سفر به دور آمریکا | قسمت 78 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای مهربان و هدایتگرم که روح خودش رو در من دمیده

الهی شکررت بینهاایت برای اینکه هدایتم کردی به این قسمت و قدم بعدیم که دقیقا همزمانی داشت برام

سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و دوستان عزیزم

امیدوارم حال دلتون عالی باشه

درس عملی امروز

خدایا چی بگم از هدایت های تو که حرف مردم هییچ وجود خارجی ای نداره داخلش و فقط برنامه خودت رو داری

من چند روزی بود که تمرینم رو انجام نداده بودم که بیام روزانه یک قسمت رو ببینم و بعد درس عملیم و زیبایی های اون قسمت رو بنویسم

و همش ذهنم داشت منو تحقیر میکرد که اینکار رو چرا هی دارم تاخیر میندازم

که میگفت آره تو استمرار نداری تو استقامت نداری و از این حرفا ولی من زورم میومد که بیام و یه جورایی هم پذیرفته بودم این حرف ذهنمو که آره من استقامت ندارم و یه ذره رفته بودم تو فاز سرزنش که برو پس چرا نمیری تمرینت رو انجام بدی و استمرار داشته باش و اینا

ولیی ولی ولی…

الان میفهمم که من داشتم هدایت میشدم که این چند روز یک وقفه ای بیفته

برای اتفاق دیروز و این دو روز گذشته م

که هدایت شدم به اون ترمز ریزی که نمیذاشت من چندسال نتیجه بگیرم در حالی که عالی داشتم رو خودم کار میکردم ولی اصلا حواسم به این مورد نبود چون ان سعیکم لشتی بودم و فقققط خدا هدایتم کرد مثل داستان مهاجرت استاد و داستان موفقیت مالی استاد که نتایج اصلا به اندازه کار کردنم روی خودم نبود

و دیروز حسم یک ایده الهامی اومد که اره برو فلان چیزا رو قطع کن توی زندگیت و خودمم ترس داشتم ولی تمام اطرافیانم مخالفت میکردن و من به شدت ترسیده بودم دیشب و حس خیلی خیلی بدی داشتم و حس استرس داشتم و همش میگفتم خدایا آخه حس قلبم یه چیز میگه تمام عزیزانم دارن میگن حالا یا مستقیم یا غیر مستقیم که ببین این تصمیمت اشتباهه تو ذهنت داره گولت میزنه ولی حس آرامش قلب من متفاوت بود

و من اصلا تو تردید موندن رو اصلا دوست ندارم

و دیشب اومدم بنویسم که ذهنم رو خالی کنم و هدایت ها جاری بشه و یه ذره نوشتم ولی حسم گفت که حالا بخواب خدا بزرگه تا فردا چون دیر وقتم بود و همش تو پذیرایی خونه راه میرفتم دیشب و تردیدم هم سر یکسری احساس حسرت ها بود خب ولی بازم یه ترسی داشتم با اینکه میدونستم یعنی خودم میدونستم که تردیدم سر این احساساتی شدنم هست

و گفتم خدایا خودت هدایتم کن من مصمم به تغییر خدای من خودت خودت هدایتم کن خدای من خودت کمکم کن خداجونم

و امروز صبح که تا چشمام رو باز کردم از خواب اتفاقی که افتاد سریع گوشیم رو برداشتم و شروع کردم به تایپ تو گوگل کیپم برای اینکه ذهنم رو خالی کنم رو کاغذ ببینم چند چنده چون کلی حرفای ضد و نقیض بود توی سرم کلی ترس از آینده و اینا

یه چند خط نوشتم…

خداشاهده خداشاهده

تصویر این فایل اومد توی ذهنم و دقیقا این جمله ی استاد که گفتن اگه قلب من یه چیزی بهم بگه ولی تمام مردم جهان خلافش رو بگن من حرف قلبم رو عمل میکنم

اینا برای من نشونه بود که وقتی استاد حرف قلب شون رو گوش دادن هم به نفع مایکی شد هم استاد هم خانم شایسته و چقدر هر سه تایی شما عزیزان راحت شدید چون شما به حرف قلبتون گوش دادین استاد جانم

و اصلا فقط مونده بودم که گفتم خدایا خدایا

ببین تو چیکار میکنی تو چجوری داری برنامه ریزی میکنی خدای من که من این مدت نبینم این قسمت ها رو و هنوزم برای قسمت قبلی کامنت نذاشتم اینقدر سرم شلوغ بود این چند وقته که اون قسمت قبلی رو هم تیکه تیکه دیدم تو چند روز و لذت بردم

و امروز اصلا گفتم خدایا یعنی تا تصویر این قسمت رو جلوی چشمم آورد فهمیدم این قسمت 78 دقیقا قسمت بعدی ای هست که باید ببینم و بعد این چندین روز الان باید ببینم

واقعا واقعا الهی شکرت الهی شکرت خدای من و اصلا ذهنم خنثی شد کاملا و تمام اون نجواها دود شد رفت هوا و این باور توی قلبم محکم تر شد که محمدرضا جان فقط خدا فقط خدا رو حرفش رو گوش بده این کار به نفع خودت و تمام عزیزانت هست

و این تصمیم بزرگترین تصمیم بیزینسی من و میتونم بگم زندگی منه چون بزرگترین ترمز زندگیم رو دارم برمیدارم که مثل کوه یخ بود که 10 درصدش رو من خودم میدیدم و فکر میکردم که مهم نیست ولی 90 درصدش زیر آب بود و عمرا خودم میفهمیدم اگر خدا هدایتم نمیکرد بهش

و اتفاقا اتفاقا اتفاقا اتفاقا هم توی داستان مهاجرت استاد که استاد گفتن توی قسمت 20 مصاحبه با استاد که من به بی فکر خودم اعتراف کردم( دقیقا کاری که من هدایت شدم به انجامش چون واقعا هرر کاری که بود انجام داده بودم منطق های پولادین قرآنی ولی جواب نمیومد و تغییر رفتار و هر چیزی ولی جواب اصلا نمیومد) و بعدش که حس شون گفته بودن که انّ سعیکم لشتّی( دقیقا همین چیزی که به من گفته شد که من میخوام تمرکزم رو بذارم روی یه چیزی ولی هنوز تمرکزم روی جهت مخالف اون خواسته م هست) و استاد عمل کردن چون فقط درون استاد و خود استاد متوجه این هدایت خدا بودن که اره مسئله من همینه و این یک چیز درونیه و دقیقا همین چیزی که برای من هم رخ داد و ایمان دارم که اون حرکت استاد به نفع همه شد به نفع تمام اطرافیان استاد و خود استاد شد

واقعا خدایا شکرت

و الان ذهنم تو خلصه ی محضه و ایمان دارم که اتفاقات عالی رخ میده اتفاقات بینظیر رخ میده الهی شکرت خدای من

و با قدرت حرف قلبم رو گوش میدم

واقعا نشانه از این واضح تر!!! که حرف قلبت رو فقط گوش کن و این حرف قلب قلبم رو آرام میکنه ساکت میکنه و ذهنم رو خاموش میکنه و این هدایت خداونده و من باید این رو گوش بدم باید این رو عمل کنم بهش

الهی شکرت خدای من شکرت شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم خدای من شکرت بینهایت و ایمان دارم که این تصمیم به نفع من و عزیزانم هست در زندگیم

همونطور که به نفع مایکی و استاد و خانم شایسته شد و اصلا خود مایکی گفت که چقدر خوب شد که به حرف من گوش ندادی!!

واقعا خدایا شکرت خدایا شکرت

چقدر قلبم آرامه چقدر قلبم و ذهنم در آرامش محض هستند الهی شکرت

خدایا فقط تو فقط تو تو تنها هادی من و عزیزانم هستی خدای من شکرت شکرت بینهایت خداجونم

اگر قلبم بهم چیزی گفت که تمام مردم جهان مخالفت کردن، من باید حرف قلبم رو گوش بدم چون همه چیز من دست اون قلبمه، اون راه رو بلده اون بهم میگه چی میخوام عشق ثروت سلامتی ازدواج هرچی دست اونه و باید حرف اون رو گوش بدم تمااام

این درس امروز بزرگترین درس زندگی من تا به الان بوده، چون بزرگترین ترمز من و علت نتیجه گرفتنم رو دارم برمیدارم توکل به خدا و با کمک خدا الهی شکرت خدای من

استاد ازتون ممنونم که اون شب به حرف قلبتون گوش دادین و رفتین سمت آروی و این حرف رو زدین

الهی شکرت الهی شکرت خدای من

چقدر آرامم

با قدرت با قدرت میرم سمت حرف قلبم

و این تصمیمم خیلی سرنوشت سازه برای خودم و زندگی شخصیم که خداوند به این راحتی هدایتم کرد

الهی شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم خداجونم

زیبایی های این قسمت

الهی شکرت الهی شکرت خدای من برای هدایت هات

هدایت امروز زیباترین نکته مثبت این قسمت بود برای من این قوی تر شدن ایمانم محکم تر شدنم برای قانون احساس خوب اتفاقات خوب

الهی شکرت برای اون آهوهایی که دیدم و چقدر چقدررر در صلح بودن که قشنگ اونجا بودن و راحت داشتن زندگی شون رو میکردن

خیلی خیلی حسش عجیبه خیلی حس عمیقی داره که ببین اینجا بهشته واقعا که اینقدر در کنار همدیگه دارن زندگی میکنن هم آهوها هم انسان ها هم طبیعت هم زندگی ماشینی انسان در کنارهمدیگه هست

واقعا واقعا خدایا شکرت برای هدایت هات

الهی شکرت برای لبخند زیبای استاد

الهی شکرت برای زندگی خدایی استاد الهی شکرت برای استقلال مالی و آزادی زمانی و آزادی مکانی استاد الهی شکرت الهی شکرت خدای من برای هدایت هات

الهی شکرت برای خنده های زیبای مایکی و توضیحات عالی اون خانم الهی شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم خدای من شکرت شکرت بی نهایت خداجونم

الهی شکرت الهی شکرت خدای من الهی هزاران مرتبه شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم خدای من ازت بینهایت سپاسگزارم خداجونم برای هدایت هات

استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم بینهایت ازتون سپاسگزارم برای تهیه ی این فایل های ارزشمند و واقعا هدایتی

خیلی دوستتون دارم استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم و دوستان عزیزم

در پناه خدای مهربان