سفر به دور آمریکا | قسمت 98 - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 98
    279MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

261 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3151 روز

    قسمت 93 را می دیدم:

    چه مهمانی های جالب و داستان های آشنایی جالبی داشتند .

    همه جای دنیا خرافات پیدا میشه و ما انسانها دشمنی نداریم جز باورهای اشتباه خودمان و ساده بودن خودمان.

    من هم سادگی و صحبت کردن و تمرکز روی خوبی ها و صفت زیبا در مهمانی را به جای غذا خوردن و پذیرایی های مفصل دوست دارم. شاید به همین دلیل است تازگی ها از این مهمانی ها که فقط تاکید اصلی اشان به غذا است چندان تمایل ندارم.

    مناظر زیبا از آپارتمان و هوای تمیز داشتید . انشالله تهران هم همین طور هوای پاک داشته باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    الهام شاکر گفته:
    مدت عضویت: 2518 روز

    IN GOD WE TRUST

    با سلام خدمت استاد عزیزم، مریم جان مهربون و خانواده صمیمی عباس منش

    چه سفر هیجان انگیزی، استاد عزیزم رو تحسین میکنم که با ایمان به الله و با آرامش میتونه به هر آنچه که میخواد برسه و لذت بیشتری رو تجربه کنه

    خیلی خوشحالم و خدا رو شکر میکنم که به لطف استاد و مریم عزیز دیدن این مناظر بسیار زیبا نصیب ما شد، واقعا بینظیر و هیجان انگیزه، فکر کن فرمون هواپیما تو دست خودت باشه و هر جا که دلت میخواد هدایتش کنی ارتفاع رو کم و زیاد کنی و از زیبایی ها لذت ببری، چقدر زیبا و دیدنی هست مناظر این شهر با این جنگل و دریا و چقدر دریاچه ها و برکه های زیاد و زیبایی داره، آسمون آبی با اون ابرهای سفید و اون جنگل های سرسبز همه رو یکجا با هم میشه دید، و این پل زیبایی که در اثر یک تضاد ساخته شده و تلالو نور روی آب دریا در اون تایم رویایی واقعا دیدنی هست، واااقعا زیباست، واااقعا لذت بردم حس کردم که خودم داخل این هواپیما هستم و دارم این مناظر رو از نزدیک میبینم، از مریم عزیزم خیلی خیلی ممنونم که اینقدر زیبا این مناظر و نعمت های خداوند رو به ما نشون میدن.

    خدا رو شاکر و سپاسگزارم به خاطر دیدن این همه نعمت و زیبایی، و از استاد و مریم عزیزم تشکر میکنم و برای همه آروزی سلامت، ثروت و عشق و آرامش دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    پریا جلیل گفته:
    مدت عضویت: 1855 روز

    خدایاشکرت فقط میتونم بگم خدایاشکرت که انسانی از جنس و نوع من و روح الهی من داره از نعمتهای فراوان و بیکرانت لذت میبره خدایاشکرت که یک انسان را به این از رو باهاش رساندی درتمام طول پرواز منم باشما شکرگزاری کردمو از تمام نعمات نامحدود الهی لذت بردم مخصوصا هواپیمای شما، و نکته دیگه از اون بالا که همه چیز کوچک شد باخودم گفتم داشتن یه ویلای بزرگ شاید ازاین پایین برامن که میبینمش بزرگ و دورازدسترس باشه ولی چندکیلومتربالاتر چقد کوچیک و تو دست جاشدنیه همون طور که اگه من فکر و باورهامو گسترش بدم و باور کنم برامنم میشه به همون اندازه هر رویای بزرگی کوچک و دست یافتنی میشه به سادگی گرفتنش تو دستت کافیه دستم را بزارم روش. نوش جونتون خوش بگذرانید رویای منم فلوریداست که مطمئنم بهش میرسم خیلی زود😍😎😎😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    علی مالک گفته:
    مدت عضویت: 3971 روز

    سلام بر استاد گرامی و خانوم شایسته عزیز و تمام بچه های گل و هم مسیر

    چقدر این فایل زیباست آخه هر چی بگم کمه. منم عاشق پرواز کردن بودم و هستم. با دیدن این فایل یادم افتاد که وقتی بچه بودم یعنی حدودا 7 سالم بود اون موقع ها عشق هواپیما بودم فقط. حالا این عشق چطوری در من بوجود اومده بود دلیلش این بود که چندین بار با هواپیما سفر کرده بودیم و من عاشق این ماشین غول پیکر شده بودم.

    تمام زندگیم شده بود فکر کردن به هواپیما. جالبه که تو اون سن تصمیم گرفته بودم هواپیما بسازم. هر روز میرفتم کلی چوب و تخته هایی که چندین برابر قدم بود با زحمت جمع میکردم و پیدا میکردم میرفتم لب ساحل و سعی میکردم اینا رو جوری سر هم کنم که بشن هواپیما، یه هواپیمای بزرگ.

    آخ که چقدر بچگی ها خوب بود. آدم اصلا محدودیت حالیش نیست. من اصلا نمی گفتم نمیشه فقط میخواستم بسازم تازه پیش خودمم میگفتم وقتی ساخته شد کجاها باهاش میرم و از این حرفا.

    الان که فلش بک میزنم به اون روزها فقط تو ذهنم لذت بردن و رسیدن به خواسته بود. البته که من هیچ وقت موفق نشدم اینکار رو بکنم ولی کلی لذت بردم اون روزا.

    چقدر لحظه پروازتون رو دوست داشتم اصلا انگار داشتم کاملا اون رو حس میکردم. چقدر زیبا بود منظره شهر از اون بالا. وای که من هنوز با دیدن همچین منظره هایی از خود بی خود میشم.

    من تمام لحظه ها رو تجسم کردم که انگار منم اونجا هستم پیش شما. ریختن دل هنگام بلند شدن و فرود اومدن، دیدن زمین که هی کوچیک و کوچیک تر میشه، دیدن جاهای آشنایی که قبلا از روی زمین اونها رو دیده بودیم، قدم زدن روی باند و بودن در کنار هواپیما ها. همه و همه من و به وجد میاره.

    من عاشق بودن در محیط فرودگاه در هنگام روز و در فصل گرما هستم. هر موقع اونجا میرم انگار تمام فکر و خیالای منفی از ذهنم پاک میشه و با تمام وجودم فقط لذت میبرم. همیشه هم سعی میکنم هر جا میخوام برم تو روز برم. و اگر با اتوبوس برم تا دم هواپیما معمولا روی باند اینقدر کنار هواپیما وای میستم تا تقریبا آخرین نفر باشم که وارد هواپیما میشم. برای اینکه تجربه کنار هواپیما و باند فرودگاه بودن رو باز هم داشته باشم. و احساس آرامش عمیقی که همیشه در این موقع میاد سراغم رو تجربه کنم و لذت ببرم.

    خدایا شکرت بخاطر این فایل زیبا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: