اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام ،من از خدای خوبم ثروت وروزی بی حساب می خواهم ولی نه به این شرط که ان راببخشم یا به کسی کمکی کنم هرچند این ها هم عین عبادت است،لیکن من ثروت را برای خودم می خواهم تا سرم بالا باشد تا این مردم ظاهر بین و فرو مایه دور وبرم من را تکه ای از وجود خداوندگارم بااین متاع دو روزه دنیا وبه قول استاد در یکی از فایل های رایگان اسباب بازی ارزشگذاری نکنندو عزت نفسم که گرانبهاترین چیزی است که پروردگارم در وجودم به ودیعه گذاشته رو از من نستانند.از پروردگارم ورب که تنها قدرت جهان هستی ست ثروت را خواستارم تا انگاه دیگر فارغ از این قید وبندها بتوانم خود واقعی ام را که تجلی ای از همان رب است به نمایش بگذارم .منی را که وقتی افریدگارم افرید به خودش افرین گفت.استاد عزیز،چه خوب در یکی از فایل های رایگانتان می گویید که خدایا به من ثروت بده تا اشاعه گر توحیدت باشم حال استاد عزیز من هم ثروت را اینگونه می خواهم .ثروت می خواهم تا به ان نگاه های پرسشگر وقضاوت کننده که هرلحظه بر من سنگینی می کنند ثابت نمایم که خداوند به همه ی بندگانش نزدیک است وبه من هم نزدیک وصدای همه بندگانش را هنگامی که او را بخوانند می شنود وصدای من را هم می شنود…وانگاه خواهند دید که چه بد قضاوت کرده اند…حال خدای عزیزم من از تو سپاسگزارم که به من وتمام کسانی که از تو بخواهند چنان ثروتی عطا می نمایی که هرلحظه به وسیله این نعمتت به تقرب جوبیم وازاد ورها وسبکبار بندگی ات رابکنیم سپاسگزارم سپاسگزارم.
بنظر من ما اول باید خودمونو دوس داشته باشیم تا بتونیم دیگرانو دوس داشته باشیم و بهشون کمک کنیم ،باید فکر کنیم خدا این پولو بهمون بده تا اینقدر در آرامش باشیم ،اینقدر داشته باشیم که به راحتی باعث بهتر شدن زندگی دیگران هم بشیم.
چون قانون یکیه اول از روابط مثال بیارم ،افرادی رو میدیدم که رابطه خوبی دارن و ادمهای خوبی هستند پس ادم خوب بودن ملاکه در رابطه
با همین ایده رابطه میگرفتم اما نشد مداوم نمیبود یا اون رابطه ای که میخواستم نمیشد؟ ،من که ادم خوبی بودم حتی بر اونها هم اشکار بود! تا چندین مدت برهمین منوال بود تا این که درک کردم که، افراد رو من با باورهام وارد زندگی میکنم و برای اطمینانشون که ادم خوبی هستم یا نه ؛کاری انجام ندادم و وابستشون نشدم: که این رابطه اگه سرد بشه چی بسرم میاد ،. نشانهای رابطه ی خوب در زندگیم اشکار شد.
اما در مورد این ایده ثروت:
1 الگو برداری از ظاهر نتیجه عملکرد فرد : یعنی افرادی رو دیدیم که ثروت دارن و میبخشن و دست خدا میشن و ثروتشون چندین برابر میشه و ادمهای خوبی هستند و در قران هم ادمهای که میبخشن افرادی خوبی هستند
پس ما هم این عملکرد رو قانون کلی دونستیم برای ثروت مند شدن
و در ذهنمون هم خدا برای ما ملاک کمک کردن و ادم خوبی بودن گذاشته تا بیشتر ثروتمند شویم،که با این باور رشد نمیکنیم ؛باید دنبال قانون اصلی باشیم نه برای خدا قانون تعیین کنیم
مثل مثال رابطه که وقتی همامنگ شدم مقداری نشونهای رابطه خوب امد
با سلام خدمت خانواده مهربون عباس منش بنظر من اولا ما اگر چیزی از خدا میخواهیم باید توسط فرکانسهامون صورت پذیرد نه فقط گفتن زبانی بعدش ما وقتی از خدای بزرگ طلب ثروت میکنیم که به ما بده ما بخشی ازون را به فلان جا کمک مکنیم در واقع شرطی یا قراردادی با خدا میبندیم که همین شرط ایجاد اشکالی در خواستمون میکنه و مهمتر از این ما وقتی یک همچین شرطی را بستیم پس در واقع ما قلبن ایمان صدرد صد نداریم و داریم چیزی را واسطه خودمون قرار میدیم که مثلا خدا بخاطر اون شرط دلش واسه ما بسوزد و اون ثروت بما بدهد واین یک ترمز مخربیست در صورتی که ما با اتکا به باورهای قوی که نسبت به ثروت ونعمت داریم باید با ایمانی محکم و راسخ آن را از خدا طلب کنیم بدون شرط یا واسطه ای. ممنونم و موفق باشید.
با سلام به همه دوستان هم فرکانس که الان متن منو میخونن
قبل از هر چیز میخواستم از استاد عزیز تشکر کنم طریقه اشنایی من با استاد شاید براتون جالب باشه یه روز سر یه مسئله ای یه دفعه احساس خلا شدیدی درونم کردم همون لحظه از خدا خواستم کمکم کنه دستمو بگیره یه مرشد استاد راهنما سر راهم بزاره چند وقت بعد یه فایل از استاد به دستم رسید فهمیدم این جواب همون خلا درونیم بود و خدارو بی نهایت شاکرم
در مورد این سوال اول فکر کردم در ظاهر مشکلی نداره خیلی معنوی هم به نظر میرسه بارها و بارها ما از همین طریق از خدا درخواست کردیم از همون روزای مدرسه موقع امتحانات که مثلا نماز میخونم صلوات نذر میکنم…
ولی وقتی عمیق شدم فهمیدم وای این خانه از پای بسط ویران است
اصلا رابطه ما با خدا معامله گری نیست رابطه ما دلی هست رابطه عاشق و معشوق مگه عاشق برای معشوق شرط میزاره عاشق واقعی چیزی میده نه دنبال دریافت باشه
دقت که کردم حس خوبی در این نوع درخواست نبود حس کمبود حس اینکه من ثروت ندارم حالا بیام اینجوری معامله با خدا کنم مثلا دلشو بدست بیارم تا بهم بده در صورتیکه خدا مثل ما انسانها نیست
در واقع تمرکز در این سوال بر روی فقر و کمبود هست تا فروانی و ایمان به بخشندگی خداوند
و اینکه بیام خودمو جای خدا بزارم که من به دیگران ببخشم در صورتی که هر وقت مشیت الهی زمانش برسه اونام برخوردار میشن شاید از طریق من
شرطی بودن این جمله منو یاد اون داستانهای قرآن انداخت آدمایی که از پیامبران معجزات خواستن و ایمانشونو شرطی کردن و بعد معجزه نتونستن روی عهدشون بمونن و دچار عذاب شدن
من اگر صف بخشندگی رو داشته باشم همین الانم میتونم بخشنده باشم حتی اگر یه دانه خرما باشه نیازی به مشروط کردن به زمان آینده نیست
یه جوارییم یاد وام گرفتن افتادم میرم وام میگیرم ولی هنوز ظرفیتشو پیدا نکردم یعنی اگه الان به اندازه اون خواسته روی خودم کار کرده باشم همین الان دریافت میکنم نیازی به شرطو شروط نداره
از نظر من همه چیز به احساس برمیگرده همون اول دیدم که اصلا حس خوبی در این درخواست نبوده و من بدون آگاهی بارها اینجوری از خدا کمک خواستم امیدوارم بتونم آگاهانه زندگی کنم و اختیار زندگیمو در دست خودم بگیرم
خیلی ممنون سپاس گزارم از خدایم که هر لحظه که با شما هستم بیشتر باور های محدود کنندم می شناسم .استاد عزیز و دوستان ممنونم بابت تک تک کامنت های گران قدرتون سپاس گزارم نمی دونید از وقتی این کامنت ها را خوندم فهمیدم چقدر باورهای محدود کننده دارم اساسی ترین اش برای من همین احساس عدم لیاقت بود اینکه همیشه توسل پیدا می کردم برای رسیدن به خواسته هام مثل همین مورد خدایا من ثروتمند بشم به همه کمک می کنم (فقط من ثروتمند بشم ……)یادر دوران مدرسه همیشه موقع امتحان ها می گفتم خدایا قبول بشم من اینقدر.پول نذر می کنم یا ….یا موقع مریضی یا هزاران مورد این جوری . دوستان همه شما بی نظر یدوقتی داشتم کامنت ها رو می خوندم (و برای تک تک شان ممنونم)با خودم می گفتم وای من هم این باور محود دارم و ای وای اون یکی هم باور محدود من هست ….استاد و دوستان شمابی نظرید…ممنونم ممنونم ممنونم…
با سلام و خسته نباشید به استاد و همه ی فعالان سایت
به نظر بنده اولین مشکل در این درخواست معامله کردن با خداوند است به طوری که اول خداوند به ما چیزی بدهد تا ما در راه رضای خودش خرج کنیم.
دوم اینکه احساس میکنم در این در خواست در لایه های خیلی درونی یه احساس عذاب وجدان در مورد ثروتمند شدن داره که ما باید برای اون پول و ثروت یه بخشی را به کار خیر بدیم تا احساس عذاب وجدان خودمون را کم کنیم. و مورد اخر اینکه بخشش در هر سطحی از ثروت که ما داشته باشیم میتونیم انجام بدیم نه اینکه منتظر ثروتمند شدن باشیم تا ببخشیم.و هر بخششی که حتی کوچک داشته باشیم چندین برابرش به زندگی ما باز میگرده و این یک اصل هست.
با سلام و احترام خدمت جناب عباسمنش عزیز و دوستان نازنین
در ارتباط بااین ایده اینکه اگر ثروتمند شوم بخشی از آن را به کار خیر اختصاص میدم در باطن خوب و قابل درک است و به نظر امری خیر خواهانه و خدا پسند میاید ولی در رابطه با جذب فراوانی در درگاه خداوند سبحان میتواند این شبهه را ایجاد نماید که قدرت روزی رسانی من از کمک به خانواده فقیر بیشتراز خواست خداست آیا خداوند خود قادر به فرستادن برکت و روزی به انان نیست؟از سمت دیگه غده ای میخواهند واسطه خیر الهی باشند و به واسطه ثروت و برکت الهی کار خیری را انجام دهند که مشخص نیست آیا این نیت واقعی است یا خیر و آیا نیت این فرد در رابطه با کار خیر تحت الشعاع ارتعاش این نیت قرار میگیرد یا خیر،بسیاری از ما اینطور فکر میکنیم که اگر ثروتمند شویم چنان و چنین میکنیم که به نظر نوع شروط احساسی برای خداوند متعال است البته نیت شاید خیرخواهانه باشد ولی کاش بدانیم چطورجذب فراوانی داشته باشیم نیت به ذات خود بسیار خیر است ولی به نظر ارتعاش ثروت را تحت الشعاع قرار میده ولی سوال مهم اینجاست دراین شرایط چه باید کرد .ممنون
خدا با زجه و ناله که چیزی به کسی نمیده باید تو مدارش قرار بگیریم درست مثل اینه که مدرسه نریم انتظار گرفتن کارنامه پایان سال رو داشته باشیم یا نه ماه به حال خودمون زندگی کنیم انتظار قبولی داشته باشیم
هرکسی خودش با ارتباطش با دلش با فرکانسش به خدا میرسه من که نمی تونم از طرف کسی تو مدار باشم من اگه میخوام برم به پابوس خودم باید با دلم برم با نیت صاف و صادقم برم من که نمی تونم شخص دیگه ای رو بفرستم شاید اون شخص اصلا این کار منو قبول نداره اصلا عقیده ای نداره حتی شاید پیغام منو نرسونه
سلام ،من از خدای خوبم ثروت وروزی بی حساب می خواهم ولی نه به این شرط که ان راببخشم یا به کسی کمکی کنم هرچند این ها هم عین عبادت است،لیکن من ثروت را برای خودم می خواهم تا سرم بالا باشد تا این مردم ظاهر بین و فرو مایه دور وبرم من را تکه ای از وجود خداوندگارم بااین متاع دو روزه دنیا وبه قول استاد در یکی از فایل های رایگان اسباب بازی ارزشگذاری نکنندو عزت نفسم که گرانبهاترین چیزی است که پروردگارم در وجودم به ودیعه گذاشته رو از من نستانند.از پروردگارم ورب که تنها قدرت جهان هستی ست ثروت را خواستارم تا انگاه دیگر فارغ از این قید وبندها بتوانم خود واقعی ام را که تجلی ای از همان رب است به نمایش بگذارم .منی را که وقتی افریدگارم افرید به خودش افرین گفت.استاد عزیز،چه خوب در یکی از فایل های رایگانتان می گویید که خدایا به من ثروت بده تا اشاعه گر توحیدت باشم حال استاد عزیز من هم ثروت را اینگونه می خواهم .ثروت می خواهم تا به ان نگاه های پرسشگر وقضاوت کننده که هرلحظه بر من سنگینی می کنند ثابت نمایم که خداوند به همه ی بندگانش نزدیک است وبه من هم نزدیک وصدای همه بندگانش را هنگامی که او را بخوانند می شنود وصدای من را هم می شنود…وانگاه خواهند دید که چه بد قضاوت کرده اند…حال خدای عزیزم من از تو سپاسگزارم که به من وتمام کسانی که از تو بخواهند چنان ثروتی عطا می نمایی که هرلحظه به وسیله این نعمتت به تقرب جوبیم وازاد ورها وسبکبار بندگی ات رابکنیم سپاسگزارم سپاسگزارم.
سلام
بنظر من ما اول باید خودمونو دوس داشته باشیم تا بتونیم دیگرانو دوس داشته باشیم و بهشون کمک کنیم ،باید فکر کنیم خدا این پولو بهمون بده تا اینقدر در آرامش باشیم ،اینقدر داشته باشیم که به راحتی باعث بهتر شدن زندگی دیگران هم بشیم.
سلام
چون قانون یکیه اول از روابط مثال بیارم ،افرادی رو میدیدم که رابطه خوبی دارن و ادمهای خوبی هستند پس ادم خوب بودن ملاکه در رابطه
با همین ایده رابطه میگرفتم اما نشد مداوم نمیبود یا اون رابطه ای که میخواستم نمیشد؟ ،من که ادم خوبی بودم حتی بر اونها هم اشکار بود! تا چندین مدت برهمین منوال بود تا این که درک کردم که، افراد رو من با باورهام وارد زندگی میکنم و برای اطمینانشون که ادم خوبی هستم یا نه ؛کاری انجام ندادم و وابستشون نشدم: که این رابطه اگه سرد بشه چی بسرم میاد ،. نشانهای رابطه ی خوب در زندگیم اشکار شد.
اما در مورد این ایده ثروت:
1 الگو برداری از ظاهر نتیجه عملکرد فرد : یعنی افرادی رو دیدیم که ثروت دارن و میبخشن و دست خدا میشن و ثروتشون چندین برابر میشه و ادمهای خوبی هستند و در قران هم ادمهای که میبخشن افرادی خوبی هستند
پس ما هم این عملکرد رو قانون کلی دونستیم برای ثروت مند شدن
و در ذهنمون هم خدا برای ما ملاک کمک کردن و ادم خوبی بودن گذاشته تا بیشتر ثروتمند شویم،که با این باور رشد نمیکنیم ؛باید دنبال قانون اصلی باشیم نه برای خدا قانون تعیین کنیم
مثل مثال رابطه که وقتی همامنگ شدم مقداری نشونهای رابطه خوب امد
در پناه الله
با سلام خدمت خانواده مهربون عباس منش بنظر من اولا ما اگر چیزی از خدا میخواهیم باید توسط فرکانسهامون صورت پذیرد نه فقط گفتن زبانی بعدش ما وقتی از خدای بزرگ طلب ثروت میکنیم که به ما بده ما بخشی ازون را به فلان جا کمک مکنیم در واقع شرطی یا قراردادی با خدا میبندیم که همین شرط ایجاد اشکالی در خواستمون میکنه و مهمتر از این ما وقتی یک همچین شرطی را بستیم پس در واقع ما قلبن ایمان صدرد صد نداریم و داریم چیزی را واسطه خودمون قرار میدیم که مثلا خدا بخاطر اون شرط دلش واسه ما بسوزد و اون ثروت بما بدهد واین یک ترمز مخربیست در صورتی که ما با اتکا به باورهای قوی که نسبت به ثروت ونعمت داریم باید با ایمانی محکم و راسخ آن را از خدا طلب کنیم بدون شرط یا واسطه ای. ممنونم و موفق باشید.
با سلام به همه دوستان هم فرکانس که الان متن منو میخونن
قبل از هر چیز میخواستم از استاد عزیز تشکر کنم طریقه اشنایی من با استاد شاید براتون جالب باشه یه روز سر یه مسئله ای یه دفعه احساس خلا شدیدی درونم کردم همون لحظه از خدا خواستم کمکم کنه دستمو بگیره یه مرشد استاد راهنما سر راهم بزاره چند وقت بعد یه فایل از استاد به دستم رسید فهمیدم این جواب همون خلا درونیم بود و خدارو بی نهایت شاکرم
در مورد این سوال اول فکر کردم در ظاهر مشکلی نداره خیلی معنوی هم به نظر میرسه بارها و بارها ما از همین طریق از خدا درخواست کردیم از همون روزای مدرسه موقع امتحانات که مثلا نماز میخونم صلوات نذر میکنم…
ولی وقتی عمیق شدم فهمیدم وای این خانه از پای بسط ویران است
اصلا رابطه ما با خدا معامله گری نیست رابطه ما دلی هست رابطه عاشق و معشوق مگه عاشق برای معشوق شرط میزاره عاشق واقعی چیزی میده نه دنبال دریافت باشه
دقت که کردم حس خوبی در این نوع درخواست نبود حس کمبود حس اینکه من ثروت ندارم حالا بیام اینجوری معامله با خدا کنم مثلا دلشو بدست بیارم تا بهم بده در صورتیکه خدا مثل ما انسانها نیست
در واقع تمرکز در این سوال بر روی فقر و کمبود هست تا فروانی و ایمان به بخشندگی خداوند
و اینکه بیام خودمو جای خدا بزارم که من به دیگران ببخشم در صورتی که هر وقت مشیت الهی زمانش برسه اونام برخوردار میشن شاید از طریق من
شرطی بودن این جمله منو یاد اون داستانهای قرآن انداخت آدمایی که از پیامبران معجزات خواستن و ایمانشونو شرطی کردن و بعد معجزه نتونستن روی عهدشون بمونن و دچار عذاب شدن
من اگر صف بخشندگی رو داشته باشم همین الانم میتونم بخشنده باشم حتی اگر یه دانه خرما باشه نیازی به مشروط کردن به زمان آینده نیست
یه جوارییم یاد وام گرفتن افتادم میرم وام میگیرم ولی هنوز ظرفیتشو پیدا نکردم یعنی اگه الان به اندازه اون خواسته روی خودم کار کرده باشم همین الان دریافت میکنم نیازی به شرطو شروط نداره
از نظر من همه چیز به احساس برمیگرده همون اول دیدم که اصلا حس خوبی در این درخواست نبوده و من بدون آگاهی بارها اینجوری از خدا کمک خواستم امیدوارم بتونم آگاهانه زندگی کنم و اختیار زندگیمو در دست خودم بگیرم
با سلام خدمت استاد و خانواده عزیز عباس منش
خیلی ممنون سپاس گزارم از خدایم که هر لحظه که با شما هستم بیشتر باور های محدود کنندم می شناسم .استاد عزیز و دوستان ممنونم بابت تک تک کامنت های گران قدرتون سپاس گزارم نمی دونید از وقتی این کامنت ها را خوندم فهمیدم چقدر باورهای محدود کننده دارم اساسی ترین اش برای من همین احساس عدم لیاقت بود اینکه همیشه توسل پیدا می کردم برای رسیدن به خواسته هام مثل همین مورد خدایا من ثروتمند بشم به همه کمک می کنم (فقط من ثروتمند بشم ……)یادر دوران مدرسه همیشه موقع امتحان ها می گفتم خدایا قبول بشم من اینقدر.پول نذر می کنم یا ….یا موقع مریضی یا هزاران مورد این جوری . دوستان همه شما بی نظر یدوقتی داشتم کامنت ها رو می خوندم (و برای تک تک شان ممنونم)با خودم می گفتم وای من هم این باور محود دارم و ای وای اون یکی هم باور محدود من هست ….استاد و دوستان شمابی نظرید…ممنونم ممنونم ممنونم…
با سلام و خسته نباشید به استاد و همه ی فعالان سایت
به نظر بنده اولین مشکل در این درخواست معامله کردن با خداوند است به طوری که اول خداوند به ما چیزی بدهد تا ما در راه رضای خودش خرج کنیم.
دوم اینکه احساس میکنم در این در خواست در لایه های خیلی درونی یه احساس عذاب وجدان در مورد ثروتمند شدن داره که ما باید برای اون پول و ثروت یه بخشی را به کار خیر بدیم تا احساس عذاب وجدان خودمون را کم کنیم. و مورد اخر اینکه بخشش در هر سطحی از ثروت که ما داشته باشیم میتونیم انجام بدیم نه اینکه منتظر ثروتمند شدن باشیم تا ببخشیم.و هر بخششی که حتی کوچک داشته باشیم چندین برابرش به زندگی ما باز میگرده و این یک اصل هست.
با سلام و احترام خدمت جناب عباسمنش عزیز و دوستان نازنین
در ارتباط بااین ایده اینکه اگر ثروتمند شوم بخشی از آن را به کار خیر اختصاص میدم در باطن خوب و قابل درک است و به نظر امری خیر خواهانه و خدا پسند میاید ولی در رابطه با جذب فراوانی در درگاه خداوند سبحان میتواند این شبهه را ایجاد نماید که قدرت روزی رسانی من از کمک به خانواده فقیر بیشتراز خواست خداست آیا خداوند خود قادر به فرستادن برکت و روزی به انان نیست؟از سمت دیگه غده ای میخواهند واسطه خیر الهی باشند و به واسطه ثروت و برکت الهی کار خیری را انجام دهند که مشخص نیست آیا این نیت واقعی است یا خیر و آیا نیت این فرد در رابطه با کار خیر تحت الشعاع ارتعاش این نیت قرار میگیرد یا خیر،بسیاری از ما اینطور فکر میکنیم که اگر ثروتمند شویم چنان و چنین میکنیم که به نظر نوع شروط احساسی برای خداوند متعال است البته نیت شاید خیرخواهانه باشد ولی کاش بدانیم چطورجذب فراوانی داشته باشیم نیت به ذات خود بسیار خیر است ولی به نظر ارتعاش ثروت را تحت الشعاع قرار میده ولی سوال مهم اینجاست دراین شرایط چه باید کرد .ممنون
خدایا سپاسگزارم خدایا شکرت خدایا سپاس .
خدایا بابت زحمات و رهنمائی استاد بزرگوار مان رفیق عباس منش و گروه تحقیقاتی ثروت ، عزت ، خوشی ، خوشبختی ، هدایتگر مان سپاسگرام.
و ممنون از تمام همفرکانس های عزیزم از نظریات فوق العاده شان که یک دنیا آموزش و پرورش ذهن است. خدای سپاسگزارم .
عباس منش دین ، دینا من تغیر دادی و بسیار به زودی اعلام نتیجه خواهد کرد.
ممننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننون ، سپاسگزارم.
سلام استاد
سلام دوستان
خدا انسان نیست که ما براش شرط بزاریم
خدا با زجه و ناله که چیزی به کسی نمیده باید تو مدارش قرار بگیریم درست مثل اینه که مدرسه نریم انتظار گرفتن کارنامه پایان سال رو داشته باشیم یا نه ماه به حال خودمون زندگی کنیم انتظار قبولی داشته باشیم
هرکسی خودش با ارتباطش با دلش با فرکانسش به خدا میرسه من که نمی تونم از طرف کسی تو مدار باشم من اگه میخوام برم به پابوس خودم باید با دلم برم با نیت صاف و صادقم برم من که نمی تونم شخص دیگه ای رو بفرستم شاید اون شخص اصلا این کار منو قبول نداره اصلا عقیده ای نداره حتی شاید پیغام منو نرسونه