اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان هم فرکانسی
سلام به بهشت روی زمین پرادایس زیبا و فوق العاده و سرتاسر انرژی مثبت و تمام جانداران روی این سرزمین بهشتی مثل برانی که چقدر ذهنمان را زیباتر کرده برای خوبیها و تصاویر قشنگ
اما ترمزهای ثرو ت این است که کدهای مخرب یا ترمز را باید شناسایی کنیم برای بهبود زندگی و مسیر درست یکی از ترمزها را استاد خوب گفتند که خدایا اگر به من ثروت بدهی به همه کمک و کار خیر میخوام انجام دهم اما به نظر من استاد سوال شما از نظر فکر من این است که هیچ موقع شرطی نباید کنیم بحث ثروت را و یا اینکه تعهد به خداوند بدهیم اگر به ما بدهد ما هم کمک میکنیم به دیگران
این طرز فکر به نظر من مخرب است چون شرط ثروتمند شدن یک قانون است که برای خودش دارد و همه از یک قانون پیروی میکنند اگر تمرکز تغییر باورها درست باشه میتوانی به ثروت برسی
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
من هم خودم سالیان زیاد با این باور اشتباه زندگی کردم و نتیجه ش هم رسیدن به احساس بد بود. من فکر می کنم مهمترین دلیل این بوده که زمانی که ما می خوایم کار خیری رو انجام بدیم و در ازای آن از خداوند یک سری خواسته ها رو درخواست کنیم در واقع ما داریم به ناخواسته مون فکر می کنیم. مثلا می گوییم که هر وقت که خداوند منو ثروتمند کنه من هم می تونم به شخص نیازمندی کمک کنم و این باور اشتباه رو که من خیلی وقتا داشتم و الان هم بعضی مواقع در ذهنم ایجاد می شه به خاطر اونه که من مدام به ناخواسته ام فکر می کردم و باور اینو داشتم که من الان ثروتمند نیستم و پول به اندازه ی کافی برای کمک کردن ندارم . در واقع من بیشتر به نبود پول و ثروت فکر می کردم و تا زمانی که این باور رو داشتم نمی تونستم به ثروت برسم چون همیشه باور نداشتن اون رو داشتم. و جهان هم همون باور رو به من ثابت می کرد و بهم ثابت می کرد که تو پول به اندازه ی کافی نداری. چون مدام به نداشتن آن فکر می کردم یعنی به ناخواسته هام.
و من باور درستش رو جایگزین کردم که من فردی ثروتمند هستم و از آنچه که که دارم راضی هستم و خداوند رو به خاطر داشته هام هر روز سپاسگزاری می کنم و چون این باور رو داشتم از همون نعمت هایی که داشتم می تونستم تا اندازه ای ببخشم و باور داشتم که هر چقدر که ببخشم خداوند چند برابرش رو به من می دهد و خداروشکر در حال حاضر بسیار آرامش بیشتری رو دارم و رزق و روزی ام نسبت به قبل بیشتر شده. خدایا شکرت
به این سوال به عنوان یک تمرین از درک و فهم قوانینی که به ما آموزش دادید نگاه می کنم .!!!!
یاد گرفتم که خداوند به عنوان انرژی منبع ، سیستمی ایجاد کرده و فضایی مهیا نموده تا من بتوانم کدهایی (باورهایی)برای خلق خواسته هایم بنویسم. فرکانس هایی به سیستم بفرستم و با تکرار و تکرار باورها و حال خوش مشتاقانه به سپاسگزاری برای داشته هایم بپردارم تا خواسته ها خلق شوند و مهمتر این که هر کس مسئولیت خلق زندگی اش را دارد.
حالا اگر انسانی به دلیل نا آگاهی از روند قوانین لایتغیر زندگی و با فرستادن فرکانس های نا مناسب ناخواسته را وارد زندگیش کرده و در فقر به سر می برد ، بیمار می شود، روابط ناجور او را به ناکامی کشانده، نقش ما به عنوان فردی آگاه( نسبت به عملکرد فرکانس، طی شدن مدارها و مسئولیت پذیر بودن و خلاق بودن) چیست؟؟؟؟؟
-آیا با معامله با خداوند برای کمک به دیگران خودم را جای خداوند قرار نداده ام (شرک)؟
– آیا نگرش کمبود در من ریشه ندارد که خداوند به دیگران نداده است پس من به آن ها کمک کنم؟
– آیا این معامله با خدایم نیست؟
– آیا عدم درکم را نسبت به قانون فرکانس و قانون مدارها در کاینات نشان نمی دهد؟
در حالی که می دانم خدایم نه به اگر و مگر های من بلکه فقط به ارتعاشاتی که می فرستم واکنش نشان می دهد و افراد و موقعیت ها و شرایط را به زندگیم وارد می کند؟
پس چه باید کرد ؟ آیا به احادیث موجود که یاری و کمک به ناتوانان را عنوان می کندگوش ندهم؟
به نظر من :
– بخشش در هر موردی چه مالی باشد یا مشاوره برای روابط و مهر ورزیدن به اطرافیان که خود نوعی بخشش است باید انجام شود.در هر جایگاه مالی که باشیم چه کم در آمد یا ثروتمند و در هر سنی که باشیم جوان یا پیر .زن یا مرد .اگر دانا باشیم یا کم دانش، باید انجام شود و نباید منتظر اوضاع مالی خوب باشیم تا بخشش کنیم . با بخشش جریانی از محبت و ثروت و عشق به سوی دیگران جاری می شود و به قول استاد ” هر چیز چیزی جذب کرد .سرد سردی را کشید و گرم گرم”. و در این بده بستان انرژی ما در فراوانی ، نعمت و عشق غوطه ور می شویم .
باور بخشش در هر شرایطی ثروت را به سوی ما جذب می کند. مدار ما را تغییر می دهد . انسان هایی در مدار ما قرار می گیرند که اگر بیمارند بهبود می یابند (به خاطر باور جاری در آن مدار) .
.اگر در کم پولی هستند به سمت ثروت گرایش می یابند، اگر روابط نا متعادل دارند به سوی آرامش پبش می روند یا کنار هم می مانند و همفرکانس می شوند و یا طبق قانون مدارها از هم دور می شوند و جای تنش و نا آرامی را آرامش می گیرد.
اگر در عدم شناخت نسبت به رب خود هستند به تدریج به شناخت رب الارباب نایل می شوند .
ترمز تفکر مطرح شده :
– باور کمبودداشتن (آنها ندارند پس من کمک کنم)
– باور شرک ورزیدن ( خدا به آن ها نداده به من می دهد پس من به آن ها کمک کنم).
– باور خود را همسان خدای یکتا قرار دادن( یعنی من در جایگاهی همسان با خدایم هستم که می توانم با او معامله کنم)
و در نهایت به جز بخشش و تسلیم حق بودن در هر شرایطی طریق دیگری نیست.من دستی از دستان خدایم .او فراوان می بخشد به من .من فراوان می بخشم . فقط واسطه ی رحمت خداوندی هستم . او هدایتم می کند به چگونه بخشیدن( چه مال .چه محبت . چه با کلام نیکو. )
استاد گرامی از این تمرین عالی سپاسگزارم.سپاسگزارم.سپاسگزارم.
خدا رو شکر میکنم که به سایتی هدایت شدم,استادی داره که با خوندنِ کامنتهای ما احساسات و باورهای ما رو میشناسه و با به چالش کشدینِ افکارمون باورهای مخربمون رو به ما میشناسونه و باورهای درست رو میسازه :)
جوابِ سوالِ مسابقه:
بِیسِ باورِ خرابی که این موضوع داره اینه که ما به خداوند به دیدِ یک انسان نگاه میکنیم که از احساسات و عواطفِ انسانی برخوردار هست,که ما میتونیم با تحتِ تاثیر قرار دادنِ عواطف و احساسِ خداوند,کاری کنیم که خداوند به ما ثروت بدهد.این باورِ قوی و ریشه دار در ذهنِ ما باعثِ به وجود آمدنِ باورهای ترمزیِ دیگه ای میشه که زیر مجموعه ی همین باورِ.
مثلا:
*خداوند به کسانی که بخشش میکنند ثروت میدهد.
*خداوند برای ثروت دادن از ما شرط و شروطی میگیرد و بعد ثروت میبخشد.
*باورِ اینکه در صورتی که از خدا ثروت رو برای انجامِ کارهای خیر و بخشش بخواهم,به من ثروت میدهد.
*خداوند به اندازه یِ تعهدی که ما میدهیم به ما ثروت میدهد.
یا هزار باورِ نادرستِ دیگه که برمیگرده به اینکه ما خدا رو به دیدِ یک انسانی میبینیم که احساسات و عواطفِ انسانی داره.
و این بر میگرده به چیزهایی که از بچگی دیدیم و شنیدیم و تجربه کردیم
مثلا من یادمه 15 سال پیش میخواستم از اداره کار با مدرکِ تراشکاری وام بگیرم,شرطِ اداره کار برای اعطایِ وام این بود که من تعهد بدم که با این وام حتمن یِ کارگاهِ تراشکاری راه اندازی کنم.و چندین تجربه ی دیگه که این باور و در من ریشه دار کرده.
احساسِ من به این مسابقه این بود :)
خیلی خوشحالم از اینکه تو دنیایی دارم سیر میکنم که نزدیکترم به خداوند
دنیایی که همه ی کسانی که باهاشون رابطه دارم(بچه های سایت)تو مدارِ خوشبختی هستند
:)
برای همه آرزوی سعادت میکنم در پناهِ الله یکتا شاد باشید :)
اگه وضعم خوب شد فلان کار و فلان کارو انجام میدم – آخه ما که باشیم ما که هیچی هم نیستیم چطور میتونیم برای الله فرمانروای کیهان قراراداد تعین کنیم!
2- ما برای خدا تعهد میزاریم
من انسان که عین نیازم چطور میتونم به خودم جرات بدم برای الله تعهد بگیرم.
ما باید از الله خوبیها را بخواهیم ولی بگم در هر راه که تو امر کردی – در هر راه که تو صلاح دونستی اصلا شایدالله بخواهد تو واسه ثروتنمدها خرجش کنی-ما تسلیم امر الله هستیم
با نظر دوستانی موافقم که معتقدند وقتی اولویت ما از ثروتمند شدن کمک به اطرافیان یا فقرا و بیماران هست یعنی ما احساس گناه داریم از اینکه ثروتمند باشیم و از زندگی لذت ببریم و همین طور احساس عدم لیاقت و شایستگی هم داریم
دقیقا قبل از اینکه فایل جدید استاد عباس منش عزیز ببینم یه مکالمه ذهنی داشتم با خواهرم که اون دلیل می اورد که چرا باید قانع باشیم و دلایل من اخرش به همین جمله ختم شد که اگه ثروتمند باشیم می تونیم به اطرافیان و نیاز مندان کمک کنیم
ظاهرا ارام شدم اما ته دلم حس بدی داشتم و فکر می کردم این حس ناخوشایند به خاطر اینکه به اندازه کافی بخشنده نیستم تا اینکه باطرح این سوال و یکم فکر کردن به این نتیجه رسیدم که من خودم نادیده گرفتم و حس گناه و حس عدم لیاقت دارم و حتی اعتماد به نفس اینکه نظرمو بذارم نداشتم تا اینکه با دیدن نظر دوستان و فایل صوتی استاد در تلگرام تصمیم گرفتم نظرمو بذارم
ممنونم از شما دوستان خوبم که نظرمو خوندید
و بسیار ممنونم از شما استاد بی نظیرمون که فایل های فوقالعاده ارزشمندتون برای رشد و پیشرفت ما به رایگان در اختیار مون می ذارید??
سلام وعرض ادب خدمت شما استاد عزیز جناب عباس منش و همچنین شما عزیزان و دوستان گرامی هم گروهی
به نظر بنده این خواست و قرارداد با خدا به این دلیل مانع دریافت نعمت میتونه باشه که: کلا اما و اگر یا شرط یه نوع ترمز و تاخیر و توقفه یعنی برعکس درخواست و انتظار و دریافت نعمت که به نظرم سه مرحله رسیدن به خواسته الهی است.
طبق فهم من از گفته های بزرگان و واقعا تایید اینها توسط شما استاد عباس منش عزیز، درخواست باید عمیق، با باور، خالصانه و توقع اجابتشم باید بالا و بی قید و شرط باشه. همونطور که شما میگید من بندگی میکنم و نعمت از تو میخوام.
امیدوارم دوستان عزیز و استاد گرامی روز به روز سلامتی، آرامش و ثروتتان افزون شود.
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان هم فرکانسی
سلام به بهشت روی زمین پرادایس زیبا و فوق العاده و سرتاسر انرژی مثبت و تمام جانداران روی این سرزمین بهشتی مثل برانی که چقدر ذهنمان را زیباتر کرده برای خوبیها و تصاویر قشنگ
اما ترمزهای ثرو ت این است که کدهای مخرب یا ترمز را باید شناسایی کنیم برای بهبود زندگی و مسیر درست یکی از ترمزها را استاد خوب گفتند که خدایا اگر به من ثروت بدهی به همه کمک و کار خیر میخوام انجام دهم اما به نظر من استاد سوال شما از نظر فکر من این است که هیچ موقع شرطی نباید کنیم بحث ثروت را و یا اینکه تعهد به خداوند بدهیم اگر به ما بدهد ما هم کمک میکنیم به دیگران
این طرز فکر به نظر من مخرب است چون شرط ثروتمند شدن یک قانون است که برای خودش دارد و همه از یک قانون پیروی میکنند اگر تمرکز تغییر باورها درست باشه میتوانی به ثروت برسی
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان عباسمنشی
به نظر من مهمترین موانع رسیدن به ثروت و یا هر خواسته ای به ترتیب به شرح ذیل می باشد.
1- کمبود یا عدم ایمان(باور) به خدا .که تو دل این مورد ترس خیلی نقش مهمی رو بازی میکنه.
2-عجول بودن
3-یاس و ناامیدی .که 2مورد اول باعث بوجود آمدن این احساس میشه.
با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیر
من هم خودم سالیان زیاد با این باور اشتباه زندگی کردم و نتیجه ش هم رسیدن به احساس بد بود. من فکر می کنم مهمترین دلیل این بوده که زمانی که ما می خوایم کار خیری رو انجام بدیم و در ازای آن از خداوند یک سری خواسته ها رو درخواست کنیم در واقع ما داریم به ناخواسته مون فکر می کنیم. مثلا می گوییم که هر وقت که خداوند منو ثروتمند کنه من هم می تونم به شخص نیازمندی کمک کنم و این باور اشتباه رو که من خیلی وقتا داشتم و الان هم بعضی مواقع در ذهنم ایجاد می شه به خاطر اونه که من مدام به ناخواسته ام فکر می کردم و باور اینو داشتم که من الان ثروتمند نیستم و پول به اندازه ی کافی برای کمک کردن ندارم . در واقع من بیشتر به نبود پول و ثروت فکر می کردم و تا زمانی که این باور رو داشتم نمی تونستم به ثروت برسم چون همیشه باور نداشتن اون رو داشتم. و جهان هم همون باور رو به من ثابت می کرد و بهم ثابت می کرد که تو پول به اندازه ی کافی نداری. چون مدام به نداشتن آن فکر می کردم یعنی به ناخواسته هام.
و من باور درستش رو جایگزین کردم که من فردی ثروتمند هستم و از آنچه که که دارم راضی هستم و خداوند رو به خاطر داشته هام هر روز سپاسگزاری می کنم و چون این باور رو داشتم از همون نعمت هایی که داشتم می تونستم تا اندازه ای ببخشم و باور داشتم که هر چقدر که ببخشم خداوند چند برابرش رو به من می دهد و خداروشکر در حال حاضر بسیار آرامش بیشتری رو دارم و رزق و روزی ام نسبت به قبل بیشتر شده. خدایا شکرت
با تشکر
سلام به استاد گرانقدرم
سلام به هنراهان پر تلاش
به این سوال به عنوان یک تمرین از درک و فهم قوانینی که به ما آموزش دادید نگاه می کنم .!!!!
یاد گرفتم که خداوند به عنوان انرژی منبع ، سیستمی ایجاد کرده و فضایی مهیا نموده تا من بتوانم کدهایی (باورهایی)برای خلق خواسته هایم بنویسم. فرکانس هایی به سیستم بفرستم و با تکرار و تکرار باورها و حال خوش مشتاقانه به سپاسگزاری برای داشته هایم بپردارم تا خواسته ها خلق شوند و مهمتر این که هر کس مسئولیت خلق زندگی اش را دارد.
حالا اگر انسانی به دلیل نا آگاهی از روند قوانین لایتغیر زندگی و با فرستادن فرکانس های نا مناسب ناخواسته را وارد زندگیش کرده و در فقر به سر می برد ، بیمار می شود، روابط ناجور او را به ناکامی کشانده، نقش ما به عنوان فردی آگاه( نسبت به عملکرد فرکانس، طی شدن مدارها و مسئولیت پذیر بودن و خلاق بودن) چیست؟؟؟؟؟
-آیا با معامله با خداوند برای کمک به دیگران خودم را جای خداوند قرار نداده ام (شرک)؟
– آیا نگرش کمبود در من ریشه ندارد که خداوند به دیگران نداده است پس من به آن ها کمک کنم؟
– آیا این معامله با خدایم نیست؟
– آیا عدم درکم را نسبت به قانون فرکانس و قانون مدارها در کاینات نشان نمی دهد؟
در حالی که می دانم خدایم نه به اگر و مگر های من بلکه فقط به ارتعاشاتی که می فرستم واکنش نشان می دهد و افراد و موقعیت ها و شرایط را به زندگیم وارد می کند؟
پس چه باید کرد ؟ آیا به احادیث موجود که یاری و کمک به ناتوانان را عنوان می کندگوش ندهم؟
به نظر من :
– بخشش در هر موردی چه مالی باشد یا مشاوره برای روابط و مهر ورزیدن به اطرافیان که خود نوعی بخشش است باید انجام شود.در هر جایگاه مالی که باشیم چه کم در آمد یا ثروتمند و در هر سنی که باشیم جوان یا پیر .زن یا مرد .اگر دانا باشیم یا کم دانش، باید انجام شود و نباید منتظر اوضاع مالی خوب باشیم تا بخشش کنیم . با بخشش جریانی از محبت و ثروت و عشق به سوی دیگران جاری می شود و به قول استاد ” هر چیز چیزی جذب کرد .سرد سردی را کشید و گرم گرم”. و در این بده بستان انرژی ما در فراوانی ، نعمت و عشق غوطه ور می شویم .
باور بخشش در هر شرایطی ثروت را به سوی ما جذب می کند. مدار ما را تغییر می دهد . انسان هایی در مدار ما قرار می گیرند که اگر بیمارند بهبود می یابند (به خاطر باور جاری در آن مدار) .
.اگر در کم پولی هستند به سمت ثروت گرایش می یابند، اگر روابط نا متعادل دارند به سوی آرامش پبش می روند یا کنار هم می مانند و همفرکانس می شوند و یا طبق قانون مدارها از هم دور می شوند و جای تنش و نا آرامی را آرامش می گیرد.
اگر در عدم شناخت نسبت به رب خود هستند به تدریج به شناخت رب الارباب نایل می شوند .
ترمز تفکر مطرح شده :
– باور کمبودداشتن (آنها ندارند پس من کمک کنم)
– باور شرک ورزیدن ( خدا به آن ها نداده به من می دهد پس من به آن ها کمک کنم).
– باور خود را همسان خدای یکتا قرار دادن( یعنی من در جایگاهی همسان با خدایم هستم که می توانم با او معامله کنم)
و در نهایت به جز بخشش و تسلیم حق بودن در هر شرایطی طریق دیگری نیست.من دستی از دستان خدایم .او فراوان می بخشد به من .من فراوان می بخشم . فقط واسطه ی رحمت خداوندی هستم . او هدایتم می کند به چگونه بخشیدن( چه مال .چه محبت . چه با کلام نیکو. )
استاد گرامی از این تمرین عالی سپاسگزارم.سپاسگزارم.سپاسگزارم.
بنام خدای مهربان
سلام استاد عباسمنش و دوستانِ خوبم
خدا رو شکر میکنم که به سایتی هدایت شدم,استادی داره که با خوندنِ کامنتهای ما احساسات و باورهای ما رو میشناسه و با به چالش کشدینِ افکارمون باورهای مخربمون رو به ما میشناسونه و باورهای درست رو میسازه :)
جوابِ سوالِ مسابقه:
بِیسِ باورِ خرابی که این موضوع داره اینه که ما به خداوند به دیدِ یک انسان نگاه میکنیم که از احساسات و عواطفِ انسانی برخوردار هست,که ما میتونیم با تحتِ تاثیر قرار دادنِ عواطف و احساسِ خداوند,کاری کنیم که خداوند به ما ثروت بدهد.این باورِ قوی و ریشه دار در ذهنِ ما باعثِ به وجود آمدنِ باورهای ترمزیِ دیگه ای میشه که زیر مجموعه ی همین باورِ.
مثلا:
*خداوند به کسانی که بخشش میکنند ثروت میدهد.
*خداوند برای ثروت دادن از ما شرط و شروطی میگیرد و بعد ثروت میبخشد.
*باورِ اینکه در صورتی که از خدا ثروت رو برای انجامِ کارهای خیر و بخشش بخواهم,به من ثروت میدهد.
*خداوند به اندازه یِ تعهدی که ما میدهیم به ما ثروت میدهد.
یا هزار باورِ نادرستِ دیگه که برمیگرده به اینکه ما خدا رو به دیدِ یک انسانی میبینیم که احساسات و عواطفِ انسانی داره.
و این بر میگرده به چیزهایی که از بچگی دیدیم و شنیدیم و تجربه کردیم
مثلا من یادمه 15 سال پیش میخواستم از اداره کار با مدرکِ تراشکاری وام بگیرم,شرطِ اداره کار برای اعطایِ وام این بود که من تعهد بدم که با این وام حتمن یِ کارگاهِ تراشکاری راه اندازی کنم.و چندین تجربه ی دیگه که این باور و در من ریشه دار کرده.
احساسِ من به این مسابقه این بود :)
خیلی خوشحالم از اینکه تو دنیایی دارم سیر میکنم که نزدیکترم به خداوند
دنیایی که همه ی کسانی که باهاشون رابطه دارم(بچه های سایت)تو مدارِ خوشبختی هستند
:)
برای همه آرزوی سعادت میکنم در پناهِ الله یکتا شاد باشید :)
سلااااااااام عزیزان ، سلاااام فرهیختگان
آفرین بر این همه آگاهی و معرفت !
آفرین بر دوستان همفرکانسی که اینقدر عالی درسشون رو یاد گرفتن
آفرین بر این همه نظرات پخته و سنجیده !
خدایا شکرت
خدایا شکرت
واقعا لذت میبرم از خوندن نظراتتون ، عالی نوشتین
چقدر سخته انتخاب از بین این همه کشف و شهود !
چقدر از شما چیز یاد میگیرم .
چقدر با خودتون در صلح و آشتی هستین
چقدر به شناخت و کشف رسیدین ، نه تنها اینجا بلکه در تمام فایلها و در تمام نظرات.
همین نظرات خودش یه دانشگاهه
همتون عالی و خارق العاده این ???
خدایا شکرت برای این همه فراوانی ، این همه بندگان شاکر و عالم و آگاه !
خدایا شکرت بخاطر وجود چنین استاد نازنینی که با یک فراخوان چنین شور و اشتیاقی ایجاد میکنه .
از همتون ممنونم ، هر چی ازتون بگم کم گفتم ! حرف ندارین !
عشق و ثروت و آرامش الهی گوارای وجود ارزشمندتون
خدا پشت و پناهتون !
به نام الله
سپاس برای الله و این همه محبتش:
کدهای مخرب:
1-ما برای الله قرارداد میزاریم
اگه وضعم خوب شد فلان کار و فلان کارو انجام میدم – آخه ما که باشیم ما که هیچی هم نیستیم چطور میتونیم برای الله فرمانروای کیهان قراراداد تعین کنیم!
2- ما برای خدا تعهد میزاریم
من انسان که عین نیازم چطور میتونم به خودم جرات بدم برای الله تعهد بگیرم.
ما باید از الله خوبیها را بخواهیم ولی بگم در هر راه که تو امر کردی – در هر راه که تو صلاح دونستی اصلا شایدالله بخواهد تو واسه ثروتنمدها خرجش کنی-ما تسلیم امر الله هستیم
3-ما میخایم بشیم شریک خدا
ما که عین فقریم ما که ذاتا فقیرم بقول خود الله:
یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿۱۵﴾
اى مردم شما به خدا نیازمندید و خداست که بى نیاز ستوده است (۱۵)
خدا خیلی غیور است و غیرتی توکه هیچی هم نیستی میخای بشی شریک خدا!
تو خودت را باش برو دنبال نقص های خودت نیازهای خودت و تکامل خودت را از الله بخواه
از الله همه چی بخواه برای خودت…. شروع کن آرام باش به وقتش رسیدی آن نیکی ها هم الهام میشوند
خدایا فقط خودت
دوستتان دارم شدیدا
البته این استاد از جان عزیزم که هر چه در وصفش گفته باشم کم گفتم نعمتی است بزرگ از طرف الله برای جهان
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
سلام به استاد عباس منش عزیزم و دوستان خوبم
با نظر دوستانی موافقم که معتقدند وقتی اولویت ما از ثروتمند شدن کمک به اطرافیان یا فقرا و بیماران هست یعنی ما احساس گناه داریم از اینکه ثروتمند باشیم و از زندگی لذت ببریم و همین طور احساس عدم لیاقت و شایستگی هم داریم
دقیقا قبل از اینکه فایل جدید استاد عباس منش عزیز ببینم یه مکالمه ذهنی داشتم با خواهرم که اون دلیل می اورد که چرا باید قانع باشیم و دلایل من اخرش به همین جمله ختم شد که اگه ثروتمند باشیم می تونیم به اطرافیان و نیاز مندان کمک کنیم
ظاهرا ارام شدم اما ته دلم حس بدی داشتم و فکر می کردم این حس ناخوشایند به خاطر اینکه به اندازه کافی بخشنده نیستم تا اینکه باطرح این سوال و یکم فکر کردن به این نتیجه رسیدم که من خودم نادیده گرفتم و حس گناه و حس عدم لیاقت دارم و حتی اعتماد به نفس اینکه نظرمو بذارم نداشتم تا اینکه با دیدن نظر دوستان و فایل صوتی استاد در تلگرام تصمیم گرفتم نظرمو بذارم
ممنونم از شما دوستان خوبم که نظرمو خوندید
و بسیار ممنونم از شما استاد بی نظیرمون که فایل های فوقالعاده ارزشمندتون برای رشد و پیشرفت ما به رایگان در اختیار مون می ذارید??
———————————————
دنیا جای خوشگذرانی نیست
———————————————
باور نداریم که می تونیم توی این دنیا هم خوشحال و شاد باشیم و در مقابل این باور رو داریم که خوشحالی، شادمانی و خوشبختی فقط در اون دنیا امکان پذیر هست!
سلام وعرض ادب خدمت شما استاد عزیز جناب عباس منش و همچنین شما عزیزان و دوستان گرامی هم گروهی
به نظر بنده این خواست و قرارداد با خدا به این دلیل مانع دریافت نعمت میتونه باشه که: کلا اما و اگر یا شرط یه نوع ترمز و تاخیر و توقفه یعنی برعکس درخواست و انتظار و دریافت نعمت که به نظرم سه مرحله رسیدن به خواسته الهی است.
طبق فهم من از گفته های بزرگان و واقعا تایید اینها توسط شما استاد عباس منش عزیز، درخواست باید عمیق، با باور، خالصانه و توقع اجابتشم باید بالا و بی قید و شرط باشه. همونطور که شما میگید من بندگی میکنم و نعمت از تو میخوام.
امیدوارم دوستان عزیز و استاد گرامی روز به روز سلامتی، آرامش و ثروتتان افزون شود.