این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-19.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-29 05:00:442024-09-12 10:08:31سفر به دور آمریکا | قسمت 82
358نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عزیزم،واقعا هم همینطوره ،باورهای قدیمی که در وجود ما ریشه کرده،خیلی سخته تغییر دادنش،اما شدنیه!
ویکی از این باورها ،همین ترسهایی که مادر و پدرها برای ما داشتند و این ترسهای بیجهت رو ما هم به فرزندامون انتقال دادیم،من یکی از همین مادرهایی هستم که در گذشته ی نه چندان دور،همین ترسها رو نسبت به تنها گذاشتن بچم داشتم،یعنی تا سر کوچه،تا سوپر مارکت یا نونوایی هم تنهاش نمیزاشتم،وبعد که فهمیدم اشتباهه،اسرارش کردم که تنها بمونه،اما بچه ی ۹سالم ،تنها نمیموند ،حتی مدت کوتاه،چون من هنوز ترس داشتم ولی بروز نمیدادم،تا اینکه واقعا از درون تغییر بنیادی کردم و ایمانم و قویتر کردم و اول ریشه ی این ترس و در خودم درمان کردم و بعد بچن ،خودش ،فرکانس خیال راحت من و گرفت و خودش پیشنهاد میداد که بمونه خونه،وتا الان که ۱۱ سالشه،خودش میره شهرو دور میزنه میاد و تاکسی میگیره و میره باشگاه و برمیگرده،از برادر کوچیکش مراقبت میکنه،حتی چند روز خونه ی مادر بزرگش در شهرستان میمونه و ،،،
در کل همه چیز از درون خودمون شروع میشه،
جواب تمام سوالات از خودمون هست،
ومن عاشق تغییر هستم،چون میخام بهتر وبهتر بشم ،تا برکات و نعمتها و خوشبختی بیشتری رو تجربه کنم،هرچه رها تر باشم ،خودم حالم بهتره،اطرافیانم بیشتر من و دوست دارند و درکنار هم بیشتر رشد میکنیم.
سلام کاش سکوت هم نوشتنی بود واقعا باید در مقابل این فایل تعظیم کرد چی باید نوشت واقعا،فایلی که شما توش صحبت زیادی نکردین ولی قد تمام دنیا حرف توش بود خدای من قشنگی محیط بماند انقد فضا عرفانی بود و خالص ک منم حس کردم اونجا هستم و به خدا وصلم واقعا کلماتم نمیتونن حسمو بیان کنن چقدر گریم گرفت با این فایل وقتی میدیدم توکل واقعی شمارو و نتیجه این توکلو واقعا قلبم داره میزنه
استاد عزیزم درود بر شما ک اینجوری رفتی ب دل ترس و هم ما نتیجشو دیدیم هم شما و هم ما میدونستیم که نتیجه چی میشه هم شما من از اول فایل که تو شوک بودم ک چطوری بچه اورن اونجا و انقدر راحت بودن اینا دیگه به معنای واقعی به شعار این گاد وی تراست رسیدن و درکش کردن استاد وقتی شما حرکت کردین من با هر حرکت شما یه وای تو دلم میگفتم و دقیقه 27 اینا بود که یهو ناخوداگاه یه وای بلند گفتم ک خودمو سریع جمع کردم اگه شما فقط فیلم میگرفتین اونجارو نشون میدادین و میگفتین بچه ها من اینجا موتور سواری کردم من با اینکه میدونستم شما همیشه راست میگین ولی یه کوچولو شک میکردم یا نمیتونستم ذهنمو قانع کنم ولی الان خلع سلاحش کردم جوری ک اونم هیچی نمیگفت چقدر دقت میخواد که هم حواست ب جلو باشه هم به اون خط سفیدا چقد کنترل ذهن میخواد که همه اینا باشه و ترستم باشه که داره داد میزنه دیگه بسه ولی خدایی ک میگه برو جا داری
وقتی رسیدین به یه شیب و گفتین من یه نگاه کردم به خدا و اونم چشمک زد ک برو استاد من دیوانه شدم روانی شدم چقدر این حرف قشنگه واقعا کلماتم نمیتونن چیزی که تو قلبم هستو بنویسن من با این فایل دیوانه شدم
وقتی دوچرخه سوارایی رو میدیدم که انقد رو ذهنشون کنترل دارن میتونن تو اون سن که همشون پیر بودن بیان اونجا با دوچرخه اصلا باورم نمیشد یا این حرف شما که وقتی یک نفر تو کره زمین یه کاریو کرده باشه ینی منم میتونم ک من اینو به چشم دیدم وقتی از اون موتور سوار پرسیدین ک میشه رفت چون قبلش شما گفتین عمرا برم یا جرئت نمیکنم ولی من ایمان داشتم که شما میری و وقتی رفتین افتخار کردم که استادم شمایین استاد دقیقه 48 که زمین بدتر شد سنگی تر شد من قلبم اومد تو دهنم اونجا انقد تند نفس کشیدم که انگار تمام مسیرو من داشتم موتور سواری میکردم عظمت اون محیط زیباهم ک بماند واقعا خداروشکر میکنم واقعا واقعا
این فایلو سیو کردم که هرجا که ترسیدم و حرکت نکردم دلیل باشه برا حرکت کردنم واقعا ما فکر میکنیم ک ترسامون منطقی هستن مثل همین فایل که ذهن قطعا میگه ن نرو اگه بیفتی تو دره چی اگه لیز بخوری کمرت بشکنه چی که واقعا منطقی هم هست ولی خدایی که میگه منطق کیلو چنده تا وقتی ک من هستمو برگی بدون اذن من از درخت نمیفته خدای من چقد این فایلو دوس داشتم مرسی استاد عزیزم بابت این فایل دوستون دارم بسیار زیاد خدایا شکرت😍😍😍😍😍😍😍
سلام بر خداوند روزی ده و روزی رسان و خداوند بخشنده ی مهربان
وسلام خدمت استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و دوستان عزیز
این فایل هدایت امروزم بود
چقدر انسان درس یاد میگیره از این فیلم
زیبایی های وصف ناشدنی ،تلاقی نور خورشید و این صخره ها ک زیبایی رنگشون رو صد چندان میکنه،و تو قاب تصویر عین کارت پستال زیبا ،خدایا شکرت ب خاطر ای همه زیبایی ناب و خیر کننده ای.بچه هایی ک اونجا بدون هیچ ترس و مراقبتی بازی میکردن و این یعنی اعتماد بخدا و باور و ایمان ،چ بسا ما بودیم اونقدر ترس بچهامون رو داشتیم و اونقدر ک هواسمون بود ک براشون اتفاقی نیفته کمتر میتونستیم رو این همه زیبای تمرکز کنیم و این ریشه در باور و ایمان ضعیفمونه و به گفته استاد از هرچی بترسیم سرمون میاد.
