اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و درود خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی ام:
چیزی که به ذهن من رسید این بود و برای خودم هم اتفاق افتاده بود که با توجه به سوال که گفته شده معمولا در اولین قدم این قرارداد با خدا بسته میشه باید بدونیم که جریان تکامل رو باید جدی بگیریم و از اونجایی که همیشه میخوایم با سرعت هرچه تمامتر به سمت ثروت پیش بریم، در صورتی که هرکدوم از ما روی یه ریلی در حال حرکتیم و این ریل ممکنه ریل فقر باشه و هنوز وارد ریل ثروت نشده باشیم ولی ممکنه برای یک نفر دیگه ای که آماده تره زودتر این تغییر فرکانس اتفاق بیفته پس باید مطمئن باشیم که اگه در حال کار کردن روی باورهامون باشیم بالاخره نتایج خودشون رو نشون میدن.
و تمرکزمون رو به جای طی کردن مسیر روی نتیجه بزاریم باعث میشه که دستمون روی ترمز باشه و نتونیم با راحتی و آرامش حرکت کنیم پس به جای این که نتیجه گرا باشیم باید از مسیر لذت ببریم و با آرامش و شادی و احساس عالی شاهد تغییر فرکانس هامون باشیم.
مورد بعدی این که توی جریان بخشش باید این رو بدونیم که حس دلسوزی همیشه باعث میشه ترمز بگیریم و این که با خدا یه همچین قراردادی بستن یعنی این که “من دلم به حال بنده های فقیر و بیمارت میسوزه و من فقط میخوام که ثروتمند بشم که اونا رو از این بدبختی نجات بدم” و این تغییر رو ما میخوام انجام بدیم به خاطر دیگران نه به خاطر خودمون در صورتی که باید این رو بدونیم که هیچ کس مسئول زندگی شخص دیگه ای نیست و اگه یک فردی توی فقر گیر کرده فقط خودش مسئوله و ما اگه فرضا کمکی هم بکنیم نباید در جهت این باشه که زندگی اون تغییر کنه بلکه هر بخششی رو باید با این نیت انجام بدیم که خدا توی قرآن به ما گفته که انفاق کنید و ما یه بخشی از درآمدمون مال خودمون نیست و اون یه بخش باید به صاحبش داده بشه.
امیدوارم تونسته باشم جواب سوال رو بدم و این که من اولین باره که دارم کامنت میزارم و تو مسابقه شرکت میکنم.
حقیقت اینه که خدا جهان هستی را آفریده ویک سری قانون هم افریده و بعد از آن انسان را رها کرده که این قوانین همون داده های خداهستند که از قبل داده شده .در نتیجه رسیدن به خواسته ها در سایه عمل به قوانین صورت میگیره و شرطی کردن درخواست اصولا معنی نمیدهد.
یه کد مخرب دیگه رو فهمیدم استاد و انگاری پاشنه آشیل من نیست خدارو شکر ولی اینو با چندین بار گوش دادن به فایل شما که سوال پرسیدید بهش رسیدم
.
.
.
کد مخرب پنجم
اینه که ما قول میدیم و تعهد میدیم به خدا که اگر ثروتمند بشیم این کارو این کارو با این کمکهارو میکنیم
یعنی ما فکر میکنیم که در حالت عادی لیاقت و سزاوار این ثروت نیستیم و اگر بیایم به دیگران کمک کنیم تا حدودی از این بی لیاقتی کم میکنیم و در واقع ما خودمون رو لایق این ثروت نمیدونیم
کد مخرب ششم
خب ما به خدا قول میدیم که کمک کنیم وقتی ثروتمند بشیم و فکر میکنیم که اگر خدا نخواهد ما ثروتمند نمیشیوم در صورتی که خداوند گفته همه اتفاقات پیش روی شما بما قدمت ایدیهم و بما کسبت ایدیهمه و خودتونید که تعیین میکنید که چه زندگی داشته باشید
و از این رو ازش میخوایم که بما پول بده، ثروت بده ما بعدا به بنده هات کمک میکنیم?
