اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من چندتاباوری که فی البداهه به ذهنم اومدکه بعضیاشون کدهای مخرب هستن وشایدم بعضیاشون نباشن وبیشتر یه باورمذهبیه رو خدمتتون عرض کنم.اول اینوبگم من چندسال پیش یه سری اهداف نوشته بودم که دقیقاازهمین اهداف خیرخواهانه هم توشون بودو یه روز که اهدافم رو به یه ادم معتمدوالبته آگاه نشون دادم اون این جمله رو به من گفت که خیلی اهداف خیرخواهانه داری وبهتره توبه فکرخودت باشی چون خدابه همه بی نهایت مسیرنشون میده که افرادباتوجه به لیاقتاشون اون مسیرارو میبینن یانمیبینن.بعداز اون دیگه هیچوقت اهداف خیرخواهانه نداشتم جز همون ١٠٪درامدی که استاد گفته بودن…چندتا باوری که توذهنم اومد رو میگم:
١.اینکه طرف هنوز روی احساس لیاقت وخودارزشی خودش کارنکرده یاآگاه بهش نیست که دنبال واسطه میگرده که لیاقتش کامل بشه.
٢.احساس میکنه یه ظلمی درحق افرادی که پولدارنیستن شده پس به عدل خداشک داره یابهتربگم شایدناخوداگاه این باورو داره که ادمهای پولدار انسانهای ظالمی هستن که واقعااین باورتووجودخودم بسیاربسیارپنهان بود،پس بایدروی اون باورتحصین افرادپولدارکارکنه.
٣.این باورهم تکمیل کننده موردبالاهستش که احساس دلسوزیه زیادنسبت به فقراداره که بادلسوزیه زیادخودمون هم تواون مدارفقر قرارمیگیریم وشایدبهترباشه فایل به کبوترهاغذاندهیدرو ببینه وبفهمه اصلابه چه افرادی بایدکمک کردوبه چه افرادی نبایدکمک کرد واینکه کمک کردن همیشه نتیجه خوبی نداره.
۴.باورکمبود تو وجودش هست وفکرمیکنه ثروت دردنیاکمه وبه اندازه همه نیست. که بایدروی باورفراوانی دردنیاکارکردومثالهای عینی رو دید.
۵.میخوایم بخدانشون بدیم که ماادمهای خودخواهی نیستیم که بازهم این باورکه فکرمیکنیم خودخواهی بده باوراشتباهیه.
۶.شایدهم این کمک کردن روواسطه ای قرارمیدیم که خدابیشترتواین راه کمکمون کنه که بازهم برمیگرده به باورعدم لیاقت.وشایدهم برمیگرده به باوردینیه ماکه مثلا خمس وزکات هرچیزی روبایدداد یامثلا همون باور قربانی کردن که استادراجع به مادرشون گفت یامثلا این باورکه اگه میخوای چیزی روبدست بیاری بایدچیزی روازدست بدی وهرکس ممکنه یکی ازاین باورها تو ته مغزش وجودداشته باشه.ومثلا خودمن یادمه بااین کارمیخواستم نذر کنم که حاجتم براورده بشه.
٧.این باور اخر رودقیقا نمیدونم چطور توضیح بدم ولی ادمهامیخوان بجای تغییردادن خودشون وتنبلیشون کارراحتتر روانجام بدن و با نشون دادن اینکه ادم سخاوتمندی هستن میخوان به خودشون ثابت کنن مثلاتغییر کردن و سخاوتمندشدن.(نمیدونم تونستم مطلبو برسونم یانه ولی چون ته ذهن خودم بودگفتم)
سلام به همه ی دوستان،وقتتون بخیر،من فکر میکنم اشخصی که این دیدگاه رو داره یا چیزی از قوانین نمیدونه یا قانون رو وارون یا برعکس فهمیده،چون اول باید ببخشی تا بهت بخشیده بشه نه اینکه اول بهت بخشیده بشه بعد ببخشی،علاوه بر این، یه موضوع دیگه هم هست که ریشه در اینگونه دیدگاه داره و اونم اینه که حتما برای اینکه یه چیزی رو بدست بیاری حتما باید یه چیزی رو از دست بدی.
سلام خدمت استاد عزیزمن فکر کنمترمز این درخواست ارسال فرکانس عدم ثروت باشه یعنی برای ثروتمند شدن باید ابتدا احساس ثروتمندی کنیم وبرای احساس ثروتمند بودن یکی از کارهایی که باید انجام بشه بخشش است یعنی اگر ما منتظر باشیم اول ثروتمند بشیم بعد ببخشیم هیچگاه ثروتمند نخواهیم شدولی اگر از همان ابتدااحساس ثروتمند بودن را با بخشش پول یا معادل ان تکمیل کنیم. خیلی سریع تر وراحت تر به ثروت میرسیم این درخواست یعنی اینکه من در حال حاضر ثروتمند نیستم وما داریم فرکانس عدم ثروت رو ارسال میکنیم وقطعا جواب فرکانس ما نبود ثروت یا فقر خواهد بود پس ما باید این باور را بسازیم که من در همه حال ثروتمندم وبا بخشش ثروتم برکت بیشتری وارد زندگیم میشود وحتما حتما بعداز مدتی جریانی از ثروت رو وارد زندگی خود خواهیم کرد در پناه خدا شادو پیروز و ثروتمند باشید
سلام به استاد عزیز و مهربونم و تمام دوستان خوبم در خانواده صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش…
به نظر من مهم ترین ترین باور محدود کننده در این نوع درخواست از خداوند که شاید بدترین باور در مورد ثروت هم باشه اینه که ما باور نداریم که میتونیم خیلی طبیعی و بدیهی به ثروت برسیم و ثروتمند شدن طبیعی و بدیهی ترین کار جهانه و اصلا سیستم جهان بر اساس رسیدن به ثروت و نعمت و استفاده از مواهب الهی است…برای همین ما احساس میکنیم که خداوند فقط برای عده خاصی این ثروت و نعمت رو میخاد و ما با این درخواست که خدایا اگه بهم ثروت بدی من به بقیه میبخشمش از خدا میخاییم ما رو جز اون عده خاص قرار بده در صورتی که ثروت و نعمت خداوند مهربان بسیار طبیعی وارد زندگی همه انسانها میشه به شرطی که هم خدا و هم نعمت های خدا رو با تمام وجود باور کنند.
سپاسگذارم از استاد عباسمنش که این اگاهی هارو به ما یاداوری میکنند…ممنونم.
هر گاه از خدا طلب خواسته ای را داشته باشید خصوصا اگر برایش شرط گذاشته باشید که خدایا اگر این کار را برایم انجام دهی منم آن کار خوب را برایت انجام میدهم ، آن کار به سر منزل مراد نخواهد رسید ، چرا؟
برای اینکه اگر طلب خواسته ای داری یعنی کاملا به ابن باور رسیدی که آن چیز را نداری و رسیدی به آن آنقدر برایت باور نکردنی است که برایش شرط می گذاری… گویی به خدا می خواهی رشوه دهی.
اما اگر با باور دارندگی و تجسم اینکه اکنون به همان خواسته رسیدی و بخواهی برای جبران، کار ی نیک انجام دهی، قطعا به خواسته و هدفت می رسی.
من خودم هم این باور و این درخواست رو همیشه و همیشه از خداوند داشتم و تا بحال فکر میکردم که اینجورى میشه خداوند رو قانع و راضى کرد که بخشى از ثروتش رو هم در اختیار من قرار بده (،زهى خیال باطل ) .الان که براى بار دوم این فایل رو میدیدم توى یک لحظه جرقه اى تو ذهنم زد و فایل رو قطع کردم و قبل از خوندن حتى یک کامنت تصمیم گرفتم اول نظر خودمو بگم بعد برم سر وقت کامنتهاى دوستان . من متوجه شدم که وقتى که من از خدا درخواست میکنم که در قبال کمک به دیگران به من ثروت بده حد اقل دوتا باور محدود کننده توى این درخواست وجود داره اول این اینکه من خودم رو لایق ثروت نمیدونم و فکر میکنم که خدا هم منو لایق ثروتمند شدن نمیدونه و میخوام که رب یا فرمانروا بخاطر دیگران به من قدرت بده (قدرت مالى) و دوم اینکه فکر میکنم ثروت خدا محدوده و اگه به افراد فقر یا اطرافیان و در کل کسانى که من میخواهم بهشون کمک کنم ثروت بده به من ثروت کمترى میرثه ، و همینطور و یه باور غلط دیگه که همین الان تو نوشتن متوجهش شدم اینه که اگر خدا به من ثروت بده و من به دیگران کمک کنم میتونم به این واسطه بین مردم عزت داشته باشمو اینها هستند موانع ثروتمند شدن من ، در حالى که متوجه شدم که من لایقترین شخص براى داشتن ثروت وثروتمند شدن هستم و از این به بعد فقط براى شادى خودم از خدا ثروت میخوام( و البته این معنیش این نیست که با کسى کارى ندارم و به کسى کمک نمیکنم ) ولى دلیل درخواست من از این به بعد فقط خودم هستم و عزت نفس خودم . نمیدونید چقدر خوشحالم و چه ذوقى دارم بخاطر کشف این باورهاى غلط و محدود کننده و نیز کشف این باورهاى جایگززین ، استاد ممنونم من جایزم رو از این مسابقه گرفتم واقعاً خدارو بخاطر اینکه منو در مسیر رشد و کمال قرار داده شکر میکنم کارى که هر روز انجام میدم و از شما هم بخاطر اینکه منو از ناهوشیارى به هوشیارى هدایت میکنید ممنونم.
سلام، به نظر میرسه کسانی که ایده ی خیریه دارن ممکنه تمرکزشون و توجهشون روی کمبودهاست، نه فراوانی. اونا کمبودها و نیازمندها رو بیشتر میبینن نسبت به ثروت و نعمت. برای همین به محض ثروتمند شدن میخوان کارهای خیریه انجام بدن.
ترمز در این خواسته به نظرم اینه که ما احساس میکنیم که نداریمش و محتاجشیم و وقتی که فقط درخواست کنیم درخواست بیشتری رو جذب میکنیم و اگر احساس سپاسگزاری کنیم و حس خوب داشته باشیم و از همینی که الان داریم رازی باشیم و همین حالا به دیگران یا اطرافیانمون کمک کنیم محبت کنیم یا ببخشیم جهانم به ما پاداش بیشتری میده و راحتر به خواسته هامون میرسیم,
و مسئله بعدی اینکه ما با رسیدن به خواسته هامون میتونیم تاثیر مثبتی به جهان و افراد بزاریم و در مواردی زندگیشون راحتتر کنیم و بهشون کمک کنیم اما وقتی میگیم به ما بده تا به دیگران بدیم شاید این ترمز عدم احساس لیاقت و شرک توی ذهنمون باشه من که لیاقتشو ندارم بخاطر خودم بهم ثروت فراوان بدی بخاطر خوبی به دیگرانم شده بهم بده تا به دیگران کمک کنم, و در حقیقت ما قدرت تغییر زندگی دیگران و نداریم و همه باید برای رسیدن به کمال ثروت قدرت و هرچه که میخواهند به منبع قدرت جهان هستی خداوند وصل شوند و خودشون باور کنند تا به خواسته هاشون برسن… شاد باشید در ضمن استاد منم بهشتتونو خیلی دوس دارم خیلییی خیلییییی خیلییییی خخخخ…
مختصر و مفید، خداوند در قرآن فرموده: ادعونی استجب لکم. یعنی مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را .
نگفته به این شرط یا به اون شرط. اگر واقعا خواستن از خدا را بلد بودیم احتیاج به نذر و نیاز و قسم دادن به این و اون و شرط و شروط گذاشتن نبود. همه موانع اجابت در ذهن خودمونه. شاید همین شرط گذاشتن خودش مانع اجابت باشه.
خدایا راه درست درخواست کردن از خودت را که اجابتش حتمیه به ما یاد بده.
باسلام خدمت همه دوستان گلم.
