اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام کسی که این درخواست رو میکنه تمام بار مسئولیت رو میخاد بندازه گردن خدا که اگه قرار بود کمک بشه خود خدا انجام میداد در واقع از نقطه ضعف خودش داره از خدا درخواست میکنه و اعتماد بنفس نداره
ترمزهایی که من پیدا کردم یکی این که دلسوزی به حال دیگران وپول خواستن برای کمک به دیگران یعنی خداوند عدالت ندارد ومن میخام عدالت رو برقرار کنم ومن بهتر میتونم به دیگران کمک کنم وشرط گذاشتن برای خدا یعنی من حس دلسوزی خداوند رو بر انگیزم تا به من پول وثروت بدهد واینکه ثروت زیاد نیست ومن با شرط وشروط از خدا پول بگیرم وبا این باور تمام قوانین جهان هستی رو زیر سوال میبریم در صورتی که ثروت بی نهایت هست خداوند بی نهایت وهابه ونیازی به شرط گذاری نیست فقط لازمه از خداوند درخواست کنیم وباور داشته باشیم که خداوند وهابه وثروت رو از هر جایی میتونه به زندگی من سرازیر کنه وثروتمند شدن آسونترین کاریه که میشه تواین دنیا انجام داد حتی از نفس کشیدن هم راحتره
ضمنا از خوندن کامنت هاتون خیلی لذت بردم امیدوارم از چیزایی که نوشتم لذت ببرین شاد سلامت وثروتمندباشین
سلام و درود به گروه تحقیقاتی عباس منش و دوستان گلم و استاد بینهایت عزیزم و عشقم که به من کمک کرد که دیدگاهم رو بنویسم
دوستای عزیز بفکر ما او قسم دعا کردن پیش خدا و با خدا معامله کردن عدم احساس لیاقت است که کسایکه این جوری دعا می کنن احساس لیاقت ندارن و در عوض ثروت که خدا بهشون میده معامله می کنن که به فقرا کمک کنن تا خدا هم به اونا ثروت بدن.
و اون افراد در این بین خود و نیاز های خود هیچ اهمیت نمی دهند و به جای که خود و نیاز های خود را در اولویت بگذارند دیگه افراد رو در اولویت میذارن و وقتی اون افراد این جور دعا می کنن می ترسن که ثروتمند شون و به سمت گناه کشانیده شون و نتوانن که به راه درست استفاده کنند و به همین خاطر در دعا هایشان این قید و شرط ها رو میذارن.
و این به نحو عدم درک عمیق و درستی از قانون است
و قانون هم همین است که اگه در مدار و فریکانس ثروت باشیم ثروتمند می شیم و نیاز نیست که دل ما به کسی که ثروت نداره بسوزه که اینو در فایلی به کبوتر ها غذا ندهید توضیح داده شده است.
مثل استادی که به اندازه مساوی بالای تمام شاگردانش کوشش میکنه و اگه روزی امتحان یکی از شاگردان نمره کمی بگیره دل استاد نمی سوزه چون اگه اون شاگرد خودش بدنبال نمره عالی بود زیادتر کوشش می کرد که نمره خوب بگیره.
خدا هم به همه ما به اندازه مساوی ثروت داده و یکی که روی باور های خودش کار کرده ثروت زیادتر و کسی که کار نکرده ثروت کمتر بدست میاره
و خداوند گفته که هر کس به اندازه باورش ثروت بدست میاره و اگه دل خدا بسوزه به کسی یعنی نقض حرفای خودش و نقض قانون این سیستم و با این نقض به اون بنده خود ظلم میکنه و ایطوری اون فرد بطور مداوم به فکر کم بود است و اون فردیکه ایطوری دعا میکنه بفکر باور کمبود است که کوشش میکنه به فقرا کمک کنه چون کمک کردن به فقرا هم نوعی نگرش کمبود در جهان است.
