باشی ایشالا در پناه رب

    باورهایی که از این فایل گرفتم و میخوام کار کنم روش

    خداوند تمام چیزها را می داند و من نمیدانم

    من باید هر چیزی را از خدا بخواهم و اجازه بدهم خدا هدایت کند

    الخیرو فی ماوقع، هر اتفاقی بیفته اتفاق خوبیه

    استاد من یه تجربه ای در این مورد دارم مینویسم

    من بعد که فوق لیسانس گرفتم به مدت چندین سال دنبال استخدام تو نهادهای دولتی بودم واقعا چند سال تمرکز گذاشتم نمیشد قبول میشدم تو آزمون میرفتم تو مصاحبه می افتادم ، یا یه کاری جور میشد من میخواستم از فرداش برم سرکار همه چی بهم میخورد بصورت عجیبی

    تا اینکه یه بار برای آموزش و پرورش آزمون ثبت نام کردم به خدای خودم گفتم خدای من من برای آخرین بار آزمون استخدامی شرکت میکنم و همه تلاشمو میکنم اگر قبول شدم میفهمم مسیرم اینه اگه قبول نشدم متوجه میشم یه مسیر دیگه باید برم و نگاهم این بود که خدایا من نمیدونم تو میدانی هدایتم کنم و من تسلیمم اون موقع با قوانین آشنا نبودم ولی درونم این نگاه بود بعد آزمون نتایج اومد من قبول نشدم علارغم درصدهای خوبی که زده بودم خدا شاهده ناراحت نشدم که هیچی یه حس و انرژی درونم فوران میکرد انگار که تایید کنه این نیست مسیرت پیرو همون سوالی که پرسیده بودی و من به خاطر این دریافت حس عالی داشتم حتی خانمم و دوستام تعجب میکردن قبول نشدی خوشحالی؟

    بعدش هدایت شدم به مهاجرت از اون شهر به تهران و کار آزاد شروع کردم از کارگری شروع کردم الان خدارو شکر کسب و کار خودمو دارم و کاملا راضیم و روزی نیست که نگم به خدا

    خدایا سپاسگزارم که اون موقع من استخدام نشدم چون اصلا با شخصیت من سازگار نیست

    خدایا سپاسگزارم کا من خواستم و اجازه دادم و چقدر خوب هدایتم کردی

    خدایا سپاسگزارم من نمی فهمیدم ولی تو دانای حکیم هستی و من خواستم و اجازه دادم و تو گفتی

    هر روز میگم این اتفاق تو زندگی من خیلی بولد هستش و چقدر لذت بخشه که خدا چقدر دقیق هدایتم کرد

    اره اگه بتونم تسلیم خدا باشم و با باور این که خدا می داند و من نمیدانم و با تسلیم شدن و خواستن از خدا اجازه بدم خدا دقیق هدایت میکند شاید سالها زمان ببره من متوجه بشم شایدم متوجه نشم چقدر خوب خداوند دستمو گرفته

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    Nazanin7 گفته:
    مدت عضویت: 355 روز

    به نام الله ، خدایی که همه چیز می شود همه کس را:)

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم بانو زیبامون و دوستای قشنگم امیدوارم قلبتون آروم و برکت توی زندگیتون همواره جاری باشه و روز به روز همگی در حال بهبود فرکانس ارسالی مون باشیم

    یه جمله خیلی زیبایی خوندم

    ‏[خواستند یوسف را بکشند، نمرد؛

    او را به بردگی فروختند، اما پادشاه شد؛

    خواستند عزیز پدر نباشد، عزیزمصر شد؛

    از نقشه‌های بشر نباید دلهره داشت، زیرا اراده خداوند از هر اراده‌ای بالاتر است…]

    نازنین امشب خیلی ترسید از یه سری حرفها که توی دورهمی شنید از راهی که داشت میرفت و خیلی چیزا مدام به خودم گفتم خدا هست به هر کس که بخواد بی حساب و کتاب میبخشه خدا این همه سال خدا بوده بلده چیکار کنه دختر خوب نترس :) دلم باز ناآروم بود تصمیم گرفتم کوپن نشانه امروزمو استفاده کنم تا این ناارومی رو تبدیل به یه باور قشنگ بکنم و این شد نتیجش

    چه قدر برای الهام جان خوشحال شدم عزیزدلم امیدوارم همیشه همینطوری لحنت شاد و پر از سرزندگی باشه و زندگیت پر از دستاورد های عااالی

    به امید اینکه هممون روز به روز توحیدی تر باشیم

    به آغوش خدا میسپارمتون:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 765 روز

    به نام ربّ

    سلام‌با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 16 فروردین رو با عشق مینویسم

    امروز یه روز بسیار بسیار بهشتی بود

    بارون میبارید و ظهر رفتم بیرون و تو هوای بارونی قدم زدم و رفتم کنار همون دیواری که خدا اولین بار بهم هدیه داد و کار نقاشی دیواری رو شروع کردم

    رفتم و با خدا صحبت کردم و به دیوار نگاه کردم و سپاسگزاری کردم

    و بعد رفتم همون پارکی که نزدیک بلوار محله مون بود و کلی باخدا صحبت کردم و گریه کردم و خداروشکر کردم که میتونم این همه زیبایی رو ببینم

    برگ درختای زیتون تلخ رو دیدم که بی نهایت جوانه میزدن و به بی نهایت نعمت خدا فکر میکردم ،اینکه یه عالمه درخت و برگ هست تو این جهان هستی که نمیشه شمردشون

    با خودم گفتم خدایی که این همه نعمت بی نهایت داره و درختا و همه جهان هستی رو مدیریت میکنه. صد در صد منو هم مدیریت میکنه

    و صد در صد کمکم میکنه

    کافیه که من خودمو هم جهت کنم با خدا

    وقتی برگشتم خونه طراحی کردم و جواب جلسه 7 دوره هم جهت با جریان خداوند رو جواب دادم

    اما هرچی فکر کردم قسمت دو رو بنویسم به ذهنم نرسید ،باید بیشتر فکر کنم

    شب وقتی میخواستم بخوابم ، از پنجره اتاقم بیرونو نگاه کردم دیدم دوباره همون نوشته سوره تکویر آیه 29 رو که پایینش نوشته

    اگر خدا بخواهد غیر ممکن ،ممکن میشود

    دوباره از مسجد کنار خونه مون با پروژکتور به ساختمون روبه روش زدن عکسشو

    وقتی دیدمش قشنگ اینو درک کردم که برای دادگاه فردای من هست که این نشونه رو داده تا بگه مراقبتم طیبه با خیال راحت برو

    خدایا شکرت

    چون حدود دو هفته ای بود دیگه شبا تصویرشو نمینداختن روی دیوار

    اما از امشب دوباره همون نوشته و باور قوی

    که خدا غیر ممکن رو ممکن میکنه

    و این خود خود نشونه بود که وقتی دیدمش به قدری آروم شدم که کلی کیف میکردم

    خدایا شکرت

    و با آرامش خوابیدم تا فردای بهشتیم رو با عشق لذت ببرم

    خدای من بی نهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    سلام با احترام فراوان به استاد عزیز استادی که توحید رو بهم آموزش می ده

    خدارو شاکر وسپاسگزارم این فرصت رو امروز داد که فایل اجرای توحیدی درعمل قسمت 48 گفت و گو دوستان با استاد گوش بدم.

    سلام به خانم المیرای عزیز

    ممنون سپاسگزارم که این تجربه خودتون رو در عمل به باور های توحیدی رو با ما به اشتراک گذاشتید و استاد عزیز برامون بیشتر توضیح دادن

    سپاس.

    مهمترین مسئله توحید قدرت فقط دست خدای من و من و هیچ کس و هیچ عاملی وهیچ محیطی هیچ تاثیری در زندگی من قدرت نداره.

    فقط منم خدای من که خلق می‌کنیم هر چیزی را که می خواهیم .

    من یک درصد بندگی خودم را انجام می‌دهم 99 درصد بقیه رو میسپارم دست خدا.

    خدایا خودت هدایتم کن، خودت نشانه ها رو در زندگیم نشانم بده همیشه دستان خداوند عین معجزه میرسن در زندگیمون .

    مهمترین بحث، بحث باور توحیدی بحث یکتاپرستی بحث باور به نیرویی که انرژی که زندگی ما را رهبری می‌کند اگر ما بهش اعتماد کنیم همیشه کارها را برامون انجام میدهد.

    باوری در خودمان ایجاد کنیم که که خداوند جواب سوال ها را داره خداوند مسیرها را میداند و ما کافیه بهش اعتماد کنیم و به ما کمک می کند .

    اگر روی باور هدایت و توکل کار کنیم. زندگی بی نهایت لذت بخش می شود .

    من از وقتی باورش کردم که مرا هدایت کند هدایت اجازه دادنی است باید اجازه بدهید درخواست کنیم و بپذیری که اون میتواند هدایتت کند می تواند ما را هدایت کند آن وقت که دریچه هایی از آگاهی، نشان دادن مسیر ها در زندگی ما رخ می دهد و درهای باز می شود ایده هایی گفته می شود.

    وقتی انسان توکل می کند به خداوند وقتی درخواست می کند می پذیرد و تسلیم خداونده آن ایده‌ها و هدایت ها می آید وقتی که خود انسان نمیاد با قطعیت همه چیز را مشخص کند.

    خیلی خوب میشه که ما این دیدگاه را در خودمان به وجود بیاوریم هر اتفاقی افتاد هر چند به ظاهر نا به دلخواه و نا جالب این دیدگاه را داشته باشیم که این همان اتفاق خوبه است.

    هرچی پیش بیاد همان خوب است به قول استاد هرچه پیش بیاد خوش بیاد

    من تسلیم هستم من تسلیم خداوندم من اجازه می دهم خداوند مرا هدایت کند

    وقتی که من ایمان دارم و تسلیم هستم خداوند مرا به جاهای خوب هدایت می کند الخیرو فی ما و هر اتفاق بیفتد همان اتفاق خوب است.

    باید اجازه بدهیم خداوند ما را هدایت کند هر اتفاقی افتاده اتفاق و اگر به ظاهر اتفاق جالب نبود

    بیایید نکات مثبت و نعمت هایی که در این اتفاق به ظاهر نا جالب نهفته است را پیدا کنیم.

    در کل انسان هرچقدر تسلیم تر باشد کمتر مقاومت می‌کنند کمتر مشخص می‌کند که همه چیز چطوری دقیق پیش بره. اگر اجازه بدهد خداوند هدایتشان کند خواسته هاش و مشخص میکند،چگونگی رسیدن به خواسته هاش وپرو می سپارد دست خداوند اجازه می دهد خداوندمسیر رسیدن به خواسته رو طی کند.حتی زمان رسیدن به خواسته هاشون می سپارد دست خداوند.

    همه ماها تجربه این را داشتیم وقتی چیزی

    رو در یک زمان می خواستید ولی بهش نرسیدید بعدها دریک زمان بهتر به همان خواسته رسیدید.

    به خدا گفتید خدایا ممنونم که آن چیز رو آن زمان میخواستم بهم ندادی الان فهمیدم که الان موقع شه این همان نگاه توحیدی و تسلیم بودن در برابر خداوند هست.

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

    اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ: ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است.

    اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ: بخشنده و بخشایشگر است.

    مَالِکِ یَوْمِ الدّینِ: (خداوندى که) صاحب روز جزا است.

    اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ: (پروردگارا) تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم.

    اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ: ما را به راه راست هدایت فرما!

    صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ: راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى،

    غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضّآلّینَ: نه راه کسانى که بر آنان غضب کردى و نه گمراهان!

    درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    فاطمه علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    بنام تنها خالق هستی

    سلام به استاد عزیزم.که این فایلای گفتگو با دوستان رو در این سایت بهشتی گذاشتن.تا بیشتر قانون رو درک کنیم..

    استاد عزیزم.من با فایلای سفرنامتون دقیقا در زمان و مکان مناسب بهش هدایت شدم..

    و از اعماق جانم به این درک رسیدم.خداوند خودش در هر لحظه منو داره هدایت میکنه.!

    چقدر این فایل شعله های نجوای ذهن رو در درونم خاموش کرد..که نیاز داره روی این موضوع توحید. و هدایت و تسلیم بودن بیشتر کار کنم.

    چند روز پیش بود برای رسیدن به خواستهام.از خداوند هدایت میخاستم..من الهامات بسیار زیادی رو راجع به این موضوع خداوند بهم الهام کرد…از موقعه ایی که دارم رو خودم کار میکنم.نجواها رو خیلی خوب درک میکنم.سعی میکنم آرومشون کنم…

    حدودا یه دو هفته.هست تقریبا…یه طرفندی یاد گرفتم.میام یه نگرش از دید قرآن در اول صبح..راجع به قانون تو دفترم مینویسم..

    برفرض.روز توحید.روز تسلیم بودن.یا…..

    همون روز از خداوند خواستم میخام امروز هدایت نامگذاری کنم.خدایا خودت کمکم کن!

