اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
1. یکی از باور های مخربی که در این متن من متوجه شدم باور “عدم لیاقت” است که در این مثال عدم لیاقت ثروته که منظورش در این متن اینه که من که آدم نیستم و من که لیاقت ثروت زیاد را ندارم و چون یجورایی از خدا ثروت خواسته و بهش داده نشده (به خاطر باور های محدودش) میگه بزار این جوری از خدا بخوام تا بهم بده (در کل احساس عدم لیاقت و درک قوانین جهان هستی از باور ای مخرب این بند بود)
2. باور مخرب دیگه اینه که اگر ثروت زیادی داشته باشم آدم بدی میشوم و دیگران فکر میکنند من از دزدی به آن رسیدم و….برای همین میبخشم و بیمارستان میسازم و….تا مردم چنین فکری در مورد من نکنند (در کل باور مخرب مهم بودن و تاثیر دار بودن حرف مردم(شرک ورزیدن) و باور مخرب دیگه اینه که آدم های ثروتمند از راه های دزدی به ثروت رسیدند و از راه معمولی که نمیشود به ثروت رسید ( که بسیار مخفی است این باور در این متن))
3. باور مخرب دیگه این متن اینه که اگر ثروت زیادی داشته باشم انسان بدی میشوم و از راه خدا دور میشوم به همین دلیل میگیم خدایا به من ثروت بده تا ببخشم به دیگران ( در کل در این متن این باور مخرب است که افراد ثروتمند انسان های غیر معنوی هستند و نباید پول زیاد داشته چون از راه توحید دور میشویم پس خدایا بهم این مقدار پول بده تا این مقدارش را بردارم و بقیه اش را ببخشم به دیگران که نکنه از راه تو دور بشم)
? این بود بخشی از فهم من از پیدا کردن باور های مخرب این متن در این فرکانس اکنونم یعنی اول پاییز 1397 ?
سلام .من .حدودا یکماه هست که وارد این سایت شدم وهر روز خدا رو به خاطرش شکر میکنم .خدایا سباسگزارم.خدایا سباسگزارم.
واین اولین باره که دارم نظر میگذارم.
به نظرمن خداوند انقدر بزرگ هست واونقدر تواناییهاش بی نهایت هست و اونقدر بی نیاز هست که به خاطر خودمون چیزی رو بهمون بده نه به خاطر دیگران. وخداوند برای ببخش چیزی به ما نیازی به تعهدات ما نداره .وبدون هیچ انتظاری به ما میبخشه.واینکه ما باید اونقدر اعتماد به نفس داشته باشیم واونقدر برای خودمون ارزش قایل باشیم که اگه چیزی رو در خواست میکنیم این رو باور داشته باشیم که ارزش اون چیز وبیشتر ازاون رو داریم نه اینکه به واسطه دیگران چیزی رو درخواست کنیم که بخوایم چیزی رو به خاطر دیگران به ما ببخشه.
ودر نهایت ترمزهای ما نداشتن اعتماد به نفس و ندونستن ارزش های خودمونه و دیگران رو گرانبهاتر از خودمون دونستنه .واین یعنی من لیاقت داشتن اون بولها رو ندارم و لی دیگران لیاقتش رو دارن.
باسلام خدمت استادعزیزم ودوستان هم فرکانسی اولین باوری که دروجودمن ریشه زده بوداین باوربودکه من روی خودم واطرافیانم خیلی حساب میکردم وبعدفهمیدم که باید روی خدای خودم حساب باز کنم ودومین باوری که دروجودمن بودباورفراوانی وسومین باورترس ازمهاجرت وزندگی دریک شهردیگربود باتشکرازدوستان
بنظر من محدودیت های ذهنی در باورهای چنین افرادی شامل موارد ذیل است:
1- خداوند را بعنوان یک سیستم قبول ندارند و پروردگار را مانند یک انسان تلقی می کنند که می شود با وی معامله کرد یا اینکه نظر وی را با وعده و وعیدهای مثبت جلب نمود.
2- بجای ساختن باورهای قدرتمند در خود بر روی دیگران حساب می کنند که عین شرک است.
3- در خود احساس بی لیاقتی نموده و افراد یا شرایط را عامل موفقیت های خود می داند و یا اینکه پول را برای خرج کردن و هزینه کردن برای بقیه مردم می خواهد.
سلام به دوستان همفرکانسیم وتیم استاد عباسمنش وبخصوص استادمهربانم جناب عباسمنش …من میخوام به روش روانشناسی ثروت ۱ پاسخ سوال روبدم
من فکرمیکنم تواین صحبت دو باور غلط که بهش صفرباید داد هست واونم اینه که :۱-تمام کسانی که ازخدا ثروت میخوان حتماباید یه قول کمک به نیازمندها بدن تا خدا بهشون ثروت بده….۲-خدابه شرطی ثروتمندان رو دوست داره که حتما باید به فقیرها کمک کنن درغیراینصورت یابهشون ثروت نمیده یا اگرثروتی دارن ازشون میگیره…..
به نظر من ما از این طرف دنبال ثروت و فراوانی هستیم ولی از طرف دیگه ذهنمون داره به کمبود توجه میکنه ما اگر هم قرار هست به کسی پولی را ببخشیم باید با این دید ببخشیم که اون ادم ثروتمند تر بشه غتی تر بشه در این صورت به کم بود توجه نکردیم بلکه به فراوانی توجه کردیم .
اگر ما این اینطور دعا کنیم قدرت را از خدا میگیریم و میخوایم با قدرت خودمون زندگی همرو درست کنیم .
اگر قرار هست خدا به ثروت بدهد از فضل خودش به ما میدهد نه بخاطر اینکه ما به دیگران کمک میکنیم
ممنونم از این همه نظرات زیبا که واقعا سرشاراز دانش و معنویته
سوال مسابقه این بود که در راستای درخواست هایی که از خداوند داریم باورهای نادرستی وجود داره و ترمزهایی وجودداره که مانع حرکت ما در جهت خواسته هامون میشه این ترمزها چی باورهایی هستن؟
به نظر من :
1.باوری که به خدا میگیم به ما ثروتی بده تا فلان کارو بکنم یه جورایی انگار برای ما غیر قابل لمسه استاد بارها گفتن در جهت حرکت به سمت خواسته ها باید احساس کنید اونو داری و ثروت و نعمت همه جا و همه مواقع وجود داره و فقط باید اجازه بدیم وارد زندگیمون بشه .
2. همونطور که دوستان اشاره کردن احساس عدم لیاقت برای خودمون اینکه ثروت بده تا به دیگران کمک کنم یعنی من لیاقت ثروت و خوشبختی رو ندارم و به واسطه ی بخشش ثروت تو به من ، من اجازه دارم ثروت مند بشم و اونو فقط در راه خیر هزینه کنم .در صورتی که ثروت اول از همه برای آرامش و آسایش من فراهم میشه.
امیدوارم همه ی ما پاهامونو از روی ترمز برداریم و همیشه به سنت جلو حرکت کنیم
با آرزوی سلامتی و خوشبختی و موفقیت روز افزون برای استاد عزیزم و دوستان گرامی
ترمز اول : عدم باور به فراوانی ، در همه حال ببخش در حال دارایی و نداری ، این صفت مومنان واقعی است ، امروز به قول قرآن به اندازه وسعت ببخش تا جریان ثروت سریع تر وارد زندگیمان شود.
ترمز دوم : در قوانین کیهانی که من درک کردم شرط و شروط از قبل وجود ندارد ، من اگر طبق قانون باور و حرکت کنم ثروت وارد زندگیم می شود و طبق همان قانون واحد رهایی و بخشندگی هم می آید.
ترمز سوم : نمی گویم همه ولی اکثر کسانی که این جور نگاه را دارند برای بخشیدن بیشتر شهرت است یعنی می خواهم ثروتمند شوم تا مشهور شوم این باور نادرستی است در ثروتمند شدن
ترمز چهارم : در این نوع نگاه و باور رهایی نیست ، چون امروز نمی بخشم چون می ترسم فقیر شوم ، باید خیلی پول داشته یاشم تا ببخشم و این یعنی چسبیدن به مال دنیا در ضمن حضرت سلیمان نبی دعا نکرد برای اینکه ثروتمند شود برای دیگران برای خودش خواست همان قانون خود خواهی تا امانت بیشتر داده شود و بیشتر بخشیده شود ، به قول استاد ما اگر به آرزوهایمان برسیم خیلی راحت می گذریم ، به خودم می گویم ثروتمند شو تا رها شوی.
استاد عزیز /ای کاش به همین شیوه برای سلامتی هم فایلی درسایت قرار می دادید چون خیلی مسیر رو واضح کرده ولی در مورد سلامتی پیدا کردن موانع و ترمزها خیلی ریزه و مبهم/ و ازطرفی جسم و ذهن تماما درگیره و اشتیاق رو کمرنگ میکنه برای پیدا کردن موانع و ترمزها
سلاااااااام به استاد مهربونِ آگاهی دهنده و تمام اعضای هم فرکانس خانواده ی دومم. چند ساعتی هست درمورد این سوال خوب فکر میکنم و جواب رو هر دفعه در نوت گوشیم کاملترش میکنم . اولین فایلی که اومد تو ذهنم گوش بدم فایل خدا و ثروت بود و راستش کامنتهای دوستانم رو هم نخوندم و با تمام وجود سعی کردم قوانین رو ریشه ای تو ذهنم مرور کنم تا به جواب برسم و منتظر جواب استاد مهربونم باشم. ،جواب سوال ، قانونیه که ما ناآگاهانه رعایتش نمیکنیم و اصلا به اون افرادی که ما بهشون کمک میکنیم مرتبط نیست (و میدونیم اگر خواستمون اتفاق بیوفته اونها خوشحالتر ، راحت تر و… میشن ) بلکه در باور ها و طرز نگاه خودمان به این موضوعه وفکر میکنم جواب مد نظر سوال کمتر به عزت نفس و خود بزرگ بینی و نزدیکتر دیدن خودمان به خداو احساس لیاقت ما و اهمیت مادیات مربوط باشد. مرور قوانین و چیزی که به ذهنم رسید کلان تر دیدن جهانه که درواقع در ناخود آگاهمون چه باوری داریم که باعث میشه مانند سد یا ترمز به اون خواسته ی هر چند معنوی نرسیم . ما اگه ایمان صد درصد به اینکه خودمان خالق شرایط خودمان هستیم داریم ، پس آن تعهد را خودمان خلق میکنیم_(((مثال: خدایا اگر به من فلان قدر پول بدی من برای برادر کوچیکم یه ماشین میخرم ، و این به نوعی ، این شک و تردید رو میرسونه که اگر ندادی اون ماشین رو نمیخرم پس من شرایط از کنترلم خارجه. مفهوم مثال مهمه یکجور معامله کردن در حالیکه میدانیم خودمان آینده را میسازیم و شک داشتن در خالق بودنمان )))_ مسئله ی مهم اینه که ترمز مخفی ما با ثروت خواستن از خدا _ ( در واقع از قوانین و سیستم حاکم بر همه چیز از جمله خودمان ) _ و در برآورده شدن خواستمون ( و تعهد به انجام کار خوب ) به مراحل و چگونگی انجام اون خواسته و تعهد فکر میکنیم که با دیدن ظاهر مشکلات و نجواهایِ باور هایِ مخرب ریشه دار، و نداشتن ایمان صد در صد به خدا و قوانینش، و تسلیم نبودن در برابر خدا، خودمان ، مانند ترمز ، فرکانس و کدِ مخرب ارسال میکنیم که نتیجه اش مشخص است . باید باور کنیم چگونگی و فرایند انجام تعهدی که داریم ، مربوط به خدا و قوانینش میشود ، _نه اینکه طی باور ساختن و کار کردن روی افکارمان ، نا خود اگاه به چگونگی آن خواسته فکر کنیم _. ترمز مخفی *: هممون میدونیم احساسات درانرژی و قانون مندی ای که اسمشو گذاشتیم خدا وجود نداره و با این طرز فکرمون (قبل از اینکه به پیشرفت مالی رسیده باشیم) در رابطه با این سوال شااید توجهمون روی نبودن اون چیز و کمبود اون خواسته باشه که الان وجود نداره برای دیگران، که ما اون خواسته رو داریم در اصل همه ی ما میدونیم هر خواسته و آرزویی که داریم از قبل در جهان وجود داره و ما فقط وارد مدارش میشیم که برامون اتفاق میوفته که بعدش میتونیم به دیگران کمک کنیم. این مشیت و سنتِ بدون تغییر خدا، دلسوزی و احساس نداره (و لو شاءالله و انشاءالله ) و هر چیز در جهان قانون داره که خیلی ها اگر اون کمک خاص به دیگران اتفاق نیفته به هر دلیلی ، ناراحت میشن. چونکه مدار ناخواسته لاجرم نتیجه ناخواسته میدهد. با نگاه سیستمی به جهان و فکر خدا رو خواندن ،از نرسیدن به خواستمون نه تنها ناراحت ، بلکه بخاطر این ترمزها و باور محدودِ تضادگونه ، سپاسگذارتر میشویم .استاد و دوستان مهربانم این مواردی بود که بهش رسیدم امیدوارم ترمز های مخفی باور هایمان را با کار کردن ذهنی و طی کردن تکامل مان بشناسیم و در مسیر خوشبختی و ثروت گاااز بدهیم. ??
? به نام خدای مهربان ?
سلام خدمت دوستان عزیز و استاد عباسمنش عزیز
1. یکی از باور های مخربی که در این متن من متوجه شدم باور “عدم لیاقت” است که در این مثال عدم لیاقت ثروته که منظورش در این متن اینه که من که آدم نیستم و من که لیاقت ثروت زیاد را ندارم و چون یجورایی از خدا ثروت خواسته و بهش داده نشده (به خاطر باور های محدودش) میگه بزار این جوری از خدا بخوام تا بهم بده (در کل احساس عدم لیاقت و درک قوانین جهان هستی از باور ای مخرب این بند بود)
2. باور مخرب دیگه اینه که اگر ثروت زیادی داشته باشم آدم بدی میشوم و دیگران فکر میکنند من از دزدی به آن رسیدم و….برای همین میبخشم و بیمارستان میسازم و….تا مردم چنین فکری در مورد من نکنند (در کل باور مخرب مهم بودن و تاثیر دار بودن حرف مردم(شرک ورزیدن) و باور مخرب دیگه اینه که آدم های ثروتمند از راه های دزدی به ثروت رسیدند و از راه معمولی که نمیشود به ثروت رسید ( که بسیار مخفی است این باور در این متن))
3. باور مخرب دیگه این متن اینه که اگر ثروت زیادی داشته باشم انسان بدی میشوم و از راه خدا دور میشوم به همین دلیل میگیم خدایا به من ثروت بده تا ببخشم به دیگران ( در کل در این متن این باور مخرب است که افراد ثروتمند انسان های غیر معنوی هستند و نباید پول زیاد داشته چون از راه توحید دور میشویم پس خدایا بهم این مقدار پول بده تا این مقدارش را بردارم و بقیه اش را ببخشم به دیگران که نکنه از راه تو دور بشم)
? این بود بخشی از فهم من از پیدا کردن باور های مخرب این متن در این فرکانس اکنونم یعنی اول پاییز 1397 ?
سلام .من .حدودا یکماه هست که وارد این سایت شدم وهر روز خدا رو به خاطرش شکر میکنم .خدایا سباسگزارم.خدایا سباسگزارم.
واین اولین باره که دارم نظر میگذارم.
به نظرمن خداوند انقدر بزرگ هست واونقدر تواناییهاش بی نهایت هست و اونقدر بی نیاز هست که به خاطر خودمون چیزی رو بهمون بده نه به خاطر دیگران. وخداوند برای ببخش چیزی به ما نیازی به تعهدات ما نداره .وبدون هیچ انتظاری به ما میبخشه.واینکه ما باید اونقدر اعتماد به نفس داشته باشیم واونقدر برای خودمون ارزش قایل باشیم که اگه چیزی رو در خواست میکنیم این رو باور داشته باشیم که ارزش اون چیز وبیشتر ازاون رو داریم نه اینکه به واسطه دیگران چیزی رو درخواست کنیم که بخوایم چیزی رو به خاطر دیگران به ما ببخشه.
ودر نهایت ترمزهای ما نداشتن اعتماد به نفس و ندونستن ارزش های خودمونه و دیگران رو گرانبهاتر از خودمون دونستنه .واین یعنی من لیاقت داشتن اون بولها رو ندارم و لی دیگران لیاقتش رو دارن.
باسلام خدمت استادعزیزم ودوستان هم فرکانسی اولین باوری که دروجودمن ریشه زده بوداین باوربودکه من روی خودم واطرافیانم خیلی حساب میکردم وبعدفهمیدم که باید روی خدای خودم حساب باز کنم ودومین باوری که دروجودمن بودباورفراوانی وسومین باورترس ازمهاجرت وزندگی دریک شهردیگربود باتشکرازدوستان
با سلام و درود خدمت سروران گرامی
بنظر من محدودیت های ذهنی در باورهای چنین افرادی شامل موارد ذیل است:
1- خداوند را بعنوان یک سیستم قبول ندارند و پروردگار را مانند یک انسان تلقی می کنند که می شود با وی معامله کرد یا اینکه نظر وی را با وعده و وعیدهای مثبت جلب نمود.
2- بجای ساختن باورهای قدرتمند در خود بر روی دیگران حساب می کنند که عین شرک است.
3- در خود احساس بی لیاقتی نموده و افراد یا شرایط را عامل موفقیت های خود می داند و یا اینکه پول را برای خرج کردن و هزینه کردن برای بقیه مردم می خواهد.
سلام به دوستان همفرکانسیم وتیم استاد عباسمنش وبخصوص استادمهربانم جناب عباسمنش …من میخوام به روش روانشناسی ثروت ۱ پاسخ سوال روبدم
من فکرمیکنم تواین صحبت دو باور غلط که بهش صفرباید داد هست واونم اینه که :۱-تمام کسانی که ازخدا ثروت میخوان حتماباید یه قول کمک به نیازمندها بدن تا خدا بهشون ثروت بده….۲-خدابه شرطی ثروتمندان رو دوست داره که حتما باید به فقیرها کمک کنن درغیراینصورت یابهشون ثروت نمیده یا اگرثروتی دارن ازشون میگیره…..
خدواند یکتا نگهدارتون
سلام خدمت استاد عزیز و هم فرکانسیهای عزیز
به نظر من ما از این طرف دنبال ثروت و فراوانی هستیم ولی از طرف دیگه ذهنمون داره به کمبود توجه میکنه ما اگر هم قرار هست به کسی پولی را ببخشیم باید با این دید ببخشیم که اون ادم ثروتمند تر بشه غتی تر بشه در این صورت به کم بود توجه نکردیم بلکه به فراوانی توجه کردیم .
اگر ما این اینطور دعا کنیم قدرت را از خدا میگیریم و میخوایم با قدرت خودمون زندگی همرو درست کنیم .
اگر قرار هست خدا به ثروت بدهد از فضل خودش به ما میدهد نه بخاطر اینکه ما به دیگران کمک میکنیم
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان
ممنونم از این همه نظرات زیبا که واقعا سرشاراز دانش و معنویته
سوال مسابقه این بود که در راستای درخواست هایی که از خداوند داریم باورهای نادرستی وجود داره و ترمزهایی وجودداره که مانع حرکت ما در جهت خواسته هامون میشه این ترمزها چی باورهایی هستن؟
به نظر من :
1.باوری که به خدا میگیم به ما ثروتی بده تا فلان کارو بکنم یه جورایی انگار برای ما غیر قابل لمسه استاد بارها گفتن در جهت حرکت به سمت خواسته ها باید احساس کنید اونو داری و ثروت و نعمت همه جا و همه مواقع وجود داره و فقط باید اجازه بدیم وارد زندگیمون بشه .
2. همونطور که دوستان اشاره کردن احساس عدم لیاقت برای خودمون اینکه ثروت بده تا به دیگران کمک کنم یعنی من لیاقت ثروت و خوشبختی رو ندارم و به واسطه ی بخشش ثروت تو به من ، من اجازه دارم ثروت مند بشم و اونو فقط در راه خیر هزینه کنم .در صورتی که ثروت اول از همه برای آرامش و آسایش من فراهم میشه.
امیدوارم همه ی ما پاهامونو از روی ترمز برداریم و همیشه به سنت جلو حرکت کنیم
با آرزوی سلامتی و خوشبختی و موفقیت روز افزون برای استاد عزیزم و دوستان گرامی
به نام خداوند بحشنده و بخشایشگر
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان
ترمز اول : عدم باور به فراوانی ، در همه حال ببخش در حال دارایی و نداری ، این صفت مومنان واقعی است ، امروز به قول قرآن به اندازه وسعت ببخش تا جریان ثروت سریع تر وارد زندگیمان شود.
ترمز دوم : در قوانین کیهانی که من درک کردم شرط و شروط از قبل وجود ندارد ، من اگر طبق قانون باور و حرکت کنم ثروت وارد زندگیم می شود و طبق همان قانون واحد رهایی و بخشندگی هم می آید.
ترمز سوم : نمی گویم همه ولی اکثر کسانی که این جور نگاه را دارند برای بخشیدن بیشتر شهرت است یعنی می خواهم ثروتمند شوم تا مشهور شوم این باور نادرستی است در ثروتمند شدن
ترمز چهارم : در این نوع نگاه و باور رهایی نیست ، چون امروز نمی بخشم چون می ترسم فقیر شوم ، باید خیلی پول داشته یاشم تا ببخشم و این یعنی چسبیدن به مال دنیا در ضمن حضرت سلیمان نبی دعا نکرد برای اینکه ثروتمند شود برای دیگران برای خودش خواست همان قانون خود خواهی تا امانت بیشتر داده شود و بیشتر بخشیده شود ، به قول استاد ما اگر به آرزوهایمان برسیم خیلی راحت می گذریم ، به خودم می گویم ثروتمند شو تا رها شوی.
با تشکر
با سلام
استاد عزیز /ای کاش به همین شیوه برای سلامتی هم فایلی درسایت قرار می دادید چون خیلی مسیر رو واضح کرده ولی در مورد سلامتی پیدا کردن موانع و ترمزها خیلی ریزه و مبهم/ و ازطرفی جسم و ذهن تماما درگیره و اشتیاق رو کمرنگ میکنه برای پیدا کردن موانع و ترمزها
سلاااااااام به استاد مهربونِ آگاهی دهنده و تمام اعضای هم فرکانس خانواده ی دومم. چند ساعتی هست درمورد این سوال خوب فکر میکنم و جواب رو هر دفعه در نوت گوشیم کاملترش میکنم . اولین فایلی که اومد تو ذهنم گوش بدم فایل خدا و ثروت بود و راستش کامنتهای دوستانم رو هم نخوندم و با تمام وجود سعی کردم قوانین رو ریشه ای تو ذهنم مرور کنم تا به جواب برسم و منتظر جواب استاد مهربونم باشم. ،جواب سوال ، قانونیه که ما ناآگاهانه رعایتش نمیکنیم و اصلا به اون افرادی که ما بهشون کمک میکنیم مرتبط نیست (و میدونیم اگر خواستمون اتفاق بیوفته اونها خوشحالتر ، راحت تر و… میشن ) بلکه در باور ها و طرز نگاه خودمان به این موضوعه وفکر میکنم جواب مد نظر سوال کمتر به عزت نفس و خود بزرگ بینی و نزدیکتر دیدن خودمان به خداو احساس لیاقت ما و اهمیت مادیات مربوط باشد. مرور قوانین و چیزی که به ذهنم رسید کلان تر دیدن جهانه که درواقع در ناخود آگاهمون چه باوری داریم که باعث میشه مانند سد یا ترمز به اون خواسته ی هر چند معنوی نرسیم . ما اگه ایمان صد درصد به اینکه خودمان خالق شرایط خودمان هستیم داریم ، پس آن تعهد را خودمان خلق میکنیم_(((مثال: خدایا اگر به من فلان قدر پول بدی من برای برادر کوچیکم یه ماشین میخرم ، و این به نوعی ، این شک و تردید رو میرسونه که اگر ندادی اون ماشین رو نمیخرم پس من شرایط از کنترلم خارجه. مفهوم مثال مهمه یکجور معامله کردن در حالیکه میدانیم خودمان آینده را میسازیم و شک داشتن در خالق بودنمان )))_ مسئله ی مهم اینه که ترمز مخفی ما با ثروت خواستن از خدا _ ( در واقع از قوانین و سیستم حاکم بر همه چیز از جمله خودمان ) _ و در برآورده شدن خواستمون ( و تعهد به انجام کار خوب ) به مراحل و چگونگی انجام اون خواسته و تعهد فکر میکنیم که با دیدن ظاهر مشکلات و نجواهایِ باور هایِ مخرب ریشه دار، و نداشتن ایمان صد در صد به خدا و قوانینش، و تسلیم نبودن در برابر خدا، خودمان ، مانند ترمز ، فرکانس و کدِ مخرب ارسال میکنیم که نتیجه اش مشخص است . باید باور کنیم چگونگی و فرایند انجام تعهدی که داریم ، مربوط به خدا و قوانینش میشود ، _نه اینکه طی باور ساختن و کار کردن روی افکارمان ، نا خود اگاه به چگونگی آن خواسته فکر کنیم _. ترمز مخفی *: هممون میدونیم احساسات درانرژی و قانون مندی ای که اسمشو گذاشتیم خدا وجود نداره و با این طرز فکرمون (قبل از اینکه به پیشرفت مالی رسیده باشیم) در رابطه با این سوال شااید توجهمون روی نبودن اون چیز و کمبود اون خواسته باشه که الان وجود نداره برای دیگران، که ما اون خواسته رو داریم در اصل همه ی ما میدونیم هر خواسته و آرزویی که داریم از قبل در جهان وجود داره و ما فقط وارد مدارش میشیم که برامون اتفاق میوفته که بعدش میتونیم به دیگران کمک کنیم. این مشیت و سنتِ بدون تغییر خدا، دلسوزی و احساس نداره (و لو شاءالله و انشاءالله ) و هر چیز در جهان قانون داره که خیلی ها اگر اون کمک خاص به دیگران اتفاق نیفته به هر دلیلی ، ناراحت میشن. چونکه مدار ناخواسته لاجرم نتیجه ناخواسته میدهد. با نگاه سیستمی به جهان و فکر خدا رو خواندن ،از نرسیدن به خواستمون نه تنها ناراحت ، بلکه بخاطر این ترمزها و باور محدودِ تضادگونه ، سپاسگذارتر میشویم .استاد و دوستان مهربانم این مواردی بود که بهش رسیدم امیدوارم ترمز های مخفی باور هایمان را با کار کردن ذهنی و طی کردن تکامل مان بشناسیم و در مسیر خوشبختی و ثروت گاااز بدهیم. ??