سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 168 - صفحه 21

سلام به همه

اولا که از تمرکز بگم که همین حالا داشتم جلسه تکمیلی 4 قانون سلامتی رو می‌دیدم و بعدش اومدم این فایل رو ببینم که در مورد اون انگور صحبت کردید و باز تاییدی شد بر قانون سلامتی که آقا این میوه ها همشون دستکاری انسانه.

دومین موضوع که خیلی مهمه بحث توجه به نکات مثبت هست که خاله مریم خیلی خوب اشاره کرد هدایت میشیم به جاهایی که همه چی آماده هست و نعمتها از قبل هست. میخواستم روی این قضیه مانور بدم. بعضی وقتا میشه حرصی میشم از دست این حکومت و توجه میکنم به تصمیمات غلطی که میگیرن و کارهایی که میکنن ولی همیشه خودمو کنترل می‌کنم که بیشتر توجه نکنم. خصوصا چون یه دورانی به اسم خدمت سربازی رو گذروندم، خیلی اون ذهن میخواد جولان بده و آتیشیم کنه که چرا من باید این اتفاق رو تجربه میکردم؟ تا میام داغ کنم، میگم ببین محمد اولا خودت باعث این شرایط شدی با تصمیماتت و باورهات و کانون توجهت. دوماً برای تو توی اون مدار بد هم نشد و کلی اتفاق مثبت افتاد که بزرگترت کرد. درسته به ظاهر سخت و سنگین بود برات و زورت می‌آمد از اینکه چرا یکی داره بهت زور میگه ولی نکات مثبت زیادی هم داشت، غیر از اینکه فهمیدی مقصر خودتی، فهمیدی که اگر آدم ثروتمندی می‌بودی یا ورزشکار در سطح لیگ برتر و ملی می‌شدی، خیلی راحت تا یه سنی که می‌تونستی نری سربازی و بعدشم بری هم خدمت کنی هم فوتبال بازی کنی هم پول خوب بسازی مثل اینایی که تو ملوان بندرانزلی بازی میکنن. اینطوری از احساس قربانی بودن درمیام و توجهم هم از نکات منفی حکومت و ایران میاد بیرون‌ و میگم آقا من ایراد داشتم وگرنه که راهش بود که شرایط دیگه ای رو تجربه کنم که اتفاقا یکی از دوستان نزدیک من همین شرایط بازی در تیم نظامی رو تجربه کرده.

وقتی استاد گفت وقتی به نکات مثبت توجه کنی، به جاهایی هدایت میشی که نکات مثبت و نعمتهای بیشتری هست، چقدر فرکانسشون رو حس کردم که ببین استاد داره همینو تجربه می‌کنه الان و چه حس خوبی داره الان که میدونسته قانون چیه و با عمل بهش به اینجا که همه چی زیباست و نعمتها مهیاست، هدایت شده. به خودم میگم منم باید توجهم به نکات مثبت حکومت، ایران، شهرم، استانم، دور و اطرافیانم و همه چی باشه و به جای اینکه بخوام داد و فریاد کنم که آی اینجا خرابه، باید درست بشه، آی سربازی فلان، آی ظلمه، آی چرا مردم شما بیدار نمیشید، به جای اینا بیام توجه کنم به هر زیبایی ای که می بینم و اینطوری مثل استادم هدایت میشم به جاهای زیبا.

چقدر خوبه که استادی دارم که عملش رو میشه در حال حاضر زندگیش دید.

نکته بعدی اینکه هرکسی با هر میزان ثروتی شرایطی برای تفریح خودش ایجاد کرده مثل همین خانواده ای که کاروان وصل کرده بودن به پشت ماشین و ریسه زده بودن و سفره انداخته بودن روی میز استیت پارک و نشون میده حتما برای لذت بردن نیازی به وسایل آنچنان حرفه ای هم نیست، هرچند که استاد خودش همیشه در زمان گذشته با کمترین وسایل مسافرت میرفتن و لذت میبردن و حالا این ثمره توجه به زیبایی ها و استفاده از داشته هاشون هست که مسافرت‌های خفن این چنینی میرن و مثل یک لاک پشت خونشون رو هم پشتشون حمل میکنن بی دردسر و به راحتی.

اونجایی که اون فضای ساکت و خلوت رو پیدا کردید و اون ذوق تو چهره استاد، خیلی قشنگ بود و این حرفا رو از چهره استاد میشد فهمید که ببین چقدر قراره آب تنی کنیم و از این سکوت لذت ببریم، طبیعت زیبای این محیط بکر رو ببینیم و کلی اتفاقای خوب دیگه. یعنی توجه به نکات مثبت یعنی این که اینطوری تو وجودت شوق و ذوق ایجاد کنه. چقدرم این آب زلال و شفاف بود، خیلی حس خوبی میداد، آب چشمه بود انگار.

خیلی جالبه که بلافاصله بعد دیدن این فایل تصمیم گرفتم زندگی در بهشت هم ببینم و هدایت شدم به فایل 173 که در مورد بازی تیم هاکی تمپا بود و چقدر نکات مثبت و چقدر صحبتهای خوبی استاد در راستای همین کانون توجه و توجه به نکات مثبت و ادامه دادن این روند و تکراری نشدن این روند توجه به نکات مثبت، مطرح کردن که واقعا سپاسگزار هدایت خدا هستم.

خدایا شکرت

در پناه حق