این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-19.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-29 05:00:442024-09-12 10:08:31سفر به دور آمریکا | قسمت 82
358نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
الان که دارم این متن را مینویسم، بعد از یک راز نیایش به درگاه خدا ونوشتن خواستهام از خدا خواستم که من را هدایت کند وبگد بهم که کاری که در فکرش هستم را شروع کنم که وسوسههای ذهنی به سراغم اومد وگفت تو برای شروع باید سرمایه بیشتر داشته باشی که اول کار بتونی مزد همکارا را بدی تا فووشت رونق بگیرد، ومن با این ذهنیت برخورد کردم وگفتم من شروع میکنم واصلا قبل از آماده شدن خدمات فروش دارم وبه راحتی دستمزد همکارانم را میدم، وذهنم را آرام کردم وگفتم خدایا چکار کنم، خواستم پیاده روی برم که گوشیم را روشن کردم ناخودآگاه اومدم طرف فایل نشانه امروز که خدا از زبان استاد به من گفت اولش که بدون نگرانی به خدا اعتماد کن ونترس وحرکت کن، در جایی دیگه گفتند که خدا چشمکی به من زد وگفت برو پیش نترس ومن این سخنان را به فال نیک میگیرم میدانم که جواب سوال من بود از زبان استاد خدارا شکر وسپاس بابت این همه زیبایی، واین همه عشق الهی که در وجود تک تک ما قرار داده
حیف که نمیشه اینجا وویس گرفت وگرنه فریاد ها میزدم و حسمو انتقال میدادم که چه کردی با ما…
واقعا چه تصاویری خلق کردی استاد چه فیلمی شده…
از فیلم برداری خفن بدون لرزش آیفون 11 تا زیبایی های مسیر خفن و ترسناک و پرتگاه های تریل های آمریکا….
من که همش میگفتم وایی استاد کاشکی من جات بودم از روی اون تپه ها پرش میزدم …
ولی ذهن منطقیم میومد میگفت نه بابا حتما خیلی سخته خودتو بزار جای استاد توی شرایط استادباشی اینو نمیگی با تشنگی با خستگی و با ترس تپه های مرتفع جور دیگه حستو نشون میدادی….
ولی در کل من پسر نترسیم شجاع جسور و خفن و هیولا…
استاد ولی جهان هستی پا بده من بیام آمریکا با هم میریم اینبار الانا دیگه شما کلی وزن کم کردین و کلی چالک و چابک تر شدین 100 درصد میتونید عملکرد بهتری داشته باشین…
با هم دیگه میریم همه تریل های خفن و ترسانک خاکی جاده های آمریکا رو با رد لاستیکامون آسفالت میکنیم…
واقعا هم مردم آمریکا با ماشین و موتور ها آفرود اینقدر رفته بودن این تریل ها جاده خاکی سنگ های قهوه ایی مشکی شده بود یا به قول خودم آسفالتشون کرده بودن….
خیلی زیبا بود استاد این قست سفر نامه ….
واقعا هدایتی این چالش سخت رو گذروندین…
خیلی خوبه که آدم برای خودش چالش انتخاب کنه و از سختی و فشارش لذت ببره که آره دارم قوی تر میشم…
این خیلی فرق میکنه با کسی که حرکت نمیکنه و جهان هستی اینقدر توی چالش ها و فشار های غیر انتخابی قرارش میده که حرکت و رشد کنه….
منم که الان توی چالش انتخابی کیش هستم…
وایی بچه ها نمیدونین که چقدر داره بهم خوش میگذره…
صبح ها ساعت چهارونیم بیدار میشم میزنم بیرون
میرم لب دریا یه تمرین خفن یوگا میزنم یه کشش عالی به بدنم میدم بعد میرم توی آب دریا زلال و آبی شنا میکنم اینقدر میچسپه بهم کلا روح و روانم شاد میشه…
بعدم میام یه دوش آب سرد میگریم…
بعد میام اتاق آماده میشم تا بریم سر کار…
دوباره غروب برمیگردیم…
دوباره میرم پیاده روی تا شب دوباره میخوابم و روز زیبا از نو روزی زیباتر از نو…
خداروشکر خیلی از زیبایی و هدایت خدا لذت میبرم…
بخدا هدایت توی کارم اینقدر عالی الهام میشه که اینقدر سریع عمل میکنم که از همه همکارا سریع تر
راحتر و بهتر و سالم تر کارو تحویل میدم…
همه کفشون بریده…
امروز صاحب کار گفت من حقوق تورو از همه بیشتر میدم… اینقدر خوشحال شدم…اینقدر خداروشکر کردم…
همکارا گفتن چجوری اینقدر راحت وسریع کارا رو انجام میدی…
سپاس گزارم از استاد عزیزم بابت این فایل فوق العاده. چقدر احساسم خوب شد از همه چی لذت بردم. از فیلم برداریتون لذت برم. خیلی باحال میومدین جلوی موتور و صحبت میکردید. از اون تیکه که زیپ و بستید و گفتید لتس گو خیلی لذت بررردم و کلی برام فان و جالب بود. صخره های هیولا اصلا یه تیکه بود من ترسیدم گفتم استاد الان از دره میوفته پایین??
خیلی لذت بردم از دوچرخه سوارها چقدر عشق میخواد بخدا تو گرما رکاب بزنی. اونم توی مسیری که با موتور نمیشه رفت. چه قدر و آمادگی جسمانی نیاز داره…اصلا باورم نمیشد افرادی هستن توی همچین مسیرهایی با دوچرخه برن.
خیلی خیلییییی لذت بردم. با خودم گفتم با بچه های همفرکانس و استاد عزیزم میریم یه روز همچین مسیرهایی رو، و تا اون موقع استاد خیلی حرفه ای شدن و راهنمامون میشن…
واقعا رسیدن به خواسته ها و ثروتمند شدن معنوی ترین کار در دنیا هست. خدارو صد هزار مرتبه شکر که من هم می تونم روزی مثل استاد به همین خواسته هایی برسم، و ثروتمند باشم و این زیبایی ها رو با بقیه به اشتراک بگذارم..
خداروشکر بابت اینکه دوست و استاد عزیزی مثل شما دارم.
از صمیم قلب ممنووونم
منتظر فایل های بعدی هستم تا باهاشون عشق کنم و لذت ببرم.
