شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 237 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    0MB
    9 دقیقه
  • فایل صوتی شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت
    0MB
    9 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

5025 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا خشاب نیا گفته:
    مدت عضویت: 1883 روز

    سلام به استاد عزیز و سرکار خانوم شایسته…

    خیلی ازتون سپاسگذارم بابت این همه اگاهی بی نظیر و خدارو شکر میکنم ..

    من وقتی این سوال فکر کردم خودم رو به اندازه کافی لایق نمیدونم و حتماً باید یکسری شرکت ها در من اجرا بشه تا من لایق دریافت نعمت های خداوند باشیم و حتی نگاه انسانی نسبت به خودم ندارم حس می کنم خداوند به اینجوری راحت تر میتونم گول بزنم و درخواستم رو اجابت شون رو بگیرم و دیدم که انگاری به اندازه کافی ثروت وجود نداره که به همه برسه و من مجبورم بخشی از این ثروت رو ببخشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    زهرا برزگر گفته:
    مدت عضویت: 1278 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و دوستای هم فرکانسی عزیزم من بارها این فایلو گوش دادم و الان به این نتیجه رسیدم ک ته این حرف که خدایا بهم بده تا منم به بقیه کمک کنم

    باور عدم لیاقت است ینی ما خودمونو لایق نمیدونیم ک خدا بدون هیچ توقع و چشم داشتی بهمون بی نهایت ثروت بده

    ینی تا ما یک کاری رو انجام ندیم خدا هم مارو لایق رسیدن به اون خواسته نمیدونه چه برسه به خودمون

    دومین باوری ک من ب ذهنم رسید این بود ک ما احساس ضعف میکنیم اگر به ثروتی برسیم و اونو برای دیگران خرج نکنیم، یه جور احساس بی لیاقتی هست بازم

    ینی من هر جور به این قضیه نگاه میکنم ب احساس لیاقتی ک ما در درونمون ایجاد کردیم میرسم

    امیدوارم شاد سلامت باشید دوستای عزیزم و استاد گلم مرس یک هستین و ممنون از خدا ی مهربان ک منو هدایت کرده به سایت شما و این همه اگاهی بینظر دوستون دارم ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    شیرین اسمعیل گفته:
    مدت عضویت: 1124 روز

    سلام به همه دوستان و استاد گرامی ،منم دقیقا از خدا اینجوری میخوام که خدایا به من ثروت بده تا برایم پسرم ماشین بخرم ،یا پدر و مادرم رو ببرم مسافرتهای عالی یا به نیازمندها کمک کنم و دیدن این ویدیو استاد چقدر برایم کد دلشت و کامنتهای دوستان دید من رو باز کرد و اینکه چقدر باور اشتباه در مورد خواستن ثروت دارم یعنی خودم رو لایق ثروت ندونستم خدایا سپاسگذرات هستم که من رو به این سایت پر از انرژی پر از درس هدایت کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 2023 روز

    سلام استاد عزیزم

    من دارم برسی میکنم مومنتوم مثبتم رو

    دارم برسی میکنم که چه چیزی هست که مانع مومنتوم من هست

    اول موانع رو از درون خودم برمیدازم

    بعد اگر مانعی بیرون از من باشه از بین میره

    استاد یه سری گفتگو ها هستن که میان

    و خیلی توی سر من میچرخن

    وقتی میان

    دیگه سرعت میگیرن

    هی تکرار و تکرار میشن

    و اونم گفتگوهای احساس گناه هست که با توجه به گذشته خودم

    انتظار اینو داشتم که گفتگوهام حول محور احساس گناه بچرخن

    که این فایل هدایتی برام اومد

    و خداوند از زبون شما بهم گفت که بنویس

    اگر بنویسی میفهمی

    اگر بنویسی افکارت منظم میشه

    استاو من دوره عزت نفس و دوازده قدم تا قدم سه و همجهت با جریان خداوند رو دارم که میتونم با دیدگاه پاک شدنم از احساس گناه به اون ها گوش بدم

    حالا که من پاشنه آشیلم رو میدا کردم که شیطان از کجا بهم حمله میکنه میتونم

    پاکسازیش کنم

    فقط باید انرژیم رو بزارم روی خودم و باکسی بحث نکنم

    توکل به خدای مهربان کارو شروع میکنم و منطق هاشو برای خودم مینویسم

    توی گوشیم و یا توی دفترم تا بفهمم که دقیقا چرا نباید احساس گناه داشته باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    عرفانه تیموری گفته:
    مدت عضویت: 2656 روز

    باعرض سلام و خداقوت خدمت استاد عزیز و مهربان جناب عباس منش عزیز و تیم تحقیقاتی و سلامی گرم خدمت تمامی دوستان.نمیدونم این مطلبی ک میخام بنویسم ربطی ب موضوع مسابقه داره یانه ولی امروز و امشب بخاطر یک باور بسیار محدود کننده ای ک دارم و خیلی اذیت میشم و احساس میکنم منو ب بن بست و افکار و تصمیم های احمقانه کشونده اینقدر گریه کردم و از خدا طلب کمک کردم و عاجزانه گفتم خدایا کمکم کن پس من باید چیکارکنم ک طبق توصیه ی خواهرم تصمیم گرفتم این مطالب و این باوری ک خیلی اذیتم میکنه رو با شما درمیون بذارم.قبل از هرچیز اینو بگم ک خواهرم دوره ی قانون افرینش و راهنمای عملی دستیابی ب رویاها و دوره عزت نفس رو خریده و منم ازش استفاده میکنم.

    استاد عزیز!نمیدونم تابحال واژه ای یا جمله ای باین مضنون ک فلانی دستش خوب نیست یا فلانی باهاش ی معامله کردم از اونروز بخاطر دستش ک خوب نبود دیگه خیری تو زندگیم ندیدم رو شنیدید یانه؟یکی از باورهایی ک خیلی منو اذیت میکنه و راه خیر و برکت و ثروت رو ب روم بسته اینه ک من دستم خوب نیست و هروقت باکسی کاری شراکتی یا بصورت همکاری انجام میدم مایه ی شکست اون طرف میشم و خیر ک به اون طرف نمیرسه هیچ بخاطر دست بد من مایه ی شکست اون طرف هم میشه.هروقت ایده ای ب ذهنم میرسه ک مثلا فلان خرید و فروش رو بکنم یا مثلا در حیطه ی شغل همسرم ک کارگاه تولید شیرینی داره مثلا شیرینیهاش رو ببرم بفروشم و من بشم مسعول فروش یهو این میاد تو ذهنم که نه..تو دستت خوب نیس..میبری میفروشی بعد که میخای پولشو برگردونی ب شوهرت دیگه اون هیچ خیری از پول نمیبینه چون تو دستت خوب نیس..یااینکه شیرینی هارو به هر مغازه داری بفروشی اونطرف خیری از شیرینی ها نمیبینه و نمیتونه اونارو بفروشه چون تو دستت خوب نیس..و اینطوری دیگه اون مشتریه میگه دیگه ازش شیرینی نمیخرم چون دستش بده و اینطوری باعث ضرر رسوندن ب همه و شوهرت میشی..میبینید استادجان؟هروقت هر ایده ای ب ذهنم میرسه ک انجامش بدم سریع این نوع ترس و باور مخرب میاد سراغم و فلجم میکنه و نمیذاره ب درامد برسم.در حالیکه سخت ب پول نیاز دارم..امروز اینقد حالم بد شد بخاطر این موضوع ک کلی گریه کردم.گاهی حتی اینقد این باور عذابم میده ک باخودم میکم نکنه از روزیکه من اومدم تو زندگی شوهرم دستم و قدمم براش بد بود و واسه همینه ک اون به هیچ جا نمیرسه هرچی زحمت میکشه؟گاهی حتی میاد تو ذهنم ک خوبه ازش جدابشم ک حداقل اون بیچاره نتیجه ی زحمتهاشو ببینه..منکه از زندگیش برم بیرون دیگه اون ب پول میرسه،…و بعد وقتی این افکار میاد سراغم شروع میکنم ب گریه کردن و با یک عجز و درموندگی خاصی میگم خدایا پس منو براچی آفریدی؟حالا ک توی این زندگی اصلا بدرد نمیخورم چرا آفریدیم؟استاد خیلی دارم اذیت میشم..شمارو بخدا کمکم کنید..اینقد امشب برا خواهرم دردل کردمو همینارو گفتم ک خواهرم گفت توی مسابقه بیام اینارو بگم..ظهر فایل مسابقه رو شنیدم و باخودم تصمیم گرفتم ک حتما شرکت کنم..اونموقع هیچ نمیدونستم ک میخام چی بگم..فقط گفتم من حتماشرکت میکنم.ولی وقتی ازین باور دوباره حال و احساسم بد شد یادم نبود ک ظهر چی بخودم گفتم.تااینکه خواهرم گفت تو مسابقه شرکت کن و یهو یادم افتاد ک راستی من باخودم گفتم امروز شرکت میکنم…عصر ب شوهرم گفتم به خواهرم میگم ک اگه دوست داشت ی پراید بخره و بیاد ازت شبرینی بخره ببره بفروشه و من چون عاشق رانندگی هستم فقط بعنوان راننده باهاش میرم..چرا؟ چون خواهرم دستش خوبه..اگه بیاد ازت شیرینی بخره پولی ک بهت میده ازش خیر میبینی و از طرفی هم حقوقی ک اون بعنوان راننده بهم میده هم چون دستش خوبه منم ازش خیر میبینم و از طرف دیگه هم شیرینیا ک میبره میفروشه ب مغازه دارا اوناهم با سود خوبی میفروشند پس برای اوناهم خیر داره چون دستش خوبه..در مورد خواهرم اینارو میگفتم ولی در مورد خودم…. بعد یهو یادم افتاد ک استاد میگه این یعنی شرک..یعنی خواهرت و دست خوبشو گذاشتی جای خدا..واسه همین تصمیم گرفتم اصلا در مورد ماشین خریدن و شیرینی فروختن چیزی ب خواهرم نگم.باخودم گفتم بذار ببینیم چی پیش میاد.ولی یکی دوساعت بعدش این تصمیم یادم رفت و اخرش به خواهرم در مورد خرید ماشین گفتم.وقتی حرفام تموم شد یهو یادم افتاد که ای وای من تصمیم گرفته بودم ک شرک نورزم ب خدا و اجازه بدم ببینم خدا چی میخاد؟واسه همین از اونموقع تاحالا احساس گناه هم دارم..نمیدونم این ایده خاست خدا بود ک به ذهنم رسید و عنوان کردنش هم خاست خدا بود ک من به خواهرم درمورد ماشین خریدن بگم و خواهرم هم بشه یکی از دستان خداوندتوی زندگیم یا شرک بود؟نمیدونم. استاد یادمه وقتی دختر بچه ای ۹ یا۱۰ساله بودم و کمک مادرم قالی میبافتم وقتی نقشه ی قالی رو میذاشتیم روی قالی ک ببافیم مادرم بهم گفت بده خواهرت بذاره رو قالی تا زود تموم بشه..تو دستت خوب نیس خیلی طول میکشه تا تموم بشه..و من از اونسالها این توی گوشمه ک من دستم خوب نیست..خودتون توی دوره ی راهنمای عملی گفتید وقتی ما ی حرفی رو از کسی ک خیلی قبولش داریم میشنویم و به اون شخص ایمان داریم اون حرف باورهای مارو میسازه و متاسفانه این حرف ناخاسته ی مادرم هم باعث شکل گرفتن این باور شد…قبل ازینکه این مطالب رو بنویسم یهو اومد تو ذهنم ک با قانون جذب حتی میتونی دست خوب رو هم جذب کنی..باخودم گفتم حالا ک این اومد تو ذهنم ازین به بعد اینو جایگزین باور قبلی میکنم..نمیدونم درسته یانه..ازتون میخام یک باور قدرتمند کننده رو بهم بگید تا جایگزین این باور مخرب کنم یا اینکه مرحمت بفرمایید یک فایل در مورد این باور تهیه کنید..در آخر خدلوند رو بسیار شاکرم ک امروز بمن منت گذاشت و لحظه ب لحظه کمکم کرد تا این باور رو امروز خیلی پررنگ تر از روزهای پیش بشناسم و باز هم خدارو شاکرم ک بمن این فرصت رو داد تا اینجا بنویسم.و باز هم خداروشکر میکنم بخاطر اینکه یک چنین فضایی و چنین استادی و چنین دوستانی رو در زندگی من قرار داد و خدارو شکر میکنم بخاطر اون دوست عزیزی ک شمارو بمنو همسرم معرفی کرد.از خداوند خواهان سلامتی شادی ثروت و موفقیت روز افزون برای شما هستم استاد عزیزم و راهبر و راهنمای من..دوستدار شما..عرفانه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فریبرز بایزیدی گفته:
    مدت عضویت: 2559 روز

    با سلام به همه دوستان

    واقعا میشه در عرض ۲۴ ساعت آدم آنقدر به اطلاعاتش اضافه بشه که به قول استاد عباس منش در طی چند سال و با خواندن کتابهای زیادی در بخش موفقیت هم نمیشه به این اطلاعات رسید ..؟.باید اعتراف کنم که دیشب فکر میکردم قوانین جذب رو درک کردم ولی امروز با خوندن کامنت دوستان تازه فهمیدم چه پاشنه های آشیلی داشته ام که به نظر خودم خیلی انساندوستانه و خداپسندانه هم بوده اند !

    اما با قانون جذب کاملا در تضاد بوده است . حالا فرض کنید با این همه ترمز من فکر میکردم که دارم راهم رو درست میرم و انتظار داشتم بزودی نتیجه بگیرم …اما هیچ نتیجه ای حاصل نمیشد..

    سپاسگزارم از استاد که با طرح این سوال نه تنها ترمزهای ما رو از زیر پایمان برداشت بلکه ما را هم هول داد آنهم با سرعتی بسیار بالا و برای همین خوشحالم…

    فعلا توی این شرایط گرانی کشورمون حداقل فایده ای که برای خود من داشته این افکار جدید قانون جذب، اینه که تونستم به اعصابم مسلط بشم وهر روز حالم رو از گرانیهای افسار بریده بد نکنم و حس خوبم رو نگه دارم…

    استاد گفتن که جوابهای دوستان حدود ۳۰درصد انچه بوده که مدنظر ایشان است. امید دارم که ایشان جواب کامل رو برای همه مون بذارن …با تشکر از خداوند و بینهایت دستان اثرگذارش یعنی همگی شما که این متن رو به پایان رساندید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فائزه گفته:
    مدت عضویت: 3078 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

    ترمزی که در این باور به نظر من وجود دارد این است که :

    ثروت رو میخواد ولی نمیخواد که خودش اول لذتش رو ببره و بعد با اون ثروت کارآفرینی انجام بده که دیگران هم جریان ثروت در زندگیشون باشه و همچنین این باور نشون میده من با این ثروتی که به دست میارم نشون بدم که خدا به من داده تا به بقیه کمک کنم ولی مابقی لیاقت ندارن

    مثل این میمونه ما وسیله برای خونه خودمون بگیریم که فقط تو چشم بقیه بکنیم و خودمون هیچ لذتی نبریم

    در پناه خداوند یکتا شاد ،سالم،ثروتمند و سعادتمند باشین?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    امیرحسین ضیائی گفته:
    مدت عضویت: 2758 روز

    سلام میکنم به خانواده صمیمی و گرم عباسمنش

    این سوال ، سوال واقعا قشنگی بود.

    وقتی صحبت از باورهای خالص توحیدی به عمل می آید ، این یعنی تو   با خلوص نیت و بدون ارائه قید و شرط برای پروردگارت ، از او طلب عشق ، آرامش ، سلامتی و ثروت و … میکنی.

    خلوص این باور توحیدی در این نکته نهفته است که به چه میزان ربِّ عالَم را منبع آگاهیِ تامّ بدانی (تا اینکه او را یک موجود انسان صفت با توانایی هایی بیشتر از توانایی بشری بدانی.)

    همیشه بایستی به خود یادآوری کنیم  ، که هرگاه درخواستهایی از خداوند داریم ، در کدامین پیشگاه ، این کار را انجام میدهیم. در عین حال که از رگ گردن به ما نزدیکتر است و همواره در درون ماست ، از آن طرف هم ، لایتناهی است و تمام عالم ،  تجلی اوست؛ در واقع همه انسانها تجلی او هستند نه فقط من نوعی. زمانی که میگوییم خدایا فلان چیز را به من عطا کن و من هم قول میدهم فلان کار خیر را انجام دهم ، آیا در نظر تو این تعهدی است که ” از روی عشق حقیقی به پروردگارت است و عاشقانه منتظر لحظه ی خیررسانی هستی ” و یا اینکه این تعهد ” ناشی از یک معامله است که قرار است بین تو و رب عالَم صورت گیرد ” ؟ آیا قرار است خداوند را با وعده های زیبایی همچون خیررسانی خوشنود سازی؟ مگر او انسان است !! الله یکتا که نیازمند خیررسانی های بشر نیست ، خداوند منبع خشنودی و خیر است ، آن هم برای تمام عالم  ؛ و این انسان است که تصمیم میگیرد از این منبع خیرِ بی انتها بهره جوید یا همچنان در خفا بماند ! بنابراین تمام انسانها میتوانند از نعمات بی انتهای خداوند بهره جویند و محتاج ما نیستند هر چند ما و تمام انسانها دستی از دستان خداوند هستیم اما تنها دستی که بخواهد به فلان کس خیر برساند ، صرفا ما نیستیم و به عبارتی حقیقت اینست که او برای خوشبختی به ما نیاز ندارد بلکه فقط بایستی محتاج خداوند باشد و ما هم میتوانیم یک ” دست ” یا وسیله باشیم.

