اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
برکات خداوند و فراوانی نعمت لحظه به لحظه گوارای وجودتان باد
خداوند در ۸ ۲۴۵ سوره بقره میفرماید چه کسی ست که به خدا قرض نیکو دهد و خداوند به او چند برابر میدهد
این یعنی هر آنچه از دارایی خود بخاطر خشنودی خدا ببخشیم خدا برکت را به مال ما میدهد. یعنی با بخشش چیزی از ثروت و دارایی ما کم نمیشه و این راهی ست برای سرازیر شدن برکت اگر فقط برای خدا باشد
پس بخشش معامله ای نیست که بگوییم خدا تو به ما بده من از اون میبخشم
منتی بر خداوند نیست
و این یعنی محدود کردن و نادیده گرفتن فضل خدا
و باور اشتباهی ست که شرط میکنم اگر بدهی میبخشم
نه این نیست تو از مالت ببخش مطمئن باش خدا برکت میدهد
دستهای خدا فراوان است و قدرت وفضلش نامحدود
فضل و نعمت خدا آبی نیست که داخل کاسه بریزی تا جایی که لبریز شد بگی دیگه نریز، انتها ندارد
آنچه خدا میدهد گویی قاشقی آب، تو از دریا بردار
اتفاقی برای حجم آب دریا می افتد ؟؟؟؟
اینکه تو از آنچه هم اکنون داری بخاطر رضای خدا ببخشی هم به معنی باور فراوانی ست هم شکر نعمت
که هم بخشش دارایی بر مال می افزاید
هم شکر نعمت ( لئن شکرتم لازیدنکم… اگر شکر گذار باشید بر شما می افزایم)
سلام خدمت دوستان و خانواده ی خوب و صمیمی عباسمنشی‌ها
آقا این سوالی رو که استاد عزیز مطرح کرد اصلا خود من بودم،در تمام زندگیم توهم این را داشتم که خداوند از طریق من میخواهد به مردمش کمک کند !!!! اصلا من چیزی نبوده از خدا بخوام و پشت سرش اینو نگم که در عوضش فلان و فلان را به فلانی و فلانی میبخشم،آخه یکی نبود بگه به تو چه ربطی داره بابا،مگه تو پدر معنوی مردم هستی،به قول استاد هر کسی دقیقا همون جایی باید باشه که هست،دقیقا جای هممون درست همینجایی هست که هستیم.این جمله ی استادو باید با طلا نوشت،همین باعث میشه بفهمیم که باید مسئولیت پذیر زندگی خودمون باشیم،حالا تازه فهمیدم که من ترمز نداشتم تو زندگیم چون من خود ترمز هستم،حالا میفهمم چرا هر کاری میکردم پول تو زندگیم به مقدار زیاد وارد نمیشد،یا اگر هم میشد دقیقا به همون مقدار خرج تراشیده میشد،چون من احساس لیاقت ثروت را در باطنم نداشتم،یا اگه پولی میومد میگفتم آخه من که زحمت زیادی نکشیدم بابتش،میگفتم بابا فلانی از صبح زود تا شب داره میدوئه بعد من پولدار بشم،ببینید چقدر این ترمز من سرامیکی و خنک کننده بوده !!!!! خیلی باورهای مشکل آفرین داشتم ،مثلا اینکه حتما یکی باید بیاد منو پولدار کنه،این لیاقت رو در خودم نمی‌دیدم که خودم به طور طبیعی میتونم پولدار بشم.خلاصه اذیتتون نکنم به نظر من وقتی چیزی از خدا میخوای به قول استاد باید خودتو شایسته ی اون بدونی،و مطمئنی باشی خدا بدون منت و شرط بهت میده و بدونی که خداوند از فضل و وهابیتش بهت نعمت و فراوانی میده،خداوند عاشقمونه،کاش من اینو بفهمم،راستی یه چیز دیگه بگم رفقا : این باور غلط احساس گناه از اون ترمزهای آج دار abs قوی هست هااااا، خیلی هم ظریف و یواش اون گوشه موشه های ذهنت بی سر و صدا نشسته و خودشم زده به اون راه که یعنی من کاره ای نیستم ولی همش زیر سر خودشه،چنان جلوی نعمت و ثروت رو تو زندگیت میگیره که اصلا فکرشو نمیکنی، خیلییییی دوستون دارم،عاششششقتونممم،ممنونم که نظر میلاد رودخوندید، از استاد گل خودمم تشکر میکنم که این جمع خوب رو باعثش شده، خدای خوبم همه ی خواسته هاتونو جواب میده،فقط اندکی باور قدرتمند کننده ،فعلا یا حق ???
سلام به همه .جواب هر سوال توی خودشه هر سوال هم یه جواب داره ولی برای تک تک ما اون جواب یه معنی داره.جواب سوال اینه که رفع موانع ذهنی در واقع تغییر باورهای منفی چه ارتباطی به پول یا هر چیز دیگه ای داره خیلی از ما فکر میکنیم ذهن ثروتمند یعنی اینکه آدم اول باید ثروت رو بیرون ببینه و تجربش کنه بعد ثروتمند بشه یعنی حتی خدا رو باید با چشم ببینه بعد باورش کنه در صورتیکه خدا رو هم باید اول باورش کرد بعد میبینیش آیات و نشانه های خدا ،ثروت و….بیرون هستند ولی از درون اول باید انها را دید و باور داشت بعد برای هر شخصی به عینیت در میان .وگرنه خدا که هست ثروت که هست ولی تا اونجاییکه باورت رو اصلاح میکنی تو زندگیت میاد وقتی یه ایده به ذهن ما میاد از کجا میاد از عدم ولی چرا قبلا این ایده نبود چون باورمون رو اصلاح کردیم و خدا رو بیشتر میبینیم و ثروت و….همین جوری که این بنده دوست داشتنی خدا (آقای عباسمنش) در مورد ترمز صحبت کردند من فکر کردم دیدم ترمز هم بد نیست شما فکر کنید اگه ماشین ترمز نداشت بعد از حرکت کردن دیگه متوقف نمی شد حتی اگه تو مسیر اشتباه باشی پس ترمز هم خوبه بستگی به باور ما داره. وقتی به سمت فقر میری باید ترمز کنی و بعد بری به سمت خروجی و جاده ثروت. وقتی گناه میکنی ترمز کنی(توبه) بعد بری به سمت کار خوب. حضرت علی گفته گناهی که باعث شود شما هشیار بشی بهتر است از کار خوبی که شما رو مغرور کنه. پس موانع ذهنی (باور منفی)رو بردار و برو به سمت ثروت. فقط ما باور کردیم مانع وجو داره برای ثروتمند شدن. باورت رو اصلاح کن و ثروت خودش میاد و باید بیاد .چون ایده رو خدای مهربان میده انرژی برای حرکت میده امید میده ثروت هم که داده ما نمی دیدیم حالا ثروت هم میبینی و این مسیر زیبا ادامه دارد خدا رو سپاس که به من فهماند که من (خدا ) هست و همه چیز هست فقط تو باور (توکل) کن بقیه اش با من و باور رو هم من میدم تو فقط فکر نکن رها شدی من هستم و من و توکل بر من برای تمام همه شما بس است. فقر میری باید ترمز کنی و بعد بری به سمت خروجی و جاده ثروت. وقتی گناه میکنی ترمز کنی(توبه) بعد بری به سمت کار خوب. حضرت علی گفته گناهی که باعث شود شما هشیار بشی بهتر است از کار خوبی که شما رو مغرور کنه. پس موانع ذهنی (باور منفی)رو بردار و برو به سمت ثروت. فقط ما باور کردیم مانع وجو داره برای ثروتمند شدن. باورت رو اصلاح کن و ثروت خودش میاد و باید بیاد .چون ایده رو خدای مهربان میده انرژی برای حرکت میده امید میده ثروت هم که داده ما نمی دیدیم حالا ثروت هم میبینی و این مسیر زیبا ادامه دارد خدا رو سپاس که به من فهماند که من (خدا ) هست و همه چیز هست فقط تو باور (توکل) کن بقیه اش با من و باور رو هم من میدم تو فقط فکر نکن رها شدی من هستم و من و توکل بر من برای تمام همه شما بس است.
یه باور محدود اینه که به خود ثروت و ثروتمند بودن حس خوبی نداره ؛میگه اگه ثروتمند بشم از خدا دور میشم بلا سرم میاد، پس بیام با این ثروت کثیف یه کار تمیز بکنم که از خدا دور نشم . خدا با ثروتمند شدن من مخالفه پس من این شرطو بذارم که بگه :آها!حالا شدی بنده خوب من، ثروت یه چیز کثیفه حالا که میخوایی یه کار خوب باهاش بکنی و وسیله قرارش بدی برای تقرب به من بهت میدم وگرنه همینجوری خالی چیز خوبی نیست زندگیتو به گند می‌کشونه . در کل حس خوبی به ثروت نداره میخواد باهاش کاری کنه که اون حس بدی که بهش داره رو بپوشونه .توی ذهنش ثروت یعنی دوری از خدا یعنی شقاوت و جهنم یعنی حس گناه یعنی غم، یعنی بلا سرش اومدن ،بیماری. عدم امنیت، روابط خراب و…پس یه معامله بکنه که خدا این بلاها رو سرش نیاره.ولی کسی که باورهاش قدرتمنده خود ثروت رو ارزشمن و مایه تقرب به خدا میدونه حسش نسبت به ثروت فوق العادست براش ثروت یعنی شادی یعنی بهشت دنیا و آخرت یعنی آزادی ،امنیت،روایط عالی، و کلی چیز خوب دیگه… و باورش اینه که خدا خیلی دوست داره که ثروتمند باشه
یه مسئله دیگه به نظرم کمبود عزت نفسه، تو این دیدگاه میخواد به بقیه کمک کنه که احساس قدرت بکنه .به خاطر خلا هاش میخواد لقب خیّر بگیره، بگه آی مردم نگاه کنین من چقد آدم خوبیم . اگه خدا بهش بگه ببین من ثروته رو بهت میدم باهاش کار خیرم بکن ولی نمیذارم کسی بفهمه که تویی که این کارا رو کردی فکر نکنم قبول کنه معامله رو به احتمال زیاد فسخ کنه (همون نکته ای که استاد تو راهنمای عملی گفتند هدفش کلاس گذاشتنه نه خدا )
«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، بسان بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یک صد دانه باشد، و خداوند برای هر کسی بخواهد دو یا چند برابر میکند(رحمت) خدا وسیع و او دانا است». ا طرف میگه خب پس من ببخشم که زیاد شه که برکت توش بیفته . یه باور کمبود داره باور نداره که دریاست فکر میکنه تو کویره حالا یه چشمه پیدا کرده با خدا معامله میکنه که خدایا من اینو میبخشم تو برام بیشترش کن . هدفش خدا نیست هدفش ثروته است اگه خدا بهش بگه ثروت رو بهت میدم کار خیر هم باهاش بکن ولی زیادش نمی کنم برکتی در کار نیست ، همون قدری که هست میمونه شاید کمتر هم بشه ” ولی من این کارتو دوست دارم فقط برای من این کارو بکن “به نظرم عمراً یه قرون در کار خیر خرج کنه .
یه دیدگاه دیگه اینه که فکر میکنه مسئول زندگی بقیه است باورش اینه که دنیا پر از سیاهی و فقره پس خدایا بهم ثروت بده که یه ذره از این سیاهی رو پاک کنم وبه مسئو لیتم عمل کنم (همون ایثار خطرناک که در دوره عزت نفس گفته شده)
میخواهم پاسخ برخی از ترمزهای ذهنی که برای ثروتمند شدن وجود دارد رو از خود خدا بپرسم. بی شک باورهای درست در جهت کسب ثروت در این گفت وگو گفته خواهد شد…
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم مسئولیتم بیشتر می شه و نمی تونم از عهدش بربیام!
– اگه مسئولیت پذیر باشی خودش راه ها رو برات باز میکنه و تمام چیزهایی که لازم باشه در مسیر بهت الهام میشه!
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم از راه خدا دور میشم
– ولی اگه ثروتمند بشی و احساس گستردگی رو درک کنی به نظرت بهش نزدیک نمی شی؟!
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم بیشتر دید می شم و من ارتباطاتم قوی نیست.
– من مطمئنم به این باور داری که در مسیر پیشرفت هر چی که لازم باشه بهت گفته خواهد شد و هر چه لازم باشه یاد خواهی گرفت و یادت باشه که خدا در همه حال و همه لحظه با توست و در تو جاریست اگه تسلیمش باشی رفتار درست در مکان و زمان درست رو بهت تعلیم می دهد.
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم به پوچی می رسم.
– چرا این طور فکر نمی کنی که اگه ثروتمند بشی بی نیاز میشی و عظمت هستی رو بهتر میفهمی و دیدگاهت یه جهان عوض میشه و جهان را زیبا تر میبینی.
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم از راه کمال دور می شم.
– مگه کمال غیر بی نیازی و درک خداست پس وقتی ثروتمند بشی یک بعد نیازمندیت رو پشت سر می زاری و چند قدم بهش نزدیک تر میشی.
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم حریص تر می شم برای کسب ثروت زیاد و از خدا دور می شم.
– چرا این طوری فکر نمیکنی که برای ثروتمند شدن نیاز نیست کاری انجام بدی فقط کافیه باورات درست باشه ثروت خودش میاد نیازی نیست کاری انجام بدی که باعث حریص شدنت بشه. مگه خداوند که تنها قدرت جهان هستی است، حریص هست؟!
– من فکر می کنم ثروت در جهان محدوده و در دست افراد خاصی قرار داره.
– ولی اگه این طور باشه پس باید در نقشه خلقت خدا ایرادی باشه که چنین چیزی غیر ممکنه.
– از چه راهی باید کسب درآمد کرد؟؟
– اگه تسلیم خدا باشی اگه بهش ایمان داشته باشی و باور عمیق درونی بهش داشته باشی راهشم خودش می گه زیاد خودتو اذیت نکن!
– من همیشه از لحاظ مالی وابسته به خانواده ام بودم خودم چطوری می تونم کسب درآمد کنم؟
– اگه تنها مبنا قدرت جهان رو خدا ببینی خودش راهشو بهت نشون می ده.
– دنیا دنیای فانی است و مال دنیا ارزش نداره پس چرا دنبالش برم؟
– به تجلیات الهی بی حرمتی نکن (بهر اظهار است این خلق جهان- تا نماند گنج حکمت ها نهان) وقتی به چیزی می رسی و اون رو با تمام وجود احساسش می کنی و لمسش می کنی و درک می کنی و به منصه ظهور میرسونیش حکمت ها و رمزهایی برایت آشکار خواهد شد و به بهشت آگاهی می رسی…
.
.
.
زیاد سخت نگیر اینجا آمدی تا لذت ببری، خدا بزرگ و مهربان هست تمام راه ها را به رویت باز خواهد کرد اگر باهاش یک صدا باشی اگر بهش اعتماد کنی اگه ایمانت قوی باشه برای داشتن ایمان قوی هم باز لازم نیست کاری بکنی همین که اراده کنی و از اعماق وجودت بخواهی، خودش در درونت جاری خواهد شد و جام وجودت را با شراب عشق پر خواهد کرد و دیگر جز او چیزی نمیبینی…
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند – بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت.
احتمالا من کاملا به این آگاهی ها مسلط نیستم اما به طور موردی و کوتاه عرض میکنم تا جایی که فهمیدم:
۱) هر کس پاسخ فرکانس های که از قبل فرستاده رو دریافت میکنه و این که ما بخوایم دست کسی رو بگیریم از بدبختی نجات بدیم یعنی دخالت در کار سیستم از پیش برنامه ریزی شده ی فوق هوشمند خداوند. یادمه یه فایلی استاد آماده کرده بودن به نام به پرنده های مهاجر غذا ندهیم! چون چیزی که ما نمیبینیم روند تکامل اون افراده و با ترحم ما هبچ تغییری در اون روند ایجاد نمیشه و ما برعکس احتمالا هم خودمون رو هم اون شخص رو از پیشرفت و کمک به پیشرفت جهان دور کردیم! :)
۲) این باور منشا از این گرفته که ما داریم درخواست میکنیم فلان چیز رو خدایا انجام بده تا من فلان کار رو بکنم ( این خلاف عشق بی قید و شرط سیستم خداونده و شرک آلوده)
۳) منشا از این هم گرفته که خدایا من که لایق این ثروت نیستم، تو به من ثروت ببخش تا من به دیگران بدم که در اولویتن (کمبود عزت نفس)
۴)عدم ایمان به عدالت جهان که همه چیز به درستی در جای خودش هست
۵)عدم باور به تکامل؛ چون فرد میگه خدایا یه پولی از آسمون بریز پایین بدون این که من بهایی پرداخت کرده باشم!
۶)عدم باور به فراوانی جهان و تمرکز روی این که پول کمه و در اختیار همگان نیست.
۷)حرف های اینگونه نشان از اینه که سیستم خداوند به خوبی درک نشده که اون ثروت جدا از خداوند نیست که خداوند اون ثروت رو عطا کنه! خداوند همون ثروته! خداوند هم فقره هم ثروت خداوند هم شادیه هم غم… فقط بسته به فرکانس و باور های افراده که در زندگیشون ظاهر میشه
سلام به استاد و همه ی دوستان. این سوال خیلی ذهنم رو مشغول کرد. اتفاقا خود من هدفم اینه که وقتی ثروتمند می شم به شادی جهان کمک کنم نه به بیماران و فقرا (به صورت مستقیم البته دوست ندارم کمک کنم تا با توجه بهشون خودم جزئی از اون ها نشم) ولی تو همین باور من هم ترمز وجود داره. حس می کنم اصولا ما نه تنها باور های مخربی در مورد خودمون از جمله احساس عدم لیاقت برای ثروتمند شدن داریم و صدالبته باور های نادرستی در مورد ثروت داریم .ولی ولی عمیقا باور دارم که بیش تر از همه چیز ما باورهای اشتباهی در مورد خدا داریم که ریشه در اعتقادات بعضا به شدت پوسیده ی جامعه مون داره یعنی چی؟ یعنی ما از بچگی پدر و مادرمون بهمون گفتن اگه بچه ی خوبی باشی دوست دارم یا می برمت پارک یا …. یا در مورد خدا بهمون گفتن : اگه نماز بخونی خدا دوست داره یا اگه فلان کار رو کنی خدا هم دعات رو قبول می کنه و …. این که استاد می گن که باور ها ریشه در باورهای اجدادمون داره دقیقا یعنی همین. از بچگی هم جامعه ، هم خانواده و هم مدرسه و در کل هر چیزی که به ساختن باور های ما منجر می شدند بین ما و خدا دیوار کشیدند و الان هم حس می کنیم برای این که این دیوار محکم رو بشکونیم و یا کاری کنیم که فرو بریزه (از قصد و کاملا عمدی از کلمه ی دیوار استفاده کردم و نه چیزی مثل پرده یا … چون دلیل این که خیلی ها ثروتمند نمیشن محکم تر بودن این حائل بین ما و خداست) و گرنه اگر فاصله ای بین خودمون و خدا احساس نمی کردیم و خدا رو از رگ گردن به خودمون نزدیک تر می دیدیم و ترس هایی که تو ذهنمون کاشتند رو کنار می گذاشتیم و راحت و بدون قید و شرط و بدون تصور انسان گونه نسبت به خدا داشتن” که باید دلش رو به دست بیاریم تا بهمون ثروت بده” روی باور های ثروتمون کار می کردیم و از خدا درخواست می کردیم در مدت زمان مناسب (با طی کردن دور ه ی تکاملمون) به خواسته ها می رسیدیم و نذر و قید و شرط نیاز نبود. تو جامعه ی مذهبی (اسمی و نه عملی) ما بدترین باورها رو در مورد خدای مهربون در ذهنمون کاشتند که باید آگاهانه تغییرشون بدیم تا به خواسته هامون برسیم و این باور به نظرم مساله ی مهمیه که تغییر ندادنش می تونه ترمز قوی ای باشه. موفق باشید
کلا دارم حال میکنم با نوشتن دیدگاه و مطمئنم که این صحبت هام برای دوستان مفیده.
میانگین درآمد ماهیانه من در 6ماهه نخست امسال 134میلیون تومن بود. در همین حین از خدا 3برابر شدنش رو هم درخواست کردم ولی این ماه خیلی افت کرد. دلیل افت کردن رو میدونم. یه باورها و اتفاقاتی رو جذب کردم که باعث این نتیجه شد. کلا خودم مسئول اتفاقات خودم هستم.
میدونید چیه؟ من به دنبال اینم که چرا 3برابر نشد؟
به یه جوابی رسیدم. اینکه توی همون زمانی که درخواست 3برابری رو میکردم، ایده هایی اومد سراغم که اونارو جدی نگرفتم. اینکه ایده ای رو جدی نگیری یعنی کمبود ایمان. قدم برنداشتن و حرکت نکردن.
یعنی درخواستت رو قبول نداری و نمیخوای که 3برابر بشه. اگه واقعا و با تمام وجودت میخوای، پس چرا حرکت نکردی برای قدم بعدی؟
سلام و درود بر همه دوستان عزیز
برکات خداوند و فراوانی نعمت لحظه به لحظه گوارای وجودتان باد
خداوند در ۸ ۲۴۵ سوره بقره میفرماید چه کسی ست که به خدا قرض نیکو دهد و خداوند به او چند برابر میدهد
این یعنی هر آنچه از دارایی خود بخاطر خشنودی خدا ببخشیم خدا برکت را به مال ما میدهد. یعنی با بخشش چیزی از ثروت و دارایی ما کم نمیشه و این راهی ست برای سرازیر شدن برکت اگر فقط برای خدا باشد
پس بخشش معامله ای نیست که بگوییم خدا تو به ما بده من از اون میبخشم
منتی بر خداوند نیست
و این یعنی محدود کردن و نادیده گرفتن فضل خدا
و باور اشتباهی ست که شرط میکنم اگر بدهی میبخشم
نه این نیست تو از مالت ببخش مطمئن باش خدا برکت میدهد
دستهای خدا فراوان است و قدرت وفضلش نامحدود
فضل و نعمت خدا آبی نیست که داخل کاسه بریزی تا جایی که لبریز شد بگی دیگه نریز، انتها ندارد
آنچه خدا میدهد گویی قاشقی آب، تو از دریا بردار
اتفاقی برای حجم آب دریا می افتد ؟؟؟؟
اینکه تو از آنچه هم اکنون داری بخاطر رضای خدا ببخشی هم به معنی باور فراوانی ست هم شکر نعمت
که هم بخشش دارایی بر مال می افزاید
هم شکر نعمت ( لئن شکرتم لازیدنکم… اگر شکر گذار باشید بر شما می افزایم)
سلام خدمت دوستان و خانواده ی خوب و صمیمی عباسمنشی‌ها
آقا این سوالی رو که استاد عزیز مطرح کرد اصلا خود من بودم،در تمام زندگیم توهم این را داشتم که خداوند از طریق من میخواهد به مردمش کمک کند !!!! اصلا من چیزی نبوده از خدا بخوام و پشت سرش اینو نگم که در عوضش فلان و فلان را به فلانی و فلانی میبخشم،آخه یکی نبود بگه به تو چه ربطی داره بابا،مگه تو پدر معنوی مردم هستی،به قول استاد هر کسی دقیقا همون جایی باید باشه که هست،دقیقا جای هممون درست همینجایی هست که هستیم.این جمله ی استادو باید با طلا نوشت،همین باعث میشه بفهمیم که باید مسئولیت پذیر زندگی خودمون باشیم،حالا تازه فهمیدم که من ترمز نداشتم تو زندگیم چون من خود ترمز هستم،حالا میفهمم چرا هر کاری میکردم پول تو زندگیم به مقدار زیاد وارد نمیشد،یا اگر هم میشد دقیقا به همون مقدار خرج تراشیده میشد،چون من احساس لیاقت ثروت را در باطنم نداشتم،یا اگه پولی میومد میگفتم آخه من که زحمت زیادی نکشیدم بابتش،میگفتم بابا فلانی از صبح زود تا شب داره میدوئه بعد من پولدار بشم،ببینید چقدر این ترمز من سرامیکی و خنک کننده بوده !!!!! خیلی باورهای مشکل آفرین داشتم ،مثلا اینکه حتما یکی باید بیاد منو پولدار کنه،این لیاقت رو در خودم نمی‌دیدم که خودم به طور طبیعی میتونم پولدار بشم.خلاصه اذیتتون نکنم به نظر من وقتی چیزی از خدا میخوای به قول استاد باید خودتو شایسته ی اون بدونی،و مطمئنی باشی خدا بدون منت و شرط بهت میده و بدونی که خداوند از فضل و وهابیتش بهت نعمت و فراوانی میده،خداوند عاشقمونه،کاش من اینو بفهمم،راستی یه چیز دیگه بگم رفقا : این باور غلط احساس گناه از اون ترمزهای آج دار abs قوی هست هااااا، خیلی هم ظریف و یواش اون گوشه موشه های ذهنت بی سر و صدا نشسته و خودشم زده به اون راه که یعنی من کاره ای نیستم ولی همش زیر سر خودشه،چنان جلوی نعمت و ثروت رو تو زندگیت میگیره که اصلا فکرشو نمیکنی، خیلییییی دوستون دارم،عاششششقتونممم،ممنونم که نظر میلاد رودخوندید، از استاد گل خودمم تشکر میکنم که این جمع خوب رو باعثش شده، خدای خوبم همه ی خواسته هاتونو جواب میده،فقط اندکی باور قدرتمند کننده ،فعلا یا حق ???
به بنام خالق یکتا
سلام به همه .جواب هر سوال توی خودشه هر سوال هم یه جواب داره ولی برای تک تک ما اون جواب یه معنی داره.جواب سوال اینه که رفع موانع ذهنی در واقع تغییر باورهای منفی چه ارتباطی به پول یا هر چیز دیگه ای داره خیلی از ما فکر میکنیم ذهن ثروتمند یعنی اینکه آدم اول باید ثروت رو بیرون ببینه و تجربش کنه بعد ثروتمند بشه یعنی حتی خدا رو باید با چشم ببینه بعد باورش کنه در صورتیکه خدا رو هم باید اول باورش کرد بعد میبینیش آیات و نشانه های خدا ،ثروت و….بیرون هستند ولی از درون اول باید انها را دید و باور داشت بعد برای هر شخصی به عینیت در میان .وگرنه خدا که هست ثروت که هست ولی تا اونجاییکه باورت رو اصلاح میکنی تو زندگیت میاد وقتی یه ایده به ذهن ما میاد از کجا میاد از عدم ولی چرا قبلا این ایده نبود چون باورمون رو اصلاح کردیم و خدا رو بیشتر میبینیم و ثروت و….همین جوری که این بنده دوست داشتنی خدا (آقای عباسمنش) در مورد ترمز صحبت کردند من فکر کردم دیدم ترمز هم بد نیست شما فکر کنید اگه ماشین ترمز نداشت بعد از حرکت کردن دیگه متوقف نمی شد حتی اگه تو مسیر اشتباه باشی پس ترمز هم خوبه بستگی به باور ما داره. وقتی به سمت فقر میری باید ترمز کنی و بعد بری به سمت خروجی و جاده ثروت. وقتی گناه میکنی ترمز کنی(توبه) بعد بری به سمت کار خوب. حضرت علی گفته گناهی که باعث شود شما هشیار بشی بهتر است از کار خوبی که شما رو مغرور کنه. پس موانع ذهنی (باور منفی)رو بردار و برو به سمت ثروت. فقط ما باور کردیم مانع وجو داره برای ثروتمند شدن. باورت رو اصلاح کن و ثروت خودش میاد و باید بیاد .چون ایده رو خدای مهربان میده انرژی برای حرکت میده امید میده ثروت هم که داده ما نمی دیدیم حالا ثروت هم میبینی و این مسیر زیبا ادامه دارد خدا رو سپاس که به من فهماند که من (خدا ) هست و همه چیز هست فقط تو باور (توکل) کن بقیه اش با من و باور رو هم من میدم تو فقط فکر نکن رها شدی من هستم و من و توکل بر من برای تمام همه شما بس است. فقر میری باید ترمز کنی و بعد بری به سمت خروجی و جاده ثروت. وقتی گناه میکنی ترمز کنی(توبه) بعد بری به سمت کار خوب. حضرت علی گفته گناهی که باعث شود شما هشیار بشی بهتر است از کار خوبی که شما رو مغرور کنه. پس موانع ذهنی (باور منفی)رو بردار و برو به سمت ثروت. فقط ما باور کردیم مانع وجو داره برای ثروتمند شدن. باورت رو اصلاح کن و ثروت خودش میاد و باید بیاد .چون ایده رو خدای مهربان میده انرژی برای حرکت میده امید میده ثروت هم که داده ما نمی دیدیم حالا ثروت هم میبینی و این مسیر زیبا ادامه دارد خدا رو سپاس که به من فهماند که من (خدا ) هست و همه چیز هست فقط تو باور (توکل) کن بقیه اش با من و باور رو هم من میدم تو فقط فکر نکن رها شدی من هستم و من و توکل بر من برای تمام همه شما بس است.
سلام
یه باور محدود اینه که به خود ثروت و ثروتمند بودن حس خوبی نداره ؛میگه اگه ثروتمند بشم از خدا دور میشم بلا سرم میاد، پس بیام با این ثروت کثیف یه کار تمیز بکنم که از خدا دور نشم . خدا با ثروتمند شدن من مخالفه پس من این شرطو بذارم که بگه :آها!حالا شدی بنده خوب من، ثروت یه چیز کثیفه حالا که میخوایی یه کار خوب باهاش بکنی و وسیله قرارش بدی برای تقرب به من بهت میدم وگرنه همینجوری خالی چیز خوبی نیست زندگیتو به گند می‌کشونه . در کل حس خوبی به ثروت نداره میخواد باهاش کاری کنه که اون حس بدی که بهش داره رو بپوشونه .توی ذهنش ثروت یعنی دوری از خدا یعنی شقاوت و جهنم یعنی حس گناه یعنی غم، یعنی بلا سرش اومدن ،بیماری. عدم امنیت، روابط خراب و…پس یه معامله بکنه که خدا این بلاها رو سرش نیاره.ولی کسی که باورهاش قدرتمنده خود ثروت رو ارزشمن و مایه تقرب به خدا میدونه حسش نسبت به ثروت فوق العادست براش ثروت یعنی شادی یعنی بهشت دنیا و آخرت یعنی آزادی ،امنیت،روایط عالی، و کلی چیز خوب دیگه… و باورش اینه که خدا خیلی دوست داره که ثروتمند باشه
یه مسئله دیگه به نظرم کمبود عزت نفسه، تو این دیدگاه میخواد به بقیه کمک کنه که احساس قدرت بکنه .به خاطر خلا هاش میخواد لقب خیّر بگیره، بگه آی مردم نگاه کنین من چقد آدم خوبیم . اگه خدا بهش بگه ببین من ثروته رو بهت میدم باهاش کار خیرم بکن ولی نمیذارم کسی بفهمه که تویی که این کارا رو کردی فکر نکنم قبول کنه معامله رو به احتمال زیاد فسخ کنه (همون نکته ای که استاد تو راهنمای عملی گفتند هدفش کلاس گذاشتنه نه خدا )
یه باور دیگه
مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِأئَهُ حَبَّهٍ وَ اللّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ».
«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، بسان بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یک صد دانه باشد، و خداوند برای هر کسی بخواهد دو یا چند برابر میکند(رحمت) خدا وسیع و او دانا است». ا طرف میگه خب پس من ببخشم که زیاد شه که برکت توش بیفته . یه باور کمبود داره باور نداره که دریاست فکر میکنه تو کویره حالا یه چشمه پیدا کرده با خدا معامله میکنه که خدایا من اینو میبخشم تو برام بیشترش کن . هدفش خدا نیست هدفش ثروته است اگه خدا بهش بگه ثروت رو بهت میدم کار خیر هم باهاش بکن ولی زیادش نمی کنم برکتی در کار نیست ، همون قدری که هست میمونه شاید کمتر هم بشه ” ولی من این کارتو دوست دارم فقط برای من این کارو بکن “به نظرم عمراً یه قرون در کار خیر خرج کنه .
یه دیدگاه دیگه اینه که فکر میکنه مسئول زندگی بقیه است باورش اینه که دنیا پر از سیاهی و فقره پس خدایا بهم ثروت بده که یه ذره از این سیاهی رو پاک کنم وبه مسئو لیتم عمل کنم (همون ایثار خطرناک که در دوره عزت نفس گفته شده)
تشکر میکنم از همه تون. ما خیلی خوبیم
به نام خدا
یک موضوع دیگ ب ذهنم اومد ک حالا میخوام بگم
ما فک میکنیم با درخواست کردنمون ی چیزی از بقیه کم میشه و ب ما داده میشه و حالا میخوایم با مثلا بخشیدن اون رو جبران کنیم
در حالی ک ب اندازه ی کافی برای همه نعمت و ثروت هست
میخواهم پاسخ برخی از ترمزهای ذهنی که برای ثروتمند شدن وجود دارد رو از خود خدا بپرسم. بی شک باورهای درست در جهت کسب ثروت در این گفت وگو گفته خواهد شد…
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم مسئولیتم بیشتر می شه و نمی تونم از عهدش بربیام!
– اگه مسئولیت پذیر باشی خودش راه ها رو برات باز میکنه و تمام چیزهایی که لازم باشه در مسیر بهت الهام میشه!
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم از راه خدا دور میشم
– ولی اگه ثروتمند بشی و احساس گستردگی رو درک کنی به نظرت بهش نزدیک نمی شی؟!
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم بیشتر دید می شم و من ارتباطاتم قوی نیست.
– من مطمئنم به این باور داری که در مسیر پیشرفت هر چی که لازم باشه بهت گفته خواهد شد و هر چه لازم باشه یاد خواهی گرفت و یادت باشه که خدا در همه حال و همه لحظه با توست و در تو جاریست اگه تسلیمش باشی رفتار درست در مکان و زمان درست رو بهت تعلیم می دهد.
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم به پوچی می رسم.
– چرا این طور فکر نمی کنی که اگه ثروتمند بشی بی نیاز میشی و عظمت هستی رو بهتر میفهمی و دیدگاهت یه جهان عوض میشه و جهان را زیبا تر میبینی.
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم از راه کمال دور می شم.
– مگه کمال غیر بی نیازی و درک خداست پس وقتی ثروتمند بشی یک بعد نیازمندیت رو پشت سر می زاری و چند قدم بهش نزدیک تر میشی.
– من فکر می کنم اگه ثروتمند بشم حریص تر می شم برای کسب ثروت زیاد و از خدا دور می شم.
– چرا این طوری فکر نمیکنی که برای ثروتمند شدن نیاز نیست کاری انجام بدی فقط کافیه باورات درست باشه ثروت خودش میاد نیازی نیست کاری انجام بدی که باعث حریص شدنت بشه. مگه خداوند که تنها قدرت جهان هستی است، حریص هست؟!
– من فکر می کنم ثروت در جهان محدوده و در دست افراد خاصی قرار داره.
– ولی اگه این طور باشه پس باید در نقشه خلقت خدا ایرادی باشه که چنین چیزی غیر ممکنه.
– از چه راهی باید کسب درآمد کرد؟؟
– اگه تسلیم خدا باشی اگه بهش ایمان داشته باشی و باور عمیق درونی بهش داشته باشی راهشم خودش می گه زیاد خودتو اذیت نکن!
– من همیشه از لحاظ مالی وابسته به خانواده ام بودم خودم چطوری می تونم کسب درآمد کنم؟
– اگه تنها مبنا قدرت جهان رو خدا ببینی خودش راهشو بهت نشون می ده.
– دنیا دنیای فانی است و مال دنیا ارزش نداره پس چرا دنبالش برم؟
– به تجلیات الهی بی حرمتی نکن (بهر اظهار است این خلق جهان- تا نماند گنج حکمت ها نهان) وقتی به چیزی می رسی و اون رو با تمام وجود احساسش می کنی و لمسش می کنی و درک می کنی و به منصه ظهور میرسونیش حکمت ها و رمزهایی برایت آشکار خواهد شد و به بهشت آگاهی می رسی…
.
.
.
زیاد سخت نگیر اینجا آمدی تا لذت ببری، خدا بزرگ و مهربان هست تمام راه ها را به رویت باز خواهد کرد اگر باهاش یک صدا باشی اگر بهش اعتماد کنی اگه ایمانت قوی باشه برای داشتن ایمان قوی هم باز لازم نیست کاری بکنی همین که اراده کنی و از اعماق وجودت بخواهی، خودش در درونت جاری خواهد شد و جام وجودت را با شراب عشق پر خواهد کرد و دیگر جز او چیزی نمیبینی…
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند – بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت.
چقدر باورها ریشه دارن
نیم ساعته که دارم مینویسم فکر کنم 10 یا 15سطری شده بود. دستم روی یه چیزی خورد و همه اش پاک شد
یعنی برای شرکت در مسابقه و برنده شدن 2تومن پول هم انقدر میتونه باور خراب باشه
یعنی من لایق دریافت 2تومن پولم نیستم؟
سلام به همگی
احتمالا من کاملا به این آگاهی ها مسلط نیستم اما به طور موردی و کوتاه عرض میکنم تا جایی که فهمیدم:
۱) هر کس پاسخ فرکانس های که از قبل فرستاده رو دریافت میکنه و این که ما بخوایم دست کسی رو بگیریم از بدبختی نجات بدیم یعنی دخالت در کار سیستم از پیش برنامه ریزی شده ی فوق هوشمند خداوند. یادمه یه فایلی استاد آماده کرده بودن به نام به پرنده های مهاجر غذا ندهیم! چون چیزی که ما نمیبینیم روند تکامل اون افراده و با ترحم ما هبچ تغییری در اون روند ایجاد نمیشه و ما برعکس احتمالا هم خودمون رو هم اون شخص رو از پیشرفت و کمک به پیشرفت جهان دور کردیم! :)
۲) این باور منشا از این گرفته که ما داریم درخواست میکنیم فلان چیز رو خدایا انجام بده تا من فلان کار رو بکنم ( این خلاف عشق بی قید و شرط سیستم خداونده و شرک آلوده)
۳) منشا از این هم گرفته که خدایا من که لایق این ثروت نیستم، تو به من ثروت ببخش تا من به دیگران بدم که در اولویتن (کمبود عزت نفس)
۴)عدم ایمان به عدالت جهان که همه چیز به درستی در جای خودش هست
۵)عدم باور به تکامل؛ چون فرد میگه خدایا یه پولی از آسمون بریز پایین بدون این که من بهایی پرداخت کرده باشم!
۶)عدم باور به فراوانی جهان و تمرکز روی این که پول کمه و در اختیار همگان نیست.
۷)حرف های اینگونه نشان از اینه که سیستم خداوند به خوبی درک نشده که اون ثروت جدا از خداوند نیست که خداوند اون ثروت رو عطا کنه! خداوند همون ثروته! خداوند هم فقره هم ثروت خداوند هم شادیه هم غم… فقط بسته به فرکانس و باور های افراده که در زندگیشون ظاهر میشه
قسمت اخر درست نیست
خدا فقر نیست
الشیطان یعدکم الفقر
کمبود فقر بیماری و … از خدا نیست
از فرکانسهای بما قدمت ایدیهم خودمون که منشاء اون از نجوای شیطان جن و انسه
سلام به استاد و همه ی دوستان. این سوال خیلی ذهنم رو مشغول کرد. اتفاقا خود من هدفم اینه که وقتی ثروتمند می شم به شادی جهان کمک کنم نه به بیماران و فقرا (به صورت مستقیم البته دوست ندارم کمک کنم تا با توجه بهشون خودم جزئی از اون ها نشم) ولی تو همین باور من هم ترمز وجود داره. حس می کنم اصولا ما نه تنها باور های مخربی در مورد خودمون از جمله احساس عدم لیاقت برای ثروتمند شدن داریم و صدالبته باور های نادرستی در مورد ثروت داریم .ولی ولی عمیقا باور دارم که بیش تر از همه چیز ما باورهای اشتباهی در مورد خدا داریم که ریشه در اعتقادات بعضا به شدت پوسیده ی جامعه مون داره یعنی چی؟ یعنی ما از بچگی پدر و مادرمون بهمون گفتن اگه بچه ی خوبی باشی دوست دارم یا می برمت پارک یا …. یا در مورد خدا بهمون گفتن : اگه نماز بخونی خدا دوست داره یا اگه فلان کار رو کنی خدا هم دعات رو قبول می کنه و …. این که استاد می گن که باور ها ریشه در باورهای اجدادمون داره دقیقا یعنی همین. از بچگی هم جامعه ، هم خانواده و هم مدرسه و در کل هر چیزی که به ساختن باور های ما منجر می شدند بین ما و خدا دیوار کشیدند و الان هم حس می کنیم برای این که این دیوار محکم رو بشکونیم و یا کاری کنیم که فرو بریزه (از قصد و کاملا عمدی از کلمه ی دیوار استفاده کردم و نه چیزی مثل پرده یا … چون دلیل این که خیلی ها ثروتمند نمیشن محکم تر بودن این حائل بین ما و خداست) و گرنه اگر فاصله ای بین خودمون و خدا احساس نمی کردیم و خدا رو از رگ گردن به خودمون نزدیک تر می دیدیم و ترس هایی که تو ذهنمون کاشتند رو کنار می گذاشتیم و راحت و بدون قید و شرط و بدون تصور انسان گونه نسبت به خدا داشتن” که باید دلش رو به دست بیاریم تا بهمون ثروت بده” روی باور های ثروتمون کار می کردیم و از خدا درخواست می کردیم در مدت زمان مناسب (با طی کردن دور ه ی تکاملمون) به خواسته ها می رسیدیم و نذر و قید و شرط نیاز نبود. تو جامعه ی مذهبی (اسمی و نه عملی) ما بدترین باورها رو در مورد خدای مهربون در ذهنمون کاشتند که باید آگاهانه تغییرشون بدیم تا به خواسته هامون برسیم و این باور به نظرم مساله ی مهمیه که تغییر ندادنش می تونه ترمز قوی ای باشه. موفق باشید
کلا دارم حال میکنم با نوشتن دیدگاه و مطمئنم که این صحبت هام برای دوستان مفیده.
میانگین درآمد ماهیانه من در 6ماهه نخست امسال 134میلیون تومن بود. در همین حین از خدا 3برابر شدنش رو هم درخواست کردم ولی این ماه خیلی افت کرد. دلیل افت کردن رو میدونم. یه باورها و اتفاقاتی رو جذب کردم که باعث این نتیجه شد. کلا خودم مسئول اتفاقات خودم هستم.
میدونید چیه؟ من به دنبال اینم که چرا 3برابر نشد؟
به یه جوابی رسیدم. اینکه توی همون زمانی که درخواست 3برابری رو میکردم، ایده هایی اومد سراغم که اونارو جدی نگرفتم. اینکه ایده ای رو جدی نگیری یعنی کمبود ایمان. قدم برنداشتن و حرکت نکردن.
یعنی درخواستت رو قبول نداری و نمیخوای که 3برابر بشه. اگه واقعا و با تمام وجودت میخوای، پس چرا حرکت نکردی برای قدم بعدی؟
آفرین حمیدجان. آفرین که چقدر خوب کشف کردی
خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت