این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/07/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-07-26 10:12:052024-07-28 15:33:23سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۰
465نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد جونم سلام خانوم شایسته جان و مایک دوست داشتنی و باحال و خندون ،
این قسمت از یه خرگوش شروع شد من فکر کردم سوژه خرگوش رفت و این فرکانس بود که خرگوش رو آوردن کنارمون ، این قسمت ایهام داره ؟؟
شوخی و کل کل پدر پسری که خیلی فان و کلی درس داره یاد خودم میفتم که با پدر گاهی موقع ها از این کارا میکنیم ،رابطه پدر پسری استاد رو تحسین میکنم که چقدر خودشون تو سر و کله هم میپرن همدیگرو بغل میکنن میبوسن بهم دیگه عشق میوزن خدایا شکرت این رابطه ها بهشتی و سوالی پیش اومده درباره یه تلفظ که میریم از همسایه جان بپرسم چقدر استاد به راحتی میتونن رابطه بگیرین با طرف مقابل ، خانوم همسایه که چقدر شاد و خندون و باحال بود ،سه تا بچه داشتن رابطشون خوب بود و اینکه چه کمدی زده بودن خوش و خرم شاد قطعا قانون کار میکنه که هم فرکانس کنار هم فرکانس خودش قرار میگیره ،خدایا شکرت ، بابت این قانون ثابت جهان هستی ، جواب سوالمون رو گرفتیم استاد برنده شد هم رو کم کرد البته این مزاح و اینکه صد دلار برنده شد ، ثروت مثل اکسیژن همه جا هست فقط باید توی مدارش باشی . سرخط
و اومدیم به همون محل که بحث اش بود ، چه آبشاری چه منظره ای چه درختای، فراوانی آب آبی که از سطح سنگ ها عبور میکنه صدای که تولد میشه الله اکبر فوق العاده است ، چه عکس های استاد جان گرفتن همینو چاپ کنی چقدر میتونی ثروت خلق کنی. ولی دوتا درسی که استاد جان به مایک گفت, اینگار با من بود ،
دو تا درس مهمی که استاد به مایک داد با گرفتن صد دلار
ثروت ساختن میتونه همینقدر ساده باشه وقتی قانون بدونی و همیشه بهش اعتماد کنی
استاد علتیکه شرط بست این بود که میدونست هیچ قانون کلی وجود نداره حتی برای کلمات، قانون کلی هممون حس خوب و لذت بردنه و وقتی در مدار درست باشی همیشه حرفت درست در میاد
منم مثل مایک فکر میکردم چون تلفظ درست را بکار میبرد اما همیشه کلمه غلط به معنای جواب ندادن نیست و خیلی سریع اون خانم متوجه شد که کلمه چیه گاهی ما فکر میکنیم شخص مقابل داره راه اشتباه میره اما در واقع نتیجه داره میگیره
بااینکه این قسمت ذیده بودم اما باز دیدنش اگاهی های زیادی بهم داد
چقدر عکس های ابشار زیبا شد و مثل نقاشی ها عکس میگرفت و طبیعت و لذت و لذت و لذت
دیروز اینو کامل حس کردم با خودم در صلح بودم و لذت میبردم و انقدر راحت واریزی داشتم حتی بدون وقت گذاشتن زیاد و مشاوره طولانی
کلا کلامم موثر واقع شده بود و بعد از توضیحات اولیه شخص واریز میکرد و حسابی لذت بردم
آگاهانه سعی کردم رو نکات مثبت تمرکز کنم و شکرگزار شرایط فعلی خودم از هر جهت باشم و برای زندگی رویایی آینده هم تجسم کنم و برنامه داشته باشم
اما گاهی یه سری مسائل پیش میاد که واقعا حالم رو بسیار بدمیکنه
مثل اتفاق دیروزم
اما به یه چیزی خیلی ایمان دارم،اینکه اگر از خداوند برای هر چیزی که تو ذهنمه سوال بپرسم هدایتم میکنه.
دیروز با اینکه حسم حس خوبی بود اما ترکیدن لوله خونه باعث شد همسرم بیاد و بامن بدترین رفتار رو بکنه؛و اینکه من چون سر کار با همکارم دعوام شد و خونه هم این صحنه رو دیدم پس این بلا رو سرت آوردم
زندگی ما خوبه ،خوبه ،خوبه. اما این دور معیوب تموم نشدنی که:هر سه ماه تقریبا یه بار این مدل دعوای شدید رو داریم
البته که این سه ماه رو هم به لطف آشنایی با استاد دارم_وگرنه قبلا توی یه جهنمی زندگی میکردم
اگر حتی آلانی که ناراحتم هم بخام نازیبایی زندگیم رو بگم نمیتونم چیز زیادی پیدا کنم
توی ذهنم همه چی اکی و سر جاشه_درسته خونه و زندگی عالی ندارم و یه سری مسائل دیگه
اما اینها ناراحتم نمیکنه جز همین رفتاری که هر سه ماه اتفاق نیفته
از دیروز ده بار تصمیم گرفتم به جدایی و رفتن…اما یه حسی مانع میشه
اینکه شرایط زندگی من از هر جهت دیگه ای اکی هست؛مواردی که اکثر خانمها دوست میدارن
شوهری که شغل داره
شوهری که از نظر اخلاقی سالمه(بحث خیانت و…)
کسی که بچه هاشو دوست داره
کسی که از نظر ظاهری خیلی همو میپسندیدم
کسی که توی خرج های زندگی اذیت نمیکنه
کسی که برخلاف گذشته اش،الان خیلی راحت کار کردن منو پذیرفته
کسی که….
و خیلی خیلی موارد دیگه
خلاصه که واقعا ناراحتم و نبخشیدمش اما قبل دیدن فایل از خداوند طبق معمول هدایت خواستم
که خداوندا نکنه مسئله یه چیز دیگست که من بهش توجه ندارم
چون از دیروز میگم من که حالم خوب بود چرا پس اتفاق بد برام افتاد(هر چند که این چند وقت مدام توی ذهنم شوهرم رو محکوم میکنم که این چه خونه اییه برام خریدی که هر بار یه جاش به مشکل برمیخوره)_یعنی در واقع خودم فک میکنم که شوهرم باید خیلی بیشتر تلاش کنه و یه جورایی خودش رو به اب و آتیش بزنه تا جای بهتری بریم
چون همسرم کارمنده_نمیخاد به شغل دوم یا حتی مقدمه برای بهتر شدن فک کنه
البته که داره همه ی کارهاش رو میکنه که از اداره بیاد بیرون ولی چیزی که خیلی حرصم میده اینه که خب از الان به فکر شغل بعدی باش چرا نیستی!!!؟؟؟
در کل چیزی که خیلی درگیرم و البته که خیلی وقتها هم همسرم میفهمه که من همچین ذهنیتی نسبت بهش دارم اینه که این اندازه ای که هستی کافی نیستی
باید بیشتر به فکر باشیبیشتر کار کنیبیشتر آینده نگر باشی_بیشتر و….
و خلاصه که گفتم خداوندا هدایتم کن.
نه دلیل به اندازه کافی دارم برای رفتن
نه دوست دارم خودم رو راضی کنم با همین دعواهای هر سه ماه به موندن
چون خیلی تحقیر میشم تو این دعواهاولی از این تا بعدی همه چی عالیه،حتی اگر هر برخوردی داشته باشم (دارم میگم که لازم نیست حتما باید همه چی رو رعایت کنم که یه وقت شوهرم ناراحت نشه تا کاری بکنه…نه نه؛ممکنه اغلب رفتاری یا حرفی هم ازم سر بزنه که ناراحت بشه ولی برخورد نکنهیا حتی اصلا ناراحت نشه؛البته که خودم هم اینطوریم)
هدایت شدم به این فایل
من معمولا زمانی که هدایت میشم به فایل تصویری نگاه نمیکنم ،فقط هدفون رو میذارم تو گوشم گوش میدم
ولی الان نگاه کردم و چقدر خندیدم و حظ کردم از رابطه پدرو پسر
و احساس کردم این یه جمله جواب منه«مایک همیشه با قطعیت یه چیزی رو نگو؛احتمال بده شاید مسئله یه طور دیگه ای باشه_مفهوم رو گفتم)
به نظر من هم همینه
من قبلا خیلی رابطه داغونی داشتم با همسرم(که کامل ایشون مقصر بود به ظاهرولی مقصر افکار من بود که خیلی ضعیف بودم و ایشون بت من بود و همیشه ترس از بی پناهی و بی کسی داشتم و اینکه اگر نباشه من دیگه جایی ندارم و حرف مردم رو چکار کنم و ….)این بود که تا میتونستم کوتاه میومدم که فقط زندگی حفظ بشه به مدت 8سالوهمسرم هم بارها و بارها الان میگه که من مقصرم که از محبت و مهربونی تو سواستفاده کردم.ولی بعد آشنایی با استاد که اصل رو خداوند قرار دادم و به مرور شجاعت پیدا کردم و برای خودم ارزش قائل شدم یه سری کار انجام دادم و همین ها باعث شد البته که به صورت تکاملی هر بار شوهرم بهتر از قبل بشه
ولی الان فک میکنم من از این ور بوم افتادم (البته اگر دوستی کامنت من و میخونه نظر خودش رو برام صادقانه بنویسه)و فک میکنم باید کمی بیشتر رعایت کنموگاهی که همسرم ناراحته(که البته این بار هردو با هم ناراحت بودیم)من کمی چشم پوشی کنماما افکار غالب این روزهای من اینه که من میتونم هر طوری رفتار کنم ولی باید باید باید شوهرم خودش رو تحت هر شرایطی کنترل کنه تا به من توهین نکنه یا باهام درگیر نشه
ممنون میشم دوستانی که آگاهن یا دوره عشق و موردت رو دارن بهم کمک کنند
البته بذارید یه چیزی هم بنویسم نمیدونم اصلا خانم شایسته میخونه یانه،این برداشت شخصی منه با ذهنیت الانمهررزمان که فایل های تصویری یا صوتی از خانم شایسته با استاد میبینم که مثلا خانم شایسته حرفی گفت که از نظر من استاد بی توجهی کردیا ایشون یه چیزی رو خواستن که انجام بدن واستاد گفتن نه الان نمیشه یا همچین چیزهایی رو
من با وجود اینکه تمام این دوسال اخیر که از هر جهتی توی زندگیم خیلی خیلی پیشرفت کردم همه رو مدیون استادم اما سریع میگم با خودم که این خانم شایسته ست که اینهمه داره کوتاه میاد_تو هر کدوم از اون صحنه ها من بودم بسیار ناراحت میشدم بخصوص که همه دارن میبینن
البته که البته مطمئنم این مشکل منه با این طرز فکر ولی گفتم صادقانه بگم که حتی نسبت به خانم شایسته و استاد هم همچین چیزی رو ایراد میگیرم
زهره جانم من زندگی زناشویی نداشتم و نمیتونم حس شمارو کامل درک کنم
ولی اول اینکه در مورد رابطه استاد و مریم جون بگم این دو عزیز فوق العاده عاشق هم هستن ولی بدون هیچ وابستگی و هر دو دارن روی خودشون کار میکنن
اینقدر عزت نفسشون بالاست ک اصلا هیچ چیزی رو ب خودشون نمیگیرن چون با روح خودشون کاملا در صلح هستن
ینی مریم جون چ استاد باشن چ نباشن از زندگیشون لذت میبرن
چ استاد بهشون بگن عاشقتم یا نگن بازم مریم جون عاشق خودشه
حالا اگه استاد میگن عاشقتم بخاطر تمرکز بر زیبایی هاست
حالا در مورد زندگی خودتون
ب قول خودتون همسرتون نکات خیلی مثبت زیادی دارن و باز هم ب قول خودتون دعواهاتون نسبت ب قبل کمتر شده
این یعنی هم فرکانس شما بالاتر رفته هم تکاملتون داره طی میشه
ضمن اینکه در مورد شغل دوم همسرتون استاد تاکید دارن همه چی باوره
شما اگه از امروز بشینی نکات مثبتی در زندگیت پیدا کنی و هر روز هم صبح هم شب بابتش شکرگزاری کنی حتی در همین شغل کارمندی درهایی از نعمت ب روی شما باز میشه
دوست مهربونم با جدایی چیزی حل نمیشه چون افکار و باورهای شما تا آخرین لحظه عمر باشماست و مطمئن باش بعد جدایی زندگیت بدتر میشه
ضمن اینکه خودخواه نباش
آنچه برای خود میپسندی برای همسرت هم بپسند چرا دوس داری هر چی شما بگی همسرت سکوت کنه ولی ایشون هرچی بگن بشن آدم بده؟
زهره عزیزم میدونم تمرکز بر نکات مثبت گاهی سخته ولی حتی اگر ذهنتو نمیتونی کنترل کنی حداقل ب قول استاد زبونتو کنترل کن
آنچه تو ذهنته ب زبون نیار دوست مهربونم
و اینکه نباید بخوای یک شبه زندگیت گل و بلبل بشه
این ها همه تکامل میخواد
ب این فکر کن تو قصر زندگی میکنی ولی همسرت خیانت کنه
پس با این روش زیبایی های همسرتو ب خودت یادآوری کن
سلامتی فرزندانت
خیلی ها در خونه شیک زندگی میکنن ولی فرزندان ناسالم دارن
پس دوست خوش قلب من ب قول استاد آدم اگر بخواد از دل جهنم هم نکات مثبت پیدا میکنه و از اونطرف از دل بهشت نکات منفی پیدا میکنه
پس بگرد دنبال نکات مثبت زندگیت و حتی در مورد خودت و بنویس و بابتش سپاسگزاری کن
تمرکزتو از روی نکات منفی همسرت فرزندانت و زندگیت و اطرافیانت بردار و روی افکار و باورهات کار کن اونوقت دری از برکت و رحمت و فراوانی و نعمت ب روت باز میشه
اینو یادت باشه تضادها همیشه در زندگی هست این نوع نگاه ما ب این تضادهاست ک احساس مارو خوب یا بد میکنه
اینو یادت باش نجواهای شیطان همیشه هست چون دشمن قسم خورده ماست پس ب حرفش گوش نده
احساس خوب = اتفاقات خوب
زهره عزیزم روی خودت کار کن مطمئنم چند ماه بعد خودت میای اینجا و کلی نتیجه گرفتی
ضمنا سریال سفر ب دور آمریکا و زندگی در بهشت خیلی میتونه روی باورسازی و تمرکز بر نکات مثبت موثر باشه
وقتایی که نمیتونم جواب واضحی پیدا کنم و یا واقعا به درک عمیقی از موضوع برسم تصمیم میگیرم کلا بی خیال اون موضوع بشم و روی چیز دیگه ای فکر کنم،تجسم کنم و گفتگوهای ذهنیمو ادامه بدم
تو این شرایط نمی تونم به نکات مثبت همسرم توجه زیاد داشته باشم
سلام خداوند شکرت بابت اینکه هدایت شدم به سمت زیبای ها خدایا شکرت بابت اینکه چیزی خیلی لذت بردم اینکه استاد خیلی راحت با خودش با ومیگه می خنده امیدارم از طرف هم فرکانس بودن با استاد ومدار شدن با این آموزها وآگاهی ها روز به روز شاد تر روز دیدن زیبای های بیشتر واز خدواند می خواهم کمک کنه وردی ای بدم به ذهنم وانرژی ومثبت گرا بودن واو خوشبیی آنچان در وجووم پرورش پیدا کنه که لذت ببرم ورها وآزاد هستم چون خداوند همه ابزاروشو در اختیار من گذاشته
خداروشکر که هر لحظه به زیبایی های بیشتر هدایت میشیم و این انرژی رو دریافت میکنیم
چند مورد هست که توی زندگی امریکایی ها خیلی بولد هست . اینه که بسیار عزت نفس بالایی دارن مثل اون خانم حتا موهاش رو زده بود و راحت کارش رو انجام میداد و اینکه بسیار خوش برخورد هستن و با میل جواب سوال رو توضیح میدن . اکثرا لبخند به چهره دارن و همین خیلی زیباست.
استاد دمتون گرم که عزت نفس دارید و میرید این سوال ها رو میپرسید و با مردم ارتباط میگیرید و کاملا لخت هستید و نظر بقیه براتون مهم نیست.
خدایا شکرت برای این اب روان . این طبیعت سبز و درختان زیبا
و سوال بعدی حالا حاضری برای این هدف چه بهایی بپردازی؟
این یه سوال عالی برای شروع و حرکت کردن و همینطور که داشتم بهش جواب میدادم اومدم تو سایت و این فایل زیبا نشونه امروزم بود که هدایت شدم،
هدایت شدم که زیبایی جهان رو بیشتر ببینم
هدایت شدم که روابط عالی رو ببینم و باور کنم که میشه
هدایت شدم به دیدن لبخند زیبای اون خانم فروشنده
هدایت شدم به دیدن عزت نفس بالای اون خانم که با موهای تراشیده راحت داشت کارشو انجام میداد.