درلابلای صحبت های استاد اینکه گفتن اینقدر مسیر طولانی بود ک از یکجایی دیگه خواستم برگردم چون نمیدونستم قراره کجا برم،این مورد برا خیلی از ماها پیش اومده بارها و خود من ک ی کاری رو استارت زدم ولی چون هدف نداشتم و چرا این مسیر رو انتخاب کردم میان رها و شاید یک قدمی ب نتیجه رسیدن رها کردم .
از دیدن اون مسیر زیبا و هیجان انگیز ک موتور سواری کردین لذت بردم واقعا و اونقدر ک خودم رو تواین صحنه و ترک موتور تصور کردم چقدر مسیر زیبا و البته پراز استرس، وقتی اون ناهمواری های طی مسیر رو ک موتور سواری میکردین میدیدم استاد من بدنم درد میگرفت از این همه تکون خوردنا،جاهایی از مسیر اونقدر راه باریک و شیب دار و لیز ک نفسم واقعا حبس میشد ولی این ها چیزی از لذت دیدن این مسیر زیبا کم نکرد برام،وقتی دوچرخه سوارا رو میدیم چقدر تحسینشون میکردم،جیپ ها و سرنشیناش ک علارغم مسیر پر خطر چقدر ریلکس بودن و از مسیر لذت میبردن،خدایا صدهزار مرتب شکرت و چقدر استاد تحسین میکردی همه ی اینها رو و مدام خدایا شکرت رو تکرار میکردی .تحسینت کردم استاد ب خاطر اینکه با تمام ترسات متوقف نشدی و به مسیر با توکل ب خدا ادامه دادی و چه انتهای زیبایی و چه انتهای زیبایی،
چندین بار این فایل رو دیدم و هربار برام چیزایی توش تازگی داشت و انگار بار اولم بودم چشم اینا رو میبینه، و ناخودآگاه با دیدن این همه زیبایی ها خداروشکر میکردم مدام،چقدر درس داشت اول اینکه وقتی ایمانت ب خدا قوی و واقعی باشه ترسی نداری وقتی ب خدا اعتماد داری ترس چرا،وقتی به خدا توکل میکنی ترس و شک و تردید چرا،
این مسیر تریل چقدر شبیه زندگی و یا کارهایی هس ک ما میخوایم انجام بدیم ،وقتی کاری رو و هدفی رو انتخاب میکنی و برا رسیدن بهش اشتیاق داری و انتهای مسیر رو تو ذهن خودت مجسم میکنی دیگه پستی و بلندی ،سختی ترس ها رو میبینی ولی ازشون رد میشی چون در آخر زیباییه در آخر رسیدن ب هدفه،بترس ولی ادامه بده،چطور تو دل ترسهات رفتی استاد با نهایت ترس متوقف نشدی چون به خدای و مسیری ک توش قرارت داده ایمان داشتی چون خودت رو به دست الله سپردی و پایان این همه ناهمواری ی مسیر صاف و راحتی وبعد هر سختی اسونی ،چقدر لذت بردم ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت ک منو به این مسیر زیبا و این فایل هدایت کردی
و سپاس از استاد عزیزم و مریم بانو ک این زیبایها ی ناب و خالص رو با ما به اشتراک میزارن
خدایا منِ نقطه، هیچی نمی دونم تو دانای نهان و آشکاری
تو رب العالمینی
پس از خزائن علم و حکمتت بر علم و حکمتم بیفزای … علم و حکمتی از جنس علم و حکمت سلیمان
خدایا از شر نجواهای ذهنم… از شر باورهای ناهماهنگم … از شر قل و زنجیرهای نامرئیِ باورهای محدودکننده ام، به تو پناه میبرم
ای خیر الرازقین… ای ارحم الراحمین… ای کریم… ای غنی… منو از عوامل بیرونی بی نیاز کن … منم می خوام غنی بودن رو در همه ابعاد از سرراست ترین و لذت بخش ترین مسیر، تجربه کنم
آمین
===============================
سلام به استاد نازنینم که همش دنبال کشف و تجربه خودشه
نکات این فایل ارزشمند:
++وقتی چرایی رفتار هامون رو بررسی می کنیم، به خودشناسی می رسیم
چرا استاد این نوع موتور رو دوست داره؟؟
و پاسخ به این چرایی ها باعث میشه سبکی رو انتخاب کنیم که نتیجه اش بشه لعلک ترضی و فلاح
استاد با پاسخ به این چرایی ها می اومد سبکی رو انتخاب می کرد که هم راضی بود و هم اون، توانایی هاش رو که براش ناشناخته است رو بالفعل می کنه
++ خواسته ای داره ولی مهارتش رو نداره… ولی این خواسته اینقدر فرکانسش قویِ که کار خودشو می کنه و شرایط بیرونی اوکی میشه برای تجربه کردنش… خواسته هامون حتما اجابت میشه اگر ما باورهای درست داشته باشیم
++ استاد منتظر هدایت می مونه… این یعنی باور عمیق داره که این نیرو هست و هر لحظه هدایت می کنه
++ مهارت درخواست کردن… من میگم درخواست توحیدی
++ احترام به قانون… کلاه کاسکت
++ آرام آرام رفتن تو دل ترس ها… اگر بتونی در حالی ک میترسی عمل کنی و حرکت کنی اصلا بعد از نتیجه گرفتن، بعد از موفقیت اصلا یه اعتماد به نفس، یه احساس غروری داری ک واقعا با هیچ چی قابل مقایسه نیس یعنی بعدش واقعا احساس می کنی که یک ورژن جدیدی از شخصیت خودتو خلق کردی… من هم با ترس هام روبرو شدم اولش سخته ولی کم کم که واردش میشی می بینی اصلا هیچی نیست و من چقدر الکی میترسیدم بخاطر اینکه به ذهن مون اجازه میدیم توهمات خیالی عجیبی ایجاد کنه برامون و نذاره که ما واردشون بشیم.
چقد توکل داشتن ومن یاد گرفتم وقتی فرزندانم جایی هستن بسپارم دست خدا واصلا نگران نباشم البته سیصدو شصت درجه تغییر داشتم ولی بازم هم بعضی وقتا نگرانم اما امروز یاد گرفتم همه چی دست خداست و نگرانی من بیجاست
شما هم فوق العاده شجاع ونترسیدبا موتور سواری در این شیبهای وحشتناک هنوز بالا رفتن راحتراز پایین امدنه
خدایا شکرررررت بابت این همه زیبایی چقد زیبا بود وای خدای من
چقدر فکر من کوچکه در حد چیزای که میبینم خدارو میشناسم یک ما پیش رفتم شمال جواهر ده. اشک امانم رو بریده بود چقد زیبا همش میگفتم خدایا شکرت چقد زیبایی داری ومن ندیده ام یک جاده ی بیست کیلومتری پراز درخت و سبزه ابرها به ما نزدیک بوده تا آخر آخر رفتم تا کنار آبشار خیلی زیبا بود اونقدر غرق زیبایی بودم که از اون بالا افتادم پایین چنان خوردم زمین که همراهانم به طرفم دویدن و منو بلند کردن فکر میکردم کل استخوانهای شکسته ولی وقتی بلند شدم حتی یه ذره هم جایم درد نمیکرد چون واقعا اون موقع کل وجودم با خدا داشت حرف میزد و تشکر میکرد استاد شما چقدر پیش خدا عزیزید که این همه زیبایی رو از نزدیک میبینید من سی وپنج سالمه اولین بارم بود رفتم شمال و فقط یه ذره از زیباییهای جهان رو دیدم ولی شماهر لحظه زیبایهای خدارو میبیند عزیز دل خدا تبریک
استاد منم چند سال پیش بصورت حرفه ای مثه اون چرخ سوارا بودم و رشته دانهیل ( بالا و پایین رفتن از کوه ) رو انجام میدادم ؛ تقریبا هر هفته با دوچرخه توی کوه بودیم ؛ جاهای بشدت خطرناک میرفتیم ؛ خیلی خیلی خیلی شدید ترس داشت ولی وقتی میدیدم دوستام انجامش میدن منم گفتم پس منم میتونم و واقعا با تموم اینکه همه وجودم غرق ترس بود ولی بازم انجامش میدادم ؛ الان درک میکنم شما چه حد از ترس رو تجربه کردین تازه اونم با موتور که هم شاسی اش بلندتر هم سنگین تر از دوچرخه اس ؛
یجورایی ادما اینجور جاها با الگو پیدا کردن خیلی راحت تر میتونه حرکت کنه ؛ من با دیدن دوستام میگفتم پس وقتی اینا دارن میرن منم میتونم و واقعا هم از پسش بر میومدم ؛ جالب اینجاست که الان که به اون روزا فکر میکنم که رو ترسام پا میزاشتم بخودم میگم واقعا من بودم که اونجاهای خطرناک رو میرفتم با دوچرخه ؟؟؟ ?
اما اگه میترسیدم و نمیرفتم و تجربه نمیکردم الان اینقد پخته نبودم الان حسرتشو میخوردم و هیچ خاطره ای ازش نمیساختم ؛ واقعا شکر خدا بابت اینهمه نعمت و زیبایی
استاد کامنت قبل رو تا وسطای فایل رو دیده بودم که گذاشتم، استاد واقعا آفرین کارت فوق العاده بود عزیزم مرسی که این شور و هیجان و شادی و زیبایی تصاویر رو با ما به اشتراک گذاشتی! در مورد اون ایده فیلم برداری که موبایل رو وصل کردی به موتور واقعا عالی بود استاد! حتما اونم با دوستان موتور سوار و برو بچ به اشتراک بذار کارت درسته استاد!!!??
این که بایدشجاع ونترس باشم وبه مسیرادامه بدم حتی اگرهدفم کاملاواضح نیست ولی قطعابه مسیری پرازنعمت وثروت هدایت میشم مثل استادکه نمیدونس داره کجامیره ولی درانتهابه یک جای زیباهدایت شد
این که شجاع باشم وحتی اگه ترسیدم ادامه بدم
نگران هیچ چیزنباشم
چون ترس ادم رومحدودمیکنه واجازه دیدن زیبایی هارونمیده
همه چیزباوره وهیچ محدودیتی درکارنیست
ازنقطه امن خودم بیام بیرون
به نشانه هاتوجه کنم وبرم جلوواخرش به بینهایت ثروت ونعمت میرسم
خدایاری گر همه ی ماست ب شکل های مختلف،استاد عزیزم من شخصا موتور سواری رو زود تر از رانندگی یاد گرفتم اونم تو یه روز در واقع چند ساعت و با موتور 125 سی سی و خلاصه همون بار اول به فضل خدا تونستم داداشم رو بذارم ترکم و خودم برونم اونم تو کوه،خلاصه این فایل و فایل قبلی برام خاطره خوبی شد این گذشت تا چند سال بعد و خلاصه امسال همین عید وقتی من تازه ترک داداشم نشستم بحدی ترس وجودم رو گرفته بود ک هرلحظه میخواستم پیاده شم و داشتم فکر میکردم چجور تونستم قبلا اینقدر جسور باشم و این رو به ترسم پیوند دادم ،من قبلا چیزی ب اسم ترس کم سراغم میومد و مجردی ام همیشه میخواسنم مث پسر ها قوی و نترس باشم ولی بعد ازدواج و بچه داری این ترس منو اسیر کرده بود الان با این فایل و باور قوی ک پدر و مادر ها دارن ک روی همچین کوهی و همچین سرسره ای بچه های کوچیشون رو ب امان خدا سپردن و خدا خوب بلده امانتداری کنه، بازم دارم میگم عزیزم عشق من بازم میتونیم قوی بشیم مث گذشته من همون هستم تغییر نکردم فقط یکم ترس دارم اونم ب حول قوه اللهی حذفش میکنم و کردم،شما چه خوب گفتید وقتی افراد مسن رو دیدید ک مسیر سخت رو رفتن این برای شما ی اهرم رنج و لذت شده ک شمام میتونید و واقعادهم تونستید
ی ضربالمثل داریم که میگه
دست کار میکنه ولی چشم میترسه
یعنی بدن داره مسیر رو میره این وسط ذهن همش ترس و استرس وارد میکنه
بله این ذهن ناقلا دیگه مچش رو گرفتم و نمیذارم بتازونه
چقدر مسیرهای حرفه ای رفتید ،هزار الله اکبر ازون دوچرخه سوارها و اراده فولادینشون
من متوجه شدم اکثر راننده های ماشین ها سنشون زیاد بود و خانم هاشونم باهاشون بودن این عالیه یعنی حس زدگی همچنان هست
ممنونم استاددعزیزم ک مارو با آرچ و خلاصه ایالت یوتا آشنا کردید خیلی زیباست بازم خداوند ب خوبی قدرتش رو داره نشون میده و این عظمت خداوند بی حد و حسابه
خدایا شکرت و عاشقتم پروردگارم
خدایا سپاسگزارم برای بودنم در این مسیر پر از عشق و محبت و همراهی همسر عزیزم
خدایا شکرت برای وجود فرزند عزیزم
خدایا شکرت در بهترین زمان و مکان منو به بهترین اتفاقات و افراد هدایت میکنی
خدایا سپاس که استقلال مالی آزادی زمانی و آزادی مکانی دارم
خدایا سپاس وکیلم و همه کاره زندگیم هستی
در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دو دنیا باشیم
خدای من این همه بچه توی این ارتفاع …چه پدر و مادر های توحیدی ای دارن گه اینقدر آزاد و با فراغ بال هستن
واقعا اگر آدم نگران نباشه و اعتماد کنه اصلا واقعا خداوند داره همه رو هدایت میکنه
چه فرهنگ چه باورهایی بوده که باعث شده این اتفاق به این شکل واقعا اتفاق بیوفته؟
چه قدر توجه شما به خوبی ها زیاد هست و تحسین کردید دست خط قشنگ اون خانم رو
چه لذتی میبره توی این ارتفاع و این منظره مشغول نوشتن باشی.
همه چیز باوره…همه ی اتفاقات زندگی ما رو داره باورهامون میسازه
از هر چی میترسیم سرمون میاد
چه قشنگن همه با لباس های متفاوت راحت ک رنگی رنگی توی این ارتفاع و ابن منظره فوق العاده
آیت منظره کارت پستالیه…حتی ماه ام تو دل آسمون حضور داره
بعد گفتم چرا من دارم بی خیال میشم؟!
گفتم به این دلیل که من اصلا نمیدونم اونجا چه خبره..یعنی من نمیدونم دارم برای چی میرم..وقتی آدم ندونه هدفش چیه خیلی سخته ادامه دادن.
چه عکس های خفنی دارن میگیرن با نماد این ایالت یوتا…
استاد در کنار چه دره ای در حال موتورسواری بودید…
چه قدر لباس موتورسواری شما قرمز زیبایی هست و بهتون میاد…چه خوب که برای خودتون ارزش قائل شدید و لباس مخصوص خریدید…
چه قدر رنگ خاک..اینجا زیباست متفاوته نارنجی رنگ هست
چخ قدر این دستگاهی که باهاش لاستیک ها رو باد میکنن کوچیک و جالب هست تا حملش آسان باشه و جای کمتری رو اشغال کنه…
چه قدر زیباست در دل این دره های سنگلاخ…رودخونه رو داریم
چه خوب خدا شما رو محافظت کرد با وجود باد نداشتن لاستیک موتورهاتون با مهارت تونستید تا اینجای مسیر بیایید..
اینکه مسیر رو با خط های سفید مشخص کردن چه قدر کار رو آسان کرده.پیدا کردن راه رو
دمشون گرم این راه رو با دوچرخه اومدن..چه قدر قدرت دارن و چه قدر انسان توانمنده.خداروشکر
عاشق تونم استاد که برای همه چیز قانون تکامل رو رعایت میکنید…
استاد مجهز به الله اکبر…اونم بدون آب…
استاد حتی اینجا هم با آدم های جدید ارتباط میگیرید…و آرزوهای خوب برای هم میکنید و زیبایی ها رو تحسین میکنید…چه قدر مهارت شما در صحبت کردن به زبان زیبای انگلیسی بالا هست…
چه قدر قشنگ یه سری مسیرها رو پل گذاشتن.. چه قدر برایرعلایق انسان ها ارزش قائل هستن که همچین مکان هایی رو امن و به این شکل در اختیار اونها قرار میدن..
چه قدر اینجا بزرگ و تعداد تریل ها و مسیرهای موتورسواری زیاده
استاد از چه مسیرهایی با چه شیب های تندی حرکت میکردید…
اینجا تو دل این سخره ها این درختچه های زیبا بادرنکردنیه…این مسیرها انتهایی نداره و تا جایی که چشم کار میکنه ادامه دارن
استاد چه شجاعتی به خرج دادید جایی که دوتا موتورسوار انصراف دادن شما با شجاعت عبور کردید و به صدای خداوند گوش دادید..
استاد من خیلی جاها با دیدن شیب و سختی مسیر میگفتم استاد تو رو خدا نرو..
خدای من توی این مسیرها با این سن اونم با دوچرخه چه قدر داره باورهای ما رو تکون میده
اینجا عشق و علاقه محدودیتی مثل سن و جنس نداره
هر آنچه مرا نکشد قوی ترم خواهد ساخت استاد دمتون گرم با وجود ترس حرکت کردید
چه ماشین های خفنی اینجان با لاستیک های هیولا توی این مسیرهای سخت
روی صخره هایی به مانند اینه با جیپ قرمز چه قدر خفنه راننده اش
همه چیز امکان پذیزه همه چی ..
چه قدر خوبه که اینها لذت بردن رو محدود نمیکنن به سن و نمیگن دیگه از ما گذشته همون باور محدودکننده ی خیلی از ماها
چه دقت زیادی رو میطلبه رانندگی توی این مسیرها..
خط سفید مسیر هواپیما در کنار خورشید و آسمون آبی چه زیباست
فاینالی رسیدیم به آروی خداروشکر که به سلامت رسیدید
به نام خدای مهربان
سلام به عزیزای دلم
خداروشکر برای این همه زیبایی
استاد عزیزم،واقعا هم همینطوره ،باورهای قدیمی که در وجود ما ریشه کرده،خیلی سخته تغییر دادنش،اما شدنیه!
ویکی از این باورها ،همین ترسهایی که مادر و پدرها برای ما داشتند و این ترسهای بیجهت رو ما هم به فرزندامون انتقال دادیم،من یکی از همین مادرهایی هستم که در گذشته ی نه چندان دور،همین ترسها رو نسبت به تنها گذاشتن بچم داشتم،یعنی تا سر کوچه،تا سوپر مارکت یا نونوایی هم تنهاش نمیزاشتم،وبعد که فهمیدم اشتباهه،اسرارش کردم که تنها بمونه،اما بچه ی ۹سالم ،تنها نمیموند ،حتی مدت کوتاه،چون من هنوز ترس داشتم ولی بروز نمیدادم،تا اینکه واقعا از درون تغییر بنیادی کردم و ایمانم و قویتر کردم و اول ریشه ی این ترس و در خودم درمان کردم و بعد بچن ،خودش ،فرکانس خیال راحت من و گرفت و خودش پیشنهاد میداد که بمونه خونه،وتا الان که ۱۱ سالشه،خودش میره شهرو دور میزنه میاد و تاکسی میگیره و میره باشگاه و برمیگرده،از برادر کوچیکش مراقبت میکنه،حتی چند روز خونه ی مادر بزرگش در شهرستان میمونه و ،،،
در کل همه چیز از درون خودمون شروع میشه،
جواب تمام سوالات از خودمون هست،
ومن عاشق تغییر هستم،چون میخام بهتر وبهتر بشم ،تا برکات و نعمتها و خوشبختی بیشتری رو تجربه کنم،هرچه رها تر باشم ،خودم حالم بهتره،اطرافیانم بیشتر من و دوست دارند و درکنار هم بیشتر رشد میکنیم.
شاد و سعادتمند باشید.
سلام کاش سکوت هم نوشتنی بود واقعا باید در مقابل این فایل تعظیم کرد چی باید نوشت واقعا،فایلی که شما توش صحبت زیادی نکردین ولی قد تمام دنیا حرف توش بود خدای من قشنگی محیط بماند انقد فضا عرفانی بود و خالص ک منم حس کردم اونجا هستم و به خدا وصلم واقعا کلماتم نمیتونن حسمو بیان کنن چقدر گریم گرفت با این فایل وقتی میدیدم توکل واقعی شمارو و نتیجه این توکلو واقعا قلبم داره میزنه
استاد عزیزم درود بر شما ک اینجوری رفتی ب دل ترس و هم ما نتیجشو دیدیم هم شما و هم ما میدونستیم که نتیجه چی میشه هم شما من از اول فایل که تو شوک بودم ک چطوری بچه اورن اونجا و انقدر راحت بودن اینا دیگه به معنای واقعی به شعار این گاد وی تراست رسیدن و درکش کردن استاد وقتی شما حرکت کردین من با هر حرکت شما یه وای تو دلم میگفتم و دقیقه 27 اینا بود که یهو ناخوداگاه یه وای بلند گفتم ک خودمو سریع جمع کردم اگه شما فقط فیلم میگرفتین اونجارو نشون میدادین و میگفتین بچه ها من اینجا موتور سواری کردم من با اینکه میدونستم شما همیشه راست میگین ولی یه کوچولو شک میکردم یا نمیتونستم ذهنمو قانع کنم ولی الان خلع سلاحش کردم جوری ک اونم هیچی نمیگفت چقدر دقت میخواد که هم حواست ب جلو باشه هم به اون خط سفیدا چقد کنترل ذهن میخواد که همه اینا باشه و ترستم باشه که داره داد میزنه دیگه بسه ولی خدایی ک میگه برو جا داری
وقتی رسیدین به یه شیب و گفتین من یه نگاه کردم به خدا و اونم چشمک زد ک برو استاد من دیوانه شدم روانی شدم چقدر این حرف قشنگه واقعا کلماتم نمیتونن چیزی که تو قلبم هستو بنویسن من با این فایل دیوانه شدم
وقتی دوچرخه سوارایی رو میدیدم که انقد رو ذهنشون کنترل دارن میتونن تو اون سن که همشون پیر بودن بیان اونجا با دوچرخه اصلا باورم نمیشد یا این حرف شما که وقتی یک نفر تو کره زمین یه کاریو کرده باشه ینی منم میتونم ک من اینو به چشم دیدم وقتی از اون موتور سوار پرسیدین ک میشه رفت چون قبلش شما گفتین عمرا برم یا جرئت نمیکنم ولی من ایمان داشتم که شما میری و وقتی رفتین افتخار کردم که استادم شمایین استاد دقیقه 48 که زمین بدتر شد سنگی تر شد من قلبم اومد تو دهنم اونجا انقد تند نفس کشیدم که انگار تمام مسیرو من داشتم موتور سواری میکردم عظمت اون محیط زیباهم ک بماند واقعا خداروشکر میکنم واقعا واقعا
این فایلو سیو کردم که هرجا که ترسیدم و حرکت نکردم دلیل باشه برا حرکت کردنم واقعا ما فکر میکنیم ک ترسامون منطقی هستن مثل همین فایل که ذهن قطعا میگه ن نرو اگه بیفتی تو دره چی اگه لیز بخوری کمرت بشکنه چی که واقعا منطقی هم هست ولی خدایی که میگه منطق کیلو چنده تا وقتی ک من هستمو برگی بدون اذن من از درخت نمیفته خدای من چقد این فایلو دوس داشتم مرسی استاد عزیزم بابت این فایل دوستون دارم بسیار زیاد خدایا شکرت😍😍😍😍😍😍😍
سلام بر خداوند زمین و آسمان
سلام بر خداوند روزی ده و روزی رسان و خداوند بخشنده ی مهربان
وسلام خدمت استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و دوستان عزیز
این فایل هدایت امروزم بود
چقدر انسان درس یاد میگیره از این فیلم
زیبایی های وصف ناشدنی ،تلاقی نور خورشید و این صخره ها ک زیبایی رنگشون رو صد چندان میکنه،و تو قاب تصویر عین کارت پستال زیبا ،خدایا شکرت ب خاطر ای همه زیبایی ناب و خیر کننده ای.بچه هایی ک اونجا بدون هیچ ترس و مراقبتی بازی میکردن و این یعنی اعتماد بخدا و باور و ایمان ،چ بسا ما بودیم اونقدر ترس بچهامون رو داشتیم و اونقدر ک هواسمون بود ک براشون اتفاقی نیفته کمتر میتونستیم رو این همه زیبای تمرکز کنیم و این ریشه در باور و ایمان ضعیفمونه و به گفته استاد از هرچی بترسیم سرمون میاد.
درلابلای صحبت های استاد اینکه گفتن اینقدر مسیر طولانی بود ک از یکجایی دیگه خواستم برگردم چون نمیدونستم قراره کجا برم،این مورد برا خیلی از ماها پیش اومده بارها و خود من ک ی کاری رو استارت زدم ولی چون هدف نداشتم و چرا این مسیر رو انتخاب کردم میان رها و شاید یک قدمی ب نتیجه رسیدن رها کردم .
از دیدن اون مسیر زیبا و هیجان انگیز ک موتور سواری کردین لذت بردم واقعا و اونقدر ک خودم رو تواین صحنه و ترک موتور تصور کردم چقدر مسیر زیبا و البته پراز استرس، وقتی اون ناهمواری های طی مسیر رو ک موتور سواری میکردین میدیدم استاد من بدنم درد میگرفت از این همه تکون خوردنا،جاهایی از مسیر اونقدر راه باریک و شیب دار و لیز ک نفسم واقعا حبس میشد ولی این ها چیزی از لذت دیدن این مسیر زیبا کم نکرد برام،وقتی دوچرخه سوارا رو میدیم چقدر تحسینشون میکردم،جیپ ها و سرنشیناش ک علارغم مسیر پر خطر چقدر ریلکس بودن و از مسیر لذت میبردن،خدایا صدهزار مرتب شکرت و چقدر استاد تحسین میکردی همه ی اینها رو و مدام خدایا شکرت رو تکرار میکردی .تحسینت کردم استاد ب خاطر اینکه با تمام ترسات متوقف نشدی و به مسیر با توکل ب خدا ادامه دادی و چه انتهای زیبایی و چه انتهای زیبایی،
چندین بار این فایل رو دیدم و هربار برام چیزایی توش تازگی داشت و انگار بار اولم بودم چشم اینا رو میبینه، و ناخودآگاه با دیدن این همه زیبایی ها خداروشکر میکردم مدام،چقدر درس داشت اول اینکه وقتی ایمانت ب خدا قوی و واقعی باشه ترسی نداری وقتی ب خدا اعتماد داری ترس چرا،وقتی به خدا توکل میکنی ترس و شک و تردید چرا،
این مسیر تریل چقدر شبیه زندگی و یا کارهایی هس ک ما میخوایم انجام بدیم ،وقتی کاری رو و هدفی رو انتخاب میکنی و برا رسیدن بهش اشتیاق داری و انتهای مسیر رو تو ذهن خودت مجسم میکنی دیگه پستی و بلندی ،سختی ترس ها رو میبینی ولی ازشون رد میشی چون در آخر زیباییه در آخر رسیدن ب هدفه،بترس ولی ادامه بده،چطور تو دل ترسهات رفتی استاد با نهایت ترس متوقف نشدی چون به خدای و مسیری ک توش قرارت داده ایمان داشتی چون خودت رو به دست الله سپردی و پایان این همه ناهمواری ی مسیر صاف و راحتی وبعد هر سختی اسونی ،چقدر لذت بردم ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت ک منو به این مسیر زیبا و این فایل هدایت کردی
و سپاس از استاد عزیزم و مریم بانو ک این زیبایها ی ناب و خالص رو با ما به اشتراک میزارن
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا منِ نقطه، هیچی نمی دونم تو دانای نهان و آشکاری
تو رب العالمینی
پس از خزائن علم و حکمتت بر علم و حکمتم بیفزای … علم و حکمتی از جنس علم و حکمت سلیمان
خدایا از شر نجواهای ذهنم… از شر باورهای ناهماهنگم … از شر قل و زنجیرهای نامرئیِ باورهای محدودکننده ام، به تو پناه میبرم
ای خیر الرازقین… ای ارحم الراحمین… ای کریم… ای غنی… منو از عوامل بیرونی بی نیاز کن … منم می خوام غنی بودن رو در همه ابعاد از سرراست ترین و لذت بخش ترین مسیر، تجربه کنم
آمین
===============================
سلام به استاد نازنینم که همش دنبال کشف و تجربه خودشه
نکات این فایل ارزشمند:
++وقتی چرایی رفتار هامون رو بررسی می کنیم، به خودشناسی می رسیم
چرا استاد این نوع موتور رو دوست داره؟؟
و پاسخ به این چرایی ها باعث میشه سبکی رو انتخاب کنیم که نتیجه اش بشه لعلک ترضی و فلاح
استاد با پاسخ به این چرایی ها می اومد سبکی رو انتخاب می کرد که هم راضی بود و هم اون، توانایی هاش رو که براش ناشناخته است رو بالفعل می کنه
++ خواسته ای داره ولی مهارتش رو نداره… ولی این خواسته اینقدر فرکانسش قویِ که کار خودشو می کنه و شرایط بیرونی اوکی میشه برای تجربه کردنش… خواسته هامون حتما اجابت میشه اگر ما باورهای درست داشته باشیم
++ استاد منتظر هدایت می مونه… این یعنی باور عمیق داره که این نیرو هست و هر لحظه هدایت می کنه
++ مهارت درخواست کردن… من میگم درخواست توحیدی
++ احترام به قانون… کلاه کاسکت
++ آرام آرام رفتن تو دل ترس ها… اگر بتونی در حالی ک میترسی عمل کنی و حرکت کنی اصلا بعد از نتیجه گرفتن، بعد از موفقیت اصلا یه اعتماد به نفس، یه احساس غروری داری ک واقعا با هیچ چی قابل مقایسه نیس یعنی بعدش واقعا احساس می کنی که یک ورژن جدیدی از شخصیت خودتو خلق کردی… من هم با ترس هام روبرو شدم اولش سخته ولی کم کم که واردش میشی می بینی اصلا هیچی نیست و من چقدر الکی میترسیدم بخاطر اینکه به ذهن مون اجازه میدیم توهمات خیالی عجیبی ایجاد کنه برامون و نذاره که ما واردشون بشیم.
++ مرز بین حماقت و شجاعت
خدایا شکرت برای این آگاهی ها
سلام به استاد عزیزم ودوستان صمیمیم
ایول استاد فوق العاده زیبا بود
چقد توکل داشتن ومن یاد گرفتم وقتی فرزندانم جایی هستن بسپارم دست خدا واصلا نگران نباشم البته سیصدو شصت درجه تغییر داشتم ولی بازم هم بعضی وقتا نگرانم اما امروز یاد گرفتم همه چی دست خداست و نگرانی من بیجاست
شما هم فوق العاده شجاع ونترسیدبا موتور سواری در این شیبهای وحشتناک هنوز بالا رفتن راحتراز پایین امدنه
خدایا شکرررررت بابت این همه زیبایی چقد زیبا بود وای خدای من
چقدر فکر من کوچکه در حد چیزای که میبینم خدارو میشناسم یک ما پیش رفتم شمال جواهر ده. اشک امانم رو بریده بود چقد زیبا همش میگفتم خدایا شکرت چقد زیبایی داری ومن ندیده ام یک جاده ی بیست کیلومتری پراز درخت و سبزه ابرها به ما نزدیک بوده تا آخر آخر رفتم تا کنار آبشار خیلی زیبا بود اونقدر غرق زیبایی بودم که از اون بالا افتادم پایین چنان خوردم زمین که همراهانم به طرفم دویدن و منو بلند کردن فکر میکردم کل استخوانهای شکسته ولی وقتی بلند شدم حتی یه ذره هم جایم درد نمیکرد چون واقعا اون موقع کل وجودم با خدا داشت حرف میزد و تشکر میکرد استاد شما چقدر پیش خدا عزیزید که این همه زیبایی رو از نزدیک میبینید من سی وپنج سالمه اولین بارم بود رفتم شمال و فقط یه ذره از زیباییهای جهان رو دیدم ولی شماهر لحظه زیبایهای خدارو میبیند عزیز دل خدا تبریک
منم دارم میشم عزیز دل خدا تازه دارم زیبایهاشو میبینم
باخودم عهد بستم ماشین بخرم پسرم وخواهرم ومادرم رو ببرم خدایا این فرصت طلایی رو به من بده
استاد مچکرم شما چقدر راحت ما رو همه جا میبرید
سپاس سپاس سپاس
بنام الله بزرگ
سلام به استاد عزیزم
استاد منم چند سال پیش بصورت حرفه ای مثه اون چرخ سوارا بودم و رشته دانهیل ( بالا و پایین رفتن از کوه ) رو انجام میدادم ؛ تقریبا هر هفته با دوچرخه توی کوه بودیم ؛ جاهای بشدت خطرناک میرفتیم ؛ خیلی خیلی خیلی شدید ترس داشت ولی وقتی میدیدم دوستام انجامش میدن منم گفتم پس منم میتونم و واقعا با تموم اینکه همه وجودم غرق ترس بود ولی بازم انجامش میدادم ؛ الان درک میکنم شما چه حد از ترس رو تجربه کردین تازه اونم با موتور که هم شاسی اش بلندتر هم سنگین تر از دوچرخه اس ؛
یجورایی ادما اینجور جاها با الگو پیدا کردن خیلی راحت تر میتونه حرکت کنه ؛ من با دیدن دوستام میگفتم پس وقتی اینا دارن میرن منم میتونم و واقعا هم از پسش بر میومدم ؛ جالب اینجاست که الان که به اون روزا فکر میکنم که رو ترسام پا میزاشتم بخودم میگم واقعا من بودم که اونجاهای خطرناک رو میرفتم با دوچرخه ؟؟؟ ?
اما اگه میترسیدم و نمیرفتم و تجربه نمیکردم الان اینقد پخته نبودم الان حسرتشو میخوردم و هیچ خاطره ای ازش نمیساختم ؛ واقعا شکر خدا بابت اینهمه نعمت و زیبایی
دوستتون دارم
استاد کامنت قبل رو تا وسطای فایل رو دیده بودم که گذاشتم، استاد واقعا آفرین کارت فوق العاده بود عزیزم مرسی که این شور و هیجان و شادی و زیبایی تصاویر رو با ما به اشتراک گذاشتی! در مورد اون ایده فیلم برداری که موبایل رو وصل کردی به موتور واقعا عالی بود استاد! حتما اونم با دوستان موتور سوار و برو بچ به اشتراک بذار کارت درسته استاد!!!??
به نام خداوندهدایتگر
سلام بردوستان عزیزم
این فایل هم نشونه امروزمن بودبادکمه هدایت
این که بایدشجاع ونترس باشم وبه مسیرادامه بدم حتی اگرهدفم کاملاواضح نیست ولی قطعابه مسیری پرازنعمت وثروت هدایت میشم مثل استادکه نمیدونس داره کجامیره ولی درانتهابه یک جای زیباهدایت شد
این که شجاع باشم وحتی اگه ترسیدم ادامه بدم
نگران هیچ چیزنباشم
چون ترس ادم رومحدودمیکنه واجازه دیدن زیبایی هارونمیده
همه چیزباوره وهیچ محدودیتی درکارنیست
ازنقطه امن خودم بیام بیرون
به نشانه هاتوجه کنم وبرم جلوواخرش به بینهایت ثروت ونعمت میرسم
خداوندوعده فزونی وثروت داده
شیطان وعده فقروترس وناامیدی رومیده
دوست دارم دوباره فایل روببینم واقعالذت بردم ازاین همه زیبایی وخوندن کامنت های دوستان
تحسین میکنم این شجاعت ونترس بودن استادرو
خدایاماروهدایت کن به سمت بهترین مسیربرای رشدوپیشرفت وثروت ونعمت
شادوموفق باشید
احمدفردوسی❤❤❤
فتبارک الله احسن الخالقین
سلام به استاد عزیزم
خدایاری گر همه ی ماست ب شکل های مختلف،استاد عزیزم من شخصا موتور سواری رو زود تر از رانندگی یاد گرفتم اونم تو یه روز در واقع چند ساعت و با موتور 125 سی سی و خلاصه همون بار اول به فضل خدا تونستم داداشم رو بذارم ترکم و خودم برونم اونم تو کوه،خلاصه این فایل و فایل قبلی برام خاطره خوبی شد این گذشت تا چند سال بعد و خلاصه امسال همین عید وقتی من تازه ترک داداشم نشستم بحدی ترس وجودم رو گرفته بود ک هرلحظه میخواستم پیاده شم و داشتم فکر میکردم چجور تونستم قبلا اینقدر جسور باشم و این رو به ترسم پیوند دادم ،من قبلا چیزی ب اسم ترس کم سراغم میومد و مجردی ام همیشه میخواسنم مث پسر ها قوی و نترس باشم ولی بعد ازدواج و بچه داری این ترس منو اسیر کرده بود الان با این فایل و باور قوی ک پدر و مادر ها دارن ک روی همچین کوهی و همچین سرسره ای بچه های کوچیشون رو ب امان خدا سپردن و خدا خوب بلده امانتداری کنه، بازم دارم میگم عزیزم عشق من بازم میتونیم قوی بشیم مث گذشته من همون هستم تغییر نکردم فقط یکم ترس دارم اونم ب حول قوه اللهی حذفش میکنم و کردم،شما چه خوب گفتید وقتی افراد مسن رو دیدید ک مسیر سخت رو رفتن این برای شما ی اهرم رنج و لذت شده ک شمام میتونید و واقعادهم تونستید
ی ضربالمثل داریم که میگه
دست کار میکنه ولی چشم میترسه
یعنی بدن داره مسیر رو میره این وسط ذهن همش ترس و استرس وارد میکنه
بله این ذهن ناقلا دیگه مچش رو گرفتم و نمیذارم بتازونه
چقدر مسیرهای حرفه ای رفتید ،هزار الله اکبر ازون دوچرخه سوارها و اراده فولادینشون
من متوجه شدم اکثر راننده های ماشین ها سنشون زیاد بود و خانم هاشونم باهاشون بودن این عالیه یعنی حس زدگی همچنان هست
ممنونم استاددعزیزم ک مارو با آرچ و خلاصه ایالت یوتا آشنا کردید خیلی زیباست بازم خداوند ب خوبی قدرتش رو داره نشون میده و این عظمت خداوند بی حد و حسابه
خدایا شکرت و عاشقتم پروردگارم
خدایا سپاسگزارم برای بودنم در این مسیر پر از عشق و محبت و همراهی همسر عزیزم
خدایا شکرت برای وجود فرزند عزیزم
خدایا شکرت در بهترین زمان و مکان منو به بهترین اتفاقات و افراد هدایت میکنی
خدایا سپاس که استقلال مالی آزادی زمانی و آزادی مکانی دارم
خدایا سپاس وکیلم و همه کاره زندگیم هستی
در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دو دنیا باشیم
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام
سریال سفر به دور آمریکا
قسمت 82
خدای من این همه بچه توی این ارتفاع …چه پدر و مادر های توحیدی ای دارن گه اینقدر آزاد و با فراغ بال هستن
واقعا اگر آدم نگران نباشه و اعتماد کنه اصلا واقعا خداوند داره همه رو هدایت میکنه
چه فرهنگ چه باورهایی بوده که باعث شده این اتفاق به این شکل واقعا اتفاق بیوفته؟
چه قدر توجه شما به خوبی ها زیاد هست و تحسین کردید دست خط قشنگ اون خانم رو
چه لذتی میبره توی این ارتفاع و این منظره مشغول نوشتن باشی.
همه چیز باوره…همه ی اتفاقات زندگی ما رو داره باورهامون میسازه
از هر چی میترسیم سرمون میاد
چه قشنگن همه با لباس های متفاوت راحت ک رنگی رنگی توی این ارتفاع و ابن منظره فوق العاده
آیت منظره کارت پستالیه…حتی ماه ام تو دل آسمون حضور داره
بعد گفتم چرا من دارم بی خیال میشم؟!
گفتم به این دلیل که من اصلا نمیدونم اونجا چه خبره..یعنی من نمیدونم دارم برای چی میرم..وقتی آدم ندونه هدفش چیه خیلی سخته ادامه دادن.
چه عکس های خفنی دارن میگیرن با نماد این ایالت یوتا…
استاد در کنار چه دره ای در حال موتورسواری بودید…
چه قدر لباس موتورسواری شما قرمز زیبایی هست و بهتون میاد…چه خوب که برای خودتون ارزش قائل شدید و لباس مخصوص خریدید…
چه قدر رنگ خاک..اینجا زیباست متفاوته نارنجی رنگ هست
چخ قدر این دستگاهی که باهاش لاستیک ها رو باد میکنن کوچیک و جالب هست تا حملش آسان باشه و جای کمتری رو اشغال کنه…
چه قدر زیباست در دل این دره های سنگلاخ…رودخونه رو داریم
چه خوب خدا شما رو محافظت کرد با وجود باد نداشتن لاستیک موتورهاتون با مهارت تونستید تا اینجای مسیر بیایید..
اینکه مسیر رو با خط های سفید مشخص کردن چه قدر کار رو آسان کرده.پیدا کردن راه رو
دمشون گرم این راه رو با دوچرخه اومدن..چه قدر قدرت دارن و چه قدر انسان توانمنده.خداروشکر
عاشق تونم استاد که برای همه چیز قانون تکامل رو رعایت میکنید…
استاد مجهز به الله اکبر…اونم بدون آب…
استاد حتی اینجا هم با آدم های جدید ارتباط میگیرید…و آرزوهای خوب برای هم میکنید و زیبایی ها رو تحسین میکنید…چه قدر مهارت شما در صحبت کردن به زبان زیبای انگلیسی بالا هست…
چه قدر قشنگ یه سری مسیرها رو پل گذاشتن.. چه قدر برایرعلایق انسان ها ارزش قائل هستن که همچین مکان هایی رو امن و به این شکل در اختیار اونها قرار میدن..
چه قدر اینجا بزرگ و تعداد تریل ها و مسیرهای موتورسواری زیاده
استاد از چه مسیرهایی با چه شیب های تندی حرکت میکردید…
اینجا تو دل این سخره ها این درختچه های زیبا بادرنکردنیه…این مسیرها انتهایی نداره و تا جایی که چشم کار میکنه ادامه دارن
استاد چه شجاعتی به خرج دادید جایی که دوتا موتورسوار انصراف دادن شما با شجاعت عبور کردید و به صدای خداوند گوش دادید..
استاد من خیلی جاها با دیدن شیب و سختی مسیر میگفتم استاد تو رو خدا نرو..
خدای من توی این مسیرها با این سن اونم با دوچرخه چه قدر داره باورهای ما رو تکون میده
اینجا عشق و علاقه محدودیتی مثل سن و جنس نداره
هر آنچه مرا نکشد قوی ترم خواهد ساخت استاد دمتون گرم با وجود ترس حرکت کردید
چه ماشین های خفنی اینجان با لاستیک های هیولا توی این مسیرهای سخت
روی صخره هایی به مانند اینه با جیپ قرمز چه قدر خفنه راننده اش
همه چیز امکان پذیزه همه چی ..
چه قدر خوبه که اینها لذت بردن رو محدود نمیکنن به سن و نمیگن دیگه از ما گذشته همون باور محدودکننده ی خیلی از ماها
چه دقت زیادی رو میطلبه رانندگی توی این مسیرها..
خط سفید مسیر هواپیما در کنار خورشید و آسمون آبی چه زیباست
فاینالی رسیدیم به آروی خداروشکر که به سلامت رسیدید
22/بهمنماه/1402