    و خداوند در عرض چند ساعت.بهم گفت برو فایل بعدی در فلان سفرنامه رو باز کن…

    و من هدایت شدم به این فایل…

    عطش درونمو برای رسیدن به خاسته ام خاموش کرد…یه حس رهایی پیدا کردم..

    یادمه قبل از اینکه من با شما آشنا بشم..یه تضاد بسیار بزرگی تو زندگیم بود..خیلی شدید شده بود..رابطم با اطرافیانم.سلامتیم.همه جیز ریخته بود رو همدیگه…

    آشوبی که مثل جنگلهای پردایس بود..که استاد عزیز و مریم جون آتیشش زدن…دقیقا درون منم همینجوری بود..حالم اصلا بجا نبود..پر از شرک.پر از نفرت.پر از آشوب..

    خیلی خیییییییییییییییییییلی زیاد

    تقلاهای بی فایده برای رسیدن به خواسته ام..

    تقلاهای زجر آور به درونم…….

    تقلاهای شیطانی که جز ناامیدی چیز دیگه ایی نبود…..

    و این گذشت..که خسته و ناامید شدم…

    ولی از درون چیزی بهم میگفت درست میشه..

    نمیدونستم چجور.چطوری.چی میشه..اثلا هیچ راهی راجع به این مسئله نداشتم..

    و روزها گذشت.و من تقلا میکردم..و من وارد مباحث قانون جذب شدم..بازم از درون خلا داشتم..و تکاملم گذشت تا اینکه این بهشت رو پیدا کردم..روزهای بسیار بسیار سختی بود..

    تمام اون تضادها باعث شد.که من اینجا باشم.یادمه روزهای اولی که وارد سایت شده بودم.با وجودی که از قانون نمیدونیتم..ولی چیزی بود که من شب روز مینوشتم.اینقدر مینوشتم.حرف میزدم با خودم که اصلا ساعت و زمان و مکان از دستم رفته بود…

    همین الانم همیجوریم..فقط به عملکرد خودم در هر لحظه بررسی میکنم.فقط قانون..هر جایی که دیدم.کم میارم.اون مکان برام مناسب نیست…فورا اعراض میکنم…و اصلا صحبت نمیکنم..نمیگم خیلی خوب عمل میکنم.ولی تا جایی که امکان پذیره انجام میدم…

    و الان که برمیگردم خودمو در گذشته نگاه میکنم.و طرز فکرای که داشتم…

    فقط از خداوند سپاسگزاری میکنم.چون من زندگی خوب رو در تمام ابعاد از خداوند میخاستم….

    همیشه میگفتم خدایا تو یه چیزی داری که من ازش بیخبرم…

    تا اینکه این تعداد روزم در این سایت نشون از بزرگ شدنم هست..من واقعا خوشحالم خیلی خوشحالم..که من با خداوند و قوانینش هماهنگ شدم…زندگی من در تمام ابعاد کلا متفاوت شد..من یه فاطمه جدید شدم.چیزی که هیچ وقت نمیتونستم فکرشو کنم!

    تا اینکه دیدم نجواهایم مدام بهم میگه.تو که ادعا میکنی با خداوند هماهنگ شدی چرا تو این تعداد روزت هنوز خواستت مشخص نیست..گفتم خدایا امروز روز هدایت گذاشتم تو کمکم کن..

    دقیقا این فایل آتش درونمو نصف خاموش کرد..دارم بقیه اتشها رو به کمک خداوند مثل فایل سریال زندگی دربهشت به یاری خودش کم کم خاموشش میکنم.بازم این هدایتم تکامل میخواد…

    دقیقا با این فایل.هدایت شدم به فایل سریال زندگی در بهشت..که مریم جون هدایت شدن به تخم مرغا در پشت همون انباری…

    که استاد عزیز گفتم نگاه کن هدایت اینها…که تو هیچ ایده ایی براشون نداری..اصلا به عقلتم نمیرسه..چشمان استاد حالت تعجب دراومد با دیدن این همه تخم مرغ…

    دقیقا این فایل با این فایل خداوند برام گذاشتن تو یه راستا…راسی بگم قبلا این فایل تو نشانها برام اومد.ولی اصلا درکی از هدایت نمیدونستم…

    تا فهمیدم درک توحید و یکتاپرستی رو زمان برد..الان در این مسیر.. به ما اجازه میده تا ما خواستمونو بسپاریم بخداوندی که هر لحظه ما رو هدایت میکنه…

    منم به امید الله ..به این نقطعه رسیدم که با تقلا مثل گذشته نمیتونم به خواسته ام برسم..

    سپردم به خودش و میدونم این خدای بزرگی که دست منو گرفت از تاریکی بسوی نور آورد..الانم بهم کمک میکنه تا من زمان و مکان مناسبش به خاستم برسم..

    من سرسپرده و تسلیم پروردگارم هستم..

    امروز صبح ایه یوسف برام نشانه اومد..

    خیلی زیبا قانون رو داره برای ما بیان میکنه..

    چون مژده رسان آمد آن پیراهن را بر صورت یعقوب افکند به ناگاه بینایی اش بازگشت!گفت آیا به شما نگفتم که من از سوی خداوند حقایقی میدانم که شما نمی دانید..

    دقیقا این مهری بر قلبم زد..باید از زمان و مکان خداوندم اعتماد داشته باشم..

    و بدونم این پروردگار من دوستداره خوشبختی رو از جان و دلم درک کنم.و من بهترینها رو در تمامی جنبه های زندگیم داشته باشم!

    من از خداوند زیباییم تشکر میکنم بابت تمام نعمتهایی که بهم داد..تا من به مرحله خودشناسی و خداشناسی بشم..

    چون همه چیز و موضوع اصلی که استاد رو به این خوشبختی ها کشوند…فقط بخاطر درک توحید و یکتاپرستی هست..

    استاد عزیزم.بهمون خدایی که منو به اینجا کشوند که من الان بیام این پیام رو بزارم.مدام هر لحظه دارم زندگی شما رو برای ذهنم یادآوری میکنم…که بدونه…رسیدن به خواستها..فقط از راه توحید انجام میشه!..

    هیچ دستی.هیچ نیرویی بیرون از من وجود نداره که منو به خاستم برسونه..

    فقط توحید توحید…و تا زنده هستم فقط توحیده…که منو هر روز زنده میکنه.و من هر روز مانند درخت پاک در قرآن..ریشه هامو مستحکم و با استقامت تر میکنه!…

    فقط باید در این راستا گام بردارم.تا اونجایی که امکان داره کنترل ذهن کنم.و جز نکات مثبت در زندگیم نبینم…واقعا این یه موضوعی نیست فقط با صحبت باشه….باید عمل بشه..که بازم اینم تکامل میخاد…

    خدایا سپاسگزارتم.بابت این قوانین بدون تغییرت..

    خدایا سپاسگزارم بابت این روز بابت این خوشبختی و سعادتمندی که بهم داده ایی

    خدایا سپاسگزارتم که مرا هدایت نموده ایی براه راست.راه کسانی که نعمت بخشیده ایی.

    راه گمراهان را از من دور نموده ایی!

    استاد عزیزم خیلی خیلی خیلی سپاسگزار هر ثانیه.از ردپای قانون بدون تغییر الهی هستم.که من هر روز طعم شیرینی بهشت رو میچشم!

    دیگه زمان و مکان رسیدن خاستمو فقط سپردم به خودش.دیگه من از ذهن استدلالیم زمانشو نمیتونم درک کنم…واقعا هیچ صحبتی در این مورد ندارم.

    استاد دوستدارم در پایان صحبتم این صحبت رو از فردی که بازم هدایت خداوند در یکی از سایت انوزشیم راجع به افراد موفق بود…خوندم..چقدر ابن افراد با خودشون در صلح اند..من اصلا تو وجود اطرافیانم مخصوصا باورهای ما ایرانیا نمیبینم..

    آقای کریستین دیور طراح لباس فرانسه..

    مشکلی نیست که مطمئن باشید و ترسیده باشید..بسیار دیر به این رشته آمدم.بعد از اینکه دیگران یه عمر آن را صرف آموختن آن کردند.من فقط غرایز خودم را داشتم که مرا هدایت کند.من همیشه از نشان دادن نادانی خودم می ترسیدم …یک بار کریستین دیور گفت..

    چقدر ایمان در دل این افراد موج میزنه..خدارو شکر میکنم استاد کل زندگیم شده نور الهی…

    که هر جا هدایت میشم.بصورت کاملا اتفاقی..ردپای قانون رو میبینم.

    دوستدارم ساعتها فقط راجع به قانون حرف بزنم.بازم سپاسگزار این خداوندم از طریق شما دوستان خوبی رو دارم ملاقات میکنم.خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت