اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من عضو کوچک این مجموعه با اجازه از دیگران نظر خودم را در رابطه با موانع و کدهای مخرب خدمت دوستان عرض می کنم .
دوستان عزیز می شه اینطور عنوان کرد که هر گاه ما بخواهیم یک کاری انجام دهیم دو عملکرد در اختیار ماست 1- جنبه های منفی آن کار را برای خودمان پررنگ کنیم و آنقدر منفی بافی کنیم تا از انجام آن کار صرف نظر کنیم 2- جنبه های مثبت آن را کار را آنقدر برشمریم و درشت نمایی کنیم تا شوق ما برای انجام آن کار زیاد شود .با یک مثال بیشتر توضیح می دهم .قرار است برای آخر هفته به مسافرت شمال برویم با دید گاه منفی می شه اینطور گفت که رفتن به شمال در آخر هفته با توجه به ترافیک جاده ها آن کار بیهوده است تازه اگه رفتیم هوا پاییزی و سرد است احتمال سرما خوردگی وجود دارد احتمال بارندگی و سیل هست وغیره اما با رویکرد مثبت این طور می شه گفت تماشای پاییز شمال و درختان نارنجی رنگ آن بسیار شگفت انگیز است رفتن و دیدن باران های پاییزی و دیدن مراکز تفریحی و خرید از پاساژ های آنتیک و دیدن دوستان و اقوام بسیار مفرح است .خلاصه تفریح و آرامش برای شروع هفته دیگه خیلی لازم است .خوب کدامیک از این رویکرد را می پسندید .حال توجه شما را به یک بازی معطوف می کنم آن هم بازی مثبت اندیشی .و قانون آن بدین صورت است که شما باید در مواجه با هر چیزی بخش مثبت آنرا در نظر بگیرید مثلا شما درحالت بی پولی و در ماندگی هستید و از کسی تقاضای کمک مالی می کنید و دوست شما بجای مقداری پول یک جفت عصای زیر بغل مخصوص افراد معلول به شما می دهد .چه برداشتی می کنید. به دوستتان بد و بیراه می گوید و او را بخاطر این کمک سرزنش می کنید یا شما فهمیده اید که خدا به شما دو تا پای سالم عطا کرده که شما نیاز به عصا ندارید و این خودش نشون می ده که شما از خیلی افرادی که معلول هستند جلوترید و می تونید خیلی کار ها بکنید که دیگران نمی تواننند و باید از دوستتان خیلی سپاس گذار باشید که شما را راهنمایی کرده . توجه داشته باشید از صبح تا شب شما باید اینطور با کلیه وقایق زندگیتان مثبت اندیش باشید و بدونید که حتما موفق خواهید شد .
سلام بر دوستان و استادعزیز از همون بخاطر کامنتهای بی نظیرتون تشکر میکنمممم و امیدوارم به همه ی خواسته هاتون برسین فقط یه سوالی داشتم از استاد و دوستان اونم این بود که برای کسی که فعلا درآمد نداره مثلا دانشجوه آیا به کار بردن این نظرات و رفع ترمز ها میتونه باعث ثروت بشه؟و اینکه از کجا میتونه ثروت بدست بیاره؟
نکته ای که اخیرن بهش رسیدم و دوست دارم با شما هم به اشتراک بذارم اینه که:
در ابتدای راه ثروتمند شدن که شغلی نداریم و یا کارمند هستیم و از این موارد، چه قدر خوبه که هدفمون رو بذاریم داشتن یک ذهن ثروتمند (نه لزومن افزایش درآمد). میخوام این رو بگم: وقتی که ذهنمون ثروتمند میشه خیلی دیدگاه بهتری نسبت به جهان و زندگی پیدا میکنیم. وقتی مثلن باور فراوانی رو روش کار میکنیم، اصلن دنیا خیلی زیبا تر میشه برامون. خیلی اضطرابها رو دیگه نداریم. و خیلی چیزهای دیگه
بیایم روی باورهای ثروتسازمون کار کنیم، نه به این خاطر که همین الآن توی یه قرعه کشی برنده بشیم یا فلان، بلکه به این خاطر که زندگی و جهان از دید کسی که ذهنش ثروتمنده بسیار بسیار زیبا تره
به خدا به امتحان کردنش میارزه.. به خدا میارزه
و وقتی که با خودمون در صلح باشیم و اون ذهن ثروتمند رو تربیت کرده باشیم، ناگزیر ثروت به سمتمون میاد، ایدههایی که با شرایط فعلی مون هم قابل اجرا باشن میاد. کافیه که ما بدون حالت اضطرار و در آرامش روی خودمون کار کنیم و قانون تکامل هم در نظر بگیریم و عجله نداشته باشیم. و از مسیر ثروتمند شدنمون لذت ببریم. به خدا ثروتی که با زجر و بدبختی به دست بیاد باعث خوشتختی مون نمیشه. از مسیر لذت بردن رو باید همین الآن یاد بگیریم.
از لحظه لذت بردن رو باید همین الآن یاد بگیریم. یکی از دوستام بود همیشه خیلی بیخیال بود و همینطوری می خندید و شاد بود (با این که ثروت خاصی هم نداشت). من با چشمای خودم دیدم که چه طور یه بیزینس خیلی ثروتساز پیدا کرد و کلی ثروت داره میسازه. و جالبه که بدونید بعد از ثروتمند شدنش هم اون ویژگی لذت بردن از هر لحظه زندگیاش بیشتر شده بود. واقعاً لذت میبرم از این روش «با لذت» ثروتمند شدن.
سلام دوست عزیزم ای ولا احسنت چقد حال کردم اتفاقا منم بعد از 4 سال دوری از کارم دوباره استارت جدیدی زدم و و همین نجواها هم داشت تو ذهنم میومد البته من روی خودم خیلی زیاد کار میکنم و با این کامنت شما خیلی باورهام قویتر و ترمزهام کمتر شد
باسلام خدمت اقای عباس منش ودوستان همفرکانسیم.من تازه واردسایت شدم.ولی مدت ده ماهی بود که با فایلهای اقای عباسمنش اشناشدم وتقریبا تمام فایلهای رایگان ایشان را دیدم وبسیار اگاهی ام بالارفت وخداراسپاسگذارم که من رادراین مدار قرار داد.البته این راهم بگویم که روزی که وارد سایت شدم.شب قبلش اقای عباسمنش به خوابم امد.ودرخواب بسیاردوستانه باهم حرف زدیم.وخیلی خوشحال بودیم هر دو مان.البته متاسفانه به هیچ عنوان یادم نمیاد که چی به هم گفتیم.خلاصه صبح که از خواب بیدارشدم باخودم گفتم عجب خوابی دیدم.ورفتم سر کار خود.وخواب به طور کل ازیادم رفت.(دوستان توجه کنند که من درایران به دنیا امدم درشهر اصفهان بزرگ شدم ومدت سی سال انجا بودم والان هم درکردستان عراق هستم.چون اصلیتم کردهستم.)وبه همین خاطر چندباری سعی کردم واردسایت شوم ونمیشد.تا اینکه به طوراتفاقی نزد یکی از دوستان رفتم که درکار اینترنت.کامپیوتر.وتعمیرات وبرنامه نویسی مهارت داشت وبهش گفتم که میخاهم وارد فلان سایت شوم واو هم کمک کرد.وتقریبا بعداز یک ساعتی توانست مرا وارد سایت کند وعضوشدم.البته قبل از این هم خودم بارها سعی کردم عضوشوم ولی نمیشد.این دوستم بهم گفت که شبکه های اینترنتی عراق به طور کل مشکل دارند وبرای همین عضوشدن کمی مشکل بود که باکمک پروردگار.عضوشدم.وبعداز درست شدن مشکلم یک دفعه به یاد خوابی که دیده بودم افتادم وگفتم خداوندا عجب بازی پیچیده ایست.من دیشب خواب اقای عباسمنش رودیدم.وامروز هم عضو سایت شدم.به هرحال خداروشکر که وارد سایت شدم.ولی درمورد این فایل از صحبتهای استاد.من فکرمیکنم که تنها وتنها مشکل من همین بحث ترمزهاست.چون خیلی در موردمن صدق میکند.ولی نمیدانم چگونه به این کدهای مرموز وبیمار که باعث پس رفتم میشونددسترسی پیدا کنم وازصحنه ذهنم پاک کنم.وبرای همیشه از شرشان خلاص شوم.از انجا که من هنوز موفق نشدم محصولی از این سایت خریداری کنم.از دوستان عزیزی که دراین باره تجربه ای دارند.خواهشمندم که راهنمایی کنند.وازتجربیاتشان برایم بگویند.این راهم اضافه کنم که من نمیتوانم محصولات این سایت را به صورت اینترنتی خریداری کنم.چون باید به بغداد.بروم واز انجا خریدانلاین انجام شود.که این هم فعلا امکان پذیر نیست.که به انجا بروم.باسپاس فراوان ازشما استاد عزیز واز شمادوستان هم فرکانسی ام. منتظر راهنمایی های شما هستم……
سلام ،امیدوارم حالتون عالی باشه،ببینید یه خودکار دفتر بردارید و بنویسید که من چه باورایی درباره پول و ثروت وهرمسئله ای که تو او مشکل دارید،رو بنویسید،بهتون گفته میشه همون لحظه…و شما مینوسید و بعد از پیدا کردنشون،جملات تاکیدی مثبت رو جلوش مینویسید و رو خودتون کار میکنید تا جزو باوراتون شن…و بعد نتایج ….
اول از همه تشکر می کنیم بخاطر تلاش های بی منت و عاشقانه خانم شایسته عزیز
چیزهایی که در مورد خودم وجود دارند و بنظرم جزو بزرگترین ترمز ها می تونه باشه اینکه :
برای مثال من به هدفم فکر می کنم و خودم را در فلان موقعیت می بینم ولی ذهنم درگیر مسایل متفرقه میشه :
مثلا دندان های من نیاز به تعمیر دارند یا کوتاهی قد من می تونه مورد تمسخر دیگران قرار بگیره و …..
یکی ممکنه با خودش بگه خوب من زشتم وقتی به فلان مقام برسم مردم در مورد من چی فکر می کنند؟!
البته برخی موارد چون برای ذهن منطقی شده و برای اونها جواب منطقی داره سخته که براحتی از کنارش عبور کنیم ؟!
برای مثال ذهن میگه خوب مردم بهت نگاه می کنند و نیگن اگر فلان شخص خودش موفق بود و پولسازی بلد بود الان وضع ظاهری تون اینجوری نبود که ؟>>>>>>>>…..!! و این حرف ذهن کاملا منطقی هست و باید با منطق پاسخ اون رو داد ؟!
و پاسخ ذهن این باید باشه که وقتی تو به مقامی که در تصورت داری برسی حتما قبلش پول های زیادی بدست آوردی و می تونی براحتی وضع ظاهری خود را مطلوب سازی ———— حتی اگه اون موقه که پول شو داشتی اینقدر اعتماد به نفس پیدا میکنی که شاید دیگه این نیاز رو هم نداشته باشی که برای ظاهر خودت پول خرج کنی :)
من فکر میکنم در تفکر کمک به فقرا از پولی که بدست میاد یه ایراد اساسی وجود داره اونم به این صورت که بر فرض مثال شما ۱۰۰ ملیون بدست میاری و با خدا قرار گذاشتی که ۵میلیون از این ۱۰۰ میلیون را کمک نیازمندان کنی.
دقیقا همینجا یه معامله هست خیلی بد
به این صورت که تو ۵ میلیون میدهی تا خودت را لایق اون ۹۵ ملیون کنی یعنی هزینه لایق بودن تو ۵ میلیونه و تو ۵ میلیون برای کسب لیاقت و آزادی خودت دادی کلا ۵ میلیون می ارزی و در ناخودآگاهت لیاقت اون پولو نداری و ذهنت فقیره
داری خودت را مفت میخری ویه ترمز خیلی محکم داری و کشفش هم نکردی
کلا کمک به فقرا خیلی خوبه ولی معامله با خداوند که فرموده بخواهید تا به شما داده شود خوب نیست جناب فقیر هم میتواند بخواهد تا به او داده شود.
بنام خدای مهربان
سلام به کلیه دوستان هم فرکانسی
من عضو کوچک این مجموعه با اجازه از دیگران نظر خودم را در رابطه با موانع و کدهای مخرب خدمت دوستان عرض می کنم .
دوستان عزیز می شه اینطور عنوان کرد که هر گاه ما بخواهیم یک کاری انجام دهیم دو عملکرد در اختیار ماست 1- جنبه های منفی آن کار را برای خودمان پررنگ کنیم و آنقدر منفی بافی کنیم تا از انجام آن کار صرف نظر کنیم 2- جنبه های مثبت آن را کار را آنقدر برشمریم و درشت نمایی کنیم تا شوق ما برای انجام آن کار زیاد شود .با یک مثال بیشتر توضیح می دهم .قرار است برای آخر هفته به مسافرت شمال برویم با دید گاه منفی می شه اینطور گفت که رفتن به شمال در آخر هفته با توجه به ترافیک جاده ها آن کار بیهوده است تازه اگه رفتیم هوا پاییزی و سرد است احتمال سرما خوردگی وجود دارد احتمال بارندگی و سیل هست وغیره اما با رویکرد مثبت این طور می شه گفت تماشای پاییز شمال و درختان نارنجی رنگ آن بسیار شگفت انگیز است رفتن و دیدن باران های پاییزی و دیدن مراکز تفریحی و خرید از پاساژ های آنتیک و دیدن دوستان و اقوام بسیار مفرح است .خلاصه تفریح و آرامش برای شروع هفته دیگه خیلی لازم است .خوب کدامیک از این رویکرد را می پسندید .حال توجه شما را به یک بازی معطوف می کنم آن هم بازی مثبت اندیشی .و قانون آن بدین صورت است که شما باید در مواجه با هر چیزی بخش مثبت آنرا در نظر بگیرید مثلا شما درحالت بی پولی و در ماندگی هستید و از کسی تقاضای کمک مالی می کنید و دوست شما بجای مقداری پول یک جفت عصای زیر بغل مخصوص افراد معلول به شما می دهد .چه برداشتی می کنید. به دوستتان بد و بیراه می گوید و او را بخاطر این کمک سرزنش می کنید یا شما فهمیده اید که خدا به شما دو تا پای سالم عطا کرده که شما نیاز به عصا ندارید و این خودش نشون می ده که شما از خیلی افرادی که معلول هستند جلوترید و می تونید خیلی کار ها بکنید که دیگران نمی تواننند و باید از دوستتان خیلی سپاس گذار باشید که شما را راهنمایی کرده . توجه داشته باشید از صبح تا شب شما باید اینطور با کلیه وقایق زندگیتان مثبت اندیش باشید و بدونید که حتما موفق خواهید شد .
سلام بر دوستان و استادعزیز از همون بخاطر کامنتهای بی نظیرتون تشکر میکنمممم و امیدوارم به همه ی خواسته هاتون برسین فقط یه سوالی داشتم از استاد و دوستان اونم این بود که برای کسی که فعلا درآمد نداره مثلا دانشجوه آیا به کار بردن این نظرات و رفع ترمز ها میتونه باعث ثروت بشه؟و اینکه از کجا میتونه ثروت بدست بیاره؟
سلام خدمت دوستان عزیزم
نکته ای که اخیرن بهش رسیدم و دوست دارم با شما هم به اشتراک بذارم اینه که:
در ابتدای راه ثروتمند شدن که شغلی نداریم و یا کارمند هستیم و از این موارد، چه قدر خوبه که هدفمون رو بذاریم داشتن یک ذهن ثروتمند (نه لزومن افزایش درآمد). میخوام این رو بگم: وقتی که ذهنمون ثروتمند میشه خیلی دیدگاه بهتری نسبت به جهان و زندگی پیدا میکنیم. وقتی مثلن باور فراوانی رو روش کار میکنیم، اصلن دنیا خیلی زیبا تر میشه برامون. خیلی اضطرابها رو دیگه نداریم. و خیلی چیزهای دیگه
بیایم روی باورهای ثروتسازمون کار کنیم، نه به این خاطر که همین الآن توی یه قرعه کشی برنده بشیم یا فلان، بلکه به این خاطر که زندگی و جهان از دید کسی که ذهنش ثروتمنده بسیار بسیار زیبا تره
به خدا به امتحان کردنش میارزه.. به خدا میارزه
و وقتی که با خودمون در صلح باشیم و اون ذهن ثروتمند رو تربیت کرده باشیم، ناگزیر ثروت به سمتمون میاد، ایدههایی که با شرایط فعلی مون هم قابل اجرا باشن میاد. کافیه که ما بدون حالت اضطرار و در آرامش روی خودمون کار کنیم و قانون تکامل هم در نظر بگیریم و عجله نداشته باشیم. و از مسیر ثروتمند شدنمون لذت ببریم. به خدا ثروتی که با زجر و بدبختی به دست بیاد باعث خوشتختی مون نمیشه. از مسیر لذت بردن رو باید همین الآن یاد بگیریم.
از لحظه لذت بردن رو باید همین الآن یاد بگیریم. یکی از دوستام بود همیشه خیلی بیخیال بود و همینطوری می خندید و شاد بود (با این که ثروت خاصی هم نداشت). من با چشمای خودم دیدم که چه طور یه بیزینس خیلی ثروتساز پیدا کرد و کلی ثروت داره میسازه. و جالبه که بدونید بعد از ثروتمند شدنش هم اون ویژگی لذت بردن از هر لحظه زندگیاش بیشتر شده بود. واقعاً لذت میبرم از این روش «با لذت» ثروتمند شدن.
در خدا شاااااااد و ثروتمند باشید
مطالبتون خیلی خوب بود خیلی قشنگ تونستم این فرکانس رو درک کنم ممنون موفق و سربلند باشید ??
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان گرامی.
بیشتر نظرات رو خوندم
و خواستم از همگی شما تشکر کنم که دریافتهاتون از قوانین زندگی رو ب اشتراک میزارید.
خیلی ممنون
سلام دوست عزیز خیلی سپاسگزارم به خاطر این جواب فوقالعادتون هرجا هستی شادتر و سلامت تر و خوشبخت تر و ثروتمندتر باشی ?????
به نام خدای مهربان
سلام دوست عزیزم ای ولا احسنت چقد حال کردم اتفاقا منم بعد از 4 سال دوری از کارم دوباره استارت جدیدی زدم و و همین نجواها هم داشت تو ذهنم میومد البته من روی خودم خیلی زیاد کار میکنم و با این کامنت شما خیلی باورهام قویتر و ترمزهام کمتر شد
ممنونم از این دیدگاه عالیتون
باسلام خدمت اقای عباس منش ودوستان همفرکانسیم.من تازه واردسایت شدم.ولی مدت ده ماهی بود که با فایلهای اقای عباسمنش اشناشدم وتقریبا تمام فایلهای رایگان ایشان را دیدم وبسیار اگاهی ام بالارفت وخداراسپاسگذارم که من رادراین مدار قرار داد.البته این راهم بگویم که روزی که وارد سایت شدم.شب قبلش اقای عباسمنش به خوابم امد.ودرخواب بسیاردوستانه باهم حرف زدیم.وخیلی خوشحال بودیم هر دو مان.البته متاسفانه به هیچ عنوان یادم نمیاد که چی به هم گفتیم.خلاصه صبح که از خواب بیدارشدم باخودم گفتم عجب خوابی دیدم.ورفتم سر کار خود.وخواب به طور کل ازیادم رفت.(دوستان توجه کنند که من درایران به دنیا امدم درشهر اصفهان بزرگ شدم ومدت سی سال انجا بودم والان هم درکردستان عراق هستم.چون اصلیتم کردهستم.)وبه همین خاطر چندباری سعی کردم واردسایت شوم ونمیشد.تا اینکه به طوراتفاقی نزد یکی از دوستان رفتم که درکار اینترنت.کامپیوتر.وتعمیرات وبرنامه نویسی مهارت داشت وبهش گفتم که میخاهم وارد فلان سایت شوم واو هم کمک کرد.وتقریبا بعداز یک ساعتی توانست مرا وارد سایت کند وعضوشدم.البته قبل از این هم خودم بارها سعی کردم عضوشوم ولی نمیشد.این دوستم بهم گفت که شبکه های اینترنتی عراق به طور کل مشکل دارند وبرای همین عضوشدن کمی مشکل بود که باکمک پروردگار.عضوشدم.وبعداز درست شدن مشکلم یک دفعه به یاد خوابی که دیده بودم افتادم وگفتم خداوندا عجب بازی پیچیده ایست.من دیشب خواب اقای عباسمنش رودیدم.وامروز هم عضو سایت شدم.به هرحال خداروشکر که وارد سایت شدم.ولی درمورد این فایل از صحبتهای استاد.من فکرمیکنم که تنها وتنها مشکل من همین بحث ترمزهاست.چون خیلی در موردمن صدق میکند.ولی نمیدانم چگونه به این کدهای مرموز وبیمار که باعث پس رفتم میشونددسترسی پیدا کنم وازصحنه ذهنم پاک کنم.وبرای همیشه از شرشان خلاص شوم.از انجا که من هنوز موفق نشدم محصولی از این سایت خریداری کنم.از دوستان عزیزی که دراین باره تجربه ای دارند.خواهشمندم که راهنمایی کنند.وازتجربیاتشان برایم بگویند.این راهم اضافه کنم که من نمیتوانم محصولات این سایت را به صورت اینترنتی خریداری کنم.چون باید به بغداد.بروم واز انجا خریدانلاین انجام شود.که این هم فعلا امکان پذیر نیست.که به انجا بروم.باسپاس فراوان ازشما استاد عزیز واز شمادوستان هم فرکانسی ام. منتظر راهنمایی های شما هستم……
سلام ،امیدوارم حالتون عالی باشه،ببینید یه خودکار دفتر بردارید و بنویسید که من چه باورایی درباره پول و ثروت وهرمسئله ای که تو او مشکل دارید،رو بنویسید،بهتون گفته میشه همون لحظه…و شما مینوسید و بعد از پیدا کردنشون،جملات تاکیدی مثبت رو جلوش مینویسید و رو خودتون کار میکنید تا جزو باوراتون شن…و بعد نتایج ….
در پناه الله یکتا…
شاد و ثروتمند باشی
سلام خدمت خانواده عزیز
بحث قشنگی هست در مورد ترمز ها
اول از همه تشکر می کنیم بخاطر تلاش های بی منت و عاشقانه خانم شایسته عزیز
چیزهایی که در مورد خودم وجود دارند و بنظرم جزو بزرگترین ترمز ها می تونه باشه اینکه :
برای مثال من به هدفم فکر می کنم و خودم را در فلان موقعیت می بینم ولی ذهنم درگیر مسایل متفرقه میشه :
مثلا دندان های من نیاز به تعمیر دارند یا کوتاهی قد من می تونه مورد تمسخر دیگران قرار بگیره و …..
یکی ممکنه با خودش بگه خوب من زشتم وقتی به فلان مقام برسم مردم در مورد من چی فکر می کنند؟!
البته برخی موارد چون برای ذهن منطقی شده و برای اونها جواب منطقی داره سخته که براحتی از کنارش عبور کنیم ؟!
برای مثال ذهن میگه خوب مردم بهت نگاه می کنند و نیگن اگر فلان شخص خودش موفق بود و پولسازی بلد بود الان وضع ظاهری تون اینجوری نبود که ؟>>>>>>>>…..!! و این حرف ذهن کاملا منطقی هست و باید با منطق پاسخ اون رو داد ؟!
و پاسخ ذهن این باید باشه که وقتی تو به مقامی که در تصورت داری برسی حتما قبلش پول های زیادی بدست آوردی و می تونی براحتی وضع ظاهری خود را مطلوب سازی ———— حتی اگه اون موقه که پول شو داشتی اینقدر اعتماد به نفس پیدا میکنی که شاید دیگه این نیاز رو هم نداشته باشی که برای ظاهر خودت پول خرج کنی :)
سلام
من فکر میکنم در تفکر کمک به فقرا از پولی که بدست میاد یه ایراد اساسی وجود داره اونم به این صورت که بر فرض مثال شما ۱۰۰ ملیون بدست میاری و با خدا قرار گذاشتی که ۵میلیون از این ۱۰۰ میلیون را کمک نیازمندان کنی.
دقیقا همینجا یه معامله هست خیلی بد
به این صورت که تو ۵ میلیون میدهی تا خودت را لایق اون ۹۵ ملیون کنی یعنی هزینه لایق بودن تو ۵ میلیونه و تو ۵ میلیون برای کسب لیاقت و آزادی خودت دادی کلا ۵ میلیون می ارزی و در ناخودآگاهت لیاقت اون پولو نداری و ذهنت فقیره
داری خودت را مفت میخری ویه ترمز خیلی محکم داری و کشفش هم نکردی
کلا کمک به فقرا خیلی خوبه ولی معامله با خداوند که فرموده بخواهید تا به شما داده شود خوب نیست جناب فقیر هم میتواند بخواهد تا به او داده شود.
سلام
این فایل را که گوش کردم هر چه فکر کردم باور اشتباهی درش ندیدم و فایل دوم را گوش کردم اونجا که تاکید استاد بر خواندن کامنتهای دوستان را دیدم
امروز مجدد قبل از هر کاری شروع به خواندن کامنتها کردم و جالب اینکه با خواندن کامنتهای دوستان این جرقه به ذهنم رسید
بله یک باور اشتباه پیدا کردم
چرا فکر میکنم خدا باید به من پول بدهد تا به یکی دیگه کمک کنم
یا اینکه خدا فقط با بعضی آدمها ارتباط میگیره که مثلا با مادر یا فلان همسایه ام که من پول برای آنها میخوام ارتباط نمیگیره
یا پول کم است و به اندازه کافی وجود نداره
یا اینکه من نباید در رفاه باشم و هر پولی را که میسازم باید صرف دیگران بکنم و اگر برای خودم خرج کنم خدا خوشش نمیاد
تا حالا این باورها را پیدا کردم
تا بعد