این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-22 22:39:532023-09-25 02:08:50سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 215
522نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دیدن سریال سفر به دور امریکا ذهن شما را تغییر میدهد و ثروتمند میکند
از جاده ای که هر لحظه زیباتر میشه و ما هدایت شده خدا و جستجوگر زیبایی ها هستیم
وای خدای من دره رو ببین چه ارتفاعی الله اکبر .
دمشون گرم واقعا چه جاده های زیبایی درست کردن لذت میبرم
دیدن این سرسبزی، طبیعت بخشنده و فراوانی و هوای پاک و این همه نعمت که رایگان در اختیار ما هست و داریم رایگان استفاده می کنیم و روی هیچ کدومش نمیشه ارزش گذاشت
الحمدلله رب العالمین.
چرا راحت با گذاشتن سنگ زیر ماشین شیب رو درست کردین، دمتون گرم
استاد جان خیلی حس و حالتون رو دوست دارم که در هر شرایطی فقط می خواهید لذت ببرید. این شعار ماست :
چطور از این راحت تر
،چطوز از این لذت بخش تر
خیلی صدای آب زیبا و آرامش بخشه
این صدارو باید ضبط کنی و شبا با این صدای آب بخوابی
ابرهای آسمان خداوند فوق العاده زیبا و این اب نامحدود و سبزی چشم نواز منو عاشق خدایم کرده.الحمدالله رب العالمین
انگار جهان و کائنات دست به دست هم میدن که جاده ها تمیزن بمونن
الله اکبر
درختارو نگاه
آسمون ابریه آبی رو نگاه
چقدر زیباست
چقدر حس و حال این فایل ها خوبه
چه تنظیم فرکانسی میکنن
اون درختچه های کوچولوی کنار مسیر رو نگاه چقدر دلبری میکنن
خدایاااا
خدایا نگاه کنن چند ده هزارتا درخت روی این کوه و تپه ها هستن
خدایا بازم رودخونه
انتهایی واسه برکت و نعمت ها نیست
خدا همه چی رو در فراوان ترین حالت ممکن آفریده
الله اکبر
اون برف رو روی کوه ها نگاه کن
چقدر زیباست این کلرادو
بینظیره واقعا
عاشق این ایالت شدم
یعنی برای بهار تابستون حس میکنم بهترین مکان زندگی برای منه انقدر که همونیه که میخوام
آخ آخ چقدر این تراک کمپر لذت بخشه
چقدر باعث خلق این همه زیبایی شده
خدایا شکرت بابت این تراک کمپر با اون رنگ چشم نوازش که انقدر حسو حال خوب رو به ما تقدیم کرده
خدای من صندلی و میز رو نگاه
چقدر لذت بخشه با عشقت بشینی روی این صندلی ها اونم تو این فضا و ساعت ها بشینین راجع به قانون و زیبایی ها صحبت کنین
Wow
اصلا لذت بخش تر از اینم مگه هستتتت
خدیااا دقیقه 15 رو نگاه
چه صدایی
چقدر زیباست
کاملا چشمامو بستم
صدام زیاد کردم تا آخر
عجب حس خوبیه
چقدر جالب همینطور که داشتم به فراوانی آب فکر میکردم یه صحبتی از دیروز رو یادم اومد
که یکی از آشناها میگفت من رفتم تعمیرگاه و اون آقایی که تعمیرگاه ماشین داشت بهم گفت ماشینمو دیدیبعد یهو نشونم داد که یه شاسی بلند خوشگل خریده
و جدای از اینکه به خودم گفتم این صحبت خداست با من
خدا داره از زبون این آدم الان با من صحبت میکنم
به خودم گفتم کوروش میبینی نه دلار نه کشور نه سن نه شغل نه قیافه نه هیکل نه رنگ مو نه تحصیلات هیچی هیچی هیچی در وارد شدن ثروت و نعمت و شادی و لذت به زندگیت اثری نداره
فقط باور ها و کانون توجهت هست که اتفاقات رو رقم میزنه
الله اکبر 18.23 رو فقط
انگار خوده خوده بهشته
چقدر زیباست خدای من
خداروشکر بابت وجود درون
خداروشکر بابت این موزیک بک گراند زیبا
خداروشکر بابت این همه فراوانی درختان
خداروشکر بابت این طبیعت پاک
خداروشکر بابت این زندگی آزادانه
خداروشکر بابت این آزادی مالی
خداروشکر بابت این آزادی مکانی و زمانی
خداروشکر بابت این رابطه عاشقانه
خداروشکر بابت فضای بهشتیه این محیط
خداروشکر بابت وجود این سایت بینظیر
من واقعا سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز و استاد عزیز بابت ویدئو گرفتن و تدوین و آپلود کردن این سفرنامه ی الهی
واقعا متشکرم بابت این همه زحمتی که کشیدین و مطمئنم بینهایت معجزه رقم میزنن این فایل ها تو زندگی همه ی ما
من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورها فرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم الهی شکرت
این فایل به من یاداوری کردکه درلحظه زندگی کنم وخودموبسپارم به جریان هدایت وبدونم که بینهایت زیبایی وثروت تواین جهان هستی هست ونبایدنگران باشم وخودخدامسائل زندگی من روحل میکنه واون تضادهایی که الان دارم ومیدونم که هرروزچرخ زندگی من روان ترمیشه وقتی بدونی که خداوندمیدونه واگاهه وکارهاتوبرات انجام میده
کافیه ذهنتوروی زیبایی های زندگی خودت بزاری تاهدایت بشی به زیبایی های بیشتروخداوندهرلحظه داره ماروهدایت میکنه وحمایت میکنه
مثل این اب زلال باش وقلبتوپاک کن ازنجواهای شیطان ومنفی هاولذت ببرازاین زندگی وارام باش
ادامه بده وناامیدنشوادامه بده وتوکل کن
توهدایت شده هستی
تواشرف مخلوقاتی
توجزواون 5درصدی هستی ازمردم جهان که متفاوت فکرمیکنی ومتفاوت عمل میکنی
حرکت کن قدم بردار
مسایل زندگیتوحل کن وازخدابپرس واوجواب میدهدخودش گفته ازمن بخوان ومن هدایتتون میکنم وپاسخ میدهم
باخودت خلوت کن درسکوت وتنهایی
چون سکوت صدای خداونده صدای ربته صدای پروردگارته
تودرارامش ومراقبه حقیقت هارودریافت میکنی
پس ارام باش وبشنوصدای خداوندرو
توهدایت شده ای
توبهترین مخلوق خداوندی
خداوندخیلی خوشحال وخوشنوده که توروخلق کرده وتویک رسالتی دراین جهان هستی داری که بایداجراش کنی
توهدایت شده ای
افرین برتوبنده خوب وباایمان
حرکت کن وقدم بردارازجایی که فکرشونمیکنی به همه خواسته هات میرسی مطمئن باش
هروقت ازهمه جاناامیدشدی بدون که خداوندهدایتت میکنه ودرهابازمیشود
احمد جان سلام سپاسگزارم از شما بابت این دیدگاه ونوشته ای که پرازآرامشه؛واقعا باخوندنش یه حس آرامش وتوکل بیشتربه خالق هستی گرفتم.امیدوتوکلی که چندروزی بود واقعا جاش توزندگیم خالی بود وهمه این دقیقه هاحسش میکردم وباعث شده بودداشته هام رافراموش کنم؛باعث شده بود حال بدی راتجربه کنم…..
خدای مهربونم سپاسگزارم که وقتی حال بدمنانتونستی تحمل کنی وهدایتم کردی به این دیدگاه.
من اصلافیلم این قسمت راندیدم ومستقیم شروع کردم به خوندن نظربچها؛کاری که هیچ وقت اززمانی که عضو سایت شدم انجامش ندادم همیشه فیلم قسمت رامیدیدم واگه میتونستم چندتادیدگاه رامیخوندم.
خوداین برامن یه پیامه که خالق هستی بگه رسول تورافراموش نکردم؛آخه دیشب بهش گفتم انگارمنادیگه یادت رفته ونمیبینی منا؛ولی خداخیلی زودجوابمادادکه من توتصویردارمت رسول نترس هواتودارم
و دراخر خدا هیچ وقت بنده هاشو فراموش یا رها نمیکنه تا کی و تا کجا اول دلیل این حرف . عشق ماپر به بچش چقدره بی نهایت حتی به قیمت تمام عمرش وبیشتر این ذره ای از عشق خداست که در وجود مادر گذاشته شده دراینحد که خیلیا معتقدند حتی نفرین مادر ولو با گریه هم باشه قبول نمیشه چون خودش میدونه ازته دل نیست نفرین باید ازته وجود باشه
پس حالا خدایی که عشقش قویتر و بزرگتره میاد بچشو رها کنه یا ببینه اذیت میشه کار بر نکنه یا دوستش نداشته باشه چرا همیشه و همه جاهست فقط خیلی وقتها متوجهش نمیشیم و اونهایی هم که قبول ندارن ومیگن مراقب و به یاد مانیست اشتباه میکنند در اصل چون خودشون دور شدن و قبول ندارن حضورشو حس نمیتونن بکنن
و اونقدری بنده هاشو دوست داره که بخشیدن انسانو اونجایی که حقی بر گردنه خودشه گذاسته تا چه لحظه ای دقیقا تا زمانی که روح در بدنه یعنی تا اخرین لحظه بگو خدایا توبهداشتباه کردم تمام از حق خودش تستباه نکنید حق خودش میگذره ببینید کرمو ببینید گذشتو یه عمر بدی کن هرجوری دوست داشتی حق الله یه حق خودشو با یه جمله میبخشه کدوممون به نظرتون میتونیم به نزدیکی این گذشت برسیم
و مورد اخر فعلا اینکه ما نتوانستن نداریم به هیچ عنوان میدونید اگر شما اعتراف به نتوانستن در انجام کاری چیزی کردید عملا اختیار خودتون را زیر سوال بردید و انسانی که اختیار نداره به نظرم خیلی خطرناکه یعنی کافیه تو کشورهای پیشرفته ثابت بشه شما در عواملی که مربچط به مغز هست اختیار ندارید یه راست مراکز مربوطه فرستاده و بستری میشبد
ما میشه ولی سخت یا خیلی سخت داریم اما دست خودم نیست و نمیتونم بهانس چون دقیقا اگر جا یا مکان یا شخص حاضر در لحظه وقوع اینچیزها تغییر کنه شرایط شما و عملکردتون عوض نمیشه قطعا میسه همه همینطوریم
یه مثال خنده دار البته ناراحت نشید اصلا ربطی به شخص نداره
یه بنده خدایی مغازه میوه فروشی داشته یه دفعه میبینه یکی وایساده پا سینی موزها وتند تند داره پوست میکنه مبخوره طرف چوبا برمیداره بره بزندش یه مشتریها دستشومیگیره میگه کجا اون دیوونس نمیفهمه داره چیکار میکنه ودست خودش نیست میخوایی بزنیش میوه فروشم میگه اگه دیوانس ونمیفهمه چرا فقط داره موز میخوره چرا پیاز و بادمجونا را نمیخوره
حالا این مصداق خیلیامون شده که در عمل و واقعیت مثل اون موزخورمون تحت شرایط یکسان تصمیم گیریهای متفاوت انجام میدیم و میگیم دست خودم نییت یا نمیتونم
این تصمیم تماما بستگی داره به جایگاه و ارزش فرد مقابل که منفعت و زیانش به اون میرسه
مثلا بعضیاذموقع عصبانیت یه کارایی میکنن ومیگن دست خودم نبود میخوام ببینم همون شرایط اگر مثلا کارمند بودی و رییس ادارتون هم ولیساده بود تا اونجا همونکارها را میکردی فکر نمیکنم پس نشد ونتوانستن نداریم فقط سخت و سختر داریم
مورد بعدی اینکه شما فکر مبکنید مثلا فلان کار را دوست دارید ولی من میگم شما چون اینکار زودتر یا راحت تر میتونه برسوندتون به اون هدفی که فعلا در سردرگمی برای خودتون ایجاد کردید فکر میکنید دوستش دارید
و دقیقا زمانی که هدفتون گم میشه اون مسیر و راه رسیدن هم زجر اور میشه
اهان تا از ذهنم نپریده این اگاهی بگم
درجواب یه دوست عزیر که گفته بودن باید همیشه هدفهای بالاتر و جدید گذاشت دقیقا حق باهاشونه و دلیلش اینه که اگر خوب فکر کنید لذت در مسیره نه خود هدف و اینو توی مسافرتها بارها بارها حسش کردید که اون ذوق و خوشی که تا برسیم مثلا شمال بعد از رسیدن میبینید انگار کم شده و گاهی بعد چند روز خستگی میاد جاش پس چه بهتر که قبل رسیدن به هدف نقشه یک هدف بالاتر و مسیر اماده باشه . انسان از حرکت در مسیری که مورد علاقه وخواسته درونیشه هیچ وقت خسته و سیر نمیشه
مورد بعدی اینکه هی شغلهای دیگه و جدید میاد جزو دوست داشتنهاتون من حس میکنم ابنها بجای مسیری که دوست دازید دراصل پلن 1 و پلن 2 و … هستند و هدف از ایجادشون خسته شدن یا زده شدن از مسیر قبلیه و طبق تجربه چون میدونید این اتفاق میوفته از قبل اینها را لیست میکنید
شما یکم زیاد گله و شکایت و حالت ایرادگونه دارید که حتی توی پستهاتون به وضوح اشکاره اونقدری که از خودتونم خیلی گله میکنید چرا باید اینجوری باشه ؟؟
خیلی مطلب پیچیده شده منم الان در وضعیت مساعد نیستم یکم شاخه به شاخه میشم ولی تا یه حدودی لیست وار و با اشاره یه چیزای میگم
شما مسیر معنویات با خدا یا همون کاینات را سعی کنید زیاد رسمی و سرسنگین و با شرط و شروطش نکنید چون انسان زمانی شرط میزاره که یه جا کار میلنگه و راه فرار برا خودش داره درست مبکنه شما این سایت را گذاشتید دریچه ارتباط باخدا پس هروقت نیومدید اینجا اجازه دازید هرکاری بکنید و بعد برگردی و بزارید سر اینکه گمراه شدید و اینجا نیومدید نه این درست نیست خدا همه جا هست
خدا همیشه داده هاش بر اساسر واقعیت درونه اینکه من یه کاری بکنم و حتی باور و رفتارمو یه جوری به سمت اینی که قلبا هدفم نیست سوق بدم مورد پذیرشش نیست و داده های به شما بر اساس واقعیت وجودیتونه و اینی که میاد و زود میره مطمین باشید اونی که برای شما از طرف کاینات درست شده نیست چون اصولا اون را اصلا متوجه نمیشیم کی اومد کی رشد کرد و چطور جای پاشا سفت کرد و وقتی فهمیدیم اینه تعجب میکنیم نسبت به تمام راهای رسیدنش چرا چون وقتی میاد که بدونه شما هدف درست و مسیر درست و دلخواهتونا انتخاب کردید و وقتی توی اون مسیر قرار میگیرید چون مورد علاقه شماست توجهتون به پیرامون پرت نمیشه و غرق در لذت از مسیر میشید ومتوجه اون تغییراتی که گفتم نمیشید ولی کاری که دوست ندارید همه حواستون تو جاهای دیگه هست به جز کار و تو مسیر کاینات ما اگر با تمام قدرت درقالب یک تیم بزرگ میخواستیم همونا برنامه ریزی کنیم به این قشنگی نمیشد
نکته خوب شما اون برگشتنه دوباره و دوباره و نشون میده مبخوایید تغییر کنه. چون دوستی داشتم برای یه کاری میگفت مثلا اگر اینبار نشد من دیگه نمیکنم اگر اونجوری شد من نمیخوام و این نوع شرطی کردن بالاتر هم گفتم یه جور راه فراره بدون اینکه مقصر بشیم البته فکر میکنیم اینه
اتفاقا اونهایی که شکست میخورن و بارها میان موفقتر هستند و خیلی احتمال به اوج رسیدن تو خواستشون زیاده
شما ببین یه بچه که مهدقدرتی داره نه زوری ولیذاگر هدفش مثلا نگه داشتن فلان اسباب بازی باشه اگر تونستید ازش بگیرید یعنی اگرم گرفتید میتونه چنان بلایی سر ادم میاره که مجبور میشید پسش بدید چون فعلا هدفش نگه داشتنه اونه.
خیلی هست ولی فعلا ابن مورد هم مهمه بگم
کاینات وقتی عمل میکنه که باورش کنید از ته دل یا حداقل در مواردی که درحد تلنگر بزنه زمانیه که قبولش دارید ولی هی جاتون عوض میشه نمیکنه و چه بسا برعکس هم یه مقداری بابت همون تلنگوره و درس دادن عمل کنه و اگر استعداد قبولیش باشه هم خودش تلنگر را میزنه پس میگه اول باور
چون بسیار ادمهاذبودن معجزه هم دیدن ولی باز انکار کردن و این کار کاینات مستلزم مصرف انرژی هست و بعد نتیجه نمیده و تعادل بهم مبخوره حالا میگه شما کاری نمبخواد بکنید و اسونترین کارا که پاتون گذاشته فقط باور هست و فکر نمیکنید در مقابل اون چیز بزرگی که ازش درخواست کردیم خیلی هزینه ای که میگیره کمه
میدونید ما انسانها اکثرا یاد گرفتیم فقط درخواست کننده و معترض باشیم در صورتی که یکبار شده فکر کنیم خوب در مقابل اینهمه نعمت ( افریده شدن . مراقبی مثل مادر در کنار پدر گذاشتن. نعمت رسوندن . مراقب بودن . عشق در وجود ادم گذاشتن ووووووو ) میشه بپرسم چیکار کردیم واسش جالبه دقت کنیم عمون کارها هم که گفته بکنید همش در راستای سود و نفع رسیذن به خودمونه وگرنه جزو صفات خدا هست که بی نیازه پس جالبه بهمون لطف میکنید بخشش میکنه اینهمه نعمت میده بعد یه کاری میگه بکنبد که بازم سودش برا خودمونه مثل نماز و شکر گزاری ووووو
کجا همچین چیزی مشابهشو حتی شنیده باشید
مثل اینه که بگن شما دونفر فلان معامله را باهم انجام بدید اگه درست کردیپو کلاه سرهم نزاشتید من جایزه هم میدم بهتون
خدا خیلی خواسته ههاش هدفهاش و زمانبندیهاش قشنگه فقط باید قلبا به این باور داشت. اینکه میگه باور چون دیدیم طرف وقتی نخواد هزترجور بهانه براش میتراشه که رد کنه و وقتی رد کرد تازه مجبوره باور هم درست کنه چون دیده و اینجاست که برای ایجاد باور غلط باید حتی گاهی خط قرمز کرد چون فقط با ممارست وتمیرنه که میشه کاری یا چیریوارد ناخوداگاه بشه
سلام دوست عزیز من تاحالا هیچ پستی با جوابی توی ابن کانال نزاشتم و شاید چند ساعته که یه گشتی توی مطالبش زدم در پاسخ به نظرات و درخواستای شما چند نکته را لازم دیدم هم بپرسم هم بگم
چیزی که من متوجه شدم البته با خوندن اجمالی ولی بیشتر ازتون بخونم بهتر راهنماییتون شاید بتونم بکنم . البته با اجازه استاد هرجا من اشتباه گفتم لطفا مرا راهنمایی کنید البته شاید اونجاهم هدفی باشه و دلیلی که گفته بشه بهتره
در درجه اول شما در کودکی یا در سنین قبل از حدود 20 سالگی مورد توجه زیاد فردی از خونواده یا دوستی چیزی بودید . یعنی شخصی که به حرف شما خیلی توجه میکرده ویه جورایی به دل شما رفتار میکرده؟؟
ببخشید مجبورم رک حرف بزنم
مورد بعدی اینکه من فکر میکنم شما حتی هنوز هدفتون را به صورت روشن نمیدونید چیه و دایم این هدف تغییر میکنه چه بسا در ببشتر مواقع حتی یک هدف واقعی برای خودنون نزاشتید و چون هدف نزاشتید حتی زمانی که شغلتون به نتیجه میرسه از اون خسته میشید .
حتی گاها ادمها هدفشون را فقط مادیات میزارن که اونم باز مشکل ساز میشه چرا چون مادیات انتها نداره و ادم به علت تکرار یکسان کارها زود ازش خسته میشه فقط زمانی از یه کاری میشه خسته نشد که معنویات بیاد داخلش به طور مثال یه مادر از نگهداری بچش آیا خسته میشه (منظورم مثل ربات 24 ساعت کار کردن نیست . احتمالا دوستان متوجه میشن منطور خستگی چیه) پس مورد بعدی اینه که خودتون هم هنوز نمیدونید اون چیزی که دارید براش کار میکنید دقیقا چی هست
مورد بعد معنویات توی هدف بود که فکر نمیکنم زباد باشه دلیلش راهم میگم .
شما هدفتون از ازدواج چیه ؟؟ میدونید هدف خانمتون چیه ؟؟ ایا به طور پیش فرض نتیجه هدفهاتون نبابد ارامش و اسایش شما و خانمتون باشه؟؟ من نمیتونم قبول کنم کسی یک ازدواج خیلی خوب و باب میلش کرده باشه ولی بخوابه تو خونه خانمش بره کارگاه.
ابنجا شما نه تنها هدفتون مشخص نیست بلکه همبن باعث شده امیدتون از دست بره
امید همیشه نقس لنگر را بازی میکنه یعنی چیزی که ادم را متصل میکنه به زندگی خوب و اونچیزی که دوست داره . لنگر یکی همسرشه یکی بچه هاشن یکی همه اینهایت ووووو اصولا لنگر باید ملموس باشه و بعد معنوی بیشتر توش باشه چون تنها بعد معنوی برای هرشخص اختصاصبی خود شخصه و هیچ وقت قابلیت مقایسه کردن و یا تغییر و از بین رفتن توسط دیگران را نداره و این منحصر به فرد بودن برای هر شخص بزرگترین امتیازشه حالا چرا میگم مادی نباشه چون همیشه توی مادیات یه چیز بهتر و زیباتر پیدا میشه ولی توی معنویات زشترین ادم هم از نظر مادر یا زنش زیباترینه
دیدن فایل های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو به عنوان یک تمرین برای تمرکز بر نکات مثبت و تحسین زیبایی ها هر روز صبح بعد از بیدار شدن انجام میدم که بسیار تاثیر مثبتی در ادامه روز در من ایجاد میکنه.
خانم شایسته عزیز مارو از مسیری ک دو طرفش پر از درخت کاج هست رد میکنه و به حیاط جدید میرسونه.
چقدر ذوق میکنم وقتی این جمله رو میشنوم.
من عاشق جنگل و طبیعتم اما موقعیت ندارم زیاد به جنگل برم .
فکر کنم. اینکه استاد خودشون رو با مسئله هماهنگ نمیکنند بلکه اون رو حل میکنند.در همه جا میبینیم.
ماشین روی شیب قرار گرفته بود و استاد ایده ای ک به ذهنش رسیده بود رو اجرایی کردن به جای اینکه موقع خواب هی بخوان با تکون ریزی سر بخورند و خوابشون رو نا آرام کنند.و بگن حالا شد دیگه رو شیب هستیم.یا جایی در سریال زندگی در بهشت وقتی میخواستنم خرده چوبهارو بریزن تو خونه مرغا متوجه شدن چوبی جلوی سرشونه ک هی بهش برخورد میکنن. و اون رو بریدن به جای اینکه هی بخوان سرشونو بیارن پایین و از تمرکزشون کم شه.
اگر دقت کنید در رفتار روزانه میبینید خیلی جاها با ما مسئله هماهنگ شدیم به جای اینکه حلش کنیم.
مثلا مهمونی رفته بودیم و صاحبخونه یه جعبه دستمال کاغذی رو توی جعبه فلزی ک خودش داشت و با وسایل خونش ست بود قرار داد.
اما تعداد دستمال کاغذیا برای اون جعبه فلزی زیاد بودن و درِ جعبه به خوبی بسته نمیشد.تا میخواستی دستمال برداری درِ جعبه میفتاد .باید دست میزاشتی رو درِ جعبه یواش یواش دستمال برمیداشتی. بعد از دیدن این سختی ها ک چند نفری درگیرش شدند با خودم گفتم خب چرا تعداد دستمال هارو کم نمیکنیم و بقیه رو جای دیگ نگه نمیداریم؟
این جعبه فلزی برای یک تعدادمشخصی ساخته شده.
یا مثلا میخواییم سینی چایی رو ببریم چند تا لیوان لبریز هستند.استرس اینکه چایی نریزه و آروم و آهسته راه برم رو به جون میخریم به جای اینکه اون چندتا لیوان لبریز رو کمش کنیم .
نکته دیگه این هست. با اینکه استاد و مریم جون یک دریاچه در پرادایس دارند اما مریم جون به خاطر وجود این رود آب شیرین در حیاط جدید بسیار شکرگذاری میکنند.
از خدا میخوام چشم های من رو برای دیدن این نعمت های زیادی که اطرافم هست باز کنه تا من به خوبی ببینم و شکر گذار باشم.
خدارو شکر میکنم بابت این طبیعت زیبا و وجود دِرون که استاد باهاش این صحنه های فوقالعاده و به قول خودشون جادویی رو ثبت میکنند.نور خورشید که به سطح رودها میخورد رنگهای نارنجی و صورتی و ابی واقعا چشم نواز بودند .
انگار روی دوربین نشستم و دارم طبیعت رو تماشا میکنم .
سلام به همه همسفرانم در مسیر زیبای زندگی و تجربه کردن
خدایا شکرت برای دیدن یک قسمت دیگه و نوشتن براش…قسمت 215 و ماجرایی دیگه از تجربه کردن و دیدن.
خدایا شکرت برای این ماشین فورد خوشگل مون
خدایا شکرت برای این همه جاده راحت در دل این همه کوه و جنگل
خدایا شکرت برای این آهنگ بی کلامی که راه رو برای حس ماجراجویی در من بیشتر و بیشتر میکنه.
چقدر این آسمان آبی و این کوه ها زیباهستند.
چقدر درخت ها مرتب و منظم روی کوه ها انگار کنار هم چیده شدن و این منظره های فوق العاده رو ایجاد کردند.
چقدر این فیلمبرداری ها و ما رو همسفر و هم راه خودتون میکنید رو دوست دارم. این به اشتراک گذاشتن هاتون.
عجب جایی رسیدیم و یک حیاط جدید و یک جای جدید برای اتراق کردن.
استاد الان لباس شما رو دیدم یک لحظه لباس تن خودم و رنگش به چشمم خورد دیدم چقدر جالب تیشرتی که الان من تنم دارم همون رنگ تیشرت شماست و من این هدیه تولدم بوده که در همین سفر به لباس هام اضافه شد.
چقدر دنیا قشنگ جواب میده.
همون روزی که این قسمت اومد ما رفتیم سمت پاتوق های مورد علاقه ی من در مشهد و کلی گشت گذار کردیم. رفتیم تقی آباد و کتابفروشی ها و بعد سه راه ادبیات و پردیس کتاب و چرخیدن لای این همه کتاب و فراوانی و بعد باز هم پیاده رفتیم و رفتیم تا به کارگاه کفاشی عموها رسیدیم. چقدر دستگاه لیزر خفن خریده بود و چقدر کارها از این راحت تر. من در این سفر فقط دارم سعی میکنم با تمام تفاوت هام به بقیه فقط زیبایی ها و نعمت ها و فراوانی ها و رشدها و کسب و کارها رو ببینم. این روزا من فقط دارم درس کنترل ذهن رو عملی اجرا میکنم. این روزا دارم سعی میکنم فقط دنبال نکات مثبت باشم حتی میان شرک ها و چیزهای منفوری که میبینم یا میشنوم و تا جای ممکن اعراض میکنم و هدفونم رو میذارم و فقط با فایلای ارامش در پرتو آگاهی خودمو پرت میکنم به دنیای آگاهی.
خلاصه اون روز بعد دیدن عموها و با دست خداوند و ماشین زن عموبزرگم که همزمان همو موقع اومد کارگاه، ما رو رسوند به حرم امام رضا.(یعنی گفت نمیخواد بقیه راه رو پیاده برین)خلاصه این بار از سمت متفاوتی وارد حرم شدیم. تضاد چادر نداشتن رو با نگاه به اینکه این قانون اینجاست ازش رد شدم و باز تضاد اینکه هیچ کارت شناسایی نداشتم تا بتونم چادر امانت بگیرم رو با کنترل ذهن و پیگیری تونستم بگیرم و بهم بدون کارت ملی چادر تحویل دادن(خدا پارتی بازی کرد یعنی شاید بهتره بگم خدا و قوانین خدا جور برای من پیش رفت که منو به خواسته ام برسونه و اینطوری شد که اون آدم های سخت گیر به من اینطور خدمت کردند تا منو به خواسته ام برسونن.)خلاصه رفتیم دم ورودی هجب بازرسی خفنی. چقدر عرب زبان و عراقی دیدم. یک لحظه فکر کردم خارج از ایرانم. چقدر این فرعیات باعث شده اصل رو بیخیال بشن. چقدر دیدم امام رضا رو بعضی از آدم ها بتش کردند.چقدر آدم معلول ذهنی و فکر ی دیدم. چقدر دلم تنگ شد اینجا بین انسان های ارزشمندی چون شما و این فضا باشم. ووووای چقدر صحن حرم زیبا بود چقدر گسترش، چقدر معماری باحال دیدم، چقدر آینه کاری. برای من یک عرض ادب به امام هشتم نیست منو میکشونه به سمت حرم، چون اونو همین جا هم میشه عرض ارادت و ادب روو نشون بدم و در دلم به یاد این بزرگ مرد تاریخ باشم. اما برای من چندین ساله حرم امام رضا رفتن شده دیدن زیبایی و فراوانی. یعنی فراوانی همراه با آپدیت بودن وبه روز بودن امکانات رفاهی. از اون وسیله پلاستیک برای کفش ها میداد گرفته تا اون چترهای بزرگ تو حیاط صحن ها و فرش ها و آبخوری ها،خلاصه که حرم رفتن جذابیت خاص خودش رو دره اگر صرفا تعصب و کذهبی بودن رو قاطی اش نکنیم. بوی خوش، تمیزی و نظافت، احترام و ادب و کلی چیزهای زیبا و نکات مثبت دیگه. حالا یک سری مشرک بازی ها هم دیدم و بیشتر سپاسگزار خدا شدم تا راه درست رو بیشتر درک کردم و قاطی این کور و کرها به خدا نیستم.
خلاصه که این تضاد اول ورودی و نیوردن چادر ونداشتن کارت ملی باعث شد از هر دری که میخوایم خارج بشیم و به آسانی مسیرمون رو عوض کنیم(چون دیگه لازم نبود برای تحویل دادن چادر و پس گرفتن کارت ملی همون غرفه تحویل چادر برم.) از سمت نواب صفوی خارج شدیم سمتی که من اصلا شاید یکبار دیدم تو کل عمرم. و چقدر مغازه دیدم، چقدر سوغاتی، چقدر مسافر خلاصه همینطوری پیاده رفتیم و رفتیم تا به مجتمع تجاری آرمان رسیدیم. قبل از افتتاحش اسمش رو شنیده بودم اما هیچ وقت ندیده بودیم و اصلا یادم نبود همچین چیزی بود رفتیم و چقدر زیبایی و ثروت دیدیم. جالب بود شنیدن صدای اب و اون نمای غاری که در محوطه مجتمع درست کرده بودن اونجا رو شبیه سازی کرده بود به اینکه انگار تو طبیعتی. واقعا لذت بردیم صدای آب و رفتیم داخل غار مصنوعی و کلی عکس گرفتیم و لذت بردیم.واقعا زیبا بود و کلی چیزهای تفریحی دیگه هم داشت مثل زیپ لاین،…
خلاصه که جهان در حال گسترش هست و همه چیز در همه جا دار زیباتر و باحال تر و راحت تر و آسون تر میشه.
دیگه اومدیم بیرون گفتیم نزدیک خونه یکی از عموها هستیم که این سمت حرم هستند و از اونجایی که اون عموم یعنی عموحسین رو هم توی کارگاه کفاشی دیدیم و تعارف کرد که شب بیاین خونه ما و شام دور هم باشیم، با همسرم تصمیم گرفتیم تماس بگیرم و بگیم میایم پیش تون. با زن عمو هم صحبت کردم گفتم ما شام نمیخوریم و کلا سبک خوردن مون رو یکم توضیح دادم بعد از اونجایی گه کلا بیرون بودیم بازم میشد بخوریم و ایشون لطف کرد برامون مرغ درست کرد. حالا جالبه من گفتم مرغ زن عمو پلو مرغ درست کرده بود و گفتم ما برنج نمیخوریم. یکم بیشتر باور کردن که ما متعهدیم به ماندن در این مدل خوردن هامون. خلاصه که ما فقط مرغ رو خوردیم و بعد ازشون پرسیدم روغن چی مصرف میکنن متوجه شدم عجب روغن سمی بود. به هرحال خوردیم و برای من یادگاری یکی دوتا جوش روی صورتم ثبت کرد این یعنی بدنم چقدر تا حدخوبی تخته سفیده و واکنش نشون داد چون یکسری ورودی ناهماهنگ وارد بدنم شده.
اون روز خیلی روز خوب و پرماجرا و پر اتفاقی بودبا کلی درس و تجربه و تازه شدن دیدارها…اینا رو گفتم که بگم دارم تمرین میکنم توجه به نکات مثبت رو، توجه به زیبایی در هرچیز و هرکسی و هرجایی رو بصورت جدی تر و میشود و خدا هدایتت میکنه به جای درست…خداروشکر برای این تجربه ها.
_بیشتر ببینم جریان نامرئی ایی رو که همواره در حال حرکته و من خودمو باید باهاش هماهنگ کنم و درمسیرش قرار بدم.اون جریان نامرئی بنظرم همون هــدایت الله یکتاست. جــریــان نامرئی یعنی بدون تقلا بزاری تا جهان درس هاو تجربه هایی رو که باید دریافت رو کنی بهت بده و درس ها رو بگیری و بگذری و رها باشی برای دریافت…
_چه باحال گفتین یک عینک اونجا بود، یاد عینک هایی که تو اردوهای دانشگاهم جا گذاشتم یا گم کردم افتادم.که این الگو تکرارشونده بود و الان چندسالیه خداروشکر نه جا گذاشنم نه گم کردم.
_خب حالا برای کمپ کردن یک مسئله شیب بودن زمین رو داشتیم که استاد جان مسئله رو حل کرد به آسانی. راه حل همه یمسائل تو دل خودشون هستند در همون نزدیکی هستند.
_خوردن غذا در یک طبیعت زیبا، اونم در یک ارتفاع بسیار بالا حدود 12 هزار و پانصد فیتی…نوش جونتون گوارای وجودتون.
به به میرم لب آب میشینم و با یک از فانتزی های استاد بیشتر اشنا میشیم. اینکه صندلی رو برداره وسط رود بزاره وپاهاشو بزاره داخل آب خنک و لذت ببره.اونم آبی که حاصل جاری شدن برف کوه هاست. یک آب قابل خوردن مثل قند شیرین و خوشمزه.
_سپاسگزارم برای ضبط این فایلی که فقط صدای اب رو بشنویم.شنیدن صدای پای آبچقدر زیبا چقدر گوش نواز،چقدر رویایی، چقدر دلچسب. منو که برد تو طبیعت. و قطعا بازهم به زودی صدای اب رو تجربه میکنم.واقعا سپاسگزارمم استاد جان برای اینکه اینجوری با عشق ما رو مشترک میکنید با تجربه های ناب و زیبای خودتون.
_وووای دِرون بچه رفت که پرواز کنه و باز هم ما رو حیرت زده کنه و استاد عزیز هم با تکون دادن دستش منو به وجد میاره. خــدایا شــکرت
چه طبیعت بکری
رود
آب جاری
کوه های پوشیده از درخت و سرسبزی
پیچ های زیبا و شکلی که رود در سطح زمین میان سرسبزی ها ایجاد کرده و ترکیب اون با آبی آسمان و کوه ها. واقعا زیبـا بــود.سپاسگزارم
سلام به استاد عباسمنش عزیز، شایسته بانوی نازنین و همه خوبان همراه
وقتی ویدیوهای سفر به دور آمریکا رو می بینم به خصوص اونایی که تو قلب طبیعته حالم خیلی بهتر می شه لحظاتی احساس می کنم خودم اونجام هوای تازه رو احساس می کنم گرمای آفتاب رو نسیم روح نواز رو حتی صدای جریان رودخونه رو… ممنونم به خاطر انتقال این حس و حال خوب
سلام و درود به استاد عزیز و همراه گرامیش مریم خانم و کسانی که با گذاشتن کامنت به من انگیزه نوشتن میدهند..
حال دلتون خوب سپاس گزارم که یه سیستمی هست که خودم رو بروز رسانی کنم .با دیدن کامنت بچه ها یاد تعهدی میفتم که تو رواشناسی به خودم دادم استاد از خدا گفتن خوب بلدم و از عمل کردن به روش یکتا پرستی نه بلد نیستم وقتی رسیدی به جای که نیاز داشتی که به سطح همکفی برسی تونستی به یه روش ساده زمین ماشین با دو تا سنگ هموار تر کنی خوب این کار شما نشون میده که
به راحتی تو دسترس هست اگه قدری فکر کنی نمیتوانم بگم حسادت نمیکنم به زندگیت استاد چون اگه بگم دروغ گفتم …
وقتی انقدر با سادگی تمام میگردی و با دمپایی لا انگشتی میچرخی و برات اصلا قضاوت آدم ها که شما رو میبینم مهم نیست من بهم میریزم چرا من نمیتونم ..
استاد تصویر آب خاک و درخت و جنگل آرامش و زیاد میکنه …
من تشکر میکنم از شما دو زوج خوشبخت که حتی صدای آب رو هم برای درک ما میگذارید
این روزها میبینم استاد حرفی نمیزنه تصاویری میزاره که جای برای حرف زدن نداره ولی استاد عزیز بنده حرف زدنت رو دوستدارم وقتی از قوانین میگی وقتی از زیبای میگی و وقتی از رفاقت با خدا میگی ..
نمیدانم چه باوری دارم که از دستم در میره بابت کارم دروغ میگم و وقتی این اتفاق میفته ارتباط با الله خیلی کم میشه احساس خوبی ندارم وبهم میریزم ..
سپاس گزار این سایت هستم که با فشار یه دکمه باز وارد چرخه میشم …
دوستان و استاد عزیز من خیلی با وجود سه فرزند سپاس گزارم ولی بعضی مواقع نمیدونم چیکار کنم از لحاظ فرکانسی بهم میریزم …
دلیل اولش اینکه دوستدارم از ثروت رد شم ولی همش پام رو گازه…عجله دارم….
هی ایمانت و استاد به خودم گوش زد میکنم از این راحتی که توسفر داری از ماشینت من خیلی سپاس گزارم چون عشق میکنم با دیدنش…درون و بیرونم یکی نیست …
درونم فراوانی بیرونم احساس کمبود …
درونم صبر بیرونم عجله که دیر شده…
درونم سادگی و راستی بیرونم دروغگوی…
کتاب میخونم ویس گوش میدم ولی چون احساس منو شیطنت بچها بالا پایین میکنن بهم میریزم ..باعث میشه بچه ام و نوازش منفی کنم…استاد همیشه دنبال این میگشتم که باید ثروتمند شم باید در سلامتی کامل باش
به لطف خدا با این سایت با این معجزه بااین مرد بی ریا بااین زن ساده پوش و یه خانواده بزرگ و موفق و مثبت اندیش آشنا شدم …
خدا یا شکرت که اینترنت تو دسترسم هست برای دیدن بهترین سریال مستند و واقعی دنیا..
استاد سپاس …مریم خانم سپاس….دوستان سپاس…
و در آخر روح الله چرا ترس داری با وجود الله مهربان ….خدایا بیشتر هدایتم کن …..
خدای من چقدر تومهربونی چقدرباعظمت وباشکوهی که جهانی رودراختیارماگذاشتی تا هرچقدر هم بخوایم نمیتونیم نعمتهاتوبشماریم واقعا فکر کردن به عظمت وقدرت تو دیوانه کنندست
هوش ازسرهرادمی میبره
الله اکبر ازاین همه جلال و جبروت
خدایا با خلق این همه زیبایی واقعا ما انسانها چقدر باید شکربه درگاهت به جا بیاریم؟
چرا خیلی وقتها نمیبینیم این نعمتهارو
اجازه میدیم احساس بد ونجواهای شیطان غلبه کنه و راحت خودمون رو از رسیدن به نعمت محروم میکنیم
چرا جور دیگه زندگی نکنیم ؟؟؟
یه جور جدید از زندگی
یه مدل جدید از زندگی
مثل زندگی استاد
چرا استادروالگوقرارندیم
وای که چقدر باید ازت سپاسگزاری کنم خدای من تافقط شکر نشون دادن این مسیر واین استاد همه چی تموم رو توزندگیم به جا بیارم؟؟
خودت بگو چقدرباید سپاسگزارت باشم فقط برای همین یه دونه نعمت بقیش که بماند
خدایا بارالها پروردگارا هزاران هزار بار سپاسگزارت هستم باتمام قلبم با همه وجودم سجده شکربه درگاهت به جا میارم و عاشقانه میپرستمت ای هر انچه خیرو خوبی هستی در این جهان
استاد هزاران بار سپاسگزاروجودتون تعهدتون ایمانتون عملتون کنترل ذهنتون و…….
هستم هزارارن بار ازتون سپاسگزارم
وقتی این مسیرو ادامه میدی و جلومیری اروم اروم میفهمی که اگه واقعا عمل کنی چه زندگی میشه ساخت
مثلا من تازه دارم قدرت تحسین کردن رو میفهمم دارم لمسش میکنم دارم معجزات این کاری که استادمیگه بایدانجام بدید رو اروم اروم توزندگیم میبینم
واقعا برای کوچکترین درک از حرفهای استاد خوشحال میشم وکلی ذوق میکنم
که تحسین به جای حسادت چقدر معجزه میکنه
چیزی که من توبعضی موارد واقعا نمیتونستم ذهن واحساسمو کنترل کنم ومیزدم جاده خاکی
ولی الان دارم درک میکنم که اگه میخوام توزندگیم داشته باشمش باید تحسین کنم وخوشحال باشم برای داشتن این نعمت توزندگی بقیه که حالا این مورداصلا مالی هم نیست ولی من تا هفته پیش نمیتونستم ذهنمو کنترل کنم وناخوداگاه وقتی میدیدم دوباره نجواهامیومد ولی تصمیم گرفتم عشق کنم برای بودن این نعنت تورندگی فامیلمون و دیشب بادیدنشون اینقدر خوشحال بودم وذوق کردم و درموردش حرف زدم باهاشون وخداروشکر کردم که ا مروزدوباره میخوان بیان پیش ما(چیزی که تاحالا اتفاق نیوفتاده بودکه مادوبارهموببینیم توی تعطیلات) ولی من خودم میدونم که برای حس وحال خوبی که من داشتم وبهشون انتقال دادم ومطمئنم که خودم به زودی توزندگیم این نعمت روتجربش میکنم چون قانون جواب میده واین بهم ثابت شده
الهی دور سرت بگردم خواهر جانم به خاطر دعای قشنگی که کردی، چقدر به دلم نشست.
استاد از شما هم مچکرم به خاطر گرفتن صدای پای آب . وقتی که میدیدم و میشنیدم جریان آب رو این جمله هی تو ذهنم تکرار میشد :سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله .
وییییییی مردم من از این همه زیبایی از این همه عظمت ، از این همه نظم و مدیریت ، از این همه ثروت و فراوانی
وای چقدر حالم رو عالی کرد این فایل
از صبح که بیدار شدم تو مدار زیبایی و نعمت بودم تا الان که دارم این فایل رو می بینم. کلی اتفاقات خوب افتاده و یک ایده خوب پولسازی هدایت شدیم . همه این هم زمانی ها، نشانه هست و مدارمون داره تغییر میکنه ، هذا من فضل ربی
هیچ اتفاقی ، اتفاقی، اتفاق نمی افتد .
هیچ برگی بی اذن خدا نمی افتد.
جهان در سیطره فرمان خداوند هست و همه چیز بر اساس و نظم قوانین بدون تغییر خداوند در جریان هستش .
یَا أَنِیسَ الْقُلُوب
پیش از من و تو لیل و نهاری بودهست
گردنده فلک نیز بکاری بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشم نگاری بودهست
توجه
دیدن سریال سفر به دور امریکا ذهن شما را تغییر میدهد و ثروتمند میکند
از جاده ای که هر لحظه زیباتر میشه و ما هدایت شده خدا و جستجوگر زیبایی ها هستیم
وای خدای من دره رو ببین چه ارتفاعی الله اکبر .
دمشون گرم واقعا چه جاده های زیبایی درست کردن لذت میبرم
دیدن این سرسبزی، طبیعت بخشنده و فراوانی و هوای پاک و این همه نعمت که رایگان در اختیار ما هست و داریم رایگان استفاده می کنیم و روی هیچ کدومش نمیشه ارزش گذاشت
الحمدلله رب العالمین.
چرا راحت با گذاشتن سنگ زیر ماشین شیب رو درست کردین، دمتون گرم
استاد جان خیلی حس و حالتون رو دوست دارم که در هر شرایطی فقط می خواهید لذت ببرید. این شعار ماست :
چطور از این راحت تر
،چطوز از این لذت بخش تر
خیلی صدای آب زیبا و آرامش بخشه
این صدارو باید ضبط کنی و شبا با این صدای آب بخوابی
ابرهای آسمان خداوند فوق العاده زیبا و این اب نامحدود و سبزی چشم نواز منو عاشق خدایم کرده.الحمدالله رب العالمین
سلام به زیبا ترین و الهی ترین زوج دنیا
امیدوارم که حالتون فوق العاده باشه
بریم برای شکارچی نکات زیبا بودن
الله اکبر
تمیزی جاده رو نگاه فقط
جالبه حتی یه برگ خشک شده هم تو جاده نیست حتی
انگار جهان و کائنات دست به دست هم میدن که جاده ها تمیزن بمونن
الله اکبر
درختارو نگاه
آسمون ابریه آبی رو نگاه
چقدر زیباست
چقدر حس و حال این فایل ها خوبه
چه تنظیم فرکانسی میکنن
اون درختچه های کوچولوی کنار مسیر رو نگاه چقدر دلبری میکنن
خدایاااا
خدایا نگاه کنن چند ده هزارتا درخت روی این کوه و تپه ها هستن
خدایا بازم رودخونه
انتهایی واسه برکت و نعمت ها نیست
خدا همه چی رو در فراوان ترین حالت ممکن آفریده
الله اکبر
اون برف رو روی کوه ها نگاه کن
چقدر زیباست این کلرادو
بینظیره واقعا
عاشق این ایالت شدم
یعنی برای بهار تابستون حس میکنم بهترین مکان زندگی برای منه انقدر که همونیه که میخوام
آخ آخ چقدر این تراک کمپر لذت بخشه
چقدر باعث خلق این همه زیبایی شده
خدایا شکرت بابت این تراک کمپر با اون رنگ چشم نوازش که انقدر حسو حال خوب رو به ما تقدیم کرده
خدای من صندلی و میز رو نگاه
چقدر لذت بخشه با عشقت بشینی روی این صندلی ها اونم تو این فضا و ساعت ها بشینین راجع به قانون و زیبایی ها صحبت کنین
Wow
اصلا لذت بخش تر از اینم مگه هستتتت
خدیااا دقیقه 15 رو نگاه
چه صدایی
چقدر زیباست
کاملا چشمامو بستم
صدام زیاد کردم تا آخر
عجب حس خوبیه
چقدر جالب همینطور که داشتم به فراوانی آب فکر میکردم یه صحبتی از دیروز رو یادم اومد
که یکی از آشناها میگفت من رفتم تعمیرگاه و اون آقایی که تعمیرگاه ماشین داشت بهم گفت ماشینمو دیدیبعد یهو نشونم داد که یه شاسی بلند خوشگل خریده
و جدای از اینکه به خودم گفتم این صحبت خداست با من
خدا داره از زبون این آدم الان با من صحبت میکنم
به خودم گفتم کوروش میبینی نه دلار نه کشور نه سن نه شغل نه قیافه نه هیکل نه رنگ مو نه تحصیلات هیچی هیچی هیچی در وارد شدن ثروت و نعمت و شادی و لذت به زندگیت اثری نداره
فقط باور ها و کانون توجهت هست که اتفاقات رو رقم میزنه
الله اکبر 18.23 رو فقط
انگار خوده خوده بهشته
چقدر زیباست خدای من
خداروشکر بابت وجود درون
خداروشکر بابت این موزیک بک گراند زیبا
خداروشکر بابت این همه فراوانی درختان
خداروشکر بابت این طبیعت پاک
خداروشکر بابت این زندگی آزادانه
خداروشکر بابت این آزادی مالی
خداروشکر بابت این آزادی مکانی و زمانی
خداروشکر بابت این رابطه عاشقانه
خداروشکر بابت فضای بهشتیه این محیط
خداروشکر بابت وجود این سایت بینظیر
من واقعا سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز و استاد عزیز بابت ویدئو گرفتن و تدوین و آپلود کردن این سفرنامه ی الهی
واقعا متشکرم بابت این همه زحمتی که کشیدین و مطمئنم بینهایت معجزه رقم میزنن این فایل ها تو زندگی همه ی ما
به نام الله هدایتگر
سلام دوستان خوبم
فایل نشانه من
من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورها فرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم الهی شکرت
این فایل به من یاداوری کردکه درلحظه زندگی کنم وخودموبسپارم به جریان هدایت وبدونم که بینهایت زیبایی وثروت تواین جهان هستی هست ونبایدنگران باشم وخودخدامسائل زندگی من روحل میکنه واون تضادهایی که الان دارم ومیدونم که هرروزچرخ زندگی من روان ترمیشه وقتی بدونی که خداوندمیدونه واگاهه وکارهاتوبرات انجام میده
کافیه ذهنتوروی زیبایی های زندگی خودت بزاری تاهدایت بشی به زیبایی های بیشتروخداوندهرلحظه داره ماروهدایت میکنه وحمایت میکنه
مثل این اب زلال باش وقلبتوپاک کن ازنجواهای شیطان ومنفی هاولذت ببرازاین زندگی وارام باش
ادامه بده وناامیدنشوادامه بده وتوکل کن
توهدایت شده هستی
تواشرف مخلوقاتی
توجزواون 5درصدی هستی ازمردم جهان که متفاوت فکرمیکنی ومتفاوت عمل میکنی
حرکت کن قدم بردار
مسایل زندگیتوحل کن وازخدابپرس واوجواب میدهدخودش گفته ازمن بخوان ومن هدایتتون میکنم وپاسخ میدهم
باخودت خلوت کن درسکوت وتنهایی
چون سکوت صدای خداونده صدای ربته صدای پروردگارته
تودرارامش ومراقبه حقیقت هارودریافت میکنی
پس ارام باش وبشنوصدای خداوندرو
توهدایت شده ای
توبهترین مخلوق خداوندی
خداوندخیلی خوشحال وخوشنوده که توروخلق کرده وتویک رسالتی دراین جهان هستی داری که بایداجراش کنی
توهدایت شده ای
افرین برتوبنده خوب وباایمان
حرکت کن وقدم بردارازجایی که فکرشونمیکنی به همه خواسته هات میرسی مطمئن باش
هروقت ازهمه جاناامیدشدی بدون که خداوندهدایتت میکنه ودرهابازمیشود
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
احمد جان سلام سپاسگزارم از شما بابت این دیدگاه ونوشته ای که پرازآرامشه؛واقعا باخوندنش یه حس آرامش وتوکل بیشتربه خالق هستی گرفتم.امیدوتوکلی که چندروزی بود واقعا جاش توزندگیم خالی بود وهمه این دقیقه هاحسش میکردم وباعث شده بودداشته هام رافراموش کنم؛باعث شده بود حال بدی راتجربه کنم…..
خدای مهربونم سپاسگزارم که وقتی حال بدمنانتونستی تحمل کنی وهدایتم کردی به این دیدگاه.
من اصلافیلم این قسمت راندیدم ومستقیم شروع کردم به خوندن نظربچها؛کاری که هیچ وقت اززمانی که عضو سایت شدم انجامش ندادم همیشه فیلم قسمت رامیدیدم واگه میتونستم چندتادیدگاه رامیخوندم.
خوداین برامن یه پیامه که خالق هستی بگه رسول تورافراموش نکردم؛آخه دیشب بهش گفتم انگارمنادیگه یادت رفته ونمیبینی منا؛ولی خداخیلی زودجوابمادادکه من توتصویردارمت رسول نترس هواتودارم
و دراخر خدا هیچ وقت بنده هاشو فراموش یا رها نمیکنه تا کی و تا کجا اول دلیل این حرف . عشق ماپر به بچش چقدره بی نهایت حتی به قیمت تمام عمرش وبیشتر این ذره ای از عشق خداست که در وجود مادر گذاشته شده دراینحد که خیلیا معتقدند حتی نفرین مادر ولو با گریه هم باشه قبول نمیشه چون خودش میدونه ازته دل نیست نفرین باید ازته وجود باشه
پس حالا خدایی که عشقش قویتر و بزرگتره میاد بچشو رها کنه یا ببینه اذیت میشه کار بر نکنه یا دوستش نداشته باشه چرا همیشه و همه جاهست فقط خیلی وقتها متوجهش نمیشیم و اونهایی هم که قبول ندارن ومیگن مراقب و به یاد مانیست اشتباه میکنند در اصل چون خودشون دور شدن و قبول ندارن حضورشو حس نمیتونن بکنن
و اونقدری بنده هاشو دوست داره که بخشیدن انسانو اونجایی که حقی بر گردنه خودشه گذاسته تا چه لحظه ای دقیقا تا زمانی که روح در بدنه یعنی تا اخرین لحظه بگو خدایا توبهداشتباه کردم تمام از حق خودش تستباه نکنید حق خودش میگذره ببینید کرمو ببینید گذشتو یه عمر بدی کن هرجوری دوست داشتی حق الله یه حق خودشو با یه جمله میبخشه کدوممون به نظرتون میتونیم به نزدیکی این گذشت برسیم
و مورد اخر فعلا اینکه ما نتوانستن نداریم به هیچ عنوان میدونید اگر شما اعتراف به نتوانستن در انجام کاری چیزی کردید عملا اختیار خودتون را زیر سوال بردید و انسانی که اختیار نداره به نظرم خیلی خطرناکه یعنی کافیه تو کشورهای پیشرفته ثابت بشه شما در عواملی که مربچط به مغز هست اختیار ندارید یه راست مراکز مربوطه فرستاده و بستری میشبد
ما میشه ولی سخت یا خیلی سخت داریم اما دست خودم نیست و نمیتونم بهانس چون دقیقا اگر جا یا مکان یا شخص حاضر در لحظه وقوع اینچیزها تغییر کنه شرایط شما و عملکردتون عوض نمیشه قطعا میسه همه همینطوریم
یه مثال خنده دار البته ناراحت نشید اصلا ربطی به شخص نداره
یه بنده خدایی مغازه میوه فروشی داشته یه دفعه میبینه یکی وایساده پا سینی موزها وتند تند داره پوست میکنه مبخوره طرف چوبا برمیداره بره بزندش یه مشتریها دستشومیگیره میگه کجا اون دیوونس نمیفهمه داره چیکار میکنه ودست خودش نیست میخوایی بزنیش میوه فروشم میگه اگه دیوانس ونمیفهمه چرا فقط داره موز میخوره چرا پیاز و بادمجونا را نمیخوره
حالا این مصداق خیلیامون شده که در عمل و واقعیت مثل اون موزخورمون تحت شرایط یکسان تصمیم گیریهای متفاوت انجام میدیم و میگیم دست خودم نییت یا نمیتونم
این تصمیم تماما بستگی داره به جایگاه و ارزش فرد مقابل که منفعت و زیانش به اون میرسه
مثلا بعضیاذموقع عصبانیت یه کارایی میکنن ومیگن دست خودم نبود میخوام ببینم همون شرایط اگر مثلا کارمند بودی و رییس ادارتون هم ولیساده بود تا اونجا همونکارها را میکردی فکر نمیکنم پس نشد ونتوانستن نداریم فقط سخت و سختر داریم
مورد بعدی اینکه شما فکر مبکنید مثلا فلان کار را دوست دارید ولی من میگم شما چون اینکار زودتر یا راحت تر میتونه برسوندتون به اون هدفی که فعلا در سردرگمی برای خودتون ایجاد کردید فکر میکنید دوستش دارید
و دقیقا زمانی که هدفتون گم میشه اون مسیر و راه رسیدن هم زجر اور میشه
اهان تا از ذهنم نپریده این اگاهی بگم
درجواب یه دوست عزیر که گفته بودن باید همیشه هدفهای بالاتر و جدید گذاشت دقیقا حق باهاشونه و دلیلش اینه که اگر خوب فکر کنید لذت در مسیره نه خود هدف و اینو توی مسافرتها بارها بارها حسش کردید که اون ذوق و خوشی که تا برسیم مثلا شمال بعد از رسیدن میبینید انگار کم شده و گاهی بعد چند روز خستگی میاد جاش پس چه بهتر که قبل رسیدن به هدف نقشه یک هدف بالاتر و مسیر اماده باشه . انسان از حرکت در مسیری که مورد علاقه وخواسته درونیشه هیچ وقت خسته و سیر نمیشه
مورد بعدی اینکه هی شغلهای دیگه و جدید میاد جزو دوست داشتنهاتون من حس میکنم ابنها بجای مسیری که دوست دازید دراصل پلن 1 و پلن 2 و … هستند و هدف از ایجادشون خسته شدن یا زده شدن از مسیر قبلیه و طبق تجربه چون میدونید این اتفاق میوفته از قبل اینها را لیست میکنید
شما یکم زیاد گله و شکایت و حالت ایرادگونه دارید که حتی توی پستهاتون به وضوح اشکاره اونقدری که از خودتونم خیلی گله میکنید چرا باید اینجوری باشه ؟؟
خیلی مطلب پیچیده شده منم الان در وضعیت مساعد نیستم یکم شاخه به شاخه میشم ولی تا یه حدودی لیست وار و با اشاره یه چیزای میگم
شما مسیر معنویات با خدا یا همون کاینات را سعی کنید زیاد رسمی و سرسنگین و با شرط و شروطش نکنید چون انسان زمانی شرط میزاره که یه جا کار میلنگه و راه فرار برا خودش داره درست مبکنه شما این سایت را گذاشتید دریچه ارتباط باخدا پس هروقت نیومدید اینجا اجازه دازید هرکاری بکنید و بعد برگردی و بزارید سر اینکه گمراه شدید و اینجا نیومدید نه این درست نیست خدا همه جا هست
خدا همیشه داده هاش بر اساسر واقعیت درونه اینکه من یه کاری بکنم و حتی باور و رفتارمو یه جوری به سمت اینی که قلبا هدفم نیست سوق بدم مورد پذیرشش نیست و داده های به شما بر اساس واقعیت وجودیتونه و اینی که میاد و زود میره مطمین باشید اونی که برای شما از طرف کاینات درست شده نیست چون اصولا اون را اصلا متوجه نمیشیم کی اومد کی رشد کرد و چطور جای پاشا سفت کرد و وقتی فهمیدیم اینه تعجب میکنیم نسبت به تمام راهای رسیدنش چرا چون وقتی میاد که بدونه شما هدف درست و مسیر درست و دلخواهتونا انتخاب کردید و وقتی توی اون مسیر قرار میگیرید چون مورد علاقه شماست توجهتون به پیرامون پرت نمیشه و غرق در لذت از مسیر میشید ومتوجه اون تغییراتی که گفتم نمیشید ولی کاری که دوست ندارید همه حواستون تو جاهای دیگه هست به جز کار و تو مسیر کاینات ما اگر با تمام قدرت درقالب یک تیم بزرگ میخواستیم همونا برنامه ریزی کنیم به این قشنگی نمیشد
نکته خوب شما اون برگشتنه دوباره و دوباره و نشون میده مبخوایید تغییر کنه. چون دوستی داشتم برای یه کاری میگفت مثلا اگر اینبار نشد من دیگه نمیکنم اگر اونجوری شد من نمیخوام و این نوع شرطی کردن بالاتر هم گفتم یه جور راه فراره بدون اینکه مقصر بشیم البته فکر میکنیم اینه
اتفاقا اونهایی که شکست میخورن و بارها میان موفقتر هستند و خیلی احتمال به اوج رسیدن تو خواستشون زیاده
شما ببین یه بچه که مهدقدرتی داره نه زوری ولیذاگر هدفش مثلا نگه داشتن فلان اسباب بازی باشه اگر تونستید ازش بگیرید یعنی اگرم گرفتید میتونه چنان بلایی سر ادم میاره که مجبور میشید پسش بدید چون فعلا هدفش نگه داشتنه اونه.
خیلی هست ولی فعلا ابن مورد هم مهمه بگم
کاینات وقتی عمل میکنه که باورش کنید از ته دل یا حداقل در مواردی که درحد تلنگر بزنه زمانیه که قبولش دارید ولی هی جاتون عوض میشه نمیکنه و چه بسا برعکس هم یه مقداری بابت همون تلنگوره و درس دادن عمل کنه و اگر استعداد قبولیش باشه هم خودش تلنگر را میزنه پس میگه اول باور
چون بسیار ادمهاذبودن معجزه هم دیدن ولی باز انکار کردن و این کار کاینات مستلزم مصرف انرژی هست و بعد نتیجه نمیده و تعادل بهم مبخوره حالا میگه شما کاری نمبخواد بکنید و اسونترین کارا که پاتون گذاشته فقط باور هست و فکر نمیکنید در مقابل اون چیز بزرگی که ازش درخواست کردیم خیلی هزینه ای که میگیره کمه
میدونید ما انسانها اکثرا یاد گرفتیم فقط درخواست کننده و معترض باشیم در صورتی که یکبار شده فکر کنیم خوب در مقابل اینهمه نعمت ( افریده شدن . مراقبی مثل مادر در کنار پدر گذاشتن. نعمت رسوندن . مراقب بودن . عشق در وجود ادم گذاشتن ووووووو ) میشه بپرسم چیکار کردیم واسش جالبه دقت کنیم عمون کارها هم که گفته بکنید همش در راستای سود و نفع رسیذن به خودمونه وگرنه جزو صفات خدا هست که بی نیازه پس جالبه بهمون لطف میکنید بخشش میکنه اینهمه نعمت میده بعد یه کاری میگه بکنبد که بازم سودش برا خودمونه مثل نماز و شکر گزاری ووووو
کجا همچین چیزی مشابهشو حتی شنیده باشید
مثل اینه که بگن شما دونفر فلان معامله را باهم انجام بدید اگه درست کردیپو کلاه سرهم نزاشتید من جایزه هم میدم بهتون
خدا خیلی خواسته ههاش هدفهاش و زمانبندیهاش قشنگه فقط باید قلبا به این باور داشت. اینکه میگه باور چون دیدیم طرف وقتی نخواد هزترجور بهانه براش میتراشه که رد کنه و وقتی رد کرد تازه مجبوره باور هم درست کنه چون دیده و اینجاست که برای ایجاد باور غلط باید حتی گاهی خط قرمز کرد چون فقط با ممارست وتمیرنه که میشه کاری یا چیریوارد ناخوداگاه بشه
سلام دوست عزیز من تاحالا هیچ پستی با جوابی توی ابن کانال نزاشتم و شاید چند ساعته که یه گشتی توی مطالبش زدم در پاسخ به نظرات و درخواستای شما چند نکته را لازم دیدم هم بپرسم هم بگم
چیزی که من متوجه شدم البته با خوندن اجمالی ولی بیشتر ازتون بخونم بهتر راهنماییتون شاید بتونم بکنم . البته با اجازه استاد هرجا من اشتباه گفتم لطفا مرا راهنمایی کنید البته شاید اونجاهم هدفی باشه و دلیلی که گفته بشه بهتره
در درجه اول شما در کودکی یا در سنین قبل از حدود 20 سالگی مورد توجه زیاد فردی از خونواده یا دوستی چیزی بودید . یعنی شخصی که به حرف شما خیلی توجه میکرده ویه جورایی به دل شما رفتار میکرده؟؟
ببخشید مجبورم رک حرف بزنم
مورد بعدی اینکه من فکر میکنم شما حتی هنوز هدفتون را به صورت روشن نمیدونید چیه و دایم این هدف تغییر میکنه چه بسا در ببشتر مواقع حتی یک هدف واقعی برای خودنون نزاشتید و چون هدف نزاشتید حتی زمانی که شغلتون به نتیجه میرسه از اون خسته میشید .
حتی گاها ادمها هدفشون را فقط مادیات میزارن که اونم باز مشکل ساز میشه چرا چون مادیات انتها نداره و ادم به علت تکرار یکسان کارها زود ازش خسته میشه فقط زمانی از یه کاری میشه خسته نشد که معنویات بیاد داخلش به طور مثال یه مادر از نگهداری بچش آیا خسته میشه (منظورم مثل ربات 24 ساعت کار کردن نیست . احتمالا دوستان متوجه میشن منطور خستگی چیه) پس مورد بعدی اینه که خودتون هم هنوز نمیدونید اون چیزی که دارید براش کار میکنید دقیقا چی هست
مورد بعد معنویات توی هدف بود که فکر نمیکنم زباد باشه دلیلش راهم میگم .
شما هدفتون از ازدواج چیه ؟؟ میدونید هدف خانمتون چیه ؟؟ ایا به طور پیش فرض نتیجه هدفهاتون نبابد ارامش و اسایش شما و خانمتون باشه؟؟ من نمیتونم قبول کنم کسی یک ازدواج خیلی خوب و باب میلش کرده باشه ولی بخوابه تو خونه خانمش بره کارگاه.
ابنجا شما نه تنها هدفتون مشخص نیست بلکه همبن باعث شده امیدتون از دست بره
امید همیشه نقس لنگر را بازی میکنه یعنی چیزی که ادم را متصل میکنه به زندگی خوب و اونچیزی که دوست داره . لنگر یکی همسرشه یکی بچه هاشن یکی همه اینهایت ووووو اصولا لنگر باید ملموس باشه و بعد معنوی بیشتر توش باشه چون تنها بعد معنوی برای هرشخص اختصاصبی خود شخصه و هیچ وقت قابلیت مقایسه کردن و یا تغییر و از بین رفتن توسط دیگران را نداره و این منحصر به فرد بودن برای هر شخص بزرگترین امتیازشه حالا چرا میگم مادی نباشه چون همیشه توی مادیات یه چیز بهتر و زیباتر پیدا میشه ولی توی معنویات زشترین ادم هم از نظر مادر یا زنش زیباترینه
سلام به همگی
دیدن فایل های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو به عنوان یک تمرین برای تمرکز بر نکات مثبت و تحسین زیبایی ها هر روز صبح بعد از بیدار شدن انجام میدم که بسیار تاثیر مثبتی در ادامه روز در من ایجاد میکنه.
خانم شایسته عزیز مارو از مسیری ک دو طرفش پر از درخت کاج هست رد میکنه و به حیاط جدید میرسونه.
چقدر ذوق میکنم وقتی این جمله رو میشنوم.
من عاشق جنگل و طبیعتم اما موقعیت ندارم زیاد به جنگل برم .
ویدیو های این سریال طوری تهیه میشه ک انگار منم اونجام. منم دقیقا چیزی رو تجربه میکنم ک شما تجربه میکنید.
یک نکته باعث میشه خیلی
فکر کنم. اینکه استاد خودشون رو با مسئله هماهنگ نمیکنند بلکه اون رو حل میکنند.در همه جا میبینیم.
ماشین روی شیب قرار گرفته بود و استاد ایده ای ک به ذهنش رسیده بود رو اجرایی کردن به جای اینکه موقع خواب هی بخوان با تکون ریزی سر بخورند و خوابشون رو نا آرام کنند.و بگن حالا شد دیگه رو شیب هستیم.یا جایی در سریال زندگی در بهشت وقتی میخواستنم خرده چوبهارو بریزن تو خونه مرغا متوجه شدن چوبی جلوی سرشونه ک هی بهش برخورد میکنن. و اون رو بریدن به جای اینکه هی بخوان سرشونو بیارن پایین و از تمرکزشون کم شه.
اگر دقت کنید در رفتار روزانه میبینید خیلی جاها با ما مسئله هماهنگ شدیم به جای اینکه حلش کنیم.
مثلا مهمونی رفته بودیم و صاحبخونه یه جعبه دستمال کاغذی رو توی جعبه فلزی ک خودش داشت و با وسایل خونش ست بود قرار داد.
اما تعداد دستمال کاغذیا برای اون جعبه فلزی زیاد بودن و درِ جعبه به خوبی بسته نمیشد.تا میخواستی دستمال برداری درِ جعبه میفتاد .باید دست میزاشتی رو درِ جعبه یواش یواش دستمال برمیداشتی. بعد از دیدن این سختی ها ک چند نفری درگیرش شدند با خودم گفتم خب چرا تعداد دستمال هارو کم نمیکنیم و بقیه رو جای دیگ نگه نمیداریم؟
این جعبه فلزی برای یک تعدادمشخصی ساخته شده.
یا مثلا میخواییم سینی چایی رو ببریم چند تا لیوان لبریز هستند.استرس اینکه چایی نریزه و آروم و آهسته راه برم رو به جون میخریم به جای اینکه اون چندتا لیوان لبریز رو کمش کنیم .
نکته دیگه این هست. با اینکه استاد و مریم جون یک دریاچه در پرادایس دارند اما مریم جون به خاطر وجود این رود آب شیرین در حیاط جدید بسیار شکرگذاری میکنند.
از خدا میخوام چشم های من رو برای دیدن این نعمت های زیادی که اطرافم هست باز کنه تا من به خوبی ببینم و شکر گذار باشم.
خدارو شکر میکنم بابت این طبیعت زیبا و وجود دِرون که استاد باهاش این صحنه های فوقالعاده و به قول خودشون جادویی رو ثبت میکنند.نور خورشید که به سطح رودها میخورد رنگهای نارنجی و صورتی و ابی واقعا چشم نواز بودند .
انگار روی دوربین نشستم و دارم طبیعت رو تماشا میکنم .
مچکرم
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد زیباصورت و زیبا سیرت و زیبا اندیشم
سلام به همه همسفرانم در مسیر زیبای زندگی و تجربه کردن
خدایا شکرت برای دیدن یک قسمت دیگه و نوشتن براش…قسمت 215 و ماجرایی دیگه از تجربه کردن و دیدن.
خدایا شکرت برای این ماشین فورد خوشگل مون
خدایا شکرت برای این همه جاده راحت در دل این همه کوه و جنگل
خدایا شکرت برای این آهنگ بی کلامی که راه رو برای حس ماجراجویی در من بیشتر و بیشتر میکنه.
چقدر این آسمان آبی و این کوه ها زیباهستند.
چقدر درخت ها مرتب و منظم روی کوه ها انگار کنار هم چیده شدن و این منظره های فوق العاده رو ایجاد کردند.
چقدر این فیلمبرداری ها و ما رو همسفر و هم راه خودتون میکنید رو دوست دارم. این به اشتراک گذاشتن هاتون.
عجب جایی رسیدیم و یک حیاط جدید و یک جای جدید برای اتراق کردن.
استاد الان لباس شما رو دیدم یک لحظه لباس تن خودم و رنگش به چشمم خورد دیدم چقدر جالب تیشرتی که الان من تنم دارم همون رنگ تیشرت شماست و من این هدیه تولدم بوده که در همین سفر به لباس هام اضافه شد.
چقدر دنیا قشنگ جواب میده.
همون روزی که این قسمت اومد ما رفتیم سمت پاتوق های مورد علاقه ی من در مشهد و کلی گشت گذار کردیم. رفتیم تقی آباد و کتابفروشی ها و بعد سه راه ادبیات و پردیس کتاب و چرخیدن لای این همه کتاب و فراوانی و بعد باز هم پیاده رفتیم و رفتیم تا به کارگاه کفاشی عموها رسیدیم. چقدر دستگاه لیزر خفن خریده بود و چقدر کارها از این راحت تر. من در این سفر فقط دارم سعی میکنم با تمام تفاوت هام به بقیه فقط زیبایی ها و نعمت ها و فراوانی ها و رشدها و کسب و کارها رو ببینم. این روزا من فقط دارم درس کنترل ذهن رو عملی اجرا میکنم. این روزا دارم سعی میکنم فقط دنبال نکات مثبت باشم حتی میان شرک ها و چیزهای منفوری که میبینم یا میشنوم و تا جای ممکن اعراض میکنم و هدفونم رو میذارم و فقط با فایلای ارامش در پرتو آگاهی خودمو پرت میکنم به دنیای آگاهی.
خلاصه اون روز بعد دیدن عموها و با دست خداوند و ماشین زن عموبزرگم که همزمان همو موقع اومد کارگاه، ما رو رسوند به حرم امام رضا.(یعنی گفت نمیخواد بقیه راه رو پیاده برین)خلاصه این بار از سمت متفاوتی وارد حرم شدیم. تضاد چادر نداشتن رو با نگاه به اینکه این قانون اینجاست ازش رد شدم و باز تضاد اینکه هیچ کارت شناسایی نداشتم تا بتونم چادر امانت بگیرم رو با کنترل ذهن و پیگیری تونستم بگیرم و بهم بدون کارت ملی چادر تحویل دادن(خدا پارتی بازی کرد یعنی شاید بهتره بگم خدا و قوانین خدا جور برای من پیش رفت که منو به خواسته ام برسونه و اینطوری شد که اون آدم های سخت گیر به من اینطور خدمت کردند تا منو به خواسته ام برسونن.)خلاصه رفتیم دم ورودی هجب بازرسی خفنی. چقدر عرب زبان و عراقی دیدم. یک لحظه فکر کردم خارج از ایرانم. چقدر این فرعیات باعث شده اصل رو بیخیال بشن. چقدر دیدم امام رضا رو بعضی از آدم ها بتش کردند.چقدر آدم معلول ذهنی و فکر ی دیدم. چقدر دلم تنگ شد اینجا بین انسان های ارزشمندی چون شما و این فضا باشم. ووووای چقدر صحن حرم زیبا بود چقدر گسترش، چقدر معماری باحال دیدم، چقدر آینه کاری. برای من یک عرض ادب به امام هشتم نیست منو میکشونه به سمت حرم، چون اونو همین جا هم میشه عرض ارادت و ادب روو نشون بدم و در دلم به یاد این بزرگ مرد تاریخ باشم. اما برای من چندین ساله حرم امام رضا رفتن شده دیدن زیبایی و فراوانی. یعنی فراوانی همراه با آپدیت بودن وبه روز بودن امکانات رفاهی. از اون وسیله پلاستیک برای کفش ها میداد گرفته تا اون چترهای بزرگ تو حیاط صحن ها و فرش ها و آبخوری ها،خلاصه که حرم رفتن جذابیت خاص خودش رو دره اگر صرفا تعصب و کذهبی بودن رو قاطی اش نکنیم. بوی خوش، تمیزی و نظافت، احترام و ادب و کلی چیزهای زیبا و نکات مثبت دیگه. حالا یک سری مشرک بازی ها هم دیدم و بیشتر سپاسگزار خدا شدم تا راه درست رو بیشتر درک کردم و قاطی این کور و کرها به خدا نیستم.
خلاصه که این تضاد اول ورودی و نیوردن چادر ونداشتن کارت ملی باعث شد از هر دری که میخوایم خارج بشیم و به آسانی مسیرمون رو عوض کنیم(چون دیگه لازم نبود برای تحویل دادن چادر و پس گرفتن کارت ملی همون غرفه تحویل چادر برم.) از سمت نواب صفوی خارج شدیم سمتی که من اصلا شاید یکبار دیدم تو کل عمرم. و چقدر مغازه دیدم، چقدر سوغاتی، چقدر مسافر خلاصه همینطوری پیاده رفتیم و رفتیم تا به مجتمع تجاری آرمان رسیدیم. قبل از افتتاحش اسمش رو شنیده بودم اما هیچ وقت ندیده بودیم و اصلا یادم نبود همچین چیزی بود رفتیم و چقدر زیبایی و ثروت دیدیم. جالب بود شنیدن صدای اب و اون نمای غاری که در محوطه مجتمع درست کرده بودن اونجا رو شبیه سازی کرده بود به اینکه انگار تو طبیعتی. واقعا لذت بردیم صدای آب و رفتیم داخل غار مصنوعی و کلی عکس گرفتیم و لذت بردیم.واقعا زیبا بود و کلی چیزهای تفریحی دیگه هم داشت مثل زیپ لاین،…
خلاصه که جهان در حال گسترش هست و همه چیز در همه جا دار زیباتر و باحال تر و راحت تر و آسون تر میشه.
دیگه اومدیم بیرون گفتیم نزدیک خونه یکی از عموها هستیم که این سمت حرم هستند و از اونجایی که اون عموم یعنی عموحسین رو هم توی کارگاه کفاشی دیدیم و تعارف کرد که شب بیاین خونه ما و شام دور هم باشیم، با همسرم تصمیم گرفتیم تماس بگیرم و بگیم میایم پیش تون. با زن عمو هم صحبت کردم گفتم ما شام نمیخوریم و کلا سبک خوردن مون رو یکم توضیح دادم بعد از اونجایی گه کلا بیرون بودیم بازم میشد بخوریم و ایشون لطف کرد برامون مرغ درست کرد. حالا جالبه من گفتم مرغ زن عمو پلو مرغ درست کرده بود و گفتم ما برنج نمیخوریم. یکم بیشتر باور کردن که ما متعهدیم به ماندن در این مدل خوردن هامون. خلاصه که ما فقط مرغ رو خوردیم و بعد ازشون پرسیدم روغن چی مصرف میکنن متوجه شدم عجب روغن سمی بود. به هرحال خوردیم و برای من یادگاری یکی دوتا جوش روی صورتم ثبت کرد این یعنی بدنم چقدر تا حدخوبی تخته سفیده و واکنش نشون داد چون یکسری ورودی ناهماهنگ وارد بدنم شده.
اون روز خیلی روز خوب و پرماجرا و پر اتفاقی بودبا کلی درس و تجربه و تازه شدن دیدارها…اینا رو گفتم که بگم دارم تمرین میکنم توجه به نکات مثبت رو، توجه به زیبایی در هرچیز و هرکسی و هرجایی رو بصورت جدی تر و میشود و خدا هدایتت میکنه به جای درست…خداروشکر برای این تجربه ها.
_بیشتر ببینم جریان نامرئی ایی رو که همواره در حال حرکته و من خودمو باید باهاش هماهنگ کنم و درمسیرش قرار بدم.اون جریان نامرئی بنظرم همون هــدایت الله یکتاست. جــریــان نامرئی یعنی بدون تقلا بزاری تا جهان درس هاو تجربه هایی رو که باید دریافت رو کنی بهت بده و درس ها رو بگیری و بگذری و رها باشی برای دریافت…
_چه باحال گفتین یک عینک اونجا بود، یاد عینک هایی که تو اردوهای دانشگاهم جا گذاشتم یا گم کردم افتادم.که این الگو تکرارشونده بود و الان چندسالیه خداروشکر نه جا گذاشنم نه گم کردم.
_خب حالا برای کمپ کردن یک مسئله شیب بودن زمین رو داشتیم که استاد جان مسئله رو حل کرد به آسانی. راه حل همه یمسائل تو دل خودشون هستند در همون نزدیکی هستند.
_خوردن غذا در یک طبیعت زیبا، اونم در یک ارتفاع بسیار بالا حدود 12 هزار و پانصد فیتی…نوش جونتون گوارای وجودتون.
به به میرم لب آب میشینم و با یک از فانتزی های استاد بیشتر اشنا میشیم. اینکه صندلی رو برداره وسط رود بزاره وپاهاشو بزاره داخل آب خنک و لذت ببره.اونم آبی که حاصل جاری شدن برف کوه هاست. یک آب قابل خوردن مثل قند شیرین و خوشمزه.
_سپاسگزارم برای ضبط این فایلی که فقط صدای اب رو بشنویم.شنیدن صدای پای آبچقدر زیبا چقدر گوش نواز،چقدر رویایی، چقدر دلچسب. منو که برد تو طبیعت. و قطعا بازهم به زودی صدای اب رو تجربه میکنم.واقعا سپاسگزارمم استاد جان برای اینکه اینجوری با عشق ما رو مشترک میکنید با تجربه های ناب و زیبای خودتون.
_وووای دِرون بچه رفت که پرواز کنه و باز هم ما رو حیرت زده کنه و استاد عزیز هم با تکون دادن دستش منو به وجد میاره. خــدایا شــکرت
چه طبیعت بکری
رود
آب جاری
کوه های پوشیده از درخت و سرسبزی
پیچ های زیبا و شکلی که رود در سطح زمین میان سرسبزی ها ایجاد کرده و ترکیب اون با آبی آسمان و کوه ها. واقعا زیبـا بــود.سپاسگزارم
به نام یگانه آفریننده هستی
سلام به استاد عباسمنش عزیز، شایسته بانوی نازنین و همه خوبان همراه
وقتی ویدیوهای سفر به دور آمریکا رو می بینم به خصوص اونایی که تو قلب طبیعته حالم خیلی بهتر می شه لحظاتی احساس می کنم خودم اونجام هوای تازه رو احساس می کنم گرمای آفتاب رو نسیم روح نواز رو حتی صدای جریان رودخونه رو… ممنونم به خاطر انتقال این حس و حال خوب
بنام خداوند بخشاینده مهربان
سلام و درود به استاد عزیز و همراه گرامیش مریم خانم و کسانی که با گذاشتن کامنت به من انگیزه نوشتن میدهند..
حال دلتون خوب سپاس گزارم که یه سیستمی هست که خودم رو بروز رسانی کنم .با دیدن کامنت بچه ها یاد تعهدی میفتم که تو رواشناسی به خودم دادم استاد از خدا گفتن خوب بلدم و از عمل کردن به روش یکتا پرستی نه بلد نیستم وقتی رسیدی به جای که نیاز داشتی که به سطح همکفی برسی تونستی به یه روش ساده زمین ماشین با دو تا سنگ هموار تر کنی خوب این کار شما نشون میده که
به راحتی تو دسترس هست اگه قدری فکر کنی نمیتوانم بگم حسادت نمیکنم به زندگیت استاد چون اگه بگم دروغ گفتم …
وقتی انقدر با سادگی تمام میگردی و با دمپایی لا انگشتی میچرخی و برات اصلا قضاوت آدم ها که شما رو میبینم مهم نیست من بهم میریزم چرا من نمیتونم ..
استاد تصویر آب خاک و درخت و جنگل آرامش و زیاد میکنه …
من تشکر میکنم از شما دو زوج خوشبخت که حتی صدای آب رو هم برای درک ما میگذارید
این روزها میبینم استاد حرفی نمیزنه تصاویری میزاره که جای برای حرف زدن نداره ولی استاد عزیز بنده حرف زدنت رو دوستدارم وقتی از قوانین میگی وقتی از زیبای میگی و وقتی از رفاقت با خدا میگی ..
نمیدانم چه باوری دارم که از دستم در میره بابت کارم دروغ میگم و وقتی این اتفاق میفته ارتباط با الله خیلی کم میشه احساس خوبی ندارم وبهم میریزم ..
سپاس گزار این سایت هستم که با فشار یه دکمه باز وارد چرخه میشم …
دوستان و استاد عزیز من خیلی با وجود سه فرزند سپاس گزارم ولی بعضی مواقع نمیدونم چیکار کنم از لحاظ فرکانسی بهم میریزم …
دلیل اولش اینکه دوستدارم از ثروت رد شم ولی همش پام رو گازه…عجله دارم….
هی ایمانت و استاد به خودم گوش زد میکنم از این راحتی که توسفر داری از ماشینت من خیلی سپاس گزارم چون عشق میکنم با دیدنش…درون و بیرونم یکی نیست …
درونم فراوانی بیرونم احساس کمبود …
درونم صبر بیرونم عجله که دیر شده…
درونم سادگی و راستی بیرونم دروغگوی…
کتاب میخونم ویس گوش میدم ولی چون احساس منو شیطنت بچها بالا پایین میکنن بهم میریزم ..باعث میشه بچه ام و نوازش منفی کنم…استاد همیشه دنبال این میگشتم که باید ثروتمند شم باید در سلامتی کامل باش
به لطف خدا با این سایت با این معجزه بااین مرد بی ریا بااین زن ساده پوش و یه خانواده بزرگ و موفق و مثبت اندیش آشنا شدم …
خدا یا شکرت که اینترنت تو دسترسم هست برای دیدن بهترین سریال مستند و واقعی دنیا..
استاد سپاس …مریم خانم سپاس….دوستان سپاس…
و در آخر روح الله چرا ترس داری با وجود الله مهربان ….خدایا بیشتر هدایتم کن …..
به نام یزدان بی همتا
سلام به استادعزیزم ومریم بانوی شایسته
سلام به همه دوستان گلم
چقدرخدا قشنگی افریده توجهان چقدرزیادن این نعمتهای خدا
الله اکبر
اگرهمه دریاها مرکب شوند وهمه درختان قلم شوندبازهم نمیتوانید نعمتهای خدارو شماره
کنید!!!!!
خدای من چقدر تومهربونی چقدرباعظمت وباشکوهی که جهانی رودراختیارماگذاشتی تا هرچقدر هم بخوایم نمیتونیم نعمتهاتوبشماریم واقعا فکر کردن به عظمت وقدرت تو دیوانه کنندست
هوش ازسرهرادمی میبره
الله اکبر ازاین همه جلال و جبروت
خدایا با خلق این همه زیبایی واقعا ما انسانها چقدر باید شکربه درگاهت به جا بیاریم؟
چرا خیلی وقتها نمیبینیم این نعمتهارو
اجازه میدیم احساس بد ونجواهای شیطان غلبه کنه و راحت خودمون رو از رسیدن به نعمت محروم میکنیم
چرا جور دیگه زندگی نکنیم ؟؟؟
یه جور جدید از زندگی
یه مدل جدید از زندگی
مثل زندگی استاد
چرا استادروالگوقرارندیم
وای که چقدر باید ازت سپاسگزاری کنم خدای من تافقط شکر نشون دادن این مسیر واین استاد همه چی تموم رو توزندگیم به جا بیارم؟؟
خودت بگو چقدرباید سپاسگزارت باشم فقط برای همین یه دونه نعمت بقیش که بماند
خدایا بارالها پروردگارا هزاران هزار بار سپاسگزارت هستم باتمام قلبم با همه وجودم سجده شکربه درگاهت به جا میارم و عاشقانه میپرستمت ای هر انچه خیرو خوبی هستی در این جهان
استاد هزاران بار سپاسگزاروجودتون تعهدتون ایمانتون عملتون کنترل ذهنتون و…….
هستم هزارارن بار ازتون سپاسگزارم
وقتی این مسیرو ادامه میدی و جلومیری اروم اروم میفهمی که اگه واقعا عمل کنی چه زندگی میشه ساخت
مثلا من تازه دارم قدرت تحسین کردن رو میفهمم دارم لمسش میکنم دارم معجزات این کاری که استادمیگه بایدانجام بدید رو اروم اروم توزندگیم میبینم
واقعا برای کوچکترین درک از حرفهای استاد خوشحال میشم وکلی ذوق میکنم
که تحسین به جای حسادت چقدر معجزه میکنه
چیزی که من توبعضی موارد واقعا نمیتونستم ذهن واحساسمو کنترل کنم ومیزدم جاده خاکی
ولی الان دارم درک میکنم که اگه میخوام توزندگیم داشته باشمش باید تحسین کنم وخوشحال باشم برای داشتن این نعمت توزندگی بقیه که حالا این مورداصلا مالی هم نیست ولی من تا هفته پیش نمیتونستم ذهنمو کنترل کنم وناخوداگاه وقتی میدیدم دوباره نجواهامیومد ولی تصمیم گرفتم عشق کنم برای بودن این نعنت تورندگی فامیلمون و دیشب بادیدنشون اینقدر خوشحال بودم وذوق کردم و درموردش حرف زدم باهاشون وخداروشکر کردم که ا مروزدوباره میخوان بیان پیش ما(چیزی که تاحالا اتفاق نیوفتاده بودکه مادوبارهموببینیم توی تعطیلات) ولی من خودم میدونم که برای حس وحال خوبی که من داشتم وبهشون انتقال دادم ومطمئنم که خودم به زودی توزندگیم این نعمت روتجربش میکنم چون قانون جواب میده واین بهم ثابت شده
خدایابرای تک تک قوانین بدون تغییرت هزاران بارشکر
درپناه خدا باشید
به نام خدای هدایتگرم
سلام استاد خوبم سلام مریم زیبایم
فتبارک الله احسن الخالقین
چقدر شگفت انگیز و زیباست این مسیر
هرچه از زیباییش بگم بازم کمه
استاد شما نمیدونید با جسم وروح ما چه میکنید
هربار وارد سایت میشوم واین فایلهای سفرنامه را میبینم فارغ از تمام مشکلات و مسائل میشم
فقط وفقط لذت میبرم عشق میکنم در کنار شما دو عزیز
حال میکنم وشکر گزار خداوندم برای هدایتم به زیبایی ها هزاران بار خدا را شکر میکنم برای این مسیر الهی
چقدر این جاده رویایی است ترکیب آسمان آبی با ابرهای سفید فوقالعاده است
چه حیاط عالی وبکر وزیبایی
چه ویو شگفت انگیز ی چه رودخانه ذلال وتمیزی
وصدای عالی ورویایی آب که من عاشق این صدا هستم
چقدر آرامش بخشه
استاد چقدر نحسینتون کردم برای ایده خوبتون برای تعادل ماشین چه خوبه که به محض اینکه یه ایده ای
بهتون الهام میشه بلافاصله عملی میکنید آزمون وخطا
میکنید تا به نتیجه برسید واین یکی از دلایل موفقیت شما در این مسیر هست
چقدر آزادی زمانی ومکانی داشتن شما عالیه از هر جایی خوشتون اومد وبه دلتون نشست همانجا ساکن میشید
چقدر من نشستن شما در آب و گذاشتن پاها را تو آب رودخانه دوست دارم منم عاشق این کارم
وتصاویر عالی که از بالا برای ما گرفتید فوقالعاده زیباست مسیر زیبای رودخانه کوههای سبز وقشنگ
ترکیب آسمان آبی با ابرها جاده ی زیبا با ماشینهای
هیولا وزیبا تماما عالی ورویایی هستن
ممنونم استاد برای اینکه مارا همسفر خود کردید
در پناه حق باشید ️
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان جان جان من و دوستان توحیدی ام
وییییییی خدا شان چقده زیبایی، چقده فراوانی، چقده آرامش
این فایل ، فایل نشانه امروزم بود .
الهی دور سرت بگردم خواهر جانم به خاطر دعای قشنگی که کردی، چقدر به دلم نشست.
استاد از شما هم مچکرم به خاطر گرفتن صدای پای آب . وقتی که میدیدم و میشنیدم جریان آب رو این جمله هی تو ذهنم تکرار میشد :سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله .
وییییییی مردم من از این همه زیبایی از این همه عظمت ، از این همه نظم و مدیریت ، از این همه ثروت و فراوانی
وای چقدر حالم رو عالی کرد این فایل
از صبح که بیدار شدم تو مدار زیبایی و نعمت بودم تا الان که دارم این فایل رو می بینم. کلی اتفاقات خوب افتاده و یک ایده خوب پولسازی هدایت شدیم . همه این هم زمانی ها، نشانه هست و مدارمون داره تغییر میکنه ، هذا من فضل ربی
هیچ اتفاقی ، اتفاقی، اتفاق نمی افتد .
هیچ برگی بی اذن خدا نمی افتد.
جهان در سیطره فرمان خداوند هست و همه چیز بر اساس و نظم قوانین بدون تغییر خداوند در جریان هستش .
خدایا سپاسگزارم
خدایا سپاسگزارم
خدایا سپاسگزارم