من خودم ادیت ویدیو کردم می دونم کار راحتی نیست و این 50 دقیقه شاید 3، 4 ساعت از تون وقت گرفته باشه. ممنونم که فایل ها رو با عشق به ما به اشتراک می گذارید. واقعا ممنونم . امیدوارم صدها برابر احساس خوبی که در ما بوجود میارید خدا بهتون احساس خوب و ثروت و نعمت بده…
من فیلمتون رو تماشا کردم ولی در مرحله اول درک نکردم که من باید چه درسی از این فایل بگیرم؟؟ من با مداری که الان در اون قرار دارم چرا با این فایل مواجه شدم؟؟ اومدم و کامنتهای بچه ها روخوندم و هرچه بیشتر تمرکز کردم پرده های بیشتری از جلوی چشمانم کنار رفت و الان که دارم این کامنتو میذارم اون ندایی که در درونم باید بگه چی بنویسم شروع به صحبت کردن کرده!!!
من کل این فایل رو یک نمادی از زندگی انسانها میبینم. اون دشت با سایه هایی در جایی، با زمینهای مسطح و گاهی سنگلاخی، با تابش ارام و همیشگی خورشید، با جاری بودن رودی، با بیکرانگی اسمان، با علامتهای روی زمین و با انسانهایی که در روی زمین هریک به شکلی دنبال نشانه ای را گرفته اند و با ختم شدن ان به جاده ای اسفالت و سرعت بالا برای من نماد تولد و مرگ بود.
تولد در روی زمین، و مسیر به چشم سخت اما بدل شدنی!!!! همان نماد زندگی است و هر چاله ای و هر سنگی چه کوچک چه بزرگ و هر فرازی و هر نشیبی چه ارامو چه کند نمادی از اتفاقات روزمره زندگی است. اینکه با وجود هر انچه پیش روست هر انچه در پس سر است هر انچه در زیر پاست تو متمرکز انچه شوی که میخواهی، تو بدنبال نشانه ها بروی و تو علائم را دنبال کنی گاه بایستی و گاه با توکل پیش بروی، گاه تحسین کنی و گاه دستی تکان دهی و لبخندی ببینی، گاه به امیدی از انکه میاید بپرسی… مسیری که امدی سخت بود؟؟؟ و گاه حتی به بی اب بودنت هم توجه نکنی و با اینکه تنهایی مدام افعالت جمع باشد، بچه ها بریم!!!! بچه ها ببینید!!!! بچه ها اینجا رو!!!! و خورشید همواره ارامو گرم بتابد!!! و اسمان ارام باشد!!!! این به نظرم زندگی است!!! و رسیدنتان به جاده اسفالت و سرعت در ان مسیر مرگ است!!! ازاد و رها شدن از همه چیز و سبک به پیش رفتن با حس زیبای ازادی!!!!
و خورشید حضور همیشگی و زیبای الله در همه ی لحظات عمرمان،
حس زیبای دیگری که در دیدن این فایل داشتم، لحظه ای بود که تصویر روی ماه رفت و من حس کردم الان که ما در سمت دیگری از زمین هستیم خورشید برایمان در حال طلوع کردن است و چه خوب که میتوان با وجود شما در انطرف کره زمین تمام ۲۴ ساعت روز را زیبایی الله را دید وقتی ما بخوابیم خورشید شما طلوع و دوربینهایتان برایمان در حال ضبط می گردد!!!!
و استاد عباس منش عزیز!!!! ممنون که زندگی کردید و زندگی کردن را به ما اموختید. خدایا ممنون که مراقب دوربین استاد بودی، ممنون که حواست به تدوین و تهیه شدن این فایل از ابتدا تا انتها بود تا مرا به تجسمی از حیات و مرگ برسانی، الله یکتا ممنون که یکتایی!!! سپاس که بینظیری!!!! سپاس که هیچ اتفاقی اتفاقی نیست!!!! سپاس که جاری هستی!!!!
سلام. چقدر خوبه این ایده لایک دادن به نظرات، انگار ی چکاپ فرکانسی میشه، همه نظرات ثبت میشه اما مواردی که هم راستا و هم مدار با هدف اصلی سایت هستند تائید رو دریافت می کنند و اگر کسی بخواد نظر خودش رو چک کنه میتونه هم راستایی شو با دریافت این لایک ها چک کنه و اگر جایی منحرف بشه بررسی کنه و متوجه انحرافش بشه. من نظرم رو که گذاشتم حس خوبی داشتم و لی وقتی لایک رو نگرفت به فکر فرو رفتم که دلیلش چیه، و فهمیدم. من در برداشت اولیه ام اون صحرا رو به عنوان زندگی و قرار گیری در اسفالت انتهایی رو مرگ و ازادی متصور شدم. باید این تصور اولیه رو یکم دیگه چکش کاری کنم و اینجوری اصلاح کنم.
که،
اون صحرا و اون فراز و نشیب ها مسیر رسیدن به اهدافه، و اون جاده اسفالت انتهایی و حس ازادی حس خوش رسیدن به هدف. نشانه ها ی مسیر و تلاش برای خوب نگه داشتن احساس و شکرگزاری و تحسین سایرین و لذت بردن از هر انچه هست چه اسانی چه سختی مسیر رسیدن به هدف است مهم لذت بردن از مسیر است که وقتی این حس لذت با رسیدن به هدف ترکیب میشود حس قشنگ ازادی را رقم میزند.
برداشت اولیه من از این بابت درست نبود که لازم نیست بمیریم تا به لذت ازادی برسیم زیباتر و بسی زیباتر این است که در زندگی این حس زیبا را تجربه کنیم. تا در دنیا و اخرت سعادتمند باشیم.
ممنون از محیط برنامه ریزیشده و هدفمند فراهم امده برای زندگی اعضای این خانواده خوش فرکانس!!!! خانم شایسته گرامی، مدیر فنی عزیز و استاد عباس منش یونیک!!!!
عجب این فایل جذاب و نفس گیر بود. چقدر تحسینتون میکنم که برای خواسته و اهدافتون اینطور جدیت دارین و با همت دنبال میکنید حتی اینقدر سخت!!!
چقدر در ابتدای فایل متحیر شدم از آرامش و ریلکسی خانواده ها در ارتباط با بچه هاشون🧐🧐هنوز باورم نمیشه که این بچه های کوچک در اون منطقه کوهستانی خطرناک و اینکه چقدر بزرگترها ریلکس بودند خدای من چطور؟؟
اینجاست که میفهمم خدایا ما چقدر باورهای محدود کننده داریم!!چقدر به زبان ایمان و توکل داریم و در عمل واااای هیچیم!!توکل حقیقی رو به چشم دیدم خدا جون.
بهم یاد بده و کمکم کن تا زندگیم رو اینجوری دستت بسپارم اینجوری بهت اعتماد کنم در عمل نه حرف🙏🏻🙏🏻🙏🏻
چقدر تحسین میکنم این مردم رو
حقا که باید هم در این نعمت و زیبایی زندگی کنند با این باورهای صحیح و درست و پر قدرت👌🏻👌🏻
استاد با فایل هاتون نمیدونید چقدر دارم با ترس هام خودم رو مواجه میکنم و وااای که بعد از هر روبرو شدن میبینم که اون ترس توهم بوده و خودم بودم که حتی سمتش نمیرفتم. هنوز هم خیلی ترسا دارم ولی همین که اقدام و شروع کردم،برام بسیار ارزنده هست.
یاد گرفتم خودم رو تشویق کنم و به خودم بعد از هر موفقیت حتی کوچک،به خودم تبریک بگم و روی شونه خودم بزنم💪🏻💪🏻
این رو بدونید که چه تاثیرات مثبتی در زندگی ما دارید.
زندگی در این سایت جز بزرگی از زندگی روزانه من شده و خدا رو بابتش شاکرم
پیوستگی آسمان و کویر. چه اتصال زیبایی. انگار با هر قدم راهی به آسمون آبی باز میکنیم.
چطور آدم ها میتونن در اون سرِ کره زمین اینقدر متفاوت باشند از ما؟ اینقدر آرام ، اینقدر مطمئن، اینقدر باایمان، اینقدر مثال زدنی، روی اون صخره های خطرناک با بچه های کوچیکشون از طبیعت و ماجراجویی لذت میبردن، بدون نگرانی.و جالب اینجاست که اتفاقی هم نمی افتاد. واقعا جالبه.
چقدر آدم های فوق العاده ای در دنیا وجود دارند. آدمهایی که هدفمند ، دنبال کشف ناشناخته هان، دنبال تجربه ی زیبایی ها و در این مسیر ، خودشون رو میشناسن، خودشون رو به چالش میکشن و ورژن بهتر و قوی تری از خودشون میسازند.
لازم نیست همه چیزو بدونی، لازم نیست از همه چیز آگاه باشی، لازم نیست مسیر رو بشناسی، لازم نیست نترسی،فقط کافیه با وجود ترسِت قدم برداری، فقط کافیه با وجود تردیدهات حرکت کنی، فقط کافیه بهش اعتماد کنی، خودش هدایتت میکنه ، تو فقط قدم اول رو بردار، تو فقط ایمان بیار.
تو پای در ره بنه و هیچ مپرس
خود بگویدت که چون باید رفت
استاد عزیزم ممنونم بخاطر این فایل ارزشمندتون، اینکه ترسهاتون رو صادقانه با ما در میون گذاشتید و باعث شُدید من بفهمم که اگه ترسیدم خودمو محکوم نکنم، با وجود ترس هام حرکت کنم، نیاز نیست صبر کنم تا ترسهام از بین بره کافیه حرکت کنم، اونوقت میبینم که هدایت میشم و همه چیز ساده میشه.
خداروشکر میکنم که توی شرایط عالی زیره سقف خونمون روی مبل راحت نشستم و دارم این متن و مینویسم
حقیقتا ب دلم اومد در ابتدا منم از پا گزاشتن رو ترسام بهتون بگم :
ترس از صحبت کردن با دیگران و معرفی محصولم و تجارتم ب دیگران:۵ساله پیش بود که نتورک مارکتینگ و شروع کردم با انگیزه ای بسیار بالا و با اعتماد بنفسی بسیارررررررررر پایین ،وقتی میخواستم ب ی نفر زنگ بزنم و صحبت کنم دستام میلرزید ،صدام میلرزید و استرس شدیدی داشتم ،میرفتم ی جا تنها و خودمو مجبور میکردم که زنگ بزنم و آروم آروم اینکار رو میکردم بخاطره اشتیاق زیاد ب موفقیت مالی حاضر بودم پا بزارم روترسام خلاصه ب هر سختی بود خودمو متقاعد میکردم و اینکار رو میکردم ولی الان بعد گذشت ۵سال ب لطف خداوند خیلی خیلی راحت تر با هر نفری که دلم بخاد ارتباط میگیرم و کارمو انجام میدم و از وقتی که از طریق استاد عزیزم بامقوله توحید اشنا شدم و سعی کردم توحیدی تر باشم خیلی راحت تر شدم میدونین آدما رو تو ذهنم کوچیک تر کردم و خدارو بزرگتر ،ب صورت هدایتی تجارت دیگه ای رو هم شروع کردم و با شروع تجارت دیگه ای فهمیدم که چقدر با ۵ساله پیشم متفاوت شدم خداروشکر و چون مدتیه که دارم روی باورهام کار میکنم میبینم که اصل داستان باورهاست که اگ بخوام از تجربیات مدت اخیرم بگم خیلییییی مفصل و جذابه که انشاالله بزودی راجع بهش صحبت میکنم ولی موضوع این فایل پا گزاشتن رو ترس هاست یادمه ۲ساله پیش ی شب دلم گفت اگ خیلی مردی برو با فلانی (مالک بزرگترین آجیل شهرمون )صحبت کن و من خیلی ترسیدم ولی با ترسام رفتم تو فروشگاه بزرگشون سراغشون و گرفتم ایشون و ب من نشون دادن و من رفتم و باهاشون صحبت کردم و تجربه خیلی خوبی رو کسب کردم و بعد از صحبت با ایشون اصلا رو زمین نبودم و تو آسمونا بودم
ترس دیگه ای که داشتم صحبت کردن تو جمع بود ،تو ی جمع چندنفره که فقط میخواستم خودمو معرفی کنم استرس میگرفت من و صورتم سرخ میشد و صدام میلرزید ولی خودمو تو همچی شرایطی قرار دادم و خیلی وقته که من تو جمع های چند ده نفره سخنرانی میکنم و آموزش میدم و …
ترس دیگه ای که داشتم این بود که شب تنها خونه بخوابم ی شب که خانواده نبودن من چون با دوستانم که سالها باهم بودیم هم عقیده نبودم تصمیم گرفتم برخلاف دفعات پیش ب کسی نگم بیاد خونمون و با کتاب رفتم خونه کتاب خوندم و خوابیدم و این ترسمم تا حدود زیادی از بین رفته
ترس از رانندگی داشتم و ی مدت کوتاهی شب ها تپسی کار کردم و این ترسمم ریخت و با ی سری چیزای جدید و خوب اشنا شدم
خلاصه هر وقت رفتم تو دل ترس هام هم پیشرفت کردم و اعتمادبنفسم بیشتر شده و فهمیدم بیشتر میتونم روی خداحساب کنم
هر وقت میبینم ی نفر ی کار جسورانه میکنه آنتریک میشم که منم ی کاری بکنم استاد عزیزم بادیدن این ودیو تصمیم گرفتم که پا بزارم روترسم و برم شنا یاد بگیرم
هر زمان شنا یادگرفتم و پا رو ترسم گزاشتم میام و تو این صفحه مینویسم
انقدراین تصاویر زیباوپراز عشق و لذت بودکه دقایقها میخادفقط و فقط نگاه کنی و لذت ببری.وباورهای فوق العاده ای رو بسازی…..
دقیقا بعدازاتمام فصل ایمان راستین ازمجموعه کتابهای رویاهایی که رویا نیستن من این فایل ودانلودکردم..وهماهنگی بی نظیر خوندن این کتاب و دیدن این فایل ،،انقدر برام پرازاگاهی و هدایت خداوند بود که باز دارم این کتاب و مرور میکنم برای پاگذاشتن روی تمام ترسهای ناشناختم که فقط از شرک داشتن به خدا بوجود میاد و بادیدن این تصاویر وصحبتهای استاد عزیزم ،،شورو شوقی بی نظیر برای قدرت گرفتن برای ادامه ی راهم درمن بوجود اومده…..
استادعزیزم..انقدر حس خالصانه و صادقانه ای رو میشد از امواج صداتون فراگرفت که هنوز این امواج توی ذهن من داره میچرخه و موج مثبت این انرژی وجودم رو احاطه کرده که قابل وصف نیست ومن ندیدم چنین احساس پاک و صادقانه ای رو تابحال که باتمام وجودم باورکنم ،،
مسیر بی نظیر و فوق العاده ی این تریلها…با جیپ…موتور..دوچرخه و حتی پیاده ،،،چقدر قشنگ مرور میکرد درسهای شمارو در ذهن من…که اصل لذت بردنه نه سریع طی کردن مسیر…اصل حرکته با ایمانه همراه با شنیدن صدای هدایت..اصل گذرازموانعه با توکل و حمایت همه جانبه ی خداوند..اصل داشتنه احساس خوبه حتی باوجود ابروافتاب……اصل اینه که توچجوری لذت میبری از مسیر رسیدن به خاسته هات و طی کنی باعشق فارغ از نگاه و قضاوت و انتخاب دیگران…اصل اینه که مرور کنی بادیدن تصاویر این ادمها که هرکدوم فقط بفکر بالذت طی کردن این مسیرن به سبک شخصیه خودشون.،،واشاره به اگاهیهای بی نظیر فصل سبک شخصی زندگی خودت رو داشته باش از کتاب رویاهایی که رویا نیستن….،..اصل اینه که وقتی در یک مسیر ۴*۴ هستی …..به قلبت گوش کنی و با صدای هدایت انتخاب کنی که اگه باورهای درستی داشته باشی به بهترین ساده ترین و لذت بخشترین مسیر هدایت میشی….اصل اینه که احساست و خوب نگه داری در هرلحظه حتی اگه زیر نور افتابی و اب همراهت تمام شده ولی انقدر مثل استادعباسمنش پراز عشق و شوق و شوری از کشف ناشناخته های وجودت باقدم گذاشتن در مسیرهای ناشناخته…که به نبودنها توجهی نمیکنی …اصل هماهنگ بودن با خودت و خدای درونته که باهاش میتونی سختترین تریلهارو هم طی کنی برای رسیدن به خاسته هات….اصل اینه که بیادبیاری مهمترین شخص زندگیت خودتی ووقتی یادبگیری تریلهای زندگیت و طی کنی بدون وابستگی به هرکس و هرچیز اونوقته که معنای توحیدرو درک کردی ودرعمل داری اجراش میکنی…اصل اینه که بدونی در هرلحظه احاطه شدی با زیبایی و ثروت و نعمت درتمام تریلهای زندگیت و بابرخورد به موانع و صخره ها..تو واضحتر میتونی انتخاب کنی که چی میخای…اصل اینه که بدونی برای انتخاب تریلهای زندگیت محدودیتی وجودنداره وقتی باورکنی خدای نامحدودت رو،،،واینکه توانتخاب میکنی حتی اگه گذراز یه دیوار صاف باشه…وهدایت میشی ….اصل اینه که بدونی تویی که انتخاب میکنی….تویی که باور میکنی و تویی که بر طبق انتخاب و باورت به اون مسیرهدایت میشی…
استاد عزیزم این تصاویرخدایی همرا باحس قلبی شما که حاکم برتمام فضای این فایل بود…،هزاران نکته واگاهی ناب رو درذهن من یاداوری کردکه با کلمات قادر به توصیف اون نیستم…مرور کتابهای چگونه فکرخدارابخانیم،،ورویاهایی که رویا نیستندبعداز یکسال …همراه با دیدن این تصاویر ،،هماهنگی بی نظیری رو در قلب وذهن من بوجوداورده که بشارتهای بی نظیری رودارم ازخداوند دریافت میکنم.. .
سپاس و هزاران سپاس قلبیم رو تقدیم شما میکنم که توحید عملی رو در تک تک دقایق زندگی من با این صداقت و حسن نیت در کلام و احساستون جاری کردین..
سلام، وخداراسپاس
الان که دارم این متن را مینویسم، بعد از یک راز نیایش به درگاه خدا ونوشتن خواستهام از خدا خواستم که من را هدایت کند وبگد بهم که کاری که در فکرش هستم را شروع کنم که وسوسههای ذهنی به سراغم اومد وگفت تو برای شروع باید سرمایه بیشتر داشته باشی که اول کار بتونی مزد همکارا را بدی تا فووشت رونق بگیرد، ومن با این ذهنیت برخورد کردم وگفتم من شروع میکنم واصلا قبل از آماده شدن خدمات فروش دارم وبه راحتی دستمزد همکارانم را میدم، وذهنم را آرام کردم وگفتم خدایا چکار کنم، خواستم پیاده روی برم که گوشیم را روشن کردم ناخودآگاه اومدم طرف فایل نشانه امروز که خدا از زبان استاد به من گفت اولش که بدون نگرانی به خدا اعتماد کن ونترس وحرکت کن، در جایی دیگه گفتند که خدا چشمکی به من زد وگفت برو پیش نترس ومن این سخنان را به فال نیک میگیرم میدانم که جواب سوال من بود از زبان استاد خدارا شکر وسپاس بابت این همه زیبایی، واین همه عشق الهی که در وجود تک تک ما قرار داده
درود و عشق استاد جان ….
شکر وجودت….
واقعا ماشالله خدا قووت بهت…
حیف که نمیشه اینجا وویس گرفت وگرنه فریاد ها میزدم و حسمو انتقال میدادم که چه کردی با ما…
واقعا چه تصاویری خلق کردی استاد چه فیلمی شده…
از فیلم برداری خفن بدون لرزش آیفون 11 تا زیبایی های مسیر خفن و ترسناک و پرتگاه های تریل های آمریکا….
من که همش میگفتم وایی استاد کاشکی من جات بودم از روی اون تپه ها پرش میزدم …
ولی ذهن منطقیم میومد میگفت نه بابا حتما خیلی سخته خودتو بزار جای استاد توی شرایط استادباشی اینو نمیگی با تشنگی با خستگی و با ترس تپه های مرتفع جور دیگه حستو نشون میدادی….
ولی در کل من پسر نترسیم شجاع جسور و خفن و هیولا…
استاد ولی جهان هستی پا بده من بیام آمریکا با هم میریم اینبار الانا دیگه شما کلی وزن کم کردین و کلی چالک و چابک تر شدین 100 درصد میتونید عملکرد بهتری داشته باشین…
با هم دیگه میریم همه تریل های خفن و ترسانک خاکی جاده های آمریکا رو با رد لاستیکامون آسفالت میکنیم…
واقعا هم مردم آمریکا با ماشین و موتور ها آفرود اینقدر رفته بودن این تریل ها جاده خاکی سنگ های قهوه ایی مشکی شده بود یا به قول خودم آسفالتشون کرده بودن….
خیلی زیبا بود استاد این قست سفر نامه ….
واقعا هدایتی این چالش سخت رو گذروندین…
خیلی خوبه که آدم برای خودش چالش انتخاب کنه و از سختی و فشارش لذت ببره که آره دارم قوی تر میشم…
این خیلی فرق میکنه با کسی که حرکت نمیکنه و جهان هستی اینقدر توی چالش ها و فشار های غیر انتخابی قرارش میده که حرکت و رشد کنه….
منم که الان توی چالش انتخابی کیش هستم…
وایی بچه ها نمیدونین که چقدر داره بهم خوش میگذره…
صبح ها ساعت چهارونیم بیدار میشم میزنم بیرون
میرم لب دریا یه تمرین خفن یوگا میزنم یه کشش عالی به بدنم میدم بعد میرم توی آب دریا زلال و آبی شنا میکنم اینقدر میچسپه بهم کلا روح و روانم شاد میشه…
بعدم میام یه دوش آب سرد میگریم…
بعد میام اتاق آماده میشم تا بریم سر کار…
دوباره غروب برمیگردیم…
دوباره میرم پیاده روی تا شب دوباره میخوابم و روز زیبا از نو روزی زیباتر از نو…
خداروشکر خیلی از زیبایی و هدایت خدا لذت میبرم…
بخدا هدایت توی کارم اینقدر عالی الهام میشه که اینقدر سریع عمل میکنم که از همه همکارا سریع تر
راحتر و بهتر و سالم تر کارو تحویل میدم…
همه کفشون بریده…
امروز صاحب کار گفت من حقوق تورو از همه بیشتر میدم… اینقدر خوشحال شدم…اینقدر خداروشکر کردم…
همکارا گفتن چجوری اینقدر راحت وسریع کارا رو انجام میدی…
منم گفتم خدا، خدا بهم میگه…
اونام میگن ایول چجوری مگه میشه چرا ما نمیشنویم صدای خدارو…
منم گفتم با خدا باش پادشاهی کن…
اونام راست راست فقه نگام میکنن…
فقط منم میخوام زیاد نریم توی بحث و اثبات کردن قوانین…
میگذرمو میرم…
اونام میرن توی فکر…
خداروصد هزار مرتبه شکر…
من عاشقتون هستم…
سهند(:
سلام استاد جانم
امیدوارم که عالی باشید
رها بودن به حرف اسونه اما
به شدددددت پاشنه ی اشیله
به شدت مااادما مقاومت داریم دلمون میخواد همه چیو کنترل کنیم کاش بتونم اعتماد کنیم
کاش بتونیم دستمونو بدیم به دست اون
حتی لبه ی پرتگاه خودمونو بسپریم به خداوند
که خب همونم تکامل میخواد
یکسری باورها باید ساخته بشه
درس بعدی
از هرچی بترسیم سرمون میاد
ترس ازکجا میاد
ازتوجه به چیزی که نمیخوایم
وقتی به چیزی که نمیخوای داری توجه میکنی
تواونو دعوت میکنی به زندگیت
پس باتمام وجود سعی کن کانون توجهت رو برداری ازروی ناخواسته ها
بدی به ایمان
بدی به توکل بدی به خداوند
اونوقته که همیشه همه چی برات گل و بلبله
واقعاااا درصد اتفاقات ناخواسته برای خودم
توی همین چند وقت که سعی کردم کانون توجهم رو کنترل کنم میتونم بگم به یک درصد رسیده که حتی اونم خودم خلق کردم
نترسیم از چیزی
بزرگترین درسی که گرفتم همین بود
به نام خالق زیبایی ها
سپاس گزارم از استاد عزیزم بابت این فایل فوق العاده. چقدر احساسم خوب شد از همه چی لذت بردم. از فیلم برداریتون لذت برم. خیلی باحال میومدین جلوی موتور و صحبت میکردید. از اون تیکه که زیپ و بستید و گفتید لتس گو خیلی لذت بررردم و کلی برام فان و جالب بود. صخره های هیولا اصلا یه تیکه بود من ترسیدم گفتم استاد الان از دره میوفته پایین??
خیلی لذت بردم از دوچرخه سوارها چقدر عشق میخواد بخدا تو گرما رکاب بزنی. اونم توی مسیری که با موتور نمیشه رفت. چه قدر و آمادگی جسمانی نیاز داره…اصلا باورم نمیشد افرادی هستن توی همچین مسیرهایی با دوچرخه برن.
خیلی خیلییییی لذت بردم. با خودم گفتم با بچه های همفرکانس و استاد عزیزم میریم یه روز همچین مسیرهایی رو، و تا اون موقع استاد خیلی حرفه ای شدن و راهنمامون میشن…
واقعا رسیدن به خواسته ها و ثروتمند شدن معنوی ترین کار در دنیا هست. خدارو صد هزار مرتبه شکر که من هم می تونم روزی مثل استاد به همین خواسته هایی برسم، و ثروتمند باشم و این زیبایی ها رو با بقیه به اشتراک بگذارم..
خداروشکر بابت اینکه دوست و استاد عزیزی مثل شما دارم.
از صمیم قلب ممنووونم
منتظر فایل های بعدی هستم تا باهاشون عشق کنم و لذت ببرم.
من خودم ادیت ویدیو کردم می دونم کار راحتی نیست و این 50 دقیقه شاید 3، 4 ساعت از تون وقت گرفته باشه. ممنونم که فایل ها رو با عشق به ما به اشتراک می گذارید. واقعا ممنونم . امیدوارم صدها برابر احساس خوبی که در ما بوجود میارید خدا بهتون احساس خوب و ثروت و نعمت بده…
عاشقتووونمممم
استاد عباس منش عزیز، سلام
من فیلمتون رو تماشا کردم ولی در مرحله اول درک نکردم که من باید چه درسی از این فایل بگیرم؟؟ من با مداری که الان در اون قرار دارم چرا با این فایل مواجه شدم؟؟ اومدم و کامنتهای بچه ها روخوندم و هرچه بیشتر تمرکز کردم پرده های بیشتری از جلوی چشمانم کنار رفت و الان که دارم این کامنتو میذارم اون ندایی که در درونم باید بگه چی بنویسم شروع به صحبت کردن کرده!!!
من کل این فایل رو یک نمادی از زندگی انسانها میبینم. اون دشت با سایه هایی در جایی، با زمینهای مسطح و گاهی سنگلاخی، با تابش ارام و همیشگی خورشید، با جاری بودن رودی، با بیکرانگی اسمان، با علامتهای روی زمین و با انسانهایی که در روی زمین هریک به شکلی دنبال نشانه ای را گرفته اند و با ختم شدن ان به جاده ای اسفالت و سرعت بالا برای من نماد تولد و مرگ بود.
تولد در روی زمین، و مسیر به چشم سخت اما بدل شدنی!!!! همان نماد زندگی است و هر چاله ای و هر سنگی چه کوچک چه بزرگ و هر فرازی و هر نشیبی چه ارامو چه کند نمادی از اتفاقات روزمره زندگی است. اینکه با وجود هر انچه پیش روست هر انچه در پس سر است هر انچه در زیر پاست تو متمرکز انچه شوی که میخواهی، تو بدنبال نشانه ها بروی و تو علائم را دنبال کنی گاه بایستی و گاه با توکل پیش بروی، گاه تحسین کنی و گاه دستی تکان دهی و لبخندی ببینی، گاه به امیدی از انکه میاید بپرسی… مسیری که امدی سخت بود؟؟؟ و گاه حتی به بی اب بودنت هم توجه نکنی و با اینکه تنهایی مدام افعالت جمع باشد، بچه ها بریم!!!! بچه ها ببینید!!!! بچه ها اینجا رو!!!! و خورشید همواره ارامو گرم بتابد!!! و اسمان ارام باشد!!!! این به نظرم زندگی است!!! و رسیدنتان به جاده اسفالت و سرعت در ان مسیر مرگ است!!! ازاد و رها شدن از همه چیز و سبک به پیش رفتن با حس زیبای ازادی!!!!
و خورشید حضور همیشگی و زیبای الله در همه ی لحظات عمرمان،
حس زیبای دیگری که در دیدن این فایل داشتم، لحظه ای بود که تصویر روی ماه رفت و من حس کردم الان که ما در سمت دیگری از زمین هستیم خورشید برایمان در حال طلوع کردن است و چه خوب که میتوان با وجود شما در انطرف کره زمین تمام ۲۴ ساعت روز را زیبایی الله را دید وقتی ما بخوابیم خورشید شما طلوع و دوربینهایتان برایمان در حال ضبط می گردد!!!!
و استاد عباس منش عزیز!!!! ممنون که زندگی کردید و زندگی کردن را به ما اموختید. خدایا ممنون که مراقب دوربین استاد بودی، ممنون که حواست به تدوین و تهیه شدن این فایل از ابتدا تا انتها بود تا مرا به تجسمی از حیات و مرگ برسانی، الله یکتا ممنون که یکتایی!!! سپاس که بینظیری!!!! سپاس که هیچ اتفاقی اتفاقی نیست!!!! سپاس که جاری هستی!!!!
سپاس!!!!
در پناه الله یکتا!!!
سلام. چقدر خوبه این ایده لایک دادن به نظرات، انگار ی چکاپ فرکانسی میشه، همه نظرات ثبت میشه اما مواردی که هم راستا و هم مدار با هدف اصلی سایت هستند تائید رو دریافت می کنند و اگر کسی بخواد نظر خودش رو چک کنه میتونه هم راستایی شو با دریافت این لایک ها چک کنه و اگر جایی منحرف بشه بررسی کنه و متوجه انحرافش بشه. من نظرم رو که گذاشتم حس خوبی داشتم و لی وقتی لایک رو نگرفت به فکر فرو رفتم که دلیلش چیه، و فهمیدم. من در برداشت اولیه ام اون صحرا رو به عنوان زندگی و قرار گیری در اسفالت انتهایی رو مرگ و ازادی متصور شدم. باید این تصور اولیه رو یکم دیگه چکش کاری کنم و اینجوری اصلاح کنم.
که،
اون صحرا و اون فراز و نشیب ها مسیر رسیدن به اهدافه، و اون جاده اسفالت انتهایی و حس ازادی حس خوش رسیدن به هدف. نشانه ها ی مسیر و تلاش برای خوب نگه داشتن احساس و شکرگزاری و تحسین سایرین و لذت بردن از هر انچه هست چه اسانی چه سختی مسیر رسیدن به هدف است مهم لذت بردن از مسیر است که وقتی این حس لذت با رسیدن به هدف ترکیب میشود حس قشنگ ازادی را رقم میزند.
برداشت اولیه من از این بابت درست نبود که لازم نیست بمیریم تا به لذت ازادی برسیم زیباتر و بسی زیباتر این است که در زندگی این حس زیبا را تجربه کنیم. تا در دنیا و اخرت سعادتمند باشیم.
ممنون از محیط برنامه ریزیشده و هدفمند فراهم امده برای زندگی اعضای این خانواده خوش فرکانس!!!! خانم شایسته گرامی، مدیر فنی عزیز و استاد عباس منش یونیک!!!!
در پناه الله یکتا!!!!
سلام بر خداوند زیبایی ها و فراوانی ها
خدای روزی دهنده و ثروت ساز من
سلام بر استاد آگاهی دهنده ام
عجب این فایل جذاب و نفس گیر بود. چقدر تحسینتون میکنم که برای خواسته و اهدافتون اینطور جدیت دارین و با همت دنبال میکنید حتی اینقدر سخت!!!
چقدر در ابتدای فایل متحیر شدم از آرامش و ریلکسی خانواده ها در ارتباط با بچه هاشون🧐🧐هنوز باورم نمیشه که این بچه های کوچک در اون منطقه کوهستانی خطرناک و اینکه چقدر بزرگترها ریلکس بودند خدای من چطور؟؟
اینجاست که میفهمم خدایا ما چقدر باورهای محدود کننده داریم!!چقدر به زبان ایمان و توکل داریم و در عمل واااای هیچیم!!توکل حقیقی رو به چشم دیدم خدا جون.
بهم یاد بده و کمکم کن تا زندگیم رو اینجوری دستت بسپارم اینجوری بهت اعتماد کنم در عمل نه حرف🙏🏻🙏🏻🙏🏻
چقدر تحسین میکنم این مردم رو
حقا که باید هم در این نعمت و زیبایی زندگی کنند با این باورهای صحیح و درست و پر قدرت👌🏻👌🏻
استاد با فایل هاتون نمیدونید چقدر دارم با ترس هام خودم رو مواجه میکنم و وااای که بعد از هر روبرو شدن میبینم که اون ترس توهم بوده و خودم بودم که حتی سمتش نمیرفتم. هنوز هم خیلی ترسا دارم ولی همین که اقدام و شروع کردم،برام بسیار ارزنده هست.
یاد گرفتم خودم رو تشویق کنم و به خودم بعد از هر موفقیت حتی کوچک،به خودم تبریک بگم و روی شونه خودم بزنم💪🏻💪🏻
این رو بدونید که چه تاثیرات مثبتی در زندگی ما دارید.
زندگی در این سایت جز بزرگی از زندگی روزانه من شده و خدا رو بابتش شاکرم
هزاران بار شکر خدای چاره سازم🙏🏻🙏🏻🙏🏻♥️♥️♥️
به نام خداوند بخشاینده و مهربان
سلام به هم فرکانسی های عزیزم
سریال زیبایی ها ادامه داره
پیوستگی آسمان و کویر. چه اتصال زیبایی. انگار با هر قدم راهی به آسمون آبی باز میکنیم.
چطور آدم ها میتونن در اون سرِ کره زمین اینقدر متفاوت باشند از ما؟ اینقدر آرام ، اینقدر مطمئن، اینقدر باایمان، اینقدر مثال زدنی، روی اون صخره های خطرناک با بچه های کوچیکشون از طبیعت و ماجراجویی لذت میبردن، بدون نگرانی.و جالب اینجاست که اتفاقی هم نمی افتاد. واقعا جالبه.
چقدر آدم های فوق العاده ای در دنیا وجود دارند. آدمهایی که هدفمند ، دنبال کشف ناشناخته هان، دنبال تجربه ی زیبایی ها و در این مسیر ، خودشون رو میشناسن، خودشون رو به چالش میکشن و ورژن بهتر و قوی تری از خودشون میسازند.
لازم نیست همه چیزو بدونی، لازم نیست از همه چیز آگاه باشی، لازم نیست مسیر رو بشناسی، لازم نیست نترسی،فقط کافیه با وجود ترسِت قدم برداری، فقط کافیه با وجود تردیدهات حرکت کنی، فقط کافیه بهش اعتماد کنی، خودش هدایتت میکنه ، تو فقط قدم اول رو بردار، تو فقط ایمان بیار.
تو پای در ره بنه و هیچ مپرس
خود بگویدت که چون باید رفت
استاد عزیزم ممنونم بخاطر این فایل ارزشمندتون، اینکه ترسهاتون رو صادقانه با ما در میون گذاشتید و باعث شُدید من بفهمم که اگه ترسیدم خودمو محکوم نکنم، با وجود ترس هام حرکت کنم، نیاز نیست صبر کنم تا ترسهام از بین بره کافیه حرکت کنم، اونوقت میبینم که هدایت میشم و همه چیز ساده میشه.
شاد و سلامت باشید در پناه خداوند بلندمرتبه
سلام نفس
اولش گفتم برمیگرده ولی شما با ایمان شروع کردی .
عشقی به اون خدا که مونده بودی برگردی مسیر خیلی دشواره برم ازین دشوارتر نباشه اما به راهنمایه درونت اعتماد کردی و نتیجشم که دیدیم .
الان فکر میکنم که حدود ۴ ساعتی باشه که دارم دیدگاه های بچه ها را میخوندم بچه ها متشکرم ..دمه همه گیتون گرم بابا ای ول دس خوش
استاد به همون خدا که هدایتت کرد خیلی دوست دارم
چرا اینقدر صاف یه دستی
سلام استاد عزیزم و سلام خانواده عزیزم
خداروشکر میکنم که توی شرایط عالی زیره سقف خونمون روی مبل راحت نشستم و دارم این متن و مینویسم
حقیقتا ب دلم اومد در ابتدا منم از پا گزاشتن رو ترسام بهتون بگم :
ترس از صحبت کردن با دیگران و معرفی محصولم و تجارتم ب دیگران:۵ساله پیش بود که نتورک مارکتینگ و شروع کردم با انگیزه ای بسیار بالا و با اعتماد بنفسی بسیارررررررررر پایین ،وقتی میخواستم ب ی نفر زنگ بزنم و صحبت کنم دستام میلرزید ،صدام میلرزید و استرس شدیدی داشتم ،میرفتم ی جا تنها و خودمو مجبور میکردم که زنگ بزنم و آروم آروم اینکار رو میکردم بخاطره اشتیاق زیاد ب موفقیت مالی حاضر بودم پا بزارم روترسام خلاصه ب هر سختی بود خودمو متقاعد میکردم و اینکار رو میکردم ولی الان بعد گذشت ۵سال ب لطف خداوند خیلی خیلی راحت تر با هر نفری که دلم بخاد ارتباط میگیرم و کارمو انجام میدم و از وقتی که از طریق استاد عزیزم بامقوله توحید اشنا شدم و سعی کردم توحیدی تر باشم خیلی راحت تر شدم میدونین آدما رو تو ذهنم کوچیک تر کردم و خدارو بزرگتر ،ب صورت هدایتی تجارت دیگه ای رو هم شروع کردم و با شروع تجارت دیگه ای فهمیدم که چقدر با ۵ساله پیشم متفاوت شدم خداروشکر و چون مدتیه که دارم روی باورهام کار میکنم میبینم که اصل داستان باورهاست که اگ بخوام از تجربیات مدت اخیرم بگم خیلییییی مفصل و جذابه که انشاالله بزودی راجع بهش صحبت میکنم ولی موضوع این فایل پا گزاشتن رو ترس هاست یادمه ۲ساله پیش ی شب دلم گفت اگ خیلی مردی برو با فلانی (مالک بزرگترین آجیل شهرمون )صحبت کن و من خیلی ترسیدم ولی با ترسام رفتم تو فروشگاه بزرگشون سراغشون و گرفتم ایشون و ب من نشون دادن و من رفتم و باهاشون صحبت کردم و تجربه خیلی خوبی رو کسب کردم و بعد از صحبت با ایشون اصلا رو زمین نبودم و تو آسمونا بودم
ترس دیگه ای که داشتم صحبت کردن تو جمع بود ،تو ی جمع چندنفره که فقط میخواستم خودمو معرفی کنم استرس میگرفت من و صورتم سرخ میشد و صدام میلرزید ولی خودمو تو همچی شرایطی قرار دادم و خیلی وقته که من تو جمع های چند ده نفره سخنرانی میکنم و آموزش میدم و …
ترس دیگه ای که داشتم این بود که شب تنها خونه بخوابم ی شب که خانواده نبودن من چون با دوستانم که سالها باهم بودیم هم عقیده نبودم تصمیم گرفتم برخلاف دفعات پیش ب کسی نگم بیاد خونمون و با کتاب رفتم خونه کتاب خوندم و خوابیدم و این ترسمم تا حدود زیادی از بین رفته
ترس از رانندگی داشتم و ی مدت کوتاهی شب ها تپسی کار کردم و این ترسمم ریخت و با ی سری چیزای جدید و خوب اشنا شدم
خلاصه هر وقت رفتم تو دل ترس هام هم پیشرفت کردم و اعتمادبنفسم بیشتر شده و فهمیدم بیشتر میتونم روی خداحساب کنم
هر وقت میبینم ی نفر ی کار جسورانه میکنه آنتریک میشم که منم ی کاری بکنم استاد عزیزم بادیدن این ودیو تصمیم گرفتم که پا بزارم روترسم و برم شنا یاد بگیرم
هر زمان شنا یادگرفتم و پا رو ترسم گزاشتم میام و تو این صفحه مینویسم
یاحق
سلام به استاد عزیزم و شایسته ی شایسته ام….
انقدراین تصاویر زیباوپراز عشق و لذت بودکه دقایقها میخادفقط و فقط نگاه کنی و لذت ببری.وباورهای فوق العاده ای رو بسازی…..
دقیقا بعدازاتمام فصل ایمان راستین ازمجموعه کتابهای رویاهایی که رویا نیستن من این فایل ودانلودکردم..وهماهنگی بی نظیر خوندن این کتاب و دیدن این فایل ،،انقدر برام پرازاگاهی و هدایت خداوند بود که باز دارم این کتاب و مرور میکنم برای پاگذاشتن روی تمام ترسهای ناشناختم که فقط از شرک داشتن به خدا بوجود میاد و بادیدن این تصاویر وصحبتهای استاد عزیزم ،،شورو شوقی بی نظیر برای قدرت گرفتن برای ادامه ی راهم درمن بوجود اومده…..
استادعزیزم..انقدر حس خالصانه و صادقانه ای رو میشد از امواج صداتون فراگرفت که هنوز این امواج توی ذهن من داره میچرخه و موج مثبت این انرژی وجودم رو احاطه کرده که قابل وصف نیست ومن ندیدم چنین احساس پاک و صادقانه ای رو تابحال که باتمام وجودم باورکنم ،،
مسیر بی نظیر و فوق العاده ی این تریلها…با جیپ…موتور..دوچرخه و حتی پیاده ،،،چقدر قشنگ مرور میکرد درسهای شمارو در ذهن من…که اصل لذت بردنه نه سریع طی کردن مسیر…اصل حرکته با ایمانه همراه با شنیدن صدای هدایت..اصل گذرازموانعه با توکل و حمایت همه جانبه ی خداوند..اصل داشتنه احساس خوبه حتی باوجود ابروافتاب……اصل اینه که توچجوری لذت میبری از مسیر رسیدن به خاسته هات و طی کنی باعشق فارغ از نگاه و قضاوت و انتخاب دیگران…اصل اینه که مرور کنی بادیدن تصاویر این ادمها که هرکدوم فقط بفکر بالذت طی کردن این مسیرن به سبک شخصیه خودشون.،،واشاره به اگاهیهای بی نظیر فصل سبک شخصی زندگی خودت رو داشته باش از کتاب رویاهایی که رویا نیستن….،..اصل اینه که وقتی در یک مسیر ۴*۴ هستی …..به قلبت گوش کنی و با صدای هدایت انتخاب کنی که اگه باورهای درستی داشته باشی به بهترین ساده ترین و لذت بخشترین مسیر هدایت میشی….اصل اینه که احساست و خوب نگه داری در هرلحظه حتی اگه زیر نور افتابی و اب همراهت تمام شده ولی انقدر مثل استادعباسمنش پراز عشق و شوق و شوری از کشف ناشناخته های وجودت باقدم گذاشتن در مسیرهای ناشناخته…که به نبودنها توجهی نمیکنی …اصل هماهنگ بودن با خودت و خدای درونته که باهاش میتونی سختترین تریلهارو هم طی کنی برای رسیدن به خاسته هات….اصل اینه که بیادبیاری مهمترین شخص زندگیت خودتی ووقتی یادبگیری تریلهای زندگیت و طی کنی بدون وابستگی به هرکس و هرچیز اونوقته که معنای توحیدرو درک کردی ودرعمل داری اجراش میکنی…اصل اینه که بدونی در هرلحظه احاطه شدی با زیبایی و ثروت و نعمت درتمام تریلهای زندگیت و بابرخورد به موانع و صخره ها..تو واضحتر میتونی انتخاب کنی که چی میخای…اصل اینه که بدونی برای انتخاب تریلهای زندگیت محدودیتی وجودنداره وقتی باورکنی خدای نامحدودت رو،،،واینکه توانتخاب میکنی حتی اگه گذراز یه دیوار صاف باشه…وهدایت میشی ….اصل اینه که بدونی تویی که انتخاب میکنی….تویی که باور میکنی و تویی که بر طبق انتخاب و باورت به اون مسیرهدایت میشی…
استاد عزیزم این تصاویرخدایی همرا باحس قلبی شما که حاکم برتمام فضای این فایل بود…،هزاران نکته واگاهی ناب رو درذهن من یاداوری کردکه با کلمات قادر به توصیف اون نیستم…مرور کتابهای چگونه فکرخدارابخانیم،،ورویاهایی که رویا نیستندبعداز یکسال …همراه با دیدن این تصاویر ،،هماهنگی بی نظیری رو در قلب وذهن من بوجوداورده که بشارتهای بی نظیری رودارم ازخداوند دریافت میکنم.. .
سپاس و هزاران سپاس قلبیم رو تقدیم شما میکنم که توحید عملی رو در تک تک دقایق زندگی من با این صداقت و حسن نیت در کلام و احساستون جاری کردین..