این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-23 22:54:422023-08-26 01:39:35سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 200
668نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اعتراف میکنم ک با دیدن این قسمت تمام لحظه ب لحظه ی امروزم ک پاهام از ترس میلرزید تو ذهنم مرور شد و ب خودم گفتم اگه اون پسر برای شیرجه زدن و پریدن از ارتفاع یک ربع میخکوب شده بود و هی تعلل میکرد و ترس ها نمیزاشت ک بپره ، اعتراف میکنم ک امروز منم برای انجام دادن تمرین آگهی بازرگانی ( تمرین جلسه 6 دوره عزت نفس ) ساعت ها تعلل کردم و ترس تمام وجودمو گرفته بود !!! واقعا سخت ترین لحظه ی زندگیم بود ! واقعا ترس داشت ! واقعا اگه کل تمرین ها رو یک طرف ترازو بزاریم و این تمرین رو طرف دیگر ترازو ب جرات میگم این تمرین سنگین تره و ایمان و جسارت بسیار بسیار زیادی میخواد ک بری از یک نفر یا چند نفر درخواست کنی ک چند دقیقه به حرفات گوش بدن و تو براشون از نکات مثبتت بگی و کلی از خودت تعریف و تمجید بکنی ….. اگه اون خانم تونست ب دوس پسرش انگیزه بده ک بپره ، صادقانه بگم ک منم امروز برای غلبه بر ترسم فقط ب خودم میگفتم رضا این همه خانم تونستن این تمرین آگهی بازرگانی رو انجام بدن ، پس توام میتونی …. اووووف عجب لحظه ای بود
بلاخره بعد یک ربع ترس پرید …….
بلاخره بعد از 2ساعت ترس انجامش دادم …..
ساعت 3بعدظهر بود ک تصمیم گرفتم هرجور شده از چند نفر تو خیابون درخواست بکنم ک ب من چند دقیقه وقت بدن ک من آگهیمو با جسارت تمام براشون بخونم ! دیدم 2نفر روی نیمکت بغل خیابون نشستن رفتم سمتشون ، رسیدم بهشون ترس وجودمو گرفته بود ولی برگشتم !! نجواهای شیطان دست بردار نبود همونجا وایسادم ب خودم گفتم رضا اگه نتونی پا رو ترست بزاری پس بروووو بمییررررررر !!!! بلاخره رفتم سمتشون و درخواست کردم و اوناهم گفتن بله بفرمایید و من با قدرت تمام آگهیمو خوندم و سربلند بیرون اومدم و بعدش دیدم ترس چیزی نیست جز یک توهم ک فقط میخواد جلوی رشدوپیشرفت و حرکت کردن مارو بگیره ک نزاره ما لذت ببریم !!! ولی وقتی ک بلاخره میری تو دل ترس ها و پاتو فراتر میزاری اینجاست ک خداوند ب شجاعان پاداش میده و منم خوشحالم ک با رفتن ب دل ترسام قوی تر و شجاع تر شدم و ب تمریناتم متعهد بودم و درجه جدیدی از ایمان رو تجربه کردم ک انجامش ب شدت لذت بخش توام با افزایش اعتماد بنفس بود … خدایاشکرت
تحسین میکنم خودمو ک ایمان، شجاعت و لیاقتمو ب جهان ثابت کردم ….
تحسین میکنم اون دختر خانم جسور و زیبا رو ….
تحسین میکنم اون آقا پسر رو ک بلاخره وارد ترسش شد و پرید ….
تحسین میکنم استاد عزیزمو ک با آموزشاشون مهارت خلع سلاح کردن شیطان رو ب ما یاد میدن…..
تحسین میکنم مریم بانو قهرمان مردمی و دوست داشتنی رو ک باعشق در هرشرایطی برای ما فیلم میگیرن ک من از همینجا بهشون خداقوت میگم ….
تحسین میکنم تمام خانم های شجاع ، جسور و باایمان این مسیر الهی رو ک واقعا ب من انگیزه میدن …..
و اینم بگم ک تنها راه مقابله با ترس ، فقط و فقط رفتن ب دل ترسهاست ک با پا گذاشتن بر روی ترس میفهمیم ک توهمی بیش نبوده و فقط میخواسته جلوی حرکت مارو بگیره !!!
استاد الان بیشتر درک میکنم ک وقتی تو دوره روانشناسی ثروت 1 ، کشف قوانین ، دوره عزت نفس ، جهان بینی توحیدی میگین بچه ها فقط ((حرکت کنید)) ینی چی؟؟؟!!!!!
حرکت کنید = انجام دادن تصمیمات عقب افتاده = پا گذاشتن بروی ترس ها = عمل صالح= ایمان ب خداوند و در نهایت مساوی هستش با زندگی کردن ب سبک شخصی فارغ از اینکه مردم چی میگن و یا مردم رضایت دارن یا ن!!! ک تو این قسمت میبینیم ک این 2 جوون عزیز چقدر باخودشون درصلح بودن و به سبک شخصی خودشون مثل بزکوهی از اون محیط لذت میبردن فارغ از اینکه ببینن بقیه چ فکری درموردشون میکنن!!
استاد ازت سپاس گزارم واقعا تمام این فایل ها برای ما درس داره و مکمل خوبی برای تمام دورهاست ک ما قوانین بدون تغییر خداوند روبیشتر درک بکنیم و بیشتر در زندگیمون اجراییشون بکنیم
بسیار لذت بردم زمانی که متوجه شدم زدید به دل کوه و کمر و به قصد یک آبشار زیبا دارید این مسیر سخت را طی میکنید
الان ساعت حدودا 3 و نیم ظهر هست و من از صبح که بیدار شدم همش تو فکر این بودم که چقدر دلم میخواد برم تو دل کوه و کمر و طبیعت
همش تو فکرم بود که اگر این چند روز فرصت بشه یه روز برم یه جایی لب آب و پاهامو بذارم تو آب خنک و تو این گرمای تابستون آب خنک بزنم به صورتم تا روح و روانم تازه بشه
خدایا شکر که من اومدم فایل را باز کردم و دیدم عه استاد هم زده به دل طبیعت و خوشحال شدم که چه همزمانی جالبی
استاد عزیزم همه تلاشم این مدت در زندگی اینه که به استقلال مالی برسم و برم جهان گردی
دوست دارم برم تو دل محله ها و شهرها و کشورهای جدید با فرهنگ های متفاوت
دوست دارم برم تو دل طبیعت های جدید و تجربه های جدید بدست بیارم
و خدارا شکر گذارم که الگوی بسیار خوبی مثل شما دارم که هر لحظه انرژی و انگیزه بیشتری از شما میگیرم برای رسیدن به اهدافم
آخ خدای عزیزم چقدر دوست دارم زودتر دوره آموزش سنتورم را تکمیل کنم و به پایان برسونم و با یه سنتور زیبا برم تو سکوت طبیعت کنار یک آب زلال و روان و برای دل خودم بنوازم و با نواختن هر نوت خدا را سپاسگزار باشم که من را به این مسیر الهی هدایت کرده تا از گمراهان نباشم و آگاهانه بتونم از داشته هام لذت ببرم
استاد عزیزم ممنونم بابت تصویری که از اون گلهای زیبا نشون دادید فوق العاده ظریف و زیبا بودن و من یه لحظه خودم را کنار اون گلهای زیبا تجسم کردم چه حس جذاب و دوست داشتنی ای بود
چه آبشار زیبایی
آب زلال
سنگهای زیبای همه رنگ و شسته شده
آب خنک تو دل طبیعت
خدارا سپاسگزارم بابت اینهمه جای دیدنی و جذاب
چقدر حجم درختها زیاد هستند و با حال و تمیز و خوش رنگ
واقعا زیباست و هر لحظه فایل برام جذاب بود و حال و هوامو عوض کرد
استاد عزیز از شما و مریم خانم سپاسگزارم بابت انتشار این فایل زیبا
سپاس خدایی رو که پروردگار جهانیان هست که تنها او را میپرستم و تنها از او یاری میجویم
بنام خالق یکتا
سلام و درود فراوان یه یاران غار حرا
سلام و درود فراوان به استادان بهشتی غار حرا
سلام و درود خداوند بر خودم که ازش کمک میخاهم بتونم بنویسم هرآنچه را که میخاهم
وای استاد به خدا اینجا بهشت بود خود بهشت واقعی ابرهای که انگار به کوه چسبیده بود
پر از درخت پر از نعمت و فراوانی پر از سنگهای زیبا که به قول مریم جان یکیشون شبیه قلب بود ینی تو همه چیز فراوانیه خدایا صدهزار مرتبه شکرت
من عاشق همچین جاهای بکریم مخصوصا اینکه ابشار داشته باشه و بری اب تنی
استاد عزیز اول چقد اون خانوم تحسین کردم با وجود سنش این همه شیب بالا اومده بود و حتی انقد مستقل بود از نفر جلویش کمک نمیگرفت و خودش بدون کمک کسی ار سربالایی بالا میرفت
و چقدر استاد شمارو تحسین کردم که به اون خانوم کمک کردید دستشو گرفتید که از اون قسمت رد بشه واقعا عاشقتم خیلی دوست دارم
چقد مریم عزیز قائم به ذاتید شما خیلی دوست دارم واقعا یه الگوی واقعی هستید برای ما بدون نیاز کسی خودتون اون همه شیبو و سربالایی پیاده روی کردی واقعا خدا قوتتون عزبزم
عاشقتممن که انقد مستقلی عزیزدلم
منقبل توضیحات استاد واقعا تحسین کردم
اون دختر شجاع رو واقعا انگار خودم اونجا بودم و کلی لذت بردم از شجاعتش از اینکه خیلی راحت بالای صخره میرفت چقد من ذوق کردم براش همون لحظه گفتم افرین بر تو دختر شجاع چقد اون دوستش رو به پریدن تو اب تشویق میکرد
اینجا گفتم ببین آزاده این دختره و چقدر شجاعه وبرعکس اون پسره چقدر ترسوعه اما باز خیلی پسره رو تحسین کردم با وجود ترسش میپرید تو اب و این اخرشم که باهم پریدن و کلی من یکی تحسینشون کردم
حتی چقد از اینکه استاد فیلم میگرفت لذت میبردند واقعا و سپاسگزاری میکردند چقدر عزت نفسشون بالاست این مردم
افرین بهشون واقعا برعکس ماها که یکی فیلم میگیره سریع خودمونو جمع و جور میکنیم یا میگیم فیلم نگیر
یاد خودم افتادم چند هفته پیش رفته بودیم دربند شهرمون دقیقا مثل همین ابشار دربندم داره بی نهایت زیباست اگ دوستان خواستن سرچ کنند میتونند تو گوکل بزنند دربند صحنه
دقیقا اونم همین قدر صخره ایه و امسال چون بارندگی زیاد بود اصلا کف رودخانه ام مشخص نبود ابشم خیلی سرده اما خیلی شلوغه و همه برای شنا میرن قسمت ابشار
اول بگم قسمت ابشاره کلی پسر بودو خانومها نمیرفتند داخل اب که من شجاعت به خرج دادم اول رفتم بعد بقیه خانومها دیدند من رفتم اونام الگو گرفتن حتی داخل اب اومدن و حتی سرمو زیر اب میکردم با من این کارو انجام دادند تا اینجای ماجرا من خوب پیش رفتمحتی از ارتفاع یه متری یک متر پریدم و خیلی سنگ داشت اصلا نمیشد بپری واقعا اما منم از آقایون یاد گرفتم که بپرم و بر ترسم غلبه کردم یه ذره خیلی کوچک
اگ واقعا سنگ نداشت شاید ارتفاع بالاتر میرفتم ابم تا زیر گردن میومداما بقیه ماجرا
وقتی اقا پسرها میرفتن بالای صخره و میپریدن از پایین داخل اب همه هو میکشیدن و طرف رو تشویق میگردند بپره البته که سریع میپریدن
یه پسر بچه ای بود فک کنم 8یا9 سالش بود این رفت بالای صخره و شاید ساعتها منتطر موند بالای صخره که بپره تو اب و هی نشسته نمیپرید فکرشو کنید ما بالای 1 ساعت داخل اب بودیم اون پسربچه همون بالا ایستاده بود ما از اب خارج شدیم و برگشتیم وسط راه داداشم اومد گفت دوباره بریم تو اب و ما دوباره رفتیم پیش ابشاره اون اقا پسر بودش اما این دفه شجاعت به خرج داد و پرید و من چقد لذت بردم یه پسر 8یا9 ساله با وجود ترسش پرید و چقدرم خوب شنا میکرد
هرچند من خودم شنا بلد نیستم و مینرسم اما تصمیم مهم گرفتم و تو هدفهامه که حتما اموزششو برم ولی با وجود ترسم به داداشم گفتم منو بگیر رو دستت از پشت که بتونم وایسم رو اب و شنا کنم به پشت البته ینی یه ذره برای ترسم قدم برداشتم البته که اینم تکامله باید طی کنم هرچند داداشم گاهی دستشو ول میکرد اما من سعی میکردم بمونم برای چند ثانیه رو اب
امید الله هدف دارم براش تا ترسم بریزه چون خیلی دوست دارم شنا یاد بگیرم
و بگو که بارالها مرا (همیشه به هر جا روم به مکّه یا مدینه یا عالم قبر و محشر) به قدم صدق داخل و به قدم صدق خارج گردان و به من از جانب خود حجت روشنی که دائم یار و مددکار باشد عطا فرما
من برای اون هدفم که گفتم قراره سفر کاری برم در اطراف شهرم واقعا پا رو ترسم گذاشتم اما باوجود این یکم باز ترس دارم اما هی میگم خدا با منه خدا همراه منه
و دیشب یه لحظه ترس اومد همین موقعه ها بود که بهش فکر میکردم ترس میومد اما اومدم با خدا صحبت کردم و کلی گریه کردم ناخوادگاه نشستم عشق بازی با خدا گفتم خدایا من میترسم دقیقا خدا باهام صحبت میکرد
آزاده از چی میترسی
مگه همه چیز دست من نیست
مگه من قدرت برتر نیستم
مگه من تمام آسمانها و زمین مسخر تو انسان نکردم
مگه من کنارت نیستم .مگه نمیدونی که دست تو دست منه تو چرا میترسی
من همیشه همراهتم همیشه کنارتم نترس و رو من حساب باز کن
و خیلی قانون تکرار کن تکرار کن تکرار کن
به خود خدا قسم دقیقا همینا رو میگفت من اشک میریختم
یه دفه یاد یه خانومی افتادم که قبلا مربیم بود تو کارم و گفتم ببین آزاده اون تونسته انجام داده این نجواها رو کنار بزار و اونو الگو قرار بده وقتی یه نفر تونسته توام میتونی بسپار به خود خدا خودش بلده چکار کنه
هی میگفتم و تکرار مبکردم
یا رب العلمین من در پناه توام
تو محافظ منی
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ « و در هر حال، خداوند بهترین حافظ و مهربانترین مهربانان است» [یوسف]
خدایاشکرت برای این لحظه که باتو هستم تمام توجهم به توعه
خدایاشکرت برای این ساعت و لحظه شب که دارم کامنت مینویسم
خدایا شکرت برای همه یاران توحیدی من در این غار حرا
خدایاشکرت برای کامنت همه دوستان کلی درس و اگاهی ازشون یاد میگیرم
در جواب اقای زرگوشی نوشتم کوردها و لرها کلا بادی میشن برای پریدن از روی صخره به طرف رودخانه وقتی که مردم از این پایین تشویقشان میکننکه خداراشکر توام استثنا نبودی از این قایدهعاشقتم که انقد قشنگ نوشتی جوگیرمیشی
سپاسگزارم که کامنت برام نوشتی و کلی انرژی و حس خوب بهم داد
و خداراشکرکامنتم باعث حس خوب در توام شده
امروز میخا برم استخر یه قدم کوچک بردارم تا وقتی اموزشش میبینم برم البته همیشه میرم ولی امروز برم یه کم تمریناتی که داداشم گفته انجام بدم یاد بگیرم یه ذره تمرین نفس گیری
منمه نام کارت و کل موشین خواهر (-خو)صو ژن بسنین البته اگ ژن نرین مه که نمزانم.خخخ.موشینه بنه خو
بنام الله یکتا
بنام ان کس که زیبابی رو آفرید
سلامی دوباره به سید جان عزیز ک دوست داشتنی
اول بگم قول دادی عکس پروفایلت بزاری
دوم اینکه مهندس واقعی گفتم بخاطر حرفت نبود
سوم من رفتم استخر و تو خخخ نرفتی حالا یکم حسودی کن
چهارم ای کوردله باده قل مون وقتی دت مونن خخخخ(این کوردها وقتی دختری رو میبینند بادی میشن و توام استثنا نیستی)
حالا برم از تجربه قشنگ امروز و هدایت خدا بگم برات
من برای استخر تصمیم گرفته بود برم و تنهام بودم ینی الان از وقتی رو خودم کار میکنم مهم نیست کسی باهام بیاد کلا متتطر نمیمونم ولی زنداداشم هی گفت با دوستات برو که تنها نباشی که بیشتر بهت خوش بگذره
اما باور کن گفتم بابا نمیان و الانم زیاد دوستی ندارم خخخ انگار همه دور شدن از من چون مدار من عوض شده
دیگه گفتم حالا میگم به یکی دو نفر دوست داشتند میان اما من میزم چه اونا بیان چه نیان چون تصمیم قطعی بود
به برادرزاده ام گفتم بیا گفت عمه کنکور دارم نمیام مایووم ندارم گفتم من دارم اضافه بهت میدم ولی دیگه کنکور داری هیچی البته کنکور فنی داره
بعد به یه دوستم گفتم همیشه گله میکنه تو عوض شدی با ما نیستی0گفتم میای گفت مریضم نمیام گفتم باشه یه دفعه یادم افتاد یکی از دوستام خیلی شنا دوست دارم بهش پیام دادم میای گفت این بار نمیتونم دفعه بعد میام وگرنه عاشق استخزم گفتم اوکی
خلاصه من امروز رفتم با توکل الله و گفتم مهم اینه خودم لذت ببرم بقیه رو ولش
اولش که من چون شنا بلد نیستم تو اب بودم برای خودم دوسه تا دختر بچه بودند خیلی قشنگ شنا میکردند داشتن برای یه دختر بچه دیگه توضیح میدادن چطور شنا کنی منم به حرفاشون گوش دادم گفتم خاله به منم نشون میدید هرچه میگفتنند ولی ترس داشتماخرش گفتم به پشت ترسم کمتره سعی میکنم رو اب بموتم زنداداشم گفته قسمت کم عمق خفه که نمیشی حتی زیر ابم بری اشکال نداره سریع میای بابا با این منطق با توکل بر الله به پشت وایسادم و رفتم اقا اومدم رو اب و خیلی ام خوب بود لحظه که خواستم خودمو جمع کنم نمیتونستم انقدتو اب دست و پا زدم چن تا پشتک فنی ام زدم تا تونستم بیام رو اب وای خودم مرده بودم از خنده
هیچ کسم توجهی نمیکرد اگرم توجه میکردن مهم نبود خلاصه اصلا هرکی تو حال خودش بود من فقط با خودم میخندیدم چن بار این کارو انجام دادم که یه ذره ترسم کمتر بشه وای این تیکه رو ب داداشم زنگ زدم و تعریف کردم داداشم مرده بود از خنده
حالا حرکت بعد نوبت پرش بود از یه متری خدایی ذهن خیلی مقاومت نشون میده و ترس هی داره و براش منطقیه یه دختر بچه بود مثل من ترسو هزار بار بهش گفتم بیا میگبرمت رو اب دست از کمترت میگیرم بیا انجام بده یاد بگیر نمیومد
خلاصه این هی بهم گفت خاله بیا بپریم و بپریم منم اولش جو گیر شدم بپرم خدای من اصلا باور نمبکردم نتونم ترسم چقد زیاد بود شده بودم عین اون پسره تو همین فایل دقیقا هم حرفای استاد تو ذهنم بود که با وجود الگو اما باز ترس هست و من میدبم اون دختر بچه میپره جلو چشمم اما من نرس رو داشتم دوبار پریدم خلاصه ولی دستم به لبه استخر بود
دفه سوم گفتم بزار دست نگیرم و پریدم اما درسته خیلی رو به جلو نپریدم اما همین که تونستم انجامش بدم کلی خوشحال شدم که دست از لبه استخر نگرفتم(اک خدا کلکم شکت بی)
ولی ذوق دارم بقیشو بگم
خلاصه ترس یکم کمتر شد بهد دختر بچه هی میپرید خیلی هم زیاد جلو میپرید اما من خیلی کم اما منم انجامش میدادم بعد دوباره گفت بیا بپریم گفتم تا اینجا کافیه بیشترنمیتونم فعلا کمرمم درد گرفت
خلاصه چن بار حالت راه رفتن رفتیم عمق زیاد که دختره بچه اسمش سنا بود با مادر بزرگش صحبت کرد و مادربزرگش اومد پیش من کلی تشکر کرد که من با این سنا خانومم(-باور کن این دختر بچه خودش هی میومد پیش من انگار خدا ازش میخاست هی بیاد پیش من وگرنه من اصلا کاری بهش نداشتم)
دفعه اخر که رفتیم راه رفتن عمق زیاد یه دفه این دختر بچه رفت پیش یه خانومی مثل خودم گفتم خالمه منم باهاش خوشو بش کزدم گفتم خبلی خوب شنا مبکنی من میترسم انقد هم مودب بودند به من گفت خاله ترس نداره بیا نشونت بدم گفتم نه فقط دست از زیر کمرم بگیر خودم بقیش میتونم گفت باشه دوبار این کارو انجام داد دفه سوم دیگع رو اب ولم کرد و رها شدم و خداراشکر تونستم بدون کمک بمونم رو اب
گفت بیا شنا از روبرو و حالت سرخوردن نشونت بدم گفتم اینو خیلی ترس دارم گفتش نترس ببین دستتو این حالت کن سرتو ببر زیر اب رها کن پاتو که تایم تموم شد ولی اتفاقی که افتاد این بود این دختره به من گفت من هرجمعه یا دوجمعه یه بار استخرم بیا تا نشونت بدم هروقت بیای نشونت میدم(هدایت خدا بود که من با این خانوم اشنا بشم)کسی با من نیومد و منم برام مهم نبود اما تو استخر سریع خدا یکی رواورد من تنها نمونم و حتی شنا نشونم بده
خلاصه بیین وقتی من قدم برداشتم خودم ی ذره با ترسم شروع کردم خدا با این خانوم منو اشنا کرد و یکم از ترسم فرو ریخت و از پشت وایسادن رو اب یاد گرفتم بقیشم گفت خودم نشونت میدم دوباره
اون لحظه فقط شکرکزاری کردم وقتی حرکت میکنی خداوند درهایی رو باز میکنه که همه ادمها دوست دارند به تو خدمت کنن واز بی نهایت طریق این کارو انجام میده و تورو به هدفت میرسونه کافیه بهش توکل کنیم
البته که من قراره فقط یه ذره ترسم کمتر بشه و به صورت مبتدی یاد بگیرم و بعد دوره اموزشیش یاد برم حتما ولی فعلا تا ترسم کمتر بشه باید هی کم کم استخر برم و یاد بگیرم موندن رو اب رو بعد هدایت میشم دوره اموزشیش
خدایا هزار مرتبه شکرت
کامنتم طولانی شد مهندس جان
فقط خواستم این تجربه رو برای همه دوستان تعریف کنم کمی از خنده بر لبانشون میاد
سلام مجدد به خواهر نازنینم، در ادامه ی کامنت قبل نوشتم. یه نکته های یادم اومد. گفتم بهتون بگم، تا یادم نرفته از جمله (اک خدا کلکم شکت بی ) روده بر شدم . خدا خیرت بده .بدنمون درد گرفت از خنده )
که یک موی سرشو به کل دنیا نمیدم (تا نگی سید دوسم نداره ) جهت شوخی /
نگاه کن آبروی منو نبر مابین خودمون باشه یه کم جو گیرم . که انشاءالله درست میشه. بذار خواهر خوبی باشی یه کم ازم تعریف کن .خخخخ .
در مورد حسودی گفتی ، من که حسود توام. راستشو بخای،
به چند دلیل
یک این همه حال خوب
این حد از تعهد
عکس پرو فایلت که خیلی قشنگه .
حتی من حسود اسمتم هستم. چون اسمت واقعا قشنگه و من عاشق اسمتم.
خلاصه من حسود توام چون موفقی…
خیلی خیلی جالب و با جزییات می نویسی.
خلاصه (من تو رو زنده میخام ) خخخخ .
برات آرزوی موفقیت و شادکامی دارم.
بی نهایت عاشقتم
خدا رو شاکرم برای وجودت.
انشاءالله که زودتر همدیگر را ببینیم.
شنا رو که یاد گرفتی. اسب سواری هم یادت بدم.
و باهم بریم تیر اندازی و تکمیل شی .
تاج سر منی .
خو نازار منی .
از خدا وند سپاسگزارم چون زیباست. زیبایی رو دوست داره،
و زیبایی مثل شما رو آفرید.
به خاطرتمام کامنت های خوبت،
و تمام خوبی هات ازت ممنونم.
خیلی به بنده لطف داری.
با قشنگ ترین احساسم
برای بهترین خواهرم که واقعا از جنس برگ یاسه و مثل آب چشمه زلالی.
کامنت شما الهام و حرفای خدام بود،هدف بزرگی دارم اما لحظه هایی ترس سراغم میاد و نجواها میان که نمیشه،تو سنت کمه ،دختری،تنهایی چطوری میخوایی بری،بقیه چی میگن ،اماااا خدای عزیزم دقیقااا همینجوری که با شما حرف میزنه با منم شروع میکنه حرف زدن ،منو پر میکنه از خودش و اون لحظه سبک میشم رها میشم ،دوست خوبم حرفات از جنس عشق بود و از جنس خدا،حرفایی بود انگار که خدا داره بهم اینارو میگه،دلم گرم شد ،قلبم باز شد.
سلام به مهسای عزیزو دوست داشتنی همکلاسی خودم در دوره عشق و مودت البته شما خیلی خیلی خوب کار کردید رو این دوره و الانم رو دوره عزت نفس داری کارمیکنی فک کنم کشف قوانین که خودت تو کامنتها گفتی
اول بگم خبلی دوست دارم انقد به تعهداتت پایبندی عزیزم من کامنتهای دوره عشق و مودتو میخوندم و لذت میبردم که انقد خوب رو خودت کار کردی و نتایج خوبی هم گرفتی
من با وجود اینکه این دوره رو دارم عملم کردم نتایج کوچک هم گرفتم اما انچنان پایبند نبودم ولی الان که از فایلهای رایگان دارم رو تغییر شخصیتم عمل میکنم تمام اون صحبتهای استاد تو دوره یادم میاد انکار من فقط باید رو عزت نفسم کار میکردم تا نتایجم بزرگمیشد
الان خیلی سعی میکنم عادتهای گذشته رو ترک کنم و شخصیت جدید بسازم
خداراشکر خدام در این راه داره کمکم میکنه راهایی باز میکنه خودم اصلا بهش فکر نمیکردم یا آدمهایی اورده تو زندگیم که هیج وقت به خوابم نمیدیدم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت واقعا
درمورد هدفم من یه هدف کاری دارم از وقتی این چند ماهه دارم رو خودم کار میکنم و تعهد دادم کارهام ساده تر و روانتر پیش میره خداراشکر و چون من کلا پیح کاری و همه جیزمو حذف کردم اومدم از صفر رو خودم کار کنم گفتم اول حضوری کار میکنم بعد انلاین از طریق سایت خدارا صدهزار مرتبه شکر وقتی شروع کردم قدم برداشتن خدا بی نهایت راه برام باز کرد ادمهایی اورد تو زندگیم فقط دوست دارند به من خدمت کنم
برای این هدفم چون اولین تجربه کاری من میشه( حالا بعدا هدفم تیک خورد میام میگم چه هدفی بوده و چه قدمی برداشتم براش و به چه نتایحی رسیدم به امیدالله)ترسم یکم زیاده البته گاهی نجوا میاد ابنطوره با وجود اینکه رفتم تو دل ترسم اما باز گاهی نجواهه هست
ولی سعی مبکنم منطقی کنم برای خودم و الکو بیارم
گاهی باخدا زیاد حرف میزنم که آرام بشم واقعا هم ارام میشم دیکه بهش فکر نمیکنم
الانم میگم مهم اینه من تو دل ترسم رفتم و میرم تجربه کاری مهمه بقیش دست من نیست من که سمت خودمو انجام دادم نتیجه اش با خداست چه بشه چه نشه همین که در مسبر کلی تجربه بدست بیارم و لذت ببرم و با ادمهای جدید آشنا بشم بازم خدایاهزار مرتبه شکرت و مطمینم اگ از این راه نتیحه نده خیرتی توش هست و از راهایی ک فکرشو نمیکنم نتیجه میده
کلا اینجوری کمتر فکر میکنم و نگران میشم
مهسا جان اصلا نکران نباش خدایی که مارو تا اینجا هدایت کرده بقیه راهم میکنه به نتایجی که گرفتی قبل برای دهنت منطقیش کن
خدایی که موسی رو که ادم کشته بود نجات داددوقتی موسی تسلیم شد گفت خدایا من به هر خیری از سوی تو محتاجم
خدایی که اتش بر ابراهیم سرد کرد و گلستان شد
خدایی که یوسف از چاه نجات داد از فرش به عرش رسوند
مارو هم میرسونه
من هی اینارو میگم و نگرانیم کمتر میشه عزیزم
بعد تو راحت میتونی برای ذهنت الگو بیاری که تو سن کم به موفقیت رسیدند
همین حامد و عرفان تو گفتگو با دوستان هست در سن 21 سالگی به اون همه ثروت رسیدند.
