نقش «باور و انگیزه» در بروز توانمندی ها - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    593MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی نقش «باور و انگیزه» در بروز توانمندی ها
    20MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

453 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2268 روز

    قسمت 89 سفرنامه

    روز شمار تحول زندگی من فصل سوم

    نقش «باور و انگیزه» در بروز توانمندی ها

    بنام خداوند هدایتگرم

    درود و سلام خدمت دو عزیز بزرگوارم استادعباسمنش پر آوازه و خانم شایسته ی عزیز دلم.

    و سلام به همسفرهای این کشتی گوهرنشان که هم چون الماس شفاف و درخشان و نورانی هستید

    امروز در قسمت 89 روز شمار تحول زندگی من استاد داشتند در مورد نقش باورها صحبت می کردند اینکه همه چی به باورهای ما بستگی دارد

    اینکه استاد گفتید.. اکثر ورزشکاران و یا کسانی که به شهرت و مقام و ثروت و یا خواسته شون رسیدند و از سنین کم انگیزه داشتند بخاطر باورهاشون بوده که انگیزه داشتند وقتی روی باورهای قدرتمند کننده ای برای رسیدن به خواسته هامون کار کنیم و بسازیم و الگو برداری کنیم انگیزه ای میشه برای رسیدن به هدف و خواسته … ولی همین افراد ممکنه سنشون بالا می ره موفقیت کمتر می شه این به دلیل اینکه توانایی جسمی یا ذهنیشون کم شده نیست بلکه این افراد انگیزه هاشون رو از دست دادند مثلا به اون شهرت یا ثروت رسیدن وبه دلیل باورهای غلط که نمی شه تو سن بالا موفق شد پس عملا فعالیت خاصی نمی کنند . البته این یکی از ترمزهای ذهنی من هم هست که سنم بالا رفته و در شرایط رسیدن به اون هدفم نیستم.. خیلی از اون خواسته هام در حال حاضر بنظر دور از دسترس میاد . البته با دیدن این فایل سعی می کنم روی این باور مخرب و یا به اصطلاح ترمز محدود کننده ام کار کنم و باید الگوهایی رو پیدا کنم که توانستند با این خواسته ی من دارند زندگی می کنند پس من هم می توانم فقط باید ورودی های ذهنم کار کنم و کنترل کنم و با تکرار و تکرار و تمرین روی این باورهای قدرتمند کننده تمرکز کنم تا تبدیل به باورم بشود

    پس برای رسیدن به هدف و خواسته مون در درجه ی اول باید باور کنیم که میشود .. و با کنترل ورودی ها و همچنین الگو برداری اقدام کنم تا انگیزه ی رسیدن به خواسته مو هم ایجاد کنم…

    کلا خیلی کارها و مهارت ها رو علاقه داشتم یاد گرفتم .. بنظر من انسان هر کاری رو دوست داشته باشه می‌تونه بهش برسه فقط باید باور کنیم که میشود

    استاد جان در حال حاضر بیشترین زمان من در این سایت می گذره یعنی چندین سالی که در این سایت الهی حضور دارم دوست دارم فقط روی خودم کار کنم .‌ روی خودسازی و خود باوری و خودشناسی و خدا شناسی .. البته به خیلی از خواسته هام رسیدم و لذت بردم و خدا رو شکر گذارم و با مرور و یادآوری دستاوردهای گذشته ام به خودم انگیزه می دهم که میشود … با خواندن کامنت های دوستان به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم یعنی عاشق خواندن کامنت های دوستانم هستم عاشق دیدن فایل های شما هستم .. یعنی احساس می کنم هیچ کاری بجز این کار برام مهم تر نیست .. هر چند بهترین تفریح من پیاده روی و شنیدن فایل ها و شیرینی پزی و بافتنی و آشپزی و کارهای هنری است ولی باز هم سریع می پرم توی سایت یعنی هر روز بیشتر میفهمم که هنوز هیچی نمی‌دونم و جای کار داره باید با دیدن این فایل ها بهترین ورودی رو به ذهنم برسانم … پس باید بیشتر تلاش کنم و از این مسیرم فوق العاده لذت ببرم..

    من باید یاد بگیرم هرچی هستم هر کاری میکنم و در هر جایی هستم باید روی باورهایم کار کنم و باید قوی باشم . قوی بودن در پول و ثروت .. قوی بودن در جسم و جان و ذهن و سلامتی و تندرستی .. قوی بودن در قدرت تصمیم گیری و داشتن اراده ی قوی .. قوی بودن در روابط درست و مناسب .. قوی بودن در اعتماد به خداوند و یقین و ایمان داشتن به خداوند ….و با خودسازی و خداشناسی باید روی باورهای قدرتمند کننده ی خودم بیشتر کار کنم

    خدایااا خودت کمکم کن که مدارم بالاتر بره

    خدایاا خودت کمکم کن که بسمت مرحله ی بعدی زندگیم هدایت شوم تا مدارم بالاتر. بره

    خدایاا خودت منو بسمت زندگی جدیدم هدایتم کن تا مدارم بالاتر بره

    خدایاا منو بسمت تغییر و تحول فوق العاده معجزه آسای بینظیرم هدایتم کن تا مدارم بالاتر بره

    خدایاا می خوام با بهترین ها دیده بشم

    خدایاا کمکم کن که مدارم بالاتر بره تا در مدار دریافت خواسته ها و تغییر و تحولات بالاتری هدایت شوم

    خدایاا شکرت که من در هماهنگی کامل با خواسته و آرزوهایم هستم

    خدایا خودت کمکم کن تا فاصله ی بین روح و ذهن من هر روز کمتر بشه تا بتونم خودم رو بیشتر بشناسم و در هماهنگی بیشتری باشم

    خدایا شکرت که من در مدار دریافت خواسته ام هستم

    خدایا شکرت من در مدار تکامل تصاعدی برای دریافت خواسته ام هستم

    خدایا خودت زیبای های بیشتر این جهان را بر من آشکار کن تا بتونم بذر خواسته هام را در دلم بذارم و رشد کند و شکوفا شود و وارد تجربه ی زندگیم شود که رسیدن به هر خواسته ای امکان پذیر است آمین

    خدایاااا شکرت ممنون و سپاس

    خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    خدایاااااا ما را هدایت کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت و پول و ثروت و برکت و سلامتی و تندرستی و دل خوش و شادی و شادمانی را داده ای و امنیت و آزادی آگاهانه در انجام دادن و جهت دهی درست و مناسب افکار و باورهایمان را داشته باشیم.

    خدایا کمکم کن که در مسیر لذت زندگیم اشتباهاتم تبدیل به خیر و برکت برام باشه و درس هاشو سریع بگیرم…

    خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    امیر رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1038 روز

    به نام خالق زیبایی وفراوانی وثروت

    سلامی صمیمانه به استادعزیزم وخانم شایسته خوش قلبمون

    سلام به خانواده بزرگ عباسمنشی عزیز

    خدایاشکرت،،خدایتشکرت،،

    که درتمامی مراحل زندگی ام فقط توبودی که هدایتم کردی وهرچه دارم ازآن توست

    ودرهرلحظه سپاسگذارتم

    چقدر جوابتون عالی بود والبته که منم خوشحالم که تونستم جواب درستی به سوالتون بدم استادجان

    میدونید،چونکه من خودم بسیار آدمی هستم که همیشه درزندگیم درهرکاری انگیزه بالایی داشتم وتا به نتیجه خودمو نمیرسوندم رها نمیکردم

    والبته که هرزگاهی هم دربرخی ازموارد ناامیدمیشدم و وسط کارم ولش میکردم وبا افکار منیی که ازطریق اطرافیان بهم تزریق میشد ناامید میشدم والبته که اونهم دران زمانی بود که کلا اءاه به قوانین نبودم وحتی توی این مسیر زیبای الهی هم هدایت نشده بودم ونمیتونستم با تضادهام کنار بیام

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    انگیزه داشتن در انسان یک نیروی فوق العاده ای است که باعث میشه انسان روبه سمت جلو وپیشرفت حرکت بده

    من خودم الان بعنوان مثال حدود2ساله که دارم ورزش میکنم وباشگاه بدنسازی میرم‌وسنمم43سالمه واین فایلو که گوش میدادم به خودم فکر کردم که اگر همین انگیزه درمن نبود من همون چندجلسه اول ولش میکردم ورزش را ونمیرفتم باشگاه چونکه بالاخره سختی های خاص خودشو داره دیگه همینکه همیشه درد بدن داری ویا اینکه باید رژیم بگیری و یکسری چیزهایی که دوست داری رونمیتونی بخوری ویا باید از وقتت بگزاری برای رفتن به باشگاه

    حالا بعضا ازاستراحتت ویا مهمونی رفتنها ویا تفریحاتت باید بگزری وبری باشگاه وروزی حداقل 2یا3ساعت درگیر باشی

    واین برمیگرده به همون انگیزه درونی که آدم بتونه ادامه بده ومنفی هارو ازخودش دورکنه وبه نیمه پرلیوان نگاه بکنه ولذت ببره از ورزش واینکه هرروز داره بدن سلامتتر میشه واینکه ادم مریض نمیشه ودیگه دکتر وقرص ودارو را نمیبینه توی زندگیش

    وخداوند راسپاسگذارم که من رالیاقت داده که اینچنین انسانی باانگیزه بالایی هستمخدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    بعنوان مثالی دیگر میتونم همین مهاجرتم رو به ترکیه برای خودم یادآوربشم‌که انگیزه باعث شد که من مهاجرت کنم وهمراه پسرم الان حدود6ماهه که درترکیه زندگی میکنم وباتمام شرایط سختی که متحمل شدم واکنون هم درحال گذراندن تضادهامم اما همین داشتن انگیزه ست که منو به عقب نشینی وادارم نمیکنه

    واینم بگم‌که گاهی ذهن چموشم بانجواهایی که داره هرلحظه بهم میگه که ولش کن برگرد همون کشور خودت واونجا برای خودت راحت بودی وزندگیت درآرامش بود والان اینجا ببین چقدر داری سختی میکشی

    ازطرفی گرفتن اقامتتون ومدرسه پسرت وهزینه خونه وفلان وفلان…..

    وهمین داشتن انگیزه درونم باعث میشه که نجواهاروخاموش کنم وکنترل ذهن داشته باشم وبه راهم ادامه بدم وباایمان به پروردگارم پیش برم وناامید نشوم

    وخداوند روسپاسگذارم بابت این نعمت بزرگی که بمن هدیه داده

    واستادعزیزم رو درمسیر رسیدنوبه اهدافم قرارداده وباآموزشهای ایشان است که تاالان من تونستم به آنچه که میخوام درزندگیم به آسانی برسم وهمچنان هم با تکاملم دارم ادامه میدهم تا برسم به رویاها وآرزوهای بزرگ زندگیم

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    شادباشید وارزوی داشتن انگیزه ای قدرتمند درراه رسیدن به اهدافتون را براتون دارم وازخداوندم خواستارم

    استادعزیزم ومریم بانوی زیبا عااشقتونم وبه امیددیدنتون درپرادایس بهشت

    سپاسگذارتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    حمید جاوید گفته:
    مدت عضویت: 3339 روز

    با سلام. استاد نظری در مورد لوکیشن ندارم. چون همیشه جذابیت خودشو داشته. البته کلا اولویت من طبیعت و بعد تصاویر محیط بیرون از منزل و محیط زنده بیرون و بعد ی همچین محیطی جذابیت خودش رو داره.

    اما نظری ک ب ذهنم در خصوص حرفاتون و انگیزه داشتن رسید این بود که خودتون بیاید با پسرتون ی مصاحبه انجام بدید و از نگاه ایشون روند پیشرفت خودتون و انگیزه ای ک داشتید رو بررسی کنید. ب نظرم میتونه جالب باشه ک از نزدیکان خودتون این سوال رو بپرسید و از دیدگاهشون این موضوع رو بررسی کنید. ک مثلا پسرتون تا اونجایی که یادشونه و بنا ب سن درک میکردند، چ چیزهایی در رابطه با شما یادشونه. یا چ شور و شوقی و چ حد از تمرکز تو این مسیر پیش رفتین.

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    هادی زارع گفته:
    مدت عضویت: 3816 روز

    سلام استاد عزیزم.

    ممنونم بابت این فایل فوق العاده واقعا حس خوبی بهم داد. واقعا رابطه بین انگیزه و باور کمک خیلی زیادی بهم میکند. چیزی بود ک کم تر به آن توجه میکردم.

    استاد فایل های قانون آفرینش واقعا فوق العاده هستند. جلسه سوم آنرا گوش دادم، نکته جالبی که برام داشت این بود که خیلی موقع ها شما به من ایده میدادید و من ناخودآگاه با شما مشورت میکردم.

    پیشنهاد میکنم از دوستان محصول قانون آفرینش را تهیه کنند. واقعا محصول بی نظیری هست.

    در مورد صحنه ای که در آن فیلم گرفتید زیبا بود،لذت بردم. باز هم از این کار بکنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    علیرضا فتاحی گفته:
    مدت عضویت: 3197 روز

    استاد عزیزم با سلام

    بسیار خوشحالم که باز هم فایل ارزشمندی رو با اعضای خانوادتون به اشتراک گذاشتین و بینهایت سپاسگزارم که این لکیشنهای زیبا رو برای فیلمبرداری انتخاب میکنید و بنظرم این روند بسیار عالی و تاثیر گذاره میخواستم پیشنهاد کنم یه فایلم واسمون از روی عرشه قایق تفریحی تون یا فضاهایی مشابه اون تهیه کنید بنظرم فوق العاده میشه البته اینو به این خاطر میگم چون خودم به شخصه عاشق آب و دریا و دریاچه م استاد واقعا کلامتون رو دوست دارم چون براحتی میشه از اون خلوص نیت و صداقت و عشقی رو که نسبت به این روند و کار در وجود شما موج میزنه احساس کرد و امیدوارم تا همه ما بتونیم با نهایت قدرت و در کنار شما به این مسیر زیبا ادامه داده و جهان رو به جایی بهتر برای زندگی تبدیل کنیم

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    تنها خدا برایم کافیست گفته:
    مدت عضویت: 1184 روز

    فتبارک الله احسن الخالقین

    تعهد روز هشتاد ونهم

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استادعزیز خانم شایسته بحق و تمامی دوستان

    نقش باور و انگیزه

    همین که دارم متن مینویسم یعنی لا بقیه خیلی فرق دارم یعنی در مسیرم هستم هرچند ترمز داشته باشم هر چند فعلا نتایج ملموس نگرفته باشم

    آقای ملکی عزیز چقدر ریز و دقیق شدید در گفته های استاد عزیز

    که باور همون ایمان هست در واقع باور هس ک انگیزه رو دنبالش میاره

    بقول عزیزی صرفا داشتن انگیزه باعث میشه نهایتا ی فرد با انگیزه ایجاد شه میشه شبیه کسی ک فقط حرف زیبا میزنه از رسیدن به موفقیت از راه های انجامش ولی صرفا حرف هست عملی که منجر به اون انگیزه بشه در کار نیست

    امیدوارم در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    محمد درخشان گفته:
    مدت عضویت: 1992 روز

    به نام خدا

    سلام

    عامل اصلی حرکت و موفقیت افراد؟

    عامل اصلی حرکت و موفقیت افراد داشتن شور و شوق

    شور و شوق چگونه در افراد ایجاد می شود؟

    از برخورد با ناخواسته ها،از فقر،از بیکاری،از اخراج،از حسادت،از نفرت،از شرایط بد،از گذشته

    انسان معمولا در تلاش هست که اون چیزی را که نداره بدست بیاره

    اونی که بی پول هست در تلاش هست تا پول بدست بیاره

    اونی که همسر نداره در تلاش هست تا همسر خوبی بدست بیاره

    اونی که بیکار هست در تلاش هست تا کار بدست بیاره

    ادب از که آموختی از بی ادبان

    نداشتن یک چیز در وجود ما باعث شعله ور شدن آتش رسیدن به اون چیز میشه

    غالبا به این شکل هست

    فردی که در یک خانواده فقیر و بی پول متولد و بزرگ میشه،تنها انگیزش برای زندگی بدست آوردن پول هست تا با اون بتونه اون خلا دوران کودکی و حسرت نداشته هاش را جبران کنه،و اگه تنها عامل زندگیش پول باشه و برای هدف دیگه ای برنامه ریزی نکرده باشه به محض رسیدن به پول،کل روحیه و انرژی را از دست میده و چه بسا دوباره پسرفت کنه،که همون مرحله فروکش کردن احساسات و انگیزه هست

    اصلا آدم با شور،شوق،امید و انگیزه زنده هست و همش در تلاش است تا چیزی را بدست بیاره و تجربه جدیدی را کسب کنه،تا با رسیدن به تجربه های جدید دنیا را بزرگتر کنه

    پس همیشه باید حس امیدوارانه نسبت به زندگی داشته باشیم و پیش بریم

    ما زنده از آنیم که آرام نگیریم

    موجیم که آسودگی ما عدم ماست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 765 روز

    سلام با عشق

    خدایا شکرت من چقدر دنبال جواب این سوال گشتم

    امروز هی سوال داشتم میگفتم خدا چی برای امروز من هست که بهش عمل کنم و برام خوبه

    چند باری خواستم نشانه امروزمو بزنم تا ببینم چیه ولی هربار یه چیزی تو دلم گفت نه نرو نشانه ها

    تا اینکه اومدم قسمت جستجو گفتم خدا تو بگو چی بنویسم

    اول خودم آرام نوشتم بعد صادق راستگو

    بعد یهویی به نقاشیام نگاه میکردم نوشتم باور

    الان که دارم میگم یه حسی بهم میگه هیچ کدوم از کارایی که کردم به اختیار خودم نبود همه رو خدا بهم گفت و اراده مو گرفت دستش و منو هدایت کرد به اینجا

    وقتی باور نوشتم اومدم پایین یهویی دیدم یه متن توجهمو جلب کرد

    باور و انگیزه در بروز توانمندی

    اومدم گوش بدم دیدم راجع به جواب سوالیه که من چند وقته تو سایت دنبالش میگشتم که جوابو گوش بدم

    با اینکه رفتم قسمت نظرات رو خوندم ولی درست درک نکردم حتی چند پیام رو دیدم که نوشتن انگیزه هست ولی توجه نکردم به اینکه ممکنه جواب باشه

    الان که به جواب رسیدم خیلی خوشحالم و سعی میکنم بهش عمل کنم

    دقیقا من به یاد روزایی که انگیزه میگرفتم از یه سری چیزا که باعث شده بود من انگیزه بگیرم خیلی خوب عمل کردم و به اون چیزی که هدف داشتم رسیدم

    مثلا خود پا گذاشتن تو مسیر آگاهی برام انگیزه شد

    تا منی که اصلا تو عمرم کتاب خاصی نخونده بودم کتاب بخونم

    رفتارم با یه نفر که برام خیلی مهم بود و میخواستم نظرشو تغییر بدم و دیدم خجالت کشیدم حرفامو بزنم و مدام میگفتم چرا نتونستم حرفامو بگم

    این برام انگیزه شد تا بیام و بخونم در مورد ارتباط برقرار کردن و دیگه خدا منو تو این مسیر هدایت کرد و الان اینجام و هر روز دارم بیشتر یاد میگیرم و سعی میکنم عمل کنم

    مثلا من یه روز میخواستم دوچرخه سواری یاد بگیرم از بچگی بابام خیلی تلاش کرد تا یاد بگیریم من و آبجیم ولی با افتادن آبجیم من ترسیدم و تا این سنم یاد نگرفتم ولی پارسال من که عاشق موتور سواریم و البته از موتورم ترس داشتم

    چون یه بار افتادم و پام گیر کرده و هنوزم جای زخمش مونده ،از بچگی از دوچرخه و موتور ترس داشتم

    ولی شدید از موتور خوشم میاد و دوست دارم موتور سواری کنم

    بعد من به عموم گفتم بهم یاد میدی گفت تو اول دوچرخه باید یاد بگیری

    منم انگیزه ام بیشتر شد و خواستم یاد بگیرم

    ولی میگفتن الان نمیشه و مردم چی میگن که تو خیابون دوچرخه سواری کنی من که از پارسال مهر ماه 1402 پاتو مسیر آگاهی گذاشتم هنوز سایت استاد عباسمنش رو نمیدونستم

    ولی با کتابایی که خونده بودم سعی میکردم با ترسام رو برو بشم

    من تو اون یکسال مهم ترین ترسم خجالتی بودنم بود که نمیتونستم با آدما ارتباط برقرار کنم ، چیزی نمیتونستم بخورم بیرون از خونه هر وقت راه میرفتم احساس میکردم همه منو نگاه میکنن حتی یه سوپر مارکت هم نمیتونستم برم ،نون هم نمیگرفتم جوری بود که اطرافیان مسخره ام میکردن که تو چرا اینجوری هستی و منم بیشتر خجالتی تر میشدم

    خلاصه من تو اون یکسال که با گریه و نوشتن تو سر رسیدایی که داشتم همیشه از خدا میخواستم کمکم کنه

    مهر ماه که شروع کردم

    اول قصد و نیتم این بود تا با یاد گرفتن ارتباط برقرار کردن نظر یه نفرو تغییر بدم درمورد موضوعی که میگفت نمیشه

    بعد که پا تو مسیر آگاهی گذاشتم یهویی ورق برگشت دیدم دارم تغییر میکنم کم کم درمورد یه سری چیزا فهمیدم

    من چادری بودم و شدیدا به حرفایی که آدما گفته بودن تعصب داشتم درمورد حجاب و چادر و اینکه هرکس موش بیرون باشه گناه هست و شدید از بیرون موندن موهام میترسیدم که خدا از تار موهام آویزونم میکنه الان که میگم خندم میگیره

    خانواده مذهبی داشتم ولی بابام هیچ وقت بهمون اصرار نکرد تا چادر سر کنیم بچه که بودیم چون دایی و عموم شهید بودن و میرفتیم خونه فامیل نزدیکمون بهمون میگفت که چادر سر کنین مردم چی میگن ،میگن دایی و عموش شهیده چادر سر نمیکنه

    بعد ما به حرفش چادری شدیم بچه هم بودم و تاثیر میگرفتم از بقیه خوشمم میومد از چادر مثل بقیه بچه ها

    بعد من خواستم چادر سر کنم بابام گفت طیبه خودت داری انتخاب میکنی؟من با اون فکر بچگانه ام گفتم آره دوست دارم فک‌کنم سوم ابتدایی بودم یا چهارم

    بعد بابام گفت من اصلا اصراری ندارم چادر سرکنی اگه دوست داری باشه

    بعد به آبجی بزرگترم گفت که توام چادر سر کن خواهر کوچیکت تصمیم گرفته ،بعد از اون موقع همیشه آبجیم منو مقصر میدونست که تو باعث شدی چادری بشم و خلاصه وقتی بزرگ شدیم خواهرم بالاخره مانتویی شد و من هنوز چادری بودم و اینم‌میگفتم‌که اگه بشه من مانتویی بشم مشکلی ندارم و با کسی هم‌کاری نداشتم که مثلا مانتویی شده

    تا اینکه پارسال درمورد چادر یه متنی دیدم

    که اصلا چادر برای اسلام و مسلمونا نیست و حضرت فاطمه هم لباس محلی زمان خودشونو میپوشیده مثل لباس محلی هر شهری مثلا شمال که یه دامن بلند داره و لباس مخصوص خودش

    خلاصه من تصمیم گرفتم چادر سر نکنم و درست زمانی بود که افتاد سر قضیه اون اتفاقای جامعه ایران

    بعد من میگفتم مردم چی میگن من مانتویی بشم

    همه اش نگران حرف مردم بودم

    بعد یهویی یاد حرفای شمس تبریزی افتادم که تو اولین کتابی که شروع کردم مسیر آگاهی رو خوندم و نوشته بود در مورد نفس اماره و لوامه و راضیه و بقیه نفس ها

    و توضیحاتش

    من گفتم نه دیگه من آگاه شدم دیگه حرف مردم برام اهمیتی نداره خلاصه کم کم شروع شد و یکی یکی پیش رفتم خجالتمم کمتر شد و جسور تر شدم

    الان که فکر میکنم به فایل درمورد حجاب در قرآن که گوش دادم دیدم اصلا اصل دین حجاب نیست ،

    الان فقط همه تلاشم برای توحیدی عمل کردنم هست و قدرت رو به خدا بدم

    هی خواستم بیشتر بدونم هی سوالات زیاد میومد به سرم بعد که رسیدم به دوچرخه

    دیدم میگن مردم چی میگن یا نمیتونی دختری و دوچرخه سواری تو این سن نمیشه

    من انگیزه گرفتم براش که دوچرخه یاد بگیرم انگار برام یه هدف شد و انقدر انگیزه داشتم اولش قصد گرفتن دوچرخه نداشتم میخواستم با دوچرخه های پارک یاد بگیرم که کرایه میدادن

    ولی این انگیزه شد برام که خودم دوچرخه بگیرم

    شروع کردم تو پیج کاریم پشت سرهم وسیله هامو گذاشتم برای فروش اونموقع دوسالی بود قصد تغییر شغلمم داشتم که نقاشی ریز انجام میدادم ولی باز میترسیدم که این کارمو ول کنم چه کاری باید انجام بدم

    بعد خدا کمکم کرد و پشت سرهم فروختم و 11 میلیون با کمک خدا جور شد و بماند که با چه شرایط سختی من دوچرخه رو گرفتم و رفتم یاد گرفتم

    وقتی یاد گرفتم اولین رکابی که زدم و دیدم دوچرخه داره حرکت میکنه بدون افتادن و متوقف شدن چنان ذوقی داشتم که بلند میخندیدم و میگفتم خدایا شکرت تو کمکم کردی تو منو نگه داشتی

    الان این فایل رو که دیدم یاد دوچرخه سواری و یادگیریش افتادم

    و الان به خودم‌میگم طیبه خدا بهت کلید گنجو داد

    یاد آوری کرد بهت که برای بقیه کارات و اهدافت از این کلید استفاده کمی و به همه چی زود برسی مثل دوچرخه

    همه اینارو میدونم وقتی از خدا خواستم خدا یکی یکی کمکم کرد تا تو مسیرش باشم

    همیشه تو این یکسال به دوچرخه ام نگاه میکردم ومیگفتم خدایا چه چیزی تو این خواسته ام بود که من خیلی زود بهش رسیدم با وجود موانع زیادی که گواه بودن که تو نمیتونی دوچرخه داشته باشی یا حتی یاد بگیری

    تو این سوال فقط سوالم این بود از خودم و خدا

    وقتی با سایتتون امسال مهر ماه دیگه شروع کردم پشت سرهم هر روز صبح تا شب به گوش دادن فایلای رایگان هر بار سعی کردم عمل کنم و خیلی نتیجه فوق العاده گرفتم درسته نتیجه مالی هنوز برام رخ نداده

    ولی تکاملم طی بشه به اونم میرسم با باورای درست و قدرتمند و خدارو در همه کارام قدرتمند بدونم

    الان باز این تو خاطرم اومد که پر رنگ شد برام دقیقا انگیزه داشتی که تو یه هفته پول دوچرخه تو حسابت بود با انگیزه کار نقاشی رو انجام دادی فروش اسباب بازی هم داشتم کنارش

    یاد حرف استاد افتادم که میگفتن خواسته تو باعث میشه که تلاش کنی تا بهش برسی

    من تو این چند سال خواسته های زیادی داشتم و وقتی یادم میاد به خاطرشون انگیزه پیدا کردم تا کار کنم و با پول کار کردن خودم بگیرم و از خانواده ام نخوام خیلی بهم انگیزه بیشتر میده که ادامه بدم

    حتی سال 96 که شروع به فعالیت تو فروش نقاشی روی چوب کردم کارای ریز انجام دادم به خاطر خواسته هایی بود که داشتم و میخواستم خودم با پول خودم بگیرم و هی با خواسته های بیشترم به خانواده ام فشار نیارم

    چون بابام فوت کرده سال 88 خرداد ماه

    ما بعد فوت بابام فقط داداشم کار میکرد

    شهر خودمون خونه دتشتیم ولی داداشم دید اون کاری که میخواد نیست تصمیم گرفت که بیاد تهران و مهاجرت کنیم

    همیشه بابام دوست داشت بیاد تهران معلم زبان بود و مترجمی دوست داشت انجام بده ولی اطرافیان و خانواده اش نمیذاشتن بیاد تهران بارها برای خونه گرفتن اومد تهران خونه هارو دید ولی نذاشتن بگیره

    انگار آرزوی بابام در ما شکل گرفته بود که ما مهاجرت کنیم به تهران و زندگیمون رو بهتر کنیم

    ما وقتی اومدیم همه میگفتن چند ماه دیگه از گشنگی برمیگردین شهرستان

    داداشم با حرفای اطرافیان بیشتر انگیزه گرفت تا تو تهران کار پیدا کنه و موندگار بشه

    الان یکی یکی داره اون اتفاقایی که باعث انگیزه شد یادم میاد و از این به بعد تلاش میکنم با یاد آوری شون به خودم انگیزه بدم برای رسیدن به اهدافم در نقاشی و طراحی طلا و جواهرات

    حتی داداشم که علاقه اش خطاطی بود، تو زمان محدودیت بیماری همه گیر تصمیم گرفت علاقه شو پیدا کنه و خدا جوری سرراهش قرار داد که بره استادشو که شهرخودمون بچگی ازش خط یاد گرفته بود پیدا کنه تو تهران و الان چند ساله با تلاشش استاد شد و دو مرحله مونده تا به درجه استادی که بالاترین قسمت خطاطی هست برسه

    همه اینا انگیزه شد براش تا تلاش کنه و موفق بشه

    حتی همه آدمایی که میگفتن نمیتونید و برمیگردید دیگه هچ ارتباطی با الان ما ندارن

    مثلا دوست داشتم پیانو بگیرم ولی پیانو رولی گرفتم رفتم کلاس سنگ نوردی ثبتنام کردم رفتم کالیمبا گرفتم و کلی چیزای دیگه

    تو قسمت فایلی که سوال مطرح شد

    تو فایل رابطه ما با انرژی که خدا مینامیم

    من سوال و از خدا میپرسیدم و خیلی گشتم تو سایت تا ببینم جوتب شما چی بوده

    بعدش امروز که گفتم خدا چی لازمه تا بهش عمل کنم منو هدایت کرد به اینجا

    تا بهم بگه طیبه انگیزه رو یاد آور کن به خودت مثل دوچرخه که سوال داشتی دلیل رسیدن به دوچرخه چی بوده

    کنار باور هات انگیزه رو هم در خودت حفظ کن تا به خواسته ها‌و اهداف بزرگت در مسیر تکاملیت بهش برسی

    خداروشکر میکنم که منو هدایت کرد تا یاد بگیرم و عمل کنم خدایا بینهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    بابک معینیان گفته:
    مدت عضویت: 3483 روز

    استاد عزیز سلام .

    ارزوی بهترینارو دارم برات و امیدوارم همیشه شادو سلامت باشی و سرت سلامت باشه همیشه .

    یکی از اهداف اصلی زندگیم اپلای کردن به امریکاس برای مقطع دکترا هر بار که ازین فایل هایی میذارید که جریان ثروت رو به من نشون میده بسیار هیجان زده میشم .ازت میخوام که استاد بیشتر طبیعت زیبای فلوریدا و امریکارو به ما نشون بدی بیشتر زیبایی ها رو نشونمون بدی جریان ثروت بیشتری نشون بچه ها بدی .

    استاد شما گفتین که اتاق کارتون بالاست توی اون اتاق محصولات فوق العاده ای تولید شده بنده ازتون میخوام درخواست کنم استاد که کمتر ازون اتاق استفاده کنید واقعا این لوکیشن ها برای من سوخت موتورم برای رسیدن به هدفم هستش .

    استاد بسیار دوست دارم چه با مو چه بی مو ? انقد حرفات به دل میشینه که دیروز که فایلو دیدم یه لحضه خواستم ماشینو بردارم و سرمو بتراشم و فراتر از افکار مردم زنگی کنم .

    پایدار باشی استاد عزیز به امید الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: