گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1455 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربون

    روز 153ام

    هدایت از قلب میاد

    بارها ، هدایت شدم ولی ذهن اونقدر سریع عمل کرده که منو دچار سوتفاهم کرده و نزاشته عمل کنم

    و البته که این عمل ها هم تکامل میخواد

    اونقدر ازمونو خطا انجام میدی،تا کم کم هدایتا و صدای قلبو واضح تر میشنوی

    چند وقته پیش،به دلیل تقاضا برای کلاس یوگا،به دنبال مربی بودم

    یه روزی وسط کلاس،یهو یاد یکی از دوستانم گفتم که قبلا در باشگاه اونها مربی بودم ولی به دلیل تضادها،جدا شدم و بعدها این دوست شریف،بمن زنگ زد ک در حال اموزش یوگاست و دوسال از اون تماس تلفنی گذشت(دوستایی بودیم که هروز ساعتها حرف میزدیم ،راجب کتاب هایی ک میخوندیم،کارو..انصافا همیشه صحبتامون مفید بود…)

    خب ما بخاطر تضادهایی ک زمانه همکاری داشتیم،ارتباطمون قطع شده بود و فقط همون یبار باهم تلفنی حرف زدیم

    وقتی وسط کلاس،یادش افتادم که یوگا کار میکرده و قلبم گفت زنگ بزن!

    حس خوبی داشتم

    اما ذهن شروع کرد..

    ندا،حاشیه ها رو یادته،اون ادمها خیلی بهت بد کردن،پشت سرت حرف بی ربط زدن،شاگرداتو نربی کردنو همه جا گفتن ندا …

    خلاصه دلایل منطقی برای زنگ نزدن

    ولی قلبم داشت فریاد میزد زنگ بزن

    گوشیو برداشتمو زنگ زدم

    دوستم از خوشحالی،یبار هول شد سلام داد،گوشیو قطع کرد

    یبار دیگم کلی ساکت بود

    گفتم چی شده؟

    گفت ندا باورم‌نمیشه زنگ زدی!!

    گفت یماه قبل،به همسرم گفتم منو سوپرایزکن،اونم گفته چی برات بخرم؟؟

    گفته نه!ی کاری کن ،من ندارو ببینم و باهاش حرف بزنم

    خلاصه کلی حرف زدیمو بعد از یکساعت حرف زدن،گفت ندا چقد خدارو فراموش کرده بودم و چقد همین تماس،بمن ارامش قلب داد و چقد حرفامون مثل سابق،بهم انرژی داد

    چقدر ازم تشکر کردکه دوباره جواب یکسری نگرانی ها رو،از حرفای من پیدا کرده بود(مثل سابق)

    گفت ندا کمه،رستوران قرار بزاریم

    خلاصه همون روز همسرشون بهم پیام داد کلی تشکر کرد ک این دوسته من چقدر شاد شده چقدر حسش تغییر کرده..

    واقعا با یک تماس که صدای قلبم بود

    این حجم از انرژی خوبو منتقل کردم

    چند وقته بعد،رستوران ک بودیم،ازم خواست ک برم سر کلاساش (باشگاه قبل)

    من سالها قبل با برادرشون ک صاحب باشگاست به شدت به مشکل خوردمو اومدم بیرون

    ولی حالا همش میگفت ندا ماهمه متوجه شدیم که تو چقد متفاوت بودیو اشتباه از ما بود

    ندا داداشم میدونه تو چقد زحمت کشیدیو اون درگیر سوتفاهمایی بود ک بقیه مربیا برای تو ساخته بودن

    ما ی مجموعه بزرگتر داریم میزنیم،میشه رو تو حساب کنیم؟

    ذهنم همش طبق تجربه های قبلی و حواشیه اون مجموعه،میگفت نه! بگو نه

    مراقب خودت باش

    این سیکل اشتباهه و دوباره برات اتفاق میفته

    اون ادمها عوض نمیشن

    یبار تجربه کردی دوباره برنگرد همون جا،برای خودت بده

    شاگرداتو مردم چی میگن!