یا خیلی از بچه های دیگه
حرفای رزا رو یادت بیار که میگفت من 27 سالم بوده رفتم برگروهی که از سن من 3 سال بزدگتر تجربه کاری داشتند کنفرانس دادم
مطمینم به هدفت خیلی زود میرسی چون نتیجه روابط هم داری فقط توکلت به خدا باشه
یه تجربه کاری بهت میگم چند روز پیش من کارم هنریه داشتم یه تابلو درست میکردم که ایه های رو تابلو رو اشتباه چسبوندم حالا با چسب قطره ای
جنس ایه ها از مولتی استایل بود (مولتی استایل یه تولدت مبارکهایی هستند رو کیک تولد به اون جنس میگم مولتی استایل)اما جنساشون برای هر کاری فرق داره
بعد مولتی استایل کلا یه روکش تلقی داره اخر کار روکش رو در میاری که شفاف تر بشه اون مولتی ها
من فکر کن روکشو جدا کرده بودم بعد دیدم اشتباه جسبوندم وای اون لحظه گفتم خدایا جکار کنم
نشستم مولتی ها رو بکنم یهو دستم چسبی بود زد روی مولتی ها و چسبی شدند وقتی ام چسبی میشن دیگه نمیشه با هر ترفندی چسب جدا کرد
خلاصه من مولتی ها رو از روی بوم جدا کردم ددست چسبونرم اما دیگه کثیف شده بودند منم اولش ناراحت شدم خدایا چکار کنم
جنس مولتی هامم خارجی بودو گرون
نمیتونستم دوباره ضرر کنم که
یه چیزی به ذهنم رسبد برم از اون کی مولتی خریدم بپزسم بهش پیام دادم ماجرا رو گفتم گفت میتونی به رنگ مولتی ها که طلایی رزین طلایی درست کنی روش بزنی تنها راهه و با چیزی پاک نمیشه
حالا فکر کن اون مولتی ها 4 قل بود آیه های ریز و کلی زمان بر بود این کارو انجام بدم تازه اصلا نمیدونستم میشه یا ن
خلاصه ولش کردم بهش فکر نکردم روز بعد اومدم یه ساعت درست کنم گفتم یه تیکه مولتی شکسته دارم بزار یه ذره رزین بزنم روش ببینم چطور میشه
ینی فکر کن ذهن من باز قبلش الگو رو دیده بود ها اما قبول نمیکرد تا اینکه اومدم امتحان کردم یه کوچلو وقتی رزینو زدم الله اکبر انقد خوشگل شد اصلا باورم نمیشد از خود جنس مولتی ها خوشگل تر شد چون پا رو ترسم گذاشته بودم خدام هدایتم کرد از طریق دستانش راهنمایم کنه
همون لحظه خیلی خوشحال شدم باور کن از ذوق نشستم 7 ساعت تمام رو تموم اون آیه ها رزین ریختم که یک دست بشه و مثل هم
ینی باور کن بدون خستکی به زور دو لقمه شام خوردم و ادامه دادم کارمو
اگ ببیتیش باورش نمیکنی انقد خوشکله از کار اصلیشم خوشکل تر
سریع رفتم از اون خانوم که راهنمایی ام کرده بود تشکر کردم و سپاسگزاری و خدا راشکر کردم ازرته دلم
این رو گفتم اگ تضادیمپیش میاد یا مسیله تو هر هدفی یا چیزی نگران نشیم یا کمتر نگران بشیم فقط به خدا توکل کنیم خدا خیلی قشنگ تر درستش میکنه و فقط کافیه تو دل ترسهامون بریم بقیش دست خداست
و بگیم جواب هر مسیله تو دل خودشه
این حرفارو هم برای شما هم خودم زدم باعث میشع ترسمون کمتر بشه و بیشتر با خدا صحبت کنیم و الگو بیارم و منطقی کنیم
و ماکافیه سمت خودمونو انجام بدیم باور کنیم همه چی به اذن خداست و برگی بدون اذن او به زمین نمیفته
خدایا شکرت واقعا حس و حالم با نوشتن این کامنت عالی تر شد
خیلی دوست دارم مهسا جان که باعث شدی این حرفا رو بنویسم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت
مطمینا به زودی به هدفت میرسی و شیریتیشو میدی عزیز دلم
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و سعادتمند بشی و به تمام خواسته های دلت برسی دختر خوش قلب و مهربون
دوست خوب و مهربونم ممنونم که وقت گذاشتی و کامنت به این با ارزشی برام نوشتی دوست خوبم ممنون که بهم یادآوری کردی ،خدا اگه منو تا اینجا آورده قرار نیست ولم کنه ،اون همیشع همراه و پشت منه،وقتی کامنتتو خوندم از این هم فرکانسی و نشانه الله فقططط تونستم بگم خدایاشکرتتتت،چقدر قشنگ از تجربه کاریت گفتی ،جالبش میدونی چیه منم این روزا بخاطره تعهدم به دوره راهنمای عملی ،رفتم سمت علاقم و چه جالب کع علاقه شماام هنره و منم دارم هنر کار میکنم ،من کار میناکاری سفالو شروع کردم و خیلیییی دوسش دارم کارای اولم هست و تا الان فعلا با اموزش هایی که دیدم 2 تا کار زدم که خیبلیییی فوق العاده شدن ،اونقدر از علاقم لذت میبرم بخداا نمیدونم وقت و ساعت کی میره،مرسیییی که بهم گفتی برم تو دل ترسام ،وقتایی که مبخوام لعاب گذاری کنم یه ترسی میاد که کارو خراب نکنی،امااا سریع به خودم میگم نترس تو دل هرکاری جوابشم هست،بخاطره دوره عزت نفس باعث شده کمالگرایی من کمتر بشه و تکاملو کامل دارم یادمیگیرم و اینا همههه به لطف الله و استاد عزیزم هست.
من این کامنتو الان خوندم نمیدونم چرا برام نیومده بود حالا خداراشکر الان خوندمش
خداراشکر که کامنت من باعث شدعزبزدلم حالت خوب بشه
از اینکه کار مورد علاقه اتوپیدا کردی خیلی خیلی خوشحالم همین که قدم برداشتی تو دل ترست ینی یه قدم جلو رفتی
یه چیزی میگم خواهرانه من چون تجربه دارم یه ساله تو کار هنرم بخاطر این میگم که اول مسیر چکار کنی عشقم
من کارم تابلو و ساعت رزینه اوایل که اومدم تو سایت استاد با وجود این که دوره ازش نداشتم اما همین که عشق و مودت خریدم گفتم من باید کاریو شروع کنم البته کارهای موقت مثل همون نتورک اینا شرکتهای آرایشی انجام میدادم یا گاهی عطر میفروختم به اشنا و در همسایه اما کلا دوست داشتم یه شغل عالی داشته باشم ..یه روز یکی از دوستام بهم گفت ازاده من برای مراقبه میرم اسماج میخرم گفتم اسماج چیه گفت یه نوع عود گیاهیه تقریبا میتونی درست کنی بفزوشی دونه 40یا 50 تومنه منم گفتم باشه
رفتم از چیزایی که داشتم یکم از عطاری وسایلشو خریدم تو گوگل روششو سرج کردم دیدم عه این چن تا برگه دیگع خودم 5یا6 تا درست کردم بعد هرروز میرفتم اینستااسماجو سرج میگردم هدایت شدم به شمع سازی که کنار اسماج میزاشتن بعضی پیجها
دیدم وای چه شمعهای خوشگلی لذت میبردم نگاهش میکردم و گفتم من باید این دوره راشرکت کنم و شروع کردم دوره اشو خریدم اخراسفند 1400 بود که من شروع کردم یه چن تاشمع درست کردند و همزمان به یه نوع هفت سین با پودر سنگ هدایت شدم چن تا از شمع و عکس هفت سینو گذاشتم واتساب یه پیجم زدم که کسی خواست سفارش بده باور کن مهسا جان از تو واتساب من که درامدم صفرربود 15 روز مونده به عید 1401 من حدود 1500 فقط شمع و هفت سین فروختم و این برای من خیلی خوب چون اول کارم بود(البته باورهای نادرست داشتم که باعث میشد پول خیلی زود از دستم بره)
بعد دیدم تو اینستا هفت سینهای میدیدم جنس رزین وای من عاشفش شدم اصلا از شمع بیشتر دوستش داشتم یه جوری من تو کارم تکامل طی کردم که رسیدم به رزین
بعد بهار 1401 دوره اشو خریدم اما مربیهای رزین باور نادرست میدادن که باید خیلی ازمون خطا کنی اگ کاری اشتباه شد اشکال نداره همین رفت تو ناخوداگاه من که اگ کاری درست نمیره اشکال نداره باید ازمون خطا کنی و چقدر مواد هدر دادم رزینم که موادش گرون بود
از شما میخام اصلا به این حرفا گوش ندی فقط در حال بهبود خودت باش اگ تضادی پیش میاد اسکال نداره ناراحت نشو و حلش کن بع راحتی از خدا هدایت کن
باورشم بساز که بدون ازمون و خطا میشه بهترین کار و انجام داد و روز به روز کارهای بعدیت قشنگ تررو زیبا تر میشع و پیسرفت میکنی
از اول که شروع کردم کار ررین من خیلی عجول بودم سریع پیج که داشتم چند ماه شروع کردم به چند نمونه درست کردن تو پیجم تو واتساب و غیره که بفروشم هرچند چند تا سفارش از در و اشنا گرفتم اما اگ با علاقه این کارو میکردم و فعلا به فکر فروش نبودم و فقط از کارم لذت میبردم که خوب بهبود بدم خودمو موفق تر بودم با باورهای درست
چون من با باور نادرست شروع کردم به فروش
از طرفیم پول موادشو نداشتم هی میرفتم پیجهای مختلف حس رقابت بهم دست میداد و یکم ناامید میشدم هرچند خدا از راهایی که فکرشو نمیکردم مستری میداد اما زیاد نبود و پولش سریع خرج میشد میگم باور نادرست زیاد داشتم
و فکر میکردم برای کارم باید سختی بکشم چون تو اینستا همش اینجوری بود این حسو به ادم میداد و ادمو ناامید میکرد
بعد عید امسال من مشتری نداشتم همش میگفتم خدایا چرا اینجوریه من که عمل میکنم به فایلهای استاد البته فقط گوش میدادم و فکر میکررم قدم بر میدارم براشون و درک درستی نداشتم
تا اینکه تو روابط عاطفیم به تضاد خوردم یکی از دوستام که تو سایت استادم هست گفت آزاده چرا پیشرفت نمیکنی منم چن تا از این حرفا رو براش گفتم دیدم گفت آزاده تو که قدمی برنمیداری براشون گفتم باید دیکع چکار کنم من پیج دارم تو پیجمم فعالم ولی حسم به اینکه هی برم پیجهای مختلفو لایک کنم هرروز استوری بزارم خوب نیست اصلا یه مدت انجامش میدم یع مدت ن چون من حوصله مسخره بازیا رو ندارم
گفت استاد میگه اگ کاری انجام میدید نتیجه نمیده حتما فکر کن اون راهش نیست و یه راه راحتر دارره
گفت بیا قدم بردار براش
وقتی تو هنوز تو شهرت نتیجه نگرفتی هنوز مردم تو رو نمیشناسند چطور میخای تو پیجت پیشرفت کنی برای این کارت قدم بردار مثلا ببر نمونع کارهاتو نسون بده مغازع های مختلف تو باید خودت بتونی کارتو تبلیغ کنی و اینکه به فکر پول نباشی و از مسیر کارت لذت ببری ولی تو برعکسشو داری انجام میدی به پول چسبیدی
گفتم خب من دم عید رفتم چن تا مغازه نخربدن ارم چیزی نگفتن گفتش نمونع کار بردی گفتم نه عکس کارهارو نشون دادمگفت خدا قوتت بدهتو بابد کار خودتو ببری که طرف ببینه اصلا بگه بزار اینجا خودم برات مشتری پیدا میکنم نه اینکه عکس نشون بدی
کاری که تو نشون مبدی میشه تبلیغ کار خودت بدون هزینه کردن چیزیزکه استاد میکه
گفتم اوکی
رفتم پیجمو دلیت زدم بدون یک درصد فکر کردن بهش گفتم من حسم به اینستا خوب نیست بعدا سایت میزنم وقتی پشرفت کردم
رفتم وسایل کارمو بخرم هدایت شدم به امورشگاه نقاشی ایشون وقتی عکی کار منو دید گفت نمونه کارتو بیار بزار اینجا مشتری اومد برات میفروشم بخدا قسم مهسا جان من چیزی به این اقا نگفتم خودش پیشنهاد داد حتی گفت میتونی اموزش هم بدی هم اینجا تو اموزشگاه من
وقتی اینارو شنیدم ایمانم قوی شد به خدا کلی ذوق کردم
یه هفته پیش من چن تا تابلوهامو بردم همون گالری که قاب بگیرم انقد ذوق زده شده بود از کار من فقط تابلو رو نگاه میگرد و تحسین حتی دخترشم صدا زد گفت بیا ببین این کار رزینه ها چه زیباست
دخترش از خودش ذوق زده تر و سریع بهم گفت نمونه کارهاتو بفرست تا من عکس بزارم ایتستا مشتری بیارم خودمم یه سود میبرم ازش مثلا تو یه قیمتی به من میدی من یکم بیشترشو میگم به مشتری هم تو به پول خودت رسیدی هم من این وسط یه سود میکنم گفتم اوکی
این چیزها رو گفتم که اولا فکر پیج و فروش سریع نباشی ینی عجله نکنی در کارت چرا نشد و حستو بد کنی.
با باور درست و حس خوب فقط از کارت لذت ببز و هرروز سعی کن یه قرم کوچک برداری براش و فکر بهبود باشی تا کمال گرایی و عجله…
بعد یکم که راه افتادی میری از شهر خودت از اشنا و فامیل شروع مبکنی که میتونی اویل ارزونتر بدی پول موادت بدست بیادو هی کار جدبد بزنی.هرچند من خودم ابنو هم امتحان کردم اوایل کار ارزون میدادم کسی مشتری نمیشداما اومدم جنس خوب و با کیفیت استفاده کردم گفتم کارمم گرانتر میکنم دلشونم بخاد بخرن باور میکنی الان مشتری بیشتر هست چون جنس موادم اصله و با کیفیته تا کار بی کیفیت
یه مورد دیگه
مثلا اگ کاری خراب شد نگران نباش بگو تضاده اومده از مسبر لذت ببرم و جوابش تو دلشع
تازه حتی برای کارهای خراب هم مشتری هست
البته به نظر ما خرابه خیلی ها هستن همون کارهای خراب هم میبرند به قیمت موادش.پس نگران چیزی نباش
ترس هست اما تو با لدت مسیرتو برو عزیز دلم هروقتم نجوا اومد با حرف زدن با خودتت دورش کن و برش غلبه کن
من الان حتی در مورد روش حباب گیری از خدا هدایت میخام
در این حد کمکم میکنه
باور میکنی الان کارهای میزنم بدون ترس و استرس خودمم باورم نمیشه انقد قشنگن تموم خونواده ام وقتی میبینم حیرت زده میشن ینی تو کارم هر روز دارم پیشرفت میکنم اگرم تضاده میاد نگران نمیشم
همین امشبم به یه تضادی خوردم گفتم اشکال نداره اینجا خودم اشتباع کردم باعث شد بفهمم اون مولتی استایل رو بوم که میچسبونی با اینکه رو رزین بجسبونی زمین تا اسمون فرق داره و الان تفاوتشو فهمیدم با این تضاده و ناراحت نشدم
الانم برای همین کار رزینم راهی برام باز شده هدفی برام باز شده کار خدا بوده من هیج کاره بودم بخدا قسم
حالا میام بعدا نتیجه اشو میگم چی بود که برات انگیزه بشه.هرچند من به نتیجه اش فکر نمببکنم ینی دوست دارم که تو ابن هدفم خدا کلی ثروت بهم بده و نجواها هست اما میگم من سمت خودمو انجام دادم بقیش دست خداست چون اون از رگ گردن به من نزدیکتره اگرم نتیجه نگرفتم هر اتفافی افتاد به نفعه منه و قراره از راهی بهتر بهم ثروت بدا
و چون منم اولین تجربه ام هست تو ابن هدفتم ترس هست اما خودمو آروم مبکنم و با خدا صحبت میکنم و نگرانیم خیلی کم میشه
میدونم کامنتم طولانی شد اما گفتم از تجربیاتم بگم مثل من عجله نکنی تو کارت
البته شاید باورهای شما از من بهتر باشه اما من نمیدونم دقیق
ولی من الان با آرامش کارم رو پیش میبرم
بخدا از راهایی پول و روزی بی حساب به من میده فکرشم نمبکنم
هرماهم برای خودم چکاب مینویسم که رشدمم ببینم البته من بجز اون دوره عسق و مودت و اصول کسب و کار شخصی فعلا دوره ای ندارم و از همین فایلهای رایگان دارم کلی درهمه امور خودمو بهبود میدم
امیدوارم در لحظه لحظه زندکیت غرق نور و لذت و عشق و ثروت بی انتهای خدا بشی عزیزم و درکارت موفق بشی بیای نتایج قشنگتو با ما اشتراک بزاری
خیلی خوشحال شدم که تعدادی کوردهای سایت داره زیاد و زیادتر میشه)
سپاسگزارم برام نوشتی عزیز دلم
من قبلا در بیشتر مواقع ناخوداگاه از بچگی شجاعت داشتم اما ترسهامم زیاد بود ولی چون با قانون اشنا نبودم قدمی براشون بر نمیداشتم
از وقتی اومدم کار کردن رو خودم و عزت نفسم و اومدم مشخصات همسری که میخام نوشتم الان دارم خودمو شبیه همون شخصیت میکنم(یکی از این موارد شجاعت بود و همیشه دوست داشتم طرفم ادم شجاع و قوی باشه که منم بتونم درکنارش تو دل ترسهام برم )و گفتم حالا برای شجاعتم و غلبه بر ترسهام که اون شخصبت در خودم بوجود بیارم قدم بردارم هرچند کوجک
و الان تو دل ناشناخته ها میرم با وجود ترسم میگم من میرم با ترس فراوان اما قدم بر میدارم و همین که قدم اول برمیدارم بقیه قدمها برام اسانتر میشه
و رو این موارد کار میکنم خداراشکر البته میگم بیشترشو ناخوادگاه انجام میدم چون قبلا تو شخصیتم بوده کمی و الان با باور درست انجامش میدم و از مسیر لذت میبرم
بازم سپاسگزارم که برام نوشتی خیلی دوست دارم عزیزم
انشالله دلت و زندکیت با نور و عشق خدا هر لحظه زیادتر بشه عزیزم
و سپاسگزارم عزیزم برای قلب مهربونت که زبانت با تحسین کردنه
مطمینم هرآنچه که درمن دیدی در خودتم هست
خداراشکر تونستم یکم بر ترسم غلبه کنم و به حرف مردم اهمیت ندهم
باور کن اون لحظه گفتم من میخا برم داخل اب داداشم گفت بابا همشون پسرندگفتم باشه من چکار به اونا دارم من میرم چون من ادمیمم تصمیمی بگیرم اگ جدی باشه اون لحظه انجامش میدم
وقتی رفتم خود داداشم وقتی دید من دارم لذت میبرم سربع اومد داخل اب گفت منم میرم برادرزاده ام میترسید 17 سالشه اونم اومد البته اون اولش ترسش زیاد بود و باید دستشو میگرفتی توی اب اما وقتی دید من خودم میرم اونم ترسش ریخت
بقیه خانومها هم که اومدند
البته من خیلی الان سعی میکنم برای ترسم هر ترسی که دارم قدم کوچک بردارم کلا حتی اگ ترسم زیاد بشه میگم یه قدم بر میدارم مطمینم در ادامه کمتر میشه
یه جوری رفتارهای مریم جان الگو میگیرم میگم ببین مریم بانو میتونه پس منم بابد بتونم
مخصوصا تو دل ناشناخته ها دارم ترسهامو کمتر میکنم
بازم سپاسگزارم ازت انشالله به تمام خواسته های قلبیت برسی اقا نوید عزیز
چقدر از این کامنت بی ریا بودنت و شاد بودنت از نوشتن کامنتت پیدا بود چقدر ذوق کردم از کامنت خوبت خنده بر لبام جاری شدسپاسگزارم از شما
اما در مورد این دربند صحنه اگر اشتباه نکنم و رفتم سرچ کردم برای سراب بود چه عکسهایی شبیه همون چیزی بود که استاد فایلشون رو به ما نشون دادن الله اکبرچه طبیعتی چه جای بهشتی اگر شما اهل همان منطقه هستی واقعا خوش به حالت و چه جای خوبی هست چقدر خدا را شکر کردم به خاطر این همه زیبایی که در آبشار دربند صحنه بود
آزاده جان شجاعتت رو دوست دارم وقتی نفر اول رفتی و الگو شدی برای دیگران چقدر قانون رو خوب بلدی و خوب درک کردی امیدوارم همیشه به بهترین جای دیدنی و بکر مثل آبشار صحنه حضور داشته باشی و تجربه خوبتون رو به ما بگید وما هم استفاده کنیم و شاد بشیم
آزاده عزیز ازشما ممنونم چه طبیعتی رو گفتی ومن کلی انرژی گرفتم
امیدوارم بدرخشی مثل این کامنت نورانیت خدانگهدارتون باشد انشالله
اقای روحی عزیز من بجه همین منطقه صحنه ام و انقدزیباست انقد زیباست که فقط که فقط لذت میبری
دربند الان درست شده خداراشکر ینی شاید 20 ساله که درستش کردند وگرنه مثل همین جایی که استاد رفتند کوهستانی بود ووشیب داشت مسیر رفتن به ابشارش ولی به نظرم شیب و صب العلبور بودن جایی استاد رفتن بیشتره
الان خداراشکر دربند خیلی خیلی رفتن به پیش سرابش اسونه پل داره پله داره کلی بهش رسیدگی کردند واقعا در نوع خودش زیباست و خیلی شلوغه جوری که ماخاستیم بریم خواهرم ساعت 8 صبح رفته بود جا بکیره جا نبود خخخخ در این حد شلوغه
پارکنیگش اصلا جای ماشین نبود کلی باید پیاده روی میکردی که به ماشین برسی
کلا یه بهشته اینجا پاییزش برگهای زرد و قرمزش روی زمین یه شکل داره.شکوفه های درختهاش یه شکل تابستون و زمستان برفیش یه شکل انقد خوشگله
بعد اب خونه ها و باغها و زمینهای این منطقه هم از آب دربنده خداراشکر
انشالله لبت همیشه پر خنده و دلت شاد باشه و پرانرژی باشی و حتما یه سفر بیای این طرفها در خدمت هستیم
سلام خدمت استاد خوشتیپ و خوش لباسم و خوش هیکلم و مریم جان عزیزم که چقدرررر موهای بلندتر و کلاه و کلا این تیپ بهشون اومده…هزاران بار هردوی شما عزیزانم رو تحسین کردم و هر بار لذت میبرم از دیدنتون
وااای این فایل که دقیقا من رو هوا بودم…واقعا دمای اونجا رو احساس میکردم..به شدت غرق فضا شدم ابرهای بسیار زیبا و خیلی نزدیک احساس میکردم میشه دستمونو دراز کنیم و از ابرها تکه ای جدا کنیم️️
تحسین میکنم فورد هیولا رو و شما استاد عزیزم رو که لایق داشتن بهترین امکانات رفاهی و تفریحی هستید..دمتون گرم
وقتی به آبشار نزدیک شدید به شدت منقلب شدم و نقاش این همه زیبایی رو بارها و بارها تحسین کردم و سپاسگزاری کردم که در مدار دیدن اینهمه زیبایی هستم و تجربه کردن این لحظه های لذت بخش…اینها همه برای من نتایج ارزشمندی محسوب میشوند که پاداش ماندن من در این مسیر مستقیم هستند..خدارو صدهزاااار مرتبه شکر
اما استاد جان نکات ارزشمندی که فرمودید در اخر فایل،،،
من همون وقت که داشتم ویدیو رو میدیدم پیش خودم میگفتم آفرین ایشون با اینکه خانم هستند چقدر جسور و شجاع هستن که پریده تو آب و اون آقا هنوز نتونسته وارد شدن به این مرحله رو واسه ذهن خودش منطقی کنه ..من فکر کردم همه اش دو ، سه دقیقه مردد بوده ولی بعد شما گفتید بیش از 15 دقیقه و….
و چه زمانهای زیادی که ما از عمرمون رو تلف کردیم فقط به خاطر اینکه نجواهای شیطانی به ما ترس و استرس داده و ما را از حرکت کردن باز داشته ..اما وقتی ما به کلام الله که همیشه میگه من حمایتت میکنم فقط پا در را بنه باقیش با من گوش میدیم و وارد ترسهامون میشیم خداوند به کمک ما میاد از هزاران راه و با دستان بی شمارش ،،،،این خانم برای اون آقا حکم همان دست الله رو داشت که وقتی پسر بالاخره تو دل ترسش رفت و پرید تو آب اومد به کمکش و آنقدر اینکارو انجام دادند و تشویقش کرد، که دفعه آخر آقا پسر قبل از خانم پرید تو آب،،،️
چون دیگه ذهنش فهمیده بود که اینکار خطری نداره..ما هم گاهی اونقدر به منطقه امن مون میچسبیم فقط به خاطر اینکه ذهن به خیال خودش میخواد از ما حفاظت کنه و نمیگذاره که ما حرکت کنیم….
اما وقتی تصمیم میگیریم و حرکت میکنیم اونوقته که دستان حمایتگر خداوند از راههای بی گمان به سمت ما دراز میشوند و هر روز زندگی آسانتر و لذت بخش تر میشه…
اما من خییلی خیلی شمارا تحسین کردم در اینکه اینقدر به راحتی با آدمهایی که اولین بار اونها رو میبینید خیلی عالی ارتباط میگیرید و مهربان و صمیمی صحبت میکنید و آرزوی روزی خوش واسشون میکنید.. (مثل اون آقا که تازه شما کمپ زدید داشتن پیاده روی میکردند،،،کمک کردنتون به اون خانم مسن،،و ارتباط گرفتنتون با اون خانم و آقای داستان و اینکه چقدر از صمیم قلب تحسینشون میکردید) این نشان از عزت نفس و اعتماد بنفس عالی شمارو داره
و خیلی خوشحالم که این دوره ارزشمند رو خریدم و همزمان که دارم روی فایلهای دوره کار میکنم در عمل هم از شما اون نکات رو میبینم و این اشتیاق من رو برای ادامه این مسیر با وجود الگوی ارزشمندی چون شما چندین و چند برابر میکنه….
و اینکه باید بگم من کلا خانمی هستم که خیلی جاها از خیلی آقایون قوی تر عمل میکنم..در صحبت کردن و ارتباط موثر،،در ادامه دادن یک مسیر تا رسیدنم به هدفم،، در مدیریت کردن انجام منظم کار منزل و کار بیرون از منزل ،،در درخواست کردن چیزی از کسی و….. و همیشه مورد تحسین همسرم و پدرم هستم…
این فایل هم مثل تمام فایلهاتون طلاست و خیلی نکته داره …باید و باید بارها دیده بشه و تفکر بشه و استاد واقعا نمیدونم چطوری از شما و مریم جان سپاسگزاری کنم ،،در کلام نمیگنجه،،از شدت قدردانی اشکم جاری میشه
آخه چقدر خوبین شما ؟؟؟؟ ممنونم که وقتتون رو میگذارید و اینهمه فایل و تصویر زیبا واسه ما میگیرید و تمرکز مارو روی زیباییها و نکات مثبت چندین برابر میکنید بعد تازه نکات مهم هم یادآوری میکنید…
منکه توان تشکر ندارم،،این بخش رو کاملا سپردم به خدای یکتا و بخشنده و مهربانم
خدا را هزاران هزار مرتبه شکر میکنمکه هدایت شدم به کامنت زیبایت و خیلی تحسینت کردم
اینکه باید بگم من کلا خانمی هستم که خیلی جاها از خیلی آقایون قوی تر عمل میکنم..در صحبت کردن و ارتباط موثر،،در ادامه دادن یک مسیر تا رسیدنم به هدفم،، در مدیریت کردن انجام منظم کار منزل و کار بیرون از منزل ،،در درخواست کردن چیزی از کسی و…
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت اساتید بزرگم
واااااای چه فایلییی بود استاد و مریم عزیزم بینظیر بود خدایاشکرت
چقد مریم جون قشنگ فیلمبرداری کردن وقتی استاد داشتن رانندگی میکردن کاملا حرفه ای اون درختای کاج رو گرفتن من غششششششش از این همه زیبایی خدارو بی نهایت بار شکرت
واقعا استاد توپاییز رنگ این درختا رویایی و بینظیر و فوق العاده میشه خدارو میلیاردها بار شکرت
اصلا استاد قبل از اینکه شما بگین این طبیعت رو تصویرسازی کردین من گفتم با خودم ببین ارمغان استاد و مریم جون خوشگل چه منظره ای رو خلق کردن برای خودشون واقعا بهشته بهشت باور کردنی نیست مثل نقاشی میمونه مثل نقاشیای همون باب راس نقاشه خودمون که تو دوازده قدم هم قدم اول بهمون گفتین استاد فوق العاده س بینظیره خدارو بی نهایت بار شکر
چقد این ارامش سکوت طبیعت بکر کوهنوردی فوق العاده س خدایاشکرت
استاد من تازه دارم میفهمم و درک میکنم زندگی تو مدارای بالاتر که همیشه میگفتین بهمون چه جوریه الان که وارد مدار بالاتر شدم خدارو بی نهایت بار شکر
و تازه خیلی کار دارم من با شما و مریم جون واقعا سقف ارزوهامو بزرگتر میکنم و میفهمم اصلا زندگی یعنی چی شور و شوق و انگیزه و هدف و عشق و زندگی واقعیه بدور از هرگونه وابستگی و در عین رهایی کامل وازادی هر چی تموم تر یعنی چی من با شما و مریم جون هدفام هر روز بزرگ وبزرگ تر میشه خدارو بی نهایت بار شکر
واقعا استاد قبل اینکه شما راجع به این پسر حرف بزنین من گفتم ای کاش استاد واسمون توضیح بده داستان رو اگاهی این موضوع رو بهمون بگه بعد گفتین اینقد ذوق کردم خدارو بی نهایت بار شکر دقیقا استاد تو تموم دوره هاتون شما همیشه راجع به منطقی کردن ذهن که تنها راهش الگوی درست نشون دادن به ذهن هست صحبت کردین و من به اون دختر خانم چقد افتخار میکنم تحسین میکنم شجاعتش رو و روحیه ی الهام بخشش برای دوستش رو واقعا تحسین میکنم اما جا داره بگم من خودمم دختر موفقی هستم و برای خیلی از پسرا الگو شدم و هستم خدارو میلیاردها بار شکر برای این موضوع و تموم اینارو هم از دوره های شما تمومه دوره هاتون استاد عزیزم و بزرگم دارم خدایا میلیاردها بار شکرت
و همینطور تویه یه فایل دانلودی از سایت دیدم نوشته بودین که اگر میخواهی پیشرو باشی باید بهترین آنچه را که می شود به جهان تقدیم کنی ،باید استانداردهای جدیدی برای خودت خلق کنی و این کار فقط با “عشق” ممکن میشود و جهان را بیش از انچه تصور کنی مشتاق خواهی یافت انوقت نه تنها همواره در لذت زیسته ای بلکه ثروت و نعمت نیز تو را احاطه میکند
این جمله تون رو استاد من امروز درکش کردم و بهم الهام شد این رو ببینم تو گالری گوشیم امروز هدایت شدم سمت این متن بی نهایت ارزشمند و تو دوره ی عزت نفس هم گفتین وقتی همه چی فوق العاده س و در بهترین حالت ممکنش هست باید تغییر کنی سقفی برای ارزوهای بزرگ ما وجود نداره و باید ارزوهامون رو بزرگ و بزرگ انتخاب کنیم که این فایلهای بهشتی تون استاد به من این کمک رو میکنه خدارو بی نهایت شکر و رابطه ی فوق العاده عاشقانه و رویایی شما و مریم جون خوشگل و بینظیر رو با تموم وجودم تحسین میکنم و عاشقانه عاشقتونم
تبریک بهت میگم ارمغان جان چه کامنت خوبی بود چقدر کیف کردم مخصوصاً با اون جملهای که در مورد خودت گفتی که از اینکه الگوی خوبی هستی برای دیگران و از خودت تعریف کردی و موفق بودی و در صلح هستی تو دوست دارم با یک اعتماد به نفس بالا باریکلا درود بر شما امیدوارم همیشه در زندگی بدرخشی و به مدار بالاتر و به درجات بالاتر برسی بهترینها رو برات آرزو میکنم
بنام خدای مهربونم ک هر لحظه در حال هدایت من هست ب سمت خواسته هام ب سادگی و با لذت واقعا
سلام ب بهترین های دنیا استاد عباس منش عزیزم و مریم جان شایسته و همه اعضای خونواده ی فوق العاده ی عباس منش
استاد عزیزم وقتی متوجه شدم ک بروز رسانی دوره فوق العاده ی کشف قوانین زندگی ب پایان رسیده ، پیش خودم فکر کردم ک ب احتمال زیاد استاد برنامه ی سفر خواهد داشت و درست فکر کردم
حالا چی شد ک من اینطور فکر کردم ؟
بنظر خودم اینه ک چون آشنا شدم با روند کار و برنامه های شما و اینکه شما دارید یک روند درست رو طوری ادامه میدید ک میشه حدس زد برنامه ی بعدی چیه
و چقدر واقعا لذت بخش ک آدم برای زندگیش هدف و ب طبع اون برنامه ریزی داشته باشه و چقدر این کار انسان رو سرزنده امیدوار پر انگیزه با ذوق و شوق و ب معنای واقعی زنده نگه میداره و چقدر انسان از لحاظ شخصیتی قوی و با اعتماد بنفس میشه و همینطور رو ب جلو رشد میکنه
وقتی در اولین قسمت این سری از سریال سفر ب دور امریکا شما داشتید توی نقشه مسیر رو نشون میدادید ک قصد دارید از چ مسیری سفر کنید ، یک ایالتی رو نشون دادید ک گفتید اونجا حتی از سوئیس هم بنظر شما بهتر و قشنگ تره
من اسم اون ایالت رو فراموش کردم ، نمیدونم شایدم شما اسمش رو نگفتید ، دقیق یادم نیست ، و دلم میخواست ک بدونم اونجا کجاست چون من واقعا عاشق این نوع طبیعت بکر زیبا و کوهستانی و قشنگ هستم ک هر چی از طبیعتش بگم بازهم نمیتونم توصیفش کنم انقدر ک زیباست و انقدر ک من علاقه مندم واقعا
طوری ک هوش از سرم میپره دیدن و مخصوصا بودن در چنین طبیعتی
فقط باید حواسم ب این باشه ک برام عادی نشه این همه زیبایی و قشنگی
واقعا سپاسگزار خدای مهربونم ک خالق این همه زیبایی و قشنگی و احساس خوب هست و از شما عزیزان دل ک لطف میکنید این زیبایی ها و احساس عالی رو با ما ب اشتراک میزارید
خدا قوت میگم ب شما
من سوئس رو ب دلیل طبیعت فوق العاده و زیبایی ک دلخواهم هست خیلی دوست دارم و ان شاالله حتما سفر میکنم ب اونجا ، اما وقتی فکر میکردم ب زندگی در سوئیس ، دوست داشتم ک توی اون طبیعت بی نظیر باشم و زبان اونجا هم انگلیسی باشه چون خیلی علاقه مندم ب زبان انگلیسی منحصرا لهجه ی امریکایی
وقتی شما گفتید ک حتی از سوئیس هم بهتره ب نظر شمایی ک اکثرا جاهای دیدنی جهان رو گشتید ، من دیگه امیدوار شدم و کلی احساسم خوب شد ک اینم از خواسته ی من ک حل شد واقعا
و واقعا ک این فایل بی نظیر رو دیدم کلی کیف کردم واقعا و کلی لذت بردم انصافاً
و همش دستم روی دکمه های اسکرین شات بود ک تا ی صحنه قشنگ دیدم شات بگیرم و بعداً نگاه کنم و انصافا این فایل بی نظیر پر هست از تصاویر زیبا و بهشتی و الان دقیق شمردم ک من 66 تا عکس اسکرین شات گرفتم از این فایل عالی و واقعا کیف کردم
واقعا از شما بی نهایت سپاسگزارم استاد عزیزم بابت این فایل و البته فایل های فوق العاده ی بعدی
و اما موضوع اصلی این فایل فوق العاده
« ترس و تنها راه مقابله با ترس »
چقدر قشنگ گفتید استاد ک اصلا ربطی ب جنسیت نداره و حتی توی این جور مسائل آقایون باید دل و جرات بیشتری نسبت به خانم ها داشته باشن اما داریم میبینیم ک اینجا برعکس هست و اتفاقا اون خانم داره الگویی میشه برای آقایی ک میخواد با ترسش مقابله کنه
من خودم ی جاهایی از خانم ها الگو گرفتم واقعا
هم توی بحث ترس و انجام کارهایی ک نیاز ب شجاعت داره مثل راه اندازی کسب و کار شخصی و پول ساختن از اون و هم توی مواردی ک ب انتخاب شیوه ی سبک شخصی زندگی مربوط میشه
مثلاً خانمی رو دیدم ک ثروت خیلی خوبی داره و ب خودم گفتم ک ؛ ببین ، ایشون با اینکه خانم هست تونسته اینقدر ثروتمند بشه و کاملا هم خودساخته ب این ثروت رسیده
حالا اینکه اگه خونواده خواستند ک ب ما کمک کنند در مورد موضوع مالی ،اکی هست و خوبه ک بپذیریم و سرعت رشد ما خیلی بیشتر میشه و کار برامون راحت تره
اما اینکه میگم اون خانم کاملا خود ساخته هست خیلی بیشتر بنظرم ب من کمک میکنه و پای هر عامل دیگه ای رو ب تاثیر گزاری عوامل بیرونی برای ثروتمند شدن میبنده
بنظرم اون خانم و آقا با ترسشون بصورت تکاملی برخورد کردن و اول از ارتفاع کم و موقعیت ساده تر شروع کردن و بعد هدف های بزرگ تر و چالشی تر انتخاب کردن و ب مسیرشون ادامه دادن با تمام چالش هایی ک ممکن بود واقعا از ادامه دادن مسیر اونها رو منصرف کنه ,اما اونها ب خودشون ایمان و باور داشتن و میخواستن ک انجامش بدن و موفق هم شدن
امروز برای من یک روز خیلی خیلی خوب بود و کلی اتفاق خوب و دلخواه بصورت هدایتی برام رخ داد و البته ک من هم ب هدایت الله یکتای نازنین گوش کردم و خداوند هم منو در بهترین زمان در بهترین مکان قرار داد
این موضوع ب ذهنم رسید ک شما چقدر عالی در زمان مناسب هدایت شدید ب مکان مناسب
و وقتی رسیدید ب اون موقعیت ک این اتفاقات شروع شد و ماهم شاهدش شدیم
بی نهایت از شما استاد عزیز سپاسگزارم
و بی نهایت خداقوت میگم ب شما مریم جان شایسته ک انصافا خیلی با غیرت این مسیر سخت رو پا ب پای استاد عزیز طی کردید
خدا حفظتون کنه
واقعا از خدای مهربونم بابت شما عزیزان دل بی نهایت سپاسگزارم
برای هممون آرزوی سلامتی شادی عشق ثروت و سعادت در دنیا و آخرت دارم
خدایا ازت سپاسگزارم که لایق دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم
استاد جان راجب الگوها گفتین
من نمیدونم دیگران هم مثل من بودن یا نه ولی من فکر میکردم که من یک خانوم هستم و خیلی از ترس ها و رفتارهای من طبیعیه
طبیعیه که از تاریکی بترسم
طبیعیه که از تنهایی بترسم
طبیعیه که برای انجام یه سری کارها منتظر همسرم باشم چون اون کار مردونست و وظیفه همسرم هست
طبیعیه از حشرات بترسم چون همه خانوم ها میترسن
طبیعیه که یه سری محدودیت ها رو برای خودم درست کنم
من اصلا نمیدونستم اینا نشون دهنده ضعف من هستن تازه بعضی وقتا اینا رو نشون دهنده باکلاسی هم میدونستم
اصلا نمیدونستم من باید برترس هام غلبه کنم
و میگفتم خوب میترسم دیگه من اینطوری ام
و واقعا یه شخصیتی داشتم که احساس میکردم این ضعیف بودن خوبه
اینکه همسرت همه جا حواسش به تو باشه این خوبه
اینکه خودت و محدود میکنی و هرجایی نمیری چون مثلا دستشویی نداره حمام نداره این خوبه
و خانوم شایسته به عنوان یک الگوی عالی تمام این باورهای اشتباه رو در ذهن من شکست
مخصوصا زمانی که دیدم تنهایی تو پارادایس ماه ها میمونن
یا مثلا دیدم از حیوانات نمیترسن از حشرات نمیترسن
البته میدونم که غلبه بر یه سری ترس ها روند تکاملی میخواد چون بعضی هاش واقعا ریشه عمیق در وجود ما دارن
یا دیدم که خیلی از کارها مردونست ولی خانوم شایسته انجام میدن
یا مثلا الان تو سفر هستن و حمام همیشه در دسترس نیست و میرن حمام عمومی یا از دوش ماشین استفاده میکنن
من فکر میکردم اینکه من انقدر به همه چیز حسا س هستم این چیز خوبیه
ولی با رفتارهای خانوم شایسته دیدم نه اصلا ترسو بودن خوب نیست
اصلا اینقدر حساسیت خوب نیست
اینکه خودت و از لذت ها محروم کنی چون یه سری امکانات در دسترس نیست این چیز خوبی نیست
و در کل فهمیدم ضعیف بودن اصلا چیز خوبی نیست
و جهان اصلا آدم های ضعیف و نمیخواد
با دیدن خانوم شایسته فهمیدم میتونی یه خانوم باشی ولی از صد تا مرد هم قوی تر باشی
میتونی یه خانوم باشی ولی لوس بازی و ادا نداشته باشی
میتونی یه خانوم باشی ولی به همسرت برای هر کاری وابسته نباشی
خانوم شایسته ازتون ممنونم که شما تو این سایت الگوی میلیون ها نفر شدین
هر وقت یه ترسی میاد سراغم به خودم میگم ببین این نشون دهنده ضعف تو دوست داری ضعیف باشی؟
نمیگم الان عالی ام ولی واقعا دارم رو خودم کار میکنم که یه خانوم قوی باشم
چند وقت پیش یه مسافرت رفته بودیم و یه شرایطی پیش اومد که بریم پاراسل سوار بشیم
من همون اول گفتم نمیام به همسرم گفتم اگه میخوای تنها برو من میترسم
هم از ارتفاع میترسدم و هم اینکه زیر پام دریا بود و بدتر اینکه انگار رو یه تاب نشستی و رفتی تو آسمون
خیلی برام وحشتناک بود
ولی یه خانومی اومد بهم گفت نترس خیلی کیف میده برو تجربه کن
منم تو ذهنم همش به خودم میگفتم ببین درسته میترسی ولی اگه به ترست غلبه کنی اون عزت نفس و اون اعتمادی به نفسی که بهت میده خیلی باعث رشد تو میشه
تو ذهنم اومدم لذت اون اعتماد به نفسی که بهم میده لذت بودن تو آسمون و داشتن یه تجربه شیرین و بردم بالا و گفتم بابا این همه خانوم دارن میرن لذت میبرن
رفتم سوار شدم و میتونم بگم بهترین و لذت بخش ترین تجربه عمرم بود و اگه سوار نمیشدم حتما پشیمون میشدم که چرا گذاشتم ترس ها جلو لذت بردنم رو بگیرن
زیبایی ها ی این فایل هم که واقعا خیره کننده بود بخدا شبیه نقاشی های دادماس بود
واقعا بینظیر بود
دقیقا من همه توجهم به سمت اون دختر خانوم بود که تو آب بود و داشت دوسش رو تشویق میکرد و کلی تحسینش کردم
و حتی وقتی دوتایی رفتن که بپرن بازم اون دختر خانوم راحت ایستاده بود و برای دوربین دست تکون میداد ولی دوستش میترسید و که دستش رو از رو سنگ ها ول کنه و بازم اون دختر خانوم خیلی راحت زودتر پرید تو آب
و این درس رو هم برام داشت که اون آقا پسر اولش خیلی میترسید ولی وقتی دو بار پرید تو آب ترسش و کمتر شد و دفعه بعد از ارتفاع بیشتری و راحت تر پرید
یعنی شاید برای اولین بار خیلی سخت باشه آدم بخواد بر ترسش غلبه کنه ولی دفعه های بعد این ترس کمتر و کمتر میشه
و خدارو شکر برای تراک و ویژگی هایی که داره که میتونه خیلی از جاهایی که صعب العبورهستن رو بره
واقعا چقدر تراک کار و راحت تر کرده و لذت سفر رو بیشتر کرده خدایا شکرت
اگه آروی بود نمیشد خیلی از جاها رو باهاش رفت و با اینکه یه سری امکانات داشت ولی یه سری محددودیت هم داشت
اینم برمیگرده به اینکه استاد همیشه از خودشون میپرسن چطور از این راحت تر؟ چطور لذت بخش تر؟
یه درس دیگه ای که از استاد و خانوم شایسته مییگیرم اینکه هر کسی که میبینن بهش سلام میکنن لبخند میزنن و براش آرزوی یه روز خوب میکنن
منم یاد گرفتم الان مخصوصا وقتی میرم پارک پیاده روی هر کسی که از کنارم رد میشه بهش لبخند میزنم سلام میکنم و یا سعی میکنم هر کسی که میبینم براش آرزوی یه روز خوب کنم
براش طلب خیر و برکت کنم و احساسم خیلی عالی میشه
چقدر همین کمک کرده ارتباطم با افراد قوی تر بشه قبلا خیلی بی تفاوت از کنار آدم ها رد میشدم
ولی باز تو این فایل دیدم که اون آقا داشت رد میشد شاید حواسش هم نبود ولی استاد با لبخند بهش سلام کرد و براش یه روز خوب و آرزو کرد
هزاران سلام و درود به استاد عزیزم و به استادبانوی مهربانم
و درودی بیکران به همه اهالی این سایت الهی
خدا رو شکر میکنم که بعد از تقریبا یک هفته مهمانداری فرصتی دست داد برای کامنت نوشتن… صد البته بر اساس تعهدی که به خودم داده بودم در هر فرصتی وارد سایت میشدم و چندتایی کامنت میخوندم و از مطالب این مأمن الهی بهرهمند میشدم….
این مدت فرصت بسیار خوبی بود که بهتر قدر این داشته ارزشمند رو بدونم…
خدایا شکرت
قبل از هر صحبتی دوست دارم این مطلب رو عنوان کنم که مهمانداری این دفعه ، برای خودم خیلی متفاوت بود…
من تونستم خودمو نسبت به قبلم محک بزنم و بر اساس قوانینی که آموختم رفتارهامو بسنجم … شکر خدا در خیلی از موارد نمره خوبی به خودم میدم ..
همینطور تونستم نقاط ضعف خودمو بهتر بشناسم و الان بهتر میدونم در چه مواردی باید تغییرات عمده ایی رو اعمال کنم و تمرکزمو کجا خرج کنم..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
و اما این فایل بینظیر ، با این تصاویر رؤیایی
که هررررر بیننده ایی رو مات و مبهوت خودش میکنه..
ناخوداگاه این اشعار از مهدی اخوان ثالث در ذهنم زمزمه شد:
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟
بسان رَهنوردانی که در افسانهها گویند
گرفته کولبارِ زاد ره بر دوش
فشرده چوبدست خیزران در مشت
گهی پر گوی و گه خاموش
در آن مهگون فضای خلوت افسانگی شان راه می پویند
ما هم راه خود را می کنیم آغاز…
درس اول: امکانات خوب می تونه تو رو به مکانهای خوبتر برسونه ..
(حتی توصیه راهنمایی رانندگی ایالت کلرادو اینه که اگر از این جاده سنگلاخ میخوای عبور کنی باید ماشینت دارای شرایط مناسبی باشه)
و باز هم عظمت الهی برای دیدگانی که اهل دیدن باشن….
تصاویر کاملا گویای خلقت و عظمت بی نهایت زیبای الهی هستند…
خدایا شکرت
درس دوم : یک ضرب المثل عربی هست که میگه: المؤمنُ کَیِز (انسان با ایمان زرنگ است)
اگر حتی در یک دشت وسیع 20 هکتاری بر روی آب زندگی میکنی باز هم زیبایی های دیگری هست که از دیدنش میتونی لذت ببری پس بخواه تا داده شود
کوه… جنگل… آبشار… رودخانه روان و خروشان… هیجان رانندگی در جاده های پر فراز نشیب و پر پیچ و خم.. دره های سرسبز و کوهستان با طراوت … درختان متنوع… آسمان آبی بی انتها.. ابرهای پر بارش.. شوق دیدن زیبایی ها …. آشنایی با انسانهایی که به شدت با خودشان در صلحند و بسیار توانا در لذت بردن ….
و در نهایت درسهایی که میتوانیم از همه این دیدنی ها دریافت کنیم..
و اما درس سوم : توانایی غلبه بر ترسها با الگو برداری از افرادی که قبلا اون مسیر رو رفتند و رسیدند….
و اما در مورد زیبایی های بینظیر این فایل و اون زوج فوقالعاده شجاع و دوستداشتنی و ورزشکار هر چی فکر کردم چیزی ینویسم دیدم گاهی سکوت و فقط دیدن و دیدن و دیدن بهتر از هر کلامی میتونه لپ مطلب رو ادا کنه پس:
چه کسی باید از این همه احساس خوبت تعریف کنه؟ بعد از خداوند جان، شاید من تنها کسی باشم که میدونم با تمام مشغله های مهمون داری و فرصت کمی که داشتی تا نیمه شب کامنت میخوندی و تکلیف رشد و توسعه شخصیت خودتو چجوری با همه خستگیت انجام دادی.
من شاهد بودم که چقدر تغییر کردی اونم در جهت مثبت در حالی که شاید شرایط چندان هم مطلوب نبود اما تو اونو مطلوب کردی.
من شاهد بودم که در حین خستگی از مهمون داری، لبخند پر انرژیت همیشه بر لبت بود و از عشق و وظایف همسریت کم نذاشتی
آیا چنین زنی قابل تحسین نیست ؟؟؟؟!!!!!!!!
الهی هزاران مرتبه شکررررررررر برای وجود نازنینت که بزرگترین هدیه خداوند برای منه
هزاران درودِ پر مهر از قلبم به قلب پر مهرت حبیب جانم
درسته که صبح میدیدمت و میتونستم حضوری ازت بینهایت سپاسگزاری کنم..
ولی دلم خواست اینجا ، در این لحظه مقدس 4:44 دقیقه صبح بگم : عزیزم من همه درسهامو در کنار وجود بابرکت شما آموختم ، خداوند رو به خاطر حضورت در زندگیم بینهایت سپاسگزارم که اولین معلم من در این مسیر شما بودی با عشق و با غرور دستانت رو میبوسم و سپاسگزار تک تک لحظاتی هستم که با شما سپری کردم..
و افتخار میکنم زانوی ادب بزنم در حضورت و همچنان بیاموزم….
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
خدایا به خاطر همه اساتید و معلمانی که در مسیر زندگی من قرار دادی بی نهایت سپاسگزارتم الله جانم
به خاطر همه شرایط متفاوتی که در زندگیم قرار دادی تا راه رو از بیراهه تشخیص بدم بینهایت سپاسگزارتم خداوند بیهمتای من…
سلام و درود بر خواهر عزیزم بانوی عشق و به برادر بزرگم عالیجنابِ عشق
نمیدانم چه بگویم و از کجا بگویم! نمی دانم برای شما بنویسم یا برای حبیب خدا!
ولی در این تردید و کشمکش، طرف دلم را گرفتم که میدانم چشمک زن خداست! زیرا اولین قطره اشکم زیر این کامنت روی صفحه دفتری که مشغول نوشتن چکیده جلسه دهم دوره کشف قوانین زندگی بودم، چکید!
اگر میشد سکوت را در این صفحات نوشت دوست داشتم یک دل سیر در این صفحه سکوت کنم و اشک بریزم!
سکوت میکنم و عشق در دلم جاریست
که این شگفت ترین نوع خویشتن داریست
هر کلامی که بنویسم و هر سخنی بگویم خدشه ای ایست جبران ناپذیر بر این لوح سفید.پس سخن کوتاه میکنم و به گفته ام عمل میکنم!
تک تک کامنت هاتونو خوندم و فقط اشم ریختم و اشک ریختم چه احساس خوبی خدایا؛ انگار نور وجود تو بر این صفحه تابیده شده که اینقدر فرکانسش الهی و بالاست. پایدار باشید عزیزانم؛ دست هردویتان را می بوسم. دست تمام کسانی که این نور را بر این صفحه الهی تاباندن میبوسم و میگم دست مریزاد عزیزانم دستمریزاد که گل کاشتید، دستمریزاد که عشق کاشتید. یارب نور وجودت را بر این دلها بتابان و قلبشان را تا ابد نورانی کنن.یا حق
خداقوت بانو جان بخاطر یکهفته مهمانداری، تحسینتون می کنم بانو جان که با داشتن مهمان باز هم برای خودتون وقت گذاشتین افرین به شما
وجیهه جان فقط خواستم بگم که من عاشق خوندن کامنتهای زیبای شما هستم ( که البته نشان از شخصیت زیبای شماست)
اگه نتونم همه کامنتهای یک فایل رو بخونم اسم شما و آقای همسر رو بالای صفحه میزنم تا کامنت شما رو حتما خونده باشم ، مخصوصا پاسخ های شما دو عزیز رو بهم ،کلی از پاسخ های پر از احساس و لطیف و سپاسگزار شما لذت می برم و خدا رو شاکرم از این باب
من و همسرم هر دو در سایت هستیم و هر دو هم به خواندن کامنت شما و آقای حافظان علاقه داریم
گاهی هم برای اینکه آقای همسر رو اذیت کنم میگم: برو از آقای حافظان یاد بگیر (استیکر خنده)
من که حظ کردم از این تصویر و این همه زیبایی خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
ممنونم سحر عزیزم از ابراز لطف و محبتی که دارین ، همینطور خدا قوت به شما نازنینم و همه بانوان پر تلاشی که علاوه بر کارهای روزمره زمانی رو به خودشون اختصاص میدن ، که در این چند روز کاملا پی بردم به اهمیت این موضوع…..
و اما بی شک زیبایی در شماست سحرجان که زیبا میبینید و به قول دوست مون سمانه صوفی عزیز اعتبار همه این کلمات و نوشته ها متعلق به الله یکتاست…
واقعا من از خودم هیچ ندارم و هر چه هست اوست….
همین چند دقیقه پیش برای یکی از عزیزان نوشتم باز هم باید برای خودم یادآوری کنم که : کلمات روح و جان دارند…
چقدر کامنت تون پر بود از احساس عالی دوست زیبا رویم…
اول که خودم خوندمش خندیدم و بعدا بلندتر برای اقای حافظان هم خوندم و کلیییییی با هم خندیدیم…
الهی زندگیتون پر باشه از خنده و احساس خوب دوست خوبم:)))
چقدرررررررررررررر خوشحالم که با همسرتون در این فضا هستین براتون هر لحظه موفقیت و پیشرفت در همه زوایای زندگیتون رو از خداوند خواستارم…
عاشقتم دوست بانمکم که برام نوشتین و از خوندن کامنت تون لذت بردیم ..
منتظرم به زودی خبرهای عالی از پیشرفت ها و پیروزی ها و رسیدن به خواسته هاتونو بخونم و بیشتر لذت ببرم…
همراه با همسرتون در پناه عشق و نور الهی باشید سحر عزیزم
دوست عزیزم اینو بگم که من هر وقت که کامنتهارو میخونم و به کامنت شما میرسم یه لبخند میزنم انگار که بری جایی و به دوست خوبت رو ببینی .خیلی خوشحالم بابت کامنتهای زیبایی که میزاری که هر بار حس خوب و کلی انرژی به آدم میدی
امیدوارم همیشه کامنتهای پر از حس و حال و خبرهای خوب ازت بخونم
سلام به وجیهه عزیز بانوی ایران زمین چقدر عالی در فرصتی که پیدا کردید رفتارتون رو نسبت به شناختی که دارید بسنجی و نمره خوبی گرفتی
ولی نگفتی که ای کاش زمانی که نمره خوبی گرفتی برای خودت یک هدیهای هم در نظر بگیری به عنوان تشکر برای کاری که کردی و نتیجه گرفتی
همین که رفتارهای شخصیتی خوبت رو شناسایی کردی و باید تغییر کنی جای تبریک داره دانستن و قبول کردن این کار خودش یک نوع تغییر است برای شروع که شما در عمل دارید آن را انجام میدهید
از شعر زیبای اخوان ثالث هم خیلی لذت بردم و درسهای خوبی داشت این شعر از شما سپاسگزارم
دیدگاه مفیدی رو نوشتید که برای من یک هدیه از طرف خداوند بود هر کجا هستی موفق و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
خیلییییییییییییی ممنونم از پاسخ پر لطفتون که مثل همیشه پر بود از احساس خوب..
سپاسگزارم به خاطر یادآوری این مطلب : جایزه :) …
واقعاااااااااا پیشنهاد عالی بود حتماااااااااا انجامش میدم و دعاگوتون هستم بابت این یادآوری بجاتون..
الهی زندگیتون پر بشه از جایزه هایی که خداوند از طرق متفاوت براتون تدارک دیده و دلتون پر بشه از شادی دریافت این هدیه ها….. الهی آمین
در مورد تغییر واقعا یک درس عالی گرفتم این که : تعامل با آدمهای متفاوت چقدر میتونه کمک کننده باشه که خودت رو در آینه اونها ببینی .. خودتو محک بزنی… ریز بشی روی رفتارهات..
و به قول شما این که : بدونی و قبول کنی ..پیشرفت خوبیه..
همیشه دوست داشتم کامنتی بزارم که حداقل خودم از نوشتن و خوندنش لذت ببرم و اگر دوستی وقتی برای خوندنش میزاره ، به تهش که رسید بگه ارزش وقتی که گذاشتمو داشت.
خب شاید اینم کمالگرایی باشه اما مثل هر بیماری دیگه ای اینم فوایدی داره و فایدش اینه که همه سعی خودتو میکنی که بهترین خودتو ارائه بدی اما وقتی کامنت بچهها رو میخوندم میدیدم کامنتی تاثیر گذاره و به دلم میشینه که نویسندش زبان و قلمشو سپرده به خدا و
کیست این پنهان مرادر جان و تن
کز زبان من همی گوید سخن؟
این که گوید از لب من راز کیست
بنگرید این صاحب آواز کیست؟
در من اینسان خود نمایی میکند
ادعای آشنایی میکند
کیست این گویا و شنوا در تنم؟
باورم یارب نیاید کاین منم!
متصلتر با همه دوری به من
ازنگه با چشم و از لب با سخن!
خوش پریشان با منش گفتارهاست
در پریشان گوئیش اسرارهاست
پس منم از خداوند خواستم بر زبان قلمم جاری بشه
پس از دیدن تمام زیبایی های این سفر و در این قسمت زیبای کوهستانی (که سخت دلم خواست)
یاد کارت پستال های قدیم افتادم که میخریدم و به دوستانم هدیه میدادم و هرگز بهش دقت نمکردم که چنین جاهایی واقعا وجود دارند
اما توجه من بیشتر بر موضوع ترس در سخنان گوهربار استاد رفت و دیدن اون خانم و آقای شجاعی که بر ترسهاشون غلبه کردند و با اون روبرو شدند
به نظر میرسید که تجربه اون خانم بیشتر باشه و در شیرجه و هم شنا تجربه و مهارت بیشتری داره و دوم اینکه اصلاً جنسیت نمیتونه نقشی در ترس یا عدم ترس داشته باشه و به نظر من این هم یک باور غلطه که خانمها به خاطر ظریف بودنشون ضعیف هم هستند
من و همسرم هر دو ورزش رزمی کار کردیم و من بارها همسرمو به خاطر شجاعت در مبارزه و پشتکارش تحسین میکردم و میکنم و برای من این خیلی عجیب نیست.
خب همون طور که استاد فرمودند دلیل ترس به خاطر ایمنی انسان تا رسیدن به شناخت از دلایل ترسه و وقتی ما با منطق و دلایل ترس آشنا و از اون آگاه بشیم لزومی به وجود ترس ها نیست و بهترین غلبه بر ترس روبرو شدن و شناخت محیط و شرایطه
بر خلاف تصور اکثر مردم ترس از مرگ در رتبه چندمه
من خودم همیشه از روبرو شدن با فرشته مرگ بیشتر میترسیدم تا از خود مرگ تا اینکه کرونا منو تا نزدیک مرگ برد و جناب عزرائیل رو دیدم
و
«سلام بر تو حبیب»
با صدایی به شدت دلنشین از دهان مبارکش خارج شد
در ارتفاع حدود پنج متری بالای سرم و البته من تو تاریکی چهره دلرباشو ندیدم اما دلیل حضورش مشخص بود که من به رفتن نزدیک شدم
بماند که هیچ ترسی از مرگ و رفتن نداشتم چون مشتاق رفتن بودم و هنوز زمانش نرسیده بود و تنها ترس بزرگ من با شنیدن سلامش فرویخت.
گاهی جسارت روبرو شدن با زندگی بسیار سخت تر از مرگه
دلیل عمده ترس های ما به جهت موندن در دایره امنه برای بقا و احساس خوب امنیت
و دلیل خارج نشدن از این دایره امن هم ترسه ، ترس از دست دادن مکان و موقعیت و دستاوردها
و
بهترین راه مقابله با ترسها ،سفر و خروج از مکان و دایره امن برای روبرو شدن با همون ترسهاست و به چالش کشیدن خود در شرایط متفاوت و مختلف
من از تنهایی میترسم»»» تنهایی سفر کن (مثل استاد در دل جنگل)
من از مهاجرت و خروج از شهر و کشورم میترسم »»»» سفر کن و ببین جاهای بهتر با موقعیت های بهتر هم هست
من از ازدواج و زندگی با کسانی که نمیشناسم میترسم»»»» سفر کن تا با مردم و موقعیت ها و افراد غیر بومی ،و مردم ملل دیگه آشنا بشی تا فرصت های جدید بوجود بیاد
خلاصه که
سفر میتونه خیلی از ترسهارو درمان کنه و از بین ببره
اونم سفر به زیباترین کشور دنیا کشور خدا با مردمانی خدادوست
آرزو میکنم روزی با همه دوستان توحیدی خودم همسفر بشیم و همسایه استاد در کشور زیبا و وسیع آمریکا تا ما هم سفرنامه هامونو به تصویر بکشیم.
خدای من چقدر این ویو دیوانه کننده بود، سیر نمیشد آدم از دیدنش، اون درخت های سوزنی سبز و باطراوت رویایی بود هرچقدر از زیبایی اش بگم کم گفتم. اون ویو بهترین ویویی از ترکیب درخت و کوه و آسمان بود ک در عمرم دیدم تابحال، ینی غششش
چه دوربینی چه کیفیتی واقعا عالیه سپاسگزارم، چه تراک کمپر فوق العاده ای. بهترین پکیج عالی ترین.
اون گل های بنفش و زرد چه محشر بودن قربانشان رفتم. چه تریل زیبایی بود من عاشق هایکینگ هستم اون هم وسط جنگل، چه آبشار زیبایی در دل جنگل بود الله اکبر.
ماشاله ب اون خانم مسن من همیشه میرم کوه از دیدن خانم و آقایون مسن انرژی و انگیزه میگیرم و میگم واقعا دمتون گرم. استاد عزیزم چقدر رفتارتون قابل تحسینه ک پیش قدم میشید برای کمک ب اون خانم. همه تجربه کردیم که کمک و خوش رفتاری چقدر روح ادم رو بزرگ میکنه، چقدر در مقابل جهان عشق و محبت بیشتری از طریق دستان دیگه اش میورزه بهمون.
خیلی حس خوبیه من امروز در یک مکان عمومی بودم و داشتم تیکه آخر این فایل ک جاده زیبارو نشون مون میدین رو بدون صدا تماشا میکردم و خودم رو تصور میکردم اونجا. یک آقای مسن و بسیار مهربان و محترم چندساعتی کنار من بودن، گفتن این چیه می بینی دخترم گفتم طبیعت عه عموجان من عاشق سفر و طبیعت هستم اینجاهم آمریکاست خیلی زیباعه لذت میبرم از دیدن اش. ایشون گفتن مطمئنم یه روز خودت میری چون این رو در تو میبینم مگر اینکه خودت جلوی خودت رو بگیری این رو در تو میبینم چون آدم وقتی یک چیزی رو بخواد کائنات ب کمکش میاد. منو میگی ذوقی کردم سپاسگزاری کردم گفتم بله عمو اگر این همه آدم از ایران تونستن برن پس منم میتونم برم و وقتی من حرکت کنم خدا ب کمکم میاد. و گفتن یه ارزشمندی خاصی در تو نسبت ب انسان های اطرافم میبینم باخودم گفتم خدایا ینی چقدر ب من عشق و محبت می ورزی قربونت برم من. چقدر نشانه میدی بهم ک در مسیر درستی هستم ک خودت دلم رو قرص میکنی رب من.
این هم نشینی با انسانهای متشخص رو هم از کامنت آقای سیدعلی دیدم ک مهمان استاد محترم شون شده بودن و گفتم چقدر عالی چقدر حال میده.
خیلی دارم رو خودم کار میکنم ک صرف هدف داشتن برام مهم باشه نه عدد توی حساب بانکی، خیلی کنترل ذهن میخواد باورتون نمیشه من امروز انقدر حالم خوب بوده انقدر عشق ورزیدم و عشق دیدم ک احساس کردم خدا پیشم بود فکر نمیکنم روزی مثل امروز انقدر حالم خوب بوده باشه، نجوا میومد ک بخواد حالم رو بگیره و حال خوبم رو گره بزنه ب درآمدی ک کسب کردم و میخواست من این همه لطف رو فراموش کنم و بشم از ناسپاسان ولی این نهایت بی انصافیه ک این همه اتفاقات خوب رو نبینم و بچسبم ب پول، اصن چرا نعمت و ثروت توی ذهن من فقط پوله !؟ چرا میرم سراغ حساب کتاب مگر قراره رزق من فقط از یه جا داده بشه مگر این 23 سال عمرم من روزی رو بی رزق موندم ؟
اصن اینکه اون جهانی وجود داره و ما صرفا اومدیم اینجارو تجربه کنیم، اصن باور انا لله و انا علیه راجعون چقدر چقدر ب آدم آرامش میده فارغ از قیل و قالهای اطرافت فارغ از دوییدن های انسانهای اطرافت دنبال پول، فارغ از مقایسه کردن خودت و عجله و حرص زدن میگی از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود ؟ یه آن میگی چرا انقدر دارم حرص میزنم چرا امروزم رو لذت نمیبرم چرا یادم میره من قراره یه روزی تو همین روزها وداع بگم این دنیا رو ؟
دارم میبینم با تکرار این باورها زور نجوا داره کم میشه و از دور تماشاش میکنم و بهترین وسیله تقوام میشه آیه های قرآن ک دلم میخواست همینجا جلوی جمع بزنم زیر گریه از این حجم از همزمانی انگار حرف هایی ک خدا ب حضرت محمد میگفت برا من بود.
چقدر خوبین خانم شایسته عزیز ک این لذت رو از خودتون دریغ نکردین و پاهاتون رو در آب گذاشتین. خود من هم تا اب میبینم کتونی و جوراب را به گوشه ای پرت و پاها در آب میگذارم خیلی تجربه لذت بخشی هست، وای پیدا کردن سنگ در آب این فیوریت منه ؛))
چقدر اون دو زوج برای من قابل تحسین بودن،ینی از همون اول من گفتم چقدر خانم های شجاعی. اول اون خانمی ک آقاشون با کفش ایستاده بودن و نمیخواستن بپرن و اون خانم بدون اینکه بگن پارتنرم ک مرد هست نمیپره و نشسته ب تماشا ول کن من هم نمیرم و با وجودی ک معلوم بود ترس دارن ولی پریدن در دل ترس شون واقعا دمشون گرم.
اون خانم شجاع و Adventurer رو ک دیگه نگم.چقدررر شجاع بودن. حتی حالت پریدن شون توی اسلوموشن عالی بود کاملا نترس و با عزت نفس. ماشاله ب این روحیه ماجراجو شون و اینکه انگیزه میدادن ب پارتنرشون واقعا قابل تحسین بود.
اتفاقا چند روز پیش اون قسمت ک خانواده راین اومده بودن و پسرهاشون میترسیدن ک بپرن داخل دریاچه ولی تا شما پریدین و الگو شدین ک بچه ها نترسن، از برادر بزرگتر شروع شد و همه پریدن در دل ترسهاشون.
خود من دوشب پیش حوض پارک محل مون باز شده بود و من اول رفتم روی صندلی و بعد گفتم منم میخوام تجربه کنم و برم دور حوض بشینم تا شبنم های آبشارش بخوره تو صورتم، نجوا داشتم چون اولین فردی بودم ک قرار بود بشینه اون هم دختر تو محل ما رفتم و پشت ب همه کردم چهارزانو نشستم دور حوض نزدیک نزدیک آبنماش طوری ک شبنم صورت و لباسهام رو خیس کرده بود و آهنگ قشنگ من هم در گوش گذاشتم جایتان خالی عشقی کردم، یادم اومد آقای سیدعلی تو کامنتشون گفته بودن شبنم خورده تو صورتم گفتم چه تجربه بینظیری مگه من میتونم تو تابستون همچین تجربه ای داشته باشم؟ و دقیقا شبش من تجربه اش کردم و با خودم میگفتم هیچ کس نیست ک جلوی لذت ات رو بگیره، فقط ذهن خودته اگر من توجهی ب نظر بقیه میکردم و بقیه در ذهن من قدرت داشتن و نظرشون مهم تر از تجربه ام بود، هرگز اون تجربه شیرین رو نداشتم.
شخصیت من با برداشتن همین قدم های کوچک روزمره ام تغییر میکنه. و به هیچ وجه این قدم های کوچیک رو بی ارزش ندونیم بلکه به خودمون آفرین بگیم.
جالبه بعد از من دیدم ک خانم هایی هم چون من رو دیدن الگوشون شدم و اومدن و این لذت رو از خودشون دریغ نکردن. خیلی خوشحالم ک در بیشتر اوقات الگو بودم حتی برای دخترهای فامیل مون.
اون جاده ک بک گراندش صحبت کردین بهترین بود، این ایده عالی بود استاد ک روش صحبت کنید. تشکر ویژه از خانم شایسته عزیز ک انقدر عالی فیلم گرفتن برامون.
چه ماشین های خفنی، چقدر نو، چقدر زیبا این نشان از ثروت این کشور رو میده.
من خودم این ویوهای بینظیری ک صحبت میکنید رو کات میکنم و بعدها چندیدن بار میبینم.
اون آقا 15 دقیقه اونجا بودن تا بپرن الله اکبر چه کنترل ذهنی میخواد ک نجوا لهت نکنه و شکست نخوری و در آخر انجامش بدی. واقعا این نجواهای ترس آلود بدترین سمه میشکنه آدم رو ولی وقتی بپری تو دل ترسهات میگی واقعا همین بود برای این من خودم رو کشتم !؟ البته ک درکشون کنیم و قضاوت نکنیم چون من تجربه اش ک نکردم تابحال همه میدونیم ترس از ارتفاع خیلی ترسناکه.
اگر یک الگویی رو پیدا میکنیم ک اون کاری ک ما ازش میترسیم انجام داده این یعنی اون کار انجام پذیره شدنی عه.
وقتی که ما میبینیم یک فردی تونسته ب یک موفقیتی برسه و تونسته ی کاری رو انجام بده، خیلی برای ما باید باورپذیر بشه ک این کار شدنیه.
من برای شروع کارم میگردم دنبال الگوهایی ک اون کارو انجام دادن ینی بجای اینکه تمرکز کنم به حرف هایی ک میگن شدنی نیست میرم میگردم ببینم آیا کسی تونسته این کارو انجام بده ؟ و اگر کسی انجام داده باشه خیلی خیلی کمک میکنه ب من ک باور کنم ک میشود و اگر این باور بنیادین بشه تو ذهن من، اون وقت من به راه حل ها هدایت میشوم.
برای باورها میگم الگوهایی رو پیدا کنید ک تونستن این کارو انجام بدن. ینی اگر باورت اینه من تنهام، من دخترم، من جوانم، کسی اطراف من نتونسته. برو و خانم های جوان و موفق رو پیدا کن، برو آدم هایی ک از اول تو خانواده های ثروتمند نبودن رو پیدا کن، ک باور کنی ک میشود.
مغز اینجوری کار میکنه مغز اگر ببینه ک یک کسی این کارو انجام داده خیلی راحت براش باورپذیر میشه. ب خودتون بگید این کار شدنیه.
از این اهرم برای حرکت کردن و انگیزه تون استفاده کنید اون وقت می بینید ک الگوها چقدر میتونه بهتون کمک کنه.
میشود یه خانم انقدر شجاع و جسور و توانمند باشه اینطور نترس باشه ک بتونه کارهایی رو انجام بده ک خیلی از آقایون جرئت انجامش رو ندارن.
این فایل الهام بخش خانم ها باید باشه. چه خانم خوشبختی هستم من خداروشکر.
خانم ها بجای اینکه منتظر باشن آقایون اول یه سری کارهارو انجام بدن بعد خانم ها فالو کنن خودشون پیش رو باشن.
خودشون کسی باشن ک حتی باورپذیر میکنن یه سری اتفاقات رو برای آقایون.
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت تهیه و تدوین این فایل گرانبها، مرسی از دوستانی ک کامنتم رو خوندن در پناه الله
آفرین بهت میگم که با انرژی فوق العاده این کامنت زیبا رونوشتی و به من هم انرژی دادی دختر
اصن اینکه اون جهانی وجود داره و ما صرفا اومدیم اینجارو تجربه کنیم، اصن باور انا لله و انا علیه راجعون چقدر چقدر ب آدم آرامش میده فارغ از قیل و قالهای اطرافت فارغ از دوییدن های انسانهای اطرافت دنبال پول، فارغ از مقایسه کردن خودت و عجله و حرص زدن میگی از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود ؟ یه آن میگی چرا انقدر دارم حرص میزنم چرا امروزم رو لذت نمیبرم چرا یادم میره من قراره یه روزی تو همین روزها وداع بگم این دنیا رو ؟
عجب یادآوری خوبی
سپاسگزارم ازت
انشا.هرروزه بهتر و زیباتر ولذتبخش تر از قبلت باشه عزیزم
سلام ب استاد عزیزم سلام ب مریم بانو
و سلام ب همه ی همسفران باایمانم در این مسیر زیبا
عجب فایلی
عجب آبشاری
عجب جسارتی
عجب شجاعتی
عجب بزی
اعتراف میکنم ک با دیدن این قسمت تمام لحظه ب لحظه ی امروزم ک پاهام از ترس میلرزید تو ذهنم مرور شد و ب خودم گفتم اگه اون پسر برای شیرجه زدن و پریدن از ارتفاع یک ربع میخکوب شده بود و هی تعلل میکرد و ترس ها نمیزاشت ک بپره ، اعتراف میکنم ک امروز منم برای انجام دادن تمرین آگهی بازرگانی ( تمرین جلسه 6 دوره عزت نفس ) ساعت ها تعلل کردم و ترس تمام وجودمو گرفته بود !!! واقعا سخت ترین لحظه ی زندگیم بود ! واقعا ترس داشت ! واقعا اگه کل تمرین ها رو یک طرف ترازو بزاریم و این تمرین رو طرف دیگر ترازو ب جرات میگم این تمرین سنگین تره و ایمان و جسارت بسیار بسیار زیادی میخواد ک بری از یک نفر یا چند نفر درخواست کنی ک چند دقیقه به حرفات گوش بدن و تو براشون از نکات مثبتت بگی و کلی از خودت تعریف و تمجید بکنی ….. اگه اون خانم تونست ب دوس پسرش انگیزه بده ک بپره ، صادقانه بگم ک منم امروز برای غلبه بر ترسم فقط ب خودم میگفتم رضا این همه خانم تونستن این تمرین آگهی بازرگانی رو انجام بدن ، پس توام میتونی …. اووووف عجب لحظه ای بود
بلاخره بعد یک ربع ترس پرید …….
بلاخره بعد از 2ساعت ترس انجامش دادم …..
ساعت 3بعدظهر بود ک تصمیم گرفتم هرجور شده از چند نفر تو خیابون درخواست بکنم ک ب من چند دقیقه وقت بدن ک من آگهیمو با جسارت تمام براشون بخونم ! دیدم 2نفر روی نیمکت بغل خیابون نشستن رفتم سمتشون ، رسیدم بهشون ترس وجودمو گرفته بود ولی برگشتم !! نجواهای شیطان دست بردار نبود همونجا وایسادم ب خودم گفتم رضا اگه نتونی پا رو ترست بزاری پس بروووو بمییررررررر !!!! بلاخره رفتم سمتشون و درخواست کردم و اوناهم گفتن بله بفرمایید و من با قدرت تمام آگهیمو خوندم و سربلند بیرون اومدم و بعدش دیدم ترس چیزی نیست جز یک توهم ک فقط میخواد جلوی رشدوپیشرفت و حرکت کردن مارو بگیره ک نزاره ما لذت ببریم !!! ولی وقتی ک بلاخره میری تو دل ترس ها و پاتو فراتر میزاری اینجاست ک خداوند ب شجاعان پاداش میده و منم خوشحالم ک با رفتن ب دل ترسام قوی تر و شجاع تر شدم و ب تمریناتم متعهد بودم و درجه جدیدی از ایمان رو تجربه کردم ک انجامش ب شدت لذت بخش توام با افزایش اعتماد بنفس بود … خدایاشکرت
تحسین میکنم خودمو ک ایمان، شجاعت و لیاقتمو ب جهان ثابت کردم ….
تحسین میکنم اون دختر خانم جسور و زیبا رو ….
تحسین میکنم اون آقا پسر رو ک بلاخره وارد ترسش شد و پرید ….
تحسین میکنم استاد عزیزمو ک با آموزشاشون مهارت خلع سلاح کردن شیطان رو ب ما یاد میدن…..
تحسین میکنم مریم بانو قهرمان مردمی و دوست داشتنی رو ک باعشق در هرشرایطی برای ما فیلم میگیرن ک من از همینجا بهشون خداقوت میگم ….
تحسین میکنم تمام خانم های شجاع ، جسور و باایمان این مسیر الهی رو ک واقعا ب من انگیزه میدن …..
و اینم بگم ک تنها راه مقابله با ترس ، فقط و فقط رفتن ب دل ترسهاست ک با پا گذاشتن بر روی ترس میفهمیم ک توهمی بیش نبوده و فقط میخواسته جلوی حرکت مارو بگیره !!!
استاد الان بیشتر درک میکنم ک وقتی تو دوره روانشناسی ثروت 1 ، کشف قوانین ، دوره عزت نفس ، جهان بینی توحیدی میگین بچه ها فقط ((حرکت کنید)) ینی چی؟؟؟!!!!!
حرکت کنید = انجام دادن تصمیمات عقب افتاده = پا گذاشتن بروی ترس ها = عمل صالح= ایمان ب خداوند و در نهایت مساوی هستش با زندگی کردن ب سبک شخصی فارغ از اینکه مردم چی میگن و یا مردم رضایت دارن یا ن!!! ک تو این قسمت میبینیم ک این 2 جوون عزیز چقدر باخودشون درصلح بودن و به سبک شخصی خودشون مثل بزکوهی از اون محیط لذت میبردن فارغ از اینکه ببینن بقیه چ فکری درموردشون میکنن!!
استاد ازت سپاس گزارم واقعا تمام این فایل ها برای ما درس داره و مکمل خوبی برای تمام دورهاست ک ما قوانین بدون تغییر خداوند روبیشتر درک بکنیم و بیشتر در زندگیمون اجراییشون بکنیم
خدایاشکررررت
عاشق همتونم
درپناه خداوند باشید
سلام به آقا رضای ورزشکار وخوشتیپ ودوست داشتنی
واقعا تحسین میکنم جسارت وشجاعتت رو در اجرای تمرین آگهی تبلیغاتی.
من هنوز این تمرین رو انجام ندادم ولی میدونم خیلی جسارت میخواد .ایشاالله که من انجامش بدم.
دمت گرم مرد عمل آفرین داداش
در پناه رب جهان باشی
درود بر شما استاد عزیز
خانم شایسته گرانقدر
و همه اعضای خانواده پر مهر عباس منش
بسیار لذت بردم زمانی که متوجه شدم زدید به دل کوه و کمر و به قصد یک آبشار زیبا دارید این مسیر سخت را طی میکنید
الان ساعت حدودا 3 و نیم ظهر هست و من از صبح که بیدار شدم همش تو فکر این بودم که چقدر دلم میخواد برم تو دل کوه و کمر و طبیعت
همش تو فکرم بود که اگر این چند روز فرصت بشه یه روز برم یه جایی لب آب و پاهامو بذارم تو آب خنک و تو این گرمای تابستون آب خنک بزنم به صورتم تا روح و روانم تازه بشه
خدایا شکر که من اومدم فایل را باز کردم و دیدم عه استاد هم زده به دل طبیعت و خوشحال شدم که چه همزمانی جالبی
استاد عزیزم همه تلاشم این مدت در زندگی اینه که به استقلال مالی برسم و برم جهان گردی
دوست دارم برم تو دل محله ها و شهرها و کشورهای جدید با فرهنگ های متفاوت
دوست دارم برم تو دل طبیعت های جدید و تجربه های جدید بدست بیارم
و خدارا شکر گذارم که الگوی بسیار خوبی مثل شما دارم که هر لحظه انرژی و انگیزه بیشتری از شما میگیرم برای رسیدن به اهدافم
آخ خدای عزیزم چقدر دوست دارم زودتر دوره آموزش سنتورم را تکمیل کنم و به پایان برسونم و با یه سنتور زیبا برم تو سکوت طبیعت کنار یک آب زلال و روان و برای دل خودم بنوازم و با نواختن هر نوت خدا را سپاسگزار باشم که من را به این مسیر الهی هدایت کرده تا از گمراهان نباشم و آگاهانه بتونم از داشته هام لذت ببرم
استاد عزیزم ممنونم بابت تصویری که از اون گلهای زیبا نشون دادید فوق العاده ظریف و زیبا بودن و من یه لحظه خودم را کنار اون گلهای زیبا تجسم کردم چه حس جذاب و دوست داشتنی ای بود
چه آبشار زیبایی
آب زلال
سنگهای زیبای همه رنگ و شسته شده
آب خنک تو دل طبیعت
خدارا سپاسگزارم بابت اینهمه جای دیدنی و جذاب
چقدر حجم درختها زیاد هستند و با حال و تمیز و خوش رنگ
واقعا زیباست و هر لحظه فایل برام جذاب بود و حال و هوامو عوض کرد
استاد عزیز از شما و مریم خانم سپاسگزارم بابت انتشار این فایل زیبا
تندرست باشید ،
سپاس خدایی رو که پروردگار جهانیان هست که تنها او را میپرستم و تنها از او یاری میجویم
بنام خالق یکتا
سلام و درود فراوان یه یاران غار حرا
سلام و درود فراوان به استادان بهشتی غار حرا
سلام و درود خداوند بر خودم که ازش کمک میخاهم بتونم بنویسم هرآنچه را که میخاهم
وای استاد به خدا اینجا بهشت بود خود بهشت واقعی ابرهای که انگار به کوه چسبیده بود
پر از درخت پر از نعمت و فراوانی پر از سنگهای زیبا که به قول مریم جان یکیشون شبیه قلب بود ینی تو همه چیز فراوانیه خدایا صدهزار مرتبه شکرت
من عاشق همچین جاهای بکریم مخصوصا اینکه ابشار داشته باشه و بری اب تنی
استاد عزیز اول چقد اون خانوم تحسین کردم با وجود سنش این همه شیب بالا اومده بود و حتی انقد مستقل بود از نفر جلویش کمک نمیگرفت و خودش بدون کمک کسی ار سربالایی بالا میرفت
و چقدر استاد شمارو تحسین کردم که به اون خانوم کمک کردید دستشو گرفتید که از اون قسمت رد بشه واقعا عاشقتم خیلی دوست دارم
چقد مریم عزیز قائم به ذاتید شما خیلی دوست دارم واقعا یه الگوی واقعی هستید برای ما بدون نیاز کسی خودتون اون همه شیبو و سربالایی پیاده روی کردی واقعا خدا قوتتون عزبزم
عاشقتممن که انقد مستقلی عزیزدلم
منقبل توضیحات استاد واقعا تحسین کردم
اون دختر شجاع رو واقعا انگار خودم اونجا بودم و کلی لذت بردم از شجاعتش از اینکه خیلی راحت بالای صخره میرفت چقد من ذوق کردم براش همون لحظه گفتم افرین بر تو دختر شجاع چقد اون دوستش رو به پریدن تو اب تشویق میکرد
اینجا گفتم ببین آزاده این دختره و چقدر شجاعه وبرعکس اون پسره چقدر ترسوعه اما باز خیلی پسره رو تحسین کردم با وجود ترسش میپرید تو اب و این اخرشم که باهم پریدن و کلی من یکی تحسینشون کردم
حتی چقد از اینکه استاد فیلم میگرفت لذت میبردند واقعا و سپاسگزاری میکردند چقدر عزت نفسشون بالاست این مردم
افرین بهشون واقعا برعکس ماها که یکی فیلم میگیره سریع خودمونو جمع و جور میکنیم یا میگیم فیلم نگیر
یاد خودم افتادم چند هفته پیش رفته بودیم دربند شهرمون دقیقا مثل همین ابشار دربندم داره بی نهایت زیباست اگ دوستان خواستن سرچ کنند میتونند تو گوکل بزنند دربند صحنه
دقیقا اونم همین قدر صخره ایه و امسال چون بارندگی زیاد بود اصلا کف رودخانه ام مشخص نبود ابشم خیلی سرده اما خیلی شلوغه و همه برای شنا میرن قسمت ابشار
اول بگم قسمت ابشاره کلی پسر بودو خانومها نمیرفتند داخل اب که من شجاعت به خرج دادم اول رفتم بعد بقیه خانومها دیدند من رفتم اونام الگو گرفتن حتی داخل اب اومدن و حتی سرمو زیر اب میکردم با من این کارو انجام دادند تا اینجای ماجرا من خوب پیش رفتمحتی از ارتفاع یه متری یک متر پریدم و خیلی سنگ داشت اصلا نمیشد بپری واقعا اما منم از آقایون یاد گرفتم که بپرم و بر ترسم غلبه کردم یه ذره خیلی کوچک
اگ واقعا سنگ نداشت شاید ارتفاع بالاتر میرفتم ابم تا زیر گردن میومداما بقیه ماجرا
وقتی اقا پسرها میرفتن بالای صخره و میپریدن از پایین داخل اب همه هو میکشیدن و طرف رو تشویق میگردند بپره البته که سریع میپریدن
یه پسر بچه ای بود فک کنم 8یا9 سالش بود این رفت بالای صخره و شاید ساعتها منتطر موند بالای صخره که بپره تو اب و هی نشسته نمیپرید فکرشو کنید ما بالای 1 ساعت داخل اب بودیم اون پسربچه همون بالا ایستاده بود ما از اب خارج شدیم و برگشتیم وسط راه داداشم اومد گفت دوباره بریم تو اب و ما دوباره رفتیم پیش ابشاره اون اقا پسر بودش اما این دفه شجاعت به خرج داد و پرید و من چقد لذت بردم یه پسر 8یا9 ساله با وجود ترسش پرید و چقدرم خوب شنا میکرد
هرچند من خودم شنا بلد نیستم و مینرسم اما تصمیم مهم گرفتم و تو هدفهامه که حتما اموزششو برم ولی با وجود ترسم به داداشم گفتم منو بگیر رو دستت از پشت که بتونم وایسم رو اب و شنا کنم به پشت البته ینی یه ذره برای ترسم قدم برداشتم البته که اینم تکامله باید طی کنم هرچند داداشم گاهی دستشو ول میکرد اما من سعی میکردم بمونم برای چند ثانیه رو اب
امید الله هدف دارم براش تا ترسم بریزه چون خیلی دوست دارم شنا یاد بگیرم
وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا
و بگو که بارالها مرا (همیشه به هر جا روم به مکّه یا مدینه یا عالم قبر و محشر) به قدم صدق داخل و به قدم صدق خارج گردان و به من از جانب خود حجت روشنی که دائم یار و مددکار باشد عطا فرما
سپاسگزارم استاد عزیزکه همیشه قانو برامون یاداوری میکنی.
من برای اون هدفم که گفتم قراره سفر کاری برم در اطراف شهرم واقعا پا رو ترسم گذاشتم اما باوجود این یکم باز ترس دارم اما هی میگم خدا با منه خدا همراه منه
و دیشب یه لحظه ترس اومد همین موقعه ها بود که بهش فکر میکردم ترس میومد اما اومدم با خدا صحبت کردم و کلی گریه کردم ناخوادگاه نشستم عشق بازی با خدا گفتم خدایا من میترسم دقیقا خدا باهام صحبت میکرد
آزاده از چی میترسی
مگه همه چیز دست من نیست
مگه من قدرت برتر نیستم
مگه من تمام آسمانها و زمین مسخر تو انسان نکردم
مگه من کنارت نیستم .مگه نمیدونی که دست تو دست منه تو چرا میترسی
من همیشه همراهتم همیشه کنارتم نترس و رو من حساب باز کن
و خیلی قانون تکرار کن تکرار کن تکرار کن
به خود خدا قسم دقیقا همینا رو میگفت من اشک میریختم
یه دفه یاد یه خانومی افتادم که قبلا مربیم بود تو کارم و گفتم ببین آزاده اون تونسته انجام داده این نجواها رو کنار بزار و اونو الگو قرار بده وقتی یه نفر تونسته توام میتونی بسپار به خود خدا خودش بلده چکار کنه
هی میگفتم و تکرار مبکردم
یا رب العلمین من در پناه توام
تو محافظ منی
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ « و در هر حال، خداوند بهترین حافظ و مهربانترین مهربانان است» [یوسف]
خدایاشکرت برای این لحظه که باتو هستم تمام توجهم به توعه
خدایاشکرت برای این ساعت و لحظه شب که دارم کامنت مینویسم
خدایا شکرت برای همه یاران توحیدی من در این غار حرا
خدایاشکرت برای کامنت همه دوستان کلی درس و اگاهی ازشون یاد میگیرم
خدایاشکرت برای استاد عزیزم و یار باوفایش
در پناه الله یکتا باشید
بنام الله مهربان
سلام گرم دارم خدمت
خواهر و جواهر بی نظیرم
(اول کامنتم یه شوخی کنم
من زود جو گیر میشم و اگه یه دختر منو تشویق کنه از هزار مترم میپرم )
امید وارم حالتون عالی
و متعالی باشه.
کامنتت بسیار زیبا بود .
متشکرم که نوشتی.
واقعا دختره، بسیار شجاع بود و تحسین داره.
چقدر لذت میبرد ،
و پسر رو تشویق میکرد.
تو هم باید شجاع باشی .
من هم باید شجاع باشم .
و توی زندگی و رسیدن به موفقیت باید پا روی ترس هامون بذاریم.
ترس های واهی و الکی
جملات که با خودت زمزمه کردی،
هم اشک ریختم که با احساس نوشتی ،
و هم تشویقت کردم.
انشاءالله به هدفت میرسی
شما بسیار شجاع هستی ؟
و شنا هم یاد میگیری من مطمئنم،
شما بی نظیری آزاده جان
شما فوق العاده ای،
از آیه های قرآنی قشنگت
که تو کامنت آوردی بسیار لذت بردم.
در پناه رب العالمین باشی.
خیلی دوست دارم و عاشقتم
خواهر نازنیم
ای فرشته ی متعهد
سلام به اقای مهندس دوست داشتنی
در جواب اقای زرگوشی نوشتم کوردها و لرها کلا بادی میشن برای پریدن از روی صخره به طرف رودخانه وقتی که مردم از این پایین تشویقشان میکننکه خداراشکر توام استثنا نبودی از این قایدهعاشقتم که انقد قشنگ نوشتی جوگیرمیشی
سپاسگزارم که کامنت برام نوشتی و کلی انرژی و حس خوب بهم داد
و خداراشکرکامنتم باعث حس خوب در توام شده
امروز میخا برم استخر یه قدم کوچک بردارم تا وقتی اموزشش میبینم برم البته همیشه میرم ولی امروز برم یه کم تمریناتی که داداشم گفته انجام بدم یاد بگیرم یه ذره تمرین نفس گیری
الان منیش باید جو گیر بوم
دوست دارم در پناه الله یکتا باشی
بنام خالق هستی
سلام خدمت خواهر عزیزم که اندازه تمام دنیا دوسش دارم .
منم ازتون سپاسگزارم که برام نوشتی .آگه نمیگفتی مهندس جواب نمیدادم ”
من آگه تو ورزشگاه آزادی یه دختر تشویق کنه منو، (فقط یک دختر )بجای نود دقیقه نه صد دقیقه میدوم.
گفتی شنا ، منم میخاستم برم ولی شما گفتی من دیگه نمیرم.
.
.
.
شوخی کردم باهات یه کم حال و هواتو عوض کنم .
کارخوبی کردی. مواظب خودت باش”
واقعا تحسینت میکنم.
واقعا خوشحال شدم.
شما بی نظیری ”
منم جو گیر نمیشم همون قدر که گفتم. در بالا جو گیر میشم زیاد نیست”
بذار خواهر خوبی باشی ، زیاد جو گیر نمیشم ”
باور کن بهترین پسر دنیام.
چینه شنا ، جو گیر نوین
حواست بو ،
در پناه جان، جانان باشی .
منم ،
بی نهایت
عاشقتم ”
(دوست دی رم گونی گونی)
بیلا اول با نام خدا یه شوخی بکم
منمه نام کارت و کل موشین خواهر (-خو)صو ژن بسنین البته اگ ژن نرین مه که نمزانم.خخخ.موشینه بنه خو
بنام الله یکتا
بنام ان کس که زیبابی رو آفرید
سلامی دوباره به سید جان عزیز ک دوست داشتنی
اول بگم قول دادی عکس پروفایلت بزاری
دوم اینکه مهندس واقعی گفتم بخاطر حرفت نبود
سوم من رفتم استخر و تو خخخ نرفتی حالا یکم حسودی کن
چهارم ای کوردله باده قل مون وقتی دت مونن خخخخ(این کوردها وقتی دختری رو میبینند بادی میشن و توام استثنا نیستی)
حالا برم از تجربه قشنگ امروز و هدایت خدا بگم برات
من برای استخر تصمیم گرفته بود برم و تنهام بودم ینی الان از وقتی رو خودم کار میکنم مهم نیست کسی باهام بیاد کلا متتطر نمیمونم ولی زنداداشم هی گفت با دوستات برو که تنها نباشی که بیشتر بهت خوش بگذره
اما باور کن گفتم بابا نمیان و الانم زیاد دوستی ندارم خخخ انگار همه دور شدن از من چون مدار من عوض شده
دیگه گفتم حالا میگم به یکی دو نفر دوست داشتند میان اما من میزم چه اونا بیان چه نیان چون تصمیم قطعی بود
به برادرزاده ام گفتم بیا گفت عمه کنکور دارم نمیام مایووم ندارم گفتم من دارم اضافه بهت میدم ولی دیگه کنکور داری هیچی البته کنکور فنی داره
بعد به یه دوستم گفتم همیشه گله میکنه تو عوض شدی با ما نیستی0گفتم میای گفت مریضم نمیام گفتم باشه یه دفعه یادم افتاد یکی از دوستام خیلی شنا دوست دارم بهش پیام دادم میای گفت این بار نمیتونم دفعه بعد میام وگرنه عاشق استخزم گفتم اوکی
خلاصه من امروز رفتم با توکل الله و گفتم مهم اینه خودم لذت ببرم بقیه رو ولش
اولش که من چون شنا بلد نیستم تو اب بودم برای خودم دوسه تا دختر بچه بودند خیلی قشنگ شنا میکردند داشتن برای یه دختر بچه دیگه توضیح میدادن چطور شنا کنی منم به حرفاشون گوش دادم گفتم خاله به منم نشون میدید هرچه میگفتنند ولی ترس داشتماخرش گفتم به پشت ترسم کمتره سعی میکنم رو اب بموتم زنداداشم گفته قسمت کم عمق خفه که نمیشی حتی زیر ابم بری اشکال نداره سریع میای بابا با این منطق با توکل بر الله به پشت وایسادم و رفتم اقا اومدم رو اب و خیلی ام خوب بود لحظه که خواستم خودمو جمع کنم نمیتونستم انقدتو اب دست و پا زدم چن تا پشتک فنی ام زدم تا تونستم بیام رو اب وای خودم مرده بودم از خنده
هیچ کسم توجهی نمیکرد اگرم توجه میکردن مهم نبود خلاصه اصلا هرکی تو حال خودش بود من فقط با خودم میخندیدم چن بار این کارو انجام دادم که یه ذره ترسم کمتر بشه وای این تیکه رو ب داداشم زنگ زدم و تعریف کردم داداشم مرده بود از خنده
حالا حرکت بعد نوبت پرش بود از یه متری خدایی ذهن خیلی مقاومت نشون میده و ترس هی داره و براش منطقیه یه دختر بچه بود مثل من ترسو هزار بار بهش گفتم بیا میگبرمت رو اب دست از کمترت میگیرم بیا انجام بده یاد بگیر نمیومد
خلاصه این هی بهم گفت خاله بیا بپریم و بپریم منم اولش جو گیر شدم بپرم خدای من اصلا باور نمبکردم نتونم ترسم چقد زیاد بود شده بودم عین اون پسره تو همین فایل دقیقا هم حرفای استاد تو ذهنم بود که با وجود الگو اما باز ترس هست و من میدبم اون دختر بچه میپره جلو چشمم اما من نرس رو داشتم دوبار پریدم خلاصه ولی دستم به لبه استخر بود
دفه سوم گفتم بزار دست نگیرم و پریدم اما درسته خیلی رو به جلو نپریدم اما همین که تونستم انجامش بدم کلی خوشحال شدم که دست از لبه استخر نگرفتم(اک خدا کلکم شکت بی)
ولی ذوق دارم بقیشو بگم
خلاصه ترس یکم کمتر شد بهد دختر بچه هی میپرید خیلی هم زیاد جلو میپرید اما من خیلی کم اما منم انجامش میدادم بعد دوباره گفت بیا بپریم گفتم تا اینجا کافیه بیشترنمیتونم فعلا کمرمم درد گرفت
خلاصه چن بار حالت راه رفتن رفتیم عمق زیاد که دختره بچه اسمش سنا بود با مادر بزرگش صحبت کرد و مادربزرگش اومد پیش من کلی تشکر کرد که من با این سنا خانومم(-باور کن این دختر بچه خودش هی میومد پیش من انگار خدا ازش میخاست هی بیاد پیش من وگرنه من اصلا کاری بهش نداشتم)
دفعه اخر که رفتیم راه رفتن عمق زیاد یه دفه این دختر بچه رفت پیش یه خانومی مثل خودم گفتم خالمه منم باهاش خوشو بش کزدم گفتم خبلی خوب شنا مبکنی من میترسم انقد هم مودب بودند به من گفت خاله ترس نداره بیا نشونت بدم گفتم نه فقط دست از زیر کمرم بگیر خودم بقیش میتونم گفت باشه دوبار این کارو انجام داد دفه سوم دیگع رو اب ولم کرد و رها شدم و خداراشکر تونستم بدون کمک بمونم رو اب
گفت بیا شنا از روبرو و حالت سرخوردن نشونت بدم گفتم اینو خیلی ترس دارم گفتش نترس ببین دستتو این حالت کن سرتو ببر زیر اب رها کن پاتو که تایم تموم شد ولی اتفاقی که افتاد این بود این دختره به من گفت من هرجمعه یا دوجمعه یه بار استخرم بیا تا نشونت بدم هروقت بیای نشونت میدم(هدایت خدا بود که من با این خانوم اشنا بشم)کسی با من نیومد و منم برام مهم نبود اما تو استخر سریع خدا یکی رواورد من تنها نمونم و حتی شنا نشونم بده
خلاصه بیین وقتی من قدم برداشتم خودم ی ذره با ترسم شروع کردم خدا با این خانوم منو اشنا کرد و یکم از ترسم فرو ریخت و از پشت وایسادن رو اب یاد گرفتم بقیشم گفت خودم نشونت میدم دوباره
اون لحظه فقط شکرکزاری کردم وقتی حرکت میکنی خداوند درهایی رو باز میکنه که همه ادمها دوست دارند به تو خدمت کنن واز بی نهایت طریق این کارو انجام میده و تورو به هدفت میرسونه کافیه بهش توکل کنیم
البته که من قراره فقط یه ذره ترسم کمتر بشه و به صورت مبتدی یاد بگیرم و بعد دوره اموزشیش یاد برم حتما ولی فعلا تا ترسم کمتر بشه باید هی کم کم استخر برم و یاد بگیرم موندن رو اب رو بعد هدایت میشم دوره اموزشیش
خدایا هزار مرتبه شکرت
کامنتم طولانی شد مهندس جان
فقط خواستم این تجربه رو برای همه دوستان تعریف کنم کمی از خنده بر لبانشون میاد
دلت غرق نور خدا
بنام الله
سلام مجدد به خواهر نازنینم، در ادامه ی کامنت قبل نوشتم. یه نکته های یادم اومد. گفتم بهتون بگم، تا یادم نرفته از جمله (اک خدا کلکم شکت بی ) روده بر شدم . خدا خیرت بده .بدنمون درد گرفت از خنده )
که یک موی سرشو به کل دنیا نمیدم (تا نگی سید دوسم نداره ) جهت شوخی /
نگاه کن آبروی منو نبر مابین خودمون باشه یه کم جو گیرم . که انشاءالله درست میشه. بذار خواهر خوبی باشی یه کم ازم تعریف کن .خخخخ .
در مورد حسودی گفتی ، من که حسود توام. راستشو بخای،
به چند دلیل
یک این همه حال خوب
این حد از تعهد
عکس پرو فایلت که خیلی قشنگه .
حتی من حسود اسمتم هستم. چون اسمت واقعا قشنگه و من عاشق اسمتم.
خلاصه من حسود توام چون موفقی…
خیلی خیلی جالب و با جزییات می نویسی.
خلاصه (من تو رو زنده میخام ) خخخخ .
برات آرزوی موفقیت و شادکامی دارم.
بی نهایت عاشقتم
خدا رو شاکرم برای وجودت.
انشاءالله که زودتر همدیگر را ببینیم.
شنا رو که یاد گرفتی. اسب سواری هم یادت بدم.
و باهم بریم تیر اندازی و تکمیل شی .
تاج سر منی .
خو نازار منی .
از خدا وند سپاسگزارم چون زیباست. زیبایی رو دوست داره،
و زیبایی مثل شما رو آفرید.
به خاطرتمام کامنت های خوبت،
و تمام خوبی هات ازت ممنونم.
خیلی به بنده لطف داری.
با قشنگ ترین احساسم
برای بهترین خواهرم که واقعا از جنس برگ یاسه و مثل آب چشمه زلالی.
خیلی بهتون افتخار میکنم.
توفیق روز افزون را براتون دارم .
تاریخ شارژ ارادت ما همیشه اعتبار داره،
همراه آخر
بنام خالق زیبایی ها
سلام بر روی ماهت
سلام بر خواهر عزیزم
(خدا مزونی چنی دوست دیرم )
خیلی خیلی دلم برات تنگ شده ،
مرسی که برام نوشتی واقعا لذت بردم.
اول بگم کامنت خیلی درس داشت و بازم تحسینت میکنم. که خودت رفتی .واقعا دمت گرم .. و تو استخر چه دوستانی پیدا کردی؟
یاد خودم افتادم تو کارهای برقی انقدر اتصالی درست میکردم که نگو…
واقعا انرژی مثبتت تا اینجا که من نشستم اومد.
اینقدر خندیدم به کامنتت و انرژی دادی که نگو…
مامان میگه چی شده میخندی”
اول بگم خواهر من شجاع و نترسه.
دوم کاکاوند شجاع و نترسن.”
سوم، حس میکنم خیلی شجاعی .
ایول خواهر ،
عکس پروفایلم چشم میذارم عجله نکن …میگه میشه نذارم (دختر ،قشنگم عاشقم میشی بیا درستش کن )
(خیلی خیلی ویرته مکم )
هر کجا میری مواظب خودت باش. و بهت خوش بگذره. در لحظه زندگی کن.
واقعا بالای بگم چند بار قسمت سریال سفر به دور آمریکا قسمت 200 رو نگاه کردم واقعا دختره بی نظیر بود
چقدر شجاع .
مثل میمون میرفت بالا…
خودمونیم. واقعا دمش گرم. به نظرم داشته باش هی نگاه کن .خیلی تاثیر داره. من یه خواهر زاده دارم از مورچه میترسه. الله اکبر
آزاده جان فکر میکنم خیلی شجاعی .
خواهر من اندازه ی تمام پسرا شجاع هست …(یعنی شما )
از جملات زیبات (لکی ) که نوشتی کمال تشکر رو دارم .
ویرته وژت بو ،
همیشه دعا گوی خواهرم هستم .
همیشه ،
خیلی لذت بردم .
نور به قلب نازنینت بباره، ”
روزگارت همیشه شاد ، شاد
بی نهایت دوست دارم و عاشقتم”.
انشاءالله که زودتر همدیگر در زمان ، و مکان و با
بهترین احساس ، ملاقات کنیم”.
فرشته ی شجاع و نترس
فرشته متعهدخواهر بی نظیرم
خودم.
در پناه رب العالمین باشی .
پیگیر کامنت های خوبت هستم.”
سلام آزاده عزیزم .
کامنت شما الهام و حرفای خدام بود،هدف بزرگی دارم اما لحظه هایی ترس سراغم میاد و نجواها میان که نمیشه،تو سنت کمه ،دختری،تنهایی چطوری میخوایی بری،بقیه چی میگن ،اماااا خدای عزیزم دقیقااا همینجوری که با شما حرف میزنه با منم شروع میکنه حرف زدن ،منو پر میکنه از خودش و اون لحظه سبک میشم رها میشم ،دوست خوبم حرفات از جنس عشق بود و از جنس خدا،حرفایی بود انگار که خدا داره بهم اینارو میگه،دلم گرم شد ،قلبم باز شد.
مرسی عزیزم از کامنت قشنگت.
در پناه خدا باشی
سلام به مهسای عزیزو دوست داشتنی همکلاسی خودم در دوره عشق و مودت البته شما خیلی خیلی خوب کار کردید رو این دوره و الانم رو دوره عزت نفس داری کارمیکنی فک کنم کشف قوانین که خودت تو کامنتها گفتی
اول بگم خبلی دوست دارم انقد به تعهداتت پایبندی عزیزم من کامنتهای دوره عشق و مودتو میخوندم و لذت میبردم که انقد خوب رو خودت کار کردی و نتایج خوبی هم گرفتی
من با وجود اینکه این دوره رو دارم عملم کردم نتایج کوچک هم گرفتم اما انچنان پایبند نبودم ولی الان که از فایلهای رایگان دارم رو تغییر شخصیتم عمل میکنم تمام اون صحبتهای استاد تو دوره یادم میاد انکار من فقط باید رو عزت نفسم کار میکردم تا نتایجم بزرگمیشد
الان خیلی سعی میکنم عادتهای گذشته رو ترک کنم و شخصیت جدید بسازم
خداراشکر خدام در این راه داره کمکم میکنه راهایی باز میکنه خودم اصلا بهش فکر نمیکردم یا آدمهایی اورده تو زندگیم که هیج وقت به خوابم نمیدیدم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت واقعا
درمورد هدفم من یه هدف کاری دارم از وقتی این چند ماهه دارم رو خودم کار میکنم و تعهد دادم کارهام ساده تر و روانتر پیش میره خداراشکر و چون من کلا پیح کاری و همه جیزمو حذف کردم اومدم از صفر رو خودم کار کنم گفتم اول حضوری کار میکنم بعد انلاین از طریق سایت خدارا صدهزار مرتبه شکر وقتی شروع کردم قدم برداشتن خدا بی نهایت راه برام باز کرد ادمهایی اورد تو زندگیم فقط دوست دارند به من خدمت کنم
برای این هدفم چون اولین تجربه کاری من میشه( حالا بعدا هدفم تیک خورد میام میگم چه هدفی بوده و چه قدمی برداشتم براش و به چه نتایحی رسیدم به امیدالله)ترسم یکم زیاده البته گاهی نجوا میاد ابنطوره با وجود اینکه رفتم تو دل ترسم اما باز گاهی نجواهه هست
ولی سعی مبکنم منطقی کنم برای خودم و الکو بیارم
گاهی باخدا زیاد حرف میزنم که آرام بشم واقعا هم ارام میشم دیکه بهش فکر نمیکنم
الانم میگم مهم اینه من تو دل ترسم رفتم و میرم تجربه کاری مهمه بقیش دست من نیست من که سمت خودمو انجام دادم نتیجه اش با خداست چه بشه چه نشه همین که در مسبر کلی تجربه بدست بیارم و لذت ببرم و با ادمهای جدید آشنا بشم بازم خدایاهزار مرتبه شکرت و مطمینم اگ از این راه نتیحه نده خیرتی توش هست و از راهایی ک فکرشو نمیکنم نتیجه میده
کلا اینجوری کمتر فکر میکنم و نگران میشم
مهسا جان اصلا نکران نباش خدایی که مارو تا اینجا هدایت کرده بقیه راهم میکنه به نتایجی که گرفتی قبل برای دهنت منطقیش کن
خدایی که موسی رو که ادم کشته بود نجات داددوقتی موسی تسلیم شد گفت خدایا من به هر خیری از سوی تو محتاجم
خدایی که اتش بر ابراهیم سرد کرد و گلستان شد
خدایی که یوسف از چاه نجات داد از فرش به عرش رسوند
مارو هم میرسونه
من هی اینارو میگم و نگرانیم کمتر میشه عزیزم
بعد تو راحت میتونی برای ذهنت الگو بیاری که تو سن کم به موفقیت رسیدند
همین حامد و عرفان تو گفتگو با دوستان هست در سن 21 سالگی به اون همه ثروت رسیدند.
یا خیلی از بچه های دیگه
حرفای رزا رو یادت بیار که میگفت من 27 سالم بوده رفتم برگروهی که از سن من 3 سال بزدگتر تجربه کاری داشتند کنفرانس دادم
مطمینم به هدفت خیلی زود میرسی چون نتیجه روابط هم داری فقط توکلت به خدا باشه
یه تجربه کاری بهت میگم چند روز پیش من کارم هنریه داشتم یه تابلو درست میکردم که ایه های رو تابلو رو اشتباه چسبوندم حالا با چسب قطره ای
جنس ایه ها از مولتی استایل بود (مولتی استایل یه تولدت مبارکهایی هستند رو کیک تولد به اون جنس میگم مولتی استایل)اما جنساشون برای هر کاری فرق داره
بعد مولتی استایل کلا یه روکش تلقی داره اخر کار روکش رو در میاری که شفاف تر بشه اون مولتی ها
من فکر کن روکشو جدا کرده بودم بعد دیدم اشتباه جسبوندم وای اون لحظه گفتم خدایا جکار کنم
نشستم مولتی ها رو بکنم یهو دستم چسبی بود زد روی مولتی ها و چسبی شدند وقتی ام چسبی میشن دیگه نمیشه با هر ترفندی چسب جدا کرد
خلاصه من مولتی ها رو از روی بوم جدا کردم ددست چسبونرم اما دیگه کثیف شده بودند منم اولش ناراحت شدم خدایا چکار کنم
جنس مولتی هامم خارجی بودو گرون
نمیتونستم دوباره ضرر کنم که
یه چیزی به ذهنم رسبد برم از اون کی مولتی خریدم بپزسم بهش پیام دادم ماجرا رو گفتم گفت میتونی به رنگ مولتی ها که طلایی رزین طلایی درست کنی روش بزنی تنها راهه و با چیزی پاک نمیشه
حالا فکر کن اون مولتی ها 4 قل بود آیه های ریز و کلی زمان بر بود این کارو انجام بدم تازه اصلا نمیدونستم میشه یا ن
خلاصه ولش کردم بهش فکر نکردم روز بعد اومدم یه ساعت درست کنم گفتم یه تیکه مولتی شکسته دارم بزار یه ذره رزین بزنم روش ببینم چطور میشه
ینی فکر کن ذهن من باز قبلش الگو رو دیده بود ها اما قبول نمیکرد تا اینکه اومدم امتحان کردم یه کوچلو وقتی رزینو زدم الله اکبر انقد خوشگل شد اصلا باورم نمیشد از خود جنس مولتی ها خوشگل تر شد چون پا رو ترسم گذاشته بودم خدام هدایتم کرد از طریق دستانش راهنمایم کنه
همون لحظه خیلی خوشحال شدم باور کن از ذوق نشستم 7 ساعت تمام رو تموم اون آیه ها رزین ریختم که یک دست بشه و مثل هم
ینی باور کن بدون خستکی به زور دو لقمه شام خوردم و ادامه دادم کارمو
اگ ببیتیش باورش نمیکنی انقد خوشکله از کار اصلیشم خوشکل تر
سریع رفتم از اون خانوم که راهنمایی ام کرده بود تشکر کردم و سپاسگزاری و خدا راشکر کردم ازرته دلم
این رو گفتم اگ تضادیمپیش میاد یا مسیله تو هر هدفی یا چیزی نگران نشیم یا کمتر نگران بشیم فقط به خدا توکل کنیم خدا خیلی قشنگ تر درستش میکنه و فقط کافیه تو دل ترسهامون بریم بقیش دست خداست
و بگیم جواب هر مسیله تو دل خودشه
این حرفارو هم برای شما هم خودم زدم باعث میشع ترسمون کمتر بشه و بیشتر با خدا صحبت کنیم و الگو بیارم و منطقی کنیم
و ماکافیه سمت خودمونو انجام بدیم باور کنیم همه چی به اذن خداست و برگی بدون اذن او به زمین نمیفته
خدایا شکرت واقعا حس و حالم با نوشتن این کامنت عالی تر شد
خیلی دوست دارم مهسا جان که باعث شدی این حرفا رو بنویسم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت
مطمینا به زودی به هدفت میرسی و شیریتیشو میدی عزیز دلم
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و سعادتمند بشی و به تمام خواسته های دلت برسی دختر خوش قلب و مهربون
ازاده جان سلام .
دوست خوب و مهربونم ممنونم که وقت گذاشتی و کامنت به این با ارزشی برام نوشتی دوست خوبم ممنون که بهم یادآوری کردی ،خدا اگه منو تا اینجا آورده قرار نیست ولم کنه ،اون همیشع همراه و پشت منه،وقتی کامنتتو خوندم از این هم فرکانسی و نشانه الله فقططط تونستم بگم خدایاشکرتتتت،چقدر قشنگ از تجربه کاریت گفتی ،جالبش میدونی چیه منم این روزا بخاطره تعهدم به دوره راهنمای عملی ،رفتم سمت علاقم و چه جالب کع علاقه شماام هنره و منم دارم هنر کار میکنم ،من کار میناکاری سفالو شروع کردم و خیلیییی دوسش دارم کارای اولم هست و تا الان فعلا با اموزش هایی که دیدم 2 تا کار زدم که خیبلیییی فوق العاده شدن ،اونقدر از علاقم لذت میبرم بخداا نمیدونم وقت و ساعت کی میره،مرسیییی که بهم گفتی برم تو دل ترسام ،وقتایی که مبخوام لعاب گذاری کنم یه ترسی میاد که کارو خراب نکنی،امااا سریع به خودم میگم نترس تو دل هرکاری جوابشم هست،بخاطره دوره عزت نفس باعث شده کمالگرایی من کمتر بشه و تکاملو کامل دارم یادمیگیرم و اینا همههه به لطف الله و استاد عزیزم هست.
عاشقتم دوست خوبم
از خدا برات عشق و نور میخوام.
در پناه الله باشی.
سلام دوباره به مهسا جان عزبزم
من این کامنتو الان خوندم نمیدونم چرا برام نیومده بود حالا خداراشکر الان خوندمش
خداراشکر که کامنت من باعث شدعزبزدلم حالت خوب بشه
از اینکه کار مورد علاقه اتوپیدا کردی خیلی خیلی خوشحالم همین که قدم برداشتی تو دل ترست ینی یه قدم جلو رفتی
یه چیزی میگم خواهرانه من چون تجربه دارم یه ساله تو کار هنرم بخاطر این میگم که اول مسیر چکار کنی عشقم
من کارم تابلو و ساعت رزینه اوایل که اومدم تو سایت استاد با وجود این که دوره ازش نداشتم اما همین که عشق و مودت خریدم گفتم من باید کاریو شروع کنم البته کارهای موقت مثل همون نتورک اینا شرکتهای آرایشی انجام میدادم یا گاهی عطر میفروختم به اشنا و در همسایه اما کلا دوست داشتم یه شغل عالی داشته باشم ..یه روز یکی از دوستام بهم گفت ازاده من برای مراقبه میرم اسماج میخرم گفتم اسماج چیه گفت یه نوع عود گیاهیه تقریبا میتونی درست کنی بفزوشی دونه 40یا 50 تومنه منم گفتم باشه
رفتم از چیزایی که داشتم یکم از عطاری وسایلشو خریدم تو گوگل روششو سرج کردم دیدم عه این چن تا برگه دیگع خودم 5یا6 تا درست کردم بعد هرروز میرفتم اینستااسماجو سرج میگردم هدایت شدم به شمع سازی که کنار اسماج میزاشتن بعضی پیجها
دیدم وای چه شمعهای خوشگلی لذت میبردم نگاهش میکردم و گفتم من باید این دوره راشرکت کنم و شروع کردم دوره اشو خریدم اخراسفند 1400 بود که من شروع کردم یه چن تاشمع درست کردند و همزمان به یه نوع هفت سین با پودر سنگ هدایت شدم چن تا از شمع و عکس هفت سینو گذاشتم واتساب یه پیجم زدم که کسی خواست سفارش بده باور کن مهسا جان از تو واتساب من که درامدم صفرربود 15 روز مونده به عید 1401 من حدود 1500 فقط شمع و هفت سین فروختم و این برای من خیلی خوب چون اول کارم بود(البته باورهای نادرست داشتم که باعث میشد پول خیلی زود از دستم بره)
بعد دیدم تو اینستا هفت سینهای میدیدم جنس رزین وای من عاشفش شدم اصلا از شمع بیشتر دوستش داشتم یه جوری من تو کارم تکامل طی کردم که رسیدم به رزین
بعد بهار 1401 دوره اشو خریدم اما مربیهای رزین باور نادرست میدادن که باید خیلی ازمون خطا کنی اگ کاری اشتباه شد اشکال نداره همین رفت تو ناخوداگاه من که اگ کاری درست نمیره اشکال نداره باید ازمون خطا کنی و چقدر مواد هدر دادم رزینم که موادش گرون بود
از شما میخام اصلا به این حرفا گوش ندی فقط در حال بهبود خودت باش اگ تضادی پیش میاد اسکال نداره ناراحت نشو و حلش کن بع راحتی از خدا هدایت کن
باورشم بساز که بدون ازمون و خطا میشه بهترین کار و انجام داد و روز به روز کارهای بعدیت قشنگ تررو زیبا تر میشع و پیسرفت میکنی
از اول که شروع کردم کار ررین من خیلی عجول بودم سریع پیج که داشتم چند ماه شروع کردم به چند نمونه درست کردن تو پیجم تو واتساب و غیره که بفروشم هرچند چند تا سفارش از در و اشنا گرفتم اما اگ با علاقه این کارو میکردم و فعلا به فکر فروش نبودم و فقط از کارم لذت میبردم که خوب بهبود بدم خودمو موفق تر بودم با باورهای درست
چون من با باور نادرست شروع کردم به فروش
از طرفیم پول موادشو نداشتم هی میرفتم پیجهای مختلف حس رقابت بهم دست میداد و یکم ناامید میشدم هرچند خدا از راهایی که فکرشو نمیکردم مستری میداد اما زیاد نبود و پولش سریع خرج میشد میگم باور نادرست زیاد داشتم
و فکر میکردم برای کارم باید سختی بکشم چون تو اینستا همش اینجوری بود این حسو به ادم میداد و ادمو ناامید میکرد
بعد عید امسال من مشتری نداشتم همش میگفتم خدایا چرا اینجوریه من که عمل میکنم به فایلهای استاد البته فقط گوش میدادم و فکر میکررم قدم بر میدارم براشون و درک درستی نداشتم
تا اینکه تو روابط عاطفیم به تضاد خوردم یکی از دوستام که تو سایت استادم هست گفت آزاده چرا پیشرفت نمیکنی منم چن تا از این حرفا رو براش گفتم دیدم گفت آزاده تو که قدمی برنمیداری براشون گفتم باید دیکع چکار کنم من پیج دارم تو پیجمم فعالم ولی حسم به اینکه هی برم پیجهای مختلفو لایک کنم هرروز استوری بزارم خوب نیست اصلا یه مدت انجامش میدم یع مدت ن چون من حوصله مسخره بازیا رو ندارم
گفت استاد میگه اگ کاری انجام میدید نتیجه نمیده حتما فکر کن اون راهش نیست و یه راه راحتر دارره
گفت بیا قدم بردار براش
وقتی تو هنوز تو شهرت نتیجه نگرفتی هنوز مردم تو رو نمیشناسند چطور میخای تو پیجت پیشرفت کنی برای این کارت قدم بردار مثلا ببر نمونع کارهاتو نسون بده مغازع های مختلف تو باید خودت بتونی کارتو تبلیغ کنی و اینکه به فکر پول نباشی و از مسیر کارت لذت ببری ولی تو برعکسشو داری انجام میدی به پول چسبیدی
گفتم خب من دم عید رفتم چن تا مغازه نخربدن ارم چیزی نگفتن گفتش نمونع کار بردی گفتم نه عکس کارهارو نشون دادمگفت خدا قوتت بدهتو بابد کار خودتو ببری که طرف ببینه اصلا بگه بزار اینجا خودم برات مشتری پیدا میکنم نه اینکه عکس نشون بدی
کاری که تو نشون مبدی میشه تبلیغ کار خودت بدون هزینه کردن چیزیزکه استاد میکه
گفتم اوکی
رفتم پیجمو دلیت زدم بدون یک درصد فکر کردن بهش گفتم من حسم به اینستا خوب نیست بعدا سایت میزنم وقتی پشرفت کردم
رفتم وسایل کارمو بخرم هدایت شدم به امورشگاه نقاشی ایشون وقتی عکی کار منو دید گفت نمونه کارتو بیار بزار اینجا مشتری اومد برات میفروشم بخدا قسم مهسا جان من چیزی به این اقا نگفتم خودش پیشنهاد داد حتی گفت میتونی اموزش هم بدی هم اینجا تو اموزشگاه من
وقتی اینارو شنیدم ایمانم قوی شد به خدا کلی ذوق کردم
یه هفته پیش من چن تا تابلوهامو بردم همون گالری که قاب بگیرم انقد ذوق زده شده بود از کار من فقط تابلو رو نگاه میگرد و تحسین حتی دخترشم صدا زد گفت بیا ببین این کار رزینه ها چه زیباست
دخترش از خودش ذوق زده تر و سریع بهم گفت نمونه کارهاتو بفرست تا من عکس بزارم ایتستا مشتری بیارم خودمم یه سود میبرم ازش مثلا تو یه قیمتی به من میدی من یکم بیشترشو میگم به مشتری هم تو به پول خودت رسیدی هم من این وسط یه سود میکنم گفتم اوکی
این چیزها رو گفتم که اولا فکر پیج و فروش سریع نباشی ینی عجله نکنی در کارت چرا نشد و حستو بد کنی.
با باور درست و حس خوب فقط از کارت لذت ببز و هرروز سعی کن یه قرم کوچک برداری براش و فکر بهبود باشی تا کمال گرایی و عجله…
بعد یکم که راه افتادی میری از شهر خودت از اشنا و فامیل شروع مبکنی که میتونی اویل ارزونتر بدی پول موادت بدست بیادو هی کار جدبد بزنی.هرچند من خودم ابنو هم امتحان کردم اوایل کار ارزون میدادم کسی مشتری نمیشداما اومدم جنس خوب و با کیفیت استفاده کردم گفتم کارمم گرانتر میکنم دلشونم بخاد بخرن باور میکنی الان مشتری بیشتر هست چون جنس موادم اصله و با کیفیته تا کار بی کیفیت
یه مورد دیگه
مثلا اگ کاری خراب شد نگران نباش بگو تضاده اومده از مسبر لذت ببرم و جوابش تو دلشع
تازه حتی برای کارهای خراب هم مشتری هست
البته به نظر ما خرابه خیلی ها هستن همون کارهای خراب هم میبرند به قیمت موادش.پس نگران چیزی نباش
ترس هست اما تو با لدت مسیرتو برو عزیز دلم هروقتم نجوا اومد با حرف زدن با خودتت دورش کن و برش غلبه کن
من الان حتی در مورد روش حباب گیری از خدا هدایت میخام
در این حد کمکم میکنه
باور میکنی الان کارهای میزنم بدون ترس و استرس خودمم باورم نمیشه انقد قشنگن تموم خونواده ام وقتی میبینم حیرت زده میشن ینی تو کارم هر روز دارم پیشرفت میکنم اگرم تضاده میاد نگران نمیشم
همین امشبم به یه تضادی خوردم گفتم اشکال نداره اینجا خودم اشتباع کردم باعث شد بفهمم اون مولتی استایل رو بوم که میچسبونی با اینکه رو رزین بجسبونی زمین تا اسمون فرق داره و الان تفاوتشو فهمیدم با این تضاده و ناراحت نشدم
الانم برای همین کار رزینم راهی برام باز شده هدفی برام باز شده کار خدا بوده من هیج کاره بودم بخدا قسم
حالا میام بعدا نتیجه اشو میگم چی بود که برات انگیزه بشه.هرچند من به نتیجه اش فکر نمببکنم ینی دوست دارم که تو ابن هدفم خدا کلی ثروت بهم بده و نجواها هست اما میگم من سمت خودمو انجام دادم بقیش دست خداست چون اون از رگ گردن به من نزدیکتره اگرم نتیجه نگرفتم هر اتفافی افتاد به نفعه منه و قراره از راهی بهتر بهم ثروت بدا
و چون منم اولین تجربه ام هست تو ابن هدفتم ترس هست اما خودمو آروم مبکنم و با خدا صحبت میکنم و نگرانیم خیلی کم میشه
میدونم کامنتم طولانی شد اما گفتم از تجربیاتم بگم مثل من عجله نکنی تو کارت
البته شاید باورهای شما از من بهتر باشه اما من نمیدونم دقیق
ولی من الان با آرامش کارم رو پیش میبرم
بخدا از راهایی پول و روزی بی حساب به من میده فکرشم نمبکنم
هرماهم برای خودم چکاب مینویسم که رشدمم ببینم البته من بجز اون دوره عسق و مودت و اصول کسب و کار شخصی فعلا دوره ای ندارم و از همین فایلهای رایگان دارم کلی درهمه امور خودمو بهبود میدم
امیدوارم در لحظه لحظه زندکیت غرق نور و لذت و عشق و ثروت بی انتهای خدا بشی عزیزم و درکارت موفق بشی بیای نتایج قشنگتو با ما اشتراک بزاری
سلام آزاده جان عزیز
نظرت رو خیلی دوست داشتم حتی ذخیره ش کردم که منم این دعاهای قشنگت رو واسه خودم تکرار کنم ….
احساس میکنم باور عالی و درست شجاعت و آسانی رو میاره…البته ما کوردها شجاع هستیم ایمان و آسانی رو از خدا بخواهیم …..
خدایا شکرت به خاطر این مسیر عالی
سلام به گلی عزیزو نازارم
خویشک عزیزم
اول فره خوشحال بیم تعداد کوردیل دره زیاد ماو
(سلام به گلی عزیز و نازنینم خواهر عزیزم
خیلی خوشحال شدم که تعدادی کوردهای سایت داره زیاد و زیادتر میشه)
سپاسگزارم برام نوشتی عزیز دلم
من قبلا در بیشتر مواقع ناخوداگاه از بچگی شجاعت داشتم اما ترسهامم زیاد بود ولی چون با قانون اشنا نبودم قدمی براشون بر نمیداشتم
از وقتی اومدم کار کردن رو خودم و عزت نفسم و اومدم مشخصات همسری که میخام نوشتم الان دارم خودمو شبیه همون شخصیت میکنم(یکی از این موارد شجاعت بود و همیشه دوست داشتم طرفم ادم شجاع و قوی باشه که منم بتونم درکنارش تو دل ترسهام برم )و گفتم حالا برای شجاعتم و غلبه بر ترسهام که اون شخصبت در خودم بوجود بیارم قدم بردارم هرچند کوجک
و الان تو دل ناشناخته ها میرم با وجود ترسم میگم من میرم با ترس فراوان اما قدم بر میدارم و همین که قدم اول برمیدارم بقیه قدمها برام اسانتر میشه
و رو این موارد کار میکنم خداراشکر البته میگم بیشترشو ناخوادگاه انجام میدم چون قبلا تو شخصیتم بوده کمی و الان با باور درست انجامش میدم و از مسیر لذت میبرم
بازم سپاسگزارم که برام نوشتی خیلی دوست دارم عزیزم
انشالله دلت و زندکیت با نور و عشق خدا هر لحظه زیادتر بشه عزیزم
سلام آزادهی عزیز
همسفر خوش قلب و شجاع
از ته دل تبریک میگم این شهامت و شجاعتتو
اینکه تو اون جمع مردونه و جلو اون همه آدم تونستی هم به ترسهات غلبه کنی هم به نجواهای شیطان
اینجور جاها فقط ترس نیست که مانع میشه، نجواهای شیطان هم هستن که نمیذارن
ولی شما با تمام این موانع ذهنی واردش شدی
امیدوارم تو مسیر زندگی و کسب و کار هم موفق باشی و پیشرو
در پناه الله باشی دوست خوبم
سلامبه اقا نوید عزیز و توحیدی و دوست داشتنی
سپاسگزارم که کامنت مورد توجهت قرار گرفته
و سپاسگزارم عزیزم برای قلب مهربونت که زبانت با تحسین کردنه
مطمینم هرآنچه که درمن دیدی در خودتم هست
خداراشکر تونستم یکم بر ترسم غلبه کنم و به حرف مردم اهمیت ندهم
باور کن اون لحظه گفتم من میخا برم داخل اب داداشم گفت بابا همشون پسرندگفتم باشه من چکار به اونا دارم من میرم چون من ادمیمم تصمیمی بگیرم اگ جدی باشه اون لحظه انجامش میدم
وقتی رفتم خود داداشم وقتی دید من دارم لذت میبرم سربع اومد داخل اب گفت منم میرم برادرزاده ام میترسید 17 سالشه اونم اومد البته اون اولش ترسش زیاد بود و باید دستشو میگرفتی توی اب اما وقتی دید من خودم میرم اونم ترسش ریخت
بقیه خانومها هم که اومدند
البته من خیلی الان سعی میکنم برای ترسم هر ترسی که دارم قدم کوچک بردارم کلا حتی اگ ترسم زیاد بشه میگم یه قدم بر میدارم مطمینم در ادامه کمتر میشه
یه جوری رفتارهای مریم جان الگو میگیرم میگم ببین مریم بانو میتونه پس منم بابد بتونم
مخصوصا تو دل ناشناخته ها دارم ترسهامو کمتر میکنم
بازم سپاسگزارم ازت انشالله به تمام خواسته های قلبیت برسی اقا نوید عزیز
به نام هدایت الله
با سلام خدمت آزاده عزیزم و دوست داشتنی و مهربان
چقدر از این کامنت بی ریا بودنت و شاد بودنت از نوشتن کامنتت پیدا بود چقدر ذوق کردم از کامنت خوبت خنده بر لبام جاری شدسپاسگزارم از شما
اما در مورد این دربند صحنه اگر اشتباه نکنم و رفتم سرچ کردم برای سراب بود چه عکسهایی شبیه همون چیزی بود که استاد فایلشون رو به ما نشون دادن الله اکبرچه طبیعتی چه جای بهشتی اگر شما اهل همان منطقه هستی واقعا خوش به حالت و چه جای خوبی هست چقدر خدا را شکر کردم به خاطر این همه زیبایی که در آبشار دربند صحنه بود
آزاده جان شجاعتت رو دوست دارم وقتی نفر اول رفتی و الگو شدی برای دیگران چقدر قانون رو خوب بلدی و خوب درک کردی امیدوارم همیشه به بهترین جای دیدنی و بکر مثل آبشار صحنه حضور داشته باشی و تجربه خوبتون رو به ما بگید وما هم استفاده کنیم و شاد بشیم
آزاده عزیز ازشما ممنونم چه طبیعتی رو گفتی ومن کلی انرژی گرفتم
امیدوارم بدرخشی مثل این کامنت نورانیت خدانگهدارتون باشد انشالله
سلام خدمت محمدرضای عزیز
سپاسگزارم که برام نوشتی
خداراشکر که کامنت من باعث شدخنده رو لبت بیاد
اقای روحی عزیز من بجه همین منطقه صحنه ام و انقدزیباست انقد زیباست که فقط که فقط لذت میبری
دربند الان درست شده خداراشکر ینی شاید 20 ساله که درستش کردند وگرنه مثل همین جایی که استاد رفتند کوهستانی بود ووشیب داشت مسیر رفتن به ابشارش ولی به نظرم شیب و صب العلبور بودن جایی استاد رفتن بیشتره
الان خداراشکر دربند خیلی خیلی رفتن به پیش سرابش اسونه پل داره پله داره کلی بهش رسیدگی کردند واقعا در نوع خودش زیباست و خیلی شلوغه جوری که ماخاستیم بریم خواهرم ساعت 8 صبح رفته بود جا بکیره جا نبود خخخخ در این حد شلوغه
پارکنیگش اصلا جای ماشین نبود کلی باید پیاده روی میکردی که به ماشین برسی
کلا یه بهشته اینجا پاییزش برگهای زرد و قرمزش روی زمین یه شکل داره.شکوفه های درختهاش یه شکل تابستون و زمستان برفیش یه شکل انقد خوشگله
بعد اب خونه ها و باغها و زمینهای این منطقه هم از آب دربنده خداراشکر
انشالله لبت همیشه پر خنده و دلت شاد باشه و پرانرژی باشی و حتما یه سفر بیای این طرفها در خدمت هستیم
بازم سپاسگزارم اقای روحی عزیزکه برام نوشتی
سلام خدمت استاد خوشتیپ و خوش لباسم و خوش هیکلم و مریم جان عزیزم که چقدرررر موهای بلندتر و کلاه و کلا این تیپ بهشون اومده…هزاران بار هردوی شما عزیزانم رو تحسین کردم و هر بار لذت میبرم از دیدنتون
وااای این فایل که دقیقا من رو هوا بودم…واقعا دمای اونجا رو احساس میکردم..به شدت غرق فضا شدم ابرهای بسیار زیبا و خیلی نزدیک احساس میکردم میشه دستمونو دراز کنیم و از ابرها تکه ای جدا کنیم️️
تحسین میکنم فورد هیولا رو و شما استاد عزیزم رو که لایق داشتن بهترین امکانات رفاهی و تفریحی هستید..دمتون گرم
وقتی به آبشار نزدیک شدید به شدت منقلب شدم و نقاش این همه زیبایی رو بارها و بارها تحسین کردم و سپاسگزاری کردم که در مدار دیدن اینهمه زیبایی هستم و تجربه کردن این لحظه های لذت بخش…اینها همه برای من نتایج ارزشمندی محسوب میشوند که پاداش ماندن من در این مسیر مستقیم هستند..خدارو صدهزاااار مرتبه شکر
اما استاد جان نکات ارزشمندی که فرمودید در اخر فایل،،،
من همون وقت که داشتم ویدیو رو میدیدم پیش خودم میگفتم آفرین ایشون با اینکه خانم هستند چقدر جسور و شجاع هستن که پریده تو آب و اون آقا هنوز نتونسته وارد شدن به این مرحله رو واسه ذهن خودش منطقی کنه ..من فکر کردم همه اش دو ، سه دقیقه مردد بوده ولی بعد شما گفتید بیش از 15 دقیقه و….
و چه زمانهای زیادی که ما از عمرمون رو تلف کردیم فقط به خاطر اینکه نجواهای شیطانی به ما ترس و استرس داده و ما را از حرکت کردن باز داشته ..اما وقتی ما به کلام الله که همیشه میگه من حمایتت میکنم فقط پا در را بنه باقیش با من گوش میدیم و وارد ترسهامون میشیم خداوند به کمک ما میاد از هزاران راه و با دستان بی شمارش ،،،،این خانم برای اون آقا حکم همان دست الله رو داشت که وقتی پسر بالاخره تو دل ترسش رفت و پرید تو آب اومد به کمکش و آنقدر اینکارو انجام دادند و تشویقش کرد، که دفعه آخر آقا پسر قبل از خانم پرید تو آب،،،️
چون دیگه ذهنش فهمیده بود که اینکار خطری نداره..ما هم گاهی اونقدر به منطقه امن مون میچسبیم فقط به خاطر اینکه ذهن به خیال خودش میخواد از ما حفاظت کنه و نمیگذاره که ما حرکت کنیم….
اما وقتی تصمیم میگیریم و حرکت میکنیم اونوقته که دستان حمایتگر خداوند از راههای بی گمان به سمت ما دراز میشوند و هر روز زندگی آسانتر و لذت بخش تر میشه…
اما من خییلی خیلی شمارا تحسین کردم در اینکه اینقدر به راحتی با آدمهایی که اولین بار اونها رو میبینید خیلی عالی ارتباط میگیرید و مهربان و صمیمی صحبت میکنید و آرزوی روزی خوش واسشون میکنید.. (مثل اون آقا که تازه شما کمپ زدید داشتن پیاده روی میکردند،،،کمک کردنتون به اون خانم مسن،،و ارتباط گرفتنتون با اون خانم و آقای داستان و اینکه چقدر از صمیم قلب تحسینشون میکردید) این نشان از عزت نفس و اعتماد بنفس عالی شمارو داره
و خیلی خوشحالم که این دوره ارزشمند رو خریدم و همزمان که دارم روی فایلهای دوره کار میکنم در عمل هم از شما اون نکات رو میبینم و این اشتیاق من رو برای ادامه این مسیر با وجود الگوی ارزشمندی چون شما چندین و چند برابر میکنه….
و اینکه باید بگم من کلا خانمی هستم که خیلی جاها از خیلی آقایون قوی تر عمل میکنم..در صحبت کردن و ارتباط موثر،،در ادامه دادن یک مسیر تا رسیدنم به هدفم،، در مدیریت کردن انجام منظم کار منزل و کار بیرون از منزل ،،در درخواست کردن چیزی از کسی و….. و همیشه مورد تحسین همسرم و پدرم هستم…
این فایل هم مثل تمام فایلهاتون طلاست و خیلی نکته داره …باید و باید بارها دیده بشه و تفکر بشه و استاد واقعا نمیدونم چطوری از شما و مریم جان سپاسگزاری کنم ،،در کلام نمیگنجه،،از شدت قدردانی اشکم جاری میشه
آخه چقدر خوبین شما ؟؟؟؟ ممنونم که وقتتون رو میگذارید و اینهمه فایل و تصویر زیبا واسه ما میگیرید و تمرکز مارو روی زیباییها و نکات مثبت چندین برابر میکنید بعد تازه نکات مهم هم یادآوری میکنید…
منکه توان تشکر ندارم،،این بخش رو کاملا سپردم به خدای یکتا و بخشنده و مهربانم
مانا و پایا باشید در پناه الله یکتا
سلام به سپیده ی عزیز
خدا را هزاران هزار مرتبه شکر میکنمکه هدایت شدم به کامنت زیبایت و خیلی تحسینت کردم
اینکه باید بگم من کلا خانمی هستم که خیلی جاها از خیلی آقایون قوی تر عمل میکنم..در صحبت کردن و ارتباط موثر،،در ادامه دادن یک مسیر تا رسیدنم به هدفم،، در مدیریت کردن انجام منظم کار منزل و کار بیرون از منزل ،،در درخواست کردن چیزی از کسی و…
آفرین من هم تحسینت میکنم
هر روزت زیبا تر و موفق تر از روز قبلت باشه عزیزم
سلام و درود نگین عزیزم
سپاسگزار بابت احساس لطف و محبت شما،، خوشحال میشم کامنت من برای شما دوستان عزیزم ارزشمند باشه…
و خوشحالم که در کنار دوستان قدرتمندی چون شما در این فضای بینظیر سایت در جهت رشد و تغییر خودم تلاش میکنم..
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت اساتید بزرگم
واااااای چه فایلییی بود استاد و مریم عزیزم بینظیر بود خدایاشکرت
چقد مریم جون قشنگ فیلمبرداری کردن وقتی استاد داشتن رانندگی میکردن کاملا حرفه ای اون درختای کاج رو گرفتن من غششششششش از این همه زیبایی خدارو بی نهایت بار شکرت
واقعا استاد توپاییز رنگ این درختا رویایی و بینظیر و فوق العاده میشه خدارو میلیاردها بار شکرت
اصلا استاد قبل از اینکه شما بگین این طبیعت رو تصویرسازی کردین من گفتم با خودم ببین ارمغان استاد و مریم جون خوشگل چه منظره ای رو خلق کردن برای خودشون واقعا بهشته بهشت باور کردنی نیست مثل نقاشی میمونه مثل نقاشیای همون باب راس نقاشه خودمون که تو دوازده قدم هم قدم اول بهمون گفتین استاد فوق العاده س بینظیره خدارو بی نهایت بار شکر
چقد این ارامش سکوت طبیعت بکر کوهنوردی فوق العاده س خدایاشکرت
استاد من تازه دارم میفهمم و درک میکنم زندگی تو مدارای بالاتر که همیشه میگفتین بهمون چه جوریه الان که وارد مدار بالاتر شدم خدارو بی نهایت بار شکر
و تازه خیلی کار دارم من با شما و مریم جون واقعا سقف ارزوهامو بزرگتر میکنم و میفهمم اصلا زندگی یعنی چی شور و شوق و انگیزه و هدف و عشق و زندگی واقعیه بدور از هرگونه وابستگی و در عین رهایی کامل وازادی هر چی تموم تر یعنی چی من با شما و مریم جون هدفام هر روز بزرگ وبزرگ تر میشه خدارو بی نهایت بار شکر
واقعا استاد قبل اینکه شما راجع به این پسر حرف بزنین من گفتم ای کاش استاد واسمون توضیح بده داستان رو اگاهی این موضوع رو بهمون بگه بعد گفتین اینقد ذوق کردم خدارو بی نهایت بار شکر دقیقا استاد تو تموم دوره هاتون شما همیشه راجع به منطقی کردن ذهن که تنها راهش الگوی درست نشون دادن به ذهن هست صحبت کردین و من به اون دختر خانم چقد افتخار میکنم تحسین میکنم شجاعتش رو و روحیه ی الهام بخشش برای دوستش رو واقعا تحسین میکنم اما جا داره بگم من خودمم دختر موفقی هستم و برای خیلی از پسرا الگو شدم و هستم خدارو میلیاردها بار شکر برای این موضوع و تموم اینارو هم از دوره های شما تمومه دوره هاتون استاد عزیزم و بزرگم دارم خدایا میلیاردها بار شکرت
و همینطور تویه یه فایل دانلودی از سایت دیدم نوشته بودین که اگر میخواهی پیشرو باشی باید بهترین آنچه را که می شود به جهان تقدیم کنی ،باید استانداردهای جدیدی برای خودت خلق کنی و این کار فقط با “عشق” ممکن میشود و جهان را بیش از انچه تصور کنی مشتاق خواهی یافت انوقت نه تنها همواره در لذت زیسته ای بلکه ثروت و نعمت نیز تو را احاطه میکند
این جمله تون رو استاد من امروز درکش کردم و بهم الهام شد این رو ببینم تو گالری گوشیم امروز هدایت شدم سمت این متن بی نهایت ارزشمند و تو دوره ی عزت نفس هم گفتین وقتی همه چی فوق العاده س و در بهترین حالت ممکنش هست باید تغییر کنی سقفی برای ارزوهای بزرگ ما وجود نداره و باید ارزوهامون رو بزرگ و بزرگ انتخاب کنیم که این فایلهای بهشتی تون استاد به من این کمک رو میکنه خدارو بی نهایت شکر و رابطه ی فوق العاده عاشقانه و رویایی شما و مریم جون خوشگل و بینظیر رو با تموم وجودم تحسین میکنم و عاشقانه عاشقتونم
در پناه الله یکتا باشید
به نام هدایت الله
سلام و درود به ارمغان دوست داشتنی و ارزشمند
تبریک بهت میگم ارمغان جان چه کامنت خوبی بود چقدر کیف کردم مخصوصاً با اون جملهای که در مورد خودت گفتی که از اینکه الگوی خوبی هستی برای دیگران و از خودت تعریف کردی و موفق بودی و در صلح هستی تو دوست دارم با یک اعتماد به نفس بالا باریکلا درود بر شما امیدوارم همیشه در زندگی بدرخشی و به مدار بالاتر و به درجات بالاتر برسی بهترینها رو برات آرزو میکنم
هر کجا هستی خدا یار و یاورت باشه انشاالله
بنام خدای مهربونم ک هر لحظه در حال هدایت من هست ب سمت خواسته هام ب سادگی و با لذت واقعا
سلام ب بهترین های دنیا استاد عباس منش عزیزم و مریم جان شایسته و همه اعضای خونواده ی فوق العاده ی عباس منش
استاد عزیزم وقتی متوجه شدم ک بروز رسانی دوره فوق العاده ی کشف قوانین زندگی ب پایان رسیده ، پیش خودم فکر کردم ک ب احتمال زیاد استاد برنامه ی سفر خواهد داشت و درست فکر کردم
حالا چی شد ک من اینطور فکر کردم ؟
بنظر خودم اینه ک چون آشنا شدم با روند کار و برنامه های شما و اینکه شما دارید یک روند درست رو طوری ادامه میدید ک میشه حدس زد برنامه ی بعدی چیه
و چقدر واقعا لذت بخش ک آدم برای زندگیش هدف و ب طبع اون برنامه ریزی داشته باشه و چقدر این کار انسان رو سرزنده امیدوار پر انگیزه با ذوق و شوق و ب معنای واقعی زنده نگه میداره و چقدر انسان از لحاظ شخصیتی قوی و با اعتماد بنفس میشه و همینطور رو ب جلو رشد میکنه
وقتی در اولین قسمت این سری از سریال سفر ب دور امریکا شما داشتید توی نقشه مسیر رو نشون میدادید ک قصد دارید از چ مسیری سفر کنید ، یک ایالتی رو نشون دادید ک گفتید اونجا حتی از سوئیس هم بنظر شما بهتر و قشنگ تره
من اسم اون ایالت رو فراموش کردم ، نمیدونم شایدم شما اسمش رو نگفتید ، دقیق یادم نیست ، و دلم میخواست ک بدونم اونجا کجاست چون من واقعا عاشق این نوع طبیعت بکر زیبا و کوهستانی و قشنگ هستم ک هر چی از طبیعتش بگم بازهم نمیتونم توصیفش کنم انقدر ک زیباست و انقدر ک من علاقه مندم واقعا
طوری ک هوش از سرم میپره دیدن و مخصوصا بودن در چنین طبیعتی
فقط باید حواسم ب این باشه ک برام عادی نشه این همه زیبایی و قشنگی
واقعا سپاسگزار خدای مهربونم ک خالق این همه زیبایی و قشنگی و احساس خوب هست و از شما عزیزان دل ک لطف میکنید این زیبایی ها و احساس عالی رو با ما ب اشتراک میزارید
خدا قوت میگم ب شما
من سوئس رو ب دلیل طبیعت فوق العاده و زیبایی ک دلخواهم هست خیلی دوست دارم و ان شاالله حتما سفر میکنم ب اونجا ، اما وقتی فکر میکردم ب زندگی در سوئیس ، دوست داشتم ک توی اون طبیعت بی نظیر باشم و زبان اونجا هم انگلیسی باشه چون خیلی علاقه مندم ب زبان انگلیسی منحصرا لهجه ی امریکایی
وقتی شما گفتید ک حتی از سوئیس هم بهتره ب نظر شمایی ک اکثرا جاهای دیدنی جهان رو گشتید ، من دیگه امیدوار شدم و کلی احساسم خوب شد ک اینم از خواسته ی من ک حل شد واقعا
و واقعا ک این فایل بی نظیر رو دیدم کلی کیف کردم واقعا و کلی لذت بردم انصافاً
و همش دستم روی دکمه های اسکرین شات بود ک تا ی صحنه قشنگ دیدم شات بگیرم و بعداً نگاه کنم و انصافا این فایل بی نظیر پر هست از تصاویر زیبا و بهشتی و الان دقیق شمردم ک من 66 تا عکس اسکرین شات گرفتم از این فایل عالی و واقعا کیف کردم
واقعا از شما بی نهایت سپاسگزارم استاد عزیزم بابت این فایل و البته فایل های فوق العاده ی بعدی
و اما موضوع اصلی این فایل فوق العاده
« ترس و تنها راه مقابله با ترس »
چقدر قشنگ گفتید استاد ک اصلا ربطی ب جنسیت نداره و حتی توی این جور مسائل آقایون باید دل و جرات بیشتری نسبت به خانم ها داشته باشن اما داریم میبینیم ک اینجا برعکس هست و اتفاقا اون خانم داره الگویی میشه برای آقایی ک میخواد با ترسش مقابله کنه
من خودم ی جاهایی از خانم ها الگو گرفتم واقعا
هم توی بحث ترس و انجام کارهایی ک نیاز ب شجاعت داره مثل راه اندازی کسب و کار شخصی و پول ساختن از اون و هم توی مواردی ک ب انتخاب شیوه ی سبک شخصی زندگی مربوط میشه
مثلاً خانمی رو دیدم ک ثروت خیلی خوبی داره و ب خودم گفتم ک ؛ ببین ، ایشون با اینکه خانم هست تونسته اینقدر ثروتمند بشه و کاملا هم خودساخته ب این ثروت رسیده
حالا اینکه اگه خونواده خواستند ک ب ما کمک کنند در مورد موضوع مالی ،اکی هست و خوبه ک بپذیریم و سرعت رشد ما خیلی بیشتر میشه و کار برامون راحت تره
اما اینکه میگم اون خانم کاملا خود ساخته هست خیلی بیشتر بنظرم ب من کمک میکنه و پای هر عامل دیگه ای رو ب تاثیر گزاری عوامل بیرونی برای ثروتمند شدن میبنده
بنظرم اون خانم و آقا با ترسشون بصورت تکاملی برخورد کردن و اول از ارتفاع کم و موقعیت ساده تر شروع کردن و بعد هدف های بزرگ تر و چالشی تر انتخاب کردن و ب مسیرشون ادامه دادن با تمام چالش هایی ک ممکن بود واقعا از ادامه دادن مسیر اونها رو منصرف کنه ,اما اونها ب خودشون ایمان و باور داشتن و میخواستن ک انجامش بدن و موفق هم شدن
امروز برای من یک روز خیلی خیلی خوب بود و کلی اتفاق خوب و دلخواه بصورت هدایتی برام رخ داد و البته ک من هم ب هدایت الله یکتای نازنین گوش کردم و خداوند هم منو در بهترین زمان در بهترین مکان قرار داد
این موضوع ب ذهنم رسید ک شما چقدر عالی در زمان مناسب هدایت شدید ب مکان مناسب
و وقتی رسیدید ب اون موقعیت ک این اتفاقات شروع شد و ماهم شاهدش شدیم
بی نهایت از شما استاد عزیز سپاسگزارم
و بی نهایت خداقوت میگم ب شما مریم جان شایسته ک انصافا خیلی با غیرت این مسیر سخت رو پا ب پای استاد عزیز طی کردید
خدا حفظتون کنه
واقعا از خدای مهربونم بابت شما عزیزان دل بی نهایت سپاسگزارم
برای هممون آرزوی سلامتی شادی عشق ثروت و سعادت در دنیا و آخرت دارم
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان
سلام به همه همسفران عزیزم
خدایا ازت سپاسگزارم که لایق دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم
استاد جان راجب الگوها گفتین
من نمیدونم دیگران هم مثل من بودن یا نه ولی من فکر میکردم که من یک خانوم هستم و خیلی از ترس ها و رفتارهای من طبیعیه
طبیعیه که از تاریکی بترسم
طبیعیه که از تنهایی بترسم
طبیعیه که برای انجام یه سری کارها منتظر همسرم باشم چون اون کار مردونست و وظیفه همسرم هست
طبیعیه از حشرات بترسم چون همه خانوم ها میترسن
طبیعیه که یه سری محدودیت ها رو برای خودم درست کنم
من اصلا نمیدونستم اینا نشون دهنده ضعف من هستن تازه بعضی وقتا اینا رو نشون دهنده باکلاسی هم میدونستم
اصلا نمیدونستم من باید برترس هام غلبه کنم
و میگفتم خوب میترسم دیگه من اینطوری ام
و واقعا یه شخصیتی داشتم که احساس میکردم این ضعیف بودن خوبه
اینکه همسرت همه جا حواسش به تو باشه این خوبه
اینکه خودت و محدود میکنی و هرجایی نمیری چون مثلا دستشویی نداره حمام نداره این خوبه
و خانوم شایسته به عنوان یک الگوی عالی تمام این باورهای اشتباه رو در ذهن من شکست
مخصوصا زمانی که دیدم تنهایی تو پارادایس ماه ها میمونن
یا مثلا دیدم از حیوانات نمیترسن از حشرات نمیترسن
البته میدونم که غلبه بر یه سری ترس ها روند تکاملی میخواد چون بعضی هاش واقعا ریشه عمیق در وجود ما دارن
یا دیدم که خیلی از کارها مردونست ولی خانوم شایسته انجام میدن
یا مثلا الان تو سفر هستن و حمام همیشه در دسترس نیست و میرن حمام عمومی یا از دوش ماشین استفاده میکنن
من فکر میکردم اینکه من انقدر به همه چیز حسا س هستم این چیز خوبیه
ولی با رفتارهای خانوم شایسته دیدم نه اصلا ترسو بودن خوب نیست
اصلا اینقدر حساسیت خوب نیست
اینکه خودت و از لذت ها محروم کنی چون یه سری امکانات در دسترس نیست این چیز خوبی نیست
و در کل فهمیدم ضعیف بودن اصلا چیز خوبی نیست
و جهان اصلا آدم های ضعیف و نمیخواد
با دیدن خانوم شایسته فهمیدم میتونی یه خانوم باشی ولی از صد تا مرد هم قوی تر باشی
میتونی یه خانوم باشی ولی لوس بازی و ادا نداشته باشی
میتونی یه خانوم باشی ولی به همسرت برای هر کاری وابسته نباشی
خانوم شایسته ازتون ممنونم که شما تو این سایت الگوی میلیون ها نفر شدین
هر وقت یه ترسی میاد سراغم به خودم میگم ببین این نشون دهنده ضعف تو دوست داری ضعیف باشی؟
نمیگم الان عالی ام ولی واقعا دارم رو خودم کار میکنم که یه خانوم قوی باشم
چند وقت پیش یه مسافرت رفته بودیم و یه شرایطی پیش اومد که بریم پاراسل سوار بشیم
من همون اول گفتم نمیام به همسرم گفتم اگه میخوای تنها برو من میترسم
هم از ارتفاع میترسدم و هم اینکه زیر پام دریا بود و بدتر اینکه انگار رو یه تاب نشستی و رفتی تو آسمون
خیلی برام وحشتناک بود
ولی یه خانومی اومد بهم گفت نترس خیلی کیف میده برو تجربه کن
منم تو ذهنم همش به خودم میگفتم ببین درسته میترسی ولی اگه به ترست غلبه کنی اون عزت نفس و اون اعتمادی به نفسی که بهت میده خیلی باعث رشد تو میشه
تو ذهنم اومدم لذت اون اعتماد به نفسی که بهم میده لذت بودن تو آسمون و داشتن یه تجربه شیرین و بردم بالا و گفتم بابا این همه خانوم دارن میرن لذت میبرن
رفتم سوار شدم و میتونم بگم بهترین و لذت بخش ترین تجربه عمرم بود و اگه سوار نمیشدم حتما پشیمون میشدم که چرا گذاشتم ترس ها جلو لذت بردنم رو بگیرن
زیبایی ها ی این فایل هم که واقعا خیره کننده بود بخدا شبیه نقاشی های دادماس بود
واقعا بینظیر بود
دقیقا من همه توجهم به سمت اون دختر خانوم بود که تو آب بود و داشت دوسش رو تشویق میکرد و کلی تحسینش کردم
و حتی وقتی دوتایی رفتن که بپرن بازم اون دختر خانوم راحت ایستاده بود و برای دوربین دست تکون میداد ولی دوستش میترسید و که دستش رو از رو سنگ ها ول کنه و بازم اون دختر خانوم خیلی راحت زودتر پرید تو آب
و این درس رو هم برام داشت که اون آقا پسر اولش خیلی میترسید ولی وقتی دو بار پرید تو آب ترسش و کمتر شد و دفعه بعد از ارتفاع بیشتری و راحت تر پرید
یعنی شاید برای اولین بار خیلی سخت باشه آدم بخواد بر ترسش غلبه کنه ولی دفعه های بعد این ترس کمتر و کمتر میشه
و خدارو شکر برای تراک و ویژگی هایی که داره که میتونه خیلی از جاهایی که صعب العبورهستن رو بره
واقعا چقدر تراک کار و راحت تر کرده و لذت سفر رو بیشتر کرده خدایا شکرت
اگه آروی بود نمیشد خیلی از جاها رو باهاش رفت و با اینکه یه سری امکانات داشت ولی یه سری محددودیت هم داشت
اینم برمیگرده به اینکه استاد همیشه از خودشون میپرسن چطور از این راحت تر؟ چطور لذت بخش تر؟
یه درس دیگه ای که از استاد و خانوم شایسته مییگیرم اینکه هر کسی که میبینن بهش سلام میکنن لبخند میزنن و براش آرزوی یه روز خوب میکنن
منم یاد گرفتم الان مخصوصا وقتی میرم پارک پیاده روی هر کسی که از کنارم رد میشه بهش لبخند میزنم سلام میکنم و یا سعی میکنم هر کسی که میبینم براش آرزوی یه روز خوب کنم
براش طلب خیر و برکت کنم و احساسم خیلی عالی میشه
چقدر همین کمک کرده ارتباطم با افراد قوی تر بشه قبلا خیلی بی تفاوت از کنار آدم ها رد میشدم
ولی باز تو این فایل دیدم که اون آقا داشت رد میشد شاید حواسش هم نبود ولی استاد با لبخند بهش سلام کرد و براش یه روز خوب و آرزو کرد
استاد و خانوم شایسته عزیز ازتون سپاسگزارم
با یاد تو ای لطیف
هزاران سلام و درود به استاد عزیزم و به استادبانوی مهربانم
و درودی بیکران به همه اهالی این سایت الهی
خدا رو شکر میکنم که بعد از تقریبا یک هفته مهمانداری فرصتی دست داد برای کامنت نوشتن… صد البته بر اساس تعهدی که به خودم داده بودم در هر فرصتی وارد سایت میشدم و چندتایی کامنت میخوندم و از مطالب این مأمن الهی بهرهمند میشدم….
این مدت فرصت بسیار خوبی بود که بهتر قدر این داشته ارزشمند رو بدونم…
خدایا شکرت
قبل از هر صحبتی دوست دارم این مطلب رو عنوان کنم که مهمانداری این دفعه ، برای خودم خیلی متفاوت بود…
من تونستم خودمو نسبت به قبلم محک بزنم و بر اساس قوانینی که آموختم رفتارهامو بسنجم … شکر خدا در خیلی از موارد نمره خوبی به خودم میدم ..
همینطور تونستم نقاط ضعف خودمو بهتر بشناسم و الان بهتر میدونم در چه مواردی باید تغییرات عمده ایی رو اعمال کنم و تمرکزمو کجا خرج کنم..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
و اما این فایل بینظیر ، با این تصاویر رؤیایی
که هررررر بیننده ایی رو مات و مبهوت خودش میکنه..
ناخوداگاه این اشعار از مهدی اخوان ثالث در ذهنم زمزمه شد:
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟
بسان رَهنوردانی که در افسانهها گویند
گرفته کولبارِ زاد ره بر دوش
فشرده چوبدست خیزران در مشت
گهی پر گوی و گه خاموش
در آن مهگون فضای خلوت افسانگی شان راه می پویند
ما هم راه خود را می کنیم آغاز…
درس اول: امکانات خوب می تونه تو رو به مکانهای خوبتر برسونه ..
(حتی توصیه راهنمایی رانندگی ایالت کلرادو اینه که اگر از این جاده سنگلاخ میخوای عبور کنی باید ماشینت دارای شرایط مناسبی باشه)
و باز هم عظمت الهی برای دیدگانی که اهل دیدن باشن….
تصاویر کاملا گویای خلقت و عظمت بی نهایت زیبای الهی هستند…
خدایا شکرت
درس دوم : یک ضرب المثل عربی هست که میگه: المؤمنُ کَیِز (انسان با ایمان زرنگ است)
اگر حتی در یک دشت وسیع 20 هکتاری بر روی آب زندگی میکنی باز هم زیبایی های دیگری هست که از دیدنش میتونی لذت ببری پس بخواه تا داده شود
کوه… جنگل… آبشار… رودخانه روان و خروشان… هیجان رانندگی در جاده های پر فراز نشیب و پر پیچ و خم.. دره های سرسبز و کوهستان با طراوت … درختان متنوع… آسمان آبی بی انتها.. ابرهای پر بارش.. شوق دیدن زیبایی ها …. آشنایی با انسانهایی که به شدت با خودشان در صلحند و بسیار توانا در لذت بردن ….
و در نهایت درسهایی که میتوانیم از همه این دیدنی ها دریافت کنیم..
و اما درس سوم : توانایی غلبه بر ترسها با الگو برداری از افرادی که قبلا اون مسیر رو رفتند و رسیدند….
و اما در مورد زیبایی های بینظیر این فایل و اون زوج فوقالعاده شجاع و دوستداشتنی و ورزشکار هر چی فکر کردم چیزی ینویسم دیدم گاهی سکوت و فقط دیدن و دیدن و دیدن بهتر از هر کلامی میتونه لپ مطلب رو ادا کنه پس:
سکوت میکنم و عشق در دلم جاریست
که این شگفت ترین نوع خوبشتن داریست
در پناه نور و عشق الهی باشید
سلام بانوی من
مثل همیشه بیطرفی خودمو اعلام میکنم که نمیشه
چه کسی باید از این همه احساس خوبت تعریف کنه؟ بعد از خداوند جان، شاید من تنها کسی باشم که میدونم با تمام مشغله های مهمون داری و فرصت کمی که داشتی تا نیمه شب کامنت میخوندی و تکلیف رشد و توسعه شخصیت خودتو چجوری با همه خستگیت انجام دادی.
من شاهد بودم که چقدر تغییر کردی اونم در جهت مثبت در حالی که شاید شرایط چندان هم مطلوب نبود اما تو اونو مطلوب کردی.
من شاهد بودم که در حین خستگی از مهمون داری، لبخند پر انرژیت همیشه بر لبت بود و از عشق و وظایف همسریت کم نذاشتی
آیا چنین زنی قابل تحسین نیست ؟؟؟؟!!!!!!!!
الهی هزاران مرتبه شکررررررررر برای وجود نازنینت که بزرگترین هدیه خداوند برای منه
سکوت میکنم و عشق در دلم جاریست
که این شگفت ترین نوع خوبشتن داریست
هزاران درودِ پر مهر از قلبم به قلب پر مهرت حبیب جانم
درسته که صبح میدیدمت و میتونستم حضوری ازت بینهایت سپاسگزاری کنم..
ولی دلم خواست اینجا ، در این لحظه مقدس 4:44 دقیقه صبح بگم : عزیزم من همه درسهامو در کنار وجود بابرکت شما آموختم ، خداوند رو به خاطر حضورت در زندگیم بینهایت سپاسگزارم که اولین معلم من در این مسیر شما بودی با عشق و با غرور دستانت رو میبوسم و سپاسگزار تک تک لحظاتی هستم که با شما سپری کردم..
و افتخار میکنم زانوی ادب بزنم در حضورت و همچنان بیاموزم….
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
خدایا به خاطر همه اساتید و معلمانی که در مسیر زندگی من قرار دادی بی نهایت سپاسگزارتم الله جانم
به خاطر همه شرایط متفاوتی که در زندگیم قرار دادی تا راه رو از بیراهه تشخیص بدم بینهایت سپاسگزارتم خداوند بیهمتای من…
خدایا غرق در نعمت و لطف توایم الحمدالله…
در پناه عشق و نور الهی باشی حبیب جانم
سلام و درود بر خواهر عزیزم بانوی عشق و به برادر بزرگم عالیجنابِ عشق
نمیدانم چه بگویم و از کجا بگویم! نمی دانم برای شما بنویسم یا برای حبیب خدا!
ولی در این تردید و کشمکش، طرف دلم را گرفتم که میدانم چشمک زن خداست! زیرا اولین قطره اشکم زیر این کامنت روی صفحه دفتری که مشغول نوشتن چکیده جلسه دهم دوره کشف قوانین زندگی بودم، چکید!
اگر میشد سکوت را در این صفحات نوشت دوست داشتم یک دل سیر در این صفحه سکوت کنم و اشک بریزم!
سکوت میکنم و عشق در دلم جاریست
که این شگفت ترین نوع خویشتن داریست
هر کلامی که بنویسم و هر سخنی بگویم خدشه ای ایست جبران ناپذیر بر این لوح سفید.پس سخن کوتاه میکنم و به گفته ام عمل میکنم!
تک تک کامنت هاتونو خوندم و فقط اشم ریختم و اشک ریختم چه احساس خوبی خدایا؛ انگار نور وجود تو بر این صفحه تابیده شده که اینقدر فرکانسش الهی و بالاست. پایدار باشید عزیزانم؛ دست هردویتان را می بوسم. دست تمام کسانی که این نور را بر این صفحه الهی تاباندن میبوسم و میگم دست مریزاد عزیزانم دستمریزاد که گل کاشتید، دستمریزاد که عشق کاشتید. یارب نور وجودت را بر این دلها بتابان و قلبشان را تا ابد نورانی کنن.یا حق
سکوت میکنم و عشق در دلم جاریست
که این شگفت ترین نوع خویشتن داریست
هزاران سلام و درود به برادر خوبم
به برادر باصفام
به برادر زلالم
اینقدر انرژیتون پاک و سیال و روان بود که مهر شد بر قلبمون و اشک شد بر چشمانمون…
خدایا چقدر اینجا قلبهای بزرگی جمع اند ، الحمدالله..
پروردگارم شکرت که لایق جمع مستان شده ایم…
خداوندا شکرت که لایق هم کلامی با بندگان خوبت شده ایم….
خدایا شکرت که ما رو هدایت کردی تا در مسیر شناخت تو گام برداریم..
برادرخوبم ، از این همه لطف و مهرتان چه دارم بگویم جز سپاسی بیکران از بزرگواری تان که هر چه هست و هر چه بیان میشود از لطف اوست و من هیچم…..
برادرم ممنونم برای نوشتن این کامنت دلنشین با این کلمات پر مهر و محبت و الهی تون …
از صمیم قلبم براتون لحظاتی پر از نورِ الهی رو آرزو میکنم که چنان غرق عشقش بشید که در دنیا و آخرت بدرخشید…
در پناه نور و عشق الهی باشید در کنار همسر نازنینتون و شینای زیباروی عزیز
درود بر شما وجیهه بانو دوستداشتنی
خداقوت بانو جان بخاطر یکهفته مهمانداری، تحسینتون می کنم بانو جان که با داشتن مهمان باز هم برای خودتون وقت گذاشتین افرین به شما
وجیهه جان فقط خواستم بگم که من عاشق خوندن کامنتهای زیبای شما هستم ( که البته نشان از شخصیت زیبای شماست)
اگه نتونم همه کامنتهای یک فایل رو بخونم اسم شما و آقای همسر رو بالای صفحه میزنم تا کامنت شما رو حتما خونده باشم ، مخصوصا پاسخ های شما دو عزیز رو بهم ،کلی از پاسخ های پر از احساس و لطیف و سپاسگزار شما لذت می برم و خدا رو شاکرم از این باب
من و همسرم هر دو در سایت هستیم و هر دو هم به خواندن کامنت شما و آقای حافظان علاقه داریم
گاهی هم برای اینکه آقای همسر رو اذیت کنم میگم: برو از آقای حافظان یاد بگیر (استیکر خنده)
درپناه حق باشین
هزاران سلام و درود به شما سحر زیبا رویم
چقدر چهره شما زیبا و جذابه ماشاءالله
و چه لبخند دلنشینی دارین خواهر قشنگم:)
من که حظ کردم از این تصویر و این همه زیبایی خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
ممنونم سحر عزیزم از ابراز لطف و محبتی که دارین ، همینطور خدا قوت به شما نازنینم و همه بانوان پر تلاشی که علاوه بر کارهای روزمره زمانی رو به خودشون اختصاص میدن ، که در این چند روز کاملا پی بردم به اهمیت این موضوع…..
و اما بی شک زیبایی در شماست سحرجان که زیبا میبینید و به قول دوست مون سمانه صوفی عزیز اعتبار همه این کلمات و نوشته ها متعلق به الله یکتاست…
واقعا من از خودم هیچ ندارم و هر چه هست اوست….
همین چند دقیقه پیش برای یکی از عزیزان نوشتم باز هم باید برای خودم یادآوری کنم که : کلمات روح و جان دارند…
چقدر کامنت تون پر بود از احساس عالی دوست زیبا رویم…
اول که خودم خوندمش خندیدم و بعدا بلندتر برای اقای حافظان هم خوندم و کلیییییی با هم خندیدیم…
الهی زندگیتون پر باشه از خنده و احساس خوب دوست خوبم:)))
چقدرررررررررررررر خوشحالم که با همسرتون در این فضا هستین براتون هر لحظه موفقیت و پیشرفت در همه زوایای زندگیتون رو از خداوند خواستارم…
عاشقتم دوست بانمکم که برام نوشتین و از خوندن کامنت تون لذت بردیم ..
منتظرم به زودی خبرهای عالی از پیشرفت ها و پیروزی ها و رسیدن به خواسته هاتونو بخونم و بیشتر لذت ببرم…
همراه با همسرتون در پناه عشق و نور الهی باشید سحر عزیزم
عاشقی قصه زیبای دو معشوق که نیست
عشق یعنی سفری در سفر همسفری
عشق پایینده ترین قدرت این عالم نیست
در گذر یا که گریز است و من دنبالش
واژه ای نیست که شرح دل من را بریزد بیرون
کیست مشعوف ز زیبایی این رسوایی
سپاسگزارم بانوی سحر
بنام خالق هستی
سلام خدمت نازنین خواهر
جواهر ارزشمند
و گنج بی پایان وجیهه بانو
خیلی خوش اومدید
و انشاءالله که همیشه سلامت باشید .
ماهم شما رو تحسین میکنیم. که اینقدر دارید روی خودتون کار میکنید .
و نمره ی قبولی به خودتون دادید”
از اشعار اخوان ثالث گفتید ،
واقعا زیبایی ها ، تمومی ندارن”
غلبه بر ترس ،
واقعا ترس های که واقعا الکی و ، واهی هستن
مرسی خواهر زیبا اندیشم
که نوشتی و لذت بردیم.
در پناه رب العالمین باشی .
سایتون برقرار
لطفتون مستدام
هزاران سلام و درود خدمت شما آقای بساطیان بزرگوار
برادر خوش بیانم در این سایت الهی ، که من هر زمان کامنتها و به خصوص پاسخ های پر محبت شما به دوستان رو میخونم تحسینتون میکنم بابت این همه لطف و مهرتون..
خدایا شکرت که اینجا فقط آگاهی است و محبت و مهر و لطف…..
کلمه « مأمن الهی » برای این سایت توحیدی ، وقتی برای اولین بار به قلبم اومد پر شدم از حظی وصف ناپذیر…
و هر چه میگذره میبینم این الهام درست بود…دقیقااااااا اینجا مأمنی الهی ست که هر چه میشنوی مهر است و هر چه میخوانی لطف..
ممنونم ازتون برادر عزیز که با این کامنت تون مهر رو جاری کردین…
ان شاءالله این جریان الهی رو هر روز در زندگی تون تجربه کنید و پر بشید از لطف و رحمانیت خداوند..
براتون سراسر عشق و نور الهی میطلبم سید عظیم بزرگوار
بنام خداوند رحمان
سلام مجدد دارم خدمت ، نازنین خواهرم
فرشته ی عاشق
وجیهه بانو ،
مرسی ازتون
کمال تشکر رو دارم.
انرژی مثبت گرفتم.
و کلی حال خوب
آرزوی موفقیت و سلامتی
براتون دارم .به امید اینکه همواره، توفیق ، رفیق ،
طریق سعادت ،سیادت و سلامت شما باشد .
از خداوند سبحان
سپاسگزارم،
چون زیباست، زیبایی رو دوست داره ،
و زیبایی مثل شما رو آفرید .
نور به قلب مهربانت بیاره.
به خاطر کامنت زیبات
به خاطر خوبی هات
ازت ممنونم.
بارالها؛
چتر رحمتت رو بر سر خواهرم که از صمیم قلبم دوسش دارم رو باز نگه دار،
و بهترین تقدیر ها رو براش رقم بزن.
آمین
شکر و هزاران شکر برای
وجود نازنین خواهرم
برای این جواهر ارزشمند
بی نهایت دوست دارم
و بی نهایت عاشقتم.
شما بزرگید و بزرگ بانوی بزرگوار
سلام به وجیهه بانوی دوسداشتنی
دوست عزیزم اینو بگم که من هر وقت که کامنتهارو میخونم و به کامنت شما میرسم یه لبخند میزنم انگار که بری جایی و به دوست خوبت رو ببینی .خیلی خوشحالم بابت کامنتهای زیبایی که میزاری که هر بار حس خوب و کلی انرژی به آدم میدی
امیدوارم همیشه کامنتهای پر از حس و حال و خبرهای خوب ازت بخونم
در پناه خدا باشی وجیهه جانم
هزاران درود و سلام به اعظم جان گلم
دوست هم مسیرم در این راه سبز
همیشه باید به خودم یادآوری کنم که:
کلمات روح و جان دارند
احساسات روح و جان دارند
اعظم بانوی خوش قلبم که با هر کلمه ایی از کامنت شما شوقی عمیق بر قلبم جاری شد و چقدر احساس خوب رو انتشار دادی خواهرنازنینم…
الهی همه این احساسات عالی رو هر روز در زندگی ت تجربه کنی و اون لبخند زیبایی که نوشتی رو هر روز با ی اتفاق زیبا و غیرمنتظره برات تکرار بشه خواهرخوبم:)
الهی آمین
دوست دارم و در پناه عشق و نور الهی باشی عزیزم
به نام هدایت الله
سلام به وجیهه عزیز بانوی ایران زمین چقدر عالی در فرصتی که پیدا کردید رفتارتون رو نسبت به شناختی که دارید بسنجی و نمره خوبی گرفتی
ولی نگفتی که ای کاش زمانی که نمره خوبی گرفتی برای خودت یک هدیهای هم در نظر بگیری به عنوان تشکر برای کاری که کردی و نتیجه گرفتی
همین که رفتارهای شخصیتی خوبت رو شناسایی کردی و باید تغییر کنی جای تبریک داره دانستن و قبول کردن این کار خودش یک نوع تغییر است برای شروع که شما در عمل دارید آن را انجام میدهید
از شعر زیبای اخوان ثالث هم خیلی لذت بردم و درسهای خوبی داشت این شعر از شما سپاسگزارم
دیدگاه مفیدی رو نوشتید که برای من یک هدیه از طرف خداوند بود هر کجا هستی موفق و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
هزاران درود به شما اقای روحی بزرگوار
خیلییییییییییییی ممنونم از پاسخ پر لطفتون که مثل همیشه پر بود از احساس خوب..
سپاسگزارم به خاطر یادآوری این مطلب : جایزه :) …
واقعاااااااااا پیشنهاد عالی بود حتماااااااااا انجامش میدم و دعاگوتون هستم بابت این یادآوری بجاتون..
الهی زندگیتون پر بشه از جایزه هایی که خداوند از طرق متفاوت براتون تدارک دیده و دلتون پر بشه از شادی دریافت این هدیه ها….. الهی آمین
در مورد تغییر واقعا یک درس عالی گرفتم این که : تعامل با آدمهای متفاوت چقدر میتونه کمک کننده باشه که خودت رو در آینه اونها ببینی .. خودتو محک بزنی… ریز بشی روی رفتارهات..
و به قول شما این که : بدونی و قبول کنی ..پیشرفت خوبیه..
ممنونم ازتون اقای روحی عزیز بابت این کامنت عالی تون …
خوشحالم از اینکه شعر استاد اخوان ثالث رو دوست داشتین ، نوش روح لطیفتون…
الهی هر روز در این مسیر دستآوردهای عالی و تجربه های شیرینی رو درک کنید..
در پناه نور و عشق الهی باشید
سلام بر استاد و بانو
سلام به دوستان همسفر
همیشه دوست داشتم کامنتی بزارم که حداقل خودم از نوشتن و خوندنش لذت ببرم و اگر دوستی وقتی برای خوندنش میزاره ، به تهش که رسید بگه ارزش وقتی که گذاشتمو داشت.
خب شاید اینم کمالگرایی باشه اما مثل هر بیماری دیگه ای اینم فوایدی داره و فایدش اینه که همه سعی خودتو میکنی که بهترین خودتو ارائه بدی اما وقتی کامنت بچهها رو میخوندم میدیدم کامنتی تاثیر گذاره و به دلم میشینه که نویسندش زبان و قلمشو سپرده به خدا و
کیست این پنهان مرادر جان و تن
کز زبان من همی گوید سخن؟
این که گوید از لب من راز کیست
بنگرید این صاحب آواز کیست؟
در من اینسان خود نمایی میکند
ادعای آشنایی میکند
کیست این گویا و شنوا در تنم؟
باورم یارب نیاید کاین منم!
متصلتر با همه دوری به من
ازنگه با چشم و از لب با سخن!
خوش پریشان با منش گفتارهاست
در پریشان گوئیش اسرارهاست
پس منم از خداوند خواستم بر زبان قلمم جاری بشه
پس از دیدن تمام زیبایی های این سفر و در این قسمت زیبای کوهستانی (که سخت دلم خواست)
یاد کارت پستال های قدیم افتادم که میخریدم و به دوستانم هدیه میدادم و هرگز بهش دقت نمکردم که چنین جاهایی واقعا وجود دارند
اما توجه من بیشتر بر موضوع ترس در سخنان گوهربار استاد رفت و دیدن اون خانم و آقای شجاعی که بر ترسهاشون غلبه کردند و با اون روبرو شدند
به نظر میرسید که تجربه اون خانم بیشتر باشه و در شیرجه و هم شنا تجربه و مهارت بیشتری داره و دوم اینکه اصلاً جنسیت نمیتونه نقشی در ترس یا عدم ترس داشته باشه و به نظر من این هم یک باور غلطه که خانمها به خاطر ظریف بودنشون ضعیف هم هستند
من و همسرم هر دو ورزش رزمی کار کردیم و من بارها همسرمو به خاطر شجاعت در مبارزه و پشتکارش تحسین میکردم و میکنم و برای من این خیلی عجیب نیست.
خب همون طور که استاد فرمودند دلیل ترس به خاطر ایمنی انسان تا رسیدن به شناخت از دلایل ترسه و وقتی ما با منطق و دلایل ترس آشنا و از اون آگاه بشیم لزومی به وجود ترس ها نیست و بهترین غلبه بر ترس روبرو شدن و شناخت محیط و شرایطه
بر خلاف تصور اکثر مردم ترس از مرگ در رتبه چندمه
من خودم همیشه از روبرو شدن با فرشته مرگ بیشتر میترسیدم تا از خود مرگ تا اینکه کرونا منو تا نزدیک مرگ برد و جناب عزرائیل رو دیدم
و
«سلام بر تو حبیب»
با صدایی به شدت دلنشین از دهان مبارکش خارج شد
در ارتفاع حدود پنج متری بالای سرم و البته من تو تاریکی چهره دلرباشو ندیدم اما دلیل حضورش مشخص بود که من به رفتن نزدیک شدم
بماند که هیچ ترسی از مرگ و رفتن نداشتم چون مشتاق رفتن بودم و هنوز زمانش نرسیده بود و تنها ترس بزرگ من با شنیدن سلامش فرویخت.
گاهی جسارت روبرو شدن با زندگی بسیار سخت تر از مرگه
دلیل عمده ترس های ما به جهت موندن در دایره امنه برای بقا و احساس خوب امنیت
و دلیل خارج نشدن از این دایره امن هم ترسه ، ترس از دست دادن مکان و موقعیت و دستاوردها
و
بهترین راه مقابله با ترسها ،سفر و خروج از مکان و دایره امن برای روبرو شدن با همون ترسهاست و به چالش کشیدن خود در شرایط متفاوت و مختلف
من از تنهایی میترسم»»» تنهایی سفر کن (مثل استاد در دل جنگل)
من از مهاجرت و خروج از شهر و کشورم میترسم »»»» سفر کن و ببین جاهای بهتر با موقعیت های بهتر هم هست
من از ازدواج و زندگی با کسانی که نمیشناسم میترسم»»»» سفر کن تا با مردم و موقعیت ها و افراد غیر بومی ،و مردم ملل دیگه آشنا بشی تا فرصت های جدید بوجود بیاد
خلاصه که
سفر میتونه خیلی از ترسهارو درمان کنه و از بین ببره
اونم سفر به زیباترین کشور دنیا کشور خدا با مردمانی خدادوست
آرزو میکنم روزی با همه دوستان توحیدی خودم همسفر بشیم و همسایه استاد در کشور زیبا و وسیع آمریکا تا ما هم سفرنامه هامونو به تصویر بکشیم.
ان شاءالله
باشد تا رستگار شویم (ان شاءالله)
به نام خدایی که هر لحظه با ما ست
سلام بر تو حبیب :) …
همین اول کامنت باید شما رو تحسین کنم عزیزم که کمالگرایی رو کنار گذاشتی و بهبود گرایی رو انتخاب کردی و دست به قلم شدی :)
واقعاااااااااا حیف نبود این کلام درُ و گوهر بار رو ننویسی آخههههه ؟؟!!!!!
چقدررررررر این شعر عارف بزرگ ایران ، عمان سامانی رو دوست دارم و سپاسگزارم بابت ثبت این کلمه های نورانی…
و سپاسگزارم که چه مبسوط و کامل از ترس ها گفتی و راه کار دادی:
بهترین راه مقابله با ترسها ،سفر و خروج از مکان و دایره امن برای روبرو شدن با همون ترسهاست و به چالش کشیدن خود در شرایط متفاوت و مختلف
سفر میتونه خیلی از ترسهارو درمان کنه و از بین ببره
واقعا یادم میاد هر جا سفر کردیم کوله بار مون پر شد از آگاهی …
و هر جا موندیم ، در جا زدین و به قول استاد شروع کردیم به فکر کردن و نپریدن و….
در نهایت ممنونم عزیزم…
لطفاااااااا همیشه در مسیر باش و برامون بنویس و مطمئن باش حداقل یک نفر هست که همیشه کامنتهاتو بارها میخونه و مرور میکنه و لذت میبره با عششششق:)))))
در پناه نور و عشق الهی باشی حبیب جانم
به نام خدای هدایتگرم
سلام ب استاد عزیز و دوستانم
خدای من چقدر این ویو دیوانه کننده بود، سیر نمیشد آدم از دیدنش، اون درخت های سوزنی سبز و باطراوت رویایی بود هرچقدر از زیبایی اش بگم کم گفتم. اون ویو بهترین ویویی از ترکیب درخت و کوه و آسمان بود ک در عمرم دیدم تابحال، ینی غششش
چه دوربینی چه کیفیتی واقعا عالیه سپاسگزارم، چه تراک کمپر فوق العاده ای. بهترین پکیج عالی ترین.
اون گل های بنفش و زرد چه محشر بودن قربانشان رفتم. چه تریل زیبایی بود من عاشق هایکینگ هستم اون هم وسط جنگل، چه آبشار زیبایی در دل جنگل بود الله اکبر.
ماشاله ب اون خانم مسن من همیشه میرم کوه از دیدن خانم و آقایون مسن انرژی و انگیزه میگیرم و میگم واقعا دمتون گرم. استاد عزیزم چقدر رفتارتون قابل تحسینه ک پیش قدم میشید برای کمک ب اون خانم. همه تجربه کردیم که کمک و خوش رفتاری چقدر روح ادم رو بزرگ میکنه، چقدر در مقابل جهان عشق و محبت بیشتری از طریق دستان دیگه اش میورزه بهمون.
خیلی حس خوبیه من امروز در یک مکان عمومی بودم و داشتم تیکه آخر این فایل ک جاده زیبارو نشون مون میدین رو بدون صدا تماشا میکردم و خودم رو تصور میکردم اونجا. یک آقای مسن و بسیار مهربان و محترم چندساعتی کنار من بودن، گفتن این چیه می بینی دخترم گفتم طبیعت عه عموجان من عاشق سفر و طبیعت هستم اینجاهم آمریکاست خیلی زیباعه لذت میبرم از دیدن اش. ایشون گفتن مطمئنم یه روز خودت میری چون این رو در تو میبینم مگر اینکه خودت جلوی خودت رو بگیری این رو در تو میبینم چون آدم وقتی یک چیزی رو بخواد کائنات ب کمکش میاد. منو میگی ذوقی کردم سپاسگزاری کردم گفتم بله عمو اگر این همه آدم از ایران تونستن برن پس منم میتونم برم و وقتی من حرکت کنم خدا ب کمکم میاد. و گفتن یه ارزشمندی خاصی در تو نسبت ب انسان های اطرافم میبینم باخودم گفتم خدایا ینی چقدر ب من عشق و محبت می ورزی قربونت برم من. چقدر نشانه میدی بهم ک در مسیر درستی هستم ک خودت دلم رو قرص میکنی رب من.
این هم نشینی با انسانهای متشخص رو هم از کامنت آقای سیدعلی دیدم ک مهمان استاد محترم شون شده بودن و گفتم چقدر عالی چقدر حال میده.
خیلی دارم رو خودم کار میکنم ک صرف هدف داشتن برام مهم باشه نه عدد توی حساب بانکی، خیلی کنترل ذهن میخواد باورتون نمیشه من امروز انقدر حالم خوب بوده انقدر عشق ورزیدم و عشق دیدم ک احساس کردم خدا پیشم بود فکر نمیکنم روزی مثل امروز انقدر حالم خوب بوده باشه، نجوا میومد ک بخواد حالم رو بگیره و حال خوبم رو گره بزنه ب درآمدی ک کسب کردم و میخواست من این همه لطف رو فراموش کنم و بشم از ناسپاسان ولی این نهایت بی انصافیه ک این همه اتفاقات خوب رو نبینم و بچسبم ب پول، اصن چرا نعمت و ثروت توی ذهن من فقط پوله !؟ چرا میرم سراغ حساب کتاب مگر قراره رزق من فقط از یه جا داده بشه مگر این 23 سال عمرم من روزی رو بی رزق موندم ؟
اصن اینکه اون جهانی وجود داره و ما صرفا اومدیم اینجارو تجربه کنیم، اصن باور انا لله و انا علیه راجعون چقدر چقدر ب آدم آرامش میده فارغ از قیل و قالهای اطرافت فارغ از دوییدن های انسانهای اطرافت دنبال پول، فارغ از مقایسه کردن خودت و عجله و حرص زدن میگی از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود ؟ یه آن میگی چرا انقدر دارم حرص میزنم چرا امروزم رو لذت نمیبرم چرا یادم میره من قراره یه روزی تو همین روزها وداع بگم این دنیا رو ؟
دارم میبینم با تکرار این باورها زور نجوا داره کم میشه و از دور تماشاش میکنم و بهترین وسیله تقوام میشه آیه های قرآن ک دلم میخواست همینجا جلوی جمع بزنم زیر گریه از این حجم از همزمانی انگار حرف هایی ک خدا ب حضرت محمد میگفت برا من بود.
چقدر خوبین خانم شایسته عزیز ک این لذت رو از خودتون دریغ نکردین و پاهاتون رو در آب گذاشتین. خود من هم تا اب میبینم کتونی و جوراب را به گوشه ای پرت و پاها در آب میگذارم خیلی تجربه لذت بخشی هست، وای پیدا کردن سنگ در آب این فیوریت منه ؛))
چقدر اون دو زوج برای من قابل تحسین بودن،ینی از همون اول من گفتم چقدر خانم های شجاعی. اول اون خانمی ک آقاشون با کفش ایستاده بودن و نمیخواستن بپرن و اون خانم بدون اینکه بگن پارتنرم ک مرد هست نمیپره و نشسته ب تماشا ول کن من هم نمیرم و با وجودی ک معلوم بود ترس دارن ولی پریدن در دل ترس شون واقعا دمشون گرم.
اون خانم شجاع و Adventurer رو ک دیگه نگم.چقدررر شجاع بودن. حتی حالت پریدن شون توی اسلوموشن عالی بود کاملا نترس و با عزت نفس. ماشاله ب این روحیه ماجراجو شون و اینکه انگیزه میدادن ب پارتنرشون واقعا قابل تحسین بود.
اتفاقا چند روز پیش اون قسمت ک خانواده راین اومده بودن و پسرهاشون میترسیدن ک بپرن داخل دریاچه ولی تا شما پریدین و الگو شدین ک بچه ها نترسن، از برادر بزرگتر شروع شد و همه پریدن در دل ترسهاشون.
خود من دوشب پیش حوض پارک محل مون باز شده بود و من اول رفتم روی صندلی و بعد گفتم منم میخوام تجربه کنم و برم دور حوض بشینم تا شبنم های آبشارش بخوره تو صورتم، نجوا داشتم چون اولین فردی بودم ک قرار بود بشینه اون هم دختر تو محل ما رفتم و پشت ب همه کردم چهارزانو نشستم دور حوض نزدیک نزدیک آبنماش طوری ک شبنم صورت و لباسهام رو خیس کرده بود و آهنگ قشنگ من هم در گوش گذاشتم جایتان خالی عشقی کردم، یادم اومد آقای سیدعلی تو کامنتشون گفته بودن شبنم خورده تو صورتم گفتم چه تجربه بینظیری مگه من میتونم تو تابستون همچین تجربه ای داشته باشم؟ و دقیقا شبش من تجربه اش کردم و با خودم میگفتم هیچ کس نیست ک جلوی لذت ات رو بگیره، فقط ذهن خودته اگر من توجهی ب نظر بقیه میکردم و بقیه در ذهن من قدرت داشتن و نظرشون مهم تر از تجربه ام بود، هرگز اون تجربه شیرین رو نداشتم.
شخصیت من با برداشتن همین قدم های کوچک روزمره ام تغییر میکنه. و به هیچ وجه این قدم های کوچیک رو بی ارزش ندونیم بلکه به خودمون آفرین بگیم.
جالبه بعد از من دیدم ک خانم هایی هم چون من رو دیدن الگوشون شدم و اومدن و این لذت رو از خودشون دریغ نکردن. خیلی خوشحالم ک در بیشتر اوقات الگو بودم حتی برای دخترهای فامیل مون.
اون جاده ک بک گراندش صحبت کردین بهترین بود، این ایده عالی بود استاد ک روش صحبت کنید. تشکر ویژه از خانم شایسته عزیز ک انقدر عالی فیلم گرفتن برامون.
چه ماشین های خفنی، چقدر نو، چقدر زیبا این نشان از ثروت این کشور رو میده.
من خودم این ویوهای بینظیری ک صحبت میکنید رو کات میکنم و بعدها چندیدن بار میبینم.
اون آقا 15 دقیقه اونجا بودن تا بپرن الله اکبر چه کنترل ذهنی میخواد ک نجوا لهت نکنه و شکست نخوری و در آخر انجامش بدی. واقعا این نجواهای ترس آلود بدترین سمه میشکنه آدم رو ولی وقتی بپری تو دل ترسهات میگی واقعا همین بود برای این من خودم رو کشتم !؟ البته ک درکشون کنیم و قضاوت نکنیم چون من تجربه اش ک نکردم تابحال همه میدونیم ترس از ارتفاع خیلی ترسناکه.
اگر یک الگویی رو پیدا میکنیم ک اون کاری ک ما ازش میترسیم انجام داده این یعنی اون کار انجام پذیره شدنی عه.
وقتی که ما میبینیم یک فردی تونسته ب یک موفقیتی برسه و تونسته ی کاری رو انجام بده، خیلی برای ما باید باورپذیر بشه ک این کار شدنیه.
من برای شروع کارم میگردم دنبال الگوهایی ک اون کارو انجام دادن ینی بجای اینکه تمرکز کنم به حرف هایی ک میگن شدنی نیست میرم میگردم ببینم آیا کسی تونسته این کارو انجام بده ؟ و اگر کسی انجام داده باشه خیلی خیلی کمک میکنه ب من ک باور کنم ک میشود و اگر این باور بنیادین بشه تو ذهن من، اون وقت من به راه حل ها هدایت میشوم.
برای باورها میگم الگوهایی رو پیدا کنید ک تونستن این کارو انجام بدن. ینی اگر باورت اینه من تنهام، من دخترم، من جوانم، کسی اطراف من نتونسته. برو و خانم های جوان و موفق رو پیدا کن، برو آدم هایی ک از اول تو خانواده های ثروتمند نبودن رو پیدا کن، ک باور کنی ک میشود.
مغز اینجوری کار میکنه مغز اگر ببینه ک یک کسی این کارو انجام داده خیلی راحت براش باورپذیر میشه. ب خودتون بگید این کار شدنیه.
از این اهرم برای حرکت کردن و انگیزه تون استفاده کنید اون وقت می بینید ک الگوها چقدر میتونه بهتون کمک کنه.
میشود یه خانم انقدر شجاع و جسور و توانمند باشه اینطور نترس باشه ک بتونه کارهایی رو انجام بده ک خیلی از آقایون جرئت انجامش رو ندارن.
این فایل الهام بخش خانم ها باید باشه. چه خانم خوشبختی هستم من خداروشکر.
خانم ها بجای اینکه منتظر باشن آقایون اول یه سری کارهارو انجام بدن بعد خانم ها فالو کنن خودشون پیش رو باشن.
خودشون کسی باشن ک حتی باورپذیر میکنن یه سری اتفاقات رو برای آقایون.
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت تهیه و تدوین این فایل گرانبها، مرسی از دوستانی ک کامنتم رو خوندن در پناه الله
سلام به ناعمه عزیز
آفرین بهت میگم که با انرژی فوق العاده این کامنت زیبا رونوشتی و به من هم انرژی دادی دختر
اصن اینکه اون جهانی وجود داره و ما صرفا اومدیم اینجارو تجربه کنیم، اصن باور انا لله و انا علیه راجعون چقدر چقدر ب آدم آرامش میده فارغ از قیل و قالهای اطرافت فارغ از دوییدن های انسانهای اطرافت دنبال پول، فارغ از مقایسه کردن خودت و عجله و حرص زدن میگی از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود ؟ یه آن میگی چرا انقدر دارم حرص میزنم چرا امروزم رو لذت نمیبرم چرا یادم میره من قراره یه روزی تو همین روزها وداع بگم این دنیا رو ؟
عجب یادآوری خوبی
سپاسگزارم ازت
انشا.هرروزه بهتر و زیباتر ولذتبخش تر از قبلت باشه عزیزم