اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اینکه فرمودین بعضی از موانع تو ذهن ما یک فضیلت به حساب میان تنمو لرزوند.واقعا این مسابقه عالی ترین و بی نظیر ترین است.استاد ما به شما افتخار میکنیم.یا حق.
در این جمله پر است از ترمز های ریز و جالب ،که در زندگی روزمره به خودمان هم کمک میکند .
. در اول جمله و دعا نوشته شده است {ثروت زیاد}و اینگونه تفکر افراد که ثروت زیاد و بزرگ و گنده می خواهد ، در ذهنش این باور غیر قابل دسترس است که از این گونه کلمات استفاده میکند . وقتی یک مسئله ای از دید ما خیلی بزرگ باشد نمی توانیم به سمتش برویم چون برای ما باورش سخت است .
. و در ادامه می گوید : مقداری از ثروت را ببخشم . ترمزش این است که احساس میکند خیلی زود تمام میشود و باید کم کم از آن استفاده کند .
. یکی از اساسی ترین ترمز ها این است که خودش نمی خواهد در این مسیر حرکت کند یا اصلا هدفی ندارد و میخواهد یک کیسه پول از آسمان برایش بیفتد .
. ترمز بعدی : افرادی که با این طرز فکر دعا میکنند . خود را فقیر میدانند و میگویند اگر داشته باشم ، میبخشم . وبا این باور غلط هیچ وقت دارا نمیشوند . آنها باید با درآمد کم هم بتوانند ببخشند .
کسی که در حالت عادی و با درآمد که حالا دارد نتواند ببخشد . مطمئنا در ثروتمندی هم نمی تواند از مالش ببخشد. و بخشش یکی از راه های وارد شدن نعمت و ثروت است .
. ترمز بعدی این است که سیر تکاملی را رعایت نکرده است و میخواهد یک شبه به ثروت برسد . باید آرام آرام مسیر طی شود .
آخرین ترمز : ایشان با این کار می خواهد ماهی بدهد ، ونه آموزش ماهی گیری و باعث میشود افراد فقیر بیشتری در جامعه تربیت شود . با سپاس فراوان
باسلام و یک دنیا عشق به استاد عزیزم و همه ی اعضای این خانواده سعادتمند
خداوند رو سپاسگزارم که من رو خالق زندگی خودم قرار داد تا اگاهانه بیافرینم اونچه رو که میخوام.
ترمزهایی که توی رسیدن به این خواسته به ذهنم رسید رو براتون مینویسم :
1-لازم نیست که با خدا معامله کنیم که خدایا تو به من ثروت بده تا من به دیگران کمک کنم. باید باور کنیم که خداوند به بندگانش بی حساب روزی میده بدون معامله . از روی رحمت بیکرانش. پشت این معامله باور مخرب نگاه انسانی داشتن به خداوند هست که فکر میکنیم خداوند همینجوری که نعمت بهم نمیده باید باهاش معامله کنم تا بتونم دلش رو به دست بیارم و بدونه که من ثروت رو برای کمک به بنده هاش میخوام. در حالی خداوند یک سیستمه که بی حساب روزی میده اگه درست باورش کنیم و طبق قوانین بی تغییرش عمل کنیم.
2-پشت این درخواست یه ترمز دیگه ای که وجود داره احساس عدم لیاقته. که من لایق این نیستم که ثروتی که خداوند به من میده رو صرف لذت و خوشی و تفریح خودم بکنم . من نباید ثروت رو برای لذت بیشتر خودم از زندگی بخوام بلکه باید صرف کمک به دیگران بکنم تا خداوند هم ازم راضی باشه.
در حالی که هر ان که ما در حال لذت بردن از زندگی و سپاسگزاری از نعمت های خداوند باشیم نزدیک ترین فرکانس رو به خداوند داریم و نعمت و لذت و ثروت بیشتری رو وارد زندگی خودمون میکنیم.
3-باور اشتباه بعدی که پشت این درخواسته اینه که فکر میکنیم با کمک به افراد نیازمند میتونیم حال و روز اونارو بهتر کنیم در حالی که تنها کسی که میتونه به افراد مشکل دار( چه مشکل مالی، چه جسمی و چه روحی) کمک کنه تنها و تنها خود اون افراد هستن و تا خودشون نخوان و در مدار درست نباشن کمک ما نمیتونه دردی رو از اون ها دوا کنه . غافل از اینکه ما تنها و تنها میتونیم شرایط خودمون رو تغییر بدیم و هیچ تسلطی روی بهبود اوضاع دیگران نداریم. و این عدالت خداست و باید بدونیم که هر کس در هر جایگاهی که هست دقیقا در جای درستشه و هیچ اشتباهی رخ نداده و دلسوزی ما نه تنها کمکی به اون ها نمیکنه بلکه ما رو هم از مسیر خواسته هامون دور میکنه.
4-یه ترمز دیگه ای که هست تمرکز روی ناخواسته هاست به جای خواسته. یعنی پشت این درخواست تمرکز روی کمبود و فقر و بیماری و … است و طرف میخواد با این درخواست بیاد و این مشکلات رو بهبود بده در حالی که خواسته ی همه ما تجربه عشق و شادی و ثروت و لذت بیشتر هست در زندگی. و تا زمانی که تمرکزمون رو از ناخواسته بر نداریم و روی خواسته ها بذاریم اونها وارد زندگی مون نمیشن.
با سلام و درود خدمت جناب استاد بزرگوار و تمام دوستان عزیز؛ خواستم به گونه موردی به سوال مطرح شده بپردازم. و موارد را بسیار زیاد توضیح ندادم تا دوستان حوصله مطالعه آن را داشته باشند و در ضمن توضیح کل را میتوان با تهیه دوره های مرتبط جناب استاد از قبیل روانشناسی ثروت ١ و ….. بدست آورد.
1. نگاه انسان گونه به خداوند بزرگ ؛ نگاه به خداوند به گونه ی که خداوند احساسات دارد. و میتوان با این کلمات و با این دعا ها دل خداوند را به رحم آوردن و از احساسات خدا استفاده کرد.
2. باور کمبود ( زمانی میبخشم که پول داشته باشم) ؛ و همچنان تصور اینکه در جهان هستی به اندازه کافی ثروت وجود نداره که به همه برسه پس باید من از خود گذری کنم و به بقیه ببخشم.
3. باور عدم لیاقت ؛ برای خود ثروت و امکانات را لایق ندانستن و دیگران را شفیع قراردان. و نیز به گونه مخفی باور گناه را در خود داشتن ، یعنی من لیاقت ثروت را ندارم من را خداوند دوست ندارد پس بخاطر دیگران برایم ثروت عطا کند.
4. توجه به ناخواسته ها ( یعنی فعلا ندارم اما اگر داشته باشم میبخشم. توجه به نداشتن) و نیز توجه به فقر چون میگه به فلان فقیر و فلان نیازمند…. و در نهایت نتیجه همان فقر است به علت توجه به فقر.
5. باور غلط اینکه با کمک به دیگران میتوان زندگی آنها را تغییر داد. و احساس دلسوزی نسبت به آنها داشتن.
6. داشتن احساس بد که احساس بد مساوی به اتفاقات بد و احساس خوب مساوی به اتفاقات خوب چون از وضعیت موجود بعضی ها که شامل فقرا ، و نیازمندان میباشد احساس بد در او بوجود آمده بنا باعث رنج او شده و مصمم به تغییرش گریده است.
7. عدم داشتن هدف مشخص و واضح ؛ خدایا این مقدار پول را به من بدی تا ببخشمش ، خوب اینکه هدف نشد در ضمن هیچ گونه برنامه واضح و مشخص جهت بدست آوردن آن مبلغ پول وجود ندارد.
8. باور مخرب اهمیت ندادن به پول ؛ یعنی خدا به من بدی اما بهم مهم نیست به خودم نمیخواهم میخواهم ببخشمش به دیگران. پول برای من ارزشی نداره.
9. تئوری سطل؛ افسوس خوردن و احساس گناه داشتن که در صورتی من مالک ثروتی باشم چرا فقرا وجود داشته باشن چرا آنها ندارند، و عدم تطابق خود با قوانین جهات هستی که باید به این درک و باور برسیم که در جهان فقیر وجود داشته ، داره و خواهد داشت و آنها در جایگاه درست قرار دارند. و تنها راه کمک به آنها یکی مثل آنها نشدن و ثروتمند شدن است. تا بهترین الگو به آنها قرار گیریم.
10. در نهایت نگاه این قسمی به خداوند که خدایا تو که حال این بندگانت برایت مهم نیست و نمیبینی پس به من بده تا برایشان ببخشم. که در مفهوم واقعی شرک محسوب میگردد.
ممنون شما ، در پناه رب العزت شاد و سرشار از آرامش و موفقیت باشید. ??????
نظر من اینه که کسی که اینجوری دعا میکنه که خدایا بده تا بعد من ببخشم
اولین ترمز باورش به کمبود هست که به جای اینکه از همون چیزی که داره ببخشه با این باور که فراوانی در دنیا بی انتهاست و خداوند بهم چندین برابرش رو برمیگردونه، منتظره خدا بده و بعد ببخشه که در واقع باور کمبود رو تقویت میکنه در ذهنش
دومین مورد اینکه الان به خودش باور نداره که من ثروتمند هستم و به سمت ثروت بیشتر دارم میرم، باورش اینه که الان ندارم بدم خدایا تو بهم بده تا بعد ببخشم
سومین مورد هم ممکنه این باشه که برای خودنمایی میخواد به خانوازه یا افراد کمک کنه و انگیزش از ثروتمند شدن انگیره درستی نیست و ترمز ایجاد میکنه در مسیرش
کسی که چنین شروطی برای به دست آوردن ثروت میگذارد خود را لایق ثروت و خداوند را بخشنده بینهایت نمیداند و فکر میکند به واسط این شروط شاید خداوند به او کمک کند و به خواسته اش برسد در حالیکه باید آنقدر عزت نفس داشته باشد و به خدا مطمئن باشد که خود راشایسته این ثروت و خداوند را بینیاز از این شروط بداند.
سلام خدمت دوستان عزیز و بهترین استاد زندگیم آقای عباسمنش
وقتی من خدایا بهم ثروت بده میخوام به بقیه کمک کنم و تعهدم مینویسم که سر حرفم بمونم
معناش اینه که من خودم که لیاقت ثروت داشتن رو ندارم که بخاطر خودم بهم بدی استفاده کنم و خرج کنم و ثروت محدوده و دست انسانهای خاصی باید باشه و فقط ادمای خاص میتونن بدستش بیارن و داشته باشنش من که لایقش نیستم و توانایی بدست آوردنش رو ندارم قدرتش رو ندارم (کمبود اعتمادبنفس ) و مگر خداوند بهم این تنها فرصت رو یکبار در زندگیم بدهد و با ترحم بمن و بقیه افرادی که میخوام بهشون کمک کنم و باعث و بانی تقسیم ثروت بشم این فرصت رو بهم بدهد .. و انگار بقیه افراد فقیر خودشون نمیتونن درخواست کنن و درحقشون ظلم و اشتباهی شده و یا حالا باورهاشون درباره ثروت خراب هست من که باورهام درسته بیام ثروت رو بدست بیارم به اونهام کمک کنم مثل اینکه اون بقیه سفارشاتشون رو بمن دادن براشون انجام بدم و واسطه ی فیض بشم ..
کدهای مخرب …
۱.. ثروت محدود و کمبوده و خدا به هرکسی نمیده مگر انسانهایی که نیت کمک کردن به دیگران رو داشته باشن و دلسوز باشن
۲..خدا ثروت رو دست آدمهای خاص فقط داده من که خاص نیستم
۳.. من لیاقت و ارزش داشتن ثروت رو برای خودم ندارم مگر اینکه بخاطر بخشش و کمک کردن به بقیه خداوند بهم ثروت بدهد
از ترمزهای خودم بخوام مثال بزنم و از باورهای مخرب خودم اینه که خواسته ام داشتن و بدست آوردن ثروته اما باور مخربی بنام ارث در ناخوداگاه ذهنم هست که میگه هر کس که ثروتمند شده با کمک ارثیه بوده و افراد خودشون توانایی کسب اینهمه ثروت رو نداشتند پس منم ندارم .. پس باید کمک مالی بهم بشه از ناحیه بستگانم ..
و ترمز دیگه ام رابطه عاطفی ام هست که احساسم رو خراب کرده و منو از رسیدن به اهدافم دور میکنه
و در این ساعتها و روزهایی که فکرم رو متوجه خودش میکنه و احساسم رو خراب میکنه درآمدم کم میشه و از پول ساختن دور میشم و اعتماد بنفسم رو از دست میدم .. و بدانیم که شادی و احساس خوب لازمه ی رسیدن به خواسته هاست و روغن کاری چرخ دنده های باورهای ثروت ساز و مسیر رسیدن به خوشبختی ه ..
تشکر از استاد عزیزم و شما دوستان .. شاد و ثروتمندو سلامت و سعادتمند باشیم . خدا نگهدارتون
۱.با این گونه درخواست کردن انگار می گوییم که من لایق ثروت نیستم بلکه دیگران لایق آن هستند چون من آن را برای خودم درخواست نمیکنم.در صورتی می توانم آن را درخواست کنم که برای دیگران باشد یا برای افراد فقیر.
۲.ثروتمند شدن کار خداپسندانه ای نیست و با این کار سعی میکنیم کار خدا پسندانه ای انجام دهیم.
۳.بر این باوریم در جهان مشکلی وجود دارد و من اگر ثروتمند شوم می توانم از مشکلات جهان کم کنم.
۴. باور داریم خدا ثروت را فقط برای کارهای خیر می دهد و برای لذت بردن ما از جنبه های مختلف زندگیمان نمی دهد.
۵.من اگر ثروتمند شوم می توانم ببخشم.در شرایط کنونی نمی توانم ببخشم چون باور دارم که منکه فقیرم و باشرایط الانم نمی توانم ببخشم و این برنامه ریزی مغز فقیر است،پس باور داریم که فقیریم و هرگز ثروتمند نمی شویم.
۶.باور داریم که اگر من ثروتمند شوم از راه خدا دور میشوم و با این کار به خدا می گوییم اگر ثروت به من بدهی من فراموشت نمی کنم.
۷.خداوند فقط به آدم های خیر ثروت میدهد
۸.من مسئول ثروتمند کردن بقیه هستم و مسئول حل مشکلات آنها.
من فکر میکنم این خواسته احساس هماهنگی با ارتعاشی که فرستاده میشه وجود نداره یعنی احساس کمبود و فقر بیشتر از احساس توانگری در خواسته وجود دارد و بعد از آن یک احساس تمنا هست در خواسته که این خودش یک نوع ترمز محسوب میشه و در آخر به نظرم شرط یکی دیگه از موانع و ترمزهایی هست که اجازه ورود خواسته را نمیده برای رسیدن به ثروت باید حس توانگری (احساس درونی نه به زبان آوردن) وجود داشته باشه هنگام فرستادن ارتعاش، در غیر این صورت اگر با خواهش و تمنا و احساس نیاز باشه مانع بزرگی هست بر سر راه ورود ثروت (حسی که درخواسته هست باید مساوی باشه با حس همین الان که دارید درخواست میکنیدش)
امیدوارم تک تکون موفق باشید و از منشاء بهزیستی که برای همه ما انسان ها گسترده شده به بهترین شکل استفاده کنید.
سلام استاد خدا قوت
اینکه فرمودین بعضی از موانع تو ذهن ما یک فضیلت به حساب میان تنمو لرزوند.واقعا این مسابقه عالی ترین و بی نظیر ترین است.استاد ما به شما افتخار میکنیم.یا حق.
با سلام
در این جمله پر است از ترمز های ریز و جالب ،که در زندگی روزمره به خودمان هم کمک میکند .
. در اول جمله و دعا نوشته شده است {ثروت زیاد}و اینگونه تفکر افراد که ثروت زیاد و بزرگ و گنده می خواهد ، در ذهنش این باور غیر قابل دسترس است که از این گونه کلمات استفاده میکند . وقتی یک مسئله ای از دید ما خیلی بزرگ باشد نمی توانیم به سمتش برویم چون برای ما باورش سخت است .
. و در ادامه می گوید : مقداری از ثروت را ببخشم . ترمزش این است که احساس میکند خیلی زود تمام میشود و باید کم کم از آن استفاده کند .
. یکی از اساسی ترین ترمز ها این است که خودش نمی خواهد در این مسیر حرکت کند یا اصلا هدفی ندارد و میخواهد یک کیسه پول از آسمان برایش بیفتد .
. ترمز بعدی : افرادی که با این طرز فکر دعا میکنند . خود را فقیر میدانند و میگویند اگر داشته باشم ، میبخشم . وبا این باور غلط هیچ وقت دارا نمیشوند . آنها باید با درآمد کم هم بتوانند ببخشند .
کسی که در حالت عادی و با درآمد که حالا دارد نتواند ببخشد . مطمئنا در ثروتمندی هم نمی تواند از مالش ببخشد. و بخشش یکی از راه های وارد شدن نعمت و ثروت است .
. ترمز بعدی این است که سیر تکاملی را رعایت نکرده است و میخواهد یک شبه به ثروت برسد . باید آرام آرام مسیر طی شود .
آخرین ترمز : ایشان با این کار می خواهد ماهی بدهد ، ونه آموزش ماهی گیری و باعث میشود افراد فقیر بیشتری در جامعه تربیت شود . با سپاس فراوان
یا حق
باسلام و یک دنیا عشق به استاد عزیزم و همه ی اعضای این خانواده سعادتمند
خداوند رو سپاسگزارم که من رو خالق زندگی خودم قرار داد تا اگاهانه بیافرینم اونچه رو که میخوام.
ترمزهایی که توی رسیدن به این خواسته به ذهنم رسید رو براتون مینویسم :
1-لازم نیست که با خدا معامله کنیم که خدایا تو به من ثروت بده تا من به دیگران کمک کنم. باید باور کنیم که خداوند به بندگانش بی حساب روزی میده بدون معامله . از روی رحمت بیکرانش. پشت این معامله باور مخرب نگاه انسانی داشتن به خداوند هست که فکر میکنیم خداوند همینجوری که نعمت بهم نمیده باید باهاش معامله کنم تا بتونم دلش رو به دست بیارم و بدونه که من ثروت رو برای کمک به بنده هاش میخوام. در حالی خداوند یک سیستمه که بی حساب روزی میده اگه درست باورش کنیم و طبق قوانین بی تغییرش عمل کنیم.
2-پشت این درخواست یه ترمز دیگه ای که وجود داره احساس عدم لیاقته. که من لایق این نیستم که ثروتی که خداوند به من میده رو صرف لذت و خوشی و تفریح خودم بکنم . من نباید ثروت رو برای لذت بیشتر خودم از زندگی بخوام بلکه باید صرف کمک به دیگران بکنم تا خداوند هم ازم راضی باشه.
در حالی که هر ان که ما در حال لذت بردن از زندگی و سپاسگزاری از نعمت های خداوند باشیم نزدیک ترین فرکانس رو به خداوند داریم و نعمت و لذت و ثروت بیشتری رو وارد زندگی خودمون میکنیم.
3-باور اشتباه بعدی که پشت این درخواسته اینه که فکر میکنیم با کمک به افراد نیازمند میتونیم حال و روز اونارو بهتر کنیم در حالی که تنها کسی که میتونه به افراد مشکل دار( چه مشکل مالی، چه جسمی و چه روحی) کمک کنه تنها و تنها خود اون افراد هستن و تا خودشون نخوان و در مدار درست نباشن کمک ما نمیتونه دردی رو از اون ها دوا کنه . غافل از اینکه ما تنها و تنها میتونیم شرایط خودمون رو تغییر بدیم و هیچ تسلطی روی بهبود اوضاع دیگران نداریم. و این عدالت خداست و باید بدونیم که هر کس در هر جایگاهی که هست دقیقا در جای درستشه و هیچ اشتباهی رخ نداده و دلسوزی ما نه تنها کمکی به اون ها نمیکنه بلکه ما رو هم از مسیر خواسته هامون دور میکنه.
4-یه ترمز دیگه ای که هست تمرکز روی ناخواسته هاست به جای خواسته. یعنی پشت این درخواست تمرکز روی کمبود و فقر و بیماری و … است و طرف میخواد با این درخواست بیاد و این مشکلات رو بهبود بده در حالی که خواسته ی همه ما تجربه عشق و شادی و ثروت و لذت بیشتر هست در زندگی. و تا زمانی که تمرکزمون رو از ناخواسته بر نداریم و روی خواسته ها بذاریم اونها وارد زندگی مون نمیشن.
در پناه یگانه خالق هستی شاد و پیروز باشید
با سلام و درود خدمت جناب استاد بزرگوار و تمام دوستان عزیز؛ خواستم به گونه موردی به سوال مطرح شده بپردازم. و موارد را بسیار زیاد توضیح ندادم تا دوستان حوصله مطالعه آن را داشته باشند و در ضمن توضیح کل را میتوان با تهیه دوره های مرتبط جناب استاد از قبیل روانشناسی ثروت ١ و ….. بدست آورد.
1. نگاه انسان گونه به خداوند بزرگ ؛ نگاه به خداوند به گونه ی که خداوند احساسات دارد. و میتوان با این کلمات و با این دعا ها دل خداوند را به رحم آوردن و از احساسات خدا استفاده کرد.
2. باور کمبود ( زمانی میبخشم که پول داشته باشم) ؛ و همچنان تصور اینکه در جهان هستی به اندازه کافی ثروت وجود نداره که به همه برسه پس باید من از خود گذری کنم و به بقیه ببخشم.
3. باور عدم لیاقت ؛ برای خود ثروت و امکانات را لایق ندانستن و دیگران را شفیع قراردان. و نیز به گونه مخفی باور گناه را در خود داشتن ، یعنی من لیاقت ثروت را ندارم من را خداوند دوست ندارد پس بخاطر دیگران برایم ثروت عطا کند.
4. توجه به ناخواسته ها ( یعنی فعلا ندارم اما اگر داشته باشم میبخشم. توجه به نداشتن) و نیز توجه به فقر چون میگه به فلان فقیر و فلان نیازمند…. و در نهایت نتیجه همان فقر است به علت توجه به فقر.
5. باور غلط اینکه با کمک به دیگران میتوان زندگی آنها را تغییر داد. و احساس دلسوزی نسبت به آنها داشتن.
6. داشتن احساس بد که احساس بد مساوی به اتفاقات بد و احساس خوب مساوی به اتفاقات خوب چون از وضعیت موجود بعضی ها که شامل فقرا ، و نیازمندان میباشد احساس بد در او بوجود آمده بنا باعث رنج او شده و مصمم به تغییرش گریده است.
7. عدم داشتن هدف مشخص و واضح ؛ خدایا این مقدار پول را به من بدی تا ببخشمش ، خوب اینکه هدف نشد در ضمن هیچ گونه برنامه واضح و مشخص جهت بدست آوردن آن مبلغ پول وجود ندارد.
8. باور مخرب اهمیت ندادن به پول ؛ یعنی خدا به من بدی اما بهم مهم نیست به خودم نمیخواهم میخواهم ببخشمش به دیگران. پول برای من ارزشی نداره.
9. تئوری سطل؛ افسوس خوردن و احساس گناه داشتن که در صورتی من مالک ثروتی باشم چرا فقرا وجود داشته باشن چرا آنها ندارند، و عدم تطابق خود با قوانین جهات هستی که باید به این درک و باور برسیم که در جهان فقیر وجود داشته ، داره و خواهد داشت و آنها در جایگاه درست قرار دارند. و تنها راه کمک به آنها یکی مثل آنها نشدن و ثروتمند شدن است. تا بهترین الگو به آنها قرار گیریم.
10. در نهایت نگاه این قسمی به خداوند که خدایا تو که حال این بندگانت برایت مهم نیست و نمیبینی پس به من بده تا برایشان ببخشم. که در مفهوم واقعی شرک محسوب میگردد.
ممنون شما ، در پناه رب العزت شاد و سرشار از آرامش و موفقیت باشید. ??????
با سلام به استاد عزیز و دوستان و همفکران گرامی
نظر من اینه که کسی که اینجوری دعا میکنه که خدایا بده تا بعد من ببخشم
اولین ترمز باورش به کمبود هست که به جای اینکه از همون چیزی که داره ببخشه با این باور که فراوانی در دنیا بی انتهاست و خداوند بهم چندین برابرش رو برمیگردونه، منتظره خدا بده و بعد ببخشه که در واقع باور کمبود رو تقویت میکنه در ذهنش
دومین مورد اینکه الان به خودش باور نداره که من ثروتمند هستم و به سمت ثروت بیشتر دارم میرم، باورش اینه که الان ندارم بدم خدایا تو بهم بده تا بعد ببخشم
سومین مورد هم ممکنه این باشه که برای خودنمایی میخواد به خانوازه یا افراد کمک کنه و انگیزش از ثروتمند شدن انگیره درستی نیست و ترمز ایجاد میکنه در مسیرش
موفق و شاد و ثروتمند باشید
با سلام
کسی که چنین شروطی برای به دست آوردن ثروت میگذارد خود را لایق ثروت و خداوند را بخشنده بینهایت نمیداند و فکر میکند به واسط این شروط شاید خداوند به او کمک کند و به خواسته اش برسد در حالیکه باید آنقدر عزت نفس داشته باشد و به خدا مطمئن باشد که خود راشایسته این ثروت و خداوند را بینیاز از این شروط بداند.
با تشکر
سلام خدمت دوستان عزیز و بهترین استاد زندگیم آقای عباسمنش
وقتی من خدایا بهم ثروت بده میخوام به بقیه کمک کنم و تعهدم مینویسم که سر حرفم بمونم
معناش اینه که من خودم که لیاقت ثروت داشتن رو ندارم که بخاطر خودم بهم بدی استفاده کنم و خرج کنم و ثروت محدوده و دست انسانهای خاصی باید باشه و فقط ادمای خاص میتونن بدستش بیارن و داشته باشنش من که لایقش نیستم و توانایی بدست آوردنش رو ندارم قدرتش رو ندارم (کمبود اعتمادبنفس ) و مگر خداوند بهم این تنها فرصت رو یکبار در زندگیم بدهد و با ترحم بمن و بقیه افرادی که میخوام بهشون کمک کنم و باعث و بانی تقسیم ثروت بشم این فرصت رو بهم بدهد .. و انگار بقیه افراد فقیر خودشون نمیتونن درخواست کنن و درحقشون ظلم و اشتباهی شده و یا حالا باورهاشون درباره ثروت خراب هست من که باورهام درسته بیام ثروت رو بدست بیارم به اونهام کمک کنم مثل اینکه اون بقیه سفارشاتشون رو بمن دادن براشون انجام بدم و واسطه ی فیض بشم ..
کدهای مخرب …
۱.. ثروت محدود و کمبوده و خدا به هرکسی نمیده مگر انسانهایی که نیت کمک کردن به دیگران رو داشته باشن و دلسوز باشن
۲..خدا ثروت رو دست آدمهای خاص فقط داده من که خاص نیستم
۳.. من لیاقت و ارزش داشتن ثروت رو برای خودم ندارم مگر اینکه بخاطر بخشش و کمک کردن به بقیه خداوند بهم ثروت بدهد
از ترمزهای خودم بخوام مثال بزنم و از باورهای مخرب خودم اینه که خواسته ام داشتن و بدست آوردن ثروته اما باور مخربی بنام ارث در ناخوداگاه ذهنم هست که میگه هر کس که ثروتمند شده با کمک ارثیه بوده و افراد خودشون توانایی کسب اینهمه ثروت رو نداشتند پس منم ندارم .. پس باید کمک مالی بهم بشه از ناحیه بستگانم ..
و ترمز دیگه ام رابطه عاطفی ام هست که احساسم رو خراب کرده و منو از رسیدن به اهدافم دور میکنه
و در این ساعتها و روزهایی که فکرم رو متوجه خودش میکنه و احساسم رو خراب میکنه درآمدم کم میشه و از پول ساختن دور میشم و اعتماد بنفسم رو از دست میدم .. و بدانیم که شادی و احساس خوب لازمه ی رسیدن به خواسته هاست و روغن کاری چرخ دنده های باورهای ثروت ساز و مسیر رسیدن به خوشبختی ه ..
تشکر از استاد عزیزم و شما دوستان .. شاد و ثروتمندو سلامت و سعادتمند باشیم . خدا نگهدارتون
ترمزها:
۱.با این گونه درخواست کردن انگار می گوییم که من لایق ثروت نیستم بلکه دیگران لایق آن هستند چون من آن را برای خودم درخواست نمیکنم.در صورتی می توانم آن را درخواست کنم که برای دیگران باشد یا برای افراد فقیر.
۲.ثروتمند شدن کار خداپسندانه ای نیست و با این کار سعی میکنیم کار خدا پسندانه ای انجام دهیم.
۳.بر این باوریم در جهان مشکلی وجود دارد و من اگر ثروتمند شوم می توانم از مشکلات جهان کم کنم.
۴. باور داریم خدا ثروت را فقط برای کارهای خیر می دهد و برای لذت بردن ما از جنبه های مختلف زندگیمان نمی دهد.
۵.من اگر ثروتمند شوم می توانم ببخشم.در شرایط کنونی نمی توانم ببخشم چون باور دارم که منکه فقیرم و باشرایط الانم نمی توانم ببخشم و این برنامه ریزی مغز فقیر است،پس باور داریم که فقیریم و هرگز ثروتمند نمی شویم.
۶.باور داریم که اگر من ثروتمند شوم از راه خدا دور میشوم و با این کار به خدا می گوییم اگر ثروت به من بدهی من فراموشت نمی کنم.
۷.خداوند فقط به آدم های خیر ثروت میدهد
۸.من مسئول ثروتمند کردن بقیه هستم و مسئول حل مشکلات آنها.
ویرایش شد مجددا:
در حقیقت ما داریم برای خودمون و مداری که درش هستیم شرط تعیین میکنیم یا روش تعیین میکنیم
یعنی تحت شرایطی که خودمون داریم تعیین میکنیم طلب پول از کائنات یا خدا رو
که این درست نیست چون همه ی راها رو متوسل به یک راه میکنیم که درخور ذهن ماست و زاییده ی افکار ما
اما من میگم نباید گفت چطوری یا اگر بشه فلان و بهمان
کلا کلام من در این شعر خلاصه میشه :
تو قدم در راه بنه ، هیچ مپرس ، راه خود گویدت که چون باید رفت
سپاس فراوان
به نام یگانه هستی
با سلام خدمت همه دوستان عزیز
من فکر میکنم این خواسته احساس هماهنگی با ارتعاشی که فرستاده میشه وجود نداره یعنی احساس کمبود و فقر بیشتر از احساس توانگری در خواسته وجود دارد و بعد از آن یک احساس تمنا هست در خواسته که این خودش یک نوع ترمز محسوب میشه و در آخر به نظرم شرط یکی دیگه از موانع و ترمزهایی هست که اجازه ورود خواسته را نمیده برای رسیدن به ثروت باید حس توانگری (احساس درونی نه به زبان آوردن) وجود داشته باشه هنگام فرستادن ارتعاش، در غیر این صورت اگر با خواهش و تمنا و احساس نیاز باشه مانع بزرگی هست بر سر راه ورود ثروت (حسی که درخواسته هست باید مساوی باشه با حس همین الان که دارید درخواست میکنیدش)
امیدوارم تک تکون موفق باشید و از منشاء بهزیستی که برای همه ما انسان ها گسترده شده به بهترین شکل استفاده کنید.