این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/02/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-02-26 22:54:292024-07-24 10:42:34ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!
1140نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این فایل نشانه ی من بود ….وقتی که چشمام رو بستم و زدم روش و با تمام وجود به خدا گفتم خدایا تو بگو …من چیکار کنم …چرا اینجوری شدم چرا اینقدر بی انرژی شدم برای تلاش کردن…چرا افتادم توی روزمرگی …چرا نمیتونم قدم بردارم …چرا حتی اینقدر بی انرژی شدم که خیلی وقته توی سایت کامنت نمینویسم …فایل میبینم ،گوش میدم هر روز ولی بازم ….
تا اینکه چشمام خورد به اسم فایل …
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است …
.
.
یه لحظه جا خوردم ….
شک کردم گفتم شاید این فایل نشانم نیست …آخه چند تا فایل دیگه هم باز کرده بودم تا ببینم …ولی دوباره زدم روی نشانم و دیدم نه …همینه …
خودشه ….
و خدا انگار یکی زد توی گوشمو گفت …
اینقدر حرف مفت زدی خسته نشدی ؟
نمیخوای باور کنی ؟
اگه باور کردی پس عملت کو ….
نیم ساعت اولشو گوش کردم ….
و بعد رفتم حموم و بعد دوباره اومدم بقیشو گوش دادم ….
پشیمون بودم ….
از اینکه اینقدر سر حرفم نموندم
از اینکه اینقدر حباب باور درست کردم …
ولی همش حبابه …یه حباب که تو خالیه و بدون عمل …
الان سرگردان انگار دنبال به چیزی توی سایت میگشتم …
اومدم …
ولی نه چیز جدیدی نبود ….
حس میکردم یه فایل جدید باید ببینم ولی انگار خدا بهم گفت برو سر فایل نشانت …
اومدم …قسمت اول متنو خوندم و وقتی فهمیدم همون حرفای استاده ، ادامه رو رها کردمو رفتم دو سه تا کامنت خوندم …ولی با دلی خسته …تسلیم شدمو گفتم …خب اصلا من نمیدونم تو بگوووووو
+گفت
برو متنو بخون …
_آخه اون فایل استاده گوش دادم اونوو
+میگم برو بخون ….
_آخه خدا…!…
+دیدی گفتم
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ….
_باشه باشه هرچی تو بگی …رفتم دیگه
…
صفحه رو کشیدم بالا ….
به اولش رسیدم و از اونجایی که نخونده بودم خوندم …
+گفت
حالا ببین کجای این حرف ها رو باید از مفتی در بیاری …..
این حرفا هم ایمان می خواد …ایمان بهشون یعنی عمل …
اگر هر جمله و کلمه ایشو..> همینجوری بخونی و بگی فهمیدم یعنی داری حرف مفت میزنی ….
.
_باشه تو کمکم میکنی ؟
+اره منم هستم …
_آخ جون پس برو بریم …
.
.
ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!
.
.(گفتم اگه قانون اینه، من شروع میکنم به تغییر زندگیم؛ شروع میکنم به داشتن آرزو؛ من شروع میکنم به داشتن خواسته؛ من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام؛)
1 شروع کن ….به داشتن خواسته …
یه لیست از خواسته هات آماده کن
یه لیست از آروز هات آماده کن ….
بنویس بنویس بنویس زندگی که می خوای رو تا خلقش کنی …
.
.
(از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم و تغییر باورهای محدودکننده ام کلی هزینه کردم. توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینههای زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند رو کتاب می خریدم.)
2هزینه کن …بها بده برای خواسته هات …می خوای از نظر مالی رشد کنی …بها بده ملیکا …کتابای استاد رو بخر …حالا شرایطش جور شده خریدی …بخون …تمارینشو انجام بده …هر روز …
.
.
(از همون اول به اندازهای که عمل میکنی جواب میگیری. حالا جواب بزرگتری می خوای، باید بیشتر و بهتر به قانون عمل کنی.)
3قانون رو به یاد بیار اینکه میتونی زندگیتو خلق کنی رو به یاد بیار …
آروم آروم شروع کن از چیزای کوچیک شروع کن …
چیزای کوچیکی که برات قابل باوره رو تصور کن تجسم کن بنویس تا برات اتفاق بیوفته تا باور کنی که میشود…میشود خلق کرد زندگی رو …اتفاقات زندگی رو …
4بشین بنویس که چه چیز هایی رو می خواستی و آرزوت بوده ولی الان داریش و جزو دارایی هاته…و تایید کن …که می شود ..که تونستی اینا رو خلق کنی …پس بقیشو هم میتونی خلق کنی …بشین بنویس …تحسین کن …تشکر کن …شکر گزار باش ..و باور کن …
_
کمی به فکر فرو رفتم
راست میگه …الان همین موبایل همین هنسفیری چه بی سیم چه با سیم …همین تخت همین اتاق همین نور پردازی …همین لباس های سرهمی زیبا همین کیف همین چادر همین آزادی همین کامنت همین اندام همین زیبایی پوست بدنم همین دوستانی که دارم همین عشق وجودم همین علاقه ای که پیدا کردم همین هدفی که توی ذهنمه وای خدای ……..
باید دارایی هامو لیست کنمو و بفهمم چقدر تغییر کردم با همین یک سال یا حتی 8ماه پیشم …
.
.
(دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگیشون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن. من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم.)
این میدونی منو یاد چی انداخت ….دوره ی مهاجرت به مدار بالا تر …
5باید به مدار بالا تر مهاجرت کنی …ول کن تمام اطلاعات و باورای گذشته و حتی فایلای گذشته ای گوش دادی و فکر میکنی قانون رو بلدی …باید مهاجرت کنی ولی نه با افکار و باورای قبلی …همه رو بریز دور ..و دوباره بساز …گوش کن تمرین کن و بساز …باورای جدید افکار جدید کانون توجه جدید و حتی خلق چیز های جدید …
.
.
(اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه)
6بلند شو نگاه کن به دور و برت …ببین …استاد رو ببین که چقدر راحت داره زندگی میکنه …دورو برتو ببین….آیا کسایی هستن که توی همین ایران با همین شرایط دارند خوب زندگی میکنند؟ آره؟ آره معلومه که هست …بچه های اندازه ی خودتم هستن …ببین …ببین و تایید کن که می شود …
.
.
(من کسی هستم که نتایج زندگیم داره ثابت میکنه صحت طرز فکرم رو)
7جریان اینه ….تو کسی کستی که داری خلق میکنی و طرز تفکر تو داره هر روز توی زندگیت ثابت میشه …
پس هر شب فکر کن …ببین چه اتفاقاتی افتاده …چه رفتار هایی چه حرف های چه شرایطی …و ببین چه تفکری چه باوری درون تو هست که باعثش شده پیداش کن .بنویس.دربارش حرف بزن .صحبت هاتو ضبط کن. گوش بده .و ببین کدوم تفکره که داره چیزی که نمیخوای رو بهت میده …با چیزی که میخوای عوضش کن تا زندگیت تغییر کنه ….
.
.
(بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم)
8 لازم نیست خودتو تبلیغ کنی …هدفی که داری رو یادته ؟ بیزینس که دوست داری ران کنی رو یادته …خواسته ای رو که داری یادته …استاد رو ببین …میگه اگه من باورم قوی باشه خدا بقیه کارا رو میکنه لازم نیست من کاری بکنم …ملیکا….دربارهی کتابت بیزینس همه چیز همینه …همون خدایی که عباسمنش رو اینجوری بالا آورده تو رو هم میاره ….همونجور که آدمای زیادی رو با عباسمنش آشنا کرده برای تو هم میکنه …اصلا لازم نیست به اون قسمتش فکر کنی …اصلاااا…فقط خودتو بهبود بده …بلند شو و برای بیزینس یه کاری بکن …پاشو برای خودت یه کاری بکن ….نگران دیده شدن و اینام نباش ….اون با خدا …
.
.
.(من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توعه، تو که کاریش نمیتونی بکنی،)
9چرا بهونه ی تو اینکه آدما و قانون ها و ملت و دشمن و حسود و فلانو بیسار جلوتو میگیرند…سد میزاند جلوی پات ….چرا این حرفارو میزنی ؟ دیگه از شیطان لعنت شده که بالا تر نداریم …اون دیگه دشمن قسم خورده ی توعه …خدا قدرت اونم گرفته ….کافیه تو بندگی کنی …تو خدا رو باور کنی …تو نزاری این حرفا روت تاثیر بزاره …شیطان انگشت کوچیکه ی تو نمیشه چه برسه 4تا انسان که دارند نجواهای شیطان رو گوش میدن و به خودشون ضرر میزنن …ول کن این چیزای مسخره رو …ایمان نشون بده ملیکا …بلند شو…..ایمانتو نشون بده …عمل کن به حرفات ..به الهامات و اقداماتی که خدا بهت میگه به ایده هات …
بشین بنویس و به خودت بگو باید انجامش بدی بزار جلوی چشمت تا بفهمی ایمان چیه …ایمان یعنی عمل به این کار ها این الهامات این اقدامات
.
.
(کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بِیسش همینه)
روز ها و روز ها روز ها گذشته و من هنوز در آرزوی اینم که ای کاش من دوره ی 12 قدم رو میتونستم بخرم و شروع کنم تا زندگیم تغییر کنه ….
10
بابا ملیکا ….چتهههه خود استاد میگه بیسش چیه …بعدم همش در حسرت دوره خریدنی با اینکه حواست نیست 3 تا قسمت از کتابای رویا ها ی استاد رو خریدی کتاب ارزشمند چگونه فکر خدارا بخوانیم رو خریدی و داریش …بیس همش یکیه …پس بخون …بخور اون کتابارو عمل کن …بنویس .دربارش صحبت …اینقدر بهونه ی دوره نخریدن اینا رو نداشته باش …فایلا رو گوش بده اصلا همین دوره ی مهاجرت به مدار بالا تر …همینو مثل یه دوره بینظیر ببین و باهاش جلو برووووو
.
.
(من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن)
11
بس کن این سخنرانی رو… این انگیزشی صحبت کردن های مفت رو ….بس کن ملیکا ….عمل کن …عمل کننده باش …ایمان با عمل داشته باش …این حرفا رو خیلی خوشکل خیلیاااا میتونن بزنن ولی تو عمل کننده باش …مگه دوستای خوب توی ارتباطاتت نمیخوای ؟ پس عمل کننده باش …تا فرکانست بیاد بالا و افراد فرکانستو بگیرند و بیان پیشت ….خودتم غلط میکنی دنبال دوست بگردی …انگار بازی قایم باشکه..ول کن ….به قانون عمل کن …بزار فرکانس و سیستم خدا برات کار کنه …مثل ابراهیم که برای استاد اومد …این ادم فوق العاده …بینظیر برنامه نویس ….مثل همین خانم شایسته عزیز…که اینقدر منظم و فوق العاده است …خدا میاره ….مثل همین استاد عباسمنش …که خدا آوردش توی زندگیتتتت نگران نباششش خدا حواسش به همه چیز هست …
……
.
.
(بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن.)
پس اینقدر حسرت نخور …که چرا من این دوره رو ندارم …تقصیر خودته خب …
12
امادگیتو بیار بالا تا به دوره ها به راحتی هدایت بشی و آمادگی یعنی فرکانس و فرکانس یعنی افکار تو و عمل به قوانین …
.
.
(من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن. اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن.)
شنیدی استاد چی گفت ؟
13پس باور کن ، عمل کن …تمرین ها رو جدی بگیر …جدی بگیر ….باور کن …نتایج میان …نتایج رو تایید کن …
.
.
(برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟)
به خودم نگاه کردمو گفتم ….ملیکا ببین …راست میگه …خودتم همینجوری با استاد آشنا شدی …ببین چطوری خدا داره اینکارو میکنه …. تو اگه از روز اول می خواستی با استاد آشنا بشی نه درکشو داشتی نه باور میکردی …
ببین ببین …استاد عباسمنش از خدا درخواست کرده که خدایا من آدمای عمل کننده …آماده و محیا می خوام …خدام هم گفته چشم …همین منو 4 سال با استاد های دیگه تعلیم داد و یکم که مثل یک آرد، کمی خمیر شدم و آماده برای پختن شدن آوردم اینجا ….
4سال …..
کدوم معلمی اینکارو میکنه …اتفاقا همشون از خداشون بود من تا آخر عمر مریدشون باشم …
اتفاقا جالبه …استادی که شاگردای آماده داشته باشه خیلی کارش راحت تره تا بخواد الفبا رو یاد شاگرداش بده …
13
ببین ملیکا ….خدا اینجوری برات کار میکنه ….شده حتی سالها شاگرد برای استاد تربیت میکنه ورزیده میکنه بعد میاره توی این تنور تا پخته بشه ….اونم نه یکی دوتا …هزاران آدم…
(با تعجب به خدا نگاه کردم و گفتم …در این حد خدایی میکنی؟….چقدر بد که دیر باورت کردم ولی باورت دارم خدا …چشم …اگه اینقدر خدایی بلدی ….پس برای منم خدایی کن ….
خدا انگار که برگشت بهم و گفت …تو اصلا ذره ای از قدرت منو ندیدی …منو به مبارزه دعوت میکنی؟
میخوای برات خدایی کنم ؟ می خوای همه کارات دست من باشه …باشه با دلو جون انجام میدم …با تمام وجود …اصلا جوری که تو فکر میکنی من فقط برای توعم ….ولی فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی تو هم باید بندگی کنیااااا به همون اندازه دست بالمو باز میزاری برای خدایی کردن ….
گفتم چی؟ چی گفتی ؟
گفت ….هر لحظه هر آن …هر بار ..هر روز دارم بهت میگم …إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌۖ أُجِیبُ دَعۡوَهَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی وَلۡیُؤۡمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمۡ یَرۡشُدُونَ….
: ُ ُ )
.
.
قربونت برم من اخهههههههه …….
.
.
(این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی)
.
.
(به قول حضرت علی الرزق رزقان یه رزقی هست که تو دنبالش میری. من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهجالبلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق)
14.
انتخاب کن کدوم رزق رو می خوای ؟ اونی که تو میری دنبالش یا اونی که اون میاد دنبالت ؟ کدومش ؟
اگه دومی رو می خوای برو بدو دنبالش ببینم کی بهش میرسی ….ولی هدا وعده ی اولی رو بهت داده ملیکا …
پس بشین …فکر کن …یاد بگیر که چه باورهایی داشته باشی که رزق دنبال تو بدوود نه اینکه تو بدووی دنبال رزق……تا الان داشتی راه دوم رو میرفتی …داشتی میدویدیف…خب الان فهمیدی اون راهو نمیخوای …پس راه غلطو تشخیص دادی …بشین بریز بیرون باورای مخرب و بدی که باعث شدن راه دون رو انتخاب کنی و تغییرشکل بده و جهت دادشون کن به سمت راه اول تا نعمت و ثروت و فزونی بدوعه دنبالتتت
….
.
.
(زندگی شما هر روز داره توسط ورودی های ذهنی شما خلق می شه. وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و افکارت رو آگاهانه جهتدهی می کنی، اتفاقات دلخواه رو خلق می کنی)
پس
15
ورودی های ذهنت رو کنترول کن .افکار دلخواهت رو خلق کن افکارت رو آگاهانه جهت دهی کن …تا زندگی دلخواهت خلق بشه …
.
.
(مثل بدن شما. بدن شما چه جوری کار می کنه؟! هر روز داره غذا رو به عنوان انرژی دریافت می کنه. اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی. اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟ این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی ماشین باید تا ابد حرکت کنه. به اندازهای که از ماشین استفاده می کنی، داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه. همیشه باید بهش ورودی بدی. ورودی خوب بدی نتیجه خوب خلق می کنی.)
.
.
(به اندازهای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور و تغییر کردن هی براش راحت تر میشه. چرا؟ چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد.)
16 تمرین کن که تغییر کنی از چیزای کوچیک شروع کن …تمرین کن که باوراتو تقویت کنی ….آروم آروم عجله نداریم …بزار بیوفتی روی غلتک نگران هیچ چیزی هم نباش…
.
.
(تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه)
17
آیا ترس داری آیا ناراحتی آیا دلشوره ی آینده رو داری ؟ پس باید بیشتر روی خودت کار کنی …روی باورات کار کنی …هنوز خودتو نشناختی…بشین کالبد شکافی کن …تو فوق العاده تر از اونی هستی که فکر میکنی …تو خالقی …خالق زندگیت …برای چی دست و مای خودتو بستی ؟
.
.
(میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترسها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره روی این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا)
18
باوراتو بساز ولی نه همینجوری و الکی پلکی …با پایه و اساس …نباید بزاری علف های هرز رشد کنند!
.
.
چون پایه اش خیلی خوبه. چرا پایه اش خوبه؟ چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید.
19
پایه های باور های خوبتون پایه گذاری کن …تا تو باشی زنجیره ی اصلی که قرار نسل در نسل ادامه پیدا کنه …الگو ببین …نگاه کن با پایه و اساس باورای خوبتون بساز …تو فقط برای خودت کار نمیکنی …فقط به خودت سود نمیرسونی …تو نه تنها به خودت بلکه به یه ملتی که 40 نسل دیگه از تو به وجود میاد داری سود میرسونه…فزونی و نعمت و زندگی میبخشی …نزار تاریخ سختی های تو تکرار بشه …از خودت شروع کن …
.
.
(قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، اون که کارش رو درست انجام نمیده خودمون هستیم. وگرنه خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم: اما به یه شرط، ایمان)
20
قانون قانونه …نمیتونی تغییرش بدی …اومدی توی این بازی باید با قانون ها بازی کنی تا همیشه برنده باشی …
قوانین هیچ وقت عوض نمیشه هیچ وقت پایمال نمیشه …خدا همواره داره درخواست ها رو جواب میده …اجابت میکنه …ولی اگه با قوانینش هماهنگ باشی باورای درستی داشته باشی میتونی دریافتش کنی …
کافیه باور کنی …باور داشته باشی …
.
.
(ایمان رو چی نشون میده؟ از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟!
از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ از تسبیح؟
نه، از عملکرد می فهمیم.)
21
بشین فکر کن
آیا خودت رو با ایمان میدونی ؟ با عملت بگو …راست میگی با عمل بگو …بگو ببینم چه کردی …به الهامات عمل کردی …راهتون مشخص کردی …؟خواسته هاتو پیگیری کردی …درخواست کردی …قدم برداشتی ؟ باوراتو پیدا کردی ؟ پایه سازی کردی ؟ ورودی هاتو کنترول کردی ؟ حرف نزن …با عمل بگو
.
.
(کسی که بلند میشه و قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه. عمل میکنه به آنچه که میگه.
اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده.)
22
باید ایمانتو تبدیل به عمل کنی …اقدام کنی …
.
.
چقدر چیز یاد گرفتم …تازه انگار یکم این حرف ها رو شنیدم …با اینکه یه سال پیش چند ماه پیش یا حتی همین دیروز این فایلو گوش دادن ولی الان میفهمم واقعا گوش دادن به این فایلا رو چقدر سطحی میگرفتم ….
ممنونم ازتون …
از تک تکتون ….
تمام 22موردی که نوشتم رو اینجا پشت سر هم کپی میکنم …تا یادم باشه چیکار باید بکنم و چیکار باید نکنم …
سعی میکنم این متن رو برای خودن فایل کنم و هر روز بخونم و عمل کنم …
مرسی استاد …اصلا نمیدونی الان چه ذوق و شوق همراه با آرامش خدایی بهم وارد شده …عاشقتونم …
راستی اولش نفهمیدم و همینجوری هدایتی اونارو با ستاره شماره گذاری کردم …و الان انگار خدا بهم گفت …یادته توی فایل وقتی استاد گفت جلسه بعدی قدم اول دوازده قدم تمرین ستاره ی قطبیه …دنبال ستاره ی قطبی میگشتی و به خودت با حسرت گفتی منم می خوام …بیا …22تا ستاره …که راه رسیدن و نزدیک تر شدن به منو بهت نشون میده …بهشون عمل کن …
…….
عشق منییییی آخه چی بگم من به توووو
.~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
موارد ذکر شده .؛
1 شروع کن ….به داشتن خواسته …
یه لیست از خواسته هات آماده کن
یه لیست از آروز هات آماده کن ….
بنویس بنویس بنویس زندگی که می خوای رو تا خلقش کنی …
2هزینه کن …بها بده برای خواسته هات …می خوای از نظر مالی رشد کنی …بها بده ملیکا …کتابای استاد رو بخر …حالا شرایطش جور شده خریدی …بخون …تمارینشو انجام بده …هر روز …
.3قانون رو به یاد بیار اینکه میتونی زندگیتو خلق کنی رو به یاد بیار …
آروم آروم شروع کن از چیزای کوچیک شروع کن …
چیزای کوچیکی که برات قابل باوره رو تصور کن تجسم کن بنویس تا برات اتفاق بیوفته تا باور کنی که میشود…میشود خلق کرد زندگی رو …اتفاقات زندگی رو …
4بشین بنویس که چه چیز هایی رو می خواستی و آرزوت بوده ولی الان داریش و جزو دارایی هاته…و تایید کن …که می شود ..که تونستی اینا رو خلق کنی …پس بقیشو هم میتونی خلق کنی …بشین بنویس …تحسین کن …تشکر کن …شکر گزار باش ..و باور کن 5باید به مدار بالا تر مهاجرت کنی …ول کن تمام اطلاعات و باورای گذشته و حتی فایلای گذشته ای گوش دادی و فکر میکنی قانون رو بلدی …باید مهاجرت کنی ولی نه با افکار و باورای قبلی …همه رو بریز دور ..و دوباره بساز …گوش کن تمرین کن و بساز …باورای جدید افکار جدید کانون توجه جدید و حتی خلق چیز های جدید …
.6بلند شو نگاه کن به دور و برت …ببین …استاد رو ببین که چقدر راحت داره زندگی میکنه …دورو برتو ببین….آیا کسایی هستن که توی همین ایران با همین شرایط دارند خوب زندگی میکنند؟ آره؟ آره معلومه که هست …بچه های اندازه ی خودتم هستن …ببین …ببین و تایید کن که می شود …
7جریان اینه ….تو کسی هستی که داری خلق میکنی و طرز تفکر تو داره هر روز توی زندگیت ثابت میشه …
پس هر شب فکر کن …ببین چه اتفاقاتی افتاده …چه رفتار هایی چه حرف های چه شرایطی …و ببین چه تفکری چه باوری درون تو هست که باعثش شده پیداش کن .بنویس.دربارش حرف بزن .صحبت هاتو ضبط کن. گوش بده .و ببین کدوم تفکره که داره چیزی که نمیخوای رو بهت میده …با چیزی که میخوای عوضش کن تا زندگیت تغییر کنه ….
8 لازم نیست خودتو تبلیغ کنی …هدفی که داری رو یادته ؟ بیزینس که دوست داری ران کنی رو یادته …خواسته ای رو که داری یادته …استاد رو ببین …میگه اگه من باورم قوی باشه خدا بقیه کارا رو میکنه لازم نیست من کاری بکنم …ملیکا….دربارهی کتابت بیزینس همه چیز همینه …همون خدایی که عباسمنش رو اینجوری بالا آورده تو رو هم میاره ….همونجور که آدمای زیادی رو با عباسمنش آشنا کرده برای تو هم میکنه …اصلا لازم نیست به اون قسمتش فکر کنی …اصلاااا…فقط خودتو بهبود بده …بلند شو و برای بیزینس یه کاری بکن …پاشو برای خودت یه کاری بکن ….نگران دیده شدن و اینام نباش ….اون با خدا …
.
9چرا بهونه اینکه آدما و قانون ها و ملت و دشمن و حسود و فلانو بیسار جلوتو میگیرند…سد میزاند جلوی پات ….چرا این حرفارو میزنی ؟ دیگه از شیطان لعنت شده که بالا تر نداریم …اون دیگه دشمن قسم خورده ی توعه …خدا قدرت اونم گرفته ….کافیه تو بندگی کنی …تو خدا رو باور کنی …تو نزاری این حرفا روت تاثیر بزاره …شیطان انگشت کوچیکه ی تو نمیشه چه برسه 4تا انسان که دارند نجواهای شیطان رو گوش میدن و به خودشون ضرر میزنن …ول کن این چیزای مسخره رو …ایمان نشون بده ملیکا …بلند شو…..ایمانتو نشون بده …عمل کن به حرفات ..به الهامات و اقداماتی که خدا بهت میگه به ایده هات …
بشین بنویس و به خودت بگو باید انجامش بدی بزار جلوی چشمت تا بفهمی ایمان چیه …ایمان یعنی عمل به این کار ها این الهامات این اقدامات
10
بابا ملیکا ….چتهههه خود استاد میگه بیسش چیه …بعدم همش در حصرت دوره خریدنی با اینکه حواست نیست 3 تا قسمت از کتابای رویا ها ی استاد رو خریدی کتاب ارزشمند چگونه فکر خدارا بخوانیم رو خریدی و داریش …بیس همش یکیه …پس بخون …بخور اون کتابارو عمل کن …بنویس .دربارش صحبت …اینقدر بهونه ی دوره نخریدند اینا رو نداشته باش …فایلا رو گوش بده اصلا همین دوره ی مهاجرت به مدار بالا تر …همینو مثل یه دوره بینظیر ببین و باهاش جلو برووووو
11
بس کن این سخنرانی رو این انگیزشی صحبت کردن های مفت رو ….بس کن ملیکا ….عمل کن …عمل کننده باش …ایمان با عمل داشته باش …این حرفا رو خیلی خوشکل خیلیاااا میتونن بزنن ولی تو عمل کننده باش …مگه دوستای خوب توی ارتباطاتت نمیخوای ؟ پس عمل کننده باش …تا فرکانست بیاد بالا و افراد فرکانستو بگیرند و بیان پیشت ….خودن غلط میکنی دنبال دوست بگردی …انگار بازی قایم باشکه..ول کن ….به قانون عمل کن …بزار فرکانس و سیستم خدا برات کار کنه …مثل ابراهیم که برای استاد اومد …این ادم فوق العاده …بینظیر برنامه نویس ….مثل همین خانم شایسته عزیز…که اینقدر منظم و فوق العاده است …خدا میاره ….مثل امین استاد عباسمنش …که خدا آوردش توی زندگیتتتت نگران نباششش خدا حواسش به همه چیز هست …
12
امادگیتو بیار بالا تا به دوره ها به راحتی هدایت بشی و آمادگی یعنی فرکانس و فرکانس یعنی افکار تو و عمل به قوانین …
13پس باور کن ، عمل کن …تمرین ها رو جدی بگیر …جدی بگیر ….باور کن …نتایج میان …نتایج رو تایید کن …
13
ببین ملیکا ….خدا اینجوری برات کار میکنه ….شده حتی سالها شاگرد برای استاد تربیت میکنه ورزیده میکنه بعد میاره توی این تنور تا پخته بشه ….اونم نه یکی دوتا …هزاران آدم…
14.
انتخاب کن کدوم رزق رو می خوای ؟ اونی که تو میری دنبالش یا اونی که اون میاد دنبالت ؟ کدومش ؟
اگه دومی رو می خوای برو بدو دنبالش ببینم کی بهش میرسی ….ولی هدا وعده ی اولی رو بهت داده ملیکا …
پس بشین …فکر کن …یاد بگیر که چه باورهایی داشته باشی که رزق دنبال تو بدوود نه اینکه تو بدووی دنبال رزق……تا الان داشتی راه دوم رو میرفتی …داشتی میدویدیف…خب الان فهمیدی اون راهو نمیخوای …پس راه غلطو تشخیص دادی …بشین بریز بیرون باورای مخرب و بدی که باعث شدن راه دون رو انتخاب کنی و تغییرشکل بده و جهت دادشون کن به سمت راه اول تا نعمت و ثروت و فزونی بدوعه دنبالتتت
15
ورودی های ذهنت رو کنترول کن .افکار دلخواهت رو خلق کن افکارت رو آگاهانه جهت دهی کن …تا زندگی دلخواهت خلق بشه …
16 تمرین کن که تغییر کنی از چیزای کوچیک شروع کن …تمرین کن که باوراتو تقویت کنی ….آروم آروم عجله نداریم …بزار بیوفتی روی غلتک نگران هیچ چیزی هم نباش…
17
آیا ترس داری آیا ناراحتی آیا دلشوره ی آینده رو داری ؟ پس باید بیشتر روی خودت کار کنی …روی باورات کار کنی …هنوز خودتو نشناختی…بشین کالبد شکافی کن …تو فوق العاده تر از اونی هستی که فکر میکنی …تو خالقی …خالق زندگیت …برای چی دست و مای خودتو بستی ؟
18
باوراتو بساز ولی نه همینجوری و الکی پلکی …با پایه و اساس …نباید بزاری علف های هرز رشد کنند!
.19
پایه های باور های خوبتون پایه گذاری کن …تا تو باشی زنجیره ی اصلی که قرار نسل در نسل ادامه پیدا کنه …الگو ببین …نگاه کن با پایه و اساس باورای خوبتون بساز …تو فقط برای خودت کار نمیکنی …فقط به خودت سود نمیرسونی …تو نه تنها به خودت بلکه به یه ملتی که 40 نسل دیگه از تو به وجود میاد داری سود میرسونه…فزونی و نعمت و زندگی میبخشی …نزار تاریخ سختی های تو تکرار بشه …از خودت شروع کن …
20
قانون قانونه …نمیتونی تغییرش بدی …اومدی توی این بازی باید با قانون ها بازی کنی تا همیشه برنده باشی …
قوانین هیچ وقت عوض نمیشه هیچ وقت پایمال نمیشه …خدا همواره داره درخواست ها رو جواب میده …اجابت میکنه …ولی اگه با قوانینش هماهنگ باشی باورای درستی داشته باشی میتونی دریافتش کنی …
کافیه باور کنی …باور داشته باشی …
21
بشین فکر کن
آیا خودت رو با ایمان میدونی ؟ با عملت بگو …راست میگی با عمل بگو …بگو ببینم چه کردی …به الهامات عمل کردی …راهتون مشخص کردی …؟خواسته هاتو پیگیری کردی …درخواست کردی …قدم برداشتی ؟ باوراتو پیدا کردی ؟ پایه سازی کردی ؟ ورودی هاتو کنترول کردی ؟ حرف نزن …با عمل بگو
با سلام خدمت استاد عزیزم و همراهان سایت٫ خیلی وقته میخاستم بیام رو این فایل کامنت بذارم ولی نجوای ذهنم نمیذاشت هی تکرار می کرد که بابا این چیزی که تو میخای بنویسی چیز مهمی نیست و٫٫٫٫٫ اما امشب دیگه بهش اجازه ندادم گفتم من مینویسم و خوشحالم که الان دارم می نویسم٫ من این فایل استاد رو خیلی دوست دارم و هر وقت تو مسیر تغییر به مانعی میخورم میام سراغش٫ من این فایل رو فروردین ماه ۹۸ گوش دادم برا اولین بار و خیلی به دلم نشست درست شبی که این فایل رو داشتم گوش میدادم خوابم برده بود البته قبلش فصل ایمان راستین کتاب رویا هایی که رویا نیستند رو هم خونده بودم٫متوجه نشدم کی خوابم برده بود تو خواب دیدم که تو ی جایی هستم با چند نفر دیگه منتظر ماشینیم که بیاد و ما سوار شیم کجا می خواستیم بریم یادم نمیاد فقط میدونم بیرون از محل زندگیمون بود٫ خیلی منتظر موندیم اما خبری از ماشین نشد کم کم هوا تاریک شد وقتس سرم رو برگردوندم دیدم فقط ی نفر از اون آدما که با هام بود اونجا بود بقیه غیب شدن!! هوا تاریک و تاریک تر شد ی دفه متوجه شدم اون ی نفر هم نیست تنها مونده بودم تو ی جای خیلی تاریک تاریک ٫ی کم حرکت کردم رفتم جلوتر شاید کسی رو پیدا کنم اما خودم رو تو ی منطقه کوهستانی دیدم با حیوانات مختلفی که می اومدن و می رفتن گله ی اسب گرگ و ٫٫٫٫٫٫ گله اسب از کنارم رد شدن اما گرگ ها یکی یکی شدن و به سمتم می اومدن همون جا بود که یاد حرفای استاد افتادم که اگه ایمان داشته باشی که خداوند حافظ و نگهبانته هیچ چیزی نمی تونه آسیبی بهت برسونه هر وقت ی گرگ می اومد سمتم چشمامو می بستم و جمله خداوند حافظ و نگهبان منه رو تکرار می کردم جالبه که گرگ ها می اومدن و آرام از کنارم رد میشدن٫ خلاصه این که با وجود اینکه اونجا تنها بودم و همه جا تاریک تاریک بود ولی نمیترسیدم توی همین حین بود که از خواب بیدار شدم و دیدم لپ تاپم روشنه و هدفون تو گوشمه٫ فردا ی اون روز مهمونا گفتن دیشب خواب می دیدی میخواستیم بیایم بیدارت کنیم اما ی دفه صدات قطع شده گفتم خوب شد بیدارم نکردین خوابم کامل شد٫ الن هر وقت تو ی موقعیتی مثل این قرار می گیرم چشمامو میبندم و جمله خدا حافظ و نگهبان منه رو با خودم تکرار میکنم و با یادآوری فصل ایمان راستین و این فایل خودم رو آروم میکنم و به خودم یادآوری میکنم که ببین استاد چجوری کار کرده که به اینجا رسیده تو هم اگه میخای تغییر کنی باید تو عمل اینو نشون بدی و گرنه ادا درآوردن که هنر نیست!!!! و اما ی اتفاقی که همین چند روز پیش افتاد و بمن و تمام خانوادم نشون داد که هروقت ی نشانه ای رو میبینید نشانه رو جدی بگیرید که اگر جدی نگیرین پیامدش رو هم باید تجربه کنید ٫ چتد روز پیش سالگرد پدر و مادرم بود اعضای خانواده ی جورایی توافق کردن که چون هوا گرمه و رمضان هستش شب بعد از افطار بریم امامزاده ساعت نه شب بود که راهی امامزاده شدیم که با کمال تعجب با در بسته متوجه شدیم هیچ وقت اونموقع شب امامزاده بسته نبود خلاصه همه غر میزدن که بابا یعنی چی چرا بسته اس و (عدم توجه به نشانه ها که بابا حتما یحکمتی توش هس)٫٫٫٫٫ یکی دو نفر رفتن سراغ خادم که کلید رو ازش بگیرن اما خونه نبودن دوباره رفتن سراغ ی نفر دیگه اونم شماره خادم رو داد و باهاش تماس گرفتیم گفت مسجد محلم کلید خونس برین اونجا الن هستن بگیریید خلاصه به ترتیبی بود کلید رو گیر آوردیم و درو باز کردیم غافل از اینکه خدا میخاست به ما کمک کنه و بفهمونه که امشب موقعیت مناسبی نیس اما ما نشانه ها رو نگرفتیم٫ خلاصه چند دقیقه اونجا موندیم وبساط چایی و شیرینی و ٫٫٫٫ رو پهن کردیم اما چند دقیقه نگذشته بود که چنان طوفان و باران و رعد و برقی شروع شد که حتی نتونستیم خودمون رو به ماشین ها برسونیم رعد و برق ها از وسط آسمون شروع میشد و به زمین میرسید بچه ها از ترس گریه میکردن هر کسی به گوشه ای میدوید و و دنبال سر پناه بود ٫همچین بارونی اونم تو اردیبهشت تو ی منطقه گرمسیر عجیب بود٫ خلاصه همه دستهاشون تو گوشهاشون بود و صلوات و ٫٫٫٫ بقول خواهرم ما نگران خودمون نبودیم نگران مهمونها بودیم که نکنه اتفاقی بیفته و شرمنده بشیم تو همین اوضاع بود که بچه داداشم که ترسیده بود به سمت خیابون بغل امامزاده دوید و درست رفت وسط خیابونی که ی ماشین داشت با سرعت از طرف مقابل می اومد که خواهرم با جیغ و داد رفت سمتش و کشیدش کنار٫ اونجا بود که باز فایل ایمنی که عمل نیاورد یادم افتاد چشم هامو بستم و از خداوند خواستم که حافظ تمامی کسانی باشه که اونجا گرفتار شده بودن و مدام ذهنم رو کنترل میکردم و میگفتم خدایا چه بارون قشنگی اونم اواخر اردیبهشت بی سابقه بود و سعی میکردم افکار مثبت رو تو ذهنم مرور کنم خدا رو شکر بارون یکم مجال داد همه سالم سوار ماشین ها شدن و به خونه برگشتیم و این در حالی بود که همون شب در یکی از منطقه های اطراف رعد و برق ی درخت تنومندی رو روی دو نفر انداخته بود که در دم فوت کرده بودند٫ از همه دوستان و استاد عزیزم عذر میخام که بعضی اتفاقات بد رو بیان کردم اما ی چیزی منو وادار کرد که بیام و این چیزها رو بنویسم تا ایمانم به حرفای استاد و خداوند بیشتر بشه تا نشانه ها رو جدی بگیرم و بیشتر بهشون توجه کنم ٫ از استاد عزیزم بابت فیلهای قشنگشون هم ممنونم
استاد عزیز خدا شما رو حفظ کنه واقعا عالی بود حالا درسته بعضیا شرایط خرید رو ندارن ولی شما سعی کنید به فایل صوتی چیزی برا افراد سایت به صورت رایگان قرار بدین ممنون
من یه چندماهی میشه که باشما اشنا شدم والان نمیدونستم چی بنویسم ولی همین که شروع کردم به نوشتن کلمات خودبه خود داره به ذهنم میاد،دارم تلاش میکنم هرروز صبح تواتومبیل توراه به حرفاتون گوش میدم وخدارو هزارمرتبه شکر که دارم نتایجو میبینم تو زندگیم گاهی وقتا بعضی ازآدمها باهم مخالفت میکنند وقتی بهشون میگم ولی من ناامید نمیشم دیشبم نشستم فکرکردم که نباید اینچنین آدم هایی رو جذب کنم که بخوام باهاشون بحث کنم.استاد عزیز این جملتون که افکارمن سازنده ی زندگیم هست یه حس عجیبی درمن ایجادکرد که منم میتوانم میتوانم میتوانم واینو به شما بگم شما و دوستای خوبمو شریک این حس خوبم بکنم۰عاششششششششششقتونم که زندگیم اینقد داره پیشرفت میکنه خداقوتتتتتتت
استاد تصمیم دارم خرید لباس عیدو مسافرت و همه ی اینا رو برای خودم کنسل کنم تابتونم این دوره رو تهیه کنم چون ارامش واسایش من مهمتره و اگر به خوبی روی فرکانسم کار کنم حتمن ثروت بیشتر و مسافرت وازادی مالی مکانی و زمانی هم خود ب خود وارد زندگیم میشه من میخوام اگاهانه از این دوره استفاده کنم و مسیرم رو ثابت کنم و روی باورهام کار کنم و اونقدر روی خودم کار کنم که در اوضاع به ظاهر ارام وقتی به ناخاسته یا تضادی برخوردم بتونم باز هم اگاهانه خودم رو کنترل کنم و به ثبات برسم و این ارامش و تغییر در وجودم شکل بگیره .
همیشه این مسعله برام مهم بوده و باشهامت میگممن نتونستم تو شرایط بحرانی از قانون استفاده کنم و باز برگشتم سر خونه ی اولم
همینجا از خدای خوبم میخام درهای نعمت و ثروت و فراوانی رو ب روی من باز کنه و منو هدایت کنه به سمت نور وروشنی
من مثل یک سنگی گرانبها هستم که باید جوری خودم رو بتراشم وشکل بدم که در مقابل باد وهر چیزی مقاوم و قوی باشه.خدایا دستمو بگیر و تمام جهان رو مامور کن تا من به خواسته م برسم .
استاد جان تاحالا دوره ی انلاین شرکت نکردم قبل از دوره با تمام وجودم از خدا درخواستش کردم و همین جا تعهد میدم از همین الان روی اموزه های شما همینهایی که تونستم تهیه کنم وفایل های رایگان با تک تک سلولهای بدنم کار کنم و بهشون عمل کنم واقعا وقتی نگاه به خودم میندازم وبا دوسال قبل خودم رو مقایسه میکنم میبینم من از همه لحاظ تغییر کردم چه روابطم با خودم و دیگران و خانواده م که عالی شده عزت نفسم از صفر رسیده به ۱۵ وچه از لحاظ سلامتیم ولله ما دوساله حتی سرما هم نخوردیم روی ماه دکتر رو ندیدیم .از لحاظ مالی در بهترینه خودم هستم و سفره ی نعمت و برکت همیشه پهنه و هدفم رو مشخص کردم و با ارامش پیش میرم به سمتش خلاصه از همه لحاظ رشد و پیشرفت رومیبینم پس چرا باز شک میارم وقتی شما میگی من ۲۴ ساعت میرفتم از بندرعباس تا تهران یعنی دوسه روز وقت میزاشتی یا پولی که برات میموند رو کتاب میخریدی و …..
من هم باید جوری دیگه ای زندگی کنم الان تمام خیابونای شهر پر از مردمی هستنداز یه طرف میگن پول نیست ولی از طرف دیگه دارن با چنگ و دندون جون میکنن که شب عید لباس نو خونه ی تمیز و خیلی چیزای دیگه داشته باشن تا از هم کم نیارن و موقتی حالشون خوب میشه . تازه چالش جدید هم اینجا سر گوشته که همه دارن میگن تا چند وقت دیگه گوشت نیست کلیپ پر میکنن مثلا در چند سال دیگه بچه به پدر بزرگش میگه گوشت چیست ؟????
اینها همه واقعا برای من تعجبه ما داریم جور دیگه ای زندگی میکنیم و تعجب میکنیم چون زندگی ما بهتر از قبل شده از هر لحاظ
پس چرا باز شک میارم من در مسیری هستم که ۹۰ درصد جامعه نیستند مسیر توحید فراوانی عشق مسیری که منو از جاهلیت نجات داد ومرگ در جهل و نادانی مسیری که منو از ترس ازخدای مجازاتگر نجات داد و خدای واقعی دنیای واقعی و زندگی واقعی رو یادم داد .
به امید بینش بیشتر برای همه ی اعضای سایت وخودم .
ارزو میکنم هرجا که هستید در پناه خدا شادو خوشبخت و سالم و سعادتمند باشید .
سلام.استاد عباس منش عزیز خیلی جالبه که من هر سوالی که تو ذهنم پیش میاد یا از خداوند چیزی رو میخوام بلافاصله یک فایل از شما منتشر میشه که جواب سوالای منو میده.منی که اکثر اوقات زمانم رو تو اینستاگرام و تلگرام میگذروندم الان تنها جایی که برام جذابیت داره سایت عباس منش هست.در طول روز بارها برام اتفاق میفته که با دیدن فایلی از شما یا خواندن کامنت دوستان اشک از چشمام جاری میشه و حس میکنم که در این لحظات به خداوند نزدیک تر شدم.من پیشین من برای همه چیز اشک ریخت اما الان فقط خدا در ذهن و روح و قلب منه و فقط با نام و یاد اونه که اشک تو چشمام حلقه میزنه که البته این اشک،اشک شوق و پیدا کردن محبوبی هست که من در تمام عمرم به دنبالش بودم.محبوبی که منو متعهد کرده که با تمام وجودم قوانینش یاد بگیرم و عمل کنم.
کلا وقتی احساسم بد میشه اولین کاری که می کنم سریع میام تو سایتتون اصلا تا شمارو می بینم بدون اینکه حتی چیزی بخونم یا بشنوم کل قانون تو ذهنم مرور میشه و کلی ازتون انرژی می گیرم.
یه نکته که دائم تو ذهنم داشت تکرار میشد رو دوست داشتم بیام اینجا با شما دوستان به اشتراک بذارم
بچه ها شاید بعضی از ماها (مثل گذشته خودم) توی این فکر باشیم که اگه میخوایم پیشرفت کنیم مثلا تو بحث مالی حتما باید دوره روانشناسی ثروت استاد رو داشته باشیم و یه طوری فایل های رایگان رو اون ارزشی که باید بهشون بدیم رو ندیم یا اون تمرکز و جدیتی که لازمه واسشون به خرج ندیم و تمام فکر و ذکرمون میشه این باور که برای پیشرفت باید حتما فلان محصول رو تهیه کنیم
ولی واقعا اینطور نیست شاید باورتون نشه ولی زمانی که تلگرامم رو باز کردم و دیدم که استاد جلسه دوم قدم اول رو گذاشته و همچنین این فایل رایگان رو هم توی سایت گذاشته بودن اول اومدم سراغ همین فایل چون استاد راجب توحید حرف زدن
بچه ها منظورم این نیست که فایل های رایگان بهتر از محصولات استاد باشه
اتفاقا محصولات استاد واسه کسانی عالیه که فایل های رایگان رو استفاده کردند و تکاملشون رو طی کردند و بعد وارد مدار جدیدی میشن که میتونن محصولات رو تهیه کنن اما چیزی که بین اکثر دوستان مشترک هست این عشقه به توحیده . این فایل هایی که استاد از توحید حرف میزنن توی وجود من و دوستانی که نظراتشون رو خوندم غوغا به پا میکنه
میخوام بگم که من دو سال طول کشید که به این نتیجه برسم که باید با فایل های رایگان به نتیجه برسم و بعد برای پیشرفت های بیشتر سراغ محصولات برم
این فایل های رایگان استاد رو جدی بگیرید و با تمام جدیت روی اینها کار کنید اونوقت نتیجه ها باهاتون حرف میزنن و ادامه مسیر رو بهتون میگن مطمئن باشید
به قول استاد: این حرفا رو دارم واسه خودم میگم چون خودمم هنوز تو این قضیه مشکل دارم
یعنی با خودم میگفتم کاش همون دو سال پیش که شروع کردم با جدیت بیشتری با همین فایل های رایگان ادامه میدادم نمیدونم شایدم باید این زمان میگذشت
امیدوارم هممون به جاهای خیلی خوب برسیم امیدوارم از تکامل فراموش نکنیم و پله ها رو تک به تک طی کنیم
این فایل شما را بیش از 10 بار گوش دادم و متوجه شدم اگر در خیلی از صحبت های شما نتیجه کم گرفته ام این بوده واقعا خیلی قسمت ها و محصولات و فایلهای شما را به مانند روزنامه گوش داده ام و خوانده ام و عمل نکرده ام . و بعضا شده برای اینکه بیشتر بدانم مطالب دیگر استادان و موارد را خوانده ام و اگاهی ها را درهم برهم به اجرا گذاشته ام .
هرچند خدا را شاکرم نتایجم از قبل از آشنایی با شما هزار برابر رشد داشته .
من واقعا شما را الگوی توحیدی و ثروت خود قرار داده ام . آشنایی من با شما از خیلی وقت ها پیش بود اما اون موقعه ها خیلی فایلهای شما را جدی نمی گرفتم و خیلی هم متوجه حرفاتون نمیشدم تا اینکه در جلسات کلاسهای نتورک فایل شما در ویلای شمالتان در مورد چند برابر کردن ثروت صحبت می کردید مرا تشویق به پیگیری جدی سایت شما نمود و همان شد که یک سری از محصولات شما را خریداری کنم و نتایج خوبی بگیرم و اما بعد از مدتی با اموزه های استادان و نظرات دیگران قاطی شد که در عمل شدم یک بانک اطلاعاتی که هیچ استفاده ای از دانشی که دارد نمی کند .
امروز داشتم به این فکر می کردم چه طرح ها و برنامه های زیادی هست که در ذهن دارم اما از سر ترس و نگرانی خیلی از انها را اجرا نکرده ام و به همین آب باریکه زندگی دلخوشک شده ام . اما از امروز به خودم قول داده ام پا روی همه ترسهایم بگذارم و فقط اقدام و اقدام انجام بدهم.
و همه دانسته هایم را محدود به فایلهای شما نمایم و یک سال تمام فقط به همین آموزه ها عمل کنم و هیچ کتاب و مطلب جدیدی نخوانم و فقط اجرا و عمل داشته باشم .
انشالله عید 98 می ایم و پست های در مورد تمام پیشرفت های این یک سال خودم براتون می نویسم .
الله را سپاس که مرا با شما آشنا کرد تا از شرک و انواع شرک دوری کنیم.
هر چند استاد خیلی صریح موارد شرک را بیان نمی کنید اما از کلام شما واقعا متوجه می شوم ما در ایران گرفتار چه شرک های بزرگ و. عظیمی هستیم که رهایی از انها فقط به اراده و پشتکار و ایمان نیاز دارد و مطالعه مرتب و هرروزه قران کریم .
خدا را شکر که الله مهربان ما را به راه خودش هدایت کرد .
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
به نام خدای عزیزم
که هرچه دارم از اوست
سلام استاد عزیزم
سلام مریم دوست داشتنی من
سلام دوستان عزیزم در این خانواده فوق العاده
این فایل نشانه ی من بود ….وقتی که چشمام رو بستم و زدم روش و با تمام وجود به خدا گفتم خدایا تو بگو …من چیکار کنم …چرا اینجوری شدم چرا اینقدر بی انرژی شدم برای تلاش کردن…چرا افتادم توی روزمرگی …چرا نمیتونم قدم بردارم …چرا حتی اینقدر بی انرژی شدم که خیلی وقته توی سایت کامنت نمینویسم …فایل میبینم ،گوش میدم هر روز ولی بازم ….
تا اینکه چشمام خورد به اسم فایل …
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است …
.
.
یه لحظه جا خوردم ….
شک کردم گفتم شاید این فایل نشانم نیست …آخه چند تا فایل دیگه هم باز کرده بودم تا ببینم …ولی دوباره زدم روی نشانم و دیدم نه …همینه …
خودشه ….
و خدا انگار یکی زد توی گوشمو گفت …
اینقدر حرف مفت زدی خسته نشدی ؟
نمیخوای باور کنی ؟
اگه باور کردی پس عملت کو ….
نیم ساعت اولشو گوش کردم ….
و بعد رفتم حموم و بعد دوباره اومدم بقیشو گوش دادم ….
پشیمون بودم ….
از اینکه اینقدر سر حرفم نموندم
از اینکه اینقدر حباب باور درست کردم …
ولی همش حبابه …یه حباب که تو خالیه و بدون عمل …
الان سرگردان انگار دنبال به چیزی توی سایت میگشتم …
اومدم …
ولی نه چیز جدیدی نبود ….
حس میکردم یه فایل جدید باید ببینم ولی انگار خدا بهم گفت برو سر فایل نشانت …
اومدم …قسمت اول متنو خوندم و وقتی فهمیدم همون حرفای استاده ، ادامه رو رها کردمو رفتم دو سه تا کامنت خوندم …ولی با دلی خسته …تسلیم شدمو گفتم …خب اصلا من نمیدونم تو بگوووووو
+گفت
برو متنو بخون …
_آخه اون فایل استاده گوش دادم اونوو
+میگم برو بخون ….
_آخه خدا…!…
+دیدی گفتم
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ….
_باشه باشه هرچی تو بگی …رفتم دیگه
…
صفحه رو کشیدم بالا ….
به اولش رسیدم و از اونجایی که نخونده بودم خوندم …
+گفت
حالا ببین کجای این حرف ها رو باید از مفتی در بیاری …..
این حرفا هم ایمان می خواد …ایمان بهشون یعنی عمل …
اگر هر جمله و کلمه ایشو..> همینجوری بخونی و بگی فهمیدم یعنی داری حرف مفت میزنی ….
.
_باشه تو کمکم میکنی ؟
+اره منم هستم …
_آخ جون پس برو بریم …
.
.
ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!
.
.(گفتم اگه قانون اینه، من شروع میکنم به تغییر زندگیم؛ شروع میکنم به داشتن آرزو؛ من شروع میکنم به داشتن خواسته؛ من شروع میکنم به خلق زندگیم اونجوری که میخوام؛)
1 شروع کن ….به داشتن خواسته …
یه لیست از خواسته هات آماده کن
یه لیست از آروز هات آماده کن ….
بنویس بنویس بنویس زندگی که می خوای رو تا خلقش کنی …
.
.
(از لحاظ مالی هم من برای تغییر زندگیم و تغییر باورهای محدودکننده ام کلی هزینه کردم. توی همون شرایطی که شرکتمون درآمدش کم بود هزینههای زندگی هم بود، یه مبلغ کمی میموند رو کتاب می خریدم.)
2هزینه کن …بها بده برای خواسته هات …می خوای از نظر مالی رشد کنی …بها بده ملیکا …کتابای استاد رو بخر …حالا شرایطش جور شده خریدی …بخون …تمارینشو انجام بده …هر روز …
.
.
(از همون اول به اندازهای که عمل میکنی جواب میگیری. حالا جواب بزرگتری می خوای، باید بیشتر و بهتر به قانون عمل کنی.)
3قانون رو به یاد بیار اینکه میتونی زندگیتو خلق کنی رو به یاد بیار …
آروم آروم شروع کن از چیزای کوچیک شروع کن …
چیزای کوچیکی که برات قابل باوره رو تصور کن تجسم کن بنویس تا برات اتفاق بیوفته تا باور کنی که میشود…میشود خلق کرد زندگی رو …اتفاقات زندگی رو …
4بشین بنویس که چه چیز هایی رو می خواستی و آرزوت بوده ولی الان داریش و جزو دارایی هاته…و تایید کن …که می شود ..که تونستی اینا رو خلق کنی …پس بقیشو هم میتونی خلق کنی …بشین بنویس …تحسین کن …تشکر کن …شکر گزار باش ..و باور کن …
_
کمی به فکر فرو رفتم
راست میگه …الان همین موبایل همین هنسفیری چه بی سیم چه با سیم …همین تخت همین اتاق همین نور پردازی …همین لباس های سرهمی زیبا همین کیف همین چادر همین آزادی همین کامنت همین اندام همین زیبایی پوست بدنم همین دوستانی که دارم همین عشق وجودم همین علاقه ای که پیدا کردم همین هدفی که توی ذهنمه وای خدای ……..
باید دارایی هامو لیست کنمو و بفهمم چقدر تغییر کردم با همین یک سال یا حتی 8ماه پیشم …
.
.
(دوستانی که مهاجرت کردن میدونن میان کلِ زندگیشون رو میفروشن و تبدیل میکنن به پول و دلار و بلند میشن مهاجرت میکنن. من نه، من هرچی که داشتم گذاشتم گفتم اگه قانون اینه که میام خلقش میکنم.)
این میدونی منو یاد چی انداخت ….دوره ی مهاجرت به مدار بالا تر …
5باید به مدار بالا تر مهاجرت کنی …ول کن تمام اطلاعات و باورای گذشته و حتی فایلای گذشته ای گوش دادی و فکر میکنی قانون رو بلدی …باید مهاجرت کنی ولی نه با افکار و باورای قبلی …همه رو بریز دور ..و دوباره بساز …گوش کن تمرین کن و بساز …باورای جدید افکار جدید کانون توجه جدید و حتی خلق چیز های جدید …
.
.
(اتفاقاتی داره میفته، اون باور و ایمانی که من داشتم این نتایج رو برای من رقم زده اینا باید به شما بگه که یه نوع اتفاقات دیگه هم میتونه بیفته توی همین شرایط، توی همین روزها، میتونه یه جور دیگه باشه)
6بلند شو نگاه کن به دور و برت …ببین …استاد رو ببین که چقدر راحت داره زندگی میکنه …دورو برتو ببین….آیا کسایی هستن که توی همین ایران با همین شرایط دارند خوب زندگی میکنند؟ آره؟ آره معلومه که هست …بچه های اندازه ی خودتم هستن …ببین …ببین و تایید کن که می شود …
.
.
(من کسی هستم که نتایج زندگیم داره ثابت میکنه صحت طرز فکرم رو)
7جریان اینه ….تو کسی کستی که داری خلق میکنی و طرز تفکر تو داره هر روز توی زندگیت ثابت میشه …
پس هر شب فکر کن …ببین چه اتفاقاتی افتاده …چه رفتار هایی چه حرف های چه شرایطی …و ببین چه تفکری چه باوری درون تو هست که باعثش شده پیداش کن .بنویس.دربارش حرف بزن .صحبت هاتو ضبط کن. گوش بده .و ببین کدوم تفکره که داره چیزی که نمیخوای رو بهت میده …با چیزی که میخوای عوضش کن تا زندگیت تغییر کنه ….
.
.
(بزرگترین برند ها صبح تا شب دارن تبلیغ میکنن، میلیاردها دلار داره هزینه تبلیغات میشه، من گفتم اگه باورهام داره کارها رو انجام میده نیازی نیست من تبلیغ کنم، من خودم رو توی مدار مناسب قرار میدم خداوند همه کارها رو انجام میده، من نیازی نیست که برم داد بزنم بیایید این فایل هست این برنامه هست نه من نیازی نیست این کارو بکنم)
8 لازم نیست خودتو تبلیغ کنی …هدفی که داری رو یادته ؟ بیزینس که دوست داری ران کنی رو یادته …خواسته ای رو که داری یادته …استاد رو ببین …میگه اگه من باورم قوی باشه خدا بقیه کارا رو میکنه لازم نیست من کاری بکنم …ملیکا….دربارهی کتابت بیزینس همه چیز همینه …همون خدایی که عباسمنش رو اینجوری بالا آورده تو رو هم میاره ….همونجور که آدمای زیادی رو با عباسمنش آشنا کرده برای تو هم میکنه …اصلا لازم نیست به اون قسمتش فکر کنی …اصلاااا…فقط خودتو بهبود بده …بلند شو و برای بیزینس یه کاری بکن …پاشو برای خودت یه کاری بکن ….نگران دیده شدن و اینام نباش ….اون با خدا …
.
.
.(من اومدم یه قانون ساده گذاشتم گفتم این قانونی که خداوند توی قرآن بارها و بارها گفته که زندگی ما توسط خودمون فقط خلق میشه، توسط خودمون داره ایجاد میشه و بارها و بارها توی قرآن خداوند به شیطان میفرماید که تو هیچ تسلطی بر بندگان من نداری، اونی که بندگی منو میکنه که تاج سر توعه، تو که کاریش نمیتونی بکنی،)
9چرا بهونه ی تو اینکه آدما و قانون ها و ملت و دشمن و حسود و فلانو بیسار جلوتو میگیرند…سد میزاند جلوی پات ….چرا این حرفارو میزنی ؟ دیگه از شیطان لعنت شده که بالا تر نداریم …اون دیگه دشمن قسم خورده ی توعه …خدا قدرت اونم گرفته ….کافیه تو بندگی کنی …تو خدا رو باور کنی …تو نزاری این حرفا روت تاثیر بزاره …شیطان انگشت کوچیکه ی تو نمیشه چه برسه 4تا انسان که دارند نجواهای شیطان رو گوش میدن و به خودشون ضرر میزنن …ول کن این چیزای مسخره رو …ایمان نشون بده ملیکا …بلند شو…..ایمانتو نشون بده …عمل کن به حرفات ..به الهامات و اقداماتی که خدا بهت میگه به ایده هات …
بشین بنویس و به خودت بگو باید انجامش بدی بزار جلوی چشمت تا بفهمی ایمان چیه …ایمان یعنی عمل به این کار ها این الهامات این اقدامات
.
.
(کل کار اینه که بتونم افکارم رو کنترل کنم، کل دوره های من بِیسش همینه)
روز ها و روز ها روز ها گذشته و من هنوز در آرزوی اینم که ای کاش من دوره ی 12 قدم رو میتونستم بخرم و شروع کنم تا زندگیم تغییر کنه ….
10
بابا ملیکا ….چتهههه خود استاد میگه بیسش چیه …بعدم همش در حسرت دوره خریدنی با اینکه حواست نیست 3 تا قسمت از کتابای رویا ها ی استاد رو خریدی کتاب ارزشمند چگونه فکر خدارا بخوانیم رو خریدی و داریش …بیس همش یکیه …پس بخون …بخور اون کتابارو عمل کن …بنویس .دربارش صحبت …اینقدر بهونه ی دوره نخریدن اینا رو نداشته باش …فایلا رو گوش بده اصلا همین دوره ی مهاجرت به مدار بالا تر …همینو مثل یه دوره بینظیر ببین و باهاش جلو برووووو
.
.
(من اصلاً یه سخنران نیستم، من انگیزش بخش نیستم، من عمل کننده به یک سری قوانین هستم و افراد از فرکانس من، از نتایج من به این آگاهی ها میرسن و اونها هم عمل میکنن و نتیجه میگیرن)
11
بس کن این سخنرانی رو… این انگیزشی صحبت کردن های مفت رو ….بس کن ملیکا ….عمل کن …عمل کننده باش …ایمان با عمل داشته باش …این حرفا رو خیلی خوشکل خیلیاااا میتونن بزنن ولی تو عمل کننده باش …مگه دوستای خوب توی ارتباطاتت نمیخوای ؟ پس عمل کننده باش …تا فرکانست بیاد بالا و افراد فرکانستو بگیرند و بیان پیشت ….خودتم غلط میکنی دنبال دوست بگردی …انگار بازی قایم باشکه..ول کن ….به قانون عمل کن …بزار فرکانس و سیستم خدا برات کار کنه …مثل ابراهیم که برای استاد اومد …این ادم فوق العاده …بینظیر برنامه نویس ….مثل همین خانم شایسته عزیز…که اینقدر منظم و فوق العاده است …خدا میاره ….مثل همین استاد عباسمنش …که خدا آوردش توی زندگیتتتت نگران نباششش خدا حواسش به همه چیز هست …
……
.
.
(بنابراین دوره های من برای همه نیست، برای اونایی که آمادگیش رو دارن.)
پس اینقدر حسرت نخور …که چرا من این دوره رو ندارم …تقصیر خودته خب …
12
امادگیتو بیار بالا تا به دوره ها به راحتی هدایت بشی و آمادگی یعنی فرکانس و فرکانس یعنی افکار تو و عمل به قوانین …
.
.
(من برای همه صحبت نمیکنم، برای اونایی که آمادگی دارن. اونایی که آمادگی دارن اونایی هستن که تمرین ها رو جدی میگیرن، باور میکنن و نتیجه میگیرن.)
شنیدی استاد چی گفت ؟
13پس باور کن ، عمل کن …تمرین ها رو جدی بگیر …جدی بگیر ….باور کن …نتایج میان …نتایج رو تایید کن …
.
.
(برید ببینید توی کامنتها هزاران نفر نوشتن ما با فلان دوره های مختلف موفقیتی آشنا شدیم بعد که یه ذره مدارمون رفت بالا با شما آشنا شدیم و تازه اونجا شما رو شناختیم هر کدوم از یک طریق مختلف، این چی رو نشون میده؟؟)
به خودم نگاه کردمو گفتم ….ملیکا ببین …راست میگه …خودتم همینجوری با استاد آشنا شدی …ببین چطوری خدا داره اینکارو میکنه …. تو اگه از روز اول می خواستی با استاد آشنا بشی نه درکشو داشتی نه باور میکردی …
ببین ببین …استاد عباسمنش از خدا درخواست کرده که خدایا من آدمای عمل کننده …آماده و محیا می خوام …خدام هم گفته چشم …همین منو 4 سال با استاد های دیگه تعلیم داد و یکم که مثل یک آرد، کمی خمیر شدم و آماده برای پختن شدن آوردم اینجا ….
4سال …..
کدوم معلمی اینکارو میکنه …اتفاقا همشون از خداشون بود من تا آخر عمر مریدشون باشم …
اتفاقا جالبه …استادی که شاگردای آماده داشته باشه خیلی کارش راحت تره تا بخواد الفبا رو یاد شاگرداش بده …
13
ببین ملیکا ….خدا اینجوری برات کار میکنه ….شده حتی سالها شاگرد برای استاد تربیت میکنه ورزیده میکنه بعد میاره توی این تنور تا پخته بشه ….اونم نه یکی دوتا …هزاران آدم…
(با تعجب به خدا نگاه کردم و گفتم …در این حد خدایی میکنی؟….چقدر بد که دیر باورت کردم ولی باورت دارم خدا …چشم …اگه اینقدر خدایی بلدی ….پس برای منم خدایی کن ….
خدا انگار که برگشت بهم و گفت …تو اصلا ذره ای از قدرت منو ندیدی …منو به مبارزه دعوت میکنی؟
میخوای برات خدایی کنم ؟ می خوای همه کارات دست من باشه …باشه با دلو جون انجام میدم …با تمام وجود …اصلا جوری که تو فکر میکنی من فقط برای توعم ….ولی فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی تو هم باید بندگی کنیااااا به همون اندازه دست بالمو باز میزاری برای خدایی کردن ….
گفتم چی؟ چی گفتی ؟
گفت ….هر لحظه هر آن …هر بار ..هر روز دارم بهت میگم …إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌۖ أُجِیبُ دَعۡوَهَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی وَلۡیُؤۡمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمۡ یَرۡشُدُونَ….
: ُ ُ )
.
.
قربونت برم من اخهههههههه …….
.
.
(این اینو نشون میده که وقتی شما روی خودت کار میکنی، روی مدار بالا قرار میگیری افرادی که توی اون مدار قرار میگیرن میان روی خودشون کار میکنن میان بالا تو رو پیدا میکنن، لازم نیست کاری بکنی)
.
.
(به قول حضرت علی الرزق رزقان یه رزقی هست که تو دنبالش میری. من این جمله رو وقتی اولین بار تو نهجالبلاغه خوندم اصلاً ذهن من متلاشی شد میگه الرزق رزقان ما دو نوع رزق داریم، یه نوع رزقی که تو دنبالش میری، یه رزقی که اون دنبال تو میاد، من گفتم من میخوام یاد بگیرم که چه باورهایی داشته باشم که رزق دنبال من بدوود نه اینکه من بدووام دنبال رزق)
14.
انتخاب کن کدوم رزق رو می خوای ؟ اونی که تو میری دنبالش یا اونی که اون میاد دنبالت ؟ کدومش ؟
اگه دومی رو می خوای برو بدو دنبالش ببینم کی بهش میرسی ….ولی هدا وعده ی اولی رو بهت داده ملیکا …
پس بشین …فکر کن …یاد بگیر که چه باورهایی داشته باشی که رزق دنبال تو بدوود نه اینکه تو بدووی دنبال رزق……تا الان داشتی راه دوم رو میرفتی …داشتی میدویدیف…خب الان فهمیدی اون راهو نمیخوای …پس راه غلطو تشخیص دادی …بشین بریز بیرون باورای مخرب و بدی که باعث شدن راه دون رو انتخاب کنی و تغییرشکل بده و جهت دادشون کن به سمت راه اول تا نعمت و ثروت و فزونی بدوعه دنبالتتت
….
.
.
(زندگی شما هر روز داره توسط ورودی های ذهنی شما خلق می شه. وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و افکارت رو آگاهانه جهتدهی می کنی، اتفاقات دلخواه رو خلق می کنی)
پس
15
ورودی های ذهنت رو کنترول کن .افکار دلخواهت رو خلق کن افکارت رو آگاهانه جهت دهی کن …تا زندگی دلخواهت خلق بشه …
.
.
(مثل بدن شما. بدن شما چه جوری کار می کنه؟! هر روز داره غذا رو به عنوان انرژی دریافت می کنه. اگه غذای بد بخوری انرژی بد دریافت میکنی. اگه غذا نخوری انرژی دریافت نمیکنی، ماشین تو داره چه جوری حرکت میکنه؟ این نیست که یکبار بنزینش بزنی بگی ماشین باید تا ابد حرکت کنه. به اندازهای که از ماشین استفاده می کنی، داره سوخت مصرف میکنه، هر وقت خواستی دوباره ازش استفاده کنی باید دوباره سوخت واردش کنی، ذهن هم همینه. همیشه باید بهش ورودی بدی. ورودی خوب بدی نتیجه خوب خلق می کنی.)
.
.
(به اندازهای که میاد تغییر میکنه، باور هاش رو عوض میکنه، به همون اندازه نتایج شروع میشه، و بعد میفته روی دور و تغییر کردن هی براش راحت تر میشه. چرا؟ چون تمرین کرده، چون تغییر کردن و باورهای خوب ساختن براش راحت تر میشه، نتایج بزرگتر هی راحت تر براش به وجود میاد.)
16 تمرین کن که تغییر کنی از چیزای کوچیک شروع کن …تمرین کن که باوراتو تقویت کنی ….آروم آروم عجله نداریم …بزار بیوفتی روی غلتک نگران هیچ چیزی هم نباش…
.
.
(تو مسائل مالی که خیلی هاتون پاشنه آشیل تونه، دلیل اینکه زمان بیشتری میبره به خاطر اینه که باورهای مخرب بیشتری توی ذهنتون هست، خیلی هاتون دیدید در مورد یک موضوعی مثلاً در مورد روابط عاطفی همیشه ترس داشتید، نگران بودید، میایید روی خودتون کار میکنید ولی با یه تلفن بد، با یه اتفاق بد، با یه خبر بد، کل ترس ها با هم برمیگرده، معلومه که به اندازه کافی روی خودت کار نکردی که اینقدر راحت همه چیز تغییر میکنه)
17
آیا ترس داری آیا ناراحتی آیا دلشوره ی آینده رو داری ؟ پس باید بیشتر روی خودت کار کنی …روی باورات کار کنی …هنوز خودتو نشناختی…بشین کالبد شکافی کن …تو فوق العاده تر از اونی هستی که فکر میکنی …تو خالقی …خالق زندگیت …برای چی دست و مای خودتو بستی ؟
.
.
(میای روی مسائل مالی روی خودت کار میکنی یه ذره اوضاع بهتر میشه با یه نشانه بد از بازار، با یه اخبار بد، یا همکارت میاد میگه اوضاع خرابه، همون اول ترسها برمیگرده دوباره، به همین راحتی با یک خبر کل این داستان دوباره خراب میشه، اگه به این راحتی داستان خراب میشه به این دلیله که زیاد روی خودت کار نکردی، به این دلیل که هنوز باور ها رو درست نساختی، وقتی که باور ها درست ساخته بشه به این راحتی تغییر نمیکنه، ولی چون باورهای منفی درست ساخته شده خیلی خوب، محکم، با پایه و اساس تو مغزت ساخته شده یه ذره که میای خرابش میکنی با یک خبر، دوباره روی این علف های هرز یه ذره کار نمیکنی سریع میزنن میان بالا)
18
باوراتو بساز ولی نه همینجوری و الکی پلکی …با پایه و اساس …نباید بزاری علف های هرز رشد کنند!
.
.
چون پایه اش خیلی خوبه. چرا پایه اش خوبه؟ چون خیلی تکرار شده نسل در نسل در نسل تکرار شده، مخصوصاً در مورد مسائل مالی اینارو گفتم که باز قانون رو بهتر درک کنید.
19
پایه های باور های خوبتون پایه گذاری کن …تا تو باشی زنجیره ی اصلی که قرار نسل در نسل ادامه پیدا کنه …الگو ببین …نگاه کن با پایه و اساس باورای خوبتون بساز …تو فقط برای خودت کار نمیکنی …فقط به خودت سود نمیرسونی …تو نه تنها به خودت بلکه به یه ملتی که 40 نسل دیگه از تو به وجود میاد داری سود میرسونه…فزونی و نعمت و زندگی میبخشی …نزار تاریخ سختی های تو تکرار بشه …از خودت شروع کن …
.
.
(قانون همیشه داره کارش رو درست انجام میده، اون که کارش رو درست انجام نمیده خودمون هستیم. وگرنه خداوند بی نقصه، خداوند سریع الاجابه هست، خداوند عالیه، خداوند میگه درخواست کن من همیشه در حال اجابتم: اما به یه شرط، ایمان)
20
قانون قانونه …نمیتونی تغییرش بدی …اومدی توی این بازی باید با قانون ها بازی کنی تا همیشه برنده باشی …
قوانین هیچ وقت عوض نمیشه هیچ وقت پایمال نمیشه …خدا همواره داره درخواست ها رو جواب میده …اجابت میکنه …ولی اگه با قوانینش هماهنگ باشی باورای درستی داشته باشی میتونی دریافتش کنی …
کافیه باور کنی …باور داشته باشی …
.
.
(ایمان رو چی نشون میده؟ از کجا میفهمی یه آدمی ایمان داره؟!
از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ از تسبیح؟
نه، از عملکرد می فهمیم.)
21
بشین فکر کن
آیا خودت رو با ایمان میدونی ؟ با عملت بگو …راست میگی با عمل بگو …بگو ببینم چه کردی …به الهامات عمل کردی …راهتون مشخص کردی …؟خواسته هاتو پیگیری کردی …درخواست کردی …قدم برداشتی ؟ باوراتو پیدا کردی ؟ پایه سازی کردی ؟ ورودی هاتو کنترول کردی ؟ حرف نزن …با عمل بگو
.
.
(کسی که بلند میشه و قدم برمیداره، حرکت میکنه، اونجوری که باور داره عمل میکنه. عمل میکنه به آنچه که میگه.
اونایی که عمل کردن، اونایی که باور داشتن، اونایی که ایمان داشتن، این ایمان باعث حرکتشون شده.)
22
باید ایمانتو تبدیل به عمل کنی …اقدام کنی …
.
.
چقدر چیز یاد گرفتم …تازه انگار یکم این حرف ها رو شنیدم …با اینکه یه سال پیش چند ماه پیش یا حتی همین دیروز این فایلو گوش دادن ولی الان میفهمم واقعا گوش دادن به این فایلا رو چقدر سطحی میگرفتم ….
ممنونم ازتون …
از تک تکتون ….
تمام 22موردی که نوشتم رو اینجا پشت سر هم کپی میکنم …تا یادم باشه چیکار باید بکنم و چیکار باید نکنم …
سعی میکنم این متن رو برای خودن فایل کنم و هر روز بخونم و عمل کنم …
مرسی استاد …اصلا نمیدونی الان چه ذوق و شوق همراه با آرامش خدایی بهم وارد شده …عاشقتونم …
راستی اولش نفهمیدم و همینجوری هدایتی اونارو با ستاره شماره گذاری کردم …و الان انگار خدا بهم گفت …یادته توی فایل وقتی استاد گفت جلسه بعدی قدم اول دوازده قدم تمرین ستاره ی قطبیه …دنبال ستاره ی قطبی میگشتی و به خودت با حسرت گفتی منم می خوام …بیا …22تا ستاره …که راه رسیدن و نزدیک تر شدن به منو بهت نشون میده …بهشون عمل کن …
…….
عشق منییییی آخه چی بگم من به توووو
.~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
موارد ذکر شده .؛
1 شروع کن ….به داشتن خواسته …
یه لیست از خواسته هات آماده کن
یه لیست از آروز هات آماده کن ….
بنویس بنویس بنویس زندگی که می خوای رو تا خلقش کنی …
2هزینه کن …بها بده برای خواسته هات …می خوای از نظر مالی رشد کنی …بها بده ملیکا …کتابای استاد رو بخر …حالا شرایطش جور شده خریدی …بخون …تمارینشو انجام بده …هر روز …
.3قانون رو به یاد بیار اینکه میتونی زندگیتو خلق کنی رو به یاد بیار …
آروم آروم شروع کن از چیزای کوچیک شروع کن …
چیزای کوچیکی که برات قابل باوره رو تصور کن تجسم کن بنویس تا برات اتفاق بیوفته تا باور کنی که میشود…میشود خلق کرد زندگی رو …اتفاقات زندگی رو …
4بشین بنویس که چه چیز هایی رو می خواستی و آرزوت بوده ولی الان داریش و جزو دارایی هاته…و تایید کن …که می شود ..که تونستی اینا رو خلق کنی …پس بقیشو هم میتونی خلق کنی …بشین بنویس …تحسین کن …تشکر کن …شکر گزار باش ..و باور کن 5باید به مدار بالا تر مهاجرت کنی …ول کن تمام اطلاعات و باورای گذشته و حتی فایلای گذشته ای گوش دادی و فکر میکنی قانون رو بلدی …باید مهاجرت کنی ولی نه با افکار و باورای قبلی …همه رو بریز دور ..و دوباره بساز …گوش کن تمرین کن و بساز …باورای جدید افکار جدید کانون توجه جدید و حتی خلق چیز های جدید …
.6بلند شو نگاه کن به دور و برت …ببین …استاد رو ببین که چقدر راحت داره زندگی میکنه …دورو برتو ببین….آیا کسایی هستن که توی همین ایران با همین شرایط دارند خوب زندگی میکنند؟ آره؟ آره معلومه که هست …بچه های اندازه ی خودتم هستن …ببین …ببین و تایید کن که می شود …
7جریان اینه ….تو کسی هستی که داری خلق میکنی و طرز تفکر تو داره هر روز توی زندگیت ثابت میشه …
پس هر شب فکر کن …ببین چه اتفاقاتی افتاده …چه رفتار هایی چه حرف های چه شرایطی …و ببین چه تفکری چه باوری درون تو هست که باعثش شده پیداش کن .بنویس.دربارش حرف بزن .صحبت هاتو ضبط کن. گوش بده .و ببین کدوم تفکره که داره چیزی که نمیخوای رو بهت میده …با چیزی که میخوای عوضش کن تا زندگیت تغییر کنه ….
8 لازم نیست خودتو تبلیغ کنی …هدفی که داری رو یادته ؟ بیزینس که دوست داری ران کنی رو یادته …خواسته ای رو که داری یادته …استاد رو ببین …میگه اگه من باورم قوی باشه خدا بقیه کارا رو میکنه لازم نیست من کاری بکنم …ملیکا….دربارهی کتابت بیزینس همه چیز همینه …همون خدایی که عباسمنش رو اینجوری بالا آورده تو رو هم میاره ….همونجور که آدمای زیادی رو با عباسمنش آشنا کرده برای تو هم میکنه …اصلا لازم نیست به اون قسمتش فکر کنی …اصلاااا…فقط خودتو بهبود بده …بلند شو و برای بیزینس یه کاری بکن …پاشو برای خودت یه کاری بکن ….نگران دیده شدن و اینام نباش ….اون با خدا …
.
9چرا بهونه اینکه آدما و قانون ها و ملت و دشمن و حسود و فلانو بیسار جلوتو میگیرند…سد میزاند جلوی پات ….چرا این حرفارو میزنی ؟ دیگه از شیطان لعنت شده که بالا تر نداریم …اون دیگه دشمن قسم خورده ی توعه …خدا قدرت اونم گرفته ….کافیه تو بندگی کنی …تو خدا رو باور کنی …تو نزاری این حرفا روت تاثیر بزاره …شیطان انگشت کوچیکه ی تو نمیشه چه برسه 4تا انسان که دارند نجواهای شیطان رو گوش میدن و به خودشون ضرر میزنن …ول کن این چیزای مسخره رو …ایمان نشون بده ملیکا …بلند شو…..ایمانتو نشون بده …عمل کن به حرفات ..به الهامات و اقداماتی که خدا بهت میگه به ایده هات …
بشین بنویس و به خودت بگو باید انجامش بدی بزار جلوی چشمت تا بفهمی ایمان چیه …ایمان یعنی عمل به این کار ها این الهامات این اقدامات
10
بابا ملیکا ….چتهههه خود استاد میگه بیسش چیه …بعدم همش در حصرت دوره خریدنی با اینکه حواست نیست 3 تا قسمت از کتابای رویا ها ی استاد رو خریدی کتاب ارزشمند چگونه فکر خدارا بخوانیم رو خریدی و داریش …بیس همش یکیه …پس بخون …بخور اون کتابارو عمل کن …بنویس .دربارش صحبت …اینقدر بهونه ی دوره نخریدند اینا رو نداشته باش …فایلا رو گوش بده اصلا همین دوره ی مهاجرت به مدار بالا تر …همینو مثل یه دوره بینظیر ببین و باهاش جلو برووووو
11
بس کن این سخنرانی رو این انگیزشی صحبت کردن های مفت رو ….بس کن ملیکا ….عمل کن …عمل کننده باش …ایمان با عمل داشته باش …این حرفا رو خیلی خوشکل خیلیاااا میتونن بزنن ولی تو عمل کننده باش …مگه دوستای خوب توی ارتباطاتت نمیخوای ؟ پس عمل کننده باش …تا فرکانست بیاد بالا و افراد فرکانستو بگیرند و بیان پیشت ….خودن غلط میکنی دنبال دوست بگردی …انگار بازی قایم باشکه..ول کن ….به قانون عمل کن …بزار فرکانس و سیستم خدا برات کار کنه …مثل ابراهیم که برای استاد اومد …این ادم فوق العاده …بینظیر برنامه نویس ….مثل همین خانم شایسته عزیز…که اینقدر منظم و فوق العاده است …خدا میاره ….مثل امین استاد عباسمنش …که خدا آوردش توی زندگیتتتت نگران نباششش خدا حواسش به همه چیز هست …
12
امادگیتو بیار بالا تا به دوره ها به راحتی هدایت بشی و آمادگی یعنی فرکانس و فرکانس یعنی افکار تو و عمل به قوانین …
13پس باور کن ، عمل کن …تمرین ها رو جدی بگیر …جدی بگیر ….باور کن …نتایج میان …نتایج رو تایید کن …
13
ببین ملیکا ….خدا اینجوری برات کار میکنه ….شده حتی سالها شاگرد برای استاد تربیت میکنه ورزیده میکنه بعد میاره توی این تنور تا پخته بشه ….اونم نه یکی دوتا …هزاران آدم…
14.
انتخاب کن کدوم رزق رو می خوای ؟ اونی که تو میری دنبالش یا اونی که اون میاد دنبالت ؟ کدومش ؟
اگه دومی رو می خوای برو بدو دنبالش ببینم کی بهش میرسی ….ولی هدا وعده ی اولی رو بهت داده ملیکا …
پس بشین …فکر کن …یاد بگیر که چه باورهایی داشته باشی که رزق دنبال تو بدوود نه اینکه تو بدووی دنبال رزق……تا الان داشتی راه دوم رو میرفتی …داشتی میدویدیف…خب الان فهمیدی اون راهو نمیخوای …پس راه غلطو تشخیص دادی …بشین بریز بیرون باورای مخرب و بدی که باعث شدن راه دون رو انتخاب کنی و تغییرشکل بده و جهت دادشون کن به سمت راه اول تا نعمت و ثروت و فزونی بدوعه دنبالتتت
15
ورودی های ذهنت رو کنترول کن .افکار دلخواهت رو خلق کن افکارت رو آگاهانه جهت دهی کن …تا زندگی دلخواهت خلق بشه …
16 تمرین کن که تغییر کنی از چیزای کوچیک شروع کن …تمرین کن که باوراتو تقویت کنی ….آروم آروم عجله نداریم …بزار بیوفتی روی غلتک نگران هیچ چیزی هم نباش…
17
آیا ترس داری آیا ناراحتی آیا دلشوره ی آینده رو داری ؟ پس باید بیشتر روی خودت کار کنی …روی باورات کار کنی …هنوز خودتو نشناختی…بشین کالبد شکافی کن …تو فوق العاده تر از اونی هستی که فکر میکنی …تو خالقی …خالق زندگیت …برای چی دست و مای خودتو بستی ؟
18
باوراتو بساز ولی نه همینجوری و الکی پلکی …با پایه و اساس …نباید بزاری علف های هرز رشد کنند!
.19
پایه های باور های خوبتون پایه گذاری کن …تا تو باشی زنجیره ی اصلی که قرار نسل در نسل ادامه پیدا کنه …الگو ببین …نگاه کن با پایه و اساس باورای خوبتون بساز …تو فقط برای خودت کار نمیکنی …فقط به خودت سود نمیرسونی …تو نه تنها به خودت بلکه به یه ملتی که 40 نسل دیگه از تو به وجود میاد داری سود میرسونه…فزونی و نعمت و زندگی میبخشی …نزار تاریخ سختی های تو تکرار بشه …از خودت شروع کن …
20
قانون قانونه …نمیتونی تغییرش بدی …اومدی توی این بازی باید با قانون ها بازی کنی تا همیشه برنده باشی …
قوانین هیچ وقت عوض نمیشه هیچ وقت پایمال نمیشه …خدا همواره داره درخواست ها رو جواب میده …اجابت میکنه …ولی اگه با قوانینش هماهنگ باشی باورای درستی داشته باشی میتونی دریافتش کنی …
کافیه باور کنی …باور داشته باشی …
21
بشین فکر کن
آیا خودت رو با ایمان میدونی ؟ با عملت بگو …راست میگی با عمل بگو …بگو ببینم چه کردی …به الهامات عمل کردی …راهتون مشخص کردی …؟خواسته هاتو پیگیری کردی …درخواست کردی …قدم برداشتی ؟ باوراتو پیدا کردی ؟ پایه سازی کردی ؟ ورودی هاتو کنترول کردی ؟ حرف نزن …با عمل بگو
22
باید ایمانتو تبدیل به عمل کنی …اقدام کنی …
عاشقتونم در پناه لله یکتا باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم و همراهان سایت٫ خیلی وقته میخاستم بیام رو این فایل کامنت بذارم ولی نجوای ذهنم نمیذاشت هی تکرار می کرد که بابا این چیزی که تو میخای بنویسی چیز مهمی نیست و٫٫٫٫٫ اما امشب دیگه بهش اجازه ندادم گفتم من مینویسم و خوشحالم که الان دارم می نویسم٫ من این فایل استاد رو خیلی دوست دارم و هر وقت تو مسیر تغییر به مانعی میخورم میام سراغش٫ من این فایل رو فروردین ماه ۹۸ گوش دادم برا اولین بار و خیلی به دلم نشست درست شبی که این فایل رو داشتم گوش میدادم خوابم برده بود البته قبلش فصل ایمان راستین کتاب رویا هایی که رویا نیستند رو هم خونده بودم٫متوجه نشدم کی خوابم برده بود تو خواب دیدم که تو ی جایی هستم با چند نفر دیگه منتظر ماشینیم که بیاد و ما سوار شیم کجا می خواستیم بریم یادم نمیاد فقط میدونم بیرون از محل زندگیمون بود٫ خیلی منتظر موندیم اما خبری از ماشین نشد کم کم هوا تاریک شد وقتس سرم رو برگردوندم دیدم فقط ی نفر از اون آدما که با هام بود اونجا بود بقیه غیب شدن!! هوا تاریک و تاریک تر شد ی دفه متوجه شدم اون ی نفر هم نیست تنها مونده بودم تو ی جای خیلی تاریک تاریک ٫ی کم حرکت کردم رفتم جلوتر شاید کسی رو پیدا کنم اما خودم رو تو ی منطقه کوهستانی دیدم با حیوانات مختلفی که می اومدن و می رفتن گله ی اسب گرگ و ٫٫٫٫٫٫ گله اسب از کنارم رد شدن اما گرگ ها یکی یکی شدن و به سمتم می اومدن همون جا بود که یاد حرفای استاد افتادم که اگه ایمان داشته باشی که خداوند حافظ و نگهبانته هیچ چیزی نمی تونه آسیبی بهت برسونه هر وقت ی گرگ می اومد سمتم چشمامو می بستم و جمله خداوند حافظ و نگهبان منه رو تکرار می کردم جالبه که گرگ ها می اومدن و آرام از کنارم رد میشدن٫ خلاصه این که با وجود اینکه اونجا تنها بودم و همه جا تاریک تاریک بود ولی نمیترسیدم توی همین حین بود که از خواب بیدار شدم و دیدم لپ تاپم روشنه و هدفون تو گوشمه٫ فردا ی اون روز مهمونا گفتن دیشب خواب می دیدی میخواستیم بیایم بیدارت کنیم اما ی دفه صدات قطع شده گفتم خوب شد بیدارم نکردین خوابم کامل شد٫ الن هر وقت تو ی موقعیتی مثل این قرار می گیرم چشمامو میبندم و جمله خدا حافظ و نگهبان منه رو با خودم تکرار میکنم و با یادآوری فصل ایمان راستین و این فایل خودم رو آروم میکنم و به خودم یادآوری میکنم که ببین استاد چجوری کار کرده که به اینجا رسیده تو هم اگه میخای تغییر کنی باید تو عمل اینو نشون بدی و گرنه ادا درآوردن که هنر نیست!!!! و اما ی اتفاقی که همین چند روز پیش افتاد و بمن و تمام خانوادم نشون داد که هروقت ی نشانه ای رو میبینید نشانه رو جدی بگیرید که اگر جدی نگیرین پیامدش رو هم باید تجربه کنید ٫ چتد روز پیش سالگرد پدر و مادرم بود اعضای خانواده ی جورایی توافق کردن که چون هوا گرمه و رمضان هستش شب بعد از افطار بریم امامزاده ساعت نه شب بود که راهی امامزاده شدیم که با کمال تعجب با در بسته متوجه شدیم هیچ وقت اونموقع شب امامزاده بسته نبود خلاصه همه غر میزدن که بابا یعنی چی چرا بسته اس و (عدم توجه به نشانه ها که بابا حتما یحکمتی توش هس)٫٫٫٫٫ یکی دو نفر رفتن سراغ خادم که کلید رو ازش بگیرن اما خونه نبودن دوباره رفتن سراغ ی نفر دیگه اونم شماره خادم رو داد و باهاش تماس گرفتیم گفت مسجد محلم کلید خونس برین اونجا الن هستن بگیریید خلاصه به ترتیبی بود کلید رو گیر آوردیم و درو باز کردیم غافل از اینکه خدا میخاست به ما کمک کنه و بفهمونه که امشب موقعیت مناسبی نیس اما ما نشانه ها رو نگرفتیم٫ خلاصه چند دقیقه اونجا موندیم وبساط چایی و شیرینی و ٫٫٫٫ رو پهن کردیم اما چند دقیقه نگذشته بود که چنان طوفان و باران و رعد و برقی شروع شد که حتی نتونستیم خودمون رو به ماشین ها برسونیم رعد و برق ها از وسط آسمون شروع میشد و به زمین میرسید بچه ها از ترس گریه میکردن هر کسی به گوشه ای میدوید و و دنبال سر پناه بود ٫همچین بارونی اونم تو اردیبهشت تو ی منطقه گرمسیر عجیب بود٫ خلاصه همه دستهاشون تو گوشهاشون بود و صلوات و ٫٫٫٫ بقول خواهرم ما نگران خودمون نبودیم نگران مهمونها بودیم که نکنه اتفاقی بیفته و شرمنده بشیم تو همین اوضاع بود که بچه داداشم که ترسیده بود به سمت خیابون بغل امامزاده دوید و درست رفت وسط خیابونی که ی ماشین داشت با سرعت از طرف مقابل می اومد که خواهرم با جیغ و داد رفت سمتش و کشیدش کنار٫ اونجا بود که باز فایل ایمنی که عمل نیاورد یادم افتاد چشم هامو بستم و از خداوند خواستم که حافظ تمامی کسانی باشه که اونجا گرفتار شده بودن و مدام ذهنم رو کنترل میکردم و میگفتم خدایا چه بارون قشنگی اونم اواخر اردیبهشت بی سابقه بود و سعی میکردم افکار مثبت رو تو ذهنم مرور کنم خدا رو شکر بارون یکم مجال داد همه سالم سوار ماشین ها شدن و به خونه برگشتیم و این در حالی بود که همون شب در یکی از منطقه های اطراف رعد و برق ی درخت تنومندی رو روی دو نفر انداخته بود که در دم فوت کرده بودند٫ از همه دوستان و استاد عزیزم عذر میخام که بعضی اتفاقات بد رو بیان کردم اما ی چیزی منو وادار کرد که بیام و این چیزها رو بنویسم تا ایمانم به حرفای استاد و خداوند بیشتر بشه تا نشانه ها رو جدی بگیرم و بیشتر بهشون توجه کنم ٫ از استاد عزیزم بابت فیلهای قشنگشون هم ممنونم
استاد عزیز خدا شما رو حفظ کنه واقعا عالی بود حالا درسته بعضیا شرایط خرید رو ندارن ولی شما سعی کنید به فایل صوتی چیزی برا افراد سایت به صورت رایگان قرار بدین ممنون
چون فایل های رایگان هم ایمان افراد را بالا میبرد
سلام استادخوبمون
من یه چندماهی میشه که باشما اشنا شدم والان نمیدونستم چی بنویسم ولی همین که شروع کردم به نوشتن کلمات خودبه خود داره به ذهنم میاد،دارم تلاش میکنم هرروز صبح تواتومبیل توراه به حرفاتون گوش میدم وخدارو هزارمرتبه شکر که دارم نتایجو میبینم تو زندگیم گاهی وقتا بعضی ازآدمها باهم مخالفت میکنند وقتی بهشون میگم ولی من ناامید نمیشم دیشبم نشستم فکرکردم که نباید اینچنین آدم هایی رو جذب کنم که بخوام باهاشون بحث کنم.استاد عزیز این جملتون که افکارمن سازنده ی زندگیم هست یه حس عجیبی درمن ایجادکرد که منم میتوانم میتوانم میتوانم واینو به شما بگم شما و دوستای خوبمو شریک این حس خوبم بکنم۰عاششششششششششقتونم که زندگیم اینقد داره پیشرفت میکنه خداقوتتتتتتت
درود بر همگی شما خوبان
استاد تصمیم دارم خرید لباس عیدو مسافرت و همه ی اینا رو برای خودم کنسل کنم تابتونم این دوره رو تهیه کنم چون ارامش واسایش من مهمتره و اگر به خوبی روی فرکانسم کار کنم حتمن ثروت بیشتر و مسافرت وازادی مالی مکانی و زمانی هم خود ب خود وارد زندگیم میشه من میخوام اگاهانه از این دوره استفاده کنم و مسیرم رو ثابت کنم و روی باورهام کار کنم و اونقدر روی خودم کار کنم که در اوضاع به ظاهر ارام وقتی به ناخاسته یا تضادی برخوردم بتونم باز هم اگاهانه خودم رو کنترل کنم و به ثبات برسم و این ارامش و تغییر در وجودم شکل بگیره .
همیشه این مسعله برام مهم بوده و باشهامت میگممن نتونستم تو شرایط بحرانی از قانون استفاده کنم و باز برگشتم سر خونه ی اولم
همینجا از خدای خوبم میخام درهای نعمت و ثروت و فراوانی رو ب روی من باز کنه و منو هدایت کنه به سمت نور وروشنی
من مثل یک سنگی گرانبها هستم که باید جوری خودم رو بتراشم وشکل بدم که در مقابل باد وهر چیزی مقاوم و قوی باشه.خدایا دستمو بگیر و تمام جهان رو مامور کن تا من به خواسته م برسم .
استاد جان تاحالا دوره ی انلاین شرکت نکردم قبل از دوره با تمام وجودم از خدا درخواستش کردم و همین جا تعهد میدم از همین الان روی اموزه های شما همینهایی که تونستم تهیه کنم وفایل های رایگان با تک تک سلولهای بدنم کار کنم و بهشون عمل کنم واقعا وقتی نگاه به خودم میندازم وبا دوسال قبل خودم رو مقایسه میکنم میبینم من از همه لحاظ تغییر کردم چه روابطم با خودم و دیگران و خانواده م که عالی شده عزت نفسم از صفر رسیده به ۱۵ وچه از لحاظ سلامتیم ولله ما دوساله حتی سرما هم نخوردیم روی ماه دکتر رو ندیدیم .از لحاظ مالی در بهترینه خودم هستم و سفره ی نعمت و برکت همیشه پهنه و هدفم رو مشخص کردم و با ارامش پیش میرم به سمتش خلاصه از همه لحاظ رشد و پیشرفت رومیبینم پس چرا باز شک میارم وقتی شما میگی من ۲۴ ساعت میرفتم از بندرعباس تا تهران یعنی دوسه روز وقت میزاشتی یا پولی که برات میموند رو کتاب میخریدی و …..
من هم باید جوری دیگه ای زندگی کنم الان تمام خیابونای شهر پر از مردمی هستنداز یه طرف میگن پول نیست ولی از طرف دیگه دارن با چنگ و دندون جون میکنن که شب عید لباس نو خونه ی تمیز و خیلی چیزای دیگه داشته باشن تا از هم کم نیارن و موقتی حالشون خوب میشه . تازه چالش جدید هم اینجا سر گوشته که همه دارن میگن تا چند وقت دیگه گوشت نیست کلیپ پر میکنن مثلا در چند سال دیگه بچه به پدر بزرگش میگه گوشت چیست ؟????
اینها همه واقعا برای من تعجبه ما داریم جور دیگه ای زندگی میکنیم و تعجب میکنیم چون زندگی ما بهتر از قبل شده از هر لحاظ
پس چرا باز شک میارم من در مسیری هستم که ۹۰ درصد جامعه نیستند مسیر توحید فراوانی عشق مسیری که منو از جاهلیت نجات داد ومرگ در جهل و نادانی مسیری که منو از ترس ازخدای مجازاتگر نجات داد و خدای واقعی دنیای واقعی و زندگی واقعی رو یادم داد .
به امید بینش بیشتر برای همه ی اعضای سایت وخودم .
ارزو میکنم هرجا که هستید در پناه خدا شادو خوشبخت و سالم و سعادتمند باشید .
سلام استاد
من واقعا حرفتون را قبول دارم
دیروز هم در کتاب ۴ اثر خوندم ایمانی که کوهها را متزلزل نکند ایمان نیست
حال هم شما این فایل را فرستادید که ایمانی که عمل نیاورد ایمان نیست
این هم نشانه ای دیگر
میخواستم این موفقیتم را بیان کنم که میل باطنی منن تولید صابون وشامپو وکرم های گیاهی است با توجه به رشته شیمی که خواندم
وخیلی دنبال یاد گیری اش بودم به هرطریقی
اما از وقتی در مسیر وفرکانسش قرار گرفتم افراد وارد زندگیم شدند حتی امشب با یه نفر ملاقات داستم که بهم یاددهد وقبول کرد
خدایا ازت سپاسگزارم
والان میفهمم که قانون جواب میده من باید ایمانم را قوی تر کنم
حتی دیروز توی دلم گفتم چادر دخترم براش کوچک شده خوبه بفروشم بعد ذهنم گفت به کی میخوای بفروشی کو مشتری
خدا شاهده امروز خانمی به من زنگ زدچادر دخترت را به من بفروش
همان وقت سجده شکر رفتم وگفتم من تنها فرکانسش را فرستادم خدایا تو مشتریش را فرستادی
درحالیکه به هیچ کس نگفته بودم من میخوام چادر را بفروشم
این یه مثال ساده بود
واقعا همه چیز به افکار ما برمیگردد
استاد من با بودن در سایت شما جهان بینی ام عوض شد
دید گاه توحیدی ام عوض شد
حالا میفهمم که میگید هر کسی حتی دشمن من در جهت رشد من کار میکنه
چون یه نفرمرتب محصولات رایگان سما را برام میفرستاد وبعدمن عضو سایت شما شدم وبعد محصول ثروت شما را به من فروخت
تو به فایل ها دیدم گفتید خرید محصول فقط از سایت
وبعد من محصول را از سایت شما خریدم
اینجاست که حرفتون رادرک میکنم که حتی افرادی که قصد خراب کردن شمارا دارند در جهت رشد شما کمک میکنند
در مورد همه مون صدق میکنه
ازشما وخانم شایسته خانم فرهادی سپاسگزارم
سلام.استاد عباس منش عزیز خیلی جالبه که من هر سوالی که تو ذهنم پیش میاد یا از خداوند چیزی رو میخوام بلافاصله یک فایل از شما منتشر میشه که جواب سوالای منو میده.منی که اکثر اوقات زمانم رو تو اینستاگرام و تلگرام میگذروندم الان تنها جایی که برام جذابیت داره سایت عباس منش هست.در طول روز بارها برام اتفاق میفته که با دیدن فایلی از شما یا خواندن کامنت دوستان اشک از چشمام جاری میشه و حس میکنم که در این لحظات به خداوند نزدیک تر شدم.من پیشین من برای همه چیز اشک ریخت اما الان فقط خدا در ذهن و روح و قلب منه و فقط با نام و یاد اونه که اشک تو چشمام حلقه میزنه که البته این اشک،اشک شوق و پیدا کردن محبوبی هست که من در تمام عمرم به دنبالش بودم.محبوبی که منو متعهد کرده که با تمام وجودم قوانینش یاد بگیرم و عمل کنم.
آخه استاد چقدر شما خوبید.
کلا وقتی احساسم بد میشه اولین کاری که می کنم سریع میام تو سایتتون اصلا تا شمارو می بینم بدون اینکه حتی چیزی بخونم یا بشنوم کل قانون تو ذهنم مرور میشه و کلی ازتون انرژی می گیرم.
در پناه خداوند عزیزمون باشید
یه نکته که دائم تو ذهنم داشت تکرار میشد رو دوست داشتم بیام اینجا با شما دوستان به اشتراک بذارم
بچه ها شاید بعضی از ماها (مثل گذشته خودم) توی این فکر باشیم که اگه میخوایم پیشرفت کنیم مثلا تو بحث مالی حتما باید دوره روانشناسی ثروت استاد رو داشته باشیم و یه طوری فایل های رایگان رو اون ارزشی که باید بهشون بدیم رو ندیم یا اون تمرکز و جدیتی که لازمه واسشون به خرج ندیم و تمام فکر و ذکرمون میشه این باور که برای پیشرفت باید حتما فلان محصول رو تهیه کنیم
ولی واقعا اینطور نیست شاید باورتون نشه ولی زمانی که تلگرامم رو باز کردم و دیدم که استاد جلسه دوم قدم اول رو گذاشته و همچنین این فایل رایگان رو هم توی سایت گذاشته بودن اول اومدم سراغ همین فایل چون استاد راجب توحید حرف زدن
بچه ها منظورم این نیست که فایل های رایگان بهتر از محصولات استاد باشه
اتفاقا محصولات استاد واسه کسانی عالیه که فایل های رایگان رو استفاده کردند و تکاملشون رو طی کردند و بعد وارد مدار جدیدی میشن که میتونن محصولات رو تهیه کنن اما چیزی که بین اکثر دوستان مشترک هست این عشقه به توحیده . این فایل هایی که استاد از توحید حرف میزنن توی وجود من و دوستانی که نظراتشون رو خوندم غوغا به پا میکنه
میخوام بگم که من دو سال طول کشید که به این نتیجه برسم که باید با فایل های رایگان به نتیجه برسم و بعد برای پیشرفت های بیشتر سراغ محصولات برم
این فایل های رایگان استاد رو جدی بگیرید و با تمام جدیت روی اینها کار کنید اونوقت نتیجه ها باهاتون حرف میزنن و ادامه مسیر رو بهتون میگن مطمئن باشید
به قول استاد: این حرفا رو دارم واسه خودم میگم چون خودمم هنوز تو این قضیه مشکل دارم
یعنی با خودم میگفتم کاش همون دو سال پیش که شروع کردم با جدیت بیشتری با همین فایل های رایگان ادامه میدادم نمیدونم شایدم باید این زمان میگذشت
امیدوارم هممون به جاهای خیلی خوب برسیم امیدوارم از تکامل فراموش نکنیم و پله ها رو تک به تک طی کنیم
سلام
این فایل شما را بیش از 10 بار گوش دادم و متوجه شدم اگر در خیلی از صحبت های شما نتیجه کم گرفته ام این بوده واقعا خیلی قسمت ها و محصولات و فایلهای شما را به مانند روزنامه گوش داده ام و خوانده ام و عمل نکرده ام . و بعضا شده برای اینکه بیشتر بدانم مطالب دیگر استادان و موارد را خوانده ام و اگاهی ها را درهم برهم به اجرا گذاشته ام .
هرچند خدا را شاکرم نتایجم از قبل از آشنایی با شما هزار برابر رشد داشته .
من واقعا شما را الگوی توحیدی و ثروت خود قرار داده ام . آشنایی من با شما از خیلی وقت ها پیش بود اما اون موقعه ها خیلی فایلهای شما را جدی نمی گرفتم و خیلی هم متوجه حرفاتون نمیشدم تا اینکه در جلسات کلاسهای نتورک فایل شما در ویلای شمالتان در مورد چند برابر کردن ثروت صحبت می کردید مرا تشویق به پیگیری جدی سایت شما نمود و همان شد که یک سری از محصولات شما را خریداری کنم و نتایج خوبی بگیرم و اما بعد از مدتی با اموزه های استادان و نظرات دیگران قاطی شد که در عمل شدم یک بانک اطلاعاتی که هیچ استفاده ای از دانشی که دارد نمی کند .
امروز داشتم به این فکر می کردم چه طرح ها و برنامه های زیادی هست که در ذهن دارم اما از سر ترس و نگرانی خیلی از انها را اجرا نکرده ام و به همین آب باریکه زندگی دلخوشک شده ام . اما از امروز به خودم قول داده ام پا روی همه ترسهایم بگذارم و فقط اقدام و اقدام انجام بدهم.
و همه دانسته هایم را محدود به فایلهای شما نمایم و یک سال تمام فقط به همین آموزه ها عمل کنم و هیچ کتاب و مطلب جدیدی نخوانم و فقط اجرا و عمل داشته باشم .
انشالله عید 98 می ایم و پست های در مورد تمام پیشرفت های این یک سال خودم براتون می نویسم .
الله را سپاس که مرا با شما آشنا کرد تا از شرک و انواع شرک دوری کنیم.
هر چند استاد خیلی صریح موارد شرک را بیان نمی کنید اما از کلام شما واقعا متوجه می شوم ما در ایران گرفتار چه شرک های بزرگ و. عظیمی هستیم که رهایی از انها فقط به اراده و پشتکار و ایمان نیاز دارد و مطالعه مرتب و هرروزه قران کریم .
خدا را شکر که الله مهربان ما را به راه خودش هدایت کرد .