اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خداوند رو سپاسگزارم که دوباره با این خانواده صمیمی همراه هستم
در رابطه با سوال استاد باید عرض کنم کسی که چنین نگاهی داره که باید به ازای درخواستمان از خداوند ، حتما کاری را انجام بدیم ، به این معناست که هنوز ربوبیت و وهاب بودن پروردگار رو باور نکرده و هنوز درجا زدن شخص ادامه دارد.
خداوند در قرآن می فرماید : من اجابت می کنم دعای کسی رو که از من بخواهد به شرط اینکه به من ایمان بیاورد . این یعنی تنها شرط خداوند اینکه که میگه منو باور کنید ، به من اعتماد کنید .
و هر چقدر که خداوند رو باور کنیم به همون اندازه خواسته های ما رو اجابت میکنه.
وقتی من فکر میکنم اگر به فلان درآمد یا ثروت برسم اونوقت به دیگران کمک می کنم ، با این جمله در واقع دارم میگم من فقیرم و در حال حاضر توانایی انجام هیچ گونه کمکی رو ندارم. و ما این رو باور میکنیم و باور شروع بکار میکنه ، اونوقته که من هر چقدر دست و پا بزنم هیچ گشایشی صورت نمیگیره چون هیج گونه ایده و راه کاری به ذهن فقیر من گفته نمیشه .
و نکته دیگر اینکه وقتی من می خوام ثروتمند بشم تا دیگران رو به خواسته هاشون برسونم ، با این کار خواسته های دیگران رو بر خواسته های خودم مقدم می دونم و در واقع ابراز میکنم که می انسان ارزشمندی نیستم و باز هم باور شروع به کار میکنه و عزت نفس من رو پائین میاره.
کمک کردن مادی بظاهر کار خدا پسندانه ای است ولی ما با کمک مادی به دیگران به رشد افراد ضربه میزنیم و فرد یا افراد رو عادت می دهیم به این نوع سبک از زندگی که باید همیشه محتاج انسانها باشند و روز خودشون رو از انسانها طلب کردن . به نوعی باعث ترویج نگاه شرک آمیز کاملا ناآگاهانه میشویم.
من اولین باره که دارم در نظرات شرکت میکنم همیشه دوست داشتم منم جزو دوستانی که نظر میزارن باشم ولی همیشه ترس و عدم اعتماد و کم لیاقتی نمی گداشت که شرکت کنم و امروز وقتی فایلی که استاد در پیست موتور سواری گذاشتن گوش کردم واستاد سفارش کردن که حتمن شرکت کنید به خودم گفتم مهدی شرکت کن نیازی نیست که حتمن از کلمات قلمه استفاده کنی فقط شرکت کن .و اینجا از خداوند سپاس گذارم که منم رو هدایت کرده
که جز بچه های عباس منش باشم و از استاد عزیز سپاس گذارم که الهاماتی که بهش میشه رو در اختیار ما میگذاره ممنون استاد
واما ترمز های سوال مورد نظر
۱.وقتی ما از خدا درخواستی داریم میتونیم به راحتی درخواست خود رو بگیم و همیشه هم خداوند همواره جواب میدهد .ولی وقتی ما میگیم اگه ثروتمند شدم به نیازمندان کمک میکنم یا به خانوادم یعنی داریم با خدا معامله میکنیم
۲.دومین ترمز اینکه وقتی شرطی قرار میدهیم یعنی خداوند نمیدونه که به نیازمندان کمک کنه و من میخوام اینکار را برای خدا انجام دهم
۳. سومین ترمز عدم شناخت خداوندو درک نکردن از خلق ما انسانها یعنی نمیدونیم که چرا افریده شدیم
۴. تمرکز بر روی نداشتن ثروت و نیازمندان
۵. عدم نداشتن لیاقت ثروت در حالی که ثروتمند شدن معنوی ترین کار است
این نظرات من هستش ممنون از اینکه وقت گذاشتین …شاد باشید
سلامی گررررررم خدمت استاد عباسمنش و تمامی هم سفرهای عزیزم
سپاس گذار خداوندم که که همیشه منو به مسیرهایی هدایت میکنه که سرشار از آگاهی های ناب و آرامش روز افزونه.
واقعیت اینه که من هیچ کدوم از کامنت های دوستان عزیز رو نخوندم و یه راست رفتم سر فایل استاد که به سوال جواب داده بود.همین اول فایل استاد گفت که برو به این فایل جواب بده حتی اگه به این سوال جواب داده باشن منم همون موقع فایل رو استاپ کردم . مستقیم و بدون هیچ مقدمه ای اومدم اینجا 3 صفحه از نظرات رو خوندم حساب کار دستم اومد که چرا رو تردمیل دارم می دووم.
از 3 ماه پیش تا به الان من هر روز اول صبح+آخر شب ها هدف هامو میخونم و تجسم میکنم خیلی از روزا میرفتم کنار دریا یه جای دنج و خلوت -2.3 ساعت مینشستمو تجسم میکردم و ساعت ها فقط با خدا حرف میزدم و خواسته هامو میگفتم یادمه یه 2تا برگه آچار پررررررر از خواسته هام نوشته بودم و هر روز اینارو از خدا میخواستم ولی من نمیدونستم که دارم برای خدا شرط میذارم که اکثر اون خواسته ها برای خودم نبود بلکه برای رفاه حال دیگران بود وهمیشه گوشه ذهنم این بود که من اگه یه روزی از این دنیا برم بقیه دلشون برام می سوزه؟پشست سرم میگن عجب آدم دست و دل بازی بود؟چقد این آدم خودش رو فدای بقیه کرد یعنی من ثروت رو برای این از خدا میخواستم که بتونم نامی از خودم برای مردم به جا بذارم و این یعنی نیاز به توجه و این یعنی شرک و این یعنی ترمزززززززز.ترمزی که خطش روی جاده زندگی من از 3ماه پیش تا الان کشیده شده.من به تمام این نوشته ها الان که دارم کامنت میذارم رسیدم به تمامی دوستانم پیشنهاد میکنم شما هم بنویسید هر چند کوتاه ولی مطمئن باش مفیده اول برای خودت بعد برای دیگران
سلام به همه دوستان اولین نظری هست که میذارم امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع بشه
+ برای خدا شرط میذاریم اگر به من ثروت دادی در اینصورت من میبخشم وگرنه من پولی بی کسی نمیدم.(میخواییم با این حرف به خدا بفهمونیم که اگر میبینی من به کسی کمک نمیکنم به خاطر اینه که تو به من ثروت ندادی پس اگر به من بدی منم کمک میکنم )
+ با اینکار تمرکز خودمون رو روی فقر و بیماری زیاد می کنیم و بیشتر از ثروت دور میشیم و بعدش یقه خدارو می گیرم و اونو مقصر اعلام می کنیم.
+ میخواییم بدون هیچ فکر و زحمت و حرکتی رو به جلو به یک ثروتی دست پیدا کنیم این یعنی اینکه من خودم نمیتونم ثروتمند بشم پس اگر بهم ثروت دادی منم یه مقداریشو کمک میکنم تا هم خدا خوشحال باشه هم کسی که بهش کمک کردم و هم من که بهم ثروت رسیده.
+ ما با این دیدگاه از ثروت، سلامتی و حال خوب دورتر و دورتر میشیم چون پول رو میخواییم تا فقر رو ازبین ببریم پول رو میخواییم تا مریضی رو درمان کنیم پس به همه این ها دچار میشیم.
من خوشبختانه هیچ وقت این شرط رو نداشتم و ندارم و وقتی بهش فکر میکنم به نظرم برای کسانی که تا حدودی با قوانین اشنا شدن اصلا نباید این فکر و شرط رو بزارن چون:
۱_ هر ادمی میتونه زندگیه خودشو خلق کنه و اگر کسی نتونسته پول وارد زندگیش کنه مشکل از خودشه و میتونه اگر دوست داره زندگیش تغییر کنه مسیر درست رو پیدا کنه و باوراشو عوض کنه مثل همه ماها این میشه مثالی که استاد زدن مثل اینکه بریم رستوران و همه به اندازه هم بتونن از غذاها استفاده کنن ولی یکی بیاد به من نگاه کنه و بگه به من هم غذا بده در حالی که خودش راحت میتونه بره غذا برداره
دنیا سرشار از فراوانی و ثروت برای تمام ادم هاست خدا بسیار عادله کسی که نداره خودشو لایق نمیدونه
هر ادمی بدون هیچ شرطی لایق داشتن زندگی سرشار از ثروت رفاه و شادیه
۲_همون طور که دوستان هم گفتن کمک کردن رودر هر شرایطی میشه انجام داد و منتظر باشی پول بیاد ک کمک کنی هیچوقت نمیاد
۳_ ما اگر هم کمک بکنیم باید برای خاطر خودمون باشه نه بخاطر اون ادم یا ادما و اینکه بخواهیم شرط بزاریم میشه اینکه من کلا فکرو ذکرم اینه که به فقرا فکر کنم که بخوام بهشون کمک کنم در حالی که اگر بخوایم به فقرا فکر کنیم مدارمون و فرکانسمون رو از مدار وفرکانس ثروت دور میکنیم ولی اگر خودمون رو لایق بدون شرط ثروت و خوشبختی بدونیم ثروت میاد سراغمون و اون موقع راحت میبخشیم نه با فکر این که به اون ادم کمک کنیم چون در توان ما نیست که به کسی جز خودمون کمک کنیم بلکه با این فکر که داریم به خودمون با ایجاد خلع کمک میکنیم و خدا چند برابرش رو بهمون میده
۴_وقتی که جهان و خدا در برابر خواسته های ما مثل سیستم عمل میکنن این شرط و شروطا تاثیری نداره جز اینکه یه سری قوانین مهم رسیدن به ثروت رو تحت شعاع قرار میده مثل جواب مثبت سیستم به حس لاقت به توجه به ثروت و ادمهای ثروتمند و تغییر درست باور به هزار تا باور غلط دیگه که از این فکر نشات میگیره و سیستم رو هم مجبور میکنه به ناخواسته ما جواب مثبت بده
در اخر خیلی خوبه که ما به اطرافیانمون کمک کنیم ولی نباید شرط ثروتمند شدنمون باشه چون ما اهداف خیلی خیلی بزرگتر و بیشتری از دادن پول به مردم داریم با فکر کردن به اهدافی که باعث رشد خودمون رشد دنیا و شادی بیشتر تو زندگیمون میشه پول میاد و نیازی به گذاشتن هیچ شرطی نداریم چون حق ماست که ثروتمند بشیم تنها کاری که باید انجام بدیم با خواستمون هم مدار و هم فرکانس باشیم
چند تا ترمز و باور اشتباه هست که تیتر وار مینویسم:
1_ بزرگترین قانون اینه که باور کنیم همه چیز به ارتعاش ما بستگی داره و لا غیر. اما تو این جمله داره میگه خدایا تو کاری کن تا من ثروتمند بشم تا بعد من با اون ثروت به بنده هات کمک کنم. این طرز تفکر یعنی اینکه هنوز بزرگترین و موثرترین و اساسی ترین باور لازم ایجاد نشده. این حقیقت که تا فرکانستو عوض نکنی حتی اگه یونس نبی باشی بازم نجات پیدا نمیکنی و هیچ پارتی بازی و استثنایی وجود نداره در این نوع دعا کردن نادیده گرفته شده. راه درست اینه که بدونیم ما هستیم که باید ابتدا فرکانسمون رو عوض کنیم و بعد سیستم خودبخود و بدون نیاز به التماس و بستن قرارداد به فرکانس جدید مون واکنش نشون میده. پس این چنین بنده ای هنوز خدا رو به عنوان سیستم قبول نکرده وگرنه بدوناینکه احساس کنه نیاز به وعده دادن به خدا هست! مشغول تغییر فرکانس میشد (این بزرگترین ترمز)
2_ در این عبارات داریم میگیم که ما که لایق نیستیم نه از دید تو که خدایی و نه از دید خودمون بنابراین بیا و به خاطر بنده هات که قراره یه حالی بهشون بدم به من ثروت بده وگرنه اونا گرسنه میمون ها!!! …. یعنی اولویت چنین آدمی خودش نیست و ناخودآگاه این باور که لایق نیستم داره از این انسان در نحوه دعا کردنش تراوش میکنه اینم دومین ترمز
3_ داریم روی کلمات فقر، بیماری و …. که همگی بار احساسی منفی دارن زوم میکنیم مخصوصا که به احتمال قریب به یقین این دعا همراه با دلسوزی (احساساتی شدن دعا کننده) برای افراد گرفتار فقر و بیماری هست که تاثیر منفی بر ناخودآگاه رو چندین برابر میکنه.
4_با این جملات به وضوح داریم نشون میدیم که ثروتمند نیستیم بلکه در آینده با شرایطی قراره که ثروتمند بشیم در صورتی که ناخودآگاه فقط زمان حال رو میشناسه و ازش تاثیر میگیره.
همونطور که گفته شد در این جملات بزرگترین ترمز اینه که اساسی ترین قانون یعنی قانون ارتعاش و فرکانس رو نادیده میگیره.
سیستم (خدا) احساسات انسانی نداره که بخوایم بگیم تو ثروت بده تا به بنده های نیازمندت کمک کنم.
سیستم فقط به فرکانسهای ما جواب میده پس اول تغییر مدار و فرکانس و ثبات در این مدار تا رسیدن به باور راستین و تحکیم مدار که نتیجه اش سرازیر شدن نعمت به زندگی فرد میشه و بعد خودبخود گشاده دستی و کمک به دیگران برای افزایش آگاهی و اشاعه علم ثروت مند شدن و بهرمندی از نعمتهای خداوند
سلام به نظر من شخصی که اینگونه دعا میکنه اولا به قانون درخواست اعتقاد ندارم و فکر میکنه نمیتونه هر چیزی رو از خدا درخواست کنه و باید به خدا به اصطلاح باج بده تا چیزی که میخواد رو خدا بهش بده
دوماً باور فراوانی رو ندارن و فکر میکنه نمیشه که خدا به اون افراد هم پول زیاد بده
سوما به این که خدا عادل هست اعتقاد ندارم و فکر میکنه میتونه منجی مردم فقیر باشه ،و عقیده ی درستی در مورد جایگاه انسان ها در زمین نداره
چهارما احساس لیاقت و ارزشمندی نمیکنه ،و فکر میکنه لیاقت نداره که خدا اون همه ثروت بهش بده و بخاطر همین برای دریافت پول از خدا ،این شرط ها رو میذاره
سلام به استاد خوبم من خیلی به این موضوع فکر کردم که چطور میشه که ما از خداوند همچین درخواستی میکنیم 1 این بنظرم رسید که ما در اصل باورنداریم که ب ثروت میرسیم واسه همین برای خدا شرط میزاریم که خدایا تو بده بهم من قول میدم ببخشم حالا چه به خانواده دوست یا غیره… و درصورتی که ما اگه ب آن ثروت برسیم بازم فکر نمیکنم ببخشیم چونکه اگه موضوع ببخشش باشه که ما همین الان با رفتارخوب میتونیم دل خیلیارو شاد کنیم یا حتی ی چای دم کردن ساده برای خانواده2 یا فکر میکنیم خودشون نمی تونن پولساز باشن پس من بیام زندگی خودم و بعدش اونارو عوض کنم قبلنا خیلی تو ذهنم میگفتم وقتی پولدارشم برای مامانم اینکار میکنم برا داداشم اینکارولی قطعا هر کسی باید روند تکامل خودش و طی کنه و به هرچیزی که دوست داره برسه پس ما درزمان درست و مکان درست هستیم وهرچقدر ایمانمان به خداوند وهاب بیشتر باشه بدونه شرط و شروط زودتر پیشرفت میکنیم
استاد قیمت محصولاتت هر چقدر هم ک بشه بازم باید خریدشون ? چون زندگی آدم رو خیلی بهتر از قبل میکنن
دوستتون دارم?????
سلام میکنم به شما استاد عزیز و دوستان مهربان
خداقوت میگم به همگی جوابهای به قول استاد بینطیره
راستی میدونید چرا اینقدر جوابهای دوستان برامون دلنشینه؟؟؟؟
چون بدون تعصب داریم میخونیمشون و از همه مهمتر
بعضی از کدهای مخربی رو که در مورد خودمون
فراموش کردیم رو داریم به یاد میاریم خیلی جالبه قبول دارید؟?
منم از این کد های مخرب دارام و خوشحالم که دارام پیداشون میکنم.
کدهای مخرب
1. ناجی بودن برای همه. همیشه بهمون گفتن که تو باید
حواست به خانواده ت ، دوستانت، و……. باشه از خودت
بگذری برای اونا اینطوری پیش خدا درجه بالایی داری
به بهشت میری و هزاران حرفهای دیگه. وقتی از خدا
درخواستی داریم برای خودمون، زندگی اونا هم مثل فیلم
سینمایی یاداوری میشه برامون.
2. ترس. از اینکه من به اون چیزهایی که میخوام و برسم
به بقیه چی بگم چطور توجیهشون کنم؟؟
بیشتر دنبال توجیح کردن خودمون هستیم.
شاد باشین?
به خدا
سلام
خداوند رو سپاسگزارم که دوباره با این خانواده صمیمی همراه هستم
در رابطه با سوال استاد باید عرض کنم کسی که چنین نگاهی داره که باید به ازای درخواستمان از خداوند ، حتما کاری را انجام بدیم ، به این معناست که هنوز ربوبیت و وهاب بودن پروردگار رو باور نکرده و هنوز درجا زدن شخص ادامه دارد.
خداوند در قرآن می فرماید : من اجابت می کنم دعای کسی رو که از من بخواهد به شرط اینکه به من ایمان بیاورد . این یعنی تنها شرط خداوند اینکه که میگه منو باور کنید ، به من اعتماد کنید .
و هر چقدر که خداوند رو باور کنیم به همون اندازه خواسته های ما رو اجابت میکنه.
وقتی من فکر میکنم اگر به فلان درآمد یا ثروت برسم اونوقت به دیگران کمک می کنم ، با این جمله در واقع دارم میگم من فقیرم و در حال حاضر توانایی انجام هیچ گونه کمکی رو ندارم. و ما این رو باور میکنیم و باور شروع بکار میکنه ، اونوقته که من هر چقدر دست و پا بزنم هیچ گشایشی صورت نمیگیره چون هیج گونه ایده و راه کاری به ذهن فقیر من گفته نمیشه .
و نکته دیگر اینکه وقتی من می خوام ثروتمند بشم تا دیگران رو به خواسته هاشون برسونم ، با این کار خواسته های دیگران رو بر خواسته های خودم مقدم می دونم و در واقع ابراز میکنم که می انسان ارزشمندی نیستم و باز هم باور شروع به کار میکنه و عزت نفس من رو پائین میاره.
کمک کردن مادی بظاهر کار خدا پسندانه ای است ولی ما با کمک مادی به دیگران به رشد افراد ضربه میزنیم و فرد یا افراد رو عادت می دهیم به این نوع سبک از زندگی که باید همیشه محتاج انسانها باشند و روز خودشون رو از انسانها طلب کردن . به نوعی باعث ترویج نگاه شرک آمیز کاملا ناآگاهانه میشویم.
سلام به دوستان عزیز و استاد عباس منش
من اولین باره که دارم در نظرات شرکت میکنم همیشه دوست داشتم منم جزو دوستانی که نظر میزارن باشم ولی همیشه ترس و عدم اعتماد و کم لیاقتی نمی گداشت که شرکت کنم و امروز وقتی فایلی که استاد در پیست موتور سواری گذاشتن گوش کردم واستاد سفارش کردن که حتمن شرکت کنید به خودم گفتم مهدی شرکت کن نیازی نیست که حتمن از کلمات قلمه استفاده کنی فقط شرکت کن .و اینجا از خداوند سپاس گذارم که منم رو هدایت کرده
که جز بچه های عباس منش باشم و از استاد عزیز سپاس گذارم که الهاماتی که بهش میشه رو در اختیار ما میگذاره ممنون استاد
واما ترمز های سوال مورد نظر
۱.وقتی ما از خدا درخواستی داریم میتونیم به راحتی درخواست خود رو بگیم و همیشه هم خداوند همواره جواب میدهد .ولی وقتی ما میگیم اگه ثروتمند شدم به نیازمندان کمک میکنم یا به خانوادم یعنی داریم با خدا معامله میکنیم
۲.دومین ترمز اینکه وقتی شرطی قرار میدهیم یعنی خداوند نمیدونه که به نیازمندان کمک کنه و من میخوام اینکار را برای خدا انجام دهم
۳. سومین ترمز عدم شناخت خداوندو درک نکردن از خلق ما انسانها یعنی نمیدونیم که چرا افریده شدیم
۴. تمرکز بر روی نداشتن ثروت و نیازمندان
۵. عدم نداشتن لیاقت ثروت در حالی که ثروتمند شدن معنوی ترین کار است
این نظرات من هستش ممنون از اینکه وقت گذاشتین …شاد باشید
سلامی گررررررم خدمت استاد عباسمنش و تمامی هم سفرهای عزیزم
سپاس گذار خداوندم که که همیشه منو به مسیرهایی هدایت میکنه که سرشار از آگاهی های ناب و آرامش روز افزونه.
واقعیت اینه که من هیچ کدوم از کامنت های دوستان عزیز رو نخوندم و یه راست رفتم سر فایل استاد که به سوال جواب داده بود.همین اول فایل استاد گفت که برو به این فایل جواب بده حتی اگه به این سوال جواب داده باشن منم همون موقع فایل رو استاپ کردم . مستقیم و بدون هیچ مقدمه ای اومدم اینجا 3 صفحه از نظرات رو خوندم حساب کار دستم اومد که چرا رو تردمیل دارم می دووم.
از 3 ماه پیش تا به الان من هر روز اول صبح+آخر شب ها هدف هامو میخونم و تجسم میکنم خیلی از روزا میرفتم کنار دریا یه جای دنج و خلوت -2.3 ساعت مینشستمو تجسم میکردم و ساعت ها فقط با خدا حرف میزدم و خواسته هامو میگفتم یادمه یه 2تا برگه آچار پررررررر از خواسته هام نوشته بودم و هر روز اینارو از خدا میخواستم ولی من نمیدونستم که دارم برای خدا شرط میذارم که اکثر اون خواسته ها برای خودم نبود بلکه برای رفاه حال دیگران بود وهمیشه گوشه ذهنم این بود که من اگه یه روزی از این دنیا برم بقیه دلشون برام می سوزه؟پشست سرم میگن عجب آدم دست و دل بازی بود؟چقد این آدم خودش رو فدای بقیه کرد یعنی من ثروت رو برای این از خدا میخواستم که بتونم نامی از خودم برای مردم به جا بذارم و این یعنی نیاز به توجه و این یعنی شرک و این یعنی ترمزززززززز.ترمزی که خطش روی جاده زندگی من از 3ماه پیش تا الان کشیده شده.من به تمام این نوشته ها الان که دارم کامنت میذارم رسیدم به تمامی دوستانم پیشنهاد میکنم شما هم بنویسید هر چند کوتاه ولی مطمئن باش مفیده اول برای خودت بعد برای دیگران
سپاس گذارم.
سلام به همه دوستان اولین نظری هست که میذارم امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع بشه
+ برای خدا شرط میذاریم اگر به من ثروت دادی در اینصورت من میبخشم وگرنه من پولی بی کسی نمیدم.(میخواییم با این حرف به خدا بفهمونیم که اگر میبینی من به کسی کمک نمیکنم به خاطر اینه که تو به من ثروت ندادی پس اگر به من بدی منم کمک میکنم )
+ با اینکار تمرکز خودمون رو روی فقر و بیماری زیاد می کنیم و بیشتر از ثروت دور میشیم و بعدش یقه خدارو می گیرم و اونو مقصر اعلام می کنیم.
+ میخواییم بدون هیچ فکر و زحمت و حرکتی رو به جلو به یک ثروتی دست پیدا کنیم این یعنی اینکه من خودم نمیتونم ثروتمند بشم پس اگر بهم ثروت دادی منم یه مقداریشو کمک میکنم تا هم خدا خوشحال باشه هم کسی که بهش کمک کردم و هم من که بهم ثروت رسیده.
+ ما با این دیدگاه از ثروت، سلامتی و حال خوب دورتر و دورتر میشیم چون پول رو میخواییم تا فقر رو ازبین ببریم پول رو میخواییم تا مریضی رو درمان کنیم پس به همه این ها دچار میشیم.
با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم
من خوشبختانه هیچ وقت این شرط رو نداشتم و ندارم و وقتی بهش فکر میکنم به نظرم برای کسانی که تا حدودی با قوانین اشنا شدن اصلا نباید این فکر و شرط رو بزارن چون:
۱_ هر ادمی میتونه زندگیه خودشو خلق کنه و اگر کسی نتونسته پول وارد زندگیش کنه مشکل از خودشه و میتونه اگر دوست داره زندگیش تغییر کنه مسیر درست رو پیدا کنه و باوراشو عوض کنه مثل همه ماها این میشه مثالی که استاد زدن مثل اینکه بریم رستوران و همه به اندازه هم بتونن از غذاها استفاده کنن ولی یکی بیاد به من نگاه کنه و بگه به من هم غذا بده در حالی که خودش راحت میتونه بره غذا برداره
دنیا سرشار از فراوانی و ثروت برای تمام ادم هاست خدا بسیار عادله کسی که نداره خودشو لایق نمیدونه
هر ادمی بدون هیچ شرطی لایق داشتن زندگی سرشار از ثروت رفاه و شادیه
۲_همون طور که دوستان هم گفتن کمک کردن رودر هر شرایطی میشه انجام داد و منتظر باشی پول بیاد ک کمک کنی هیچوقت نمیاد
۳_ ما اگر هم کمک بکنیم باید برای خاطر خودمون باشه نه بخاطر اون ادم یا ادما و اینکه بخواهیم شرط بزاریم میشه اینکه من کلا فکرو ذکرم اینه که به فقرا فکر کنم که بخوام بهشون کمک کنم در حالی که اگر بخوایم به فقرا فکر کنیم مدارمون و فرکانسمون رو از مدار وفرکانس ثروت دور میکنیم ولی اگر خودمون رو لایق بدون شرط ثروت و خوشبختی بدونیم ثروت میاد سراغمون و اون موقع راحت میبخشیم نه با فکر این که به اون ادم کمک کنیم چون در توان ما نیست که به کسی جز خودمون کمک کنیم بلکه با این فکر که داریم به خودمون با ایجاد خلع کمک میکنیم و خدا چند برابرش رو بهمون میده
۴_وقتی که جهان و خدا در برابر خواسته های ما مثل سیستم عمل میکنن این شرط و شروطا تاثیری نداره جز اینکه یه سری قوانین مهم رسیدن به ثروت رو تحت شعاع قرار میده مثل جواب مثبت سیستم به حس لاقت به توجه به ثروت و ادمهای ثروتمند و تغییر درست باور به هزار تا باور غلط دیگه که از این فکر نشات میگیره و سیستم رو هم مجبور میکنه به ناخواسته ما جواب مثبت بده
در اخر خیلی خوبه که ما به اطرافیانمون کمک کنیم ولی نباید شرط ثروتمند شدنمون باشه چون ما اهداف خیلی خیلی بزرگتر و بیشتری از دادن پول به مردم داریم با فکر کردن به اهدافی که باعث رشد خودمون رشد دنیا و شادی بیشتر تو زندگیمون میشه پول میاد و نیازی به گذاشتن هیچ شرطی نداریم چون حق ماست که ثروتمند بشیم تنها کاری که باید انجام بدیم با خواستمون هم مدار و هم فرکانس باشیم
همیشه شاد ثروتمند و خوشبخت باشید
سپاسگذارم
سلام وقت همگی دوستان عزیز بخیر و شادی
چند تا ترمز و باور اشتباه هست که تیتر وار مینویسم:
1_ بزرگترین قانون اینه که باور کنیم همه چیز به ارتعاش ما بستگی داره و لا غیر. اما تو این جمله داره میگه خدایا تو کاری کن تا من ثروتمند بشم تا بعد من با اون ثروت به بنده هات کمک کنم. این طرز تفکر یعنی اینکه هنوز بزرگترین و موثرترین و اساسی ترین باور لازم ایجاد نشده. این حقیقت که تا فرکانستو عوض نکنی حتی اگه یونس نبی باشی بازم نجات پیدا نمیکنی و هیچ پارتی بازی و استثنایی وجود نداره در این نوع دعا کردن نادیده گرفته شده. راه درست اینه که بدونیم ما هستیم که باید ابتدا فرکانسمون رو عوض کنیم و بعد سیستم خودبخود و بدون نیاز به التماس و بستن قرارداد به فرکانس جدید مون واکنش نشون میده. پس این چنین بنده ای هنوز خدا رو به عنوان سیستم قبول نکرده وگرنه بدوناینکه احساس کنه نیاز به وعده دادن به خدا هست! مشغول تغییر فرکانس میشد (این بزرگترین ترمز)
2_ در این عبارات داریم میگیم که ما که لایق نیستیم نه از دید تو که خدایی و نه از دید خودمون بنابراین بیا و به خاطر بنده هات که قراره یه حالی بهشون بدم به من ثروت بده وگرنه اونا گرسنه میمون ها!!! …. یعنی اولویت چنین آدمی خودش نیست و ناخودآگاه این باور که لایق نیستم داره از این انسان در نحوه دعا کردنش تراوش میکنه اینم دومین ترمز
3_ داریم روی کلمات فقر، بیماری و …. که همگی بار احساسی منفی دارن زوم میکنیم مخصوصا که به احتمال قریب به یقین این دعا همراه با دلسوزی (احساساتی شدن دعا کننده) برای افراد گرفتار فقر و بیماری هست که تاثیر منفی بر ناخودآگاه رو چندین برابر میکنه.
4_با این جملات به وضوح داریم نشون میدیم که ثروتمند نیستیم بلکه در آینده با شرایطی قراره که ثروتمند بشیم در صورتی که ناخودآگاه فقط زمان حال رو میشناسه و ازش تاثیر میگیره.
همونطور که گفته شد در این جملات بزرگترین ترمز اینه که اساسی ترین قانون یعنی قانون ارتعاش و فرکانس رو نادیده میگیره.
سیستم (خدا) احساسات انسانی نداره که بخوایم بگیم تو ثروت بده تا به بنده های نیازمندت کمک کنم.
سیستم فقط به فرکانسهای ما جواب میده پس اول تغییر مدار و فرکانس و ثبات در این مدار تا رسیدن به باور راستین و تحکیم مدار که نتیجه اش سرازیر شدن نعمت به زندگی فرد میشه و بعد خودبخود گشاده دستی و کمک به دیگران برای افزایش آگاهی و اشاعه علم ثروت مند شدن و بهرمندی از نعمتهای خداوند
سلام به نظر من شخصی که اینگونه دعا میکنه اولا به قانون درخواست اعتقاد ندارم و فکر میکنه نمیتونه هر چیزی رو از خدا درخواست کنه و باید به خدا به اصطلاح باج بده تا چیزی که میخواد رو خدا بهش بده
دوماً باور فراوانی رو ندارن و فکر میکنه نمیشه که خدا به اون افراد هم پول زیاد بده
سوما به این که خدا عادل هست اعتقاد ندارم و فکر میکنه میتونه منجی مردم فقیر باشه ،و عقیده ی درستی در مورد جایگاه انسان ها در زمین نداره
چهارما احساس لیاقت و ارزشمندی نمیکنه ،و فکر میکنه لیاقت نداره که خدا اون همه ثروت بهش بده و بخاطر همین برای دریافت پول از خدا ،این شرط ها رو میذاره
سلام به استاد خوبم من خیلی به این موضوع فکر کردم که چطور میشه که ما از خداوند همچین درخواستی میکنیم 1 این بنظرم رسید که ما در اصل باورنداریم که ب ثروت میرسیم واسه همین برای خدا شرط میزاریم که خدایا تو بده بهم من قول میدم ببخشم حالا چه به خانواده دوست یا غیره… و درصورتی که ما اگه ب آن ثروت برسیم بازم فکر نمیکنم ببخشیم چونکه اگه موضوع ببخشش باشه که ما همین الان با رفتارخوب میتونیم دل خیلیارو شاد کنیم یا حتی ی چای دم کردن ساده برای خانواده2 یا فکر میکنیم خودشون نمی تونن پولساز باشن پس من بیام زندگی خودم و بعدش اونارو عوض کنم قبلنا خیلی تو ذهنم میگفتم وقتی پولدارشم برای مامانم اینکار میکنم برا داداشم اینکارولی قطعا هر کسی باید روند تکامل خودش و طی کنه و به هرچیزی که دوست داره برسه پس ما درزمان درست و مکان درست هستیم وهرچقدر ایمانمان به خداوند وهاب بیشتر باشه بدونه شرط و شروط زودتر پیشرفت میکنیم