    کلی حرافی کرد

    یه جمله جوابشو دادم،گفتم من ندای قبل نیسم!! همه اون داستانها،برای اون ندا بوده

    قرار نیست برای ندای جدید این اتفاقا بیفته

    به ذهنم گفتم،اجازه بده خدا برامون تصمیم بگیره و با نشونه ها جلو بریم

    خلاصه ک منتظر نشونه هام تا ببینم پلن برای من چیه

    وقتی با بابام صحبت کردم،بابام گفت دخترم اگه بخاطر غرورت میخای نری،اشتباهه

    اگه بخاطر حرف مردم بخای نری،اشتباهه

    اگه باشگاتو جم کنی بری،اشتباهه

    عشقه تو ورزشه،چه بهتر ک دستی از دستای خدا باشی برای بقیه،مخصوصا جایی ک قبلا کار کردی و دلتو صاف کنی برای ادمهایی ک اعتراف به اشتباه کردن!

    باشگاتو داری،ی ساعتم برای بقیه وقت بزار

    قلبم با حرفای بابام اروم بود ( پشت حرفای بابام عشق بی قیدو شرطو دوری از قضاوت کردنه بقیه و داشتن شجاعت در مقابل حرف مردم بود)

    و هم چنان منتظر نشونه ها هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    الهه ساغریچی گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    (به نام خداوند یکتا

    سلام خدمت استاد عزیزم

    کلا فایل های گفتگو با دوستان فوق العاده هست و این سری فایل ها که موضوع اون حس خوب بود خیلی آگاهی های عالی داشت

    در واقع دیدگاه خودم رو اینجا برای خودم به یادگار می گذارم چون این آ‌گاهی ها رو قبلا یاد گرفته بودم و یهو الان دوباره برام زنده شد

    من کتابی رو درباره روانشناسی کودک خوانده بودم البته گوینده مطلبی که عرض می کنم خیلی معروف هست اما من به خاطرم نیست در واقع ایشون نسبت دانستنی های ۵ سال اول زندگی رو با تمام عمر مقایسه می کنه و یک نسبت فوق العاده بزرگی رو مطرح می کنه روند رشد بچه ها ۵ سال اول معجزه وار است

    آنچه دریافتم اینکه در ما دو نیروی شهود و ذهن وجود داره. شهود دورنمای زندگی رو در اختیارمون می ذاره و ذهن با طی شدن تکامل از طریق تجربه کردن اون رو برای خودش منطقی می کنه و بعد از منطقی شدن ما وارد مدار دیگری می شیم دوباره شهود دورنمای دیگری رو در اختیارمون می گذاره و ذهن رسیدن به اون دورنما رو منطقی می کنه

    ۵ سال اول شهود و ذهن کاملا با هم هماهنگ عمل میکنند و ما در مورد اکثر بچه ها اون رشد معجزه وار رو می بینیم و کاملا هم طبیعی به نظر می رسه اما واقعا فوق العاده هست اون حجم از گفتار که افزایش پیدا می کنه که گاها والدین خودشون هم می مونند که آخه اینا رو از کجا یاد گرفته. روابط اجتماعی، کافیه بچه یکی هم قدو قواره ی خودش رو ببینه توی هر مکان شلوغی میبینی اصلا چطور وقت کرد پیداش بکنه و الان چه صمیمانه با هم گرم بازی هستن و اصلا همه چیز معجزه هست.

    در واقع این شهود و ذهن کاملا در هماهنگی کامل با هم هستن شهود در اختیارش می ذاره مغز منطقی می کنه و کودک رشد می کنه

    اما از اونجا که به سرعت در حال دریافت هست باورهای غلط رو هم دریافت می کنه

    از جایی شهود دورنما رو در اختیارش می ذاره اما فضای ذهن مخدوش شده، مه آلوده، ذهن اعلام می کنه نمیشه این عدم هماهنگی به صورت ترس، اضطراب و… ظاهر میشه و ترس و اضطراب و… دوباره فضای مغز رومخدوش تر میکنه، و اعلام میشه یه چیزی غلطه. بعد میایم ورودی ها رو کنترل می کنیم دوباره همه چیز انگار روغن کاری میشه هر چقدر توی این زمینه ماهر تر باشیم اون فضای مه آلود رو بهتر پاک کنیم خب نتایج بزرگتر میشه

    به نظرم ذهن به اندازه ی شهود حیرت انگیز هست چون من هر دورنمایی رو در نظر بگیرم این ذهنه که منطقیش می کنه و خودش رو بزرگ می کنه مدارهای جدیدی رو ایجاد و به هم وصل می کنه و یه سری باور و مدار ناکارآمد رو غیر فعال می کنه، پیشرفت در هماهنگی شهود و ذهن ایجاد میشه.

    درسته که مثلا در مثال حضرت زینب ذهن من رفتار ایشون رو در اون شرایط غیرمنطقی می دونه اما برای حضرت زینب کاملا منطقیه. چون زینب که یک روزه زینب عاشورا نشده این بانو حدودا ۵۰ اندی سال داشتن و بعد با الگوهایی نظیر پیامبر و وامام علی و… در رابطه ی نزدیک بودند

    انا اعطیناک اکوثر که بر پیامبر نازل شده و به معنای این هست که ما به تو نعمت زیادی رو عطا کردیم.

    یادمه جایی استاد می گفتن اصلا بعضی ها حتی نمی تونن نعمت هایی که در زندگی من هست رو تصور کنند چه برسه بخوان

    ما در جایگاه فرکانسی نیستیم که حتی نعمتهای پیامبر رو بتونیم تصور کنیم چه برسه بخوایم و اما زینب(س) درک از نعمت دارن و جز خواسته هم هست پس شهود برای رسیدن به خواسته مسیر میده و ذهن تجربه می کنه و ایشون جز زیبایی چیزی رو نمی بینه

    و برای ما هم منطقی میشه که اگه ایشون تو اون شرایط حالش خوب بوده و می تونه زیبایی رو ببینه پس من هم الان می تونم روی زشتی های موضوعی که برام پیش اومده چشمم رو ببندم و زیبایی هاش رو ببینم وقتی زیبایی رو می بینم حالم خوبه پس اتفاقات خوب رو تجربه می کنم و بزرگتر میشم برای نعمتها

    در واقع شهود درخواست تجربه ناشناخته ای برای ذهن رو میده، رسالت ما در واقع آماده کردن ذهنه تا اون درخواست رو بپذیره

    ذهن تا براش منطقی نشه حرکت نمی کنه راه حل نمیده ایده انجام نمیشه

    🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 979 روز

    به نام خدای بزرگ که قدرتش برام کافیست تا آخر عمرم خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم خدایا شکرت سپاسگزارتم

    سلام به استاد عزیز و مهربان و بخشنده ام که این فایلهای مفید و ناب رو رایگان در اختیار ما میذاره تا هر کسی در مدارش هست استفاده کنه و نتیجه بگیره استاد ممنونتیم

    سلام به مریم مهربانم که برای رشد و پیشرفت من و دوستانم واقعا با جون و دل زحمت می‌کشه دست مریزاد

    وقتی آرام هستی الهامات و هدایتها رو دریافت میکنی این یک قانونه

    خداوند زمانی ما رو هدایت میکند که همه کارها رو به او بسپاریم ودر برابرش تسلیم باشیم و بپذیریم که هیچ قدرت و توانایی نداریم و آرام وباایمان قبول کنیم قدرتشو

    من از زمانی که فهمیدم ایراد کارمو اومدم بیشتر فایل گوش دادم و باورهامو تغییر دادم رو ایمان و توکل و شخصیتم کار کردم و خداوند هم داره برام درست میکنه آره هر روز دارم میبینم که چقدر به راحتی و آسانی دستاشو میفرسته به کمکم و از همه مهمترآرامش دارم

    مشتریها به راحتی میان و خرید میکنن بدون هیچ دغدغه ای اونم مشتریهای پولدار و خوب و مهربان

    دیگه من نگران نیستم چون فهمیدم خدایی قدرتمند دارم

    ان شالله به مرحله ای برسم که تا هدایت کرد و الهام کرد مثل حضرت نوح مثل یوسف پیامبر مثل مادر موسی بدون چون و چرا بپذیرم و قدم بردارم که بهترینها نصیبم می‌شودممنونم از شما استاد بزرگوار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3611 روز

    به نام خدا

    سلام به استادعزیزم

    روزشمار تحول زندگی من روز 153

    فایل بسیار عالی که با گوش کردن به آن احساسم و ایمانم بهتر و بیشتر شد و دونستم که چگونه میتونم الهامات خداوند رو از نجوای ذهن تشخیص بدم و الهام خداوند به من آرامش و امید میده به من قوت قلب و اطمینان میده و نجوای ذهن بر عکس الهام ،حس و حال آدم رو بدتر میکنه مثلا اگه خشمگین هستم منو خشمگین تر میکنه و غمگینتر و مضطرب میکنه. دونستم که قبل از اینکه در هر مشکلی که پیش میاد به جای تقلا و مقاومت کردن ،تسلیم بشم و خودمو بسپارم به خدا به جریان تا احساسم خوب و آروم بشه و هدایت از خدا بیاد و قدرت احساس خوب رو درک کنم و برام ملموس بشه و با تکامل و کم‌کم و با بیشتر توجه کردن به ندای قلبم اون رو تقویت کنم تا برای من راهنمای درون بشه و بدونم چه مواقعی دستور ذهنه و چه مواقعی دستور قلبه و اونهارو از هم تشخیص بدم و دونستم که راهکار مسائل همواره گفته می‌شود وقتی که من با تسلیم شدن و بعد آماده شدن برای دریافت الهامات و بی چون و چرا هدایت های خداوند رو بپذیرم و بگم چشم و به اونها عمل کنم.

    خداروشکر میکنم که در این مسیر زیبا هستم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    hanife sepehri گفته:
    مدت عضویت: 1514 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خداوندا من هر چه دارم از تو دارم

    خدای عزیزم تو داری خیلی قشنگ و تکاملی هدایتم میکنی .

    خدایا تو وقتی هدایتم کنی شیطان هیچ تسلط بر من و بندگانت ندارد .

    خدایا الان قلبم خیلی آرومه من به تو اعتماد کردم تمام.

    پس خودت مرا در راه مستقیم ثابت قدم بدار

    خدایا در هر حالتی از زندگی قرار دارم خودم خواستم

    حال از تو میخواهم که انقدر قلبم را صیقل دهی که اشکار و واضح صدای تو را بشنوم

    خدایا تو همیشه از این که ما شاد و ثروتمند و سلامت هستیم خوشحالی،

    پس میخواهم انقدر ثروتمند و شاد و سلامت باشم که تو را همیشه خوشحال کنم .

    خدایا انقدر در زندگی ام هدایتم کردی که هنگامی ارامش داشتم فهمیدم که چه قدر قشنگ با من صحبت کردی .الهام کردی .

    سپس تمام وجودم رو حس سبکی به خودش گرفته و من راحت تر میفهمم که در حال حاضر چه کار کنم چه کار نکنم .

    شکر گزار توام بابت زندگی عالی ام بابت الهامات قلبی ام من از تو میخواهم که غرور رو از من دور کنی تا بفهمم که فقط تویی نه من

    در برابر تو من هیچ ام پس تو به من یک شغل خیلی راحت و اسان و دوست داشتنی الهام کن که دو برابر حقوق یک مرد باشه و من عاشقش باشم وخیلی خیلی راحت بتوانم ان را انجام دهم ازادی زمانی و مکانی و مالی داشته باشم .

    وباکاری که تو به من الهام کردی تمام انچه را که دوست دارم را میخرم

    تا برای همسرم که اینقدر سخت کار میکنه و؛لنگ اجاره خونه و لنگ هزینه های خونه است باور پذیر باشه

    وهمین که برای خودم باورپذیر تر باشه

    به امید ردپای موفقیت .

    خدایا هدایتم کن من محتاجم به هرانچه که از سوی تو باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1144 روز

    سلام

    خدای مهربونم ازت ممنونم برای این سلسله فایل گفتگو

    چقدر این فایل ها رو به موقع هدایت شدم بهش.چقدر در بهترین زمان برای اولین بار.منی که نزدیک دو سال توی سایت هستم،الان در ایم شرایط.در یک اتفاق بظاهر بد اما باطنی سراسر تجربه درس و خیر برام رخ داد من برای اولین بار این فایل ها رو خدا بهم هدایت کرد و گفت کمک به تو درون این فایل هاستوش بده و آروم باش تا من مسئله رو حل کنم.

    چقدر خدا من رو داره

    بی نهایت

    و من به خودم تبریک میگم و عاشقم خودم هستم که الان برای بار دوم توی مسئله های مالی خودم رو سریع آروم میکنم و پناه میبرم به آغوش خدا.

    و خدا چقدر مهربونه که به زیباترین شکل ممکن مسائل رو برام حل میکنه.

    بله خداوند سیستمی هوشمنده که من وقتی با قدرت درونم و به روح بزرگم وصل میشم و درخواست میکنم.در لحظه.تاکید میکنم در لحظه ورق بر میگرده و اتفاقات بس نظیر بمب بمب برام رخ میده.

    خداوند قدرت مطلق جهانه که من از اون فقط درخواست میکنم.

    هیچ انسانی در جهان قدرتی در زندگی من نداره.

    چون من جهانم مجزاست و دارای یک قدرتی هستم که اسمش خداونده.

    صاحب آبرو و زندگی من خداونده.

    اوست که هم آبرو و زندگیم رو همیشه حفظ میکنه و همیشه پیشرفت میده

    خداوند قدرت مطلق است

    امشب بعد از نشست با کارفرما میام نتیجه این تغییر احساسرو براتون مینویسم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1981 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به همه خانواده نازنینم

    خدارو شاکر و سپاسگذارم که باز میتونم توی سایت استاد عباس منش باشم بشنوم فکر کنم بنویسم عمل کنم تا کم کم به مسیر درست هدایت بشوم و کم کم تغییرات زندگیم اغاز و به سمت سلامتی و سعادت و خوشبختی حرکت کنم

    همین الان که این فایل رو گوش دادم همزمان بود با اومدن یه دوستی که مدتها بود ندیده بودمش

    خوب ی ماشین خریده بود و از قضا ضبط ماشین کار نمیکرد منم اصلا تا بحال ضبط تعمیر نکرده بودم

    ولی این فایل رو شنیدم و گفتم بهترین موقعست برای گوش دادن به ندای درون و شروع کردم اول بهم گفت دور ضبط رو باز کن باط کردم همه چیز طبیعی بود سوکت سرجاش بود ی مقدار سوکتا رو جا بجا کردم بعد دیدم ی جای خالی اون پشت هست بهم گفت این جای ی فیوز هست ی فیوز بزن اینجا روشن میشه انجام دادم دیدم روشن شد ولی کد میخواست بهم گفت کدش 1234 هستش بزن وارد میشی زدم دیدم وارد شد و کار کرد خوب این ی قدم اولیه از اعتماد و گوش دادن به ندای درون و عمل کردن از برداشتن قدم اول قدم اول این بود که نگاهش کنم بعد قاب دورشو باز کنم بعد ببینم فیوز نداره بعد بهم بگه رمز اینه و درست باشه

    خدایا شکرت اما استاد اخر فایل در مورد مهاجرتت به امریکا و ایالت زیبای فلوریدا گفتی

    من ی عکسی از شما دیدم توی اینترنت که ظاهرا توی تهران توی ی برنامه تلویزیونی بود با همسر سابقتون خیلی جالبه استاد همزمانی که اون عکس هستش زیر نویس تلویزیون داره از اخبار فلوریدا میگه امیدوارم اینو ببینی استاد و دوستان ببینن و بگن که این موضوع چقدر بر این اصل بناست که وقتی من یک قدم بر میدارم جهان ده ها قدم برمیداره ؟

    خدارو شکر سپاسگذارم از شما استاد عزیز تشکر میکنم از دوست خوبمون که اینقدر این مصاحبه و فضای توحیدی اون رو با کلام شیرینش لذت بخش کرد و دریچه های عمیق از اعتماد توحید ندای درون رو برای من و دوستانم در اینجا باز کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    گل گفته:
    مدت عضویت: 1905 روز

    استاد عزیزم. چرا اشک های من روان میشه وقتی از هدایت ها میگین

    چرا به عمممقققق قلبم آنچنان نفوذ میکنه ک تهی میکنه منو‌از همه چی و فقط اشکهامو سرازیر میکنه..

    استاد وقتی صحبت سر سلمان و رفتنش از شیراز ب سمت عربستان بود و.. شما ساکت داتشین گوش میدادین چرا من اینو‌درک‌کردم ک این اتفاقات هرروزه داره برای شما میوفته و انجام میشه و انگارشما داشتین ب یادد میاوردین؛ با هر داستان ک‌گفته میشد حس کردم این ها جریانات همیشگی زندگی شماست و این همون صلح درونی شما با خودتون هست.. همون انا اقول له کن فیکون و بعد چقدرررر متواضعانه از جریان هدایت ها گفتین… استاد عزیزم بینهایت دوست داشتنی و عشق هستین..‌چقدر خوبه شمارو‌داریم

    وقتی درمورد تندخوانی گفتین و هدایت ها و وقتی مثل سرباز دست ب سر میذاشتین و میگفتین چشم چرا میدونم ک این بشر سرتاپا تسلیمه.. خدایاشکرت برای بودنتون در زندگی من .

    استاد عشق چقدررر قشنگ مسایل قرآنی رو‌از حالت کلیشه ای بیرون آوردین و تجزیه و تحلیل شده انگار با ابراهیم‌و‌موسی و .. بودین و حرفاشونو‌شنیدین و حتی همین تکامل در عمل کردن ب الهامات رو دقیق میگین ک برای ذهن ما منطقی بشه

    خدارو شکر میکنم برای صدای بارون ک میشنوم و این هوای عااالی بیرون و این گریه های خودم و حالو‌هوای منقلب شده خودم در درون.. چقدر این وسعت شدن قلبم رو دوست دارم

    همیشههه از بچگی مبگفتم مگه میشه راهنما ای نباشه و بقدر فهم همون‌موقع بدنبال ب راهنما بودم … و چققققدر خدادوستم داشته ک‌منو در زمانه شما قرار داده .دوستتون دارم استاد عشققققق و عزیزززم

    عاشق شعار ایالت شماهستم❤️💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2906 روز

    به نام نیرویی که ذره ذراتش از جنس هدایته

    سلام میکنم به خانواده خوب و مهربانم

    «کاری نکن که خیلی زود دیر بشه»

    یه عادت نامناسبی داشتم که خیلی وقت بود باید واقعا تصمیم میگرفتم که تغییرش بدم

    تا اینکه چندروز قبل این جمله

    (کاری نکن که خیلی زود دیربشه)

    انگار با جملاتی بزرگ در آسمان جلوم ظاهر شد که من نباید این عادتم رو ادامه بدم وگرنه خودم ضرر میکنم و منم شجاعانه و با تعهد گذاشتم کنار و اومدم با تکنیک اهرم رنج و لذت شروع به انجامش کردم و شکر خدا چقدر باعث خوشحالتر و احساس خوب من شد درکنار بقیه مزایا و فوایدی که برام داره

    مانند همینکه خدا میگه میتونی بخاطر فلان کار میتونید و حق دارید تلافی کنید ولی اینکارو نکنید به نفع خودتونه،

    واقعا اینو که درک کنیم خیلی به خودمون کمک میکنیم و سودشو خودمون در زندگیمون میبریم،،

