سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 165 - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد جانم و مریم عزیز و همه دوستان ارزشمندم

خدایاشکرت بخاطر چشم های سالمم که این زیبایی هارو میبینه. نمیدونم با چه زبونی بگم چقدرررر متحیرم خدایا مگه داریم؟ مگه میشه؟ اون چشمه آب گرم قلبی شکل وقتی از بالا دیده میشه بخاطر انشعاب های نارنجی رنگ اطرافش انگار یه دریاچه قلبی از از دل آتشفشان زده بیرون خدای من خدای من خدای خوب من واقعا نتوان وصف تو گفتن،چقدررررر زیباست خدایا چقدر بهت زده شدم وقتی اون همه رنگ قشنگ رو با هارمونی کنار هم دیدم خدای من الحق که عجب نقاشی هستی ببینید آخه این رنگ هارو چجوری کنار هم چیده وقتی از بالا نگاه میکنی انگار دریاچه سه رنگ آبی سبز و زرد داره از زرد شروع شده و در رنگ آبی منبسط شده بخدا نمیدونم چجوری این شوروشوق رو نشون بدم اون بخار هایی که از دریاچه بلند میشدن و تو هوا میرقصیدن اون انشعاب های نارنجی که وایب آتشفشان به من میداد چقدر زیبایی آفریدی اصلا مگه این خدا میتونه زشتی هم خلق کنه؟ خدایا الان میفهمم زلیخا چرا از عشق یوسف دست کشید وقتی عاشق تو شد، عشق به تو در هیچ مقیاسی نمیگنجه خدای من هرروز بیشترو بیشتر من رو عاشق خودت کن هیچ وقت نمیتونم از این عشق سیراب بشم.

اون دریاچه های کوچولوی دیگه که در مقایسه با دریاچه قلبی زیاد به چشم نمی اومدن واقعا چه فرم های زیبایی داشتن یکیشون من رو یاد چشم انسان انداخت همیشه برای نشون دادن اجزای چشم انسان از چنین تصویری در کتاب های علوم استفاده میشد چقدر خوشگلن خدایا

اون کاج کوچولو چه بافت منظمی داشت خدای من که برای خلق یک میوه کاج انقدر هنر و ظرافت به خرج میده مگه میتونه زندگیمو بد چیده باشه؟ بخدا براش اُفت داره. سرتاسر این فایل من زیبایی دیدم مخصوصا عکس های جالبی که گرفتید الخصوص عکس آخر استاد انگار یک گوی جادویی دستشونه و بخارهاش به سمت بالا میره فضایی که تو انیمیشن ها زیاد دیدیمش.

مریم جون کاش از اون آبشار که درمسیر بود بیشتر فیلم میگرفتین واقعا رویایی و قشنگ بود خدایا چه شفافیتی داشت دلم میخواست یه دل سیر نگاهش کنم. ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان ره که توام راهنمایی

خدایا ازت میخوام همونجور که امروز من و هردوست دیگه ای رو هدایت کردی به دیدن این زیبایی ها از قاب سایت عباسمنش،همونطور که این خواسته های قشنگ رو در ما ایجاد کردی و نقاشی هاو هنرمندی های زیبات رو نشونمون دادی؛یک روزی هم خودمون رو هدایت کنی به از نزدیک دیدن این قشنگی ها به حس کردن و نفس کشیدن در این محیط زیبا به دیدن دریاچه های آب گرم و رنگ های درخشانشون از پشت بخارها،خدایا تو اینارو به قلب و ذهن من نشون دادی پس من هم ازت میخوام یه روزی از نزدیک ببینمشون و بیام اینجا کامنت بذارم. باید من رو به خواستم برسونی من بچه پرروام ازت زیاد میخوام بهترینشم میخوام چون تو خدای زیبایی هاو فراوانی ها هستی. خدایاشکرت شکرت شکرتتتتت

همه مارو بیشتروبیشتر دراین مسیر زیبا هدایت کن من رو در پرورش ذهنم یاری بده و کمکم کن راهم رو گم نکنم و اشتباهاتم رو متوجه بشم و اصلاحشون کنم

آمین