سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۲ - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

زندگی من سرشار از زیبایی شده

اشکم داره در میاد

از خودم می‌پرسم حسام از زندگیت راضی هستی????

دوباره می‌پرسم حسام از زندگیت راضی هستی؟؟؟؟؟

بعد به خودم جواب میدم هرگز من تصورشم نمی‌کردم که زندگی اینقدددددددر می‌تونه آسون باشه

اینقدددددددر می‌تونه لذت بخش باشه

اینقدددددددر می‌تونه ساده باشه

من عاشق این شدم که از زندگیم- توی زندگیم –برم توی زندگیم و بگردم وو بگردم و بازم بگردم و زیبایی‌ها رو از درون زندگیم بکشم بیرون –به راحتی بکشم بیرون –بکشم بیرون و بنویسم براش و فکر کنم بهش و لذت ببرم و عشق کنم باهاشون

همین دیروز به خواست خدا یه خونواده سوار ماشین من شدن که اون نوزادی که توی بغل باباش نشسته بود پیش من –من نگاهش کردم یا کلمات پر انرژی استاد شایسته افتادم –دیدم اون نوزاد تمام پنج انگشت دستش اندازه یه دونه انگشت شست منه

و من چقدر لذت بردم

و من چقدر کیف کردم

چقدر سپاسگزاری کردم

به بابای نوزاد گفتم این نوزادتو اشک منو درآورد انقدر که زیباست انقدر که خوشگل و مامانیه

خدای من نگگگگگگگاهش بِکُن

من عاشق اون خیابونی شدم که دیوارش دیواره اون خونه و اون آپارتمان پر از سبزه‌ها و برگ‌های درخت خودرو بود که همه جای دیوار رو برگ سبز پوشونده بود —سبز سبز شده بود دیوار و زیرشم چمن و درخت خوشگل سبز بود

من عاشق کیکی هستم که به رنگ سبز و صورتی و نارنجی هستش

من عاشق صحبت با غریبه‌ها هستم

من عاشق این هستم که آدمای جدیدو خوش تیپ رو ملاقات کنم

من خیلی دوست دارم از آدمای جدید و خوشتیپ پذیرایی کنم

من عاشق خانم کَــــــتی شدم

من عاشق خونه زیبای خانم کَـــــــتی شدم

من عاشق آدم‌هایی هستم که هم فرکانس من باشن و احساس نزدیکی باهاشون بکنم

خدای زیبای من چِقددددددر این خونه خوشگل و زیبا بود

خدای زیبای من چِقددددددر این خونه آرامش داشت

من عاشق اینم که با کسی ارتباط برقرار کنم که منو دعوتم کنه به همچین خونه زیبایی

من عاشق اینم که با یه آدمی ارتباط برقرار کنم که ببینم خونه زندگیش چه جوریه با آدمی که احساس نزدیکی باهاش می‌کنم ولی تا دیروز با من غریبه بوده

من عاشق اینم که وقتی با یه آدم غریبه آشنا میشم که از یه فرهنگ متفاوته اینقدددددددر فرکانسمون نزدیک باشه که احساس لذت داشته باشیم

من عاشق اینم که با خانومی آشنا بشم که به شدت مهربونه و خونگرم و مثل ی دوست صمیمی باشیم

من عاشق اینم که تو اون چند ساعتی که با هم صحبت می‌کنیم اینقدددددددر ویژگی‌های مثبت ازش پیدا کنم که لذت ببرم

من عاشق اینم با کسی صحبت بکنم که اینقدددددددر گرم صحبت بشیم که زمان رو از دست بدیم

از خاطراتمون بگیم از دوران نوجوانی بگیم از شغلایی که تجربه کردیم بگیم و لذت ببریم

خیلی خوش سلیقه باشه خونَش خیلی مرتب و منظم و خوشگل باشه

من عاشق اینم که فضای خونه به شدت مثبت باشه

من عاشق اینم که یه آروی بخرم و برم دور امریکا رو بگردم

من عاشق اینم که تا صد سالگی با لذت و پول و سلامتی از زندگیم کیف کنم

من عاشق ملاقات با آدمای جدیدم

من عاشق ماجراهای جدیدم که بسیار بسیار لذت بخشه

من عاشق اینم که صبح از خواب بیدار بشم و بگم که خب امروز امروز چه خبره امروز قراره چه اتفاق لذت بخشی رو تجربه کنم

چِقددددددر این احساس عالیه

امروز چه خبره

امروز قراره چه اتفاق لذت بخشی رو تجربه کنم

من عاشق این شدم که زیبایی‌های زندگیمو بگردم و از داخل زندگیم بکشم بیرون و بهش توجه کنم اصلا نیاز نیست زور بزنم کلی زیبایی توی زندگی من الانم هست و زوم کنم روشون و هی لذت ببرم همش بهش فکر کنم و همش فرکانس عالی بفرستم

من عاشق اینم که خیابونای خلوت خوشگل داشته باشم برای رانندگی

من عاشق اینم که خیابونایی که رانندگی می‌کنم یا کوچه‌هایی که توش رانندگی می‌کنم با آسفالت بسیار زیبا و صاف صاف صاف باشه

من عاشق اینم که مشتریایی که با من در ارتباطن سخاوتمند مهربون خوش اخلاق و خوش تیپ و صبور باشن

من عاشق اینم که مشتریایی داشته باشم که هر بار خودشون دوس داشته باشن پول بیشتری وارد کسب و کارم کنن و ازم تشکر کنن

من عاشق اینم که توی 3 یا 4 ساعت کار هر بار پول بیشتری وارد کسب و کارم بشه

من عاشق اینم که همونطور که تونستم کاری کنم که هر روز و هر ساعت با وجه خوب آدما برخورد کنم با آدمای ی که ذهنشون ثروتمنده و عاشقانه دوس دارن با من کار کنن برخورد کنم

من عاشقانه دوس دارم با آدمی باشم که اونم دوس داشته باشه با من باشه و از بودن با من لذت ببره

آدمای زیادی هستن که اینجورین و من لاجرم بهشون برخورد میکنم

من عاشقانه دوس دارم که تا پایان ماه یک سوم به درآمدم اضافه بشه

من یقین دارم جهان عزیزم –جهان با فرکانس خوشگلی که من می‌فرستم آدمای جدید وارد زندگیم می‌کنه آدمایی که منو درک می‌کنن منو می‌فهمن

من مطمئنم آدمای زیبا و مهربونی هستند که با من کانکت میشن و آدرس به من میدن و منو دعوت می‌کنن خونشون

و اسم منو توی گوشیشون تایپ می‌کنن و شماره از من می‌گیرند و شماره به من میدن و منو دعوت می‌کنن خونشون

و مطمئنم جوری برخورد می‌کنند به من میگن که –اگه راه داشت –اگه تونستین– اگه امکانش هست دعوت منو بپذیرید و تشریف بیارید منزل من –من دوست دارم شما تشریف بیارید منزل من

من این تجربه رو قبلاً تجربه کردم یادمه تقریباً یک ماه پیش دعوت شدم به خونه‌ای که پر از گل و آلاچیق و مرغ و خروس و اینا بود توی محله فین و چقدر لذت بردم و چقدر کیف کردم و چقدر انرژی گرفتم

من یقین دارم همه چیز تو زندگی منی که دارم روی خودم کار می‌کنم متفاوت‌تر می‌شه خوشگل‌تر می‌شه زیباتر میشه

و اون آدما هم به شدت لذت می‌برن از وجود ارزشمند و نازنین من

چون باور من اینه که آدمای زیادی هستند که هم فرکانس منن و اونجوری که من فکر می‌کنم اونام فکر می‌کنن و عاشق ارتباطاتن

منی که دارم سعی می‌کنم دنیا رو زیباتر ببینم

منی که دارم سعی می‌کنم زیبایی‌ها رو بگردم بگردم بگردم این طرف اون طرف نگاه کنم و به زور هم شده یه زیبایی پیدا کنم تا حال خودمو خوب کنم –هر چند به زور نیاز نیس اینهمه زیبایی که اصلا وقت نمیکنی از کدومش به خودت بگی

منی که عاشق سایت و استاد و بچه‌های سایت هستم

مگه جهان جرات می‌کنه به من زیبایی بیشتری نشون نده

صد در صد لذت بیشتری رو برای من فراهم می‌کنه

منی که سعی می‌کنم در مورد زیبایی‌ها صحبت کنم

منی که سعی دارم می‌کنم ذهنمو کنترل کنم

سعی می‌کنم از چیزهایی که بهم احساس خوبی نمیده اعراض کنم

من یقین دارم با فردی آشنا می‌شم که میریم با هم مغازه شیرینی فروشی و پول شیرینی منو حساب می‌کنه هرچند که من نیاز ندارم ولی اون اصرار می‌کنه که من دوست دارم حساب کنم

دیشب یه نفر با یه نفر کانکت شدم که رفت شیرینی فروشی خریدشو انجام داد و اومد توی ماشین من نشست و دیدم چقدر جهان آسون کار می‌کنه خدای من

خدای من تو قول دادی منو آسون می‌کنی برا آسون

خدایا یعنی تا این حد آسون که من تشکر کنم بابت یه چیزی و یه جای دیگه یه نفر شیرینی به من هدیه بده

حالا چه اتفاقی افتاده بود قبلش من تشکر کردم بابت دسته گلی که خریده بود و لذت بردم از دسته گل و سپاسگزاری کردم و جهان چن دقیقه بعدش بهم شیرینی رولت هدیه داد

خدا جونم عاشقتم –قلب منی—میپرستمت—-جون منی—رفیق تورگی من تویی

حسام جان

پیش چشمت داشتی شیشه سبز

زان جهت عالم زیبایت می‌نمود

یعنی همه چیز تغییر می‌کنه شرایط اتفاقات آدما ایده‌ها همه چیز زیبا میشه وقتی که من سعی می‌کنم بابت این زیبایی‌ها از خدا تشکر کنم عاشقانه تشکر کنم که چقدر زیبایی برا من آفریده

هر روز مطمئنم اتفاقات و شرایط زیباتری برای من رقم می‌خوره

من مطمئنم میشه هر روز برا من این اتفاقات زیبا بیفته و من لذت ببرم و تشکر کنم بابتش

چون جهان کمبودی نداره جهان پر از فراوانیه و می‌تونه هر روز برا من زیباتر و زیباتر و زیباتر بشه

خدا جون خدا جون عاشقانه دوست دارم سعی می‌کنم از این قدرتی که تو به من دادی با لذت بیشتر ازش استفاده کنم

اگه من تونستم کاری بکنم که هر روز به وجه مثبت و زیبا و دوست داشتنی آدما برخورد بکنم پس یقیناً می‌تونم هر روز به پول بیشتر سلامت بیشتر به روابط بهتر به اتفاقات قشنگ‌تر برخورد کنم

من دیروز از تو یاد گرفتم که عجله نجوای شیطانه —عجله از کمبود میاد—عجله از تموم شد و دیگه نیست میاد –و من میتونم خیلی خیلی خونسرد زندگی کنم— مثل ثروتمندایی که به خودشون میگن —منکه عجله ای ندارم — همه چیز پیش خودمه آآآآآآآآآآی همه آدما بیاین پیش من و هر وقت دوس دارین بیاین چون من همه چی دارم

وای خدای من من عاشق ذهن ثروتمندام کگه همیشه ذارن لذت میبرن

وای خدای من من عاشق ایونتم

ایونت ایونت ایونت

چقدر اون سگ قهوه‌ای بزرگ زیبا و خوشگل بود

چه زبون صورتی و خوشگلی داشت رنگ صورتی خیلی قشنگه خیلی انرژی داره

من عاشق خانمای خواننده هستم

عاشق خانم‌هایی هستم که با لباس راحت توی اجتماع می‌گردن

خدای من چقدر دیدن لبخند و شادی دیگران لذت بخشه اون خانم و آقا دراز کشیده بودن و دستاشونو برا آهنگ تکون می‌دادند

چقدر لذت بردم و عشق کردم اون خانوم با لباس راحتی و یه کورست و یه دامن وایساده بود خیلی راحت و با آهنگ می‌رقصید و خودشو تکون میداد

اون نوزاد کوچولو که بغل مامانش بود و چقدر خوشگل و مامانی بود چقدر دوست داشتنی بود

اون دختر خوشگل با لباس صورتی داشت بستنی می‌خورد با باباش

همه آدما زیبان حتی اون خانم سیاه پوست که پشتش به تصویر بود اونم زیباست

خانم که داشت نقاشی می‌کشید خیلی نقاشی‌های زیبا داشت می‌کشید

اون خانم اون خانوم که داشت با اون حلقه‌ها بند بازی می‌کرد خیلی جذاب بود

چقدر لذت بردم از اون دختر خانومی که تا دید دوربین اومده جلوش انگشتاشو بلند کرد و لبخند زد

چقدر لبخند انرژی داره خدای من

چقدر خوش اخلاقی به خودم و دیگران انرژی میده

اون بچه‌ای که گوششو گرفته بود توی کالسکه و یه انگشتشم توی دهنش بود خیلی لذت بخش و دوست داشتنی و مامانی بود

اون آقایی که داشت یخ رو می‌سابید و باهاش پارچ و لیوان درست می‌کرد خیلی لذت بخش و زیبا می‌رقصید و چقدر انرژی داشت

بچه‌ها داشتن رو تشک بادی بالا و پایین می‌پریدن و شادی می‌کردن چقدر خوشگل و زیبا بود

خدا جون چقدر لبخند انرژی توش داره

تو چقدر انرژی گرفتن رو ساده کردی خدا جون

مهمترین چیز زندگیم احساسمه—-مهمترین احساسم –احساس شادی و لبخندمه–و اونو هر جا بخوام میتونم پیداش کنم –فقط باید چشامو باز کنم

خدا جون چقدر نگاه به زیبایی‌ها لذت بخشه

ازت ممنونم که این همه زیبایی آفریدی

ازت ممنونم که عاشقانه به خاطر من این همه زیبایی رو آفریدی

ووو

اینقدر آرامش داره میاد سراغم ک ب خودم میگم

حسام جان

حسام جان

کم آووردم برا بحث با دیگران برا اینگه شکل زندگیشون و شکل فکریشون چطوری باشه

من فقط با خدا و خدا حرف دارم و بس

خدا جون واقعا میگم بعد 50 سال زندگی کم آووردم به دخترم بگم مسیرت چجوری باشه –به همکارم –به دیگران—

من فقط به خودم میخوام بگم که مسیرم میخوام چطوری باشه

عاشقتم خدا جون

تو قول دادی منو آسون میکنی برا آسونیا

من همیشه به تو ضن و گمان مثبت داشتم

خودت گفتی منو قبول کن

منم تو رو قبول کردم به عنوان تنها کسی که میپرستمش

خدا جون من تو رو وفادار به قولت میدونم

من میدونم روی قولت وایس میسی

من به تو گمان مثبت دارم

خودت گفتی اگه بنده به من گمان مثبت داشته باشه از خدایی من بدوره که من گمان مثبتش رو بهش ندم

بهش میدم—اینقدر میدم که راضی بشه

خدا جون منو راضی کن

خدا جون من عاشق لندکروز اتاق 300 2024 هستم بهم بده

خدا جون من عاشق ارتباطات جدیدم– بهم بده

خدا جون من عاشق اضافه شدن یک سوم به درآمدم هستم — بهم بده

خدا جون من عاشق اتفاقای جدیدی که لذت میبرم ازشون هستم — بهم بده

خدا جون من عاشق کانکت شدن با گروه آفرودی که عاشقشم ماهی یه سفر دو روزه سه روزه آفرودی به جنگل داشته باشی یا به هر جا هستم– بهم بده

خدا جون من عاشق ارتباطات با پارتنر جدیدم هستم — بهم بده

خدا جون من عاشق اینم که برای کارای دفترم آسونم کنی برا آسون شدن — بهم بده

خدا جون من عاشق مهاجرت به تهران و امریکام — بهم بده

خدا جون من عاشق داشتن نمایشگاه ماشینای آفرودی هیولا و خفن هستم — بهم بده

خدا جون من عاشق کسب و کاری که عاشقش هستم — بهم بده

خدا جون من عاشق حفاظت و حمایت و وکالت و سرپرستی تو از زندگیم هستم — بهم بده

خدا جون من عاشق تمام درخواستهای توی دفتر ستاره قطبی و دریم بوردم هستم — بهم بده

یقین دارم میدیشون براحتی

عاشقتم