در کل خیلی سوال خوبی بود چند روز حسابی ذهنمو درگیر کردم و هرچی بفکرم امدو گفتم
نه برای جایزه
واقعا من درک کردم که فکر کردن به این مسائل و این جواب ها میتونه بسار آگاهی دهنده باشه
نفس این خواسته کاملأ درسته ولی مشکل توی ضمیر ناخود آگاه خودمون هست و به نظر من دلیل نوشتن همچین هدفی برای ثروتمند شدن این باور غلطه که ثروتمندان انسانهای بدی هستن و حاضر نیستن از مالشون ببخشن و همه ثروت ها رو برای خودشون میخوان و البته ما مثل اونها نیستیم و قبل از به ثروت رسیدن میخوایم این تعهد رو بدیم که اگه ثروت مند شدیم انسان بهتری میشیم باید بدونیم هرچیزى رو که میخوایم رو به راحتى بدست میاریم کافیه تکاملمون رو طى کنیم وبخداایمان صددرصد داشته باشیم
به نظر من این موضوع چند باور اشتباه و محدود کنندرو نشون میده
اول اینکه هم چنان پول و ثروت رو ذاتا خوب نمی دونیم
یعنی این باور وجود داره که حتما پول باید صرف یسری موارد بشه و داشتن خونه ی خوب و ماشین خوب و کلا استفاده اشخصی از پول در جهت رفاه رو کاری غیر معنوی میدونیم که باید حتما یه وقفی بکنیم تا استفاده ازون پول مشکلی نداشته باشه و مصرف خود پول تنهایی کار خوبی نیست
دو مین مورد بر میگرده به این که ما از کودکی ذهنمون شرطی شده،در واقع ما یاد گرفتیم برای این که یه چیزی بگیریم باید یچیزی بدیم مثل این میمونه که ما خدا رو پدری پولدار فرض می کنیم که برای خریدن ماشین واسمون باید مثلا در کنکور قبول شیم یا دست از کارایی که پدر دوست نداره بر داریم این معنای دادن بها نیست جرا که بهای ثروت مند شدن زمان و تلاشی که ما صرف می کنیم در حقیقت ما با این شرط بستن با خدا می خواینثم خدا رو قلقلک بدیم که به ما ثروت بده چون ایمان نداریم اونو دریافت می کنیم
سومین موضوع اینه که ما کلا معنویت رو در این می بینیم که پول بدیم یه چیزی بسازیم‌وقف کنیم یعنی در حقیقت می خواهیم معنویت رو هم بخریم در حالی که آموزش دانشته ها و آموخته هامون و کلی کار دیگه وجود داره و دقیقا خود وروت مند شدن معنوی ترین کاره چون هم دیدگاه توحیدی داری هم جهان خودت و پیرامونتو بهتر کردی هم نمونه ای شدی برای اینکه دیگران بیشتر باور کنند که میشه با ایمان و تغییر باور و کار روی خودت به همه چیز رسید
به نام پروردگار جهانیان
سلام و درود خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی ام:
چیزی که به ذهن من رسید این بود و برای خودم هم اتفاق افتاده بود که با توجه به سوال که گفته شده معمولا در اولین قدم این قرارداد با خدا بسته میشه باید بدونیم که جریان تکامل رو باید جدی بگیریم و از اونجایی که همیشه میخوایم با سرعت هرچه تمامتر به سمت ثروت پیش بریم، در صورتی که هرکدوم از ما روی یه ریلی در حال حرکتیم و این ریل ممکنه ریل فقر باشه و هنوز وارد ریل ثروت نشده باشیم ولی ممکنه برای یک نفر دیگه ای که آماده تره زودتر این تغییر فرکانس اتفاق بیفته پس باید مطمئن باشیم که اگه در حال کار کردن روی باورهامون باشیم بالاخره نتایج خودشون رو نشون میدن.
و تمرکزمون رو به جای طی کردن مسیر روی نتیجه بزاریم باعث میشه که دستمون روی ترمز باشه و نتونیم با راحتی و آرامش حرکت کنیم پس به جای این که نتیجه گرا باشیم باید از مسیر لذت ببریم و با آرامش و شادی و احساس عالی شاهد تغییر فرکانس هامون باشیم.
مورد بعدی این که توی جریان بخشش باید این رو بدونیم که حس دلسوزی همیشه باعث میشه ترمز بگیریم و این که با خدا یه همچین قراردادی بستن یعنی این که “من دلم به حال بنده های فقیر و بیمارت میسوزه و من فقط میخوام که ثروتمند بشم که اونا رو از این بدبختی نجات بدم” و این تغییر رو ما میخوام انجام بدیم به خاطر دیگران نه به خاطر خودمون در صورتی که باید این رو بدونیم که هیچ کس مسئول زندگی شخص دیگه ای نیست و اگه یک فردی توی فقر گیر کرده فقط خودش مسئوله و ما اگه فرضا کمکی هم بکنیم نباید در جهت این باشه که زندگی اون تغییر کنه بلکه هر بخششی رو باید با این نیت انجام بدیم که خدا توی قرآن به ما گفته که انفاق کنید و ما یه بخشی از درآمدمون مال خودمون نیست و اون یه بخش باید به صاحبش داده بشه.
امیدوارم تونسته باشم جواب سوال رو بدم و این که من اولین باره که دارم کامنت میزارم و تو مسابقه شرکت میکنم.
شاد، پیروز، سربلند و ثروتمند باشید.
عاشقتونم
خدانگهدار.
سلام
حقیقت اینه که خدا جهان هستی را آفریده ویک سری قانون هم افریده و بعد از آن انسان را رها کرده که این قوانین همون داده های خداهستند که از قبل داده شده .در نتیجه رسیدن به خواسته ها در سایه عمل به قوانین صورت میگیره و شرطی کردن درخواست اصولا معنی نمیدهد.
سلام ب همه جذابا?
ب نظر من اول از همه من دارم شرط بندی میکنم ، میگم خدایا بده تا بدم
چند تا نکته داره:
۱-خدایا بده یعنی الان ندارم ،یعنی حس و ارتعاشِ الانِ من نداریه و حسم مثل یک نیازمندِ ، طبیعتا حس نداری رو جذب میکنم و این ی ترمز
اگر واقعا حس یک مرفه رو داشته باشم ک از همین حالا هر چند کم کمک میکنم و مطمعنم ک بیشترش رو خدا بهم برمیگردونه
۲-ب آینده موکول میکنم یعنی حالا حالاها پیش نمیاد
۳_بده تا بدم ب نوعی شرک هم توش هست
چون همون خدایی ک به من میده ، ب بقیه هم میده .
با سلام مجدد خدمت استاد عزیز و دوستان گلم
در ادامه پیام خودم باز هم به این باورهای غلط رسیدم که موجب ایجاد چنین باورهایی میشوند :
1) بخشش خداوند محدود بوده و تا زمانیکه ما کاری را انجام ندهیم, او نیز کاری را برای ما انجام نمیدهد .
2) من لیاقت داشتن آن خواسته را ندارم و شاید خداوند بخاطر دیگران , آنرا بمن بدهد .
3) جهان محدود است و ما به تنهایی نمی توانیم یک خواسته بزرگ داشته باشیم .
سلام وقتتون بخیر
یه کد مخرب دیگه رو فهمیدم استاد و انگاری پاشنه آشیل من نیست خدارو شکر ولی اینو با چندین بار گوش دادن به فایل شما که سوال پرسیدید بهش رسیدم
.
.
.
کد مخرب پنجم
اینه که ما قول میدیم و تعهد میدیم به خدا که اگر ثروتمند بشیم این کارو این کارو با این کمکهارو میکنیم
یعنی ما فکر میکنیم که در حالت عادی لیاقت و سزاوار این ثروت نیستیم و اگر بیایم به دیگران کمک کنیم تا حدودی از این بی لیاقتی کم میکنیم و در واقع ما خودمون رو لایق این ثروت نمیدونیم
کد مخرب ششم
خب ما به خدا قول میدیم که کمک کنیم وقتی ثروتمند بشیم و فکر میکنیم که اگر خدا نخواهد ما ثروتمند نمیشیوم در صورتی که خداوند گفته همه اتفاقات پیش روی شما بما قدمت ایدیهم و بما کسبت ایدیهمه و خودتونید که تعیین میکنید که چه زندگی داشته باشید
و از این رو ازش میخوایم که بما پول بده، ثروت بده ما بعدا به بنده هات کمک میکنیم?
در کل خیلی سوال خوبی بود چند روز حسابی ذهنمو درگیر کردم و هرچی بفکرم امدو گفتم
نه برای جایزه
واقعا من درک کردم که فکر کردن به این مسائل و این جواب ها میتونه بسار آگاهی دهنده باشه
خیلی مخلصیم استاد عباسمنش
من هم به نوبه خودم از استاد بزرگ تشکر میکنم
واز تمام دوستان و هم فرکانسیهای خودم کمال قدر دانی دارم
سپاس سپاس سپاس
سلام خدمت دوستان واستادعزیزم واقعا خداوندراسپاس میگویم به خاطراین همه اگاهی دوستان خیلی خوشحالم باتشکرازدوستان عزیزم.
بنام خداوند پدید آورنده آسمانها و زمین از دل سنگ
سلام به همه دوستان
نفس این خواسته کاملأ درسته ولی مشکل توی ضمیر ناخود آگاه خودمون هست و به نظر من دلیل نوشتن همچین هدفی برای ثروتمند شدن این باور غلطه که ثروتمندان انسانهای بدی هستن و حاضر نیستن از مالشون ببخشن و همه ثروت ها رو برای خودشون میخوان و البته ما مثل اونها نیستیم و قبل از به ثروت رسیدن میخوایم این تعهد رو بدیم که اگه ثروت مند شدیم انسان بهتری میشیم باید بدونیم هرچیزى رو که میخوایم رو به راحتى بدست میاریم کافیه تکاملمون رو طى کنیم وبخداایمان صددرصد داشته باشیم
به نظر من این موضوع چند باور اشتباه و محدود کنندرو نشون میده
اول اینکه هم چنان پول و ثروت رو ذاتا خوب نمی دونیم
یعنی این باور وجود داره که حتما پول باید صرف یسری موارد بشه و داشتن خونه ی خوب و ماشین خوب و کلا استفاده اشخصی از پول در جهت رفاه رو کاری غیر معنوی میدونیم که باید حتما یه وقفی بکنیم تا استفاده ازون پول مشکلی نداشته باشه و مصرف خود پول تنهایی کار خوبی نیست
دو مین مورد بر میگرده به این که ما از کودکی ذهنمون شرطی شده،در واقع ما یاد گرفتیم برای این که یه چیزی بگیریم باید یچیزی بدیم مثل این میمونه که ما خدا رو پدری پولدار فرض می کنیم که برای خریدن ماشین واسمون باید مثلا در کنکور قبول شیم یا دست از کارایی که پدر دوست نداره بر داریم این معنای دادن بها نیست جرا که بهای ثروت مند شدن زمان و تلاشی که ما صرف می کنیم در حقیقت ما با این شرط بستن با خدا می خواینثم خدا رو قلقلک بدیم که به ما ثروت بده چون ایمان نداریم اونو دریافت می کنیم
سومین موضوع اینه که ما کلا معنویت رو در این می بینیم که پول بدیم یه چیزی بسازیم‌وقف کنیم یعنی در حقیقت می خواهیم معنویت رو هم بخریم در حالی که آموزش دانشته ها و آموخته هامون و کلی کار دیگه وجود داره و دقیقا خود وروت مند شدن معنوی ترین کاره چون هم دیدگاه توحیدی داری هم جهان خودت و پیرامونتو بهتر کردی هم نمونه ای شدی برای اینکه دیگران بیشتر باور کنند که میشه با ایمان و تغییر باور و کار روی خودت به همه چیز رسید
استاد عزیزم عاشقتتتتتتمم خیییییلی ماهی.دووووووسسست دارم یه عالمه??????????????