من چندتاباوری که فی البداهه به ذهنم اومدکه بعضیاشون کدهای مخرب هستن وشایدم بعضیاشون نباشن وبیشتر یه باورمذهبیه رو خدمتتون عرض کنم.اول اینوبگم من چندسال پیش یه سری اهداف نوشته بودم که دقیقاازهمین اهداف خیرخواهانه هم توشون بودو یه روز که اهدافم رو به یه ادم معتمدوالبته آگاه نشون دادم اون این جمله رو به من گفت که خیلی اهداف خیرخواهانه داری وبهتره توبه فکرخودت باشی چون خدابه همه بی نهایت مسیرنشون میده که افرادباتوجه به لیاقتاشون اون مسیرارو میبینن یانمیبینن.بعداز اون دیگه هیچوقت اهداف خیرخواهانه نداشتم جز همون ١٠٪درامدی که استاد گفته بودن…چندتا باوری که توذهنم اومد رو میگم:
١.اینکه طرف هنوز روی احساس لیاقت وخودارزشی خودش کارنکرده یاآگاه بهش نیست که دنبال واسطه میگرده که لیاقتش کامل بشه.
٢.احساس میکنه یه ظلمی درحق افرادی که پولدارنیستن شده پس به عدل خداشک داره یابهتربگم شایدناخوداگاه این باورو داره که ادمهای پولدار انسانهای ظالمی هستن که واقعااین باورتووجودخودم بسیاربسیارپنهان بود،پس بایدروی اون باورتحصین افرادپولدارکارکنه.
٣.این باورهم تکمیل کننده موردبالاهستش که احساس دلسوزیه زیادنسبت به فقراداره که بادلسوزیه زیادخودمون هم تواون مدارفقر قرارمیگیریم وشایدبهترباشه فایل به کبوترهاغذاندهیدرو ببینه وبفهمه اصلابه چه افرادی بایدکمک کردوبه چه افرادی نبایدکمک کرد واینکه کمک کردن همیشه نتیجه خوبی نداره.
۴.باورکمبود تو وجودش هست وفکرمیکنه ثروت دردنیاکمه وبه اندازه همه نیست. که بایدروی باورفراوانی دردنیاکارکردومثالهای عینی رو دید.
۵.میخوایم بخدانشون بدیم که ماادمهای خودخواهی نیستیم که بازهم این باورکه فکرمیکنیم خودخواهی بده باوراشتباهیه.
۶.شایدهم این کمک کردن روواسطه ای قرارمیدیم که خدابیشترتواین راه کمکمون کنه که بازهم برمیگرده به باورعدم لیاقت.وشایدهم برمیگرده به باوردینیه ماکه مثلا خمس وزکات هرچیزی روبایدداد یامثلا همون باور قربانی کردن که استادراجع به مادرشون گفت یامثلا این باورکه اگه میخوای چیزی روبدست بیاری بایدچیزی روازدست بدی وهرکس ممکنه یکی ازاین باورها تو ته مغزش وجودداشته باشه.ومثلا خودمن یادمه بااین کارمیخواستم نذر کنم که حاجتم براورده بشه.
٧.این باور اخر رودقیقا نمیدونم چطور توضیح بدم ولی ادمهامیخوان بجای تغییردادن خودشون وتنبلیشون کارراحتتر روانجام بدن و با نشون دادن اینکه ادم سخاوتمندی هستن میخوان به خودشون ثابت کنن مثلاتغییر کردن و سخاوتمندشدن.(نمیدونم تونستم مطلبو برسونم یانه ولی چون ته ذهن خودم بودگفتم)
سلام خدمت استاد و اعضای خوب و خدمتگزار گروهش
خدا را گواه میگیرم لذت میبرم،کیف میکنم وقتی تجربه ها
و نوشته های خوب و مثمرثمر گروه را میخوانم
خدایا متشکرم به خاطر خلقت خوب و زیبایت
خدایا سپاسگزارم به خاطر آگاهیهای ناب این گروه
خدایا ممنونتم به خاطر دستهای مهربانت که در زمین
گسترده ای و ما را یاری و مساعدت میکنند
من که نمیتوانم تجربیات گروه و استاد را نت برداری نکنم
و از این بابت نهایت سپاسگزاری را دارم
خدایا به این گروه و اعضا و استاد خوبش آگاهیهای ناب
و عمر طولانی و پرثمر عنایت بفرما
سلام به همه ی دوستان،وقتتون بخیر،من فکر میکنم اشخصی که این دیدگاه رو داره یا چیزی از قوانین نمیدونه یا قانون رو وارون یا برعکس فهمیده،چون اول باید ببخشی تا بهت بخشیده بشه نه اینکه اول بهت بخشیده بشه بعد ببخشی،علاوه بر این، یه موضوع دیگه هم هست که ریشه در اینگونه دیدگاه داره و اونم اینه که حتما برای اینکه یه چیزی رو بدست بیاری حتما باید یه چیزی رو از دست بدی.
سلام خدمت استاد عزیزمن فکر کنمترمز این درخواست ارسال فرکانس عدم ثروت باشه یعنی برای ثروتمند شدن باید ابتدا احساس ثروتمندی کنیم وبرای احساس ثروتمند بودن یکی از کارهایی که باید انجام بشه بخشش است یعنی اگر ما منتظر باشیم اول ثروتمند بشیم بعد ببخشیم هیچگاه ثروتمند نخواهیم شدولی اگر از همان ابتدااحساس ثروتمند بودن را با بخشش پول یا معادل ان تکمیل کنیم. خیلی سریع تر وراحت تر به ثروت میرسیم این درخواست یعنی اینکه من در حال حاضر ثروتمند نیستم وما داریم فرکانس عدم ثروت رو ارسال میکنیم وقطعا جواب فرکانس ما نبود ثروت یا فقر خواهد بود پس ما باید این باور را بسازیم که من در همه حال ثروتمندم وبا بخشش ثروتم برکت بیشتری وارد زندگیم میشود وحتما حتما بعداز مدتی جریانی از ثروت رو وارد زندگی خود خواهیم کرد در پناه خدا شادو پیروز و ثروتمند باشید
سلام به استاد عزیز و مهربونم و تمام دوستان خوبم در خانواده صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش…
به نظر من مهم ترین ترین باور محدود کننده در این نوع درخواست از خداوند که شاید بدترین باور در مورد ثروت هم باشه اینه که ما باور نداریم که میتونیم خیلی طبیعی و بدیهی به ثروت برسیم و ثروتمند شدن طبیعی و بدیهی ترین کار جهانه و اصلا سیستم جهان بر اساس رسیدن به ثروت و نعمت و استفاده از مواهب الهی است…برای همین ما احساس میکنیم که خداوند فقط برای عده خاصی این ثروت و نعمت رو میخاد و ما با این درخواست که خدایا اگه بهم ثروت بدی من به بقیه میبخشمش از خدا میخاییم ما رو جز اون عده خاص قرار بده در صورتی که ثروت و نعمت خداوند مهربان بسیار طبیعی وارد زندگی همه انسانها میشه به شرطی که هم خدا و هم نعمت های خدا رو با تمام وجود باور کنند.
سپاسگذارم از استاد عباسمنش که این اگاهی هارو به ما یاداوری میکنند…ممنونم.
با درود
هر گاه از خدا طلب خواسته ای را داشته باشید خصوصا اگر برایش شرط گذاشته باشید که خدایا اگر این کار را برایم انجام دهی منم آن کار خوب را برایت انجام میدهم ، آن کار به سر منزل مراد نخواهد رسید ، چرا؟
برای اینکه اگر طلب خواسته ای داری یعنی کاملا به ابن باور رسیدی که آن چیز را نداری و رسیدی به آن آنقدر برایت باور نکردنی است که برایش شرط می گذاری… گویی به خدا می خواهی رشوه دهی.
اما اگر با باور دارندگی و تجسم اینکه اکنون به همان خواسته رسیدی و بخواهی برای جبران، کار ی نیک انجام دهی، قطعا به خواسته و هدفت می رسی.
سلام خدمت استاد مهربانیها و قوانین زندگى
و سلام به همه اعضاى محترم خانواده بزرگ عباسمنش
من خودم هم این باور و این درخواست رو همیشه و همیشه از خداوند داشتم و تا بحال فکر میکردم که اینجورى میشه خداوند رو قانع و راضى کرد که بخشى از ثروتش رو هم در اختیار من قرار بده (،زهى خیال باطل ) .الان که براى بار دوم این فایل رو میدیدم توى یک لحظه جرقه اى تو ذهنم زد و فایل رو قطع کردم و قبل از خوندن حتى یک کامنت تصمیم گرفتم اول نظر خودمو بگم بعد برم سر وقت کامنتهاى دوستان . من متوجه شدم که وقتى که من از خدا درخواست میکنم که در قبال کمک به دیگران به من ثروت بده حد اقل دوتا باور محدود کننده توى این درخواست وجود داره اول این اینکه من خودم رو لایق ثروت نمیدونم و فکر میکنم که خدا هم منو لایق ثروتمند شدن نمیدونه و میخوام که رب یا فرمانروا بخاطر دیگران به من قدرت بده (قدرت مالى) و دوم اینکه فکر میکنم ثروت خدا محدوده و اگه به افراد فقر یا اطرافیان و در کل کسانى که من میخواهم بهشون کمک کنم ثروت بده به من ثروت کمترى میرثه ، و همینطور و یه باور غلط دیگه که همین الان تو نوشتن متوجهش شدم اینه که اگر خدا به من ثروت بده و من به دیگران کمک کنم میتونم به این واسطه بین مردم عزت داشته باشمو اینها هستند موانع ثروتمند شدن من ، در حالى که متوجه شدم که من لایقترین شخص براى داشتن ثروت وثروتمند شدن هستم و از این به بعد فقط براى شادى خودم از خدا ثروت میخوام( و البته این معنیش این نیست که با کسى کارى ندارم و به کسى کمک نمیکنم ) ولى دلیل درخواست من از این به بعد فقط خودم هستم و عزت نفس خودم . نمیدونید چقدر خوشحالم و چه ذوقى دارم بخاطر کشف این باورهاى غلط و محدود کننده و نیز کشف این باورهاى جایگززین ، استاد ممنونم من جایزم رو از این مسابقه گرفتم واقعاً خدارو بخاطر اینکه منو در مسیر رشد و کمال قرار داده شکر میکنم کارى که هر روز انجام میدم و از شما هم بخاطر اینکه منو از ناهوشیارى به هوشیارى هدایت میکنید ممنونم.
سلام، به نظر میرسه کسانی که ایده ی خیریه دارن ممکنه تمرکزشون و توجهشون روی کمبودهاست، نه فراوانی. اونا کمبودها و نیازمندها رو بیشتر میبینن نسبت به ثروت و نعمت. برای همین به محض ثروتمند شدن میخوان کارهای خیریه انجام بدن.
بنام خداوند بی نهایت روزی دهنده
سلام استاد عزیزم و همه ی هم فرکانسی های خوبم
ترمز در این خواسته به نظرم اینه که ما احساس میکنیم که نداریمش و محتاجشیم و وقتی که فقط درخواست کنیم درخواست بیشتری رو جذب میکنیم و اگر احساس سپاسگزاری کنیم و حس خوب داشته باشیم و از همینی که الان داریم رازی باشیم و همین حالا به دیگران یا اطرافیانمون کمک کنیم محبت کنیم یا ببخشیم جهانم به ما پاداش بیشتری میده و راحتر به خواسته هامون میرسیم,
و مسئله بعدی اینکه ما با رسیدن به خواسته هامون میتونیم تاثیر مثبتی به جهان و افراد بزاریم و در مواردی زندگیشون راحتتر کنیم و بهشون کمک کنیم اما وقتی میگیم به ما بده تا به دیگران بدیم شاید این ترمز عدم احساس لیاقت و شرک توی ذهنمون باشه من که لیاقتشو ندارم بخاطر خودم بهم ثروت فراوان بدی بخاطر خوبی به دیگرانم شده بهم بده تا به دیگران کمک کنم, و در حقیقت ما قدرت تغییر زندگی دیگران و نداریم و همه باید برای رسیدن به کمال ثروت قدرت و هرچه که میخواهند به منبع قدرت جهان هستی خداوند وصل شوند و خودشون باور کنند تا به خواسته هاشون برسن… شاد باشید در ضمن استاد منم بهشتتونو خیلی دوس دارم خیلییی خیلییییی خیلییییی خخخخ…
سلام.
مختصر و مفید، خداوند در قرآن فرموده: ادعونی استجب لکم. یعنی مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را .
نگفته به این شرط یا به اون شرط. اگر واقعا خواستن از خدا را بلد بودیم احتیاج به نذر و نیاز و قسم دادن به این و اون و شرط و شروط گذاشتن نبود. همه موانع اجابت در ذهن خودمونه. شاید همین شرط گذاشتن خودش مانع اجابت باشه.
خدایا راه درست درخواست کردن از خودت را که اجابتش حتمیه به ما یاد بده.