سفر به دور آمریکا | قسمت ۶ - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)

سلام به همه همسفرهای گلم

داشتم تخته گاز می رفتم

به سرعت داشتم توی مسیرم پیشرفت می کردم

هیچ چیز نمی تونست منو متوقف کنه

همش فکرم این بود تا قبل از تولد یک سالگیم توی سایت یه تحول بزرگ داشته باشم

بدون توجه به اطراف و اتفاقات دور و برم همینطور پا روی گاز می رفتم

از پیشرفت هام به شدت راضی بودم

تا اینکه یه روزی یه جایی یه حرفی منو وادار کرد پا بذارم رو ترمز

باورم نمی شد ترمز کنم

ولی این ترمز اینقدر ریز و با ملایمت ایجاد شد که خودم هم متوجه نشدم

فقط یه روز متوجه شدم دیگه اون شور و اشتیاق سابق برای پیشرفت رو ندارم

همه چی برام رنگ باخته بود طی یکی دو هفته

خودم هم نمی دونستم از کجا خوردم

هی سعی می کردم برگردم به جاده قشنگ زندگی و پیشرفت ولی باز هم نمی شد

بالاخره دیشب خودم رو وادار کردم به گوش دادن فایل مقدمه کشف قوانین

با دقت گوش دادم مثل بار اول

ولی هنوز اون شور و حال بر نگشته بود

امروز عصر که از اداره اومدم تصمیم داشتم بشینم ادامه کشف قوانین رو ببینم

یه خورده رفتم سراغ واتس آپ، یه خورده سراغ سایت

یه کم فکر خرید دوره ثروت

یه کم بالا و پایین کردن موجودی حساب برای خرید دوره

خلاصه خودم رو سرگرم کردم

یه لحظه یادم اومد

حدود سه هفته پیش من یه چیز منفی شنیده بودم هر چند اولش بهش بی توجه بودم ولی یواش یواش تو ذهنم جا خوش کرده بود و باعث شده بود من اساسی ترمز کنم

یه کم دوباره به اون موضوع فکر کردم

بعد دیدم واقعا چه ربطی به من داره

بندازش دور

الان یه کم معده درد دارم نخواستم برم سراغ ادامه کشف قوانین چون می خواستم با حضور کامل برم سراغ دوره

اومدم شروع کردم دوباره فایل های سفرنامه رو دیدن

به این فایل رسیدم

زیبایی و تمیزی جنگل و پارک و هوا و …

مریم عزیزم گفت این زیبایی مرهون تلاش مداوم کسانی هست که می خوان اینجا تمیز باشه

نکته رو گرفتم بله اگه قراره من پیشرفت کنم اگه قراره به زیبایی و شادی برسم باید مداوم مراقب باشم

همه ورودی ها رو چک کنم

نکنه باز یه ویروس ریز بیاد و تو ذهنم جا خوش کنه و منو از ادامه مسیر باز داره

اینو بگم امشب شب تولد یکسالگیمه?تو سایت

ممنونتم خدا

ممنونتم مریم عزیزم