سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 241 - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)

چه نوری

چه هوایی، چه اسمونی، چقدر سرسبزی درخت‌ها زیباست، چقدر همه جا کیفیت رنگ و تصویرش HD واااای خدایا شکرت واقعا زیباست واقعا

چققققدر همه جا تمیز و منظمه همه جا آرام و دوست داشتنیه

همه خوشرو و پرانرژی هستن و دارن لدت میبرن خدایا شکرت

امشب همین پنج/شش دقیقه پیش سر یه موردی دوستم این جمله رو بهم گفت که تو ببین تمرکز چه میییکنه و بله! واقعا تمرکز چه می‌کنه… امروز داشتم جزوه تمرینات جلسه سوم دوره کشف قوانین رو مینوشتم، فکر کنم آخرین جمله ای که نوشتم این بود که (یعنی در واقعا جمله ای بود که مریم جون میگفتن و من شنیدم و نوشتم، ) این سوالات جوری طراحی شدن که ما بتونیم باورهای ناهماهنگ رو در لایه های عمیق تر ذهنمون پیدا کنیم و اونها رو تغییر بدیم تا هماهنگ با خواسته هامون بشن و به خواسته هامون براحتی برسیم

و این دقیقا همین جمله هستش که شما همین اول فایل دارید راجع بهش توضیح میدید، خدایا شکرت، من سراپاگوشم

دقیقا عادت خرج کردن پول برای من هم همین شکل هست، و مدتی بود بهش فکر میکردم که این چه قضیه ای هست که من پول دستم نرسیده، هزارتا هزینه دارم که باید انجام بدم؟!

((و البته که چون این عادت اشتباه رو دارم این هزینه ها بوجود میاد دیگه، یکی از نکته هایی که من از مرور تجربیات مثبتی که این اواخر داشتم دریافت کردم این بود که من برای داشتن خواسته هام و انجام کارهام به پول احتیاج ندارم، به یک شخص خاص احتیاج ندارم، به یک شیوه خاص برای انجام شدنش احتیاج ندارم، ببین احتیاج منظورم دقیقا همین کلمه محتاج بودنه ها، یعنی باور داشته باشیم که فقط از این راه یا این پول یا از طریق این آدم میشه فلان خواسته من مرتفع بشه؛ که اصلا همین افکار شرک محض و باور به کمبوده و نادیده گرفتن فراوانی جهان، در صورتی که جمله ای که مریم جون از تجربه خودشون سخاوتمندانه در اختیار من گذاشتن توی دوره کشف، جمله و آگاهی که خدا بهشون الهام کرده بود معجزه گر دریافت و درک این آگاهی برای من شد، صد هزار بار خدا رو شکر میکنم واقعا و اون جمله این بود که تو برای رسیدن به خواسته ت(در اون لحظه قبولی در پروسه سفارت آمریکا بود برای مریم جون) به هیچ چیز نیاز نداری فقط به ایمان نیاز داری یعنی وقتی که من این جمله رو از مریم جون شنیدم (حدود یکسال پیش که دوره رو خریداری کرد خدا برام)، یک اشتیاق وصف‌ناپذیری برای درک و تجربه ش در من بوجود اومد و همیشه بهش فکر میکردم همیشه، و خدا لطف کرد و همین چند هفته پیش درکش کردم، و دیدم اره،،،، من در حال حاضر خیلی از خواسته هام رو دارم بدون اینکه خودم شخصا پولی براش پرداخت کرده باشم یا مثل گذشته تقلایی کرده باشم برای انجام دادن یا جور کردنش!

و به لطف خدا این آگاهی رو تجربه میکنم آگاهانه استفاده ش میکنم و تبدیلش میکنم به باور، خدایا هدایت و حمایت تو رو میطلبه این پروسه… ))

بعد یه خودم حق میدادم که خوب اینا که هزینه های ضروری و جاری زندگی منه و طبیعیه که بخوام انجام شون بدم و من که برای تجملات و حاشیه نمیخوام پول خرج کنم که بخوام بگم الکی پول رو خرجش کردم، ولی بعد از مدتی دیدم که اصلا این روند رو دوست ندارم چون عملا دیدم که زندگی م دوتا لیست ضروریات و تجملات و جزییات داره که اینطوری بخواد پیش بره هیچوقت به تجملات و جزییات دلخواهم نمیرسم، چون نه تنها عذاب وجدان میده بهم ذهن منفی و فقیرم بلکه اصلا ریشه باورم به کمبود کاری می‌کنه که همیشه فقط بتونم به سختی ازعهده هزینه های ضروری ای بربیام که روز به روز همون لیست هم محدودتر میشه!!!

هرچقدر هم که بخوام برای خرج کردن همه پولم به خودم حق بدم باز هم دوست ندارم دیگه اینطوری زندگی کنم و این اواخر خواسته م برام واضحتر شد که من دوست دارم همیشه بیشتر از تمام هزینه ها و خواسته‌هام پول داشته باشم، در همین راستا این چند وقته مقداری پول اومد توی حساب م با وجود اینکه مبلغ آنچنانی هم نبود ولی گفتم من فلان مقدارشو نمیخوام خرج کنم، دوست دارم توی حسابم داشته باشم ش، و باورتون نمیشه که چقدر چقققدر برام سخت بود این خواسته‌م رو اجابت کنم تا همین سر غروب هم که دیگه پولی که به خودم اجازه داده بودم خرج کنم تمام شده بود، ذهنم میگفت حالا یه سوپرمارکته دیگه تو برو مگه چقد میخوای خرید کنی، گفتم نه! من این مبلغی که به خودم قول دادم رو دست نمی‌زنم، باید به خودم ثابت کنم که میتونم این کار رو انجام بدم

و الله اکبر از این هدایت و حمایت خدای مهربونم که الان به دیدن این فایل هدایت شدم با وجود اینکه چندین روز بود که دانلود کرده بودم ولی امروز باید میدیدمش بعد از تمام اون افکارم، و خدااااوندم با این صحبت ها و مثال شما استاد جان داره منو تایید می‌کنه، خدایا سپاسگزارم واقعا واقعا

من تجربه ای که درباره تغییر عادتها دارم راجع به نظم وسایل م بود، اتاق م جوری بود که همیشه باید هفته ای یک یا دوبار مرتبش میکردم از لباس و وسایل و تمیزکاری، دیدم من خواسته‌م نظم و ترتیبه، اینطوری دوست ندارم و مجبورم هرچند روز یکبار کلی وقت و انرژی بزارم برای جمع و جور کردن، اومدم خودم رو متعهد کردم که هربار لباسی رو برمیدارم وقتی عوض کردم اونو همون لحظه بزارم سرجاش، یعنی یکبار غفلت میشه ده بار،،،، وسایل کار یا کیف یا کفش یا هرچیزی دیگه همینطور

دیدم دوست دارم همیشه لباس اتو کشی شده بپوشم و مثلا تیشرت هام رو وقتی برمیداشتم که بپوشم باید اتو میکردم که جای تا شدنش صاف بشه، کاری که کردم این بود، اومدم همه لباسهامو رفتم به چوب رختی آویزون کردم و توی کمد آویزون کردم، حتی لباس های راحتی که توی خونه استفاده میکنم و الان مدتهاست که من همیشه لباس هام اتوکشی شده و مرتب سر چوب‌لباس اویزون و مرتب هستن

و الان که این مثال یادم اومد، خوشحالم که با این تمرین مالی که برای شروع برای خودم طراحی کردم و دارم تلاشمو میکنم که بهش متعهد باشم، به لطف خدا میتونم نتایج مالی دلخواه م رو بسازم و شرایط مالی دلخواهم رو تجربه کنم

کامنتم رو با تحسین زیبایی ها شروع کردم، و به پایان میرسونم

تحسین زیباییه ثروت و رفاه و ازادی مالی

زیباییه فراوانی و راحتیه در دسترس بودن همه چیز برای تجربه کیفیت بهتر و راحتیه بیشتر

زیباییه رابطه عاشقانه

زیباییه سلامتی دلچسب و کامل

زیباییه اندام زیبا سالم و جوان و شاداب

زیباییه همراهی با یک همزبان و همفکر

زیباییه لذت بردن از زندگی در لحظه

زیباییه واقعی بودن هدایت

خدایا شکرت، امروز بی نهایت ثروت و فراوانی دیدم، دریافت پول و تجربه یک معامله راحت و نقد و دلچسب رو تجربه کردم، خوب پوشیدم، غذا خوردم، معاشرت کردم و رشد کردم

خدایا شکرت

امروز سرشار از برکت و نعمت بود برای من ازت ممنونم

واقعا ممنونم