    راستی اینم بگم خداروشکر جواب یکی دیگه از سوال هامو در این فایل گرفتم استاد میگی من در خیلی از موضوعات داشتم نتایج خوبی کسب میکرد ولی در زمینه مالی نتایج خوبی نداشتم تا اینکه دیدم من خودم تو باورهام دارم ناخودآگاه به خودم میگم من اگر ثروت میخوام نباید تو حوزه کاری و علاقمندی خودم پول بگیرم و دیدم بابا من ناآگاهانه ثروت رو پس میزنم و خدا هم دیگه چجوری میخوای بهم ثروت بده وقتی من خودم دارم جلو دریافتش رومیگیرم

    من سجاد این جمله رو که شنیدم انگار تازه دوهزاریم بهتر افتاد خدایا که منم دارم الان همچین کاری میکم یعنی همش میگم خدایا من میخوام تورشته کاری خودم بهم پول و ثروت بده ولی تو ناخودآگاهم هنوز زیاد به کارم مطمئن و آماده اش نیستم و همین باورهاست باعث میشه که ثروت از طریق کارمورد علاقم وارد زندگیم نشه یعنی همون موضوع اینکه ثروت تماما فقط ذهنه و فقط باورهاست که داره باعث میشه که ما ثروت دریافت کنیم یا نکنیم دیدم منم اینجوری دارم جلو دریافت ثروت در زندگیم رو میگیرم

    واقعا چقدر ما باید به باورهامون توجه کنیم به رفتارهامون که چه کارها و افکاری داریم از خودمون بروز میدیم

    منم بااینکه این باور هم خودش یه رفتار بظاره بدیهی و واضح بوداما من با کار کردن روخودم و هی سوال کردن از خودم و خدا مانند استاد گفتم خدایا من که اینهمه دارم تمرینات اینجا رو انجام میدم مطالعه میکنم تمرینات در رشته کاری خودمو انجام میدم ولی چرا هنوز نمیتونم از کارم پول و ثروتی بدست بیارم

    دیدم منم مثل استاد هنوز در مهارتهایی که واقعا بهشون علاقه دارم آماده دریافت ثروت نیستم پس من فعلا باید از کارهایی که باور بیشتر و واقعی دارم ازشون پول بسازم تا اینکه باور ذهنیم واقعا در اون کارهای مورد علاقه اصلیم درست بشه بعد فقط از همونا ثروت بسازم پس من از این به بعد سعی میکنم بیشتر و بهتر گوش بسپارم به ندای قلبم داره چی بهم میگه و بهتر تشخیص بدم کلام قلب و ذهن رو از همدیگه،،

    اینارو گفتم که بگم اینکه ما باید باورها رو بصورت درست و واقعی درک کنیم و بکار ببریم در روند زندگیمون یعنی اینجور نباشه و تئوری رو خوب بلد باشیم ولی در عملکرد واقعی هنوز یه عالمه ایراد داشته باشیم بایداینقدر رو خودمون کار کنیم و بریم وارد عمل بشیم و هی بیاییم رو خودمون کار کنیم و عملکردها و باورهارو براساس تئوری انجام بدیم تا نتایج دلخواهمون بدست بیاد،،

    آقای محمد عرشیانفر میگه سالها قلبم بهم میگفت تو از همون اول برای اینکار نبودی و بیا بیرون بیا بیرون بیا بیرون

    تا اینکه اومدم بیرون از اون کاری که فقط بخاطر پول واردش شده بودم ولی هیچ علاقه ای بهش نداشتم

    مانند خودمن تو چندتا کار که واقعا هیچ علاقه ای بهشون نداشتم اما بخاطریکه بسکه شنیده بودم تو فلان شغل ها پول هست تو یسری ها نیست و برخلاف ندای قلبم داشتم اونکارهارو انجام میدادم تااینکه بالاخره روزی به قلبم گوش سپردم و گفتم من باید فقط تو کاری باشم که بهش علاقه دارم

    اما هممون داریم میبینیم که یه عالمه آدم هستن سالها دارن برخلاف ندای قلبشون ادامه میدن و اون خوشبختی واقعی رو ندارن و خیلی هاشونم تاکید دارن که تو هم اینجور باش و برو سراغ کاری که فقط بفکر ساخت پول باشی نه کاری که فقط بهش علاقه داری

    چقدر داشتن این آگاهی باارزشه و تفاوت بین بهشت و جهنمه برا هرکسی

    تفاوت بین خوشبختی و بدبختی،،

    بازم خداروشکرگذارم که یکی دیگه از جواب سوالهام رو در این قسمت دریافت کردم و به درک بهتری رسیدم 🥰🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 3001 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    حکیم سخن بر زبان آفرین

    سلام استاد گرامی و خانم شایسته

    سلام دوستان همفرکانسی

    چقدر مطالب این فایل عالی بود

    آنجایی که استاد می گوید بیاییم مسائل را ساده تر کنیم . این جمله را من بارها و بارها از استاد شنیده ام و امروز برای من بازهم یادآوری شد که نخواهیم مسائل را خیلی برای خودمان پیچیده کنیم و تا جایی که امکان دارد مطالب را ساده تر کنیم . ساده تر از هر آنچه که می توان به آن فکر کرد. خدایا شکرت برای یادآوری این موضوع

    در ادامه استاد جان به زیبایی به تفاوت بین الهامات خداوند و شیطان اشاره کردند. تفاوت آشکار آنها در ااحساسی که برای شما ایجاد می کند است . اگر احساس ترس داری آن الهام از طرف خداوند نیست و از طرف شیطان است . این جمله استاد را باید با طلا برای خودم بنویسم که اسلحه شیطان ترس است

    یعنی شیطان هر زمان که بخواهد انسان را از راه خدا دور کند از راه ایجاد ترس وارد میشود .

    هر باوری که ردپای ترس در آن است یک باور شیطانی است .

    الله و اکبر

    همین یک جمله را بگیر از این فایل و برو

    اصلا درک همین یک جمله استاد می تواند کلی برای من مفید باشد

    هر زمان که خواستم به این درک برسم که این الهامی که به من شد از طرف شیطان است یا خداوند به احساسی که در وجود من ایجاد می کرد نگاه کنم

    اگر برای من احساس آرامش واطمینان قلبی داشت یعنی از جانب خداست.

    اگر برای من احساس ترس و اضطراب ایجاد می کرد از جانب شیطان است.

    استاد جان احساس را قطب نمای زندگی ما می دانند

    این یک باور بسیار خوب است

    احساس ما می تواند در همه زمینه ها تاثیر گذار باشد .

    احساس می تواند راهنما و هدایتگر ما باشد به سمت خوشبختی

    خدایا شکرت بابت اینکه برای ما یک راهنما قرار دادی، یک متر و معیار برای ما قرار دادی که بتوانیم تعیین مسیر کنیم که و در صورت خروج از مسیر درست از صراط مستقیم به مسیر اصلی برگردیم.

    در هر لحظه احساس خودمان را رصد کنیم که به کدامین سمت حرکت می کند

    مسیر خوشبختی با احساس خوب و مسیر بدبختی با احساس بد

    قانون جهان

    احساس خوب = اتفاق خوب

    احساس بد = اتفاق بد

    این قانون ابدی و بدون تغییر است

    امکان ندارد یک نفر با احساس بدی که در خودش ایجاد کرده است منتظر اتفاقات خوب باشد . ا

    این نمی شود

    این با قوانین جهان هستی مغایرا است

    این یک توهم است دوست عزیز

    احساس بد = اتفاق بد

    در هر صورت باید از احساس بد خارج شودی

    با هر روشی که شده است

    این یک راه وجود دارد که در هر صورت باید از این مسیر با اساس خوب از چالشها رد شوی .

    الله و اکبر

    چقدر خووب است

    خدایا شکرت بابت این جهان به این قشنگی که خلق کرده ای

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    در پناه الله یکتا شاد باشید سربلند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: