اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اولین کامنتم در سایت بعد یک سال استفاده از محصولات خودمو لایق دونستم نظراتمو بگم
به نظر من اجابت خواسته های ما وظیفه خداست و من تحت تاثیر روانشناسی ثروت ۲ و جلسه چهارم قانون آفرینش تصمیم گرفتم طلبکارانه از خدا بخواهم و فقط بهش میگم من فلان چیزو میخوام و وظیفته اونو بهم بدی جوری درخواست نمیکنم ک بگم اکه خواسنه ام اجابت شه منم بخاطر رضایت تو یه سری کارهارو انجام میدم ؛ فقط میگم من بنده ی توام جز تو به هیچکس وابسته نیستم توام وظیفته واسم خدایی کنی
گرچه به نظر من عدالت خدا در جهان برقراره و نیاز نیست ما ثروتی از خدا بخواهیم تا با اون ثروت به کسی کمک کنیم هرکسی در جایگاه درستش قرار داره و نظم و عدالت الهی در زمین حکمفرماست؛ من ثروت رو واسه خواسته های خودم میخوام نه کمک به دیگران ؛ دیگران باید خودشون بخوان تا تغییر کنند و کمک کالی ما تاثیر خاصی نداره و رزق و روزی همه دست خداست
کد مخرب ذهنی خودم اینه ک ثروت زیادی داشته باشم ک با اون ثروت برای مادرم خونه بخرم و اونو به سفر ببرم ؛ ولی میبینم واقعا مادرم اصلا در مدارش نیست؛ صبح تا شب پای سریال های ترکیه اس و همیشه نگران بچه هاشه و در واقع زنده مانی میکنه نه زندگانی؛ چون کانون توجهش همیشه روی ناخواسته س و زندگی بدون هدفی داره احساسات و اتفاقات بد به طور فزاینده وارد زندگیش میشه بنابر این مدار اون با من خیلی متفاوته منم هرکاری کنم نمیتونم به زور کاری کنم از زندگیش لذت ببره؛ یکبار هم تصمیم داشتیم بریم مسافرت تا فرودگاه رفتیم و پرواز کنسل شد اونجا متوجه شدم به زور نمیشه فردی رو تغییر داد ؛ کد مخرب من اعتماد نکردن به عدالت خداست و من ایمانم در این مورد ضعیفه باید ایمان داشته باشم ک مادر منم خدای خودش رو داره و اگر خودش بخواد خدا هم اونو هدایت میکنه
باز هم برمیگرده همه چی به عدل خدا؛ خدا با قانون جهان رو مدیریت میکنه
خداوندا بابت تمام این آگاهی که در ذهن و قلب من قرار میدهی سپاسگذارم.
خداوندا بابت تمام قدرت و روحی که از خود بر من دمیده ای سپاسگذارم.
با سلام خدمت استاد عباسمنش و تمامی دوستان هم فرکانسی ، بسیار خوشحالم که در جمع این خانواده صمیمی هستم که بدون هیچ قید و شرطی داریم می بخشیم از تمام اگاهی که از قوانین الهی خداوند درک کرده ایم.
تنها کد مخرب و ترمزی که در رابطه با این سوال میتونم بگم اینکه هیچ رابطی و هیچ شرط و پیش شرطی بین من و خداوند وجود ندارد و اگر غیر این باشد من ترمز کرده ام ،شرک کرده ام و از مسیر خارج شده ام .
فقط و فقط باید به صورت کاملا مستقیم واضح و مشخص از خداوند(رب فرمانروای کل کائنات ) درخواست کنیم و زمانی که خداگونه باور کنیم و عمل کنیم خدا گونه ام میتوانیم بدون هیچ شرط و شروطی ببخشیم .
خداوندا سپاسگذارم که این فرصت را در اختیارم گذاشتی تا بتونم از نظرهایی که همه دوستان عزیز گزاشتن استفاده کنم و همچنین از استاد عزیزم بسیار سپاسگزارم که با تمام وجود و خداگونه تمامی این قوانین الهی را به ما انتقال میدهند.
در پناه الله یکتا شاد سلامت سعادتمند و ثروتمند باشید .?
تصور ما از خدا در بیشتر مواقع اشتباهه در واقع ما خدارو مثل یک انسان تصور میکنیم
ما وقتی از خدا میخابیم به ما ثروت بده تا به فقرا کمک کنیم در واقع حس میکنیم داریم با یک انسان معامله میکنیم و در مقابل چیزی که به ما میده کارهایی رو برای اون انجام میدیم که خوشش میاد وفکر میکنیم اگر این شرط رو بزاریم خدا ثروت رو به ما میده.
ولی در واقع خداوندی که خالق آسمانها و زمینه در مقابل تمام خوبی هایی و نعمتهایی که به ما داده انتظاری از ما نداره خداوند بخشنده بی منت است.
ما خداوند رو اونطور که باید نشناختیم و تصور نمیکنیم که خداوند به ما نعمت بده و انتظاری نداشته باشه
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم،من این پست رو نزدیک پایان مسابقه دیدم و برای اینکه توی مسابقه باشم خیلی سریع متنو آماده کردم،?بنظر خودم اگه وقت بیشتری میزاشتم چیزای بیشتری پیدا میکردم، خب بریم سراغ باور ها:
1_ استفاده کردن از پول برای لذت بردنو رفاه خودمون رو بد یا حتی گناه میدونیم، یعنی حداقل کمک کردن به بقیه رو با ارزش تر از پول خرج کردن برای خودمون میدونیم
باور درستش میتونه این باشه:
لذت بردن از پول زیبا ترین کار دنیاست
این باور به ما احساس خوب هم میده چون هم براحتی از پول استفاده میکنیم و هم فکر میکنیم که داریم کار خیلی زیبایی میکنیم
2_ دیگران رو بیشتر از خودمون لایق پول میدونیم، باید باور لیاقت رو درخومون ایجاد کنیم
3_ قوانین رو خوب درک نکردیم و فکر میکنیم که خداوند خواسته مارو قضاوت میکنه
پس باید روی باور کردن قوانین جهان کار کنیم
4_ این باور اشتباه که فکر میکنیم حتما باید ثروتمند بشیم تا بتونیم ببخشیم، در حالی که پول فقط صفات شخصیت رو برجسته میکنه، بخشنده بخشنده تر و خسیس خسیس تر میشه، اگه ما با پول کم نبخشیم احتمالا با پول زیاد هم نمیبخشیم، به این موضوع خیلی واضح در قرآن اشاره شده
5_ باور فراوانی: چون اگه باورمون نسبت به فراوانی قوی بود، میگفتیم خدا که بینهایت ثروت داره چرا با منت به من بده؟
6_باور اشتباه نسبت به خدا که فکر میکنیم اگه چیزی بهمون بده به جاش یه چیزیم ازمون میخواد درصورتی که اینطور نیست و خداوند بدون هیچ منتی نعمت هاشو به ما عطا میکنه
7_ این باور خیلی جالبه?: این که فکر میکنیم کمک یه دیگران کاری معنوی تر از ثروتمند شدنه، درحالی که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست….
پس سه تا شد (البته بیشتر هم هست اگه بگردیم پیدا میشه)
1_لذت بردن از پول زیبا ترین کار دنیاست
2_باور عدم لیاقت
3_عدم درک قوانین جهان هستی
4_حتما باید ثروتمند بشیم تا ببخشیم
5_ فراوانی
6_این باور که خدا هر چی بهمون میده به جاش یه چیزی ازمون میخواد
کد مخربی که توی این جمله هست (خدایا به من پول بده تا من به فقرا کمک کنم کار خیر کنم به مریض ها کمک کنم ) با گفتن این جمله شخص به کمبود، فقر و بیماری توجه میکنه این شخص با گفتن این جمله احساس فقر در وجودش ایجاد میشه یعنی به کائنات پیام فقر میفرسته و فقر را جذب میکند دقیقا در یک دور باطل قرار میگیرد در حالی که کسی که ثروت میخواد ابتدا باید احساس داشتن ثروت را در وجود خود ایجاد کند ، احساس وفور و فراوانی داشته باشد ، با این احساس از آنچه که دارد میبخشد چون باور داره که قاعده این عالم بر فراوانی است و ثروت در حال بارش است و با این احساس ارتعاش اش بالاتر میرود و به کائنات ارتعاش ثروت و فراوانی را میفرستد و با این کار و این احساس در فرکانس ثروت قرار میگیرد و ثروت را جذب میکند.
تو مسابقات تلویزیونی یا قرعه کشی بانک همیشه این معامله رو با خدا می کردم که اگه برنده بشم همون اول خمس شو حساب کنم و یه مقدارش هم بدم به این و اون البته که هیچ وقت برنده نشدم . وقتی شما این مسئله رو مطرح کردید با خودم بیشتر فکر کردم که آیا معامله کردن با خدا کار درستیه ؟
به نظرم اولین ترمز این عقیده این هست که همیشه باید پول با یه شرطی به سمتم بیاد . شاید من در مدار دریافت پول بودم ولی اون شرطه تو مدار نباشه
دوما اینکه بخشش کردن به وسعت دله نه وسعت جیب .
سوما هیچگاه بنده برای فرمانروا شرط نمی زاره فقط بندگی شو می کنه .
به نام خدای بخشنده ومهربان دوستان عزیزسلام به نظرمن یکی ازموانعی که باعث شکست انسان میشه اینه که مثلأیه ایده ای داریم ومیخایم انجام بدیم ولی به هربهانه ای میگیم الان که نمیتونم فرداحتمأانجام میدم اون موقع انجام نمیدیم هیچ فرداش وروزهای دیگش هم میادوانجام نمیدیم اینه بخوایم کاری روانجام بدیم بایدباپشتکارواراده قوی انجام بدیم
سلام به استاد و راهنمای عزیز و همراهان ودوستان گرامی
به نام انکه جان رافکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
اولین باری هست که در سایت مینویسم ، پیشتر می خواندم و درس میگرفتم و درس میگیرم .
اولاخدا را سپاسگزارم که مرا در مسیر هدایتش قرار داد
ثانیا از شما استاد ارجمند که می دانم راهنمایی از طرف او برای ما هستید، متشکرم
موانع ذهنی که زیاد و مجال نوشتن در اینجا کم
در خصوص اینکه خدایا به من بده تا به دیگران کمک کنم:
یک نوع دادوستد با خداوند ، این طرز درخواست به خاطر ترس از کنبود فراوانی هست و ما را ازمسیر فراوانی وثروت دور میکنه ، چون میترسیم خدا به ما ثروت نده شرط میذاریم برا خدا درواقع این ترمز بر می گرده به بچگی من ، یادمه در کتابهای دینی دبستان معلم میگفت شما حتی وقتی که فکر کنید که خدا به شما بدهد به دیگران میبخشید خدا ثواب دو چندان به شما میدهد چون خدا به نیت شما که خیر هست نگا میکنه ، الان خنده ام میگیره که چه باوری از بچگی در ما رشد کرده ، در پایان متذکر میشم این باور نه تنها ما رو از مسیر فراوانی دور میکنه بلکه یک نوع شرک به خداست واینکه خواستن ثروت برای خودمون در حالیکه دیگران در فقر بمانند ، یعنی عادل بودن خدا هم زیر سوال میبریم ??
سلاااام به استاد نور و روشنایی که با رهنمونهای خود مسیر زندگی من رو روشن کرد و به من یاد داد که خالق زندگی خود باشم ومن خواستم …و خواستم… و به لطف پروردگارم در مدت ۲ سال توانستم از یک خانم خانه دار با درآمد صفر به استقلال مالی و درآمد قابل قبول درسطح جامعه برسم و دفتر کاری خود را در بهترین نقطه پایتخت داشته باشم ، آن هم بدون یاری و کمک گرفتن از کسی به جز پروردگارم ،….
از فایلهای رایگان استاد استفاده میکردم و هر روز بیشتر و بیشتر یاد گرفتم و رویدادها مانند معجزه مرا به جلو هدایت میکرد ، قطعا اگر برای کسانی که با این آموزه ها و این مسیر آشنا نیستن ، تعریف کنم ، مرا باور نخواهند کرد
تا ۲۰ روز پیش میشود گفت که درآمدم در یک مبلغ مشخص ثابت شده بود و صحبتهای استاد در مقدمه دوره کشف قوانین زندگی درونم رو به آشوب کشید و پیش خودم گفتم این دقیقا همون چیزیه که من بهش نیاز دارم و واااااای که چقدر عاااالی بود و براحتی و بدون انجام کار یا ایده جدیدی در شغلم ، آخر ماه که حساب فروش رو گرفتم ، دیدم که ۲ برابر شده بود …
اصلا نمیدونم چی بگم … چه جوری از خدای مهربون تشکر کنم و فقط خودم و خدای خودم میدونیم که چقدر سپاسگزار استاد عزیز هستم که چیزهایی رو به من آموخت که تا حالا کسی در موردش به این زیبایی و فصاحت نگفته بود….
کسی نگفته بود که خداوند منتظره که توی بنده صداش بزنی و ازش بخوای و اون بگه جاااااانم…….
با آموزه های دوره کشف قوانین زندگی من متوجه وجود بعضی ترمزها در خواسته های خودم شدم و فکر میکنم در مورد پیدا کردن ترمزهای درآمد ،نه به طور کامل ولی تا حدودی موفق بودم و چون استاد خواستن که همگی در مورد سوال مسابقه پاسخ بدیم ، به خودم این اجازه رو دادم وگرنه دوستان همه با فرهیختگی ، عالی و جزییات کامل پاسخ داده بودن …
نظر من هم اینه که وقتی از خدا بخواهیم که به ما بدهد تا به دیگران کمککنیم ، هر چند تماما نیت خیر باشد ولی در حقیقت ناخواسته باورهای غلط خود را در مورد ساز و کار جهان هستی تقویت میکنیم
و در یک کلام کلی عدم درک درست از نخوه عملکرد قوانین جهان……
خدارا هزاران بار سپاس میگویم که در جمع دوستانی اینچنینی قرار دارم و استادی روشن بین ، روشن دل و با سخاوت ما را رهنمون است .
سلام
اولین کامنتم در سایت بعد یک سال استفاده از محصولات خودمو لایق دونستم نظراتمو بگم
به نظر من اجابت خواسته های ما وظیفه خداست و من تحت تاثیر روانشناسی ثروت ۲ و جلسه چهارم قانون آفرینش تصمیم گرفتم طلبکارانه از خدا بخواهم و فقط بهش میگم من فلان چیزو میخوام و وظیفته اونو بهم بدی جوری درخواست نمیکنم ک بگم اکه خواسنه ام اجابت شه منم بخاطر رضایت تو یه سری کارهارو انجام میدم ؛ فقط میگم من بنده ی توام جز تو به هیچکس وابسته نیستم توام وظیفته واسم خدایی کنی
گرچه به نظر من عدالت خدا در جهان برقراره و نیاز نیست ما ثروتی از خدا بخواهیم تا با اون ثروت به کسی کمک کنیم هرکسی در جایگاه درستش قرار داره و نظم و عدالت الهی در زمین حکمفرماست؛ من ثروت رو واسه خواسته های خودم میخوام نه کمک به دیگران ؛ دیگران باید خودشون بخوان تا تغییر کنند و کمک کالی ما تاثیر خاصی نداره و رزق و روزی همه دست خداست
کد مخرب ذهنی خودم اینه ک ثروت زیادی داشته باشم ک با اون ثروت برای مادرم خونه بخرم و اونو به سفر ببرم ؛ ولی میبینم واقعا مادرم اصلا در مدارش نیست؛ صبح تا شب پای سریال های ترکیه اس و همیشه نگران بچه هاشه و در واقع زنده مانی میکنه نه زندگانی؛ چون کانون توجهش همیشه روی ناخواسته س و زندگی بدون هدفی داره احساسات و اتفاقات بد به طور فزاینده وارد زندگیش میشه بنابر این مدار اون با من خیلی متفاوته منم هرکاری کنم نمیتونم به زور کاری کنم از زندگیش لذت ببره؛ یکبار هم تصمیم داشتیم بریم مسافرت تا فرودگاه رفتیم و پرواز کنسل شد اونجا متوجه شدم به زور نمیشه فردی رو تغییر داد ؛ کد مخرب من اعتماد نکردن به عدالت خداست و من ایمانم در این مورد ضعیفه باید ایمان داشته باشم ک مادر منم خدای خودش رو داره و اگر خودش بخواد خدا هم اونو هدایت میکنه
باز هم برمیگرده همه چی به عدل خدا؛ خدا با قانون جهان رو مدیریت میکنه
?Dreamers group?:
به نام رب پروردگار و صاحب اختیاری که خلق کرد
خداوندا بابت تمام این آگاهی که در ذهن و قلب من قرار میدهی سپاسگذارم.
خداوندا بابت تمام قدرت و روحی که از خود بر من دمیده ای سپاسگذارم.
با سلام خدمت استاد عباسمنش و تمامی دوستان هم فرکانسی ، بسیار خوشحالم که در جمع این خانواده صمیمی هستم که بدون هیچ قید و شرطی داریم می بخشیم از تمام اگاهی که از قوانین الهی خداوند درک کرده ایم.
تنها کد مخرب و ترمزی که در رابطه با این سوال میتونم بگم اینکه هیچ رابطی و هیچ شرط و پیش شرطی بین من و خداوند وجود ندارد و اگر غیر این باشد من ترمز کرده ام ،شرک کرده ام و از مسیر خارج شده ام .
فقط و فقط باید به صورت کاملا مستقیم واضح و مشخص از خداوند(رب فرمانروای کل کائنات ) درخواست کنیم و زمانی که خداگونه باور کنیم و عمل کنیم خدا گونه ام میتوانیم بدون هیچ شرط و شروطی ببخشیم .
خداوندا سپاسگذارم که این فرصت را در اختیارم گذاشتی تا بتونم از نظرهایی که همه دوستان عزیز گزاشتن استفاده کنم و همچنین از استاد عزیزم بسیار سپاسگزارم که با تمام وجود و خداگونه تمامی این قوانین الهی را به ما انتقال میدهند.
در پناه الله یکتا شاد سلامت سعادتمند و ثروتمند باشید .?
سلام به استاد عزیز و همه دوستان خوبم
تصور ما از خدا در بیشتر مواقع اشتباهه در واقع ما خدارو مثل یک انسان تصور میکنیم
ما وقتی از خدا میخابیم به ما ثروت بده تا به فقرا کمک کنیم در واقع حس میکنیم داریم با یک انسان معامله میکنیم و در مقابل چیزی که به ما میده کارهایی رو برای اون انجام میدیم که خوشش میاد وفکر میکنیم اگر این شرط رو بزاریم خدا ثروت رو به ما میده.
ولی در واقع خداوندی که خالق آسمانها و زمینه در مقابل تمام خوبی هایی و نعمتهایی که به ما داده انتظاری از ما نداره خداوند بخشنده بی منت است.
ما خداوند رو اونطور که باید نشناختیم و تصور نمیکنیم که خداوند به ما نعمت بده و انتظاری نداشته باشه
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم،من این پست رو نزدیک پایان مسابقه دیدم و برای اینکه توی مسابقه باشم خیلی سریع متنو آماده کردم،?بنظر خودم اگه وقت بیشتری میزاشتم چیزای بیشتری پیدا میکردم، خب بریم سراغ باور ها:
1_ استفاده کردن از پول برای لذت بردنو رفاه خودمون رو بد یا حتی گناه میدونیم، یعنی حداقل کمک کردن به بقیه رو با ارزش تر از پول خرج کردن برای خودمون میدونیم
باور درستش میتونه این باشه:
لذت بردن از پول زیبا ترین کار دنیاست
این باور به ما احساس خوب هم میده چون هم براحتی از پول استفاده میکنیم و هم فکر میکنیم که داریم کار خیلی زیبایی میکنیم
2_ دیگران رو بیشتر از خودمون لایق پول میدونیم، باید باور لیاقت رو درخومون ایجاد کنیم
3_ قوانین رو خوب درک نکردیم و فکر میکنیم که خداوند خواسته مارو قضاوت میکنه
پس باید روی باور کردن قوانین جهان کار کنیم
4_ این باور اشتباه که فکر میکنیم حتما باید ثروتمند بشیم تا بتونیم ببخشیم، در حالی که پول فقط صفات شخصیت رو برجسته میکنه، بخشنده بخشنده تر و خسیس خسیس تر میشه، اگه ما با پول کم نبخشیم احتمالا با پول زیاد هم نمیبخشیم، به این موضوع خیلی واضح در قرآن اشاره شده
5_ باور فراوانی: چون اگه باورمون نسبت به فراوانی قوی بود، میگفتیم خدا که بینهایت ثروت داره چرا با منت به من بده؟
6_باور اشتباه نسبت به خدا که فکر میکنیم اگه چیزی بهمون بده به جاش یه چیزیم ازمون میخواد درصورتی که اینطور نیست و خداوند بدون هیچ منتی نعمت هاشو به ما عطا میکنه
7_ این باور خیلی جالبه?: این که فکر میکنیم کمک یه دیگران کاری معنوی تر از ثروتمند شدنه، درحالی که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست….
پس سه تا شد (البته بیشتر هم هست اگه بگردیم پیدا میشه)
1_لذت بردن از پول زیبا ترین کار دنیاست
2_باور عدم لیاقت
3_عدم درک قوانین جهان هستی
4_حتما باید ثروتمند بشیم تا ببخشیم
5_ فراوانی
6_این باور که خدا هر چی بهمون میده به جاش یه چیزی ازمون میخواد
7_ این باور که ثروتمند بودن معنوی ترین کار دنیاست
امیدوارم برنده شم، خدایا اگه برنده شم یکمشو میبخشم??
سلام و درود فراوان
کد مخربی که توی این جمله هست (خدایا به من پول بده تا من به فقرا کمک کنم کار خیر کنم به مریض ها کمک کنم ) با گفتن این جمله شخص به کمبود، فقر و بیماری توجه میکنه این شخص با گفتن این جمله احساس فقر در وجودش ایجاد میشه یعنی به کائنات پیام فقر میفرسته و فقر را جذب میکند دقیقا در یک دور باطل قرار میگیرد در حالی که کسی که ثروت میخواد ابتدا باید احساس داشتن ثروت را در وجود خود ایجاد کند ، احساس وفور و فراوانی داشته باشد ، با این احساس از آنچه که دارد میبخشد چون باور داره که قاعده این عالم بر فراوانی است و ثروت در حال بارش است و با این احساس ارتعاش اش بالاتر میرود و به کائنات ارتعاش ثروت و فراوانی را میفرستد و با این کار و این احساس در فرکانس ثروت قرار میگیرد و ثروت را جذب میکند.
بنام رب
سلام به همه دوستان و همچنین استاد گرانقدر
تو مسابقات تلویزیونی یا قرعه کشی بانک همیشه این معامله رو با خدا می کردم که اگه برنده بشم همون اول خمس شو حساب کنم و یه مقدارش هم بدم به این و اون البته که هیچ وقت برنده نشدم . وقتی شما این مسئله رو مطرح کردید با خودم بیشتر فکر کردم که آیا معامله کردن با خدا کار درستیه ؟
به نظرم اولین ترمز این عقیده این هست که همیشه باید پول با یه شرطی به سمتم بیاد . شاید من در مدار دریافت پول بودم ولی اون شرطه تو مدار نباشه
دوما اینکه بخشش کردن به وسعت دله نه وسعت جیب .
سوما هیچگاه بنده برای فرمانروا شرط نمی زاره فقط بندگی شو می کنه .
در پناه حق
سلام
ترمزهای ذهنی
۱-اطمینان دارند که خداوند بهشون نمی ده باورشون از همون ابتدا ب ندادن ثروت توسط خداست
۲- باورشون اینه که حتما باید یه شرط واسه خداوند قرار بدهند تا خدا به اون شرط خواستشون بده
۳- باور ندارند وقتی خواسته ای دارند و مطرح می کنند (دعا کردن) خداوند همون لحظه دعاشون مستجاب کرده
بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
به نام خدای بخشنده ومهربان دوستان عزیزسلام به نظرمن یکی ازموانعی که باعث شکست انسان میشه اینه که مثلأیه ایده ای داریم ومیخایم انجام بدیم ولی به هربهانه ای میگیم الان که نمیتونم فرداحتمأانجام میدم اون موقع انجام نمیدیم هیچ فرداش وروزهای دیگش هم میادوانجام نمیدیم اینه بخوایم کاری روانجام بدیم بایدباپشتکارواراده قوی انجام بدیم
سلام به استاد و راهنمای عزیز و همراهان ودوستان گرامی
به نام انکه جان رافکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
اولین باری هست که در سایت مینویسم ، پیشتر می خواندم و درس میگرفتم و درس میگیرم .
اولاخدا را سپاسگزارم که مرا در مسیر هدایتش قرار داد
ثانیا از شما استاد ارجمند که می دانم راهنمایی از طرف او برای ما هستید، متشکرم
موانع ذهنی که زیاد و مجال نوشتن در اینجا کم
در خصوص اینکه خدایا به من بده تا به دیگران کمک کنم:
یک نوع دادوستد با خداوند ، این طرز درخواست به خاطر ترس از کنبود فراوانی هست و ما را ازمسیر فراوانی وثروت دور میکنه ، چون میترسیم خدا به ما ثروت نده شرط میذاریم برا خدا درواقع این ترمز بر می گرده به بچگی من ، یادمه در کتابهای دینی دبستان معلم میگفت شما حتی وقتی که فکر کنید که خدا به شما بدهد به دیگران میبخشید خدا ثواب دو چندان به شما میدهد چون خدا به نیت شما که خیر هست نگا میکنه ، الان خنده ام میگیره که چه باوری از بچگی در ما رشد کرده ، در پایان متذکر میشم این باور نه تنها ما رو از مسیر فراوانی دور میکنه بلکه یک نوع شرک به خداست واینکه خواستن ثروت برای خودمون در حالیکه دیگران در فقر بمانند ، یعنی عادل بودن خدا هم زیر سوال میبریم ??
سلاااام به استاد نور و روشنایی که با رهنمونهای خود مسیر زندگی من رو روشن کرد و به من یاد داد که خالق زندگی خود باشم ومن خواستم …و خواستم… و به لطف پروردگارم در مدت ۲ سال توانستم از یک خانم خانه دار با درآمد صفر به استقلال مالی و درآمد قابل قبول درسطح جامعه برسم و دفتر کاری خود را در بهترین نقطه پایتخت داشته باشم ، آن هم بدون یاری و کمک گرفتن از کسی به جز پروردگارم ،….
از فایلهای رایگان استاد استفاده میکردم و هر روز بیشتر و بیشتر یاد گرفتم و رویدادها مانند معجزه مرا به جلو هدایت میکرد ، قطعا اگر برای کسانی که با این آموزه ها و این مسیر آشنا نیستن ، تعریف کنم ، مرا باور نخواهند کرد
تا ۲۰ روز پیش میشود گفت که درآمدم در یک مبلغ مشخص ثابت شده بود و صحبتهای استاد در مقدمه دوره کشف قوانین زندگی درونم رو به آشوب کشید و پیش خودم گفتم این دقیقا همون چیزیه که من بهش نیاز دارم و واااااای که چقدر عاااالی بود و براحتی و بدون انجام کار یا ایده جدیدی در شغلم ، آخر ماه که حساب فروش رو گرفتم ، دیدم که ۲ برابر شده بود …
اصلا نمیدونم چی بگم … چه جوری از خدای مهربون تشکر کنم و فقط خودم و خدای خودم میدونیم که چقدر سپاسگزار استاد عزیز هستم که چیزهایی رو به من آموخت که تا حالا کسی در موردش به این زیبایی و فصاحت نگفته بود….
کسی نگفته بود که خداوند منتظره که توی بنده صداش بزنی و ازش بخوای و اون بگه جاااااانم…….
با آموزه های دوره کشف قوانین زندگی من متوجه وجود بعضی ترمزها در خواسته های خودم شدم و فکر میکنم در مورد پیدا کردن ترمزهای درآمد ،نه به طور کامل ولی تا حدودی موفق بودم و چون استاد خواستن که همگی در مورد سوال مسابقه پاسخ بدیم ، به خودم این اجازه رو دادم وگرنه دوستان همه با فرهیختگی ، عالی و جزییات کامل پاسخ داده بودن …
نظر من هم اینه که وقتی از خدا بخواهیم که به ما بدهد تا به دیگران کمککنیم ، هر چند تماما نیت خیر باشد ولی در حقیقت ناخواسته باورهای غلط خود را در مورد ساز و کار جهان هستی تقویت میکنیم
و در یک کلام کلی عدم درک درست از نخوه عملکرد قوانین جهان……
خدارا هزاران بار سپاس میگویم که در جمع دوستانی اینچنینی قرار دارم و استادی روشن بین ، روشن دل و با سخاوت ما را رهنمون است .