سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۹ - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

سلام من هنوز فایلو نگاه نکردم اما چون در مورد توجه به نکات مثبت بود خواستم باز هم تجربه خودمو که تازه رخ داده براتون بنویسم اونم اینه که هر چی بیشتر تو این مدار باشی و بیشتر به زیباییهای جهان تمرکز کنی از اون جنس اتفاقات برات بیشتر میشه البته بازم بسته به مدارمون از کوچیک شروع میشه و با دیدن و تایید کردنش و سپاسگزار بودن و کار کردن بیشتر رو خودت بزرگ و بزرگتر میشه

الان من خودم به حرف استاد گوش کردم و اسم سالمو گذاشتم سال سلامتی و ثروتمند شدنم خب تو حوزه سلامتی که قبلا ذکر کردم من خونریزی معده داشتم که تو ماه رمضون فهمیدم بهبودی کامل پیدا کردم و بعدش هدف بعدی تو سلامتی رو گذاشتم بهبود خارش بین سینه هام که قارچ بود و ول کنم نبود هر کاری میکردم بازم اذیتم میکرد دیشب که رفته بودم استحمام کنم به یکباره متوجه شدم سینه هام خارشی نداره یه چک کردم دیدم اصلا جا شم نیست خوشحال شدم و سپاسگزار خدا اصلا یادم نبود همچین درخواستی کردم یه دفعه یادم افتاد که عه من اینو خواسته بودم اما بعدش نچسبیدم و یادم رفته بود قبلش تو فکرش بودم که چرا نمیشه اما بعد خواستن چیشد که یادم رفت رو فکر میکنم کار اوس کریم بوده تا اینجوری سریعتر خوب بشم و خیلی خوشحالم تازه من هنوز قوی انجام نمیدم داره اینجور میشه شکرت خدا ۰???

مطلب بعدی دیشب بود که رخ داد من تلاشم بر اینه که به زیباییهای اطرافم توجه کنم و احساسمو عالی کنم و منتظر اتفاقای خوش باشم بعدظهر داخل یکی از کارام تو باغچشون نعنا دارن که هر وقت میبینم و آب میدم بوی نعنا مستم میکنه و حالم خوب خوب میشه و سپاسگزار خدا شدم و به اعضای اون ساختمونم گفتم که چقدر دوست داشتنی این حس بگذریم قرار بود یخچال یکی از مشتریامو تمیز کنم پیش خودم نهایت ۲۰هزار در نظر داشتم تا رسیدم محل کار اولین کاری که مشتری کرد این بود یه ۵۰هزار تومنی گذاشت دستم گفت ممنونم که اومدی و کلی خوشحال شدم اینا همون چیزایی که باید ببینم و شکر گزار باشم من تو کارمم رشد مالی داشتم و دارم بزاریم اصلا اینم بگم وقتی کارمو راه انداختم یه نیروی اقایی داشتم خوزستانی عالی پسر کاری و مودب از خدا نیروی آقا خواستم جای ثابت بعنوان دفتر که ندارم و مشکلم این بود که نمیومدن بعد ۶سال خدا همون نیروی جنوبی رو برام فرستاد که خودش داستان داره و الان بیشتر روزا کار میخوره بهش و منم خوشحالم میتونم کاری کنم براش بعنوان دست خدا و اینکه اونم بهم داره کمک میکنه رشد کنم بعنوان دست خدا من هنوز قوی نشدم که مثل استاد بدون تبلیغ مشتری جذب کنم اما نوع تبلیغم اشتباه بود که خدا بوسیله دستش که از آشنایان بود بهم فهموند که این تبلیغو انجام بده که میدونستم هست اما اهمیت نمیدادم و الان بهتر از قبل نتیجه میگیرم و این بخاطر مداری که توشم و مدارم که بالاتر بره قطعا راهکار بهتر بهم گفته میشه ممنونم از اینکه به ما حس خوب منتقل میکنید