سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 173 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    433MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

248 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فهیمه مقاتلی گفته:
    مدت عضویت: 2582 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جونم و تمام دوستانم در این سایت الهی

    خداوند رو سپاس گذارم بخاطر وجود تک تک شما عزیزان در زندگی ام از استاد عزیز و مریم جون تا تمام دوستان در سایت که در کنار آموزش های استاد کلی درس هم از کامنت های تک تک دوستان یاد گرفتم خیلی دوستان ریز بینانه قانون رو از دل این فایل ها در میارند که من متوجه نشده ام خلاصه که دم همتون گرم خیلی دوستون دارم

    خدا رو سپاس گذارم بخاطر امروز هم فرصت دیدن این فایل زیبا و پر از درس رو به من داد

    خدا رو سپاس گذارم که امروز فرصت نوشتن کامنت این فایل رو به من داد

    ماشالله به استاد عزیزم چه بدنی ساخته واقعا همچین بدن ورزیده و سلامتی حق استاد ام هست چون هزاران ساعت تحقیق کردن تا به راحتی به چنین نتایجی برسند

    چقدر به عین از زندگی استاد و مریم جون می‌بینیم که وقتی در مسافرت خودمون رو بسپاریم به خدا و بزاریم خداوند اتفاقات رو رقم بزنه به چه جاهای زیبایی هدایت میشیم

    چه ویوه فوق العاده ای که صبح اول وقت وقتی بیدار میشی ببینی یه رودخونه با آب زلال و شفاف و یه جنگل سرسبز و نارنجی و یه مه زیبا در آسمون و یک رنگین کمان رویایی خدایا شکرت بخاطر همچین زیبایی که با چشمانم دیدم

    خدایا شکرت بخاطر ماشین خوبی که استادمون داره و با اون به هر جایی بخواهد میره تا زیبایی های بیشتری ببینه و این زیبایی ها رو به ما نشون میده در واقع این ماشین من و تمام دوستان همسفر در این سریال هم هست آن شالله منم سوار شدن به همچین ماشین شاسی بلند رو به صورت فیزیکی تجربه کنم عاشق ماشین فورد شدم

    خدایا شکرت بخاطر این جاده زیبا با درختان سرسبز و بلند چقدر این جاده زیباست چقدر رویایی درختان آنقدر سرسبز هستند که انگار تازه رشد کردند

    چقدر اون جایی که صنایع دستی برای فروش بود قشنگ بود چقدر خرس های چوبی بامزه بود

    آفرین به مریم جون که همش درس عزت نفس به ما یاد میده میزاره کودک درونش فعال باشه و هر چی دوست داره تجربه کنه حتی نشستن روی اون خرس چوبی حتی از خود استاد هم بهتر عمل میکنه آن شالله که ما هم بتوانیم خوب روی خودمون کار کنیم و به اون حد از عزت نفس مریم جون برسیم

    چقدر ویوه آشپزخانه مریم جون روبه رو دریا زیباست خیلی قشنگه با اینکه قبلا پنجره آشپزخونه ام روبه رو دریا بود ولی این خیلی خیلی زیباتره

    نوش جونتون این غذای خوشمزه لذتش رو ببرید

    خدایا شکرت که مواظب استاد عزیز و مریم جون هستی چون همون اول سفر خودشون رو سپردن بهخداوند که ازشون محافظت کنه و از خدا خواستن همیشه در زمان و مکان درست قرارشون بده

    چقدر با دیدن این فایل ایمانمون قوی تر شد که وقتی خودمون بسپاریم به خدا همیشه در زمان و مکان درست هستیم و هر اتفاقی برای ما خیر و منفعت میشه و ما رو به سمت تجربه های بهتر و جالب تر هدایت میکنه

    همین بیرون آمدن پنجره تراک کمپر کلی درس داشت برامون که استاد و مریم جون بجای اینکه ناراحت بشن چرا این اتفاق افتاده ذهنشون رو کنترل کردند و این رو یک نشونه دیدن که باید بروند پیش دوستشان آقای راس

    وقتی استاد و مریم جون در فایل که مربوط به منطقه کویری و شنی بود در مورد پدیده های همزمانی ها صحبت کردن فکر نمیکردم که آقای راس رو دباره ببینند فکر میکردم منظورشون اون قسمت قبلی هست که پیش آقای راس رفتن

    ولی این اتفاق درس های که برای ما داشت میبینم زمانی پنجره خراب شد که نزدیک کارگاه آقای راس بودیم و اون استاد کار بلد و همه کاره و همه فن حریف که کمتر انسانی این همه با تجربه است و حتی از کارخونه هم بهتر میتونه پنجره رو درست کنه و خدا خواست پنجره تراک کمپر خراب بشه که ما پنجره رو ایمن تر کنیم توسط استادکار حرفه ای و این اتفاق کلی خیر و منفعت داره که ما کاملا از پنل خداوند خبر نداریم و یه درس دیگه که خداوند به ما گفته هاتون دارم در این سفر مواظبتون هستم چقدر با این اتفاق بابد متواضع تر باشیم در برابر خداوند که پروردگار تمام موجودات روی زمین است

    چقدر تحسین میکنم آقای راس رو که یک انسان به تمام معنا با اخلاق و مهربون و توانمند هست

    همین اتفاق و رفتن پیش راس کلی درس یاد گرفتیم از آقای راس نمونه یک انسان توانمند تا هر وقت هر کار بزرگی خواستیم انجام بدیم این الگو رو به یاد بیاوریم که ما انسان ها خیلی توانمند هستیم و این باور رو میپذیریم اگه تو حوضه کاری خودمون متخصص باشیم از عهده هر کاری بر میایم مثل آقای راس که متخصص شده در حوضه کاراش و خیلی توانمند هست

    حتی از مهربونی آقای راس هم باید درس بگیریم چقدر چهره مهربونی داره چقدر با اخلاق و با شخصیت هست وقتی چهره شون از نزدیک معلوم باید یک لحظه یاد پدر بزرگم مهربونم افتادم آن شالله که همیشه سالم و تندرست و خوشبخت و ثروتمند باشه ایشون لایق بهترین ها هست و چون لایق بود استاد هدیه ارزشمندی رو بهشون تقدیم کردند

    استاد و مریم جون از شما هم ممنون که بهترین الگوهای من و تمام بچه های سایت هستید دوستون دارم😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1798 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    سلام به استاد عزیز و زیبام ، مریم جان زیبا و همه دوستان زیبابینم 😍😍

    چقد با این فایل و این اتفاق و دست حمایت گر خدا آرامش گرفتم

    الکی یکمی بی دلیل کلافه بودم و داشتم تو دلم با خودم غر میزدم 😅

    فایل رو دیدم و متوجه شدم چرا من حسم افت میکنه چون فکر میکنه خدا حامی من نیست ، من تنهام چطور به اون همه رویاهای بزرگم برسم ولی وقتی با چشم خودم دیدم خدا چطور هوای شما رو داشت و بهترین فرد شاید توی دنیا رو سمت شما فرستاد واسه حل مسیله دیگه قلبم آروم گرفت و نجوا رو با سند و‌مدرک خفه کردم بیا ایناهاش 😍😍 باز بورو رو‌مغزم که …. هر مسیله ای پیش بیاد خب راه حلشم هست دیگه چرا ؟ چون اگه حهلن اینطوری نبود که الان به سمت فاجعه کشیده میشد ولی میبینم که اینطور نیست …..

    خدا رو شکر حالم خوووب شد چطور واقعا اول فایل کلافه بودم الان از شادی می خوام برقصم 😍😍😍 مرسی از شما واقعا سپاسگذارم که هر بار فایلی میبینم هم یاد میگیرم هم کلی از خواسته هام توش هست

    یه نمونه اش همین دوست شما که انقد عاشق کارهای فنی هست

    واقعا واسم قابل تحسین هستن اینطور مردها 😍😍 از بس از بچگی تو خونمون پدرم کارهای فنی رو انجام نمیداد و الان هم با وجود مسائل حل نمیکنه من ناخودآگاه حس فوق العاده ای به افرادی که کار فنی انجام میدن دارم اصلا ناخودآگاه می تونم چند ساعت وایسم و نگاهشون کنم و تحسین کنم و این همش واسه تضادی بوده که از بچگی داشتم

    و نعمت دیگه ای که این تضاد واسم داشت خودم فردی شدم که هر مسیله ای پیش بیاد ناخودآگاه یاد رنج های انجام ندادنش‌میوفتم که پدرم بوجود میاورد و به عنوان یه دختر خیلی خیلی حلال مسائل شدم ‌واین بهم اعتماد به نفس خیلی خیلی بالایی داده و‌همینطور بهم اجازه داده که بتونم تنهایی کارهامو انجام بدم ، تنهایی زندگی کنم و در یک کلام بهم حس آزادی داده و البته تو فایل های استاد یاد گرفتم که چطور این مسائلم رو به دستان قدرتمند و مهربان خدا بسپارم و خیلی اوقات افراد برام انجام دادن ولی توی تجربیاتم دیدم خدا در صورتی فرد رو هدایت میکنه سمت من‌که اون کار اختصاصی باشه ولی اگه کاری باشه که خودم می تونم‌انجام بدم هدایتم میکنه که خودم‌ برم سراغش و اینطوری خودم و اعتماد به نفسمو رشد بدم 😍😍

    اصلا این فایل مال خودم بود بخدا

    دیشب داشتم زندگی‌نامه انجلینا جولی رو می خوندم از بچگی شیفته جذبه و قدرت ‌‌موفقیت ها و‌زیباییش بودم و‌همیشه تحسینش میکردم

    دیدم گواهینامه خلبانی داره

    منم عاشق روندن و رانندگی و …. حالا هواپیما یا های کوپتر که اصلا فکر کنم اون لحظه تو همون اسمون قلبم وایسه 😍 و تو این فایل وقتی اون دختره رو دیدم گفتم چه الگوی نابی 😍 تو این سن آفرین بهش

    همیشه دخترهای توانمند رو تحسین میکنم

    وقتی مریم جان راجع به چگونگی تشکیل فایبر گلاس توضیح داد واقعا برام لذت بخش بود که یه خانم هم باید تو‌این مسایل تا حدودی اطلاعات داشته باشه چرا که نه ؟ واقعا یه خانم نباید تک بعدی باشه ‌وبه ظاهر و زنانگی خودم فقط برسه باید ذهنش رو پرورش بده ، من این خلا رو‌هنیشه تو جامعه میبینم و همیشه سعی کردم اینطوری نباشم و چقد هم راضیم تو این زمینه از خودم 😍

    بازم تحسین میکنم مریم جان رو که موقع کار اونطوری پذیرایی کرد از بقیه با چینش ساده و زیبا و البته با عشق که خود غذا رو‌ چند برابر خوشمزه تر و پر انرژی تر میکنه

    تحسین میکنم این دوست استاد رو که چقد اول واسه عشق خودش اومد کار شما رو انجام داد و دوما حتما به خاطر دوستی و عشقش به شما

    شما هم اون چیزی که بهش نیاز داشت رو براش خریدید و مطمئنأ از هدایت خدا استفاده کردین

    کل فایل رو خلاصه کنم دست حمایت کر خدا بالای هر دستیه و من نیاید نگران باشم من باید شاد باشم و با توکل به این نیرویی که همیشه هوامو داره رو به جلو کارهامو ادامه بدم

    چه حس و حالی داره واقعا ویدیو هایی که میزارین ، دوست دارم همینطوری پشت هم ببینم و بشنوم و باور کنم و لذت ببرم

    ❤️😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  3. -
    ادریس69 گفته:
    مدت عضویت: 3662 روز

    سلام و عرض ادب خدمت سید عزیزم و خانم شایسته،هر روز صبح که میام سر کار نیم ساعت زودتر از بقیه میام که بتونم یه فایل ببینم و روزم رو به لطف الله با انگیزه و حال خوب شروع کنم،خدا رو هزاران مرتبه شکر که به لطف الله و آموزه های عالی شما زندگی هر روز برام جذاب تر میشه،تو یکی از بهترین مجموعه های شرکتی ایران دارم کار میکنم و جوری خدا برام چیده که همه اطرافیانم فکر می کنند از شانس م، ولی خوب من خوب میدونم به واسطه باور های قدرت مند کننده ای هست که چند سال تو وجودم دارم پرورش میدم، هدایت الله به مسیر های بهتر و بهتر بستگی به ریشه باور های ما داره،وقتی خواسته هات و باور هات هم جهت باشن دیگه به چیزی جز عمل نیازی نداری و قدم به قدم الله رزاق مسیر وبرات روشن میکنه.

    خدای یکتا خان نعمت و گسترده کرده، کافی باور ها رو قدرتمند کنید و بهانه نیارید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    نسرین سیفی گفته:
    مدت عضویت: 1133 روز

    سلام استاد عزیز و مریم عزیز

    من هنوز این فایل رو ندیدم اما تو یه فایلی از شما شنیدم که گفتین دوست دارین نتایجمون رو بگیم من اولین کامنتیه‌ که تو سایت میزارم فکر میکنم کمتر از 4 ماهه که عضو سایت شدم نوشتم طولانیه اما دوست دارم بنویسم تا لطف خدارو برای خودم تکرار کنم و شما و دوستان هم بخونین من اولین بار که با این مباحث آشنا شدم 16 سالم بود ولی فکر که میکنم از قبلش هم کمی تفکراتم با بقیه تفاوت داشت من خیلی اتفاقی یه کتابی خوندم به نام کلیات اسرار و رازهای موفقیت که اشاره های ریزی به قدرت تفکر و قانون جذب داشت خوندن اون کتاب حال منو عجیب حوب کرد اونم درست تو زمانی که از نظر مسائل خونوادگی تو بدترین شرایط ممکن بودم و نتایج خوبی هم گرفتم خیلی خوب اما خوب مشکلات من باز هم زیاد بود و من آگاهیم خیلی خیلی خیلی کم خودم رو زیاد درگیر میکردم ولی فکر که میکنم به یاد که میترم میبینم خدا همیشه هوامو داشته حتی تو اون روزا من ازش خیلی چیزا خواستم و اون داد یه دعایی بود که خیلی بهش ایمان دارم که معنیش این بود خدایا چگونه امیدم را ازتو قطع کنم در حالی که تو تویی و تویی که دریا رو برای حضرت موسی شکافته مشکل منم حل کن من اولین بار که این دارو خوندم همون لحظه دعام مستجاب شد و همیشه اینو میخونم اما خوب منم یه روزایی داشتم که به ته ناامیدی رسیدم به ته خط رسیدم با خدا دعوا کردم گله کردم شبا از اشک بالشم خیس میشد ولی انصافا همیشه کمکم کرده همیشه من یه شغل کوچیک با مامانم داشتم پخت شیرینی تو خونه خیلی حواسم به حلال و حروم بود به کیفیت کار بود خیلی به خودم افتخار میکردم میتونم لباسامو خودم بخرم خیلی با شوق و ذوق از درآمدمون تعریف میکردم و اصلا به حرف بقیه که میگفتن نگو چشم میخورین توجه نمیکردم حالا این در شرایطی بود که تو یه خانواده به شدت متعصب بودم که اجازه نداشتم پامو از در خونه بیرون بزارم خونه فامیلا هم با کلی اصرار میتونستیم بریم اونم حتما با مامانم ولی بازم تو دل این محدودیت خودم خرج خودمو هرچند کم درمی‌آوریم و برام خیلی ارزشمند بود.حتی از اون پول هدیه هم میخریدم برای اطرافیان از اینکه بقیه بهم کمک کنن حس خوبی نداشتم از اینکه بهم ترحم کنن بیزار بودم عزت نفسم بالا بود من شرایط خونوادگی چه از لحاظ مالی و چه از هر لحاظ خوب نبود ولی هیچوقت دروغ نمیگفتم به کسی و از گفتن حقیقت خجالت نمی‌کشیدم و دلم نمیخواست با دروغ و حیله ازدواج کنم به شدت از دعا و جمیل و جادو بیزار بودم و میگم هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست اینارو که دارم راجع به خودم میگم حالم خیلی خوبه انگار باید له خودم یادآوری کنم که تو چه شرایطی من تونستم خودم و حفظ کنم من همیشه میگفتم خدایی که خواسته من تو این خانواده به دنیا بیام پس خودشم نجاتم میده و داد

    یه روزی خیلی ناراحت بودم از دست بابام خیلی سر نماز گریه کردم و فرداش کمتر از بیست‌وچهار ساعت خدا همسرم رو برای خواستگاریم به طرز معجزه آسایی فرستاد اولش به خاطر راه دور بودن جواب نه دادم ولی همون لحظه تو دلک گفتم اگه حق الهی من باشه دوباره برمیگرده و دوباره پیشنهاد دادن و بابام که به شدت سختگیر بود و یه دنده خیلی راحت قبول کرد و ازدواج ما واقعا معجزه بود از طرف خدا به خدا که معجزه بود و بس همه چی برامون راحت حل میشد شوهرم با برادرش شریک بودن تو همه اموالشان ولی چندروز بعد از نامزدی شوهرم گفت که دیگه شراکت رو دوست نداره و خیلی راحت جدا شدن

    قرار بود که ما بریم طبقه پایین خونه پدرهمسرم‌ زندگی کنیم برادرشوهرم‌ و شوهرم اونجارو رهن داده بودن و پولش رو به طور شراکتی تو کارشون آورده بودن ولی برادرشوهرم‌ سر ناسازگاری گذاشت و گفت که سهم خودش رو نمیده و اگر ما میخوایم بریم اونجا باید پول مستاجر رو تمام و کمال بدیم و بعد بریم شوهرم بهم زنگ زد و ناراحت بود ولی من خیلی راحت با این موضوع برخورد کردم و گفتم بهتر خوب میریم جای دیگه و چند وقت دنبال خونه اجاره‌ای گشتیم تا یه شب که باهم تلفنی حرف میزدیم یه دفعه حرف رسید به جایی که چرا خونه نخریم بریم با پولمون و قسط و قرض و وام خونه بخریم البته که ما اون موقع از مضرات وام و قسط و قرض آگاه نبودیم ولی جنبه مثبت قضیه اینجا بود که زمانی که برادرشوهرم به قصد لج کردن و زرنگی سهم خودش از رهن مستاجر رو نداد قصدش اذیت کردن شوهرم بود ولی شوهرم نه بحث کرد نه دعوا و نه مقاومت و صرف انرژی الکی بلکه ما با خودمون گفتیم که شاید صلاح در اینه که ما جای بهتری بریم و بهتر شد نا خودمون خونه خریدیم چه بسا اگه امید به طبقه پایین خونه پدرشوهرم داشتیم هنوزم بعد 5 سال از زندگیمون مستاجر بودیم شوهرم برای خرید خونه با وجود اینکه من اصلا راضی نبودم مقداری طلا از مادرش گرفت و فروخت ولی من همش انگار یه جوری بودم و با وجود اینکه ایشون اصلا نمیگفتن که طلاشون رو میخوان اما من همیشه ته دلم خونمون رو مال خودم نمیدونستم و اگه چیزی میخریدیم میگفتم الان بقیه میگن چرا قرضشونو نمیدن…

    شوهرم شغلش آبمیوه فروشی بود ما تو قم زندگی می‌کنیم و اینجا شهر زنده‌ایه‌ یعنی شیا هم اکثرا مغازه‌ها تا دیر وقت بازن و شغل شوهرمم جوری بود که از صلح که مغازه باز می‌شد تا ساعت یک و دو نیمه شب باید باز بود و فروشنده مورد اعتماد هم نمیشناختیم که تو مغازه وایسته و خستگیش زیاد بود در آمدش خوب بود ولی نه به نسبت زمانی که صرف این شغل میکرد سه سالی از زندگیمون گذشته بود یه پسر یک و نیم ساله داشتیم خونمون رو عوض کرده بودیم ولی خوب یه جای کار می‌جنگید اونم ساعت کاری زیاد شوهرم بود و خستگی زیاد من از تنها بچه داری کردن و درآمدی که در حد گذران زندگی بود نه پس‌انداز یه روز با هم حرف زدیم و تصمیم گرفتیم مغازه رو جمع کنیم بدون توجه به خرف هیچکس چون هیچکی جای ما نبود که سختی شغلمون رو بفهمه و درکمون کنه شوهر من به بازسازی خونه‌ها خیلی علاقه داشت تصمیم گرفتیم این شغل رو داشته باشیم و شروع کردیم قدم به قدم پیش رفتیم تمام وسایل مغازه رو هم فروختیم بدون اینکه فکر کنیم شاید پشیمون بشیم خونمون رو فروختیم و سود خوبی کردیم خونه بزرگتری خریدیم یه خونه صدمتری دو طبقه و بازسازی کردیم و ماشین خریدیم مسافرت رفتیم اما هنوز واممون رو بدهکار بودیم و طلاهای مادرشوهرم‌ رو و اذیت می‌شدیم

    این نکته رو بگم که ما تواین مدت از طریق اینستا چند تا از اساتید و پیجشون رو دنبال میکردیم و حرفاشون کمکمون میکردن تا حدودی و اخبار تلویزیون اصلا گوش نمی‌کردیم و کلا تلویزیون هم خیلی کم می‌دیدیم ولی تو اینستا چند نفر و دنبال میکردیم و زیادی اینستا رو چک میکردیم من بعضی فایلهای شما رو دیده ب‌ودم در حد خیلی کم ولی انگار موقعش نبود که به طور جدی دنبالتون کنم تا…

