اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این متن و سوال منو یاد داستان حضرت سلیمان و تقاضاش از خداوند برای اینکه اجازه بده که ی روز روزی تمامی موجودات رو خودش به جای خداوند بده، داستان اینجوری نقل میشه که حضرت سلیمان مدام اصرار میکرد و خداوند بهش از طریق وحی میگفته که از این خواسته بگذر که نمیشه ولی در نهایت انگار حضرت سلیمان از قانون درخواست خوب مطلع بوده که در ادامه داستان میگن حضرت سلیمان به تمام موجودات از جنس حیوانات و … دستور میده تا میتونن غذا جمع کنند و بعد اون غذا ها رو کنار ساحل دریا جمع میکنن و همه موجودات دعوت میشن. همون موقع انگار به نهنگ سر از اب برون میاره و تمام غذا رو طلب میکنه و میگه ای پیامبر خداوند هر روز به من 3 قورت غذا میده و این غذای تو نیم قورت بیشتر نبود!!!!!!!!
که بعد حضرت سلیمان توبه میکنه و میگه خداوندا براستی فقط تو روزی دهنده موجودات هستی
میشه بهتر درک کرد که چرا یکی از اسمای خداوند رزاقه.
و میشه درک کرد که چرا خداوند میگه حتی اگر تمامی دریاها مرکب و تمامی درختان قلم شوند نمیتونید نعماتی رو که بهتون دادم بشمرید
و چقدر بی خردریه که ماهای نوعی چقدر راحت شرک میورزیم که میگیم قحطی اومد و تورم و بیکاری و روزی سخت بدست میاد و پول زیر پای فیله و……..
من وقتی متن سوال رو خوندم و گوش دادم ی لحظه شوک شدم گفتم ببین چقدر این باور مشترکه که میشه یصورت سوال بیانش کرد و نشون میده چقدر شرک در وجود ما محفیه
من خودم یکی از حرفایی که ب خدا میزدم همین بود، میگتم خدایا تو انقدر بهم ثروت بده که بتونم برای پدروو مادرم این کارو کنم و خیلی چیزای دیگه که جنس فرکانشون اینجوری بود.
به نظرم این درخواست درش شرک خفی وجود داره که ما خودمون رو شریک خداوند برای روزی دادن بخ بقیه میدونمی و چ بسا خوشبخت کردن و رسوندنشون به خواسته هاشون
فک کنم دیشب بود تو بخش عقل کل تو جواب یکی از بچه ها این ایه رو اخرش براش نوشتم (فک کنم سوالش این بود که تو ی کتاب به اسم جهان بینی 2) اشاره شده که اونایی که بنده پولن (یه همچنین مضمونی داشت) گمراه میشن و فلان
من این ایه رو براش اوورم که گفتم شما هر چیزی رو شریک خداوند قرار بدیاز راه درست دور میشی
که خداوند شرک رو به هیچکی نمیبخشه و هرکی شکر داشته باشه قطعا گمراه میشه، گمراهی که حدی براش نیست. گمراهی که دور دور دور……………………
خب وقتی من و بهتر بگم ما میگیم خدایا این ثروت رو بده که به فلانی کمک کنیم یعنی میگیم خدایا تو که نمیتونی یا این ادما که نمیتونن مستقیم از تو بخوان، من باید به ی جایگاهی برسم و بعد اونا از طریق من بتونن خوشبخت شن.
یعنی همین باوری که اکثر ما ایرانیا داریم که اباید واسطه باشه و ما حقیریم، ما که جایگاهی ندرایم.
ولی اینطوری نیست که اگر بود حضرت علی و دعای کمیل به قول استاد به جای خدا به پیامبرش توسل میکرد ولی یجا هم نیست که حضرت علی بگه یا محمد!!!!!!!!
به نظرم این شرک اگر نگیم تنها ترین دلیل، اما اصلی ترین دلیل و یجورایی مادر تمام اقدامات و گناهانیه که حضرت علی میگه خدایا تمام گناهانی که نعمات تو دور را دگرگون میکند.
واقعا وقتی این سوال رو دیدم و شنیدم و این داستان رو به یاد اوردم و حتتی وقتی پاسخی که به اون دوستمون دادم به این نتیجه رسیدم که خیلی شرک در وجودم خفی و پنهانه. و چقدر میتونه این عامل ترمز برامون بصورت ی عامل مثبت رنگین شده باشه تو باورهامون.
فقط میشه پناه برد به هدایت خداوند برای اینکه خودش هدایتمون کنه و راه درست رو نشونمون بده. و بهمون رحم کنه که در این مسیر از گناهانی که نعمات رو دگرگون میکنه دور بشیم و به سمت هدایتش پیش بریم.
اول این فایل زدین یک خبر خوب که به نظر من خبر بدیه خخخخ
در پاسخ به سوال مسابقه نظر بنده اینه که
اولا بتوچه که کی مریضه کی نداره کی فقیره عدالت خدا نباید زیر سوال بره هرکسی آنچه که کاشته برداشت میگنه همه انسان ها به یک اندازه به این ثروتها دسترسی دارند
دومین مشکل این درخواست اینه که پول و ثروت نخواه برا کسی اول خودت دوم خودت صدم هم خودت بعد اگه دیدی بکارت نمیاد بده به کسی
اولین پیامم هست بعد از 8ماه از آشنایی با استاد عزیز.
که درآمدم خداروشکر با تکامل و تلاش متافیزیکی به 50برابر رسیده و هرروز بیشتر میشه تا آخرسال حتما به 100 برابر میرسه.
درمورد مسابقه و ترمزها؛
اول اینکه داریم معامله میکنیم انگارکه خدا مثل ماآدم هاست و کاری باید بکنیم و تعهدی بدیم تا بخاطر اون کار و اطمینان از تعهدمون برامون کاری انجام بده.
ترمز بعدی اینکه به خودمون اعتماد نداریم و اعتماد بنفس نداریم که خودمون لایق هستیم پول بدست بیاریم نه اینکه کلی شرط وشروط بذارن و بذاریم که به پولی برسیم. و یا قول بدیم به خودمون که بعدن حتما صحیح خرج کنیم و کمک وبخشش داشته باشیم پس به خودمون و توانایی هامون و مدیریتمون شک داریم.
مورد بعدی اینکه داریم میگیم نداریم و منتظریم پولی زیاد بیاد تا ببخشیم.نتیجه اینکه به محدود بودن پول باورداریم و اینکه الان فقیریم پس تا ثروتمند شدنمون راه خیلی زیادی مونده.
کد اشتباه دیگه اینکه اگه بخایم کمکی کنیم الان میکنیم و به خودمون کمک میکنیم و تغییر خودمون که مهمتره ولی اشتباه میکنیم و میخایم به بقیه کمک کنیم و کل دنیا رو تغییر بدیم البته اونم با پول که هرگز نمیشه باید تفکر خودمون تغییر بدیم و بعد تفکر وباور بقیه رو.
مورد بعدی توجه به نداری و فقر بقیه
مورد بعدی نگرانی و دلسوزی بیجا برای بقیه.
مورد بعدی خدارو نادیده گرفتن و اینکه به من اگه بده من کمک میکنم .خب خود خدا از راههای دیگه روزی طرف باشه بهش میده.
مورد بعدی نباید برسر کسی بخاطر کمک وبخشش منت بذتاریم نه بر سرخدا و نه بر سر بنده خدا . واینطورگفتن که بده تا ببخشم یعنی نمیدی که نبخشیدم بدی برا خاطر تو که نعمت دادی میبخشم. درصورتیکه باید برا خودمون و احساس خوب پیداکردنمون و احساس فراوانی پول اون رو ببخشیم.
مورد بعدی وقتی پول رو بخایم ولی به راحتی و بیهوده بخام کمک کنیم وقتی خودمون رشد نکردیمو بهنوک هرم مازلو نرسیدیم که همه مراحل رو طی کنیم این بخشش بی فایده است . وباید انقدر بخایم که سیراب بشیم و بعد دیگه خودمون ناخوداگاه شروع به بخشش کنیم.
مورد بعدی اگرما اهل بخشش بودیم خدا هم حتما بهمون داده بودیم.
با سلام به خدا همین امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که اون خدایی که در قرآن گفته شده است که بر هر چیز قادر و تواناست و اینکه اگر ما او را بخوانیم اجابت میکند پس چرا به خواسته من که نیازمند شدید پول هستم جواب مثبت نداده و حتی با اینکه بسیار زیاد وارد این معامله هایی که استاد عباس منش ازش یاد کردن شدم بارها و بارها میتونم بگم نزدیک به دوسال هر ماه ازش خواستم ولی خواسته ام اجابت نشد شاید علتش این باشه که من باور ندارم که بنده میتواند مستقیما از خدایش بخواهد به او پول عطا کند و باور ندارم که خدا بدون هیچ چشم داشتی میتواند ما را پول دار کند و بنده خدا باید در ازای آن برای خدا کاری کند و این در تناقص با بی نیازی خداوند است . اما بی صبرانه منتظر میمانم تا جواب این سوال را از زبان استاد بشنوم
در این دیدگاه که مطرح شده چند ترمز وجود دارد مهم ترین آن این است که چون ایمان قوی و باور قوی وجود ندارد خیالمان از بابت رسیدن به خواسته مان راحت نیست پس شرط می گذاریم ما برای ثروتمند شدن به جای شرط گذاشتن باید فرکانس خود را تغییر دهیم پس دومین ترمز نداشتن فرکانس درست است و وقتی توی مدار قرار بگیری باید یک سری کار فیزیکی انجام دهی که یکی از کارهای فیزیکی برای پولدار شدن این است که ببخشی اگر پول می خواهی با نیت شاد شدن خودت و دیگران پول ببخشی تا دریافت کنی از هر چه ببخشی همان را دریافت می کنی اگر محبت میخواهی محبت ببخش این مهم ترین قانون است برای رسیدن به ثروت باید تمرکز روی ثروت باشد حرکت کردن و ایمان داشتن و زمان گذاشتن است فردی که شرط می گذارد مسلما روی ثروت تمرکز ندارد حرکتی در جهت آن انجام نمی دهد و زمانی هم نمی گذارد زیرا کسی که ایمان قوی ندارد مسلما حس خوبی هم ندارد و اگر حس خوب نباشد رسیدن به خواسته غیر ممکن است پس برای رسیدن به ثروت باید حرکت کرد و حرکت با ایمان قوی و تغییر باور و افکار و الگوی ذهنی می باشد خداوند می فرماید من بدون درخواست کردن دعای شما را اجابت می کنم پس حتی نیازی به درخواست نیست باید ایمان داشت که هم اکنون به خواسته خود رسیده ایم و فقط بابت رسیدن به خواسته مان شکر گزاری کنیم نه شرط بگذاریم و اگر نمی توانیم حتی ثروت و پول ببخشیم قانون کائنات می گوید حتی آرزوی ثروت برای دیگران کردن و از دیدن افراد ثروتمند شاد شدن خود از بخشیدن فیزیکی اثر بیشتری دارد البته نیت هم مهم استاگر با نیت اینکه خداوند به من برگرداند ببخشیم و یا حس ما در بخشیدن این باشد که چیزی از ما کم شده هرگز چیزی به سمت ما بر نمی گردد نیت با خدمت در راه خدا و شاد کردن خود و دیگران باشد
به نظره من هرکاری که برای مردم بخواهیم انجام بدهیم و از برچسب خدا استفاده کنیم یعنی اینکه به خودمون و خدای درونمون باور نداریم یا اینکه میترسیم و برای سر پوش گذاشتن برای بدست آوردن خواسته خودمون با خدا معامله میکنیم ، به نظره شخصی من هرکاری که از حالت عشق درونی خارج بشه و به شرط یا تعهد بخواهیم انجام بدیم یعنی اینکه این کار را بل اجبار باید انجام بدهیم و کاری که به زور انجام بشه نتیجهش از قبل معلومه ، اگر هر خواسته ای داریم و با شور و شوق و از عشق لبریز باشیم آگاهانه در مسیر احساس خوب قرار میگیرم و احساس خوبم یهنی همچی .
هر کار خیری را برای خود از پیش میفرستید آن را نزد خدا خواهید یافت
میبینیم خداوند بطور واضح میفرماید که هرکار خیری میکنید برای خودتان انجام میدهید پس نیمتوانیم برای خدا شرط بگذاریم واز خداوند بخواهیم به ما ثروت بدهد تا ما کار خیر انجام دهیم و نمیتوانیم بخاطر کار خیری که میخواهیم در آینده انجام دهیم طلب ثروت کنیم
اینگونه درخواست ها نشان میدهد که قوانین هستی را خوب نفهمیده ایم و یا بطور ۱۰۰٪ نپذیرفته ایم و میخواهیم قوانین را دور بزنیم برای اینکه زودتر به خواسته مان برسیم و این برخلاف قانون تکامل میباشد
خیلی با خودم درگیر شدم وقتی استاد این سوال مطرح کردن، یهو دلیل برآورده نشدن خیلی از خواسته هام برام روشن شد، حقیقتش اینه که من همیشه اینطور طلب ثروت کردم، حالا که نظر دوستان رو میخونم میبینم آره چقد ترمز بوده تو این خواسته م، آخه چرا اینطور درخواست میکردم، مگه من مهربونتر از خدام، من باید طلب ثروت میکردم تا شاد باشم و به خواسته هام برسم و شکر گذار نعمتی که بهم میرسیده میبودم نه اینکه ضمن طلب ثروت یه نوع گله و ناراحتی از نداشته های دیگران میکردم، انگار تو ندادی خدا بهشون، ولی من میدم. یا اینکه من حواسم به فلانی بیشتر از تو ست.
یه نگاه دیگه هم میتونه این باشه که آره من لایق نیستم، من لیاقت داشتن ثروت ندارم، من لیاقت شادی و لذت بردن از زندگی رو به حد اعلا و کامل ندارم، وای که ریشه در کودکی و حرفا و باورهایی داره که رفته تو تار و پودمون، خدا رو شکر خدا رو شکر که میفهمیم این باورها درست نبودن، خداروشکر که میفهمیم ما لایقیم ما سزاوار ثروت و رفاهیم،و خداروشکر که میفهمیم کجایه باورهامون اشکال داره، خداروشکر به خاطر وجود استاد که با اخلاص کامل ما رو با آنچه باید بدونیم آشنا میکنن.
خداروشکر که ما اینجا با همیم و با هم گفتگو میکنیم و لذت میبریم از با هم بودن و گام برمیداریم در راستای زندگی بهتر.
در پناه خدا، خدای فوقالعاده مهربانی که شناختمش. استاد سپاس فراااااااوان
من فکر میکنم که با زدن این حرف به نوعی داریم با خدا معامله میکنیم یعنی میگیم پول به ما بده تا ما این کارو انجام بدیم وخدا وقانونش رو باور نداریم که درخواست میکنیم و به ما داده میشود
نقش خدا رو در کمک به دیگران نادیده میگیریم در صورتی که اگر خدا بخواد به بندش کمک کنه نیازی به ما نیست خودش از هزار راه میتونه به بنده خودش کمک کنه و دستان خدا بسیارند و نیازی به وجود ما ندارد
و دیگه اینکه خودمون رو لایق ثروت نمیبینیم فکر میکنیم حتما باید یک کاری برای دیگران انجام بدیم تا لایق دریافت چیزی از سمت خداوند باشیم .
آرامش و امنیت و ثروت و سلامتی رو برای همتون آرزومندم
ببخش مثل سپاسگزاری در هر شرایطی باید باشد من در هر شرایط و در هر لحظه سپاسگزار خداوند هستم و در هر شرایطی هم ببخش رو دارم چه مادی و چه معنوی البته با پیروی از قوانین بخشش ، و با به دست آوردن ثروت بیشتر ببخششم و سپاسگزاریم بیشتر و بُلدتر می شه . اینکه شرط بخشش رو برا ثروت بزاریم یعنی منکر ببخش خودمون در لحظه حال هستیم . یعنی منکر فراوانی و وهابیت خداوند هستیم . یعنی عدم داشتن لیاقت . یعنی ندیدن و درک نکردن قوانین حاکم بر جهان ، که این سیستم برای جریان داشتن منتظر کمک من نیست و در حال جریانه . و اینا یعنی مانع . یعنی ترمز در برداشتن قدم اول . استاد ممنونم که محیطی فراهم هست که می شه دور هم در مورد جزییات مسائل فکر کرد . سپاس سپاس سپاس
با سلام به همگی
این متن و سوال منو یاد داستان حضرت سلیمان و تقاضاش از خداوند برای اینکه اجازه بده که ی روز روزی تمامی موجودات رو خودش به جای خداوند بده، داستان اینجوری نقل میشه که حضرت سلیمان مدام اصرار میکرد و خداوند بهش از طریق وحی میگفته که از این خواسته بگذر که نمیشه ولی در نهایت انگار حضرت سلیمان از قانون درخواست خوب مطلع بوده که در ادامه داستان میگن حضرت سلیمان به تمام موجودات از جنس حیوانات و … دستور میده تا میتونن غذا جمع کنند و بعد اون غذا ها رو کنار ساحل دریا جمع میکنن و همه موجودات دعوت میشن. همون موقع انگار به نهنگ سر از اب برون میاره و تمام غذا رو طلب میکنه و میگه ای پیامبر خداوند هر روز به من 3 قورت غذا میده و این غذای تو نیم قورت بیشتر نبود!!!!!!!!
که بعد حضرت سلیمان توبه میکنه و میگه خداوندا براستی فقط تو روزی دهنده موجودات هستی
میشه بهتر درک کرد که چرا یکی از اسمای خداوند رزاقه.
و میشه درک کرد که چرا خداوند میگه حتی اگر تمامی دریاها مرکب و تمامی درختان قلم شوند نمیتونید نعماتی رو که بهتون دادم بشمرید
و چقدر بی خردریه که ماهای نوعی چقدر راحت شرک میورزیم که میگیم قحطی اومد و تورم و بیکاری و روزی سخت بدست میاد و پول زیر پای فیله و……..
من وقتی متن سوال رو خوندم و گوش دادم ی لحظه شوک شدم گفتم ببین چقدر این باور مشترکه که میشه یصورت سوال بیانش کرد و نشون میده چقدر شرک در وجود ما محفیه
من خودم یکی از حرفایی که ب خدا میزدم همین بود، میگتم خدایا تو انقدر بهم ثروت بده که بتونم برای پدروو مادرم این کارو کنم و خیلی چیزای دیگه که جنس فرکانشون اینجوری بود.
به نظرم این درخواست درش شرک خفی وجود داره که ما خودمون رو شریک خداوند برای روزی دادن بخ بقیه میدونمی و چ بسا خوشبخت کردن و رسوندنشون به خواسته هاشون
فک کنم دیشب بود تو بخش عقل کل تو جواب یکی از بچه ها این ایه رو اخرش براش نوشتم (فک کنم سوالش این بود که تو ی کتاب به اسم جهان بینی 2) اشاره شده که اونایی که بنده پولن (یه همچنین مضمونی داشت) گمراه میشن و فلان
من این ایه رو براش اوورم که گفتم شما هر چیزی رو شریک خداوند قرار بدیاز راه درست دور میشی
إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَاءُ ۚ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا (116 نساء)
که خداوند شرک رو به هیچکی نمیبخشه و هرکی شکر داشته باشه قطعا گمراه میشه، گمراهی که حدی براش نیست. گمراهی که دور دور دور……………………
خب وقتی من و بهتر بگم ما میگیم خدایا این ثروت رو بده که به فلانی کمک کنیم یعنی میگیم خدایا تو که نمیتونی یا این ادما که نمیتونن مستقیم از تو بخوان، من باید به ی جایگاهی برسم و بعد اونا از طریق من بتونن خوشبخت شن.
یعنی همین باوری که اکثر ما ایرانیا داریم که اباید واسطه باشه و ما حقیریم، ما که جایگاهی ندرایم.
ولی اینطوری نیست که اگر بود حضرت علی و دعای کمیل به قول استاد به جای خدا به پیامبرش توسل میکرد ولی یجا هم نیست که حضرت علی بگه یا محمد!!!!!!!!
به نظرم این شرک اگر نگیم تنها ترین دلیل، اما اصلی ترین دلیل و یجورایی مادر تمام اقدامات و گناهانیه که حضرت علی میگه خدایا تمام گناهانی که نعمات تو دور را دگرگون میکند.
واقعا وقتی این سوال رو دیدم و شنیدم و این داستان رو به یاد اوردم و حتتی وقتی پاسخی که به اون دوستمون دادم به این نتیجه رسیدم که خیلی شرک در وجودم خفی و پنهانه. و چقدر میتونه این عامل ترمز برامون بصورت ی عامل مثبت رنگین شده باشه تو باورهامون.
فقط میشه پناه برد به هدایت خداوند برای اینکه خودش هدایتمون کنه و راه درست رو نشونمون بده. و بهمون رحم کنه که در این مسیر از گناهانی که نعمات رو دگرگون میکنه دور بشیم و به سمت هدایتش پیش بریم.
خداوند برای من کافی است
شاد باشید (:
سلام خدمت دوستان واستاد عزیز و عاشقم
اول این فایل زدین یک خبر خوب که به نظر من خبر بدیه خخخخ
در پاسخ به سوال مسابقه نظر بنده اینه که
اولا بتوچه که کی مریضه کی نداره کی فقیره عدالت خدا نباید زیر سوال بره هرکسی آنچه که کاشته برداشت میگنه همه انسان ها به یک اندازه به این ثروتها دسترسی دارند
دومین مشکل این درخواست اینه که پول و ثروت نخواه برا کسی اول خودت دوم خودت صدم هم خودت بعد اگه دیدی بکارت نمیاد بده به کسی
با سلام
اولین پیامم هست بعد از 8ماه از آشنایی با استاد عزیز.
که درآمدم خداروشکر با تکامل و تلاش متافیزیکی به 50برابر رسیده و هرروز بیشتر میشه تا آخرسال حتما به 100 برابر میرسه.
درمورد مسابقه و ترمزها؛
اول اینکه داریم معامله میکنیم انگارکه خدا مثل ماآدم هاست و کاری باید بکنیم و تعهدی بدیم تا بخاطر اون کار و اطمینان از تعهدمون برامون کاری انجام بده.
ترمز بعدی اینکه به خودمون اعتماد نداریم و اعتماد بنفس نداریم که خودمون لایق هستیم پول بدست بیاریم نه اینکه کلی شرط وشروط بذارن و بذاریم که به پولی برسیم. و یا قول بدیم به خودمون که بعدن حتما صحیح خرج کنیم و کمک وبخشش داشته باشیم پس به خودمون و توانایی هامون و مدیریتمون شک داریم.
مورد بعدی اینکه داریم میگیم نداریم و منتظریم پولی زیاد بیاد تا ببخشیم.نتیجه اینکه به محدود بودن پول باورداریم و اینکه الان فقیریم پس تا ثروتمند شدنمون راه خیلی زیادی مونده.
کد اشتباه دیگه اینکه اگه بخایم کمکی کنیم الان میکنیم و به خودمون کمک میکنیم و تغییر خودمون که مهمتره ولی اشتباه میکنیم و میخایم به بقیه کمک کنیم و کل دنیا رو تغییر بدیم البته اونم با پول که هرگز نمیشه باید تفکر خودمون تغییر بدیم و بعد تفکر وباور بقیه رو.
مورد بعدی توجه به نداری و فقر بقیه
مورد بعدی نگرانی و دلسوزی بیجا برای بقیه.
مورد بعدی خدارو نادیده گرفتن و اینکه به من اگه بده من کمک میکنم .خب خود خدا از راههای دیگه روزی طرف باشه بهش میده.
مورد بعدی نباید برسر کسی بخاطر کمک وبخشش منت بذتاریم نه بر سرخدا و نه بر سر بنده خدا . واینطورگفتن که بده تا ببخشم یعنی نمیدی که نبخشیدم بدی برا خاطر تو که نعمت دادی میبخشم. درصورتیکه باید برا خودمون و احساس خوب پیداکردنمون و احساس فراوانی پول اون رو ببخشیم.
مورد بعدی وقتی پول رو بخایم ولی به راحتی و بیهوده بخام کمک کنیم وقتی خودمون رشد نکردیمو بهنوک هرم مازلو نرسیدیم که همه مراحل رو طی کنیم این بخشش بی فایده است . وباید انقدر بخایم که سیراب بشیم و بعد دیگه خودمون ناخوداگاه شروع به بخشش کنیم.
مورد بعدی اگرما اهل بخشش بودیم خدا هم حتما بهمون داده بودیم.
با سلام به خدا همین امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که اون خدایی که در قرآن گفته شده است که بر هر چیز قادر و تواناست و اینکه اگر ما او را بخوانیم اجابت میکند پس چرا به خواسته من که نیازمند شدید پول هستم جواب مثبت نداده و حتی با اینکه بسیار زیاد وارد این معامله هایی که استاد عباس منش ازش یاد کردن شدم بارها و بارها میتونم بگم نزدیک به دوسال هر ماه ازش خواستم ولی خواسته ام اجابت نشد شاید علتش این باشه که من باور ندارم که بنده میتواند مستقیما از خدایش بخواهد به او پول عطا کند و باور ندارم که خدا بدون هیچ چشم داشتی میتواند ما را پول دار کند و بنده خدا باید در ازای آن برای خدا کاری کند و این در تناقص با بی نیازی خداوند است . اما بی صبرانه منتظر میمانم تا جواب این سوال را از زبان استاد بشنوم
با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
در این دیدگاه که مطرح شده چند ترمز وجود دارد مهم ترین آن این است که چون ایمان قوی و باور قوی وجود ندارد خیالمان از بابت رسیدن به خواسته مان راحت نیست پس شرط می گذاریم ما برای ثروتمند شدن به جای شرط گذاشتن باید فرکانس خود را تغییر دهیم پس دومین ترمز نداشتن فرکانس درست است و وقتی توی مدار قرار بگیری باید یک سری کار فیزیکی انجام دهی که یکی از کارهای فیزیکی برای پولدار شدن این است که ببخشی اگر پول می خواهی با نیت شاد شدن خودت و دیگران پول ببخشی تا دریافت کنی از هر چه ببخشی همان را دریافت می کنی اگر محبت میخواهی محبت ببخش این مهم ترین قانون است برای رسیدن به ثروت باید تمرکز روی ثروت باشد حرکت کردن و ایمان داشتن و زمان گذاشتن است فردی که شرط می گذارد مسلما روی ثروت تمرکز ندارد حرکتی در جهت آن انجام نمی دهد و زمانی هم نمی گذارد زیرا کسی که ایمان قوی ندارد مسلما حس خوبی هم ندارد و اگر حس خوب نباشد رسیدن به خواسته غیر ممکن است پس برای رسیدن به ثروت باید حرکت کرد و حرکت با ایمان قوی و تغییر باور و افکار و الگوی ذهنی می باشد خداوند می فرماید من بدون درخواست کردن دعای شما را اجابت می کنم پس حتی نیازی به درخواست نیست باید ایمان داشت که هم اکنون به خواسته خود رسیده ایم و فقط بابت رسیدن به خواسته مان شکر گزاری کنیم نه شرط بگذاریم و اگر نمی توانیم حتی ثروت و پول ببخشیم قانون کائنات می گوید حتی آرزوی ثروت برای دیگران کردن و از دیدن افراد ثروتمند شاد شدن خود از بخشیدن فیزیکی اثر بیشتری دارد البته نیت هم مهم استاگر با نیت اینکه خداوند به من برگرداند ببخشیم و یا حس ما در بخشیدن این باشد که چیزی از ما کم شده هرگز چیزی به سمت ما بر نمی گردد نیت با خدمت در راه خدا و شاد کردن خود و دیگران باشد
با سپاس فراوان از دوستان و استاد گرامی
سلام
استادپرانرژیم
به نظره من هرکاری که برای مردم بخواهیم انجام بدهیم و از برچسب خدا استفاده کنیم یعنی اینکه به خودمون و خدای درونمون باور نداریم یا اینکه میترسیم و برای سر پوش گذاشتن برای بدست آوردن خواسته خودمون با خدا معامله میکنیم ، به نظره شخصی من هرکاری که از حالت عشق درونی خارج بشه و به شرط یا تعهد بخواهیم انجام بدیم یعنی اینکه این کار را بل اجبار باید انجام بدهیم و کاری که به زور انجام بشه نتیجهش از قبل معلومه ، اگر هر خواسته ای داریم و با شور و شوق و از عشق لبریز باشیم آگاهانه در مسیر احساس خوب قرار میگیرم و احساس خوبم یهنی همچی .
استاد خسته نباشید
سلام خدمت برادر و راهنمای خوبم وهمچنین دوستان
خداوند در آیه ۱۱۰ سوره بقره میفرماید :
ومَا تُقَدِّمُوا لِاَنفُسِکُم مِّن خَیرٍ تَجِدُوهُ عِندَاللّهِ
هر کار خیری را برای خود از پیش میفرستید آن را نزد خدا خواهید یافت
میبینیم خداوند بطور واضح میفرماید که هرکار خیری میکنید برای خودتان انجام میدهید پس نیمتوانیم برای خدا شرط بگذاریم واز خداوند بخواهیم به ما ثروت بدهد تا ما کار خیر انجام دهیم و نمیتوانیم بخاطر کار خیری که میخواهیم در آینده انجام دهیم طلب ثروت کنیم
اینگونه درخواست ها نشان میدهد که قوانین هستی را خوب نفهمیده ایم و یا بطور ۱۰۰٪ نپذیرفته ایم و میخواهیم قوانین را دور بزنیم برای اینکه زودتر به خواسته مان برسیم و این برخلاف قانون تکامل میباشد
سلام خدمت همه عباس منشی ها
خیلی با خودم درگیر شدم وقتی استاد این سوال مطرح کردن، یهو دلیل برآورده نشدن خیلی از خواسته هام برام روشن شد، حقیقتش اینه که من همیشه اینطور طلب ثروت کردم، حالا که نظر دوستان رو میخونم میبینم آره چقد ترمز بوده تو این خواسته م، آخه چرا اینطور درخواست میکردم، مگه من مهربونتر از خدام، من باید طلب ثروت میکردم تا شاد باشم و به خواسته هام برسم و شکر گذار نعمتی که بهم میرسیده میبودم نه اینکه ضمن طلب ثروت یه نوع گله و ناراحتی از نداشته های دیگران میکردم، انگار تو ندادی خدا بهشون، ولی من میدم. یا اینکه من حواسم به فلانی بیشتر از تو ست.
یه نگاه دیگه هم میتونه این باشه که آره من لایق نیستم، من لیاقت داشتن ثروت ندارم، من لیاقت شادی و لذت بردن از زندگی رو به حد اعلا و کامل ندارم، وای که ریشه در کودکی و حرفا و باورهایی داره که رفته تو تار و پودمون، خدا رو شکر خدا رو شکر که میفهمیم این باورها درست نبودن، خداروشکر که میفهمیم ما لایقیم ما سزاوار ثروت و رفاهیم،و خداروشکر که میفهمیم کجایه باورهامون اشکال داره، خداروشکر به خاطر وجود استاد که با اخلاص کامل ما رو با آنچه باید بدونیم آشنا میکنن.
خداروشکر که ما اینجا با همیم و با هم گفتگو میکنیم و لذت میبریم از با هم بودن و گام برمیداریم در راستای زندگی بهتر.
در پناه خدا، خدای فوقالعاده مهربانی که شناختمش. استاد سپاس فراااااااوان
سلام استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام
من فکر میکنم که با زدن این حرف به نوعی داریم با خدا معامله میکنیم یعنی میگیم پول به ما بده تا ما این کارو انجام بدیم وخدا وقانونش رو باور نداریم که درخواست میکنیم و به ما داده میشود
نقش خدا رو در کمک به دیگران نادیده میگیریم در صورتی که اگر خدا بخواد به بندش کمک کنه نیازی به ما نیست خودش از هزار راه میتونه به بنده خودش کمک کنه و دستان خدا بسیارند و نیازی به وجود ما ندارد
و دیگه اینکه خودمون رو لایق ثروت نمیبینیم فکر میکنیم حتما باید یک کاری برای دیگران انجام بدیم تا لایق دریافت چیزی از سمت خداوند باشیم .
آرامش و امنیت و ثروت و سلامتی رو برای همتون آرزومندم
سلام خدمت استاد گرامی و عزیز و دوستان گلم
ببخش مثل سپاسگزاری در هر شرایطی باید باشد من در هر شرایط و در هر لحظه سپاسگزار خداوند هستم و در هر شرایطی هم ببخش رو دارم چه مادی و چه معنوی البته با پیروی از قوانین بخشش ، و با به دست آوردن ثروت بیشتر ببخششم و سپاسگزاریم بیشتر و بُلدتر می شه . اینکه شرط بخشش رو برا ثروت بزاریم یعنی منکر ببخش خودمون در لحظه حال هستیم . یعنی منکر فراوانی و وهابیت خداوند هستیم . یعنی عدم داشتن لیاقت . یعنی ندیدن و درک نکردن قوانین حاکم بر جهان ، که این سیستم برای جریان داشتن منتظر کمک من نیست و در حال جریانه . و اینا یعنی مانع . یعنی ترمز در برداشتن قدم اول . استاد ممنونم که محیطی فراهم هست که می شه دور هم در مورد جزییات مسائل فکر کرد . سپاس سپاس سپاس