سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۳

سلام به خانواده دوست داشتنی من

اول فیلم، رنگ زیبای قایقی که روی سقف اون ماشین مشکی بود، توجه منو جلب کرد.

گفتم خدایا رنگ چوب مورد علاقه منه .و خیلی لذت بردم ازش.

چه دوچرخه های جمع و جور خفنی.

چه راحت باز و بسته میشد و جای کمی رو اشغال میکنه.

خدایا شکرت بخاطر پیشرفت علم و دانش و تکنولوژی و خلق ایده های جدید..که باعث میشه زندگی ما آدما راحت تر بشه و راحت بتونیم سفر کنیم و لذت ببریم.

من همیشه وقتی فایلای سفرنامه رو نگاه میکنم، خیلی به درختا دقت میکنم..تنه تیره با برگهایی سبز و درخشان و چشم.نواز.

اینقدر که من از دیدن شون لذت می برم.

چه طبیعت بکر و سرسبزی..

وقتی خانم شایسته با عشق برای ما فیلم می گیرید، خدا براتون جور میکنه اینترنت رو.

و هدایت تون میکنه .که تازه هم از اینترنت استفاده کنید و چون شما هم عاشق دیدن زیبایی ها و تحسین کردن شون هستین به جایی هدایت شدید که وااااااو ، ی منظره بی بدیل و روح بخش جلو چشم تونه .اون کوها های پوشیده از درخت..اون ابرای سفید خوش فرم و درختان و چمن ها

وای وای..وای .که منو دیووونه کرد خدایی..

چقد غلت زدم رو اون چمن های جلو چشم تون خانم شایسته..?

خیلی حال داد.

چقد صاف و یکدسته?

بقول استاد عباسمنش لذذذذت بردم.

خانم شایسته من طرفدار شمام..

رنگ فقط رنگ قرمز??

عاشق رنگ انرژی بخش قرمزم.

وای راستی، چه صندل آبی فیروزه ای خوشرنگی پاتون بود خانم شایسته،خیلی بهتون میومد …

اونجا که رفتین تو رودخونه…

و اون بچه ها رو دیدم که بقول شما خودشون رو به جریان آب سپرده بودن

میگم خدایا بشخصه اگه من بودم،هرگز فرزندمو نمیذاشتم تو آب بره چه برسه تیوپ سواری کنه!

واقعا این فایلا و رفتار های آدما در اون سر دنیا، برا من درس داره همشون

که اعتماد کنم به فرزندم…اعتماد کنم به خالقی که هدایتگره و مطلقا نسبت به فرزندم مراقبت تر از منه.

چرا سخت گیری کنم که لذت رو نابود کنم

عوضش بیام، با باورهای درست با اعتماد به فرزندم و سپردنش به خدا ، لذت رو دوچندان کنم و تجربیات خوب و لذت بخش برا خودم و فرزندم خلق کنم .

من متوجه باورهای محدود کننده خودم شدم در این فایل…که سفت می چسبم به فرزندم و برا اینکه به اصطلاح آسیب نبینه، لذت ها رو ازش دریغ میکنم…و اجازه نمیدم فرزندم رشد کنه و تجربه کسب بکنه .

استاد،خانم شایسته خیلی از شما سپاسگزارم.

لایک دارید?