سفر به دور آمریکا | قسمت 99 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 99
    234MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

237 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    منیژه حکیمیان گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم مریم نازم ومایک دوست داشتنی

    این فایل 16 دقیقه بود ولی برای من به اندازه سالها درس داشت چقدر عالی وزیبا بود

    دمتون گرم خانم شایسته چقدر شما عالی هستید برای همه ما یه الگوی بی نظیر هستید

    صدای گرم ودوست داشتنی شما که نشان از حال خوب وآرامش وصلح درونی است شهر زیبای تمپا در شب چقدر خوشگل بود چقدر این فضا را خواستم تا در مدارش، قرار بگیرم چقدر مایک بزرگ شده مسئولیت پذیر ودر کنار شما باید هم عالی باشه

    چقدر شما برای سایت زحمت می‌کشید هر روز ایده های جدید را عملی میکنید واین سایت روز به روز عالی تر میشه

    سفر به سانفرانسیسکو، چقدر من شما ومایک را تحسین کردم بدون وابستگی به استاد سفر میکنید

    چقدر فیلم های قدیمی واون اهنگ دلنشین بود از بس احساساتی شدم اشکم در آمد واقعا عالی بود عشق، پدر و پسری، لحظات شیرین را به بهترین نحو ثبت کرده بودید

    و کامروایی داشته ورود به سانفرانسیسکو ودیدار استاد عزیز غروب خورشید زیبا، کنار دریا صحنه های فوق‌العاده

    واهنگ سفر زیبا که بهترین آهنگ برای این تصاویر بود

    واقعا عشقید لحظه به لحظه لذت بردم وخودم را آنجا تصور کردم

    انارهای خوشمزه نوش جانتان ایشالا همیشه سالم وشاد باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1626 روز

    خدایا ار انچه که در زندگیم دارم از آن توست

    خدایا برای نعمت سلامتی سپاسگزارم

    خدایا برای شادابی ام سپاسگزارم

    خدایا برای کیف و حساب بانکی

    پر پولم سپاسگزارم .

    خدایا برای رفاه و آرامشم سپاسگزارم

    خدایا برای سلامتی خود و

    خانواده ام سپاسگزارم 

    خدایا برای عشق مهربانم سپاسگزارم 

    خدایا برای داشتن خانه ام سپاسگزارم

    خدایا برای ماشین عالی ام سپاسگزارم

    خدایا برای این زندگی عالی سپاسگزارم 

    خدایا برای تک تک نعمت هایی که به من عطا فرمودی سپاسگزارم

    خدای مهربانم

    نورت را در وجودمان متجلی کن که

    سخت محتاج آنیم …

    خدایا

    برکت نگاهت را در نگاهمان بریز تا هر

    کجا که مینگریم نیکی باشد و مهر …

    خدایا

    میدانی که خسته ام از خودم از نجواهای ذهنم

    از باورهای محدود کننده ای که مانع رشد وپیشرفتم

    میشوند

    خدایا

    دستم را بگیر

    خدایا نگاه مهربانت را بر زندگیم ببار

    خدایا کمکم کن که تسلیم تو باشم

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3915 روز

    بسم رب الصدیقین

    بسم رب الشهدا

    به نام ربی که به من علم آموخت

    به نام ربی که به من اراده داد تا انتخاب کنم مسیر زندگیم، در هر لحظه

    به نام خداوندی تنها ربی که، روزی رسانِ بی حسابِ من و هر کسی که به او ایمان آورد، ایمانی فعال که همواره با عمل صالح و تقوا و احسان همراه است.

    سلام

    سلام به هم پاره های ارزشمندم، سلام به دستِ بینظیر خدا برای آموزش قوانین ثابت اش، پروردگارِ یکتا

    سلام به استاد عزیز جانممم و فراثروتمند و آگاه و بینظیرم که من عااشقشممم و چقدر قانون را توی این سفرنامه مخصوصا در جای جای زندگیش تا اونجایی که من درک میکردم، میدیدم و میبینم و حس میکنم، کسی که حرفش با عملش یکیه … کسی که وقتی میگه میخوام این کارو بکنم با نتیجه نشون میده! واو … سپاس گزارم از شما بهترین استادِ دنیااا، منن عااشقتونممممم

    سلام به مریم جان عزیزِ دلم که با انجام دادن عشق و علاقه اش نه تنها خودش بلکه بی نهایت ارزش ایجاد کرد و ثروت خلق کرد، ثروتی عظیم و ارزشمند و گران بها همچون سفرنامه ی دور به آمریکا ( فصل اول ) و .. من عاشقونه عاشقتونمممم و وای خدای من وقتی هر قسمت شروع میشه با اون سلام کردن ویژه و بینظیر و اون مهارت ادیت کردن، مهارت صداگذاری، هارمونی و تعادل فایل ها ( در واقع این فایل ها من باور دارم هر کدومشون، یک محصول | دوره است، چرا که هر قسمت درس های زیادی درش هست که هر کس به اندازه ظرف دریافتش متوجه و درک میکنه، و از اون جایی که استاد انسانیه که همواره سعی میکنه خودش باشه و برای خودش توی سبک شخصی ارزشمندش زندگی کنه .. پس همیشه سعی میکنه بهترینِ خودش باشه در هر لحظه، به همین دلیل این قسمت ها فایل های رایگانی نیستند و میتونه زندگی هر کسی را به مرور زمان و با توجه به “تکامل” و “تعهدی” که برای تغییر بنیادین باورهاش میده و مهم تررر “تمرکز 100%” که میذاره روی همین تعهد تا حالا هر لحظه اش را با ایمان و شجاعت و توکل و رهایی بیشتر از نتیجه ی مورد دلخواهش بسازه.)

    سلام به همه ی هم پاره های ارزشمند و بینظیر و زیباااااااای من واقعاا زیبااا خدارووشکررر، واقعاا ثروتمندد، واقعا فهمیم، واقعاا شادد، واقعا متفکرر، واقعااا دارا، واقعاا چی بگمم خداروشکررر صدهزارر مرتبه شکر به خاطر داشتن همچین دوستای بینظیررر و فوق العاده شاد و خوشبختم. خداروشکرر واقعاا خداروشکرر

    و سلام به روی ماه خودم، که این مسیر را انتخاب کردم ..

    و امااا سلاممم و هزاران سلاممم به کسی که به یاری که به یار و دوست وفاداری که همیشه همراهمه و تنهام نمیذاره و بیشتر از من خودم را دوست داره و بهم عشق میورزه، آره هر وقت الان میام در موردش بنویسم حالم دگرگون میشه ” بهم گفت محمدم باید چیزی را بنویسیم با هم اینجا، دقیقا همینجا، اما بذارید بیشتر در موردش بگم، در مورد بهترین دوستم ..

    خدای من

    مهربون من

    یار و یاور هستی بخشِ من

    عشققق من

    عزیزززز دلِ من

    شگفتی ساز هر شگفتیِ من

    دلیل هر حرکت و بخشش و مهربانی و انفاقِ من

    دلیل هر خنده و شادی و رقص و های های کنانِ من

    دلیل هر قافیه و ردیف و مصرع و بیتِ من

    دلیل هماهنگی بینظیر من، با خودم با خودش، با مخلوق ..

    دلیل اشتیاقِ سوزان من برای تغییر بنیادین باورها و عقاید و نگرش ها و افکار ریز و بزرگِ من

    آره

    پروردگار یکتای من

    خدای یگانه، تنها معبود و یار و یاور مومنان، صدیقان، شهدا، انبیا و هر کس که به او ایمان می آورد ..

    و تنهاا و تنهاا دوست من

    ربی که در نزدیکی من است، در رگ ها و تمام سلول های من است

    ربی که از رگ گردن هم به من نزدیک تر است

    ربی که، هیچ برگی بی اذن او رقص رقص کنان بر روی زمینِ پر از فراوانی و ثروت و نعمتش نمی افتد

    ربی که، اعلم است به هر چیزی و میداند هر آنچه که درون سینه ی تو میگذرد

    ربی که، اگاه ترین است، مهربان ترین، شنواترین، بیناترین، رو به گستراننده ترین، روزی رسان، و ” ترین ” هر صفت نیکوی دیگریست.

    ربی که یاری که همینجاست توی همین کلمه ها توی همین صفحه ی موبایل و یا لپ تاپ توی همین رنگ فونتی که میبنی و با همین چشم های ناز و زیبا و بینایی که داره دنبال میکنه خودش را … آره ، همه چیز خودشه هیچی نیست که ندونه و یا در خارج از توانایی کنترل او باشه، هر چیزی هر کاری در سناریوی اوست و سناریوی خدا برای من و تمام این جهان هستی بینظیر و شگفت انگیزو خارق العاده که به هر جاش بنگری و تفکری کنی .. خداااا راا میبینی … خدااا را … آره سناریوش کامل ترین، بی نقص ترین و هدفمندترین هست.

    به قول مایک بینظیر هم پاره ی جذاب و خارق العاده و توانا و دوست داشتنی من، وقتی فقط 9 سالش بود و این شعر را میخواست بخونه (( و در همون حالم استاد بینظیری که بهش گفته میشه فیلم بگیر، و مریم عزیزی که امروز به یاد میاره!! که عه ویدوهای قدیمی مایک .. بذار برم ببینمشون و همونجاایی که قبل از اینکه بگه بریم این کلیپ ها را ببینیم یک لبخند و خنده ای کرد که احساس میکردم این خنده هم دقیقا در زمان و مکانِ مناسبش هست .. خنده و احساس خوبی که از پیروی ندای درونی و انجام دادن الهاماتت هست، خدایااا شکرتتت )) و گفت :

    آره آره خداا من اینجام به خاطر تو خدا جون

    و تو خدا جون بیشتر از من میخوای که ثروتمند بشوم، بیشتر از من میخوای که شاد باشم و به استقلال مالی و زمانی و مکانی برسم ”

