اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به همه دوستان عزیز من حدوداشش هفت ماهی میشه که از فایل های رایگان استاد استفاده می کنم وهنوز موفق به خرید محصولات ایشان نشده ام واینطور که من درک کرده ام مهم ترین ترمز این خواسته احساس عدم لیاقت وشایستگی هست واتفاقا به فرض اینکه اینطوری به خواستمون می رسیم یاقولمون روفراموش میکنیم یاازترس اینکه چیزی که بدستش اوردیم رو از دست ندیم یا خدا از ما نگیره میبخشیم که بخششمون هم یه ترمز داره که فکر میکنیم برای خدا یا کمک به اون بنده میبخشیم درصورتی که نفعش به خود ما برمیگرده ودیگه اینکه اینطوری میگیم من اگه ثروتمند باشم انسان خیری میشم که انگار روشهای دیگری برای بخشیدن مثل یک لبخند یا چیزی که نیاز به پول نداره وجود نداره که ما به دیگران ببخشیم….باتشکر از همه دوستان عزیزی که نظرات خودشون رو وتجربیات با ارزش خودشون را در اختیار بقیه قرار می دهند
من قبلا یه کامنت گذاشته بودم و نظرم این بود که بخشش اگه به نیت تشکر از نعمت خدا باشه و برای رضای خدا خیلی هم خوبه و توی قرآن هم خیلی راجع به انفاق صحبت شده و … راستش یکمی هم از دوستانی که اصل بخشش به دیگران رو زیر سوال بردند انتقاد داشتم چرا که دقیقا توی قرآن اومده وقتی به کافران گفته شد از رزقی که خدا به شما داده انفاق کنید گفتند چرا به کسانی کمک کنیم که اگر خدا میخواست خودش به اونها میداد…
اما امروز به یه نکته ای رسیدم و اون این بود که ما در هر شرایطی باید ببخشیم(به قول قرآن در توانگری و تنگدستی). چون وقتی میبخشیم به دست میاریم و خدا برای خودمون بوده که توصیه به انفاق کرده نه برای اینکه ما وظیفه داریم منجی دیگران باشیم.
نکته بعدی اینکه ما زمانی که از ته دل کار خیری انجام میدیم احساسمون خوبتر میشه چون احساس میکنیم به خدا نزدیکتر شدیم اما وقتی این شرط رو میذاریم و خودمون رو مقید به اینکار میکنیم ممکنه انجامش خیلی احساسمون رو خوب نکنه و بیشتر عذاب وجدان داریم که نکنه اگه انجامش ندیم زیر قولمون به خدا زده باشیم و در واقع از ترس غضب خدا اون کار رو میکنیم. و به نظر من کار خیری که از روی میل و رغبت و اشتیاق و با احساس خوب انجام بدیم حتی اگه یه کمک ناچیز باشه تاثیرش خیلی بیشتره از کاری که از روی اجبار و اکراه و عذاب وجدان انجام بدیم ولی در مقیاس بزرگ… چون مهمترین مسئله اینه که احساس ما خوب باشه.
نکته جالبی هم که بعد از خوندن کامنتها فهمیدم این بود که ما در ته ذهنمون احساس لیاقت برای داشتن ثروت نمیکنیم و احتمالا چون فکر میکنیم اگر ثروتمند بشیم آدم بدی میشیم و از راه خدا منحرف میشیم میخواهیم با این تعهد به خودمون و خدا تضمین بدیم که قول میدم از این ثروت در راههای درست استفاده کنم!!!! من فکر میکنم در فرهنگ ما ایرانی ها این احساس عدم لیاقت و نداشتن عزت نفس به شدت پاشنه آشیله هممونه. در رابطه با داشتن ثروت شادی خوشبختی آرامش لذت بردن از زندگی و خلاصه داشتن بهترین ها احساس لیاقت نمیکنیم که یه بخشش به خاطر آموزه های دینی و اعتقادی نادرستیه که بهمون خوروندند و بخش دیگه اش به خاطر مشکلات جامعه و ناخواسته های زیادی که همواره باهاشون درگیر بودیم و باور کردیم که ما لیاقت یه زندگی ایده آل رو نداریم…
استاد میخوام اعتراف کنم که اولش یکمی زود قضاوتتون کردم و با خودم گفتم شما که این جایگاه رو دارید و اینقدر دیگران قبولتون دارند و تاثیرگذارید چرا باید این حرفها رو بزنید و فکر میکردم با این کار اصل کمک کردن و انفاق رو در ذهن ما دارید زیر سوال میبرید. بیشتر که فکر کردم تازه متوجه شدم منظورتون اصلا این نبوده.
ازتون یه خواهش دارم اونم اینکه برای من و کسانی که هنوز موفق به خرید حصول کشف قوانین زندگی نشدند بیشتر راهنمایی کنید چه راه حلی برای کشف سریع این کدهای مخرب وجود داره؟
1.برای رسیدن به ثروت نیازنیست که به خداوند باج بدهیم که اگر خداوند به من ثروت بدهی من اینکارهای خیررا انجام میدم اگرمن این نیات خیر رانداشته باشم پس خداوند به من ثروت نمیدهد این یعنی خودم را لایق ثروت ندانستن یعنی این باور را میفرستیم که خدایا من خودم که لایقت ثروت ندارم توبایدبخاطر کارهای خیر من که میخواهم انجام دهم به من ثروت بدهی
2.اگرمن ثروت داشته باشم همه ازمن انتظار کمک دارند اگرمن کمک نکنم به من برچسب خسیس بودن می زنند پس من ازتوخداوندمیخواهم به من کمک کنی ثروتمندباشم تابتوانم دل همه رابدست بیاورم (عزت نفس پایین)راضی نگه داشتن دیگران که بااین باور ماهیچ وقت به جایی نمیرسیم
3.ثروتمندشدن برای کارخیر اینکه به دیگران نشان دهیم وازماتعرف کنند که این بازبخاطر عزت نفس پایین است دلمان میخواهدمشهورشویم وهمه ازماتمجیدکنند وریا انجام دهیم که درقرآن ازآن نهی شده است دورازمسیرمنبع انرژی ست یا اینکه به دیگران کمک کنیم تامنت سرآنهابگذاریم وآنهارا برده خودکنیم
5.خداوند احتیاجی به کارخیر ماندارد ماخداوندرا به جسم تبدیل میکنیم وفکرمیکنیم مانندمافکرمیکند وعمل میکند که اگرثروتمند بشیم وکارخوب بکنیم خداوند به فرشتگانش میگوید ببینید بنده من را اودلسوز وهمیشه کارخیرمیکند به ثردت بیشتربدهید
با عرض سلام و خدا قوت به شما استاد عزیزم .استاد الان من نزدیک به هفت ماه هست که با شما آشنا شدم و هر روز دارم فایل های رایگانتون رو گوش میدهم و خیلی دوست دارم دوره هاتون رو تهیه کنم .چون خیلی چیزا بم دادی یکیشون هم قرآن بوده که خدارو بخاطرش بسیار سپاس گزارم و میخوام از شما هم بزنم جلو به یاری خدای مهربان. و جواب سوال مسابقه شما این هست که به نظر من کافی نبودن ایمان هست که میخوان با خدا یک جور معامله کن .اینطوری نیست ایمان به خدا.
فکر کنم یکی از دلایل این باشه که هنوز توی ذهن اش شک داره که پولدار بشه برای همین که به خدا می گه اگه پولدار شدم قسمتی اش می بخشم ، یکی دیگه از دلایل دیگه هم شرط گذاشتن برای خدا است چون شرط گذاشتن و احساس قایل شدن مخصوص آدم هاست با خدا که یک انرژی چطور شرط می زارید
با سلام خدمت استاد عباس منش عزیز وخانواده بزرگ گروه عباس منش
به نظرم باورهای مخربی که وجود دارد ومن هم بی نصیب از این باورها نبودم ونیستم وبا این اموزشهای بی نظیر
در وجودم پیدا می کنم وبازمی بینم چقدر ظریف وزیاد است
یکی اینکه توجهمان به فقر زیاد می شود
خود را متولی از بین بردن فقیر وفقر می دانیم در حالی که ما قدرت اینکار راندا ریم
خودمان را بدهکار دیگران می دانیم و بدون انکه متوجه باشیم خودمان را مهم نمی دانیم و لایق ثروتمند شدن برای خودمان نمی دانیم
منت سر خداوند می گذاریم که شرط من را براورده نکردی پس کار خیر وکمک کردن را توقه نداشته باش اگر می خواهی کار خیر کنم وبه فقرا کمک کنم اول خداوند بدهد من کمک می کنم
در حالیکه ما فقط وظیفه بندگی داریم ودر ذات بندگی خدایی کردن است وخلق کردن جزیی از کار بندگی کردن
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
وقتی با قصد و شرط قبلی با خداوند می گویم اگر به من پول بدهی خیریه در ست می کنم هیچ وقت خیریه درست نمی کنم
من خودم تجربه ایی که دارم مختصری برای دوستان می گویم ؛روزی در حالی که اصلن پولی نداشتم فقط با دو هزار تومان یک موسسه خیریه در ست کردم وبا جمع دوستان با اندک مبلغی خیریه درست شد وشرطی هم در کار نبود والان بسیار بسیار فعال است اما اما کارهای دیگری داشتیم که شرط گذاشتم که اگر فلان شود فلان کار را می کتم ان انجام نشد حالا می فهمم که چرا نشد وچرا نمی شود
خدا را شکر می کنم که در مسیر رشد واگاهی هستم واز زمانی که با فایلهای استاد مانوس شدم وذهنم را شخم زده ام می بینم که چقدر موانع ویا به قول استاد ترمز در وجودم بوده وهست واز استاد عباس منش عزیز نیز برای این اگاهیها والهامات تشکر می کنم و می بینم که خداوند بذر شناخت وثروتمندی را در وجودم می کارد
من فکر می کنم بزرگترین و اصلی ترین ترمز تو این نحوه از دعا باور نداشتن به رحمت خداونده.
خدایا بیا یه کاری کنیم: تو به من سود برسون منم به تو سود میرسونم. یه چرخه بسته و محدود از ثروت که از قضا دست کسی هستش که نمی بخشه مگر اینکه به اون سود برسه.
اتفاقا فکر می کنم اون فرد خودش رو لایق ثروت دونسته که اقدام به درخواست می کنخ فقط نگاهش به خداوند همچنان نگاه یه انسانی به یه انسان خیلی قدرتمندتر هستش. این فرد این معامله با بیل گیتس هم میتونه داشته باشه! پس هنوز منبع ثروت رو باور نکرده چجوری قرارع از چیزی که در باورهاش وجود نداره دریافتی داشته باشه!
?بسم الله نور?
سلام خدمت استاد گرامی وهمه دوستان ارجمند.
میخوام بگم که باورهای ریشه دار زیادی هستن که شناسایی اونا خیلی مهمه
وقتی ما میگیم خدایا فلان مقدار پولو به من بده یعنی الان اونو ندارم.
یعنی دارم فرکانس نداشتنش رو میفرستم،
پس در مدارش قرار نمی گیرم و به دستش نمیارم !
از دید دیگه وقتی میگیم خدایا اون پولو بده من در مسیر درست خرجش میکنم، یعنی اینکه تا به حال در مسیر درست پول خرج نکردم،
و کسی که پولهای کمشو در مسیر درست خرج نکنه نمیتونه پولهای درشتو در اون راه خرج کنه،
اصلا ضمیرناخودآگاهش نمی پذیره
اینها ادعاهای ضمیر آگاهه که در عمل زیاد ارزش نداره
ما تا از یه چیزی پر نشیم نمیتونیم به دیگران بدیم،
کسی میتونه به دیگران محبت واقعی بکنه که خودش سرشار از عشق باشه،
در مورد رفاه و پول و اینها هم این مسئله صدق می کنه.
خود کمک به دیگران هم میتونه خوب باشه هم بد !
اگه در کمک به دیگران، مسئله نداری اونها و دلسوزی مطرح باشه، این کار نه تنها زیاد به درد اونها نمیخوره بلکه مارو بیشتر در حس فقر و کمبود فرو میبره
اما اگه کمک به اونها برای رضا و خوشحالی خدا و اونها باشه فازش مثبت میشه و برکات خواهد داشت .
ما اکثراً در کمکها تو فاز اولی هستیم وبرای همین نتایج عالی نمی گیریم
???خدایابه خاطرنعمت مسیر درست? استاد درست?وافراددرست بینهایت شکرت??
سپاسگزارم از تو بنده خوب خدا که الان با چشمان زیبا و پر نورت داری نظرمو میخونی ?
سلام
ثروتمند شدن معنوی نست مهمترین ترمز این افراد هست و میخواهند با بخشش و کمک به دیگران رنگ و بوی معنویت به ثروت بدهند.
به نام خدا
سلام به همه دوستان عزیز من حدوداشش هفت ماهی میشه که از فایل های رایگان استاد استفاده می کنم وهنوز موفق به خرید محصولات ایشان نشده ام واینطور که من درک کرده ام مهم ترین ترمز این خواسته احساس عدم لیاقت وشایستگی هست واتفاقا به فرض اینکه اینطوری به خواستمون می رسیم یاقولمون روفراموش میکنیم یاازترس اینکه چیزی که بدستش اوردیم رو از دست ندیم یا خدا از ما نگیره میبخشیم که بخششمون هم یه ترمز داره که فکر میکنیم برای خدا یا کمک به اون بنده میبخشیم درصورتی که نفعش به خود ما برمیگرده ودیگه اینکه اینطوری میگیم من اگه ثروتمند باشم انسان خیری میشم که انگار روشهای دیگری برای بخشیدن مثل یک لبخند یا چیزی که نیاز به پول نداره وجود نداره که ما به دیگران ببخشیم….باتشکر از همه دوستان عزیزی که نظرات خودشون رو وتجربیات با ارزش خودشون را در اختیار بقیه قرار می دهند
سلام دوستان
من قبلا یه کامنت گذاشته بودم و نظرم این بود که بخشش اگه به نیت تشکر از نعمت خدا باشه و برای رضای خدا خیلی هم خوبه و توی قرآن هم خیلی راجع به انفاق صحبت شده و … راستش یکمی هم از دوستانی که اصل بخشش به دیگران رو زیر سوال بردند انتقاد داشتم چرا که دقیقا توی قرآن اومده وقتی به کافران گفته شد از رزقی که خدا به شما داده انفاق کنید گفتند چرا به کسانی کمک کنیم که اگر خدا میخواست خودش به اونها میداد…
اما امروز به یه نکته ای رسیدم و اون این بود که ما در هر شرایطی باید ببخشیم(به قول قرآن در توانگری و تنگدستی). چون وقتی میبخشیم به دست میاریم و خدا برای خودمون بوده که توصیه به انفاق کرده نه برای اینکه ما وظیفه داریم منجی دیگران باشیم.
نکته بعدی اینکه ما زمانی که از ته دل کار خیری انجام میدیم احساسمون خوبتر میشه چون احساس میکنیم به خدا نزدیکتر شدیم اما وقتی این شرط رو میذاریم و خودمون رو مقید به اینکار میکنیم ممکنه انجامش خیلی احساسمون رو خوب نکنه و بیشتر عذاب وجدان داریم که نکنه اگه انجامش ندیم زیر قولمون به خدا زده باشیم و در واقع از ترس غضب خدا اون کار رو میکنیم. و به نظر من کار خیری که از روی میل و رغبت و اشتیاق و با احساس خوب انجام بدیم حتی اگه یه کمک ناچیز باشه تاثیرش خیلی بیشتره از کاری که از روی اجبار و اکراه و عذاب وجدان انجام بدیم ولی در مقیاس بزرگ… چون مهمترین مسئله اینه که احساس ما خوب باشه.
نکته جالبی هم که بعد از خوندن کامنتها فهمیدم این بود که ما در ته ذهنمون احساس لیاقت برای داشتن ثروت نمیکنیم و احتمالا چون فکر میکنیم اگر ثروتمند بشیم آدم بدی میشیم و از راه خدا منحرف میشیم میخواهیم با این تعهد به خودمون و خدا تضمین بدیم که قول میدم از این ثروت در راههای درست استفاده کنم!!!! من فکر میکنم در فرهنگ ما ایرانی ها این احساس عدم لیاقت و نداشتن عزت نفس به شدت پاشنه آشیله هممونه. در رابطه با داشتن ثروت شادی خوشبختی آرامش لذت بردن از زندگی و خلاصه داشتن بهترین ها احساس لیاقت نمیکنیم که یه بخشش به خاطر آموزه های دینی و اعتقادی نادرستیه که بهمون خوروندند و بخش دیگه اش به خاطر مشکلات جامعه و ناخواسته های زیادی که همواره باهاشون درگیر بودیم و باور کردیم که ما لیاقت یه زندگی ایده آل رو نداریم…
استاد میخوام اعتراف کنم که اولش یکمی زود قضاوتتون کردم و با خودم گفتم شما که این جایگاه رو دارید و اینقدر دیگران قبولتون دارند و تاثیرگذارید چرا باید این حرفها رو بزنید و فکر میکردم با این کار اصل کمک کردن و انفاق رو در ذهن ما دارید زیر سوال میبرید. بیشتر که فکر کردم تازه متوجه شدم منظورتون اصلا این نبوده.
ازتون یه خواهش دارم اونم اینکه برای من و کسانی که هنوز موفق به خرید حصول کشف قوانین زندگی نشدند بیشتر راهنمایی کنید چه راه حلی برای کشف سریع این کدهای مخرب وجود داره؟
ازتون ممنونم.
باسلام خدمت استادعزیز ومهربانم
1.برای رسیدن به ثروت نیازنیست که به خداوند باج بدهیم که اگر خداوند به من ثروت بدهی من اینکارهای خیررا انجام میدم اگرمن این نیات خیر رانداشته باشم پس خداوند به من ثروت نمیدهد این یعنی خودم را لایق ثروت ندانستن یعنی این باور را میفرستیم که خدایا من خودم که لایقت ثروت ندارم توبایدبخاطر کارهای خیر من که میخواهم انجام دهم به من ثروت بدهی
2.اگرمن ثروت داشته باشم همه ازمن انتظار کمک دارند اگرمن کمک نکنم به من برچسب خسیس بودن می زنند پس من ازتوخداوندمیخواهم به من کمک کنی ثروتمندباشم تابتوانم دل همه رابدست بیاورم (عزت نفس پایین)راضی نگه داشتن دیگران که بااین باور ماهیچ وقت به جایی نمیرسیم
3.ثروتمندشدن برای کارخیر اینکه به دیگران نشان دهیم وازماتعرف کنند که این بازبخاطر عزت نفس پایین است دلمان میخواهدمشهورشویم وهمه ازماتمجیدکنند وریا انجام دهیم که درقرآن ازآن نهی شده است دورازمسیرمنبع انرژی ست یا اینکه به دیگران کمک کنیم تامنت سرآنهابگذاریم وآنهارا برده خودکنیم
4.فکرمیکنیم اگرثروتمندشویم وکارخیرانجام بدهیم خداوندازسر گناهان مامیگذرد وفقط بااینکارها خداوندمارامیبخشد احساس گناه میکنیم وببخش خودمان رافقط باکارخیرانجام دادن شرطی میکنیم اگرمن ثروتمند باشم وخیرات وکارخوب نکنم موردلعنت خداوندقرارمیگیرم
5.خداوند احتیاجی به کارخیر ماندارد ماخداوندرا به جسم تبدیل میکنیم وفکرمیکنیم مانندمافکرمیکند وعمل میکند که اگرثروتمند بشیم وکارخوب بکنیم خداوند به فرشتگانش میگوید ببینید بنده من را اودلسوز وهمیشه کارخیرمیکند به ثردت بیشتربدهید
درآخر ازاستاد عزیزم تشکرمیکنمدکه اینگونه مارابهدچالش میکشد تاماباورهای اشتباه خودراشناسایی کنیم
هرکجاهستیداستاد تنی سالم.لبی خندان.جیبی پرپول.ودلی سرشارازآرامش وعشق خداوند را برایتان خواهانم
باتشکر
با عرض سلام و خدا قوت به شما استاد عزیزم .استاد الان من نزدیک به هفت ماه هست که با شما آشنا شدم و هر روز دارم فایل های رایگانتون رو گوش میدهم و خیلی دوست دارم دوره هاتون رو تهیه کنم .چون خیلی چیزا بم دادی یکیشون هم قرآن بوده که خدارو بخاطرش بسیار سپاس گزارم و میخوام از شما هم بزنم جلو به یاری خدای مهربان. و جواب سوال مسابقه شما این هست که به نظر من کافی نبودن ایمان هست که میخوان با خدا یک جور معامله کن .اینطوری نیست ایمان به خدا.
سلام
این باور میگه خدا اونقدر مهربان نیست که بخواد همین طوری به من ببخشه حتما باید باهاش معامله کنم تا ببخشه
دوما این باور میگه من خدای دیگران هستم و اعتقاد ندارم خداوند بی حساب به همه می بخشد
سوما این باور میگه من که لایق نیستم حتما باید معامله کنم با خدا تا ببخشد
چهارم خدا رو به چشم یک انسان احساساتی میبینم که قدرت کمک کردن به دیگران رو نداره و من با ترحم طلبی توجه اونو به خودم جلب می کنم..
سوال جالبی بود میشه ساعتها نوشت من خلاصه کردم
ممنونم از استاد
فکر کنم یکی از دلایل این باشه که هنوز توی ذهن اش شک داره که پولدار بشه برای همین که به خدا می گه اگه پولدار شدم قسمتی اش می بخشم ، یکی دیگه از دلایل دیگه هم شرط گذاشتن برای خدا است چون شرط گذاشتن و احساس قایل شدن مخصوص آدم هاست با خدا که یک انرژی چطور شرط می زارید
با سلام خدمت استاد عباس منش عزیز وخانواده بزرگ گروه عباس منش
به نظرم باورهای مخربی که وجود دارد ومن هم بی نصیب از این باورها نبودم ونیستم وبا این اموزشهای بی نظیر
در وجودم پیدا می کنم وبازمی بینم چقدر ظریف وزیاد است
یکی اینکه توجهمان به فقر زیاد می شود
خود را متولی از بین بردن فقیر وفقر می دانیم در حالی که ما قدرت اینکار راندا ریم
خودمان را بدهکار دیگران می دانیم و بدون انکه متوجه باشیم خودمان را مهم نمی دانیم و لایق ثروتمند شدن برای خودمان نمی دانیم
منت سر خداوند می گذاریم که شرط من را براورده نکردی پس کار خیر وکمک کردن را توقه نداشته باش اگر می خواهی کار خیر کنم وبه فقرا کمک کنم اول خداوند بدهد من کمک می کنم
در حالیکه ما فقط وظیفه بندگی داریم ودر ذات بندگی خدایی کردن است وخلق کردن جزیی از کار بندگی کردن
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
وقتی با قصد و شرط قبلی با خداوند می گویم اگر به من پول بدهی خیریه در ست می کنم هیچ وقت خیریه درست نمی کنم
من خودم تجربه ایی که دارم مختصری برای دوستان می گویم ؛روزی در حالی که اصلن پولی نداشتم فقط با دو هزار تومان یک موسسه خیریه در ست کردم وبا جمع دوستان با اندک مبلغی خیریه درست شد وشرطی هم در کار نبود والان بسیار بسیار فعال است اما اما کارهای دیگری داشتیم که شرط گذاشتم که اگر فلان شود فلان کار را می کتم ان انجام نشد حالا می فهمم که چرا نشد وچرا نمی شود
خدا را شکر می کنم که در مسیر رشد واگاهی هستم واز زمانی که با فایلهای استاد مانوس شدم وذهنم را شخم زده ام می بینم که چقدر موانع ویا به قول استاد ترمز در وجودم بوده وهست واز استاد عباس منش عزیز نیز برای این اگاهیها والهامات تشکر می کنم و می بینم که خداوند بذر شناخت وثروتمندی را در وجودم می کارد
خدا را شکر
در پناه خداوند شاد وثروتمند باشید وباشیم
……………
سلام
من فکر می کنم بزرگترین و اصلی ترین ترمز تو این نحوه از دعا باور نداشتن به رحمت خداونده.
خدایا بیا یه کاری کنیم: تو به من سود برسون منم به تو سود میرسونم. یه چرخه بسته و محدود از ثروت که از قضا دست کسی هستش که نمی بخشه مگر اینکه به اون سود برسه.
اتفاقا فکر می کنم اون فرد خودش رو لایق ثروت دونسته که اقدام به درخواست می کنخ فقط نگاهش به خداوند همچنان نگاه یه انسانی به یه انسان خیلی قدرتمندتر هستش. این فرد این معامله با بیل گیتس هم میتونه داشته باشه! پس هنوز منبع ثروت رو باور نکرده چجوری قرارع از چیزی که در باورهاش وجود نداره دریافتی داشته باشه!
یا حق