بخاطر همین است که استاد میگه که با افراد ثروتمند رابطه بر قرار کنید چون افراد ثروتمند در مدار ثروت هستند هرگز مارو در مدار فقر قرار نمیده و همیشه کوشش میکنه که مارو در مدار خود قرار بده و البته این کار رو ناخودآگاه انجام میده
با سلام خدمت استاد فرهیخته خودم و دوستان همیشه همراه در این سایت آگاهی بخش
سخن را با قطعه ای از یکی از غزلهای حافظ شیرین سخن آغاز میکنم:
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدنغلط را
در ارتباط با سئوال استاد ” چند باور غلط را هر چند که ممکن است توسط دیگر عزیزانم گفته شده باشد یاد آوری میکنم:
1- باور نبود ثروت و فراوانی:
این باور بسیار مخرب وقوی بوده و در ضمیر ناخودآگاه اکثر ما ها جولان میدهد . بخصوص اینکه از طریق رسانه ها نیز قوت میگیرد. مثل هشدار در مورد” فقر شدید- کم آبی – قحطی وگرسنگی- نبود فضا و هوای کافی جهت زندگی و … دوستان باید بدانیم که ما با منبع ثروت و فراوانی در ارتباطیم و از او همه چیز را میطلبیم پس چرا نگرانی؟ آیا میتوان روشنائی و نور 1 لامپ 100 وات را با نور خورشید یکی دانست؟ همواره با خود تکرار کنید:” من در مدار وفرکانس بالای ثروت و فراوانی قراردارم”
2- باور عدم لیاقت و عزت نفس لازم:
آیا رابطه من وخدای یکتا چون پدر و فرزندیست که پدر شرط دادن پول به فرزند را مثلا آوردن فلان نمره امتحان و یا…. بداند؟ چرا خود را مستحق در یافت بهترین چیزها در زندگیمان نمیدانیم؟مگر ما خلیفه خدا در زمین و از جنس خودش نیستیم؟ مگر او در کتاب آسمانیش نمیگوید” کن فیکون” پس چرا ما نتوانیم آنچه را که در زندگی میخواهیم ” خلق کنیم؟ تو در حال حاضر یک ثروتمند تمام عیاری. میدانی چرا؟ آیا حاضری در قبال دریافت یک صنوقچه پر از طلا “فقط 5 دقیقه نفس نکشی؟ اندکی تامل باید…… همواره با خود بگوئیم: من لایق بهترینها هستم وهم اکنون بهترین چیزها را برای خودم برمیگزینم.
3 – باور شناخت ناصحیح خدای وهاب و قیاس انسانی او:
وقتی ما در خواسته هایمان جهت ثروتمند شدن” شرط و قرار میگداریم و به قول استاد” قرارداد میبندیم. یعنی اینکه من خدا را چون بنده ای میبینم که دارای محدودیتهای فراوانیست و باید با توسل به شگرد هاو افراد دیگری ” او را در عمل انجام شده قرار دهم. (به عبارتی او را محدود نمایم) . این باور غلط “گناهی بزرگ و نابخشودنی بنام شرک نیز میباشد چرا که من خود را درجایگاه او قرار میدهم و بعبارتی به او میگویم : تو نمیتوانی وظیفه ات را بخوبی انجام دهی ” پس به من اجازه بده اینکار را انجام دهم.
4- باور غلط اینکه دیگران توانائی ثروتمند شدن ندارند:
زمانیکه ما دعا میکنیم ” خدایابه من ثروتی عنایت فرما که بواسطه آن من به فلان نفر ” فلان مبلغ پول دهم ویا فلان کار را برایش انجام دهم. بمنظله این است که من باور دارم من از آنشخص تواناتر و یا پیش خدا محبوبترم. در حالیکه کلام آسمانی خداوند اینستکه : بهترین و بالاترین فرد شما نزد خدا ” با تقواترین شماست. همواره با خود تکرار کنیم: ” هر روز و از هر نظر بهتر از روز قبل میشوم”ویا ” دنیای درونم دنیای بیرونم را میسازد”.
با تشکر از صبوری شما عزیزان همراه . دیدگاهم را با مناجاتی از پیر هرات به پایان میبرم:
به عزت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که تو چنانی” دریاب مرا که تو میتوانی
۱.استاد تو یکی از فایلها گفتن من نمیگم دیگران را دوست نداشته باشید(پدر مادر همسر فرزندان خواهر برادر…. )بلکه میگم خودتون بیشتر از دیگران دوست داشته باشید و ارزش قایل بشید پس من اگه از خدا ثروت بخوام به خاطر اینکه به دیگران کمک کنم یعنی اینکه خودم بعد از دیگران قرار دادم در حالی که درستش اینه که ثروت اول برای راحتی وخوشی خودمون بخواهیم
۲.از وقتی با قانون آشنا شدم دیگه نمیگم خدا یا فلان چیز بهم بده به نظرم این درست نیست چون خدا همه چیز در جهان قرار داده (فراوانی )از خدا میخوام کمکم کنه باور هاشو بسازم ترمزهاشو پیدا کنم در کل منظورم اینه که ما فقط خود ثروت هم بخواهیم هست بدون اینکه شرطی براش قایل شیم میتونیم بهش برسیم یعنی ما اگه بخواهیم ثروت داشته باشیم حتی بدون بخشش هم میتونیم داشته باشیم
با سلام خدمت همه دوستان عزیز من عضو کروه دوره کشف قوانین نیستم ولی با توجه به موضوع مسابقه و صحبتهایی که تا کنون از اقای عباس منش دریافت کردم باید بکم طبق گفته ایشون وقتی باورات رو عوض میکنی و قبول میکنی که شخص دیگری بشوی فرکانسهای مثبت میفرستی و خواسته هاتو از خدا میخواهی خدایی که میتونه به تو همه چی رو بده هرچی که تو میخواهی پس بنابرین حالا نباید بگی خدا یا به من ثروت بده تا من به بقیه بدم اونها خودشون میتونند بخواهند وقتی شما این شرط را میگزاری یعنی خدا یا تو نمیدونی من میدونم ویا یک جور احساس این طور است که من برای خودم نمیخواهم برای انها میخواهم خوب وقتی برای خودت نمیخواهی پس شما همینجا فرکانس منفی را دادی برای دیگران طلب ثروت میکنی وترمز گرفتی و نمیری جلو و دیگر اینکه یک جوری انگار میخواهی سر خدا رو کلاه بگزاری ببین من ادم خوبی هستم به فکر بقیه هم هستم حالا تو ثروت بده تا منم به بقیه کمک کنم حتی به طور اشتباه هم بعضی مواقع میگویم خدا به ما پول بده تا ما هم به بقیه بدیم ما میتونیم برای خودمون دعا کنیم و به دیگران هم بیاموزیم برای خودشون دعا کنند و در خواست در قران هم وقتی زکریا به حضرت مریم گفنت این سبد میوه را از کجا اوردی حضرت مریم گفت از خدا خواستم دیگر نگفت حالا برای تو هم درخواست میدم بلکه گفت از خدا بخواه اون بهت میده و همسر زکریا در اون سن صاحب فرزند شد و حتی حضرت یوسف در زندان وقتی به اون مردی که ازاد شد گفت سفارش منو به شاه بکن برای ازادی خداوند گفت از خودم بخواه چرا واسطه میفرستی و این شد که ٧ سال در زندان ماند حالا ما همین کار را میکنمیم میخواهیم عمور را دست خودمان بگیریم ما فقط از خدا خودمان نعمت به هر شکلی که میخواهیم در خواست میکنیم خدا خودش به همه چیز اگاه هست و دیگر شاید اون فرد خودش نخواهد و یا اگاهی نداشته باشد فرکانس مثبت شما در مقابل فرکانس منفی ویا خنثی او بی ثمر میشود
1. بستگی به نوع زندگی ما که در چه خانواده ای زندگی میکنیم که باورهای ما رو شکل داده وبا توجه به شرایط محیطی ازجمله رادیو ، تلویزیون وروزنامه و ترانه هایی که گوش میکنیم و آوازهای که در خلوت خود زمزمه میکنیم و در نهایت دین ما، که سیستم اعتقادی ما رو تشکیل میده رابطه مستقیم دارد که همه در ضمیر ناخوداگاه ما نهادینه شده.
2. ما همواره ثروت طلب میکنیم اما حدود آن را مشخص نمیکنیم ودر کلافی بی اندازه و نا مشخص سیر میکنیم.
3. زمانی برای رسیدن به خواسته خود مشخص نکرده و در کوتاهترین زمان ممکن خواسته خود را طلب میکنیم.
4. دقیقا مشخص نمیکنیم که بعداز بدست آوردن پول و یا ثروت خواسته شده چگونه آن را خرج نموده تا به آرامش و احساس رضایت برسیم.
5. برای رسیدن به خواسته خود همواره باید هدفی معین کنیم و در آن زمینه اطلاعات مادی و معنوی انسانهای موفق و ثروتمند را کسب نموده و آنها را در زندگی بکار ببریم.
6. ودر نهایت باید به هیچکس احساس تنفر نداشته باشی و همه افراد را حتی اگر به شما بدی کرده باشند ببخشی که این شامل پدر و مادر شما هم میشود.
7. بواسطه دین و اعتقادی که داری از خالق خود بخواه و در هر روز زمانی را برای ارتباط با او و طلبی که داری خالصانه نجوا کنید.
سلام عرض میکنم خدمت استادعباسمنش وتمامی دوستان عزیزوگرامی
درموردسوالتون بگم؛
1-اول اینکه ماخدارودست کم میگیریم وبه اون اندازه که باید باورش نکردیم که میتونه به همه به اندازه ای که میخوان وظرفیت دارن نعمت بده وفکرمیکنیم که خدااول بایدبه مابده وبعدمابه دیگران کمک کنیم.
2-دومین دلیلش میتونه این باشه که دیگران نمیتونن ثروت،روابط خوب،سلامتی و… داشته باشن وبه اهدافشون برسن،بنابراین فکرمیکنیم که مابایداوناروبه اهدافشون برسونیم
3-سومین دلیلش هم میتونه بخاطرحرف مردم باشه که ازمون تعریف کنن،مثلابگن آدم خوبیه و…
مهمترین مانع در چنین درخواستی این است که فرد معامله گر فراموش میکند که با این خواسته و معامله با خداوند جایگاه خود را ندانسته و اصل موضوع را فراموش کرده که تنها خداوند توانایی روزی رساندن به بنده های خود رادارااست بنابراین این درخواست که خدایا تو به من بده تا من به بنده هات کمک کنم میتونه شرک ورزیدن به یگانه معبود ما باشد .
با سلام کسی که این درخواست رو میکنه تمام بار مسئولیت رو میخاد بندازه گردن خدا که اگه قرار بود کمک بشه خود خدا انجام میداد در واقع از نقطه ضعف خودش داره از خدا درخواست میکنه و اعتماد بنفس نداره
با سلام خدمت دوستان واستاد عزیز
ترمزهایی که من پیدا کردم یکی این که دلسوزی به حال دیگران وپول خواستن برای کمک به دیگران یعنی خداوند عدالت ندارد ومن میخام عدالت رو برقرار کنم ومن بهتر میتونم به دیگران کمک کنم وشرط گذاشتن برای خدا یعنی من حس دلسوزی خداوند رو بر انگیزم تا به من پول وثروت بدهد واینکه ثروت زیاد نیست ومن با شرط وشروط از خدا پول بگیرم وبا این باور تمام قوانین جهان هستی رو زیر سوال میبریم در صورتی که ثروت بی نهایت هست خداوند بی نهایت وهابه ونیازی به شرط گذاری نیست فقط لازمه از خداوند درخواست کنیم وباور داشته باشیم که خداوند وهابه وثروت رو از هر جایی میتونه به زندگی من سرازیر کنه وثروتمند شدن آسونترین کاریه که میشه تواین دنیا انجام داد حتی از نفس کشیدن هم راحتره
ضمنا از خوندن کامنت هاتون خیلی لذت بردم امیدوارم از چیزایی که نوشتم لذت ببرین شاد سلامت وثروتمندباشین
سلام و درود به گروه تحقیقاتی عباس منش و دوستان گلم و استاد بینهایت عزیزم و عشقم که به من کمک کرد که دیدگاهم رو بنویسم
دوستای عزیز بفکر ما او قسم دعا کردن پیش خدا و با خدا معامله کردن عدم احساس لیاقت است که کسایکه این جوری دعا می کنن احساس لیاقت ندارن و در عوض ثروت که خدا بهشون میده معامله می کنن که به فقرا کمک کنن تا خدا هم به اونا ثروت بدن.
و اون افراد در این بین خود و نیاز های خود هیچ اهمیت نمی دهند و به جای که خود و نیاز های خود را در اولویت بگذارند دیگه افراد رو در اولویت میذارن و وقتی اون افراد این جور دعا می کنن می ترسن که ثروتمند شون و به سمت گناه کشانیده شون و نتوانن که به راه درست استفاده کنند و به همین خاطر در دعا هایشان این قید و شرط ها رو میذارن.
و این به نحو عدم درک عمیق و درستی از قانون است
و قانون هم همین است که اگه در مدار و فریکانس ثروت باشیم ثروتمند می شیم و نیاز نیست که دل ما به کسی که ثروت نداره بسوزه که اینو در فایلی به کبوتر ها غذا ندهید توضیح داده شده است.
مثل استادی که به اندازه مساوی بالای تمام شاگردانش کوشش میکنه و اگه روزی امتحان یکی از شاگردان نمره کمی بگیره دل استاد نمی سوزه چون اگه اون شاگرد خودش بدنبال نمره عالی بود زیادتر کوشش می کرد که نمره خوب بگیره.
خدا هم به همه ما به اندازه مساوی ثروت داده و یکی که روی باور های خودش کار کرده ثروت زیادتر و کسی که کار نکرده ثروت کمتر بدست میاره
و خداوند گفته که هر کس به اندازه باورش ثروت بدست میاره و اگه دل خدا بسوزه به کسی یعنی نقض حرفای خودش و نقض قانون این سیستم و با این نقض به اون بنده خود ظلم میکنه و ایطوری اون فرد بطور مداوم به فکر کم بود است و اون فردیکه ایطوری دعا میکنه بفکر باور کمبود است که کوشش میکنه به فقرا کمک کنه چون کمک کردن به فقرا هم نوعی نگرش کمبود در جهان است.
بخاطر همین است که استاد میگه که با افراد ثروتمند رابطه بر قرار کنید چون افراد ثروتمند در مدار ثروت هستند هرگز مارو در مدار فقر قرار نمیده و همیشه کوشش میکنه که مارو در مدار خود قرار بده و البته این کار رو ناخودآگاه انجام میده
شاد سالم سعادتمند سربلند و ثروتمند باشید
بنام خدای مهربان
با سلام خدمت استاد فرهیخته خودم و دوستان همیشه همراه در این سایت آگاهی بخش
سخن را با قطعه ای از یکی از غزلهای حافظ شیرین سخن آغاز میکنم:
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدنغلط را
در ارتباط با سئوال استاد ” چند باور غلط را هر چند که ممکن است توسط دیگر عزیزانم گفته شده باشد یاد آوری میکنم:
1- باور نبود ثروت و فراوانی:
این باور بسیار مخرب وقوی بوده و در ضمیر ناخودآگاه اکثر ما ها جولان میدهد . بخصوص اینکه از طریق رسانه ها نیز قوت میگیرد. مثل هشدار در مورد” فقر شدید- کم آبی – قحطی وگرسنگی- نبود فضا و هوای کافی جهت زندگی و … دوستان باید بدانیم که ما با منبع ثروت و فراوانی در ارتباطیم و از او همه چیز را میطلبیم پس چرا نگرانی؟ آیا میتوان روشنائی و نور 1 لامپ 100 وات را با نور خورشید یکی دانست؟ همواره با خود تکرار کنید:” من در مدار وفرکانس بالای ثروت و فراوانی قراردارم”
2- باور عدم لیاقت و عزت نفس لازم:
آیا رابطه من وخدای یکتا چون پدر و فرزندیست که پدر شرط دادن پول به فرزند را مثلا آوردن فلان نمره امتحان و یا…. بداند؟ چرا خود را مستحق در یافت بهترین چیزها در زندگیمان نمیدانیم؟مگر ما خلیفه خدا در زمین و از جنس خودش نیستیم؟ مگر او در کتاب آسمانیش نمیگوید” کن فیکون” پس چرا ما نتوانیم آنچه را که در زندگی میخواهیم ” خلق کنیم؟ تو در حال حاضر یک ثروتمند تمام عیاری. میدانی چرا؟ آیا حاضری در قبال دریافت یک صنوقچه پر از طلا “فقط 5 دقیقه نفس نکشی؟ اندکی تامل باید…… همواره با خود بگوئیم: من لایق بهترینها هستم وهم اکنون بهترین چیزها را برای خودم برمیگزینم.
3 – باور شناخت ناصحیح خدای وهاب و قیاس انسانی او:
وقتی ما در خواسته هایمان جهت ثروتمند شدن” شرط و قرار میگداریم و به قول استاد” قرارداد میبندیم. یعنی اینکه من خدا را چون بنده ای میبینم که دارای محدودیتهای فراوانیست و باید با توسل به شگرد هاو افراد دیگری ” او را در عمل انجام شده قرار دهم. (به عبارتی او را محدود نمایم) . این باور غلط “گناهی بزرگ و نابخشودنی بنام شرک نیز میباشد چرا که من خود را درجایگاه او قرار میدهم و بعبارتی به او میگویم : تو نمیتوانی وظیفه ات را بخوبی انجام دهی ” پس به من اجازه بده اینکار را انجام دهم.
4- باور غلط اینکه دیگران توانائی ثروتمند شدن ندارند:
زمانیکه ما دعا میکنیم ” خدایابه من ثروتی عنایت فرما که بواسطه آن من به فلان نفر ” فلان مبلغ پول دهم ویا فلان کار را برایش انجام دهم. بمنظله این است که من باور دارم من از آنشخص تواناتر و یا پیش خدا محبوبترم. در حالیکه کلام آسمانی خداوند اینستکه : بهترین و بالاترین فرد شما نزد خدا ” با تقواترین شماست. همواره با خود تکرار کنیم: ” هر روز و از هر نظر بهتر از روز قبل میشوم”ویا ” دنیای درونم دنیای بیرونم را میسازد”.
با تشکر از صبوری شما عزیزان همراه . دیدگاهم را با مناجاتی از پیر هرات به پایان میبرم:
به عزت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که تو چنانی” دریاب مرا که تو میتوانی
در پناه ایزد متعال شاد و سالم و پیروز باشید.
سلام و وقت به خیر…
از نظر من در این درخواست 4 کد مخرب یا باور محدود کننده وجود داره.
1) خداوند تا چیزی ازت نگیره چیزی بهت نمیده و در واقع ما خدا رو در جایگاه انسان قرار دادیم و رفتارمون مثل رفتار در بازاره
2) ثروت معنوی نیست و ما میخوایم با کمک به دیگران اون پول رو تمیز کنیم
3) من لیاقت ثروتمند شدن رو ندارم و به همین دلیل میخوام با کمک به دیگران خودمو بهت ثابت کنم
4) من جنبه ثروتمند شدن ندارم و ثروت منو خراب میکنه واسه همین میخوام به دیگران کمک کنم تا خیالم راحت بشه که به فساد کشیده نمیشم
سلام
۱.استاد تو یکی از فایلها گفتن من نمیگم دیگران را دوست نداشته باشید(پدر مادر همسر فرزندان خواهر برادر…. )بلکه میگم خودتون بیشتر از دیگران دوست داشته باشید و ارزش قایل بشید پس من اگه از خدا ثروت بخوام به خاطر اینکه به دیگران کمک کنم یعنی اینکه خودم بعد از دیگران قرار دادم در حالی که درستش اینه که ثروت اول برای راحتی وخوشی خودمون بخواهیم
۲.از وقتی با قانون آشنا شدم دیگه نمیگم خدا یا فلان چیز بهم بده به نظرم این درست نیست چون خدا همه چیز در جهان قرار داده (فراوانی )از خدا میخوام کمکم کنه باور هاشو بسازم ترمزهاشو پیدا کنم در کل منظورم اینه که ما فقط خود ثروت هم بخواهیم هست بدون اینکه شرطی براش قایل شیم میتونیم بهش برسیم یعنی ما اگه بخواهیم ثروت داشته باشیم حتی بدون بخشش هم میتونیم داشته باشیم
با سلام خدمت همه دوستان عزیز من عضو کروه دوره کشف قوانین نیستم ولی با توجه به موضوع مسابقه و صحبتهایی که تا کنون از اقای عباس منش دریافت کردم باید بکم طبق گفته ایشون وقتی باورات رو عوض میکنی و قبول میکنی که شخص دیگری بشوی فرکانسهای مثبت میفرستی و خواسته هاتو از خدا میخواهی خدایی که میتونه به تو همه چی رو بده هرچی که تو میخواهی پس بنابرین حالا نباید بگی خدا یا به من ثروت بده تا من به بقیه بدم اونها خودشون میتونند بخواهند وقتی شما این شرط را میگزاری یعنی خدا یا تو نمیدونی من میدونم ویا یک جور احساس این طور است که من برای خودم نمیخواهم برای انها میخواهم خوب وقتی برای خودت نمیخواهی پس شما همینجا فرکانس منفی را دادی برای دیگران طلب ثروت میکنی وترمز گرفتی و نمیری جلو و دیگر اینکه یک جوری انگار میخواهی سر خدا رو کلاه بگزاری ببین من ادم خوبی هستم به فکر بقیه هم هستم حالا تو ثروت بده تا منم به بقیه کمک کنم حتی به طور اشتباه هم بعضی مواقع میگویم خدا به ما پول بده تا ما هم به بقیه بدیم ما میتونیم برای خودمون دعا کنیم و به دیگران هم بیاموزیم برای خودشون دعا کنند و در خواست در قران هم وقتی زکریا به حضرت مریم گفنت این سبد میوه را از کجا اوردی حضرت مریم گفت از خدا خواستم دیگر نگفت حالا برای تو هم درخواست میدم بلکه گفت از خدا بخواه اون بهت میده و همسر زکریا در اون سن صاحب فرزند شد و حتی حضرت یوسف در زندان وقتی به اون مردی که ازاد شد گفت سفارش منو به شاه بکن برای ازادی خداوند گفت از خودم بخواه چرا واسطه میفرستی و این شد که ٧ سال در زندان ماند حالا ما همین کار را میکنمیم میخواهیم عمور را دست خودمان بگیریم ما فقط از خدا خودمان نعمت به هر شکلی که میخواهیم در خواست میکنیم خدا خودش به همه چیز اگاه هست و دیگر شاید اون فرد خودش نخواهد و یا اگاهی نداشته باشد فرکانس مثبت شما در مقابل فرکانس منفی ویا خنثی او بی ثمر میشود
با سلام به آقای عباسمنش و همه دوستان خوب
جواب سوال شما:
1. بستگی به نوع زندگی ما که در چه خانواده ای زندگی میکنیم که باورهای ما رو شکل داده وبا توجه به شرایط محیطی ازجمله رادیو ، تلویزیون وروزنامه و ترانه هایی که گوش میکنیم و آوازهای که در خلوت خود زمزمه میکنیم و در نهایت دین ما، که سیستم اعتقادی ما رو تشکیل میده رابطه مستقیم دارد که همه در ضمیر ناخوداگاه ما نهادینه شده.
2. ما همواره ثروت طلب میکنیم اما حدود آن را مشخص نمیکنیم ودر کلافی بی اندازه و نا مشخص سیر میکنیم.
3. زمانی برای رسیدن به خواسته خود مشخص نکرده و در کوتاهترین زمان ممکن خواسته خود را طلب میکنیم.
4. دقیقا مشخص نمیکنیم که بعداز بدست آوردن پول و یا ثروت خواسته شده چگونه آن را خرج نموده تا به آرامش و احساس رضایت برسیم.
5. برای رسیدن به خواسته خود همواره باید هدفی معین کنیم و در آن زمینه اطلاعات مادی و معنوی انسانهای موفق و ثروتمند را کسب نموده و آنها را در زندگی بکار ببریم.
6. ودر نهایت باید به هیچکس احساس تنفر نداشته باشی و همه افراد را حتی اگر به شما بدی کرده باشند ببخشی که این شامل پدر و مادر شما هم میشود.
7. بواسطه دین و اعتقادی که داری از خالق خود بخواه و در هر روز زمانی را برای ارتباط با او و طلبی که داری خالصانه نجوا کنید.
به نام تنهافرمانروای جهان،خداوندبزرگ وبلندمرتبه
سلام عرض میکنم خدمت استادعباسمنش وتمامی دوستان عزیزوگرامی
درموردسوالتون بگم؛
1-اول اینکه ماخدارودست کم میگیریم وبه اون اندازه که باید باورش نکردیم که میتونه به همه به اندازه ای که میخوان وظرفیت دارن نعمت بده وفکرمیکنیم که خدااول بایدبه مابده وبعدمابه دیگران کمک کنیم.
2-دومین دلیلش میتونه این باشه که دیگران نمیتونن ثروت،روابط خوب،سلامتی و… داشته باشن وبه اهدافشون برسن،بنابراین فکرمیکنیم که مابایداوناروبه اهدافشون برسونیم
3-سومین دلیلش هم میتونه بخاطرحرف مردم باشه که ازمون تعریف کنن،مثلابگن آدم خوبیه و…
4-چهارمین دلیلشم شایداین باشه که داریم باخدامعامله میکنیم وشرط وشروط میزاریم.
5-پنجمین دلیلشم اینه که ازچیزهایی که الان داریم نمیبخشیم ومنتظریم تاثروت واردزندگیمون بشه بعدببخشیم که خب طبق قانون تاچیزی رونبخشیم وخلاءایجادنکنیم چیزی واردزندگیمون نمیشه!البته بخشش صرفافقط ثروت نیست ومیتونه یه لبخندساده باشه یایه حرف خوب ومثبت.
شادباشید خدانگهدار
درود فراوان به همراهان عزیز
مهمترین مانع در چنین درخواستی این است که فرد معامله گر فراموش میکند که با این خواسته و معامله با خداوند جایگاه خود را ندانسته و اصل موضوع را فراموش کرده که تنها خداوند توانایی روزی رساندن به بنده های خود رادارااست بنابراین این درخواست که خدایا تو به من بده تا من به بنده هات کمک کنم میتونه شرک ورزیدن به یگانه معبود ما باشد .