    و حتی دیدن این فایل، بعد از سه ماه از انتشارش در حالی که در صبح زیبا این فایل را دیدم اما اون لحظه چیزی نداشتم که بگم ( داشتم به صورت تمرکزی روی باورهای مالی کار میکردم) ولی دقیقا بعد از یک خرید اینترنتی ( هر روز داره جهان داره پیشرفت میکنه فرصت های برای ثروتمند شدن بیشتر میشه و همه چی داره ساده تر و زیباتر و لذت بخش تر میشه خداروووهزارر مرتبه شکر ) و ساعت 7 بود که یاد دوباره ایمیلی افتادم که در مورد توضیحات زیبای ” جلسه سوم – قدم نهم ” بود.

    وقتی خواندمش .. همون خط اول

    وای خدای من

    این بود:

    ” تفاوت تجربیات‌ ما در تمام جنبه‌های زندگی‌-فارغ از هر مذهب و فرهنگی که داریم-، برگرفته از تفاوت درک‌مان از توحید است.

    توحید نه به عنوان یک واژ‌‌ه‌ برای نمایش برتری مذهب‌مان‌، بلکه یک اصل برای سنجشِ میزان کنترل ذهن‌مان و فرمانبری از الهاماتِ قلب‌مان. ”

    احساس کردم توی یک هم زمانی دقیقااا با این جلسه هستم، بدون اینکه اصلا این فرا محصول تکاملی را خریده باشم.

    چرا؟

    12 روزهه که از تعهد جدی تری که به خودم برای تغییر باورهای بنیادینم دادم میگذره و خداروشکر که هر اتفاقی که هم میافته ” الخیر فی ما وقع است ” …

    خواندن همین 2 خط بالا بود که خدای درونم احساس کردم وقتشه با کمال میل در مورد فقط و فقط این روزهام مقداری بگم!

    توی این 12 روز،

    من واقعاا با تمامِ وجودم بیشتر از همیشهه بیشتر از هر لحظه ی کذشته ام درک کردم که باورهای توحیدی” توحیددددد چکارر میکنهه روی تو چه تاثیر خارق العاده ای میذاره

    خدای من خدای

    خدا شاهده که این روزهاا اصلاا کل برنامه ام شده .. دنبال قانون توی قرآن گشتن .. تفسیرر تفسیر .. و دفترم که همیشه کنارمه و مینویسم و گاهی هم پرودرگارم بهم میگه محمد جانم این چیزی را که حالا با تموم وجود ارزشمندت درکش کردی ( که البته هر نیکی بهم میرسه از ربم هست و نه از من، من هیچی از خودم ندارم هر چیییی دارمم هر توانایی هر میزان اراده، درک، آگاهی .. هر چی که دارم از خدام دارم از بهترین دوستم دارم، آره از خدایی که بیشتر از من خودم را دوست داره، بیشتر از من میخواد که ثروتمند باشم، بیشتر از من میخواد که با ثروتمند شدنم بهش نزدیک تر بشم محبوت تر بشم، عزیز تر بشم، بیشتر از من میخواد که با رسیدن به خواسته های ارزشمندم تنها راهی که برای پیشرفت جهان است؛ خودم و خدایم را با رسیدن به اون خواسته هاای ارزشمند تجربه بکنم )

    چقدررر زیبااااااااااااا خدامون توی قرآن قانون ساده اش را بیان کرده

    دیشب رسیده بودم به اعراف : خدای من خدای من بخدااا که کارم شده اشک و اشک و گریه و درک این عظمت که بازممم نمیتونم با این ذهنمم کمی از قدرت و عظمتش را فقط درک کردم و امیدوارم فقط ..

    سوره ی اعراف بود که داستان خلق آسمان ها و زمین هست و بعد آفرینش پدرمون، آدم و حوا و داستان ابلیس و بعد داستان نوح، همینطور قوم عاد، قوم ثمود، قوم لوط، مردم مدین، و داستان حضرت موسی است …

    میشه همین الان برید کل آیات این سوره را فقط یک نگاه بندازید؟؟ میشه؟؟

    اون وقت یک چیز را خیلیی واضح میبینی! ” تکرار ” آره تکرار

    چقدر این داستان هااا تکرارر شدند، تاریخ تکرارر شده و تعداد کمی بودند که درس گرفتند، عبرت گرفتند

    و آره تعداد کمی هستند که سپاس گزار هستند.

    چقدرر خدااا گفته بابا، غمگین نباش پیامبر! نارحت نباش، حرف و سخن بیهوده ی آن ها تو را ناراحت و اندوهگین نکنه .. چقدر گفتههه باابااا اوناااا همونین که باید باشن توو کانونِ توجه ات را نگه دار، حفظ کن و ببر سمت چیز(ها)ی که بهت فقط ” احساس خوب ” میدن و این احساسِ خوبت را لطفا حفظ کن و آن وقت همراهی ما را خواهی دید|احساس خواهی کرد| .. امدادهای غیبی دریافت خواهی کرد .. فقط احساست را خوب نگه دار.

    چقدر خدااا گفتههه به طور واضح! بابا همیشه حق بر باطل پیروز است

    چقدرر توی داستان های جنگ های بدر و احد و .. دیدمم که اون وقتی که باید کمک بشه میشه

    و همیشه در حال آزمایش هستند آدم ها .. آزمایشی که مشخص میکنه چه کسانی با ایمان هستند و رحمت و نعمت های پروردگار را بیشتر و ویژه تر دریافت میکنن .. و چه کسانی نه و بی ایمانند، مشرکن، کافرن ..

    اتفاقا همین امروز صبح رسیدم به آیه ی 28 انفال که میگه: و بدانید که اموال و فرزندانتان آزمایشی هستند و البته نزد خداوند پاداشی بزرگ است ( برای کسانی که از این عهده ی آزمایش برآیند)

    چقدرر خوببب شد این همزمانی که نمونه ی واقعی اش را توی زندگیم دارم به وضوح میبینم خدایاااا شکرتت

    استادی که آره رفتارش با فرزندش و گذاشتن اینکه خودش انتخاب کنه آقا میخوای با من بیای آمریکا و یا میخوای برگردی ایران پیش مادرت؟

    استادی که همچین فرزند بینظیری داره که قانون را به خوبی درک میکنه و داره ازش استفاده میکنه

    استادی که فرزندش را گذاشت به حال جنسی از نور و ایمانی که خودش را هم هدایت کرده: سپرد به خدای خودش .. چرا که باور دارد هر کسی به یک اندازه به خوان نعمت الهی دسترسی دارد و هر کس که خدایش را بخواند، رب هم به بی نهایت شکل او را هدایت میکند به مسیر درست به مسیر انعمت علیهم .. فقط کافیه از ته دلت ” ادعونی استجب لکم ” کنی تا کن فیکون را ببینی.

    استادی که مال و اموالش را چقدرر خوب ( خودش بهتر میدونه ) در راه خدا کرد و میکنه .. ثروت خلق میکنه در خواب و بیداری .. ارزش ایجاد میکنه و داره شاد زندگی میکنه و به راحتی و به طور ناخودآگاه دنیایمان را به جای بهتری برای زندگی میکنه.

    و خدا هم که میبینه بنده ی بینظیر و شجاع و متوکلش آزمایش ها را دارههه عالییی رد میکنه خب بیشترر و بیشتر بهش میده ..

    مبارکا باد ..

    آره اصلا من الان اینا به ذهن خلاقم اومد که دارم مینویسم اگر به حرف خدای درونم گوش نمیدادم و الهامم را عملی نمیکردم چقدر بد میشد .. برای منی که خودم از خودم انتظار دارم ..

    آره، قرآن خواندن و تفکر در آیاتش خیلییییی درس هااا را برام مرور کرده با اشک و گریه .. حالمم خیلییی خوبه خداروشکرررر

    توی این روزهاا هم چیزی به اسم فضای مجازی و .. این چیزها هم کلا دورش را خط کشیدم تا 40 روز، رفتم تو غار حرای خودم و خودم و پروردگارمم .. من میگم و اون مییشنوه من میگم و اون نشون میده .. من میگم و اون بهم نعمت های بیشتری میده .. من میگم و مینویسم و سپاس گزاری میکنم و اون راه را برام روشن تر میکنه

    مهم نیست چه خبری اون بیرون داره میافته مهم هدف مقدس و ارزشمنده مهم تغییر باورهای منه، مهمم به والله این وقت ارزشمند و طلایه که برای تغییر باورهام دارم الان امروز و اونمممم در این لحظه مقدس و ارزشمند اونممم از همین جاییی که هستم با همین شرایط توی همین آب و هوا .. از همینجااااا باید حرکت کرد و دورترین فرسنگ هاا با اولین قدم شروع شده رفیق بینظیر من هم پاره ی ارزشمند و مهربون والهی من

    فقط کافیه حرکت کنی …

    فقط کافیه ایمان داشته باشی و ایمانی که عمل صالح و تقوا همراهش باشه

    آره آره یاد اون چیزی افتادم که خدا برای من گفت ماه ها پیش و من اون را نوشتم و چسبوندم به بالای مانیتور:

    ” میخواهم آنقدر خداگونه زندگی کنم، که فقط با یک لبخند و خنده همه چیز را حل کنم، و با دست زدن به هر چیزی آن شی بهبود یابد، و سخانم آرامش بخشِ دل ها باشد .

    و بازم یاد گران بهایی دیگه از آیات پروردگارم افتادم: آیه 17 انفال

    … وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ …

    خود خدا گفته میشه میشه میشه ..

    میشه به جایی رسید که دست تو، دست او باشه

    گوش زیبا و شنوای تو، گوش او باشد

    تمام اعضا و جوارحت، خدایی باشد

    و آنچه بخواهی همان شود

    و هر حرکتت حرکتی از او باشد و تویی و تو …

    و به نظرتون طبیعی نیست، وقتی تیری میخوره به پای کسی که در صلاه است درد اون تیر ررا احساس نکنه؟؟ بس که هر چیز غیر از اوو در ذهن و قلب و تمام وجودش کوچک است و اووووو تنهااا و تنهااا برای او بزرگ: پروردگار یکتااااا

    وقتی غرق عظمتش میشی و خواسته هات که هیچ! به قول استاد جان میشه یک Toy

    کسی که غرق عظمتش میشه و هر اتفاقی که بیافته را میگه آره: چیزی جز زیبایی ندیدم خدایااا

    اینا را دارم اول به خودم میگم همون داستان اصلی ” تکرار ” تکرار میکنمم میگم، مینویسم و توجه میکنم که بگم خداوند آره من به خاطر اون اینجام و حالا بیشتر از من میخواد که به استقلال زمانی و مالی و مکانی برسم غرققق شادیی و خوشبختی ( در گروی سپاس گزاری دائمی ) و فراوانییی و پولللللل باشممممم. آره بیشتر من میخواد

    بیشتر از من میخواد که همه ی چیزهای عالییی را داشته باشممم

    خونه ها، سفرها، جهانگردی و مارکوپولویی، دوستای بینظیر و توحیدی و شاد و ثروتمند، ابزار، تکنولوژی، آگاهی، خانواده، پرنسس و یا پادشاه و یا شاه دختر و شاه پسر ..

    فقط احساست را خوب نگه دار

    و کاری را انجام بده که دوستش داری

    و در هر لحظه روی باورهاتت کار کن …

    و متوکل باش!

    من معنای توکل را حتی توی همین 12 روزه فهمیدم! اونم وقتی که خودممم رسیدم بهش ” با پرداخت بهاش ” بهاش این بود که روی هدفم تمرکز کنم و هر چیزی که انرژی من را کم میکنه هرس کنم

    اینو بگم و برم که موهای خوشگلم را خداروشکرر بعد از مدت هاا حناا زدم، محمد شاه پسری در مزرعه بر وزن حنا دختری در مزرعه، بشورم هاها )

    آیه ی 160 آل عمران:

    ” اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد و اگر شما را خوار کند پس چه کسی است که بعد از آن بتواند شما را یاری کند؟ ”

    خدا اینجا بود که بهم معنای توکل حقیقی را گفت: گفت که محمد عزیزم باورر کن که مخلوق، سود و زیانی حتی ذره ای برای تو ندارند و از غیر منِ خداوند یکتا مایوس بشی …

    و اون وقت شما بهم بگین؟

    همچین کسی آیا غیر از خدا و برای خدا حرکت میکنه؟ NOP

    همچین کسی غیراز خدا هراسی داره؟

    بارهاا قرآن تا همین 7امین سوری مبارکی که رسیدم، گفته ” عقیده ی شما بر عملکردتون تااثیییر میذارههه ( در حدی که بهشتت را میسازی توی همین دنیا ) و البته برعکسشم گفته که عملکرد شما روی عقیده اتون هم تاثیر میذاره

    وقتی آدم به این عقیده برسه به این توکل وایییی وایییی خدایییییی من اون وقت میشه معنای واقعی توحید: متن همین ایمیلی که برای هر کدوم از ما این خانواده بینظیر اومده .. اما چه کسی که توی مدارشه و چه کسی که بهش عمل میکنه ..

    دوستون دارمممم

    عاشقتونمممم

    خداروشکرر، خداروصدهزار مرتبه شکر

    هر وقت حسم بگه بازم میام و در مورد آیاتی که خواندم با مثال میگممم

    خدایاا شکرتت

    استاد جونییی ممنونمم عزیز دلمممم

    مریمم جونننییی ممنونم عشق دلممم

    بچه هااا عاشقتونممممممممممم

    محمد جونمممممممم عاشقتممممممممممممممممم

    امضا: پروردگار یکتا

    هر روزمون عیده که هیچ!!! هر لحظه عیده

    یوهووووو

    پیش به سوی خداگونه ترر شدن

    آهاا آها اینم بگم، توی همین 12 روز فقط! به شدت این توحیدی تر شدن به این روش ( تفسیر قرآن، آیه به آیه و تفکر کردن و پیدا کردن قانون و .. ) به شدت روی کنترل کانون توجه ام تاثیررررررر بینظیری گذاشته، جوری که توی خواب هم مخصوصا من در حال مراقبه با خدای درونم هستم و گاهی هم خودم را دعوت میکنم به خواب هم پاره های ارزشمندم: D

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مرتضی نوجوان گفته:
    مدت عضویت: 2224 روز

    سلام

    من برای اولین بار هست که نظر میزارم از دیدن این همه زیبایی و چشم انداز بی انتها خدارو شاکرم

    و آهنگهای زیبایی که تو این سفرنامه گذاشتین

    و برخورد عالی اون خانم در قسمت تحویل بار هواپیما

    چقدر دنیا بخشندست و عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سعید امین زاده گفته:
    مدت عضویت: 2500 روز

    خدایا چقدر زیبایی

    وای خدایا چقدر زندگی میتونه لذت بخش باشه

    خیلی خیلی لذت بردم از تماشای این قسمت

    چقدر شعر خوندن مایک عالی بود

    واقعا اشک شوق ریختم از تماشای این همه زیبایی و فراوانی

    خدایا من هم این همه شادی و ثروت و خوشبختی میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3145 روز

    نشانه های خوبی که داشتم:

    دیروز سند ماشینم را گرفتم و خیلی خوشحال شدم و آرزوم کردم به زودی بتونم خانه بگیرم.

    درامدم را که با 6 ماهه قبل مقایسه کردم دو برابر شده بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مرضیه بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 2220 روز

    سلام به استادعزیزم ، مریم بانو و مایک دوست داشتنی که مطمئنم مرد بزرگی میشه و موفقیت های چشمگیری کسب میکنه

    ?ممنون مریم جون بابت زحماتی که کشیدی

    این قسمت خیلی عالی بود

    ? اون رابطه فوق العاده پدر پسری، خنده های از ته دل ، شعر توحیدی مایک ،روابط تون بدون وابستگی ، آهنگ های زیبایی که انتخاب شده بودن، تنهایی مریم جون ، غروب خورشید ، آسمون و دریای زیبا ،انار های خوش رنگ همه چیز دل ربا بود ی حس آشنایی داشت برام ناخودآگاه اشک از چشام جاری میشد مخصوصا آخر فایل که از سفر می خوند دلم نمی خواست تموم بشه دوست دارم بازم با شما باشم با سفرهاتون خوشی هاتون عاشقی هاتون …

    ?آفرین به شما خانواده عزیز

    حتما خدا به شماها افتخار میکنه

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و خوشبخت تر از قبل باشید ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 977 روز

    مرور خاطرات چقدر زیباست و گذر زمان را تازه ادم متوجه میشه اینکه مایک چقدر بزرگ شده چقدر استاد لاغر شده و چقدر همه شرایط عوض شده

    و ما هم که همراه شما هستیم با مرور خاطرات، خاطرات اون کلیپ ها هم برای ما مرور شد

    مایک از همون بچگی در فرکانس درست بود چون پدر و مادرش در برکانس درستن و طبیعبه وقتی استاد تلویزیون حذف کرده و از همون بچگی خیلی فیلتر ها داشته انقدر باور منفی نداره و مطمینا فرکانسش بالا هست و چقدر عالی که ما این تفاوت را میبینیم

    و استاد و مریم جان که استاد فیلتر کردن منفی ها و ناخواسته ها هستن

    در عین حال که خیلی جاها رفتید و لذت بردین روی فرکانس مثبت هم موندین

    من همیشه به خودم میگم ببین استاد همه کا میره با همه ارتباط داره و حالش هم خوبه

    پس قرار نیست بشینی تو خونه روی فرکانست کار کنی قراره پاشی بری لذت ببری فقط فقط لذت

    توجه به زیبایی ها و توجه به خوبی ها

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3447 روز

    سلام

    بازم مرسی از فایل زیبا؛ مایک عزیز ماشاله خیلی بزرگ شده برایش آرزوی خوشبختی و موفقیت بیشتری را دارم.

    دو روز پیش گفتم این علامت قلب پای بعضی کامنتها چیه ؟ دوباره گفتم خدا خودش بهم میگه و دقیقا امروز جوابم را گرفتم ؛ معامله های زیادی با خدا دارم و لذت هم می برم ؛ خدایا تو چقدر مهربانی خدایا شکرت

    خیلی دوست داشتم سانفراسیسکو را ببینم مرسی خانم شایسته عزیزم

    از استاد از خانم شایسته از مایک با انرژی از خانم فرهادی پر انرژی از مدیر فنی سایت برای این همه خلاقیت متشکرم

    وقتی خوب دقت می کنم مردم این کشور خیلی با طبیعت حال می کنند یکسره دارندورزش می کنند و تفریح یعنی تفریحی که در آن تکاپو و حرکت است.

    این فایلهای سفرنامه را هر چقدر نگاه کنم کم است .

    این قدر غروب آفتاب زیبا بود که دوست داشتم آن جا بشینم ساعتها به آن خیره شوم این قدر آسمان قشنگ و صافو آب زلال بود که دوست داشتم ساعتها بشینم و آنها را ببینم . خدایا برای این زیبایی از تو متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2851 روز

    به نام الله مهربان.

    به نام کسی که عشقش ابدیه.

    به نام کسی که هر وقت دلمون خواست، هر کجا که بودیم، با هر زبانی میتونیم باهاش حرف بزنیم.

    سلام خانم شایسته عزیز. سلام استاد جانم.

    سلام بچه ها.

    این فایل از عاشقانه ترین کلیپ ها هم عاشقانه تر بود. با اینکه خیلی ساده بود.

    من به یه جمله خیلی علاقه دارم.

    (نهایت زیبایی در نهایت سادگی و راحتی)

    و چقدر من اینو حس کردم.

    نهایت عشق بدون وابستگی. استاد جان سه ماهه دارند برای خودشون سفر میکنن و مریم خانم هم تمرکز کردن روی سایت. هر روز هم این عشق بیشتر میشه.

    ساعت ۴ صبح بلند شدیم از خواب، اوبر گرفتیم و رفتیم فرودگاه. چقدر زیبا بود این فرودگاه. خیلی سقف زیبایی داشت.

    حالا بحث اوبر اومد وسط، یه موضوعی به ذهنم رسید که همین امروز برام اتفاق افتاد.

    من چند روز پیش، یه کتابی رو به دوستم داده بودم، ولی خب یادم رفت ازش بگیرم. والان هم مدرسه نداریم و پس فردا هم من از اون کتاب امتحان پایانی دارم، اولش حواسم نبود که کتابم نیست. فکر کردم که توی کمدمه. بعد گشتم و دیدم نبود یادم افتاد که اِاِاِ دست دوستمه که.

    اولش گفتم خب حالا شاید شمارشو داشته باشم بهش زنگ میزنم. رفتم و دیدم ای دل غافل، شمارشو ندارم و حتی شماره چند تا از دوستای دیگه در ارتباط با هم رو هم ندارم.

    اولش گفتم خدایا چیکار کنم.

    بعدش یه دفعه یاد حرف استاد افتادم توی فایل نامه ۳۱. یادم افتاد که استاد جانم گفت که وقتی دعامون اجابت میشه که با احساس رضایت و امید و خوشحالی از خدا بخواییم. یه جوری که مطمئن باشیم بهمون داده میشه. وقتی بهمون داده میشه که خوشحال باشیم. لبخند روی لبمون باشه.

    بعد گفتم آره داداش، اینجوریاس.

    خدا حتی برای اینکه به تو نشون بده داره هدایتت میکنه، بردت تا از اول به صورت تکاملی بیایی جلو و به خواستت برسی. همون لحظه حالمو خوب نگه داشتم و از خداجون خواستم که خودت کمکم کن. با اینکه هیچ ایده ای برای تماس گرفتن با اون دوستم نداشتم.

    چه اتفاقی افتاد،،،

    رفتم توی contact هام و همینطوری شماره ها رو زیر و رو کردم. چند تا شماره اول پیدا کردم که یا اون موقع بدرد نمیخورد یا خاموش بود.

    اون لحظه نجواهای شیطان میخواست بخزه بیاد تو خونه ذهنم.

    با خودم گفتم ببین، همین موقع وقتشه که ایمانتو نشون بدی، تو مگه این همه فایل های توحیدی گوش نمیدی، مگه نمیدونی وقتی بهترین ایده های بهمون الهام میشه که احساسمون خوب باشه، مگه نمیدونی شرط هدایت شدن آرامشه، احساس خوبه؟

    اون موقع بود که گرفتم،گفتم من حالمو خوب نگه میدارم و مطمئنم که خدا هدایتم میکنه.

    باورتون شاید نشه شایدم بشه،

    در عرض ۵ دقیقه اصلا یه شماره هایی تو گوشیم دیدم که گفتم خدایا اصلا من کی اینارو سیو کرده بودم، زنگ زدم و بعد از دو دقیقه شماره دوستمو پیدا کردم و بهش زنگ زدم. اونم قرار شد کتابو برام بفرسته. فکر کنم با همین پیک های اینترنتی.

    این موضوع اصلا شد یه مثال عینی برای اعتماد به رب، شد یه مثالی که بدونم که وقتی خودمو بسپارم به اوستا کریم، چنان با سرعت هر چه تمام تر منو به خواسته ام میرسونه که برق از سرم میپره. و اگر حواسم نباشه و اون رسیدن ها رو امری طبیعی و جدا از قانون بدونم، به مرور زمان از فرکانسش خارج میشم و دیگه امکان هدایت ازم گرفته میشه.

    باید بفهمم که هر خیری که به من میرسه از طرف پروردگارمه و به واسطه فرکانس ها و باورهای خودم.

    به واسطه قانونی ثابت و محکم.

    بریم سراغ فایل.

    خدایاشکرت که اینقدر همه چیز راحته حتی سفر با هواپیما. میشه بلیطتو اینترنتی بخری. بعد بری فرودگاه با دستگاه برات اسکن کنه، راحت بری بشینی توی هواپیما و خیلی سریع و امن برسی به مقصدت

    ((?اصلا بهترین راه، آسون ترین و لذت بخش ترین راهه?)

    چقدر زیباست که موقع پرواز ما مصادف شده با طلوع خورشید. خیلی زیباست واقعا.

    و باز هم لپ تاپ زیبای مریم خانم با اون بک گراند فوق العادش که این فایل های بینظیر داره اونجا تدوین میشه و به دست ما میرسه.

    خدایاشکرت.

    مایک.

    داداش کوچیکه ی خودم. بزرگ مرد کوچک. یه پسر شاد و سرحال که به واسطه فرکانس های خودش از بچگی اومده و توی یه همچین فضای فرکانسی فوق العاده ای قرار گرفته. افتاده قشنگ وسط فرکانس

    پسر استادی که هم خودش توحیدی زندگی میکنه، و هم وقتی پسرش خواسته، این توحید رو به اون هم آموزش داده، اونم از بچگی. خب واقعا تفاوت چقدر اینجا زیاده بین کسی که ۳۰ _۴۰ ساله داره با شرک و جهل از قانون زندگی میکنه، و کسی که از دوران کودکیش داره قانون رو درک میکنه و اجرا میکنه.

    چقدر نتایج این انسان زود پیدا میشه.

    چقدر به لطف الله نتایج مایی که از نوجوونی با این مسیر آشنا شدیم فرق میکنه.

    دیشب بازی الکلاسیکو بود و من فهمیدم بارسا بازیکنی داره که ۱۷ سال و ۴۰ روزشه، و داره توی بارسا بازی میکنه و براش گل هم زده، خب من همون لحظه تحسینش کردم و گفتم بابا چقدر انسان بی نهایت و نامحدوده که توی چه سنی اومده و داره رویای خیلی ها رو زندگی میکنه. چرا؟ چون که این آدم معلومه که تونسته از قانون به خوبی استفاده کنه. چقدر انسانها هستند که برای رسیدن به خواستشون مثل تراکتور کار میکنن ولی خب یه ترمز هایی هست که هر چقدر هم تو گاز بدی، این ماشینو نگه میدارن. مهم نیست چقدر داری پاتو فشار میدی، پاتو از روی ترمز ها بردار و اونوقت که گاز بدی ماشین اصلا پرواز میکنه.

    نتایج ظاهر میشن. بوووم بووووم بووووم.

    تو فقط مقاومت ها تو کم کن، بقیش با جهانه. تو تو مسیر قرار بگیر، خودش میبرتت. مثل اون دوستان موج سوارمون. فقط کافیه که اون چترشونو در مسیر درست باد قرار بدن، اون وقت دیگه لازم نیست اصلا زجری بکشن برای جلو رفتن، دیگه تقلا نمیکنن. خودش داره میبرتش. این قدری که بعضا از زمین بلندش میکنه. کسی نمیتونه بر خلاف جریان حرکت کنه‌. اصلا امکان نداره بتونی بر خلاف جریان حرکت کنی و نتیجه بگیری. مثل اینه که بر خلاف جریان رودخونه ای بخوایی پارو بزنی. خب معلومه خسته میشی. دستات درد میگیره. بیخودی انرژیتو از دست میدی. زور الکی میزنی، برای چی؟ چرا توی مسیرش قرار نگیریم تا همین جریان ما رو آروم آروم با خودش ببره و ما رو به هر آنچه که میخوایم برسونه.به راحتی.

    چقدر عشق استاد به مایک، منو عاشق تر کرد. چقدر این روابط منو تحت تاثیر خودش قرار میده.

    پدر من چون توی خانواده ای نظامی بزرگ شدن، زیاد محبت بروز شونده ای نداشتن، ولی خب من خودم دیدم که وقتی من تغییر کردم چقدر اون آدم تغییر کرد. اصلا از این رو به اون رو شد. نه کاملا ولی خیلی.

    و همین درسته. همین قانونه که وقتی ما تغییر میکنیم همه چیز تغییر میکنه.

    اون لحظه که مایک پرید تو بغل استاد اصلا من ترکیدم از احساس.

    چقدر این بچه با نمک بوده. وای خدا. گوگولی.?

    چقدر باحال بود اون ماشین پدالیه.

    کنگره. منو عشقم با کنگره.

    خدایاشکرت.

    انیشتین کی اینقدر بزرگ شده بود،

    وای خدا اینا دیگه چقدر باحال بودن وایساده بودن خامه بزنی تو صورتشون برات دست بزن??

    دلم خواست.

    سان فرانسیسکو زیبا.

    فکر کنم چندین تصویر رو استاد ازش توی اینستاگرام گذاشتن. خدایاشکر.

    اون پله چه باحال بود. کشتی وقتی از زیرش رد شد تازه ابهتشو گرفتم.

    وای عزیزم از این عکس خطای دیدا من خیلی دوس دارم.

    مرسی که این گوشی توپو خریدین که همه ازش لذت ببریم.

    خدایاشکرت.کلاه زمستونی استادو خریدارم خیلی بانمکه. خدایاشکرت.

    استاد جانم ایشالا المپیک بعدی همه بچه ها با هم بریم کشتی ببینیم. ایشالا.

    ممنونم ازتون که این همه زیبایی رو با ما به اشتراک میذارید.

    بوس بوس. دستتون همیشه توی دستای خدا.??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: