سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 185 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده و مهربان

سریال سفر به دور امریکا

نکات مثبت این فایل :

چه شب زیبایی قشنگی اون تمیزی محیط و ماشین هایی که پارک کرده بودند

و چه آهنگ قشنگی مخصوصا اون تیکه هایی که راجب خدا بود هرچی درونش خداست زیباست خدا همون عشقی هست که همه جوره میتابه به انسانی که دنبال شناخت خودش خدا باشه امشب دیدم هرچیزی که توش اسم خدا بیاد بیرون یعنی قشنگه مثل همین آهنگ که این دوست عزیزمون با اون چهره شاد اعتماد بنفس بالا خوند و اینکه نشون داد این مسیر توحیدی که استاد میره جلو به هرانسانی که برخورد میکنه باید یه حرف خدا تو کلامش باشه و همین طور هم شد واقعا تحسین میکنم دوست عزیزمون که عاشق اون کاری هست که حس خوب بهش میده استاد هرجا میرین مسافرت هرجایی آدم های خوب سر راهتون قرار میگیرن خداروشکر

نکات مثبت بعدی :

چه مغازه تمیزی چه فروشنده خوبی

من لذت بردم از اون فروشنده که باعشق داره پیشنهاد میده به استاد که این غذا رو بگیر این گوشت رو و استاد هم جواب بله به پیشنهادشون میده چه فروشنده خوبی واقعا مهارت کسب کرده و به غذای خودش اعتماد داره که پیشنهاد میده ننشسته در و دیوار نگاه کنه و بگه من بشینم مشتری بیاد بعد چیزی نگم

آگاهی این فایل که باید در عمل اجرا کنم !

اینکه مهارت کسب کنم تو کارم تو شغلم و جنسی که خوبه رو قبل از اینکه مشتری بگه با عشق پیشنهاد بدم و جوری پیشرفت کنم بلد باشم راجب کارم که سوالی نمونه و کارهام رو پیشنهاد کنم جنسم رو پیشنهاد کنم و بفروشم اینا میشه توحید عملی اینا میشه مثل استاد که دوره سلامتی و هر دوره که باعشق میزاره روی سایت پیشنهاد میده و میگه خوبه و همه میخرن این خانوم هم به اون گوشت اعتماد داشت و تو باورهاش اینکه خوبه من خودم استفاده کردم باورش اینکه من لایقم من فروشنده خوبی هستم باورش اینکه من هر محصولی رو بفروشم هر غذایی مردم با عشق پیشنهاد منو قبول میکنن و خود فروشنده احساسش خوب بود و ادمای خوب هم سر راهش قرار گرفتند آدم ثروتمند با ذهن ثروتمند به اسم استاد عباس منش و خانوم شایسته

آگاهی بعدی برای روابط که آینده خودم داشته باشم و یک آگاهی امشب دریافت کردم که خودش دوره بود و من این آگاهی رو باعشق. مینویسم !

این بود که وقتی استاد ماست خیار خریدن به نظرم اما خانوم شایسته گفتن من دوست ندارم و گفتن ماست موسیر دارم چه قدر رفت تو ذهنم که خانوم شایسته خودشه امشب یک باور منو با همین فایل سریال به دور امریکا تغییر داد من امشب یاد گرفتم خودم باشم بیشتر و بیشتر غذایی رو که دوست دارم رو بخورم مثل این نباشه مثلا تو روابطی که خیلی من دیدم خانومه میگه اگه مثلا تو کوبیده خوردی منم کوبیده میخورم ولی درصورتی که ممکنه از ته دل مثلا زرشک پلو دوست داشته باشه اما چون اون خانوم یا اقا خودشو دوست نداره و خودش نیست میگه چون مثلا خانوم گفته من کوبیده میخورم منم باید کوبیده بخورم این یعنی وابستگی به هم من یاد گرفتم امشب در ذهنم بسازم با امید خدا در آینده و در روابطم که خودم باشم مثل خانوم شایسته گفتن ماست خیار دوست ندارم ماست موسیر این نباشه من غذایی رو که دوست دارم با خاطر طرف مقابلم کنسل کنم بگم ناراحت میشه یا مثل خیلیا میگن چون عشقم این غذا رو خورد منم باید همین غذا رو بخورم من توی این فایل رابطه قشنگ دیدم رابطه زیبا بدون وابستگی عاشقانه اینجا فیلم بازی کردن نیست اینجا مسیر توحیدی هست که داره میره رو به جلو مسیری که همه چیز اصل و اساسه حاشیه نیست فقط زیبایی رهایی قشنگی به دور از شرک فقط مسیر یکتا پرستی هست

نکات مثبت بعدی :

لباس قشنگ دوست عزیزمون عرشیا اون تی شرت زرد و اون دوستای عرشیا چه قدر شاد سر حال در لحظه حال بودند

و چه قدر گوشت خریدند استاد و اون دوستای عزیز که که سیخ گرفتن کباب ها رو و چه کباب برشته و آب داری به نظر میرسید چه خوبه این زندگی چه قدر حال خوب مسافرت بری با حال خوب هدایت بشی به بهترین مغازه بهترین فروشنده بهترین غذا بهترین دوستان بهترین مکان ها چه خوبه این هدایت که استاد خیلی راجبش صحبت میکنن انسان میتونه تا کجاها هدایت بشه خدای من

نکات مثبت بعدی :

ماشین قشنگ استاد اون رنگ قرمز و ارام ارام در بیابان های قشنگ یه جاده خاکی زیبا من احساس میکنم خدا راننده تو هست استاد اینقدر که زندگیتو دادی دستش و داره تورو به جاهای خوب میبره از یک جایی دیگه میخوام به خدا بگم من نمیدونم تو بهم بگو چه کار کنم میدونم خودش منو به جاهای خوب هدایت میکنه من فقط کار کنم روی خودم من بهش اعتماد کنم من فرمون زندگی رو بدم دستش وقتی میدم دستش دستم نلرزه بهش اعتماد کنم واقعا به یک نقطه ای رسیدم همه چیز رو رها کردم میخوام هدف رو مشخص کنم و بگم منو ببر مثل استاد از سفرهای زیبا از اندامی که خواست اجابت شد از اینکه خواست جهانی کار کنه و بره بالاتر که خودتون گفتید من به افراد تو دانشگاه بندرعباس گفتم من میخوام جهانی باشم و الان همه ی اون خواسته ها رو دارید

استاد عباس منش عزیز و خانوم شایسته عزیز

تنها دلیل خوشبختی شما اینه

توحیدی بودن،رها بودن ،عمل کردن،نترسیدن ،رها بود،سپردن کارها دست خدا،توکل کردن به خدا در مسیر ،

اینا همون اصله که تو قران گفته شده که دارید انجام میدن که این همه سفرهاتون قشنگه

سفری که نه خستگی هست نه چیزی

من باورهام در سفر کردن هم تغییر کرد که میشود بهترین مسافرت رو بری

چون همیشه ما در بچگی سفر میرفتیم پدر و مادر درگیر خونه و باغ و کار بودند همش میگفتن بریم زود برگردیم. ولی یه نفر نگفت بریم لذت ببریم و برگردیم همیشه سفرها تلخ بوده

اما سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت خودش. یک گنج آگاهی از زندگی واقعی هست سریالی که کارگردانش خداست و اجرا کننده قانونش در عمل استاد عباس منش و اینکه به نظرم این سریال درست شد برای کسانی که میگن رابطه قشنگ نیست وجود نداره یا نمیشه مسافرت بری با لذت

اما کلی باورهای من تغییر کرده هم به رابطه هم به پول هم مردم امریکا هم الگو منطق باورهای خوب رو در من ساخت من یه قولی رو که به خودم دادم اینکه بیام سایت و از ریشه دربیارم اون آگاهی ها رو و عمل کنم

این سریال سفر به دور امریکا فیلم بازی کردن نیست واقعیت هست کار گردان این سریال خداست خدایی که قانونش ثابته تغییر نمیکنه خدایی که همه چیزش اصله اساسه خدایی که با واقعیت بهت نشون میده میشع چه جوری زندگی خوبی داشت

خدایا من عاشقتم

یک چیز همه چیزه و همه چیز یک چیزه اون خداست !

استاد توی جلسه دوازده قدم در توضیح دوره نوشتید این آگاهی ها از همون منبع میاد که ما و تمام جهان رو خلق کرده واقعا خدا داره قشنگترین نوع زندگی رو از طریق شما به ما نشون میده شما دستان پروردگار هستید که این نوع زندگی این نوع رابطه رو نشون ما میدید

خدایا شکرت !!!