سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 164 - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

سلام

نمی‌دونم مقاومتم برای چیه که هرزمان نشانه ی من سفر به دور آمریکا بود رو نگاه نمی‌کردم دیگه امروز ساعت پنج صبح زدم نشانه ی امروزم و سفر به دور آمریکا بود خواستم رد شم و برم به جاش فایل گوش کنم ولی احساسم بهم میگف من باید مقاومتو حالا به هر دلیلی که من نمی‌دونم چیه بشکنم و فایلو نگاه کنم از همون اول میخکوب فایل شدم و قدم به قدم باهاتون اومدم الان که دارم براتون می‌نویسم هنوز هوا تاریکه وگریه ی من بند نمیاد باعشق فایلو نگاه کردم ‌ولذت بردم باشما خندیدم و باشما راه رفتم دیروز فایلی که خانم شایسته بزرگوار در مورد تمرین ستاره قطبی توضیح میدادن رو دیدم وهمون موقع تصمیم گرفتم تمرینو باایمان انجام بدم شب موقع خواب از سه تا خواسته ی اون روزم دوتاش تیک خورده بود امروز که میخواستم همون تمرینو انجام بدم سردرگم بودم که چی بنویسم که دور از واقعیت نباشه واقعا هم چیزی پیدا نکردم فایلو که نگاه کردم یه لحظه به خودم اومدم و گفتم مرضیه چته این نجواها رو خاموش کن سرشون داد بکش که ساکت شن تو داری با چشم خودت زیبایی و عجایبی رو میبینی که تو مخیله ت نمیگنجه که همچین شاهکاری وجود داره این همه نظم این همه کنار هم قرارگرفتن تضاد از سردی و گرمی ینی یه تلنگر به تو از طرف خدای بزرگ که ببین همه ی اینا کار منه توهم از من کم نخواه ومنو بزرگ ببین.من چندماهی هست کسب وکارخودم که مرواریدبافی هست رو شروع کردم خداروهزاران مرتبه شکر همیشه مشتری دارم دیروز تو تمرین ستاره قطبی نوشتم خداجون برام مشتری باش و شب خیلی غیرمنتظره خدا برام یه سفارش قشنگ شد ممنونم که برام هستی خدای عزیزم هر روز عاشق تر از روز قبل میشم و این عشق بهت رو باهیچی معاوضه نمیکنم،کمکم باش تا بتونم با لطف خودت و کمک استاد بزرگم بهترین خودم باشم

هوا داره روشن میشه و من خوشحالترینم

خدایا ممنونم ازت