    پس ؛

    اولا خلوص نیت در نگاهمان به خدا بایستی بیشتر شود و قدرت بی انتهای او را بیشتر درک کنیم

     ثانیا برای تجسم خیررسانی ، ” آن حس زیبای بخشش به طبیعت”  بایستی در انسان جلوه گر شود(زیرا  تو داری آنچه  را میبخشی که خودِ طبیعت بعنوان دست خدا به تو بخشیده است ؛ و چون میدانی همه چیز از آن اوست دیگر دریغی هم از بخشش نداری. این نگاه به بخشش ، بسی متفاوت از معامله است. )

    ثالثا بی قید و شرط به پروردگارت عشق بورزی و بی قید و شرط از او بخواهی ( و خود را لایق خوبی ها و زیبایی ها بدانی) ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    طاهره امرللهى گفته:
    مدت عضویت: 2761 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز ودوستاى خوبم

    به نظر در همچین دیدگاهى یک باور قوى وجود نداره ما اگر باور داشته باشیم که وقتى درخواست میکنیم بهمون داده میشه دیگه هیچ پشتیبانى براى رسیدن به اون باور قرار نمیدیم. این قانون که وقتى درخواست میکنى بهت داده میشه پس وقتى درخواست میکنى ومطمئنى که بهت داده میشه دیگه نیازى نیست که نذر کنى واین نذر میشه ترمز دستیش واینو میرسونه که هنوز باورهات قوى نیستندبراى رسیدن به درخواستت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    جعفر کوسه لو گفته:
    مدت عضویت: 2562 روز

    عرض سلامو ادب خدمت استاد عباس منش عزیز و دوستان موفق وثروتمند خانواده عباس منشی

    از زمانی که با این خانواده بی نظیر آشنا شده ام،واقعا ازته دل تغییرات و تحولات از همه نظر رو در زندگیم احساس میکنم و شاهدشون هستم و خداوند رو بینهایت شکرگزارم که منت برسرمن نهاد و مرا دراین مسیر هدایت در این مسیر صراط مستقیم قرارداد.این اولین کامنتیه که میذارم وبا اینکه تازه به جمع این خانواده پیوستم وخیلی قدیمیترها دراین خانواده هستند امیدوارم بازم مطالبی که در زیر بهشون اشاره میکنم مورد مفید برای همه ی دوستانم واقع بشه.

    اول از همه به عقیده ی من جوابی که دوستان همشون به این مسابقه میدن حالا علاوه بر جواب دادن به این مسابقه بازتاب باورهای مخرب خودشون رو بهشون شناسایی میکنه که از این متن مسابقه در میارن که برای هر شخصی شاید متفاوت باشه که پاشنه آشیل مخصوص جواب دهنده به مسابقه است،درحقیقت این مسابقه موهبتی ست درجهت بالا رفتن فرکانس خودمان و درنتیجه وارد شدن صدهابرابر نعمات وفراوانی ها به زندگیه خودمون باشه ودر گام بعدی حالا شایدم به غیر ازاینها هدیه ای هم به خاطرش دریافت کردیم که این هم جزئی از همون نعمت فراوانی هاست

    واما باورهای مخرب راجع به این متن از مسابقه:در نگاه اول میبینیم که ظرف گنجایش شخص درخواست کننده خیلی کوچکتراز درخواستش است و این شخص ثروتمند شدنش رو بزرگتر از خودش میدونه و تا زمانی که ظرفیت ثروتمند شدن رو نداشته باشه وگنجایشی در ظرفش ایجاد نکنه طبق قوانین ثابت جهان هستی به هیچ عنوان ثروت وارد زندگی این شخص نمیشود.اگرهم ثروتی واردزندگیش شود خیلی زود آنرا از دست میدهد.به عنوان مثال میتونیم شخصی رو در شهر یا روستامون در نظر بگیریم که به احتمال زیاد هم خیلی هامون دیده باشیم که مثلا فردی در قرعه کشی یک بانکی یک ماشین یا مقدار پول قابل توجهی برنده میشه ولی به دلیل نداشتن گنجایش ظرفیت وباورهاو فرکانسهای ارسالی منفی خیلی زود اون پول یا ماشین رو از دستش میده به این معنی که یه سری خرج های بیمورد یا بیهوده یا اتفاقات پیش بینی نشده براش پیش میاد که اون پول یا ماشین رو از دست میده و دوباره میشه همون آدم قبلی با همون شرایط مالی قبلی.

    دوم:این شخص بر این اعتقاده که تا زمانی که خداوند بهش ثروتی نداده است کمکی به هیچ کسی نمی کنه یا در هیچ امور خیریه ای شرکت نمی کنه درصورتی که اگر چشم دل باز کنددرهمین موقعیت به ظاهر بی پولیش هم کلی نعمت وثروت دارد که خیلی از افراد دیگه به آن نیازمند هستند حالا شاید این نعمت وثروت در قالب سلامتیه جسم باشه،خونه ای که در آن ساکن هست باشه،خانواده ای که داره یا فرزندی که خدابرایش هدیه داده،باشه وخیلی نعمت دیگر که این شخص به آنها کافرشده است.

    کمک کردن به دیگران یادر امور خیریه مشارکت داشتن راخداوندبه همه ی انسانها چه فقیر و چه غنی،بارهاو بارها در قرآن تاکید کرده است که شخص مورد نظر ما در این درخواست این نوع کمکها را منتی بر خدا میگذارد که این نیز نشان از گنجایش ظرفش دارد که قلبی کوچک و باور بی ایمانی دارد.

    سوم:واز یکطرف هم این شخص دنیا را با باور محدودی که دارد ثروتمند نمیبیند وفکر میکندکه همه نیازمند هستند یا دنیا دچار کمبود مدرسه هست یا دنیا دچار کمبود مسجد یا بیمارستان و…. هست ویا حتی این باور محدود فراوانی این شخص این رو هم میگه که دنیا انسانهای ثروتمند کم داره یا دولتها سرمایه ی آنچنانی ندارند که این قبیل کارهای خیریه یا واجب انجام نمی‌شوند و این هم باور مخرب کمبود پول رو در ذهن مخاطب ایجاد میکنه که اشتباهه و دنیا سرشار از فراوانی و ثروت هست که انتهایی هم ندارد به قول استاد ثروت و پول مثل اکسیژن در همه جای دنیا قرار دارد فقط کافیه که در مدارش باشی تا دریافتش کنی.

    خدای رحمان که خلق کننده قوانین هستی و کل کائنات هست هیچ دخالتی در فقیر یاثروتمند بودن بنده هایش ندارد چرا که قوانینی که خدای رحمان خودش بر این کره ی خاکی بنا نهاده همش براساس فرکانس هایی ست که ما یعنی بنده های خدای رحمان به جهان هستی ارسال میکنند پس نتیجه فرکانسهایه خودمان به خودمان برگردانده میشود حالا اگرفرکانسهای ارسالی که میتونه بااستفاده از احساس خوب،احساس شوروشوق واحساس سپاسگزاری فرکانسهای مثبت یا به قولی فرکانسهای ثروتمندانه باشد نتیجه اش در قالب رسیدن به هدف،پولدار شدن،روابط عالی،عشق زیاد به زندگی وخیلی موهبتهای دیگه باشه که همش با ارسال فرکانسهای مثبت به انجام میپذیرد ویا فرکانسهای ارسالی میتونه با استفاده از احساس یاس،احساس ناامیدی،احساس گناه،احساس نفرت وکینه و…باشدکه نتیجه این فرکانسها هم خودشون رو در قالب زندگی نادلخواه،شرایط نابه سامان،بحث وجدال درخانواده یا بیرون از خانه با اشخاص دیگه،ضررکردن مالی در یک معامله ای یا درامدن خرج های بیهوده و خیلی اتفاقات دیگه که میتونه حاصل ارسال فرکانسهای منفی باشه.

    هم خانواده های عزیز ممنونم که حوصله کردید وکامنتموخوندید.برای همه تون آرزوی ثروت بینهایت وخوشبختیه کامل رو از خداوند بینهایت ثروتمندخواستارم .از استاد عزیز وبزرگوار که خدای رحمان دستی از دستانش برای ما قرار داده تا کمک کندتا این زندگی بینهایت زیبا را با عشق ولذت بیشتری تجربه کنیم هم بینهایت تشکر میکنم که این مسابقه رو طراحی کردن تا پله پیشرفتی برای همون باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: