سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۰ - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

چه تصویر زیبایی بازم همون جنگل و رودخونه .

اون رودخونه خیلی برام درس داشته دوست دارم بشینم کنار رودخانه و یا با رودخانه همراه شوم زیرا بسیار آزاد است.

با خودش در صلح است و تسلیم الهی. و همیشه در جریان است و هیچ وقت متوقف نمی شود.

همچنین زلال و پاک است و به هیچ وجه به هیچ چیز وابسته نیست. نور خورشید را از خود عبور می دهد.

و از شدت زیبایی برق می زند. همچنین از انرژی خودش به موجودات اطرافش حیات می بخشد.

آری همانطور که استاد می گویند آنطور که پشت دوربین هستند جلوی دوربین هم هستند.

و خودم هم همینطور هستم آنطور که می گویم هستم. اصلا نمی توانم یک چیز دیگر بگویم یا فیلم بازی کنم

و طور دیگر زندگی کنم. و راهی که درست است دیگر نیاز به فیلم بازی کردن ندارد.

بندگی کردن خدا نیازی به فیلم بازی کردن ندارد این به قول پیامبر من افتخار میکنم که بنده و فقیر رب هستم.

توحید یعنی همین دیگر. این انسان آموزه‌هایش را زندگی می‌کند. خودش اولین شاگرد درس‌هایش است..

بسیار عالی و برای همین است که محصولات متفاوتی و هماهنگ با روح دارند.

آری این سفر بسیار لذت بخش و مفید است. فکر میکنم به خاطر این سفرنامه بوده که من راهی سفری شدم بخدا متفاوت تر از کل سفر های عمرم.

خدارو شاکرم که توی این سفر هدایت گر من بوده است.

خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت اتوبوس خنک و خوبی که که هدایتم کرد.

بابت تمام زیبایی ها ازت سپاسگزارم

هر چقدر می خوام لیستی از انها تهیه کنم هی از آنها جا می افتد.

و الان درک می کنم که اگر تمام درختان قلم شوند و تمام آب ها مرکب نمی توانید نعمت های مرا بشمارید.

می توانم ادعا کنم با این سفر یک روزه ام کلی درس ها آموختم کلی اهداف و خواسته هایی به وجود آمد

کلی ایده گرفتم کلی هدایت شدم . کلی توکل را تجربه کردم. کلی تسلیم بودن را چشیدم کلی رها بودن.

و از این به بعد برنامه سفر را آگاهانه ایجاد میکنم.

و امشب می شینم و لیست اهدافم را بیشتر میکنم خواسته هایم برایم بیشتر شده اند .

زیرا وهابیت یگانگی مهربانی قدرت و … را خیلی درک کردم یعنی درکم خیلی بیشتر شد.

خدایا کاری کردی که فقط می توانم بگویم فقط شکرت.

چه خرگوش نازی به به. چه گل هایی به به. چقدرم تیزه کوچولو.

چه داستان جالبی. چه عبارت باحالی اگر فکر کردی که تموم شد فکر نکن.

و موضوع دیگه هم اینه من باید همه جا پول بسازم اینم میارم جزو خواسته هام که هر جا رفتم باید پول بسازم.

آیا اینکه میگن شرط بندی حرامه درسته؟ راستش بهش شک کردم. باید به هر آنچه که از قبل بهم گفتن شک کنم.

وووو چه فضایی انبوهی از درختان سبز و آبشار و صخره ها.

آره گفتم شرط بندی اشکال داره. چه شیوه ی آموختن زیبایی.

آره همیشه باید جایی رو توی ذهنمون برای تحقیق و یادگیری بیشتر باز بزاریم.

براو عجب دوربینی . منم می خوام موبایلمو عوض کنم.