سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۸ - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

سلام خدمت استاد عزیزم و آبجی مریرم عزیز.

من یه نکته ای رو تازه بادم اومده و از تغییر سریع رفتارام متوجه اش شدم و اون هم اینه که من قوه ی یادگیری تصویری بسیار بسیار قوی ای دارم به لطف خدا یعنی هر چیزی رو با یکبار دیدنم یاد میگیرم و سریع میره تو حافظه ی بلند مدتم و خب من دورهای استادرو تهیه کرده بودم و اون تغییرات توی رفتارهام رو انجام داده بودم مخصوصا توی عزت نفس اما اینکه الان با چشمام می بینم رفتارهای استاد رو نمیتونم بگم چقــدر سرعت تغیر رفتارام بیشتر شده و چقدر به سمت الگوهای مناسبی تو زندگیم هدایت شدم که مربوط به کار خودم هستند و این خیلی خیلی برای من علایو فوق العاده هست. یعنی توی موقعیت های زیادی وقتی که میخواستم کاری رو بکنم سریع تصویر اون موقع و اون حالت استاد اومده تو ذهنم و من هم به اون شکل رفتار کردم و تا قبل از این دوره من از اون مطالبی که از دورها توی ذهنم ملکه شده بود کمک میگرفتم که مدت زمان زیادی از من گرفت اما این دیدنه خیـــلی سرعت تغییرم رو داره یاد می کنه خدا روشکر.

آبجی مریم این آهنگ نمیدونید با من چیکار کرد.

فکر نمیکردم که یه روزی این آهنگ رو اینجا بشنوم، چون من آهنگهای فیلم سکور رو خیلی گوش میدم و خیلی دوستشون دارم و خیلی من رو میبرن تو خودم مخصوصاً کارای هانس زیمر و این قطعه رو من خیلی خیلی دوستش دارم و خیلی خیلی عمیق هست این آهنگ و طیف احساسی خیلی وسیعی داره که من موهای کل تنم سیخ میشه با گوش دادن به این آهنگ! :) میدونستید که پیانو رول این آهنگ رو با پیانوی کلیسا زدند، ! دلیلش خیلی برام جالب بود وقتی که از کریسوفر نولان پرسیدند علت این کار رو گفت چون پیانوی کلیسا با هوا و مسیرهای عبور هوا کار میکنه و کارکردش شبیه به شش های انسانه و باید روی یک ریتم خاصی زده بشه و من میخوام با این کار اون حس حیات و زنده بودن و اون حس تنفس که نشونه و علامت زنده بودن هست رو از طریق آهنگ فیلم به مخاطبم القاء کنم، چون متن فیلم میان ستاره ای در مورد نجات حیات بشر بود.

دست خط اون دوستمون چقدر قشنگ بود واقعاً که یک هنرمند هستند، چقدر ساعتشون قشنگ بود و خیلی ظریف و ساده و خوشگل.

استاد نوش جونتون باشه اون نوشیدنی من اولش فکر کردم آب طالبیه وقتی عکس روی صفحه رو دیدم و گفتم باید هم اینقدر استاد ذوق کنند، آب طالبیه دیگه! بعد که دیدم این معجون هیولاس کلی تعجب کردم، واقعا دمشون گرم.

آها راستی یه چیزی بگم که خیلی جالبه، مامانم اینا رفتند مسافرت بعد مامانم گفت که وقتی برگشتیم غذا رو درست کن، حالا با این دستر قیمه ای که ای ندوستمون لطف کردند و دادند، یه غذایی درست کنم یعنیking of the monsters بشه، خدا رو شکر.

اون ابرهای دقیقه 7:38 خــــــــوراک نقاشیه، یعنی حرف ندارهاینقدر که خوشگل هستند.

این جا هم بحث نظامی بود، ایندفعه هم به این سمت هدایت شدیم تا بیشتر مباحث نظامی رو ببینیم.

من تو این مناطق نظامی، چیزی که خیلی حالم رو خوب میکنه و خیلی آرامش بهم میده، همین فضای باز و وسیعی هست که متعلق به اون منطقه است، خیلی بزرگن خیلی حال میدن آدم دلش میخواد کلش رو بدوه. مخصوصا اگه هوا ابری هم باشه دیگه هیچی،.

نظافت نظافت، چقدر تمیز بود اون پارک، چقدر رسیدگی ها عالیه واقعا لذت بردم خیلی کیف داد.

خدا روشکر.