این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/10/abasmanesh-15.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-10-25 07:37:562024-02-27 06:30:41سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 119
190نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
قسمت بسیار زیبای 119 و داستان درسهای عالی این فایل بشدت درسی
عاشق غذای درست شده با آتیش چوبم
تحسینتون میکنم که نمی دونین مقصد بعدیتون کجاست
استاد جان گفتین فقط این درخته رو بهتون نشون بدم این قسمتی که آفتاب بهش می خوره براش قرمز رنگ شده ولی این قسمت رو که در واقع آفتاب نمی خوره می بینی
چقدر زیبا و رویایی بود
اون گوریل خیلی زیبا جلب توجه میکرد و چقدر هنر معماریشون بی نظیر و زیباس
اون ساختمونه نمادی از خراب شدن داشت موقع حمله کینگ کونگ و سقوط کرده بود.
چقد ساختمونا رنگهای زیبایی داشتن
داستان اون کشاورزه رو گفتین ک خیلی آدم معروفیه خیلی آدم دوست داشتنی ، جو سالتان
تحسین استاد شایسته ک گفتین استاد شایسته ک راهنمایی شون تموم شد اصلا توی خیابون روسری نمی پوشیدن جالب بود
تحسین میکنم صداقتتون رو ک میگین استرس داشتین موقع رانندگی کردن و موقع رانندگی کردن موقع پارک کردن
گفتین ما نه آمریکا رو درست بلد بودیم و نه اینکه اون ماشین ماشین ساده ای بود برای رانندگی . اتوبوس به اون گندگی
استاد شایسته نتونست کمکتون کنه
گفتین وقتی ایشون فیلمبرداری می کنه عملا فقط فیلمبرداری می کنه یعنی نمی تونه یه کار دیگه ای بکنه یعنی تمرکز ش رو کار خودشه
تحسین میکنم ب خاطر روابط عالی ک ساختین
گفتین کلا یه جاهای دیگه کوتاه اومدم یعنی یه دونه من مقاومت داشتم و ایشونم به شدت دوست داشت که این کار رو بکنه ما یه جورایی تعادل رو رعایت کردیم یه جاهایی من قبول نکردم کل داستانو
یه جاهای دیگه هم کوتاه اومدم
یعنی راضی تریم تو جای خودمون باشیم تا جایی که حالا همه دیگرانم هی میان مثل هتل
تحسین میکنم استاد شایسته رو گفتن من کلی ایمیل جواب می دادم . منم با شما زندگی کرده بودم دیده بودم چطور همین لحظه زندگی شما چطور دارید عمل میکنین ب اصل عمل ب قانون رو خیلی توی زندگی شما یاد گرفتم و گفتم چقدر خوب می شد
یعنی همیشه این توی پس زمینه ذهن بود وقتی این سوالات توی ایران مطرح می شد می گفتم چه خوب میشد که مثلا یه فیلمی هم می گرفتم از زندگی شما و بچه ها میدیدن . کاش بیست و چهار ساعت از زندگی شما رو ب بچه ها نشون بدم که مثلا ببینن شما مثلا توی موارد مختلف چه واکنشی دارین
دقیقا بعد توی اون سفر که این فرصت فراهم شد هدف من فقط این بود که مثلا من این موضوعاتی که بچه ها دارن آموزش می بینن رو
نشون بدم که استاد خودش تو زندگیش چجوری داره انجام می ده به من کمک کرده از همه لحاظ
استاد جان گفتین استاد شایسته تو بحث مسافرت خیلی مشخصه ایشون خب خیلی پایه است پایه ست برای هر اتفاقی یعنی اصلا اینجوری نیست که مثلا من دیدم بعضی از خانم ها رو دیدم مثلا یه مسافرت می خوان برن آقا همش غر می زنن اینجا کسیف بود اینجا می خوایم بشینیم مثلا زمین کثیف من اونجا رو دوست ندارم اون آقا چرا اون کار رو کرد نمی دونم مثلا این حالت ها رو بعضی آقایون دارن که به شدت تو زندگیشون میخوان حمایتگر باشن و اینا من اصلا از اون آقایون نیستم من دوست دارم که هم نمی خوام کسی منو حمایت کنه و نه من نمی خوام کسی رو حمایت کنم خب یعنی دوست دارم یه آدم مستقل باشه با من و رابطه ام تا حالا رابطه هایی که داشتم با خانم های متفاوت همشون این ویژگی رو داشتن ولی ایشون تو این ویژگی از اونا باز چند پله فلکسیبل تر و مستقل تر و منعطف تر هست به خاطر همین خیلی راحته مسافرت کردن وقتی که ایشون هست وقتی که ایشون هست مثلا وسایل رو جمع می کنه یه جوری چمدون رو جم میکنه
و اونا رو تا کرده قشنگ بسته بندی کرده . لباس ها به حدی تا شده و مرتب و مودب و دقیق که شاید بگم مثلا وسایل سه تا چمدون توی یه چمدون جا گرفته و این چیزیه که ایشون تو ذاتشه
سفرهای مختلف مثلا شرایطی پیش اومده که باید شب تو ماشین می خوابیدیم با اینکه خب بالاخره این ماشین این چنینی خب ماشین راحتی نیست برای خوابیدن شب مخصوصا وقتی کلی سفر کردی
آقا هر اتفاقی بیفته ایشون اوکیه ها یعنی هر مسئله ای پیش بیاد نه غرغر تا حالا من دیدم این همه مدت نه بهانه شنیدم نه اینکه آقا چرا اینجوریه چرا اونجوری
همه چیز خیلی خیلی راحت تر می شه وقتی که یه همسفر مثل ایشون باشه که
اولا اصلا اهل غر زدن و شکایت کردن و سوسول بازی و ناز ناز کردن اینا نباشه
دوما به شدت همکاری کنه
درس دیگ اینکه گفتین
اونایی که دنبال رابطه های خوب هستید اونایی که دوست دارید تجربه های اینچنینی داشته باشید تجربه های این چنینی اینجوری به وجود می آد ها فکر نکنید شما اگه همون آدم قبلی باشید با همون ادا و اصول قبلی می تونید
ب این تجربه ها هدایت بشین امکان نداره زهرمارتون می شه
دلیل اینکه من اینقدر تجربه دارم توی آدما به خاطر اینکه بازم اونایی که از قدیم منو می شناسن می خب ایشون خیلی راحته خیلی راحت می گیره
خیلی راحت در واقع منعطفه خیلی کمک میکنه
آدم خب دوست داره اینجور آدما رو
استاد شایسته خیلی خوب ذوق می کنه
در واقع چیزایی که ما ذوق می کنیم چه دوربین باشه چه دوربین نباشه همین ذوق رو داریم تازه دوربین نباشه ده برابر بیشترشه و اینکه ذوق می کنه می دونید یعنی یه حالتیه این ذوق واقعی
چون فرکانس با ادا اطوار درست نمی شه ایشون چون خیلی ذوق می کنه هر کجا هر اتفاق جالبی که افته خیلی ذوق می کنه
منم خب آدم ذوقی ام ایشون آدم ذوقیه این باعث می شه که یه جورایی من دوست داشته باشم که جاهایی بریم که مثلا ایشون ذوق کنه یعنی انگار که مثلا ناخودآگاه آدم دوست داره که مثلا چی می گن سورپرایز کنه همسفرشون خب حالا فرض کنید همسفر من یه آدمی بود که مثلا ما می رفتیم تو دل جنگل ذوق نکنه
واقعیتش اینه که اگر ما می خوایم تجربه های بهتر داشته باشیم ما باید آدمای بهتری شویم تنها راهش اینه
خب ما باید آدم بهتری بشیم ما باید آدم منعطف تری بشیم ما باید آدم توجه کننده به نکات مثبت بشیم
هر چقدر شما به زیبایی ها توجه کنید زیبایی های بیشتری وارد زندگیتون می شه
اگه ما تغییر کنیم جهان بچه ها به تغییرات ما امکان نداره واکنش نشون نده وقتی ما بهتر می شیم وقتی ما باورمون بهتر می شه
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
کز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
حافظ میگه خدا به من گفت نمی خوام سر خوشبختی رو سر می فروش رو از تو پنهان کنم گفت سره چی بوده حالا سر این بوده که گفت آسان گیر بر خودکارها که از روی طبع سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
گفت آسون بگیر زندگی رو بر خود آسون بگیر لذت ببر خیلی گیر ندید خیلی غر نزنید خیلی وسواس نداشته باشید روی همه چی
سعی کنیم که قضاوت هم نکنیم آره چیزی که نمی دونید رو در موردش قضاوت نکنید
قسمت بسیار زیبای 119 و داستان درسهای عالی این فایل بشدت درسی
عاشق غذای درست شده با آتیش چوبم
تحسینتون میکنم که نمی دونین مقصد بعدیتون کجاست
استاد جان گفتین فقط این درخته رو بهتون نشون بدم این قسمتی که آفتاب بهش می خوره براش قرمز رنگ شده ولی این قسمت رو که در واقع آفتاب نمی خوره می بینی
چقدر زیبا و رویایی بود
اون گوریل خیلی زیبا جلب توجه میکرد و چقدر هنر معماریشون بی نظیر و زیباس
اون ساختمونه نمادی از خراب شدن داشت موقع حمله کینگ کونگ و سقوط کرده بود.
چقد ساختمونا رنگهای زیبایی داشتن
داستان اون کشاورزه رو گفتین ک خیلی آدم معروفیه خیلی آدم دوست داشتنی ، جو سالتان
تحسین استاد شایسته ک گفتین استاد شایسته ک راهنمایی شون تموم شد اصلا توی خیابون روسری نمی پوشیدن جالب بود
تحسین میکنم صداقتتون رو ک میگین استرس داشتین موقع رانندگی کردن و موقع رانندگی کردن موقع پارک کردن
گفتین ما نه آمریکا رو درست بلد بودیم و نه اینکه اون ماشین ماشین ساده ای بود برای رانندگی . اتوبوس به اون گندگی
استاد شایسته نتونست کمکتون کنه
گفتین وقتی ایشون فیلمبرداری می کنه عملا فقط فیلمبرداری می کنه یعنی نمی تونه یه کار دیگه ای بکنه یعنی تمرکز ش رو کار خودشه
تحسین میکنم ب خاطر روابط عالی ک ساختین
گفتین کلا یه جاهای دیگه کوتاه اومدم یعنی یه دونه من مقاومت داشتم و ایشونم به شدت دوست داشت که این کار رو بکنه ما یه جورایی تعادل رو رعایت کردیم یه جاهایی من قبول نکردم کل داستانو
یه جاهای دیگه هم کوتاه اومدم
یعنی راضی تریم تو جای خودمون باشیم تا جایی که حالا همه دیگرانم هی میان مثل هتل
تحسین میکنم استاد شایسته رو گفتن من کلی ایمیل جواب می دادم . منم با شما زندگی کرده بودم دیده بودم چطور همین لحظه زندگی شما چطور دارید عمل میکنین ب اصل عمل ب قانون رو خیلی توی زندگی شما یاد گرفتم و گفتم چقدر خوب می شد
یعنی همیشه این توی پس زمینه ذهن بود وقتی این سوالات توی ایران مطرح می شد می گفتم چه خوب میشد که مثلا یه فیلمی هم می گرفتم از زندگی شما و بچه ها میدیدن . کاش بیست و چهار ساعت از زندگی شما رو ب بچه ها نشون بدم که مثلا ببینن شما مثلا توی موارد مختلف چه واکنشی دارین
دقیقا بعد توی اون سفر که این فرصت فراهم شد هدف من فقط این بود که مثلا من این موضوعاتی که بچه ها دارن آموزش می بینن رو
نشون بدم که استاد خودش تو زندگیش چجوری داره انجام می ده به من کمک کرده از همه لحاظ
استاد جان گفتین استاد شایسته تو بحث مسافرت خیلی مشخصه ایشون خب خیلی پایه است پایه ست برای هر اتفاقی یعنی اصلا اینجوری نیست که مثلا من دیدم بعضی از خانم ها رو دیدم مثلا یه مسافرت می خوان برن آقا همش غر می زنن اینجا کسیف بود اینجا می خوایم بشینیم مثلا زمین کثیف من اونجا رو دوست ندارم اون آقا چرا اون کار رو کرد نمی دونم مثلا این حالت ها رو بعضی آقایون دارن که به شدت تو زندگیشون میخوان حمایتگر باشن و اینا من اصلا از اون آقایون نیستم من دوست دارم که هم نمی خوام کسی منو حمایت کنه و نه من نمی خوام کسی رو حمایت کنم خب یعنی دوست دارم یه آدم مستقل باشه با من و رابطه ام تا حالا رابطه هایی که داشتم با خانم های متفاوت همشون این ویژگی رو داشتن ولی ایشون تو این ویژگی از اونا باز چند پله فلکسیبل تر و مستقل تر و منعطف تر هست به خاطر همین خیلی راحته مسافرت کردن وقتی که ایشون هست وقتی که ایشون هست مثلا وسایل رو جمع می کنه یه جوری چمدون رو جم میکنه
و اونا رو تا کرده قشنگ بسته بندی کرده . لباس ها به حدی تا شده و مرتب و مودب و دقیق که شاید بگم مثلا وسایل سه تا چمدون توی یه چمدون جا گرفته و این چیزیه که ایشون تو ذاتشه
سفرهای مختلف مثلا شرایطی پیش اومده که باید شب تو ماشین می خوابیدیم با اینکه خب بالاخره این ماشین این چنینی خب ماشین راحتی نیست برای خوابیدن شب مخصوصا وقتی کلی سفر کردی
آقا هر اتفاقی بیفته ایشون اوکیه ها یعنی هر مسئله ای پیش بیاد نه غرغر تا حالا من دیدم این همه مدت نه بهانه شنیدم نه اینکه آقا چرا اینجوریه چرا اونجوری
همه چیز خیلی خیلی راحت تر می شه وقتی که یه همسفر مثل ایشون باشه که
اولا اصلا اهل غر زدن و شکایت کردن و سوسول بازی و ناز ناز کردن اینا نباشه
دوما به شدت همکاری کنه
درس دیگ اینکه گفتین
اونایی که دنبال رابطه های خوب هستید اونایی که دوست دارید تجربه های اینچنینی داشته باشید تجربه های این چنینی اینجوری به وجود می آد ها فکر نکنید شما اگه همون آدم قبلی باشید با همون ادا و اصول قبلی می تونید
ب این تجربه ها هدایت بشین امکان نداره زهرمارتون می شه
دلیل اینکه من اینقدر تجربه دارم توی آدما به خاطر اینکه بازم اونایی که از قدیم منو می شناسن می خب ایشون خیلی راحته خیلی راحت می گیره
خیلی راحت در واقع منعطفه خیلی کمک میکنه
آدم خب دوست داره اینجور آدما رو
استاد شایسته خیلی خوب ذوق می کنه
در واقع چیزایی که ما ذوق می کنیم چه دوربین باشه چه دوربین نباشه همین ذوق رو داریم تازه دوربین نباشه ده برابر بیشترشه و اینکه ذوق می کنه می دونید یعنی یه حالتیه این ذوق واقعی
چون فرکانس با ادا اطوار درست نمی شه ایشون چون خیلی ذوق می کنه هر کجا هر اتفاق جالبی که افته خیلی ذوق می کنه
منم خب آدم ذوقی ام ایشون آدم ذوقیه این باعث می شه که یه جورایی من دوست داشته باشم که جاهایی بریم که مثلا ایشون ذوق کنه یعنی انگار که مثلا ناخودآگاه آدم دوست داره که مثلا چی می گن سورپرایز کنه همسفرشون خب حالا فرض کنید همسفر من یه آدمی بود که مثلا ما می رفتیم تو دل جنگل ذوق نکنه
واقعیتش اینه که اگر ما می خوایم تجربه های بهتر داشته باشیم ما باید آدمای بهتری شویم تنها راهش اینه
خب ما باید آدم بهتری بشیم ما باید آدم منعطف تری بشیم ما باید آدم توجه کننده به نکات مثبت بشیم
هر چقدر شما به زیبایی ها توجه کنید زیبایی های بیشتری وارد زندگیتون می شه
اگه ما تغییر کنیم جهان بچه ها به تغییرات ما امکان نداره واکنش نشون نده وقتی ما بهتر می شیم وقتی ما باورمون بهتر می شه
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
کز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
حافظ میگه خدا به من گفت نمی خوام سر خوشبختی رو سر می فروش رو از تو پنهان کنم گفت سره چی بوده حالا سر این بوده که گفت آسان گیر بر خودکارها که از روی طبع سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
گفت آسون بگیر زندگی رو بر خود آسون بگیر لذت ببر خیلی گیر ندید خیلی غر نزنید خیلی وسواس نداشته باشید روی همه چی
سعی کنیم که قضاوت هم نکنیم آره چیزی که نمی دونید رو در موردش قضاوت نکنید
عاشق تونم