هدایت شدم به دیدن آزادی مالی و زمانی و مکانی که هرکسی میتونه داشته باشه.
هدایت شدم به دیدن رفتار استاد که هر لحظه در حال لذت بردنه و سپاسگزاری و داره زندگی میکنه و فقط توجهش روی زیبایی هاست و با پسرش عشق میکنه.
هدایت شدم به اینکه ببینم ثروتمند شدن چه مزایایی داره که میتونم یه اتوبوس مسافرتی بگیرم با ماشین لوکس و یه کارت پر از پول فقط سفرکنم و از جهانم لذت ببرم.
هدایت شدم به دیدن مردم آمریکا که خیلی هم خونگرم هستن و اهل بگو و بخند و تفریح.
مریم عزیزم هربار که فایلهای دانلودی هدیه سایت رو می بینم خصوصا سریال سفر به دور امریکا وسریال زندگی در بهشت، احساس شعف وشکرگزاری وخوشحالی زیادی منو در بر میگیره طوریکه میگم خدایا چطور ازت سپاسگزاری کنم که از طریق همچین زوجی وهمچین سایتی و همچین آموزه های ساده و روان ولذت بخشی، منو هدایت کردی تا بتونم راه ورسم درست زندگی ودرست بندگی کردن رو بیاموزم وبدون شک یکی از بزرگترین سپاسگزاریها وقدردانی های من از شما مریم عزیز ودوستداشتنی ام است، رفیق من، دوست من، خواهر من، عزیز دلم ، بی نهایت ازت سپاسگزارم که به الهاماتت توجه وعمل کردی.
بدون شک این خواست خداوند بود و پاسخ هزاران نفر در جواب اینکه کاش میشد ببینیم سیدحسین عباسمنش توی زندگی شخصیش چطور از آموزه هایی که یاد میده استفاده میکنه!
وخداوند بهترین وسریع ترین پاسخ دهنده به درخواست هاست وصدالبته که مثل قرار دادن هارون در کنار موسی برای عملی کردن خواسته وهدفش در مورد هدایت قوم بنی اسرائیل، شمارو در کنار استاد عزیز قرار داد تا همواره توی این مسیر یار و غمخوار و کمک حالشون باشید و دستی باشی از دستان پر مهر خداوند، تا پیام خوشبختی وسعادت و چگونه رسیدن بهش رو به هرکس که خواهانش هست برسونید و اینجوری بود که اینهمه فایل هدیه پراز عشق وآگهی فیلم برداری شد توسط شما وتوی این سایت در اختیار ما قرار گرفت والحق که آموزه های استاد در کنار راه وروش وسبک زندگی خصوصیشون در کنار هم یه پکیج کامل هست از رمز ورازهای جهان هستی و شناخت خود وشناخت خداوند و شناخت قوانین حاکم بر جهان هستی…بی نهایت ازت سپاسگزارم مریم بانوی عزیزم و از دور می بوسمت…
(((( این انسان آموزههایش را زندگی میکند. خودش اولین شاگرد درسهایش است))))
این جمله ای که شما در مقاله این فایل نوشتی، فقط یه جمله نیست، این یه واقعییت بزرگه که وقتی تبدیل به درک وباور میشه ، آدم رو پاگیر میکنه!!!!
این شخصییت استاد عزیزم، اصلا این نوع زندگی کردن این آدم، یعنی یکی بودن حرف وعملشون، باعث شد من اینجا 4 ساله موندگار بشم وشخصیتم از این رو به اون رو بشه…
توی زندگی هممون همیشه بودند آدمهایی که خواستیم ازشون الگو بگیریم وبه خیال خودمون دیگه اخرت علم ودانش بودند، کلی راهکار وایده و اگاهی داشتند برای دیگران، ولی وقتی بهشون نزدیک میشدیم به وضوح می دیدیم که طرف فقط لب ودهنه !!!
وهیچ اثر و آثاری از عمل به حرفهای قشنگی که میزنه، توی زندگی خودش نیست…
برای من 37 سال طول کشید، تا پیدا کنم شخصی رو که توحید وایمانش باعث عمل صلاحش شده و عمل صالحش باعث خیر دنیا و آخرتش….
چون همیشه از دوران نوجوانی که معنی قرآن رو میخوندم اینو خوب فهمیده بودم که آدم با ایمان آدم خداشناس، آدم یکتاپرست، آدم متوکل، بدون شک آدمی نیست که توی این دنیا وزندگیش مشکلی نداشته باشه اصلا، بلکه آدمی هست که به واسطه ی ایمانش وعمل صالحش مشکلات کمتری داره و صد البته که رضایت درونی وبیرونی بیشتری در وجودش موج میزنه، وکسی هست که در برابر اونچه که ما اسمش رو میذاریم سختی ومشکل، صبری توام با توکل و امید همیشگی داره..
منتهی نمی تونستم پیدا کنم همچین کسی رو…
نه تو افراد مذهبی نه افراد غیر مذهبی…
شایدم انقدر ظرف وجودیم کوچیک بود و انقدر درک وفهمم ناقص بود که اگر هم کسی بود من قدرت شناخت و تشخیصش رو نداشتم یا اون شخص آدمی نبوده که بشه درونش رو هم ببینی، وانقدر بهش نزدیک باشی…
به هر حال خدا رو صدهزار مرتبه شکر که این نعمت آگاهی وبیداری، از طریق استاد عزیزم وشما مریم عزیزم، در اختیارم قرار گرفت…
و دیدن زندگی خصوصی شما دو عزیز باعث شد من به وضوح این عمل صالح و ایمان وتوکل ویکتاپرستی واقعی رو درک کنم…
دوره 12 قدم منو به یه شناخت کلی وجامع در مورد خودم وخداوند وقوانینش رسوند و درک اگاهی های 12 قدم باعث شد راحتر وبهتر بتونم با دیدن فایلهای سفر نامه و تمرکز برنکات مثبت، این عمل به قوانین استادعباسمنش رو درک وباور کنم.
اینکه استاد آموزش هاش رو زندگی میکنه و اولین شاگر آموزه های خودش هست، واقعییتی هست که تک تک مارو اینجا نگه داشته، که وقتی آموختیم وقتی یاد گرفتیم حالا توی زندگیمون پیادش کنیم.
قرار نیست زندگی بدون مسئله ومشکل باشه، قراره که من همیشه با یاد آوری قوانین بدون تغییر خداوند به خودم، بتونم راه کارهای مناسبی رو برای حل مسائل ومشکلاتم پیدا کنم و به اونها عمل کنم.
اصلا این شعر در جهان هر چیز چیزی جذب کرد…
شعر نیست که!!!! یه اصل مهمه توی زندگیه…
مثلا خود من و99 درصد افرادی که داریم از آموزه های استاد استفاده می کنیم توی زندگیمون، بدون شک خواهان همین سبک وراه وروش زندگی بودیم….
اینکه یه آدم در نهایت خود واقعییش بودن، بدون تعصب، بی خیال اینکه دیگران چه قضاوتی در موردش میکنند داره خودش رو زندگی میکنه…
طوری که هم خیر دنیارو داشته باشه هم خیر آخرت رو…
بدون اینکه به خودش سخت بگیره، بلکه با راه ورسمی شیرین ودلچسب….
من کلا توی زندگیم دو شخصیتی بودم و نمی تونستم که تعادل داشته باشم یا یه مدت کلا مذهبی بودم و به اون روش زندگی میکردم یا بدون مذهب و بدون اعتقاد و ….
کلا گیج وگنگ بودم…
گیر کرده بودم…
هی میگفتم خدایا چی درسته؟ کدوم راه درسته؟ واقعییت چیه؟؟؟؟
و حالا که چند ساله هر روز به لطف خودش با عمل به اگاهی های استادعباسمنش عزیزم، سبک جدیدی از زندگی رو دارم، واقعا هر روز بیشتر ایمان دارم که این روش بهترین روش زندگی ورسیدن به خیر دنیا و آخرت هست…
نمیدونم در اینده قراره از چه راه وروشی این مسیر هموارتر بشه، ولی اینو یقین دارم که قانون همینه وهیچ تغییری درش نیست.
اینکه من خالقی دارم که بی نهایت عاشق منه،و اختیار ساختن زندگیم رو به خودم داده…
ومیخواد که من این واقعییت رو همیشه به یاد داشته باشم تا در نهایت ارامش وامنیت زندگی کنم….
اینکه من مطمعن باشم که تنها صاحب اختیار من خودش هست و هر لحظه در حال هدایت من به سمت خیر وخوشی هست واگر من ارتباط صمیمانه وعاشقانه ام رو باهاش حفظ کنم می تونم همواره شاهد خیر وخوشی وخوشبختی توی زندگیم باشم..
خب چی از این بهتر؟؟؟
اینکه پشتم به همچین قدرتی گرم باشه، همونی که میشه فکرهای خوب توی سرم، میشه کلام قشنک روی لبم، میشه رفتار پسندیده توی عملکردم، میشه زیبایی توی چهره واندامم ، میشه عزت و افتخار و امنیت و آرامش و سلامتی و ثروت ورزق وروزی توی زندگیم…میشه خنده های رو لبم و باعث شادی وارامش قلبم….
که بودن باهاش باعث میشه خودتم قشنگ میشی، خودتم بزرگ میشی، خودتم مهربون میشی، خودتم عزیز میشی، خودتم قدرتمند میشی…
خب مگه یه آدم دیگه چی میخواد توی زندگیش؟؟
اونکه به این درک میرسه که هر اتفاقی بدون شک به خواست خداوند داره رقم میخوره، وقتی میدونه خودش سهمش رو تا جایی که تونسته درست انجام داده وتازه اگر هم نتونسته سهمش رو درست انجام بده دوباره فرصت جبرانی براش هست، اونکه مطمعنه که از سمت هیچکس وحتی خود خداوند قرار نیست اسیبی بهش برسه چون به مهربانی خداوند وعشقش و اینکه مراقب ومحافظش هست اطمینان داره…
دیگه باید واقعا نگران چی باشه؟؟؟؟
بخدا قسم که به قول شما استاد عزیزم بیشترین ناراحتی ومشکلاتی که توی زندگی ماهاست از ترس قضاوتهای دیگرانه…
وگرنه اگر هر کسی خودش بدونه که تمام تلاشش رو داره میکنه تا درست زندگی کنه، حالا این وسط اتفاقاتی هم میفته، مثل از دست دادن عزیزان، یا جدایی و دوری، یا بیماری، یا حالا شکست مالی و کاری و هر چیزی که قشنگ نیست، واینها جز جدایی ناپذیر زندگی این دنیاست، وباعث رشد شخصیتش وروحش میشه دیگه چه اهمیتی داره دیگران در موردش چه قضاوتی دارند؟؟؟
اصلا همین یه اصل رو اگه هرکسی رعایت کنه، اینکه من بدونم منه مینا و تک تک آدمهایی که می بینم دارند مسیر تجربه های خودشون رو میرند و مهم اینه که من یکی سر جای خودم باشم و اونچه که مربوط به خودم هست وسهمم هست رو سعی کنم درست انجام بدم، به الله قسم که 99 درصد راهو درست رفتم و می تونم ادعا کنم، امنیت و ارامش حقیقی رو لمس می کنم توی زندگیم….
چون اینجوری نه خودم رو قضاوت می کنم نه دیگران رو ونه قضاوت دیگران دیگه می تونه تاثیر زیادی روم بذاره….
ومن همه ی این آگاهی ها ودرکش رو از شما استادقشنگم ومریم قشنگم آموختم، اونم از سبک زندگی شخصیتون….
بازم از خداوند وشما دو عزیزدل، سپاسگزارم بابت اینهمه اگاهی های نابی که در اختیارمون میذارید.
هرجا هستید هر لحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشید ان شالله
اره میشه میتونم ، همه چیز عالیه بهتر هم میشه همه چیز وهمه کس رو دوست دارم عاشق زندگی هستم همه چیز چقد خوبه
حتی اگه توبدترین شرایط وبین بدترین آدمها باشم بازم اگر حس وحالمخوب باشه افکار ضعیف نا امید کننده ، ناراحت کننده بهم دسترسی ندارن
من تومدار شادی که باشم افکار از جنس احساس من میاد سراغم
اینبرعمس هم هست
وقتی افکار خوبی دارم احساس های خوبی میاد سراغم
واسه همین وقتی که میبینم روی یه چیزی گیر کردم و اصلا احساسم بهم یاری نمیده واسه پیشروی وقدرت میفهمم الان وقته اینه که به فکر م و کارم کاری نداشته باشم
در عوض خودمو درگیر چیزی کنم که فقط احساسمو درگیر کنه
مثل اینکه برم پیاده روی توطبیعت
سفرنامه یا سریال رو ببینم
در واقع هر کس میدونه با توجه به شرایط الانش چه کاری می تونه انجام بده حالش بهتر شه و از دست هجومافکار بی اساس راحت شه
من به خاطر بودن تو خانواده منفی با اینکه روخودم کار میکنم
صبح که بیدار میشن این ذهن شرطی شده من طی سال ها انگار حسش خوب نبست و نگرانه و …
با اینکه چند سال دارم ستاره قطبی رو انجام میدم میبینم که همیشه نیاز دارم صبحم رو با احساس های خوب شروع کنم
قبلا زور میزدم با افکارم حالم رو خوب کنم
ولی الان فقط حالم رو خوب میکنم و افکار خودش درست میشه
میرقصم ، میرم طبیعت ، به رویاهام فکر میکنم ، سفر ها رو مرور میکنم ، موفقیت هامو ، زیبایی ها و توانایی هام و داشته هامو و …
دلیل همه حال بدی ها افکاری هست که شیطان تو وجود آدم می اندازه تا قدرت الهی و شادی الهی رو از آدم بگیره
مثلا دیر شده نمی تونی نمیشه سخته ولش کن بپذیر راضی باش دیگه فایده نداره درست نمیشه بشه هم فایده نداره خدا دوست نداره میخوای جیکار کنی وای این همه مسئله و ….
چون کار شیطان اینه که ترس و شک و هر چی بدی هست روتوقلبت بندازه
ولی قلبی که جای خداست زیاد نمی تونه شیطان وناراجتی ها رو نگه داره راه بده
خدایا از تاریکی ها از شر شیطان به تو پناه میبرم وجودم روپر از انرژی و عشق الهی کن
ازت سپاسگذارم
چه زیبایی های دوست داشتنی تو است قسمت بود که از ته دلم تحسین کردم ولذت بردم
مخصوصا اون خانواده با سه تا پسر که مشغول لذت بردن بودن
سلام به همسفرای عزیز ، آقا خوشمیگذره؟؟؟؟؟؟
بلللللللللللللللللللللله
سلام استاد جونم سلام خانوم شایسته جان و مایک دوست داشتنی و باحال و خندون ،
این قسمت از یه خرگوش شروع شد من فکر کردم سوژه خرگوش رفت و این فرکانس بود که خرگوش رو آوردن کنارمون ، این قسمت ایهام داره ؟؟
شوخی و کل کل پدر پسری که خیلی فان و کلی درس داره یاد خودم میفتم که با پدر گاهی موقع ها از این کارا میکنیم ،رابطه پدر پسری استاد رو تحسین میکنم که چقدر خودشون تو سر و کله هم میپرن همدیگرو بغل میکنن میبوسن بهم دیگه عشق میوزن خدایا شکرت این رابطه ها بهشتی و سوالی پیش اومده درباره یه تلفظ که میریم از همسایه جان بپرسم چقدر استاد به راحتی میتونن رابطه بگیرین با طرف مقابل ، خانوم همسایه که چقدر شاد و خندون و باحال بود ،سه تا بچه داشتن رابطشون خوب بود و اینکه چه کمدی زده بودن خوش و خرم شاد قطعا قانون کار میکنه که هم فرکانس کنار هم فرکانس خودش قرار میگیره ،خدایا شکرت ، بابت این قانون ثابت جهان هستی ، جواب سوالمون رو گرفتیم استاد برنده شد هم رو کم کرد البته این مزاح و اینکه صد دلار برنده شد ، ثروت مثل اکسیژن همه جا هست فقط باید توی مدارش باشی . سرخط
و اومدیم به همون محل که بحث اش بود ، چه آبشاری چه منظره ای چه درختای، فراوانی آب آبی که از سطح سنگ ها عبور میکنه صدای که تولد میشه الله اکبر فوق العاده است ، چه عکس های استاد جان گرفتن همینو چاپ کنی چقدر میتونی ثروت خلق کنی. ولی دوتا درسی که استاد جان به مایک گفت, اینگار با من بود ،
1_آقا از چیزی که مطمن مطمن نیستم نظر ندیم
2_ اینکه آقا شرط بندی نکنیم ،
استاد جان و خانوم شایسته بسیار سپاسگزارم
درس مهم پولیکه داری را شرط بندی نکن
همیشه از چیزی مطمین نباش و تحقیق کن
دو تا درس مهمی که استاد به مایک داد با گرفتن صد دلار
ثروت ساختن میتونه همینقدر ساده باشه وقتی قانون بدونی و همیشه بهش اعتماد کنی
استاد علتیکه شرط بست این بود که میدونست هیچ قانون کلی وجود نداره حتی برای کلمات، قانون کلی هممون حس خوب و لذت بردنه و وقتی در مدار درست باشی همیشه حرفت درست در میاد
منم مثل مایک فکر میکردم چون تلفظ درست را بکار میبرد اما همیشه کلمه غلط به معنای جواب ندادن نیست و خیلی سریع اون خانم متوجه شد که کلمه چیه گاهی ما فکر میکنیم شخص مقابل داره راه اشتباه میره اما در واقع نتیجه داره میگیره
بااینکه این قسمت ذیده بودم اما باز دیدنش اگاهی های زیادی بهم داد
چقدر عکس های ابشار زیبا شد و مثل نقاشی ها عکس میگرفت و طبیعت و لذت و لذت و لذت
دیروز اینو کامل حس کردم با خودم در صلح بودم و لذت میبردم و انقدر راحت واریزی داشتم حتی بدون وقت گذاشتن زیاد و مشاوره طولانی
کلا کلامم موثر واقع شده بود و بعد از توضیحات اولیه شخص واریز میکرد و حسابی لذت بردم
قانون این مدله و من اگه بتونم هر روز این مدل باشم
به راحتترین شکل ثروتمند میشم
خدایا شکرت
من از زمانی که با استاد آشنا شدم
آگاهانه سعی کردم رو نکات مثبت تمرکز کنم و شکرگزار شرایط فعلی خودم از هر جهت باشم و برای زندگی رویایی آینده هم تجسم کنم و برنامه داشته باشم
اما گاهی یه سری مسائل پیش میاد که واقعا حالم رو بسیار بدمیکنه
مثل اتفاق دیروزم
اما به یه چیزی خیلی ایمان دارم،اینکه اگر از خداوند برای هر چیزی که تو ذهنمه سوال بپرسم هدایتم میکنه.
دیروز با اینکه حسم حس خوبی بود اما ترکیدن لوله خونه باعث شد همسرم بیاد و بامن بدترین رفتار رو بکنه؛و اینکه من چون سر کار با همکارم دعوام شد و خونه هم این صحنه رو دیدم پس این بلا رو سرت آوردم
زندگی ما خوبه ،خوبه ،خوبه. اما این دور معیوب تموم نشدنی که:هر سه ماه تقریبا یه بار این مدل دعوای شدید رو داریم
البته که این سه ماه رو هم به لطف آشنایی با استاد دارم_وگرنه قبلا توی یه جهنمی زندگی میکردم
اگر حتی آلانی که ناراحتم هم بخام نازیبایی زندگیم رو بگم نمیتونم چیز زیادی پیدا کنم
توی ذهنم همه چی اکی و سر جاشه_درسته خونه و زندگی عالی ندارم و یه سری مسائل دیگه
اما اینها ناراحتم نمیکنه جز همین رفتاری که هر سه ماه اتفاق نیفته
از دیروز ده بار تصمیم گرفتم به جدایی و رفتن…اما یه حسی مانع میشه
اینکه شرایط زندگی من از هر جهت دیگه ای اکی هست؛مواردی که اکثر خانمها دوست میدارن
شوهری که شغل داره
شوهری که از نظر اخلاقی سالمه(بحث خیانت و…)
کسی که بچه هاشو دوست داره
کسی که از نظر ظاهری خیلی همو میپسندیدم
کسی که توی خرج های زندگی اذیت نمیکنه
کسی که برخلاف گذشته اش،الان خیلی راحت کار کردن منو پذیرفته
کسی که….
و خیلی خیلی موارد دیگه
خلاصه که واقعا ناراحتم و نبخشیدمش اما قبل دیدن فایل از خداوند طبق معمول هدایت خواستم
که خداوندا نکنه مسئله یه چیز دیگست که من بهش توجه ندارم
چون از دیروز میگم من که حالم خوب بود چرا پس اتفاق بد برام افتاد(هر چند که این چند وقت مدام توی ذهنم شوهرم رو محکوم میکنم که این چه خونه اییه برام خریدی که هر بار یه جاش به مشکل برمیخوره)_یعنی در واقع خودم فک میکنم که شوهرم باید خیلی بیشتر تلاش کنه و یه جورایی خودش رو به اب و آتیش بزنه تا جای بهتری بریم
چون همسرم کارمنده_نمیخاد به شغل دوم یا حتی مقدمه برای بهتر شدن فک کنه
البته که داره همه ی کارهاش رو میکنه که از اداره بیاد بیرون ولی چیزی که خیلی حرصم میده اینه که خب از الان به فکر شغل بعدی باش چرا نیستی!!!؟؟؟
در کل چیزی که خیلی درگیرم و البته که خیلی وقتها هم همسرم میفهمه که من همچین ذهنیتی نسبت بهش دارم اینه که این اندازه ای که هستی کافی نیستی
باید بیشتر به فکر باشیبیشتر کار کنیبیشتر آینده نگر باشی_بیشتر و….
و خلاصه که گفتم خداوندا هدایتم کن.
نه دلیل به اندازه کافی دارم برای رفتن
نه دوست دارم خودم رو راضی کنم با همین دعواهای هر سه ماه به موندن
چون خیلی تحقیر میشم تو این دعواهاولی از این تا بعدی همه چی عالیه،حتی اگر هر برخوردی داشته باشم (دارم میگم که لازم نیست حتما باید همه چی رو رعایت کنم که یه وقت شوهرم ناراحت نشه تا کاری بکنه…نه نه؛ممکنه اغلب رفتاری یا حرفی هم ازم سر بزنه که ناراحت بشه ولی برخورد نکنهیا حتی اصلا ناراحت نشه؛البته که خودم هم اینطوریم)
هدایت شدم به این فایل
من معمولا زمانی که هدایت میشم به فایل تصویری نگاه نمیکنم ،فقط هدفون رو میذارم تو گوشم گوش میدم
ولی الان نگاه کردم و چقدر خندیدم و حظ کردم از رابطه پدرو پسر
و احساس کردم این یه جمله جواب منه«مایک همیشه با قطعیت یه چیزی رو نگو؛احتمال بده شاید مسئله یه طور دیگه ای باشه_مفهوم رو گفتم)
به نظر من هم همینه
من قبلا خیلی رابطه داغونی داشتم با همسرم(که کامل ایشون مقصر بود به ظاهرولی مقصر افکار من بود که خیلی ضعیف بودم و ایشون بت من بود و همیشه ترس از بی پناهی و بی کسی داشتم و اینکه اگر نباشه من دیگه جایی ندارم و حرف مردم رو چکار کنم و ….)این بود که تا میتونستم کوتاه میومدم که فقط زندگی حفظ بشه به مدت 8سالوهمسرم هم بارها و بارها الان میگه که من مقصرم که از محبت و مهربونی تو سواستفاده کردم.ولی بعد آشنایی با استاد که اصل رو خداوند قرار دادم و به مرور شجاعت پیدا کردم و برای خودم ارزش قائل شدم یه سری کار انجام دادم و همین ها باعث شد البته که به صورت تکاملی هر بار شوهرم بهتر از قبل بشه
ولی الان فک میکنم من از این ور بوم افتادم (البته اگر دوستی کامنت من و میخونه نظر خودش رو برام صادقانه بنویسه)و فک میکنم باید کمی بیشتر رعایت کنموگاهی که همسرم ناراحته(که البته این بار هردو با هم ناراحت بودیم)من کمی چشم پوشی کنماما افکار غالب این روزهای من اینه که من میتونم هر طوری رفتار کنم ولی باید باید باید شوهرم خودش رو تحت هر شرایطی کنترل کنه تا به من توهین نکنه یا باهام درگیر نشه
ممنون میشم دوستانی که آگاهن یا دوره عشق و موردت رو دارن بهم کمک کنند
البته بذارید یه چیزی هم بنویسم نمیدونم اصلا خانم شایسته میخونه یانه،این برداشت شخصی منه با ذهنیت الانمهررزمان که فایل های تصویری یا صوتی از خانم شایسته با استاد میبینم که مثلا خانم شایسته حرفی گفت که از نظر من استاد بی توجهی کردیا ایشون یه چیزی رو خواستن که انجام بدن واستاد گفتن نه الان نمیشه یا همچین چیزهایی رو
من با وجود اینکه تمام این دوسال اخیر که از هر جهتی توی زندگیم خیلی خیلی پیشرفت کردم همه رو مدیون استادم اما سریع میگم با خودم که این خانم شایسته ست که اینهمه داره کوتاه میاد_تو هر کدوم از اون صحنه ها من بودم بسیار ناراحت میشدم بخصوص که همه دارن میبینن
البته که البته مطمئنم این مشکل منه با این طرز فکر ولی گفتم صادقانه بگم که حتی نسبت به خانم شایسته و استاد هم همچین چیزی رو ایراد میگیرم
سلام ب زهره جون صادق و باجسارت
زهره جانم من زندگی زناشویی نداشتم و نمیتونم حس شمارو کامل درک کنم
ولی اول اینکه در مورد رابطه استاد و مریم جون بگم این دو عزیز فوق العاده عاشق هم هستن ولی بدون هیچ وابستگی و هر دو دارن روی خودشون کار میکنن
اینقدر عزت نفسشون بالاست ک اصلا هیچ چیزی رو ب خودشون نمیگیرن چون با روح خودشون کاملا در صلح هستن
ینی مریم جون چ استاد باشن چ نباشن از زندگیشون لذت میبرن
چ استاد بهشون بگن عاشقتم یا نگن بازم مریم جون عاشق خودشه
حالا اگه استاد میگن عاشقتم بخاطر تمرکز بر زیبایی هاست
حالا در مورد زندگی خودتون
ب قول خودتون همسرتون نکات خیلی مثبت زیادی دارن و باز هم ب قول خودتون دعواهاتون نسبت ب قبل کمتر شده
این یعنی هم فرکانس شما بالاتر رفته هم تکاملتون داره طی میشه
ضمن اینکه در مورد شغل دوم همسرتون استاد تاکید دارن همه چی باوره
شما اگه از امروز بشینی نکات مثبتی در زندگیت پیدا کنی و هر روز هم صبح هم شب بابتش شکرگزاری کنی حتی در همین شغل کارمندی درهایی از نعمت ب روی شما باز میشه
دوست مهربونم با جدایی چیزی حل نمیشه چون افکار و باورهای شما تا آخرین لحظه عمر باشماست و مطمئن باش بعد جدایی زندگیت بدتر میشه
ضمن اینکه خودخواه نباش
آنچه برای خود میپسندی برای همسرت هم بپسند چرا دوس داری هر چی شما بگی همسرت سکوت کنه ولی ایشون هرچی بگن بشن آدم بده؟
زهره عزیزم میدونم تمرکز بر نکات مثبت گاهی سخته ولی حتی اگر ذهنتو نمیتونی کنترل کنی حداقل ب قول استاد زبونتو کنترل کن
آنچه تو ذهنته ب زبون نیار دوست مهربونم
و اینکه نباید بخوای یک شبه زندگیت گل و بلبل بشه
این ها همه تکامل میخواد
ب این فکر کن تو قصر زندگی میکنی ولی همسرت خیانت کنه
پس با این روش زیبایی های همسرتو ب خودت یادآوری کن
سلامتی فرزندانت
خیلی ها در خونه شیک زندگی میکنن ولی فرزندان ناسالم دارن
پس دوست خوش قلب من ب قول استاد آدم اگر بخواد از دل جهنم هم نکات مثبت پیدا میکنه و از اونطرف از دل بهشت نکات منفی پیدا میکنه
پس بگرد دنبال نکات مثبت زندگیت و حتی در مورد خودت و بنویس و بابتش سپاسگزاری کن
تمرکزتو از روی نکات منفی همسرت فرزندانت و زندگیت و اطرافیانت بردار و روی افکار و باورهات کار کن اونوقت دری از برکت و رحمت و فراوانی و نعمت ب روت باز میشه
اینو یادت باشه تضادها همیشه در زندگی هست این نوع نگاه ما ب این تضادهاست ک احساس مارو خوب یا بد میکنه
اینو یادت باش نجواهای شیطان همیشه هست چون دشمن قسم خورده ماست پس ب حرفش گوش نده
احساس خوب = اتفاقات خوب
زهره عزیزم روی خودت کار کن مطمئنم چند ماه بعد خودت میای اینجا و کلی نتیجه گرفتی
ضمنا سریال سفر ب دور آمریکا و زندگی در بهشت خیلی میتونه روی باورسازی و تمرکز بر نکات مثبت موثر باشه
عاااااشقتم زن شجاع و با اراده
مطمئنم میترکونی
سپاس دوست عزیز
وقتایی که نمیتونم جواب واضحی پیدا کنم و یا واقعا به درک عمیقی از موضوع برسم تصمیم میگیرم کلا بی خیال اون موضوع بشم و روی چیز دیگه ای فکر کنم،تجسم کنم و گفتگوهای ذهنیمو ادامه بدم
تو این شرایط نمی تونم به نکات مثبت همسرم توجه زیاد داشته باشم
پس به آزمونی که پیش رو دارم فکر میکنم
به قبولی
به ان شالله مهرماه معلم شدن
به خونه عوض کردن و….
یک دنیا سپاس بابت یاداوری
زهره عزیزم تغییر سخته و کنترل ذهن هم خیلی سخته ولی یادت باشه خداوند مهربون در آخر ب شجاعان ب کسانی ک تونستن ذهنشون رو کنترل کنن پاداش میده
ذهنت الان مقاومت داره
سعی کن تایم بیشتری فایل های دانلودی استادرو گوش بدی و تمرینات رو انجام بدی
دنیا یه فرصت خیلی کوتاه برای بازیه
سعی کن نقشتو خوب بازی کنی و جزء شجاعان باشی
آسان بگیر تا آسان بشی برای آسانی ها
کم کم ذهنت مقاومتش کمتر میشه
نگران نباش عزیزم
سلام خداوند شکرت بابت اینکه هدایت شدم به سمت زیبای ها خدایا شکرت بابت اینکه چیزی خیلی لذت بردم اینکه استاد خیلی راحت با خودش با ومیگه می خنده امیدارم از طرف هم فرکانس بودن با استاد ومدار شدن با این آموزها وآگاهی ها روز به روز شاد تر روز دیدن زیبای های بیشتر واز خدواند می خواهم کمک کنه وردی ای بدم به ذهنم وانرژی ومثبت گرا بودن واو خوشبیی آنچان در وجووم پرورش پیدا کنه که لذت ببرم ورها وآزاد هستم چون خداوند همه ابزاروشو در اختیار من گذاشته
سلام به استاد عزیز و مریم بانو
خدایا شکرت برای این همه زیبایی که میتونم با چشم هام ببینم وای از زیبایی وبانمکی اون خرگوش
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
چقدر زیبا وبا صفا بود جایی که برای صبحانه رفته بودین چقدر جالب بود که نمونه نونی که میخواستی رو روی دیوار زده بودن
نمای پشت سر استاد و مایک وقتی عکس از خودشون میگرفتن خیلی عالی بود سرسبزی دیوانه کننده ای برام داشت
اون حس دوستی بین استاد و مایک رو تحسین میکنم واقعا خواستار همچین رابطه خوبی برای خودم و دخترم هستم
تحسین میکنم این حد از فرهنگ خوب مردم امریکا رو که وقتی از شون سوال میکنی با تمام دقت و حوصله جواب میدن
خیلی خوبه که هم ی دوستی با بچت داشته باشی هم درس زندگی رو بهش بدی این دوتا نکته عالی بود
شرط بندی نکردن پولمون
با اطمینان حرف نزدن از چیزی که اطلاعات و اطمینان کامل نصبت بهش نداریم
تحسین میکنم این همه شادی ثروت آزادی مالی ومکانی استاد و مردم آمریکا رو
تحسین میکنم ابن آبشار عالی رو و جالب برام این بود که ی جایی رو درست کردن از بالا آبشار رو ببینی
خدایا سپاسگزارم بابت این همه نعمت که به ما هدیه میکنی
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به عزیزان
خداروشکر که هر لحظه به زیبایی های بیشتر هدایت میشیم و این انرژی رو دریافت میکنیم
چند مورد هست که توی زندگی امریکایی ها خیلی بولد هست . اینه که بسیار عزت نفس بالایی دارن مثل اون خانم حتا موهاش رو زده بود و راحت کارش رو انجام میداد و اینکه بسیار خوش برخورد هستن و با میل جواب سوال رو توضیح میدن . اکثرا لبخند به چهره دارن و همین خیلی زیباست.
استاد دمتون گرم که عزت نفس دارید و میرید این سوال ها رو میپرسید و با مردم ارتباط میگیرید و کاملا لخت هستید و نظر بقیه براتون مهم نیست.
خدایا شکرت برای این اب روان . این طبیعت سبز و درختان زیبا
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم
خدایا شکرت برای دیدن این قسمت از سفر بهشتی
خدایاشکرت چه طبیعت زیبااااایی چه آبشار قشنگی در دل طبیعت زیبا و بکر
خدایا شکرت
استاد جاااانم مثل همیشه عالی بودین..
اینکه در مورد هیچ چیزی با اطمینان صحبت نکنیم..
اینکه هیچ وقت شرط بندی نکنیم..
در کل. باید خوب زندگی کنیم و لذت ببریم
یک موحد یکتاپرست و یک مولد ثروت باشیم.
از مسیر زندگیمون در هر کجایی که هستیم لذت ببریم و شاد باشیم..چون شاد باشیم وشکر گزار ..
مسیر وجاده هموار وصاف میشه برای همه نعمتهای خدا ثروت وسلامتی و روابط عالی وعاشقانه…
خدایا شکرت
سلام استاد عزیزم
امروز یه سوال خیلی مهم از خودم پرسیدم
چقدر برات مهمه که خوب زندگی کنی و ثروتمندباشی؟
و سوال بعدی حالا حاضری برای این هدف چه بهایی بپردازی؟
این یه سوال عالی برای شروع و حرکت کردن و همینطور که داشتم بهش جواب میدادم اومدم تو سایت و این فایل زیبا نشونه امروزم بود که هدایت شدم،
هدایت شدم که زیبایی جهان رو بیشتر ببینم
هدایت شدم که روابط عالی رو ببینم و باور کنم که میشه
هدایت شدم به دیدن لبخند زیبای اون خانم فروشنده
هدایت شدم به دیدن عزت نفس بالای اون خانم که با موهای تراشیده راحت داشت کارشو انجام میداد.
هدایت شدم به دیدن آزادی مالی و زمانی و مکانی که هرکسی میتونه داشته باشه.
هدایت شدم به دیدن رفتار استاد که هر لحظه در حال لذت بردنه و سپاسگزاری و داره زندگی میکنه و فقط توجهش روی زیبایی هاست و با پسرش عشق میکنه.
هدایت شدم به اینکه ببینم ثروتمند شدن چه مزایایی داره که میتونم یه اتوبوس مسافرتی بگیرم با ماشین لوکس و یه کارت پر از پول فقط سفرکنم و از جهانم لذت ببرم.
هدایت شدم به دیدن مردم آمریکا که خیلی هم خونگرم هستن و اهل بگو و بخند و تفریح.
هدایت شدم به شنیدن ارزش قائل شدن به پولمون
و تجربیات مون.
خدایا شکرت
اینم جواب سوالم
ثروت معنویه و مرا به خدا نزدیکتر میکند
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
مریم عزیزم هربار که فایلهای دانلودی هدیه سایت رو می بینم خصوصا سریال سفر به دور امریکا وسریال زندگی در بهشت، احساس شعف وشکرگزاری وخوشحالی زیادی منو در بر میگیره طوریکه میگم خدایا چطور ازت سپاسگزاری کنم که از طریق همچین زوجی وهمچین سایتی و همچین آموزه های ساده و روان ولذت بخشی، منو هدایت کردی تا بتونم راه ورسم درست زندگی ودرست بندگی کردن رو بیاموزم وبدون شک یکی از بزرگترین سپاسگزاریها وقدردانی های من از شما مریم عزیز ودوستداشتنی ام است، رفیق من، دوست من، خواهر من، عزیز دلم ، بی نهایت ازت سپاسگزارم که به الهاماتت توجه وعمل کردی.
بدون شک این خواست خداوند بود و پاسخ هزاران نفر در جواب اینکه کاش میشد ببینیم سیدحسین عباسمنش توی زندگی شخصیش چطور از آموزه هایی که یاد میده استفاده میکنه!
وخداوند بهترین وسریع ترین پاسخ دهنده به درخواست هاست وصدالبته که مثل قرار دادن هارون در کنار موسی برای عملی کردن خواسته وهدفش در مورد هدایت قوم بنی اسرائیل، شمارو در کنار استاد عزیز قرار داد تا همواره توی این مسیر یار و غمخوار و کمک حالشون باشید و دستی باشی از دستان پر مهر خداوند، تا پیام خوشبختی وسعادت و چگونه رسیدن بهش رو به هرکس که خواهانش هست برسونید و اینجوری بود که اینهمه فایل هدیه پراز عشق وآگهی فیلم برداری شد توسط شما وتوی این سایت در اختیار ما قرار گرفت والحق که آموزه های استاد در کنار راه وروش وسبک زندگی خصوصیشون در کنار هم یه پکیج کامل هست از رمز ورازهای جهان هستی و شناخت خود وشناخت خداوند و شناخت قوانین حاکم بر جهان هستی…بی نهایت ازت سپاسگزارم مریم بانوی عزیزم و از دور می بوسمت…
(((( این انسان آموزههایش را زندگی میکند. خودش اولین شاگرد درسهایش است))))
این جمله ای که شما در مقاله این فایل نوشتی، فقط یه جمله نیست، این یه واقعییت بزرگه که وقتی تبدیل به درک وباور میشه ، آدم رو پاگیر میکنه!!!!
این شخصییت استاد عزیزم، اصلا این نوع زندگی کردن این آدم، یعنی یکی بودن حرف وعملشون، باعث شد من اینجا 4 ساله موندگار بشم وشخصیتم از این رو به اون رو بشه…
توی زندگی هممون همیشه بودند آدمهایی که خواستیم ازشون الگو بگیریم وبه خیال خودمون دیگه اخرت علم ودانش بودند، کلی راهکار وایده و اگاهی داشتند برای دیگران، ولی وقتی بهشون نزدیک میشدیم به وضوح می دیدیم که طرف فقط لب ودهنه !!!
وهیچ اثر و آثاری از عمل به حرفهای قشنگی که میزنه، توی زندگی خودش نیست…
برای من 37 سال طول کشید، تا پیدا کنم شخصی رو که توحید وایمانش باعث عمل صلاحش شده و عمل صالحش باعث خیر دنیا و آخرتش….
چون همیشه از دوران نوجوانی که معنی قرآن رو میخوندم اینو خوب فهمیده بودم که آدم با ایمان آدم خداشناس، آدم یکتاپرست، آدم متوکل، بدون شک آدمی نیست که توی این دنیا وزندگیش مشکلی نداشته باشه اصلا، بلکه آدمی هست که به واسطه ی ایمانش وعمل صالحش مشکلات کمتری داره و صد البته که رضایت درونی وبیرونی بیشتری در وجودش موج میزنه، وکسی هست که در برابر اونچه که ما اسمش رو میذاریم سختی ومشکل، صبری توام با توکل و امید همیشگی داره..
منتهی نمی تونستم پیدا کنم همچین کسی رو…
نه تو افراد مذهبی نه افراد غیر مذهبی…
شایدم انقدر ظرف وجودیم کوچیک بود و انقدر درک وفهمم ناقص بود که اگر هم کسی بود من قدرت شناخت و تشخیصش رو نداشتم یا اون شخص آدمی نبوده که بشه درونش رو هم ببینی، وانقدر بهش نزدیک باشی…
به هر حال خدا رو صدهزار مرتبه شکر که این نعمت آگاهی وبیداری، از طریق استاد عزیزم وشما مریم عزیزم، در اختیارم قرار گرفت…
و دیدن زندگی خصوصی شما دو عزیز باعث شد من به وضوح این عمل صالح و ایمان وتوکل ویکتاپرستی واقعی رو درک کنم…
دوره 12 قدم منو به یه شناخت کلی وجامع در مورد خودم وخداوند وقوانینش رسوند و درک اگاهی های 12 قدم باعث شد راحتر وبهتر بتونم با دیدن فایلهای سفر نامه و تمرکز برنکات مثبت، این عمل به قوانین استادعباسمنش رو درک وباور کنم.
اینکه استاد آموزش هاش رو زندگی میکنه و اولین شاگر آموزه های خودش هست، واقعییتی هست که تک تک مارو اینجا نگه داشته، که وقتی آموختیم وقتی یاد گرفتیم حالا توی زندگیمون پیادش کنیم.
قرار نیست زندگی بدون مسئله ومشکل باشه، قراره که من همیشه با یاد آوری قوانین بدون تغییر خداوند به خودم، بتونم راه کارهای مناسبی رو برای حل مسائل ومشکلاتم پیدا کنم و به اونها عمل کنم.
اصلا این شعر در جهان هر چیز چیزی جذب کرد…
شعر نیست که!!!! یه اصل مهمه توی زندگیه…
مثلا خود من و99 درصد افرادی که داریم از آموزه های استاد استفاده می کنیم توی زندگیمون، بدون شک خواهان همین سبک وراه وروش زندگی بودیم….
اینکه یه آدم در نهایت خود واقعییش بودن، بدون تعصب، بی خیال اینکه دیگران چه قضاوتی در موردش میکنند داره خودش رو زندگی میکنه…
طوری که هم خیر دنیارو داشته باشه هم خیر آخرت رو…
بدون اینکه به خودش سخت بگیره، بلکه با راه ورسمی شیرین ودلچسب….
من کلا توی زندگیم دو شخصیتی بودم و نمی تونستم که تعادل داشته باشم یا یه مدت کلا مذهبی بودم و به اون روش زندگی میکردم یا بدون مذهب و بدون اعتقاد و ….
کلا گیج وگنگ بودم…
گیر کرده بودم…
هی میگفتم خدایا چی درسته؟ کدوم راه درسته؟ واقعییت چیه؟؟؟؟
و حالا که چند ساله هر روز به لطف خودش با عمل به اگاهی های استادعباسمنش عزیزم، سبک جدیدی از زندگی رو دارم، واقعا هر روز بیشتر ایمان دارم که این روش بهترین روش زندگی ورسیدن به خیر دنیا و آخرت هست…
نمیدونم در اینده قراره از چه راه وروشی این مسیر هموارتر بشه، ولی اینو یقین دارم که قانون همینه وهیچ تغییری درش نیست.
اینکه من خالقی دارم که بی نهایت عاشق منه،و اختیار ساختن زندگیم رو به خودم داده…
ومیخواد که من این واقعییت رو همیشه به یاد داشته باشم تا در نهایت ارامش وامنیت زندگی کنم….
اینکه من مطمعن باشم که تنها صاحب اختیار من خودش هست و هر لحظه در حال هدایت من به سمت خیر وخوشی هست واگر من ارتباط صمیمانه وعاشقانه ام رو باهاش حفظ کنم می تونم همواره شاهد خیر وخوشی وخوشبختی توی زندگیم باشم..
خب چی از این بهتر؟؟؟
اینکه پشتم به همچین قدرتی گرم باشه، همونی که میشه فکرهای خوب توی سرم، میشه کلام قشنک روی لبم، میشه رفتار پسندیده توی عملکردم، میشه زیبایی توی چهره واندامم ، میشه عزت و افتخار و امنیت و آرامش و سلامتی و ثروت ورزق وروزی توی زندگیم…میشه خنده های رو لبم و باعث شادی وارامش قلبم….
انقدر قشنگه، انقدر بزرگه، اتقدر مهربونه، انقدر عزیزه، انقدر قدرتمنده..
که بودن باهاش باعث میشه خودتم قشنگ میشی، خودتم بزرگ میشی، خودتم مهربون میشی، خودتم عزیز میشی، خودتم قدرتمند میشی…
خب مگه یه آدم دیگه چی میخواد توی زندگیش؟؟
اونکه به این درک میرسه که هر اتفاقی بدون شک به خواست خداوند داره رقم میخوره، وقتی میدونه خودش سهمش رو تا جایی که تونسته درست انجام داده وتازه اگر هم نتونسته سهمش رو درست انجام بده دوباره فرصت جبرانی براش هست، اونکه مطمعنه که از سمت هیچکس وحتی خود خداوند قرار نیست اسیبی بهش برسه چون به مهربانی خداوند وعشقش و اینکه مراقب ومحافظش هست اطمینان داره…
دیگه باید واقعا نگران چی باشه؟؟؟؟
بخدا قسم که به قول شما استاد عزیزم بیشترین ناراحتی ومشکلاتی که توی زندگی ماهاست از ترس قضاوتهای دیگرانه…
وگرنه اگر هر کسی خودش بدونه که تمام تلاشش رو داره میکنه تا درست زندگی کنه، حالا این وسط اتفاقاتی هم میفته، مثل از دست دادن عزیزان، یا جدایی و دوری، یا بیماری، یا حالا شکست مالی و کاری و هر چیزی که قشنگ نیست، واینها جز جدایی ناپذیر زندگی این دنیاست، وباعث رشد شخصیتش وروحش میشه دیگه چه اهمیتی داره دیگران در موردش چه قضاوتی دارند؟؟؟
اصلا همین یه اصل رو اگه هرکسی رعایت کنه، اینکه من بدونم منه مینا و تک تک آدمهایی که می بینم دارند مسیر تجربه های خودشون رو میرند و مهم اینه که من یکی سر جای خودم باشم و اونچه که مربوط به خودم هست وسهمم هست رو سعی کنم درست انجام بدم، به الله قسم که 99 درصد راهو درست رفتم و می تونم ادعا کنم، امنیت و ارامش حقیقی رو لمس می کنم توی زندگیم….
چون اینجوری نه خودم رو قضاوت می کنم نه دیگران رو ونه قضاوت دیگران دیگه می تونه تاثیر زیادی روم بذاره….
ومن همه ی این آگاهی ها ودرکش رو از شما استادقشنگم ومریم قشنگم آموختم، اونم از سبک زندگی شخصیتون….
بازم از خداوند وشما دو عزیزدل، سپاسگزارم بابت اینهمه اگاهی های نابی که در اختیارمون میذارید.
هرجا هستید هر لحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشید ان شالله
ای نام تو بهترین سرآغاز
با داشتن احساس خوب افکار قوی به سراغ آدم میاد
وقتی حالمونخوبه افکاری ازین دست میاد تو ذهنم
اره میشه میتونم ، همه چیز عالیه بهتر هم میشه همه چیز وهمه کس رو دوست دارم عاشق زندگی هستم همه چیز چقد خوبه
حتی اگه توبدترین شرایط وبین بدترین آدمها باشم بازم اگر حس وحالمخوب باشه افکار ضعیف نا امید کننده ، ناراحت کننده بهم دسترسی ندارن
من تومدار شادی که باشم افکار از جنس احساس من میاد سراغم
اینبرعمس هم هست
وقتی افکار خوبی دارم احساس های خوبی میاد سراغم
واسه همین وقتی که میبینم روی یه چیزی گیر کردم و اصلا احساسم بهم یاری نمیده واسه پیشروی وقدرت میفهمم الان وقته اینه که به فکر م و کارم کاری نداشته باشم
در عوض خودمو درگیر چیزی کنم که فقط احساسمو درگیر کنه
مثل اینکه برم پیاده روی توطبیعت
سفرنامه یا سریال رو ببینم
در واقع هر کس میدونه با توجه به شرایط الانش چه کاری می تونه انجام بده حالش بهتر شه و از دست هجومافکار بی اساس راحت شه
من به خاطر بودن تو خانواده منفی با اینکه روخودم کار میکنم
صبح که بیدار میشن این ذهن شرطی شده من طی سال ها انگار حسش خوب نبست و نگرانه و …
با اینکه چند سال دارم ستاره قطبی رو انجام میدم میبینم که همیشه نیاز دارم صبحم رو با احساس های خوب شروع کنم
قبلا زور میزدم با افکارم حالم رو خوب کنم
ولی الان فقط حالم رو خوب میکنم و افکار خودش درست میشه
میرقصم ، میرم طبیعت ، به رویاهام فکر میکنم ، سفر ها رو مرور میکنم ، موفقیت هامو ، زیبایی ها و توانایی هام و داشته هامو و …
دلیل همه حال بدی ها افکاری هست که شیطان تو وجود آدم می اندازه تا قدرت الهی و شادی الهی رو از آدم بگیره
مثلا دیر شده نمی تونی نمیشه سخته ولش کن بپذیر راضی باش دیگه فایده نداره درست نمیشه بشه هم فایده نداره خدا دوست نداره میخوای جیکار کنی وای این همه مسئله و ….
چون کار شیطان اینه که ترس و شک و هر چی بدی هست روتوقلبت بندازه
ولی قلبی که جای خداست زیاد نمی تونه شیطان وناراجتی ها رو نگه داره راه بده
خدایا از تاریکی ها از شر شیطان به تو پناه میبرم وجودم روپر از انرژی و عشق الهی کن
ازت سپاسگذارم
چه زیبایی های دوست داشتنی تو است قسمت بود که از ته دلم تحسین کردم ولذت بردم
مخصوصا اون خانواده با سه تا پسر که مشغول لذت بردن بودن