    استاد ما یه کم پیش‌بینیامون برای فروش خونه تو اون زمانی که می‌خواستیم درست در نیومد قسط واممون عقب استاد و ضامنمون‌ که فامیلمون بود ما رو تحت فشار گذاشت که قسط و بدین و ما هم ناراحت از غرور شکسته شدمون بودیم و هم ناراحت از بدهیمون و از طرفی شوهرم با برادرشوهرم حساب کتابی داشت که اون میگفت تا طلای مامانمون رو نگیری پولتو نمیدم و خلاصه باز هم قصدش اذیت کردن و تحت فشار قرار دادن ما برای وام و قرضمون بود و ناحق حرف می‌زد باهامون ما روزای سختی رو گذروندیم اما اگه باز هم به عقب برگردیم حاضریم اون یختیارو بکشیم تا این تضاد ما رو به اینجایی که الان هستیم برسونه ما واقعا تو این چندماه بزرگ شدیم و یه تکامل چند ده ساله رو طی کردیم که فقط اینجوری میشد بهش برسیم

    اولا که این اتفاقا و یه سری اتفاقای دیگه از جانب خانواده‌های هر دومون باعث شد که ما ارتباطمون رد با کسایی که ناخواسته شاید حتی خودشون هم نمیدونستن و قصدشان اذیت مت نبود ولی در واقع داشتن آسیب میزدن بهمون کم کنیم بیشتر باهم حرف میزدیم با خودمون گفتیم یه مدت بیخیال فروش خونه بشیم و رهاش کنیم تا استرسمون کم بشه آخه این فشارها حتی داشت باعث می‌شد که خونمون رو با یه شرایط بد و قیمت پایین بفروشیم که دقیقه نود پشیمون شدیم خداروشکر شوهرم تو اسنپ کار کرد و اومدیم رو خودمون و باورهایمان کار کردیم یه کمی قسطامونو دادیم حس کردیم خیلی دلمون میخواد مسافرت بریم کلی از وسایلی که بلا استفاده بود رو فروختیم و پنج میلیون پول جور کردیم و تصمیم گرفتیم بریم شمال و مشهد من و همسرم آدمای مذهبی نیستیم اصلا ولی خوب عاشقانه مشهد رو دوست داریم و نشستن تو حیاط حرم امام رضا بهمون آرامش میده شاید باورتون نشه ولی ما حتی برای زیارت صحن هم نمیریم و از وقتی بیشتر آگاه شدیم هیچی از هیچکسی به غیر از خدا نمیخوایم حرم امام رضا به ما آرامش میده و ما عاشقانه مشهد رو دوست داریم کلا سه‌ر مشهد رو دوست داریم آقا ما رفتیم شمال چند روزی شمال بودیم شبا تو چادر میخوابیدیم و عجب تجربه دلچسبی بود عالی بود عالی بعد از پنج روز به سمت مشهد حرکت کردیم و نزدیک شهادت امام رضا رسیدیم مشهد اسناد من دیگه این موقع‌ها تقریبا دو سه هفته‌ای بود عضو رسمی سایت شما شده بودم و زمانی با شما آشنا شدم که تو اینستا از دنبال مردن چندین استاد موفقیت خسته شده بودم اتفاقی با پیج اصلیتون آشنا شدم اومدم تو سایت بعد به شوهرمم گفتم و اونم اومد تو سایتتون من از طریق همسرم با شما آشنا شدم اون تو اینستا دنبالتون میکرد بعد که اومدیم تو سایت دیگه اکثرا تو سایت بودیم و کمتر اینستا میرفتیم ما چند روز قبل از فیلتر اینستا باهاتون آشنا شدیم وقتی تو شمال بودیم فایلهای توحید عملی رو گوش میکردیم و مصادف بود با زمان تظاهرات که ما تو اینستا می‌دیدم از استوریای دوستامون ولی جفتمون هم فارغ بودیم از قیل و قال دنیا و این مسافرا عجیب حال هردومدن رد خوب کرد ما رسیدیم مشهد تا حالا انقدر مشهد رو شلوغ ندیده بودم من همیشه میخواستیم مسافرت بریم هتل رزرو میکردم اما یه حسی بهم میگفت برای مشهد بریم اونجا خونه بگیریم مشهد هواش سرد بود به نسبت شمال و تو چادر موندن با بچه کوچیک تو هوای سرد برامون سخت بود و از طرفی من هم سرما خورده بودم کل پولی که برامون مونده بود سه‌ونیم میلیون بود و اجاره بدترین اتاق‌ها کمتر از یک و نیم میلیون نبود ما ظهر رسیدیم مشهد و تا ساعت یک شب دنبال جا زودیم من سرما خوردگی کلی اذیتم میکرد و دلم میخواست دوش بگیرم تا تمیز بشم کلی گریه کردم و به خدا میگفتم خدایا یعنی نمیشه یکی یه اتاقی بده به ما بگه هدیه برای چند روز بمونین تو این بین یکی بهمون یه جایی رو معرفی کرد که به صورت هیئتی بود زنا طبقه بالا و مردا طبقه پایین با نهار و شام و صبحانه رایگان من رو حمام و دسشویی خیلی حساسم و اونجا بین اون همه آدم مشترک بود به اون کسی که اونجا رو معرفیکرده بود پولی به عنوان شیرینی دادیم یعنی اولش از اینکه جایی بود که رایگان بمونیم استقبال مردیم ولی بعد از چند دیقه من دیدم نمیتونم و اومدیم بیرون تو دلم گفتم خدایا من ازت جایی رو میخوام که یه اتاق تمیز مال خودمون باشه با امکانات بالا نه اینجوری خلاصه گشتیم تا توی پس کوچه ها یه هتل پیداکردم که آدم خوبی مسئول رزروش‌ بود تونستیم با شبی هشتصد تومن برای سه شب اتاق بگیریم و من به کل دعا و خواستم از خدا یادم رفت تو این سه روز واقعا به ما خوش گذشت و حال منم خوب خوب شد ساعت ها تو حیاط حرم نشستیم به آسمون نگاه کردیم و من فقط خدارو شکر میکردم به خاطر حال خوبمون فقط شکر کا تو این چند روز غذای نذری می‌گرفتیم روز آخر که روز شهادت امام رضا بود اتاق هتل و تحویل دادیم و گفتیم امروز میریم حرم و آخر شب تو ماشین میخوابیم و صبح به سمت قم حرکت می‌کنیم موقع شام رفتیم تو صف نذری ولی از ساعت 8 تو صف بودیم و هی میگفتن الان غذا میاد ساعت یازده غذا اومد ولی ما برخلاف بقیه که همش غر میزدن اصلا غر نزدیم و گفتیم کار دیگه‌ای که نداریم میمونیم تا غذا بیاد اکثرا رفتن ولی ما موندیم غذا گرفتیم یه غذای خوشمزه و عالی اومدیم با شوهرم یه گوشه نشستیم غذامون خوردیم پسرم خوابش برده بود تو این فکر بودیم که تا نزدیک ماشینمون که تقریبا بیست دیقه پیاده روی داشت چه جوری بقلش کنیم تقریبا همه جا خلوت شده بود و فقط ما مونده بودیم که یه پسر جوون اومد گفت شما جا برای خواب دارین ما گفتیم ماشینمون هست گفت من جایی رو میشناسم شوهرم گفت اگه هیئتی نمیخوایم پسره گفت نه یه اتاق تو هتل که ما به خانواده‌های زوار میدیم و خیلینزدیک ما گفتیم بریم انقدر خسته بودیم که می‌گفتیم فقط یه جا باشه بخوابیم رفتیم یه اتاق بود خیلی تمیز با امکانات کامل به فاصله دو دیقه تا حرم تو یه جای خوب من هنگ بودم اصلا نمیدونستم چی بگن این معجزه بود خدا اون پسر رو فرستاده بود خدا چه قدر قشنگ دقیقا همونجوری که من میخواستم حاجتمو داده بود

    مو به مو دعامون برآورده کرده بود اون پسر بهمون گفت تا پنج بعدازظهر فردا میتونین بمونین ما یه روز بیشتر تو مشهد موندیم همه اون تاخیرات سر صف نذری و بعدم نشستن ما اونجا فکر کردن به اینکه چجوری با وجود خستگی و بچه کوچیک این همه تایم ماشین بریم لازم بود تا ما معجزه خدارو ببینیم ما کلی بزرگتر شدیم بعد این سفرمون و پخته تر شویم به نسبت قبل

    یه شب که داشتیم یکی از لایواتون رو تو سایت نگاه میکردیم راجع‌به ارثیه میگفتین حرفی که من هم همیشه میزنم که ارث و چشم داشتن به کمک و مال بقیه درست نیست و شرک و به همسرم گفتم مهدی اگه خونمون فروش رفت اول طلای مامان و بعش بخریم بدیم اون زمانی که تو گفتی به مامان طلاشو بده بی‌درنگ قبول کرد و بدون‌ اینکه به نظر کسی توجه کنه به تو قرض داد حالا هم درسته که دارن حقمون رو ضایع میکنن ولی ما بدهیمون رو میدیم و پاسش نمیدیم به کس دیگه و این تصمیم رو گرفتیم خونمون اصلا مشتری نداشت اما من گفتم خدایی که قرض گرفتن و زیر دین بودن بندشو دوست نداره خودش برامون حلش میکنه ما خواستمون رو می‌فرستیم اون دیگه خودش میدونه چجوری اجابت کنه دیگه کاری از دست ما برنمیاد آقا چند روز بعد مشتری اومد به قیمت خوب خونمون رو خرید ما هم اول از همه طلاهارو‌ تمام و کمال خریدیم و دادیم و چند روز بعد خونه ای خریدیم به قیمت عالی با متراژ صد و سی متر و بیشتر از پول طلا سود کردیم

    استاد من دوباره لایو شمارو با یکی از شاگردای موفقتون‌ دیدم که شما و اون خانم تاکید داشتینوام و قرض نباشه ما بعد از دیدن اون واممون رو هم به طور کامل تسویه کردیم نگم براتون که حالمون چقدر خوبه

    استاد من چون دوستی هم ندارم و رفت‌آمدم هم کمه به شدت وابسته اینستا بودم و میگفتم اگه قطع بشه من چیکار کنم اما از روزی که قطع شد ما حتی دنبال فیلترشکن هم نرفتیم و من و همسرم اصلا اینستا نداریم و هیچ خبری رو دنبال نمی‌کنیم مگه اینکه خیلی اتفاقی بفهمیم چه خبره وگرنه اصلا از اخبار مملکت خبر نداریم د اصلا حتی برای یک لحظه هم کمبود اینستا رو حس نکردیم وقتی میبینم برای فیلترشکن بقیه خودشون و به آب و آتیش میزنن اصلا انگار دنیام و افکارم باهاشون کلی تفاوت داره ما تو بهترین شرایط بهترین شهر و بهترین موقعیت زمانی و مکانی داریم زندگی می‌کنیم و خوش میگذرونیم بدون توقع داشتن از آدما و با توکل به خدا همه چیز برامون به آسونترین شکل ممکن داره رقم میخوره

    استاد من خیلی دلم میخواست که بچه دوم هم بیارم اما علی رغم اقداممون نمیشد و من هم چون اضافه وزن دارم دیگه بیخیال شده بودم پسرم هم با وجود اینکه دوساله گذشته بود چون وابسته به شیر من بود هنوز شیر می‌خورد و من هی میگفتم من چجوری اینو از شیر بگیرم تو مسافرت شستشو کم کردم بعد هم که اومدیم به آسونترین شکل ممکن از شیر گرفتمش به خدا میگفتم خدایا خودت کمکم کن و خدا ساده تر از آب خوردن کمکم کرد من دو ماهی بود که عادت ماهانه نشده بودم ولی تست بیبی چک هم منفی بود سر بارداری اولم هم اینجوری بود ولیچون بعد از زایمانم چند بار این اتفاق افتاد و رفتم سونوگرافی و آزمایش و باردار نبودم این سری هشتاد درصد میگفتم نه باردار نیستم ولی ته دلم هیلی دوست داشتم باردار باشم رفتم دکتر گفتم برام سونو رحم بنویسه دکترم گفت احتمالش کمه باردار باشی من استاد تازه لایو شما رو راجع‌به مهاجرتتون و به فال نیک گرفتن نشونه‌ها توسط مریم جون دیده بودم شب قبل از سونوگرافی رفتن آگهی دیدم راجع‌به سیسمونی و وسایل بچه و گفتم این نتونست که من حامله‌ام و بعد هم شما تو طریال سفر به درآمریکا از نتایج قانون سلامتی گفتین و گفتین که یه نفر بعد از چندسال باردار شده ویابتش خوب شده و گفتم اینم نشونست‌ و فرداش که رفتم سونوگرافی یه مادری به بچش شیر میداد و گفتم اینم یه نشونست‌‌‌ و رفتم سونو و دکتر گفت کع شما بارداری هفت هفته و پنج روزه کاملا سالم ونرمال همه چیز و قلبش هم تشکیل شده من انقدر خوشحال شدم و خداروشکر کردم که دکتر هک گفت الحمدلله د فکر کرد من بچه اولمه‌‌ حال من یه جور دیگه‌‌ای خوب بود من نزاشته بودم افکار ناامیدکننده و منفی سراغم بیاد و نتیجش رو خیلی زود دیده بودم

    استاد من و همسرم هنوز اول راه بی انتهای تکاملیم اما همونطوری که شما میگین عمل به قانون فرکانس اینجوریه که هر چقدر بهش عمل کنی و افکارت رو آگاهانه کنترل کنی نتیجه میگیری ما هم داریم نتیجه میگیریم

    خدارو هزاران بار شکر

    ما درست تو روزایی از زندگیمون با شما آشنا شدیم که آماده بودیم درست به موقع بودخدارو به خاطر نظم زمانی و قاعده و قانونش شکر

    استاد من اگر میخواستم از تک تک معجزات و الطاف خدا براتون بنویسم تا صبح هم تموم نمیشد اما حالم چقدر خوب شد با مرور این اتفاقات شیرین و دلچسب زندگیم

    ممنونم ازتون سپاسگذار تونم به خاطر این همه آگاهی که در اخیارمون گذاشین🥰🥰🥰🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      فاطیما گفته:
      مدت عضویت: 1420 روز

      سلام به دوست عزیز و هم فرکانسی ام

      روزم رو با خوندن کامنت فوق العاده ی شما شروع کردم و قلبم از صداقت نوشته هاتون پر شد از احساس شعف

      چقدر قشنگ هربار که شرایط بر وفق مراد نبود تونستین حالتون رو خوب نگه دارین

      من خیلی وقتا پیش میاد که به جای اینستا گردی میام شروع به خوندن کامنت بچه ها می‌کنم

      و دقیقا این یه چیز مشترک بین اکثر بچه های سایته

      توکل خیلی قوی به خدا و توانایی اعراض از ناخواسته ها

      خوشحالم که در کنار شما و بقیه ی دوستای عزیز ،عضو خانواده ی بزرگ عباسمنش هستم

      خانواده ای که واقعا به جرات میتونم بگم به قول خود استاد توی شرایطی که اکثر نگاه ها به نازیبایی هاست ،تونسته نگاهش رو به زیبایی ها بدوزه

      و مطمئنم سرنوشت عالی و متفاوتی برای همه ی کسایی که توانایی اعراض رو داشته باشن رقم خواهد خورد

      بهترین ها رو براتون آرزو می‌کنم

      امیدوارم زندگیتون همیشه پرباشه از احساس آرامش

      ❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        نسرین سیفی گفته:
        مدت عضویت: 1133 روز

        سلام فاطیمای عزیزم ممنونم ازت که وقت گذاشتی و کامنتمو خوندی

        خوندن کامنتای بچه ها تو سایت به من هم حس خوبی میده و پر از آگاهی و باورم رو قوی‌تر میکنه

        واقعا فرکانس و حس و حال بچه های سایت با کل آدما فرق داره

        و من آشنایی با استاد و بعدم سایت و بعد هم بچه‌ها رو فقط از جانی خدا میدونم چون تشنه‌ی تغییر به سمت خوبی‌ها هستم و دیگه همرنگ جماعت بودن اصلا برام لذت‌ بخش نیست

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      الهام گفته:
      مدت عضویت: 2367 روز

      سلام عزیزم

      امیدوارم خوشبختی بی‌نهایت رو تجربه کنی و بچه سالم و صالح به دنیا بیاری

      خوندن کامنت زیبا و امید بخش شما منو به شور و شوق آورد

      آفرین واقعا به نظرم صد ستاره هم کمه

      لذت بردم از نتایج عالی و شگفت انگیزتون در سن کم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نسرین سیفی گفته:
        مدت عضویت: 1133 روز

        سلام الهام عزیزم

        اول از همه ازت سپاسگذارم که وقت گذاشتی و کامنت منو خوندی

        برای منی که اولین باره کامنت گذاشتم تو سایت اینکه میبینم بچه ها ی هم فرکانس خودم میخوننش حس فوق‌العاده ‌ای بهم دست میده و این موضوع باعث میشه راغب بشم هم کامنت بیشتری بزارم و هم بیشتر کامنت دوستانم رو بخونم من از تو واز تک تک دوستای خوبم تو این جمع عالی ممنونم

        ممنون از دعای قشنگت انشالا نی‌نی به سلامت به‌ دنیا بیاد

        مرسی که هستین بهترینا💚🙏

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      زهره موسوی گفته:
      مدت عضویت: 1041 روز

      سلام به دوست هم فرکانسی عزیزم

      خیلی خوشحالم از اینکه با پیام تو ، بعد از تایم کاری طولانی ، خستگیم واقعا از بدنم در رفت و اشک تو چشمام حلقه زد از این که اینقدر عالی فرکانس رو و قانون جهان رو درک کردی ، افرین واقعا خوشحالم از اینکه دوستان هم فرکانس مثل شما رو دارم منم دوهفته ست که وارد سایت عباسمنش شدم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        نسرین سیفی گفته:
        مدت عضویت: 1133 روز

        سلام عزیزم

        خوش اومدی

        منم خودم مدت کمی که تو سایت استادم ولی به اندازه‌ای که عمل کردم به صحبتاشون نتیجه دیدم

        ممنون از وقتی که برام گذاشتی

        مرسی از دل مهربونت و تعریفت

        واقعیت راجع به ما آدما و به خصوص من اینه که خیلی فراموشکاریم‌ راجع‌به خیر و خوبی ها و لطف خدا وقتی داشتم خودم اینارو می‌نوشتم عجیب حالم خوب بود که خدا چه قدر برام هر زمانی که میخوام سنگ تموم میزاره

        مرسی ازت عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2126 روز

    بنام خداوند وهاب من

    سلام خانواده صمیمی عباسمنش.

    با قلبی باز و احساسی عالی این کامنت را مینویسم تا سپاسگذاری از خداوندی را کرده باشم که کارش اجابت درخواست بنده‌اش است. همچنین سپاسگذاری ساده باشد از استادی که تعلیم و آموزش را ساده و راحت در اختیار جهانیان قرار داد.

    چقدر انسان شریف و دوست داشتنی هست راس عزیز.

    چه کار پسندیده‌ای که واقعا بتونی انسان رو کمک کنی و خداوند چقدر ساده شما رو راحت هدایت کرد به سمت این دوست…حتی همون نریشنی که شما رو فایل رفتی استاد الهام خدا بود برای من برای شما و برای ما تا پله پله بتونیم الهاماتش رو ببینیم و بررسی کنیم و بخودمون یادآوری کنیم که بله…این است نهایت آسان شدن برای آسانی‌ها..

    خداوندی که جلوتر از ما میدونه ما چی میخوایم و اون رو در آینده ماها قرار داده و ما کارمون فقط ول کردنه…فقط ول کردن و نچسبیدن…فقط نگاهی از جنس الخیر فی ما وقع داشتن…فقط این به صلاح من است…

    خدایا شکرت بخاطر درس‌هایی که اکنون میگیرم و باهاش زندگیم رو میسازم..

    دوست دارم دعا کنم خدایا مراقبم باش جلو نجواها کم نیارم ولی انگار مسئولیتش رو از گردنم دارم رفع میکنم پس با اختیار تمام و با امید و آرزو میگم خدایا مچکرم که تونستم از پس نجواهای ذهنم بربیام…مچکرم که میتونم با اراده و آزادی اختیارم به سمتت، درهر شرایطی حرکت کنم و صلاه و توجه من تو باشی در این دنیای بدون بی عیب و نقص‌ات.

    خدایا مچکرم که هررررر وقتی که من یه قدم به سمت تو اومدم تو چندین و چند در به رویم گشودی…

    نمیگم خدایا چرا زودتر نیومدی تو زندگیم، چون الان اومدی و نه اینکه تو نبوده باشی..تو بودی…من نبودم…ولی حالا که هستم پس سعی میکنم همیشه اولویت تمام زندگیم تو هر زمینه‌ای فقط و فقط و فقط تو باشی…تو باشی ”عشق‌جان” زندگیم و همونی که مدت‌ها دنبالش بودم ولی انگار خیلی تو توهم بودم…

    با این راز و نیایش ساده میخوام زیبایی‌های خدایی را بگم که تو این قسمت دیدم ولی خدایی استاد اگر وقت بونداکینگ پنجره کنده میشد اصلا نمیشد بمونیم و لذت ببریم ها…قربونش برم چقدر در زمان درست در مکان درست کار میکنه……

    واقعا از دوره قانون سلامتی و دیدن 1 وعده غذا خوردن در روز خیلی خیلی ذوق زده‌ام اگرچه دوره رو ندارم ولی فکرش رو بکن چقدر سرت خلوته برای کارهای دیگه…چقدر انرژیت بیشتره…چقدر خالص‌تر و ناب‌تر شدی…چقدر بیشتر با عشق غذا میپزی…چقدر بیشتر قدر نعمت‌ها رو میدونی و چقدر بیشتر لذت میبری…

    از ویو زیبای دریا که نگم اصلا یاد جزایر هاوایی افتادم و اون ونی که ایربی‌ان‌بی کرده بودین و اون سواحل زیبایی هاوایی با کوه‌های آتشفشانی و درختای بهشتیش…شب بخوابی و صدای دریا بشه بکگراند رویاهات…..

    چقدر اون صحنه رنگین کمان زیبا بود و چه تجربه‌ای که شب برسی و هیچی نبینی بعد بخوابی و وقتی صبح بیدار میشی میبینی عشق جان کجا آورده‌اتت که یه رود زیبا و یه صحنه رویایی از درختا و صدای پرنده‌ها و اون طراوت و نشاط صبح…واقعا دیگه چه میخوایم؟؟

    اون فروشگاه لوازم چوبی هم کلی ایده جذاب داشت و مخصوصا اون اولش که لوله فلزی‌ها آهنگ بکگراند شده بودن با رقص خاص اون تزینات کاغذی..یه فضایی رویایی درست کرده بود …وقتی صدا تو لوله‌ها میپیچید یاد آهنگ سیاوش عزیز افتادم…

    واقعیتش از راس بیشتر من ذوق کردم بابت این هدیه ارزشمند و میتونم خوشحالی ایشون رو تجسم کنم و چقددددر این آزادی مالی شما معنوی و ارزشمن و زیباست که ایشون کلی کار خفن میتونن با این گوشی انجام بدن و چقدددر کار ایشون رو راحت کردی و خوب همه ماها میدونیم آمریکایی‌ها تعارفی نیستن و گفتن ‘این فقط بخاطر دوستی” ما بود، اونم از یه آمریکایی فقط حاصل فرکانس شماست و چقدر خوب کار کردین که هربار خداوند دست یه خبره‌کار رو میزاره تو دست شما…تو سری قبل هم پله آروی کار نکرد و خدا هدایت کرد، اون دوس‌تون که اومد اینترنت آروی رو درست کرد….حالا اینا چیزایی هست که یاد من میاد و چقدر قشنگ کلام شما هربار همون هدایت خداوند باهاتونه هست و درک ماها هی بهتر میشه راجب این باور فوق‌العاده…

    بله کارها روی زمین نمیمونه و انجام میشه و خواسته‌های من براحتی تحقق پیدا میکنن چون مدیر و مدبرش خَعععععلی قَدَره

    شماها استاد اسمش رو حالا هرچی بزارید کوچ عشایری…سفر دور امریکا…ایالت گردی…ولی فقط این ماجراها یه اسم برام بیشتر نداره:

    داستان‌های عشق‌جان

    من از مریم جان عزیز تشکر میکنم بابت ضبط و فیلمبرداری صحنه‌هایی که میمونن واقعا تو ذهن ماها و بعد از چندین سال هی مرور میشن و خب سپاسگذاری ما از خداوند بینهایت است

    در پناه لطف الله مهربان…یار و یاور همیشگی‌مون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوارم و مریم جون خوشگل و زیبا😍😍😍❤️❤️❤️

    وااای استاد چقد منظره ی قشنگی بود این ویوی زیبایی که شما کنار اقیانوس آرام 🌊🌊💕💕پارک کرده بودین تراک کمپر رو🤩🤩🤩😍😍😍😍 و مریم جون عزیزم آشپزی میکردن و طبق دوره ی قانون سلامتی بینظیر استیک ریبا بینظیر و خوشمزه رو درست میکردین واقعا عالیییییی بود 👌🏻👌🏻👌🏻🤩🤩🤩و همین طور قبلش جنگل خوشگل و فوق العاده زیبا با درختای خوشگل و بلند قامت 🍂🍂🍂که روح آدم رو صیقل میده خدارو میلیاردها بارشکرت برای تمام این ثروت و فراوانی که موج میزنه خدایا میلیاردها بار شکرت

    و استاد این که هدایت شدید تو اون شرایط ناخواسته چقد واقعا اینکردیبل خدای بزرگم هدایتتون کرد واقعااااا فوق العاده بود 🤩🤩🤩🤩😍😍😍👌🏻👌🏻❤️❤️❤️چون وقتی تو مدار درست باشیم همه ی کارها خودش خودبخود درست میشه وخدا خودش به سمت بهترینها هدایتمون میکنه اگر در مدار درست باشیم خدارو میلیاردها بار شکرت😍😍😍😍🤩🤩🤩🤩💕💕💕💕💕و چقد این آقا چقددددد با عشق و علاقه کار پنجره ی تراک کمپر رو داشت انجام میداد و به قول مریم جون عزیزم از خود کارخونه خیلی خیلی عالی تر کارشو انجام داد و سریع تر با توجه به این که شما تو سفر بودین و خدا میدونه اگر میرفتین کارخونه ش میدادین چند وقت باید منتظرتون میزاشتن تا تحویل بدن بهتون خدارو میلیاردها بار شکر برای این هدایت بینظیر الهی و قوانین بینظیر خدای بزرگم 👌🏻👌🏻😍😍😍🤩🤩🤩🤩❤️❤️❤️❤️و واقعا چقد امریکایی ها انسان های ساده و بی شیله پیله ای هستند البته که شما چون خودتون فوق العاده خوبین و محشرین و بینظیرین هدایت شدین به سمت این دوستان فوق العاده که مثل خودتون بینظیرن و دوست داشتنی اند چون جهان همواره انسان های هم فرکانس باهم کنار هم قرار میده و کبوتر با کبوتر باز با باز هست جهان خدارو میلیاردها بار شکر برای این رابطه های دوستی فوق العاده که تو جهان موج میزنه ❤️❤️❤️❤️💕💕💕💕💕💕و اینقد رابطه ی دوستی فوق العاده و بینظیری دارین با این زوج بینظیر 💕💕💕💕💕💕💕💕❤️❤️❤️❤️❤️که بدون هیچ چشم داشت و توقعی این کار تراک کمپر رو براتون انجام دادن و شما هم چقد چقد بزرگواری کردین و براشون هدیه ی فوق العاده لوکس گرفتین که جبران کاری که براتون انجام دادن بشه خدارو میلیاردها بار شکر برای این دوستی های بدون توقع وسرشار از عشق خالص و چقد جالب که گوشی ای که ما داریم تو هر جای دنیا که آیفون هست برای خود امریکایی ها هم که تو اون ثروت کشورشون و فراوانی بی نهایت دارن زندگی میکنن آرزو میتونه باشه و رویاشو دارن چقد واقعا جالب بود 😍😍😍😍از این بابت هم خدارو میلیاردها بار شکر میکنم که خدا به من لطف و عنایت کرده و منم تونستم آخرین مدل ایفون رو تو ایران داشته باشم البته استاد اینم بگم که ایفون 14 ایران ریجستر نداره و من مجبور شدم 13پرومکس بگیرم تا ریجستر 14بیاد 😍😍🤩🤩🤩❤️❤️و اونو بگیرم😍😍😍😍 من عاشق بنفش 14پرومکس هستم 🤩🤩🤩😍😍حتما میگیرمش البته الان ایفون 13پرومکس که دارم سبزه😍😍😍🤩🤩🤩🤩 و فوق العاده س استاد❤️❤️❤️😍😍😍😍😍 و خدارو برای این ثروت و تکنولوژی گوشی ایفون میلیاردها بار شکر میکنم

    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️🤩🤩🤩🤩🤩😍😍😍😍

    استاد عزیزم خیلی خیلی ممنونم از بزرگواریتون که اینقد ماه هستین که برای ما این فایل های سفر به دور امریکا بینظیر رو میگیرین و میزارین و ما کلی لذت میبریم از دیدن این فایل های بینظیر و فوق العاده تون که سرشار از آگاهی های خالص هست خدا شمارو برای من تا همیشه نگه داره به امید دیدنتون خیلی خیلی زود🤩🤩🤩😍😍😍😍😍❤️❤️❤️❤️❤️💕💕💕💕💕💕💕💕

    منتظر فایل های عالییییییی و بینظیر ‌و محشر بعدی هم هستم عاشقتونمممممممممم

    روی ماه شما و مریم جون فوق العاده زیبا رو میبوسم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  7. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1834 روز

    سلام.

    واقعا هر قسمت فایل که میگذشت کلی چیز تو ذهنم میومد و الان نمیدونم از کجا شروع کنم از کدوم بنویسم

    اولین نکته ای که تحسین میکنم شمارو همچنان برای این ویژگیتون هست که همیشه توجه‌تون روی نکات مثبته و اینجوری با توجه تون از اون وسیله یا اونجایی که هستید اون طبیعت تشکر میکنید

    مثل توجه به نکات مثبت تراک کمپر. و اینکه همیشه حتی در حال صحبت کردن بازهم حواستون به زیبایی های اطراف هست.

    دومین نکته درمورد هدایت بود وقتی که شما گفتید خدا اینجوری بهمون ثابت کرد که نگران نباشید من هواتون رو دارم و ادامه صحبت هاتون قلب من راحت پذیرفتش و پراز احساس خوب شدم قلب من تاییدش کرد که اره این باور این حرف درسته درسته بپذیرش که درستش همینه و ترسام ریخت.

    میدونم که همه ی ما از مثال ها داریم قطعا و برای من هم بارها و بارها پیش اومده مثال واضحش در رانندگیم هست انقد از همون دفعه اول که فقط‌ 15-16 سالم بود و شروع کردم به یاد گرفتن همه جوره بهم کمک کرد که این رفت تو ذهنم که آقا جان خدا داره جای من رانندگی میکنه

    یا وقتی میرم بیرون یه کاری دارم یا یه جای جدید میخوام برم و همه چیز خود به خود درست میشه حل میشه درست میشه چیزی که میخوام رو پیدا میکنم میفهمم که نگرانی در این مورد الکی و بیهوده س.

    شاید برای همینم هست که تا این حد عملگرا هستم.

    اما این باور باید برای همه خواسته هامون ساخته بشه

    باید برای هرچیزی ساخته بشه

    باید به یادبیاریم حتی اگه یه بار برامون اتفاق افتاده باشه یک همزمانی یک اتفاقی که مثل معجزه میمونه درست مثل استاد که همه چیز انقد عالی پیش رفت که خیالشون راحت راحت بود که اتفاقا اتفاقات قشنگ دیگه ای تجربه کردن

    اصلا باید این باور رو ساخت و این تغییر نگاه رو در خودمون به وجود بیاریم که هراتفاقی بیفته به نفع منه خداجانم حامی منه

    من درزمان مناسب در مکان مناسب هستم

    باید بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم که نگران نباش خدا هست خدا با منه اینجوریه با این باوره که در زمان درست درمکان درست هستیم بنابراین وقتی شیشه ماشین حتی کنده میشه نگران نیستیم چون میدونیم درست میسه حتی بهتر از قبل‌

    اینجوریه که مریم جان میگه الان میتونیم اسمون رو ببینیم

    اینجوریه که میتونی تجارب متفاوت و قشنگ داشته باشی و زندگی رو اونطور که دوستداری تجربه کنی فارغ از نگرانی ها و نجواهای ذهن.

    اینجوریه که بعد از این اتفاق نه تنها فقط به فکر سریع حل کردنش نیستیم بلکه لذت میبریم از این فرایند ازاین مسیر و میریم با راس و تیفانی فوتبال امریکایی تماشا میکنیم

    اینجوریه که دستای خدا از جایی که فکرشو نمیکنیم کمکمون میکنن.

    برای اینکه این باور تثبیت بشه و نه فقط برای یه جاهایی باورش داشته باشیم،مثلا شاید برای سفر باورش داشته باشیم اما برای راه اندازی بیزنسمون نه، یا یک فرد ورزشکار برای فلان موضوع باور داشته باشه اما برای مسابقه ای که داره نه،

    باید به یاد خودمون بیاریم که نخوایم به شیوه خودمون حلش کنیم باید اجازه بدیم که هدایت بشیم با باور درست نه داشتن استرس

    باید حتی یک بار اگه تجربه کردیم به خودمون یاداوری کنیم و تکرارش کنیم که اگه برای فلان موضوع شد برای اینم میشه

    باید باور کنیم که استثنایی نیست تا ما خودمون جلوش رو نگیریم.

    چقد قشنگ که هربار صبح بااین فکر بیدار میشید که چه زیبایی هایی در انتطارمونه چقد قشنگ که هر صبح که بیدار میشیم و یه جای رویایی میبینیم

    چقد قشنگ که داریم تو جاده های بهشت رانندگی میکنیم

    هرجا میریم خلوته و طبیعت در خدمت ماست

    چقد تحسینتون میکنم که دنبال لذت بردن هستید به خودتون اهمیت میدید و ناهار رو یه جای زیبا نوش جان میکنید

    چقد قشنگ بود اون فروشگاه کنار جاده که رنگی رنگی و شاد بود و اون صدای خیلی باحال که انگار تو یه سرزمین جادویی رویایی بودیم من خیلی لذت بردم.

    خدایاشکرت برای داشتن چنین دوستان و اطرافیان فوق العاده ای که مثل خانواده میمونن که از بودن در کنارشون لذت میبریم خدایاشکرت.❤️❤️🙏🏻🙏🏻❣️❣️🤩🤩🫶🏻🫶🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1756 روز

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به مریم جانم

    و سلام به تو دوست خوبم که اینجایی.

    چقدر این سوپرایز منظره ای را دوست داشتم.

    وقتی که می‌رسی شب هست و بعد می‌خوابی زیر آسمان پر ستاره و صبح، بوووووووووم.

    سوپرایزززززززز

    فراوانی درخت، فراوانی آب، فراوانی سنگ، فراوانی اکسیژن، و خدا هم در جا، با یک رنگین کمان، مهر تایید میزنه به مسیرت و تو فقط میتونی بی نهایت ذوق کنی .

    چقدر دوست دارم این جاده های جنگلی پر از درخت را، این همه درخت، و اون فروشگاه لب جاده ای، که فقط میگه، مشتری ها فراوان هستند و پول دست مردم فراوان هست.

    و بعد فراوانی تو مناظر زیبا، فراوانی تو محل توقف اونم کنار یکی از بزرگترین اقیانوس های جهان، اقیانوس آرام.

    بعد هم گوشت عااااالی و درجه یک و نمک پاشی هوشمند، که باز هم یعنی، هر روز کارها راحت تر میشه، ایده ها فراوان هستند، مشتری ها فراوان هستند و پول دست مشتری ها فراوان هست.

    حتی جلوتر وقتی دیگه خود خود خدا، دستمون را گرفت و گفت:« بیا باید بریم پیش راس» هم من فراوانی دوست های خوب دیدم، فراوانی عشق، فراوانی صداقت، فراوانی تعهد، فراوانی علاقه به یک حرفه ی خاص و به بهترین شکل کمپرمون به یک شیشه ی عالی مجهز شد.

    خدایا چقدر خوب که اینقدر قشنگ بهمون تلنگر زدی که من هستم و هدایت من همیشه هست، اینم یه جورایی فراوانی تو خداست، فراوانی تو حضور خدا.

    و تحسین میکنم این فراوانی مالی استاد را که برای تشکر آیفون آخرین مدل را برای دوستشون تهیه کردند.

    و بعد هم کارگاه راس عزیز که صداش منو یاد فیلم های مستند آمریکایی میندازه، اصلا وقتی راس حرف میزنه، انگار خود خود آمریکا داره حرف میزنه.

    تو اون کارگاه یه بار دیگه بهم یادآوری شد که بهاره تو برو دنبال علاقه آت و چیزی که درش خوبی. مشتری ها فراوان هستند، پول دست مشتری ها فراوان هست، تو لذت ببر، من برات مشتری و پول میشم.

    الهی شکر.

    استاد جانم مهدکودکی ک درش کار میکنم مدیرش خیلی وقتها تحسین منو برمی‌انگیزد.

    یه جوان سی و نه ساله، دو هزار متر زمین که درش یه ساختمان سه طبقه هست و هشت تا کلاس و تمیز و تمیز، پشتش یه محل بازی بچه ها و استخر.

    این زن هم دچار فراوانی فضا، فراوانی مشتری، فراوانی مشتری های خوب و درجه یک هست، این زن هم دچار فراوانی تو کارمند های خوب و متعهد فراوانی ثروت و فراوانی عشق هست.

    تحسین میکنم شما را، راس عزیز را، مریم جون را، تیفانی عزیز را و مدیر مهدمون را، برای این زندگی مملو از فراوانی. نوش جانتان که لایقش هستید و امیدوارم خداوند بیشتر و بیشتر بهتون نمودهای فراوانی اش را نشان بده، خب خدا دستش فقط به زیاد می‌ره.

    فقط دست خدا به زیاد می‌ره.

    جانید و جانان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1666 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان😍😍

    سلام به استادعزیزم ومریم بانوی عزیزم وهمه ی دوستانم ❤❤😍😍

    چه حس خوبیه تمرین ستاره قطبی رو وقتی بخوای صبح زود بنویسی وبعدیه حسی بگه برو سایت ببین فایل جدید چی اومده تا حس وحالت رو بهتر وبهتر کنه نسبت به اونچه که میخوای ودوستش داری وحال دلتو خوب میکنه وحس سرزندگی بهت میده وروزتو میسازه وباعث میشه بیشتر یقین پیدا کنی که وقتی خواستار لذت و خوشی و آرامش وشادی و سلامتی و سعادت و ثروت باشی کافیه مطمعن باشی همش در دسترست هست کافیه بگی میخوام تا جهان به لطف الله برات فراهم کنه اونم به راحتی 😍😍😍

    استادعزیزم مریم عزیزم مثل همیشه سپاسگزارتون هستم بابت این فایلهای پراز آگاهی پراز بصیرت وروشن بینی وپراز تفکر …

    هزاران بارشکرالله مهربان رو بابت اینهمه آزادی واینهمه ثروت …

    💥💥 استادعزیزم ماشالله به هیکل زیبایی که ساختید 💥💥

    هزاران الله اکبر به این اندام فوق العاده…😍😍😍خدا حفظتون کنه انشالله

    شما تنها کسی هستید در جهانه من که بهم ثابت کردید حرف وعملتون یکی هست، شما تنها کسی هستید که بهم ثابت کردید خواستن برابر داشتن وبدست آوردن هست، شما تنها کسی هستید که بهم یاد دادیدجهان به سمت خواسته های ما کرنش میکنه و تمام هستی دست به دست هم میده تا من بتونم به خواسته هام برسم ودنیا باتمام آنچه که داره مسخر من شده تا من در نهایت آرامش وشادی وآزادی و سلامتی و سعادت و ثروت هر روز زندگی کنم واین روند همیشگی هست وهیچ چیزی نمی تونه باعث بشه که من از هر انچه که میخوام محروم بمونم، هیچ بنی وبشری، هیچ مانعه ای، هیچ چیز….😍😍😍

    به شرط ایمان به شرط پاکی دل، به شرط توکل ، به شرط درستی و صداقت وتلاش…

    استاد جانم خیلی خیلی خیلی این سفر به دورامریکا و سریال زندگی در بهشت بهم کمک کرد تا آدم بهتری باشم واز اونچه که خانواده وجامعه و هرچه غیر من هست به من القاء کرده،دور کنه وبه خود واقعیم به منه واقعییم که باید باشم و به اون ذات وفطرتی که خداوند در ابتدا منو باهاش خلق کرده ودروجودم گذاشته برگردم….

    وقتی اندام فوق العاده شمارو الان می بینم، یاد زمانهایی می افتم که اضافه وزن داشتید، ولی قضاوت دیگران براتون مهم نبود، بدون لباس در هر شرایطی که بودید ومریم جان ازتون فیلم میگرفت همونطور اون فایل روی سایت قرار میگرفت، یعنی خود واقعییتون بودید ومریم جان هم همونطور شما رو میخواست ودوست داشت وعاشقتون بود،وهمونطور خود واقعی شمارو جوری که غذا میخوردید، راه میرفتید، شنا میکردید، میخوابیدید، حرف میزدید کار میکردید، با آهنگهای دلخواهتون همخونی میکردید با هر پوششی که بودیدشمارو وزندگیتون رو به تصویر میکشید…😊😊

    اگه من بودم هیچوقت اینکارو نمیکردم، یا اگر همسرم هم بود هیچوقت اینکارو نمیکرد،چون خیلی از زوجها توی دنیا، حداقل توایران واطراف ما هستند که می بینیم، همش در حال تغییر دادن همدیگه هستند که طرف مقابل چطور حرف بزنه جلو دیگران، چطور لباسی بپوشه جلوی دیگران، در مورد چی صحبت کنه جلوی دیگران، وحتی به اینکه مدل موی طرف چه جوری باشه، حتما صورتش اصلاح کرده وشیو شده باشه، جلوی مهمون حتی لباس راحتی نپوشه یا طرز غذا خوردنش چطور باشه وحتی سلایق وعلایقش اونطور که منه نوعی میخوام باشه، وخیلی از این دست کنترلهایی که زوجها میخوان نسبت بهم داشتن باشند تاطرف مقابلشون طبق استانداری که خودشون قبول دارن باشه، ودر نتیجه همین تغییر دیگری به خواست ما معمولا کلی اختلاف بین زوجین به وجود میاره و خیلی از افراد مثل ما زندگیشون به جدایی ختم میشه متاسفانه!!!

    خب شما ومریم جان مامورییت دارید از سمت خدای بخشنده ومهربونمون واینجایید که به ما یاد بدید که چطور خود واقعییمون باشیم ومسیر تجربه های خودمون توزندگی رو داشته باشیم ودیگران رو همونطور که هستند بپذیریم وبه مسیر تجربه کردنهاشون دست نزنیم واجازه بدیم هرکدوم از ما تو هرنقشی که هستیم، فرزند خانواده، زن وشوهر، پدر ومادر،دوست یا همکار، رئیس یا کارمند…..

    مسیر خودمون رو بریم ودرسهای خودمون رو از زندگی کردن وتجربه هامون بگیریم…

    ومن اینو از شما ومریم جان آموختم واین باعث شده شکر الله مهربان خیلی توی روابطم شادی وآرامش وامنییت بیشتری رو با فرزندم وخانوادم و دیگران تجربه کنم اگرچه همیشه در حال تمرین هستم وهنوز اول راهم، وهنوز فقط سعی میکنم کنترل نکنم طرف مقابلم رو واجازه بدم همونطور که هست ودوست داره ومیخواد باشه ولی گفتگوهای ذهنیم هنوز هستند و دلشون میخواد گاهی بیان روی لبهام وتبدیل بشن به کلام و با کلام ورفتار دیگری رو کنترل کنند🙈🙈🙈🙈🙈

    ولی مطمعنم حالا که با شما واز شما یادگرفتم چه لذتی داره برای دیگران خدایی نکردن وپذیرش دیگران همونطور که هستند این فرصت رو به خودم میدم که به خواسته های خودم توجه کنم واون انرژی وتمرکزی که در گذشته روی تغییر دیگری میذاشتم رو روی خودم بذارم تا هر روز پیشرفت های چشم گیری توی همه ی جوانب زندگیم داشته باشم..

    واین اجازه رو به دیگران هم بدم که منو همونطور که هستم دوست داشته باشن ، وقتیکه تلاش بیخودی برای ترس از قضاوت شدن وترس از تایید نشدن توسط دیگران رو نداشته باشم وبه خودم فرصت اینو بدم که تجربه کنم همونطور که شما راههای زیادی رو رفتید وتجربه کردید تا تونستید به سلامتی روحی و جسمی متعادل، به ثروت زیاد، به معنوییتی عالی و روابط عاطفی عاشقانه وعالی دست پیدا کنید😍😍

    💥💥💥در مورد این طبیعت زیبا بگم💥💥

    هزاران بارشکر الله مهربان که بازهم من از شما اینو آموختم که تمام هستی وجهان رو خدا مسخر من کرده تا برای زندگی در این دنیا وخوشبخت بودن وشادبودن وسلامت بودن وثروتمند بود ویکتاپرست بودن بی بهانه همه چیز در دسترسم مهیا وآماده باشه به شرط استفاده درست😍😍😍

    واقعا دیوانه کنندست این طبیعت دراین صبح رویایی، چقدر ستایش جهان هستی وطبیعت معجزه می آفرینه، وقتی داشتید با مریم جان زیبایی طبیعت رو تحسین میکردیدو فیلم میگرفتیم یه دفعه کنار اون پل از داخل رودخونه به سمت آسمون یه رنگین کمون پدیدار شد وزیبایی اون محیط رو هزاران برابر کرد😍😍😍😍 واین یعنی طبیعت زنده هم با تحسین وخوشرویی وتعریف وتمجید زیبایی های بیشتری رو از خودش بروز میده و اون رخ زیباتر وتحسین برانگیزترشو بهمون نمایان میکنه تابیشتر ذوق کنیم و سپاسگزاری کنیم..

    واین نتیجه ی توجه وتمرکز بر روی نکات مثبت هست که شما بهمون یاد دادید و در عمل جهان همه ی تلاشش رو میکنه تا در قاب دوربین شما اینو برامون به اثبات برسونه و به یقین تبدیل کنه وصدالبته که بارها وبارها این پدیده های یهویی وشگفت انگیز موقعه تحسین هر چیززیبایی خصوصا در طبیعت جلوی دوربین شما اتفاق افتاده، تا مهرتاییدی باشه برحقیقت اونچه که شما به ما می آموزید😍😍😍😍

    منم از وقتی باشمام وازتون تحسین و توجه به زیبایهارو یادگرفتم خیلی از این اتفاقات شگفت انگیز رو تجربه کردم خصوصا در طبیعت😊😊

    تابستون امسال رفته بودیم ((سی دشت)) یه طبیعت فوق العاده زیبا در گیلان، تومسیرمون یه جایی وسط جنگل زدیم کنار پیاده شدیم که عکس وفیلم بگیریم، از اونجایی که اون جاده تنها جاده اون منطقه بود تمام ماشینها از همونجا رد میشدن و امکان عکس گرفتن بین دوتا جنگل وسط جاده ی به اون زیبایی یه جورایی غیر ممکن به نظر میرسید اما من وقتی از ماشین پیاده شدم گفتم برای ده دقیقه اینجارو جهان در اختیار من میذاره که قشنگ عکس وفیلم بگیرم وهیچ ماشینی هم رد نشه تواون تایم، و واقعا هم این اتفاق افتاد وکلی عکس وفیلم گرفتم وکسایبکه همراهم بودن کلی تعجب کردند گفتند مینا نفست حقه ها، چطور مالک اینجا شدی تواین تایم که انگار همه چیز برای تو برنامه ریزی شده، 😍😍

    منم مثل مریم جان همیشه گوشی بدستم😊😋 نشستم وسط جاده ای که یه شیب تندی هم داشت ویه منظره فوق العاده زیبا که نمی تونم توصیفش کنم،بعد دیدیم کنار جاده یه لوله هست که مقدار کمی ازش آب بیرون میاد میریزه روی زمین ودوباره وارد جنگل میشه، دوستم گفت اینجا نوشته آب آشامیدنی حتما آب چمشه است اما نمیدونم چرا انقدر کمه ومثل شیرسماور آب میاد از داخلش، من رفتم دست وصورتم رو با اون آب بشورم شروع کردم تحسین کردن و تمجید کردن که به به چقد شیرینه آبش چقد خنکه، انگاری از یخچال در اومده اونم تواون هوای گرم تابستون وداشتم شکرگزاری میکردم که انگار یکی رفته باشه شیر فلکه آبو باز کرده باشه آب فوران کرد به مدت چند دقیقه انقدر زیاد شد شدتش که همه اون لحظه باکلی تعجب وخنده گفتن مینا تو امروز جادوگر شدی یالله بگو چوب جادوگریت کجاست وکلی همه باهم خندیدیم وذوق کردیم و شکر کردیم،😍😍😍❤💚💙💛💜🧡

    واین نشانه هارو باید جدی گرفت، در تمام عمرم همه ی اینهابود ولی من مثل خیلی ها ناآگاه وگمراه و غرق در ناسپاسی ، انگار به گفته خود خدا پرده ای روی چشم وگوش وقلبم بود، که با لطف ورحمتش برداشته شد واز طریق شما من دارم خدای خودم وجهانش رو میشناسم ومعنای خداوند بخشنده ی مهربان رو با تمام وجودم حس میکنم ،الهی هزاران بار شکرت بابت این آگاهیها که روزی من شده 😍

    💥💥 در مورد کنده شدن شیشه سقف تراک کمپر💥💥

    خیلی جالبه که ما در خواست میدیم وجهان اجابت میکنه، شما ده دقیقه قبل اینکه باد شیشه اون پنجره رو دربیاره داشتید فکر میکردیدکه برید پیش آقای راس وتیفانی یانه، که بعدش بادر اومدن شیشه توسط باد مسیر شما از سمت خداوند مشخص شد…

    خب شاید به ظاهر اتفاق بدی بوده، در هرصورت خسارت ناراحت کنندس، اونم تو مسافرت، اونم توشرایطی که تعمیر اون پنجره تو مراکز مربوط به خودش وتعمییرگاههای مربوط به تراک زمان زیادی میبرد…

    اینجا دیگه نگاه ماست که همه چیز رو می تونه لطف خدا ببینه و به جای ناراحتی وگله وشکایت، بگیم بریم به لطف الله ببینم قراره چی پیش بیاد که حتما خیر ما در اون هست..

    خب همونطور که دیدیم وشما گفتید رفتید پیش آقای راس، تجدید دیدار شد، وایشون با اون ریزبینی و مهارت وبه شیوه ای عالی وحتی خیلی بهتر و محکمتر از قبل اون شیشه رو درست کردن طوریکه به گفته شما از ساخت کارخونش هم بهتر در اومد شکرخدا، از داخل کارخونشون برامون فیلم گرفتید از کارهایی که داشتند برای شرکت گوگل انجام میدادن با ابزارهایی که طراحی شده بودن برای اون کار واونهمه مهارت رو انگاری یکجا جمع کردن توی وجود اون ادم وهمسرش وچند نفری که اونجا مشغول کاربودند تا چیزهایی خلق کنند که واقعا شگفت انگیره ودر عین سادگی پیچیده و ظریف و تخصصی…

    چقد ذوق کردم گفتید خلبان اون هواپیما قرمزه یه خانم 20 سالست، اینم یه نشونه بود برای منم که مثل همیشه شجاعانه مسیر خواسته ها وعلایقم رو دنبال کنم، و سن وسال و مرد وزن و نمیشه هارو،حذف کنم از فاکتورهایی که منو رو به اهدافم وخواسته هام وانچه که برام لذت بخش هست میرسونه..

    در مورد اینم یه خاطره دارم شاید براتون جالب باشه خب من 39 سالمه وپسرم 18 سالشه، منم مثل مریم جان ریزه میزه هستم ، ووقتی باپسرم میرم جایی اکثر فک میکنن برادر وخواهر هستیم وشکرخدا سنم واقعا به گفته دیگران حداقل ده دوازده سال جونترنشون میده😊😊❤

    تابستون قرارشد پسرم با یه گروهی برن برای مسابقه ی پینت بال، منم به مهدی گفتم میخوام بیام ، و دوتا بلیط میگیرم، اولش پسرم گفت مامان من میخوام با دختر وپسرهای هم سن وسال خودم برم نیا،توبلدنیستی، توخسته میشی و.. منم به شوخی گفتم من از پسش برمیام من که 20 سالم بیشتر نیست…😊😍

    وخلاصه رفتیم و تومرحله دوم پسرم مهدی حذف شد و من که فک کنم با اختلاف 8و7 سال از همه بزرگتر بودم بینشون تا مرحله اخر رفتم وتیم سه نفره ما رفت فینال وحدوا 5 ساعت مسابقه طول کشیده بود😊😊😊

    درطول مسابقه و بعدش تمام بچه هایی که اونجا بودن به پسرم میگفتن به به چه مامان پایه ای داری ، چقد مامانت باحاله، خوش به حالت بیا برنده مسابقات هم که شده😂😂😂

    وبعد اون مسابقه پینت بال هم من کلی اعتماد به نفسم رفت بالا، هم مهدی خیلی خوشحال شد وبعد اون باهم کلی از اینجور مسابقات وتور گردش گری و ….رفتیم

    وهم من فهمیدم که تو هرسنی وهرشرایطی میشه به اونچه که دوست داری دست رسی داشته باشی واین آگاهی رو هم از شما استاد عزیزم ومریم بانوی عزیزم دارم😘😘😘

    در مورد لطف آقای راس واینکه شما باخرید گوشی آیفون عالی وبه روز، جبران کردید باید بگم داشتن چنین دوستانی نعمت هست، عشق بدون توقع حد ومرز نمیشناسه، وانکه عشق رو باعشق جبران میکنه جهان براش عشق بیشتری رو به ارمغان میاره😊😊

    اینکه مابدونیم هیچکس نسبت به ما وظیفه ای نداره، وعشق ولطف دیگران در حق ما لطف خداست که هم باید بابتش سپاسگزاری کرد وهم جبران از روی عشق، مثل شما استاد عزیزم که معلوم بود چقدر از روی عشق ومحبت اون گوشی رو برای آقای راس گرفتید…

    خلاصه ی کلام که استادجانم مریم جانم انشالله خیردنیا وآخرت هرلحظه نسیبتون باشه که مارو باعشق به سمت خیردنیا وآخرت هدایت میکنید ❤❤

    دوستتون دارم عزیزای دلم😘😘

    در پناه الله مهربان باشید💜💛💙💚🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      یگانه ثروت گفته:
      مدت عضویت: 1843 روز

      دوست عزیزم مینا جانم سلام.

      چقدر لذت بردم از کامنت قشنگتون.

      سپاسگزارم که از خاطرات و اتفاقات شگفت‌انگیزی که در طبیعت براتون رخ داده نوشتید و ما رو هم سهیم کردید.

      تحسینتون می کنم که تونستید این قدر قوی باشید

      و اعتماد به نفس خودتون رو تقویت کنید و همراه پسرتون به مسابقه پینت بال برید. و جالب اینکه پاداش این شجاعت و اعتماد به نفس و قدم برداشتن خودتون رو هم می گیرید و خدا کمک می کنه و به فینال می رسید، در حالی که پسرتون که به شما می گفته نیا چون بلد نیستی، خودش تو مرحله دوم حذف می شه.

      براتون بهترین ها رو آرزو می کنم که لایق بهترین ها هستید. ❤️

      در پناه خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    زهرا بهنام گفته:
    مدت عضویت: 1332 روز

    به نام رب العالمین

    سلام استاد عزیزم،مریم جانم و تمام دوستان عزیزم

    خدا رو شکر که یه قسمت دیگه از سفر به دور آمریکا روزیم شد

    به به استاد عجب بدنی ساختین ماشاالله بهتون

    خدای من عجب منظره ی بی نظیری فک کن شب تو تاریکی مطلق بیای و صبح با همچین منظره ی بی نظیری روبه رو شی،وقتی به خداوند توکل کنی به هدایت ها گوش کنی خداوند اینچنین سوپرایزت میکنه

    کی میتونه این هماهنگی رو به وجود بیاره جز الله که تا شما گوشیو میچرخونی خورشید بیاد بالا و به قطرات شبنم بتابه و این رنگین کمون یه وجود بیاد؟،دقیقا همون لحظه که شما میچرخین و شما چقدر با خودتون در صلح هستین این صحنه رو میبین

    و ما چقدر خوشبختیم که در مدار دیدن این زیبایی ها هستیم

    استاد اگه قبلن بود بدون هیچ واکنشی از این تصویر میگذشتم و میگفتم خب که چی یه رنگین کمونه دیگه حالا شانسی استاد تونس ببینَتش😐

    اما ستاره قطبی با من کاری کرده که وقتی یه پرتقال رو قاچ میکنم و یه رنگ متفاوتی داره چند دقیقه تحسینش میکنم و شکرگذاری میکنم

    همش دنبال نکات مثبت هستم،مثلا جمعه رفته بودیم ناهار بیرون یه گربه همش کنار میز ما بود و من اصلا نتونستم غذا مو بخورم

    اما به خودم میگفتم چ طرح قشنگی داره پوست گربه هه

    چقدر مدیر اونجا رو تحسین کردم که با روی خوش میومد سر هر میزی و میگف چیزی کم و کسر ندارین

    کارکنان بسیار مودب شون رو چقدر تحسین کردم شلوغی اونجا رو چقدر تحسین کردم فراوانیه جهان رو

    الهی شکر

    استاد این فایل خیلی نکته داره که میدونم دوستان بهشون اشاره کردن

    اما یه قسمت از این فایل برای من،یه ضربه ی محکم بود برای بتن های چسبیده به مغزم

    شما تو خیلی از فایلهاتون میگین خداوند از بی نهایت مسیر شما رو به خواسته هاتون میرسونه،همش میگفتم چجوری

    یا تو قدم دوم گفتین اگر در مسیر درست باشی احساس خوبی داشته باشی ماه و خورشید فلک همه دست به دست هم میدن تا تو به خواستت برسی

    قبول داشتم حرفتونو استاد،اما میخاستم با چشم ببینم و یه مدرک برای ذهن محدودم داشته باشم

    و خداوند امروز چقدر قشنگ با زبان تصاویر باهام حرف زد

    ببین وقتی با خودت در صلح باشی و کاری که عاشقش هستی رو نه بخاطر پول بلکه بخاطر عشقی که داری انجام بدی،خداوند پاداش میدهد

    فک کن موقعی باد بیاد پنجره ی کمپر کنده بشه، که دقیقا شما تصمیم گرفته بودین به آقای راس سر بزنین

    و اون پنجره به دست بهترین آدم و به بهترین شکل درست بشه

    و شما متوجه بشین که آقای راس به آیفون علاقه دارن و برای تشکر از آقای راس براش آیفون 14 بخرین

    ینی آقای راس موقعی که داشت اون پنجره رو به بهترین شکل نصب میکرد فکرشو میکرد که خداوند چه پاداشی براش در نظر گرفته؟

    و این برام یه درس شد که توکل کنم به خداوند ولاغیر

    دست به سمت خدایی ببرم که بینهایت راه میدونه برای رسوندن من به آرزوهام

    و وقتی به خواسته هام فک میکنم ذهنم شروع کرد به بهونه اوردن و چگونگیش بگم همونطور که برای آقای راس شد

    ممنونم استاد عزیزم برای تهیه این فایلهای بی نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      سایه گفته:
      مدت عضویت: 1511 روز

      سلام زهرا جان

      خدایا شکرت.خداوند همین لحظه از طریق کامنت شما با من سخن گفت .

      چند دقیقه قبل داشتم به خواسته هام فکر میکردم که یهو ذهنم شروع کرد به چگونگی رسیدن به اونها و من همون لحظه گفتم خدا بینهایت راه بلده که منو به راحتی به خواستم برسونه و بعد اومدم تو سایت برای خاموش کردن نجواها و کامنت شما اولین کامنتی بود که خوندم و شما گفته بودید:

      «وقتی به خواسته هام فک میکنم ذهنم شروع کرد به بهونه اوردن و چگونگیش بگم همونطور که برای آقای راس شد»

      چقدر این جمله برای منطقی شدن ذهنم کمک بزرگی هست که شما به آن اشاره کردی .

      دوم اینکه هروقت خواستم ی کاری رو چه برای خودم و یا هر انسان دیگری انجام بدم با عشق و درجه یک انجام بدم و مطمئن باشم که خداوند به بهترین شکل و درجه یک بهم پاداش میده مثل اقای راس و آیفون 14🤩

      امروز یکی از خواسته هام این بود که آیا زمانش هست که قدمها رو تهیه کنم و از خداوند هدایت خواستم و چقدر زیبا و راحت هدایت شدم و شما در جایی از کامنتتون اشاره کردید به دوره قدم‌ها .

      چقدر درست در لحظه برای من اتفاق افتاد که گفته بودی( اگر در مسیر درست باشی و احساس خوبی داشته باشی خداوند به بهترین شکل تو رو به خواسته ت میرسونه ).من ی بچه 5ماهه دارم و ی پسر 7ساله . میخواستم دختر کوچیکمو بخوابونم اما شیطنت ها و سرو صدای پسرم نمیزاشت که بخوابه و من همون لحظه از خداوند درخواست کمک کردم و در عرض چند ثانیه دختر واحد بغلی اومد و از پسرم خواست که بره خونه اونها و باهم بازی کنند

      و من به راحتی دخترم رو در سکوت خوابوندم و همین الان که دارم مینویسم خوابه و من براحتی به خواستم رسیدم .

      حالا این خدایی که این خواسته منو براحتی و سریع اجابت کرد ایا نوع خواسته براش فرق داره ؟

      ن این من هستم که باباورهای محدودم تمام درها و پنجره های ورود نعمت رو بستم .و چقدر درک کردم این باور رو .

      خداروشکر میکنم که در لحظه هستم و در کنار دوستان آگاهی همچون شما که دستی هستید از دستان خداوند در زندگی من

      سپاسگزارم 🙏💝

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        زهرا بهنام گفته:
        مدت عضویت: 1332 روز

        به نام خداوند مهربان

        سلام سایه جان😍 ممنونم که وقت گذاشتی و برام نوشتی😇

        راستش این نوشته ها رو اول تو دفتر نوشتم

        اما بعد شروع کردم به تایپ کردن که یه ردپایی از خودم بذارم،فک نمیکردم که خداوند من رو مامور کرده که بواسطه من جواب بنده ش رو بده

        الهی شکر

        خداوند بچه های گلتون رو براتون حفظ کنه

        چ مثال قشنگی زدین واقعا آیا نوع خواسته برای خداوند فرق داره؟

        استاد میگه اگه این ذهن باور کنه که میشود دیگه تمومه

        دوره دوازده قدم بی نظیره

        راستش من هدفم دوره عزت نفس بود و داشتم پس انداز میکردم برای این دوره

        اما یه شب که حال چندان خوبی نداشتم و از همه چیز و همه کس بریده بودم

        اومدم تو سایت و روی دکمه نشانه زدم و قدم اول برام اومد،دیگه اشک امون نمیداد

        همه پس انداز من 1500 بود،و بدون ذره ای تردید قدم اول رو خریدم و به لطف خدا آسون تر میشه تهیه قدم های بعدی

        و هر چقدر جلو میرم شکر خدا رو به جا میارم،که در مدار دوره 12 قدم قرار گرفتم

        الهی شکر

        امیدوارم شما رو هم تو قدم ها ببینم و شاهد موفقیت پیشرفت هاتون باشم🤗

        درپناه الله مهربان باشین🥰

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          سایه گفته:
          مدت عضویت: 1511 روز

          سلام عزیزم 🖐️🖐️😍😍

          ممنونم که وقت گرانبهاتو گذاشتی و واسم کامنت گذاشتی .

          تشکر از دعای قشنگت دوست عزیز 🌸🌸🌸

          الهی که من هم همین روزا وارد دوره قدمها بشم و مثل شما دوستان در مسیر دریافت اگاهی های ناب قرار بگیرم و بینهایت مشتاقم برای اون لحظه .

          خدایا شکرت بابت دوستان خوب همچون شما و این خانواده مقدس

          همیشه پیروز و پرافتخار باشی دوست خوب 🙏🙏💙💙💜💜 ‌

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      الهه سجاد گفته:
      مدت عضویت: 3630 روز

      سلام زهراجان

      ممنون برای کامنت زیبات

      و یک قسمتش بخصوص برام خیلی آگاهی بخش بود ومن خودم متوجه ش نشدم.

      چند روزی هست که بطور هدایتی مشغول کار کردن روی باورهای ثروتم شدم ، بخصوص همین باور که:

      / خداوند از هزاران راه خواسته هامونو بهمون میرسونه و ما نباید راه تعیین کنیم

      خدا هزاران راه بلده که آرزوهامونو برآورده کنه

      خدا از جائی که حسابشو نمی کنیم بهمون نعمت میده/

      موفق باشی.🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: